جمع بندی قرآن خواندن امام حسین (ع) بالای نیزه

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قرآن خواندن امام حسین (ع) بالای نیزه

باسلام
ایا قران خواندن امام حسین ع روی نیزه حقیقت دارد؟ چطور چنین چیزی ممکن است ؟
و اگر این اتفاق و اتفاقات اینچنینی به وقوع پیوسته اند چرا مردم به حقانیت امام ع پی نبرده اند؟
بعد از چنین کرامت هایی چرا کسی از مردم شام از ایشان طرفداری نکرد؟ چرا کسی مانع از تشکیل مجلس یزید نشد؟
ایا واقعا چنین اتفاقی افتاده؟ با چه جزییاتی؟
با تشکر

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مقداد

قرآن خواندن سر مطهر امام حسین(علیه السلام) بر روی نیزه:

اين كه سر امام حسين عليه السلام بر سر نيزه قرآن خوانده است ، از ضروريات تاريخ است كه هم علماي شيعه و هم علماي اهل سنت آن را به سند صحيح نقل كرده‌اند.

در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: سر مبارک حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در کوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا ؛ (1) آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ » .
موی بر تنم راست شد و گفتم‌. این ماجرا عجیب‌تر از جریان اصحاب کهف است‌. (2)
در نقل دیگری آمده: وقتی راس و سر مبارک را در جایگاهی که در صیارفه برایش معین کرده بودند، نهادند، چون آن جا در اثر ازدحام جمعیت و عبور و مرور شلوغ بود، سر مبارک برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف کرد به گونه ای که همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارک به تلاوت آیات سوره کهف پرداخت و تا : "انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا" تلاوت کرد. (3)

سر مبارک را بر چوبی نصب کرده و مردم به نوری که از سر به آسمان ساطع بود، نگاه می کردند که این آیه را تلاوت فرمود: "و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون" (4) (5)
سلمه بن کهیل از سر مبارک شنید که بر نیزه می خواند: "فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم" (6) (7)

ابن وکیده گوید : از سر مبارک شنیدم که سوره کهف را می خواند. شک کردم که صدا از سر هست یا از جای دیگر که ناگاه سر مبارک تلاوت را ترک کرد و متوجه من شد و فرمود: ای فرزند وکیده ! مگر نمی دانی که ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. با شنیدن این کلام او تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن کند که سر مبارک به او می فرماید:
ای فرزند وکیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد . پس آن ها را واگذار "اذ الاغلال في أعناقهم و السلاسل يسحبون ؛ (8) در آن هنگام كه غل و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آن ها را مى‏كشند" . (9)

منهال ابن عمرو گوید : سر مبارک را در دمشق بر نیزه دیدم که آیات سوره کهف تا : "ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا" تلاوت می کرد و در این جا به آشکاری تمام فرمود: عجیب تر از اصحاب کهف قتل من و بر نیزه کردن سرم می باشد. (10)

و وقتی یزید در پی اعتراض سفیر روم به ظلم رفته بر اباعبدالله ، دستور به کشتن او داد ، سر مبارک با صدای بلند فرمود: "لا حول و لا قوه الا بالله" . (11)

غالب این روایات معتبرند و نقل آن ها بلامانع است. تلاوت قرآن هم توسط سر بریده شده، عجیب و محال نیست ؛ زیرا امام بنده خاص خدا بود که مظلومانه به شهادت رسید و خدا برای نشان دادن آیت بودن او و ظالم بودن دشمنانش این کرامت را به او عطا فرمود.

اما اینکه چرا مردم به حقانیت امام حسین(علیه السلام) پی نبرده اند،چیز تازه ای نبود و قبل از آن هم مردم با دیدن معجزاتی که پیامبران الهی می آوردند،بر اثر جهل و تعصب ایمان نمی آوردند و
همچنان بر کفر و شکر باقی می ماندند.همان کسانی که در کربلا آن جنایت بزرگ تاریخ را خلق کردند،اینگونه نبود که به حقانیت امام حسین(علیه السلام) آگاهی نداشتند،بلکه کاملاً و بهتر از ما امام را می شناختند اما حب دنیا و پست و مقام دنیایی سبب شد چشم را بر حق و حقیقت ببندند.

پی نوشت ها:
1. کهف (18) ، آیه 9.
2. الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 116، کنگره شیخ مفید.
3. مقتل الحسین ، مقرم، ص 332.
4. شعراء (26) ، آیه 227.
5. مناقب، ابن ‏شهراشوب ، ج 2 ، ص 188.
6. بقره(2) ، آیه 137.
7. اسرار الشهادة ، ص 488.
8. غافر (40) ، آیه 71.
9. شرح قصيدة ابي‏فراس ،ص 148.
10. خصائص سيوطي ، ج 2 ، ص 127.
11. مقتل العوالم ، ص 151.

الحیاة;726500 نوشت:
باسلام
ایا قران خواندن امام حسین ع روی نیزه حقیقت دارد؟ چطور چنین چیزی ممکن است ؟
و اگر این اتفاق و اتفاقات اینچنینی به وقوع پیوسته اند چرا مردم به حقانیت امام ع پی نبرده اند؟
بعد از چنین کرامت هایی چرا کسی از مردم شام از ایشان طرفداری نکرد؟ چرا کسی مانع از تشکیل مجلس یزید نشد؟
ایا واقعا چنین اتفاقی افتاده؟ با چه جزییاتی؟
با تشکر

سلام

ایمان آوردن باذن خداست چرا که فرعون وابوجهل بزرگترین معجزات را هم دیدند اما ایمان نیاوردند : وان یروا کل آیه لا یومنوا بها ....

