جمع بندی چرا قرآن شبهه را مطرح می کند، ولی جوابی ارائه نمی کند؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا قرآن شبهه را مطرح می کند، ولی جوابی ارائه نمی کند؟

سلام. در قرآن شبهاتی از سوی منکرین مطرح می شود، مثل اینکه داستانهای قرآن را اساطیر الاولین می نامند، یا معجزات را سحر می خوانند. چرا قرآن، پاسخی به این شبهات نمی دهد؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد میقات

با سلام و درود

این گونه نیست که خداوند هیچ استدلالی در مقابل ادعای آن ها نداشته باشد. خداوند آن ها را به خالقیت و حاکمیت و مالکیت خود بر هستی تذکر داده و با این استدلال، ادعای افسانه و سحر بودن را باطل و مردود می داند.

زیرا وقتی نازل کننده قرآن، خالق و حاکم و مالک هستی باشد، کسی که دانای به اسرار هستی است و ...، دیگر نمی توان به او افسانه و سحر را نسبت داد.

از طرفی خداوند آنان را جزو کسانی می داند که:
ـ قصد ایمان آوردن ندارند.
ـ کسانی که تحت تاثیر هوای نفس، از روی ظلم و سرکشی، قرآن را سحر و افسانه می دانند.
ـ کسانی که با یقین و باور قلبی به حقانیت قرآن، باز هم آن را انکار کرده و افسانه و سحر می دانند.
ـ کسانی که حجت بر آنان تمام بوده و با این حال، قرآن را انکار می کردند.

لذا است که خداوند آنان را به سرانجام گذشتگان مانند آن ها، تذکر داده و چون دیگر استدلال برای این ها فایده ای ندارد و حجت بر آن ها تمام است، به آنان وعده عذاب می دهد.

در ادامه به برخی آیات توجه فرمایید:

خالق و مالک آسمان و زمین
خالق و مالک آسمان های هفتگانه و عرش
حکومت کننده بر همه موجودات

«لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطيرُ الْأَوَّلين‏...»
اين وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده اين فقط افسانه ‏هاى پيشينيان است!»
بگو: «زمين و كسانى كه در آن هستند از آن كيست، اگر شما مى ‏دانيد؟!» بزودى (در پاسخ تو) مى‏ گويند: «همه از آن خداست!» بگو: «آيا متذكّر نمى ‏شويد؟!»
بگو: «چه كسى پروردگار آسمان هاى هفتگانه، و پروردگار عرش عظيم است؟» بزودى خواهند گفت: «همه اينها از آن خداست!» بگو: «آيا تقوا پيشه نمى‏ كنيد (و از خدا نمى ‏ترسيد و دست از شرك بر نمى‏ داريد)؟!»
بگو: «اگر مى ‏دانيد، چه كسى حكومت همه موجودات را در دست دارد، و به بى پناهان پناه مى ‏دهد، و نياز به پناه ‏دادن ندارد؟!» خواهند گفت: «(همه اينها) از آن خداست» بگو: «با اين حال چگونه مى ‏گوييد سحر شده ‏ايد (و اين سخنان سحر و افسون است)؟!»
نه، (واقع اين است كه) ما حقّ را براى آنها آورديم و آنان دروغ مى ‏گويند!(مؤمنون: 23/ 83-90)

فرستاده قرآن، دانای به اسرار هستی
«وَ قالُوا أَساطيرُ الْأَوَّلينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‏ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصيلا...»
و گفتند: «اين همان افسانه‏ هاى پيشينيان است كه وى آن را رونويس كرده، و هر صبح و شام بر او املا مى ‏شود.» بگو: «كسى آن را نازل كرده كه اسرار آسمانها و زمين را مى ‏داند او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!» (فرقان: 25/ 5و6)

