جمع بندی با افرادی که مسخره مون می کنند، چگونه رفتار کنیم؟

تب‌های اولیه

51 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با افرادی که مسخره مون می کنند، چگونه رفتار کنیم؟

سلام.
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن....یا اینکه خاطرات اتفاقاتی که برای خودمون افتاده و برای فردی تعریف کردیم رو میکنن سوژه خنده خودشون یا ازشون به واسطه اون به آدم سرکوفت میزنن....
از چنین رفتار و چنین افرادی خیلی دلم پره....واسه همین این تاپیک رو زدم که چه کار کنیم با این موضوع؟
ذکر مثال برای این موضوع رو میگذارم برای بعد از پاسخ کارشناس. ...

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد امیدوار

mehrant;743786 نوشت:
سلام.
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن....یا اینکه خاطرات اتفاقاتی که برای خودمون افتاده و برای فردی تعریف کردیم رو میکنن سوژه خنده خودشون یا ازشون به واسطه اون به آدم سرکوفت میزنن....
از چنین رفتار و چنین افرادی خیلی دلم پره....واسه همین این تاپیک رو زدم که چه کار کنیم با این موضوع؟
ذکر مثال برای این موضوع رو میگذارم برای بعد از پاسخ کارشناس. ...

بسمه تعالی
با سلام و تحیت خدمت شما دوست ارجمند
موضوعی که مطرح فرمودید از زوایای مختلفی قابل طرح و بررسی است که طبعا ارزیابی دقیق آن در بضاعت این تاپیک نیست. اما به صورت مختصر می توان گفت که یک بعد آن مربوط به چرایی رفتار این افراد است و بعد دیگر چگونگی برخورد با این رفتار.
در بعد چرایی می توان به عواملی نظیر؛ شوخ طبعی، حسادت، عادت و سرگرمی، جلب توجه، نیاز به تایید، فرافکنی و...اشاره نمود و در بعد چگونگی نیز می توان موارد مختلفی را برشمرد که برحسب موقعیت و شخصیت افراد متفاوت خواهد بود. افزایش آستانه تحمل، مهارت جرات ورزی و ابراز وجود، به خود نگرفتن و شوخی متقابل، جدیت و صراحت و.... می تواند از جمله این موارد باشد.

ممنون از جناب استاد امیدوار برای باز کردن تاپیک و پاسخگویی
برای شروع و باز کردن بیشتر بحث یه مثال بزنم....به فرض اکثر کاربران سایت میدونن من دچار مشکلاتی برای ازدواج کردنم هستم....حالا به فرض یه تاپیکی باشه بحث درمورد ازدواجم نباشه...به فرض بحث تاپیکی درباره نماز باشه و من اونجا بحث کنم بعد یه نفر بیاد بهم بگه تو نمیخواد اینجا برای ما نظر بدی تو برو مشکل ازدواج خودتو حل کن........
این صرفا یه مثال بود و قصد جسارت به هیچکدوم از کاربران رو نداشتم ولی در زندگیم و برخوردهام با دیگران شبیه این موضوع که گفتم زیاد اتفاق میفته.....

و یا مسخره کردن قیافه و یا هرگونه مشکلاتی که فرد ممکنه داشته باشه اونها رو به باد مسخرگی و شوخی و خنده گرفتن....

mehrant;744783 نوشت:
ممنون از جناب استاد امیدوار برای باز کردن تاپیک و پاسخگویی
برای شروع و باز کردن بیشتر بحث یه مثال بزنم....به فرض اکثر کاربران سایت میدونن من دچار مشکلاتی برای ازدواج کردنم هستم....حالا به فرض یه تاپیکی باشه بحث درمورد ازدواجم نباشه...به فرض بحث تاپیکی درباره نماز باشه و من اونجا بحث کنم بعد یه نفر بیاد بهم بگه تو نمیخواد اینجا برای ما نظر بدی تو برو مشکل ازدواج خودتو حل کن........
این صرفا یه مثال بود و قصد جسارت به هیچکدوم از کاربران رو نداشتم ولی در زندگیم و برخوردهام با دیگران شبیه این موضوع که گفتم زیاد اتفاق میفته.....

سلام
به نظرم ، ما باید خودمان ( روان و نفس خودمان ) را قوی کنیم تا اینگونه مسایل و حرفهای جزیی ، در آن اثر سوء نگذارد و موجب ناراحتی ما نشود.
فرد ، شبیه کشور است. برای یک کشور ، تهدید همیشه هست. نمی شود یک کشور شرایطی را برای خودش فراهم کند که اصلا تهدید وجود نداشته باشد. همچنانکه نمی شود در محیطی زندگی کرد که اصلاً میکروب در آن وجود نداشته باشد. یک کشور باید آن قدر "قوی" باشد تا تهدیدات بالقوه موجود، نتوانند روی او اثر بگذارند. یک بدن باید آنقدر سیستم ایمنی اش کارآمد باشد که میکروبهای محیط رویش اثر نگذارند.

نمیتونیم محیط اجتماعی را برای خودمان، از رفتارهایی که دوست نداریم، استریل کنیم. باید روان خودمان را قوی کنیم.

mehrant;743786 نوشت:
سلام.
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن....یا اینکه خاطرات اتفاقاتی که برای خودمون افتاده و برای فردی تعریف کردیم رو میکنن سوژه خنده خودشون یا ازشون به واسطه اون به آدم سرکوفت میزنن....
از چنین رفتار و چنین افرادی خیلی دلم پره....واسه همین این تاپیک رو زدم که چه کار کنیم با این موضوع؟
ذکر مثال برای این موضوع رو میگذارم برای بعد از پاسخ کارشناس. ...

سلام دکتر جان

این موضوعی که ایجاد کردی ، بعید میدونم بتونی از طریق مجازی و با یک تاپیک حلش کنی ، و شاید حتی نیاز داشته باشی از محضر حضوری یک استاد اخلاق بهره ببری و یک پروسه یک شبه نیست ... شاید حتی در حد گرفتن یک مدرک تخصص پزشکی ، برای رد شدن از این موضوع نیاز به کار داشته باشه....

خداوند در این دنیا برای امتحان کردن بنده هاش مکانیزم های مختلفی طراحی کرده ، به نظر من یکی از مکانیزمهایی که طراحی کرده همینه که یک عده افراد "باخود " مثل شما ، باید تحمل نیشها و تمسخرها و تحقیرها و زخم زبون های یک سری ادمهای "بیخود " رو بکنن ، اون سری ادمهای بیخود که قطعا چه در این دنیا چه در اخرت دچار عذاب خداوند خواهند شد ، اما اون ادمهای "باخود" برای بهشتی شدن ، باید بتونن از امتحان سخت زبان تند دیگران، بربیان ، تا اخرین لجظه ای که ادمیزاد عمر میکنه این امتحان همراهش هست ، چون همیشه افراد در تعامل با یکدیگر هستند... پس واقعا این هنر رو باید برای سعادتمند شدن اموخت.

میگن به حضرت علی "ع" یک عده افراد جاهل ، موقع عبور حضرت از خیابان ، دری وری و توهین میکردن ، یاران حضرت ، به حضرت میگفتن ، جواب این افراد رو بدید ، حضرت میگفتن ، اینها با من نیستن ، این همه علی توی این شهر هست دارن به یک علی دیگه توهین میکنن....
میگن نیمی از عقل تغافل و نیمی از اون تجاهل هست ، یعنی در این برخوردها ادم خودش رو به نفهمی و جهل و غفلت بزنه ...

على (عليه السلام ) مى فرمايد:
من اشرف افعال الكريم غفلته عما يعلم
از بهترين رفتارهاى افراد شريف و بزرگوار گذشت است از آن چه مى دانند.
و در جاى ديگر فرمود:
من لا يتغافل و لا يقض عن كثير من الامور تنقضت عيشته
كسى كه در بسيارى از امور، خود را به بى خبرى نزند، زندگى برايش تنگ مى شود.

جناب شمس الضحی و جناب مولکول 68
صحبت هاتون درسته و اینکه باید تحمل رو بیشتر کرد اما خوب آدم دلگیر میشه
مثلا به فرض مثال من بیام برای یکی اتفاق تلخی که برام افتاده تعریف کنم که مثلا به فرض رفته بودم نونوایی و توی صف نونوایی کیف پولم رو دزدیدن و من متوجه نشدم. ...حالا اونطرف اولا کلی بخنده بعد هم هر از چند وقت یکبار بگه مهران من هروقت میرم نونوایی یاد اون قضيه دزدی کیف پولت میفتم و کلی میخندم.....
خوب آدم زورش میگیره حرصش میگیره از اینکه خاطره ای که برای آدم تلخ بوده رو یکی بکنه سوژه خنده خودش....

یا مثلا به خنده گرفتن هر مشکلی که فرد داره
مثلا قیافه و ظاهر
یا ویژگیهای رفتاری و اخلاقی مثل کمرویی، عصبانیت، خجالت.....مثلا فردی از انجام کاری خجالت بکشه و روش نشه بقیه هم مسخره اش کنن...
یا مثلا کم حرف باشه که خودم اینجوری هستم و تو فامیل خیلیها میخره میکنن یا طعنه میزنن و مثلا به پدر و مادرم میگن این مهران بلد نیست اصلا حرف بزنه....وقتی میرین خواستگاری مواظب باشید چی میگه اونجا
رعایت مسائل دینی و شرعی هم که برای خیلیها خنده دار شده....

مولکول 68;744821 نوشت:
خداوند در این دنیا برای امتحان کردن بنده هاش مکانیزم های مختلفی طراحی کرده ، به نظر من یکی از مکانیزمهایی که طراحی کرده همینه که یک عده افراد "باخود " مثل شما ، باید تحمل نیشها و تمسخرها و تحقیرها و زخم زبون های یک سری ادمهای "بیخود " رو بکنن ، اون سری ادمهای بیخود که قطعا چه در این دنیا چه در اخرت دچار عذاب خداوند خواهند شد ، اما اون ادمهای "باخود" برای بهشتی شدن ، باید بتونن از امتحان سخت زبان تند دیگران، بربیان ، تا اخرین لجظه ای که ادمیزاد عمر میکنه این امتحان همراهش هست ، چون همیشه افراد در تعامل با یکدیگر هستند... پس واقعا این هنر رو باید برای سعادتمند شدن اموخت.

بسمه العزیز

با سلام

یک انسان مؤمن اجازه نمی دهد که مسخره اش کنند،اصولا شخصیت چیزی است

که باید بسیار مراقب آن بود،منتهی این اجازه ندادن با دلگیری و مقابله به مثل

و تکبر و غرور نیست،بلکه بهتر است با چنین اشخاصی خیلی معاشرت نداشت،(در حدّ ضرورت

و کفایت)،وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ

وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

خداوند هم اجازه نداده است که انسان، حقارت را بپذیرد،بنابراین ابتدا باید

در برخوردها و معاشرتها (بخصوص با افراد سبکسر)دقت کرد، تا افرادی اینچنینی گمان نکنند

سوژه ای برای تمسخر یافته اند،و ضمنا بعضی وقتها هم ممکن است واقعا تمسخری در کار نباشد

منتهی ما خودمان زیاده از حدّ حساس و زود رنج باشیم و شوخی و خوش مشربی را به حساب تمسخر

بگذاریم که اگر چنین موردی باشد باید سعی کنیم ظرفیت خودمان را بالا ببریم.

