جمع بندی شأن نزول

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شأن نزول

سلام دوستان عیدتون مبارک
کسی میتونه یه تعریف لغوی واصطلاحی از شان نزول بهم بگه؟تعریف لغوی و اصطلاحی سبب نزول رو پیدا کردم اما راجع به شان نزول نه...
ممنون میشم راهنماییم کنین:Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد عمار

پرسش:
تعریف لغوی واصطلاحی شأن نزول چیست؟

پاسخ:
کلمه شأن دارای معانی متعددی در لغت می باشد:
شأن . [ ش َءْن ْ ] (ع مص ) قصد کردن . (منتهی الارب ).
بطرف مقصود رفتن . شأن شأنه ؛ اذا قصد قصده . (اقرب الموارد).
کردن کاری را که موجب خوبی و رونق حال و کار باشد. یقال شأن شأنه ؛ ای عمل ما یحسنه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
خبر دادن : لاشأنن خبرهم ؛ ای لاخبرنهم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
تباه و فاسد کردن . یقال : لاشأن شأنهم ؛ ای لاُفسدنهم . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد).
از حالی به حال دیگر گشتن . یقال :شأن بعدک ؛ ای صار له شأن . (از منتهی الارب ).
اطلاع و علم پیدا کردن و دانستن ، ما شأنت ُ شأنه ؛ اطلاع به او نیافتم . (از اقرب الموارد).
جست و جوی و دریافتن . ما شأن شأنه ؛ یعنی نه دریافت آنرا.(منتهی الارب ).
پروا کردن . (منتهی الارب ). ما شأن شانه ؛ یعنی پروا نکرد از او. (از منتهی الارب )
شأن نزول ؛ در مورد آیات و سور قرآن باشد، بمعنی آنکه در چه مورد و در حق چه کسی نازل شده است.

مفهوم اصطلاحى:
مناسبت‏ها، جريانات، موضوعات، شرايط، نيازها و پرسش هاى ويژه ‏اى است كه در عصر نزول قرآن پيش آمده و در پى آنها و يا در ارتباط با آنها آيه يا آياتى بر پيامبر اكرم (صل الله علیه و آله) نازل شده است. آن مناسبت‏ها را اسباب نزول يا موقعيت‏هاى ويژه نزول مى‏نامند. بدين‏سان ازنظر لغت و نيز از نظر اصطلاح تفاوتى ميان اين دو كلمه نيست و هر دو به معناى مقتضيات و شرايطى مى‏باشند كه در عصر نزول آيات قرآن وجود داشته و هيچ يك در مفهوم علت تامّه نمى‏باشد. خواه آن مقتضيات و مناسبات رفع ابهام پيرامون مسائل عملى باشد و يا رفع ابهام پيرامون موضوعات فكرى مربوط به گذشته و يا حال و آينده.
از اينروى اختصاص دادن كلمه «سبب نزول» به رفع مشكل زمان‏ نزول و اعم دانستن «شأن نزول» به رفع مشكلِ مربوط به زمان گذشته، و همين طور تبيين «سبب نزول» در قالب علت تامّه چندان موجّه بنظر نمى ‏رسد.(1)

پی نوشت ها:
1. التمهيد في علوم القرآن، علامة محمد هادى معرفت. مؤسسة التمهيد. قم‌، 1388، ج1،ص 254 .

موضوع قفل شده است