جمع بندی با ایمان بودن، تظاهری یا باطنی؟ (تشخیص ریاکاری)

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با ایمان بودن، تظاهری یا باطنی؟ (تشخیص ریاکاری)

با عرض سلام و خسته نباشید به کاربران و کارشناسان و...
من یه مشکلی با خودم دارم
گاهی وقتی صدای قرآن رو از رادیو یا تلویزیون میشنم به هر دلیلی سعی میکنم کانال و... عوض کنم
مثلا دلیل میارم چون خانوده گوش نمیدن و بی احترامی میشه ولی از درون متوجه میشم که یه مشکلی وجود داره
در مسائل دیگه گاهی با بعد از مدتی فکر کردن به وجود و رفتار هام به نتیجه میرسیدم (تقریبا)اما نمی تونم دلیل این یکی رو برای خودم تشریح کنم
مثلا من گاهی تو درد و دلام و ... میگم که خیییییییییییییییییییییییییییییلی در برابر اهالی اسمان پس و خوارم اما گاهی اگه یکی دیگه این موضوع رو بهم بگه یجورایی ته دلم ناراحت و حالت اعتراض میگیرم میشم
نمیدونم چرا تو درد و دلام با تمام وجودم ابراز خواری میکنم ولی ...
میترسم کار هام خدایی نکرده از ریا باشه
به ظاهر خیییییییییییییییییلی اهل دین و مومن بودن و... هستم اما نمیدونم آیا از درونم هم همینم؟چون 60 درصد کار های خوبم رو فقط بخاطر خدا(بازم میگم تا اونجایی که از خودم میدونم) شروع" میکنم ولی در حین انجامش جوانب دنیوی اش رو هم از نظرم می گذرونم و نمیدونم این اشکالی داره یا نه؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت

ماه گردویی;738362 نوشت:
به ظاهر خیییییییییییییییییلی اهل دین و مومن بودن و... هستم اما نمیدونم آیا از درونم هم همینم؟چون 60 درصد کار های خوبم رو فقط بخاطر خدا(بازم میگم تا اونجایی که از خودم میدونم) شروع" میکنم ولی در حین انجامش جوانب دنیوی اش رو هم از نظرم می گذرونم و نمیدونم این اشکالی داره یا نه؟


در پاسخ به نکاتی که مطرح کردید و دغدغه ذهنی شماست به نکاتی اشاره می کنم :

[=verdana]1. خطور افکار و نیات دنیاگرایانه و نفسانی، اگر چه امری نامطلوب و ناصحیح است. اما به صورت معمول رخ می دهد و به جای درگیری درونی با آنها یا درگیری با خود باید ریشه های آنها را یافت و به علاج آنها پرداخت. مهم ترین کار در کاهش این افکار و نیات آن است که:
سطح شناخت خود را نسبت به خود (خود شناسی) و خداوند(خدا شناسی) ارتقاء دهیم.
مثلا وقتی که فهمیدیم تمام امور جهان با خواست و اراده و اجازهء خدا قابل تحقق و اجراست و هیچ قدرت و ارادهء دیگری در مقابل قدرت و ارادهء خداوند وجود ندارد و هر نیازمندی ما فقط با خواست و تقدیر الهی (والبته با تلاش و عقلانیت ما) برآورده می شود و اموری که آنها را دوست نداریم یا از آنها می ترسیم فقط خداوند است که می تواند آنها را از ما دور کند؛
و اگر دانستیم که خداوند بسیار بنده نواز و مهربان است و از ما غافل نیست و ...
در پی این شناخت، انسان دیگر توجه زیادی به دیگران نمی کند و از آنها نمی ترسد و برای آنها ریاکاری و چاپلوسی نمی کند و ... .

[=verdana]2. راه تقویت اخلاص در درجهء اول همین بالابردن سطح شناخت است و در درجهء دوم ، تمرین تدریجی و آرام برای تحقق اخلاص؛
به هیچ وجه نباید برای این امر عجله کرد ؛ زیرا این مساله بسیار بلند و عالی است و رسیدن به آن نیازمند زمان و فراهم شدن آمادگی های شناختی و عملی است.
اگر یکی از دوستان شما به شما بگوید که قصد دارد به کوه اورست صعود کند شما به او چه می گوئید؟ می گوئید عجله نکن و از کوهنوردی های ساده شروع کن تا آمادهء صعود های بزرگ تر بشوی.
همین سخن را در بارهء اخلاص به خودتان بگویید.

