جمع بندی چگونه پیامبر خدا که علم همه چیز را دارد سواد خواندن و نوشتن ندارد؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه پیامبر خدا که علم همه چیز را دارد سواد خواندن و نوشتن ندارد؟

بنام خدا....با سلام...

1-پیامبر خداوند صل الله علیه و اله سواد نداشتند...این بسیار برای بنده زیباست که حضرت محمد سواد خواندن نوشتن نداشتند و در زمان خود بسیار معدود افرادی سواد داشتند و با این حال قران بر ایشان نازل شد....اما ایا واقعا پیامبر...اول برترین مخلوق هستی...که قطعا بدون ذره ای شک علم کامل را به هر چیز در دو عالم دارد با عقل سازگار است خواندن و نوشتن ندادند؟ به هیچ عنوان با عقلم جور در نمیاد هر کاری می کنم واقعا عجیبه خب:Gig:

یک مثال هم بزنم البته شاید مثال درستی نباشه....یک استاد دانشگاه مثلا بلد نیست بخونه و بنویسه....اما کاملا علم به یک درس داره...قطعا هم چین چیزی ممکن است...مثلا به یک انسان از کودکی هیچ سواد نوشتن و خواندن یاد ندهید ..... حرف زدن که طبیعیه یاد می گیره از پدر مادرش....اما سواد نوشتن و خواندن نداره اما قطعا می شود به او علم اموخت با اموزش زبان به زبان...گفتار به گفتار...انتقال علم از کلام به سمع این فرد....خب اگر پیامبر خدا یک فرد عادی بود می گفتیم می شود چنین چیزی اما دقت کنید پیامبر خدا اول شخص دو عالم است و علم به همه چیز دارد....طبق روایات تمام علوم دو عالم را پیامبر خدا دارد...انگاه خواند و نوشتن نداند مگر می شود....مگر خواندن و نوشتن علم نیست مگر جزئ از تمام علوم نیست...پس وقتی همه چیز را پیامبر از دو عالم می داند باید علم به خواندن و نوشتن را نیز دارا بوده باشد.....با تشکر

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مشکور

رابطه و سازگاری امی بودن پیامبر با آگاهی از علوم الهی

سوال:
1-پیامبر خداوند
(صلى الله عليه وآله) سواد نداشتند...این بسیار برای بنده زیباست که حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) سواد خواندن نوشتن نداشتند و در زمان خود بسیار معدود افرادی سواد داشتند و با این حال قران بر ایشان نازل شد....اما ایا واقعا پیامبر...اول برترین مخلوق هستی...که قطعا بدون ذره ای شک علم کامل را به هر چیز در دو عالم دارد با عقل سازگار است خواندن و نوشتن ندادند؟ به هیچ عنوان با عقلم جور در نمیاد هر کاری می کنم واقعا عجیبه خب

یک مثال هم بزنم البته شاید مثال درستی نباشه....یک استاد دانشگاه مثلا بلد نیست بخونه و بنویسه....اما کاملا علم به یک درس داره...قطعا هم چین چیزی ممکن است...مثلا به یک انسان از کودکی هیچ سواد نوشتن و خواندن یاد ندهید ..... حرف زدن که طبیعیه یاد می گیره از پدر مادرش....اما سواد نوشتن و خواندن نداره اما قطعا می شود به او علم اموخت با اموزش زبان به زبان...گفتار به گفتار...انتقال علم از کلام به سمع این فرد....خب اگر پیامبر خدا یک فرد عادی بود می گفتیم می شود چنین چیزی اما دقت کنید پیامبر خدا اول شخص دو عالم است و علم به همه چیز دارد....طبق روایات تمام علوم دو عالم را پیامبر خدا دارد...انگاه خواند و نوشتن نداند مگر می شود....مگر خواندن و نوشتن علم نیست مگر جزئ از تمام علوم نیست...پس وقتی همه چیز را پیامبر از دو عالم می داند باید علم به خواندن و نوشتن را نیز دارا بوده باشد.....با تشکر
با سلام و تشکر از سؤال خوبتان:Gol:


پاسخ:
در پاسخ به سؤال شما توجه به چند نکته ضروری است:

اولاً: باید توجه داشته باشید که امی به کسی گفته می شود که خواندن و نوشتن را از کسی نیاموخته باشد.(1) نه آنکه اشتباهاً برخی امی بودن را به معنای بیسواد بودن می گیرند. به پیامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نیز از این جهت امی می گویند.(2) نه این‌که خواندن و نوشتن نمی‌دانست. امی بودن پیامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) از نظر تاریخی مسئله ای روشن و قطعی است، چرا که تاریخ گواه است بر این که آن حضرت چه قبل و چه بعد از مبعوث شدن به رسالت، نزد هیچ معلم و استادی خواندن و نوشتن را نیاموخته بود، زیرا از یک سو بیشتر مردم سرزمین حجاز در زمان پیامبر(صلى الله عليه وآله) مردمی عامی بوده و خواندن و نوشتن را نمی دانستند و از سوی دیگر تعلیم و تعلم به عنوان یک صنعت و حرفه در میان آنان جایگاهی نداشت. از این رو تنها تعداد اندکی در میان آنها از این هنر برخوردار بوده، به طوری که تعداد آنان تنها هفده نفر ثبت شده است. بنابراین، اگر پیامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) در آن جامعه خواندن و نوشتن را پیش کسی آموخته بود، یقیناً این مسئله در میان مردم شهرت پیدا می کرد.(3)

