جمع بندی ◘نقد و بررسی یک سخنرانی »» تشبیه جهنم به بیمارستان

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
◘نقد و بررسی یک سخنرانی »» تشبیه جهنم به بیمارستان

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم
میخواستم این سخنرانی رو بررسی کنید.
سخنران : سید حسن اقا میری
تشکر از شما

متن سخنرانی :

نقل قول:


یه عده تو نخ اینن که برن بهشت
اصلا نباید بهشت موضوع بشه واسه ما
جایگاه ما تو بهشت باید موضع باشه
بهشت رفتن کاره سختی نیست
واقعیتش این هست که راه ما ،‌مقصد ما هم اونجاست بالاخره همه میرن اونجا
اون جایگاهه مهمه ، اینکه تو جه جایگاهی باشی
ما اشتباه گرفتیم راه افتادیم دنبال بهشت رفتن ، دنبال جهنم نرفتن
راه ورود رفتن به بهشت ،‌جهنمه
اصلا مسیر جهنمه
همه باید از جهنم رد شن
منتهی بعضیا با سرعت نور رد میشن
بعضیا یه ذره معطلی داره
تو این صراط مستقیم باید از جهنم رد بشی
اصلا جهنم جای بد نیست
بیمارستن جای بدیه؟
شهر بیمارستان نمیخواد؟
اقا بیمارستان مگه شکم پاره نمیکنن؟ غده سرطانی در نمیارن؟
بیمارستانی هست تو میسر بهشت برای اینکه بتونیم از نعمات بهشت استفاده کنیم باید رد بشیم
بقیه اش در صوت..تا اخر گوش کنید

کلیک کنید | حجم فایل : 5.35 مگ

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مسلم

نورالزهراء;739273 نوشت:
سلام علیکم
میخواستم این سخنرانی رو بررسی کنید.
سخنران : سید حسن اقا میری
تشکر از شما

با سلام و احترام
در خصوص این کلیپ صوتی باید چند نکته عرض کنم:

نکته اول:

در خصوص اصل ورود همگان به جهنم حرفی نیست همان طور که قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى‏ رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا»؛ و هيچ كس از شما نيست مگر آنكه وارد دوزخ مى‏شود، [ورود همگان به دوزخ‏] بر پروردگارت مسلّم و حتمى است.(مریم:19/71)
اما این عبور از جهنم که با عبور از روی پل صراط محقق می گردد را هرگز نباید صرفا در حد یک مسیر دانست، بلکه جهنم در عرض بهشت بوده و برای برخی مقصد است، نه مسیر، همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ الَّذينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدينَ فيها وَ بِئْسَ الْمَصير»؛ و آنان كه كافر شدند و آيات ما را انكار كردند، اهل آتش‏اند و در آن جاودانه‏اند، و چه بد بازگشت گاهى است‏.(تغابن:64/10)
پس این که وارد شوندگان به جهنم را در دو گروه منحصر کنیم و بگوییم برخی به سرعت نور رد می‌شوند و برخی یه خرده معطل می‌شوند، هرگز حصر صحیحی نیست.

نکته دوم:

این که جهنم برای برخی موقتی بوده و در حکم پاک شدن آنها از آلودگی ها و پلیدی ها را دارد و نهایتا به بهشت وارد می‌شوند درست است همان طور که پیامبر(ص) می‌فرمایند:

«إِنَّ وَلَايَةَ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا تَضُرُّ مَعَهَا شَيْ‏ءٌ مِنَ السَّيِّئَاتِ وَ إِنْ جَلَّتْ إِلَّا مَا يُصِيبُ أَهْلَهَا مِنَ التَّطْهِيرِ مِنْهَا بِمِحَنِ الدُّنْيَا وَ بِبَعْضِ الْعَذَابِ فِي الْآخِرَة»؛ (اعتقاد به) ولایت علی(علیه السلام) حسنه ای است که با وجود آن سیئات هرچقدر که باشند ضرری نمی زنند، مگر آن ضررهایی چون مصیبت های دنیوی، و بعضی از عذاب های اخروی که برای پاک شدن به اهل معصیت از میرسد. (بحارالانوار، ج8، ص352)

بنابراین تشبیه آن به بیمارستان از این لحاظ مشکلی ندارد، اما تشبیه فضای روانشناختی آن با بیمارستان و تشبیه ملائکه عذاب، با پرستاران صحیح نیست، هرگز برخورد ملائکه عذاب با جهنمیان مثل برخورد دلسوزانه یک پرستار با بیمار نیست، بیمار نقشی در ابتلاء خود ندارد، اما اینان در ابتلائشان مقصرند: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا»؛ (و آنها را در حالى كه باطنشان به الهى بودن آن معجزات يقين داشت، ستمكارانه وبرترى‏ جويانه انكار كردند) لذا وقتی که درخواست خروج از جهنم می کنند، چنین پاسخ میشنوند:

«رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنهْا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ * قَالَ اخْسَواْ فِيهَا وَ لَا تُكلَّمُون‏»؛ مى‏گويند: پروردگارا! تيره‏بختى و شقاوت ما (جهنمیان می گویند) پروردگارا! ما را از دوزخ بيرون آر، پس اگر [به بدى‏ ها و گمراهى‏ ها] بازگشتيم، بى‏ترديد ستمكار خواهيم بود * [خدا] مى‏ گويد: [اى سگان!] در دوزخ گم شويد و با من سخن مگوييد.(مومنون:23/106-108)

نکته سوم:

چیزی که از این سخنرانی برداشت می شود ناخودآگاه موجب تنزّل جایگاه جهنم و کاهش خوف از آن می‌شود و این صحیح نیست، در دقیقه 1:02 از این فایل، سخنران تصریح می‌کند: "اصلا جهنم جای بدی نیست" این سخن هرگز در تعالیم اسلام پذیرفتنی نیست و مخالف صریح هزاران آیه و روایت است.
به راستی این سخن چگونه با هزاران آیه و روایتی که انسان را از جهنم بیم داده و او را به دوری از آن فراخوانده اند قابل جمع است؟ آیا بر خلاف منطق خود قرآن نیست که می‌فرماید:

«وَ أَنذِرْهُمْ يَوْمَ الاَزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الحْنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لَا شَفِيعٍ يُطَاع‏»؛ و آنان را از روز نزديك بيم ده، آن گاه كه [از شدت ترس‏] جان‏ها به گلوگاه رسد، در حالى كه همه وجودشان پر از غم و اندوه است. براى ستمكاران هيچ دوست مهربانى و شفيعى كه شفاعتش پذيرفته شود، وجود ندارد!(غافر:40/18)

آیا با وجود این آیات می توان جهنم را بیمارستانی دانست که جای بدی نبوده و به درستی و از روی دلسوزی با انسان رفتار می شود؟!
چنین سخنانی بر روی مخاطبی که هر روزه به خاطر خوف از عذاب الهی گناهان متعددی را ترک می کند، چه تاثیری دارد؟! آیا این مقبول درگاه الهی هست که به بهانه دوست داشتن خدا و متوجه ساختن جوانان به رأفت و رحمت الهی، یکی از قوی ترین عناصر بازدارنده جوانان از گناه را نابود سازیم؟

نکته چهارم:

طبق این تحلیل جایگاه اعراف چگونه توجیه می شود؟ چون در این نگاه یک بهشت همگانی و یک جهنم بیمارستانی وجود دارد که همه را برای بهشت آماده و مهیا می سازد، دیگر چه نیازی به جایگاهی میان بهشت و جهنم وجود دارد در حالی که در قرآن به چنین جایگاهی تصریح شده است(اعراف:7/46-48) جایگاهی که علاوه بر امامان معصوم که محیط بر محشر هستند، برخی انسان هایی که خوبی ها و بدی های یکسانی دارند در آن مستقر می‌شوند تا تکلیفشان روشن شود(ر.ک سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج5،ص528و529) آیا طبق این تحلیل نمی بایست اینان نیز در جهنم بیمارستانی مستقر شده و بعد از پاک شدن وارد بهشت شوند؟ پس چرا اعراف؟

نکته پنجم:

در دقیقه 1:40 فایل صوتی، سخنران سیخ داغ و چوب داغ و امثال آن را در جهنم نفی کرده، و به طور ضمنی جهنم را خالی از چننی عذاب‌هایی معرفی می کند بلکه صرفا مکانی مانند بیمارستان تعریف کرده است، در حالی که جزئیات آخرت امری است که عقل به آنها دسترسی ندارد و تنها راه فهم آن آیات و روایات است که صراحتا از عذاب های دردناک سخن گفته‌اند:

«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ* ثُمَّ الجْحِيمَ صَلُّوهُ* ثُمَّ فىِ سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوه‏»؛ [فرمان آيد] او را بگيريد و در غل و زنجيرش كشيد* آن گاه به دوزخش دراندازيد* سپس او را در زنجيرى كه طولش هفتاد زرع است به بند كشيد.(الحاقه:69/30-32)

«فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ* وَ لَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِين‏»؛ پس امروز او را در اينجا دوست مهربان و حمايت گرى نيست * و نه غذايى مگر چرك و كثافات[ى از بدن اهل دوزخ!] (الحاقه:69/35-36)

«إِنَّكُمْ أَيهُّا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ* لاَكلِونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ* فَمَالِونَ مِنهْا الْبُطُونَ* فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الحْمِيمِ* فَشَارِبُونَ شُرْبَ الهْيم‏»؛ شما اى گمراهان انكار كننده!* قطعاً از درختى كه از زقّوم است [و داراى مايعى جوشان و بسيار بدمزه و بدبوست‏] خواهيد خورد * و شكم ها را از آن پر خواهيد كرد، * و روى آن از آب جوشان خواهيد نوشيد * مانند نوشيدن شترانى كه به شدت تشنه‏اند (الواقعه:56/51-55)

نکته ششم:

باید دقت کرد که ما منکر مهربانی و رأفت الهی نیستم، یقینا خدای ما خدایی است که در مناجات امام سجاد(علیه السلام) اینگونه توصیف شده: «يَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه‏»؛ ای کسی که رحمتش بر غضبش سبقت گرفته است(سید بن طاووس، اقبال العمال، ج1، ص363) اما هر چیزی افراط و تفریطی دارد، همان طور که خدایی که غضب محض باشد و رحمت و رأفتی نداشته باشد، خدای مطلوب و کاملی نیست، خدایی که صرفا رأفت و رحمت باشد و غضبی نسبت به ظالمان و مستکبران نداشته باشد هم خدای کاملی نخواهد بود. نباید برای این که مردم از رحمت و رأفت الهی ناامید نشوند از ان طرف پشت بام افتاده و آنها را نسبت به عذاب عادلانه الهی بی تفاوت کنیم!

