جمع بندی تکامل انسان از منظر دین

تب‌های اولیه

49 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تکامل انسان از منظر دین

سلام

خواستم در تاپیکهای با موضوع مشابه طرح کنم دیدم متاسفانه بسته شده اند. لذا در اینجا طرح می کنم:

صرفنظر از نگاه متقن علمی به این موضوع(شواهد فسیل شناسی و نیز شواهد ژنتیکی بر اساس اطلاعات DNA که هر دو مؤید هم است)، اخیرا در یکی از سخنرانی های محقق بی بدیل شیعه حضرت آیت الله فاطمی نیا که حقایق قرآن را در حد درک مخاطب عام توضیح می دادند شنیدم که ایشان گفتند "همه ی انسانها از نسل حضرت آدم نیستند" و بیش از این توضیح ندادند شاید از سوء برداشتهای شایع بین عوام و متعصبین نگران بودند و یا چون شاید بحث در بحث می شد و ...

دوستانی که با ایشان مرتبط هستند لطفا بدون اینکه در برابر ایشان هیچ پیشداوری بخواهند بکنند صرفا از نگاه دین و با مستندات دینی این موضوع را بخواهند که بیشتر باز کنند و عین پاسخ و توضیح ایشان را برای ما بیاورند چون بی نهایت برای همگان و همچنین ما مهم است (نه بسبب بحث و جدلهای عوامانه و جهال، خیر. از این جهت چون حوزه ی تخصص و تدریس اینجانب است) بنده در مشهدم و از این جهت متاسفم که به ایشان هیچ دسترسی ندارم

سایر دوستان هم از بحث و نظرهای خارج از مقصود لطفا بپرهیزند چون فقط منتظر پاسخ ایشان هستیم و بس. 

با تشکر

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مسلم

شمال;745134 نوشت:
سلام

خواستم در تاپیکهای با موضوع مشابه طرح کنم دیدم متاسفانه بسته شده اند. لذا در اینجا طرح می کنم:

صرفنظر از نگاه متقن علمی به این موضوع(شواهد فسیل شناسی و نیز شواهد ژنتیکی بر اساس اطلاعات DNA که هر دو مؤید هم است)، اخیرا در یکی از سخنرانی های محقق بی بدیل شیعه حضرت آیت الله فاطمی نیا که حقایق قرآن را در حد درک مخاطب عام توضیح می دادند شنیدم که ایشان گفتند "همه ی انسانها از نسل حضرت آدم نیستند" و بیش از این توضیح ندادند شاید از سوء برداشتهای شایع بین عوام و متعصبین نگران بودند و یا چون شاید بحث در بحث می شد و ...

دوستانی که با ایشان مرتبط هستند لطفا بدون اینکه در برابر ایشان هیچ پیشداوری بخواهند بکنند صرفا از نگاه دین و با مستندات دینی این موضوع را بخواهند که بیشتر باز کنند و عین پاسخ و توضیح ایشان را برای ما بیاورند چون بی نهایت برای همگان و همچنین ما مهم است (نه بسبب بحث و جدلهای عوامانه و جهال، خیر. از این جهت چون حوزه ی تخصص و تدریس اینجانب است) بنده در مشهدم و از این جهت متاسفم که به ایشان هیچ دسترسی ندارم

سایر دوستان هم از بحث و نظرهای خارج از مقصود لطفا بپرهیزند چون فقط منتظر پاسخ ایشان هستیم و بس. 

با تشکر


با سلام و احترام

به احتمال زیاد منظور ایشان مطلق انسان ها بوده است، یعنی همه انسان هایی که از ابتدای پیدایش عالم خلقت تا به امروز به این کره خاکی پا نهاده اند همه از نسل آدم نیستند، بلکه برخی پیش از خلقت حضرت آدم(ع) بوده، و پدر و مادر دیگری داشته اند، همان طور که امام صادق(ع) می‌فرمایند:

«لَعَلَّكَ تَرَى أَنَّ اللَّهَ إِنَّمَا خَلَقَ هَذَا الْعَالَمَ الْوَاحِدَ وَ تَرَى أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ بَشَراً غَيْرَكُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ أَنْتَ فِي آخِرِ تِلْكَ الْعَوَالِمِ وَ أُولَئِكَ الْآدَمِيِّين‏»؛ شاید شما گمان می‏کنید خدای عزوجل تنها این عالَم را آفریده، و غیر از شما هیچ بشر دیگری را خلق نکرده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار عالَم، و هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آن‌ها هستید. (التوحید، شیخ صدوق، ص277)

اما ظاهر آیات قرآن کریم نشان می دهد انسان های که در این دوره خاص و در زمان ما زندگی می کنند، همگی از نسل آدم و حوا هستند،(طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج4، ص135) قرآن کریم در آیات متعددی به این امر اشاره می فرماید:

«يَأَيهُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهْا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنهُْمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَ نِسَاء»؛ اى مردم! از پروردگارتان، كه شما را از يك تن آفريد و همسرش را از او آفريد و از آن دو، مردان و زنان بسيارى را منتشر ساخت‏.(نساء:4/1)

«يَابَنىِ ءَادَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّة»؛ اى فرزندان آدم! مبادا شيطان شما را به فتنه اندازد، چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند.(اعراف:7/27)

«خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنهْا زَوْجَهَا»؛ شما را از يك انسان آفريد و آن گاه همسر آن انسان را هم از جنس خود او قرار داد.(زمر:39/6)

مسلم;745774 نوشت:
به احتمال زیاد منظور ایشان مطلق انسان ها بوده است، یعنی

سلام....شما فرمودید:همه انسان هایی که از ابتدای پیدایش عالم خلقت تا به امروز به این کره خاکی پا نهاده اند همه از نسل آدم نیستند، بلکه برخی پیش از خلقت حضرت آدم(ع) بوده، و پدر و مادر دیگری داشته اند...

اینکه انسان هایی همانطور که فرمودید در این کره خاکی که ما الان در آن هستیم پیش از انسان بوده اند...را شما مطرح کردید و در این مورد حدیثی هم امام مطرح داشتید...
اگر امکان دارد در مورد این حدیث بیشتر توضیح دهید...که منظورش چه بوده و آیا آن که فرمودید "پیش از حضرت آدم در همین کره خاکی انسان هایی بوده اند" را تائید و تصدیق می کند یا خیر؟چون من احساس می کنم، منظور آن حدیث این باشد که اگر هم هزار هزار آدم و انسان آفریده شده، آن آدمیان در عوالم دیگری بوده اند نه در همین عالم و زمین خاکی ما...اصلا سند و اعتباریت آن حدیث تا چه حد است؟؟
آیا در قرآن هم شاهدی بر این مورد هست که پیش از حضرت آدم، آدمیان و انسان هایی در همین کره خاکی می زیستند؟؟؟
بنده قبل ها هم در تاپیکی این را مطرح کردم که البته فکر کنم نادیده گرفته شد و پاسخی نگرفتم....
و این نکته را هم بگویم که احساس می کنم که از آیات قرآن می توان اینگونه استنباط کرد که در همین کره خاکی، پیش از حضرت آدم، آدمیانی نبوده اند...مثلا، آیاتی که اشاره دارند که ما(یعنی خدا) دنیا را تنها برای ما(یعنی ما فرزندان حضرت آدم) آفرید و همه چراگاه ها و چهارپایان برای ما خلق شده اند.در حالی که اگر انسان هایی پیش از ما می زیستند، روا بود که در آیات گفته شود که ما چراگاه ها . چهارپایان و گیاهان را برای همه انسان ها آفریدیم...در کل اگر می شود با موشکافی بیشتری به این قضیه پاسخ دهید.صد ممنون...

سلام من هم حدیثی از حضرت علی خوانده ام به این مفهوم که قبل از آدم ، آدم بوده و قبل اون آدم ، آدم دیگر و باز همینطور تکرار

پیروز;745795 نوشت:
سلام....شما فرمودید:همه انسان هایی که از ابتدای پیدایش عالم خلقت تا به امروز به این کره خاکی پا نهاده اند همه از نسل آدم نیستند، بلکه برخی پیش از خلقت حضرت آدم(ع) بوده، و پدر و مادر دیگری داشته اند...

اینکه انسان هایی همانطور که فرمودید در این کره خاکی که ما الان در آن هستیم پیش از انسان بوده اند...را شما مطرح کردید و در این مورد حدیثی هم امام مطرح داشتید...
اگر امکان دارد در مورد این حدیث بیشتر توضیح دهید...که منظورش چه بوده و آیا آن که فرمودید "پیش از حضرت آدم در همین کره خاکی انسان هایی بوده اند" را تائید و تصدیق می کند یا خیر؟چون من احساس می کنم، منظور آن حدیث این باشد که اگر هم هزار هزار آدم و انسان آفریده شده، آن آدمیان در عوالم دیگری بوده اند نه در همین عالم و زمین خاکی ما...اصلا سند و اعتباریت آن حدیث تا چه حد است؟؟
آیا در قرآن هم شاهدی بر این مورد هست که پیش از حضرت آدم، آدمیان و انسان هایی در همین کره خاکی می زیستند؟؟؟
بنده قبل ها هم در تاپیکی این را مطرح کردم که البته فکر کنم نادیده گرفته شد و پاسخی نگرفتم....
و این نکته را هم بگویم که احساس می کنم که از آیات قرآن می توان اینگونه استنباط کرد که در همین کره خاکی، پیش از حضرت آدم، آدمیانی نبوده اند...مثلا، آیاتی که اشاره دارند که ما(یعنی خدا) دنیا را تنها برای ما(یعنی ما فرزندان حضرت آدم) آفرید و همه چراگاه ها و چهارپایان برای ما خلق شده اند.در حالی که اگر انسان هایی پیش از ما می زیستند، روا بود که در آیات گفته شود که ما چراگاه ها . چهارپایان و گیاهان را برای همه انسان ها آفریدیم...در کل اگر می شود با موشکافی بیشتری به این قضیه پاسخ دهید.صد ممنون...

در کتاب راهنمای تاریخ انبیاء، ص 61 می خوانیم :
تاریخ ولادت پیامبر اسلام : 6163 سال بعد از هبوط آدم
بعبارتی حضرت آدم حدود 7600 سال قبل بر زمین می زیسته. حتی در همین ایران ما هم استخوان های انسان و مصنوعات دست بشر مربوط به 8000 سال قبل، 10 هزار سال قبل، 15000 سال قبل و ... وجود دارد.
پس واضح و اظهر من الشمس است که حضرت آدم و انسانهای پس از وی تنها برش کوچکی از تاریخ بشر روی این کره ی خاکی هستند. مضافا که بسیاری از متفکران اسلامی معتقدند فرزندان حضرت آدم با انسانهایی که از قبل بوده اند ازدواج کرده اند نه با یکدیگر.

فرمودید خداوند فرموده این زمین و هر چه درآنست را برای نسل حضرت آدم آفریده. این یک برداشت خیلی سطحی از کلام الله است.
تاریخ زمین 4.5 میلیارد سال است و طی آن میلیونها گونه جاندار ناشناخته طی تاریخ این کره ی خاکی روی آن پدید آمده، تکامل یافته و بسیاری منقرض شده اند حال آنکه آن دوره ها (پالئوزوئیک، مزوزوئیک، کرتاسه، تریاس، ژوراسیک، و ... که دهها و صدها میلیون سال قبل است ) نه تنها حضرت آدم و نسل وی در کار نبوده بلکه اصولا هیچ پستانداری هنوز تکامل نیافته بوده است تا چه رسد به بشرهای اولیه.
پس اینکه تصور کنید خداوند همه چیز را (از دایناسورها تا کهکشان آندرومدا را) برای این بشر روی زمین آفریده، کوچک کردن هدف خداوند از خلقت گیتی است. بله خداوند چیزهای روی زمین را بر حسب دانش و معرفت بشر مسخر وی نموده اما نه اینکه محض خاطر من و شما آفریده باشد ...

شمال;745861 نوشت:
حتی در همین ایران ما هم استخوان های انسان و مصنوعات دست بشر مربوط به 8000 سال قبل، 10 هزار سال قبل، 15000 سال قبل و ... وجود دارد.
پس واضح و اظهر من الشمس است که حضرت آدم و انسانهای پس از وی تنها برش کوچکی از تاریخ بشر روی این کره ی خاکی هستند. مضافا که بسیاری از متفکران اسلامی معتقدند فرزندان حضرت آدم با انسانهایی که از قبل بوده اند ازدواج کرده اند نه با یکدیگر.

گرامی اول اینکه، عنوان تاپیک هست، تکامل انسان از منظر دین... بنده احساس کردم با توجه به این عنوان ما نباید کاری به علم و کشفیات باستان شناسی داشته باشیم...و ببینیم که خود دین در این باره مستقل و فارق از کشفیات باستان شناسی و دیگر کشفیات علمی چه در این باره می گوید... یعنی ما آیات و روایات معتبر و آیه های قرآن را بخوانیم ببینیم نظر این آیات و روایات در این باره چیست...حالا اینجا کارشناس، تنها یک روایت از امام آوردند که بنده سوال کردم که منظور روایت چیست و سندیت و اعتبار حدیث تا چه حد هست، آیا معتبر است؟؟...آیا اصلا روایات و آیات در این باره، اظهار نظری کرده اند و یا به این قضیه توجه نداشتند..شاید لزومی نداشته که به آن بپدازند و به آن توجه کنند....
همان طور که از روایات بر می آید...به نظر، منظور آن روایت، این است که انسان هایی در عوالم دیگر بوده اند( أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ )...البته، من شک دارم..و باز کارشناس بهتر می دانند...
و البته شاید بد هم نباشد، که این را هم ببینیم اصلا، منظور از انسان در آن روایات چیست و منظور شما از انسان چیست...

شمال;745861 نوشت:
فرمودید خداوند فرموده این زمین و هر چه درآنست را برای نسل حضرت آدم آفریده. این یک برداشت خیلی سطحی از کلام الله است.
تاریخ زمین 4.5 میلیارد سال است و طی آن میلیونها گونه جاندار ناشناخته طی تاریخ این کره ی خاکی روی آن پدید آمده، تکامل یافته و بسیاری منقرض شده اند حال آنکه آن دوره ها (پالئوزوئیک، مزوزوئیک، کرتاسه، تریاس، ژوراسیک، و ... که دهها و صدها میلیون سال قبل است ) نه تنها حضرت آدم و نسل وی در کار نبوده بلکه اصولا هیچ پستانداری هنوز تکامل نیافته بوده است تا چه رسد به بشرهای اولیه.

باز عرض کنم، بنده با توجه به عنوان تاپیک، کاری به گذاره های باستان شناسی که مثلا، عمر زمین 4 میلیار سال هست و اینها نداشتم..فقط منبع را قرآن و دین فرض کردم...حالا شاید اشتباه کرده باشم...
اما بنده باز یک مورد از آیات را اینجا ذکر می کنم:
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
اوست آن كسى كه آنچه در زمين است، همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش‏] آسمان پرداخت، و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست



همانطور که درآیه بیان می شود.. در حد سوال و شببه مطرح می کنم....به نظر که قرآن اشاره دارد، که هر آنچه که در زمین هست همه برای ما آفریده...در حالی که اگر انسان هایی پیش از ما بوده اند...دارای شعور و شرافت انسانی و دارای عقل و اختیار...یعنی تعریفی که ما از انسان داریم را آنها هم دارا بودند...خوب...باید که گفته می شد، که آنچه که در زمین هست برای همه انسان ها آفریده ایم...در حالی که اینجا بیان شده، هر آنچه که در زمین است، همه برای ما خلق شده...
من احساس می کنم، که شما بیشتر سعی دارید که
آیات قرآن را با گذارi ها و داشته هاd علمی و باستانی تطبیق دهید....که من از عنوان تاپیک اینگونه برداشت کردم، که فارق از همه داشته علمی و باستان شناسی، ببینیم که دین چه دارد؟؟اصلا دین و ایات قرآن همانطور که اشاره کردم، در این باره سخنی گفته اند...

رضا12;745840 نوشت:
سلام من هم حدیثی از حضرت علی خوانده ام به این مفهوم که قبل از آدم ، آدم بوده و قبل اون آدم ، آدم دیگر و باز همینطور تکرار

فکر کنم، در روایاتی به وجود انسان هایی پیش از آدم که خناس(اگر اشتباه نکنم) نام داشتند، اشاره شده...

پیروز;745880 نوشت:
گرامی اول اینکه، عنوان تاپیک هست، تکامل انسان از منظر دین... بنده احساس کردم با توجه به این عنوان ما نباید کاری به علم و کشفیات باستان شناسی داشته باشیم...و ببینیم که خود دین در این باره مستقل و فارق از کشفیات باستان شناسی و دیگر کشفیات علمی چه در این باره می گوید... یعنی ما آیات و روایات معتبر و آیه های قرآن را بخوانیم ببینیم نظر این آیات و روایات در این باره چیست...حالا اینجا کارشناس، تنها یک روایت از امام آوردند که بنده سوال کردم که منظور روایت چیست و سندیت و اعتبار حدیث تا چه حد هست، آیا معتبر است؟؟...آیا اصلا روایات و آیات در این باره، اظهار نظری کرده اند و یا به این قضیه توجه نداشتند..شاید لزومی نداشته که به آن بپدازند و به آن توجه کنند....
همان طور که از روایات بر می آید...به نظر، منظور آن روایت، این است که انسان هایی در عوالم دیگر بوده اند( أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ )...البته، من شک دارم..و باز کارشناس بهتر می دانند...
و البته شاید بد هم نباشد، که این را هم ببینیم اصلا، منظور از انسان در آن روایات چیست و منظور شما از انسان چیست...

باز عرض کنم، بنده با توجه به عنوان تاپیک، کاری به گذاره های باستان شناسی که مثلا، عمر زمین 4 میلیار سال هست و اینها نداشتم..فقط منبع را قرآن و دین فرض کردم...حالا شاید اشتباه کرده باشم...
اما بنده باز یک مورد از آیات را اینجا ذکر می کنم:

هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
اوست آن كسى كه آنچه در زمين است، همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش‏] آسمان پرداخت، و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست



همانطور که درآیه بیان می شود..البته من اسراری ندارم، در حد سوال و شببه مطرح می کنم....به نظر که قرآن اشاره دارد، که هر آنچه که در زمین هست همه برای ما آفریده...در حالی که اگر انسان هایی پیش از ما بوده اند...دارای شعور و شرافت انسانی و دارای عقل و اختیار...یعنی تعریفی که ما از انسان داریم را آنها هم دارا بودند...خوب...باید که گفته می شد، که آنچه که در زمین هست برای همه انسان ها آفریده ایم...در حالی که اینجا بیان شده، هر آنچه که در زمین است، همه برای ما خلق شده...
من احساس می کنم، که شما بیشتر سعی دارید که
آیات قرآن را با گذارها و داشته ها علمی و باستانی تطبیق دهید....که من از عنوان تاپیک اینگونه برداشت کردم، که فارق از همه داشته علمی و باستان شناسی، ببینیم که دین چه دارد؟؟اصلا دین و ایات قرآن همانطور که اشاره کردم، در این باره سخنی گفته اند...


پیروز;745882 نوشت:
فکر کنم، در روایاتی به وجود انسان هایی پیش از آدم که خناس(اگر اشتباه نکنم) نام داشتند، اشاره شده...

عزیزدل برادر
اولا
اشکال از انتظاراتی است که دارید
دین و کتاب آسمانی در اصل برای هدایت خلق نازل شده نه برای آموزش فیزیک و بیولوژی و ژئولوژی. وگرنه چه دلیلی داشت خداوند برای شناخت آفرینش انسان و سایر مخلوقات امر کند که قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق : در زمین سیر و کنکاش کنید تا سپس ببینید آفرینش چگونه آغاز شد
بعبارتی از راهی که شما توقع دارید و طبعا مغایر امر خداست، صرفا به "بافته" می رسید، نه به "یافته". و از این بافته ها هم قبلا زیاد بافته شده که هیچکدام ذره ای با شواهد بیرونی و یافته های علمی قرابت ندارد

دوما
در احادیث و روایاتی که در این باب بر سر زبانها می چرخد هیچ نکته ای بیش از اینی که تاکنون برداشت شده نمی شود یافت چرا که اولا ائمه ی ما با گروهی دانشمند بیولوژیست طرف نبودند بلکه اکثرا با عوام بیسوادی روبرو بودند که در وضو و غسل و واجبات اولیه ی دین و شناخت حق و باطل مشکل داشتند، بعد ما امروزه انتظارمان کاملا بیجاست که احادیث بظاهر علمی آنان فراتر از درک بشر 1300 سال قبل بخواهد باشد

سوما
بنده که این جستار را باز کردم همان ابتدا تاکید کردم بابت چه باز شده. بابت پرسیدن از حضرت آیت الله فاطمی نیا، و آوردن نتیجه اش در اینجا تا همگان مستفیض شوند. وگرنه بحثهایی که شما دنبالش هستید بگمانم دهها بار در سایر تاپیکها طرح و بر سرش بحث شده که لازمست به همان تاپیکها مراجعه کنید

ضمنا فکر کنم منظورتان از خناس ، نسناس بود !

ضمنا در ادامه ی پست بالا،
شما که از کنار هم قرار گرفتن مطالب علمی با نظرات دین انتقاد کردید می توانید پست شماره 6 را اینگونه خلاصه شده ببینید تا گله مندی تان هم برطرف شود:

نقل قول:
در کتاب راهنمای تاریخ انبیاء، ص 61 می خوانیم :

تاریخ ولادت پیامبر اسلام : 6163 سال بعد از هبوط آدم
بعبارتی حضرت آدم حدود 7600 سال قبل بر زمین می زیسته
پس واضح و اظهر من الشمس است که حضرت آدم و انسانهای پس از وی تنها برش کوچکی از تاریخ بشر روی این کره ی خاکی هستند. مضافا که بسیاری از متفکران اسلامی معتقدند فرزندان حضرت آدم با انسانهایی که از قبل بوده اند ازدواج کرده اند نه با یکدیگر.

