نکات کاربردی در مورد مدیریت زمان : time management tips

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نکات کاربردی در مورد مدیریت زمان : time management tips

با سلام
یکی از مسائلی که بسیار کاربردی هست و مورد نیاز جوون ها مسئله مدیریت زمان هست کتاب های زیادی در این موضوع نوشته شده اما گاهی بعضی هاشون جنبه تجاری داره یعنی طرف کتاب نوشته برای پول و مطالبش صرفا جذابه و خیلی عملی نیست و کلی گویی هست همچنین تعداد کتاب ها و ویدئو ها در این زمینه زیاده و معمولا خیلی ها موقع پیگیری این موضوع گیج میشن
بنده ی زمانی دنبال این موضوع بودم بررسی کردم بعضی ویدئو ها رو از یوتیوب گرفتم بعد ی سخنرانی مفصل از آقای رائفی پور گوش کردم حدود 6 ساعت بود
در مجموع بعضی مطالبی که افراد مختلف گفته بودن به نظرم غیر کاربردی بود یا غلط
بنده تجربیات شخصیم رو با مطالبی که از سخنرانی آقای رائفی پور بود جمع کردم و گفتم با دوستان به اشتراک بگذارم تا شاید فرصت هایی که من در عمرم از دست دادم دیگران از دست ندن:ok:
حدود بیست نکته هست سعی میکنم مختصر مفید باشه
چند تذکر:
1- این توصیه ها وحی منزل نیست و بنده ادعای تخصص در مدیریت زمان ندارم صرفا ی انتقال تجربه هست
2- سخنرانی های رائفی پور که استفاده کردم برای تاریخ 17 و 23 بهمن 92 هست دو تا سه ساعت فایل صوتی هست
3- دوستان بخصوص کارشناسان محترم اگر لطف کنند نکته ای دارن اضافه کنن ممنون میشم
4- از آنجایی که میخوایم مطالب مختصر و مفید باشه از هرگونه پراکنه گویی و مطالب بی ربط مثل نقد نا مرتبط به موضوع و یا تشکر و ... خودداری کنید در صورت نیاز فقط شخصی پیام بدید

با تشکر:Gol:

1)
فکر کنم بهش اصل کلید طلایی هم میگن خلاصش اینه که قبل از انجام هر کاری نسبت به اون فعالیت اطلاعات نسبتا جامعی پیدا کنید بعد برید سراغش
مثلا شما می خواهید کنکور بدید اینکه چه کتاب هایی بخرید از کی شروع کنید هر درس رو به چه سبکی بخونید و ...
سوالاتی هستند که باید حل بشن وگرنه شما کلی پول خرج می کنید و کتاب های به درد نخور میگیرید یا مثلا روش ریاضی خوندنتون غلطه و دو برابر وقت میگذارید و نصف حد مورد نیاز هم نتیجه نمیگیرید
خوب چطوری اطلاعات رو بدست بیاریم؟ در هر کاری قبل شما افرادی بودن که اون مرحله رو طی کردن و نتیجه خوب گرفتن حالا چه درس چه شغل چه هنر و ... خوب از اونا راهنمایی بگیرید ساده هست نه ؟ فقط سوال کنید!
ی نفر چند ماه پیش قبل انتخاب رشته کنکور اومده بود دانشگاه ما و از بنده در مورد رشتم سوال کرد بنده هم در حدود 20 دقیقه تمام نکاتی رو که در مورد بازار کار نوع درس ها و گرایشات ... بود بهش گفتم
این اصل شبیه این هست که شاگردی در عرفان از عارف کامل راهنمایی بخواد تا رشدش سریع تر بشه یا موانع رو بدونه!
خلاصه:
برای موفقیت در هر کاری و صرفه جویی در وقت و پول و ... با افرادی که قبل شما اون کارو کردن و موفق شدن مشورت کنید!

2) حذف بی نظمی ها ! یعنی چی؟
شنیدید میگن قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود ! ببینید برخی افراد هستند خیلی بی نظمند! طرف میخواد بره بیرون 10 دقیقه دنبال جورابشه یا کلیدش ! خیلی ها ی نصف روز وقت میزارن تا کارت پایان خدمتشون رو که برای ی کار اداری میخوان پیدا کنند
از این مثال ها زیاده! اگر این زمان ها رو جمع کنید خیلی میشه جدای از اینکه خیلی موقع ها کلی استرس بهمون وارد میشه و گاهی مسئولیت هایی که داریم به خاطر این امور ساده به تاخیر میفتن و سرزنش میشیم!
راه کار : تمام مدارک مهمتون که گم شدنشون خیلی زمان میگیره مثل سند خونه شناسنامه کارت ملی و ... رو در یک یا چند جای امن و مشخص برای خودتون بگذارید هر بار کار داشتید باهاشون بردارید و بعد اتمام کار سرجاشون بگذارید
همین طور لباس هاتون یا چیز های دیگه مثل کلید ها ی خانه و محل و کار و غیره رو ی بار برای همیشه جاشون رو معلوم کنید
شاید بگید بابا مهم نیست این چند دقیقه چیز مهمی نیست ما که اینقدر خفن نیستیم از کل لحظات عمرمون استفاده کنیم این چند دقیقه هم روش! هدر بره!
ولی به نظرم اثر روانی این نظم های کوچیک رو باید تجربه کنید آدم احساس منظم بودن پیدا کنه جو میگیدش کاراش رو با احساس کمتر خستگی و کسلی انجام میده اصلا ی چیزیه ها
خلاصه :
مدارک مهمتون رو در جای امن و مشخص بگذارید تا گم نشن و در مورد وسایلتون که خیلی استفاده می کنید ی جاهایی معلوم تعیین کنید و هر بار دنبالشون نگردید

