سوالی در مورد خودکشی

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالی در مورد خودکشی

سلام من میخواستم خودکشی کنم ولی وقتی به این فکر میکردم که بعد از مرگ منو می برن جهنم از این کار پشیمون میشدم ولی الان یه فکر دیگه به ذهنم رسید میخوام یه ادم پلید بکشم(مثلا یه نزول خور) در اینصورت منو قصاص میکنن و اینطوری خودکشی هم نکردم ولی گفتم قبل از عملی کردن این فکر با شماها مشورت کنم شاید تو اشتباه فکر کرده باشم و بعد از مرگ منو نبرن جهنم و اون دنیا هم مصیبت کش بشم قبل از این فکر کردم اگر هر روز یه پاکت سیگار دود کنم احتمالا 10 سال کمتر عمر میکنم لطفا در این مورد هم نظر بدید چون گفتم شاید اینم نوعی خودکشی محسوب بشه هنوز این فکر و هم عملی نکردم

حکم کسی که به عمد کسی دیگر را بکشد و قصاص شود چیست؟(تو اون دنیا)

چند روز پیش نزدیک بود توی یه سانحه بمیرم ولی حیف که نجات یافتم و هنوز زندم

سلام دوست عزیز
چرا به خودکشی فکر می کنید؟
شما که به آخرت ایمان دارید ، چرا؟
شاید نیاز به این داشته باشید که به یک روانشناس و یا مشاور مشاور مراجعه کنید و مشکلتون را با ایشون مطرح کنید.
در مورد حکم فقهی سوال شما ؛ انشاله کارشناسان ما پاسخگو خواهند بود.

انشالله مشکلاتتون حل بشه و شاهد نشاط شما و تغییر آیدیتون باشیم.

با سلام خدمت کارشناسان عزیز
ما همچنان منتظریم پاسخ این سوال را از زبان شما بشنویم.

بدبخت;24369 نوشت:
من میخواستم خودکشی کنم ولی وقتی به این فکر میکردم که بعد از مرگ منو می برن جهنم از این کار پشیمون میشدم


با سلام

جناب ......خوش امديد

بنده يه سوال داشتم از خدمتتون

حالا از كجا مطمئن هستيد كه جهنم مي برنتون؟؟

حتما از يه جايي شنيدين؟؟؟

ولي به اين محكمي گفتن -- كه جهنم مي برن -- از شنيدن ناشي نمي شود به نظر يه پشتوانه اعتقادي دارد!!!

واين اعتقاد هم از مكتب هاي عادي بشري بدست نمي ايد چون من نديدم كه يه مكتبي ساخته دست بشر باشد و معتقد به بهشت و جهنم باشد براي اين كه از اثبات اين ادعا عاجزاست.

خوب بيايم سر اصل مطلب.

جناب عزيز

به يك ديني معتقد است و در اين اعتقاد خود ان قدر ثابت قدم هست و به گفته هايش ايمان دارد كه به گفته هايش عمل هم مي كند.

نمونش اين كه اگر خود كشي كند جهنم مي برنداش.

خوب خيلي ساده است پس چرا به گفته هاي ديگر دين در اين باب عمل نمي كند؟؟؟

كه خودكشي نكنيد و اين دنيا براي شماست و با مشكلات مبارزه كنيد و.........الي ماشاء الله از اين دست مطالب


جناب ....بزرگوار

هر وقت تو سايت امدند و توفيق زيارت اين عزيز را داشتيم به بحث مي نشينيم.

منتظريم..........

بدبخت;24369 نوشت:
سلام من میخواستم خودکشی کنم ولی وقتی به این فکر میکردم که بعد از مرگ منو می برن جهنم از این کار پشیمون میشدم ولی الان یه فکر دیگه به ذهنم رسید میخوام یه ادم پلید بکشم(مثلا یه نزول خور) در اینصورت منو قصاص میکنن و اینطوری خودکشی هم نکردم ولی گفتم قبل از عملی کردن این فکر با شماها مشورت کنم شاید تو اشتباه فکر کرده باشم و بعد از مرگ منو نبرن جهنم و اون دنیا هم مصیبت کش بشم قبل از این فکر کردم اگر هر روز یه پاکت سیگار دود کنم احتمالا 10 سال کمتر عمر میکنم لطفا در این مورد هم نظر بدید چون گفتم شاید اینم نوعی خودکشی محسوب بشه هنوز این فکر و هم عملی نکردم.

