جمع بندی آیا تلاش برای ثروتمند شدن ، تلاشی ارزشمند هست؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا تلاش برای ثروتمند شدن ، تلاشی ارزشمند هست؟

با سلام

اگر فردی در زندگی خود ، هدف اصلی خود را ثروتمند شدن و ایجاد درامد مازاد نیاز خودش، با نیت کمک به دیگران و استفاده از درامد مازاد در امور خیر و نیکو قرار دهد .. چنین هدفی و چنین سبک زندگی از دیدگاه دینی چه جایگاهی دارد؟ آیا این نوع زندگی ، قابل قیاس و به ارزشمندی زندگی مثلا یک عالم دینی ، یا یک دانشمند ، یا یک معلم که انسان تربیت میکند و یا یک پزشک که زندگیش وقف بهبود جسم بیمارانش است ، میباشد؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صدیقین

مولکول 68;738422 نوشت:
اگر فردی در زندگی خود ، هدف اصلی خود را ثروتمند شدن و ایجاد درامد مازاد نیاز خودش، با نیت کمک به دیگران و استفاده از درامد مازاد در امور خیر و نیکو قرار دهد .. چنین هدفی و چنین سبک زندگی از دیدگاه دینی چه جایگاهی دارد؟
سلام به شما پرسشگر گرامی

روشن است که چنین هدفی، متعالی و بسیار ارزشمند است. این روش به معنای مال پرستی و زندگی قارونی نیست، بلکه تلاش در جهت رسیدن به جایگاه لازم برای خدمت بیشتر به بندگان خداست که بارها در آیات و روایات مورد تاکید و سفارش قرار گرفته است. چنین فردی نه تنها خود را از جهت اقتصادی بی نیاز می کند و به تعبیر روایات، بار زندگی خود را خود به دوش می کشد و سربار مردم نیست (1)، بلکه هم در جهت رفاه اهل و عیال که امری مستحب و پسندیده است تلاش می کند (2) و هم منافع مازادش را فی سبیل الله و در راه خدمت به بندگان خدا به مصرف می رساند و از این طریق، گره های بسیاری از زندگی دیگران که بندگان خدا هستند باز می نماید و چه چیزی بهتر از این هدف ارزشمند و این مقصد والا و متعالی!

قرآن کریم درباره چنین افرادی می فرماید:


الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره/262)
كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏ كنند، سپس به دنبال انفاقى كه كرده‏ اند، منت نمى‏ گذارند و آزارى نمى‏ رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى دارند، و نه غمگين مى‏ شوند

الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره/274)
آنها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى‏ كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى‏ شوند

به این تعبیر زیبای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) توجه فرمایید:


عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْخَلْقُ عِيَالُ اللَّهِ فَأَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَى اللَّهِ مَنْ نَفَعَ عِيَالَ اللَّهِ وَ أَدْخَلَ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ سُرُور (3)
امام صادق از رسول خدا نقل فرمود که: مخلوقات، چونان عيال خداوند هستند پس محبوبترين بندگان نزد پروردگار كسى است كه به عيالات خدا سودی برساند و خانواده‏ اى را شاد نمايد



ناگفته پیداست کسی که قدرت به کمک اقتصادی و مالی به برادران دینی خود دارد اما در عین حال اهتمام و توجهی به آنها نشان نمی دهد، چنین کسی از اسلام حقیقی بهره ای نبرده است؛ رسول رحمت و مهربانی فرمود: «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» (4) (کسی که صبح کند در حالی که به کمک و اصلاح امور مسلمین توجهی نداشته باشد، مسلمان نیست.)