صبر بر نیشها و تمسخر وووو، همیشه هم به معنی سکوت و تغافل نیست،در هر موقعیتی

لازم است متناسب با همان موقعیت و شرایط برخورد نمود.

بنابراین در درجه اول فرد،شایسته است بر نوع رفتار و معاشرتهای خودش،مراقبت کامل داشته باشد.

و بالا بردن توانمندیهای مختلف و رفع ضعفهای شخصیتی،رفتاری و گفتاری هم می تواند در مخاطب

حس احترام ایجاد کند.

سلام علیکم و رحمةالله

یکی از مشکلات افراد متدین، مسخره شدن است....
گاهی مستقیماً به خاطر اعمال شرعی که انجام می دهند، ولی گاهی هم افراد مسخره کننده بهانه ای برای مسخره کردن ندارند، چیزهای بی ربط دیگر را به باد سخریه می گیرند...
به نظر من باید به این تمسخرها به چشم جهاد، نگریست....

بسیاری از افراد، در راه خدا جان دادند....
چه اشکالی دارد که ما هم چندتا تمسخر بشنویم...
مسلما کسی که به خاطر عمل نیکویش مورد تمسخر قرار می گیرد اما با این وجود، بازهم آن کار را انجام می دهد و مقاومت می کند، نزد خدا پاداش عظیمی خواهد داشت...
احتمالاً اگر در قیامت، پاداش اینگونه اعمال را ببینیم با خود می گوییم "ای کاش همیشه مسخره مون می کردن!!!!"

البته در مقابل...
کسی که دیگری را به این دلایل، مسخره می کند هم عذاب الیمی خواهد داشت...
اگر خدای نکرده کسی را به خاطر تمسخرش از اطاعت امرخدا سست کند، وای بر او!

سلام

درسته که ما مسلمونا به قیامت و اینا اعقتاد داریم ، اما بنده اعتقاد ندارم که همه چیز رو باید هی بگیم ، باشه ولش کن واگذارشون به خدا و قیامت .. نه!!

باید پدرپدرسوخته ی اینجور آدمارو درآورد ...

یکاری کن که طرف اصلا یادش بره تمسخر رو با کدوم سین مینویسن !!

اولا که تمرکز داشته باش وقتی در همچین جمعی قرار میگیری ... آگاه و گوش به زنگ باش که اگر حرفی زدن جوابشونو بدی ..

دوما با اعتماد به نفس کامل و سینه ی سپر جوابشونو بده .. مراقب باش که وضعیت جسمانیت به حالت شکست و قوز ، نره ... این پیام رو مغز میفهمه .

سوما شما نیاز به کسی نداری که بخوای با ملایمت بیش از حد ، زیر بار تمسخر و توهین دیگران بری .

چهارما چه بهتر اگر بتونی با زبان بی زبانی منظورت رو برسونی . این یکم سخته ولی اگر بلد باشی ، سوزندگی زیادی داره :khandeh!:

پنجما حتی الامکان سعی کن که کلامی وارد مشاجره نشی و یه تیکه ی سنگین بپرونی و تمومش کنی ، کشش ندی . گاهی حتی غیرمستقیم اینکارو بکن .

ششما نوع جواب دادن بستگی به حرفی که اونا میزنن داره ، گاهی هم نیازه که عیب های خودشونو جلوی همه بزنی تو چشمشون تا بفهمن که چه حسی داره این حرکت زشت ..

هفتما طرف رو تا مرز سکته ببر ، انقدر حرصش بده هاااا... :kharej:

خب اگر رو بدی به اینا که سوارت میشن !! بعد خدا اونور میگه ، خب زبون داشتی عقلم داشتی ، جوابشو میدادی !! والا :Moteajeb!:

مشک;744899 نوشت:
درسته که ما مسلمونا به قیامت و اینا اعقتاد داریم ، اما بنده اعتقاد ندارم که همه چیز رو باید هی بگیم ، باشه ولش کن واگذارشون به خدا و قیامت .. نه!!

باید پدرپدرسوخته ی اینجور آدمارو درآورد ...

یکاری کن که طرف اصلا یادش بره تمسخر رو با کدوم سین مینویسن !!

اولا که تمرکز داشته باش وقتی در همچین جمعی قرار میگیری ... آگاه و گوش به زنگ باش که اگر حرفی زدن جوابشونو بدی ..

دوما با اعتماد به نفس کامل و سینه ی سپر جوابشونو بده .. مراقب باش که وضعیت جسمانیت به حالت شکست و قوز ، نره ... این پیام رو مغز میفهمه .

سوما شما نیاز به کسی نداری که بخوای با ملایمت بیش از حد ، زیر بار تمسخر و توهین دیگران بری .

چهارما چه بهتر اگر بتونی با زبان بی زبانی منظورت رو برسونی . این یکم سخته ولی اگر بلد باشی ، سوزندگی زیادی داره

پنجما حتی الامکان سعی کن که کلامی وارد مشاجره نشی و یه تیکه ی سنگین بپرونی و تمومش کنی ، کشش ندی . گاهی حتی غیرمستقیم اینکارو بکن .

ششما نوع جواب دادن بستگی به حرفی که اونا میزنن داره ، گاهی هم نیازه که عیب های خودشونو جلوی همه بزنی تو چشمشون تا بفهمن که چه حسی داره این حرکت زشت ..

هفتما طرف رو تا مرز سکته ببر ، انقدر حرصش بده هاااا...

خب اگر رو بدی به اینا که سوارت میشن !! بعد خدا اونور میگه ، خب زبون داشتی عقلم داشتی ، جوابشو میدادی !! والا

عجب توصیه هایی:khaneh:ناخودآگاه یاد خانواده همسرت افتادم:Cheshmak:خداکنه بااونا اینجوری رفتار نکنی :ok:

مولکول 68;744821 نوشت:
میگن نیمی از عقل تغافل و نیمی از اون تجاهل هست ، یعنی در این برخوردها ادم خودش رو به نفهمی و جهل و غفلت بزنه ...

على (عليه السلام ) مى فرمايد:
من اشرف افعال الكريم غفلته عما يعلم
از بهترين رفتارهاى افراد شريف و بزرگوار گذشت است از آن چه مى دانند.
و در جاى ديگر فرمود:
من لا يتغافل و لا يقض عن كثير من الامور تنقضت عيشته
كسى كه در بسيارى از امور، خود را به بى خبرى نزند، زندگى برايش تنگ مى شود.

به نظر من این رفتار رو همیشه نباید به کار برد اگه اینجوریه پس چرا خیلی از بزرگان خیلی وقتا مقابله به مثل کردن و جواب دادن؟؟؟
(حالا مثال عینی ائمه (ع) رو یادم نیست دقیقا ولی یه چیزایی تو ذهنمه کمرنگ البته:Nishkhand:)

mehrant;743786 نوشت:
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن....

آدمای بی شخصیت یعنی همین.... خودشون هویت درستی ندارن و کمبود شخصیت دارن و از تخریب شخصیت دیگران لذت می برن...
من واقعا هرکسی رو دیدم که اینجوریه اولا خیلیی حسوده و به داشته های طرف مقابل اعم از تحصیلات فرزندان زندگی و.... حسادت میکنه دوما خودخواهه و همه چیز رو برای خودش میخواد درنتیجه از اینکه شماچیزی دارین که اون نداره رنج میبره و یه جوری میخواد نیش بزنه!
البته این درحالت عقده ای بودنه طرفه:) بعضیام هستن انقدر مسخره میکنن همه رو و دنبال آتو گرفتنن که دیگه شده جزئی از اخلاقشون...
به نظر من مجموعه ای از همه راههایی که دوستان ذکر کردن باهم خوبه...
گاهی باید سکوت کنیم و خودمونو به نشنیدن بزنیم! گاهی باید با لحن شوخی بگذرونیم و وانمود کنیم ماهم به عنوان شوخی گذشتیم...
گاهی باید غیر مستقیم حرفی زد تا متوجه بشه و گاهیم صریح جوابی داد تا نوش جان کنه:ok:
هرجایی بستگی به ادمش و موقعیتش باید رفتارمون تغییرکنه ... ممکنه زمانی ما مقابله به مثل کنیم که باید به عنوان شوخی حرفی میزدیم و تموم ولی جوابی بدیم هرچند درست اما در نظر بقیه حاضرین آدم عقده ای یا زودرنج و... به نظر بیایم و بقیه تعریف غلطی درباره شخصیتمون تو ذهنشون شکل بگیره و یا برعکس جایی باید جوابی محکم و دندون شکن بدیم ولی سکوت کنیم وباز قضاوت بی موردی درباره شخصیتمون صورت بگیره!!

نقل قول:
عجب توصیه هایی:khaneh:ناخودآگاه یاد خانواده همسرت افتادم:Cheshmak:خداکنه بااونا اینجوری رفتار نکنی :ok:

سلام عزیزم

کسی که احترام بزاره بهش احترام میزارم ... کسی که بی حرمتی کنه ، میشونمش سرجاش ... با کسیم شوخی ندارم ، چون برای خودم شخصیت و احترام قایلم... میخواد خانواده ی همسرم باشه میخواد غریبه باشه...

من فکر میکنم باید با هر کسی یک شکل خاصی صحبت کنید . تا موجبات آزارتون فراهم نشه . باید اول اطرافیانتون رو بشناسید
بعد مقتضای ظرفیت اون با اون گرم بگیرید رفت و آمد داشته باشید و صحبت کنید
مثلا شاید نمیشه به همه یک موضوع خاص رو گفت . مثلا یک موضوع غم انگیز رو به دو نفر میگی یکی مسخره میکنه یمی همدردی میکنه باهات
خب طبیعتا حالا که دیگه شناخت حاصل شد شما از این به بعد نباید موضوعات غم انگیز رو به اون انسانی که مسخره میکنی بگی . برای مثال عرض کردم موضوعات دیگه هم بسته به طرف مقابل باید در میون بگذارید.
در ضمن هیچوقت نمیشه بخوایم همه انسان ها رو تغییر بدیم ماهم خودمون باید دریا دل باشیم بزرگوارانه زندگی کنیم . حالا اگر کسی مسخره کرد یا حرفی زد میتونید بگذارید به حساب جهلش ، بگذرید راحت

حبیبه;744887 نوشت:
بسمه العزیز

با سلام

یک انسان مؤمن اجازه نمی دهد که مسخره اش کنند،اصولا شخصیت چیزی است

که باید بسیار مراقب آن بود،منتهی این اجازه ندادن با دلگیری و مقابله به مثل

و تکبر و غرور نیست،بلکه بهتر است با چنین اشخاصی خیلی معاشرت نداشت،(در حدّ ضرورت

و کفایت)،وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ

وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

خداوند هم اجازه نداده است که انسان، حقارت را بپذیرد،بنابراین ابتدا باید

در برخوردها و معاشرتها (بخصوص با افراد سبکسر)دقت کرد، تا افرادی اینچنینی گمان نکنند

سوژه ای برای تمسخر یافته اند،و ضمنا بعضی وقتها هم ممکن است واقعا تمسخری در کار نباشد

منتهی ما خودمان زیاده از حدّ حساس و زود رنج باشیم و شوخی و خوش مشربی را به حساب تمسخر

بگذاریم که اگر چنین موردی باشد باید سعی کنیم ظرفیت خودمان را بالا ببریم.