3) هدف گذاری
ببینید ما دو نوع هدف می تونیم داشته باشیم یکی اهداف اصلی که در زندگیمون میخواهیم بهشون برسیم دسته دوم اهداف فرعی که قصدمون بدست اوردن خودشون نیست بلکه اینها واسطه هستند برای رسیدن به اهداف اصلی
چطور هدف اصلیمون معلوم میشه؟ بخشیش به نظام فکری و فلسفی شما ربط داره یعنی اینکه دین و مذهب و مکتب تون چیه خب طبیعیه که برای مشخص کردن دقیق تر این طور اهداف یکم باید وقت بگذارید و مطالعه و تفکر کنید
هدف اگر درست و بر مبنای علاقه و استعداد فرد و همچنین منطبق بر اعتقاداتش باشه باعث انگیزه میشه واقعا آدمی که انگیزه و هدف داره پر انرژیه می جنگه چون چیزی برای جنگیدن پیدا کرده تلاش زیادی میکنه چون واقعا میخواد به اهدافش برسه
خب حالا دقیقا باید چی کار کنیم؟ من پیشنهادم اینه حدود یه هفته بشینید فکر کنید(نه که کل ی هفته رو فکر کنیدا!!!!!!) و هرچی به ذهنتون میرسه به عنوان هدف و وسیله رسیدن به هدف(هدف فرعی) و ... رو بنویسید علایقتون و کارهایی که درش استعداد دارید و ... حتما باید بنویسید چون گاهی مطلبی به ذهن خطور میکنه بعد یادمون میره هدف گذاری کنید بگید من بعد از این در زندگیم میخوام این کار رو بکنم و هر کاری که انجام میدم دنبال این ها هستم!
خب طبیعیه که هر فردی ممکنه تفکرش در طول عمر عوض شه خوب هر موقع لازم بود لیست اهدافتون رو ویرایش کنید(یعنی اهداف قابل تغییر هست)
در اهدافتون بلند پروازی بیش از حد نکنید چون اگر متناسب با توانایی هاتون نباشه یا حداقل با توانایی شما فاصلش کم نباشه نمیتونید برسید بعد نا امید میشد یا غمگین میشد واعتماد به نفستون کم میشه!
طبیعیه کسی که هدفمند کار کنه خیلی بهتر قدر زمانو میدونه و فعالیت هاش برنامه ریزی شده هست!!!
خلاصه
وقتی به اندازه کافی فکر کردید اهداف زندگیتون در دفتری بنویسید- سعی کنید مطابق عقاید علایق و استعدادتون و در حد توانتون بنویسید- برای این کار وقت بگذارید چون مبنای فعالیت های بعدی شماست و البته منشا انگیزه و انرژی و حرکت انسانه

4) مشخص کردن رئوس برنامه ها
وقتی شما هدفتون رو انتخاب کردید (که البته گفتم میتونه متغیر باشه یعنی بر حسب زمان نظرتون در مورد زندگی و ... عوض بشه)
حالا میاید میگید من با چه روش هایی باید به اهدافم برسم ؟ طبیعتا در هر زمینه ای باید فعالیت هایی انجام داد
مثلا کسی که میخواد پزشک بزرگی بشه و به کشور خودش خدمت کنه خوب این ی هدفه
برای رسیدن بهش باید زبان یاد بگیره- در ی دانشگاه معتبر قبول بشه- ممکنه بره خارج برای تخصص و ... – باید تفریح داشته باشه وگرنه کم میاره- طبیعتا باید به سلامت خودش برسه وگرنه نمیتونه موفق بشه – هزینه زندگیش چطوری تعمین بشه؟ آیا باید ازدواج بکنه؟ اگر بخواد چی ؟مهارت های ازدواج رو باید یاد بگیره ؟ کتاب ؟ مشاوره ؟ مطالعه آزاد داشته باشه؟ چه زمینه هایی؟
خوب در این مثال فرد باید در چند زمینه برنامه ریزی داشته باشه
1 درسی 2 اقتصادی 3 سلامت و ورزش 4 زبان خارجه 5 تفریحات منظم 6خانواده و ازدواج و...
هرچی بیشتر فکر کنید این گروه بندی دقیق تر و منسجم تر میشه مثلا طرف اگر بخواد به عنوان دانشجو ی کار های خیریه ای هم بکنه خوب میشه ی گروه دیگه مثلا با عنوان خدمات اجتماعی و ...
شما هم لوازم اصلی رسیدن به هدف (یا اهداف )اصلیتون رو بنویسید و هر بار خواستید برنامه ریزی کنید دقیقا مشخص کنید در هر حوزه چی کار باید بکنید!
خوب این چه ربطی به مدیریت زمان داره؟! روش صحیح برنامه ریزی کردن باعث کاهش اتلاف عمر میشه دیگه خیلی هم مهمه!
احتمالا در ادامه ی مقداری در مورد این مورد بیشتر توضیح میدم!
خلاصه
لوازم رسیدن به اهدافتون رو معین کنید و مثلا فعالیت ها تون رو به گروه هایی مثل: خانواده- تحصیل- کار- دین -تفریح - خدمات اجتماعی - سلامت و ... تقسیم کنید! چیزی جانمونه یعنی کاری نباشه که در طول روز انجام میدید و در هیچ گروهی نمیگنجه!