[=verdana]3. یکی از دام های شیطان این است که با طرح این که نکند ریا بشود یا ...، ما را از انجام اعمال خیر و عبادات محروم می کند که هشیاری ما را می طلبد.
در صورتی که در این مساله حساسیت پیدا کرده باشید و زیاد در نیت خود شک می کنید، به این حساسیت توجه نکنید و علاوه بر اعمال واجب که انجام می دهید، اعمال خیر مستحبی و عبادات را به حدی که دوست دارید و برای شما تحمیل و فشار ندارد انجام دهید.
در صورتی که حساسیت خاصی ندارید، اعمال و عبادات واجب خود را در هر صورت باید انجام بدهید و به دلیل این که افکار یا نیاتی دارید نباید آنها را ترک کرد. ولی باید نیت خود را اصلاح کرد و گاهی با تغییر زمان انجام واجب یا مکان و کیفیت انجام آنها می توان عبادت یا عمل را با نیت خالص تری انجام داد (که به حسب مورد باید بررسی نمود و راهکار لازم را ارائه نمود).

[=verdana]اما اعمال غیر واجب که مستحب و ممدوح هستند:
وقتی که به درون خود مراجعه می کنیم، اعمال خود را در پنج دسته می یابیم(حداقل):
دستهء اول: متوجه هستم که نیتم مشکلی ندارد و به حسب ظاهر و آنچه در خود می یابم عملم برای خداست و قصد و نیت بدی در آن نیست.
دستهء دوم: نیتم خوب است ولی احتمال ضعیفی هم می دهم که شاید نفسانیت و شیطان دخالت داشته باشد و ناخالصی در کارم باشد یا بعدا بیاید.
دستهء سوم:نیتم خوب است ولی احتمال قوی می دهم که ناخالصی در کار است و احساس می کنم که هوای نفس و شیطان در این امر دخالت دارد.
دستهء چهارم: هم نیت خوب دارم و هم نیت غیر الهی ؛ و در کنار قصد خیر ، به دنبال اهدافی نفسانی هستم.
دستهء پنجم: قصدم از انجام این کار، فقط نفسانی و غیر الهی است.

و اما راهکارها : [=verdana]
دستهء اول را انجام می دهیم. ولی در حین انجام آنها مراقبت می کنیم که عواملی غیر الهی وارد نشود.

دستهء دوم را هم انجام می دهیم ولی از خداوند می خواهیم که کمک کند تا این عمل خیر از دخالت شیطان و اغراض نفسانی محفوظ باشد.

دستهء سوم را احتیاط کرده و انجام نمی دهیم تا گرفتار نشویم و تبعات یک عمل غیر الهی دامنگیرمان نشود و از این طریق نیز محافظت از خلوص خود کرده ایم مگر آنکه بتوانیم تاثیر نفسانیت را در آن مورد بر طرف نماییم.

دستهء چهارم را اگر بتوانیم فقط با قصد الهی انجام بدهیم، می دهیم و الا ترکش می کنیم.

دستهء پنجم را ترک می کنیم مگر آنکه توجه و قصدی الهی به جای آن برایمان ایجاد شود.

ماه گردویی;738362 نوشت:
گاهی وقتی صدای قرآن رو از رادیو یا تلویزیون میشنم به هر دلیلی سعی میکنم کانال و... عوض کنم

[=verdana]بر اين نكته در روايات اسلامي، تاكيد فراوان شده است كه در تمام امور و از عبادت، ميانه رو باشيد و اقبال و ادبار قلب خويش را در نظر بگيريد. در حالتي كه ميل و اقبال داريد، بيشتر عبادت كنيد و در حالت بي حالي و ادبار، تنها به انجام واجبات اكتفا نماييد.
امير مومنان حضرت علي(ع) فرمود:
[=verdana]ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا اقبلت فاحملوها علي النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها علي الفرايض[=verdana](1) بدرستي كه قلب انسان را اقبال و ادباري است. پس چون در حال پذيرش بود، آن را به انجام مستحبات و نوافل بداريد و هنگامي كه در حالت روي گرداني بود، به انجام واجبات اكتفا نماييد.

پي نوشت:
1. نهج البلاغه، حكمت 312.

