پاسخی به مقاله حجت الاسلام والمسلمین رسول جعفریان در باره عریضه نویسی

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پاسخی به مقاله حجت الاسلام والمسلمین رسول جعفریان در باره عریضه نویسی

[="DarkGreen"][="DarkGreen"]پاسخ رسول جعفریان به مطلب یکی از روحانیان قم در باره عریضه نویسی در جمکران[/]
اندیشه - در پی انتشار مطلبی در انتقاد ازمقاله حجت الاسلام رسول جعفریان، با امضای آقای کریم مظفری از روحانیون حوزه علمیه قم در باره عریضه نویسی در جمکران، رسول جعفریان پاسخ جدیدی را منتشر کرد.

جعفریان در مقاله خود با تاکید بر نوشته های قبلی خود آورده است:

بنده ادامه بحث در باره عریضه نویسی در چاه جمکران را به خصوص از سوی علما و مراجع که در این قبیل موارد سخنشان به اعتبار مرجعیت شیعه حجتیت دارد، سودمند می دانم.

متن پاسخ رسول جعفریان به کریم مظفری را اینجا بخوانید.

مطلب کریم مظفری را اینجاقسمت اول و اینجا قسمت دوم بخوانید.

اصل مقاله "علما درباره عریضه‌نویسی در چاه جمکران نظر دهند" رسول جعفریان را اینجا بخوانید.[/]

[="Blue"]پاسخ رسول جعفریان به نقد یکی از روحانیان قم در باره عریضه نویسی در جمکران

بنده ادامه بحث در باره عریضه نویسی در چاه جمکران را به خصوص از سوی علما و مراجع که در این قبیل موارد سخنشان به اعتبار مرجعیت شیعه حجتیت دارد، سودمند می دانم.

به گزارش فردونيوزبه نقل از خبرآنلاين،متن پاسخ رسول جعفريان به نقد کریم مظفری از روحانیون حوزه علمیه قم به شرح ذيل است:
امروز عصر (پنج شنبه 23 اردیبهشت) پاسخی در خبرآنلاین در باره یادداشت بنده که دو سه هفته قبل در باره عریضه نویسی در چاه جمکران نوشته بودم منتشر شد.

نکاتی را در باره آن پاسخ یادآور می‌شوم:

1 . رویه ای که نویسنده در پاسخ به نوشته کوتاه بنده در پیش گرفته‌اند، چنان است که برای غالب آنچه به عنوان «خرافه» و «بدعت» شناخته می شود، می توان مستندی از روایت در منابعی از این دست که مؤلف به آنها استناد کرده دست و پا کرد، (چنان که کرده‌اند). فقط کافی است نگاهی به شرح علامه مجلسی بر «کافی» بیندازند و دریابند که از نظر این بزرگوار که در «بحار» صرفا به جمع آوری نقلها پرداخته، اما در «مرآت العقول» به نقادی روایات می نشیند، چه مقدار از احادیث کتاب مهمی مانند «کافی»، مشکل دار و ضعیف و غیر قابل استناد تلقی شده است. (از 16199 روایت فقط 5072 روایت صحیح شمرده شده و ضعیف آن 9485 روایت است و باقی هم حَسَن و موثّق و قوی.) بنابرین کثرت روایت در موردی ـ به فرض آن که کثرتی هم در کار باشد ـ به معنای لزوم عمل بر طبق آنها نیست. ایشان می‌دانند که بسیاری از فقها، حتی از عمل به برخی از روایاتی که از سند هم مشکلی ندارند و صحیح هستند، به دلیل اعراض فقهای سابق از عمل به آنها، به آن روایات عمل نمی کنند، چه رسد به روایاتی که در کتابهای ادعیه آمده و صرفا از باب تسامح در ادله سنن از بحث در باره آنها صرف نظر شده است. چند روایت ارائه شده از سوی ایشان از «العتیق الغروی» کتابی است که هیچ چیزی در باره آن دانسته نیست و نسخه ای کهن در مشهد امام علی (ع) بوده است. آیا این می‌شود استناد؟ ایشان به بحار ج 99 ص 237 - 245 آدرس داده اما نفرموده‌اند که همه آنچه در آن صفحات آمده از همین «العتیق الغروی» نقل شده ‌است. خواننده تصور می‌کند که که گویا طی این صفحات دهها بار از طرق مختلف و اسناد متفاوت این جمله تکرار شده است. در حالی که اصلا سند این نقلها در آنجا نیامده. بگذریم.

2. ایشان در باره تعداد روایات تحریف که میرزای نوری به آن استناد کرده و بنده آنها را صدها روایت گفته‌ام، از بنده پرسیده اند: «آیا آماری که در مورد روایات تحریف قرآن بیان فرموده اید (صدها روایت) مستند است؟» به نظرم لازم است کتاب «فصل الخطاب» را ببیند و آماری که از شمار روایات مورد استناد وی در تحریف که به عدد از آنها یاد کرده و بنده هم در کتاب «اکذوبه تحریف القرآن بین الشیعه و السنه»‌ (قبل از 25 سال) آورده‌ام توجه فرمایند. فقط «دلیل دوازدهم» نوری در فصل الخطاب شامل «هزار روایت» است. از بقیه ادلّه بگذریم. البته ایشان از عدد پرسیده‌اند و بنده هم عرض کردم و الاّ غالب آن روایات یا استدلال به آنها برای تحریف مثل استدلال این دوست ما مشکل سندی یا متنی دارد.