حکم کسی که به عمد کسی دیگر را بکشد و قصاص شود چیست؟(تو اون دنیا)

با عرض سلام وتشكر از همه كارشناسان وكاربران وخصوصا مهمان تازه رسيده جناب....
همانطور كه خودتان اشاره كرديد خودكشي به تعبير روايات خلود في النار به حساب مي ايد و از نظر شرعي جايز نيست (حرام)
واينكه شما يك نفر ديگر را بكشيد مثل نزول خوار و...
اولاً؛ نزول خوار حكمش قتل نيست
ثانياً؛اگر كسي مهدور الدم هم باشد(واجب القتل) شما چنين اجازه نداريد كه اورا بكشيد
ثالثاً؛به سبب كشتن اوبخواهيد كشته شويد (يعني قصاص شويد) چون زمينه قتل را خودت فراهم اورديد ومباشر درقتل خواهيد بود منتها قتل به سبب خواهد بود واين نيز خود كشي محسوب مي شود خلاصه شيوه هاي بالا يا هر شيوه كه موجب تسريع در قتل خودتان باشدخود كشي است
انچه گفته شد از نظر شرعي بود ومسائل اخلاقي ومشاور هاي را همكاران پي مي گيرند وچنانچه جواب ابهام داشت اشاره كنيد

تحرير ج/2 /ص96/م/13 عروة ج/5 /ص674/م/10 و.....

خودم هم نمیدونم درونم چه خبر است و چه میکنم من کسی هستم که ایمانم ثابت نیست و مدام تغییر میکنه گاهی اوقات بمانند کافران سخن میگویم طوری که وقتی زمانی میگذرد و به خودم می ایم و به سخنان و افکار خودم فکر میکنم به جاهلانه بودن و بی اساس بودن انها پی میبرم و از خودم تعجب میکنم که ایا این من بودم که این سخنان را گفتم؟! مثل اینکه این بار هم همین طور رفتار کردم الان هم مثل همیشه به بی اساس بودن نوشته های خودم اعتراف میکنم معمولا در دوحالت بیشتر نیستم حالتی که از اینکه مخلوق خدا هستم به خشم می ایم و فکر میکنم بازیچه دست خدا شده ام حالتی دیگر زمانی است که فکر میکنم همین که خدا به من این عقل را داده و میتوانم فکر کنم که من با خلقتم بازیجه شدم یانه نشان میدهد که با افریدن من و قرار دادن من در این شرایط به من ستم نکرده حتی گاهی اوقات احساس نادر خوشبختی بهم دست میده و از این به وجد می ایم ولی معمولا این حالت طولی نمیکشه و باز اسیر تفکرات قبلی خود میشم ولی اخرت را میدونم که هست چون چشم من کمی از پوست دنیا فراتر رفته و متوجه حقایقی از اخرت شده ام از اینکه اسمم را بدبخت گذاشتم و در اینجا عضو شدم و ذهن و فکر عده ای را به خودم مشغول کردم و وقت انها را گرفتم شرمگین هستم و از انها معذرت میخواهم

بدبخت;24544 نوشت:
خودم هم نمیدونم درونم چه خبر است و چه میکنم من کسی هستم که ایمانم ثابت نیست و مدام تغییر میکنه گاهی اوقات بمانند کافران سخن میگویم طوری که وقتی زمانی میگذرد و به خودم می ایم و به سخنان و افکار خودم فکر میکنم به جاهلانه بودن و بی اساس بودن انها پی میبرم و از خودم تعجب میکنم که ایا این من بودم که این سخنان را گفتم؟! مثل اینکه این بار هم همین طور رفتار کردم الان هم مثل همیشه به بی اساس بودن نوشته های خودم اعتراف میکنم معمولا در دوحالت بیشتر نیستم حالتی که از اینکه مخلوق خدا هستم به خشم می ایم و فکر میکنم بازیچه دست خدا شده ام حالتی دیگر زمانی است که فکر میکنم همین که خدا به من این عقل را داده و میتوانم فکر کنم که من با خلقتم بازیجه شدم یانه نشان میدهد که با افریدن من و قرار دادن من در این شرایط به من ستم نکرده حتی گاهی اوقات احساس نادر خوشبختی بهم دست میده و از این به وجد می ایم ولی معمولا این حالت طولی نمیکشه و باز اسیر تفکرات قبلی خود میشم ولی اخرت را میدونم که هست چون چشم من کمی از پوست دنیا فراتر رفته و متوجه حقایقی از اخرت شده ام از اینکه اسمم را بدبخت گذاشتم و در اینجا عضو شدم و ذهن و فکر عده ای را به خودم مشغول کردم و وقت انها را گرفتم شرمگین هستم و از انها معذرت میخواهم


با سلام

پس الحمدلله به خير گذشت

ان شاء الله كه از دوستان اسك دين باشي و در تضارب آراء و عقايد خود با دوستان اسك ديني به تحكيم مباني ديني خود بپردازي

