جمع بندی فرق تجرد روح انسان با تجرد فرشتگان در چیست؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فرق تجرد روح انسان با تجرد فرشتگان در چیست؟

عرض سلام و ادب
با توجه به اینکه نفس انسان میتواند با استکمال و حرکت جوهری به مرحله تجرد برسد چرا همچنان در هر نشئه ای به بدن نیاز دارد ولی فرشتگان مجرد به بدن نیازی ندارند؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد جلیل

امن;745076 نوشت:
فرق تجرد روح انسان با تجرد فرشتگان در چیست؟

عرض سلام و ادب
با توجه به اینکه نفس انسان میتواند با استکمال و حرکت جوهری به مرحله تجرد برسد چرا همچنان در هر نشئه ای به بدن نیاز دارد ولی فرشتگان مجرد به بدن نیازی ندارند؟

با عرض سلام و خسته نباشید
این مساله که حقیقت روح و فرشته چیست مورد اختلاف واقع شده است که برخی از اقوال آن موافق با سوال شماست.
برخی حقیقت روح و فرشتگان و اجنه را اجسام لطیف می دانند- أنوارالعرفان ص 435 - و برخی آنان را موجودات مجرد. برخی دیگر قائل اند که ملائكه اجسام نورى ‏اند و جن جسم نارى است و انسان ها اجسام كثيفه (خشن) مى‏ باشند. - پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏1 ؛ ص161- بر اساس قول اول و سوم، جائی برای مطرح شدن سوال مذکور نیست اما اگر قائل به قول دوم شویم این سوال در محل خود خواهد بود.
در هر حال اگر بپذیرم که ملائکه و روح، موجودات مجرد هستند اما باید توجه داشته باشید که موجودات مجرد نیز دارای مراتبی در ذات خود هستند که همین مساله سبب تفاوت بین آنان می شود.
(لذا ملائکه را اگر موجود مجرد بدانیم اما باز هم آنان موجودات مجرد مطلق نمی دانیم زيرا زمان و مكان و اوصاف ديگرى كه لازمه جسم و جسمانيّت است براى آنها در آيات و روايات آمده است – همان ص 162-)
روح را نیز اگر مجرد بدانیم اما از حیث حقیقت و ذات در مرتبه ای قرار می گیرد که تفاوت‌هائی با حقیقت تجرد در ملائکه پیدا می کند و همین مساله سبب می شود تا با حقیقت ملائکه تفاوت پیدا کند.
به این معنا که روح را اگر مجرد از ماده بدانیم اما از حیث فعل از ماده آن را بی نیاز نمی دانیم زیرا روح به نحوی است که دائما نیاز به مضاف بودن به بدن دارد. البته بدنی متناسب با همان نشئه –دنیوی و اخروی- که روح در آن سیر می کند. (جهت مطالعه بیشتر در مورد اقوال موجود در این مساله می توانید مراجعه کنید به شرح بر زاد المسافر ص 33 الی 35)
طبق این قول باید بیان کرد روح را هرچند مجرد بدانیم ولی این بدان معنا نیست که حرکت آن به سمت کمال، به مجرد مطلق تبدیل شود بلکه حقیقت و مرتبه ی آن تقاضای بدن را دارد. ثانیا حقیقت ذات و مرتبه‌ی وجودی روح به جهت نیاز داشتن آن به بدن، با ملائکه تفاوت دارد.

[="DarkRed"]

جلیل;745372 نوشت:
برخی حقیقت روح و فرشتگان و اجنه را اجسام لطیف می دانند- أنوارالعرفان ص 435 - و برخی آنان را موجودات مجرد. برخی دیگر قائل اند که ملائكه اجسام نورى ‏اند و جن جسم نارى است و انسان ها اجسام كثيفه (خشن) مى‏ باشند. - پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏1 ؛ ص161- بر اساس قول اول و سوم، جائی برای مطرح شدن سوال مذکور نیست اما اگر قائل به قول دوم شویم این سوال در محل خود خواهد بود.

از نظر شما توصیفی که امامان معصوم از ملائکه و روح انسان کرده اند با توصیف فلاسفه یکی هست( و فقط از نظر ظاهر بیان امامان با فلاسفه متفاوت هست) یا کلا توصیف فلاسفه از روح انسان و ملائکه متفاوت با امان معصوم(ع) میباشد؟

جلیل;745372 نوشت:
به این معنا که روح را اگر مجرد از ماده بدانیم اما از حیث فعل از ماده آن را بی نیاز نمی دانیم زیرا روح به نحوی است که دائما نیاز به مضاف بودن به بدن دارد. البته بدنی متناسب با همان نشئه –دنیوی و اخروی- که روح در آن سیر می کند. (جهت مطالعه بیشتر در مورد اقوال موجود در این مساله می توانید مراجعه کنید به شرح بر زاد المسافر ص 33 الی 35)
طبق این قول باید بیان کرد روح را هرچند مجرد بدانیم ولی این بدان معنا نیست که حرکت آن به سمت کمال، به مجرد مطلق تبدیل شود بلکه حقیقت و مرتبه ی آن تقاضای بدن را دارد. ثانیا حقیقت ذات و مرتبه‌ی وجودی روح به جهت نیاز داشتن آن به بدن، با ملائکه تفاوت دارد.