3 . آنچه ایشان به عنوان «روایت» کتابهای متأخر امامی مانند کفعمی آورده و به آن استناد کرده اند، همه تکرار یک دو روایت است. ایشان توجه نفرموده اند که این نقلها وقتی در کتابها مکرر می‌شود معنایش این نیست که سندش مکرر می شود. به نظرم باید تجربه بیشتری برای شناخت روایات و اخبار داشته باشند تا تعدد عبارات نقل شده در آثار متنوعی که در طول زمانها نوشته شده را به معنای تعدد سند نگیرند. بر اساس آنچه عرض شد، اصلا فرض کنیم ده یا دوازده روایت، با این تعداد چه مشکلی حل می شود؟ آیا آنچه مصداق عمل دعانویسان کم سواد در طول تاریخ بوده و علما و فقها به آن توجهی نکرده و از عمل به آن اعراض کرده اند، باید مورد استناد ما باشد؟ تازه عمل کردن به روایتی که انداختن رقعه ای را در آب جاری یا چاهی مجاز شمرده چه ربطی به کندن چاه در مسجدی خاص دارد که برای آن برنامه ریزی شده و کاغذ آماده شده و فروخته شده و مردم تحریک به عمل به آن شوند؟ اینها دو حرف است و وصل کردن آنها به هم ناروا.

4 . بنده منکر وجود برخی روایات نشده بودم و شاهدش هم همین پاسخی است که ایشان داده‌اند. اما به ایشان و دوستان دیگر نکته مهمی را یادآور می شوم: «معتَقدات» امری است و «روایات» امری دیگر. این مسأله هم برای شیعیان مهم است هم برای سنیان. اگر قرار باشد بر اساس هر روایتی، باوری و معتقدی به عنوان «معتقد رسمی» شکل بگیرد، اساسا امکان جمع و جور کردن معتقدات در یک چهارچوب رسمی وجود ندارد. توجه داشته باشیم که غالب علمای قدیم، مانند علامه حلی، فخرالمحققین و شیخ بهایی و بسیاری دیگر رساله های اعتقادی کوچکی که مجموعه معتقداتشان بود می نوشتند تا معلوم شود یک شیعه باد به چه مسائلی معتقِد باشد تا دینش درست باشد، رسمی که مع الاسف از سوی علما تا حدودی ترک شده است. اگر بنا بود به دایره این قبیل «روایات» توجه شود که معمولا بسیاری از علما در بسیاری از آنها طعن علمی دارند، امکان این که «معتقدی»‌یا رساله اعتقادیه مشخصی شکل بگیرد، وجود نداشت. لازم است ایشان به قضاوت شیخ صدوق در باره انبوه روایات طبی منسوب به امامان مراجعه کند که چطور پنبه آنها را زده و فاقد اعتبار و استناد اعلام کرده و امروزه ده ها هزار نسخه از کتبی که تحت عنوان طب دینی نوشته شده و بر اساس همان روایات به عنوان مستحب و سخن معصوم (ع) میان مردم منتشر می شود (بنگرید: الاعتقادات، باب 44 چاپ شده در مجلد 5 سلسله آثار شیخ مفید، ص 115). روزگاری روایات تجسیم در بین شیعه فراوان بود و علما از آنها اعراض کردند و شیخ صدوق با نگارش التوحید پنبه همه آنها را زد و دامن شیعه را از چنین باوری تطهیر نمود.

5 . اما تطبیق داستان عریضه نویسی در چاه جمکران به صورت یک روش مستمر و برنامه ریزی شده به عنوان مصداق «توسل» از همان حرفهاست. مگر هر تطبیقی با ذهن هر کسی که چند روز مدعی درس فقه و حدیث است، قابل قبول است؟ اعتبار این جور تطبیق ها کمتر از قیاس بوحنیفه نیست که ایشان از آن نالیده‌اند. باز کردن باب این تطبیقات و درآوردن رسمهای تازه در مذهب، امری نیست که به سادگی از آن بتوان گذشت. به همین دلیل است که مرحوم آیت الله فیض قمی دستور داده بودند آن چاه را پر کنند (نامه قم، ش 3،4، ص 14). حتما ایشان هم روایات مورد نظر این دوست ما را ندیده بودند.

در پایان این که بنده در همان یادداشت هم مطالب خود را فصل الخطاب ننامیده بودم و عرض کرده بودم که بهتر است علما و مراجع در این باره نظر دهند و گویا ایشان ندای بنده را شنیده و از ناحیه علما و مراجع به پاسخگویی نشسته‌اند. صد البته آرزو برای جوانان عیب نیست.