و با معارف دين بيشتر و بهتر اشنا شويد

از رسالت هاي اسك دين بودن در خدمت بزرگواراني چون شماست

7 [="Red"]باور غلط [/]درباره خودکشي
1. کسي که خودکشي مي‌کند فرد بي‌ايماني است. در صورتي که ما در مباحث روان‌شناسي ارتباط خاصي بين ايمان، ضعف و خودکشي برقرارنمي‌کنيم. البته کساني که ايمان داشته باشند، داراي يک بازدارنده قوي براي جلوگيري از خودکشي هستند ولي برعکس اين قضيه صادق نيست، يعني لزوما فردي که خودکشي مي‌کند، بي‌ايمان نيست.
2[="Purple"]. کسي که حرف مي‌زند، عمل نمي‌کند. اين جمله در بحث خودکشي بسيار خطرناک است. چه بسا فردي که واقعا قصد خودکشي ندارد، به وسيله تحريک با اين جمله، دست به اين کار بزند.
...
[/]

3 هرکس که دست به خودکشي مي‌زند، واقعا قصد مرگ دارد. اين طورنيست. ممکن است فرد براي جلب توجه و براي اينکه خود را اثبات کند، دست به خودکشي زده باشد.

4[="Purple"] خودکشي بدون اطلاع قبلي رخ مي‌دهد. همان‌طور که پيش‌تر هم اشاره شد، از روي علايم هشداردهنده فراواني مي‌توان از اين مساله آگاه شد.
[/]
5 صحبت درباره خودکشي يعني القاي آن. اين يکي از شايع‌ترين باورهاي غلط رايج در جامعه ماست. اطرافيان بيمار به هيچ‌وجه مايل نيستند که درباره اين مساله با بيمار صحبت کنند ولي روان‌شناسي ثابت کرده است که مصاحبه با يک بيمار افسرده کامل نمي‌شود مگر اينکه در مورد خودکشي هم با او صحبت شود.
[="Purple"]
6 فقط افراد رواني خودکشي مي‌کنند. بسياري از مواقع انسان‌هاي کاملا سالم اقدام به اين کار مي‌کنند. اصولا هر فرد زماني که خود را در بن‌بست حس کند، ممکن است به فکر خودکشي بيفتد.[/]

7 کسي که يک بار اقدام به خودکشي کرد، ديگر نمي‌کند. اين باور هم اشتباه است زيرا تجربه نشان داده است خطر تکرار اين کار براي کسي که يک بار آن را تجربه کرده است، نسبت به کسي که آن را تجربه نکرده است، به مراتب بيشتر است.
__________________
نويسنده : دكتر نادر ؛عضو تحریریه علمی ایران سلامت
لينك منبع :
http://forum.iransalamat.com/showthread.php?t=18331

بدبخت;24544 نوشت:
خودم هم نمیدونم درونم چه خبر است و چه میکنم من کسی هستم که ایمانم ثابت نیست و مدام تغییر میکنه گاهی اوقات بمانند کافران سخن میگویم طوری که وقتی زمانی میگذرد و به خودم می ایم و به سخنان و افکار خودم فکر میکنم به جاهلانه بودن و بی اساس بودن انها پی میبرم و از خودم تعجب میکنم که ایا این من بودم که این سخنان را گفتم؟! مثل اینکه این بار هم همین طور رفتار کردم الان هم مثل همیشه به بی اساس بودن نوشته های خودم اعتراف میکنم معمولا در دوحالت بیشتر نیستم حالتی که از اینکه مخلوق خدا هستم به خشم می ایم و فکر میکنم بازیچه دست خدا شده ام حالتی دیگر زمانی است که فکر میکنم همین که خدا به من این عقل را داده و میتوانم فکر کنم که من با خلقتم بازیجه شدم یانه نشان میدهد که با افریدن من و قرار دادن من در این شرایط به من ستم نکرده حتی گاهی اوقات احساس نادر خوشبختی بهم دست میده و از این به وجد می ایم ولی معمولا این حالت طولی نمیکشه و باز اسیر تفکرات قبلی خود میشم ولی اخرت را میدونم که هست چون چشم من کمی از پوست دنیا فراتر رفته و متوجه حقایقی از اخرت شده ام از اینکه اسمم را بدبخت گذاشتم و در اینجا عضو شدم و ذهن و فکر عده ای را به خودم مشغول کردم و وقت انها را گرفتم شرمگین هستم و از انها معذرت میخواهم

دوست عزیز سلام:Gol:

من شما رو آدم خوشبختی می دونم بر خلاف آنچه خود نام نهاده اید، چرا که در یک چنین وضعیتی که بنوعی بحران گرفتار شدید و در تنگنای تصمیم گیری قرار گرفتید، اما رفتارتون قرآنی و دینی است:

اول) اینکه به عالم غیب و آخرت و بهشت و جهنم ایمان و اعتقاد دارید به عبارتی از جمله (یؤمنون بالغیب) هستید.