ثانیاً: با توجه به وجود مخالفانی که در صدد بودند تا هرگونه اتهامی را به آن حضرت وارد نموده و هر نسبت ناروایی را به وی بدهند، اگر چنین مسئله ای وجود داشت طبیعی است که مخالفان از آن غافل نمی ماندند و این ادعا را می کردند که پیامبر(صلى الله عليه وآله) به جهت داشتن سواد خواندن و نوشتن،این آموزه ها را از دیگران گرفته است و منشاء وحیانی ندارد.(4)حوادث تاریخی بیانگر آن است که پیامبراکرم(صلى الله عليه وآله) حتی در مدینه بعد از مبعوث شدن به رسالت نیز نه نوشته ای را می خواند و نه با دست خویش چیزی می نوشت و جریان صلح حدیبیۀ یکی از معروف ترین این حوادث است.(5)

البته این مطلب در بین اندیشمندان اسلامی اختلافی است: بعضی باور دارند که حضرت در دوران رسالت هم می خوانده و هم می نوشته است. برخی مانند سید مرتضی از طرفداران این نظریه است.(6) طرفداران این رویکرد با بهره‏ گیری از آیات و روایات قایل شده‏ اند چگونه ممکن است وحی - که همه چیز را می آموخته است - خواندن و نوشتن را نیاموخته باشد؟!(7) برخی عقیده دارند که پیامبر بعد از رسالت می خواند، ولی نمی نوشت.(8) بعضی احتمال داده‏ اند حضرت بعد از رسالت نه می خوانده و نه می نوشته است. البته این احتمال ضعیف بوده و فاقد دلیل معتبر می باشد. حقیقت امر آن است که احتمال اوّل و دوّم قابل قبول بوده و شواهد و قرائن آن‏ها را تأیید می کند. شاید بتوان دو نظر را به این نحو جمع کرد که پیامبر خواندن و نوشتن می دانست، اما چیزی ننوشت.

قرآن کریم برای این حقیقت علاوه بر واژۀ "امی" از عبارات دیگری نیز استفاده کرده است؛ مانند: "تو هرگز پیش از این کتابى نمى‏ خواندى، و با دست خود چیزى نمى‏ نوشتى، مبادا کسانى که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند(9) " یا در آیه دیگر می فرماید: "تو پیش از این نمى‏ دانستى کتاب و ایمان چیست‏..."(10)؛(11)

ثالثاً: در پاسخ این ابهام که أمی بودن چگونه با پیامبری که به همۀ رموز جهان هستی و علوم الهی باذن الله آگاه بود سازگار است؟ گفتنی است: درست است که خواندن و نوشتن برای هر انسانی کمال محسوب می شود، ولی گاهی وضعی پیش می آید که نخواندن و ننوشتن کمال است. این مطلب در مورد پیامبران مخصوصاً خاتم انبیا(صلى الله عليه وآله) کاملاً صدق می کند، چه این که اگر دانشمندی درس خوانده، و فیلسوفی آگاه و پر مطالعه ادعای نبوت کند و کتابی ارائه دهد، به عنوان کتاب آسمانی، در چنین وضعی ممکن است وسوسه و تردیدهایی پیش آید که این کتاب و مکتب مولود اندیشه‏ های اوست یا از جایی آموخته است، ولی اگر از میان یک قوم عقب افتاده و بیسواد، انسانی که هرگز استادی را درک نکرده و کتابی نخوانده و ننوشته است، برخیزد و کتابی به عظمت عالم هستی، با محتوای بسیار عالی و جامع ارائه دهد، می توان درک نمود تراوش فکر او نیست، بلکه وحی آسمانی و تعلیم الهی است.(12) یکی از معجزات پیامبر همین است که در حال امّی بودن قرآن را آورده است.

بر این اساس برخی از مفسران گفته اند: صفت امّی در میان صفات پیامبر(صلى الله عليه وآله) از نشانه های نبوت و دلیل رسالت آن حضرت است که با این صفت دارای علم اولین و آخرین است، از غیب آسمانی و زمین خبر می داد و مردم را به راه حق و صراط مستقیم دعوت می کرد.(13)

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی______________________________________________________________
1. لغت نامه، دهخدا، ج 2، ص 1901.
2. فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 135؛ لغت نامه دهخدا، ج 2، ص 2902.
3. فتوح البلدان، بلاذری، ص 459.
4. برای آگاهی بیشتر، نک: مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج 3، ص 205 و 206.
5. مجموعه آثار، ج 3، ص 219.
6. بحارالانوار، ج 16، ص 135.
7. مرتضی مطهری، همان، ص 212.
8. بحارالانوار، ج 16، ص 133.
9. عنکبوت، 48. وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِکَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُون‏.
10. شوری، 52. ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لاَ الْإیمان.
11. مجموعه آثار، ج 3، ص 228.
12. تفسیر نمونه، ج 26، ص 306.
13. کشف الاسرار، ج 1، ص 244.

موضوع قفل شده است