از این که به این مطلب توجه کرده‌اند سپاسگزارم و سعی می کنم توصیه های اخلاقی و علمی ایشان را آویزه گوش کنم؛ چون آنها، تنها حرفهای درستی است که زده‌اند.
پايان 4466[/]
منبع1
منبع2

[="purple"][="magenta"]پاسخی به مقاله حجت الاسلام والمسلمین رسول جعفریان در باره عریضه نویسی [/]
اندیشه - جناب حجت الاسلام کریم مظفری که خود را از طلاب حوزه علمیه قم معرفی کرده، پاسخی را به مقاله آقای رسول جعفریان ارسال کرده است.

متن این پاسخ که در واقع نقد مقاله آقای جعفریان است از نظر خوانندگان می گذرد.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

سلام علیکم

جناب مستطاب آقای جعفریان حفظه الله تعالی

بنظر می رسد یکی از اشکالاتی که ما طلبه ها در معرض جدّی آنها هستیم این است که : به مجرّد اینکه ـ به اصطلاح ـ بازارمان قدری گرم شد و چند نفر دور و برمان پیدا شدند و خلاصه به جایی رسیدیم ، گاهی قدری از خود فراموش نموده ، و احیاناً پایمان را از حدود و ثغور خود فراتر نهاده ، یا به بعضی از علمائی که خودمان از خوان علوم آنها ریزه ای خورده ایم جسارت ـ نعوذ بالله تعالی ـ به اسائة ادب می کنیم ؛ و یا بعضی از روش های دینی و سیّما مذهبی را (گاهی حتّی ناخودآگاه به سبب اینکه با سلیقه شخصی و طبع خصوصی خویش ناسازگار می انگاریم) مورد نقض و ردّ قرار داده ، و در این ردود و نقوض هم بعضاً به جانب افراط متمایل شده ، ملاحظة جهات اهمّ را نمی کنیم . خداوند ما و شما را از غفلت حفظ فرموده و از آنها که ﴿نسوا الله فأنساهم أنفسهم﴾ قرار ندهد.

حال اگر پذیرنده هدیّه ای که حضرت صادق (علیه الصلوة و السلام) مُهدی آن را أحبّ الاخوان خود خواندند می باشید ، آن را به محضر شما تقدیم می کنم .

در مورد مسألة عریضه نویسی :

ابتداء به عرض می رسانم که بنده به هیچ نحو در صدد تصحیح یا توجیه گفته های شخصی که او را متولّی مسجد جمکران خوانده اید نیستم .

و نیز به هیچ عنوان ، از وضعیّت و شرائط موجود مربوط به چاه عریضه نویسی آن مسجد ، دفاع نمی کنم .

بلکه در خصوص چند مورد از فرمایشات منسوب به حضرتعالی ، عُرَیضه هایی دارم :

1- فرموده اید : ««چگونه می توان با چند روایت که آن هم صراحت ندارد ، چنین رسمی را رواج داد ، در حالی که علماء صدها روایت نقل شده توسط همین میرزای نوری را در باب تحریف قرآن ، ردّ و فاقد اعتبار و ارزش می دانند ؟»»

عرض می کنیم :

(1) - لطفاً روایات عریضه نویسی را در آدرس های مذکوره در ذیل و نیز صراحت آنها را ملاحظه فرمایید :

- مصباح کفعمی ره : صص 403 و 404 و 405

- البلد الامین : صص 157 و 158

- قبس المصباح : (به نقل بحار : ج 91 : صص 23 و 24 و 25 و 26 و 27)

- مصباح و مختصر المصباح شیخ طوسی ره : (به نقل بحار : ج 91 : صص 27 و 28 و 29 و 30)

- مصباح الزائر : (به نقل بحار : ج 99 : صص 231 و 232 و 233 و 234)

- مصباح کفعمی ره : (به نقل بحار : ج : 99 : صص 234 و 235)

- البلد الامین : (به نقل بحار : ج 99 : صص235 و 236)

- العتیق الغروی : (به نقل بحار : ج 99 : صص 237 و 238 و 239 و 240 و 241 و 242 و 243 و 244 و 245)

جناب آقای جعفریان عزیز ، آیا بهتر نیست شخصیتی مثل حضرتعالی، قبل از نظر دادن، مطالعه ای داشته باشد؟

(2) - آیا آماری که در مورد روایات تحریف قرآن بیان فرموده اید (صدها روایت) مستند است؟

اصلاً موضوعی که «صدها روایت» از ائمه (ع) داشته باشد ، تعدادش از عدد انگشتان دستان مبارک شما تجاوز می کند؟ (بجز موضوعات کلّی وسیع مثل «نماز»)

(3) - آیا ردّ نمودن و فاقد اعتبار و ارزش دانستنِ علماء ، روایات «تحریف قرآن» نقل شده توسط میرزای نوری را ، مستلزم این است که کلاً روایات نقل شده توسط ایشان از درجة اعتبار ساقط باشند حتی در سائر موضوعات؟

و حتّی اگر فحول فنّ حدیث ، امثال شیخ طوسی و کفعمی و مجلسی و ... نقل فرموده و صحّه گذاشته باشند؟

چگونه بین دو مطلب بی ربط ، چنین ملازمه ای قائل می شوید ؟

(4) - حضرتعالی در فنّ حدیث و حدیث شناسی ، چه مقدار و نزد کدام استاد متضلّع ، کسب آشنایی فرموده اید؟

(5) - آیا معیار صحت و سقم روایات ، و میزان تشخیص اینکه کدام کار مایة آبرومندی و کدام موجب آبروریزی شیعه است :

- سلیقة شخصی من و شما است؟ فعلی المذهب السلام !