دوم) دارای روحیۀ خوف و رجاء که سلاح مؤمن و عامل نجات مؤمن است هستید، از یک طرف از عذاب خدا به خاطر اقدام ناصوابتون می ترسید و از طرفی به یافتن راهی برای نجات و سعادت امیدوارید و این همان حقیقت خوف و رجاء است که در کلام قرآن و اهل بیت آمده؛ از یکسو عامل حفظ انسان از گناه و فساد و تباهی و از سوی دیگر مانع فرو افتادن در گرداب ناامیدی از رحمت خدا که بزرگترین گناه است می باشد.

سوم) در مواقع بحران و تنگنا و مواضع عدم آگاهی، به توصیۀ قرآن عزیز، به اهل ذکر و تقوا و معرفت مراجعه می کنید. (فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون) و مشورت با دانایان را قبل از هر تصمیمی مطابق عقل و منطق و راهگشای به سعادت می دانید. (و امرهم شوری بینهم) (و شاورهم فی الامر)
ََََََ
چهارم) در آنچه نمی دانید و تردید جدی دارید واردش نمی شوید و دنباله اش را نمی گیرید بلکه یا تََوقف نموده یا از آن امر عبور می کنید، چون شما انسانید و می دانید که انسان تؤام با مسئولیت است. چنانکه توصیه قرآن است: " وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولـئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً"؛ و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد."

و در آخر اینکه همیشه این را بدانید، در اوج ناامیدی از واسطه های زمینی و گرفتار آمدن در بن بست کوچه پس کوچه های زمین، ناگهان دری از آسمان برویتان گشوده می شود، قطعاً بسیار شنیده یا خود لمس کرده اید که گاهی در اوج ناامیدی و سرگردانی و حیرت، کارها به یکباره سامان می یابد، و از میان بن بست ها راهی باز می شود، می دانید چرا؟ چون تا زمانیکه این سرگردانی و حیرت و قطع امید ایجاد نشده ما در کوچه پس کوچه های زمین و واسطه های محتاج و سراسر نیازمند زمین بدنبال راه نجات می گردیم و چون به بن بست و گرفتگی و تحیر و سرگردانی و ناامیدی از همه، گرفتار آمدیم، تازه به تنها مؤثر عالم و واسطه های حقیقی فیض او یعنی اوصیاء و اولیائ الهی متوسل می شویم و این همان اوج و نهایت امید حقیقی و واقعی است که ما از ان مدتها غافل بوده ایم.

خداوند خود، وعده خلاصی و نجات و خروج از بحران را داده و وعدۀ خدا تخلف بردار نیست، به حق این آیۀ شریفۀ روح امیدواری را در روح و جان آدمی می دمد و در امید بخشی بر کالبد بندگان، حجتی تمام است. آنجا که می فرماید: "و من يتق الله يجعل له مخرجاً * و يرزقه من حيث لايحتسب؛ هر كس تقواي الهي را پيشه كند، خدا راه بيرون رفتن از سختي ها، بحران ها و مشکلات را براي او مي گشايد. و از جایی روزی خاص (آنچه نیاز حقیقی اوست) بدو می بخشد که گمان نمی کرد.

مگر تقوای الهی که به تعبیر قرآن، راه برون رفت از مشکلات و سختی ها بیان شده، می تواند چیزی جز رسیدن انسان به مقام خوف و رجا (ترس از عذاب الهی و امید به رحمت خداوند) توأمان باشد. بدون شک یکی از مصادیق حقیقی تقوا، خوف و رجا و متقی حقیقی، همان خائف و راجی است.

خصیصه ای که شما دوست عزیز واجد آن هستید. انشاءالله

التماس دعا:Gol:

سلام. می خوام بدونم کسی که خودکشی می کنه تو آخرت چه جایگاهی داره؟

samirarad;34055 نوشت:
سلام. می خوام بدونم کسی که خودکشی می کنه تو آخرت چه جایگاهی داره؟

سلام
همانطوريكه مي دانيد حكم خودكشي حرام است

تحرير ج/2 /ص96/م/13 عروة ج/5 /ص674/م/10 و.....