نسیم رحمت;739671 نوشت:
[=verdana]بر اين نكته در روايات اسلامي، تاكيد فراوان شده است كه در تمام امور و از عبادت، ميانه رو باشيد و اقبال و ادبار قلب خويش را در نظر بگيريد. در حالتي كه ميل و اقبال داريد، بيشتر عبادت كنيد و در حالت بي حالي و ادبار، تنها به انجام واجبات اكتفا نماييد.
امير مومنان حضرت علي(ع) فرمود:
[=verdana]ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا اقبلت فاحملوها علي النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها علي الفرايض[=verdana](1) بدرستي كه قلب انسان را اقبال و ادباري است. پس چون در حال پذيرش بود، آن را به انجام مستحبات و نوافل بداريد و هنگامي كه در حالت روي گرداني بود، به انجام واجبات اكتفا نماييد.

پي نوشت:
1. نهج البلاغه، حكمت 312.


ممنون
جوابم رو خیلی خوب گرفتم:ok:

طاهر;738435 نوشت:
با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت


سلامی دوباره!
یه سئوال دیگه تو این مبحث ریا و... برای من پیش اومده
برنامه این هفته تاپیک طرح ترک رذائل و... این بوده:

اناالعبد;742520 نوشت:
ترک نگاه حرام
همچنین در کنارش از امشب نمازهامون رو اول وقت بخونیم
(نماز رو که داریم میخونیم پس همونو حداقل اول وقت بخونیم )

ممنون میشم به این سوالات همه جواب بدین تا هم اطلاعات بقیه زیادتر بشه و هم راه کار خوبی پیدا کنیم

1- نگاه حرام به چه نگاهی میگن؟ (منظور فقط صرف نگاه به نامحرمه یا نه!)

2- چطور نگاه حرام رو ترک کنیم؟ راه کارهاتون چیه؟

3- چطور اهل نماز اول وقت بشیم؟

4- روایت یا داستانی از خودتون یا از بقیه اگر دارید لطفا زکات علمتونو پرداخت کنین.

5- ثوابهای نماز اول وقت و نگاه نکردن به نامحرم رو هم بیان کنین

و کاربر اناالعبد در یکی از بخش ها اینطور گفتند:

اناالعبد;742945 نوشت:
روایت یا داستانی از خودتون یا از بقیه اگر دارید لطفا زکات علمتونو پرداخت کنین.

هر کار کردیم آخرش نتونستیم کسی رو وادار به ریا کنیم .. معلومه کاربران خوب برنامه ی اخلاص رو تو زندگیشون پیاده کردن ...

در مورد نگاه به نامحرم تقریبا خیلی از دوستیهای خیابونی و عشق هایی که معمولا پیش میاد همش سر همین نگاهه به نامحرمه ..

اگر مرد و زن نگاهشونو از نامحرم بپوشونن مشکل تا حدود زیادی حل میشه ...

و

اناالعبد;743285 نوشت:
نوشته اصلی توسط ♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥
اینکه باز ریاست:))) نصف سوالاتون تو این تاپیک باعث میشد آدم ریاکار بشه
نوشته اصلی توسط ♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥
اینکه ریا میشه و دور از اهداف این تاپیک
نوشته اصلی توسط اللیل والنهار
5- تا به حال تجربه ای داشتین که مثلا کاری رو از روی اخلاص انجام بدین و نتیجشم ببینین؟

دوست ندارم بگم

سئوال من

ماه گردویی;743301 نوشت:
من بد جور با این موضوع که گفتن اینجور چیزا ریا است مخالفم
عقیده دارم گفتن این چیزا باعث میشه ذهن بقیه باز تر بشه ... عقیده دارم کلمه کلمه ای که ما میخونیم یجایی تو ذهنمون رومون تاثیر میزاره که بعدا متوجه میشیم
من انقدر تو اینترنت گشتم و تجربیات رو خوندم الان این شدم(البته جدا از توفیقی که خدا داد و اجازه خدا و...)
این سئوال رو هم اگه اینجا جواب پیدا نکردم ، تاپیک باز میکنم

حالا گفتن تجربیات معنویمون و توفیقات برای آگاهی و باز شدن ذهن دیگران ریاست یا نه؟!!؟

سلام علیکم

کودک اول ریا میکنه میاد مسجد از روی دید بزرگترا ، اما کم کم ریا تبدیل به عادت میشه ، و در نهایت تبدیل به عبادت میشه.