آیا این عادلانه است که اشخاصی چون شمر و یزید و ادامه دهدگان راه آنان که به خاطر منافع مادی میلیون ها نفر را در جنگ های جهانی و ده ها هزار نفر را در هیروشیما و ناکازاکی کشتند به طوری که تا الان آثار رادیو اکتیو آن باقیست، آیا عادلانه است که جهنم را برای آنان در حکم بیمارستانی باشد که نه از روی غضب، بلکه دلسوزانه با آنها برخورد می شود؟! تا آنان برای رفتن بهشت آماده شوند!!!
اینگونه سخنان اگرچه در ظاهری زیبا مطرح می‌شوند اما نه پایه عقلی و منطقی دارند، و نه پایه قرآنی و روایی.

من هم چند نکته بگم کی دونست خدا کی کی ماهیت اصلی قران رو درک کرد اون روح مقدسش رو اولا در اصول کافی امده است قران تحریف شده است....

کتاب کافی بر امام زمان (عج) عرضه شده و آن حضرت فرمود: الکافی کاف لشیعتنا (کتاب کافی شیعیان ما را بس است){{ ۱}}

[1]کلینی، محمد بن یعقوب، مترجم: سید جواد مصطفوی، اصول کافی، ج 1، مقدمه کتاب، ص7، ناشر: کتاب فروشى علمیه اسلامیه، ‏، چاپ: اول‏،‏ مکان چاپ: تهران. [همچنین درباره آن ، نک : مامقانی ، تنقیح المقال ، 3 / 202 ؛ محمد صادق بحرالعلوم ، دلیل القضاء الشرعی ، 3 / 131 ؛ حسین علی محفوظ ، مقدمه ، ص 25 ؛ برای نظر برخی عالمان امامی در این باره ، نک : ابوعلی حائری ، منتهی المقال ، ص 298 ؛ نوری ، مستدرک الوسائل ، 3 / 532 ؛ حسن صدر ، نهایة الدرایة ، ص 219] مجلسی در مرآة العقول ، که شرحی بر کتاب الکافی است ، عرضه کتاب را بر امام غائب رد کرده ، گرچه تلویحا تأکید کرده که کتاب مورد تأیید امام بوده است. البته علی ابن طاووس , عالمی با گرایش شبه اخباری , به کتاب الکافی به دلیل آنکه در عصر نائبان خاص امام غائب نوشته شده است , اعتباری خاص می بخشد و معتقد است مطالب کتاب در این دوره می توانسته به سادگی مورد تحقیق و درست سنجی ( طبعا از سوی وکلای امام ) قرار گیرد [نک : ابن طاووس , کشف المحجة , ص 220].

دوما چرا نشه فرشتگان مانند پرستار نباشند مگه جهنم از رحمت خدا خارج مگر خداوند خودش نگفته من رحمت محضم....

[=arial]{{{رحمتی وسعت کل شی ء 156 اعراف}}}

سوما به دعای کمیل توجه کنید...

[=microsoft sans serif]يَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِي وَ رِقَّةَ جِلْدِي وَ دِقَّةَ عَظْمِي‏ يَا مَنْ بَدَأَ خَلْقِي وَ ذِكْرِي وَ تَرْبِيَتِي وَ بِرِّي وَ تَغْذِيَتِي هَبْنِي لاِبْتِدَاءِ كَرَمِكَ وَ سَالِفِ بِرِّكَ بِي‏ يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ رَبِّي أَ تُرَاكَ مُعَذِّبِي بِنَارِكَ بَعْدَ تَوْحِيدِكَ‏ وَ بَعْدَ مَا انْطَوَى عَلَيْهِ قَلْبِي مِنْ مَعْرِفَتِكَ‏ وَ لَهِجَ بِهِ لِسَانِي مِنْ ذِكْرِكَ وَ اعْتَقَدَهُ ضَمِيرِي مِنْ حُبِّكَ‏ وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِي وَ دُعَائِي خَاضِعاً لِرُبُوبِيَّتِكَ‏

پروردگارا!بر ناتوانى جسمم و نازكى پوستم و نرمى استخوانم رحم كن.اى كه آغازگر آفرينش و ياد و پرورش و نيكى بر من و تغذيه‏ام بوده‏اى،اكنون مرا ببخش به همان كرم نخستت،و پيشينه احسانت بر من،اى خداى من و سرور و پروردگارم، آيا مرا به آتش دوزخ عذاب نمايى،پس از اقرار به يگانگیات و پس از آنكه دلم از نور شناخت تو روشنى گرفت و زبانم در پرتو آن به ذكرت گويا گشت و پس از آنكه درونم از عشقت لبريز شد و پس از صداقت در اعتراف و درخواست خاضعانه‏ام در برابر پروردگاریات،

[=microsoft sans serif]هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ أَوْ تُبْعِدَ (تُبَعِّدَ) مَنْ أَدْنَيْتَهُ‏ أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَيْتَهُ أَوْ تُسَلِّمَ إِلَى الْبَلاَءِ مَنْ كَفَيْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ‏ وَ لَيْتَ شِعْرِي يَا سَيِّدِي وَ إِلَهِي وَ مَوْلاَيَ أَ تُسَلِّطُ النَّارَ عَلَى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِكَ سَاجِدَةً وَ عَلَى أَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحِيدِكَ صَادِقَةً وَ بِشُكْرِكَ مَادِحَةً وَ عَلَى قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِإِلَهِيَّتِكَ مُحَقِّقَةً

باور نمیكنم چه آن بسيار بعيد است و تو بزرگوارتر از آن هستى كه پرورده‏ات را تباه كنى يا آن را كه به‏ خود نزديك نموده‏اى دور نمايى يا آن را كه پناه دادى از خود برانى يا آن را كه خود كفايت نموده‏اى و به او رحم كردى به موج بلا واگذارى؟!اى كاش میدانستم‏ اى سرورم و معبودم و مولايم،آيا آتش را بر صورتهايى كه براى عظمتت سجده‏كنان بر زمين نهاده شده مسلطّ میكنى و نيز بر زبانهايى كه صادقانه به توحيدت و به سپاست مدح‏كنان گويا شده و هم بر دلهايى كه بر پايه تحقيق به خداونديت اعتراف‏ كرده

[=microsoft sans serif]فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ (حُلُولِ) وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ وَ لاَ يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ‏ لِأَنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ‏ وَ هَذَا

مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ‏ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ لِي (بِي) وَ أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ الْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ‏ يَا إِلَهِي وَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ لِأَيِّ الْأُمُورِ إِلَيْكَ أَشْكُو

پس چگونه خواهد بود تابم در برابر بلاى آخرت،و فرود آمدن ناگواريها در آن جهان بر جسم و جانم و حال انكه زمانش طولانى و جايگاهش ابدى است و تخفيفى برای اهل آن بلا نخواهد بو،چرا كه مايه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودى تو نيست و اين چيزى است كه تاب نياورند در برابرش آسمانها و زمين،اى سرور من تا چه رسد به من؟و حال آنكه من بنده ناتوان،خوار و كوچك،زمين‏گير و درمانده توأم.اى خداى من و پروردگارم و سرور و مولايم،براى كداميك از دردهايم به حضرتت شكوه كنم

[=Traditional Arabic][=microsoft sans serif]فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ أُقْسِمُ صَادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنِي نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا ضَجِيجَ الْآمِلِينَ (الْآلِمِينَ) وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ‏ وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنَادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ‏ يَا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ‏ يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ

[=Traditional Arabic]‏پس به عزّتت اى آقا و مولايم سوگند صادقانه میخورم،اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری در ميان اهل دوزخ به پيشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان و به درگاهت بانگ بردارم،همچون بانگ آنان‏كه خواهان دادرسى هستند و هر آينه به آستانت گريه كنم چونان كه مبتلا به فقدان عزيزى میباشند و صدايت میزنم:كجايى اى سرپرست مؤمنان،آرى كجايى اى نهايت‏ آرزوى عارفان،اى فريادرس خواهندگان فريادرس،اى محبوب دلهاى راستان و اى معبود جهانيان‏
[=microsoft sans serif]
[=Traditional Arabic][=microsoft sans serif]أَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهِيبُهَا وَ أَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَرَى مَكَانَهُ‏ أَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفِيرُهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ‏ أَمْ كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ‏ أَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبَانِيَتُهَا وَ هُوَ يُنَادِيكَ يَا رَبَّهْ‏ أَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فِي عِتْقِهِ مِنْهَا فَتَتْرُكُهُ (فَتَتْرُكَهُ) فِيهَا هَيْهَاتَ مَا ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ وَ لاَ الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ‏ وَ لاَ مُشْبِهٌ لِمَا عَامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدِينَ مِنْ بِرِّكَ وَ إِحْسَانِكَ

يا چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالیكه فريادش را میشنوى و جايش را میبينی يا چگونه آتش او را دربر بگيرد و حال آنكه از ناتوانیاش خبر دارى،يا چگونه در طبقات دوزخ به اين سو و آن سو كشانده شود درحالی كه راستگویاش را میدانى،يا چگونه فرشته‏هاى عذاب او را با خشم برانند و حال آنكه تو را به پروردگاريت میخواند،يا چگونه ممكن است بخششت را در آزادى از دوزخ اميد داشته باشد و تو او را در انجا به همان حال واگذارى؟همه اين امور از بنده‏نوازى تو بس دور است،هرگز گمان ما به تو اين نيست و نه از فضل تو چنين گويند و نه به آنچه كه از خوبى و احسانت با اهل توحيد رفتار كرده‏اى شباهتى دارد،
[=Traditional Arabic]

[=microsoft sans serif]فَبِالْيَقِينِ أَقْطَعُ لَوْ لاَ مَا حَكَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِيبِ جَاحِدِيكَ وَ قَضَيْتَ بِهِ مِنْ إِخْلاَدِ مُعَانِدِيكَ‏ لَجَعَلْتَ النَّارَ كُلَّهَا بَرْداً وَ سَلاَماً وَ مَا كَانَ (كَانَتْ) لِأَحَدٍ فِيهَا مَقَرّاً وَ لاَ مُقَاماً (مَقَاماً) لَكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَهَا مِنَ الْكَافِرِينَ‏ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِيهَا الْمُعَانِدِينَ‏ وَ أَنْتَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعَامِ مُتَكَرِّماً

:پس به يقين میدانم كه اگر فرمانت در به‏ عذاب كشيدن منكران نبود و حكمت به هميشگى بودن دشمنانت در آتش صادر نمیشد،هر آينه سرتاسر دوزخ را سرد و سلامت میكردى و براى احدى در انجا قرار و جايگاهى نبود،امّا تو كه مقدّس است نامهايت‏ سوگند ياد كردى كه دوزخ را از همه كافران چه پرى و چه آدمى پر سازى و ستيزه‏جويان را در انجا هميشگى و جاودانه بداری و هم تو-كه ثنايت برجسته و والا است-به اين گفته ابتدا كردى و با نعمتهايت كريمانه

ابو حمزه ثمالی...