شما نگاه به قلب صاف وسلیم خودت نکن ، همین الان اگر برای بعضی عظیم ترین معجزات را هم بیاورید باز انگار نه انگار .... وَتَرَاهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ .... به تو نگاه مى كنند، ولى در حقيقت نمى بينند

خیر البریه;729543 نوشت:

سلام

ایمان آوردن باذن خداست چرا که فرعون وابوجهل بزرگترین معجزات را هم دیدند اما ایمان نیاوردند : وان یروا کل آیه لا یومنوا بها ....

شما نگاه به قلب صاف وسلیم خودت نکن ، همین الان اگر برای بعضی عظیم ترین معجزات را هم بیاورید باز انگار نه انگار .... وَتَرَاهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ .... به تو نگاه مى كنند، ولى در حقيقت نمى بينند

يعني ايمان آوردن يا نياوردن امري جبري است؟ و خداوند تعيين مي كند؟

Freeman;729544 نوشت:
يعني ايمان آوردن يا نياوردن امري جبري است؟ و خداوند تعيين مي كند؟

باعرض سلام و ادب

قطعاً ایمان آوردن و نیاوردن انسان ها به اختیار خود آنهاست و هیچ جبری در کار نیست.

پرسش:
آیا قران خواندن امام حسین (علیه السلام) روی نیزه حقیقت دارد؟ چطور چنین چیزی ممکن است ؟ و اگر این اتفاق و اتفاقات این چنینی به وقوع پیوسته اند چرا مردم به حقانیت امام پی نبرده اند؟

پاسخ:
اين كه سر امام حسين عليه السلام بر سر نيزه قرآن خوانده است ، از ضروريات تاريخ است كه هم علماي شيعه و هم علماي اهل سنت آن را به سند صحيح نقل كرده‌اند.

در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: سر مبارک حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در کوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَب‌َ الکَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ کانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا ؛ (1) آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟ » .
موی بر تنم راست شد و گفتم‌. این ماجرا عجیب‌تر از جریان اصحاب کهف است‌. (2)
در نقل دیگری آمده: وقتی راس و سر مبارک را در جایگاهی که در صیارفه برایش معین کرده بودند، نهادند، چون آن جا در اثر ازدحام جمعیت و عبور و مرور شلوغ بود، سر مبارک برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف کرد به گونه ای که همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارک به تلاوت آیات سوره کهف پرداخت و تا : "انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا" تلاوت کرد. (3)

سر مبارک را بر چوبی نصب کرده و مردم به نوری که از سر به آسمان ساطع بود، نگاه می کردند که این آیه را تلاوت فرمود: "و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون" (4) (5)
سلمه بن کهیل از سر مبارک شنید که بر نیزه می خواند: "فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم" (6) (7)

ابن وکیده گوید : از سر مبارک شنیدم که سوره کهف را می خواند. شک کردم که صدا از سر هست یا از جای دیگر که ناگاه سر مبارک تلاوت را ترک کرد و متوجه من شد و فرمود: ای فرزند وکیده ! مگر نمی دانی که ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. با شنیدن این کلام او تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن کند که سر مبارک به او می فرماید:
ای فرزند وکیده ! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد . پس آن ها را واگذار "اذ الاغلال في أعناقهم و السلاسل يسحبون ؛ (8) در آن هنگام كه غل و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آن ها را مى‏كشند" . (9)

منهال ابن عمرو گوید : سر مبارک را در دمشق بر نیزه دیدم که آیات سوره کهف تا : "ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا" تلاوت می کرد و در این جا به آشکاری تمام فرمود: عجیب تر از اصحاب کهف قتل من و بر نیزه کردن سرم می باشد. (10)

و وقتی یزید در پی اعتراض سفیر روم به ظلم رفته بر اباعبدالله ، دستور به کشتن او داد ، سر مبارک با صدای بلند فرمود: "لا حول و لا قوه الا بالله" . (11)

غالب این روایات معتبرند و نقل آن ها بلامانع است. تلاوت قرآن هم توسط سر بریده شده، عجیب و محال نیست ؛ زیرا امام بنده خاص خدا بود که مظلومانه به شهادت رسید و خدا برای نشان دادن آیت بودن او و ظالم بودن دشمنانش این کرامت را به او عطا فرمود.

اما اینکه چرا مردم به حقانیت امام حسین(علیه السلام) پی نبرده اند،چیز تازه ای نبود و قبل از آن هم مردم با دیدن معجزاتی که پیامبران الهی می آوردند،بر اثر جهل و تعصب ایمان نمی آوردند و
همچنان بر کفر و شکر باقی می ماندند.همان کسانی که در کربلا آن جنایت بزرگ تاریخ را خلق کردند،اینگونه نبود که به حقانیت امام حسین(علیه السلام) آگاهی نداشتند،بلکه کاملاً و بهتر از ما امام را می شناختند اما حب دنیا و پست و مقام دنیایی سبب شد چشم را بر حق و حقیقت ببندند.

پی نوشت ها:
(1). کهف (18) ، آیه 9.
(2). الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 116، کنگره شیخ مفید.
(3). مقتل الحسین ، مقرم، ص 332.
(4). شعراء (26) ، آیه 227.
(5). مناقب، ابن ‏شهراشوب ، ج 2 ، ص 188.
(6). بقره(2) ، آیه 137.
(7). اسرار الشهادة ، ص 488.
(8). غافر (40) ، آیه 71.
(9). شرح قصيدة ابي‏فراس ،ص 148.
(10). خصائص سيوطي ، ج 2 ، ص 127.
(11). مقتل العوالم ، ص 151.

موضوع قفل شده است