صبر بر نیشها و تمسخر وووو، همیشه هم به معنی سکوت و تغافل نیست،در هر موقعیتی

لازم است متناسب با همان موقعیت و شرایط برخورد نمود.

بنابراین در درجه اول فرد،شایسته است بر نوع رفتار و معاشرتهای خودش،مراقبت کامل داشته باشد.

و بالا بردن توانمندیهای مختلف و رفع ضعفهای شخصیتی،رفتاری و گفتاری هم می تواند در مخاطب

حس احترام ایجاد کند.

با سلام
ما از روزی که به دنیا میایم تا روز وفاتمون غالبا در میان یک جمع و اجتماع زندگی میکنیم ، در دوران کودکی ، در مدرسه و مشغول تحصیل هستیم، بعد از اون دانشگاه ، بعد اون محیط کار و در تمام دوران زندگی عموما در میان جمع فامیل و دوستان دور و نزدیک..... اینطور نیست که انسان عاقلی علاقه داشته باشه که سوژه یک عده افراد تمسخر کننده واقع بشه ، بلکه در تمام این جمع ها ، عموما چند تایی ادم "بیخود " وجود داره که انسان از گزند زبان انها در امان نیست ... مهم هم نیست چه شخصیتی داشته باشی ، چه دوره و عصری زندگی کنی ، چه سن و سالی داشته باشی ، همیشه زبانی هست که در راستای ازار و اذیت روحی تو ، بچرخه.... قطعا اینکه بخوایم صورت مساله رو حذف کنیم و در میان جمع افراد زبان تیز ، قرار نگیریم که اشتباه هست چون به خاطر این موضوع باید از عموم جمعها ، گریز کنیم ....

اما اینکه گفته شد که شاید مشکل از حساسیت و زودرنجی فرد مقابل باشه ، این قبول که زودرنجی یک عیب هست ولی ایا اون طرف که قراره شوخی و خوش مشربی کنه ، نباید شرایط و حالات روحی و ظرفیت طرف رو ابتدا بسنجه بعد تکلم کنه؟ قطعا اینکه حرفی زده بشه تا بخاطر حساسیت زیاد طرف مقابل ، طرف مقابل ناراحت بشه ، آیا این از گناه فرد رنجش دهنده کم میکنه؟

و نکته پایانی اینکه ، تا جایی که من در اموزه های دینی یافته ام ، جاییکه انسان در اکثر موارد باید تغافل و تجاهل کنه ، وقتی هست که خودش سوژه برای تحقیر و توهین هست ، اما جاییکه سوژه مسائلی غیر از خود فرد هست مثل توهین به دین یا کشور یا ناموس و... سکوت و تجاهل و تغافل غالبا جایز نیست.... دلیل این موضوع هم این هست که خیلی از توهین و تمسخرهایی که ما میشنویم ، در حقیقت توهین به جسم فانی ما هست نه به روح باقی ما.... و اساسا یکی از اهداف دین این هست که این جسم فانی رو انسان ناچیز و بی ارزش بدونه و روح باقی رو اونقدر بزرگ و وسیع پرورش بده که خاشاکی مثل توهین ها و تمسخرهای دیگران ، حتی کوچکترین خدشه ای به عظمت اون وارد نکنه... و اگر ما این کوچک کردن جسم و بزرگ کردن روح رو رعایت کنیم ، خیلی موارد نادری باقی میمونه که نیاز به عکس العمل و پاسخ ما داشته باشه...
و البته که این نظرات ، برداشت های شخصی من هست.

الان سه تا نظر متفاوت در این تاپیک داده شد:
1- خود رو به بیخیالی زدن

مولکول 68;744821 نوشت:
یعنی در این برخوردها ادم خودش رو به نفهمی و جهل و غفلت بزنه ...

2-اجازه ندادن به مسخره کردن با معاشرت نکردن
حبیبه;744887 نوشت:
یک انسان مؤمن اجازه نمی دهد که مسخره اش کنند،اصولا شخصیت چیزی است

که باید بسیار مراقب آن بود،منتهی این اجازه ندادن با دلگیری و مقابله به مثل

و تکبر و غرور نیست،بلکه بهتر است با چنین اشخاصی خیلی معاشرت نداشت


3-مقابله به مثل کردن
مشک;744899 نوشت:
یکاری کن که طرف اصلا یادش بره تمسخر رو با کدوم سین مینویسن !!
:Gig::Gig::Gig:

راهکارهای من:
1- ارتباطتو قطع کن.
2-نقطه ضعفشونو پیدا کن و بهشون یاداوری کن که ببینن تو هم میتونی همینکارو بکنی باشون.
3-همونجا جلو خودشون نفرینشون کن.جلوشون بگو خدایا نگاه کن چجوری مسخرم میکنن.امیدوارم به سرشون بیاد.حتی بی اعتقادترین ادمم میترسه.
4-زیاد جدی نگیر.اینایی که گفتی شوخیه.ظرفیتتو ببر بالا.ما تو جمع رفیقامون اینقدر هم دیگه را مسخره میکردیم خیلی بدتر از این چیزایی که گفتی.ولی هممون به دید شوخی بهش نگاه میکردیم و حال میکردیم.

[="Navy"]این نظر شخصیه منه و در واقع تجربه شخصی منه
من کسی رو ابتدا به ساکن مسخره نمیکنم و سعی میکنم هیچ حرکتی نکنم که به کسی بر بخوره

ولی طوری رفتار میکنم که کسی جرات نمیکنه بهم حرفی بزنه
چون زبون تیزی دارم اگر کسی مسخرم کنه چیزی بهش میگم که تا آخر عمرش یادش نره

شده کسی که بهم گفته فلان حرفو 10 سال پیش بهم گفتی هنوز یادش میوفتم میسوزم

البته عرض کردم به هیچ وجه از زبونم استفاده نمیکنم
حتی کسی مسخرمم بکنه به این راحتی حرفی بهش نمیزنم
ولی اگر واقعا از حد بگذرونه اونوقت منم مقابل به مثل میکنم[/]

mehrant;744951 نوشت:
الان سه تا نظر متفاوت در این تاپیک داده شد:
1- خود رو به بیخیالی زدن
2-اجازه ندادن به مسخره کردن با معاشرت نکردن
3-مقابله به مثل کردن
:Gig::Gig::Gig:

خب هرکدوم بستگی به موقعیتت و اینکه طرفت کی باشه فرق میکنه.مثلا اگه ادمی بود که مسن بود.پسراشو مسخره کن.مسخره هم نه.هر چی اون گفت تو بگو پسرهای خودتم که فلانن.اگه هم سن بودین یکی از راهکارایی که ذکر شد. و.. .


سلام

اولا که ادمی که کسی رو مسخره میکنه واقعا ارزش هم صحبتی نداره برخورد با این افراد واقعا سخته

به نظرم وقتی حرفایی میشنوین که ناراحتتون میکنه سعی کنین تو

جمع به روی خودتون نیارین ... نذارین بفهمن که شما ناراحت میشین

و این که شما هم سعی کنین چند باری مثل اونا رفتار کنین یا مسخرشون کنین یا وقتی مسخره میشین جوابشونو بدین

درسته این کار خوبی نیست ولی تنها راهیه که باعث میشه این جور افراد از رو برن و متوجه اشتباهشون بشن

چون ادب و احترام مقابل این افراد بی معنیه و هر چی احترام بذاری فک میکنن وظیفه آدمه

مولکول 68;744821 نوشت:
سلام دکتر جان

این موضوعی که ایجاد کردی ، بعید میدونم بتونی از طریق مجازی و با یک تاپیک حلش کنی ، و شاید حتی نیاز داشته باشی از محضر حضوری یک استاد اخلاق بهره ببری و یک پروسه یک شبه نیست ... شاید حتی در حد گرفتن یک مدرک تخصص پزشکی ، برای رد شدن از این موضوع نیاز به کار داشته باشه....

خداوند در این دنیا برای امتحان کردن بنده هاش مکانیزم های مختلفی طراحی کرده ، به نظر من یکی از مکانیزمهایی که طراحی کرده همینه که یک عده افراد "باخود " مثل شما ، باید تحمل نیشها و تمسخرها و تحقیرها و زخم زبون های یک سری ادمهای "بیخود " رو بکنن ، اون سری ادمهای بیخود که قطعا چه در این دنیا چه در اخرت دچار عذاب خداوند خواهند شد ، اما اون ادمهای "باخود" برای بهشتی شدن ، باید بتونن از امتحان سخت زبان تند دیگران، بربیان ، تا اخرین لجظه ای که ادمیزاد عمر میکنه این امتحان همراهش هست ، چون همیشه افراد در تعامل با یکدیگر هستند... پس واقعا این هنر رو باید برای سعادتمند شدن اموخت.

میگن به حضرت علی "ع" یک عده افراد جاهل ، موقع عبور حضرت از خیابان ، دری وری و توهین میکردن ، یاران حضرت ، به حضرت میگفتن ، جواب این افراد رو بدید ، حضرت میگفتن ، اینها با من نیستن ، این همه علی توی این شهر هست دارن به یک علی دیگه توهین میکنن....
میگن نیمی از عقل تغافل و نیمی از اون تجاهل هست ، یعنی در این برخوردها ادم خودش رو به نفهمی و جهل و غفلت بزنه ...

على (عليه السلام ) مى فرمايد:
من اشرف افعال الكريم غفلته عما يعلم
از بهترين رفتارهاى افراد شريف و بزرگوار گذشت است از آن چه مى دانند.
و در جاى ديگر فرمود:
من لا يتغافل و لا يقض عن كثير من الامور تنقضت عيشته
كسى كه در بسيارى از امور، خود را به بى خبرى نزند، زندگى برايش تنگ مى شود.