خدایا تو دنیا مارو خوب اداره کردی چه دلیلی داره ما رو تو اون اخرت خوب اداره نکنی....


رَبّانى فِى الدُّنْیا بِاِحْسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ وَاَشارَ لى فِى الاْخِرَهِ


خوب چنین وجود زیبایی چنین موجوداتی میافریند که این کارها را بکند ....
اینقدر پیامبر اما فرستاد به خاطر ما اینقدر خرجمون کرد که اخرش دست چنین موجوداتی بده که ذات این موجودات نور است
این وجود زیبا فراتر از عقل است با این وجود بون عشق میخواهد انا لله ما از خود خوداییم...

و کلام اخر...

قرآن مجيد در هر گوشه و کنار جهان، به زبان های مختلف ترجمه شده است. اين کار برای

دانستن آسانتر و راحتر قرآن و عمل کردن به هدايات آن بسيار سودمند واقع ميشود. الحمدلله به
زبانهای ملی ما نيز قرآن مجيد ترجمه گرديده که ما را قادر ميسازد تا هدايات الله را تا حدودی
درک نماييم. اما در ترجمه هر آنچه را که گوينده اصلی مد نظر داشته و در کلام خود
گنجانيده، قابل انتقال به زبان ديگر نميباشد. بزرگترين مانعه بر سر اين راه حدود دانش ناچيز
انسان در برابر علم لايتناهی الله ميباشد.

cena;740254 نوشت:
من هم چند نکته بگم کی دونست خدا کی کی ماهیت اصلی قران رو درک کرد اون روح مقدسش رو اولا در اصول کافی امده است قران تحریف شده است....

کتاب کافی بر امام زمان (عج) عرضه شده و آن حضرت فرمود: الکافی کاف لشیعتنا (کتاب کافی شیعیان ما را بس است)

اولا: نحوه دفاع شما از این سخنرانی به قیمت نابودی دین تمام خواهد شد، چون اگر احتمال بدهیم حتی یک آیه از قرآن، از خداوند نبوده و به آن اضافه شده، تمام قرآن بلا استفاده خواهد شد، چون دست بر روی هر آیه ای که بگذارید احتمال دارد همان آیه تحریف شده باشد و لذا از اساس یقینی نبوده و قابل اعتماد نیست.
در هر صورت برای اثبات تحریف ناپذیری قرآن می توانید به کتاب های"تحریف ناپذیری قرآن" نوشته آقای نجار زادگان، یا "افسانه تحریف قرآن" نوشته آقای رسول جعفریان مراجعه بفرمایید.

دوم: آن روایتی که در باب نوادر القرآن اشاره به تحریف قرآن داشته و آیات نازل شده را هفتاد هزار آیه دانسته است، به خاطر اشتباه در نسخه برداری است، لذا در برخی نسخه ها مثل نسخه وافی که نشر دارالحدیث از آن نسخه نقل کرده، عبارت اصلاح شده است.

سوم: نسبت دادن جمله «الکافی کاف لشیعتنا» به امام عصر(عج) سندیت درستی نداشته و قابل اعتماد نیست.(ر.ک مقدمه الکافی، نشر دارالحدیث، ج1، ص92) خصوصا با توجه به اینکه در کافی روایات ضعیفی نیز وجود دارد که برای اطلاع بیشتر می توانید به مرآة العقول علامه مجلسی مراجعه بفرمایید.
حتی اگر تمام کافی را هم صحیح دانسته و جمله مذکور را به امام زمان(ع) منتسب بدانیم باز هم روایات فراوان دیگری وجود دارد که تعدادشان به مراتب از احادیث تحریف قرآن بالاتر است که از فضیلت قرآن سخن گفته و انسان را به آن ارجاع دااده اند، لذا نمی توان به این بهانه ها ایات عذاب را کنار گذاشت.

چهارم: از قرآن که بگذریم و سراغ خود کافی که برویم بسیار روایاتی که از عذاب الهی سخن گفته اند وجود دارد، آنها را چه کنیم؟ آنها را هم تحریف شده بدانیم؟ روایاتی مانند فرمایش امام صادق(ع):
«مَنِ ارْتَكَبَ كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ فَزَعَمَ أَنَّهَا حَلَالٌ أَخْرَجَهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ عُذِّبَ أَشَدَّ الْعَذَاب‏»؛ کسی که گناهان کبیره را حلال شمرده و آنها را مرتکب شود این امر او را از اسلام خارج ساخته و به شدیدترین عذاب، مجازات خواهد شد. (الکافی، ج2، ص285)

پنجم: براستی آیا فکر کرده اید که اگر بخواهیم آیات توصیف قیامت و معاد را به بهانه احتمال تحریف شدن نپذیریم، چه اتفاقی می افتد؟ علاوه بر اینکه باید صدها آیه را کنار بگذاریم، یک بابی باز می شود و هر کسی اعتقادی را از قرآن نپذیرد آن آیات را تحریف شده می پندارد، کسانی که حجاب را قبول ندارند، آیات حجاب را، منکرین نماز، آیات نماز را؛ منکرین حج، آیات حج را و خلاصه چیزی از دین باقی نمی ماند، آیا چنین پیامدی می تواند توسط امام زمان(ع) پیش بینی نشده، یا مقبول باشد؟

cena;740254 نوشت:
دوما چرا نشه فرشتگان مانند پرستار نباشند مگه جهنم از رحمت خدا خارج مگر خداوند خودش نگفته من رحمت محضم....

{{{رحمتی وسعت کل شی ء

رحمت واسعه خداوند یعنی این که اصل این که عذاب را برای مجرمین قرار داده است از روی رحمت است، چون عاملی بازدارنده بوده و باعث می شود انسان به سمت گناه نرود، نه ایتکه خود عذاب رحمت باشد! مثل تنبیه فرزند توسط والدین، نه این که در جهنم با رحمت و مهربانی عذاب شوند!!!
مشکل عمده ما نگاه گزینشی به آیات است، شما آیه ای که در هر نمازتان می خوانید را چرا توجه نکرده اید؟ مگر در هر نمازتان نمی گویید: «غیر المغضوب علیهم»؛ اگر رحمت خداوند به این معنایی که شما می گویید باشد پس خداوند نمی بایست بر کسی خشم بگیرد، در این صورت چه معنایی دارد در هر نماز بگوییم خدایا ما را از آن کسانی که بر آنان غضب کردی قرار مده!!!

cena;740254 نوشت:
سوما به دعای کمیل توجه کنید...

من از این استدلال شما حقیقتا تعجب کردم!
این که امام علی(ع) می گویند خدایا به من رحم کن، پوستم نازک است، استخوانم باریک است، خلاصه من را به جهنم نبر، نشان از درد آور بودن جهنم دارد یا نشان از این که جهنم جای بدی نیست؟!
آیا اگر جهنم جای بدی نبود، این همه دعا و التماس برای نرفتن به آنجا معنا داشت؟ تعجب می کنم که شما این فرازهای دعای کمیل را نقل کرده اید و نفی عذابهای آخرت را نتیجه گرفته اید، مثل این که نعوذبالله امام علی(ع) دارد نقش بازی می کند:

«فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ (حُلُولِ) وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ وَ لاَ يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ‏ لِأَنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ وَ هَذَا مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ‏ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ لِي‏»
پس چگونه خواهد بود تابم در برابر بلاى آخرت،و فرود آمدن ناگواريها در آن جهان بر جسم و جانم و حال انكه زمانش طولانى و جايگاهش ابدى است و تخفيفى برای اهل آن بلا نخواهد بو،چرا كه مايه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودى تو نيست و اين چيزى است كه تاب نياورند در برابرش آسمانها و زمين،اى سرور من تا چه رسد به من؟

«لَكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَهَا مِنَ الْكَافِرِينَ‏ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِيهَا الْمُعَانِدِينَ»
امّا تو كه مقدّس است نامهايت‏ سوگند ياد كردى كه دوزخ را از همه كافران چه پرى و چه آدمى پر سازى و ستيزه‏جويان را در آنجا هميشگى و جاودانه بداری.

آیا این فرازها عذاب آخرت را نفی می کند یا اثبات؟ آیا جهنم را جای خوبی معرفی می کند یا جایی که باید با عمل و دعا و التماس، دوری و رهایی از آن را از خدا بخواهیم؟

مسلم;740441 نوشت:
اولا: نحوه دفاع شما از این سخنرانی به قیمت نابودی دین تمام خواهد شد، چون اگر احتمال بدهیم حتی یک آیه از قرآن، از خداوند نبوده و به آن اضافه شده، تمام قرآن بلا استفاده خواهد شد، چون دست بر روی هر آیه ای که بگذارید احتمال دارد همان آیه تحریف شده باشد و لذا از اساس یقینی نبوده و قابل اعتماد نیست.
در هر صورت برای اثبات تحریف ناپذیری قرآن می توانید به کتاب های"تحریف ناپذیری قرآن" نوشته آقای نجار زادگان، یا "افسانه تحریف قرآن" نوشته آقای رسول جعفریان مراجعه بفرمایید.

