باز می آیی ... (به یاد علمدار باوفای دشت نینوا)

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
باز می آیی ... (به یاد علمدار باوفای دشت نینوا)

باز می آیی...

باز می آیی با حماسه ای دیگر از پایمردی و شرف و آزادگی

باز می آیی سوار بر ذوالجناح، تا در میان هلهله اشباه الرجال، دوباره فریاد «لا حول و لا قوة الا بالله» را زنده کنی

باز می آیی تا شبیه ترین مردمان به رسول خدا را روانه نبرد حق و باطل نمایی

باز می آیی تا قنداقه شش ماهه ات را به آسمان نشان دهی، و با خون پاکش، آسمانیان را جانی دوباره بخشی

باز می آیی با روضه های سوزناک سکینه ات، با درد دل رُبابت، با سوز و آه زینبت...

باز می آیی با پیراهن کهنه و محاسن خونینت...

باز می آیی تا در کنار علقمه، بار دگر بر دستان وفا بوسه زنی...

باز می آیی با علمداری از عشق...


*********


امروز تاسوعاست و اینجا کربلا

امروز بیرق سبز علمدار باوفای حسین، تا ابد رنگین می شود


و چه رنگی ماندگارتر از سرخی خون شهید...


عن ثابت بن أبی صفیة قال نظر سید العابدین علی بن الحسین ع إلى عبید الله بن عباس بن علی بن أبی طالب فاستعبر ثم قال ما من یوم أشد على رسول الله ص من یوم أحد قتل فیه عمه حمزة بن عبد المطلب أسد الله و أسد رسوله و بعده یوم موتة قتل فیه ابن عمه جعفر بن أبی طالب ثم قال ع و لا یوم كیوم الحسین ع أزدلف علیه ثلاثون ألف رجل یزعمون أنهم من هذه الأمة كل یتقرب إلى الله عز و جل بدمه و هو بالله یذكرهم فلا یتعظون حتى قتلوه بغیا و ظلما و عدوانا ثم قال ع رحم الله العباس فلقد آثر و أبلى و فدى أخاه بنفسه حتى قطعت یداه فأبدله الله عز و جل‏ بهما جناحین یطیر بهما مع الملائكة فی الجنة كما جعل لجعفر بن أبی طالب و إن للعباس عند الله تبارك و تعالى منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة *

ثابت بن صفیه گوید: نگاه علی بن الحسین [امام سجاد] به عبدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب افتاد، پس [امام سجاد] گریه کرد، سپس فرمود:

«هیچ روزی بر پیامبر خدا سخت تر از روز احد نبود که در آن روز، عمویش [حمزه] _که شیرخدا و شیر رسول خدا بود_ شهید شد، و سخت ترین روز بعد از آن، روز موته بود که در آن، پسر عمویش، جعفر بن ابی طالب، شهید شد»،

آنگاه فرمود:

«و هیچ روزی مانند روز حسین نیست که سی هزار نفر که گمان می کردند از این امت اند [و می پنداشتند مسلمانند]، علیه او جمع شدند، و تمام آنها می خواستند با ریختن خونش، به سوی خدا تقرب جویند! و حسین آنان را با یاد خدا موعظه نمود اما پند نگرفتند و او را از روی ظلم و ستم و دشمنی کشتند»،

سپس فرمود:

«خدا رحمت کند عباس را ، حقا که فداکاری و جانبازی کرد و جانش را فدای برادرش نمود تا اینكه دست هاى مباركش قطع شد و خدای عز و جل به جای آن، دو بال به او داد که با آن دو بال در بهشت همراه فرشتگان پرواز می کند، همانگونه که برای جعفر بن ابی طالب نیز چنین کرد، و برای عباس در نزد خدای تبارک و تعالی مقامی است که تمام شهیدان در روز قیامت بدان [مقام بلند] غبطه می خورند».

----------------------
* الأمالی ‏للصدوق، ص 462، ح10

این مرثیه کوتاه را با رجزی جاودانه از سقای باوفای کربلا به پایان می رسانم؛ این رجز را آن هنگام خواند که نامردان دشت نینوا، دست راستش را قطع نمودند:

و الله إن قطعتم یمینی
إنی أحامی أبدا عن دینی‏
و عن إمام صادق الیقین
نجل النبی الطاهر الأمین *

ترجمه:

به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع کنید،
دست از دینم بر نمی دارم،
و از حمایت حسین که به یقین، امامی راستگو و فرزند پیامبر پاک و امانت دار است
هرگز دست بر نخواهم داشت

صلی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک

---------------------
* بحارالأنوار، ج 45، ص40 ؛ المناقب، ج 4، ص 108.

موضوع قفل شده است