در ضمن
موضوع عمر و تاریخ زمین به باستان شناسی (که جزو علوم انسانی است) هیچ ربطی ندارد، بلکه به علم گسترده و دقیق ژئولوژی که جزو علوم پایه است مربوطست.

والسلام.

پیروز;745882 نوشت:
فکر کنم، در روایاتی به وجود انسان هایی پیش از آدم که خناس(اگر اشتباه نکنم) نام داشتند، اشاره شده...

دوست عزیز کلمه آدم خوانده ام نه خناس ، البته خناس باید موجود دیگری باشد اینطور که من خوانده ام خناس موجودی بوده است که از لحاظ
درک و شعور پایین تر از جن است

شمال;745908 نوشت:
شما که از کنار هم قرار گرفتن مطالب علمی با نظرات دین انتقاد کردید می توانید پست شماره 6 را اینگونه خلاصه شده ببینید تا گله مندی تان هم برطرف شود

راستش، بنده اگر گله داشتم، از بابت عنوان تاپیک و هدف تاپیک بود که البته شما گویا تنها بیانات حضرت آیت الله فاطمی نیا را خواستار بودید...پس در این صورت، فکر می کنم، جناب کارشناس هم تا حدودی نا مرتبط پاسخ دادند..اگر شما به پست ابتدایی بنده هم توجه کنید، انتقاد و سوالاتی اگر بود، در ادامه پست کارشناس بود...و در راستای موضوع تکامل انسان، با مستندات دینی بود...باز اگر بنده پست نا مربوط زدم عذز می خوام....
[spoiler]فقط دو نکته در پرانتز اینکه نوشتید:
نقل قول:
دین و کتاب آسمانی در اصل برای هدایت خلق نازل شده نه برای آموزش فیزیک و بیولوژی و ژئولوژی. وگرنه چه دلیلی داشت خداوند برای شناخت آفرینش انسان و سایر مخلوقات امر کند که قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق : در زمین سیر و کنکاش کنید تا سپس ببینید آفرینش چگونه آغاز شد

بنده اصلا خرده و ایراد نگرفتم که چرا قرآن از فلان چیز نگفته و اشاره کردم، اصلا شاید لزومی نداشه....
شمال;745908 نوشت:
شما که از کنار هم قرار گرفتن مطالب علمی با نظرات دین انتقاد کردید می توانید پست شماره 6 را اینگونه خلاصه شده ببینید تا گله مندی تان هم برطرف شود:
در کتاب راهنمای تاریخ انبیاء، ص 61 می خوانیم :
تاریخ ولادت پیامبر اسلام : 6163 سال بعد از هبوط آدم
بعبارتی حضرت آدم حدود 7600 سال قبل بر زمین می زیسته
پس واضح و اظهر من الشمس است که حضرت آدم و انسانهای پس از وی تنها برش کوچکی از تاریخ بشر روی این کره ی خاکی هستند. مضافا که بسیاری از متفکران اسلامی معتقدند فرزندان حضرت آدم با انسانهایی که از قبل بوده اند ازدواج کرده اند نه با یکدیگر.

بنده متوجه نشدم، پست شماره 6 چطور اگر من گله ای هم داشتم، آن گله را برطرف می کند...در کتاب آمده که حضرت آدم، 7600 سال قبل در زمین می زیسته...بعد شما این نتیجه و گذاره را که، حضرت آدم و انسان های پس از وی تنها برش کوچکی از تاریخ بشر روی این کره ی خاکی هستند را از کجا استخراج کرده اید(جز با استناد به مطالب علمی؟؟) و این چه نتیجه ای دارد..
در مورد باستان شناسی..بنده فقط اشاره به باستان شناسی نداشتم..باستان شناسی ناخودآگاه یک لحظه تنها به سر زبانم افتاد، آن هم از آن جهت که فرمودید که اشیا و مصنوعاتی از انسان های گذشته پیدا شده...[/spoiler]
به هر حال اگر بنده پست بیراه زدم...از شما عذر می خواهم...بنده هم مشتاقم، نظر حضرت آیت الله فاطمی نیا که اشتباه نکنم، تنها با مستندات دینی در این باره اظهار نظر داشته اند را بخوانم...

پیروز;745795 نوشت:
سلام....شما فرمودید:
همه انسان هایی که از ابتدای پیدایش عالم خلقت تا به امروز به این کره خاکی پا نهاده اند همه از نسل آدم نیستند، بلکه برخی پیش از خلقت حضرت آدم(ع) بوده، و پدر و مادر دیگری داشته اند...
اینکه انسان هایی همانطور که فرمودید در این کره خاکی که ما الان در آن هستیم پیش از انسان بوده اند...را شما مطرح کردید و در این مورد حدیثی هم امام مطرح داشتید...
اگر امکان دارد در مورد این حدیث بیشتر توضیح دهید...که منظورش چه بوده و آیا آن که فرمودید "پیش از حضرت آدم در همین کره خاکی انسان هایی بوده اند" را تائید و تصدیق می کند یا خیر؟چون من احساس می کنم، منظور آن حدیث این باشد که اگر هم هزار هزار آدم و انسان آفریده شده، آن آدمیان در عوالم دیگری بوده اند نه در همین عالم و زمین خاکی ما...اصلا سند و اعتباریت آن حدیث تا چه حد است؟؟
آیا در قرآن هم شاهدی بر این مورد هست که پیش از حضرت آدم، آدمیان و انسان هایی در همین کره خاکی می زیستند؟؟؟
بنده قبل ها هم در تاپیکی این را مطرح کردم که البته فکر کنم نادیده گرفته شد و پاسخی نگرفتم....
و این نکته را هم بگویم که احساس می کنم که از آیات قرآن می توان اینگونه استنباط کرد که در همین کره خاکی، پیش از حضرت آدم، آدمیانی نبوده اند...مثلا، آیاتی که اشاره دارند که ما(یعنی خدا) دنیا را تنها برای ما(یعنی ما فرزندان حضرت آدم) آفرید و همه چراگاه ها و چهارپایان برای ما خلق شده اند.در حالی که اگر انسان هایی پیش از ما می زیستند، روا بود که در آیات گفته شود که ما چراگاه ها . چهارپایان و گیاهان را برای همه انسان ها آفریدیم...در کل اگر می شود با موشکافی بیشتری به این قضیه پاسخ دهید.صد ممنون...


باسلام
ببینید ما به دنبال موضع قاطعانه در این خصوص نیستیم،بلکه در پاسخ به سوال استارتر تاپیک که در مورد سخنان استاد فاطمی نیا سوالی رامطرح کرده بود پاسخ گفتیم که طبق روایات انسان هایی قبل از آدم(ع) بوده اند، اما اینکه این انسان ها در این کره خاکی بوده اند یا خیر هر دو امکان دارد و روایات قطعی هم در این خصوص نیست، لذا اختلاف نظرهایی وجود دارد و نمی توان با قاطعیت سخن گفت، هم ممکن است این انسان ها یا شبه انسان هادر عوالم دیگری بوده باشند، و هم این که در همین کره خاکی قبل از حضرت آدم(ع) زندگی می کرده اند، همان طور که دانشمندان ژئولوژیست معتقد هستند عمر نوع بشر به بیش ازمیلیون ها سال می رسد، و فسیل هایی در این زمینه یافته اند و نیز اسکلت های سنگ شده ای که طبق تخمین خودشان متعلق به پانصد هزار سال پیش است(طباطبایی، محمد حسین،ترجمه المیزان، ج4، ص222) اگرچه احتمال دارد همین انسان های پیش از آدم(ع) نیز تنهادر صورت ظاهری به انسان شباهت داشته و مانند حیوانات و به صورت غریزی زندگی میکرده اند، لذا نمی توان سخن قطعی در این باره به زبان آورد که مراد روایات همین انسان ها باشند، اما در هر صورت این احتمال وجود دارد که انسان هایی که ائمه(ع) بهآن اشاره کرده اند ممکن است پیش از ما در همین کره خاکی بوده اند، اگر چه این احتمال نیز وجود دارد که در عوالم یا کرات دیگری نیز باشند.
اما این که انسان های امروزی خطاب قرآن قرار گرفته اند که همه چیز را برای شما آفریدیم و مسخر شما گردانیدیم منافاتی ندارد که برای انسانهای پیش از ما نیز باشد، همان طور که این عالم برای انسان های 1400 سال پیش که مخاطب قرآن بوده اند آفریده شده بود، و امروز هم قرآن به ما همان خطاب رادارد که این عالم را برای شما آفریدیم؛ پس در هر زمانی این عالم برای انسان آفریدهشده است، چه از نسل آدم(ع) باشند و چه از نسل دیگری؛ قرآن در هر زمانی بهاین نوع موجودات می گوید: ما عالم را برای شما خلق کرده ایم، نه به این معنا که فقط برای شما در این زمان، بلکه با رفتن شما جهان برای آیندگانی که از نوع شمابوده و پس از شما خواهند آمد باقیست(دقت کنید).

مسلم;746670 نوشت:

باسلام
ببینید ما به دنبال موضع قاطعانه در این خصوص نیستیم،بلکه در پاسخ به سوال استارتر تاپیک که در مورد سخنان استاد فاطمی نیا سوالی رامطرح کرده بود پاسخ گفتیم که طبق روایات انسان هایی قبل از آدم(ع) بوده اند، اما اینکه این انسان ها در این کره خاکی بوده اند یا خیر هر دو امکان دارد و روایات قطعیهم در این خصوص نیست، لذا اختلاف نظرهایی وجود دارد و نمی توان با قاطعیت سخن گفت، هم ممکن است این انسان ها یا شبه انسان هادر عوالم دیگری بوده باشند، و هم این که در همین کره خاکی قبل از حضرت آدم(ع) زندگیمی کرده اند، همان طور که دانشمندان ژئولوژیست معتقد هستند عمر نوع بشر به بیش ازمیلیون ها سال می رسد، و فسیل هایی در این زمینه یافته اند و نیز اسکلت های سنگشده ای که طبق تخمین خودشان متعلق به پانصد هزار سال پیش است(طباطبایی، محمد حسین،ترجمه المیزان، ج4، ص222) اگرچه احتمال دارد همین انسان های پیش از آدم(ع) نز تنهادر صورت ظاهری به انسان شباهت داشته و مانند حیوانات و به صورت غریزی زندگی میکرده اند، لذا نمی توان سخن قطعی در این باره به زبان آورد که مراد رروایات همینانسان ها باشند، اما در هر صورت این احتمال وجود دارد که انسان هایی که ائمه(ع) بهآن اشاره کرده اند ممکن است پیش از ما در همین کره خاکی بوده اند، اگر چه ایناحتمال نیز وجود دارد که در عوالم یا کرات دیگری نیز باشند.
اما این که انسان های امروزی خطاب قرآن قرار گرفته اند کههمه چیز را برای شما آفریدیم و مسخر شما گردانیدیم منافاتی ندارد که برای انسانهای پیش از ما نیز باشد، همان طور که این عالم برای انسان های 1400 سال پیش که مخاطب قرآن بوده اند آفریده شده بود، و امروز هم قرآن به ما همان خطاب رادارد که این عالم را برای شما آفریدیم؛ پس در هر زمانی این عالم برای انسان آفریدهشده است، چه از نسل آدم(ع) باشند و چه از نسل دیگری؛ قرآن در هر زمانی بهاین نوع موجودات می گوید: ما عالم را برای شما خلق کرده ایم، نه به این معنا کهفقط برای شما در این زمان، بلکه با رفتن شما جهان برای آیندگانی که از نوع شمابوده و پس از شما خواهند آمد باقیست(دقت کنید).

با تشکر از پاسخ متقن شما. بنده هم در حد اطلاعات خودم منافاتی بین پاسخ شما (که منظر دین است) با دستاوردهای علمی نمی بینم گرچه این را بدیهی می دانم که خطاب در هر حال به انسانهای روی همین کره ی خاکی بوده نه سایر کرات ناشناخته
پاسخ علامه هم از جهات گوناگون واقعا در خور تأمل است، که در تفسیر روایی خود به دستاوردهای علمی استناد می فرماید (عدم منافات علم با دین) که قابل توجه دوستانی است که پذیرفتن نگاه علم در این بحث را نافی یک بحث دینی می بینند

چون سخن از انسانهایی قدیم هم آمد شاید خالی از لطف نباشد اشاره شود دستاوردهای علمی بشر در تحلیل ژنتیکی انسان امروزی (هوموساپینس : انسان خردمند) نشان می دهد درصدی از dna ما به ارث رسیده از انسانهای نئاندرتال، و سایر گونه های منقرض شده ی بشر است. بعبارتی آنها نیز جزو اجداد ما محسوب می شوند. تنها انسانهای بومی شرق آفریقا (که هرگز از زیستگاه خود مهاجرت نکردند) یگانه گونه ی خالص از انسانهای هومو هستند که اختلاط ژنتیکی با سایر گونه که در آسیا و اروپا پراکنده بوده اند ندارند. تحلیلهای فسیل شناختی نشان می دهد انسانهای نئاندرتال که تا 30 هزار سال قبل در پهنه ی قاره های آسیا و اروپا زندگی می کردند و بخشی از ژنهای ما میراث آنهاست، فاقد حنجره ای با قابلیت تکلم بوده اند. این گونه ی خاص از انسان پس از گسترش انسان هومو بسرعت منقرض شدند

شمال;746733 نوشت:
دستاوردهای علمی بشر در تحلیل ژنتیکی انسان امروزی (هوموساپینس : انسان خردمند) نشان می دهد درصدی از dna ما به ارث رسیده از انسانهای نئاندرتال، و سایر گونه های منقرض شده ی بشر است. بعبارتی آنها نیز جزو اجداد ما محسوب می شوند. تنها انسانهای بومی شرق آفریقا (که هرگز از زیستگاه خود مهاجرت نکردند) یگانه گونه ی خالص از انسانهای هومو هستند که اختلاط ژنتیکی با سایر گونه که در آسیا و اروپا پراکنده بوده اند ندارند. تحلیلهای فسیل شناختی نشان می دهد انسانهای نئاندرتال که تا 30 هزار سال قبل در پهنه ی قاره های آسیا و اروپا زندگی می کردند و بخشی از ژنهای ما میراث آنهاست، فاقد حنجره ای با قابلیت تکلم بوده اند. این گونه ی خاص از انسان پس از گسترش انسان هومو بسرعت منقرض شدند

شاید مراد شما این نباشد اما از کلامتان این برداشت می شود که انسان های اولیه را اجداد بشر امروزی می دانید، لذا لازم دیدم تذکر بدهم اگرچه ممکن است که بشر امروز با انسان هایی که نسلشان منقرض شده است اشتراکات ژنتیکی داشته باشند اما همانطور که در پست اول اشاره نمودم آنچه که از آیات و روایات فهمیده می شود این است که آنها اجداد ما به شمار نمی آیند، و تمامی انسان های امروزی از نسل یک زوج به نام آدم و حوا هستند.

مسلم;747076 نوشت:
شاید مراد شما این نباشد اما از کلامتان این برداشت می شود که انسان های اولیه را اجداد بشر امروزی می دانید، لذا لازم دیدم تذکر بدهم اگرچه ممکن است که بشر امروز با انسان هایی که نسلشان منقرض شده است اشتراکات ژنتیکی داشته باشند اما همانطور که در پست اول اشاره نمودم آنچه که از آیات و روایات فهمیده می شود این است که آنها اجداد ما به شمار نمی آیند، و تمامی انسان های امروزی از نسل یک زوج به نام آدم و حوا هستند.

سلام
از نظر علمی و به زبان عامیانه، ژنوم موجودات مثل یه سند و یا استشهاد نامه ست که به طبع معتبره!! وقتی تو سند خونه ای نوشته مثلا 300متر، هر چقدرم فرد بگه خونم 400متره فایده نداره!! ثبت شده و غیرقابل انکاره! از طرفی اصطلاحا الان تا حدودی دو گونه انسان روی زمینه!(میگم "تا حدودی" چون توانایی آمیزش موفقیت آمیز با همو دارن!) هومو ی خالص و هومو ی ترکیب شده با نئاندرتال! پس عملا این فرضیه رد میشه!!

مسلم;747076 نوشت:
شاید مراد شما این نباشد اما از کلامتان این برداشت می شود که انسان های اولیه را اجداد بشر امروزی می دانید، لذا لازم دیدم تذکر بدهم اگرچه ممکن است که بشر امروز با انسان هایی که نسلشان منقرض شده است اشتراکات ژنتیکی داشته باشند اما همانطور که در پست اول اشاره نمودم آنچه که از آیات و روایات فهمیده می شود این است که آنها اجداد ما به شمار نمی آیند، و تمامی انسان های امروزی از نسل یک زوج به نام آدم و حوا هستند.

با تشکر از بذل توجه شما در پاسخگویی به سوالها
اما امروزه برای اینکه میزان قرابت و نسبت خانوادگی یک نوزاد، یک شهید و یا یک میت را با شخصی بفهمند به مقایسه ی DNA ایندو می پردازند و با قاطعیت اعلام نظر می کنند
آنوقت وقتی همین تحلیل های دقیق DNA همچنین نشان می دهد بخشی از DNA ما حاصل اجدادی از نوع نئاندرتالهای دهها هزار سال قبل (پیش از حضرت آدم) است چرا نباید به این نتایج دقیق علمی دانشمندان متخصص اطمینان کنیم؟

خبر زیر را مرور فرمایید، قطعا هیجان زده خواهید شد ...

بیماری، میراث نئاندرتال‌ها برای ما

[=BBCNassim]30 ژانویه 2014

[=BBCNassim]نتایج دو پژوهش عمده نشان می‌دهد برخی از ژن‌هایی که عامل بیماری‌هایی مثل دیابت نوع دوم، افسردگی درازمدت، کرون، لوپوس، سیروز صفراوی و در کمال شگفتی اعتیاد به سیگار در انسان‌های امروزی است، از نئاندرتال‌ها به ارث رسیده است.
[=BBCNassim]این انتقال ژن نتیجه آمیزش اجداد انسان‌های امروزی بانئاندرتال‌هاست که بین ۴۰ تا ۸۰ هزار سال پیش در خاورمیانه و در جریان مهاجرت انسان‌های اولیه از قاره آفریقا صورت گرفته است و دو تا چهار درصد ژن انسان‌های امروزیِ آسیایی و اروپایی محصول آمیزش اجداد آنها با نئاندرتال‌ها است.
[=BBCNassim]در این تحقیق وسیع، دانشمندان فرمول ژنتیکی حدود هزار نفر از انسان‌های امروزی را با دی‌ان‌ای استخوان شست پای یک زن نئاندرتال که در غاری در سیبری کشف شده بود، مقایسه کردند.
[=BBCNassim]آنها سال گذشته ژنوم تقریبا کامل این زن را تعیین و منتشر کرده بودند.
[=BBCNassim]در میان این هزار نفر ۱۷۶ نفر هم از مردم صحرای جنوب آفریقا بودند. این گروه به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شده بودند؛ زیرا دی‌ان‌ای نئاندرتال‌ها در مردم شرق آسیا و اروپا یافت می‌شود اما بومیان آفریقا فاقد ژن نئاندرتال‌ها هستند چون اجداد آنها به قاره‌های دیگر مهاجرت نکردند و با نئاندرتال‌ها آمیزش نداشتند.
[=BBCNassim]این مقایسه نشان داد که ژن نئاندرتال‌ها بصورت همگون در تمام ژنوم انسان‌های امروزی پراکنده نیست اما بعضی از نواحی هم کاملا عاری از ژن نئاندرتال‌ها است.
[=BBCNassim]سریرام سانکارارامان یکی از محققانی که بر روی ژن نئاندرتال‌ها تحقیق کرده به بی بی سی گفت مناطقی در ژنوم انسانهای امروزی وجود دارد که کاملا عاری از ژن‌های نئاندرتال‌هاست چون انتخاب طبیعی باعث حذف ژن‌های مضر و بد شده است.
[=BBCNassim]این مناطق عاری از ژن نئاندرتال ها بویژه در ژن‌های تولید اسپرم و در ژن‌های کروموزوم X (کروموزوم مونث) دیده می شوند. به این ترتیب شاید بتوان به این نتیجه رسید که باروری فرزندان انسان-نئاندرتال کم بوده است، درست مثل حیوانات گونه‌های نزدیک که با هم جفتگیری می‌کنند.
[=inherit]
[=inherit]بازسازی جمجمه یک نئاندرتال (راست) در موزه تاریخ طبیعی نیویورک[=inherit]

[=BBCNassim]پروفسور دیوید رایش، استاد ژنتیک دانشگاه هاروارد معتقد است در تفسیر یافته های این پژوهش باید احتیاط کرد چرا که ژن نئاندرتال‌ها بخش اندکی از ژنوم ما را تشکیل می‌دهد اما در کل "ژن‌های نئاندرتال‌ها بیشتر ژن‌های بد بوده تا ژن خوب."
[=BBCNassim]آن مقدار که از ژن نئاندرتال‌ها در ما باقی مانده، باعث ایجاد شماری از بیماری‌هاست، البته بعضی از آنها هم باعث کاهش بیماری می‌شوند؛ مثلا ژن نئاندرتال‌ها هم باعث افزایش و هم باعث کاهش بیماری کرون، نوعی بیماری التهابی دستگاه گوارش، می شود.
[=BBCNassim]به علاوه، ژن‌های نئاندرتال‌ها در ژن‌های پوست و مو و ناخن غیر آفریقایی‌ها بیشتر دیده می‌شوند.
[=BBCNassim]انسانهای اولیه که به بیرون از قاره آفریقا مهاجرت می‌کردند باید در آب و هوای سرد دوام می آوردند در حالی که نئاندرتال ها از مدت‌ها قبل خود را با آب و هوای سرد تطبیق داده بودند بنابراین برای پوست، مو و ناخن ضخیم تر و محکم‌تر به ژنهای آنها نیاز بود.
[=BBCNassim]علاوه بر این پوست نقش مهمی در دفاع بدن در مقابل عوامل بیماری‌زا دارد.
[=BBCNassim]این بررسی همچنین نشان داد ژن‌های نئاندرتال‌ها در بیماری‌های اتوایمیون (خودایمنی) نقش دارند و همچنین ژن (آلل) اعتیاد به سیگار بویژه در اروپایی‌ها هم از نئاندرتال ها به ما به ارث رسیده است.
[=inherit]
اسکلت یک نئاندرتال متعلق به چهل و پنج هزار سال پیش که در غاری در اربیل عراق کشف شد

[=BBCNassim]البته این به آن معنا نیست که نئاندرتال‌ها در غارها مشغول دود و دم بوده‌اند بلکه نشان می‌دهد این ژن احتمالا کارکردهای مختلفی دارد و یکی از تاثیرات آن ترک سیگار را دشوار می‌کند.
[=BBCNassim]دانشمندان البته هنوز نمی‌توانند به این سوال جواب بدهند که آیا ژن‌های بیماری‌زای نئاندرتال‌ها در خود آنها هم باعث این بیماری‌ها می‌شده یا جهش ژنتیکی باعث بیماری‌زا شدن این ژن‌ها برای ما شده است.
[=BBCNassim]نئاندرتال ها سی هزار سال پیش منقرض شدند اما دقیقا روشن نیست چرا.
[=BBCNassim]برخی معتقدند این شاید نخستین نسل کشی تاریخ بوده و هومو ساپینس‌ها پسرعموهای نئاندرتال خود را قتل‌عام کرده‌اند.
[=BBCNassim]برخی دیگر نیز دلایل دیگری از جمله آب و هوا یا بیماری را دلیل محو شدن نئاندرتال ها از صحنه روزگار می‌دانند اما به هر حال نئاندرتال‌‍‌ها هنوز در ما حضور دارند و با ما زندگی می‌کنند و بر زندگی ما تاثیر می‌گذارند و شاید هم انتقام خون اجدادشان را می‌گیرند.