در واقع هر عملی ابتدای آن ریا است بعد از آن عادت است و در نهایت عبادت میشه.

اما این دلیل نمیشه که ما برای کسب اخلاص تلاش و کوشش نکنیم.

منظورم این هست شیطان خیلی اوقات فریب میده که فلان عمل را انجام نده شما داری ریا می کنی.

یکی از مهم ترین چیزی که رنگ ریا را کم میکنه یا از بین می بره این است که خود عمل کننده حس کند که من دارم ریا می کنم،( اینجور ریاها معمولا ریا نیستند!!!)

گاهی اوقات طرف به نیت دعوت عملی را انجام می دهد و این ریا نیست مثلا خیلی اوقات تو اداره بنده به نیت دعوت دعایم را طولانی می کنم نیتم این است که دوستانم ببینند که من دارم دعا میکنم تا شوق دعا هم در آن ها بیایدو

و اینکه من این عمل خوب خود را اینجا در سایت باز هم نیتم تعریف از خود و یا ریا نیست بلکه نیت من تشویق خوانندگان برای عبادت و دعا است. (البته گاهی اوقات گفتن نیت سوراخ هایی برای ریا باز میکنه!)

مجبوریم;743346 نوشت:
کودک اول ریا میکنه میاد مسجد از روی دید بزرگترا ، اما کم کم ریا تبدیل به عادت میشه ، و در نهایت تبدیل به عبادت میشه.

هو علام الغیوب

سلام علیکم

انگیزه ی کودک ریا نیست بلکه تقلید است،تقلید از بزرگترهایش.

ریا ریشه در نفاق دارد،بعضی خود را طوری نشان می دهند که نیستند، برای رسیدن به منافعی

که در نظر دارند.ریا می تواند عادت شود ولی هرگز نمی تواند عبادت خالصانه شود،مبادی یک عمل وقتی

فاسد شد نهایاتش هم فاسد می شود.

البته اعمال بیشتر ما ممکن است از اخلاص تام و تمام تهی باشد اما این فرق دارد با عملی که از ابتدا به شائبه

ریا آلوده بوده است.

سلام

نظر من این هستش که باید نیت خدایی باشه و اگر بخوایم دیگران به به چه چه کنن کاملا مشخصه ریا میشه ...
:Gol:

گاهی اوقات یه چیزایی رو برای امر به معروف و نهی از منکر باید علنی انجام داد تا آشکار بشه اما دلیل نمیشه هر کاری رو بگیم باید علنی انجام داد ..

مثلا شما نماز شب میخونید چرا باید به دیگران بگویید؟ یا اگر نمازتان را طولانی میخونید چرا باید به دوستتان بگویید؟

ماه گردویی;743334 نوشت:
حالا گفتن تجربیات معنویمون و توفیقات برای آگاهی و باز شدن ذهن دیگران ریاست یا نه؟!!؟


بعنوان مثال اگر میخواهید کاری رو رواج بدید بگویید یه بنده خدایی نماز شب میخونه و برکات زیادی دیده نگید من میخونم و برکات زیادی دیدم ..

یه داستانی خوندم یه بنده خدایی مدرسه ساخته بوده بعد یکی میره اسم خودش رو روی در مدرسه مینویسه که من ساختم مدرسه رو .. بعد همون که مدرسه رو ساخته

بوده اعتراض میکنه این هم بهش میگه اگه برای خدا خالصانه ساخته بودی الان اعتراض نمیکردی که چرا اسمم و نوشتم چون خدا میدونه کی ساخته مدرسه رو

:ok:

اناالعبد;743363 نوشت:
بعنوان مثال اگر میخواهید کاری رو رواج بدید بگویید یه بنده خدایی نماز شب میخونه و برکات زیادی دیده نگید من میخونم و برکات زیادی دیدم ..