- یا ملاکش طرز نگاه و دید دشمنان اسلام راستین (تشیع) است؟ پس حجّ و نماز را هم باید تعطیل کرد ؛ زیرا استهزاء می کنند که : این دیوانگان چرا دور یک اتاق سنگی دست ساز می چرخند با لباس های حمام (در طواف) ؟ و این بی نزاکت ها چرا سر خود را زمین گذاشته ، عَجُز خود را بلند می کنند (در سجدة نماز) ؟

2- فرموده اید : «چه ضمانتی وجود دارد که در آینده در هر مسجد و امامزاده و ... یک چاه درست نشده و ...

برای مثال چرا در حرم امام رضا چاهی کنده نمی شود تا ...

در کنار کعبه و در مسجد النبی و بقیع هم ، آیا می توان شبیه این چاه را کند و ... »

عرض می کنیم :

(1) - اگر مراجعه ای به روایات مربوطه می فرمودید ، ملاحظه می کردید که این سؤالاتِ همراه با استهزاء شما ، پاسخش بیان شده است ؛ زیرا در روایات رقعه (یا همان عریضه) ، در مورد محل افکندن عریضه ، اگر چه راه های مختلف یا تعبیرهای گوناگونی ذکر شده ، که ذیلاً مشاهده می کنید :

- در بعض روایات : وَ تَطرَحُهَا عَلی قَبرٍ مِن قُبورِ الأئِمَّة (ع) أو فَشُدَّهَا وَ اختمهَا و اعجن طِیناً نَظِیفاً و اجعَلهَا فِیه و اطرَحهَا فی نَهرٍ أو بِئرٍ عَمیقَةٍ أو غَدیرِ مَاءٍ فإنها تَصِلُ إلی صاحِبِ الأمرِ (ع) وَ هُو یتولّی قضاءَ حاجتِک بنَفْسه .

- و در بعضی : رُقْعَةٍ تُکْتَبُ وَ یُوَجَّهُ بِهَا إِلَی مَشْهَدِ مَوْلَانَا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ أَفْضَلُ السَّلَام .

- و بعضی : وَ اکْتُبْ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رُقْعَةً وَ أَنْفِذْهَا إِلَی مَشْهَدِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ ارْفَعْهَا عِنْدَهُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ .

- و برخی : وَ اطْرَحْهَا فِی نَهَرٍ جَارٍ أَوْ بِئْرٍ عَمِیقَةٍ أَوْ غَدِیرِ مَاءٍ .

- و برخی دیگر : ثم ترمی فی بئر عمیقة أو نهر أو عین ماء عمیقة .

- و جایی : ثم ارمها فی النهر أو البئر أو الغدیر تقضی حاجتک إن شاء الله .

- و جای دیگر : وَ تَطْرَحُهَا فِی مَاءٍ جَارٍ أَوْ بِئْرٍ فَإِنَّهُ تَعَالَی یُفَرِّجُ عَنْکَ .

- و نیز : وَ یَطْرَحْهَا فِی الْمَاءِ الْجَارِی .

- و ایضاً : وَ تَطْرَحُهُمَا فِی نَهَرٍ جَارٍ أَوْ بِئْرِ مَاءٍ .

و مورد دیگر : ثُمَّ تَأْخُذُ الرُّقْعَةَ فَتَرْمِی بِهَا فِی بَحْرٍ أَوْ فِی نَهَرٍ جَارٍ یَقْضِی اللَّهُ حَوَائِجَکَ وَ یُفَرِّجُ عَنْکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ .

- و ایضاً : وَ اطْوِ الْوَرَقَةَ وَ اعْمِدْ إِلَی وَسَطِ الْبَحْرِ ... ، وَ ارْمِ بِهَا فِی الْبَحْرِ .

- و کذا : ما یکتب أیضا علی کاغذ و یرسل فی الماء .

- و بالاخره جایی هم : وَ یَدُکَ بِالرُّقْعَةِ مَرْفُوعَةٌ نَحْوَ السَّمَاءِ .

لکن مشاهده می فرمایید که این روایات (بقول شما غیر صریحه) صراحتاً مشترک اند در اینکه عریضه را یا بر قبر یکی از ائمه (ع) (که اکنون مصداقش داخل ضریح مطهر است) انداخته می شود و یا در آب جاری (دریا ، رودخانه ، جوی آب ، چشمه ، چاه آب) و امثال آنها ؛ و اگر هم چاه باشد ، چاه عمیق و دارای آب مورد نظر است ، نه اینکه چاله ای یا گودالی بکنند برای عریضه ، فافهم .