این نکته را هم عرض کنم که هدف یاد شده در عین اینکه متعالی و نیک است، اما چون از گردنه سخت حبّ دنیا _که مظهرش مال دوستی و جمع ثروت است_ می گذرد، و از طرفی، حبّ دنیا سر آغاز همه بدبختی های بشر است، (5) پس فرد مورد نظر به مراقبت زیادی نیاز دارد و باید مواظبت کند که در طول زمان، به علت ممارست شبانه روزی به تجارت و جمع ثروت، به تدریج قلب و دلش اسیر حبّ دنیا و زر اندوزی و مال‌پروری نشود! خدای متعال درباره تاجران مؤمن، تعبیر زیبا و لطیفی دارد که راه صحیح تجارت را برای اهل ایمان ترسیم می کند:


رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (نور/37)
مردانى كه نه تجارت و نه معامله ‏اى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمى ‏كند آنها از روزى مى ‏ترسند كه در آن، دلها و چشم ها زير و رو مى ‏شود

پی نوشت
---------------------------
ا- وَ قَالَ ص مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاس؛ (از رحمت خدا به دور است کسی که بار زندگی اش را به دوش مردم بیندازد) ؛ بحار الانوار، ج 74، ص 142.
2- قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع عِيَالُ الرَّجُلِ أُسَرَاؤُهُ فَمَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ نِعْمَةً فَلْيُوَسِّعْ عَلَى أُسَرَائِهِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ أَوْشَكَ أَنْ تَزُولَ تِلْكَ النِّعْمَة (موسى بن جعفر عليهما السّلام فرمود: زن و فرزند شخص، اسيران او هستند پس هر كس كه خداوند نعمتى به او بخشيده، بر عيال خود توسعه دهد، که اگر چنين نكند چيزى نگذرد كه آن فراخى از وى روى برتابد) ؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص: 556، ح 4910.
3- كافی، ج‏ 2، ص 164، ح 6.
4- بحار الانوار، ج 71، ص 337


5- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ حُبُّ الدُّنْيَا ؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: سرآغاز همه گناهان، دنیادوستی است؛ الكافی، ج 2، ص 315.

مولکول 68;738422 نوشت:
آیا این نوع زندگی ، قابل قیاس و به ارزشمندی زندگی مثلا یک عالم دینی ، یا یک دانشمند ، یا یک معلم که انسان تربیت میکند و یا یک پزشک که زندگیش وقف بهبود جسم بیمارانش است ، میباشد؟
مقایسه میان طلا و نقره است که هر دو ارزشمند اند اما یکی ارزشمندتر و قیمتی تر از دیگری!

یک عالم و دانشمند دینی، با دمیدن حیات روحی و معنوی در فرد و جامعه، مسیر زندگی آنها را به سوی کمال حقیقی و زندگی انسانی جهت می بخشد و همین افراد را به تولیدگران کوشای جامعه تبدیل می نماید و کار و تلاش را در باور و اذهان آنان، نه به عنوان جان کندن برای دخل بیشتر، که تفریحی ارزشمند برای احیای حیات مادی و زمینه ساز بهره وری از حیات معنوی معرفی ساخته و برایش باورمند می نماید. انسانی که روحش از جهت معنوی و انسانی مرده و کمال نیافته، هر چقدر هم از جهت مادی به او کمک شود، باز هم زمینه همه گونه تباهی و گمراهی را داد، اما وقتی از جهت روحی و معنوی ساخته شد، حتی اگر از جهت مادی در رفاه لازم نباشد، اما به خاطر غنای درونی، هرگز به سمت و سوی گمراهی و فساد و پلیدی نخواهد رفت و از دیگران احساس بی نیازی می نماید:


وَ قَالَ ع الْغِنَى الْأَكْبَرُ الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ‏ (نهج البلاغة، حکمت 349)
امام علی (علیه السلام) فرمود: برترین توانگرى، نوميدى از آنچه در دست مردم است می باشد

صدیقین;738616 نوشت:
مقایسه میان طلا و نقره است که هر دو ارزشمند اند اما یکی ارزشمندتر و قیمتی تر از دیگری!