درباره ی نئاندرتال‌ها

[=BBCNassim]از حدود صد و پنجاه سال پیش که برای اولین بار استخوان‌های یک نئاندرتال در غار نئاندر در نزدیکی دوسلدورف آلمان کشف شد، دانشمندان در باره اینکه نئاندرتال‌ها زیرگونه انسان‌های امروزی (هومو ساپینس) بوده‌اند یا گونه‌ای جداگانه اختلاف نظر دارند. بر اساس بررسی‌های ژنتیکی حدود چهار صد هزار سال پیش اجداد انسان‌های امروزی (یا به اصطلاح انسان‌های اولیه) و نئاندرتال ها از جد مشترک (انسان هایدلبرگی) جدا شده‌اند. انسان هایدلبرگی حدود یک میلیون سال پیش در آفریقا، اروپا و شرق آسیا زندگی می‌کرده است. گفته می‌شود آنها که ساکن آفریقا بوده‌اند به سمت انسان‌های امروزی تکامل یافتند و ساکنان اروپا به سمت نئاندرتال‌ها. نئاندرتال‌ها دماغ بسیار بزرگ و در محل ابروها و گونه ها استخوانهای برجسته و بدنی قوی و ورزیده داشتند. آنها با آب وهوای سرد سازگار بودند و مغزشان به اندازه انسان امروزی یا حتی بزرگتر بوده است.

Masood11;747126 نوشت:
سلام
از نظر علمی و به زبان عامیانه، ژنوم موجودات مثل یه سند و یا استشهاد نامه ست که به طبع معتبره!! وقتی تو سند خونه ای نوشته مثلا 300متر، هر چقدرم فرد بگه خونم 400متره فایده نداره!! ثبت شده و غیرقابل انکاره! از طرفی اصطلاحا الان تا حدودی دو گونه انسان روی زمینه!(میگم "تا حدودی" چون توانایی آمیزش موفقیت آمیز با همو دارن!) هومو ی خالص و هومو ی ترکیب شده با نئاندرتال! پس عملا این فرضیه رد میشه!!

شمال;747153 نوشت:
با تشکر از بذل توجه شما در پاسخگویی به سوالها
اما امروزه برای اینکه میزان قرابت و نسبت خانوادگی یک نوزاد، یک شهید و یا یک میت را با شخصی بفهمند به مقایسه ی DNA ایندو می پردازند و با قاطعیت اعلام نظر می کنند
آنوقت وقتی همین تحلیل های دقیق DNA همچنین نشان می دهد بخشی از DNA ما حاصل اجدادی از نوع نئاندرتالهای دهها هزار سال قبل (پیش از حضرت آدم) است چرا نباید به این نتایج دقیق علمی دانشمندان متخصص اطمینان کنیم؟

با سلام مجدد
ببینید بنده متوجه فرمایش شما هستم، در اینجا یک تعارض ظاهری بین علم تجربی و تعالیم دینی پیش آمده است، اما به صرف این تعارض نمی توان دست از آیات قرآن برداشت، حجیت آیات قرآن بدون پایه و اساس نیست که بتوانیم به این راحتی آن را کنار بگذاریم، گذشته بشر برای خود بشر بسیار تاریک و مبهم است و وجود نظریات متعدد و متفاوت با لحن های تردید آمیز گویای این واقعیت است، اما قرآنی که ما با دلیل قاطع آن را به خالق بشر نسبت می دهیم، خالقی که چیزی برای او مبهم و پوشیده نیست، این قرآن سخن از این می گوید که اگرچه ممکن است انسان های نئاندرتال قبل از آدم(ع) زندگی می کرده اند اما آنها منقرض شده و نسل کنونی انسان ها تماما از نسل یک زوج هستند، که در پست اول به آن اشاره کردم.
اشتراکات ژنتیکی هیچ دلالت قطعی بر این که نسل فعلی فرزندان نسل قبلی هستند ندارد، من یک مثال برای شما می زنم، شتری که به اذن خداوند و به عنوان معجزه حضرت صالح(ع) از دل کوه بیرون آمد، آیا با سایر شتران اشتراک ژنتیکی داشت یا نداشت؟ طبیعتا شتر بوده و با شتران دیگر اشتراک ژنتیکی داشت، اما آیا از نسل آنها بوده است؟ ماری که به اذن خدا از قطعه چوبی که موسی به عنوان عصا از آن استفاده می کرد تبدیل به مار شده بود آیا با سایر مارها اشتراک ژنتیکی داشت یا خیر؟ قطعا از گونه مارها بوده و اشتراکات ژنتیکی داشت اما لزومی ندارد که خداوند نتواند گونه مستقلی را با اشتراکات ژنتیکی به وجود آورد.
آیات قرآن و روایات متعدد حاکی از این است که خداوند انسان را به عنوان گونه مستقلی از انسانهای نئاندرتال که از قدرت فکر و اندیشه برخوردار بود به طور مستقل به وجود آورده است، اما چون ماده اولیه مانند انسان های نئاندرتال است، طبیعتا اشتراکات ژنتیکی هم دارند. آیا تحقق چنین خلقتی از طرف خداوند محال عقلی است؟
ما چیزی را که با عقل قطعی به آن ایمان آورده و پذیرفته ایم را نمی توانیم به راحتی با تجربیات متغیر دانشمندان کنار بگذاریم، خصوصا با نظریات متعدد تجربی که همواره جای نظریات پیشین را گرفته اند، مثلا در مورد نظریه فرگشت که برخی اینقدر بر آن پافشاری کرده و می کنند، طبق نقل شبکه سی ان ان در یک تحقیق دانشمندان آلمانی که فرضیه های قبلی را ابطال نمود از dna یک انسان نئاندرتال متعلق به یکصدهزار سال پیش روشن شد که این dna از نظر ژنتیکی هیچ شباهتی با dna میمون های شبیه انسان که گفته می شد اجداد انسان هستند وجود ندارد، بنا به عقیده یکی از کارشناسان آمریکیاییی این تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان آلمانی از واقعه فرود آمدن یک سفینه فضایی در مریخ مهم تر است.(کلام جدید با رویکرد اسلامی، دکتر عبدالحسین خسروپناه، ص435)
انسان زمانی می تواند ابراز نظر قطعی کند که علم جامعی داشته باشد و مطمئن باشد که همه شرائط و عوامل دخیل را لحاظ کرده، و یقین داشته باشد چیز دیگری فرای این امر وجود ندارد که او از آن مطلع نباشد، لذا هرگز علوم تجربی یقین صددرصدی برای انسان نمی آورند، البته اطمینان قابل اعتماد برای انسان می آورند و انسان برای رفع نیازها، و پاسخ سوالات خویش از آن بهره می گیرد و این عیبی ندارد اما ایا می توان چنین آگاهی را بر وحی ترجیح دااد؟! این اثبات و ابطال های تجربی پشت سر هم در طول تاریخ کار را به جایی رسانید که برخی فیلسوفان علم مثل توماس کوهن اصلا علم را یک امر فرازمانی و سیر مستقیم نمی داند، بلکه علم در هر زمان را برای همان زمان و همان پارادایم مفید بدانند!

[="Tahoma"][="Navy"]سلام
فی نظرنا

تجلی الله فی مقام وجهه للعالم الدنیا ای المادی ثم توارد الصور الکلیه علیه واحد بعد واحد حتی انتهی الی صوره الانسانیه فهو آخر الصور الکلیه اعلاها و اشرفها
و اما الصور کلها ذو حیاء عالمه فتری الخلقه شاعره بحسب الصور الکلیه العالمه النازله فیها
و انت لا تسطیع فک العلم من الخلقه و معه لا تستطیع نسبته الی نفسه لخفاء علم الصور فی تنزلاتها الی قواعد هذا العالم المادی
ای هذا العالم ( بفتح اللام ) غیر عالم ( بکسر اللام) و عالم ( بکسراللام) لان قواعد العالم المادی التی قد تصور علمه و مجاری فعاله امر تنزلی و لا ینسب الی نفسه بل الی الصور الکلیه التی ترفع درجته الوجودیه من الماده فعلمه مندرج فیه فهو عالم غیر عالم
فالنتیجه : رقاء العالم المادی کان بتنزل و توارد الصور الکلی من عالم الحقایق فیها فی صوره القواعد و السنن الماده فی مراتبها و الصوره الاخری التی کانت الان قد ورد و تنزل فیه صوره الکلیه الانسانیه التی جمع فیه کل الصور فهو کون جامع فی لسان اهل المعرفه

به حسب این بیان :
اولا عالم مادی هوشمند و غیر هوشمند است هوشمندی آن به حسب علم و آگاهی کامل صورتهای کلی عالم حقایق است که یکی پس از دیگری بر این جهان توارد یافته اند و عدم هوشمندی آن به دلیل تنزل آگاهی صورتهای کلی به قواعد و قوانین عالم مادی است
ثانیا صورت حاکم فعلی بر کل جهان مادی صورت نهایی آن یعنی صورت انسانی است
ثالثا تنزل و ورود صورت انسانی در این عالم تدریجی بوده است هرچند صورت کلیه می تواند بصورت دفعی نازل شده باشد ( جمع بین عقاید دینی و نظریه تکامل در مورد خلقت انسان )

دلیل عقلی این مطلب نظریه مثل افلاطونی و دلیل نقلی آن آیاتی همچون : انا کل شی خلقناه بقدر و ان من شی الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم و در روایات بحث تقدیری بودن خلقت است که تقدیر را در لسان شرع باید برابر با قواعد و قوانین عالم خلقت گرفت که اندازه ها را حفظ یا ایجاد می کنند.

والله العالم[/]

مسلم;747829 نوشت:
با سلام مجدد
ببینید بنده متوجه فرمایش شما هستم، در اینجا یک تعارض ظاهری بین علم تجربی و تعالیم دینی پیش آمده است، اما به صرف این تعارض نمی توان دست از آیات قرآن برداشت، حجیت آیات قرآن بدون پایه و اساس نیست که بتوانیم به این راحتی آن را کنار بگذاریم، گذشته بشر برای خود بشر بسیار تاریک و مبهم است و وجود نظریات متعدد و متفاوت با لحن های تردید آمیز گویای این واقعیت است، اما قرآنی که ما با دلیل قاطع آن را به خالق بشر نسبت می دهیم، خالقی که چیزی برای او مبهم و پوشیده نیست، این قرآن سخن از این می گوید که اگرچه ممکن است انسان های نئاندرتال قبل از آدم(ع) زندگی می کرده اند اما آنها منقرض شده و نسل کنونی انسان ها تماما از نسل یک زوج هستند، که در پست اول به آن اشاره کردم.
اشتراکات ژنتیکی هیچ دلالت قطعی بر این که نسل فعلی فرزندان نسل قبلی هستند ندارد، من یک مثال برای شما می زنم، شتری که به اذن خداوند و به عنوان معجزه حضرت صالح(ع) از دل کوه بیرون آمد، آیا با سایر شتران اشتراک ژنتیکی داشت یا نداشت؟ طبیعتا شتر بوده و با شتران دیگر اشتراک ژنتیکی داشت، اما آیا از نسل آنها بوده است؟ ماری که به اذن خدا از قطعه چوبی که موسی به عنوان عصا از آن استفاده می کرد تبدیل به مار شده بود آیا با سایر مارها اشتراک ژنتیکی داشت یا خیر؟ قطعا از گونه مارها بوده و اشتراکات ژنتیکی داشت اما لزومی ندارد که خداوند نتواند گونه مستقلی را با اشتراکات ژنتیکی به وجود آورد.
آیات قرآن و روایات متعدد حاکی از این است که خداوند انسان را به عنوان گونه مستقلی از انسانهای نئاندرتال که از قدرت فکر و اندیشه برخوردار بود به طور مستقل به وجود آورده است، اما چون ماده اولیه مانند انسان های نئاندرتال است، طبیعتا اشتراکات ژنتیکی هم دارند. آیا تحقق چنین خلقتی از طرف خداوند محال عقلی است؟
ما چیزی را که با عقل قطعی به آن ایمان آورده و پذیرفته ایم را نمی توانیم به راحتی با تجربیات متغیر دانشمندان کنار بگذاریم، خصوصا با نظریات متعدد تجربی که همواره جای نظریات پیشین را گرفته اند، مثلا در مورد نظریه فرگشت که برخی اینقدر بر آن پافشاری کرده و می کنند، طبق نقل شبکه سی ان ان در یک تحقیق دانشمندان آلمانی که فرضیه های قبلی را ابطال نمود از dna یک انسان نئاندرتال متعلق به یکصدهزار سال پیش روشن شد که این dna از نظر ژنتیکی هیچ شباهتی با dna میمون های شبیه انسان که گفته می شد اجداد انسان هستند وجود ندارد، بنا به عقیده یکی از کارشناسان آمریکیاییی این تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان آلمانی از واقعه فرود آمدن یک سفینه فضایی در مریخ مهم تر است.(کلام جدید با رویکرد اسلامی، دکتر عبدالحسین خسروپناه، ص435)
انسان زمانی می تواند ابراز نظر قطعی کند که علم جامعی داشته باشد و مطمئن باشد که همه شرائط و عوامل دخیل را لحاظ کرده، و یقین داشته باشد چیز دیگری فرای این امر وجود ندارد که او از آن مطلع نباشد، لذا هرگز علوم تجربی یقین صددرصدی برای انسان نمی آورند، البته اطمینان قابل اعتماد برای انسان می آورند و انسان برای رفع نیازها، و پاسخ سوالات خویش از آن بهره می گیرد و این عیبی ندارد اما ایا می توان چنین آگاهی را بر وحی ترجیح دااد؟! این اثبات و ابطال های تجربی پشت سر هم در طول تاریخ کار را به جایی رسانید که برخی فیلسوفان علم مثل توماس کوهن اصلا علم را یک امر فرازمانی و سیر مستقیم نمی داند، بلکه علم در هر زمان را برای همان زمان و همان پارادایم مفید بدانند!

سلام

ببینید، مسئله این نیست که همه ی انسانها با نئاندرتالا اشتراک ژنی دارن! مسئله اینه که الان دودستگی ژنی در انسانها هست! جایی از قران گفته که مثلا خدا هفت هشتا آدم درست کرده!؟ یا حتی دوتای جداگونه!؟ از طرفی سنی که ادیان برای خلقت آدم تعیین کردن نهایتش 10هزارسال پیشه که از نظر زیستی خیلی خیلی کوتاه تر از حد مورد نیاز برای فرگشتی به این بزرگیه که چیزی که قبلا اتفاق افتاده برای برخی تکرار بشه!(احتمالش چیزی در حد صفره!)
از طرفی مثالهایی که زدید(معجزات!) آیا عقلانی تر از مشاهدات خودمونه!؟ قطعا نه!
اون علومی که تغییر کردن خودشون دستاورد فلسفه بودن چون فلسفه ست که میگه یه چیزی بگو و بعد ازش رد شو!! آزمایش هم لازم نداره! درحالی که از قرن 20 به اینور(شایدم عقبتر) اساس نظریات آزمایش و نتیجه گیریه! اون مواردی هم که افرادی مثل کوهن میگن از علوم جدید نبوده! علوم جدید در حال کامل شدنن و تغییر نمیکنن!!(مثل نسبیت و کوانتوم! و یا فرگشت) در فرگشت در حال حاظر آزمایشات دو چیزو میگن! اثبات و تغییر تاریخا!(در حد چند هزار!)
منبع فرمایشتون خودش خودشو رد میکنه!! همونطور که هیچکس بخاطر شکستگی دستش نمیره دندونپزشکی، کسی که دنبال دونستن زیست شناسیم هست نمیره سراغ کتبی که جهت گیری دارن! کسی نیست که مذهبی نداشته باشه و با فرگشت مخالفت کنه! تمام مخالفانش تنها یه دلیل دارن! "دینمون گفته!!"

پ ن: از شما و همینطور دیگرانی که مخالف فرگشتن تقاضا میکنم که بگردین و یه کتاب معتبر درباره ی فرگشت پیدا کنید! بدون جهت گیری ذهنی، تمام مفاهیمش رو بخونید و بررسیش کنید و ببینید کجاش خلاف عقله و مشکل داره!!
در این سایت مطالب و کتب زیادی در موردش هست!
http://1.darwinday.ir/

مسلم;747829 نوشت:
با سلام مجدد
ببینید بنده متوجه فرمایش شما هستم، در اینجا یک تعارض ظاهری بین علم تجربی و تعالیم دینی پیش آمده است، اما به صرف این تعارض نمی توان دست از آیات قرآن برداشت، حجیت آیات قرآن بدون پایه و اساس نیست که بتوانیم به این راحتی آن را کنار بگذاریم، گذشته بشر برای خود بشر بسیار تاریک و مبهم است و وجود نظریات متعدد و متفاوت با لحن های تردید آمیز گویای این واقعیت است، اما قرآنی که ما با دلیل قاطع آن را به خالق بشر نسبت می دهیم، خالقی که چیزی برای او مبهم و پوشیده نیست، این قرآن سخن از این می گوید که اگرچه ممکن است انسان های نئاندرتال قبل از آدم(ع) زندگی می کرده اند اما آنها منقرض شده و نسل کنونی انسان ها تماما از نسل یک زوج هستند، که در پست اول به آن اشاره کردم.
اشتراکات ژنتیکی هیچ دلالت قطعی بر این که نسل فعلی فرزندان نسل قبلی هستند ندارد، من یک مثال برای شما می زنم، شتری که به اذن خداوند و به عنوان معجزه حضرت صالح(ع) از دل کوه بیرون آمد، آیا با سایر شتران اشتراک ژنتیکی داشت یا نداشت؟ طبیعتا شتر بوده و با شتران دیگر اشتراک ژنتیکی داشت، اما آیا از نسل آنها بوده است؟ ماری که به اذن خدا از قطعه چوبی که موسی به عنوان عصا از آن استفاده می کرد تبدیل به مار شده بود آیا با سایر مارها اشتراک ژنتیکی داشت یا خیر؟ قطعا از گونه مارها بوده و اشتراکات ژنتیکی داشت اما لزومی ندارد که خداوند نتواند گونه مستقلی را با اشتراکات ژنتیکی به وجود آورد.
آیات قرآن و روایات متعدد حاکی از این است که خداوند انسان را به عنوان گونه مستقلی از انسانهای نئاندرتال که از قدرت فکر و اندیشه برخوردار بود به طور مستقل به وجود آورده است، اما چون ماده اولیه مانند انسان های نئاندرتال است، طبیعتا اشتراکات ژنتیکی هم دارند. آیا تحقق چنین خلقتی از طرف خداوند محال عقلی است؟
ما چیزی را که با عقل قطعی به آن ایمان آورده و پذیرفته ایم را نمی توانیم به راحتی با تجربیات متغیر دانشمندان کنار بگذاریم، خصوصا با نظریات متعدد تجربی که همواره جای نظریات پیشین را گرفته اند، مثلا در مورد نظریه فرگشت که برخی اینقدر بر آن پافشاری کرده و می کنند، طبق نقل شبکه سی ان ان در یک تحقیق دانشمندان آلمانی که فرضیه های قبلی را ابطال نمود از dna یک انسان نئاندرتال متعلق به یکصدهزار سال پیش روشن شد که این dna از نظر ژنتیکی هیچ شباهتی با dna میمون های شبیه انسان که گفته می شد اجداد انسان هستند وجود ندارد، بنا به عقیده یکی از کارشناسان آمریکیاییی این تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان آلمانی از واقعه فرود آمدن یک سفینه فضایی در مریخ مهم تر است.(کلام جدید با رویکرد اسلامی، دکتر عبدالحسین خسروپناه، ص435)
انسان زمانی می تواند ابراز نظر قطعی کند که علم جامعی داشته باشد و مطمئن باشد که همه شرائط و عوامل دخیل را لحاظ کرده، و یقین داشته باشد چیز دیگری فرای این امر وجود ندارد که او از آن مطلع نباشد، لذا هرگز علوم تجربی یقین صددرصدی برای انسان نمی آورند، البته اطمینان قابل اعتماد برای انسان می آورند و انسان برای رفع نیازها، و پاسخ سوالات خویش از آن بهره می گیرد و این عیبی ندارد اما ایا می توان چنین آگاهی را بر وحی ترجیح دااد؟! این اثبات و ابطال های تجربی پشت سر هم در طول تاریخ کار را به جایی رسانید که برخی فیلسوفان علم مثل توماس کوهن اصلا علم را یک امر فرازمانی و سیر مستقیم نمی داند، بلکه علم در هر زمان را برای همان زمان و همان پارادایم مفید بدانند!

