جمع بندی بررسی حدیث 205 جلد 8 بحار الانوار

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی حدیث 205 جلد 8 بحار الانوار

بسم الله الرحمن الرحیم
باعرض سلام و ادب خدمت کارشناسان و کاربران عزیز

یکی از دبیران ما حدیثی از بحار الانوار آورده و آنرا به باد انتقاد گرفت و آن حدیث زیر است

  • هریک ازآن حوریان، هفتاد حلّه پوشیده اند و سفیدی ساق ایشان از زیر هفتاد حلّه معلوم است.. از جماع با هر یک ازآن حوریان لذّت صد مرد را می یابد که هریک چهل سال خواهش مجامعت و آمیزش داشته باشند و برایشان میسّر نشده باشد. (بحارالانوار،ج 8، ح 205)


  • پس آن مؤمن با قوّت صد جوان با آن حوری جماع و آمیزش کند و یک آغوش با او هفتاد سال طول می کشد. مؤمن متحیّر می باشد که نظر به کدام اندام حوری بکند، بر روی او یا بر پشت او یا بر ساق او، بر هر اندام او که نگاه می کند از شدّت نور و صفا، روی خود را درآن مشاهده می نماید. پس دراین حال زن دیگری بر او مشرف میگردد که خوشروتر و خوشبویتر از اوّلی است. (بحارالانوار،ج 8، ح 205)

برای پاسخ گویی به ایشان سوالاتی از شما داشتم .
1. آیا سند این حدیث صحیح است ؟ لطفا شرح دهید .
2. آیا این حدیث با مبانی عقلی و آیات کتاب خدا درتضاد است ؟
3. اگر این حدیث صحیح است لطفا با دلایل عقلی و با استفاده از آیات قرآن و احادیث دیگر اثبات بفرمایید .
باتشکر
والسلام علی من اتبع الهدی