با سلام و احترام
دو سوال مطرح میشود :
اول اینکه با توجه به اینکه ممکن است فردی علیرغم تلاش ولی ثروت او فزونی نیابد چون در مقدراتش نیست ، حال این فرد با توجه به اینکه نیتی خیر از ثروتمند شدن داشته است ولی به نتیجه نرسیده است ، ایا اجر قابل توجهی نصیب او خواهد شد ؟ با توجه به اینکه ممکن است طرف اصطلاحا یک عمر بدوه ولی به اون حد وسعت مالی جهت امور خیر نرسه ، ایا این تلاش بیهوده محسوب نمیشه؟

سوال دوم اینکه ، ایا اگر کسی بین تحصیل علم و تحصیل ثروت ، امکان انتخاب یکی را داشته باشد ،با توجه به طلا بودن علم و نقره بودن ثروت ، ایا تحصیل علم اولویت دارد یا اینکه به استعدادها و توانایی های فرد برمیگردد این موضوع؟

مولکول 68;738913 نوشت:
اول اینکه با توجه به اینکه ممکن است فردی علیرغم تلاش ولی ثروت او فزونی نیابد چون در مقدراتش نیست ، حال این فرد با توجه به اینکه نیتی خیر از ثروتمند شدن داشته است ولی به نتیجه نرسیده است ، ایا اجر قابل توجهی نصیب او خواهد شد ؟ با توجه به اینکه ممکن است طرف اصطلاحا یک عمر بدوه ولی به اون حد وسعت مالی جهت امور خیر نرسه ، ایا این تلاش بیهوده محسوب نمیشه؟

سلام و عرض ادب
پاسختان را با روایت عرض می کنم. اینقدر متن این روایات شیرین و گویاست که حیفم می آید توضیح اضافه ای عرض کنم؛ تنها این نکته را ذکر کنم که مرحوم کلینی در کتاب شریف وسائل الشیعه، بابی آورده تحت عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ نِيَّةِ الْخَيْرِ وَ الْعَزْمِ عَلَيْهِ» (1) (باب روایاتی با موضوع نیت عمل نیک و تصمیم به انجام آن) که روایات متناسب با پاسخ شما در آن گرد آمده است؛ چند نمونه از این روایات:

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِيرَ لَيَقُولُ يَا رَبِّ ارْزُقْنِي حَتَّى أَفْعَلَ كَذَا وَ كَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهِ الْخَيْرِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ ذَلِكَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِيَّةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ مَا يَكْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ (2)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: [گاهی] بنده مؤمن فقیر می گوید: خدایا، به من روزی بده تا فلان کار خیر و نیک را انجام دهم. پس خداوند وقتی ببیند او با نیت راست و صادقانه آن درخواست را مطرح می کند، ثوابی همانند ثواب کسی که چنان عملی انجام داده برای او می نویسد. همانا خداوند واسع [گشایش دهنده و دارای مواهب گسترده] و بزرگوار است

*****************

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نِيَّةُ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ نِيَّةُ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ كُلُّ عَامِلٍ يَعْمَلُ عَلَى نِيَّتِهِ (3)

امام صادق (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت می کند که: نیت مؤمن از عملش بهتر است و نیت کافر از عملش بدتر است و هر عاملی مطابق نیتش عمل می کند.

*****************


عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لآِدَمَ فِي ذُرِّيَّتِهِ أَنَّ مَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ فَلَمْ يَعْمَلْهَا كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ وَ مَنْ هَمَّ بِحَسَنَةٍ وَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْراً وَ مَنْ هَمَّ بِسَيِّئَةٍ لَمْ تُكْتَبْ عَلَيْهِ وَ مَنْ هَمَّ بِهَا وَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ عَلَيْهِ سَيِّئَةٌ (4) (5)

زراره از یکی از دو امام (امام باقر یا امام صادق علیهما السلام) روایت می کند که: همانا خداوند تبارک و تعالی، برای فرزندان آدم مقرر کرده که هر کس نیت انجام عمل نیکی داشته باشد اما انجامش ندهد برایش یک حسنه نوشته می شود و اگر نیت عمل نیکی کرد و انجامش داد، برایش ده حسنه نوشته می شود و کسی که قصد انجام کار بدی کرد گناهی بر او نوشته نمی شود و اگر قصدش را کرد و انجامش داد، برایش یک گناه نوشته می شود.