و در یک مورد از روایات هم فرموده اند : عریضه را در دست گرفته رو به آسمان ، دعا کند .

جناب آقای جعفریان ؛ اگر طبق روایات عمل شود ، در هیچ امامزاده و مسجد و تکیه و حسینیه ای برای انداختن عریضه چاهی کنده نخواهد شد . و در حرم امام رضا ـ علیه آلاف التحیة و الثناء ـ بدلیل وجود قبر مطهر امام (ع) مشکل کندن چاه عریضه وجود نخواهد داشت .

اما در مورد کنار کعبه و در مسجد النبی و بقیع هم خودتان قضاوت بفرمایید !

3- فرموده اید : «درست مثل نگذاشتن مهر در مکانهای خاص که مورد تأکید فقهاست، یا مخالفت با برخی از روشهای عزاداری ـ که از قضا آنها نیز شبیه همین توجیهات و تطبیق های کلی را برای شرعی کردنشان به همراه دارند ـ آیا در این صورت نباید دست از این اقدامات برداشت و از رواج علنی آنها جلوگیری کرد؟»

به عرض می رسانیم :

(1) - همانگونه که مستحضر می باشید ، ما طلبه ها در درس فقه می آموزیم که : «قیاس در احکام» کار ابوحنیفه بوده ؛ و در فقه شیعة امامیّه ، «قیاس» از مدارک احکام نمی باشد برخلاف جماعت عامّه و اهل سنّت .

(2) - و نیز همانطور که فرمودید ، نگذاشتن مهر ، مربوط به مکان های خاص است ؛ و مستحضرید که مکان های خاص در این موضوع ، اماکن تقیّه می باشد نه در داخلة بلاد شیعه ؛ و گذشته از آن ، هم اصل حکم و هم حدود موضوع ؛ کاملاً مورد اختلاف فقهاء بزرگوار می باشد و نه مورد وفاق و تأکید .

و بشرح ایضاً : همان «برخی» از روشهای عزاداری که مورد نظر مبارک شماست !

بنابر این موضوع عریضه را با دو موضوع دیگر در آمیختن ، مشاغبه ای بیش نخواهد بود !

[/]

[="blue"][="darkgreen"]ادامه[/][/]
[="purple"]
4- فرموده اید : «به هر روی، باید منتظر رأی مراجع عظام و علمایی بود که در کار دین شناسی خبره بوده و همواره با مراعات مصالح اسلام و تشیع و جامعه انقلابی ـ اسلامی ایران، به راهنمایی مردم می پردازند. در نهایت ما تسلیم رأی عالمان هستیم».

عرض می کنیم :

- آیا این روش و شیوه پسندیده است که شخصی موضوعی را به اینگونه در مرأی و منظر عموم ، مطرح نماید و بعد از تقبیح و تشنیع و تلویث آن ، خود را منتظر رأی مراجع و علماء دین شناس خبره و راهنما اعلام نماید ؟

- آیا کسی که در موضوعی ، حقیقتاً تسلیم نظر مراجع و علماء است و در انتظار رأی آنان بسر می برد ، حقّ اظهار نظر در آن موضوع ، پیش از صدور رأی علماء ، دارد ؟

- لحن سخن شما در طول مقاله ، لحن هجوم و اعلام و تفهیم است ؛ در حالی که معنی درخواستتان از علماء ، لحن استفهام و استعلام است !

- آیا اینگونه روش به این معنی نیست که می خواهید اصدار حکم مورد نظر خود را بر آنان تحمیل کنید ؟

- و بالاخره : اگر درخواست نظر و رأی و فتوی از علماء دارید (چنانچه عنوان و تیتر مقاله هم نشانگر آن است) راهش استفتاء از مراجع است ، نه طرح موضوع در رسانة عمومی ، و ایجاد هیاهو ، و نقض و ابرام بی خبرانه .

- نکتة اهمّ اینکه : به نظر عموم شیعیان ، علمائی چون مرحوم مجلسی (ره) و میرزای نوری (ره) نیز در کار دین شناسی خبره اند و همواره با مراعات مصالح اسلام و تشیع و جامعة شیعه (نه تنها ایران) به راهنمایی مردم می پردازند . خداوند به ما لیاقت استفاده از آنان را عنایت فرماید ؛ که نقص در قابل است نه در معطی .

بله ، همه علماء و دانشمندان در معرض اشتباه علمی هستند ؛ غیر از 14 نفر ـ علیهم السلام ـ .

5- فرموده اید : «این یادداشت را در حالی نوشتم که مع الاسف بارها دیده و تجربه کرده ایم که هرچه را مورد نقد و انکار قرار دهیم، اقبال بیشتر و حساسیت فزون تری روی آن صورت گرفته و گوینده آن نقد بیشتر مورد انتقادهای تند قرار می گیرد. اما چه کنیم با روایاتی که به هر روی، روی حق گویی تأکید کرده و از کسانی که چیزی می دانند خواسته است تا آن را بیان کنند».