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد تذکره

سلام ان شاالله اهل بهشت و بهشتی شوید
اما توجه بفرمایید که نمی دانم منظور از جمع کردن این روایات کنار هم چیست؟ اگر منظور این است که در بهشت فقط برای مردان نعمت هست و زنان در بهشت جایگاهی ندارند، جز بهره دهی به مردان و اصل مردان هستند، برداشتی کاملا غلط است.
یکی از نعمت هایی که خدا به بهشتیان اعم از زن و مرد مؤمن و صالح بهشتی وعده داده، همسرانی پاک است.
لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُون؛‏(1)
براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
حتی بعضی مفسران "حور عین" را به معنای همسر بهشتی اعم از مذکر و مؤنث دانسته و گفته اند زنان و شوهران بهشتی را بدان جهت "حور عین" نامیده که چشمانی بسیار درشت و زیبا و گیرا دارند . سیاهی مردمک کاملا سیاه است . در سفیدی کاملا سفید قرنیه قرار گرفته و جلوه بسیار زیبایی دارد . چون زیبایی چشم سهم بسیار زیادی در زیبایی فرد دارد، به زیبایی چشمان توجه شده و تاکید گردیده است.(2)
تا این جا وعده همسران پاک و زیبا چشم بود ،هم برای مردانی که بهشتی می شوند و هم برای مردانی که بهشتی می شوند.
در روایات راجع به مردان و شوهران بهشتی فرموده:
إن أهل الجنة جرد مرد مكحلين ، مكللين ، مطوقين ، مسورين مختمين ، ناعمين ، محبورين ، مكرمين ، يعطى أحدهم قوة مائة رجل في الطعام و الشراب و الشهوة و الجماع ، قوة غذائه قوة مائة رجل في الطعام و الشراب و يجد لذة غدائه مقدار أربعين سنة ، و لذة عشائه مقدار أربعين سنة ، قد ألبس الله وجوههم النور و أجسادهم الحرير بيض الألوان ، صفر الحلي ، خضر الثياب؛(3)
مردان بهشت جوانانی هستند که بدن شان موی زاید ندارد . سرمه کشیده اند . تاج بر سر دارند . طوق های زینتی بر گردن و دست بندها بر دست و انگشتر های زیبا بر انگشت و چهره ای شاداب و مسرور و با کرامت دارند . هر کدام قوه خوراک و نوشیدن و جماع ده نفر را دارند . چهره اشان نورانی است . بر اندام شان لباس های حریر سفید و زیرهای طلایی و پوشش های سبز است.
اما زنان بهشتی را در قرآن توصیف نکرده و اجمالا زیبایی آن ها در توصیف به "حور عین" آمد و ذکر شد ،ولی در زن چند چیز مطلوب جامعه و افراد است که قرآن روی آن ها مانور داده است:
1. پوشیده بودن زن،
زن به مثابه گوهری درخشان می ماند که زیبایی و جلای این گوهر در آن است که پوشیده باشد و با بهای فراوان دیده شود . زیبایی و درخشانی در سفره عام گذاشته نشود . قرآن روی این ویژگی تاکید می کند:
حور مقصورات فی الخیام؛(4)
حوريانى كه در خيمه‏هاى بهشتى مستورند!
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ؛(5)
گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخم‏مرغ هايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است)!
2.زنی مطلوب است که فقط دلبسته شوهر باشد و به هیچ مرد دیگری دل نبسته و نبندد . این ویژگی هم در زنان بهشتی تاکید شده است:
َو عِِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْف عینٌ؛‏(6)
نزد آن ها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمى‏ورزند.
لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ؛(7)
هيچ انس و جنّ پيش از ايشان با آن ها تماس نگرفته (و دوشيزه‏اند)!
فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً؛(8)
و همه را دوشيزه قرار داديم‏.
برای زنان اهمیت چندانی ندارد که مردشان قبل از آن ها با زن دیگری ازدواج نکرده باشد یا بسیاری از آنان وجود همسری دیگر را ناپسند نمی دانند. از این رو این ویژگی ها برای مردان بهشت یاد نشده است و لزومی به یادآوری آن نیست.
در قرآن هم شوهران بهشتی توصیف شده اند و هم زنان بهشتی . در هر دو به ویژگی هایی که از نظر جنس مخالف اهمیت دارد، اشاره شده است.
البته قرآن در بیان این مسائل حیا را تا حد لازم رعایت کرده و با توجه به روحیه زنان کم تر به توصیف مردان بهشتی پرداخته و در توصیف ها هم عفت و حیا لحاظ شده است.
این روایات هم در همان راستا می باشد و هیچ قبح و زشتی در آن ها نمی باشد.
قرآن بین زن و مرد تبعیض قائل نشده، همچنان که بین سرخ پوست و سفید پوست و سیاه پوست و عرب و عجم و...تفاوتی قائل نشده ، با استناد به یک عبارت و برداشت غلط از یک فراز از آن نمی توان بر اسلام خرده گرفت که زن را آدم نمی داند یا نژاد پرست است یا فقط به لذایذ جنسی و مادی پرداخته است.
قرآن بهشت را جایگاهی می داند که پر از نعمت های مادی و معنوی است. نعمت هایی که به ذهن هیچ کس خطور نکرده، ولی چون غالب انسان ها در سطح مادی مانده و فهم شان از لذت های جسمانی و مادی و جنسی فراتر نرفته، روی این نعمت ها بیش تر مانور داده است.
البته جاذبه فراگیر و عمومی این نعمت ها هم بی تاثیر نیست. تاثیر لذت جنسی و جاذبه این لذت آن قدر است که در غرب با این که برای بهره گیری از لذت جنسی غالب قید ها و محدودیت ها را برداشته اند، باز هم در اینترنت تبلیغات جنسی بیش ترین خواستار را دارد . تعداد سایت های جنسی با سایت های هیچ موضوع دیگری قابل مقایسه نیست . امروز می بینیم بشر برای لذت بردن بیش تر زن و مرد از مسائل جنسی چقدر وقت و هزینه صرف می کند و چه تولیدات متنوعی در این زمینه عرضه شده و چه بازار گسترده ای دارد تا انسان ها اعم از زن و مرد بیش تر لذت ببرند.
بنا بر این اگر در قرآن و روایات بر روی نعمت های جنسی تاکید فراوان شده و در این زمینه مانور گسترده داده، با توجه به رواشناسی عمیق قرآن و بهره گیری از این جاذبه قوی در جهت هدایت انسان به سوی کمال است.
همان گونه که گفتیم قرآن در این زمینه به مرد و زن وعده داده ؛ اگر بیش تر مخاطب مردان هستند ،به جهت روحیه طبیعی مرد و زن است که زن شکار است و پذیرنده و مطلوب و مفعول اما مرد شکارچی است و طالب و فاعل .
زن می خواهد مطلوب و محبوب باشد . حوریان که پایین مرتبه تر از زنان مؤمن هستند، همان مطلوب ها هستند .زن های مؤمن مطلوب تر و محبوب تر از آنان می باشند .
نعمت های بهشتی حقیقتا به وصف در نمی آیند ، زیرا بهشت عالمی دیگر است . نسبت آن به دنیا، مانند این عالم نسبت به عالم رحم می باشد. برای جنین در رحم باید نعمت های دنیا را به تصویر عالم رحم تعریف و توصیف کرد ،ولی وقتی جنین متولد می شود و حقیقت آن ها را می بیند، آن ها را نه در قیاس با نعمت های عالم رحم، بلکه به مراتب فوق آن می یابد. تعریف ها از نعمت های بهشتی متناسب با درک و فهم ما است که به دنیا انس داریم و آن را می شناسیم و غیر آن را درک نمی کنیم.