سلام
دوست گرامی اینقدر هم این مسله سخت و حل ناشدنی نیست و پروسه طولانی ای نداره
اولا ما حضرت علی (ع) نیستیم و هیچوقت نمی تونیم به اندازه ایشون صبوری و برد باری به خرج بدیم درسته افراد اون زمان شاید اونم شاید نیمی از انها از روی جهالت این کارها رو می کردند اما امروزه متاسفانه از روی جهل نیست بلکه با اگاهی برای خدشه دارکردن شخصیت فرد توسط نقاط ضعفشون اینکار رو انجام میدهند
گاهی سکوت در بعضی موارد جواب میدهد و به این نتیجه میرسند که جواب ابلهان خاموشیست اما گاهی هم باید به این جمله عمل کرد که زدی ضربتی ضربتی نوش کن
گاهی افراد باید درمقابل اینگونه ادم ها مثل آینه عمل کنند و آینه رفتار طرف مقابلشون بشن گاهی ادم ها به این تنبیه احتیاج دارند که براشون مثل آینه باشی تا حتی شده برای دقایقی جای طرف مقابل قرار بگیرند و مزه اش رو بچشند
گاهی هم باید با قاطعیت توضیح داد که دست از اینگونه شوخی و مزه پرانی بردارند .

کسی که شما رو مسخره میکنه به نظرم دچار نقص و کمبودی در مقابل شماست.سعی کنیم کمی مهربان و مسئول باشم درک کنیم مشکل واقعی طرف مقابل چیه و بهش نزدیک بشیم و کمکش کنیم.

mehrant;744951 نوشت:
الان سه تا نظر متفاوت در این تاپیک داده شد:
1- خود رو به بیخیالی زدن
2-اجازه ندادن به مسخره کردن با معاشرت نکردن
3-مقابله به مثل کردن
:Gig::Gig::Gig:

سلام
دوست گرامی امیدوارم حال دلتون خوب و خدایی باشه
همیشه برای ابراز هر رفتاری باید دید با چه کسی طرف هستی و جایگاه اون فرد در زندگی شما کجاست؟
گاهی طرف دوست صمیمیتونه و هرچی بگه بهتون بر نمیخوره در صورتی که اگر یه نفر دیگه همین حرف رو بهتون میزد ممکن بود به بدترین نحو ممکن جوابشو بدین خوب وقتی دوستتون داره یه همچین شوخی و مزاحی رو انجام میده شما به دل نگیر چون میدونی که قصد ازارت رو نداره اما حواستون هم باشه تو ی جمع سواستفاده گر شوخی نکنه که بعد همون ادم بگه چطور دوستت بهت گفت هیچی نگفتی ؟
گاهی طرف بزرگترت هست و از روی عصبانیت یا هیجان یه حرفی رو میزنه وقتی جایگاه این فرد مسن تو زندگیتون پررنگه فقط کافیه سکوت کنید و چند لحظه فقط با اخم نگاهش کنی
وقتی با فردی طرفی که کلا کارش به سخره گرفتنه نباید عصبانی شد و فقط کافیه جلوی جمع توی یه جمله یاداوری کرد که شخصیت شما اجازه برخورد با ادمی رو نمیده که بیشتر از زبونش کارمیکشه و حداقل بهره رو از مغزش میبره
اگر با ادمی طرف هستی که قصد خرد کردن شخصیت شما رو جلو جمع داره و یجورایی بحث حسادت و ... مطرحه بهتره با کمترین جواب سنگین ترین جمله رو علیه خودش استفاده کنید حالا یا نقطه ضعفش یا خیلی از اشتباهات و کمبودها یی که در خودش هست اما دقیقا همونارو برای شمابعنوان مسخره کردن بکار میگیره .
و در جلسات بعدی که در مهمانی یا جایی دیدیشون بطور کلی نادیدشون بگیر و حتی گاهی اوقات توی جمع هم بروشون بیار که ایشون رو ندیدی و متوجه حضورشون نشدی این یعنی طرف یجورایی برای شما نقش دیوار رو داره

مرگ ققنوس;744979 نوشت:
سلام
دوست گرامی اینقدر هم این مسله سخت و حل ناشدنی نیست و پروسه طولانی ای نداره
اولا ما حضرت علی (ع) نیستیم و هیچوقت نمی تونیم به اندازه ایشون صبوری و برد باری به خرج بدیم درسته افراد اون زمان شاید اونم شاید نیمیشاز روی جهالت این کارها رو می کردند اما امروزه متاسفانه از روی جهل نیست بلکه با اگاهی برای خدشه دارکردن شخصیت فرد توسط نقاط ضعفشون اینکار رو انجام میدهند
گاهی سکوت در بعضی موارد جواب میدهد و به این نتیجه میرسند که جواب ابلهان خاموشیست اما گاهی هم باید به این جمله عمل کرد که زدی ضربتی ضربتی نوش کن
گاهی افراد باید درمقابل اینگونه ادم ها مثل اینه عمل کنند گاهی ادم ها به این پروسه احتیاج دارند که براشون مثل اینه باشی تا حتی شده برای دقایقی جای طرف مقابل قرار بگیرند و مزه اش رو بچشند
گاهی هم باید با قاطعیت توضیح داد که دست از اینگونه شوخی و مزه پرانی بردارند .

با سلام
من به این خاطر گفتم یک پروسه طولانی داره که ظرفیتهای ما هم در این زمینه به ظرفیتهای علی (ع) و پیشوایان و بزرگان دینی ما نزدیک بشه و تا جاییکه ممکنه در این زمینه صبوری و بردباری به خرج بدیم .. بدیهی هست کسی که در این زمینه مهارتی نداره ، یک شبه و یک ماهه به این جایگاه نخواهد رسید و شاید حتی تا چند سال خودسازی نیاز داشته باشه تا به این مرحله برسه....

اما در برابر اینکه شما گفتید گاهی لازم هست که ما این جمله رو عملی کنیم که :" زدی ضربتی ضربتی نوش کن " من تفکری که در این زمینه دارم اینه که....
برای زبان هفتاد گناه کبیره اورده شده و خیلی از افراد ، فقط به خاطر همین عضو کوچک ولی دردسر ساز جهنمی میشن.... اصولا وقتی کسی با زبانش به ما ضربتی میزنه و ما در صدد برمیایم که متقابلا و با زبان خودمون این کار اون فرد رو تلافی کنیم و ما هم ضربتی به او وارد کنیم ، ایا هیچ گارانتی هست که ما طوری این ضربه رو به وارد کنیم که در نهایت به اون فرد بدهکار نشیم ؟ ایا گارانتی هست که حرفی که ما در جواب به اون میزنیم ، چندین برابر حرفی که به ما زده باعث رنجش و ازردگی و دلشکستگی اون فرد نشه؟ درسته در این حالت خیلی از ماها اصطلاحا "دلمون خنک میشه" ، اما به این فکر هم هستیم که اگر کسی که با بی تدبیری و کم خردی خودش ، به ما ضربه اول رو زده ، در نهایت ما با ضربت متقابل ، اگر بهش مدیون بشیم ، این خیلی خیلی بد هست ، چون حق الناس هست و باید برای رفع این حق الناس ، چه در این دنیا و چه در اخرت ، به دست و پای کسی بیفتیم که ازش دل خوشی نداریم؟
یک زمانی هست که مثلا به یک فرد حق الناس پولی مدیون هستی ، اگر خیلی سختت باشه میشه اون پول رو بدون اینکه نیاز به ملاقاتش باشه به حسابش ریخت ، اگر نداشتی میشه بعدها اگر در دسترس نبود رد مظالم کرد و... ولی این گناهان زبانی خیلی بدچیزیه.. اگر بخوای جبران کنی ، باید چشم تو چشم اون فرد بشی و از عزت نفست خرج کنی و ازش حلالیت بطلبی ... حالا ایا اصلا اون فرد راضی بشه یا نشه که خودش داستانی هست.. برای همین ورود به این حوزه" جبران متقابل تحقیرها و نیشهای دیگران" ، به نظر من پرریسک و پرهزینه هست....

گاهی بعضی ما از ماها میریم توی این موضع که میگیم بزار جواب طرف رو بدیم که ادب بشه ... مگر ما مربی ادمها هستیم ؟ مگر ما افریده شدیم که سایر ادمها رو تربیت کنیم؟ اون کسی که ادمهای بی تربیت رو ادب میکنه ، رب و خدای بزرگ هست ، پس بهترین کار اینه که ادب کردن مردم اطراف و کوچه و خیابون رو به خودش بسپریم... که به نظر من اگر خودمون به فکر ادب دیگران افتادیم ، دیگه معلوم نیست خدا هم به این حوزه ورود کنه ... و قطعا ادبی که خداوند میکنه با ادب کردن ما ، قابل قیاس نیست... پس حق انتخاب با ما هست....

مولکول 68;744984 نوشت:
با سلام
من به این خاطر گفتم یک پروسه طولانی داره که ظرفیتهای ما هم در این زمینه به ظرفیتهای علی (ع) و پیشوایان و بزرگان دینی ما نزدیک بشه و تا جاییکه ممکنه در این زمینه صبوری و بردباری به خرج بدیم .. بدیهی هست کسی که در این زمینه مهارتی نداره ، یک شبه و یک ماهه به این جایگاه نخواهد رسید و شاید حتی تا چند سال خودسازی نیاز داشته باشه تا به این مرحله برسه....

اما در برابر اینکه شما گفتید گاهی لازم هست که ما این جمله رو عملی کنیم که :" زدی ضربتی ضربتی نوش کن " من تفکری که در این زمینه دارم اینه که....
برای زبان هفتاد گناه کبیره اورده شده و خیلی از افراد ، فقط به خاطر همین عضو کوچک ولی دردسر ساز جهنمی میشن.... اصولا وقتی کسی با زبانش به ما ضربتی میزنه و ما در صدد برمیایم که متقابلا و با زبان خودمون این کار اون فرد رو تلافی کنیم و ما هم ضربتی به او وارد کنیم ، ایا هیچ گارانتی هست که ما طوری این ضربه رو به وارد کنیم که در نهایت به اون فرد بدهکار نشیم ؟ ایا گارانتی هست که حرفی که ما در جواب به اون میزنیم ، چندین برابر حرفی که به ما زده باعث رنجش و ازردگی و دلشکستگی اون فرد نشه؟ درسته در این حالت خیلی از ماها اصطلاحا "دلمون خنک میشه" ، اما به این فکر هم هستیم که اگر کسی که با بی تدبیری و کم خردی خودش ، به ما ضربه اول رو زده ، در نهایت ما با ضربت متقابل ، اگر بهش مدیون بشیم ، این خیلی خیلی بد هست ، چون حق الناس هست و باید برای رفع این حق الناس ، چه در این دنیا و چه در اخرت ، به دست و پای کسی بیفتیم که ازش دل خوشی نداریم؟
یک زمانی هست که مثلا به یک فرد حق الناس پولی مدیون هستی ، اگر خیلی سختت باشه میشه اون پول رو بدون اینکه نیاز به ملاقاتش باشه به حسابش ریخت ، اگر نداشتی میشه بعدها اگر در دسترس نبود رد مظالم کرد و... ولی این گناهان زبانی خیلی بدچیزیه.. اگر بخوای جبران کنی ، باید چشم تو چشم اون فرد بشی و از عزت نفست خرج کنی و ازش حلالیت بطلبی ... حالا ایا اصلا اون فرد راضی بشه یا نشه که خودش داستانی هست.. برای همین ورود به این حوزه" جبران متقابل تحقیرها و نیشهای دیگران" ، به نظر من پرریسک و پرهزینه هست....