اما جايگاه كسي كه خود كشي ميكند؛
ثواب الاعمال-ترجمه غفارى ..... ص : 631
كيفر آنكه عمدا خود را بقتل رساند

(1) 1- ابو ولّاد حنّاط گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم ميفرمود: هر كس خود را از روى عمد بقتل رساند (يعنى خودكشى كند) در آتش جهنّم مخلّد خواهد بود.
توضيحات بيشتر را درانجمن حديث ويا اخلاق مي توانيد پي بگيريد البته مشاوره دراين امور بسيار راهكار خوبي است مي توانيد به انجمن مشاوره هم گفتگو داشته باشيد.
باتشكر

متاسفانه یکی از دو دلیل من که هنوز خودکشی نکردم همین است
این بدبختائی که خودکشی میکنن به خیال خودشون از رنج دنیا راحت میشوند ولی توی اخرت بیشتر زجر میکشند

من یک سوالی دارم حکم خودکشی کردن با سیگار(خودکشی بلند مدت و به صورت تدریجی) این چطور است؟
اگر من هر روز یک پاکت سیگار دود کنم احتمالا 10 سال کمتر عمر میکنم

بدبخت;34064 نوشت:
من یک سوالی دارم حکم خودکشی کردن با سیگار(خودکشی بلند مدت و به صورت تدریجی) این چطور است؟ اگر من هر روز یک پاکت سیگار دود کنم احتمالا 10 سال کمتر عمر میکنم


جوابِ كامل را در لينك زير در پست7 قبلا دريافت كرديد
http://www.askdin.com/showthread.php?t=5175

خلاصه جواب اينكه اگر براي شما محرز شود كه سبب در قتل است ويا تسريع در قتل است حرام است.
تحرير ج/2 /ص96/م/13 عروة ج/5 /ص674/م/10 و.....

اسراء;34076 نوشت:


جوابِ كامل را در لينك زير در پست7 قبلا دريافت كرديد
http://www.askdin.com/showthread.php?t=5175

خلاصه جواب اينكه اگر براي شما محرز شود كه سبب در قتل است ويا تسريع در قتل است حرام است.

تحرير ج/2 /ص96/م/13 عروة ج/5 /ص674/م/10 و.....

پس در این صورت این آدمای سیگاری بخاطر تسریع در قتل خود همان حکم خلود در جهنم را دارند؟

قطعا روز قیامت به دلیل عدم رعایت امانتی که خدا به انسان داده بازخواست خواهند شد.

بدبخت;34098 نوشت:
پس در این صورت این آدمای سیگاری بخاطر تسریع در قتل خود همان حکم خلود در جهنم را دارند؟

باسلام مجدد
عرض كردم اگر محرز شود يعني به عنوان قضيه واقعيه باشدبه عنوان سبب يا تسريع در قتل مي باشد.

سلام. دختری 21 ساله هستم که سال پیش با پسری آشنا شدم. به مدت یک سال با هم بودیم و واقعا پسر خوبی بود. میدانم که می خواهید بگویید عاشق بودم و چشم و گوشم کور و کر بود. اما واقعیت جز این است. خیلی او را امتحان کردم اما واقعا پسر خوبی بود. 24 ساله و فوق لیسانس روانشناسی داشت. در تهران مشغول کار بود اما خانواده اش در کرمانشاه بودند و او به خاطر اینکه من به او بارها گفته بودم که خانواده من مخالف رفتن من به آنجا خواهند شد به خاط همین به تهران آمد. یک بار او را ترک کردم. حتی شماره ام را عوض کردم اما باز هم بوسیله دوستانم دنبال من بود و بالاخره ارتباط مان پس از یکی دو ماه دوباره شروع شد.این بار درسش را تمام کرده بود و تقریبا آماده ازدواج بود که دچار بیماری سختی شد که به خاطر مداوا مجبور شد به کشور آلمان برود.برای رفتن مجبور شد از دختر عمویش که خاطر خواه او هم بود حدود 30 میلیون پول قرض کند. مطمئنم که 90 درصد علت رفتنش علاقه و عشقش نسبت به من بود. با این حال رفت و شکر خدا به سلامتی تمام برگشت. پس از یک ماه استراحت دوباره سر کار برگشت. به خاطر اخلاق خاصی که داشت و دوست داشت تنها باشد یک آپارتمان اجاره کرده بود و به تنهایی زندگی می کرد. به هر حال!!!!! خانواده من مخالف ازدواج ما بودند چون 4 خواهر م همگی با فامیل ازدواج کرده بودند و مادرم مخالف این ازدواج بود. بار ها من به خاطر مادرم و فقط فقط به خاطر مادرم خواستم که او را کنار بگذارم و اما نمی توانستم با خودم کنار بیایم تا این که یک بار بامادرم و خواهرم صحبت کرد و آنها به قول معروف آب پاکی را روی دستش ریختند و گفتند نه! حتی اگر من هم بمیرم جنازه ام را به او نمی دهند.!!!به هر حال من هم به تبعیت خانواده ام و علی رغم میل باطنی به او نه گفتم. با این حال او باز هم به من زنگ میزد. خیلی دلم می خواست جوابش را بهم اما به خاطر خانواده ام...
یک روز یه sms دریافت کردم که نوشته بود او از دنیا رفت... با خودم گفتم می خواهد سر به سرم بگذارد... اما... واقعیت داشت.12 روز پس از نه شنیدن و بی محلی های من اقدام به خودکشی کرده بود و متاسفانه... بعد از آن روز خیلی افسرده شده ام. وقتی در دنیا بود نتوانستم آن طور که شایسته اش است با او باشم حال چه کار کنم که خدا او راببخشد؟
بیشتر از آنچه که فکرش را کنید دوستش داشتم... خیلی....
می خواهم بدانم الان جایگاه او در آن دنیا کجاست؟ راستی درباره او این قدر بگوییم که همیشه نماز شب می خواند. نماز هایش هیچ وقت قضا نمی شد. پدر نداشت و به تنهایی از پس مشکلاتش بر می آمد. مادرش را برای حج نام نویسی کرده بود. همانور که گفتم مشاور بود و یکی از کلیه هایش را به یک دختری که مشکل کلیوی داشت بخشد با این اینکه پس از آن خودش خیلی دچار مشکل شد. واقعا وفادار بود. هر پنجشنبه به زیارت اهل قبور می رفت. با اینکه ظاهر نسبتا زیبایی داشت اما هیچ وقت از آن سو استفاده نکرد. خیلی خیلی خیلی خوب بود... باور کنید اینها فقط حرفهای من نیست.. همه اطرافیانش گفته های مرا تصدیق می کنند... چه کنم؟؟