با سپاس و قدردانی از پاسختان. بخش مربوط به معجزاتش جای بحث باقی نمی گذارد. اما البته خود علامه هم در تفسیر مربوط عصای موسی (ع) می فرماید خلاف مسیر طبیعت نیست چه اینکه عصای چوبی سالها طول می کشید تا بپوسد و طی تحولاتی بخشی از بدن جاندار مثلا مار شود و نهایتا به جسم او تبدیل شود. اگر کتاب یادنامه ی علامه طباطبایی (تالیف یکی از شاگردان ارشدشان علامه تهرانی) را مرور فرمایید در بخش ابحاث قرآنی به این موضوعات و پاسخ علامه که "معجزات، خلاف قوانین طبیعت نیستند" بطور مستوفی پرداخته شده. مضافا که بنا به حدیث شریف "أبي الله اي يجري الامور إلا بإسبابها" روال کار خداوند در طبیعت بر اساس همین قوانینی است که وضع کرده و ما علوم تجربی می نامیم، "روال کار" خداوند در طبیعت، اداره ی امور با معجزه نیست

. مخالف فرمایش شما نیستم اما کاملا معتقدم این گره و کشمکش و سردرگمی که مذهبیون کاتولیک و مسلمان چه در ایران و چه آمریکا و ... بر سر آفرینش بشر دارند جز با هدایت و تفسیر دقیق و صحیح معصوم (ع) به این سادگی قابل رمزگشایی نیست. چه اینکه بسیاری اوقات اگر بخواهیم به صرف ظاهر آیات قرآن بسنده کنیم چه معلوم راه به بیراهه نبریم، مثلا وقتی خداوند می فرماید "یدالله فوق ایدیهم" اگر بخواهیم فقط بظاهر اکتفا کنیم جز کفر و شرک چیز دیگری عایدمان نمی شود و به سرنوشت ابن تیمیه و امثال وی دچار خواهیم شد ...

اما ممنون می شوم برای بخش آبی رنگ فرمایشاتتان منبع معتبر از مراجع علمی لینک دهید چون سخنان x و y و استناد به خبری در فلان رسانه (که به سیاست بازی هم شهره است نه تخصص علمی) مطلقا ملاک برای نظر و نتیجه گیری نیست. مضافا که مطلب مذکور بار اول است به چشم اینجانب رسید با اینکه بیش از دو دهه است نتایج پژوهشهای معتبر مرتبط را بدلیل ارتباط با تحصیل و تدریس خود رصد و بایگانی می کنم

درباره ی بخش قرمز فرمایشتان هم لازم به توضیح می دانم که فلاسفه ی مذکور و کسانیکه به تحلیلگران تاریخ علم، فلسفه ی علم، و ... معروفند در حوزه های علوم انسانی (غربی) صاحبنظرند نه مطلقا در علوم پایه. لذا -جسارتا- چه بسیار سخنان بی ارزش و سخیفی از آنان شنیده می شود که فقط جایگاهش در مجلات فکاهی ارزش نشر دارد
سالها قبل همشهری ما آقای ازغدی هم با استناد به سخنان همین دست افراد می گفت امروزه مدعی اند اصلا اتم وجود ندارد! و علم به بیراهه رفته و ... و ... . طبعا از کسانیکه در عمرشان یک مرتبه هم میکروسکوپ های الکترونی و تونل زنی را از نزدیک ندیده اند نمی شود توقع داد اتم را هم رؤیت و آزمایش کرده باشند لذا اینکه در کنج تار عنکبوت گرفته ی خویش مهملات اذهان الکلی خود را بهم ببافند و علوم تجربی را دارای اشتباه، اثبات و ابطال های پشت سرهم! و ... عنوان کنند جای تعجب ندارد چه اینکه می بینید هرگز در مجامع علمی جهانی نیز هیچکس حتی نامشان را نشنیده تا چه رسد به مهملاتشان گوش فرا داده شود و با کمال شرمندگی و تاسف صرفا در کشورهای جهان سومی مانند ما مورد اعتنا و بلکه اعجاب تحصیلکردگان علوم انسانی اش واقع می گردد ... درست مثل خرافیاتی که در گذشته ی تاریخ ما هم بسیار شایع و مورد اقبال بوده است : علامه حسن زاده در آثار خود اشاره می کند تا همین چند دهه قبل مردمان شمال کشور معتقد بودند خورشیدگرفتگی در اثر بلعیده شدن خورشید توسط اژدها ایجاد شده لذا بر قابلمه و دیگ کوفته و تیر هوایی می زدند تا اژدها ترسیده و خورشید را رها کند، یا آیت الله فاطمی نیا در منبر می فرمود اولین بار که سیمکشی برق برای روشنایی برای مضجع رضوی دایر شد عوام اعتراض می کردند که این نجس است چون داخل سیمها الکل جریان دارد و ...، یا آیت الله علامه تهرانی که قریب یک قرن قبل نخست دیپلم فنی اخذ کرده بود در یادنامه ی مذکور می نویسد بار اول که بعنوان یک طلبه در جمع طلاب خرما تعارف کرده و گفته میوه ای است که انرژی دارد بشدت مورد بازخواستشان واقع شده که آقای یعنی چه "انرژی" دارد این لفظهای کفار است ... و تا مدتها ایشان طرد شده بود!
غرض اینکه برداشتهای سطحی و عوامانه در هر سطحی از مردمان دنیا می تواند رسوخ کرده باشد و چون مبنای علمی و تجربی ندارد از هر شخصی و در هر سطحی مردود است، چرا که بدنبال کشف اسرار عالم هستی(علوم تجربی) رفتن خطاب واضح و صریح حق تعالی است و هر که خلاف آن بگوید باطل است، حال عده ای فیلسوف نادان آنقدر افراط کردند که علم را جای دین گذاشتند و پوزیتیویست شدند و عده ای متنسک هم از آنسوی بام افتادند و حتی اتم را مهمل و علم را در حال رد و اثبات خود قلمداد می کنند، اینها در جهل مرکب اند و مورد بی اعتنایی همگان و ما نیز نباید وقت و عمر ناچیزمان را صرف سخنان مبتذل شان کنیم ...

مسلم;747829 نوشت:
با سلام مجدد
ببینید بنده متوجه فرمایش شما هستم، در اینجا یک تعارض ظاهری بین علم تجربی و تعالیم دینی پیش آمده است، اما به صرف این تعارض نمی توان دست از آیات قرآن برداشت، حجیت آیات قرآن بدون پایه و اساس نیست که بتوانیم به این راحتی آن را کنار بگذاریم، گذشته بشر برای خود بشر بسیار تاریک و مبهم است و وجود نظریات متعدد و متفاوت با لحن های تردید آمیز گویای این واقعیت است، اما قرآنی که ما با دلیل قاطع آن را به خالق بشر نسبت می دهیم، خالقی که چیزی برای او مبهم و پوشیده نیست، این قرآن سخن از این می گوید که اگرچه ممکن است انسان های نئاندرتال قبل از آدم(ع) زندگی می کرده اند اما آنها منقرض شده و نسل کنونی انسان ها تماما از نسل یک زوج هستند، که در پست اول به آن اشاره کردم.
اشتراکات ژنتیکی هیچ دلالت قطعی بر این که نسل فعلی فرزندان نسل قبلی هستند ندارد، من یک مثال برای شما می زنم، شتری که به اذن خداوند و به عنوان معجزه حضرت صالح(ع) از دل کوه بیرون آمد، آیا با سایر شتران اشتراک ژنتیکی داشت یا نداشت؟ طبیعتا شتر بوده و با شتران دیگر اشتراک ژنتیکی داشت، اما آیا از نسل آنها بوده است؟ ماری که به اذن خدا از قطعه چوبی که موسی به عنوان عصا از آن استفاده می کرد تبدیل به مار شده بود آیا با سایر مارها اشتراک ژنتیکی داشت یا خیر؟ قطعا از گونه مارها بوده و اشتراکات ژنتیکی داشت اما لزومی ندارد که خداوند نتواند گونه مستقلی را با اشتراکات ژنتیکی به وجود آورد.
آیات قرآن و روایات متعدد حاکی از این است که خداوند انسان را به عنوان گونه مستقلی از انسانهای نئاندرتال که از قدرت فکر و اندیشه برخوردار بود به طور مستقل به وجود آورده است، اما چون ماده اولیه مانند انسان های نئاندرتال است، طبیعتا اشتراکات ژنتیکی هم دارند. آیا تحقق چنین خلقتی از طرف خداوند محال عقلی است؟
ما چیزی را که با عقل قطعی به آن ایمان آورده و پذیرفته ایم را نمی توانیم به راحتی با تجربیات متغیر دانشمندان کنار بگذاریم، خصوصا با نظریات متعدد تجربی که همواره جای نظریات پیشین را گرفته اند، مثلا در مورد نظریه فرگشت که برخی اینقدر بر آن پافشاری کرده و می کنند، طبق نقل شبکه سی ان ان در یک تحقیق دانشمندان آلمانی که فرضیه های قبلی را ابطال نمود از dna یک انسان نئاندرتال متعلق به یکصدهزار سال پیش روشن شد که این dna از نظر ژنتیکی هیچ شباهتی با dna میمون های شبیه انسان که گفته می شد اجداد انسان هستند وجود ندارد، بنا به عقیده یکی از کارشناسان آمریکیاییی این تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان آلمانی از واقعه فرود آمدن یک سفینه فضایی در مریخ مهم تر است.(کلام جدید با رویکرد اسلامی، دکتر عبدالحسین خسروپناه، ص435)
انسان زمانی می تواند ابراز نظر قطعی کند که علم جامعی داشته باشد و مطمئن باشد که همه شرائط و عوامل دخیل را لحاظ کرده، و یقین داشته باشد چیز دیگری فرای این امر وجود ندارد که او از آن مطلع نباشد، لذا هرگز علوم تجربی یقین صددرصدی برای انسان نمی آورند، البته اطمینان قابل اعتماد برای انسان می آورند و انسان برای رفع نیازها، و پاسخ سوالات خویش از آن بهره می گیرد و این عیبی ندارد اما ایا می توان چنین آگاهی را بر وحی ترجیح دااد؟! این اثبات و ابطال های تجربی پشت سر هم در طول تاریخ کار را به جایی رسانید که برخی فیلسوفان علم مثل توماس کوهن اصلا علم را یک امر فرازمانی و سیر مستقیم نمی داند، بلکه علم در هر زمان را برای همان زمان و همان پارادایم مفید بدانند!

آلبته این که می گن علم تکامل به یقین نرسیده بیشتر حاصل سوء برداشت ها یا فهم غلطه از علم تکامله. وگرنه علم تکامل مثل خورشید مرکزی یه چیز جا افتاده، بدیهی و مورد پذیرش همه هست.

در واقع تکامل دارای اون درجه ای از اطمینانه که مثلا من نسبت به آدرس خونه خودم دارم...

Masood11;747996 نوشت:
ببینید، مسئله این نیست که همه ی انسانها با نئاندرتالا اشتراک ژنی دارن! مسئله اینه که الان دودستگی ژنی در انسانها هست! جایی از قران گفته که مثلا خدا هفت هشتا آدم درست کرده!؟ یا حتی دوتای جداگونه!؟ از طرفی سنی که ادیان برای خلقت آدم تعیین کردن نهایتش 10هزارسال پیشه که از نظر زیستی خیلی خیلی کوتاه تر از حد مورد نیاز برای فرگشتی به این بزرگیه که چیزی که قبلا اتفاق افتاده برای برخی تکرار بشه!(احتمالش چیزی در حد صفره!)

ببینید اشتراک و اختلاط دو ژن چیزی رو اثبات نمی کنه، با عرضی که بنده داشتم چه مشکلی دارد که برای ایجاد نوع برتر خداوند اشتراکات دو ژن را در یک مخلوق بدون سابقه جمع آوری کرده باشد؟ آیا ایرادی دارد که مثلا شتری که از دل کوه بیرون آمد، شتری دو رگه باشد؟ طبیعتا خداوند به دنبال نوع برتر بوده است، لذا این نوع برتر اگرچه دفعتا آفریده شده اما اشتراکاتی با انواع پیشین دارد برای این که جامع کمالات آنها باشد.
اولا بنده نمی خواهم وارد فرگشت شوم، با پذیرش آن هم مشکلی پیش نمی آید، چون در این که عمر نوع انسان بیش از صدها هزار سال است حرفی نیست و همچنین در این که عمر انسان کنونی از نظر ادیان حدود ده هزار سال هست در این هم حرفی نیست، این را ما قبول داریم، سخن در این است که آیا چون قبل از این ده هزار سال انسان هایی بوده اند، و حتی اشتراکات ژنتیکی دارند اثبات می کند که انسان های امروزی هم از نسل آنها هستند؟ آیا با وجود معجزاتی که مثال زدم اشتراک ژنتیکی می تواند حرف خود خالق را کنار زند؟

Masood11;747996 نوشت:
از طرفی مثالهایی که زدید(معجزات!) آیا عقلانی تر از مشاهدات خودمونه!؟ قطعا نه!

منظورتان از عقلانی تر چیست؟ آیا معجزات غیر عقلانی هستند؟ آیا وقتی خداوند توانسته یک بار موجودات را با اشتراکات ژنتیکی بدون پدر و مادر پدید بیاورد تکرار آن غیر عقلانی می شود؟ در حالی که خودش فرموده این کار را در مورد انسان امروزی انجام داده است؟ آیا فکر نمی کنید خود این می تواند امتحانی از جانب خداوند برای سنجش پایبندی یک مومن به اعتقادات دینی اش باشد؟

Masood11;747996 نوشت:
اون علومی که تغییر کردن خودشون دستاورد فلسفه بودن چون فلسفه ست که میگه یه چیزی بگو و بعد ازش رد شو!! آزمایش هم لازم نداره! درحالی که از قرن 20 به اینور(شایدم عقبتر) اساس نظریات آزمایش و نتیجه گیریه! اون مواردی هم که افرادی مثل کوهن میگن از علوم جدید نبوده! علوم جدید در حال کامل شدنن و تغییر نمیکنن!!(مثل نسبیت و کوانتوم! و یا فرگشت) در فرگشت در حال حاظر آزمایشات دو چیزو میگن! اثبات و تغییر تاریخا!(در حد چند هزار!)

در این که غرب خصوصا با شکل گیری حلقه وین و ... تجربه گرایی خویش را به اوج رسانده است حرفی نیست، اما با مراجعه به اندیشه های فیلسوفان علمی چون کوهن متوجه خواهید شد که ایشان تفاوتی در علوم جدید و قدیم نمی گذارند.

Masood11;747996 نوشت:
منبع فرمایشتون خودش خودشو رد میکنه!! همونطور که هیچکس بخاطر شکستگی دستش نمیره دندونپزشکی، کسی که دنبال دونستن زیست شناسیم هست نمیره سراغ کتبی که جهت گیری دارن! کسی نیست که مذهبی نداشته باشه و با فرگشت مخالفت کنه! تمام مخالفانش تنها یه دلیل دارن! "دینمون گفته!!"

پ ن: از شما و همینطور دیگرانی که مخالف فرگشتن تقاضا میکنم که بگردین و یه کتاب معتبر درباره ی فرگشت پیدا کنید! بدون جهت گیری ذهنی، تمام مفاهیمش رو بخونید و بررسیش کنید و ببینید کجاش خلاف عقله و مشکل داره!!
در این سایت مطالب و کتب زیادی در موردش هست!
http://1.darwinday.ir/

کتابی که آدرس دادم این مطلب را بدون استناد نگفته است، بلکه این خبری است که از یک شبکه چند ملیتی در آمریکا در تاریخ 12 ژوییه 1997 پخش شده است. اما در هر صورت بیان بنده نیازی به اثبات چنین اموری هم ندارد، و اینها را به عنوان مؤید آوردم.

ضمنا این که دلیل منکرین را در یک دلیل خلاصه کنید و بگویید دلیلشان این است که "دینمون گفته" اصلا منصفانه نیست، و نشان دهنده این است شما خود به آنچه که مرا به آن دعوت کرده اید عمل نکرده اید و تنها کتاب های اثبات کنند گان فرگشت را مطالعه کرده اید!
مخالفت دانشمندانی چون لویی آگاسر(جنین شناس)، ریچارد اوون(دیرین شناس)، چارل ارسنت بیر و جرج میوارت(جانور شناس) با نظریه فرگشت، و همچنین تحقیقات امثال دکتر لوئیس کی بر روی جمجمه های انسان های ماقبل تاریخ در آفریقا، تحقیقات آقای دکتر پین روی مگس سرکه، و... را نمی توان یک کاسه کرد و گفت دلیلشان این است که دینمان گفته!!! از لینکی که برای حقیر به منظور مطالعه بیشتر فرستادید ممنونم، شما هم برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب مسائل جدید کلامی آیت الله سبحانی، و کلامی جدید با رویکرد اسلامی دکتر خسروپناه بخش قرآن و تئوری تحول مراجعه بفرمایید تا با ادله مخالفین هم آشنا شوید.

با تشکر:Gol:

شمال;748112 نوشت:
با سپاس و قدردانی از پاسختان. بخش مربوط به معجزاتش جای بحث باقی نمی گذارد. اما البته خود علامه هم در تفسیر مربوط عصای موسی (ع) می فرماید خلاف مسیر طبیعت نیست چه اینکه عصای چوبی سالها طول می کشید تا بپوسد و طی تحولاتی بخشی از بدن جاندار مثلا مار شود و نهایتا به جسم او تبدیل شود. اگر کتاب یادنامه ی علامه طباطبایی (تالیف یکی از شاگردان ارشدشان علامه تهرانی) را مرور فرمایید در بخش ابحاث قرآنی به این موضوعات و پاسخ علامه که "معجزات، خلاف قوانین طبیعت نیستند" بطور مستوفی پرداخته شده. مضافا که بنا به حدیث شریف "أبي الله اي يجري الامور إلا بإسبابها" روال کار خداوند در طبیعت بر اساس همین قوانینی است که وضع کرده و ما علوم تجربی می نامیم، "روال کار" خداوند در طبیعت، اداره ی امور با معجزه نیست

. مخالف فرمایش شما نیستم اما کاملا معتقدم این گره و کشمکش و سردرگمی که مذهبیون کاتولیک و مسلمان چه در ایران و چه آمریکا و ... بر سر آفرینش بشر دارند جز با هدایت و تفسیر دقیق و صحیح معصوم (ع) به این سادگی قابل رمزگشایی نیست. چه اینکه بسیاری اوقات اگر بخواهیم به صرف ظاهر آیات قرآن بسنده کنیم چه معلوم راه به بیراهه نبریم، مثلا وقتی خداوند می فرماید "یدالله فوق ایدیهم" اگر بخواهیم فقط بظاهر اکتفا کنیم جز کفر و شرک چیز دیگری عایدمان نمی شود و به سرنوشت ابن تیمیه و امثال وی دچار خواهیم شد ...