گاهی بعضی ما از ماها میریم توی این موضع که میگیم بزار جواب طرف رو بدیم که ادب بشه ... مگر ما مربی ادمها هستیم ؟ مگر ما افریده شدیم که سایر ادمها رو تربیت کنیم؟ اون کسی که ادمهای بی تربیت رو ادب میکنه ، رب و خدای بزرگ هست ، پس بهترین کار اینه که ادب کردن مردم اطراف و کوچه و خیابون رو به خودش بسپریم... که به نظر من اگر خودمون به فکر ادب دیگران افتادیم ، دیگه معلوم نیست خدا هم به این حوزه ورود کنه ... و قطعا ادبی که خداوند میکنه با ادب کردن ما ، قابل قیاس نیست... پس حق انتخاب با ما هست....

شما دارین یه طرف قضیه رو میبینین
حرف های شما حقیقت رو میگه اما واقعیت چیز دیگه ایه
شما میگید مثلا طرف اونقدر تحمل کنه و تحت تاثیر تمسخر واقع بشه و هیچی نگه تا مثلا دوران خودسازی و افزایش بردباریش تکمیل بشه ؟
نمیشه ظرفیت ادم ها متفاوته
کسی که زود رنجه و خیلی از حرفای دیگران سریع وارد ضمیر ناخوداگاهش میشه و اونو تحت تاثیر قرار میده نمیتونه صبرکنه تا این خودسازی و ....تکمیل بشه
بعضی افراد سریع اعتماد به نفسشونو از دست میدن و کم کم بخودشون میان و این حرف و برچسب رو بخودشون میزنن که اعتماد به نفس ندارن و نمیتونن از پس جواب های دیگران بر بیان و از اون به بعد هرکسی هر حرفی میزنه با کمترین واکنش به خودشون میقبولونن که بله پس من اینطوریم
نمیشه گاهی باید جواب داد اینجاست که فرد باید کمی تامل بخرج بده که زیاده روی در جواب دادن بخرج نده و البته از طرفی هم بگم کسی که دیگران رو به سخره میگه باید این تحمل رو هم در خودش ببینه که ممکنه جوابی بدتر از حواب خودش رو بشنوه
شما سنگینی حرف اون طرف رو میگید اما به این طرف توجه نمی کنید شما میگید ممکنه جواب دهنده جوابی بده که سنگین تر از حرف گوینده باشه اما خوب گاهی هم برعکسه جوابی میده که اسیبش کمتر از جمله ای هست که شنیده
این دیگه به ظرفیت و میزان احساسات و اعتماد به نفس دو طرف برمیگرده ولی در کل وقتی ادم ها وارد بحث در اینگونه موارد میشن باید پیش بینی هر چیزی رو بکنند بقول معروف توی دعوا حلوا خیرات نمی کنن و در اون زمان هر دوطرف حرفی رو میزنن که از خودشون دفاع کنن بخاطر همین میگم باید شنونده در جواب جمله کوتاه و سنگینی رو انتخاب کنه

مرگ ققنوس;744987 نوشت:
شما دارین یه طرف قضیه رو میبینین
حرف های شما حقیقت رو میگه اما واقعیت چیز دیگه ایه
شما میگید مثلا طرف اونقدر تحمل کنه و تحت تاثیر تمسخر واقع بشه و هیچی نگه تا مثلا دوران خودسازی و افزایش بردباریش تکمیل بشه ؟
نمیشه ظرفیت ادم ها متفاوته
کسی که زود رنجه و خیلی از حرفای دیگران سریع وارد ضمیر ناخوداگاهش میشه و اونو تحت تاثیر قرار میده نمیتونه صبرکنه تا این خودسازی و ....تکمیل بشه
بعضی افراد سریع اعتماد به نفسشونو از دست میدن و کم کم بخودشون میان و این حرف و برچسب رو بخودشون میزنن که اعتماد به نفس ندارن و نمیتونن از پس جواب های دیگران بر بیان و از اون به بعد هرکسی هر حرفی میزنه با کمترین واکنش به خودشون میقبولونن که بله پس من اینطوریم
نمیشه گاهی باید جواب داد اینجاست که فرد باید کمی تامل بخرج بده که زیاده روی در جواب دادن بخرج نده و البته از طرفی هم بگم کسی که دیگران رو به سخره میگه باید این تحمل رو هم در خودش ببینه که ممکنه جوابی بدتر از حواب خودش رو بشنوه
شما سنگینی حرف اون طرف رو میگید اما به این طرف توجه نمی کنید شما میگید ممکنه جواب دهنده جوابی بده که سنگین تر از حرف گوینده باشه اما خوب گاهی هم برعکسه جوابی میده که اسیبش کمتر از جمله ای هست که شنیده
این دیگه به ظرفیت و میزان احساسات و اعتماد به نفس دو طرف برمیگرده ولی در کل وقتی ادم ها وارد بحث در اینگونه موارد میشن باید پیش بینی هر چیزی رو بکنند بقول معروف توی دعوا حلوا خیرات نمی کنن و در اون زمان هر دوطرف حرفی رو میزنن که از خودشون دفاع کنن بخاطر همین میگم باید شنونده در جواب جمله کوتاه و سنگینی رو انتخاب کنه

الزاما جواب ندادن به معنی تحمل کردن و خودخوری نیست ، دین به ما نسخه "تجاهل و تغافل" رو داده .... مثلا ما صبح که از خونه میریم بیرون و میخوایم بریم دانشگاه یا سرکار ، توی خیابون خیلی ماشینها بودن که صدای بوقشون رو شنیدیم ، اما واقعا وقتی ظهر برمیگردیم خونه ، چند تا از اون صداهای بوق هنوز توی ذهن ما هست ؟ تقریبا هیچی ، یعنی یک صدایی هست که یک اثر لحظه ای داره.... اگر ما توهینها و تحقیرها دیگران هم مثل یک صدای بوق ماشین که لحظات بعد از ذهن ما پاک میشه ، فرض کنیم ، نه نیاز به تحمل و خودخوری هست و نه نیاز به جواب دادن... منتهی مشکلی که هست که اینه که ما این گفته های دیگران رو در ذهنمون نگهداری میکنیم ، بزرگ میکنیم ، شاخ و برگ بهشون میدیم ، تجزیه و تحلیل میکنیم و.... و برای همین بی تفاوت گذر کردن از حرفهای دیگران برامون سخته....

خیلی جالب موضوع رو خودتون ریشه یابی کردید، ریشه خیلی از این جواب دادنهای متقابل و یا حرص خوردنها ، به مسائلی مثل زودرنجی ، نداشتن عزت نفس و کمبود اعتماد به نفس فرد برمیگرده.... و اتفاقا اینها عیب هست که باید درمان بشه ... اینکه کسی زودرنج هست و یا اعتماد به نفس کمی داره ، بخواد حرف دیگران رو به خودش بگیره و در صدد بربیاد که با جواب دادن ، این نقیصه های خودش رو جبران کنه ، مثل این میمونه که فردی مثلا به خاطر بالا بودن فشار خون سردرد میگیره و به جای درمان ریشه ای علت سردرد خودش ، سریع به یک قرص مسکن پناه ببره ، پرواضح هست که شاید برای لحظاتی اون فرد با خوردن قرص تسکین پیدا کنه ، ولی در نهایت فشار خون بالا، اون فرد رو از پا میندازه ... حالا در این موضوع ، به نظر من هر چقدر فرد عزت نفسش رو افزایش بده ، کاملا خودش رو فارغ از حرفها و نیش و کنایه های دیگران میدونه و در نتیجه اثر حرف دیگران در اون فرد کمتره و کمتر میتونه بهمش بریزه. و راحتتر میتونه گذر کنه .... درست مثل زمانیکه وقتی میخوای شیرینی درست کنی و ته ماهی تابه رو چرب میکنی ، تا شیرینی به ماهی تابه نچسبه .... هرچقدر فرد عزت نفس بالاتری داشته باشه ، انگار که بدنش چرب تر هست و حرف مردم اصلا به ذهن و بدن اون نمیچسبه ...

mehrant;743786 نوشت:
سلام.
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن....یا اینکه خاطرات اتفاقاتی که برای خودمون افتاده و برای فردی تعریف کردیم رو میکنن سوژه خنده خودشون یا ازشون به واسطه اون به آدم سرکوفت میزنن....
از چنین رفتار و چنین افرادی خیلی دلم پره....واسه همین این تاپیک رو زدم که چه کار کنیم با این موضوع؟
ذکر مثال برای این موضوع رو میگذارم برای بعد از پاسخ کارشناس. ...

بنده نظرم این هست نباید زیاد حساسیت به خرج داد
چون هر چه سخت بگیریم سخت میگذرد.
.
بی توجه باشیم و عادی
انها هم با این رفتار حساب دستشان میاید
.

.

ذهن ارزشش بیشتر از این حرف هاست که با موارد بی ربط و فلان بچرخد . . .

مولکول 68;744997 نوشت:
الزاما جواب ندادن به معنی تحمل کردن و خودخوری نیست ، دین به ما نسخه "تجاهل و تغافل" رو داده .... مثلا ما صبح که از خونه میریم بیرون و میخوایم بریم دانشگاه یا سرکار ، توی خیابون خیلی ماشینها بودن که صدای بوقشون رو شنیدیم ، اما واقعا وقتی ظهر برمیگردیم خونه ، چند تا از اون صداهای بوق هنوز توی ذهن ما هست ؟ تقریبا هیچی ، یعنی یک صدایی هست که یک اثر لحظه ای داره.... اگر ما توهینها و تحقیرها دیگران هم مثل یک صدای بوق ماشین که لحظات بعد از ذهن ما پاک میشه ، فرض کنیم ، نه نیاز به تحمل و خودخوری هست و نه نیاز به جواب دادن... منتهی مشکلی که هست که اینه که ما این گفته های دیگران رو در ذهنمون نگهداری میکنیم ، بزرگ میکنیم ، شاخ و برگ بهشون میدیم ، تجزیه و تحلیل میکنیم و.... و برای همین بی تفاوت گذر کردن از حرفهای دیگران برامون سخته....