پی نوشت ها:
1. بقره(2)آیه25.
2.پیام قرآن،آیت الله مکارم ،ج6،ص261.
3. اختصاص مفید،ص358.
4. رحمن(55)آیه72.
5. صافات(37)آیه49.
6. همان،آیه48.
7. رحمن،آیه74.
8. واقعه(56)آیه36

سلام

در سند اين خبر يك مجهول قرار دارد وبه اخبار عامه شبيه است :

حدثنا أبوجعفر أحمد بن محمد بن عيسى، قال: حدثني سعيد بن جناح ، عن عوف بن عبدالله الازدي (؟)، عن بعض أصحابنا، عن أبي عبدالله عليه السلام، قال: قال رسول الله صلى الله عليه واله: .....

ثم ذكر النبي صلى الله عليه واله الحور العين، فقالت ام سلمة: بأبي أنت وامي يارسول الله أمالنا فضل عليهن؟ قال: بلى بصلاتكن وصيامكن وعبادتكن لله بمنزلة الظاهرة على الباطنة وحدث أن الحور العين خلقهن الله في الجنة مع شجرها وحبسهن على أزواجهن في الدنيا، على كل واحد منهن سبعون حلة يرى بياض سوقهن من وراء الحلل السبعين كما ترى الشراب الاحمر في الزجاجة البيضاء وكالسلك الابيض في الياقوت الحمراء، يجامعها في قوة مائة رجل في شهوة مقدار أربعين سنة وهن أتراب أبكار عذارى كلمانكحت صارت عذراء،

.....
ومن أنت؟ قال: فتقول: أنا ممن ذكر الله في القرآن: " لهم ما يشاؤون فيها ولدينا مزيد " فيجامعها في قوة مائة شاب ويعانقها سبعين سنة من أعمار الاولين، وما يدري أينظر إلى وجهها أم إلى خلفها أم إلى ساقها، فما من شئ ينظر إليه منها إلا رأى وجهه من ذلك المكان من شدة نورها وصفائها، ثم تشرف عليه اخرى أحسن وجها وأطيب ريحا من الاولى فتناديه فتقول: قد آن لنا أن تكون لنا منك دولة....

الاختصاص .... ابى عبدالله محمد بن النعمان العكبرى البغدادى

للشهيد عند الله زوجتان من الحور العين يرى مخ ساقها من وراء سبعين حلة (الخطيب عن أبى هريرة)

وأخرج أحمد عن أبي هريرة قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم « إن أدنى أهل الجنة منزلة من له سبع درجات وهو على السادسة ، وفوقه السابعة ، وإن له لثلثمائة خادم ، ويغدى عليه كل يوم ويراح بثلثمائة صفحة من ذهب ، في كل صفحة لون ليس في الأخرة ، وأنه ليلذ أوّله كما يلذ آخره ، وانه ليقول : يا رب لو أذنت لي لأطعمت أهل الجنة وسقيتهم لم ينقص مما عندي شيء ، وأن له من الحور العين لإِثنتين وسبعين زوجة ، وأن الواحدة منهن لتأخذ مقعدتها قدر ميل من الأرض » .
وأخرج البيهقي في البعث عن أبي عبد الله بن أبي أوفى قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم « يزوّج كل رجل من أهل الجنة بأربعة آلاف بكر ، وثمانية آلاف أيم ، ومائة حوراء .

فيجتمعن في كل سبعة أيام فيقلن بأصوات حسان لم يسمع الخلائق بمثلهن : نحن الخالدات فلا نبيد ، ونحن الناعمات فلا نبأس ، ونحن الراضيات فلا نسخط ، ونحن المقيمات فلا نظعن ، طوبى لمن كان لنا وكنا له » .

وأخرج ابن أبي شيبة عن سعيد بن جبير قال : طول الرجل من أهل الجنة تسعون ميلاً . وطول المرأة ثلاثون ميلاً . ومقعدتها جريب !!!، وأن شهوته لتجري في جسدها سبعين عاماً تجد اللذة .