بله بنده هم معتقد این نیستم که معجزه خلاف قوانین طبیعت هست، اتفاقا این که معجزه خودش تابع قوانین است سخن بنده را تقویت می کند، چون انقراض انسان های پیشین و خلقت آدم(ع) و حوا دفعتا و بدون پدر و مادر هرگز مخالف قوانین طبیعت نیست. حرف بنده روشن است، می گویم خداوند پیش از این نیز موجوداتی را بدون پدر و مادر اما با اشتراکات ژنتیکی پدید آورده است، چرا وقتی خود او می گوید این بار هم یک زوج را بدون پدر و مادر آفریدم و شما از نسل ایشان هستید باور آن برای ما دشوار شده است؟ و وجود اشتراکات ژنتیکی موجب شده نسبت به سخن خود خالق تردید کنیم؟ آیا قدرت او کم رنگ تر شده یا علوم تجربی جدید ما را مغرور نموده؟ اگر خود خداوند نفرموده بود ما همه شما را از یک زوج به نام آدم(ع) و حوا آفریدیم، ما که روی حرف خود تعصبی نداریم، حرف علم را می پذیرفتیم، اما وقتی خدایی که قدرت بر چنین کاری دارد و خودش هم فرموده بشر جدید را این گونه آفریدم، به نظر شما ما باید چه موضعی بگیریم؟

شمال;748112 نوشت:
اما ممنون می شوم برای بخش آبی رنگ فرمایشاتتان منبع معتبر از مراجع علمی لینک دهید چون سخنان x و y و استناد به خبری در فلان رسانه (که به سیاست بازی هم شهره است نه تخصص علمی) مطلقا ملاک برای نظر و نتیجه گیری نیست. مضافا که مطلب مذکور بار اول است به چشم اینجانب رسید با اینکه بیش از دو دهه است نتایج پژوهشهای معتبر مرتبط را بدلیل ارتباط با تحصیل و تدریس خود رصد و بایگانی می کنم

این مطلب را خود بنده هم در همان کتابی که آدرس دادم مشاهده کرده ام، تنها چیزی که می توانم علاوه بر این بگویم این است که خبر در تاریخ 12 ژوییه 1997 از شبکه c.n.n پخش شده است، که در همان تاریخ واحد مرکزی خبر ایران نیز آن را بیان نموده است.(به نقل از همان کتاب)

شمال;748112 نوشت:
درباره ی بخش قرمز فرمایشتان هم لازم به توضیح می دانم که فلاسفه ی مذکور و کسانیکه به تحلیلگران تاریخ علم، فلسفه ی علم، و ... معروفند در حوزه های علوم انسانی (غربی) صاحبنظرند نه مطلقا در علوم پایه. لذا -جسارتا- چه بسیار سخنان بی ارزش و سخیفی از آنان شنیده می شود که فقط جایگاهش در مجلات فکاهی ارزش نشر دارد
سالها قبل همشهری ما آقای ازغدی هم با استناد به سخنان همین دست افراد می گفت امروزه مدعی اند اصلا اتم وجود ندارد! و علم به بیراهه رفته و ... و ... . طبعا از کسانیکه در عمرشان یک مرتبه هم میکروسکوپ های الکترونی و تونل زنی را از نزدیک ندیده اند نمی شود توقع داد اتم را هم رؤیت و آزمایش کرده باشند لذا اینکه در کنج تار عنکبوت گرفته ی خویش مهملات اذهان الکلی خود را بهم ببافند و علوم تجربی را دارای اشتباه، اثبات و ابطال های پشت سرهم! و ... عنوان کنند جای تعجب ندارد چه اینکه می بینید هرگز در مجامع علمی جهانی نیز هیچکس حتی نامشان را نشنیده تا چه رسد به مهملاتشان گوش فرا داده شود و با کمال شرمندگی و تاسف صرفا در کشورهای جهان سومی مانند ما مورد اعتنا و بلکه اعجاب تحصیلکردگان علوم انسانی اش واقع می گردد ... درست مثل خرافیاتی که در گذشته ی تاریخ ما هم بسیار شایع و مورد اقبال بوده است : علامه حسن زاده در آثار خود اشاره می کند تا همین چند دهه قبل مردمان شمال کشور معتقد بودند خورشیدگرفتگی در اثر بلعیده شدن خورشید توسط اژدها ایجاد شده لذا بر قابلمه و دیگ کوفته و تیر هوایی می زدند تا اژدها ترسیده و خورشید را رها کند، یا آیت الله فاطمی نیا در منبر می فرمود اولین بار که سیمکشی برق برای روشنایی برای مضجع رضوی دایر شد عوام اعتراض می کردند که این نجس است چون داخل سیمها الکل جریان دارد و ...، یا آیت الله علامه تهرانی که قریب یک قرن قبل نخست دیپلم فنی اخذ کرده بود در یادنامه ی مذکور می نویسد بار اول که بعنوان یک طلبه در جمع طلاب خرما تعارف کرده و گفته میوه ای است که انرژی دارد بشدت مورد بازخواستشان واقع شده که آقای یعنی چه "انرژی" دارد این لفظهای کفار است ... و تا مدتها ایشان طرد شده بود!
غرض اینکه برداشتهای سطحی و عوامانه در هر سطحی از مردمان دنیا می تواند رسوخ کرده باشد و چون مبنای علمی و تجربی ندارد از هر شخصی و در هر سطحی مردود است، چرا که بدنبال کشف اسرار عالم هستی(علوم تجربی) رفتن خطاب واضح و صریح حق تعالی است و هر که خلاف آن بگوید باطل است، حال عده ای فیلسوف نادان آنقدر افراط کردند که علم را جای دین گذاشتند و پوزیتیویسم شدند و عده ای هم از آنسوی بام افتادند و حتی اتم را مهمل و علم را در حال رد و اثبات خود قلمداد می کنند، اینها در جهل مرکب اند و مورد بی اعتنایی همگان و ما نیز نباید وقت و عمر ناچیزمان را صرف سخنان مبتذل شان کنیم ...

بنده هم به جهت دفاع از چنین نظریاتی آن را مطرح نکردم، تنها مرادم بیان قرائنی برای تزلزل تجربه در برابر وحی بود، البته لازم است ذکر کنم که هرگز این طور نیست که مباحث فیلسوفان علم در کشورهای پیشرفته غربی جایگاهی نداشته باشد و صرفا در کشورهای جهان سوم پیگیری شود. اما ورود به مباحث فلسفه علم مجال مستقل خود را می طلبد.

با تشکر:Gol:

آورورا;748165 نوشت:
آلبته این که می گن علم تکامل به یقین نرسیده بیشتر حاصل سوء برداشت ها یا فهم غلطه از علم تکامله. وگرنه علم تکامل مثل خورشید مرکزی یه چیز جا افتاده، بدیهی و مورد پذیرش همه هست.

در واقع تکامل دارای اون درجه ای از اطمینانه که مثلا من نسبت به آدرس خونه خودم دارم...

از شما ممنونم، بنده به عنوان مثال پای تکامل را وسط کشیدم، اثبات یا نفی آن هم بر عهده دانشمندان علوم تجربی است و به جهت این که مستقیما بحث ما در مورد تکامل نیست و در پست های پیشین مطالبی عرض نموده ام، بیش از این وارد نمی شوم، اما از آنجا که این مسئله هم به موضوع تاپیک مربوط است، باید اشاره کنم در صورت اثبات چنین امری باز هم نمی توان وجود انسان امروزی را حاصل تکامل دانست، چرا که اگر انسان را جدای از نئاندرتال ها دانستیم اگرچه تکامل در زندگی نئاندرتال ها نقش داشته باشد و آنها با تکامل به انسانی اینچنینی تبدیل شده باشند، اما طبق آیات قرآن کریم بشر امروزی که عمرش به حدود ده هزار سال می رسد یک مخلوق مستقل و کامل تر از پیشینیان است که دفعتا آفریده شده است و این هیچ منع عقلی ندارد همان طور که در پاسخ به دوستان عرض شد.

با تشکر:Gol:

این که پیامبر اسلام وجود نذاشته اند هم منع عقلی ندارد؛ یعنی شما به واسطه این که چیزی منع عقلی نداره اون رو انتخاب میکنید؟
پیروز باشید

شمال;745134 نوشت:
حضرت آیت الله فاطمی نیا که حقایق قرآن را در حد درک مخاطب عام توضیح می دادند شنیدم که ایشان گفتند "همه ی انسانها از نسل حضرت آدم نیستند"

هو الخالق

با سلام

مطلبی را که از قول حضرت ایت الله فاطمی نیا نقل فرمودید تازگی ندارد،این مطلب را در کلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام

در قرنها پیش داریم و حضرت علامه طباطبایی رحمة الله علیه نیز در پاسخ به سؤال کننده ای که می پرسد:سخن قران درباره ی

خلقت آدم و حوا را چگونه با کشفیات علمی(فسیلها و اسکلتهایی که از انسان نماها بدست آمده) تطبیق می دهید؟(نقل به مضمون)

ایشان می فرمایند:ممکن است مربوط به انسانهایی قبل از آدم و حوا باشند و .................

بنابراین قول، انسان هوشمند امروزی نسلی جدید از انسان و فرزندان همان آدم و حوا هستند،و انسان نئاندرتال و ما قبل آن نمی تواند

جدّ انسان امروزی باشد،بگذریم از اینکه بعضی سعی در تطبیق آیات قران با نظریه ی فرگشت و یا تکامل دارند.

امّا یک مطلب باقی می ماند و آن آیات خلقت انسان نوین است،که آنهم برای اهل ایمان یقینی است.

بنابراین باید به این سؤال پاسخ داد:آیا استنادات علمی مخالف با اعتقادات دینی است؟

امیدوارم ما به جای کوفتن بر طبل مخالفت، با تلاش جهت تسلط کامل بر نظریات علمی و دینی پیرامون این موضوع،به دنبال کشف حقیقت باشیم.

مسلم;748298 نوشت:

این مطلب را خود بنده هم در همان کتابی که آدرس دادم مشاهده کرده ام، تنها چیزی که می توانم علاوه بر این بگویم این است که خبر در تاریخ 12 ژوییه 1997 از شبکه c.n.n پخش شده است، که در همان تاریخ واحد مرکزی خبر ایران نیز آن را بیان نموده است.(به نقل از همان کتاب)

عرض کردم از مراجع علمی معتبر لینک بدهید
آقای خسروپناه و کتب صد حوزوی دیگر مثل ایشان که مراجع و مستندات علمی نیست. کجا شما دیده اید در نشریه ی جهانی و معتبر Nature که برای همه ی دانشمندان علوم پایه و فنی حکم مرجع دارد به سخنان آقای خسروپناه و یا اخبار CNN و ... استناد کنند؟
مثل اینست که بنده بگویم گوشت نهنگ حلال است، شما بپرسید کدام مرجع معتبر دینی و یا کتب اربعه ی شیعه چنین گفته؟ و بنده بجای توجه به سوال شما، بگویم آقای زیباکلام در کتاب تاریخ ایران معاصر این را نوشته و تازه شبکه ی بی بی سی هم در فلان تاریخ این را در اخبارش مطرح کرده

همانگونه که در دین پژوهی مراجعی داریم در علوم پایه هم مراجع علمی مشخص است.

نقل قول:
بنده هم به جهت دفاع از چنین نظریاتی آن را مطرح نکردم، تنها مرادم بیان قرائنی برای تزلزل تجربه در برابر وحی بود، البته لازم است ذکر کنم که هرگز این طور نیست که مباحث فیلسوفان علم در کشورهای پیشرفته غربی جایگاهی نداشته باشد و صرفا در کشورهای جهان سوم پیگیری شود. اما ورود به مباحث فلسفه علم مجال مستقل خود را می طلبد.

نه بنده و نه هیچکس دیگر سخن خداوند در قرآن را زیر سوال نبرده است
جسارتا اتفاقا ایمان بنده به سخن خداوند محکم تر از بسیاری مدعیان دینداری است که بخیال خود دارند از کلام خدا دفاع می کنند اما متاسفانه در واقع بسان کشیشان دگم قرون وسطی که بنام دین، زمین را محور عالم می دانستند بخود دین دارند ضربه می زنند
موضوع اینست که شما می گویید همه ی بشر امروز از نسل آدم و حوا هستند. بنده می پرسم کجای قرآن و وحی تاکید کرده "همه ی بشر فعلی" از نسل ایشانند؟ بیاورید.
هر چه تابحال آورده اید را حتی می توان ترجمه و تفسیر کرد صرفا به امت پیامبر!
بنده پرسیدم از بین صد و بیست و چند هزار پیامبر، کدامیک در شرق، در غرب، در قطب شمال، در قاره ی آمریکا سکونت داشتند، آرامگاه دارند، و یا دستکم سر سوزنی از آموزه هایشان در فرهنگ مردمان آن سامان ها وجود دارد؟
چیزی که در پاسخها دیدم فقط طفره رفتن بود
عرض کردم مدفن تمامی پیامبرانی که می شناسیم بلااستثناء در همین خاورمیانه است! عرض کردم آموزه های دینی و الهیات آنان صرفا در آموزه های باستانی همین مردم خاورمیانه است و لاغیر. اگر غیر اینست بفرمایید با دلیل رد کنید
لذا تاکید کردم از هر نگاه که تماشا کنیم می بینیم نسل آدم (ع) نمی تواند خارج از همین جغرافیای مشخص باشد. پس سایر بشر پراکنده روی زمین هم نمی تواند از نسل وی باشد
وقتی ما ژنتیک آن سرخپوست آمریکایی را بررسی می کنیم و می بینیم ژنهای اجداد سرخپوست دهها هزار سال قبل خود (پیش از حضرت آدم) را دارد چطور می توانیم بیاییم بگوییم خیر او از نسل حضرت آدم است؟

حبیبه;748345 نوشت:

امیدوارم ما به جای کوفتن بر طبل مخالفت، با تلاش جهت تسلط کامل بر نظریات علمی و دینی پیرامون این موضوع،به دنبال کشف حقیقت باشیم.

بنده الان متوجه نشدم دلیل شرکت کردن شما در این تاپیک چه بود؟ پیش خود خیال کردید اینجا دعوا شده و تشریف آوردید که با این پند و اندرزها دیگران را بسوی کشف حقیقت دعوت کنید؟ حقیقت از نظر شما که بگمانم به سن شاگردان بنده هستید چیست؟
اجمالا شما ممنون می شویم سعی بفرمایید اینجا بیشتر تماشاچی باشید و بیشتر هم مطالعه ی علمی و دینی فرمایید ...

شمال;748492 نوشت:
بنده الان متوجه نشدم دلیل شرکت کردن شما در این تاپیک چه بود؟ پیش خود خیال کردید اینجا دعوا شده و تشریف آوردید که با این پند و اندرزها دیگران را بسوی کشف حقیقت دعوت کنید؟ حقیقت از نظر شما که بگمانم به سن شاگردان بنده هستید چیست؟
اجمالا شما ممنون می شویم سعی بفرمایید اینجا بیشتر تماشاچی باشید و بیشتر هم مطالعه ی علمی و دینی فرمایید ...

بسمه الحلیم

با سلام و عرض ادب استاد گرامی

از آنجایی که فرمودید مدرس هستید و حقیر سن شاگردان شما را دارم احترام و ادب محضر شریفتان را بر خویش لازم،بلکه واجب می دانم.

اما به گمانم آنچه را عرض داشتم نتوانستم به خوبی بیان کنم،مقصودم مخالفت با فرمایشات حضرتعالی نبود،بلکه عرضم تامل در سخنان

جنابعالی بود و اینکه بی جهت به دلیل تضاد ظاهری نظریه ی"ترانسفورمیسم" با آیات آفرینش آدم سلام الله علیه با آن مخالفت نکنیم.

حبیبه;748507 نوشت:
اینکه بی جهت به دلیل تضاد ظاهری نظریه ی"ترانسفورمیسم" با آیات آفرینش آدم سلام الله علیه با آن مخالفت نکنیم.

با تشکر، اما در علوم پایه و بیولوژی چیزی بنام ترانسفورمیسم نداریم. این اصطلاح مجعول و یکی از شواهد دیگر سوء استفاده های متداول علوم انسانی از یافته های علمی است (مثل سوء استفاده از قانون نسبیت فیزیک مکانیک و نیز اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در الکترودینامیک که آقایان علوم انسانی این اصل های نسبیت و عدم قطعیت را بدون اینکه مطلقا بفهمند برداشته و در فلسفه و دین شناسی وارد کرده اند که برای خود کاریکاتوری و جنجالی عظیم شده است ) ما در بیولوژی Evolution داریم (بمعنی تکامل انواع) نه ترانسفورمیسم که نه اصطلاحی علمی است و نه معنای درستی پشت آنست

اخیرا بطور اتفاقی که موج رادیو معارف را گرفتم یکی از اساتید شناخته شده و معروف که پاسخگویی سوالات را عموما در این شبکه بعهده دارد هم شنیدم این اصطلاح ترانسفورمیسم را بکار برد و سپس نظریه ی داروین را ظرف 3 ثانیه و دو جمله رد کرد و حتی گفت امروزه دانشمندان غربی هم دیگر قبول ندارند! غافل از آنکه تمامی بیولوژیستهای مسلمان تر از ایشان هم اعتقاد قوی به آن دارند!
با خودم گفتم مبارک باشد!
اصلا این عزیزان که در حوزه ی معارف اسلامی و حداکثر علوم انسانی تحصیل کرده اند و با مبانی علوم پایه بکلی بیگانه اند چطور اینطور ساده آنهم در رسانه ها در موضوعاتی تخصصی که هیچ صلاحیتی ندارند اظهارنظر می کنند؟
مگر شرعا حرام نیست که کسی که مجتهد در دین نیست فتوا دهد؟ پس چطور کسی که در بیولوژی مجتهد نیست بسادگی فتوای علمی می دهد؟
قطعا یک علت اصلی عقب ماندگی ما در علوم پایه و فنی همین مساله است

بگذریم . چون موضوع اصلی به حاشیه خواهد رفت ...

شمال;748520 نوشت:
این اصطلاح مجعول و یکی از شواهد دیگر سوء استفاده های متداول علوم انسانی از یافته های علمی است

جناب شمال گمان نمی کنم خیلی هم مجعول و بی پایه و اساس باشد،عنایت بفرمائید:

transformism ‎(countable and uncountable, plural transformisms)

  1. (uncountable) the doctrine that living organisms have evolved from previously existing forms of living matter
  2. (countable) any particular version of the doctrine of transformism
[h=4][/h]

اساسا بحثها راجع به ترانسفورمیسم (تبدیل مواد معدنی و آلی اولیه به اندامکها و سلول زنده) و برداشتهای سطحی از آن مطلقا هیچ ربطی به بحث این تاپیک (تکامل و کیفیت آفرینش انسان) ندارد

مسلم;748295 نوشت:

منظورتان از عقلانی تر چیست؟ آیا معجزات غیر عقلانی هستند؟ آیا وقتی خداوند توانسته یک بار موجودات را با اشتراکات ژنتیکی بدون پدر و مادر پدید بیاورد تکرار آن غیر عقلانی می شود؟ در حالی که خودش فرموده این کار را در مورد انسان امروزی انجام داده است؟ آیا فکر نمی کنید خود این می تواند امتحانی از جانب خداوند برای سنجش پایبندی یک مومن به اعتقادات دینی اش باشد؟

شما اینکه بگن شخصی آب خوردو راحتتر باور میکنید یا اینکه بگن شخصی یه هواپیما رو بلند کرد!؟ قطعا آب خوردن عادی تر و از نظر عقلی باورپذیرتره!

نقل قول:
در این که غرب خصوصا با شکل گیری حلقه وین و ... تجربه گرایی خویش را به اوج رسانده است حرفی نیست، اما با مراجعه به اندیشه های فیلسوفان علمی چون کوهن متوجه خواهید شد که ایشان تفاوتی در علوم جدید و قدیم نمی گذارند.

خب شاید این کارش بخاطر ناآگاهیش و یا غرض ورزیش باشه، چون علوم جدید خیلی با علوم قدیمی متفاوتن! الان علوم فقط جزئیاتن نه کلیات!

نقل قول:
کتابی که آدرس دادم این مطلب را بدون استناد نگفته است، بلکه این خبری است که از یک شبکه چند ملیتی در آمریکا در تاریخ 12 ژوییه 1997 پخش شده است. اما در هر صورت بیان بنده نیازی به اثبات چنین اموری هم ندارد، و اینها را به عنوان مؤید آوردم.

ضمنا این که دلیل منکرین را در یک دلیل خلاصه کنید و بگویید دلیلشان این است که "دینمون گفته" اصلا منصفانه نیست، و نشان دهنده این است شما خود به آنچه که مرا به آن دعوت کرده اید عمل نکرده اید و تنها کتاب های اثبات کنند گان فرگشت را مطالعه کرده اید!
مخالفت دانشمندانی چون لویی آگاسر(جنین شناس)، ریچارد اوون(دیرین شناس)، چارل ارسنت بیر و جرج میوارت(جانور شناس) با نظریه فرگشت، و همچنین تحقیقات امثال دکتر لوئیس کی بر روی جمجمه های انسان های ماقبل تاریخ در آفریقا، تحقیقات آقای دکتر پین روی مگس سرکه، و... را نمی توان یک کاسه کرد و گفت دلیلشان این است که دینمان گفته!!! از لینکی که برای حقیر به منظور مطالعه بیشتر فرستادید ممنونم، شما هم برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب مسائل جدید کلامی آیت الله سبحانی، و کلامی جدید با رویکرد اسلامی دکتر خسروپناه بخش قرآن و تئوری تحول مراجعه بفرمایید تا با ادله مخالفین هم آشنا شوید.

با تشکر

:Gol:

درباره ی نظر مخالفا من مستند اخراج شدگانو دیدم! دلایلشون بیشتر بچه گانه بود تا علمی! به عنوان مثال میگن چون همه ی میمونها آدم نشدن پس فرگشت اشتباهه که این مطلب نشون میده حتی نمیدونن درباره ی چی حرف میزنن!!
این دانشمندایی که نام بردید همونطور که گفتم میگفتن کتاب مقدس یه چیز دیگه گفته!! از طرفی اگه اشتباه نکنم این افراد پایه گذاران طراحی هوشمند شدن که فرگشته به علاوه ی خدا!!(نه خدای ادیان!!)

شمال;748492 نوشت:
عرض کردم از مراجع علمی معتبر لینک بدهید
آقای خسروپناه و کتب صد حوزوی دیگر مثل ایشان که مراجع و مستندات علمی نیست. کجا شما دیده اید در نشریه ی جهانی و معتبر Nature که برای همه ی دانشمندان علوم پایه و فنی حکم مرجع دارد به سخنان آقای خسروپناه و یا اخبار CNN و ... استناد کنند؟
مثل اینست که بنده بگویم گوشت نهنگ حلال است، شما بپرسید کدام مرجع معتبر دینی و یا کتب اربعه ی شیعه چنین گفته؟ و بنده بجای توجه به سوال شما، بگویم آقای زیباکلام در کتاب تاریخ ایران معاصر این را نوشته و تازه شبکه ی بی بی سی هم در فلان تاریخ این را در اخبارش مطرح کرده

همانگونه که در دین پژوهی مراجعی داریم در علوم پایه هم مراجع علمی مشخص است.