خیلی جالب موضوع رو خودتون ریشه یابی کردید، ریشه خیلی از این جواب دادنهای متقابل و یا حرص خوردنها ، به مسائلی مثل زودرنجی ، نداشتن عزت نفس و کمبود اعتماد به نفس فرد برمیگرده.... و اتفاقا اینها عیب هست که باید درمان بشه ... اینکه کسی زودرنج هست و یا اعتماد به نفس کمی داره ، بخواد حرف دیگران رو به خودش بگیره و در صدد بربیاد که با جواب دادن ، این نقیصه های خودش رو جبران کنه ، مثل این میمونه که فردی مثلا به خاطر بالا بودن فشار خون سردرد میگیره و به جای درمان ریشه ای علت سردرد خودش ، سریع به یک قرص مسکن پناه ببره ، پرواضح هست که شاید برای لحظاتی اون فرد با خوردن قرص تسکین پیدا کنه ، ولی در نهایت فشار خون بالا، اون فرد رو از پا میندازه ... حالا در این موضوع ، به نظر من هر چقدر فرد عزت نفسش رو افزایش بده ، کاملا خودش رو فارغ از حرفها و نیش و کنایه های دیگران میدونه و در نتیجه اثر حرف دیگران در اون فرد کمتره و کمتر میتونه بهمش بریزه. و راحتتر میتونه گذر کنه .... درست مثل زمانیکه وقتی میخوای شیرینی درست کنی و ته ماهی تابه رو چرب میکنی ، تا شیرینی به ماهی تابه نچسبه .... هرچقدر فرد عزت نفس بالاتری داشته باشه ، انگار که بدنش چرب تر هست و حرف مردم اصلا به ذهن و بدن اون نمیچسبه ...

نمیشه این همه گذشت به یکباره خیلی سخته
صدای بوق ماشین چیزی هست که به ما ربطی نداره اما اینکه در جمع یکی شخصیت و جایگاه و اخلاق و رفتار ادمو نشانه میره کاملا به ما مربوطه
گاهی ادم ها حد و مرز عادی رو رد میکنند و فکر میکنند وقتی در قبال حرف های بی ارششون سکوت میکنی پس اجازه دارند که بیشتر و بیشتر و به نحو بدتر تو رو به سخره بگیرند
اینگونه افراد که معنی جواب ابلهان خاموشیست رو متوجه نمیشوند باید باهاشون مقابله به مثل کرد چون وقتی همینطور بخوان به حرفای بی ارزششون ادامه بدندعزت نفس طرف مقابل رو خدشه دار می کنند
مثل بچه ای که بخاطر چیزی که میخواد بدست بیاره لجبازی میکنه و جلوی پدر و مادرش سرکشی می کنه وقتی پدر و مادرش مقابله به مثل نیم کنند با این رفتار بچشون اون بچه بخودش اجازه میده که این سرکشی و لجبازی رو به صورت گسترده تر و در جمع بیشتری دوباره اجرا و تکرار کنه اگر در همون مجمع کوچکتر باهاش برخورد شده بود به خودش اجازه نمیداد که در مجمعی بزرگتر اینکارو با شدت بیشتری تکرار کنه

mehrant;743786 نوشت:
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن....یا اینکه خاطرات اتفاقاتی که برای خودمون افتاده و برای فردی تعریف کردیم رو میکنن سوژه خنده خودشون یا ازشون به واسطه اون به آدم سرکوفت میزنن....
از چنین رفتار و چنین افرادی خیلی دلم پره....واسه همین این تاپیک رو زدم که چه کار کنیم با این موضوع؟

جناب مهرانت اولا انسان نباید اجازه بده مسخره اش کنند میتونی برخورد کنی ناراحتیت رو نشون بدی با عصبانیت یا با رو برگرداندن یا هر چیز دیگه ایی که از عهده ش برمیای
نه اینکه در خودت بریزی یا با طرف همراه شی و لبخند بزنی بعدا از این رفتار طرف هم دلگیر بشی نکنه انتظار دارید طرف علم غیب داشته باشه و متوجه ناراحتی شما بشود
تا وقتی برخورد نکنی دیگران این شوخی و تمسخر رو به پای ناراحتی نمیزارن و به این کارشون ادامه میدن
البته در خیلی از مواقع خود شخص باعث میشه سوژه قرار بگیره بهتره بیشتر مواظب رفتار و گفتارمون باشیم
مثلاً رفتارتون در این سایت :khaneh: ( منظورم مشکل ازدواجتون است )
دیگه اینقدر در تاپیک های مختلف گفتی و نالیدی من حاضر بودم قسم بخورم الکی میکنی

mehrant;744839 نوشت:
مثلا به فرض مثال من بیام برای یکی اتفاق تلخی که برام افتاده تعریف کنم که مثلا به فرض رفته بودم نونوایی و توی صف نونوایی کیف پولم رو دزدیدن و من متوجه نشدم. ...حالا اونطرف اولا کلی بخنده بعد هم هر از چند وقت یکبار بگه مهران من هروقت میرم نونوایی یاد اون قضيه دزدی کیف پولت میفتم و کلی میخندم.....
خوب آدم زورش میگیره حرصش میگیره از اینکه خاطره ای که برای آدم تلخ بوده رو یکی بکنه سوژه خنده خودش....

این بنده خدا حق داشته واقعا خنده دار بوده

mehrant;743786 نوشت:
سلام.
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن....یا اینکه خاطرات اتفاقاتی که برای خودمون افتاده و برای فردی تعریف کردیم رو میکنن سوژه خنده خودشون یا ازشون به واسطه اون به آدم سرکوفت میزنن....
از چنین رفتار و چنین افرادی خیلی دلم پره....واسه همین این تاپیک رو زدم که چه کار کنیم با این موضوع؟
ذکر مثال برای این موضوع رو میگذارم برای بعد از پاسخ کارشناس. ...

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما و همگی

یه راهکار آرمان گرایانه و آنارشیستی دارم: مثل یک انسان کاملا متشخص و جنتلمن برو جلوشون بایست. یه نگاه زیر چشمی بنداز، مشت رو بِقِرِچون بزن تو صورتشون طوریکه از سه جا ترک بندازه تا یه هفته از دردش داد بزنن ! :khaneh:

به دور از شوخی، من راه حلمو به شما میگم.

اول از همه شما خودت باید جنبه ت رو بالا ببری و دیدت رو باز تر کنی شاید اشخاص مسخره نمیکنن و "شوخی" انجام میدن. مثه همونی که بالا انجام دادم. خیلی ها هم هستن برعکس چیزی که دوستان در این تایپیک گفتن، از روی دوست داشتن شوخی میکنن. مثلا من خودم آدمی هستم که هر کسی رو که بیشتر دوست داشته باشم بیشتر باهاش شوخی میکنم. این یعنی ممکنه اشخاص نیت بدی نداشته باشن، از روی عادتشون باشه یا از دوست داشتن باشه یا هر دلیل دیگه. "شما" کسی هستی که وقتی از چنین رفتارشون ناراحت میشی باید خیلی محترمانه و به حالت دوستانه (نه حالت خشک) بهشون بِگی که من از این رفتارت خوشم نمیاد لطفا انجام نده. این "گفتن" به شدت مهمه و راهگشاست.

و اما اگر مسئله بره به سمت مسخره کردن، یعنی طرف از روی قصد اینکارو بکنه اینجا بستگی داره طرف مقابلت کیه و چقدر روش شناخت داری. اگر طرف مقابلت یه آدم ناشناس باشه مثلا یه یارو توی کوچه خیابون، حتی به اندازه ای که برای ناخن انگشت کوچیکه ی پات ارزش قائلی برای اون نباش !
البته روش رضا مارمولک (اشاره به فیلم مارمولک) هم پیشنهاد میشه.

اگر طرف مقابلت جزوی از خانواده درجه اولت باشه که خب به نظرم نباید بهت بر بخوره، اگر هم خورد، راحت حرفتو بزن. بدون توهین بهشون بگو که از حرفی که زدن خوشت نمیاد و تکرار نکنن. خانواده درجه اول هر فردی اونقدر فهم و شعور و دلسوزی دارن که اگر چنین جوابی بدی، از قصد دوباره تکرار نمیکنن !

اگر شخص از افراد آشنا و فامیل باشه که خب بازم به شما پیشنهاد میکنم بهشون مستقیما بگی که خوشت نمیاد اونطوری دربارت حرف بزنن و یا از اون رفتاری که کردن خوشت نمیاد و تکرار نکنن و تاکید میکنم اصلا به حالت عصبانی و پرخاشگرانه و یا جدی نگو، کاملا عادی و حتی حالت دوستانه و ملایم.

و اما مسئله اینه، اگر شخص مقابلت، به تشخیص شما جزو دسته ی نفهم ها باشه (یعنی با توضیح دادن و حرف زدن حالیش نشه و دوباره تکرار بکنه) تسلیت میگم ! هیچ کاری از شما بر نمیاد. هر روشی که جلو برین، از قبیل، حرف زدن، تندی، نیش زبون، دعوا، قهر و... آخرش به چیز "بد" ختم میشه، چون طرف مقابل شما نفهمه هر کاری بکنی نمیفهمه، اینجا مجبوری از روش حضرت علی بری. :Nishkhand:

امیدوارم که سخنانم به دردتون بخوره.

مشک;744908 نوشت:
کسی که احترام بزاره بهش احترام میزارم ... کسی که بی حرمتی کنه ، میشونمش سرجاش ... با کسیم شوخی ندارم ، چون برای خودم شخصیت و احترام قایلم... میخواد خانواده ی همسرم باشه میخواد غریبه باشه...

سلام
مطمئن هستید این روش با اصول اخلاق اسلامی سازگار است؟ خوب است در این خصوص تحقیق صورت بگیرد.
1- الذین یوءذون النبی و یقولون هو اذن. قل اذن خیر لکم.
2- ان ذلکم کان یوذی النبی فیستحی منکم

mehrant;744839 نوشت:
مثلا به فرض مثال من بیام برای یکی اتفاق تلخی که برام افتاده تعریف کنم که مثلا به فرض رفته بودم نونوایی و توی صف نونوایی کیف پولم رو دزدیدن و من متوجه نشدم. ...حالا اونطرف اولا کلی بخنده بعد هم هر از چند وقت یکبار بگه مهران من هروقت میرم نونوایی یاد اون قضيه دزدی کیف پولت میفتم و کلی میخندم.....

سلام و عرض ادب
شما احتمالا کمی سرمایی نیستید؟ به سردیها حساسیت ندارید؟ و به مواد با طبع گرم گرایش شدید ندارید؟ آیا خوردن مواد غذایی سرد شما را اذیت نمیکند مثلا خوردن ماست؟

دختری از جنس خاک;745210 نوشت:
سلام و عرض ادب
شما احتمالا کمی سرمایی نیستید؟ به سردیها حساسیت ندارید؟ و به مواد با طبع گرم گرایش شدید ندارید؟ آیا خوردن مواد غذایی سرد شما را اذیت نمیکند مثلا خوردن ماست؟

سلام. نه دقیقا برعکس مواردی که گفتید هستم

mehrant;745214 نوشت:
سلام. نه دقیقا برعکس مواردی که گفتید هستم

یعنی مزاجتان گرم است؟!
البته افراد با مزاج گرم حساس و زودرنج هستند اما اهل شوخی هستند و خیلی زود شوخی را به دل نمی گیرند.