دوم: آن روایتی که در باب نوادر القرآن اشاره به تحریف قرآن داشته و آیات نازل شده را هفتاد هزار آیه دانسته است، به خاطر اشتباه در نسخه برداری است، لذا در برخی نسخه ها مثل نسخه وافی که نشر دارالحدیث از آن نسخه نقل کرده، عبارت اصلاح شده است.

سوم: نسبت دادن جمله «الکافی کاف لشیعتنا» به امام عصر(عج) سندیت درستی نداشته و قابل اعتماد نیست.(ر.ک مقدمه الکافی، نشر دارالحدیث، ج1، ص92) خصوصا با توجه به اینکه در کافی روایات ضعیفی نیز وجود دارد که برای اطلاع بیشتر می توانید به مرآة العقول علامه مجلسی مراجعه بفرمایید.
حتی اگر تمام کافی را هم صحیح دانسته و جمله مذکور را به امام زمان(ع) منتسب بدانیم باز هم روایات فراوان دیگری وجود دارد که تعدادشان به مراتب از احادیث تحریف قرآن بالاتر است که از فضیلت قرآن سخن گفته و انسان را به آن ارجاع دااده اند، لذا نمی توان به این بهانه ها ایات عذاب را کنار گذاشت.

چهارم: از قرآن که بگذریم و سراغ خود کافی که برویم بسیار روایاتی که از عذاب الهی سخن گفته اند وجود دارد، آنها را چه کنیم؟ آنها را هم تحریف شده بدانیم؟ روایاتی مانند فرمایش امام صادق(ع):
«مَنِ ارْتَكَبَ كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ فَزَعَمَ أَنَّهَا حَلَالٌ أَخْرَجَهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ عُذِّبَ أَشَدَّ الْعَذَاب‏»؛ کسی که گناهان کبیره را حلال شمرده و آنها را مرتکب شود این امر او را از اسلام خارج ساخته و به شدیدترین عذاب، مجازات خواهد شد. (الکافی، ج2، ص285)

پنجم: براستی آیا فکر کرده اید که اگر بخواهیم آیات توصیف قیامت و معاد را به بهانه احتمال تحریف شدن نپذیریم، چه اتفاقی می افتد؟ علاوه بر اینکه باید صدها آیه را کنار بگذاریم، یک بابی باز می شود و هر کسی اعتقادی را از قرآن نپذیرد آن آیات را تحریف شده می پندارد، کسانی که حجاب را قبول ندارند، آیات حجاب را، منکرین نماز، آیات نماز را؛ منکرین حج، آیات حج را و خلاصه چیزی از دین باقی نمی ماند، آیا چنین پیامدی می تواند توسط امام زمان(ع) پیش بینی نشده، یا مقبول باشد؟

رحمت واسعه خداوند یعنی این که اصل این که عذاب را برای مجرمین قرار داده است از روی رحمت است، چون عاملی بازدارنده بوده و باعث می شود انسان به سمت گناه نرود، نه ایتکه خود عذاب رحمت باشد! مثل تنبیه فرزند توسط والدین، نه این که در جهنم با رحمت و مهربانی عذاب شوند!!!
مشکل عمده ما نگاه گزینشی به آیات است، شما آیه ای که در هر نمازتان می خوانید را چرا توجه نکرده اید؟ مگر در هر نمازتان نمی گویید: «غیر المغضوب علیهم»؛ اگر رحمت خداوند به این معنایی که شما می گویید باشد پس خداوند نمی بایست بر کسی خشم بگیرد، در این صورت چه معنایی دارد در هر نماز بگوییم خدایا ما را از آن کسانی که بر آنان غضب کردی قرار مده!!!

من از این استدلال شما حقیقتا تعجب کردم!
این که امام علی(ع) می گویند خدایا به من رحم کن، پوستم نازک است، استخوانم باریک است، خلاصه من را به جهنم نبر، نشان از درد آور بودن جهنم دارد یا نشان از این که جهنم جای بدی نیست؟!
آیا اگر جهنم جای بدی نبود، این همه دعا و التماس برای نرفتن به آنجا معنا داشت؟ تعجب می کنم که شما این فرازهای دعای کمیل را نقل کرده اید و نفی عذابهای آخرت را نتیجه گرفته اید، مثل این که نعوذبالله امام علی(ع) دارد نقش بازی می کند:

«فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ (حُلُولِ) وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ وَ لاَ يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ‏ لِأَنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ وَ هَذَا مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ‏ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ لِي‏»
پس چگونه خواهد بود تابم در برابر بلاى آخرت،و فرود آمدن ناگواريها در آن جهان بر جسم و جانم و حال انكه زمانش طولانى و جايگاهش ابدى است و تخفيفى برای اهل آن بلا نخواهد بو،چرا كه مايه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودى تو نيست و اين چيزى است كه تاب نياورند در برابرش آسمانها و زمين،اى سرور من تا چه رسد به من؟

«لَكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَهَا مِنَ الْكَافِرِينَ‏ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِيهَا الْمُعَانِدِينَ»
امّا تو كه مقدّس است نامهايت‏ سوگند ياد كردى كه دوزخ را از همه كافران چه پرى و چه آدمى پر سازى و ستيزه‏جويان را در آنجا هميشگى و جاودانه بداری.

آیا این فرازها عذاب آخرت را نفی می کند یا اثبات؟ آیا جهنم را جای خوبی معرفی می کند یا جایی که باید با عمل و دعا و التماس، دوری و رهایی از آن را از خدا بخواهیم؟

حرف ایت الله بهجت یادم اومد گفته بودند پس از ظهور موعود عج اولین کسانی که به اقا ایمان می اورند جوانان مسیحی هستند صاف ایت الله بهجت دستش رو گذاشته بود روی این حدیث ول کن هم نبود....

یه خدایی ساختیم لولو من از ترس خدا رفتم دامن اهل بیت رفتم دامن امام حسین.....

میاد به اهل بیت نماینده همچین خدایی باشند...

اقا ساده تمومش کنم من یه بچه مسلمون {{بچه}} 9 ساله نمیگم یه بچه تو لس انجلس امریکا شماها هم شروع بله در قیامت طرف رو از موهاش اویزون میکنند چرک خون بهش میدن بخوره ستون های اتش از گوشش بیرون میاد عقرب مار از چشش میاد بیرون بله ایشون چیکار کرده موهاش یخورده بیرون بوده خوب پس یه مامان داریم اینم مامان خوب پس خدا میخواد مامان منو 200 سال اویزون کنه بسوزونه چون بد حجابه پس خدا میخواد مامان منو ابجی رو زن عمو رو زن داداش که از همه بدتره رو بسوزونه اگر لسانجلیسی باشه میگه چه خدا چه قدر وحشت ناک باز یکشنبه ها میری کلیسا 2 دلار میدی راضی میشه دمش گرم دارین فیلم اره 5 رو تعریف میکنین میگن خدا رو دوست داشته باش..... مگه پامنبر پیغمبر بچه 9 ساله نبوده بوده پیغمبر چی میگفت که بچه بهم نمیریخت بعد پشت سر پیغمبر میاستاد میگفت الله الکبر پس معلوم میشه ماها مثل پیغمبر حرف نمیزنیم ح.م

دوما حضرت علی دعاش خیلی خلاصه هستش باور نمیكنم چه آن بسيار بعيد است و تو بزرگوارتر از آن هستى كه پرورده‏ات را تباه كنى....

[=microsoft sans serif]هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ أَوْ تُبْعِدَ (تُبَعِّدَ) مَنْ أَدْنَيْتَهُ‏ أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَيْتَهُ أَوْ تُسَلِّمَ إِلَى الْبَلاَءِ مَنْ كَفَيْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ‏ وَ لَيْتَ شِعْرِي يَا سَيِّدِي وَ إِلَهِي وَ مَوْلاَيَ

نسبت دادن جمله «الکافی کاف لشیعتنا» به امام عصر(عج) سندیت درستی نداشته و قابل اعتماد نیست پس تمام گفته های وی غلط و نامعتبر است.... هم درباره جهنم و غیره...


خدای من ! و آقای من ! سوگند به عزت و جلالت که اگر به گناهانم بازخواستم کنی من هم به عفوت از تو مطالبه می کنم و اگر به پستی ام مرا بازخواست کنی من هم به

کرامتت از تو مطالبه می کنم...

إلهی و سیدی و عزتك و جلالك لئن طالبتنی بذنوبی لأطالبنك بعفوك و لئن طالبتنی بلؤمی لأطالبنك بكرمك
دعای ابوهمزه ثمالی...

میگه خدایا اگر برم جهنم دشمنات خوشحال میشن بریم بهشت پیغمبرت و به خودت قسم میدونم تو دوست داری پیغمبرت خوش حال بشه...

[=arial black]
[=arial black]إلهی إن أدخلتنی النار ففی ذلك سرور عدوك و إن أدخلتنی الجنة ففی ذلك سرور نبیك و أنا والله أعلم أن سرور نبیك أحب إلیك من سرور عدوك اللهم إنی أسألك أن تملأقلبی حبا لك و خشیة منك

خوب این یعنی چی چرا ما نمیشینیم فکر کنیم ....

حضرت علی مناجات شعبانیه....

خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم‏ ناامید شوم؟،درحالى‏که در طول زندگى‏ام مرا جز به نیکى سرپرستى نکردى.

خدایا،حاجتم را برمگردان،و طمعم را قرین نومیدى مساز، و امید و آرزویم را از خود مبر.خدایا،اگر خوارى‏ام را مى‏خواستى،هدایتم نمى‏نمودى،و اگر رسوایى‏ام را

خواسته‏ بودى عافیتم نمى‏بخشیدى،خدایا،این گمان را به تو ندارم...

إِلَهِی لا تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی

فِی حَاجَهٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا


من یک جمله میگم خدا فقط ارحمن الراحمین

cena;740452 نوشت:
حرف ایت الله بهجت یادم اومد گفته بودند پس از ظهور موعود عج اولین کسانی که به اقا ایمان می اورند جوانان مسیحی هستند صاف ایت الله بهجت دستش رو گذاشته بود روی این حدیث ول کن هم نبود....

یه خدایی ساختیم لولو من از ترس خدا رفتم دامن اهل بیت رفتم دامن امام حسین.....

میاد به اهل بیت نماینده همچین خدایی باشند...

