جمع بندی چگونه یک عمل، هزاران عمل را بی اثر می کند؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه یک عمل، هزاران عمل را بی اثر می کند؟

سلام. این مسئله در آموزه های اسلامی هست که گاهی یک عمل نیکو، هزاران عمل بد را از بین می برد و گاهی یک گناه هزاران عمل نیکو را نابود می سازد.

آیا این عادلانه است؟ معیار این مسئله چیست؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد کریم

tazkie;727246 نوشت:
سلام. این مسئله در آموزه های اسلامی هست که گاهی یک عمل نیکو، هزاران عمل بد را از بین می برد و گاهی یک گناه هزاران عمل نیکو را نابود می سازد.

آیا این عادلانه است؟ معیار این مسئله چیست؟


سلام وعرض ادب
اسلام دین کیفی است نه کمی، واولویت را برای کیفیت قائل است وکمیتی می خواهد که با کیفیت باشد. لذا کیفیت وآثار عمل است که موجب می شود تا گناهان بخشیده شود یا ثوابها از بین برود.
کسی که دهها سال کار کرده وپولی جمع کرده است. یک وقت ولخرجی می کند ومدیریت اقتصادی ندارد لذا پول کمتر از مدتی که باید استفاده می شد تمام می شود. پولی که می شد با آن دو خانه خرید در عصر عدم مدیریت صحیح وروش غلط باید یک خانه بخرد.
اما یک وقت شخصی یک ماه ودو ماه، روزی 12ساعت کار می کند. ولی برای تفریح قمار می کند. به ساعت نمی رسد که تمام پولها تمام می شود.
در کتاب جوانان چرا بود که شخصی قمار می کند وهی مب بازد وبرای اینکه مال باخته برگرداند تکرار می کند، پول تمام می شود وسر خانه وکاشانه قمار می کند تا اینکه همه ثروتش را که میلیونها ارزش داشت می بازد. ودر آخر با کلتی به زندگی خود خاتمه می دهد.
این ثروت ثمره عمر این شخص بوده اما در کمتر از یک روز همه را باخت.
گناه هم چنین است. برخی گناهان آتش به ایمان انسان می زنند چنانچه در مورد برخی گناهان همین تعبیر است که هیزمی است که ایمان شخص را آتش کی زند. مانند: حسد. الحسد یاکل الایمان کما تاکل النار الحطب.
یا دروغ، شخصی دروغ می گوید وبرای پوشاندن آن مجبور است که هی دروغ بگوید. دروغی که آثار ونتایج بدی به بار می آورد وموجب نزاع ودعوای دهها انسان یا خانواده ها می شود که برخی از اینها موجب کشته شدن دیگران هم می شود.
از باب نمونه در روستای خود ما سالها پیش دختری مجرد که خانواده ساده ای داشتند وآدمهای بی غل وغشی بودند. شب به خانه دایی خود می رود وشب را در آنجا می ماند، دایی که هفت تا پسر دارد ودختری ندارد.
دختر بیچاره صبح که بخانه بر می گردد همسایه می گوید: شب آنجا چه کار می کردی؟ حتما با پسر دایی فلان وفلان آره؟!
واین بهتان بین مردم می چرخد. دختر معصوم وبیچاره با خوردن سم به زندگی خود خاتمه می دهد.
اما باز دهن مردم بسته نمی شود. بطوری که یکی از برادرهای دختره که در تبریز بود وکاربلد آنها بود، برای حفظ آبرو دکتر می آورد ونبش قبر می کنند تا نشان دهند که دختر بیچاره عفتش از بین نرفته وچنین آدمی نبوده است.
جالب است که بعدها هم که سالها از این ماجرا گذشته بود، واز نظر پزشکی موشخص شده بود باز هم بری از این پیر زنها همان تهمت را تکرار می کردند.
عذر می خوام از اینکه این ماجرا را گفتم که خانواده آنها را می شناختم. خواستم عرض کنم با چنین انسانی که چنین تهمتی زده وکم هم از این چیزها نیست، به نظر شما چکار باید کرد؟ آیا واقعا بهشت جای چنین آدمهای رذلی است؟که به سادگی آب خوردن تهمت می زنند.
لذا گناه با گناه فرق می کند.

tazkie;727246 نوشت:
سلام. این مسئله در آموزه های اسلامی هست که گاهی یک عمل نیکو، هزاران عمل بد را از بین می برد و گاهی یک گناه هزاران عمل نیکو را نابود می سازد.

