جمع بندی سوال رجالی: اضطراب راوی حدیث

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوال رجالی: اضطراب راوی حدیث

بسمه تعالی
با سلام
لطفا با ذکر منبع بفرمایید:
اضطرب فی آخر عمره
و
اختل فی آخر عمره
که گاهی در خصوص برخی از راویان به کار رفته چه معنا و مفهومی دارد؟

با تشکر فراوان


با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد محسن

moghis;741159 نوشت:
بسمه تعالی
با سلام
لطفا با ذکر منبع بفرمایید:
اضطرب فی آخر عمره
و
اختل فی آخر عمره
که گاهی در خصوص برخی از راویان به کار رفته چه معنا و مفهومی دارد؟
با تشکر فراوان

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و طلب توفیق الهی و نیز سلامتی برای شما

اگر در حق یک راوی بگویند که:اضطرب فی آخر عمره و اختل فی آخر عمره به این معنا است که به روایتی که راوی بعد از اضطراب یا اختلالش که در اواخرعمر بدان دچار شده است، نقل کند توجه نمی شود و به بیان دیگر،آن روایت معتبر نیست. البته در منابع معتبر، به بحث اضطراب مربوط به خود روایت پرداخته شده است.زیرا اضطراب در روایت که اضطراب در سند یا متن آن است،معنا و تفسیر خاص به خود را دارد و می تواند یکی از دلایلش اضطراب در حالت یا اختلال در حواس خود راوی باشد که موجب شده است اصل روایت از ناحیه متن یا سند مضطرب شود.

روایت مضطرب چیست؟

روایتی که در متن یا سندش دچار چند گانگی است،مضطرب نام دارد (1)و فرقی نمی کند این اضطراب از ناحیه یک راوی باشد یا چند راوی.(1)

در هر صورت اضطراب چه در متن یا سند روایت باشد،آن را مخدوش می کند و از اعتبار می اندازد.

چون اضطراب در سند و متن دلالت می‌کند بر این که راوی ضابط نبوده است و حال آن که ضبط،(3)یکی از شرط‌ های توصیف خبر به صحت است و مقصود از ضبط آن است که راوی از چنان حافظه و قدرت تشخیصی برخوردار باشد که بتواند روایات را بدون غلط و بدون تصحیف و تحریف نقل کند و حداقل، قدرت ضبط و حفظ او بیشتر از سهو و اشتباهش باشد.پس اگر اضطرابی رخ داد می تواند به اضطراب یا اختلال خود راوی باز گردد که یا به دلیل پیری و فرتوت بودن اوست یا ازعارضه فراموش کاری اش ناشی می شود و قید "فی آخر عمره" این ادعا را تایید می کند که راوی در اواخر عمرش به مشکل اضطراب یا اختلال دچار شده است.پس نمی توان به نقلش اعتماد کرد. و الله العالم.

پی نوشت ها:

1.محقق کرکی(محقق ثانی) علی بن الحسین،جامع المقاصد فی شرح القواعد،قم،انتشارات موسسه آل البیت سلام الله علیهم اجمعین،سال 1414 قمری،چاپ دوم،جلد اول،ص 283

2.نصیری علی،حدیث شناسی،قم،انتشارات سنابل،سال 1383 خورشیدی،چاپ اول،جلد دوم،ص 73

3.همان،ص 95

پاسخ و جمع بندی:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و طلب توفیق الهی و نیز سلامتی برای همه کار بران گرامی
مباحث مربوط به روایات و شخص راوی بسیار گسترده و دارای شاخه های متنوع است. به طوری که نمی توان به شکل کوتاه و گذرا به آن پرداخت یا از آن عبور کرد.پس به کسانی که علاقه مند هستند با این مباحث آشنا شوند، توصیه می شود به تحصیل علم "درایه" روی آورند.علمی که مربوط به دانش حدیث و ملحقات آن است. هر چند برخی از مباحث این علم کاملا تخصصی است و جز به فرا گیری دانش حوزوی و مهارت های لازم میسر نمی شود.
با این حال به طور مختصر می توان گفت:
اگر در باره راوی بگویند"اضطرب فی آخر عمره" یا "اختل فی آخر عمره" به این معنا است روایتی که روای در حال اضطراب و اختلال فهم نقل کند، توجه نمی شود، چون اعتبار ندارد .و اما اضطراب و اختلال از جمله حالاتی است که به طور معمول در اواخر عمر پیش می آید و شخص فراموش کار می شود.البته این حالت مخصوص فقط راوی نیست.بلکه عموم انسان ها در کهن سالی دچار این عارضه می شوند.
ضمنا در منابع معتبر، به بحث اضطراب در خود روایت پرداخته شده است واز اضطراب در روایت می توان معنا و تفسیری به دست آورد که شامل اضطراب در رفتار یا اختلال در حواس راوی نیز بشود که موجب می شود روایت از ناحیه متن یا سند مضطرب شود.
روایت مضطرب چیست؟
روایتی که در متن یا سندش دچار چند گانگی باشد، مضطرب نام دارد. (1) فرقی نمی کند این اضطراب از ناحیه یک راوی باشد یا چند راوی.(2)
بنا بر این، اضطراب چه در متن یا سند روایت باشد،آن را از اعتبار می اندازد.چون اضطراب در سند و متن نشان می دهد که راوی ضابط نبوده است. حال آن که ضبط (3)یکی از شرط‌ های صحت خبر است و مقصود از ضبط آن است که راوی دارای حافظه و قدرت تشخیصی مناسب باشد که بتواند روایات را بدون غلط و و تحریف نقل کند و حداقل، قدرت ضبط و حفظ او بیشتر از سهو و اشتباهش باشد.پس اگر اضطرابی رخ دهد، می تواند به اضطراب یا اختلال خود راوی باز گردد که یا به دلیل بالا بودن سن یا ناشی از فراموش کاری اوست. علاوه،اگر با قید "اختل یا اضطرب فی آخر عمره" مواجه شویم تایید می کند که راوی در اواخر عمر به اضطراب یا اختلال دچار شده است.پس نمی توان به نقلش اعتماد کرد.والله العالم.
پی نوشت ها:
1.محقق کرکی(محقق ثانی) علی بن الحسین،جامع المقاصد فی شرح القواعد،قم،انتشارات موسسه آل البیت، سال 1414 قمری،چاپ دوم،جلد اول،ص 283
2.نصیری علی،حدیث شناسی،قم،انتشارات سنابل،سال 1383 خورشیدی،چاپ اول،جلد دوم،ص 73
3.همان،ص 95
موضوع قفل شده است