همانطور که میدانیم پیامبر (ص) و ائمه (ع) مقام معنوی بالاتری نسبت به ملائکه دارند.و در نتیجه روح پیامبر وجودی بالاتر از جبرئیل امین دارد.چگونه حتی روح پیامبر که وجود و شانی والاتر از ملائکه مقرب دارد هنوز هم باید نیازی بدن جسمانی داشته باشد؟[/]

امن;745448 نوشت:
از نظر شما توصیفی که امامان معصوم از ملائکه و روح انسان کرده اند با توصیف فلاسفه یکی هست( و فقط از نظر ظاهر بیان امامان با فلاسفه متفاوت هست) یا کلا توصیف فلاسفه از روح انسان و ملائکه متفاوت با امان معصوم(ع) میباشد؟

در روايات اسلامى بحث هایى در باره فرشتگان و اعمال و صفات و مقامات آنها وارد شده است، ولى شايد بحث صريحى در هيچ كدام از اينها درباره ماهيّت ملائكه به چشم نمى‏ خورد. به همين دليل در ميان دانشمندان در باره ماهيّت آنها گفتگوست.(دقت کنید)

امن;745448 نوشت:
همانطور که میدانیم پیامبر (ص) و ائمه (ع) مقام معنوی بالاتری نسبت به ملائکه دارند.و در نتیجه روح پیامبر وجودی بالاتر از جبرئیل امین دارد.چگونه حتی روح پیامبر که وجود و شانی والاتر از ملائکه مقرب دارد هنوز هم باید نیازی بدن جسمانی داشته باشد؟

این کلام شما که پیامبر مقام بالاتری نسبت به فرشتگان دارند را قبول داریم اما این بالاتر بودن تلازمی با ماهیت ندارد.
یعنی اینگونه نیست که چون ایشان مقام بالاتر دارند لاجرم باید مجرد از جسم نیز باشند.
ذات و مرتبه ی وجودی انسان در عالم خلقت، تقاضای جسم را دارد (دقت کنید) و با همین صورت از ملائکه بالاتر قرار دارد همانگونه که پیامبر در زمان حیات خود که جسم مادی نیز داشته اند از ملائکه بالاتر بوده‌اند و این مساله نشان می دهد که تلازمی بین جسم داشتن و پائین تر یا بالاتر بودن مقام معنوی وجود ندارد.

[="DarkRed"]با سلامی مجدد
با توجه به اینکه میفرمایید روح انسان نمیتونه بدون بدن باشه آیا روح مرد با روح زن فرق دارد؟ با توجه به اینکه مرد و زن تفاوتهای روحی و جسمی با یکیدیگر دارند؟
[/]

امن;748484 نوشت:
با سلامی مجدد
با توجه به اینکه میفرمایید روح انسان نمیتونه بدون بدن باشه آیا روح مرد با روح زن فرق دارد؟ با توجه به اینکه مرد و زن تفاوتهای روحی و جسمی با یکیدیگر دارند؟

با سلام
هرچند سخن گفتن در مورد ماهیت روح سخت است ولی ظواهر امر نشان می دهد که در ماهیت روح(بین زن و مرد) تفاوتی نباشد.

همانگونه که قرآن در سوره نسا می فرماید: [=Nassim]يَأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمْ الَّذِى خَلَقَكُم مِّنْ نَّفْسٍ وَحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا ، ای مردم از پروردگار خود پروا کنید، پروردگاری که شما از یک نفس خلق کرد و همسرش را نیز از همان جنس آفرید.»[=Nassim]
لذا تفاوت ها را باید از ناحیه ی جسم دانست.