عرض می کنیم :

حضرت آقای جعفریان ؛

- چنانچه در این نوشته تقدیم محضرتان شد : اصل عریضه نوشتن ، به عنوان یکی از مصادیق توسّل به مقرّبان درگاه خداوند ، در روایات متعدده ای بیان ، و توسط عالمانی چون شیخ طوسی «ره» و کفعمی «ره» (که پرچمداران شیعه محسوب می شوند و خود در خط مقدّم دفاع از عقائد والای مکتب اهل بیت (ع) می باشند و دردآشنا و باخبر از اوضاع ویژه هستند) نقل و صحّه گذاشته شده ، و در شدائد و نوائب به آن توصیه فرموده اند ؛ و اصل آن برای هیچ شیعه ای نباید جای شک و شبهه باشد .

اما اگر بعضی ها در مقام انجام عمل ، نا آگاهانه و به علّت جهل به آداب و شرائط ، غلط عمل می کنند ، آیا این سبب ایجاد مسئولیت یا تشدید آن بر امثال حضرتعالی می شود که آنان را آگاه فرمایید (پس از مطالعه و بررسی و آموزش خود) ؛ یا آنکه باید با نظر و طبع و سلیقة خویش سنجیده و چون ناسازگار آمد ، تیشه را برداشته به ریشة آن حمله و هجوم برید ؟

در پایان :

امیدواریم مشکله ای که بارها آن را دیده و تجربه کرده ، و از آن گلایة دلسوزانه فرموده و اظهار تأسف کرده اید ، در ارتباط با این نقد ناقابل ما ، شامل خود حضرتعالی نشود ؛ و نیز این نوشتار را حمل بر جسارت و اسائة ادب ننموده ؛ بلکه آن را نیز از مصادیق همان «حق گویی» که در روایات بر آن تأکید شده ، تلقّی فرمایید .

ولی این را هم التفات دارید که همانگونه که «حق گویی و بیان آنچه می دانید» در روایات تأکید و خواسته شده ، شیوة آن نیز در روایات کاملاً تبیین گردیده است ؛ و آن ، با شیوة اتّخاذ شده توسط جنابعالی ، در مقالة مربوطه ، مغایر است .

و السلام علیکم و علی کلّ من اتبع الهدی ، و رحمة الله و برکاته

کریم مظفری - طلبه ای از قم[/]

[="Blue"]علما درباره عریضه‌نویسی در چاه جمکران نظر دهند
وبلاگ مهمان > جعفریان، رسول - در حاشیه گفتگوی تولیت مسجد جمکران در باره عریضه نویسی و انداختن آن در چاه مسجد

سالهاست شاهد آن هستیم که چاهی در قسمتی از حیاط مسجد جمکران کنده شده و مردم عریضه ‌های خود را که عبارت از بیان نیازمندی ودعایشان است روی کاغذی نوشته در آن می‌اندازند، چاهی که سابقه آن روشن و واضح بوده و هیچ استناد و نقطه اتکایی ندارد.

مصاحبه متولی مسجد جمکران با خبرگزاری مهر و اظهارات شگفت او در توجیه و توسعه آن و واگذاری کاغذ های ده تومانی و پانزده تومانی برای نوشتن عریضه تازه‌ترین نکته ای بود که در این باره مطرح شد.

جدای از ماجرای این چاه، دو سه سال پیش، داستان محراب و شیشه‌ای که کنار آن در همین مسجد نصب شد پیش آمد که چون جدید بود و هنوز رنگ کهنگی به خود نگرفته بود، وقتی با اعتراض آیت الله مکارم روبرو شد، جمع آوری گردید. ایشان در صحبت خود فرمودند:

اخیرا در محراب مسجد جمکران یک تشکیلات شیشه‌اى سبزرنگ و چراغ درست کرده‌اند که کم‌کم به صورت امامزاده‌اى درآمده است. مردم براى بوسیدن این شیشه صف می‌کشند،کسانی هم هنگام دور شدن عقب عقب می‌روند مثل کارى که در حرم امامان و امامزاده‌ها می‌کنند. بعضی‌ها هم فاتحه می‌خوانند، عده‌اى تعظیم می‌کنند، بعضی از عوام هم می‌گویند اینجا قبر حضرت ولی عصر(عج) است! حتما چند سال دیگر هم فردى پیدا می‌شود وکتابی می‌نویسد که 70 نفر از اوتاد در اینجا دفن شده‌اند. هرکس مرتکب این کار شده، اشتباه کرده است، این ضربه‌اى به مسجد جمکران است.

اما این روزها اظهار نظر متولی رسمی جمکران در باره «عریضه نویسی» آن هم در چاهی که در این مسجد کنده شده، هرچند ممکن است به ظاهر بی اهمیت باشد، لکن حقیقت آن است که این توصیه ‌ها، نشانگر رواج یافتن روشهای نامتعارفی است که در حوزه دین به ویژه در مکانی که انتساب به حضرت مهدی علیه السلام دارد رخ می‌دهد.