5) ی مقدار غیرت!
خود من هم جز افرادی بودم که ی زمانی برنامه ریزی می کردم که مثلا 10 تا کار انجام بدم تو ی روز از این 10 تا 4 تاش میموند!
آخر شب هم میگفتم بی خیال شده دیگه! ولی نباید بپذیرید در حقیقت نباید اینقدر شکست ها رو در زندگی راحت پذیرفت آدم باید غیرت داشته باشه و نگذار مشکلات تسلیمش کنه وقتی اصولی برنامه ریزی کردید دیگه شکست معنی نداره
البته ی زمانای نادری پیش میاد که شرایط اضطراریه مثلا یکی از بستگان آدم فوت میشه! خوب اینجا فرق داره اما مثلا بجای انجام کارها دو ساعت وقت بگذارید فوتبال لیگ جزیره ببینی و بعد بگی دیگه آخر شبه حال ندارم این بی غیرتی هست
واقعا سعی کنید ی مقداری بخودتون سخت بگیرید نمیدونم شاید بعد ی مدت آسون بشه براتون
فکر کنم حدیثه: کار امروز رو به فردا وامگذار!
ی نکته ریز که بعد درمودش صحبت میکنم: گاهی روش برنامه ریزی مون غلطه و زمان لازم برای ی کار رو درست تخمین نزدیم
و نمیرسیم اونجا هم بخودتون فشار بیارید که بشه اگر نشد ایرادی نداره شما بی غیرت نشدید!!!
خلاصه:
وقتی برنامه ای ریختید تمام همتون انجامش باشه به
غیر شرایط اورژانسی هیچ دلیلی پذیرفته نیست که برنامه ای که اصولی ریخته شده انجام نشه!

6) کارهای سخت رو اول انجام بده!
من خودم اینطوری بودم که کار های سخت رو که باهاش مشکل داشتم میگذاشتم آخر و آخر شب هم که خسته خلاصه نمیرسیدم ولی به نظر میاد بهترین کار اینه که اون کار هایی که سخته و گاهی خیلی هم مهم (در مورد اینکه برنامه روزانه چطوری باشه و تقسیم بندی کار ها به مهم و اهم و ...بعدا صحبت می کنم!)هست رو صبح یا عصر انجام بدیم بهتره
بعضی هم میگن بدن ی ساعتی داره در بعضی زمان ها خودش میگه استراحت گاهی هم میگه کار و سر حاله مثل اینکه ساعت بدن افراد مختلفه ولی برای من که صبح و عصر زمان های خوبیه برای فعالیت
ی مقداری در برابر تنبلی مقاوت کنید و کار هاتون رو پشت گوش نندازید
خلاصه
کارهای سخت رو نپیچونید!!! همون اول انجامشون بدید و خودتون رو راحت کنید!

7) هیچی تفریح نمیشه!
ببینید اگر کسی تفریح درست و حسابی نداشته باشه خیلی نمیتونه بگه برنامه ریزی دارم(این نظر منه)
خودم کسی بودم و هستم!!! که خیلی اهل تفریح درست حسابی نیست (در حال تغییر خود هستم)مثلا من میشستم پای درس 1 ساعت میخوندم بعد میگفتم خب ی استراحتی بکنم میرفتم اینترنت میچرخیدم یا فیلم میدیدم یا فیفا و ... ولی اینا بیشتر مغزم رو خسته میکرد بعد نیم ساعت نه میتونستم درس بخونم نه میتونستم کاپیوتر رو بی خیال شم عین معتادا!!!
تفریح درست حسابی داشتن و منظم بودن این تفریحات خیلی کمک میکنه خودم میرفتم باشگاه حدود 1 سال و نیم هفته ای سه جلسه
خیلی تو روحیم تاثیر داشت هم بدنم سالم و قوی شده بود هم احساس میکردم آدم تک بعدی نیستم که فقط درس بخونه هم روحیم عوض شده بود چون رشته ای که میرفتم دوست داشتم البته چون اون موقع مغزم خیلی کار نمیکرد به فکر مدیریت زمان و این حرفا نبودم! و نشد از اون حالتام استفاده کنم
خلاصه حتما ی ورزشی چیزی برید
پیشنهاد من:
شنا: اگر تغذیتون توش آشغال نباشه و مرتب برید بدنتون رو خوش فرم میکنه چه دختر باشید چه پسر! خیلی هم حال میده!(گفتن نداشت)
کوه: همین قدر بگم افرادی رو تو کوه دیدم که 70 سالشون بود سرعت بالا رفتنشون سه برابر من بود کوه نوردی مرتب بدن رو میسازه تا 80 سالگی نه استخون درد نه خمیدگی کمر نه تنگی نفس نه بیماری جدی! خلاصه بگم بهتون حسرت میخورم که دبیرستان که بودم ی بارم کوه نرفتم الانم دیگه نمیتونم برم زانوم آسیب دیده ! ولی چند دفعه ای که رفتم کوه واقعا حال داد !
رزمی: چه دختر باشید چه پسر شاید خوب باشه بدونید چطور از خودتون دفاع کنید گاهی لازم میشه
من در هر زمینه ای سر رشته ندارم و اینا صرفا مثال بود هر چی دوست دارید برید! فقط نچسبید به کامپیوتر
ممکنه بگید بابا عصر ارتباطات نمیشه استفاده نکرد بله درسته بزودی در مورد تجربم در استفاده از اینترنت و ... هم صحبت میکنم
به هر حال تمام این ها رو نمیخواد ی جا برید هر کس ی دونشم به عنوان تفریح بره خیلی از بقیه جلو میفته
فقط همش تفریح نشه دقت کنید کجای بحثیم هدف اصلی تفریح اینه که به من کمک کنه به اهداف اصلیم برسم بنابرین جو گیر نشید و کار اصلیتون رو فدای تفریح نکنید
خلاصه:
تفریح منظم و درست حسابی داشته باشید به کامیپوتر موقع تفریح تا حد امکان نزدیک نشید !!! کار اصلیتون رو فدای تفریح نکنید هدف تفریح نیست!!!