تذکره;736311 نوشت:
سلام ان شاالله اهل بهشت و بهشتی شوید
اما توجه بفرمایید که نمی دانم منظور از جمع کردن این روایات کنار هم چیست؟ اگر منظور این است که در بهشت فقط برای مردان نعمت هست و زنان در بهشت جایگاهی ندارند، جز بهره دهی به مردان و اصل مردان هستند، برداشتی کاملا غلط است.
یکی از نعمت هایی که خدا به بهشتیان اعم از زن و مرد مؤمن و صالح بهشتی وعده داده، همسرانی پاک است.
لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُون؛‏(1)
براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
حتی بعضی مفسران "حور عین" را به معنای همسر بهشتی اعم از مذکر و مؤنث دانسته و گفته اند زنان و شوهران بهشتی را بدان جهت "حور عین" نامیده که چشمانی بسیار درشت و زیبا و گیرا دارند . سیاهی مردمک کاملا سیاه است . در سفیدی کاملا سفید قرنیه قرار گرفته و جلوه بسیار زیبایی دارد . چون زیبایی چشم سهم بسیار زیادی در زیبایی فرد دارد، به زیبایی چشمان توجه شده و تاکید گردیده است.(2)
تا این جا وعده همسران پاک و زیبا چشم بود ،هم برای مردانی که بهشتی می شوند و هم برای مردانی که بهشتی می شوند.
در روایات راجع به مردان و شوهران بهشتی فرموده:
إن أهل الجنة جرد مرد مكحلين ، مكللين ، مطوقين ، مسورين مختمين ، ناعمين ، محبورين ، مكرمين ، يعطى أحدهم قوة مائة رجل في الطعام و الشراب و الشهوة و الجماع ، قوة غذائه قوة مائة رجل في الطعام و الشراب و يجد لذة غدائه مقدار أربعين سنة ، و لذة عشائه مقدار أربعين سنة ، قد ألبس الله وجوههم النور و أجسادهم الحرير بيض الألوان ، صفر الحلي ، خضر الثياب؛(3)
مردان بهشت جوانانی هستند که بدن شان موی زاید ندارد . سرمه کشیده اند . تاج بر سر دارند . طوق های زینتی بر گردن و دست بندها بر دست و انگشتر های زیبا بر انگشت و چهره ای شاداب و مسرور و با کرامت دارند . هر کدام قوه خوراک و نوشیدن و جماع ده نفر را دارند . چهره اشان نورانی است . بر اندام شان لباس های حریر سفید و زیرهای طلایی و پوشش های سبز است.
اما زنان بهشتی را در قرآن توصیف نکرده و اجمالا زیبایی آن ها در توصیف به "حور عین" آمد و ذکر شد ،ولی در زن چند چیز مطلوب جامعه و افراد است که قرآن روی آن ها مانور داده است:
1. پوشیده بودن زن،
زن به مثابه گوهری درخشان می ماند که زیبایی و جلای این گوهر در آن است که پوشیده باشد و با بهای فراوان دیده شود . زیبایی و درخشانی در سفره عام گذاشته نشود . قرآن روی این ویژگی تاکید می کند:
حور مقصورات فی الخیام؛(4)
حوريانى كه در خيمه‏هاى بهشتى مستورند!
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ؛(5)
گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخم‏مرغ هايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است)!
2.زنی مطلوب است که فقط دلبسته شوهر باشد و به هیچ مرد دیگری دل نبسته و نبندد . این ویژگی هم در زنان بهشتی تاکید شده است:
َو عِِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْف عینٌ؛‏(6)
نزد آن ها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمى‏ورزند.
لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ؛(7)
هيچ انس و جنّ پيش از ايشان با آن ها تماس نگرفته (و دوشيزه‏اند)!
فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً؛(8)
و همه را دوشيزه قرار داديم‏.
برای زنان اهمیت چندانی ندارد که مردشان قبل از آن ها با زن دیگری ازدواج نکرده باشد یا بسیاری از آنان وجود همسری دیگر را ناپسند نمی دانند. از این رو این ویژگی ها برای مردان بهشت یاد نشده است و لزومی به یادآوری آن نیست.
در قرآن هم شوهران بهشتی توصیف شده اند و هم زنان بهشتی . در هر دو به ویژگی هایی که از نظر جنس مخالف اهمیت دارد، اشاره شده است.
البته قرآن در بیان این مسائل حیا را تا حد لازم رعایت کرده و با توجه به روحیه زنان کم تر به توصیف مردان بهشتی پرداخته و در توصیف ها هم عفت و حیا لحاظ شده است.
این روایات هم در همان راستا می باشد و هیچ قبح و زشتی در آن ها نمی باشد.
قرآن بین زن و مرد تبعیض قائل نشده، همچنان که بین سرخ پوست و سفید پوست و سیاه پوست و عرب و عجم و...تفاوتی قائل نشده ، با استناد به یک عبارت و برداشت غلط از یک فراز از آن نمی توان بر اسلام خرده گرفت که زن را آدم نمی داند یا نژاد پرست است یا فقط به لذایذ جنسی و مادی پرداخته است.
قرآن بهشت را جایگاهی می داند که پر از نعمت های مادی و معنوی است. نعمت هایی که به ذهن هیچ کس خطور نکرده، ولی چون غالب انسان ها در سطح مادی مانده و فهم شان از لذت های جسمانی و مادی و جنسی فراتر نرفته، روی این نعمت ها بیش تر مانور داده است.
البته جاذبه فراگیر و عمومی این نعمت ها هم بی تاثیر نیست. تاثیر لذت جنسی و جاذبه این لذت آن قدر است که در غرب با این که برای بهره گیری از لذت جنسی غالب قید ها و محدودیت ها را برداشته اند، باز هم در اینترنت تبلیغات جنسی بیش ترین خواستار را دارد . تعداد سایت های جنسی با سایت های هیچ موضوع دیگری قابل مقایسه نیست . امروز می بینیم بشر برای لذت بردن بیش تر زن و مرد از مسائل جنسی چقدر وقت و هزینه صرف می کند و چه تولیدات متنوعی در این زمینه عرضه شده و چه بازار گسترده ای دارد تا انسان ها اعم از زن و مرد بیش تر لذت ببرند.
بنا بر این اگر در قرآن و روایات بر روی نعمت های جنسی تاکید فراوان شده و در این زمینه مانور گسترده داده، با توجه به رواشناسی عمیق قرآن و بهره گیری از این جاذبه قوی در جهت هدایت انسان به سوی کمال است.
همان گونه که گفتیم قرآن در این زمینه به مرد و زن وعده داده ؛ اگر بیش تر مخاطب مردان هستند ،به جهت روحیه طبیعی مرد و زن است که زن شکار است و پذیرنده و مطلوب و مفعول اما مرد شکارچی است و طالب و فاعل .
زن می خواهد مطلوب و محبوب باشد . حوریان که پایین مرتبه تر از زنان مؤمن هستند، همان مطلوب ها هستند .زن های مؤمن مطلوب تر و محبوب تر از آنان می باشند .
نعمت های بهشتی حقیقتا به وصف در نمی آیند ، زیرا بهشت عالمی دیگر است . نسبت آن به دنیا، مانند این عالم نسبت به عالم رحم می باشد. برای جنین در رحم باید نعمت های دنیا را به تصویر عالم رحم تعریف و توصیف کرد ،ولی وقتی جنین متولد می شود و حقیقت آن ها را می بیند، آن ها را نه در قیاس با نعمت های عالم رحم، بلکه به مراتب فوق آن می یابد. تعریف ها از نعمت های بهشتی متناسب با درک و فهم ما است که به دنیا انس داریم و آن را می شناسیم و غیر آن را درک نمی کنیم.