تبعات چنین توصیه هایی از یک طرف، و دینی و مذهبی نشان آن روشها سوی دیگر، بیش از همه راه را برای باز شدن مسیرهای و مقصدهای تازه‌ای فراهم می‌کند که دشوار بتوان تعریف صحیح و صریحی در شرع از آنها به دست داد. به بخشهایی از مصاحبه ایشان توجه کنید:

عریضه نویسی یکی از راههای توسل است و توسل جزو مبانی دینی ما است . ایشان برای توجیه مخالفان گفتند: این افراد را به عریضه هایی از ائمه معصومین به ویژه از امام زمان در رابطه با ارتباطی که از طریق نائبان خاص حضرت در زمان غیبت صغری بوده توجه می دهیم.

وافی در رابطه با علت انداختن این عریضه ها صرفا در چاه جمکران گفت: به علت این که حس و حالت توجه و حضور در این فضا به دلیل مسجد بیشتر است، بسیاری از زائران دوست دارند عریضه خود را در این چاه بیندازند.

آقای وافی در توضیح روند عریضه نویسی کنار چاه جمکران و سرانجام این عریضه ها گفت: زائران از داخل یا خارج از کشور کنار چاه جمکران با عریضه مکتوب خود حاضر می شوند در غیر این صورت کاغذهایی به مبلغ 100 یا 150 ریال در اختیار آنها قرار داده می شود و با توجه به عریضه ای که توصیف شد متن عریضه خود را می نویسند و آن را داخل چاه می اندازند. هر دو تا سه ماه، ورود به چاه صورت می گیرد و این نامه ها بیرون آورده می شود. (مهرنیوز، 30 / 1 / 1389)

تمسک به کلیاتی از قبیل این که عریضه نویسی مصداقی از توسل است، تطبیق آنها با پاسخهای مکتوب امامان به نواب خاصه یا جز آنان، یا آن که چند روایت در فلان کتاب مرحوم مجلسی یا میرزا حسین نوری هست، مشکلی را حل نمی‌کند. روایت در باره بسیاری از مسائل هست اما آنچه به طور رسمی به عنوان یک امر دینی و شرعی پذیرفته می‌شود امر دیگری است. این امور نیاز به تأمل مراجع دینی و اظهار نظر آنها دارد. چگونه می‌توان با چند روایت که آن هم صراحت ندارد، چنین رسمی را رواج داد در حالی که علما صدها روایت نقل شده توسط همین میرزای نوری را در باب تحریف قرآن، رد و فاقد اعتبار و ارزش می دانند؟

اساسا فرض کنیم این روشها درست است، آیا هر حلالی را می‌توان به صورت فراگیر و عمومی مطرح کرد؟ اگر واقعا حفظ آبروی شیعه در رها کردن برخی از این روشها باشد، درست مثل نگذاشتن مهر در مکانهای خاص که مورد تأکید فقهاست، یا مخالفت با برخی از روشهای عزاداری ـ که از قضا آنها نیز شبیه همین توجیهات و تطبیق‌های کلی را برای شرعی کردنشان به همراه دارند ـ آیا در این صورت نباید دست از این اقدامات برداشت و از رواج علنی آنها جلوگیری کرد؟

نکته مهم دیگر این است که چه ضمانتی وجود دارد که در آینده در هر مسجد و امامزاده و بقعه و تکیه‌ای یک چاه درست نشده و زمینه برای ریخته شدن عریضه در آنها فراهم نشود؟ آیا در آن صورت، جناب متولی، باز هم همین استدلالها را خواهند آورد؟ یا آن که خواهند گفت بین جمکران و جاهای دیگر فرق است؟‌ برای مثال، چرا در حرم امام رضا چاهی کنده نمی شود تا میلیونها زائر عریضه خود را در آن چاه بیندازند؟ در کنار کعبه ودر مسجد النبی و بقیع هم، آیا می‌توان شبیه این چاه را کند و عریضه‌ها را داخل آن ریخت؟

در باره این قبیل امور علما و مراجع باید اظهار کرده و اگر چنان که شورایی از علمای درجه اول و مراجع ایجاد شده و رسمیت یا غیر رسمی بودن این موارد را که به لحاظ شرعی مشکوک و مسیر توسعه آنها همراه دست انداز و مشکل آفرین برای شیعه است اعلام کند، بسیار اقدام خوبی خواهد بود.

طی یک دهه اخیر شاهد بودیم که برخورد حکومت با افراد مدعی ارتباط با امام زمان علیه السلام و نیز ارتباط با عالم بالا و ایجاد برخی مراکز زیارتی با خواب و غیره، یا شفای بیماران صعب العلاج یا امامزاده های خود ساخته، و حتی تخریب آنها توسط بلدوزرهای دولتی، اقدام اساسی در کاهش آنها بوده است.

این قبیل اقدامات معقول ومعتدل و درست، باید ادامه یابد و اجازه داده نشود تا دین از مسیر واقعی و اصیل خود خارج گردد و شیعه در میان سایر مسلمانان مشکل‌دار جلوه ‌کند.