سلام
تسليت ميگم.واقعا متاسف شدم:Ghamgin:.واقعه فوق العاده دردناكي بود.خدا به مادرش صبر بده.از كجا مطمئنيد كه خودكشي كرده؟شايد با دوستانش خواستند شما را اذيت كنند يا لا اقل سر به سر شما بذارند.اي كاش واقعا همينطور باشه،اي كاش
اگه واقعا آدم با خدا و نماز شب خوني بود چطور با يك فرد نامحرم ارتباط دوستي داشت؟از همه مهمتر اينكه چطور تونست خودش رو بكشه؟در حالي كه گناه خودكشي نابخشودنيه؟شايد دليل ديگه اي غير از جواب رد شنيدن از شما باعث خودكشيش شده؟
خدا بهتون صبر بده

ممنون از ابراز همدردیتان. من اگر مشکلم را اینجا مطرح کردم منظورم متهم کردن او نبود که شما برایم این گونه نوشتید.
از کارشناسان خواهش می کنم کمکم کنند تاخدای نکرده من هم...

ایها(ایتها) الناس!!! یکی جواب منو بده. فکر کنم بهتره من هم مثل او اقدام به.... آره... این بهتره. ممنون از سایت خوبتون که آدم جوابشو زود پیدا می کنه.... خداحافظ...

عزیز جان اگر خودکشی پایان بود و با این کار نابود میشدم قبل از شما 100 بار این کار انجام میدادم
این بدبختائی که این کار انجام میدهند به خیال خودشان از رنج دنیا آسوده می شوند ولی در آخرت بیشتر زجر میکشند
اصلا ما برای چی به دنیا آمده ایم و چرا ساختار دنیا این گونه است؟ خدائی که به ما عقل را داده کارهای نامنطقی که انجام نمی دهد و نداستن های ما دلیلی بر منطقی نبودن کارهای خدا نیست

در مورد جایگاه این شخص در آن دنیا خدا به کسی ظلمی نمیکنه شاید این کارهائی که گفتید باعث کمتر شدن عذابش بشه ولی در جهنم برای همیشه خواهد ماند
من مطالب شما را دیدم ولی نفهمیدم سوال شما چیست؟ شما در پست اخر خود گفتید میخواهید خودکشی کنید من هم این چیزا رو در جوابتان نوشتم