قصد ایمان نیاوردن
عبرت از سرانجام گذشتگان
توجه دادن به مالک آسمان و زمین

«وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً في‏ قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْديهِمْ لَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبين‏...»
(حتّى) اگر ما نامه اى روى صفحه اى بر تو نازل كنيم، و (علاوه بر ديدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس كنند، باز كافران مى ‏گويند: «اين، چيزى جز يك سحر آشكار نيست»!
.... (با اين حال، نگران نباش!) جمعى از پيامبران پيش از تو را استهزا كردند امّا سرانجام، آنچه را مسخره مى‏ كردند، دامانشان را مى ‏گرفت (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد).
بگو: «روى زمين گردش كنيد! سپس بنگريد سرانجام تكذيب ‏كنندگان آيات الهى چه شد؟!»
بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟» بگو: «از آن خداست رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، كه در آن شكّ و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمايه‏ هاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمى ‏آورند. (انعام: 6/ 7-12)

با یقین به حقیقت، انکار می کردند
«فَلَمَّا جاءَتْهُمْ آياتُنا مُبْصِرَةً قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ...»
و هنگامى كه آيات روشنى‏ بخش ما به سراغ آنها آمد گفتند: «اين سحرى است آشكار!». و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود!(نمل: 27/ 13و14)

عبرت آموزی از سرانجام گذشتگان
«لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطيرُ الْأَوَّلين‏...»
اين وعده ‏اى است كه به ما و پدرانمان از پيش داده شده اينها همان افسانه‏ هاى خرافى پيشينيان است!» بگو: «در روى زمين سير كنيد و ببينيد عاقبت كار مجرمان به كجا رسيد!» (نمل: 27/ 68و69)

«وَ إِذا قيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطيرُ الْأَوَّلين‏...»
و هنگامى كه به آنها گفته شود: «پروردگار شما چه نازل كرده است؟» مى ‏گويند: «اينها (وحى الهى نيست) همان افسانه‏ هاى دروغين پيشينيان است!»
... كسانى كه قبل از ايشان بودند (نيز) از اين توطئه‏ ها داشتند ولى خداوند به سراغ شالوده (زندگى) آنها رفت و آن را از اساس ويران كرد و سقف از بالا بر سرشان فرو ريخت و عذاب (الهى) از آن جايى كه نمى‏ دانستند به سراغشان آمد! (نحل: 16/ 24-26)

دل های زنگار گرفته
«إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطيرُ الْأَوَّلينَ...»
(همان كسى كه) وقتى آيات ما بر او خوانده مى‏ شود مى ‏گويد: «اين افسانه‏ هاى پيشينيان است!» چنين نيست كه آنها مى ‏پندارند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته است! (مطففین: 83/ 13و14)

حجت بر آنان تمام بوده است
«وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِر...»
و هر گاه نشانه و معجزه‏ اى را ببينند روى گردانده، مى ‏گويند: «اين سحرى مستمر است»! آنها (آيات خدا را) تكذيب كردند و از هواى نفسشان پيروى نمودند و هر امرى قرارگاهى دارد! به اندازه كافى براى بازداشتن از بديها اخبار (انبيا و امّتهاى پيشين) به آنان رسيده است! اين آيات، حكمت بالغه الهى است امّا انذارها (براى افراد لجوج) فايده نمى ‏دهد! (قمر: 54/ 2-5)

پس از اتمام حجت، وعده عذاب
«فَقالَ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ...»
و سرانجام گفت: «اين (قرآن) چيزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پيشينيان نيست! اين فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا)!» (امّا) بزودى او را وارد سَقَر [دوزخ‏] مى ‏كنم!(مدثر: 74/ 24-26)

آقا خدا چندین جای قرآن میگه شما نمیدونین اگر میدونستین نمیکردین.خوب خدا چرا نمیگه که بدونن؟

[="Tahoma"]

محسن امیری;737823 نوشت:
آقا خدا چندین جای قرآن میگه شما نمیدونین اگر میدونستین نمیکردین.خوب خدا چرا نمیگه که بدونن؟

با سلام و درود

با جستجویی که انجام دادم چنین آیه ای نیافتم. لطف کنید و آیه را هم ذکر فرمایید.