شما در خارج از فضای بحث صمیمانه با توجه به ارتباط با کار و رشته تان از بنده آدرس دقیق تر خواستید و بنده نه به قصد بحث، فقط از روی پاسخ به درخواستتان گفتم تنها آدرسی که در این کتاب آمده این است، اصراری روی معتبر بودن آن از نظر مراجع علمی نداشتم، قبلا هم عرض کردم دلیل بنده روشن است که در ادامه باز هم ذکر خواهم کرد، این موارد را به عنوان مؤید ذکر نمودم، که البته برای کسی که وقت و علاقه داشته باشد با توجه به این که تاریخ و شبکه آن مشخص است قابل پیگیری هست و می تواند نام آن موسسه پژوهشی آلمانی را به دست آورد. در هر صورت این مطلب یک حاشیه بود برای تزلزل تجربه در برابر وحی، نه اصل پاسخ من.
اگر کلام من دچار ابهام بوده و پاسخ من اصرار و پافشاری بر روی مقبولیت آن را تداعی می نموده عذرخواهی می کنم

شمال;748492 نوشت:
نه بنده و نه هیچکس دیگر سخن خداوند در قرآن را زیر سوال نبرده است

:Gol:

شمال;748492 نوشت:
متاسفانه در واقع بسان کشیشان دگم قرون وسطی که بنام دین، زمین را محور عالم می دانستند بخود دین دارند ضربه می زنند

این حرف شما را قبول دارم، اما نه اسلام مسیحیت است، و نه قرآن کتاب مقدس، که البته کلام فوق و ذیل شما نشان می دهد که در این خصوص با هم اتفاق نظر داریم.

شمال;748492 نوشت:
موضوع اینست که شما می گویید همه ی بشر امروز از نسل آدم و حوا هستند. بنده می پرسم کجای قرآن و وحی تاکید کرده "همه ی بشر فعلی" از نسل ایشانند؟ بیاورید.
هر چه تابحال آورده اید را حتی می توان ترجمه و تفسیر کرد صرفا به امت پیامبر!
بنده پرسیدم از بین صد و بیست و چند هزار پیامبر، کدامیک در شرق، در غرب، در قطب شمال، در قاره ی آمریکا سکونت داشتند، آرامگاه دارند، و یا دستکم سر سوزنی از آموزه هایشان در فرهنگ مردمان آن سامان ها وجود دارد؟
چیزی که در پاسخها دیدم فقط طفره رفتن بود
عرض کردم مدفن تمامی پیامبرانی که می شناسیم بلااستثناء در همین خاورمیانه است! عرض کردم آموزه های دینی و الهیات آنان صرفا در آموزه های باستانی همین مردم خاورمیانه است و لاغیر. اگر غیر اینست بفرمایید با دلیل رد کنید
لذا تاکید کردم از هر نگاه که تماشا کنیم می بینیم نسل آدم (ع) نمی تواند خارج از همین جغرافیای مشخص باشد. پس سایر بشر پراکنده روی زمین هم نمی تواند از نسل وی باشد
وقتی ما ژنتیک آن سرخپوست آمریکایی را بررسی می کنیم و می بینیم ژنهای اجداد سرخپوست دهها هزار سال قبل خود (پیش از حضرت آدم) را دارد چطور می توانیم بیاییم بگوییم خیر او از نسل حضرت آدم است؟

یک لحظه شما مستندات علمی که در ذهن داشته و روی آنها پافشاری می کنید را کنار بگذارید، حالا بگویید انصافا شما از این آیات چه برداشتی می کنید:

«يَأَيهُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهْا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنهْمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَ نِسَاء»(نساء:1)
اى مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! همان كسى كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى (در روى زمين) منتشر ساخت‏.
تعبیر «یا ایها الناس» به معنای ای مردم، یک تعبیر عام است و نمی توان بدون دلیل آن را تخصیص زد، خصوصا با وجود قرائنی که در آیات بعدی خواهد آمد که بر عمومیت آن دلالت دارد.

خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ، ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها»؛شما را از يك تن آفريد، سپس همسرش را از او پديد آورد.(زمر:6)

«يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّة»؛ اى فرزندان آدم! شيطان، شما را نفريبد چنان كه پدر و مادرتان را [با فريبكاريش‏] از بهشت بيرون كرد.(اعراف:27)
آیا پدر و مادر بخشی از مردم، یعنی پدر و مادر یک نژاد در بهشت مذکور بوده اند؟ خدایی که خودش از تساوی نژادها در سوره حجرات می گوید، چرا بین این دو نژاد باید تا این حد تفاوت بگذارد؟ چرا پدر و مادر یک نسل را برگزید و چرا نسبت به فتنه شیطان، فقط آن نژاد را بیم می دهد؟!
در مورد گستره جغرافیایی تبلیغی انبیاء بحث گسترده ای است که مجال خود را می طلبد اما برای اطلاع باید عرض کنم اتفاقا رگه های بسیار پررنگی از تعالیم انبیاء در همه ادیان دیده می شود که خیلی جالب است، حتی در بودیسم و هندوئیسم و...؛ به گونه ای که مثلا اعتقاد به منجی آخرالزمان و مصلح جهانی حتی در بین سرخ پوستان آمریکایی هم وجود دارد.

اما این که بگویید این دین مخصوص مناطق خاصی است و همه مخاطب قرآن نیستند حرف صحیحی نیست، خود قرآن کریم این را رد می کند، اولا این دین و پیامبر(ص) را برای همه مردم دانسته که باید بر همه ادیانو مکاتب غالب شود:

«وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشيراً وَ نَذيراً وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏»؛ و ما تو را براى همه مردم جز مژده‏رسان و بيم دهنده نفرستاديم، ولى بيشتر مردم [به اين واقعيت‏] معرفت و آگاهى ندارند.(سبأ:28)

و نیز می فرماید:
«هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ‏»؛ اوست كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاد، تا آن را بر همه اديان پيروز گرداند.(توبه:33)

و نیز از قول شیطان می فرماید:
«لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلا»؛ اگر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى، همه فرزندانش(آدم) را، جز عده كمى، گمراه و ريشه‏ كن خواهم ساخت‏.(اسراء:62)

شیطان به خداوند گفت: اگر مرا فرصت دهی فرزندان آدم را گمراه می سازم، آیا شیطان فقط با یک نژاد مشکل دارد؟ و مثلا سرخ پوستان آمریکایی که به تعبیر شما از فرزندان آدم نیستند، شیطان کاری با آنها ندارد؟

نامه پیامبر(ص) به پادشاهان ایران، روم و مصر، و حبشه هم گویای این است که بعثت او جهانی بوده است، و مخاطب قرآن همه مردم هستند، و امام زمان(ع) هم به برپایی حکومت عادلانه در خاورمیانه اکتفا نخواهند کرد و به دنبال حکمفرمایی قرآن بر تمام جهان هستند، که چون از بحث خارج است از ذکر روایات در این رابطه چشم پوشی می کنم.

خب با وجود این آیات و با وجود این که خداوند قبلا هم موجوداتی را بدون پدر و مادر اما با اشتراکات ژنتیکی با هم نوعانشان به وجود آورده چه استبعادی دارد که ما بین دو نسل از انسان ها انقطاعی را قائل بشویم؟ انقطاع انسان های نئاندرتال و شروعی دوباره با انسان های خردمند که اشتراکات ژنتیکی را با پیشینیان خود دارند؟

Masood11;748693 نوشت:
شما اینکه بگن شخصی آب خوردو راحتتر باور میکنید یا اینکه بگن شخصی یه هواپیما رو بلند کرد!؟ قطعا آب خوردن عادی تر و از نظر عقلی باورپذیرتره!

ببینید ما بحثمان بر سر سخن و قدرت خداوند است، وگرنه اولا اگر یک انسان دروغگو بگوید آب هم خوردم ما گاهی باور نمی کنیم، اما کذب در مورد خدا راه ندارد؛ ثانیا: سختی و آسانی آب خوردن و بلند کردن هواپیما در مورد ما صدق می کند اما همه امور ممکن در برابر قدرت خداوند مساوی بوده و سختی و آسانی برای خدا معنا ندارد، پس تکامل انسان ها و سیر سلسله وار آنها، با انقطاع نسل انسان های جدید از انسان های قدیم و آفرینش مستقل از یک زوج برای قدرت خدا هیچ تفاوتی نمی کند، لذا باید ببینیم خود او چه می گوید و تفصیل آفرینش را چگونه بیان می دارد.

Masood11;748693 نوشت:
درباره ی نظر مخالفا من مستند اخراج شدگانو دیدم! دلایلشون بیشتر بچه گانه بود تا علمی! به عنوان مثال میگن چون همه ی میمونها آدم نشدن پس فرگشت اشتباهه که این مطلب نشون میده حتی نمیدونن درباره ی چی حرف میزنن!!
این دانشمندایی که نام بردید همونطور که گفتم میگفتن کتاب مقدس یه چیز دیگه گفته!! از طرفی اگه اشتباه نکنم این افراد پایه گذاران طراحی هوشمند شدن که فرگشته به علاوه ی خدا!!(نه خدای ادیان!!)


من بارها با شما در تاپیک های مختلف هم کلام شده ام و می دانم مطالعاتی خصوصا در زمینه فرگشت دارید، اما این صحیح است که برای اطلاع از نظریه مخالفین تنها به دیدن یک مستند اکتفا کنید؟
دانشمندانی را که نام بردم غیر از کشیشانی است که با این نظریه مخالفت کرده اند، اینها همه زیست شناس هستند و باید دقت کنید دیگر مسیحیت مثل سابق در غرب برش ندارد، مسیحیت بعد از انقلاب های سکولار در غرب عملا مُرده است و زیست شناسان برای تحقیقات خویش کاری به تعالیم مسیحیت ندارند.
اما کار به اثبات و ابطال این نظریه ندارم و بحث از آن مجال خود را می طلبد، فقط باید عرض کنم نظریه فرگشت منافاتی با وجود خدا ندارد و صرفا ناسازگاری ظاهری با مراحل آفرینش انسان دارد، که آن هم همانطور که عرض کردم بر فرض پذیرش و اثبات آن، منع عقلی ندارد که خلقت انسان را به عنوان اشرف مخلوقات مستقل از سیر تکاملی سایرین بدانیم، همان طور که خداوند قبلا هم موجوداتی را بدون پدر و مادر به وجود آورده که خارج از سیر تکامل و فرگشت بوده اند، مانند شتر صالح، ازدهای موسی(ع)، و کبوتری که عیسی(ع) از گِل درست میکرد و زنده می شد.

برادر مسلم
در هیچ کجای سخنان اینجانب از بعثت پیامبر اسلام و جهانشمول بودن/نبودن آن سخنی نیامده بود که شما زحمت کشیده و دو پاراگراف به اثبات جهانشمول بودن آن پرداختید. موضوع روی نسل بوجود آمده از حضرت آدم بود و بس

1.ممنون می شوم وجود آموزه های توحیدی که اصل اولیه ی دعوت همه ی انبیاست را در میان عقاید باطله ی شینتو و بودیسم و خرافیات سرخپوستها مثال بیاورید تا ما هم توجیه شویم. بهرحال نمی شود که نسل حضرت آدم و پیامبران بعدی به قاره ی آمریکا و قطب شمال و چین و ماچین رفته باشند ولی الفبای الهیات حقه که همان توحید و یگانگی است را فراموش کرده باشند! و تنها به تعبیر شما عقاید آخرالزمانی را حفظ کرده باشند!

2. الان یعنی شما می فرمایید بمحض آنکه خداوند در حدود 7500 سال قبل آدم و حوا (ع) را آفرید، نسل سایر انسانها را که تا آن لحظه زنده بودند را درجا منقرض کرد (چیزی شبیه انقراض دایناسورها) تا زمین فقط برای زندگی بنی آدم در اختیار باشد؟
اگر این را نمی گویید، پس چرا اصرار دارید که امروزه همگان صرفا و صرفا از نسل آدم (ع) هستند؟
و اگر این را نمی گویید، پس باید بپذیرید که : بخشی از بشر امروزی از نسل انسانهای پیشین هستند و فرزندان آدم (ع) هم با انسانهای پیشین ازدواج و مشارکت در تولید نسل نمودند (این فرض اخیر را برخی صحه گذارده اند چون اعتقاد دارند ازدواج خواهر با برادر در زمان آدم (ع) ممنوع بوده)
و این همان علتی خواهد بود که ژنهای انسانهای ماقبل تاریخ و حتی نئاندرتالها در dna بشر امروزی حضور دارد

3. وقتی خداوند فرزندان آدم (ع) را خطاب قرار می دهد توقع هم داریم یا بنی آدم استعمال کند.
همانگونه که معتقدیم پیامبر اسلام برای هدایت همه ی بشر روی زمین مبعوث شد، می توان اینگونه استنباط کرد که حضرت آدم هم وظیفه اش هدایت همه ی انسانهای پیش و پس از خود بوده است.
شما چنان سخن می گویید که چنین برداشت می شود که در در ذهن خود چنین تصور کرده اید که پیش از حضرت آدم همه ی انسانها از بین رفته بودند! این درست نیست و اختلاف ما با شما در همین نقطه است.

مسلم;748840 نوشت:
ببینید ما بحثمان بر سر سخن و قدرت خداوند است، وگرنه اولا اگر یک انسان دروغگو بگوید آب هم خوردم ما گاهی باور نمی کنیم، اما کذب در مورد خدا راه ندارد؛ ثانیا: سختی و آسانی آب خوردن و بلند کردن هواپیما در مورد ما صدق می کند اما همه امور ممکن در برابر قدرت خداوند مساوی بوده و سختی و آسانی برای خدا معنا ندارد، پس تکامل انسان ها و سیر سلسله وار آنها، با انقطاع نسل انسان های جدید از انسان های قدیم و آفرینش مستقل از یک زوج برای قدرت خدا هیچ تفاوتی نمی کند، لذا باید ببینیم خود او چه می گوید و تفصیل آفرینش را چگونه بیان می دارد.

خب این مطلب در وهله ی اول این سوالو پیش میاره که خدای به این بزرگی یه کوچولو خلاقیت نداشت!!؟؟ چرا این آدم فقط با مسیر فرگشتی پستانداران مطابقت داره!؟ چرا چنتا اندام خارج از این گروه نداره!؟(مثلا اندامای خاص پرندگان!) چرا باگ داره!!؟؟(بعنوان مثال سکسکه رو ما از آبزیان به ارث بردیم و برای ما فقط دردسره!!) یا مثلا بحث ختنه خودش میگه که باید این مشکلو حل کنیم!! یعنی خدا خودش نمیتونست درستش کنه!!؟؟


نقل قول:

من بارها با شما در تاپیک های مختلف هم کلام شده ام و می دانم مطالعاتی خصوصا در زمینه فرگشت دارید، اما این صحیح است که برای اطلاع از نظریه مخالفین تنها به دیدن یک مستند اکتفا کنید؟
دانشمندانی را که نام بردم غیر از کشیشانی است که با این نظریه مخالفت کرده اند، اینها همه زیست شناس هستند و باید دقت کنید دیگر مسیحیت مثل سابق در غرب برش ندارد، مسیحیت بعد از انقلاب های سکولار در غرب عملا مُرده است و زیست شناسان برای تحقیقات خویش کاری به تعالیم مسیحیت ندارند.
اما کار به اثبات و ابطال این نظریه ندارم و بحث از آن مجال خود را می طلبد، فقط باید عرض کنم نظریه فرگشت منافاتی با وجود خدا ندارد و صرفا ناسازگاری ظاهری با مراحل آفرینش انسان دارد، که آن هم همانطور که عرض کردم بر فرض پذیرش و اثبات آن، منع عقلی ندارد که خلقت انسان را به عنوان اشرف مخلوقات مستقل از سیر تکاملی سایرین بدانیم، همان طور که خداوند قبلا هم موجوداتی را بدون پدر و مادر به وجود آورده که خارج از سیر تکامل و فرگشت بوده اند، مانند شتر صالح، ازدهای موسی(ع)، و کبوتری که عیسی(ع) از گِل درست میکرد و زنده می شد.


نگفتم که فقط اون مستندو دیدم! سایتای زیاد و کتابای زیادی رو دیدم و کل ایراداتشون توی همون مستندم هست که هیچ کدوم علم یا حتی شبه علمم نیستن!! برای نقد فرگشت باید به ریاضی و زیست مسلط بود! (هر دو با هم!) خیلی از منتقدان فرگشت اصلا پیش زمینه ای هم از این موارد ندارن حتی!!
دقیقا بخاطر این مرگ حدودی مسیحیته که تقریبا فرگشت مخالفی نداره! اونایی که هنوز مخالفشنم هنوز که دلیل علمیی ارائه نکردن پس تنها دلیل ممکن همون دینشونه!!

شمال;748952 نوشت:
در هیچ کجای سخنان اینجانب از بعثت پیامبر اسلام و جهانشمول بودن/نبودن آن سخنی نیامده بود که شما زحمت کشیده و دو پاراگراف به اثبات جهانشمول بودن آن پرداختید. موضوع روی نسل بوجود آمده از حضرت آدم بود و بس

عجیباست که متوجه نشدید این اثبات جهانشمولی اسلام به خاطر این بود که اثبات کنم مخاطبآیات قرآن کریم در آیاتی که پدر و مادر آنها را از یک زوج می داند، تمامی مردمهستند، نه فقط جغرافیایی خاص.


شمال;748952 نوشت:
ممنون می شوم وجود آموزه های توحیدی که اصل اولیه ی دعوت همه ی انبیاست را در میان عقاید باطله ی شینتو و بودیسم و خرافیات سرخپوستها مثال بیاورید تا ما هم توجیه شویم. بهرحال نمی شود که نسل حضرت آدم و پیامبران بعدی به قاره ی آمریکا و قطب شمال و چین و ماچین رفته باشند ولی الفبای الهیات حقه که همان توحید و یگانگی است را فراموش کرده باشند! و تنها به تعبیر شما عقاید آخرالزمانی را حفظ کرده باشند!

این که قومی در حال حاضر بت پرست هستند را نمی توان دلیلی بر این دانست که هرگز تعالیم توحیدی بر آنان عرضه نشده، آیا شما در این که ابراهیم خانه کعبه را بازسازی کرده و مروج تعالیم توحیدی در آن منطقه بوده است شک دارید؟ پس چرا با وجود تعالیم حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) باز هم مردم حجاز در هنگام بعثت پیامبر اسلام(ص) بت پرست بوده اند؟ یا چرا بنی اسرائیل به فاصله کوتاه رفتن موسی(ع) به میعاد الهی گوساله پرست شدند؟ پس مشرک بودن امروزی مردم هرگز نتیجه تاریخی نمی دهد که آنها هرگز با تعالیم توحید آشنا نشده باشند، بلکه خاصیت نوع انسانی به خاطر محسوس طلبی است که به مرور زمان انسان های موحد را دچار انحراف می کند.

ضمن این که اعتقاد به منجی نهایی، اعتقای نیست که بر خواسته از فطرت باشد و اشتراک آن در ادیان نشان از تعلیمی بودن آن دارد، علاوه بر این که رگه های توحیدی و یا اخلاق دینی در این ادیان دیده می شود، که مقاله های مستقلی در این رابطه نوشته شده است، مثلا در دوران برهمنی معتقد به وحدت وجود بودند که در نتیجه این دیدگاه، «برهمن» جان جهان است که در تمام هستی جریان دارد و در حقیقت، تمام هستی است.(حقیقت غایی در آیین هندو، سید اکبر حسینی، مجله معرفت، 1386، شماره 121)این اعتقاد آنها به قدری به عرفان اسلامی نزدیک است که حتی برخی به اشتباه عرفان اسلامی را متاثر از عرفان هندوئیسم می دانند. یا مسأله «نیروانا» در آیین بودا که هدف مهم و اصلی در این آیین رسیدن به آن حالت می باشد. برخی آن حالت را آزادی مطلق معرفی نموده و گفته است که انسان پس از مهار کردن فعالیت غرایز حیوانی و چشم پوشی از لذایذ به آن می رسد که در اصطلاح صوفیه به آن فنا گفته می شود، «نیروانا» که مقصود اصلی بودائیان می باشد به معنای فعال مایشا به عنوان مرتبت سرمدی، ثابت و لایتغیر است، فاسد ناشدنی و انحطاط ناپذیر است، ساکن و بدون جنبش است، در محدوده زمان جای نمی گیرد، نامیر است، به دنیا نیامده و شدن در آن راهی ندارد.(مقایسه خداشناسی در دین بودا و اسلام، دائرة المعارف اسلامی طهور)
از این موارد هم که بگذریم ما و شما در حقانیت قرآن شکی نداریم لذا می شود درون دینی بحث کرد، آیا شما این فرمایش قرآن کریم را نشنیده اید که فرموده:
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا في‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏»؛ و ما در میان هر قومی رسولى برانگيختيم كه [بگويد]: خدا را بپرستيد و از طغيانگر دورى كنيد. (نحل:36)

شمال;748952 نوشت:
الان یعنی شما می فرمایید بمحض آنکه خداوند در حدود 7500 سال قبل آدم و حوا (ع) را آفرید، نسل سایر انسانها را که تا آن لحظه زنده بودند را درجا منقرض کرد (چیزی شبیه انقراض دایناسورها) تا زمین فقط برای زندگی بنی آدم در اختیار باشد؟
اگر این را نمی گویید، پس چرا اصرار دارید که امروزه همگان صرفا و صرفا از نسل آدم (ع) هستند؟
و اگر این را نمی گویید، پس باید بپذیرید که : بخشی از بشر امروزی از نسل انسانهای پیشین هستند و فرزندان آدم (ع) هم با انسانهای پیشین ازدواج و مشارکت در تولید نسل نمودند (این فرض اخیر را برخی صحه گذارده اند چون اعتقاد دارند ازدواج خواهر با برادر در زمان آدم (ع) ممنوع بوده)
و این همان علتی خواهد بود که ژنهای انسانهای ماقبل تاریخ و حتی نئاندرتالها در dna بشر امروزی حضور دارد


این تعبیر «بمحض» را از کجای کلام بنده برداشت نموده اید؟ من کی گفتم به محض آمدن آدم(ع) همه انسان های پیشین یک دفعه منقرض شده اند؟ اصلا سخن در مورد کیفیت انقراض انسان های پیشین نیست تا بگوییم دفعی بوده یا تدریجی، آن به هر صورتی که بوده، آدم(ع) دفعتا خلق شده، این چه تعارضی دارد با این که به مرور زمان انسان های نئاندرتال در طول سالیان نسلشان کم شده و کم کم منقرض شده باشند و سپس خداوند آدم(ع) را به عنوان انسان برتر خلق کرده باشد. سخن ما در اصل انقراض پیشینیان است، و بنده هرگز درمورد کیفیت آن سخنی نگفتم لذا ایرادی که بنده وارد می سازید حاصل نتیجه گیری خودتان است، نه صحبت های حقیر.