سلام دوست خوبم.
واقعا متاثر شدم. :Graphic (61):من تعجب مي كنم اگر جوان مومن و معتقدي بود و اهل نماز شب چرا دست به خودكشي زد؟
كسي كه توكلش به خدا باشد بايد صبر كنه و بايسته تا خداوند آنچه را كه صلاحش هست براش رقم بزنه.
به هر حال با گفته هاي شما معلوم است كه ايشان از نظر روحي به شدت دچار مشكل بود و اطرافيان هم هيچ كمكي به ايشان نكردند چرا كه اگر زودتر به وضعش رسيدگي ميشد كار به اينجا نمي كشيد.متاسفانه بسياري از اين خودكشي ها ريشه روانشناسي دارند و بي توجهي باعث ميشه كه كم كم سرباز كنند به خصوص براي كساني كه ضعيف هستند و توان مقابله با مشكلات را ندارند.در دانشگاه ما هم پارسال پسر جواني كه دانشجوي دكترا هم بود به دليل فشارهاي استادش در آزمايشگاه با خوردن سيانور خود كشي كرد ويك عمر داغ خودش را بر دل پدر و مادرش گذاشت .خود كشي راه حل نيست.
به هر حال شما هيچ تقصيري نداريد و نبايد خودتان را سرزنش كنيد. تنها كاري كه مي توانيد الان براش انجام بدهيد اينكه كه هر روز براش قرآن بخوانيد حتي يك صفحه و صلوات بفرستيد و از خدا بخواهيد از گناهش بگذره.:Ghamgin:

samirarad;34625 نوشت:
ایها(ایتها) الناس!!! یکی جواب منو بده. فکر کنم بهتره من هم مثل او اقدام به.... آره... این بهتره. ممنون از سایت خوبتون که آدم جوابشو زود پیدا می کنه..

با سلام مجدد
شما كه جواب را از قبل دريافت كرديد:Gig: انچه در همين تاپيك در پست شماره 2 اشاره شد روايت از امام جانها وعالم به حقايق بود كه اشاره شد البته روايت متعددي ديدم كه همه اش بيانگر اين عبارت بود

ممنون از پاسخگویتان
ولی قانع نشدم... می خوام هر طوری شده از عذاب نجاتش بدم... هر کاری لازم باشه... چیکار کنم؟؟؟ وقتی فکرش رو میکنم واقعا دیوونه می شم... میشه بیشتر توضیح بدین و بگین چکار کنم؟
ممنون

samirarad;35024 نوشت:
ممنون از پاسخگویتان ولی قانع نشدم... می خوام هر طوری شده از عذاب نجاتش بدم... هر کاری لازم باشه... چیکار کنم؟؟؟ وقتی فکرش رو میکنم واقعا دیوونه می شم... میشه بیشتر توضیح بدین و بگین چکار کنم؟

با سلام مجدد وتشكر از پي گيري شما
سوال شما مشاوره اي است با انجمن مشاوره صحبتتان را ادامه دهيد
لينگ شما را به انجا ارجاع مي دهم.

مرحوم;24369 نوشت:
سلام من میخواستم خودکشی کنم ولی وقتی به این فکر میکردم که بعد از مرگ منو می برن جهنم از این کار پشیمون میشدم ولی الان یه فکر دیگه به ذهنم رسید میخوام یه ادم پلید بکشم(مثلا یه نزول خور) در اینصورت منو قصاص میکنن و اینطوری خودکشی هم نکردم ولی گفتم قبل از عملی کردن این فکر با شماها مشورت کنم شاید تو اشتباه فکر کرده باشم و بعد از مرگ منو نبرن جهنم و اون دنیا هم مصیبت کش بشم قبل از این فکر کردم اگر هر روز یه پاکت سیگار دود کنم احتمالا 10 سال کمتر عمر میکنم لطفا در این مورد هم نظر بدید چون گفتم شاید اینم نوعی خودکشی محسوب بشه هنوز این فکر و هم عملی نکردم

شما که انقدر ذهنه فعالی دارین حیف نیست خودکشی کنین؟؟؟ :Cheshmak:

خودکشی ..... شما حالا داری یه میانبر میزنی که خودتو توجیه کنی اما نیت سرجاش محفوظه!

نمیدونم بحث تا کجا پیشرفته اما فکر میکنم این جمله پائلیو کوئیلو بتونه کمکت کنه:

هر کس جرات خودکشی دارد مطمئنا جرات ادامه زندگی را هم دارد

samirarad;34353 نوشت:
سلام. دختری 21 ساله هستم که سال پیش با پسری آشنا شدم. به مدت یک سال با هم بودیم و واقعا پسر خوبی بود. میدانم که می خواهید بگویید عاشق بودم و چشم و گوشم کور و کر بود. اما واقعیت جز این است. خیلی او را امتحان کردم اما واقعا پسر خوبی بود. 24 ساله و فوق لیسانس روانشناسی داشت. در تهران مشغول کار بود اما خانواده اش در کرمانشاه بودند و او به خاطر اینکه من به او بارها گفته بودم که خانواده من مخالف رفتن من به آنجا خواهند شد به خاط همین به تهران آمد. یک بار او را ترک کردم. حتی شماره ام را عوض کردم اما باز هم بوسیله دوستانم دنبال من بود و بالاخره ارتباط مان پس از یکی دو ماه دوباره شروع شد.این بار درسش را تمام کرده بود و تقریبا آماده ازدواج بود که .........