پی نوشت ها:
1. بقره(2)آیه25.
2.پیام قرآن،آیت الله مکارم ،ج6،ص261.
3. اختصاص مفید،ص358.
4. رحمن(55)آیه72.
5. صافات(37)آیه49.
6. همان،آیه48.
7. رحمن،آیه74.
8. واقعه(56)آیه36

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم برادر تذکره
ضمن تشکر از شما باید بگویم این دومتنی که آوردم هردو بخش هایی از حدیث 205 ج 8 بحار الانوار بودند . بنده میخواستم صحت این حدیث را از نظری عقل و منطقی و همچنین از نظر راویان و سند حدیث ذکر کنید .
باتشکر

خیر البریه;736328 نوشت:
سلام

در سند اين خبر يك مجهول قرار دارد وبه اخبار عامه شبيه است :

حدثنا أبوجعفر أحمد بن محمد بن عيسى، قال: حدثني سعيد بن جناح ، عن عوف بن عبدالله الازدي (؟)، عن بعض أصحابنا، عن أبي عبدالله عليه السلام، قال: قال رسول الله صلى الله عليه واله: .....

ثم ذكر النبي صلى الله عليه واله الحور العين، فقالت ام سلمة: بأبي أنت وامي يارسول الله أمالنا فضل عليهن؟ قال: بلى بصلاتكن وصيامكن وعبادتكن لله بمنزلة الظاهرة على الباطنة وحدث أن الحور العين خلقهن الله في الجنة مع شجرها وحبسهن على أزواجهن في الدنيا، على كل واحد منهن سبعون حلة يرى بياض سوقهن من وراء الحلل السبعين كما ترى الشراب الاحمر في الزجاجة البيضاء وكالسلك الابيض في الياقوت الحمراء، يجامعها في قوة مائة رجل في شهوة مقدار أربعين سنة وهن أتراب أبكار عذارى كلمانكحت صارت عذراء،

.....
ومن أنت؟ قال: فتقول: أنا ممن ذكر الله في القرآن: " لهم ما يشاؤون فيها ولدينا مزيد " فيجامعها في قوة مائة شاب ويعانقها سبعين سنة من أعمار الاولين، وما يدري أينظر إلى وجهها أم إلى خلفها أم إلى ساقها، فما من شئ ينظر إليه منها إلا رأى وجهه من ذلك المكان من شدة نورها وصفائها، ثم تشرف عليه اخرى أحسن وجها وأطيب ريحا من الاولى فتناديه فتقول: قد آن لنا أن تكون لنا منك دولة....