Dirol از waiting times استفاده کن!
ببینید زمان هایی وجود داره که شما نمیتونید کارهای اصلیتون رو انجام بدید ! مثلا در مترو هستید یا تاکسی یا اتوبوس
یا حتی زمانی که در ی درمانگان یا مطب منتظرهستید که وقت شما بشه وگاهی بیشتر از ی ساعت طول میکشه! خوب اگر این زمان ها رو با هم جمع کنید خیلی میشه
من خودم 4 سالی که کارشناسی میخوندم صبح ها با مترو میرفتم و عصر بر میگشتم
بین 2 تا 1.30 ساعت در راه بودم حالا میانگین میگیریم 1.45 میشه روزی سه ساعت و نیم!!!
هر سال هم از 365 روز 120 روز تعطیلات کم میشه هفته ای هم 4 روز میرفتم میشه: 140 روز حدودی !
یعنی در ی سال 495 ساعت رفت و آمد در چهار سال میشه 1960 ساعت (چقدر عمر هدر رفته)
کارهایی که بعضیاش رو خودم انجام دادم تا اینجور زمانهام هدر نداره(البته تا حد امکان)
- مطالعه غیر درسی( فکر کمتری میخواد و چیزی که علاقه دارید میخوانید) خیلی کتابهایی که دوست داشتم رو خوندم
- فایهای صوتی زبان گوش بدید داستان های کوچیک انگلیسی و ...
- بعضی سخنرانی هایی رو که میخواستم گوش کنم در مترو گوش دادم(مثلا همین دو تا 3 ساعت رائفی پور)
- برنامه ریزی برای روز های بعدی و هفته های بعدی(در مورد روش برنامه ریزی بعد صحبت میکنیم)
شاید خیلی کارهای دیگه بشه انجام داد
خلاصه کار های ریز و کوچیکی که دارید رو در زمان های انتظارتون انجام بدید
گاهی نمیشه هیچ کاری کرد آدم خسته هست ی چرتی در مترو بزنید(مثلا) این هدر رفتن وقت نیست چون شما دارید خستگی تون رو از بین میبرید!
خلاصه :
از زمان های انتظارتون در مکان های عمومی و غیر عمومی!!! استفاده کنید کارهای ریز و کوچیک که کمتر وقت و انرژی میخوان رو انجام بدید!!!

9) روش برنامه ریزی صحیح(1)
ببینید اگر نتونید درست برنامه ریزی کنید روحیتون رو کم کم از دست میدید استرس میگیرید و از زمان هم نمیتونید درست استفاده کنید!
اول اینکه ما معصوم نیستیم و ممکنه در محاسباتمون در مورد برنامه اشتباه کنیم طبیعتا این اشتباهات تاثیر داره ولی مهم نیست چرا؟ چون بهتر از این نتونستیم عمل کنیم مهم اینه تا حد توانمون در هر زمانی تلاش کنیم البته نباید کلا غیر اصولی برنامه ریزی کرد بعد بگیم خوب نشد دیگه اشتباه کردم پیش میاد!!! نمیدونم تونستم منظورم رو بفهمونم یا نه؟
همه اینا رو گفتم که بگم برنامه باید انعطاف داشته باشه متغیر با زمان باشه تا هرجا لازم شد تغییراتی درش اعمال بشه
دلیلشم واضحه ما یا گاهی اشتباه میکنیم یا از همه متغیر های دخیل در ی موضوع آگاهی نداریم بنابرین اگر تا به حال فکر میکردید کسی هست تو دنیا که میتونه ی برنامه دقیق و جامع بنویسه که تا آخر عمرش چه کارهایی میکنه کاملا در اشتباهید
برنامه ریزی بعد هدف گذاریه و بدون ی هدف که واقعا بخواهیدش بی فایده نه ولی کم فایدس!
یادتون باشه چون شروع کارید ممکنه حتی 80 درصد برنامه ای که ریختید هم عملی نشه خوب تازه اولشه راه میوفتید به کار منظم عادت میکنید و برنامه ریزی مطابق شخصیت خودتون و توانتون رو هم دستتون میاد چطوریه
اول برنامه ما باید ی جاهایی جبرانی داشته باشه یعنی ی زمانی رو بگذاریم برای کارهایی که در برنامه بوده و نرسیدیم انجام بدیم(به علت عوامل نا شناخته مسائل اورزانسی و...)
ما برای هر روز هر هفته و هر ماه برنامه داریم که میگم چطوری!(پست بعد)
در هر روز باید کارهایی که میخواهید انجام بدید به چند دسته تقسیم کنید:
1- کارهای خیلی مهم(فوری)
2- کارهای مهم
3- کارهای عادی
4- کارهای اضافی
مثلا فرض کنید در یک روز کار شما اینه: بردن مادر به درمان گاه-واریز کرایه خونه-رفتن سر کلاس(دانشگاه)-خرید میوه –
اولی خیلی مهم –دومی مهم –سومی عادی –چهارمی اضافی-
گروه یک رو به هر قیمتی شده باید انجام بدید در روز تعیین شده بعد گروه دو و ...
یادتونه گفتم کار های سخت رو اول انجام بدید واقعیت اینه که کارهای 1 و 2 معمولا کار سخت ها هم هستن
حالا اگر ی حالتی پیش اومد کار گروه 1 سخت نبود اون وقت چی؟ کار گروه یک به نظر من اولویت داره نسبت به کار سخت!
این تقسیم بندی ذهنیه حالا اگر خیلی خواستید تاکید کنید گروه یک رو در دفتر چه یادداشت ی ستاره کنارشون بزنید
چی دفترچه یادداشت؟ نگفتی؟ کی ؟چی ؟کجا؟ میگم قضیه اش رو پست بعدی(پست بعدی چه شود!)
این بخش رو در پست بعد ادامه میدم
خلاصه:
برنامه ریخته شده باید انعطاف داشته باشه- ممکنه ی جاهایی خطا کنیم و برناممون منطبق بر توانایی هامون نباشه کم کم یاد میگیریم صبر و پشتکار باید داشته باشیم-کار ها روزانه رو اولیت بندی کنیم-جبرانی هم سعی کنید برای برنامه تون بگذارید!