اقا ساده تمومش کنم من یه بچه مسلمون {{بچه}} 9 ساله نمیگم یه بچه تو لس انجلس امریکا شماها هم شروع بله در قیامت طرف رو از موهاش اویزون میکنند چرک خون بهش میدن بخوره ستون های اتش از گوشش بیرون میاد عقرب مار از چشش میاد بیرون بله ایشون چیکار کرده موهاش یخورده بیرون بوده خوب پس یه مامان داریم اینم مامان خوب پس خدا میخواد مامان منو 200 سال اویزون کنه بسوزونه چون بد حجابه پس خدا میخواد مامان منو ابجی رو زن عمو رو زن داداش که از همه بدتره رو بسوزونه اگر لسانجلیسی باشه میگه چه خدا چه قدر وحشت ناک باز یکشنبه ها میری کلیسا 2 دلار میدی راضی میشه دمش گرم دارین فیلم اره 5 رو تعریف میکنین میگن خدا رو دوست داشته باش..... مگه پامنبر پیغمبر بچه 9 ساله نبوده بوده پیغمبر چی میگفت که بچه بهم نمیریخت بعد پشت سر پیغمبر میاستاد میگفت الله الکبر پس معلوم میشه ماها مثل پیغمبر حرف نمیزنیم ح.م

دوما حضرت علی دعاش خیلی خلاصه هستش باور نمیكنم چه آن بسيار بعيد است و تو بزرگوارتر از آن هستى كه پرورده‏ات را تباه كنى....

ببینید جناب cena عزیز، من دارم با شما منطقی و مبتنی بر آیات و روایات سخن می گویم، شما چرا احساسات را جای منطق می نشانید؟
حال که این روش را برای بحث می پسندید من هم قبل از ورود منطقی به بحث، احساسی سخن می گویم، شاید با مزاجتان خوش تر آید، می خواهید بپذریم حرفتان منطقی است وگرنه خدا، موجودی خشن و ترسناک خواهد شد؟ باشد می پذیرم، آری خدای ما خدایی است که به شمر و یزید، در کنار امام حسین(ع) به دیده رحمت مینگرد، خدایی که به خاطر مهربانی، بر روی کشته شدن بیش از یکصد میلیون نفر در جنگ های جهانی، و ذوب شدن بیش از دویست هزار نفر در هیروشیما و ناکازاکی چشم می بندد، راضی می شوید این را از من بشنوید؟ خدایی که به حرمله که کودکی شیرخوار را که به روی دست پدر دارد جان می دهد هدف قرار می دهد، از روی رأفت و رحمت مینگرد، خدایی که چه ظلم کنی چه نکنی، چه مسلمانی را به جرم اسلام در میانمار زنده زنده بسوزانی چه نسوزانی، چه حق یتیمی را بخوری، چه نخوری؛ چه ربا بگیری و چه نگیری؛ چه با بدحجابی زمینه سازی تجاوز به عنف و و اعدام جوان هایی تحریک شده را عامل بشوی چه نشوی، و چه و چه... او فقط به تو به دیده رحمت می نگرد!! این حرف ها شما را راضی می کند؟
من در مقابل حرف شما از ایات و روایات استدلال می آورم، اگر بدون نگاه به آیات وروایات به دنبال القاء کردن حرف خودتان هستید که هیچ، اما اگر می خواهید حقیقت را از آیات و روایات بیرون بکشید جواب بنده را بدهید، من چند سوال از شما دارم، اگر جواب من را بدهید من هم تعصبی روی حرف خودم ندارم، بلکه به دنبال حق هستم، و کسی را معصوم نمیدانم، نه امثال سید حسن آقامیری که چنین سخنرانی هایی را دارد، و نه امثال علامه حلی و شیخ طوسی و شیخ مفید و سید مرتضی و فاضل مقداد و... که در کتاب هایشان این عذاب ها را پذیرفته اند، این چند سوال مرا پاسخ دهید تا بحث برای هر دوی ما روشن شود:

سوال اول: آیا حکم تازیانه و قطع دست دزد و اعدام قاتل و... احکام الهی نیست که فرموده:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر»؛ به زن زناكار و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد، و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، نبايد شما را در [اجراى‏] دين خدا درباره آن دو نفر دلسوزى و مهربانى بگيرد.(نور:2)

سوال دوم: صدها آیه و هزاران روایت از عذاب برخی انسان ها در آخرت سخن گفته اند، این آیات و روایات به چه معنایی هستند؟ بالاخره این همه آیات و روایات را چه می کنید؟ همه دروغ هستند؟

ببینید من منکر حرف شما نیستم، در این که خداوند رحیم است، غفور است، ارحم الراحمین است و... حرفی نیست، لذا تمام آیات و روایاتی که به آن اشاره کنید من از قبل آن را پذیرفته ام، چون من حرف شما را قبول دارم، اما آیا غضب و رحمت قابل جمع نیست؟! آیا پدر و مادر که جز خیر و رحمت برای فرزند خود نمی خواهند، نسبت به رفتار او بی تفاوت بوده و در کنار رحمت و مهربانی، خشم و تنبیه ندارند؟ آیا اگر پدر یا مادری به فرزندش گفت اگر کار اشتباهی کنی تو را تنبیه می کنم، این تنبیه به خاطر این نیست که آن فرزند مسیر اشتباه را نرود؟ آیا اگر بین دو فرزند دعوا شد و حق با یکی بود، ایا اگر پدر و مادر حق فرزند مظلومشان زا از فرزند ظالم بگیرند مخالف مهربانی است؟ اگر نسبت به ضایع شدن حقوق فرزندشان بی تفاوت باشند مخالف مهربانی نیست؟
آنچه که مهم و ملاک است این است که بله در مورد شخصی که هیچ لجاجتی ندارد، بلکه از روی هوا و هوس گناه می کند و از این کرده خودش هم شرمنده است، خب این دور از ذهن نیست که مشمول رحمت و رأفت الهی می شود اما کسی که از روی لجاجت ظلم و فساد می کند چه؟ آیا به او هم باید به دیده رأفت نگریست؟

اما این که می فرمایید اهل بیت(ع) نمایده چنین خدایی نیستند، آیا اهل بیت(ع) نسبت به همه رئوف و مهربان بوده اند؟ قرآن کریم ملاک مهربانی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را معرفی می کند:
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم‏»؛ محمّد، فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند بر كافران سرسخت و در ميان خودشان با يكديگر مهربانند(فتح:29)
آیا نیمی از کشته های بدر و احد را امام علی(ع) نکشت؟ آیا در صفین و جمل و نهروان با منافقینی که شهادتین بر زبان داشته و قرآن بر نیزه کرده بودند نجنگید؟ آیا امام حسن(ع) تا آنجا که اصحاب ایشان را یاری می دادند با معاویه نجنگید؟ آیا امام حسین(ع) در کربلا فرمود: من تجسم مهربانی خدا هستم حتی اگر مرا بکشید هم دست به شمشیر نمی برم؟ یا این که جنگید و برخی را به درک واصل کرد؟
هر چیزی افراط و تفریط دارد، حتی مهربانی و رأفت؛ خواهش می کنم دقت بفرمایید، عرصه اعتقادات عرصه احساسات و عواطف نیست، عرصه اعتقادات، عرصه تعقل و تفکر و منطق است.

مسلم;740505 نوشت:
ببینید جناب cena عزیز، من دارم با شما منطقی و مبتنی بر آیات و روایات سخن می گویم، شما چرا احساسات را جای منطق می نشانید؟
حال که این روش را برای بحث می پسندید من هم قبل از ورود منطقی به بحث، احساسی سخن می گویم، شاید با مزاجتان خوش تر آید، می خواهید بپذریم حرفتان منطقی است وگرنه خدا، موجودی خشن و ترسناک خواهد شد؟ باشد می پذیرم، آری خدای ما خدایی است که به شمر و یزید، در کنار امام حسین(ع) به دیده رحمت مینگرد، خدایی که به خاطر مهربانی، بر روی کشته شدن بیش از یکصد میلیون نفر در جنگ های جهانی، و ذوب شدن بیش از دویست هزار نفر در هیروشیما و ناکازاکی چشم می بندد، راضی می شوید این را از من بشنوید؟ خدایی که به حرمله که کودکی شیرخوار را که به روی دست پدر دارد جان می دهد هدف قرار می دهد، از روی رأفت و رحمت مینگرد، خدایی که چه ظلم کنی چه نکنی، چه مسلمانی را به جرم اسلام در میانمار زنده زنده بسوزانی چه نسوزانی، چه حق یتیمی را بخوری، چه نخوری؛ چه ربا بگیری و چه نگیری؛ چه با بدحجابی زمینه سازی تجاوز به عنف و و اعدام جوان هایی تحریک شده را عامل بشوی چه نشوی، و چه و چه... او فقط به تو به دیده رحمت می نگرد!! این حرف ها شما را راضی می کند؟
من در مقابل حرف شما از ایات و روایات استدلال می آورم، اگر بدون نگاه به آیات وروایات به دنبال القاء کردن حرف خودتان هستید که هیچ، اما اگر می خواهید حقیقت را از آیات و روایات بیرون بکشید جواب بنده را بدهید، من چند سوال از شما دارم، اگر جواب من را بدهید من هم تعصبی روی حرف خودم ندارم، بلکه به دنبال حق هستم، و کسی را معصوم نمیدانم، نه امثال سید حسن آقامیری که چنین سخنرانی هایی را دارد، و نه امثال علامه حلی و شیخ طوسی و شیخ مفید و سید مرتضی و فاضل مقداد و... که در کتاب هایشان این عذاب ها را پذیرفته اند، این چند سوال مرا پاسخ دهید تا بحث برای هر دوی ما روشن شود:

سوال اول: آیا حکم تازیانه و قطع دست دزد و اعدام قاتل و... احکام الهی نیست که فرموده:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر»؛ به زن زناكار و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد، و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، نبايد شما را در [اجراى‏] دين خدا درباره آن دو نفر دلسوزى و مهربانى بگيرد.(نور:2)

سوال دوم: صدها آیه و هزاران روایت از عذاب برخی انسان ها در آخرت سخن گفته اند، این آیات و روایات به چه معنایی هستند؟ بالاخره این همه آیات و روایات را چه می کنید؟ همه دروغ هستند؟