با سلام

يكي از پديده هاي نامحسوس جهان آفرينش ملائكه يا فرشتگان اند. ملائكه، مخلوقاتي رمزآلود بوده، در عالم مادي براي انسان ها مشهود نيستند. دربارة فرشتگان پرسش هاي فراواني مطرح است؛ ازجمله اينكه مادة اولية آفرينش آنها چيست و چگونه آفريده شده اند؟ حقيقت آنها چيست؟ آيا همة آنها در يك رتبه قرار دارند يا رتبه هاي متفاوتي دارند؟ يكي از پرسش هاي اساسي دربارة آنها كه از ديرباز حكما و مفسران را به خود مشغول داشته، وجود غيرجسماني فرشتگان و تمثّل آنها به شكل انسان است.
برخي آيات قرآن به تمثّل فرشته به شكل انسان اشاره دارد؛ ظهور فرشتگان بر حضرت ابراهيم عليه السلام و بشارت وي به ولادت اسحاق و يعقوب عليه السلام (هود: 69) و نيز نزول و بروز فرشتگان به شكل جوانان زيبا بر حضرت لوط عليه السلام (هود: 78؛ حجر: 68) مراجعه كنندگان به حضرت داود عليه السلام براي رفع خصومت (ص: 21) و تمثّل فرشته بر حضرت مريم (مريم: 17) ازجملة اين آيات اند. تمثّل جبرئيل به شكل دحيه كلبي بر حضرت پيامبر صل الله عليه و آله را نيز مي توان از اين قسم به حساب آورد؛ چنان كه آن حضرت فرمود: وَأحْيَاناً يَتمثّل‏ لِيَ‏ الْمَلَكُ رَجُلًا فَيُكَلّمُنِي فَأعِي مَا يَقُولُ (ابن شهرآشوب، 1379ق، ج 1، ص 41؛ مجلسي، 1376، ج 18، ص 260، ح 12)؛ و گاه فرشته به صورت مردي برايم تمثّل مي يابد و با من سخن مي گويد و من آنچه مي گويد حفظ مي كنم.( موفق باشید )

پرسش:
با توجه به اینکه نفس انسان می تواند با استکمال و حرکت جوهری به مرحله تجرد برسد چرا همچنان در هر نشئه ای به بدن نیاز دارد ولی فرشتگان مجرد به بدن نیازی ندارند؟

پاسخ:
این مساله که حقیقت روح و فرشته چیست مورد اختلاف واقع شده است برخی حقیقت روح و فرشتگان و اجنه را اجسام لطیف می دانند.(1) و برخی آنان را موجودات مجرد.
برخی دیگر قائل اند که ملائكه اجسام نورى ‏اند و جن جسم نارى است و انسان ها اجسام كثيفه (خشن) مى‏ باشند.(2)
بر اساس قول اول و سوم، جائی برای مطرح شدن سوال مذکور نیست اما اگر قائل به قول دوم شویم این سوال در محل خود خواهد بود.

در هر حال اگر بپذیریم که ملائکه و روح، موجودات مجرد هستند اما باید توجه داشته باشیم که موجودات مجرد نیز دارای مراتبی در ذات خود هستند که همین مساله سبب تفاوت بین آنان می شود.
لذا ملائکه را اگر موجود مجرد بدانیم اما باز هم آنان موجودات مجرد مطلق نمی دانیم. زيرا زمان و مكان و اوصاف ديگرى كه لازمه جسم و جسمانيّت است براى آنها در آيات و روايات آمده است.(3)

روح را نیز اگر مجرد بدانیم اما از حیث حقیقت و ذات در مرتبه ای قرار می گیرد که تفاوت‌هائی با حقیقت تجرد در ملائکه پیدا می کند و همین مساله سبب می شود تا با حقیقت ملائکه تفاوت پیدا کند.
به این معنا که روح را اگر مجرد از ماده بدانیم اما از حیث فعل از ماده آن را بی نیاز نمی دانیم زیرا روح به نحوی است که دائما نیاز به مضاف بودن به بدن دارد. البته بدنی متناسب با همان نشئه –دنیوی و اخروی- که روح در آن سیر می کند.(4)
طبق این قول باید بیان کرد روح را هرچند مجرد بدانیم ولی این بدان معنا نیست که حرکت آن به سمت کمال، به مجرد مطلق تبدیل شود بلکه حقیقت و مرتبه آن تقاضای بدن را دارد.

ثانیاً: حقیقت ذات و مرتبه‌ وجودی روح به جهت نیاز داشتن آن به بدن، با ملائکه تفاوت دارد.

_______________
(1) ملا اسماعيل اسفراينى‏، أنوارالعرفان، دفتر تبليغات اسلامى‏، 1383، چاپ اول، قم، ص 435.
(2) آیه الله مکارم شیرازی، پيام امام امير المومنين عليه السلام، دار الكتب الاسلاميه‏، 1386، چاپ اول، تهران، ج‏1، ص 161.
(3) همان ص 162.
(4) جهت مطالعه بیشتر در مورد اقوال موجود در این مساله می توانید مراجعه کنید به شرح بر زاد المسافر ص 33 الی 35.

موضوع قفل شده است