10) روش برنامه ریزی(2)
برنامه ریزی رو من این طوری انجام میدم ی دفتر بردارید اول اهدافتون رو با ذکر دلایل بنویسید(قبلا گفتیم اهداف هم ممکنه در طول زندگی عوض شن)
بعد اون گروه بندی که در پست های قبلی توضیح دادیم رو انجام بدید
هدف گذاریمون رو سه قسمت میکنیم: کوتاه مدت میان مدت و دراز مدت
کوتاه مدت (در حد ی روز تا ی هفته)
میان مدت(ی ماه-کارهایی که در ی ماه پیش رو باید انجام بدیم)
دراز مدت( از یک تا چند سال)
ی دفترچه یادداشت هم می خوایم که توش برنامه روزانه رو بنویسید این دفترچه همیشه باید همراهتون باشه در محیط کار در دانشگاه یا مدرسه در بازار و ... حتی خونه که هستید مثلا هر ساعت نگاه میکنید ببینید چه کارهایی مونده چه کار هایی انجام شده
هرکدون انجام شده ی تیک کنارش بزنید(این کار خودش روحیه میده)
یادتونه گفتم باید راه های رسیدن به هدف رو بنویسید اونا هم تا حد امکان و اطلاع خودتون هست و گاهی چیزهایی اضافه وکم میشه
در دفتر اصلی شما برنامه یک ماه و یک هفته رو مینویسید یعنی برنامه ریزی؟ نه!
یعنی میگید در این ی ماه باید این 20 تا کار رو انجام بدم(بازم میگم چون برنامه متغیره احتمالا این کار هابیشتر بشه!)
یعنی برنامه هفتگی و ماهانه زمان دقیق مشخص نمیکنه و فقط کار هایی رو که برای اهداتون باید در اون محدوده ی ماه یا ی هفته انجام بدید مشخص میکنه من خودم در برنامه روزانه هم زمان دقیق برای خیلی کار ها مشخص نمیکنم از صبح پا میشم شروع میکنم کار کردن!
مثال:فرض کنید هدف اصلی شما پزشک متخصص شدن هست تا به مملکت خدمت کنید(هدف اصلی)
اهداف فرعی:قبولی کنکور – زبان انگلیسی در حد تافل و آیلس- مطالعه آزاد در مورد رشته مورد نظر-و...
الان کجاییم مثلا 31خرداد هفته اول تیر تازه از فردا قرار شروع بشه! ی سال وقت داریم برای درس
هدف دراز مدت: قبولی کنکور در رشته پزشکی در دانشگاه مثلا تهران
هدف ماه تیر(سایر ماه ها رو نمیشه فعلا معلوم کرد هر ماه وقتی رسیدیم بهش معلوم میکنیم)
خریید کتاب های تست- مشورت با افراد موفق(گاهی لازم نیست حضوری باشه مصاحبه هاشون با مجلات و روزنامه ها و... رو میشه خوند) ریختن برنامه برای تیر(یعنی چه درسایی رو تا آخر تیر ماه تا کجا بخونیم) معمولا میگن دوم وسوم باید برای تابستون جمع بشه حالا بگذریم مهم نیست
برنامه هفته اول(بقیه هفته ها معلوم نیست وقتی به جمعه قبل شروع هفته رسیدیم برنامشون رو میریزیم)
مشورت - خرید کتاب – شروع مطالعه تا جای تعیین شده – و(تفریحات و سایر کاره ایی که باید در اون هفته انجام بدید رو هم بنویسید-همه در دفتر)
برنامه روزنامه صبح شنبه 1 تیر در دفترچه یادداشت بنویسیم:
1- جستجوی اینترنتی برای خواندن مصاحبه افراد موفق
2- مشورت باافراد فامیل(اگر کسی باشه بتونه کمک کنه
3- مثلا پرداخت قبض ها
4- خرید نون و...
5- ....
تا شب برنامه رو چک کنید و کارها رو انجام بدید
این صرفا ی مثال بود خیلی در بحر جزئیاتش نرید خواستم فقط روش رو توضیح بدم

با سلام حالا که صحبت از مدیریت زمان شد پیشنهاد میکنم وقتتون رو با خوندن کتاب حدر ندین ... 2تا سخرانی فوق العاده اصلا هر چی بگم کمه در ارتباط با مدیریت زمان استاد راعفی پور ( Search Google )
دارن که هم میتونید تو 1 یا 2 ساعت مدیریت زمان گوش کنید و یاد بگیرید هم همزمان کار دیگه ای بکنید ... موفق باشید ... خودش میشه صرفه جویی در زمان که در 1 ساعت کل تحقیق 1 پژوهش گر براتون شرح داده بشه ...