ببینید من منکر حرف شما نیستم، در این که خداوند رحیم است، غفور است، ارحم الراحمین است و... حرفی نیست، لذا تمام آیات و روایاتی که به آن اشاره کنید من از قبل آن را پذیرفته ام، چون من حرف شما را قبول دارم، اما آیا غضب و رحمت قابل جمع نیست؟! آیا پدر و مادر که جز خیر و رحمت برای فرزند خود نمی خواهند، نسبت به رفتار او بی تفاوت بوده و در کنار رحمت و مهربانی، خشم و تنبیه ندارند؟ آیا اگر پدر یا مادری به فرزندش گفت اگر کار اشتباهی کنی تو را تنبیه می کنم، این تنبیه به خاطر این نیست که آن فرزند مسیر اشتباه را نرود؟ آیا اگر بین دو فرزند دعوا شد و حق با یکی بود، ایا اگر پدر و مادر حق فرزند مظلومشان زا از فرزند ظالم بگیرند مخالف مهربانی است؟ اگر نسبت به ضایع شدن حقوق فرزندشان بی تفاوت باشند مخالف مهربانی نیست؟
آنچه که مهم و ملاک است این است که بله در مورد شخصی که هیچ لجاجتی ندارد، بلکه از روی هوا و هوس گناه می کند و از این کرده خودش هم شرمنده است، خب این دور از ذهن نیست که مشمول رحمت و رأفت الهی می شود اما کسی که از روی لجاجت ظلم و فساد می کند چه؟ آیا به او هم باید به دیده رأفت نگریست؟

اما این که می فرمایید اهل بیت(ع) نمایده چنین خدایی نیستند، آیا اهل بیت(ع) نسبت به همه رئوف و مهربان بوده اند؟ قرآن کریم ملاک مهربانی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را معرفی می کند:
«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم‏»؛ محمّد، فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند بر كافران سرسخت و در ميان خودشان با يكديگر مهربانند(فتح:29)
آیا نیمی از کشته های بدر و احد را امام علی(ع) نکشت؟ آیا در صفین و جمل و نهروان با منافقینی که شهادتین بر زبان داشته و قرآن بر نیزه کرده بودند نجنگید؟ آیا امام حسن(ع) تا آنجا که اصحاب ایشان را یاری می دادند با معاویه نجنگید؟ آیا امام حسین(ع) در کربلا فرمود: من تجسم مهربانی خدا هستم حتی اگر مرا بکشید هم دست به شمشیر نمی برم؟ یا این که جنگید و برخی را به درک واصل کرد؟
هر چیزی افراط و تفریط دارد، حتی مهربانی و رأفت؛ خواهش می کنم دقت بفرمایید، عرصه اعتقادات عرصه احساسات و عواطف نیست، عرصه اعتقادات، عرصه تعقل و تفکر و منطق است.

جناب مسلم عزیز استاد عزیز من میخواهم این رو بگم که کفار { دشمنان اهل بیت - دشمنان خداوند- دشمنان قران وپیامبران } به این انسان ها چنین وعده های سنگینی داده شده درست است...

یا خیر برای فردی که خداوند را خالق قبول کرده و خداوند را رب خود قرار داده که در دعای کمیل میفرماید ایا کسی که تورا به عنوان رب قبول میکند دراتش می افکنی نه تو این گونه نیستی...

جناب مسلم ما عرض نکردیم ایات دروغین هستند کم و کاستی که در اصول کافی امده بود را عرض نمودم...

شاید مجازتم کنید به خاطر احساسات اما خود عیسی مسیح {ع} فرمود هرگز وارد قلمرو الهی نخواهید شد مگر مانند کودکان شوید...

اما چکار کنم تمامی اساتیدی که زیر نظر انها بودم جز مهربانی خداوند جز{{{ رحمان رحیم}}} خداوند چیز دیگری به من نیاموختن این صفت جباربودن خداوند رو من نیاموختم به من یک اصل رو همگی حتی ایت الله العظمی بهجت استاد الیاس و.... به من یک چیز یاد دادند {{{و هو الطیف}}}...

من به شما حق میدهم و به شدت با شما موافق هستم اما بنده از شما بزرگوار یک سوال قران همین چند ایه رو داشت ایا بیشتر ایات درباره عذاب هستند یا رحمت و یا مهربانی خداوند ؟؟؟

و مورد دیگر سخن شما مانند شکر برای ما شیرینی دارد استاد بزرگان زیادی دانشمندان و عارفان بزرگ این جمله را فرموده اند {{{ اعجاز در اصل قرآن است نه در ترجمه آن}}}

نظر بزرگان ما این است که...

در ترجمه هر آنچه را که گوينده اصلی مد نظر داشته و در کلام خود
گنجانيده، قابل انتقال به زبان ديگر نميباشد. بزرگترين مانعه بر سر اين راه حدود دانش ناچيز
انسان در برابر علم لايتناهی الله(ج) ميباشد. لذا تمام آنچه را که الله در قرآن گنجانيده است،
در ترجمه ها و تفاسيری که به دست انسانها نوشته شده است، در نميتوان يافت. الله در آية
٢٩ سوره ص ميفرمايد:
اين كتاب مبارك را بر تو نازل كرديم تا صاحبان خرد در آية هاى آّن تدبر نموده و از آن پند
بگيرند. هر باری که قرآن کريم با دقت و تدبر خوانده شود، معانی بيشتر و بيشتر آن مکشوف
ميگردد. در حاليکه ترجمه محدود به برداشت و قوه بيان مترجم باقی ميماند.

درهر حال عذر خواهی میکنم اگر کلامی گفتم و شما را نارحت کرد و رنجاند

درپناه حق باشید استاد...

cena;740516 نوشت:
جناب مسلم عزیز استاد عزیز من میخواهم این رو بگم که کفار { دشمنان اهل بیت - دشمنان خداوند- دشمنان قران وپیامبران } به این انسان ها چنین وعده های سنگینی داده شده درست است...

با سلام مجدد و عرض ادب خدمت شما جناب cena عزیز:Gol:

در آیات و روایات مختلفی خلاف سخن شما آمده است، به عنوان نمونه در همان کتاب کافی که شما فرمودید امام زمان(ع) فرمودند برای شیعیان ما کافی است، از امام باقر(ع) خطاب به جابر که از شیعیان با وفای ایشان است نقل شده که فرمودند:

«يَا جَابِرُ وَ اللَّهِ مَا يُتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَّا بِالطَّاعَةِ ِ وَ مَا مَعَنَا بَرَاءَةٌ مِن‏ النَّارِ وَ لَا عَلَى اللَّهِ لِأَحَدٍ مِنْ حُجَّةٍ مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ»؛ ای جابر، به خدا قسم بنده جز با عبادت به خداوند تبارک و تعالی نزدیک نمی شود، و (تنها) همراه ما بودن برائت از آتش نیست، و برای کسی(بدون عمل) در برابر خداوند حجتی نیست، هر کسی مطیع خداوند باشد دوست ما، و هر کسی نافرمان باشد دشمن ماست. (الکافی، ج2، ص7)

یا در روایت دیگری پیامبر(ص) می فرمایند:

«إِنَّ وَلَايَةَ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا تَضُرُّ مَعَهَا شَيْ‏ءٌ مِنَ السَّيِّئَاتِ وَ إِنْ جَلَّتْ إِلَّا مَا يُصِيبُ أَهْلَهَا مِنَ التَّطْهِيرِ مِنْهَا بِمِحَنِ الدُّنْيَا وَ بِبَعْضِ الْعَذَابِ فِي الْآخِرَة»؛ (اعتقاد به) ولایت علی(علیه السلام) حسنه ای است که با وجود آن سیئات هرچقدر که باشند ضرری نمی زنند، مگر آن ضررهایی چون مصیبت های دنیوی، و بعضی از عذاب های اخروی که برای پاک شدن به اهل معصیت از میرسد. (بحارالانوار، ج8، ص352)

در این روایت به امکان عذاب موقت برای شعیان و ولایتمداران ولایت امام علی(ع) تصریح شده است، لذا من قبول دارم که همه شیعیان در قیامت به بهشت خواهند رفت، اما این که بگوببم که گناهان شیعیان از قبل بخشیده شده و هیچ گونه عذابی نخواهند دید، وجهنم هم برای آنها جای بدی نیست و از این حرف ها انصافا با آیات و روایات سازگار نیست.


cena;740516 نوشت:
من به شما حق میدهم و به شدت با شما موافق هستم اما بنده از شما بزرگوار یک سوال قران همین چند ایه رو داشت ایا بیشتر ایات درباره عذاب هستند یا رحمت و یا مهربانی خداوند ؟؟؟

باورکنید من هم با شدت با شما موافقم، در این که آیات رحمت خداوند بیشتر است حرفی نیست، من با اثبات این طرف حرف شما مخالف نیستم، من با انکار آن طرف شما مخالفم، که مهربانی خدا آنقدر پررنگ شود که عادل بودن او درحاکمیت و قضاوت کمرنگ شود! بالاخره شیعیانی هم هستند که پدر مردم را درآوردند، امثال پادشاهان قاجار و پهلوی که چقدر شیعیان را کشتند و در زندان های سیاسی شکنجه دادند آیا اینها پاسخ گوی اعمال خویش نیستند؟ آیا کسانی که امروز به نوامیس مردم خیانت می کنند، به خاطر پول یکدیگر را به قتل می رسانند، دزدی می کنند، و... همه جایگاهشان بعد از مرگ از ابتدا تا آخر نیکوست و حتی موقتا هم عذاب نمی شوند؟ بله در این که رحمت خداوند بر غضب او جلوه گری بیشتری دارد حرفی نیست، همان طور که به روایت امام سجاد(ع) اشاره کردم که می فرماید: ای کسی که رحمت او بر غضبش سبقت گرفته است، اما انکار غضب و عذاب الهی ولو موقت، در مورد شیعیان با عدالت الهی، و آیات و روایات سازگاری ندارد.


cena;740516 نوشت:
و مورد دیگر سخن شما مانند شکر برای ما شیرینی دارد استاد بزرگان زیادی دانشمندان و عارفان بزرگ این جمله را فرموده اند {{{ اعجاز در اصل قرآن است نه در ترجمه آن}}}

نظر بزرگان ما این است که...

در ترجمه هر آنچه را که گوينده اصلی مد نظر داشته و در کلام خود
گنجانيده، قابل انتقال به زبان ديگر نميباشد.