این یادداشت را در حالی نوشتم که مع الاسف بارها دیده و تجربه‌ کرده‌ایم که هرچه را مورد نقد و انکار قرار دهیم، اقبال بیشتر و حساسیت فزون‌تری روی آن صورت گرفته و گوینده آن نقد بیشتر مورد انتقادهای تند قرار می‌گیرد. اما چه کنیم با روایاتی که به هر روی، روی حق گویی تأکید کرده و از کسانی که چیزی می‌دانند خواسته است تا آن را بیان کنند.

به هر روی، باید منتظر رأی مراجع عظام و علمایی بود که در کار دین شناسی خبره بوده و همواره با مراعات مصالح اسلام و تشیع و جامعه انقلابی ـ اسلامی ایران، به راهنمایی مردم می‌پردازند. در نهایت ما تسلیم رأی عالمان هستیم.[/]
[="Magenta"]منبع مطالب بالا[/]
منبع کل مطالب

باسلام خدمت دوستان
مطالب زیر رو تو یه سایت دیدم و واستون میزارم
این سوال بام پیش اومده این کار درسته یا غلط
اگه درسته کاملا زیر و بم اون رو تبیین کنید
تا بتونیم در صورت مورد سوال قرار گرفتن جواب بدیم
و اگر اشتباه انجامش ندیم

[SPOILER]

یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است.....

از دیوار نُدبه در اورشلیم تا چاه جمکران در قم

از اورشلیم تا قم

فریب و تحمیق توده‌ی مردم با ابزار فکری مشترک، اما در لباس‌هایی متفاوت
این تصویر تغییر اندازه داده شده است. روی نوار جهت مشاهده سایز اصلی تصویر کلیک کنید. سایز اصلی تصویر 595x431 می باشد.

این تصویر تغییر اندازه داده شده است. روی نوار جهت مشاهده سایز اصلی تصویر کلیک کنید. سایز اصلی تصویر 594x396 می باشد.

یهودیان و مسیحیان دست بر دامان دیوار نُدبه در اورشلیم(بیت‌المقدس). آنها نامه های خویش به یهوه را در جرز دیوار قرار می‌دهند

این تصویر تغییر اندازه داده شده است. روی نوار جهت مشاهده سایز اصلی تصویر کلیک کنید. سایز اصلی تصویر 594x396 می باشد.


و خداوند را در جرز دیوار می‌جویند و از سنگ و کلوخ توسل می‌جویند


اما غافل از آنکه سنگ شنوا به زمزمه‌های آنان نیست

کوچک و بزرگ هم نمی‌شناسد همه بر سر این خان رنگین تحمیق توده‌ها گرد آمده‌اند. از رئیس‌جمهور آمریکا تا بازیگر سینمایی هالیوود تا رهبر کاتولیک‌ها

این تصویر تغییر اندازه داده شده است. روی نوار جهت مشاهده سایز اصلی تصویر کلیک کنید. سایز اصلی تصویر 611x404 می باشد.

خدای این گمراهان کجاست زمانی که کسانی از خودشان روزانه این نامه‌ها را از میان جرز دیوار و سنگ‌ها برون می‌آورند به خاکروبه و زباله‌دانی سرازیر می‌کنند؟

این تصویر تغییر اندازه داده شده است. روی نوار جهت مشاهده سایز اصلی تصویر کلیک کنید. سایز اصلی تصویر 650x448 می باشد.
نامه‌ها و عریضه‌ها هفته‌ای یک‌بار از چاه تخلیه و به دور ریخته می‌شود.

بسیاری اوقات این تخلیه و جمع آوری در برابر دیدگان زائران چاه صورت می‌پذیرد.

آیا مغزهای خفته‌ی آنان پیرامون چرایی نوشتن نامه‌ای که راهی ......می‌شود از خود پرسش نمی‌کند؟[/SPOILER]

جنننننابببب کارببببببببببببببببببببببببببر تبببببببببببببببببیییییییییییییییان!


این سخیف ترین استدلالی است که می شود مطلبی نزد یک قوم و مذهب را بدان رد کرد ; پاسخ دهید: مگر بناست هر چه در ظاهر در مذهب و مرام ووو دیگران بود ما آن را کنار بگذاریم ولو معصومین علیهم السلام دستور داده باشند؟!

مثلا:
همین کتاب خوانی که در عکس ها هم هست را می شود به قرآن خوانی و ادعیه خوانی مسلمین تشبیه کرده و قرآن خوانی و ادعیه خوانی را رد نمود؟!


و هزاران هزار نمونه خرد و کلان دیگری که بایستی به جهت شباهت شکلی و ظاهری از دین خدا حذف کرد.

ملاک برای ما تبعیت از حدیث ثقلین است نه توهمات و کشفیات عده ای بی خبر از همه جا !


ماعشت اراک الدهر عجبا!

tebyan;226295 نوشت:
این سوال بام پیش اومده این کار درسته یا غلط

http://www.askdin.com/thread8005.html
مطالب تاپیکی که درش هستیم
و مطلبی که لینک اشو دادم
بخونید
موفق باشید