با تشکر از دوست عزیزمون جوجه اردک زشت

11) مدیریت زمان در مطالعه
دو تا نکته اساسی هست برای کسایی که مطالعه می کنند بخصوص در مطالعه های غیر درسی
مثلا شما به ی موضوع علاقه دارید میرید دو کتاب میخرید اولی رو میخونید دومی رو که شروع میکنید به خوندن مطالب تکراری داره یعنی بخش هاییش تکراریه یا بلد هستید خوب چرا وقت میگذارید اونا رو میخونید رد کنید!
ممکنه بگید مگه چقدر طول میکشه؟ اگر کتاب خون حرفه ای بشید خیلی! خود من ی دوره ای خیلی رو اعجاز قرآن کار کردم هر کتابی میری مثلا مسئله اخبار غیبی رو توضیح داده بابا فهمیدیم دیگه وقتی مطلب جدید ندارید چرا کتاب مینویسید!!!
همین مشکلو با کتاب های شهید مطهری داشتم ی مطلب رو پنچاه بار توضیح داده به پنجاه روش مختلف چند بار ی مطلب رو میگی عزیزمن ! فهمیدیم دیگه!!!
بعد سعی کنید گروهی خوانی کنید!!! یعنی چی؟ اگر بتونید افراد هم فکر خودتون رو در موضوعات غیر درسی پیدا کنید سرعت کسب اطلاعاتتون بالا میره چطوری؟ مثلا اگر 5 نفر بشید و ی تحقیق کنید از اینترنت مثلا در مورد صوفیه 10 کتاب مهم هستچندتا نقد صوفیه هست چند تا تاریخ صوفیه چندتا هم دفاع از صوفیه میکنه خوب ی نفری خیلی طول میکشه 10 تا کتاب بخونید که خیلی مطالبش تکرای باشه اگر پنج تا بشید و هر کس دو تا بخونه بعد بیایید و خلاصه و مطالب اصلی کتاب ها رو با هم به اشتراک بگذارید با صرف وقت برای دو تا کتاب شما ده تا کتاب در مورد صوفیه خوندید یا مثلا امتحال درس ریاضیه 4 تا بشید هر کدوم دو فصل خوب بخونه بیاد بعدش برای هم توضیح بدید
مشکل این روش پیدا کردن ی فرد مناسب برای هم گروهی هست اونو پیدا کنید فکر کنم حل باشه!
خلاصه:
در زمان مطالعه مطالب تکراری و بی ربط یا بی فایده رو رد کنید همه جای ی کتاب به درد شما نمیخوره – سعی کنید با افراد هم فکر خودتون گروه تشکیل بدید و گروهی در مورد ی مطلب تحقیق کنید

12) چند توصیه روانشناسی
مشکلات خود رودر کاغدی بنویسید و پاره کنید این کار باعث انرژی مثبت در شما میشه!!!(من که این کارو نکردم ولی عده ای همچین عقیده ای دارن!)
با افراد نا موفق که هی غر میزنند و منفی بافی میکنند نگردید : افرادی هستند تا بهشون میگی فلان کارو رو میخوام انجام بدم شما رو دست میندازن و میگن نمیتونید! با این جور افراد تا اونجایی که میتونید رفت و آمد نکنید و محلشون ندید کارهایی رو که برنامه دارید انجام بدید همه جه جار نزنید مخفیانه و بی سر وصدا یعنی با خوندن چهار تا نکته در این تاپیک و تصمیم به این که میخواید عمرتون رو بهتر استفاده کنید نشینید همه جه بگید آره من دیگه میخوام زمانم رو مدیریت کنم ممکنه ی عده بی مصرف که هیچ سودی برای خودشون و جامعه ندارن شما رو مسخره کنند و روحیتون تضعیف بشه
مدام به سخنرانی های امید دهنده گوش کنید سخنرانی هایی که به آدم روحیه بده و در مورد همین جور موضوعات مثل مدیریت زمان باشه
یک مطلب رو هم باور نکنید
این که با باور میشه هر کاری کرد چرند محضه شما توانایی هاتون محدوده بنابرین جاهایی نمیتونید! مسئله ساده هست باور انسان باعث میشه انسان خودش رو باور کنه و خودش رو دست کم نگیره ولی این دیگه به این معنا نیست که هر کی هرچیز غیر واقعی رو باور کنه میتونه بهش برسه!!! بعضی روانشناس ها یا قانون جذبی ها از این چرندیات میگن ولی شما واقع گر باشید والبته از اونور بوم هم نیفتید که کلا خودتون رو دست کم بگیرید
خلاصه:
با افرادی که موج منفی میدن تا حد امکان نگردید و بهشون توجه نکنید- برنامه ها و موفقیت ها تون رو همه جا جار نزنید-مدام به سخنرانی هایی که روحیه دهنده هست گوش بدید – باور نداشته باشید که با باور به همه چی میشه رسید!

جوجه اردک زشت;738934 نوشت:
5) ی مقدار غیرت!