من یه دید دیگه دارم و یجور دیگه فکر میکنم
حرف دیگران و تجربه هاشون گاهی باعث یجور اطمینان کاذب قلبی میشه و این اطمینان و اعتماد بعد ها رو فکر فرد تاثیر میذاره و فرد ترغیب میشه به انجام کار حالا خوب یا بد
بعد ها بعد از انجام کار و نتیجه گرفتن این اعتماد و اطمینان به خدا تغییر جهت میده و به سمت اعتماد و ایمان به خدا میره

در ضمن تجربیات راه ها رو برای رسیدن به خدا ،برای فرد ، روشن تر میکنه

و

اناالعبد;743363 نوشت:
مثلا شما نماز شب میخونید چرا باید به دیگران بگویید؟ یا اگر نمازتان را طولانی میخونید چرا باید به دوستتان بگویید؟

درسته اگه بی دلیل همینطوری تو بحث دوستانه بگیم معلومه که ریا میشه

ماه گردویی;743411 نوشت:
من یه دید دیگه دارم و یجور دیگه فکر میکنم
حرف دیگران و تجربه هاشون گاهی باعث یجور اطمینان کاذب قلبی میشه و این اطمینان و اعتماد بعد ها رو فکر فرد تاثیر میذاره و فرد ترغیب میشه به انجام کار حالا خوب یا بد
بعد ها بعد از انجام کار و نتیجه گرفتن این اعتماد و اطمینان به خدا تغییر جهت میده و به سمت اعتماد و ایمان به خدا میره

در ضمن تجربیات راه ها رو برای رسیدن به خدا ،برای فرد ، روشن تر میکنه

سلام مجدد
حرفتون رو تا حدود زیادی قبول دارم
:Gol:.. اما اشکال شما از دوستانی که در تاپیک رذائل اعمالشونو بیان نکردن بود و در این مورد نظر خود من هم این هستش

که در عموم نباید این حرفها بیان بشه .. :Gol:

اون حرفی که شما میزنید برای افراد خاصی هستش که البته خودشونم بخوان و در راه خدا قدم بر دارن و شما هم یکم کمکشون کنین .. اما در عام و عوام

نباید مسائل خصوصی رو بیان کنید .. :Sham::Gol:

این سایت شاید هزاران نفر تا سال ها بتونن بازدید کنن و خوب نیست مسائل خصوصی توش بیان بشه اما اگر دوستی دارید که دوست داره بیاد سمت خدا شما

میتونید یه شمه هایی رو براشون بگین و البته بهتره بازم در لفافه بیان کنید اگر مستقیم تاثیر گزار تر بود اشکال نداره کما اینکه از عرفا برای افراد خاصی یه کراماتی از خودشونو میگفتن اما

اینطور نبود که تو تلویزیون طرف بیاد بگه بینندگان عزیز بنده چشم برزخی دارم :Moteajeb!: :Nishkhand: .. این سایت هم حکم عام رو داره و نباید مسائل شخصی بنظرم بیان بشه ..:Gol:

بعنوان نمونه من داستان شهید معماریان رو برای یکی تعریف کردم خندید گفتش شاید الکی باشه ، یکی از فامیلها برای دوست طلبش قضیه خاک امام حسین ع که دست

آیت الله گلپایگانی بوده و الان قسمتیش دست مادر شهید هستش رو تعریف کرده بود و اون خندیده بود گفته بود مگه میشه مگه داریم؟؟!:Sham:

خلاصه هر حرفی رو برای هر کسی نباید زد چون خیلی ها ممکنه مسخره کنن و یا قبول نکنن .. اینجا حکم مکان عمومی رو داره:ok::Gol:

اناالعبد;743418 نوشت:
میتونید یه شمه هایی رو براشون بگین و البته بهتره بازم در لفافه بیان کنید اگر مستقیم تاثیر گزار تر بود اشکال نداره کما اینکه از عرفا برای افراد خاصی یه کراماتی از خودشونو میگفتن اما

اینطور نبود که تو تلویزیون طرف بیاد بگه بینندگان عزیز بنده چشم برزخی دارم .. این سایت هم حکم عام رو داره و نباید مسائل شخصی بنظرم بیان بشه ..

درسته
قبول دارم تا حدودی
ضمنا
من منظورم از تاثیر گذاری به هیچ وجه تاثیر گذاری توی چند ماه نبود!چجوری بگم ، ینفر تجربه های اینچنینی رو میاد تو جمعی که فکر میکنه می تونه باعث کمک بشه بیان میکنه
یکی میگه این چقدر ریا کاره
یکی مسخره میکنه و...
یکی در هزار هم میاد یکم روش فکر میکنه و یه نکته هر چند کوچیک میگیره
یکی دیگه چند ماه یا شاید به سال بگذره بعد وقتی تو راه قرار بگیره شاید یاد حرف های گذشته بیفته
یکی که تو راهه بعد خوندن بسی از این مورد ها دو کلمه دو کلمه جمع بندی میکنه
کسی که طالب ایکس باشه سرسری از هر ایکس وای نمیگذره
گفتید:
این سایت شاید هزاران نفر تا سال ها بتونن بازدید کنن و خوب نیست مسائل خصوصی توش بیان بشه اما اگر دوستی دارید که دوست داره بیاد سمت خدا شما
****
من نمی تونم بخودم کامل بقبولونم ... پارادوکس دارم تو وجودم
کاش زودتر پاسخگو ،پاسخ بدند یکم بیشتر متوجه بشم