خب راهکار بنده این است
اگر ظاهرتان یا مواردی را مسخره کردند که دست شما نیست و هیچ اختیاری در آن نداشته اید، بگویید عیب از نقاش میگیری و نقاش خداست.
اگر از عقایدتان بد گفتند و عقاید اسلامی تان را تمسخر کردند، با آیات و روایات مرتبط زشتی عملشان را به آنها گوشزد کنید مثلا اگر اهل گذاشتن محاسن هستید و محاسن شما را تمسخر کردند حدیث مرتبط با این موضوع را به آنها گوشزد کنید، هم نهی از منکر کرده اید هم از عقاید خود دفاع کرده اید، هم در مقابل ضربه آنها بدل زده اید!!!!!

شمس الضحی;745183 نوشت:
سلام
مطمئن هستید این روش با اصول اخلاق اسلامی سازگار است؟ خوب است در این خصوص تحقیق صورت بگیرد.
1- الذین یوءذون النبی و یقولون هو اذن. قل اذن خیر لکم.
2- ان ذلکم کان یوذی النبی فیستحی منکم

اصول اخلاقی اسلامی این نیست که تحقیر شدن و تو سری خوردن و بی ادبی کردن رو دید و از یک طرف سیلی خورد و صورت رو برگردوند و گفت : بیا این طرف رو هم بزن..

به هیج عنوان ...

باید جلوی کسیکه از عمد و از روی طینت زشتش ، بی حرمتی میکنه رو گرفت ...

من نمیگم بی ادبی رو با ادبی پاسخ بدیم .. خیر ... بلکه باید طرف رو متنبه کرد ، به روشی در حد توانایی و شانیت خودمون.

مولکول 68;744935 نوشت:
با سلام
ما از روزی که به دنیا میایم تا روز وفاتمون غالبا در میان یک جمع و اجتماع زندگی میکنیم ، در دوران کودکی ، در مدرسه و مشغول تحصیل هستیم، بعد از اون دانشگاه ، بعد اون محیط کار و در تمام دوران زندگی عموما در میان جمع فامیل و دوستان دور و نزدیک..... اینطور نیست که انسان عاقلی علاقه داشته باشه که سوژه یک عده افراد تمسخر کننده واقع بشه ، بلکه در تمام این جمع ها ، عموما چند تایی ادم "بیخود " وجود داره که انسان از گزند زبان انها در امان نیست ... مهم هم نیست چه شخصیتی داشته باشی ، چه دوره و عصری زندگی کنی ، چه سن و سالی داشته باشی ، همیشه زبانی هست که در راستای ازار و اذیت روحی تو ، بچرخه.... قطعا اینکه بخوایم صورت مساله رو حذف کنیم و در میان جمع افراد زبان تیز ، قرار نگیریم که اشتباه هست چون به خاطر این موضوع باید از عموم جمعها ، گریز کنیم ....

اما اینکه گفته شد که شاید مشکل از حساسیت و زودرنجی فرد مقابل باشه ، این قبول که زودرنجی یک عیب هست ولی ایا اون طرف که قراره شوخی و خوش مشربی کنه ، نباید شرایط و حالات روحی و ظرفیت طرف رو ابتدا بسنجه بعد تکلم کنه؟ قطعا اینکه حرفی زده بشه تا بخاطر حساسیت زیاد طرف مقابل ، طرف مقابل ناراحت بشه ، آیا این از گناه فرد رنجش دهنده کم میکنه؟

و نکته پایانی اینکه ، تا جایی که من در اموزه های دینی یافته ام ، جاییکه انسان در اکثر موارد باید تغافل و تجاهل کنه ، وقتی هست که خودش سوژه برای تحقیر و توهین هست ، اما جاییکه سوژه مسائلی غیر از خود فرد هست مثل توهین به دین یا کشور یا ناموس و... سکوت و تجاهل و تغافل غالبا جایز نیست.... دلیل این موضوع هم این هست که خیلی از توهین و تمسخرهایی که ما میشنویم ، در حقیقت توهین به جسم فانی ما هست نه به روح باقی ما.... و اساسا یکی از اهداف دین این هست که این جسم فانی رو انسان ناچیز و بی ارزش بدونه و روح باقی رو اونقدر بزرگ و وسیع پرورش بده که خاشاکی مثل توهین ها و تمسخرهای دیگران ، حتی کوچکترین خدشه ای به عظمت اون وارد نکنه... و اگر ما این کوچک کردن جسم و بزرگ کردن روح رو رعایت کنیم ، خیلی موارد نادری باقی میمونه که نیاز به عکس العمل و پاسخ ما داشته باشه...
و البته که این نظرات ، برداشت های شخصی من هست.

بسمه العزیز

با سلام

مطلبی که بنده عرض کردم گریز از جمع نبود بلکه محدود کردن روابط و معاشرت با افراد سبکسر بود،جایی

که بزرگان اخلاق و عرفان می فرمایند:یکی از قواطع طریق انسانیت "کثرة المعاشرة مع الانام" هست

دیگر جایی برای برقراری ارتباط زیاد با چنین افرادی نمی ماند.ضمن اینکه بنده شخصا تصورم این است

که رفتار خود شخص اثر فراوانی در مخاطب دارد، وقتی عرض کردم، باید انسان خودش شخصیتش را مراقبت کند

منظورم این است که به تعالیم اخلاقی دین در معاشرتهایش توجه داشته باشد به عنوان مثال عرض می کنم

شوخی زیاد هیبت انسان را می برد و ممکن است باعث شود افراد، حرمت چنین شخصی را نگه ندارند همانطور که

خودش نگه نداشته است.یا جرّ و بحث و مخاصمه نیز از عوامل حرمت شکنی انسان است،خوب در این صورت وقتی

مورد بی احترامی قرار بگیری استارتش را خودت زده ای!این مراقبت از شخصیتی است که عرض کردم.

مورد دوم اینکه بله مسلما هر کسی باید مراقب سخن گفتنش باشد،ولی بعضی ها زیادی سختگیرند،

و به قول معروف از هر کاهی کوهی می سازند،این هم خوب نیست.

مورد سوم، دیگر بستگی به خود شخص دارد و اینکه چرا مورد تمسخر قرار می گیرد،و این را باید خودش

تشخیص دهد،در موقعیتهای مختلف باید رفتارهای مناسب با هر موقعیت را اتخاذ نمود.و جناب پرسشگر الحمد لله

خودشان آگاهند.

در مورد تغافلی که فرمودید دستور دین است بله،در برخورد با توهین-بی ادبی و جسارت اشخاص تا جایی که

روحیه سلطه پذیری را در انسان تقویت نکند و باعث جسور شدن شخص نشود،توصیه شده است،حتی بالاتر

از این دفع بدی به خوبی و محبت و بزرگواری را داریم.

اما تمسخر یک مورد خاص است که ممکن است عللش در شخصیت خود فرد باشد لذا نمی شود بطور کلی

گفت تغافل کن،شاید لازم باشد انسان عیوب شخصیتیش را که باعث تمسخر اوست اصلاح کند.

و شاید لازم باشد زاویه ی دیدش را عوض کند چرا که ممکن است خودش انسان سختگیری باشد.

و یا اصلا معاشرت زیاده از حدّ با چنین انسانهای بعضا تهی مغز و سبکسری برایش مضرّ باشد.

به هر حال باید شرایط را سنجید.

mehrant;744951 نوشت:
-اجازه ندادن به مسخره کردن با معاشرت نکردن

این مورد را توضیح دادم(در پست قبل)

شبـنم;745033 نوشت:
این بنده خدا حق داشته واقعا خنده دار بوده
این مثالی که گفتم صرفا یه مثال بود واقعیت نداشت...همینطوری یه مثال زدم
ولی واقعا کسی بهتون بگه کیف پولمو دزدیدم خنده داره؟ یعنی خودتون به فرض برید یه جایی بعد کیف پولتون رو با مقداری پول و کارتهای شناسایی بدزدن میزنید زیر خنده و قهقهه میزنید میگید وای چقدر خندیدم؟:Gig:
یه مثال رو بزنم از یه خاطره خنده دار
زمانی که بازیهای جام جهانی فوتبال بود یه شب که ایران بازی داشت یه نیمساعت قبل از شروع بازی با ماشین رفتم از مغازه سر کوچه مون یه مقدار تخمه و این چیزا خریدم برای تماشای بازی و سریع برگشتم
تو خونه بین دو نیمه بازی که رسید چون ساعت حدود دوازده شب بود رفتم ماشینم رو بیارم داخل پارکینگ خونه...ولی هرچی تو کوچه نگاه کردم اینطرف و اونطرف ماشین نبود
رفتم به خونواده گفتم و اونها هم هراسون شدن تو کوچه دنبال ماشین گشتن میخواستن به پلیس زنگ بزنن
بعد یهو تو ذهنم اومد شاید اونموقع که رفتم با ماشین مغازه سر کوچه ماشینو نیاوردم
رفتم سرکوچه و دیدم بله ماشین همچنان جلوی مغازه پارک هست
یعنی با ماشین رفته بودم و پیاده برگشته بودم خونه!!!!
خوب این خاطره رو برای هرکسی تعریف کنم و اگر بخنده یا بگه مثلا هروقت فوتبال میبینم یاد خاطره ات میفتم و میخندم این واقعا خاطره خنده داری هست و منم ناراحت نمیشم و باهاش میخندم
ولی وقتی خاطره تلخی برای کسی تعریف کردم و برام یه مشکلی بوجود اومده اونوقت اون فرد اون مشکل منو بکنه سوژه خنده خودش ناراحت میشم

شمس الضحی;745183 نوشت:
سلام
مطمئن هستید این روش با اصول اخلاق اسلامی سازگار است؟ خوب است در این خصوص تحقیق صورت بگیرد.
1- الذین یوءذون النبی و یقولون هو اذن. قل اذن خیر لکم.
2- ان ذلکم کان یوذی النبی فیستحی منکم

آیه 76 سوره یس هم خوبه برای امید دادن به فرد....{ فلا یحزنک قولهم انا نعلم ما یسرون و ما یعلنون}
ولی خوب اونموقعی که کسی حرفی میزنه آأم این آیه یادش نیست...