شمال;748952 نوشت:
وقتی خداوند فرزندان آدم (ع) را خطاب قرار می دهد توقع هم داریم یا بنی آدم استعمال کند.
همانگونه که معتقدیم پیامبر اسلام برای هدایت همه ی بشر روی زمین مبعوث شد، می توان اینگونه استنباط کرد که حضرت آدم هم وظیفه اش هدایت همه ی انسانهای پیش و پس از خود بوده است.
شما چنان سخن می گویید که چنین برداشت می شود که در در ذهن خود چنین تصور کرده اید که پیش از حضرت آدم همه ی انسانها از بین رفته بودند! این درست نیست و اختلاف ما با شما در همین نقطه است.

واقعا متوجه پاسخ شما نشدم، و کمی برایم عجب بود!
بحث بر سر هدایت نیست، خطاب قرآن کریم از نسل آدم و حوا بودن است، چه ربطی به وظیفه هدایتگری آدم دارد؟ آیا می شود به امت اسلامی گفت یا بنی محمد(ص)؟
اگر بخشی از انسان های امروزی از نسل آدم(ع) نباشند، با توجه به این که مخاطب آایت همه مردم هستند، دیگر معنا ندارد که خداوند بفرماید: شما را از یک زوج آفریدیم!!
شما چرا آیات متعددی که ذکر کردم را رها کرده اید و نگفته اید مراد خداوند از این که می فرماید ما شما را از یک زوج آفریدیم چه بوده است؟ اگر انسان هایی بوده اند و با فرزندان آدم(ع) و حوا ازدواج کرده اند، پس خدا چرا فرموده ما شما را از یک زوج آفریدیم در حالی که این زوج طبق این نگاه شما تنها به انسانهای موجود اضافه شده اند.
اتفاقا برعکس، اختلاف من و شما این است که باید بدون یش فرضهای مخلّ به سراغ قرآن برویم، اما شما با وابستگی که به نظریات جدید و اشتراکات ژنتیکی دارید به سراغ آیات قرآن می آیید، در حالی که باید این ها را کنار بگذارید و ببینید قرآن چه می گوید، وگرنه به مشکل انسانهایی گرفتار می شوید که به جای فهم مراد قرآن، فهم خودشان را به قرآن تحمیل می کنند.
خواهش می کنم استنادات تجربی و اشتراکات ژنتیکی را برای نیم ساعت فراموش کنید، و دوباره به آیاتی که ذکر کردم نگاهی بیندازید، تا زمانی که چنین پیش فرضهایی در ذهن ما باشد محال است قرآن را درست فهم کنیم.

Masood11;748954 نوشت:
خب این مطلب در وهله ی اول این سوالو پیش میاره که خدای به این بزرگی یه کوچولو خلاقیت نداشت!!؟؟ چرا این آدم فقط با مسیر فرگشتی پستانداران مطابقت داره!؟ چرا چنتا اندام خارج از این گروه نداره!؟(مثلا اندامای خاص پرندگان!) چرا باگ داره!!؟؟(بعنوان مثال سکسکه رو ما از آبزیان به ارث بردیم و برای ما فقط دردسره!!) یا مثلا بحث ختنه خودش میگه که باید این مشکلو حل کنیم!! یعنی خدا خودش نمیتونست درستش کنه!!؟؟


ما در صورتی می توانیم چنین ابراز نظری کنیم که علم جامع و محیط به طبیعت خود و سایر مخلوقات داشته باشیم، خداوند برای هر موجودی هدفی در نظر گرفته و به هر موجودی ابزار مناسب برای آن هدف را داده است، ما به خاطر آگاهی محدود خودمان نمیتوانیم خداوند را به فقدان خلاقیت متهم کنیم، چنین کاری مانند کودکی است که به خاطر جهل خودش یک استاد تمام و پژوهشگر تام در یک رشته را به بی سلیقگی و فقدان خلاقیت متهم کند!! جایی می توان در مورد کسی قضاوت کرد که آگاهی انسان به اندازه آن فاعل باشد در غیر این صورت هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که دو نفر که از نظر علم و آگاهی قابل مقایسه با هم نیستند، انسان جاهل تر، انسان عالم تر را نقد کند!!

Masood11;748954 نوشت:
نگفتم که فقط اون مستندو دیدم! سایتای زیاد و کتابای زیادی رو دیدم و کل ایراداتشون توی همون مستندم هست که هیچ کدوم علم یا حتی شبه علمم نیستن!! برای نقد فرگشت باید به ریاضی و زیست مسلط بود! (هر دو با هم!) خیلی از منتقدان فرگشت اصلا پیش زمینه ای هم از این موارد ندارن حتی!!
دقیقا بخاطر این مرگ حدودی مسیحیته که تقریبا فرگشت مخالفی نداره! اونایی که هنوز مخالفشنم هنوز که دلیل علمیی ارائه نکردن پس تنها دلیل ممکن همون دینشونه!!

!!!!!!!!

با تشکر از پاسخ های شما
راجع به بندهای دیگر فرمایشات شما بحث و حاشیه هایی میشود پیش کشید اما خوبتر اینست که فقط تمرکز کنیم روی همین بند نقل قول ذیل شما چون اصل تفاوت نگاه بنده با شما و چه بسا اختلاف نظر علم با دین در موضوع آفرینش بشر همین مورد است

اما قبل از آن واجب شد عرض کنم لزوما ما بدنبال تحمیل فهم مان بر قرآن نیستیم!
فرض کنید در 1400 سال قبل هستیم و بنده بر حسب نظر فیزیکدانان و زمین شناسان مسلمان و غیر مسلمان، از تعبیر قرآن به "مشارق و مغارب" این برداشت را می کنم که زمین گرد و کروی است. حال آنکه نه در ترجمه ی تحت اللفظی چنین برداشتی حاصل می شود و نه در تفاسیر آن زمان.
خب آیا این را شما باید تحمیل فهم شخصی بر قرآن محسوب کنید؟ و آیا این باطل است؟ بنده ی کمترین اینطور فکر نمی کنم.
(همانطور که مستحضرید در زمان حاضر برخی مفسرین می فرمایند قرآن با همین اصطلاح "مشارق و مغارب" نشان داده که زمین گرد و کروی است)
بگذریم.

مسلم;749487 نوشت:

این تعبیر «بمحض» را از کجای کلام بنده برداشت نموده اید؟ من کی گفتم به محض آمدن آدم(ع) همه انسان های پیشین یک دفعه منقرض شده اند؟ اصلا سخن در مورد کیفیت انقراض انسان های پیشین نیست تا بگوییم دفعی بوده یا تدریجی، آن به هر صورتی که بوده، آدم(ع) دفعتا خلق شده، این چه تعارضی دارد با این که به مرور زمان انسان های نئاندرتال در طول سالیان نسلشان کم شده و کم کم منقرض شده باشند و سپس خداوند آدم(ع) را به عنوان انسان برتر خلق کرده باشد. سخن ما در اصل انقراض پیشینیان است، و بنده هرگز درمورد کیفیت آن سخنی نگفتم لذا ایرادی که بنده وارد می سازید حاصل نتیجه گیری خودتان است، نه صحبت های حقیر.


شما فرمودید همه ی انسانهای امروزی از نسل آدم و حوا (ع) هستند. درست است؟
خب این مگر غیر از این معنی می دهد که انسانهایی که تا حدود 7500 سال قبل، یعنی پیش از آدم(ع) زنده بودند و امروزه آثارشان را کشف می کنیم، بمحض خلقت آدم (ع) از بین رفته باشند
جور دیگر هم فرمایش شما معنی می شود : کل انسانهای مذکور بمحض آفرینش آدم (ع) مقطوع النسل شده باشند!
چرا؟
چون می فرمایید هیچکدام از مردم امروزه از نسل آنها نیستند و همگی از نسل آدم و حوا هستند
بیش از این توضیح دادن نمی خواهد
و آیا مگر صحبت شما معنی غیر از این هم می تواند داشته باشد؟

یا حق

شمال;749551 نوشت:
شما فرمودید همه ی انسانهای امروزی از نسل آدم و حوا (ع) هستند. درست است؟
خب این مگر غیر از این معنی می دهد که انسانهایی که تا حدود 7500 سال قبل، یعنی پیش از آدم(ع) زنده بودند و امروزه آثارشان را کشف می کنیم، بمحض خلقت آدم (ع) از بین رفته باشند
جور دیگر هم فرمایش شما معنی می شود : کل انسانهای مذکور بمحض آفرینش آدم (ع) مقطوع النسل شده باشند!
چرا؟
چون می فرمایید هیچکدام از مردم امروزه از نسل آنها نیستند و همگی از نسل آدم و حوا هستند
بیش از این توضیح دادن نمی خواهد
و آیا مگر صحبت شما معنی غیر از این هم می تواند داشته باشد؟

اولا در این که حضرت آدم(ع) چند سال پیش خلق شده است نمیتوان با قاطعیت ابراز نظر کرد، شاید چیزی بین 7500 تا 10 هزار سال پیش بوده است، لذا آثاری که در حدود این سال ها کشف می شود متعلق به انسانهای است که از نسل حضرت آدم(ع) هستند، همان طور که اگر یک سرچ کوچکی در اینترنت و مقاله های علمی بکنید می بینید که دانشمندان ژئولوژی انقراض انسان های نئاندرتال را به حدود 15 تا 28 هزار سال پیش می دانند.
ثانیا حتی اگر فسیل هایی در بین این سالهای خلقت آدم(ع) کشف شده باشد باز می تواند حاکی از آخرین بازمانده های آنان باشد که در آستانه خلقت آدم(ع) بوده اند و در آستانه انقراض بوده اند و تعداد آنان بسیار کم بوده است، یعنی معدود انسان هایی بوده اند که در سالهای نزدیک به خلقت آدم منقرض شده باشند.
تخمین های ژئولوژیست ها در مورد سن اجساد سنگ شده، آنچنان دقیق نیست که مثلا صد سال و دویست سال و پانصد سال را مشخص کند، مثلا دو ججمه ای که دویست سال با هم اختلاف دارند را متعلق به یک دوران می دانند لذا استبعادی ندارد که آخرین نئاندرتال ها با انسان های خردمند در یک عصر تعریف شوند در حالی که چند قرن با هم فاصله داشته باشند.
ثالثا: حتی باز هم در صورت فرض اگر بپذیریم که نئاندرتالهایی تا این سالها زندگی می کرده اند باز هم اختلاط نژادی و ازدواج آنها با فرزندان آدم دلیل می خواهد، دلیل قاطعی که بتواند بر ظهور این آیاتی که عرض کردم غلبه کند. در حالی که با توجه به گستره جغرافیایی و این که آدم(ع) در حجاز بوده است که تمدن قابل توجهی در آن شکل نیافته بوده، و اکتشافات نئاندرتالی در آن وجود ندارد، لذا باز هم احتمال برخورد و اختلاط نژادی بسیار کمرنگ بوده که ظهور آیات قرآن هم آن را نفی می کند.

با تشکر:Gol:

مسلم;749577 نوشت:
اولا در این که حضرت آدم(ع) چند سال پیش خلق شده است نمیتوان با قاطعیت ابراز نظر کرد، شاید چیزی بین 7500 تا 10 هزار سال پیش بوده است، لذا آثاری که در حدود این سال ها کشف می شود متعلق به انسانهای است که از نسل حضرت آدم(ع) هستند، همان طور که اگر یک سرچ کوچکی در اینترنت و مقاله های علمی بکنید می بینید که دانشمندان ژئولوژی انقراض انسان های نئاندرتال را به حدود 15 تا 28 هزار سال پیش می دانند.
ثانیا حتی اگر فسیل هایی در بین این سالهای خلقت آدم(ع) کشف شده باشد باز می تواند حاکی از آخرین بازمانده های آنان باشد که در آستانه خلقت آدم(ع) بوده اند و در آستانه انقراض بوده اند و تعداد آنان بسیار کم بوده است، یعنی معدود انسان هایی بوده اند که در سالهای نزدیک به خلقت آدم منقرض شده باشند.
تخمین های ژئولوژیست ها در مورد سن اجساد سنگ شده، آنچنان دقیق نیست که مثلا صد سال و دویست سال و پانصد سال را مشخص کند، مثلا دو ججمه ای که دویست سال با هم اختلاف دارند را متعلق به یک دوران می دانند لذا استبعادی ندارد که آخرین نئاندرتال ها با انسان های خردمند در یک عصر تعریف شوند در حالی که چند قرن با هم فاصله داشته باشند.
ثالثا: حتی باز هم در صورت فرض اگر بپذیریم که نئاندرتالهایی تا این سالها زندگی می کرده اند باز هم اختلاط نژادی و ازدواج آنها با فرزندان آدم دلیل می خواهد، دلیل قاطعی که بتواند بر ظهور این آیاتی که عرض کردم غلبه کند. در حالی که با توجه به گستره جغرافیایی و این که آدم(ع) در حجاز بوده است که تمدن قابل توجهی در آن شکل نیافته بوده، و اکتشافات نئاندرتالی در آن وجود ندارد، لذا باز هم احتمال برخورد و اختلاط نژادی بسیار کمرنگ بوده که ظهور آیات قرآن هم آن را نفی می کند.

با تشکر:Gol:


با نام و یاد حق
بعنوان آخرین کلام در این باره و در اینجا:

در کجای پست اخیر بنده حرف از گونه ی انسان نئاندرتال بمیان آمد که شما علی الدوام در این نظریه ی [شخصی] خودتان آن را تکرار کرده اید؟
برادرجان انسان نئاندرتال قبلا گفتم 30 هزار سال قبل در اثر رقابت با انسان هومو (خردمند) منقرض شد و تمام شد رفت. بعد شما در خیال خود آمده اید انسانهای ماقبل از آدم (ع) را نئاندرتال در نظر گرفته و دائم با این نام خطاب می کنید ؟!

بد نیست برای افزایش اطلاعاتتان به تصویر زیر که سیر مهاجرت یکصد هزار ساله ی انسان خردمند(هومو) در خروج از آفریقاست نگاهی بیاندازید (حدود زمانی هر بخش از مهاجرت نسبت به زمان حال بر اساس شواهد و آثار میدانی با عدد مشخص شده)

=================================

فراموش نکنیم چه بسا در نظر بسیاری از افراد، همین برداشتهای سطحی و ضدعلمی که از آیات و روایات برشمردید علیه خود قرآن و دین تمام شود که گناهی عظیم را متوجه قائلین آن کند (این بکلی متفاوت است از تحمیل فهم خود به قرآن) . حال آنکه آیات قرآن هزاران بطن داشته و قطعا نیاز به هدایت معصومین (ع) دارد نه اینکه مثل اخباریون به آیات قرآن قفل بزنیم که تفسیر آن همین است و جز این نیست، و نباید بسان کشیشان قرون وسطی عمل کنیم که قرنها شواهد علمی را انکار و برداشت سطحی و بکلی اشتباه خود از کتب مقدس را مبنای نگاه بدنیا قرار داده بودند و نتیجه اش هم باعث فراری شدن مردمانشان از دین شد

قبلا هم تاکید شد که کتب مقدس برای انسان سازی و خداشناسی آمده است نه برای آموزش بیولوژی و فیزیک و ژئولوژی و هواپیماسازی و ... . اینها را خداوند امر کرده که بشر خود برود و از راه آزمون طبیعت کشف و پیدا کند، دقیقا برخلاف تصور عده ای که گمان کرده اند کتب مقدس فصل الخطاب در زمینه ی علوم تجربی هستند! لذا ممکنست نتیجه بگیرند پس اصلا چرا باید پی این علوم را گرفت؟! باید چسبید به کتب مقدس و قرآن و بیش از آنها نه فکر کرد و نه عمل! نتیجه هم شده چندین قرن عقب ماندگی علمی ما مسلمین از سایر ملل صرفا بخاطر همین تفکرات

حال آنکه ظاهر قرآن نه تنها ما را از پیگیری علوم تجربی بی نیاز نمی کند بلکه حتی ظاهر قرآن ما را از درک شریعت هم بی نیاز نمی کند لذاست که نیاز به مراجعه به معصوم و اجتهاد و آموزش فقه و اصول و مکاسب و ... وجود دارد ولو که برای خود حافظ و مفسر قرآن باشید

بنده اشتراکم را از این تاپیک برداشتم چون نتیجه ی این بحث روشن و پایان یافته است و بگمانم بیش از این تکرار مکررات خواهد بود.

یا حق

مسلم;749488 نوشت:

ما در صورتی می توانیم چنین ابراز نظری کنیم که علم جامع و محیط به طبیعت خود و سایر مخلوقات داشته باشیم، خداوند برای هر موجودی هدفی در نظر گرفته و به هر موجودی ابزار مناسب برای آن هدف را داده است، ما به خاطر آگاهی محدود خودمان نمیتوانیم خداوند را به فقدان خلاقیت متهم کنیم، چنین کاری مانند کودکی است که به خاطر جهل خودش یک استاد تمام و پژوهشگر تام در یک رشته را به بی سلیقگی و فقدان خلاقیت متهم کند!! جایی می توان در مورد کسی قضاوت کرد که آگاهی انسان به اندازه آن فاعل باشد در غیر این صورت هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که دو نفر که از نظر علم و آگاهی قابل مقایسه با هم نیستند، انسان جاهل تر، انسان عالم تر را نقد کند!!

این مطلب در صورتی درسته که برای خدا محدودیت قائل بشیم!! فرض اول: خدا خلاقیت نداشت و ژن نئاندرتال و گوریل و هر جک و جونوری رو برای انسان استفاده کرد!(تو یه خط خاص!) فرض دوم: خدا نمیتونست ژن نئاندرتال و گوریل و هر جک و جونوری رو توی آدم بکار نبره! فرض سوم: فرگشت حقیقیه!!
من که سومی رو انتخاب میکنم!!

[=Franklin Gothic Medium]

شمال;745134 نوشت:
سلام
خواستم در تاپیکهای با موضوع مشابه طرح کنم دیدم متاسفانه بسته شده اند. لذا در اینجا طرح می کنم:
صرفنظر از نگاه متقن علمی به این موضوع(شواهد فسیل شناسی و نیز شواهد ژنتیکی بر اساس اطلاعات dna که هر دو مؤید هم است)، اخیرا در یکی از سخنرانی های محقق بی بدیل شیعه حضرت آیت الله فاطمی نیا که حقایق قرآن را در حد درک مخاطب عام توضیح می دادند شنیدم که ایشان گفتند "همه ی انسانها از نسل حضرت آدم نیستند" و بیش از این توضیح ندادند شاید از سوء برداشتهای شایع بین عوام و متعصبین نگران بودند و یا چون شاید بحث در بحث می شد و ...
دوستانی که با ایشان مرتبط هستند لطفا بدون اینکه در برابر ایشان هیچ پیشداوری بخواهند بکنند صرفا از نگاه دین و با مستندات دینی این موضوع را بخواهند که بیشتر باز کنند و عین پاسخ و توضیح ایشان را برای ما بیاورند چون بی نهایت برای همگان و همچنین ما مهم است (نه بسبب بحث و جدلهای عوامانه و جهال، خیر. از این جهت چون حوزه ی تخصص و تدریس اینجانب است) بنده در مشهدم و از این جهت متاسفم که به ایشان هیچ دسترسی ندارم
سایر دوستان هم از بحث و نظرهای خارج از مقصود لطفا بپرهیزند چون فقط منتظر پاسخ ایشان هستیم و بس.
با تشکر