اناالعبد;743418 نوشت:
خلاصه هر حرفی رو برای هر کسی نباید زد چون خیلی ها ممکنه مسخره کنن و یا قبول نکنن .. اینجا حکم مکان عمومی رو داره

ولی من اصلا به اونایی که مسخره میکنن و... توجهی ندارم اگه دلیلی برای توجه هست بگید!؟

اناالعبد;743418 نوشت:
این سایت شاید هزاران نفر تا سال ها بتونن بازدید کنن و خوب نیست مسائل خصوصی توش بیان بشه اما اگر دوستی دارید که دوست داره بیاد سمت خدا شما

میتونید یه شمه هایی رو براشون بگین و البته بهتره بازم در لفافه بیان کنید اگر مستقیم تاثیر گزار تر بود اشکال نداره کما اینکه از عرفا برای افراد خاصی یه کراماتی از خودشونو میگفتن اما

یه چیز یادم رفته بود بگم
بنظرم:
از تاپیک ترک رذائل و... معمولا کسانی که برای درس و عبرت گرفتن و پیشرفت دینی تلاش می کنند بازدید می کنند
لااقل در این تاپیک به نیت ثواب و خدا ، میشه مثال ها و... بیاریم (درباره خودمون)
و
تازه بنظرم اگه اینجور جاها با ذکر اینکه "ریا میشه و نمی گیم" در واقع یجورایی داریم رعایت دینیمون رو به رخ میکشیم و یجور ریای دیگه میشه؟

یه خسته نباشید میگم به پاسخگوی عزیز
مث اینکه سرشون خیلی شلوغه

پرسش:
به ظاهر خیلی اهل دین و مومن بودن و... هستم اما نمی دانم آیا از درونم هم همینم؟ چون تا آن جایی که از خودم می دونم 60 درصد کارهای خوبم را فقط به خاطر خدا شروع می کنم ولی در حین انجام آن عمل، جوانب دنیوی اش رو هم از نظرم می گذرانم. نمی دانم این اشکالی دارد یا نه؟

پاسخ:

در پاسخ به نکاتی که مطرح کردید و دغدغه ذهنی شماست به نکاتی اشاره می کنم :
1. خطور افکار و نیات دنیاگرایانه و نفسانی، اگر چه امری نامطلوب و ناصحیح است. اما به صورت معمول رخ می دهد و به جای درگیری درونی با آنها یا درگیری با خود باید ریشه های آنها را یافت و به علاج آنها پرداخت.
مهم ترین کار در کاهش این افکار و نیات آن است که:
سطح شناخت خود را نسبت به خود (خود شناسی) و خداوند(خدا شناسی) ارتقاء دهیم.
مثلا وقتی که فهمیدیم تمام امور جهان با خواست و اراده و اجازهء خدا قابل تحقق و اجراست و هیچ قدرت و ارادهء دیگری در مقابل قدرت و ارادهء خداوند وجود ندارد و هر نیازمندی ما فقط با خواست و تقدیر الهی (والبته با تلاش و عقلانیت ما) برآورده می شود و اموری که آنها را دوست نداریم یا از آنها می ترسیم فقط خداوند است که می تواند آنها را از ما دور کند؛
و اگر دانستیم که خداوند بسیار بنده نواز و مهربان است و از ما غافل نیست و ...
در پی این شناخت، انسان دیگر توجه زیادی به دیگران نمی کند و از آنها نمی ترسد و برای آنها ریاکاری و چاپلوسی نمی کند و ... .
2. راه تقویت اخلاص در درجهء اول همین بالابردن سطح شناخت است و در درجهء دوم ، تمرین تدریجی و آرام برای تحقق اخلاص؛
به هیچ وجه نباید برای این امر عجله کرد ؛ زیرا این مساله بسیار بلند و عالی است و رسیدن به آن نیازمند زمان و فراهم شدن آمادگی های شناختی و عملی است.
اگر یکی از دوستان شما به شما بگوید که قصد دارد به کوه اورست صعود کند شما به او چه می گوئید؟ می گوئید عجله نکن و از کوهنوردی های ساده شروع کن تا آمادهء صعود های بزرگ تر بشوی.