ببینین دختریکی ازفامیلامون باپسری که چندسال ازخودش کوچکتربودازدواج کرد.این دخترخانم خاله ای داشت که خالشون بامادراین دخترخانم وکلاخانوادگی باهم قهربودن به مدت چندیننننن سال که اصلامراسم عروسی بچه هاشون همودعوت نمیکردنو.........تااینکه باهم اشتی کردن.این خاله دخترخانم برای موقع عروسی ایشون قهربودن ونبودن تومراسم.بعداشتی کردن دوخواهرباهم بچه هاهم باهم رفت وامدکردن.اولین مهمونی که این خاله باشوهرشودامادودخترش میره خونه دخترخانم(خواهرزادش)شوهرخاله برمیداره همون موقع سلام کردن ازپسره میپرسه چندسال اختلاف سنیتونه و.....بدبختی شوهراین دخترخانم خیلی حساسن ومتاسفانه معتادوکلااین دخترخانمواذیت دارن.فقط فکرشوکنین بااولین برخوردخاله وشوهرخاله اینجوری بگن واین دخترخانم سکوت کنه وجواب نده باعث میشه دوباره اونهارفتارزشتشونوانجام بدن که متاسفانه چون دخترخانم سکوت کردنوجواب مسخره کردن اوناروندادباعث شددفعات بعدی هم خالش دخالت ومسخرشون کنه.پس بعضی جاهااصلاسکوت درست نیست.این دخترخانم خودش مواظب باشه چیزی به اقاش نگه تاگیربهش نده بعدخالش بیادزندگیشوخراب کنه.

[="Comic Sans MS"][="DarkOliveGreen"]

mehrant;745483 نوشت:
ولی وقتی خاطره تلخی برای کسی تعریف کردم و برام یه مشکلی بوجود اومده اونوقت اون فرد اون مشکل منو بکنه سوژه خنده خودش ناراحت میشم

برای چی خاطرات تلختون رو و یا مشکلاتتون رو تعریف می کنید وقتی می دونید شما رو مسخره میکنند؟!
یا تعریف نکنید یا برای یه دوست راز دار و خوب تعریف کنید نه دشمناتون!!![/]

bi seda 1992;745509 نوشت:
[=Comic Sans MS]

برای چی خاطرات تلختون رو و یا مشکلاتتون رو تعریف می کنید وقتی می دونید شما رو مسخره میکنند؟!
یا تعریف نکنید یا برای یه دوست راز دار و خوب تعریف کنید نه دشمناتون!!!

وقتی تعریف میکنم که انتظار چنین واکنشی رو پیش بینی نکردم ازشون
یا وقتی برای راهنمایی و یا مشورت گرفتن تعریف میکنم....

[=Comic Sans MS]

mehrant;743786 نوشت:
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن

از خواهر که نزدیک تر نبودند؟ بودند؟!
من یه خواهر دارم که از خودم یک سال و نیم کوچکتره و 24 ساعته شبانه روز در حال مسخره کردن و نیش و کنایه زدن به منه!
حالا چه در مورد ازدواج و چه در مورد اعتقاداتم و ...
اوایل خیلی خودخوری میکردم و غصه میخوردم ولی الان فقط میخندم. یه کم سخته بی تفاوت باشی و بخندی ولی چون میدونم بعضی از این صحبت ها ریشه در حسادت داره زیاد خودم رو اذیت نمیکنم.
خنده بر هر درد بی درمان دواست.:khandeh!:
بخند جناب دکتر که فواید بسیاری داره، از جمله حرص دادن طرف مقابل!!!:khaneh:

[="Comic Sans MS"][="DarkOliveGreen"]

mehrant;745513 نوشت:
وقتی برای راهنمایی و یا مشورت گرفتن تعریف میکنم....

هر کسی لایق مشورت گرفتن نیست.
آدم شناسی خودتون رو تقویت کنید.
یه کم مهارت های ارتباطی خودتون رو افزایش بدید.
خودتون رو دست کم نگیرید و اعتماد به نفستون رو بالا ببرید.
به قول معروف اون موقع است که جسارتا پوست کلفت میشید و حرف و حدیث مردم براتون اهمیت پیدا نمیکنه.:ok:[/]

mehrant;745483 نوشت:
ولی واقعا کسی بهتون بگه کیف پولمو دزدیدم خنده داره؟ یعنی خودتون به فرض برید یه جایی بعد کیف پولتون رو با مقداری پول و کارتهای شناسایی بدزدن میزنید زیر خنده و قهقهه میزنید میگید وای چقدر خندیدم؟

جناب مهرانت من مثالی که زدید رو گفتم خنده دار بوده اینکه حواست نبوده کیفت رو زدن و خودت هم متوجه دزدیدن کیفت سر صف نشدی خوب بقیه از شنیدنش خندشون میگیرن
وگرنه کیف من رو بزنن نمیشم قهقهه بزنم

mehrant;745483 نوشت:
خوب این خاطره رو برای هرکسی تعریف کنم و اگر بخنده یا بگه مثلا هروقت فوتبال میبینم یاد خاطره ات میفتم و میخندم این واقعا خاطره خنده داری هست و منم ناراحت نمیشم و باهاش میخندم

ولی اگه ماشینت رو میزدن حتما از خنده دیگران ناراحت میشدی

[=arial black]سلام
به نظر منم اولا باید ببینید منظورشون شوخیه
یا واقعا میخوان اذیتتون کنن

کافیه یه بار توی جمع خودتون مثلا همون قضیه گم شدن کیف رو با کلی آب و تاب تعریف کنید
اینطوری همه میفهمن نمیتونن از این قضیه به عنوان نقطه ضعف استفاده کنن
از طرفی خیلی راحت از عکس العمل بقیه متوجه میشین منظورشون چیه
اگه دیدین فقط میخوان شوخی کنن و منظوری ندارن زیاد سخت نگیرید

ولی اگه مطمئن شدین قصدشون اذیت کردنه باید کاری کنید که خودشون به .... بیفتن

تو فامیل همسرم یکی بود که بدون هیچ دلیلی توی جمع خیلی حالمو میگرفت
جواب سلاممو نمیداد، موقع حرف زدن مسخرم میکرد
از لباسام ایراد میگرفت و ....
چندباری به همسرم گفتم گفت نه شاید حواسش نبوده و ..
دیدم باید خودم یه کاری بکنم
یه ساله تموم به احترام بزرگتر بودنش کاریش نداشتم ولی داشت شورشو درمی آورد
تو پاتختی جاریم واسه اینکه مثلا منو جلوی فامیل تازه خراب کنه
با صدای بلند گفت چی شده خیلی افاده ای شدی و کلاس میذاری و ...
بلند بلندم میخندید
ولی من در کمال آرامش بهش گفتم :
حالا چرا فکر کردی انقد مهمی که میشه واست کلاس گذاشت؟؟؟
یه چند دقیقه ای هنگ بود ولی بعدش اصلا نفهمیدیم کی رفته
از اون موقع هم دیگه کاری به کارم نداره
در حد احوال پرسی

mehrant;744951 نوشت:
الان سه تا نظر متفاوت در این تاپیک داده شد:

سلام علیکم و رحمه الله
یک سوال دارم از محضرتان:
افرادی که شما را مکررا در محل کار, سایت , تحصیل, اقوام یا .....مسخره میکنند را مد نظر بگیرید لطفا....حالا به این سوال پاسخ بفرمایید.
"آیا این افراد فقط نسبت به شما یا معدود افراد دیگر این برخورد را دارند یا با همه اینطورند؟"
توضیح: مثلا شما فرمودید آقای الف به خاطر قیافه اش مسخره می شود (توسط آقای ب) آیا آقای ب همه افرادی را که از نظرش بدقیافه هستند, مسخره می کند یا گزینشی عمل می کند؟
به نظرم امکانش هست که انسان اولین بار توسط افراد حقیر مورد تمسخر قرار بگیرد و تقصیری ندارد....ولی اگر این تمسخر ادامه دار و تکراری باشد, اشکال در رفتار و طرز برخورد خود شخصی است که مورد تمسخر واقع شده است.

اگر کسی مسخره تان کرد لبخند بزنید و حتی قهقهه بزنید . به بدبختی اون آدم که راهی برای خفه کردن عقده هایش جز مسخره کردن ندارد بخندید.

سلام ...
این تاپیک خیلی کلی شروع شده خب اول اینکه باید طرف مقابل رو بشناسین ک ممکنه واقعا قصدی نداشته باشه دوما اینکه بعد از یه مدت آدم طرف اش رو میشناسه دیگه میفهمه کی پایه هس کی فقط دنبال آتو گرفتن و تیکه انداختنه ک میتونین رابطه رو باهاش کم کرد ...
مثلا من یه موقع تویه دانشگاه برف اومده بود خوردم زمین رفقا همه زدن زیر خنده منم دیدم اینا دارن میخندن درد خودمم یادم رفت شروع کردیم ب خندیدن الان ک چن سال میگذره همه اون خاطره رو یادشونه خب من اون روز مطمئن بودم این دوستام اصلا قصد مسخره کردن منو نداشتن و خب خندشون گرفته دیگه منم ب دل نگرفتم حالا اگه یه بی اعصاب بود کلی بهش برمیخورد و شاید رفاقت اش رو هم بهم میزد ... باید طرف تونو بشناسین ...
شما همیشه دید مثبت داشته باشین فکر کنین واقعا از این قضیه خندشون گرفته تا روح تون راحت باشه ... حواس تون باشه فقط و فقط خودتون و اعصاب تون مهم هستین پس ب حرف هر از راه رسیده ای آرامش تونو بهم نزنین ...
موفق باشین ...
یاعلی

سوال:

mehrant;743786 نوشت:
سلام.
گاهی پیش میاد بعضی افراد از فامیل یا دوستان یا.... از نقطه ضعف فردی برای خنده و خوشی خودشون استفاده میکنن....یا اینکه خاطرات اتفاقاتی که برای خودمون افتاده و برای فردی تعریف کردیم رو میکنن سوژه خنده خودشون یا ازشون به واسطه اون به آدم سرکوفت میزنن....
از چنین رفتار و چنین افرادی خیلی دلم پره....واسه همین این تاپیک رو زدم که چه کار کنیم با این موضوع؟
ذکر مثال برای این موضوع رو میگذارم برای بعد از پاسخ کارشناس. ...

پاسخ

بسمه تعالی
با سلام و تحیت خدمت شما دوست ارجمند
موضوعی که مطرح فرمودید از زوایای مختلفی قابل طرح و بررسی است که طبعا ارزیابی دقیق آن در بضاعت این تاپیک نیست. اما به صورت مختصر می توان گفت که یک بعد آن مربوط به
چرایی رفتار این افراد است و بعد دیگر چگونگی برخورد با این رفتار.
در بعد چرایی می توان به عواملی نظیر؛ شوخ طبعی، حسادت، عادت و سرگرمی، جلب توجه، نیاز به تایید، فرافکنی و...اشاره نمود و در بعد چگونگی نیز می توان موارد مختلفی را برشمرد که برحسب موقعیت و شخصیت افراد متفاوت خواهد بود. افزایش آستانه تحمل، مهارت جرات ورزی و ابراز وجود، به خود نگرفتن و شوخی متقابل، جدیت و صراحت و.... می تواند از جمله این موارد باشد.
بنابراین و با توجه به اینکه چرایی این موضوع در دایره قدرت ما نیست لازم است بر چگونگی برخورد متمرکز شوید که موارد ان بیان شد. ضمن اینکه لازم است از بیش ارزیابی و بیش ارزشگزاری نسبت به رفتار دیگران اجتناب شود

موضوع قفل شده است