سلام.
چگونه غیرت خود را بیشتر کنیم؟

kobram;741645 نوشت:
سلام.
چگونه غیرت خود را بیشتر کنیم؟

سلام
اول بگم چون متخصص نیستم نمیتونم برای هر فردی نسخه بدم در حد تجربه و اگاهی کم خودم مشورت میدم بنابرین اگر جوابم شما رو قانع نکرد ببخشید
اما پاسخ سوالتون در ی مثاله فرض کنید یکی از اعضای خانواده شما خدای ناکرده ی عمل مهم باید انجام بده وگرنه میمیره و شما مسئول این هستید که وام بگیرید
بانک هم روال اداری داره و میپیچونن و ... شما سه روز وقت دارید وام بگیرید اینجا آیا میتونید شکست رو بپذیرید؟ میتونید بگید تلاشم رو کردم و نشد؟
شده دعوا کنید عربده کشی کنید هر جور شده میرید وام رو میگیرید یعنی شما نمیتونید عین سیت زمینی بایستید تا عضو خانوادتون فوت کنه
حالا شما ی هدفی داری که این هدف قرار هدف زندگی شما باشه یعنی هر کاری میکنی برای اونه که بهش برسی
طبیعتا راجع بهش کلی قبلا فکر کردی مشورت کردی و ... تا هدفت معلوم شده حالا اگر کاری باشه که مانع رسیدن شما به هدفتون بشه چیکار میکنید
تنبلی و بی حوصلگی و ... شما دو گزینه دارید یا ی مقدار غرور داشته باشی و بگی شکست برای من معنی نداره کم نمیارم و فشار ها رو تحمل کنی وبعدش در آخر طعم شیرین موفقیت رو بچشی
یا عین همون سیب زمینی کم بیاری و بگی خوب بازم باختم!!!
ی حدیثی بود فکر کنم از امام صادق علیه السلام(نقل به مضمون):
یعنی شما از مورچه هم کمترید که هر روز غدای خودش رو پیدا میکنه و کلی برای بدست آوردنش سختی میکشه؟
پس راه اول اینه که در مورد هدفتون زیاد فکر کنید همینی که دفترچه یادداشته کنارتون باشه خودش ی کمک هست برای تلنگر زدن به خودتون
اگر شیرینی اولین موفقت رو با مدیریت زمان بچشید باز اینم کمک میکنه
نکته آخر اینکه روش هایی وجود داره برای تقویت اراده خودم هنوز خیلی روش کار نکردم ولی مثل اینکه بدک نیستن در نت یا همین سایت سرچ کنید ی چیز هایی پیدا میکنید

13) چرا در برخی کار ها تنبلیم و راه حلش!
دلیل اول تنبلی اینه که قبل شروع کار اون فعالیت برامون سخت جلوه میکنه مثلا میخوای ریاضی بخونی تا به ی بخش جدیدی میرسی میگی اوه اوه اینو ولش کن نمیتونم بخونم ولی تو ذهنتون باشه میلیون ها نفر تو دنیا اون درس رو خوندن و رد کردن شما هم میتونید
راه حل این تنبلی
یک :استدلال منطقی کردن هست مثل بالا تا با توهمتون(سخت جلوه کردن ها) مقابله کنید
راه دوم هم اینه که اون کار سخت رو به چند بخش تقسیم کنید و تکه تکه انجام بدید برخی هم گفتن بعدانجام هر بخش به خودتون جایزه بدید!!!
دلیل دوم تنبلی ترس از شکست هست و تو ذهن طرف میاد که من نمیتونم و اینکاره نیستم و شانس ندارم وخدا نمیخواد و ...
برای مقابله با این نوع تنبلی هم باید در مقابل توهمات ذهنی تون استدلالی برخورد کنید:
بگید اگر تنبلی کنم قطعا شکست میخورم و شرمنده میشم ولی اگر تلاش کنم امکان موفقیت هست(کاملا دو دوتا چهار تا ریاضیه)
یا بگید آخر تبلی شرمندگیه ولی اگر تلاش کردم و موفق نشدم(حالا به هر دلیلی) تلاشم رو کردم و با افتخار شکست خودم و بین این دو حالت منطقا تفاوت از زمین تا آسمونه
یا بگید شانس ی مفهوم ذهنی هست و در عالم خارج وجود ندارد و در عالم علیت داریم
یا بگید من نمیدونم خدا چی میخواد پس نمیتونم بگم خدا نمیخواد!!!
خلاصه:
دو نوع تنبلی دو نوع درمان داره یک مقابله منطقی و استدلالی با توهمات ذهنی که ناشی از جهل و خود کم وبینی و ... هست دوم تکه تکه کردم کار های سخت و زمان بر و انجام جدا جدای آنها

14) وقت تلف کن ها رو پیدا کن و از زندگیت بنداز بیرون!
مثال های زیادی وجود داره از کار های که در طول روز انجام میدیم که رسما وقت تلف کردنه اون فعالیت هارو بشناسید و انجام ندید!
خیلی وقتها سریال هایی رو میبینیم که کلی وقتمون رو میگیره و چشممون رو خسته میکنه که بعدشم نمیتونیم مطالعه کنیم
خوب آیا واقعا دیدن ی سریال اینقدر ارزش داره مثلا 40 قسمت ی ساعته میشه 2400 دقیقه تازه بعضی ها که معلوم نیست مبنای فکریشون چیه تکرار سریالرو هم میبینن!!!! نصف اون زمان 2400 دقیقه رو اگر مادر ها بگذارن برای خوندن کتاب های تربیتی چقدر میتونه فضای خونه رو عوض کنه بچه درست تربیت بشه و ...
اینترنت رو قراره در ی پست جدا راجع بهش بحث کنم!
خرید هاتون رو تا میشه اینترنتی (البته با رعایت موارد احتیاط) یا گروهی انجام بدید یعنی لیست وسائل مورد نیازتون رو بنویسید و ی جا برید خرید یا مثلا اگر دوستی دارید که میخواد چیزی بخره ازش بخواهید برای شما هم بخره و بعدا همین کار رو براش انجام بدید که حالت زحمت دادن به کسی نباشه
چرا بعضی ها در حمام آواز میخونن؟! حمام 10 دقیقه نه بیشتر شما تعداد دفعاتی که در عمرتون حموم میرید رو در 2 دقیقه ضرب کنید ببینید چی میشه! یعنی اگر 12 دقیقه میرید چقدر ضرر میکنید!!!
و ده ها مثال دیگه
خلاصه
هر کس فعالیت هایی انجام میده در زندگیش که اتلاف وقتن اونا رو پیدا کنید و حذف کنید بعد ببینید چقدر وقت اضافه میارید