همین سخن را در بارهء اخلاص به خودتان بگویید.
3. یکی از دام های شیطان این است که با طرح این که نکند ریا بشود یا ...، ما را از انجام اعمال خیر و عبادات محروم می کند که هشیاری ما را می طلبد.
در صورتی که در این مساله حساسیت پیدا کرده باشید و زیاد در نیت خود شک می کنید، به این حساسیت توجه نکنید و علاوه بر اعمال واجب که انجام می دهید، اعمال خیر مستحبی و عبادات را به حدی که دوست دارید و برای شما تحمیل و فشار ندارد انجام دهید.
در صورتی که حساسیت خاصی ندارید، اعمال و عبادات واجب خود را در هر صورت باید انجام بدهید و به دلیل این که افکار یا نیاتی دارید نباید آنها را ترک کرد. ولی باید نیت خود را اصلاح کرد و گاهی با تغییر زمان انجام واجب یا مکان و کیفیت انجام آنها می توان عبادت یا عمل را با نیت خالص تری انجام داد (که به حسب مورد باید بررسی نمود و راهکار لازم را ارائه نمود).

اما اعمال غیر واجب که مستحب و ممدوح هستند:
وقتی که به درون خود مراجعه می کنیم، اعمال خود را در پنج دسته می یابیم(حداقل):
دستهء اول: متوجه هستم که نیتم مشکلی ندارد و به حسب ظاهر و آنچه در خود می یابم عملم برای خداست و قصد و نیت بدی در آن نیست.
دستهء دوم: نیتم خوب است ولی احتمال ضعیفی هم می دهم که شاید نفسانیت و شیطان دخالت داشته باشد و ناخالصی در کارم باشد یا بعدا بیاید.
دستهء سوم:نیتم خوب است ولی احتمال قوی می دهم که ناخالصی در کار است و احساس می کنم که هوای نفس و شیطان در این امر دخالت دارد.
دستهء چهارم: هم نیت خوب دارم و هم نیت غیر الهی ؛ و در کنار قصد خیر ، به دنبال اهدافی نفسانی هستم.
دستهء پنجم: قصدم از انجام این کار، فقط نفسانی و غیر الهی است.

و اما راهکارها :
دستهء اول را انجام می دهیم. ولی در حین انجام آنها مراقبت می کنیم که عواملی غیر الهی وارد نشود.
دستهء دوم را هم انجام می دهیم ولی از خداوند می خواهیم که کمک کند تا این عمل خیر از دخالت شیطان و اغراض نفسانی محفوظ باشد.
دستهء سوم را احتیاط کرده و انجام نمی دهیم تا گرفتار نشویم و تبعات یک عمل غیر الهی دامنگیرمان نشود و از این طریق نیز محافظت از خلوص خود کرده ایم مگر آنکه بتوانیم تاثیر نفسانیت را در آن مورد بر طرف نماییم.
دستهء چهارم را اگر بتوانیم فقط با قصد الهی انجام بدهیم، می دهیم و الا ترکش می کنیم.
دستهء پنجم را ترک می کنیم مگر آنکه توجه و قصدی الهی به جای آن برایمان ایجاد شود.

پرهیز از افراط و تفریط
بر اين نكته در روايات اسلامي، تاكيد فراوان شده است كه در تمام امور و از عبادت، ميانه رو باشيد و اقبال و ادبار قلب خويش را در نظر بگيريد. در حالتي كه ميل و اقبال داريد، بيشتر عبادت كنيد و در حالت بي حالي و ادبار، تنها به انجام واجبات اكتفا نماييد.
امير مومنان حضرت علي(ع) فرمود:
ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا اقبلت فاحملوها علي النوافل، و اذا ادبرت فاقتصروا بها علي الفرايض(1) بدرستي كه قلب انسان را اقبال و ادباري است. پس چون در حال پذيرش بود، آن را به انجام مستحبات و نوافل بداريد و هنگامي كه در حالت روي گرداني بود، به انجام واجبات اكتفا نماييد.

پي نوشت:
1. نهج البلاغه، حكمت 312.[=verdana]

موضوع قفل شده است