[="Tahoma"]قرآن و پاسخ به شبهات


پرسش:
در قرآن شبهاتی از سوی منکرین مطرح می شود، مثل این که داستان های قرآن را اساطیر و یا معجزات را سحر می خوانند. چرا قرآن، پاسخی به این شبهات نمی دهد؟

پاسخ:
با سلام و درود
این گونه نیست که خداوند هیچ استدلالی در مقابل ادعای آن ها نداشته باشد. خداوند آن ها را به خالقیت و حاکمیت و مالکیت خود بر هستی تذکر داده و با این استدلال، ادعای افسانه و سحر بودن را باطل و مردود می داند.
زیرا وقتی نازل کننده قرآن، خالق و حاکم و مالک هستی باشد، کسی که دانای به اسرار هستی است و ...، دیگر نمی توان به او افسانه و سحر را نسبت داد.
از طرفی خداوند آنان را جزو کسانی می داند که:
ـ قصد ایمان آوردن ندارند.
ـ کسانی که تحت تاثیر هوای نفس، از روی ظلم و سرکشی، قرآن را سحر و افسانه می دانند.
ـ کسانی که با یقین و باور قلبی به حقانیت قرآن، باز هم آن را انکار کرده و افسانه و سحر می دانند.
ـ کسانی که حجت بر آنان تمام بوده و با این حال، قرآن را انکار می کردند.
لذا است که خداوند آنان را به سرانجام گذشتگان مانند آن ها، تذکر داده و چون دیگر استدلال برای این ها فایده ای ندارد و حجت بر آن ها تمام است، به آنان وعده عذاب می دهد.
در ادامه به برخی آیات توجه فرمایید:

خالق و مالک آسمان و زمین / خالق و مالک آسمان های هفتگانه و عرش / حکومت کننده بر همه موجودات
«لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطيرُ الْأَوَّلين‏...»؛ اين وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده اين فقط افسانه ‏هاى پيشينيان است!»
بگو: «زمين و كسانى كه در آن هستند از آن كيست، اگر شما مى ‏دانيد؟!» بزودى (در پاسخ تو) مى‏ گويند: «همه از آن خداست!» بگو: «آيا متذكّر نمى ‏شويد؟!»
بگو: «چه كسى پروردگار آسمان هاى هفتگانه، و پروردگار عرش عظيم است؟» بزودى خواهند گفت: «همه اينها از آن خداست!» بگو: «آيا تقوا پيشه نمى‏ كنيد (و از خدا نمى ‏ترسيد و دست از شرك بر نمى‏ داريد)؟!»
بگو: «اگر مى ‏دانيد، چه كسى حكومت همه موجودات را در دست دارد، و به بى پناهان پناه مى ‏دهد، و نياز به پناه ‏دادن ندارد؟!» خواهند گفت: «(همه اينها) از آن خداست» بگو: «با اين حال چگونه مى ‏گوييد سحر شده ‏ايد (و اين سخنان سحر و افسون است)؟!»
نه، (واقع اين است كه) ما حقّ را براى آنها آورديم و آنان دروغ مى ‏گويند!(1)

فرستاده قرآن، دانای به اسرار هستی
«وَ قالُوا أَساطيرُ الْأَوَّلينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‏ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصيلا...»؛ و گفتند: «اين همان افسانه‏ هاى پيشينيان است كه وى آن را رونويس كرده، و هر صبح و شام بر او املا مى ‏شود.» بگو: «كسى آن را نازل كرده كه اسرار آسمانها و زمين را مى ‏داند او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!»(2)