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
نظر حضرت ایشان را نمی‌دانم برادر ولی در کنار نظری که استاد و دوستان دادند (که شاید منظور ایشان از آن عبارت این بوده که پیش از حضرت آدم علیه‌السلام هم آدم‌های دیگری بر روی زمین زندگی می‌کرده‌اند و در نتیجه همه‌ی انسان‌ها از نسل حضرت آدم علیه‌السلام نیستند) یک نظر دیگر هم حقیر بدهم که شاید به کارتان بیاید یا لااقل بتوانید رویش تحقیق بیشتر کنید:
مطابق آیات و روایات تمام انسان‌های کنونی به حضرت آدم علیه‌السلام می‌رسند (اگرچه حقیر خلاف این حرف را هم جایی خوانده‌ام ولی به خاطر ندارم دقیقاً کجا، پس فرض می‌کنم معتبر نباشد اگرچه قابل پیگیری باشد) ولی صرفاً از جهت نسل ... در مورد خود ایشان و همسرشان حشرت حوا سلام‌الله‌علیها مسأله تقریباً کامل روشن است بجز در یک مورد که خلقت حضرت حوا سلام‌الله‌علیها چگونه از ایشان بوده است، اما در مورد فرزندان ایشان که کاملاً از نسل دو انسان بوده‌اند دیگر جای سؤال است که نسل ایشان چطور ادامه یافته باشد، اینکه ایشان با هم ازدواج کرده باشند (ازدواج خواهر و برادر که تا آن موقع حلال بوده و بعد حرام گردد) یا طور دیگر، اینطور که مثلاً برخی با حوریه‌ی بهشتی و برخی با جن ازدواج نمایند ... به دلایلی که پیشتر در تاپیک‌های دیگر مطرح کرده‌ام حقیر قول دوم را انتخاب کرده‌ام که قاطعیت بیشتری دارد و البته در فقه ما همین الآن هم ازدواج انسان و جن جواز شرعی دارد و هستند کسانی که چنان ازدواج‌هایی کنند و بچه‌دار شوند ... نمی‌دانم بچه‌ی انسان و جن قابلیت زادآوری داشته باشد یا نه ولی اگر بگیریم که داشته‌اند (که امکانش هست) و نسل هم از پدر منتقل شود آنگاه فرزندانی که از مرد انسانی و زن جنی و حوری بوده‌اند فرزندان آدم علیه‌السلام هستند اگرچه خویشاوندی با جنیان هم داشته باشند که آن‌ها هم با انسان‌های گذشته به همین طریق می‌توانند خویشاوند باشند ... آنها که از زن انسانی و مرد جنی بوده‌اند، اگر چنین کسانی باشند که ظاهراً بوده‌اند، اما دیگر از نسل حضرت آدم علیه‌السلام نخواهند بود، یعنی فرزند ایشان هستند ولی از نسل او نیستند و از نسل جانّ هستند که خلق من مارج من نار ... اما نکته‌ی جالب توجه این است که جنیان قبل از خلقت آدم علیه‌السلام مدتها بر روی زمین بوده‌اند و حتی در زمان انسان‌های پیشین هم بوده‌اند و تبعاً می‌توانسته‌اند حامل ژن‌های ایشان باشند که بعد که نسلشان با نسل حضرت آدم علیه‌السلام مخلوط شد به ایشان هم انتقال ژن بدهند تا شباهت ژنتیکی انسان معاصر و نئاندرتال‌ها را توضیح دهد ...
اما با این وجود بخاطر بیاورید که شباهت ژنی هم مانند اثر انگشت و هر راه شناسایی دیگر خطا دارد و اگرچه این خطا مطابق علوم امروزی ما خیلی کم و دقت تست dna خیلی زیاد باشد (به ادعای ایشان مثلاً ۹۹.۹۹ درصد) ولی احتمال خطا در آن منتفی نیست، به همین دلیل همواره اصل بررسی ژنی نئاندرتال‌ها و مقایسه‌ی آن‌ها با انسان برای یافتن روابط ژنتیکی قابل خدشه است ... اما اگر درست باشد هم باز راه آن از جهت ازدواج با جن و اختلاط آنها با انسان‌های گذشته امکان داشته است ... اما این را هم در نظر بگیرید که الآن با وجود امکان تست dna همچنان چند همسری برای زنان جواز شرعی ندارد و تا قیامت هم حرام است که یک دلیل احتمالی آن همین حفظ نسل بیان شده است و یک احتمال این است که تعیین ارتباط ژنتیکی والد و فرزند تأیید کامل اسلام را نداشته باشد (توجه کنید که در بحث چندهمسری زنان که در آن یک زن چند شوهر دارد هم دقیقاً قرار است ارتباط پدر با فرزند مشخص گردد) و ضعف‌هایی داشته باشد که ما و شما هنوز اطلاعی از ان نداریم، اگر این ارتباط ژنی بین پدر و فرزند قابل رهیابی نباشد بالتبع برای شناسایی اجداد چند ده هزار سال پیش انسان هم اعتبار قطعی نخواهد داشت ... خاصّه که آن خطای یک‌صدم‌درصدی این تست را اگر در تعداد حلقه‌های این نسل در این چند ده‌هزار سال ضرب کنید می‌بینید که خطای کار کمتر از آنچه فکر کرده‌ایم خواهد بود و البته این اشکال به کل نظریه‌ی فرگشت هم وارد است که ارتباط‌ها را در بازه‌های زمانی خیلی بزرگتری بررسی می‌کند ... گرچه حقیر از این جهت وارد نقد این نظریه نمی‌شوم.

در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

شمال;749658 نوشت:
در کجای پست اخیر بنده حرف از گونه ی انسان نئاندرتال بمیان آمد که شما علی الدوام در این نظریه ی [شخصی] خودتان آن را تکرار کرده اید؟
برادرجان انسان نئاندرتال قبلا گفتم 30 هزار سال قبل در اثر رقابت با انسان هومو (خردمند) منقرض شد و تمام شد رفت. بعد شما در خیال خود آمده اید انسانهای ماقبل از آدم (ع) را نئاندرتال در نظر گرفته و دائم با این نام خطاب می کنید ؟!

جناب شمال عزیز، فرمایش شما درست، اما این در اصل استدلال بنده تفاوتی ایجاد نمی کند، بنده می گویم آثار یافته شده در این سال ها ابتدا باید اثبات شود که متعلق به فرزندان حضرت آدم(ع) هست یا خیر، شما در استدلالتان این را پیش فرض گرفته اید که نیستند و سپس می گویید پس در زمان حضرت آدم(ع) انسان های دیگری هم بوده اند.
خصوصا با توجه به این که نمی توان تاریخ دقیقی برای خلقت حضرت آدم(ع) مشخص کرد.
سه مطلبی را که در پست پیشین عرض کردم دوباره با دقت مطالعه بفرمایید.

شمال;749658 نوشت:
فراموش نکنیم چه بسا در نظر بسیاری از افراد، همین برداشتهای سطحی و ضدعلمی که از آیات و روایات برشمردید علیه خود قرآن و دین تمام شود که گناهی عظیم را متوجه قائلین آن کند (این بکلی متفاوت است از تحمیل فهم خود به قرآن) . حال آنکه آیات قرآن هزاران بطن داشته و قطعا نیاز به هدایت معصومین (ع) دارد نه اینکه مثل اخباریون به آیات قرآن قفل بزنیم که تفسیر آن همین است و جز این نیست، و نباید بسان کشیشان قرون وسطی عمل کنیم که قرنها شواهد علمی را انکار و برداشت سطحی و بکلی اشتباه خود از کتب مقدس را مبنای نگاه بدنیا قرار داده بودند و نتیجه اش هم باعث فراری شدن مردمانشان از دین شد

قبلا هم تاکید شد که کتب مقدس برای انسان سازی و خداشناسی آمده است نه برای آموزش بیولوژی و فیزیک و ژئولوژی و هواپیماسازی و ... . اینها را خداوند امر کرده که بشر خود برود و از راه آزمون طبیعت کشف و پیدا کند، دقیقا برخلاف تصور عده ای که گمان کرده اند کتب مقدس فصل الخطاب در زمینه ی علوم تجربی هستند! لذا ممکنست نتیجه بگیرند پس اصلا چرا باید پی این علوم را گرفت؟! باید چسبید به کتب مقدس و قرآن و بیش از آنها نه فکر کرد و نه عمل! نتیجه هم شده چندین قرن عقب ماندگی علمی ما مسلمین از سایر ملل صرفا بخاطر همین تفکرات

حال آنکه ظاهر قرآن نه تنها ما را از پیگیری علوم تجربی بی نیاز نمی کند بلکه حتی ظاهر قرآن ما را از درک شریعت هم بی نیاز نمی کند لذاست که نیاز به مراجعه به معصوم و اجتهاد و آموزش فقه و اصول و مکاسب و ... وجود دارد ولو که برای خود حافظ و مفسر قرآن باشید

شکی نیست که قرآن برای هدایت آمده نه آموزش علوم تجربی، و شکی نیست که بشر را تشویق کرده اند برای کشف مجهولات، اما جایی که قرآن بر مطلبی در حیطه علوم تجربی تصریح کرده باید آن را کنار گذاشت؟
قرار شد شما بگویید چه از این آیاتی که عرض کردم برداشت می کنید؟ کجای برداشت بنده (که البته برداشت بنده نبوده و مفسرین بیان نموده اند) اشتباه بوده؟ قرار شد شما بگویید از نظر قواعد منطقی، قواعد زبانی و قواعد تفسیری کجای این برداشت مشکل دارد؟ نه اینکه به جای بیان نقد و اشکالات، دائما به آن حمله کنید. به جای ذکر اشکالات این برداشت، دائما انحراف کلیسا را بر سر ما بزنید! خودتان هم می دانید نه اسلام، مسیحیت است و نه قرآن، کتاب مقدس!
که آن را خود مسیحیان هم قبول دارند دست نوشته های بشر است. چرا به راحتی به دستاوردهای علوم تجربی که هر روز جای خودشان را به نظریات جدید می دهند مغرور شده و با تعصب بر آن یافته های زوال پذیر و ظنی، قرآنی که متقن ترین کتاب است را دستخوش تفسیرهای روزمره میکنیم؟
تحمیل نظریات علمی بر قرآن تاثیری جز ظهور تفسیرهای پراکنده و زوال پذیر ندارد، که نتیجه سوء آن در آثار امثال سید احمد خان هندی و بازرگان و... بروز یافته است.

Masood11;749697 نوشت:
این مطلب در صورتی درسته که برای خدا محدودیت قائل بشیم!! فرض اول: خدا خلاقیت نداشت و ژن نئاندرتال و گوریل و هر جک و جونوری رو برای انسان استفاده کرد!(تو یه خط خاص!) فرض دوم: خدا نمیتونست ژن نئاندرتال و گوریل و هر جک و جونوری رو توی آدم بکار نبره! فرض سوم: فرگشت حقیقیه!!
من که سومی رو انتخاب میکنم!!

معمولا انسان هایی که اطلاعات کمتری در یک مسئله دارند زودتر موضع می گیرند، و بر عکس انسان هایی که از گستردگی نظرات و عوامل و... اطلاع دارند همواره در اتخاذ موضع در مسائل علمی غرق در تفکر و سنجش شده و به راحتی موضع نمی گیرند. فلسفه وجودی انسان این است که موجودی باشد که هم خصوصیات حیوانات را داشته باشد و هم خصوصیات ملائکه را، لذا انسان هم غرایز حیوانی را دارد و هم قوایی که حیوانات از آن بی بهره اند، و این امر نه به این خاطر است که نعوذ بالله خدا خلاقیت ندارد، بلکه این برداشت از جهل ما نشأت میگیرد که نمی فهمیم هدف خدا از خلقت انسان چیست! وقتی هدف خدا ایجاد موجودی است که خصوصیات حیوانی را هم دارا باشد تا با تعدیل و گذر از آن به مقام انسانیت برسد پس باید اشتراکات ژنتیی با به تعبیر شما جک و جانورهایی هم داشته باشد. اما این دلیل نمی شود که انسان نتواند نوع مستقلی باشد، چرا که همانطور که چندین بار عرض کردم حیوانات دیگری را نیز بدون سابقه به وجود آورده است که اشتراکات ژنتیکی با انواع خویش داشته اند، لذا استبعادی در این خصوص وجود ندارد.

مسلم;749831 نوشت:
معمولا انسان هایی که اطلاعات کمتری در یک مسئله دارند زودتر موضع می گیرند، و بر عکس انسان هایی که از گستردگی نظرات و عوامل و... اطلاع دارند همواره در اتخاذ موضع در مسائل علمی غرق در تفکر و سنجش شده و به راحتی موضع نمی گیرند. فلسفه وجودی انسان این است که موجودی باشد که هم خصوصیات حیوانات را داشته باشد و هم خصوصیات ملائکه را، لذا انسان هم غرایز حیوانی را دارد و هم قوایی که حیوانات از آن بی بهره اند، و این امر نه به این خاطر است که نعوذ بالله خدا خلاقیت ندارد، بلکه این برداشت از جهل ما نشأت میگیرد که نمی فهمیم هدف خدا از خلقت انسان چیست! وقتی هدف خدا ایجاد موجودی است که خصوصیات حیوانی را هم دارا باشد تا با تعدیل و گذر از آن به مقام انسانیت برسد پس باید اشتراکات ژنتیی با به تعبیر شما جک و جانورهایی هم داشته باشد. اما این دلیل نمی شود که انسان نتواند نوع مستقلی باشد، چرا که همانطور که چندین بار عرض کردم حیوانات دیگری را نیز بدون سابقه به وجود آورده است که اشتراکات ژنتیکی با انواع خویش داشته اند، لذا استبعادی در این خصوص وجود ندارد.

یعنی تنها راهی که انسان ویژگی انسانی داشته باشه اینه که ژنش دقیقا همونا باشه!!؟ مثل اینه که بگیم چون توی زبان انگلیسی سلام نمیگن و میگن Hi پس اونا سلام نمیکنن!! قطعا برای خدا غیرممکن نبوده که با زبان دیگه ای ژن انسانو رمز کنه!! اصلا فرض میکنیم که این مطلب درسته!! چرا خدا اندامای وستیجال(بی کاربرد یا با کار کم اهمیت که از نیای مشترک به ارث رسیده!!) رو درست نکرد!!؟؟ اشتراک ژنی ما با نئاندرتالا بیشتر برامون بیماریزاست!! چرا ما داریمشون!؟ و مطلب اصلی که اصلا بهش توجه نمیکنید اینه که همه این ژنو ندارن!! اگه همه ی انسانها مثل هم بودن میشد یجوری قانع شد ولی این مطلب به هیچ عنوان با این فرض توجیه پذیر نیست!!
نکته: ما چیزی نداریم که حیوانات دیگه نداشته باشن! خاص ترین ویژگی انسان تفکر انتزاعیه که اونم توی پریماتها هست!

اون حیوانات دیگه که بدون سابقه ایجاد شده رو شما بیارید اینجا تا بعد در مورد اشتراک ژنیش با هم نژاداش بحث بشه!!! چیزی که بهش دسترسی نداریم رو که نمیشه بررسی کرد!

Masood11;749940 نوشت:
یعنی تنها راهی که انسان ویژگی انسانی داشته باشه اینه که ژنش دقیقا همونا باشه!!؟ مثل اینه که بگیم چون توی زبان انگلیسی سلام نمیگن و میگن Hi پس اونا سلام نمیکنن!! قطعا برای خدا غیرممکن نبوده که با زبان دیگه ای ژن انسانو رمز کنه!! اصلا فرض میکنیم که این مطلب درسته!! چرا خدا اندامای وستیجال(بی کاربرد یا با کار کم اهمیت که از نیای مشترک به ارث رسیده!!) رو درست نکرد!!؟؟ اشتراک ژنی ما با نئاندرتالا بیشتر برامون بیماریزاست!! چرا ما داریمشون!؟ و مطلب اصلی که اصلا بهش توجه نمیکنید اینه که همه این ژنو ندارن!! اگه همه ی انسانها مثل هم بودن میشد یجوری قانع شد ولی این مطلب به هیچ عنوان با این فرض توجیه پذیر نیست!!
نکته: ما چیزی نداریم که حیوانات دیگه نداشته باشن! خاص ترین ویژگی انسان تفکر انتزاعیه که اونم توی پریماتها هست!

به نظرم پاسخ این جملات را در پست گذشته داده ام، وقتی ما می توانیم با چنین ادعاهایی آفرینشی را به خداوند تحمیل کنیم که در این خصوص آگاهی جامعی داشته باشیم و هرگز احتمال گشوده شدن افق های علمی جدیدی در آینده را ندهیم.

Masood11;749940 نوشت:
اون حیوانات دیگه که بدون سابقه ایجاد شده رو شما بیارید اینجا تا بعد در مورد اشتراک ژنیش با هم نژاداش بحث بشه!!! چیزی که بهش دسترسی نداریم رو که نمیشه بررسی کرد!

بحث ما با توجه به فضای گشودن بحث توسط استارتر، درون دینی بوده و بعد از پذیرش قرآن کریم و معجزات است، و اثبات این معجزات مجال خود را می طلبد.

در هر صورت به نظرم آنچه در این خصوص باید گفته میشد، گفته شد؛ هم از جانب موافقان، و هم از جانب مخالفان، لذا قضاوت را بر عهده مخاطبان می گذاریم.

از همه دوستانی که در بحث شرکت کردند هم متشکرم، ان شاالله تاپیک چند روز آینده جمع بندی می شود.

سوال
با صرف نظر از شواهد فسیل شناسی و نیز شواهد ژنتیکی بر اساس اطلاعات dna که هر دو مؤید این است که انسان هایی پیش از آدم(ع) بوده اند، و انسان های امروزی از نسل آنها هستند، اخیرا در یکی از سخنرانی های حضرت آیت الله فاطمی نیا شنیدم که ایشان گفتند "همه ی انسانها از نسل حضرت آدم نیستند" و بیش از این توضیح ندادند، لطفا بدون هیچ پیشداوری از نگاه دین و با مستندات دینی این موضوع را بیشتر باز کنید.

پاسخ

برای نتیجه گیری قطعی لازم است که پس و پیش سخن ایشان دیده شود، اما با توجه به عدم دسترسی به کلام ایشان باید گفت: به احتمال زیاد منظور ایشان مطلق انسان ها بوده است، نه انسان های امروزی، یعنی همه انسان هایی که از ابتدای پیدایش عالم خلقت تا به امروز به این کره خاکی پا نهاده اند همه از نسل آدم نیستند، بلکه برخی پیش از خلقت حضرت آدم(ع) بوده، و پدر و مادر دیگری داشته اند، همان طور که امام صادق(ع) می‌فرمایند:

«لَعَلَّكَ تَرَى أَنَّ اللَّهَ إِنَّمَا خَلَقَ هَذَا الْعَالَمَ الْوَاحِدَ وَ تَرَى أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ بَشَراً غَيْرَكُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ أَنْتَ فِي آخِرِ تِلْكَ الْعَوَالِمِ وَ أُولَئِكَ الْآدَمِيِّين‏»؛ شاید شما گمان می‏کنید خدای عزوجل تنها این عالَم را آفریده، و غیر از شما هیچ بشر دیگری را خلق نکرده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار عالَم، و هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آن‌ها هستید. (1)

اما ظاهر آیات قرآن کریم نشان می دهد انسان های که در این دوره خاص و در زمان ما زندگی می کنند، همگی از نسل آدم و حوا هستند،(2) قرآن کریم در آیات متعددی به این امر اشاره می فرماید:

«يَأَيهُّا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنهْا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنهُْمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَ نِسَاء»؛ اى مردم! از پروردگارتان، كه شما را از يك تن آفريد و همسرش را از او آفريد و از آن دو، مردان و زنان بسيارى را منتشر ساخت‏.(3)

«يَابَنىِ ءَادَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّة»؛ اى فرزندان آدم! مبادا شيطان شما را به فتنه اندازد، چنان كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون راند.(4)

«خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنهْا زَوْجَهَا»؛ شما را از يك انسان آفريد و آن گاه همسر آن انسان را هم از جنس خود او قرار داد.(5)
و نیز از قول شیطان می فرماید:
«لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلا»؛ اگر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى، همه فرزندانش(آدم) را، جز عده كمى، گمراه و ريشه‏ كن خواهم ساخت‏.(6)

شیطان به خداوند گفت: اگر مرا فرصت دهی فرزندان آدم(ع) را گمراه می سازم، اگر انسان ها از دو نژاد بودند و آدم(ع) و حوا تنها پدر و مادر بخشی از آنها بودند، نتیجه این می شود که شیطان فقط با یک نژاد مشکل دارد؟ و مثلا سرخ پوستان آمریکایی که به تعبیر شما از فرزندان آدم نیستند، شیطان کاری با آنها نداشته باشد؟!

پس آیات قرآن و روایات متعدد حاکی از این است که خداوند انسان را به عنوان گونه مستقلی از انسانهای پیشین به وجود آورده است، اما ممکن است اشتراکات ژنتیکی هم داشته باشند، لذا این که دانشمندان ژئولوژیست معتقد هستند عمر نوع بشر به بیش ازمیلیون ها سال می رسد، و فسیل هایی در این زمینه یافته اند و نیز اسکلت های سنگ شده ای که طبق تخمین خودشان متعلق به پانصد هزار سال پیش است، هرگز دلیلی نمی شود بر این که انسان های امروزی ادامه نسل آنها باشند.(7)

باید توجه داشت که اشتراکات ژنتیکی هیچ دلالت قطعی بر این که نسل فعلی فرزندان نسل قبلی هستند ندارد، چرا که خداوند توان ایجاد نوعی مستقل که با انواع پیشین اشتراک ژنتیکی داشته باشد را دارد، به عنوان مثال شتری که به اذن خداوند و به عنوان معجزه حضرت صالح(ع) از دل کوه بیرون آمد، آیا با سایر شتران اشتراک ژنتیکی داشت یا نداشت؟ طبیعتا شتر بوده و با شتران دیگر اشتراک ژنتیکی داشت، اما آیا از نسل آنها بوده است؟ ماری که به اذن خدا از قطعه چوبی که موسی به عنوان عصا از آن استفاده می کرد تبدیل به مار شده بود آیا با سایر مارها اشتراک ژنتیکی داشت یا خیر؟ قطعا از گونه مارها بوده و اشتراکات ژنتیکی داشت اما لزومی ندارد که خداوند نتواند گونه مستقلی را با اشتراکات ژنتیکی به وجود آورد. پرنده ای که عیسی(ع) از گِل می ساخت و آن را به اذن پروردگار به پرنده ای واقعی مبدل می ساخت یقینا با نوع دیگر اشتراک ژنتیکی داشته، اما از نسل آنها نبوده است.

بنابراین نباید به راحتی به دستاوردهای علوم تجربی که هر روز جای خودشان را به نظریات جدید می دهند مغرور شده و با تعصب بر آن یافته های زوال پذیر و ظنی، قرآنی که متقن ترین کتاب است را دستخوش تفسیرهای روزمره بکنیم، خصوصا با توجه به این که یافته های دانشمندان در این حوزه چیزی جز اشتراک ژنتیکی را اثبات نمیکند.
________________________________

1. التوحید، شیخ صدوق، ص277.
2. طباطبایی، محمد حسین، ترجمه المیزان، نشر جامعه ی مدرسین، چاپ پنجم، 1374ش، قم، ج4، ص216.
3. نساء:4/1.
4. اعراف:7/27.
5. زمر:39/6.
6. اسراء:17/62.
7. ترجمه المیزان، ج4، ص222.

موضوع قفل شده است