در این که ترجمه های قرآن معجزه نیستند شکی نیست، اما آیا ترجمه ها اصلا قابل استفاده هم نیستند؟ بنابراین آیا قرآن به هیچ عنوان برای مسلمانان غیر عرب زبان تا زمانی که عربی را خودشان بفهمند قابل استفاده نیست؟!
ثانیا: اگر واقعا از ترجمه های قرآن نتوان حقیقتی را اثبات و یا رد نمود، می دانید چه بابی از علم مسدود می شود؟ قرآن کریم، بلکه اساس اسلام عملا در ایران بلااستفاده خواهد بود چون هم آیات، و هم روایات عربی هستند و ترجمه صحیح آنها امکان پذیر نیست! بالاخره زبان قواعدی دارد که می توان با رعایت آنها به ترجمه صحیح دست یافت ولو به خاطر خروج از آن اسلوب دیگر معجزه نیستند. اما در هر صورت اگر شما واقعا علی رغم گفته های علمای شیعه از ابتدا تا کنون، باز هم این احتمال را می دهید که همگی در ترجمه آیات اشتباه کرده باشند، لازم است که با آموختن زبان عربی خودتان سراغ قرآن بروید، چون معلوم نیست کسانی که با شما هم نظر هستند نیز آیات قرآن را درست ترجمه کرده باشند.

با تشکر

مسلم;741027 نوشت:
با سلام مجدد و عرض ادب خدمت شما جناب cena عزیز:Gol:

در آیات و روایات مختلفی خلاف سخن شما آمده است، به عنوان نمونه در همان کتاب کافی که شما فرمودید امام زمان(ع) فرمودند برای شیعیان ما کافی است، از امام باقر(ع) خطاب به جابر که از شیعیان با وفای ایشان است نقل شده که فرمودند:

«يَا جَابِرُ وَ اللَّهِ مَا يُتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَّا بِالطَّاعَةِ ِ وَ مَا مَعَنَا بَرَاءَةٌ مِن‏ النَّارِ وَ لَا عَلَى اللَّهِ لِأَحَدٍ مِنْ حُجَّةٍ مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ»؛ ای جابر، به خدا قسم بنده جز با عبادت به خداوند تبارک و تعالی نزدیک نمی شود، و (تنها) همراه ما بودن برائت از آتش نیست، و برای کسی(بدون عمل) در برابر خداوند حجتی نیست، هر کسی مطیع خداوند باشد دوست ما، و هر کسی نافرمان باشد دشمن ماست. (الکافی، ج2، ص7)

یا در روایت دیگری پیامبر(ص) می فرمایند:

«إِنَّ وَلَايَةَ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا تَضُرُّ مَعَهَا شَيْ‏ءٌ مِنَ السَّيِّئَاتِ وَ إِنْ جَلَّتْ إِلَّا مَا يُصِيبُ أَهْلَهَا مِنَ التَّطْهِيرِ مِنْهَا بِمِحَنِ الدُّنْيَا وَ بِبَعْضِ الْعَذَابِ فِي الْآخِرَة»؛ (اعتقاد به) ولایت علی(علیه السلام) حسنه ای است که با وجود آن سیئات هرچقدر که باشند ضرری نمی زنند، مگر آن ضررهایی چون مصیبت های دنیوی، و بعضی از عذاب های اخروی که برای پاک شدن به اهل معصیت از میرسد. (بحارالانوار، ج8، ص352)

در این روایت به امکان عذاب موقت برای شعیان و ولایتمداران ولایت امام علی(ع) تصریح شده است، لذا من قبول دارم که همه شیعیان در قیامت به بهشت خواهند رفت، اما این که بگوببم که گناهان شیعیان از قبل بخشیده شده و هیچ گونه عذابی نخواهند دید، وجهنم هم برای آنها جای بدی نیست و از این حرف ها انصافا با آیات و روایات سازگار نیست.

باورکنید من هم با شدت با شما موافقم، در این که آیات رحمت خداوند بیشتر است حرفی نیست، من با اثبات این طرف حرف شما مخالف نیستم، من با انکار آن طرف شما مخالفم، که مهربانی خدا آنقدر پررنگ شود که عادل بودن او درحاکمیت و قضاوت کمرنگ شود! بالاخره شیعیانی هم هستند که پدر مردم را درآوردند، امثال پادشاهان قاجار و پهلوی که چقدر شیعیان را کشتند و در زندان های سیاسی شکنجه دادند آیا اینها پاسخ گوی اعمال خویش نیستند؟ آیا کسانی که امروز به نوامیس مردم خیانت می کنند، به خاطر پول یکدیگر را به قتل می رسانند، دزدی می کنند، و... همه جایگاهشان بعد از مرگ از ابتدا تا آخر نیکوست و حتی موقتا هم عذاب نمی شوند؟ بله در این که رحمت خداوند بر غضب او جلوه گری بیشتری دارد حرفی نیست، همان طور که به روایت امام سجاد(ع) اشاره کردم که می فرماید: ای کسی که رحمت او بر غضبش سبقت گرفته است، اما انکار غضب و عذاب الهی ولو موقت، در مورد شیعیان با عدالت الهی، و آیات و روایات سازگاری ندارد.

در این که ترجمه های قرآن معجزه نیستند شکی نیست، اما آیا ترجمه ها اصلا قابل استفاده هم نیستند؟ بنابراین آیا قرآن به هیچ عنوان برای مسلمانان غیر عرب زبان تا زمانی که عربی را خودشان بفهمند قابل استفاده نیست؟!
ثانیا: اگر واقعا از ترجمه های قرآن نتوان حقیقتی را اثبات و یا رد نمود، می دانید چه بابی از علم مسدود می شود؟ قرآن کریم، بلکه اساس اسلام عملا در ایران بلااستفاده خواهد بود چون هم آیات، و هم روایات عربی هستند و ترجمه صحیح آنها امکان پذیر نیست! بالاخره زبان قواعدی دارد که می توان با رعایت آنها به ترجمه صحیح دست یافت ولو به خاطر خروج از آن اسلوب دیگر معجزه نیستند. اما در هر صورت اگر شما واقعا علی رغم گفته های علمای شیعه از ابتدا تا کنون، باز هم این احتمال را می دهید که همگی در ترجمه آیات اشتباه کرده باشند، لازم است که با آموختن زبان عربی خودتان سراغ قرآن بروید، چون معلوم نیست کسانی که با شما هم نظر هستند نیز آیات قرآن را درست ترجمه کرده باشند.

با تشکر

بسیار زیبا بود تمامی سخنان شما استاد و به شدت با عقیده شما موافقم کسی رستگاری دنیا و اخرت رو داره که تسلیم خداوند حی باشه

بادرود و تشکر فراوان

سوال
آیا سخنرانی زیر که توسط یکی از سخنرانان مطرح شده است با مبانی و تعالیم اسلامی سازگار است:
«یه عده تو نخ اینن که برن بهشت، اصلا نباید بهشت موضوع بشه واسه ما، جایگاه ما تو بهشت باید موضع باشه، بهشت رفتن کاره سختی نیست، واقعیتش این هست که راه ما ،‌مقصد ما هم اونجاست بالاخره همه میرن اونجا
اون جایگاهه مهمه ، اینکه تو جه جایگاهی باشی، ما اشتباه گرفتیم راه افتادیم دنبال بهشت رفتن ، دنبال جهنم نرفتن، راه ورود رفتن به بهشت ،‌جهنمه، اصلا مسیر جهنمه، همه باید از جهنم رد شن، منتهی بعضیا با سرعت نور رد میشن، بعضیا یه ذره معطلی داره، تو این صراط مستقیم باید از جهنم رد بشی، اصلا جهنم جای بد نیست، بیمارستان جای بدیه؟ شهر بیمارستان نمیخواد؟ آقا بیمارستان مگه شکم پاره نمیکنن؟ غده سرطانی در نمیارن؟
بیمارستانی هست تو میسر بهشت برای اینکه بتونیم از نعمات بهشت استفاده کنیم باید رد بشیم...»

پاسخ
در خصوص این سخنرانی باید چند نکته عرض کنم:

نکته اول:
در خصوص اصل ورود همگان به جهنم حرفی نیست همان طور که قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وارِدُها كانَ عَلى‏ رَبِّكَ حَتْماً مَقْضِيًّا»؛ و هيچ كس از شما نيست مگر آنكه وارد دوزخ مى‏شود، [ورود همگان به دوزخ‏] بر پروردگارت مسلّم و حتمى است.(1)
اما این عبور از جهنم که با عبور از روی پل صراط محقق می گردد را هرگز نباید صرفا در حد یک مسیر دانست، بلکه جهنم در عرض بهشت بوده و برای برخی مقصد است، نه مسیر، همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ الَّذينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدينَ فيها وَ بِئْسَ الْمَصير»؛ و آنان كه كافر شدند و آيات ما را انكار كردند، اهل آتش‏اند و در آن جاودانه‏اند، و چه بد بازگشت گاهى است‏.(2)
پس این که وارد شوندگان به جهنم را در دو گروه منحصر کنیم و بگوییم برخی به سرعت نور رد می‌شوند و برخی یه خرده معطل می‌شوند، هرگز حصر صحیحی نیست.