الاختصاص .... ابى عبدالله محمد بن النعمان العكبرى البغدادى

للشهيد عند الله زوجتان من الحور العين يرى مخ ساقها من وراء سبعين حلة (الخطيب عن أبى هريرة)

وأخرج أحمد عن أبي هريرة قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم « إن أدنى أهل الجنة منزلة من له سبع درجات وهو على السادسة ، وفوقه السابعة ، وإن له لثلثمائة خادم ، ويغدى عليه كل يوم ويراح بثلثمائة صفحة من ذهب ، في كل صفحة لون ليس في الأخرة ، وأنه ليلذ أوّله كما يلذ آخره ، وانه ليقول : يا رب لو أذنت لي لأطعمت أهل الجنة وسقيتهم لم ينقص مما عندي شيء ، وأن له من الحور العين لإِثنتين وسبعين زوجة ، وأن الواحدة منهن لتأخذ مقعدتها قدر ميل من الأرض » .
وأخرج البيهقي في البعث عن أبي عبد الله بن أبي أوفى قال : قال رسول الله صلى الله عليه وسلم « يزوّج كل رجل من أهل الجنة بأربعة آلاف بكر ، وثمانية آلاف أيم ، ومائة حوراء .

فيجتمعن في كل سبعة أيام فيقلن بأصوات حسان لم يسمع الخلائق بمثلهن : نحن الخالدات فلا نبيد ، ونحن الناعمات فلا نبأس ، ونحن الراضيات فلا نسخط ، ونحن المقيمات فلا نظعن ، طوبى لمن كان لنا وكنا له » .

وأخرج ابن أبي شيبة عن سعيد بن جبير قال : طول الرجل من أهل الجنة تسعون ميلاً . وطول المرأة ثلاثون ميلاً . ومقعدتها جريب !!!، وأن شهوته لتجري في جسدها سبعين عاماً تجد اللذة .



بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم برادر خیر البریه
ضمن تشکر از پاسخ شما که بسیار به مقصود بنده نزدیک بود از شما میخواهم متن فارسی مطالبی را که ذکر کردید هم ارسال کنید تا بنده بهتر بتوانم بر جواب های شما و زوایای موضوع واقف شوم .
باتشکر

navid;736418 نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم برادر خیر البریه
ضمن تشکر از پاسخ شما که بسیار به مقصود بنده نزدیک بود از شما میخواهم متن فارسی مطالبی را که ذکر کردید هم ارسال کنید تا بنده بهتر بتوانم بر جواب های شما و زوایای موضوع واقف شوم .
باتشکر

سلام

ترجمه حديثتان همانست كه خودتان نوشتيد !

اما اگر همين يك حديث را بخواهيم نقد كنيم بله به اين طريق ضعيف است اما در حكم بر چنين احاديثي با توجه به آيات وروايات ديگر در كليت مساله نعمات ولذائذ بهشتي و حورالعين ضعفي نيست همانطور كه كارشناس محترم توضيح دادند .

خیر البریه;736642 نوشت:

سلام

ترجمه حديثتان همانست كه خودتان نوشتيد !

اما اگر همين يك حديث را بخواهيم نقد كنيم بله به اين طريق ضعيف است اما در حكم بر چنين احاديثي با توجه به آيات وروايات ديگر در كليت مساله نعمات ولذائذ بهشتي و حورالعين ضعفي نيست همانطور كه كارشناس محترم توضيح دادند .