قصد ایمان نیاوردن / عبرت از سرانجام گذشتگان / توجه دادن به مالک آسمان و زمین
«وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَيْكَ كِتاباً في‏ قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْديهِمْ لَقالَ الَّذينَ كَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبين‏...»؛ (حتّى) اگر ما نامه اى روى صفحه اى بر تو نازل كنيم، و (علاوه بر ديدن و خواندن،) آن را با دستهاى خود لمس كنند، باز كافران مى ‏گويند: «اين، چيزى جز يك سحر آشكار نيست»!
.... (با اين حال، نگران نباش!) جمعى از پيامبران پيش از تو را استهزا كردند امّا سرانجام، آنچه را مسخره مى‏ كردند، دامانشان را مى ‏گرفت (و عذاب الهى بر آنها فرود آمد).
بگو: «روى زمين گردش كنيد! سپس بنگريد سرانجام تكذيب ‏كنندگان آيات الهى چه شد؟!» بگو: «آنچه در آسمانها و زمين است، از آن كيست؟» بگو: «از آن خداست رحمت (و بخشش) را بر خود، حتم كرده (و به همين دليل،) بطور قطع همه شما را در روز قيامت، كه در آن شكّ و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد. (آرى،) فقط كسانى كه سرمايه‏ هاى وجود خويش را از دست داده و گرفتار خسران شدند، ايمان نمى ‏آورند.(3)

با یقین به حقیقت، انکار می کردند
«فَلَمَّا جاءَتْهُمْ آياتُنا مُبْصِرَةً قالُوا هذا سِحْرٌ مُبينٌ...»؛ و هنگامى كه آيات روشنى‏ بخش ما به سراغ آنها آمد گفتند: «اين سحرى است آشكار!». و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود!(4)

عبرت آموزی از سرانجام گذشتگان
4«لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطيرُ الْأَوَّلين‏...»؛ اين وعده ‏اى است كه به ما و پدرانمان از پيش داده شده اينها همان افسانه‏ هاى خرافى پيشينيان است!» بگو: «در روى زمين سير كنيد و ببينيد عاقبت كار مجرمان به كجا رسيد!»(5)
«وَ إِذا قيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطيرُ الْأَوَّلين‏...»؛ و هنگامى كه به آنها گفته شود: «پروردگار شما چه نازل كرده است؟» مى ‏گويند: «اينها (وحى الهى نيست) همان افسانه‏ هاى دروغين پيشينيان است!» ... كسانى كه قبل از ايشان بودند (نيز) از اين توطئه‏ ها داشتند ولى خداوند به سراغ شالوده (زندگى) آنها رفت و آن را از اساس ويران كرد و سقف از بالا بر سرشان فرو ريخت و عذاب (الهى) از آن جايى كه نمى‏ دانستند به سراغشان آمد!(6)

دل های زنگار گرفته
«إِذا تُتْلى‏ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطيرُ الْأَوَّلينَ...»؛ (همان كسى كه) وقتى آيات ما بر او خوانده مى‏ شود مى ‏گويد: «اين افسانه‏ هاى پيشينيان است!» چنين نيست كه آنها مى ‏پندارند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته است!(7)

حجت بر آنان تمام بوده است
«وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِر...»؛ و هر گاه نشانه و معجزه‏ اى را ببينند روى گردانده، مى ‏گويند: «اين سحرى مستمر است»! آنها (آيات خدا را) تكذيب كردند و از هواى نفسشان پيروى نمودند و هر امرى قرارگاهى دارد! به اندازه كافى براى بازداشتن از بديها اخبار (انبيا و امّتهاى پيشين) به آنان رسيده است! اين آيات، حكمت بالغه الهى است امّا انذارها (براى افراد لجوج) فايده نمى ‏دهد!(8)

پس از اتمام حجت، وعده عذاب
«فَقالَ إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ...»؛ و سرانجام گفت: «اين (قرآن) چيزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پيشينيان نيست! اين فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا)!» (امّا) بزودى او را وارد سَقَر [دوزخ‏] مى ‏كنم!(9)

________
1. مؤمنون: 23/ 83-90.
2. فرقان: 25/ 5و6.
3. انعام: 6/ 7-12.
4. نمل: 27/ 13و14.
5. نمل: 27/ 68و69.
6. نحل: 16/ 24-26.
7. مطففین: 83/ 13و14.
8. قمر: 54/ 2-5.
9. مدثر: 74/ 24-26.

موضوع قفل شده است