آیا این عادلانه است؟ معیار این مسئله چیست؟

با عرض سلام و خسته نباشید
ابتدا باید عرض کرد که اولاً مساله‌ی احباط - ثواب اعمال پيشين بر اثر گناهان از بين برود- و تكفير - از بين رفتن كيفر و آثار گناهان پيشين به خاطر اعمال نيك آينده- مساله‌ای اختلافی در میان متکلمین مسلمان است و حتی در میان شیعه نیز موافقان و مخالفانی دارد(تفسیر نمونه، ج 2 ص 114) لذا اینگونه نیست که این مساله مورد قبول تمام علماء اسلام باشد.
ثانیاً کسانی که قائل به این مساله هستند آن را به صورت عام قبول ندارند بلکه آنان نیز قائل اند که هريك از كار نيك و بد اثر خاص خود را عند اللّه در قيامت خواهد داشت؛ ولى اين مطلب استثنائاتى دارد كه بعضى از كارهاى نيك، خطاها را مى‏پوشانند و بعضى از كارهاى زشت، حسنات را از ميان مى‏برند.(پیام امام امیر المومنین ج 7، ص 366)
اما این شبهه که این مساله مخالف عدالت است از آنجا نشئت می‌گیرد که ما تنها به ظاهر عمل نگاه می‌کنیم و گمان می‌کنیم یک عمل کوچک و حتی کوتاه مدت – مثل یک لحظه کفر- چگونه می‌تواند یک عمر اعمال انسان را به هدر دهد؟ اما به آثاری که این عمل کوچک می‌تواند داشته باشد دقت نمی‌کنیم.
در حالی که باید به آثا ر طبیعی عمل و میزان تاثیر آن دقت کنیم نه به ظاهر و صورت آن. یک بمب اتم چند کیلوئی که در ظاهر چیزی به حساب نمی‌آید اما دارای آثار تخریبی معادل با چندین تن «تی ان تی» است.
افرادی که قائل به مساله‌ی احباط و تکفیر هستند، مدعی هستند- به نظر- که یک گناه خاص هر چند در ظاهر امری ساده به نظر برسد اما آثار طبیعی آن – قبح یا خوبیش- به قدری هست که توان مقابله با اعمال یک عمر را داشته باشد.
به عبارت دیگر آنچه در مقابل یک عمر تلاش و کوشش انسان قرار می‌گیرد آثار عمل است نه خود عمل تا بحث عدم عدالت مطرح شود.
و الله العالم

پرسش:
آیا این عادلانه است که یک عمل خوب موجب از بین رفتن هزاران عمل بد شود، و در مقابل یک عمل گناه موجب بطلان باقی اعمال خوب باشد؟

پاسخ:
نسبت به اینکه یک عمل خوب موجب بخشش سایر گناهان شود، فضلی است از طرف خداوند که بالاتر از عدالت است. که نشانگر کرامت وعظمت والای صاحب آن است.

خداوند متعال در همین رابطه می فرماید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ‏ ذلِكَ ذِكْرى‏ لِلذَّاكِرين»؛ ‏و در دو طرف روز (اول و آخر آن‏) و نخستين ساعات شب نماز را برپا دار، زيرا خوبي ها بدي ها را از ميان مى‏ برد. اين براى پندگيرندگان، پندى است.(1)

اما در مورد اینکه یک عمل بد موجب از بین رفتن سایر نیکی ها شود که در اصطلاح کلامی حبط اعمال گفته می شود. امری اختلافی بین علماء می باشد.
مثلا علامه شعرانی آنرا قبول ندارد. ولی برخی از علماء هم قبول دارند و آیت الله مصباح یزدی در کتاب آموزش عقاید خود آنرا توضیح داده اند که برای اطلاعات بیشتر می توانید به آن مراجعه کنید.

اما از باب توضیح مختصر باید عرض کنم که:
اولا: این مساله مربوط به برخی گناهان بزرگ مثل اذیت پدر ومادر، بی احترامی به ائمه اطهار (علیهم السلام) و ... که محدود هستند می باشد نه هر گناهی و آنهم بخاطر تخریب گری بیش از حد این گناهان است. که در واقع اساس ایمان را هدف قرار می دهند. و زمانی که اصل ایمان ضربه دید دیگر خیری وجود ندارد. مثلا در حدیث داریم.
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ‏ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ»؛ همانا حسد ایمان را از بین می برد همانطور که آتش هیزم را با سوختن از بین می برد.(2)

ثانیا: اسلام دین کیفی است نه کمّی، و اولویت را برای کیفیت قائل است و کَمیّتی می خواهد که با کیفیت باشد. لذا کیفیت و آثار عمل است که موجب می شود تا گناهان بخشیده شود یا ثواب ها از بین برود.
کسی که ده ها سال کار کرده و پولی جمع کرده است. یک وقت ولخرجی می کند و مدیریت اقتصادی ندارد لذا پول کمتر از مدتی که باید استفاده می شد تمام می شود. پولی که می شد با آن دو خانه خرید در عصر عدم مدیریت صحیح و روش غلط باید یک خانه بخرد.

اما یک وقت شخصی یک ماه و دو ماه، روزی 12ساعت کار می کند. ولی برای تفریح قمار می کند. به ساعت نمی رسد که تمام پول ها تمام می شود.
در کتاب جوانان چرا بود که شخصی قمار می کند و مدام می بازد و برای اینکه مال باخته برگرداند تکرار می کند، پول تمام می شود و سر خانه و کاشانه قمار می کند تا اینکه همه ثروتش را که میلیون ها ارزش داشت می بازد. و در آخر با تفنگ کلت به زندگی خود خاتمه می دهد. این ثروت ثمره عمر این شخص بوده اما در کمتر از یک روز همه را باخت.

______
(1) هود/114
(2) كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2 ؛ ص306، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

موضوع قفل شده است