*****************


عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَهُمُّ بِالْحَسَنَةِ وَ لَا يَعْمَلُ بِهَا فَتُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ إِنْ هُوَ عَمِلَهَا كُتِبَتْ لَهُ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَهُمُّ بِالسَّيِّئَةِ أَنْ يَعْمَلَهَا فَلَا يَعْمَلُهَا فَلَا تُكْتَبُ عَلَيْهِ (6)

امام صادق (علیه السلام) فرمود: [گاهی] مؤمن تصمیم می گیرد کار نیکی انجام دهد اما انجام نمی دهد، پس یک حسنه برایش نوشته می شود و اگر انجامش دهد ده حسنه برایش نوشته می شود و [گاهی همین] مؤمن قصد می کند کار بدی انجام دهد اما انجامش نمی دهد، پس برایش چیزی نوشته نمی شود.

پی نوشت
-------------------------------
1- وسائل‏ الشيعة، ج 1، ص 49
2- همان، ح 93
3- همان، ص 50، ح 95
4- همان، ص 51، ح 98
5- ابن منظور در لسان العرب ذیل ماده همم می گوید: هَمَّ بالشي‏ءَ يَهمُّ هَمّاً: نواه و أَرادَه و عزَم عليه ؛ همّ یعنی قصد کردن، اراده کردن، تصمیم به انجام کاری گرفتن (لسان العرب، ج‏12، ص 620).
6- همان، ح 99

مولکول 68;738913 نوشت:
ایا اگر کسی بین تحصیل علم و تحصیل ثروت ، امکان انتخاب یکی را داشته باشد ،با توجه به طلا بودن علم و نقره بودن ثروت ، ایا تحصیل علم اولویت دارد یا اینکه به استعدادها و توانایی های فرد برمیگردد این موضوع؟
در چنین فرضی، به نظر بنده اول استعدادش را نگاه کند. اگر واقعا مستعد است و در تحصیل علم علاقه و کوشایی لازم را دارد، شک نکند که تحصیل علم برتری دارد به دلایلی که گذشت.

اما اگر خود را مستعد و کوشا و علاقه‌مند نمی داند، وقتش را هدر ندهد! * برود دنبال کسب روزی حلال و بعد از سامان زندگی خود، با مازاد معاش، گره از کار بندگان خدا باز نماید و اول از همه، دست پدر و مادرش را بگیرد که از همه واجبتر و اولی‌تر اند.

---------------------------
* گاهی در دانشگاه آزاد برخی جوانان را می بینم که با شلوار تنگ و موهای بزک و موبایل به دست، در محوطه دانشگاه پلاس اند و ...! نه کیفی، نه قلمی، نه دفتری! مانده ام این بنده های خدا اینجا چکار می کنند! تنها چیزی که نصیب این تیپ آدم ها می شود، هدر دادن وقت و از دست دادن سرمایه است بدون یک ذره افزایش آگاهی و بینش و تخصص و تعهد! وقتی رسید به چهل سالگی و همه رفقای بدرد نخورش رفتند سر زندگی خودشان، و به جبر روزگار تنهایش گذاشتند، آن وقت سرش به سنگ می خورد و می فهمد که تنهای تنهاست و هیچی نیست و به هیچ دردی هم نمی خورد! چهل سالگی اول تنهایی این جور آدم های بینواست! (همه را عرض نمی کنم؛ برخی با آن مشخصات)

مسیر مسیر خدائیست هر چیزی در این مسیر رنگ خدائی بگیرد عالیست فرق نمی کند ثروت باشد یا چیز دیگر

پرسش:
اگر فردی در زندگی خود، هدف خود را ثروتمند شدن و ایجاد درآمد مازاد نیاز خودش، با نیت کمک به دیگران و استفاده از درامد مازاد در امور خیر و نیکو قرار دهد .. چنین هدفی و چنین سبک زندگی از دیدگاه دینی چه جایگاهی دارد.؟