نکته دوم:
این که جهنم برای برخی موقتی بوده و در حکم پاک شدن آنها از آلودگی ها و پلیدی ها را دارد و نهایتا به بهشت وارد می‌شوند درست است همان طور که پیامبر(ص) می‌فرمایند:

«إِنَّ وَلَايَةَ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا تَضُرُّ مَعَهَا شَيْ‏ءٌ مِنَ السَّيِّئَاتِ وَ إِنْ جَلَّتْ إِلَّا مَا يُصِيبُ أَهْلَهَا مِنَ التَّطْهِيرِ مِنْهَا بِمِحَنِ الدُّنْيَا وَ بِبَعْضِ الْعَذَابِ فِي الْآخِرَة»؛ (اعتقاد به) ولایت علی(علیه السلام) حسنه ای است که با وجود آن سیئات هرچقدر که باشند ضرری نمی زنند، مگر آن ضررهایی چون مصیبت های دنیوی، و بعضی از عذاب های اخروی که برای پاک شدن به اهل معصیت از میرسد. (3)

بنابراین تشبیه آن به بیمارستان از این لحاظ مشکلی ندارد، اما تشبیه فضای روانشناختی آن با بیمارستان و تشبیه ملائکه عذاب، با پرستاران صحیح نیست، هرگز برخورد ملائکه عذاب با جهنمیان مثل برخورد دلسوزانه یک پرستار با بیمار نیست، بیمار نقشی در ابتلاء خود ندارد، اما اینان در ابتلائشان مقصرند: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا»؛ (و آنها را در حالى كه باطنشان به الهى بودن آن معجزات يقين داشت، ستمكارانه وبرترى‏ جويانه انكار كردند) لذا وقتی که درخواست خروج از جهنم می کنند، چنین پاسخ میشنوند:

«رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنهْا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ * قَالَ اخْسَواْ فِيهَا وَ لَا تُكلَّمُون‏»؛ مى‏گويند: پروردگارا! تيره‏بختى و شقاوت ما (جهنمیان می گویند) پروردگارا! ما را از دوزخ بيرون آر، پس اگر [به بدى‏ ها و گمراهى‏ ها] بازگشتيم، بى‏ترديد ستمكار خواهيم بود * [خدا] مى‏ گويد: [اى سگان!] در دوزخ گم شويد و با من سخن مگوييد.(4)

نکته سوم:
چیزی که از این سخنرانی برداشت می شود ناخودآگاه موجب تنزّل جایگاه جهنم و کاهش خوف از آن می‌شود و این صحیح نیست، در دقیقه 1:02 از این فایل، سخنران تصریح می‌کند: "اصلا جهنم جای بدی نیست" این سخن هرگز در تعالیم اسلام پذیرفتنی نیست و مخالف صریح هزاران آیه و روایت است.
به راستی این سخن چگونه با هزاران آیه و روایتی که انسان را از جهنم بیم داده و او را به دوری از آن فراخوانده اند قابل جمع است؟ آیا بر خلاف منطق خود قرآن نیست که می‌فرماید:

«وَ أَنذِرْهُمْ يَوْمَ الاَزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الحْنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لَا شَفِيعٍ يُطَاع‏»؛ و آنان را از روز نزديك بيم ده، آن گاه كه [از شدت ترس‏] جان‏ها به گلوگاه رسد، در حالى كه همه وجودشان پر از غم و اندوه است. براى ستمكاران هيچ دوست مهربانى و شفيعى كه شفاعتش پذيرفته شود، وجود ندارد!(5)

آیا با وجود این آیات می توان جهنم را بیمارستانی دانست که جای بدی نبوده و به درستی و از روی دلسوزی با انسان رفتار می شود؟!
چنین سخنانی بر روی مخاطبی که هر روزه به خاطر خوف از عذاب الهی گناهان متعددی را ترک می کند، چه تاثیری دارد؟! آیا این مقبول درگاه الهی هست که به بهانه دوست داشتن خدا و متوجه ساختن جوانان به رأفت و رحمت الهی، یکی از قوی ترین عناصر بازدارنده جوانان از گناه را نابود سازیم؟

نکته چهارم:
اسلام کلید خروج انسان از خسران و زیان را در گرو ایمان و عمل معرفی می کند، نه صرف اعتقاد، همان طور که می فرماید:
«وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُون‏»؛ و كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، اهل بهشت‏اند و در آن جاودانه‏اند.(6)
و نیز می فرماید:
«وَ الْعَصْرِ* إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْر* إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏»؛ سوگند به عصر * بى‏ترديد انسان در زيان‏كارى بزرگى است * مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏اند (7)
لذا نباید به گونه ای سخن گفت که گمان شود صرف اعتقاد برای نجات انسان از جهنم کفایت می کند، و جهنم برای کسانی که اعتقاد داشته باشند بد منزلگاهی نیست.

نکته پنجم

طبق این تحلیل جایگاه اعراف چگونه توجیه می شود؟ چون در این نگاه یک بهشت همگانی و یک جهنم بیمارستانی وجود دارد که همه را برای بهشت آماده و مهیا می سازد، دیگر چه نیازی به جایگاهی میان بهشت و جهنم وجود دارد در حالی که در قرآن به چنین جایگاهی تصریح شده است(8) جایگاهی که علاوه بر امامان معصوم که محیط بر محشر هستند، برخی انسان هایی که خوبی ها و بدی های یکسانی دارند در آن مستقر می‌شوند تا تکلیفشان روشن شود(9) آیا طبق این تحلیل نمی بایست اینان نیز در جهنم بیمارستانی مستقر شده و بعد از پاک شدن وارد بهشت شوند؟ پس چرا اعراف؟

نکته ششم:
در دقیقه 1:40 فایل صوتی، سخنران سیخ داغ و چوب داغ و امثال آن را در جهنم نفی کرده، و به طور ضمنی جهنم را خالی از چننی عذاب‌هایی معرفی می کند بلکه صرفا مکانی مانند بیمارستان تعریف کرده است، در حالی که جزئیات آخرت امری است که عقل به آنها دسترسی ندارد و تنها راه فهم آن آیات و روایات است که صراحتا از عذاب های دردناک سخن گفته‌اند:

«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ* ثُمَّ الجْحِيمَ صَلُّوهُ* ثُمَّ فىِ سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوه‏»؛ [فرمان آيد] او را بگيريد و در غل و زنجيرش كشيد* آن گاه به دوزخش دراندازيد* سپس او را در زنجيرى كه طولش هفتاد زرع است به بند كشيد.(10)

«فَلَيْسَ لَهُ الْيَوْمَ هَاهُنَا حَمِيمٌ* وَ لَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِين‏»؛ پس امروز او را در اينجا دوست مهربان و حمايت گرى نيست * و نه غذايى مگر چرك و كثافات[ى از بدن اهل دوزخ!] (11)

«إِنَّكُمْ أَيهُّا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ* لاَكلِونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ* فَمَالِونَ مِنهْا الْبُطُونَ* فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الحْمِيمِ* فَشَارِبُونَ شُرْبَ الهْيم‏»؛ شما اى گمراهان انكار كننده!* قطعاً از درختى كه از زقّوم است [و داراى مايعى جوشان و بسيار بدمزه و بدبوست‏] خواهيد خورد * و شكم ها را از آن پر خواهيد كرد، * و روى آن از آب جوشان خواهيد نوشيد * مانند نوشيدن شترانى كه به شدت تشنه‏اند (12)

نکته هفتم:
باید دقت کرد که ما منکر مهربانی و رأفت الهی نیستم، یقینا خدای ما خدایی است که در مناجات امام سجاد(علیه السلام) اینگونه توصیف شده: «يَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه‏»؛ ای کسی که رحمتش بر غضبش سبقت گرفته است(13) اما هر چیزی افراط و تفریطی دارد، همان طور که خدایی که غضب محض باشد و رحمت و رأفتی نداشته باشد، خدای مطلوب و کاملی نیست، خدایی که صرفا رأفت و رحمت باشد و غضبی نسبت به ظالمان و مستکبران نداشته باشد هم خدای کاملی نخواهد بود. نباید برای این که مردم از رحمت و رأفت الهی ناامید نشوند از ان طرف پشت بام افتاده و آنها را نسبت به عذاب عادلانه الهی بی تفاوت کنیم!
مهربانی خداوند مبتنی بر عقلانیت است و در جایی که مهربانی تاثیر سوء داشته باشد خداوند آن را قبیح می داند، همان طور که در مورد اجرای حد بر مرد و زن زناکار می فرماید:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‏ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‏ دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِر»؛ به زن زناكار و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد، و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، نبايد شما را در [اجراى‏] دين خدا درباره آن دو نفر دلسوزى و مهربانى بگيرد.(14)

آیا این عادلانه است که اشخاصی چون شمر و یزید و ادامه دهدگان راه آنان که به خاطر منافع مادی میلیون ها نفر را در جنگ های جهانی و ده ها هزار نفر را در هیروشیما و ناکازاکی کشتند به طوری که تا الان آثار رادیو اکتیو آن باقیست، آیا عادلانه است که جهنم را برای آنان در حکم بیمارستانی باشد که نه از روی غضب، بلکه دلسوزانه با آنها برخورد می شود؟! تا آنان برای رفتن بهشت آماده شوند!!!
نباید سخنانی گفت که مردم و به خصوص شیعیان را نسبت به عمل دلسرد کرده و عمل در کنار اعتقاد را در نظر آنان بی اهمیت جلوه می دهد. این سخنان با تعالیم اهل بیت(ع) سازگاری ندارد، همان طور که امام باقر(ع) می فرماید:
«يَا جَابِرُ وَ اللَّهِ مَا يُتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَّا بِالطَّاعَةِ ِ وَ مَا مَعَنَا بَرَاءَةٌ مِن‏ النَّارِ وَ لَا عَلَى اللَّهِ لِأَحَدٍ مِنْ حُجَّةٍ مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ»؛ ای جابر، به خدا قسم بنده جز با عبادت به خداوند تبارک و تعالی نزدیک نمی شود، و (تنها) همراه ما بودن برائت از آتش نیست، و برای کسی(بدون عمل) در برابر خداوند حجتی نیست، هر کسی مطیع خداوند باشد دوست ما، و هر کسی نافرمان باشد دشمن ماست. (15)

نتیجه گیری
همان طور که در آیات مختلف قرآن کریم مانند سوره «العصر» اشاره شده است عمل و اعتقاد در کنار یکدیگر هست که موجب رشد و تکامل انسان و برائت از آتش جهنم خواهد بود، و هر گونه سخنی که خیال شیعیان را از جهنم و عذاب های جهنمی راحت می کند اگرچه در ظاهری زیبا مطرح شوند، نه پایه عقلی و منطقی دارند، و نه پایه قرآنی و روایی.
______________________________
1. مریم:19/71.
2. تغابن:64/109.
3. بحارالانوار، ج8، ص352.
4. مومنون:23/106-108.
5. غافر:40/18.
6. بقره:2/82.
7. العصر:103/2.
8. اعراف:7/46-48.
9. ر.ک سبحانی، جعفر، منشور جاوید، موسسه امام صادق(ع)، قم، ج5،ص528و529.
10. الحاقه:69/30-32.
11. الحاقه:69/35-36.
12. الواقعه:56/51-55.
13. سید بن طاووس، اقبال العمال، دار الكتب الإسلاميه‏، چاپ دوم، 1409ق، تهران، ج1، ص363.
14. نور:24/2.
15. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج2، ص7.

موضوع قفل شده است