15) نکاتی در مورد هدف
هدف اصل و اساس برنامه ریزیه یعنی اگر هدف درست انتخاب نشه با برنامه ریزی هم ضرر کردیم!
هدف تابع پارامتر های زیادیه مثل تجربه سن علم مشورت و دین و مکتب فکری و استعداد و علاقه و ...!
هدف در طول عمر متغیر هست مثلا من خودم در دوره دبیرستان ی فکر هایی داشتم که ناشی از آگاهی کمم نسبت به دانشگاه و جامعه و.. بود سال های اول دانشگاه ی جوری فکر میکردم آخراش یجور دیگه .این تفاوت ها باعث میشه هدف گذاری تحت تاثیر قرار بگیره مشورت عامل مهمی هست که در هر بار هدف گذاری میتونه خطاها رو کم کنه
اگر میخواید اراده شما قوی بشه این طور نباشه که وسط کار تنبلی کنید یا کم بیارید و خسته بشید دو کار پیشنهاد میشه
اول تا میتونید رو انتخاب هدفتون فکر کنید باید هم علاقه و هم استعداد داشته باشید همچنین باید شدنی باشه! یعنی توانایی هاتون رو منطقی و واقع گرایانه بررسی کنید
دوم با اهدافتون زندگی کنید! یعنی هر روز بهش فکر کنید همین فکره شوق در شما ایجاد میکنه! هر هفته یا ماه هدفتون رو بررسی جدی کنید یعنی با توجه به فعالیت هایی که کردید و اطلاعاتی که بدست اوردید ممکنه مسیر رسیدن به یکی از اهدافتون کمی تغییر کنه این تغییرات رو یاد داشت کنید
برای برنامه ریزی و هدف گذاریتون واقعا هر هفته وقت بگذارید یعنی مثلا جمعه عصر ی ساعت رو برنامه هفته بعدتون وقت بگذارید اهداف اصلیتون رو مرور وبررسی کنید
خلاصه
زیاد به هدفتون فکر کنید – برنامه هاتون رو مکرر اصلاح کنید همین طور اهدافتون رو -برای برنامه ریزی به عنوان یکی از اولویت هاتون زیاد وقت بگذارید

16) اینترنت
فکر کنم همه چی رو گفتم و ی خورده خلاصه شد به نظرم بیست تا میشد ولی فکر کنم این آخرین پست باشه!
نکته مهم در استفاده از اینترنت اینه که وقت حضورتون درش رو کنترل کنید
اول با برنامه وفکر واردش بشید بدون هدف وارد اینترنت شدن یعنی پرسه زنی و اتلاف وقت
دوم معتاد نشید نه به اینترنت نه به مسائل جنسی مثل استمنا و فیلم های مستهجن و ... چون این موارد به خاطر اعتیاد آوریشون تمام برنامه شما رو به میزنند و بعد عملی نشدن برنامه هاتون روحیتون رو از دست میدید
سوم دانلود هاتون رو بگذارید شبها یعنی هرچه در طول روز میخواهید دانلود کنید مثلا با دانلود منجر ذخیره کنید دانلود رو بگذارید برای شب که الکی کلی وقتتون تلف نشه مثلا 10 دقیقه وایسی که ی کلییپ میخوای ببینی !
اگر اهل مطالعه سایت های خبری هستید نیاز نیست وقت بگذارید و کامنت های خواننده ها رو بخونید یا کامنت بدید واقعا نظر شما نه کسی رو قانع میکنه نه چیزی عوض میشه خلاصه وقتتون رو الکی تلف نکنید

کلیپ های آموزشی زیادی در اینترنت هست به فراخور نیازتون از اونها استفاده کنید( مثلا روش صحیح مسواک زدن یا روش پخت ی غدا و ...)
کلا کلید کار با اینترنت اینه که وقتی کاری ندارید واردش نشید و همیشه قبل ورود بهش هدف داشته باشید یعنی بگید میخوام تو نیم ساعت مثلا فلان کار رو بکنم دیگه اضافه تر نمونید
چند نکته خارج موضوع پست:
سمت امتحان مواد نرید اعتیاد پتانسیل ها رو از بین میبره و بازگشتش خیلی سخته
به سلامتتون توجه زیادی کنید هر بیماری شما رو از هدف و زنگی عقب میندازه
به دندوناتون برسید به موهاتون برسید تغذیه تا حد امکان سالم
با افراد بیکار نگردید طرف میگه بیا بریم بیرون بگردیم!!! کجا بیام خوب؟ نه بگید ولی محترمانه خلاصه عمر شما تمام هستی شماست
خلاصه :
کلید استفاده از اینترنت در با هدف وارد شدن بهش هست بی هدف نیایید خطر انحرافات اخلاقی داره – به سلامت خودتون اصولی برسید چک آپ برید و ...

ممنون که از وقتی که برای خوندن گذاشتید ببخشید اگر خیلی خوب نشد

جوجه اردک زشت;742955 نوشت:
ممنون که از وقتی که برای خوندن گذاشتید ببخشید اگر خیلی خوب نشد

به نام حق

با سلام:این تاپیک یکی از بهترین و کاربردی ترین تاپیکهای سایت است،از وقتی که گذاشتید

و زحمتی که برای انتقال معلومات و تجربیات ارزشمندتان کشیدید سپاسگزارم.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم و رحمة الله.

از این فرمایشهای شما بیش از مطالبتان استفاده کردم:

جوجه اردک زشت;741723 نوشت:
اول بگم چون متخصص نیستم نمیتونم برای هر فردی نسخه بدم در حد تجربه و اگاهی کم خودم مشورت میدم

جوجه اردک زشت;742955 نوشت:
ممنون که از وقتی که برای خوندن گذاشتید ببخشید اگر خیلی خوب نشد

سپاس از زحمت شما و شفقت شما در انتقال آنچه برای دیگران مفید تشخیص دادید.

موضوع قفل شده است