پاسخ:
روشن است که چنین هدفی، متعالی و بسیار ارزشمند است. این روش به معنای مال پرستی و زندگی قارونی نیست، بلکه تلاش در جهت رسیدن به جایگاه لازم برای خدمت بیشتر به بندگان خداست که بارها در آیات و روایات مورد تاکید و سفارش قرار گرفته است.
چنین فردی نه تنها خود را از جهت اقتصادی بی نیاز می کند و به تعبیر روایات، بار زندگی خود را خود به دوش می کشد و سربار مردم نیست
قَالَ رسو الله (صلی الله علیه و آله): مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاس؛ از رحمت خدا به دور است کسی که بار زندگی اش را به دوش مردم بیندازد.(1)، بلکه هم در جهت رفاه اهل و عیال که امری مستحب و پسندیده است تلاش می کند. «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع عِيَالُ الرَّجُلِ أُسَرَاؤُهُ فَمَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ نِعْمَةً فَلْيُوَسِّعْ عَلَى أُسَرَائِهِ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ أَوْشَكَ أَنْ تَزُولَ تِلْكَ النِّعْمَة»؛ موسى بن جعفر (عليهما السّلام) فرمود: زن و فرزند شخص، اسيران او هستند پس هر كس كه خداوند نعمتى به او بخشيده، بر عيال خود توسعه دهد، که اگر چنين نكند چيزى نگذرد كه آن فراخى از وى روى برتابد.(2) و هم منافع مازادش را فی سبیل الله و در راه خدمت به بندگان خدا به مصرف می رساند و از این طریق، گره های بسیاری از زندگی دیگران که بندگان خدا هستند باز می نماید و چه چیزی بهتر از این هدف ارزشمند و این مقصد والا و متعالی!

قرآن کریم درباره چنین افرادی می فرماید: «الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏ كنند، سپس به دنبال انفاقى كه كرده‏ اند، منت نمى‏ گذارند و آزارى نمى‏ رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى دارند، و نه غمگين مى‏ شوند.(3)



«الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛ آن ها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى‏ كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسى بر آن هاست، و نه غمگين مى‏ شوند.(4)


به این تعبیر زیبای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) توجه فرمایید: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْخَلْقُ عِيَالُ اللَّهِ فَأَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَى اللَّهِ مَنْ نَفَعَ عِيَالَ اللَّهِ وَ أَدْخَلَ عَلَى أَهْلِ بَيْتٍ سُرُور»؛ امام صادق از رسول خدا (علیهما السلام) نقل فرمود که: مخلوقات، چونان عيال خداوند هستند پس محبوب ترين بندگان نزد پروردگار كسى است كه به عيالات خدا سودی برساند و خانواده‏ اى را شاد نمايد.(5)


ناگفته پیداست کسی که قدرت به کمک اقتصادی و مالی به برادران دینی خود دارد اما در عین حال اهتمام و توجهی به آن ها نشان نمی دهد، چنین کسی از اسلام حقیقی بهره ای نبرده است؛ رسول رحمت و مهربانی فرمود: «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»؛ کسی که صبح کند در حالی که به کمک و اصلاح امور مسلمین توجهی نداشته باشد، مسلمان نیست.(6)

این نکته را هم عرض کنم که هدف یاد شده در عین این که متعالی و نیک است، اما چون از گردنه سخت حبّ دنیا _که مظهرش مال دوستی و جمع ثروت است_ می گذرد، و از طرفی، حبّ دنیا سر آغاز همه بدبختی های بشر است. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ حُبُّ الدُّنْيَا»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: سرآغاز همه گناهان، دنیادوستی است.(7)، پس فرد مورد نظر به مراقبت زیادی نیاز دارد و باید مواظبت کند که در طول زمان، به علت ممارست شبانه روزی به تجارت و جمع ثروت، به تدریج قلب و دلش اسیر حبّ دنیا و زر اندوزی و مال‌ پروری نشود!.
خدای متعال درباره تاجران مؤمن، تعبیر زیبا و لطیفی دارد که راه صحیح تجارت را برای اهل ایمان ترسیم می کند: «رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ»؛ مردانى كه نه تجارت و نه معامله ‏اى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زكات غافل نمى ‏كند آنها از روزى مى ‏ترسند كه در آن، دلها و چشم ها زير و رو مى ‏شود.(8)


_____________

(1) بحار الانوار، ج 74، ص 142.
(2) من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص: 556، ح 4910.
(3) بقره/ 262.
(4) بقره/ 274.
(5) كافی، ج‏ 2، ص 164، ح 6.
(6) بحار الانوار، ج 71، ص 337
(7) ؛ الكافی، ج 2، ص 315.
(8) نور/ 37.

موضوع قفل شده است