سلام
ببخشيد كه من دير متوجه سئوال شما شدم
فكر مي كردم مباحث كاملا فقهي است البته ممنون از دوستم اسراء كه به من خبر دادند. و تشكر از پاسخ هاي خوب ايشان
خواهرم
نمي دانم استفتائات روان شناختي را دنبال مي كنيد يا نه من مدت زيادي است در اين زمينه كار مي كنم. نمونه همين سئوال ها را هم از بعد روان شناختي و شرعي بررسي كرده ام.
با فضايل و صفات مثبتي كه اشاره كرديد بعيد است كه چنين فردي خودكشي كرده باشد. اما نكته اي كه نبايد از آن غافل باشيم اين است كه دايره دين به ارداه و اختيار افراد مربوط مي شود و نظام پاداش و تنبيه و عذاب و بهشت بر اصل اختيار استوار است.
نمي توان گفت فردي كه مومن است احتمال خودكشي اش صفر مي شود.
ولي مي توان گفت اگر مومني خودكشي كند اين نوع خودكشي اش به احتمال بالا خودكشي حرام نيست كه مقابلش وعده آتش داده شده است.
آن خودكشي حرام است و فردي ان را از روي آگاهي انجام دهد چه بسا اين آقا به افسردگي مزمن مبتلا بود و شما متوجه نبوده ايد و جواب رد شنيدن در حكم جرقه اي به انبار باروت بوده است. و در واقع افسردگي او به دليل كم شدن و يا از دست دادن بينش و اختيارش بوده است كا اين كه از قرائن اين برداشت صحيح به نظر مي رسد.
به هر حال
دعا كردن، صدقه و خيرات دادن و خواندن نماز به نيابت او سبب بالا رفتن درجه او كم شدن اثر گناه هايش(چون مصوم نبوده) مي شود

samirarad;35024 نوشت:
ممنون از پاسخگویتان ولی قانع نشدم... می خوام هر طوری شده از عذاب نجاتش بدم... هر کاری لازم باشه... چیکار کنم؟؟؟ وقتی فکرش رو میکنم واقعا دیوونه می شم... میشه بیشتر توضیح بدین و بگین چکار کنم؟

سلام مجدد خدمت كاربر محترم
انچه در روايات امده وحقيقت مطلب را به شما رسانده شده اما وظيفه اخلاقي ما در قبال اين افراد خيرات وصدقات وپرداخت ديون انهاچه ديون مربوط به نماز وروزه وچه مربوط به حق الناس مي باشد وكاري ديگر از ما در اين عالم پايين بر نمايد

باعرض سلام و تشکر از همدردی و دلسوزی با آقا یا خانم مرحوم
معمولا انسان ها در شرایط عادی گرایش به زندگی کردن دارن تا مرگ مگر از نظر شناختی تغییراتی در شرایط زندگی آنان به وجود بیاید و توان حل مسأله به وجود آمده را نداشته و درصدد حذف اصل مسأله که خودشان هستند برآیند.
ورود مکرر افکار خودکشی نشانه های آشکار اختلال افسردگی است و با ریشه یابی تاریخچه وجود این افکار در ذهن و به طور کلی آگاهی از مشکلاتی که باعث به وجود آمدن این افکار در ذهن شده است و آگاهی از وضعیت کنش وری کلی فعلی از نظر جسمی و روانی ، این مشکل قابل حل است.
از طرفی نیت یک فرد در انجام یک امر مقدس بسیار مهم است و کم نیستند افرادی که به دلیل افسردگی بسیار بالا و تعارض مذهبی کار و زندگی و زن و بچه خود را رها کرده و به بهانه تفحص به مناطق جنگی که هیچ انسان سالمی حتی خود افراد متخصص هم با ابزار و وسایل و کنترل از راه دور مشغول تفحص هستند، پا گذاشته و به قول خودش آماده شهادت می شود.و یا این موردی که مرحوم فرمودند که فرد نزول خوری را بکشد تا قصاص شود در این مورد نیت فرد، پاکسازی کرده زمین از شر نزول خوار نیست و اصلا چنین وظیفه ای را ندارد بلکه نیت ایشان از بین بردن خودش است و کشتن یک فرد نزول خور وسیله است نه هدف خب خدا هم از رگ کردن به ما نزدیکتر است و نیت اصلی و پنهان ما را آگاه
بنابراین آقا یا خانم مرحوم باید با درمیان گذاشتن مشکلتاشون و حل مسأله به صورت منطقی از حذف صورت مسأله از هر وسیله مستقیم ( خودکشی ) یا غیر مستقیم( کشتن نزول خوارو...) خوداری فرمایند

موضوع قفل شده است