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته
جزاک الله خیرا باتشکر از پاسخ شما

پرسش :

  • هریک ازآن حوریان، هفتاد حلّه پوشیده اند و سفیدی ساق ایشان از زیر هفتاد حلّه معلوم است.. از جماع با هر یک ازآن حوریان لذّت صد مرد را می یابد که هریک چهل سال خواهش مجامعت و آمیزش داشته باشند و برایشان میسّر نشده باشد. (بحارالانوار،ج 8، ح 205)
  • پس آن مؤمن با قوّت صد جوان با آن حوری جماع و آمیزش کند و یک آغوش با او هفتاد سال طول می کشد. مؤمن متحیّر می باشد که نظر به کدام اندام حوری بکند، بر روی او یا بر پشت او یا بر ساق او، بر هر اندام او که نگاه می کند از شدّت نور و صفا، روی خود را درآن مشاهده می نماید. پس دراین حال زن دیگری بر او مشرف میگردد که خوشروتر و خوشبویتر از اوّلی است. (بحارالانوار،ج 8، ح 205)
با توجه احادیث فوق سوالاتی از شما داشتم :
1. آیا سند این حدیث صحیح است ؟ لطفا شرح دهید .
2. آیا این حدیث با مبانی عقلی و آیات کتاب خدا درتضاد است ؟
3. اگر این حدیث صحیح است لطفا با دلایل عقلی و با استفاده از آیات قرآن و احادیث دیگر اثبات بفرمایید .

پاسخ:

توجه بفرمایید که نمی دانم منظور از جمع کردن این روایات کنار هم چیست؟
اگر منظور این است که در بهشت فقط برای مردان نعمت هست و زنان در بهشت جایگاهی ندارند، جز بهره دهی به مردان و اصل مردان هستند، برداشتی کاملا غلط است.
یکی از نعمت هایی که خدا به بهشتیان اعم از زن و مرد مؤمن و صالح بهشتی وعده داده، همسرانی پاک است.
لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فيها خالِدُون؛‏(1)
براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.
حتی بعضی مفسران"حورعین"را به معنای همسربهشتی اعم از مذکر ومؤنث دانسته وگفته اند زنان و شوهران بهشتی رابدان جهت "حورعین" نامیده که چشمانی بسیار درشت و زیبا و گیرا دارند . سیاهی مردمک کاملا سیاه است . در سفیدی کاملا سفید قرنیه قرار گرفته و جلوه بسیار زیبایی دارد . چون زیبایی چشم سهم بسیار زیادی در زیبایی فرد دارد، به زیبایی چشمان توجه شده و تاکید گردیده است.(2)
تا این جا وعده همسران پاک و زیبا چشم بود ،هم برای مردانی که بهشتی می شوند و هم برای مردانی که بهشتی می شوند.

در روایات راجع به مردان و شوهران بهشتی فرموده:
إن أهل الجنة جرد مرد مكحلين ، مكللين ، مطوقين ، مسورين مختمين ، ناعمين ، محبورين ، مكرمين ، يعطى أحدهم قوة مائة رجل في الطعام و الشراب و الشهوة و الجماع ، قوة غذائه قوة مائة رجل في الطعام و الشراب و يجد لذة غدائه مقدار أربعين سنة ، و لذة عشائه مقدار أربعين سنة ، قد ألبس الله وجوههم النور و أجسادهم الحرير بيض الألوان ، صفر الحلي ، خضر الثياب؛(3)
مردان بهشت جوانانی هستند که بدن شان موی زاید ندارد . سرمه کشیده اند . تاج بر سر دارند . طوق های زینتی بر گردن و دست بندها بر دست و انگشتر های زیبا بر انگشت و چهره ای شاداب و مسرور و با کرامت دارند . هر کدام قوه خوراک و نوشیدن و جماع ده نفر را دارند . چهره اشان نورانی است . بر اندام شان لباس های حریر سفید و زیرهای طلایی و پوشش های سبز است.
اما زنان بهشتی را در قرآن توصیف نکرده و اجمالا زیبایی آن ها در توصیف به "حورعین" آمد و ذکر شد ،ولی در زن چند چیز مطلوب جامعه و افراد است که قرآن روی آن ها مانور داده است:

1. پوشیده بودن زن،
زن به مثابه گوهری درخشان می ماند که زیبایی و جلای این گوهر در آن است که پوشیده باشد و با بهای فراوان دیده شود . زیبایی و درخشانی در سفره عام گذاشته نشود . قرآن روی این ویژگی تاکید می کند:
حور مقصورات فی الخیام؛(4)
حوريانى كه در خيمه‏ هاى بهشتى مستورند!
كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ؛(5)
گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخم‏ مرغ هايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است)!
2.زنی مطلوب است که فقط دلبسته شوهر باشد و به هیچ مرد دیگری دل نبسته و نبندد . این ویژگی هم در زنان بهشتی تاکید شده است:
َو عِِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْف عینٌ؛‏(6)
نزد آن ها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمى‏ورزند.
لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ؛(7)
هيچ انس و جنّ پيش از ايشان با آن ها تماس نگرفته (و دوشيزه‏اند)!
فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً؛(8)
و همه را دوشيزه قرار داديم‏.
برای زنان اهمیت چندانی ندارد که مردشان قبل از آن ها با زن دیگری ازدواج نکرده باشد یا بسیاری از آنان وجود همسری دیگر را ناپسند نمی دانند. از این رو این ویژگی ها برای مردان بهشت یاد نشده است و لزومی به یادآوری آن نیست.
در قرآن هم شوهران بهشتی توصیف شده اند و هم زنان بهشتی . در هر دو به ویژگی هایی که از نظر جنس مخالف اهمیت دارد، اشاره شده است.
البته قرآن در بیان این مسائل حیا را تا حد لازم رعایت کرده و با توجه به روحیه زنان کم تر به توصیف مردان بهشتی پرداخته و در توصیف ها هم عفت و حیا لحاظ شده است.
این روایات هم در همان راستا می باشد و هیچ قبح و زشتی در آن ها نمی باشد.
قرآن بین زن و مرد تبعیض قائل نشده، همچنان که بین سرخ پوست و سفید پوست و سیاه پوست و عرب و عجم و...تفاوتی قائل نشده ، با استناد به یک عبارت و برداشت غلط از یک فراز از آن نمی توان بر اسلام خرده گرفت که زن را آدم نمی داند یا نژاد پرست است یا فقط به لذایذ جنسی و مادی پرداخته است.
قرآن بهشت را جایگاهی می داند که پر از نعمت های مادی و معنوی است. نعمت هایی که به ذهن هیچ کس خطور نکرده، ولی چون غالب انسان ها در سطح مادی مانده و فهم شان از لذت های جسمانی و مادی و جنسی فراتر نرفته، روی این نعمت ها بیش تر مانور داده است.
البته جاذبه فراگیر و عمومی این نعمت ها هم بی تاثیر نیست.
تاثیر لذت جنسی و جاذبه این لذت آن قدر است که در غرب با این که برای بهره گیری از لذت جنسی غالب قید ها و محدودیت ها را برداشته اند، باز هم در اینترنت تبلیغات جنسی بیش ترین خواستار را دارد .
تعداد سایت های جنسی با سایت های هیچ موضوع دیگری قابل مقایسه نیست . امروز می بینیم بشر برای لذت بردن بیش تر زن و مرد از مسائل جنسی چقدر وقت و هزینه صرف می کند و چه تولیدات متنوعی در این زمینه عرضه شده و چه بازار گسترده ای دارد تا انسان ها اعم از زن و مرد بیش تر لذت ببرند.
بنابراین اگر در قرآن و روایات بر روی نعمت های جنسی تاکید فراوان شده و در این زمینه مانور گسترده داده، با توجه به رواشناسی عمیق قرآن و بهره گیری از این جاذبه قوی در جهت هدایت انسان به سوی کمال است.
همان گونه که گفتیم قرآن در این زمینه به مرد و زن وعده داده ؛ اگر بیش تر مخاطب مردان هستند ،به جهت روحیه طبیعی مرد و زن است که زن شکار است و پذیرنده و مطلوب و مفعول اما مرد شکارچی است و طالب و فاعل .
زن می خواهد مطلوب و محبوب باشد . حوریان که پایین مرتبه تر از زنان مؤمن هستند، همان مطلوب ها هستند .زن های مؤمن مطلوب تر و محبوب تر از آنان می باشند .
نعمت های بهشتی حقیقتا به وصف در نمی آیند ، زیرا بهشت عالمی دیگر است . نسبت آن به دنیا، مانند این عالم نسبت به عالم رحم می باشد. برای جنین در رحم باید نعمت های دنیا را به تصویر عالم رحم تعریف و توصیف کرد ،ولی وقتی جنین متولد می شود و حقیقت آن ها را می بیند، آن ها را نه در قیاس با نعمت های عالم رحم، بلکه به مراتب فوق آن می یابد. تعریف ها از نعمت های بهشتی متناسب با درک و فهم ما است که به دنیا انس داریم و آن را می شناسیم و غیر آن را درک نمی کنیم.


اگر همين يك حديث را بخواهيم نقد كنيم بله به اين طريق ضعيف است اما در حكم بر چنين احاديثي با توجه به آيات وروايات ديگر در كليت مساله نعمات ولذائذ بهشتي و حورالعين ضعفي نيست.
برای مطالعه بیشتر موضوع پیشنهاد میشود
[h=1]حور العین در احادیث وقرآن[/h]


منابع:
1. بقره(2)آیه25.
2.پیام قرآن،آیت الله مکارم ،ج6،ص261.
3. اختصاص مفید،ص358.
4. رحمن(55)آیه72.
5. صافات(37)آیه49.
6. همان،آیه48.
7. رحمن،آیه74.
8. واقعه(56)آیه36
موضوع قفل شده است