جمع بندی عذرخواهی کردن یا نکردن (بررسی حدیثی از امام حسین علیه السلام)

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عذرخواهی کردن یا نکردن (بررسی حدیثی از امام حسین علیه السلام)

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]با سلام خدمت همه عشاق امام حسین و اهل بیت

امام حسین (ع) : بپرهیز از اینکه کاری انجام دهی که مجبور شوی عذر خواهی کنی از آن ، زیرا مومن خطا نمی کند تا معذرت بخواهد ، اما منافق پیوسته هر روز خطا میکند و معذرت میخواهد. بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 112 )

این حدیث یک مقدار مرا گیج کرده که وقتی اشتباهی کردم بعدش باید چه کنم ؟؟؟

لطفا هم این حدیث را تشریح کنید و هم احادیثی از اهل بیت و ایات قران بگذارید که یقین بر دلم جاری شود.[/][/]

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حافظ

پابوس زوار اربعین;726230 نوشت:
با سلام خدمت همه عشاق امام حسین و اهل بیت

امام حسین (ع) : بپرهیز از اینکه کاری انجام دهی که مجبور شوی عذر خواهی کنی از آن ، زیرا مومن خطا نمی کند تا معذرت بخواهد ، اما منافق پیوسته هر روز خطا میکند و معذرت میخواهد. بحارالانوار جلد 17 ( جلد 2 صفحه 112 )

این حدیث یک مقدار مرا گیج کرده که وقتی اشتباهی کردم بعدش باید چه کنم ؟؟؟

لطفا هم این حدیث را تشریح کنید و هم احادیثی از اهل بیت و ایات قران بگذارید که یقین بر دلم جاری شود.

سلام علیکم
با توجه به فرمایش امام صادق‌علیه‌السلام : «إِيَّاكُمْ وَ مَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُسِي‏ءُ وَ لَا يَعْتَذِر وَ الْمُنَافِقُ يُسِي‏ءُ كُلَّ يَوْمٍ وَ يَعْتَذِرُ مِنْهُ».[1] سوال این است که آیا عذر خواهی کردن بعد از کرداری ناصواب و خطا، خوب و بایسته است یا عملی قبیح و نبایسته؟ و اگر لازم است انسان بعد از هر عمل خطایی که انجام میدهد، عذرخواهی کند، مراد این حدیث شریف که گویا در صدد بیان آن است که عذرخواهی را به عنوان ضدارزش مطرح کند، چیست؟
ترجمه حدیث شریف: از عملی که به خاطر آن عذر خواهی کنی، بپرهیز زیرا مومن مرتکب عمل سوء نمی‌شود تا عذر آورد اما منافق مدام مرتکب عمل ناشایست می‌شود و به خاطر آن عذر خواهی می‌کند.
مقدمتاً باید عرض شود:
منظور از عذر آوردن، خروج از خطا و گناهِ انجام شده است؛ به این نحو که هر کسی که عمل سوءیی مرتکب می‌شود، طبیعی است که خواستار آن باشد تا خود را از تبعات این عمل ناشایست برهاند و به اصطلاح، عذری برای خطای خود بیاورد تا سرپوشی بر روی عمل خطایش گذاشته باشد. از طرفی، افرادی که مرتکب گناه و خطایی می‌شوند دو گونه‌اند: یک دسته کسانی‌اند که حقیقتا دارای عذر بوده و آن عذر را مطرح می‌کنند اما دسته‌ی دیگر کسانی‌اند که حقیقتا دارای عذر نمی‌باشند اما در صدد عذرتراشی بر می‌آیند. مصداق قسم دوم از عذر تراشی، در این کریمه قرآنی به وضوح روشن است: «يَعْتَذِرُونَ‏ إِلَيْكُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ، قُلْ لا تَعْتَذِرُوا ...»[2] يعني أَنه لا عُذْرَ لهم‏[3]؛ معنای آیه: منافقان در موقعى كه از جنگ برگردى نزدت آمده، عذرخواهى مى‏كنند، تو اى محمد، به ايشان بگو نزد ما عذر نياوريد. مولف کتاب لسان العرب «لاتعتذروا» را اینطور معنا کرده که یعنی اینان اصلا عذری ندارند در واقع اینان عذر تراشی می‌کنند. در حقیقت، اینان هیچ راهی برای خروج از بدیِ عمل ناشایسته‌شان ندارند. و باز در تأیید این معنا، عبارت ذیل مناسب است:
«معنى‏ المُعْتَذِرُون‏ الذين‏ يَعْتَذِرُون‏، كان لهم‏ عُذْرٌ أَو لم يكن، و هو هاهنا شبيه بأَنْ يكون لَهم‏ عُذْر»[4] معنای «معتذرون» یعنی کسانی که عذر می‌آورند خواه واقعا دارای عذر باشند و خواه واقعا دارای عذر نباشند و خود را شبیه به کسانی که دارای عذر اند در آورده‌اند (عذرتراشی می‌کنند).
تا اینجا به دست مي‌آید که دو نوع عذرآوری وجود دارد: دسته اول عذرآوری به حق و صادقانه؛ دسته دوم، عذرآوری ناحق و فریبکارانه که در حقیقت عنوان «عذرتراشی» شایسته این دسته دوم است.


[/HR][1]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج64، ص 310.

[2]. توبه، 9/94.

[3]. لسان العرب، ج4، ص 546.

[4]. همان.


گفتنی است، در برخی روایات، عذر‌آوری به خداوند متعال نیز نسبت داده شده که بدیهی‌است، این نوع عذر‌آوری از سنخ دسته اول (عذرتراشی صادقانه) می‌باشد:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِعلیه‌السلام أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيَعْتَذِرُ إِلَى عَبْدِهِ الْمُحْوِجِ [الَّذِي‏] كَانَ فِي الدُّنْيَا كَمَا يَعْتَذِرُ الْأَخُ إِلَى أَخِيهِ فَيَقُولُ لَا وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا أَفْقَرْتُكَ لِهَوَانٍ كَانَ بِكَ عَلَيَّ فَارْفَعْ هَذَا الْغِطَاءَ فَانْظُرْ مَا عَوَّضْتُكَ مِنَ الدُّنْيَا ... [1]
ترجمه: آنچنانکه برادری از برادر دیگرش عذر خواهی می‏کند، خداوند عزیز و جلیل (روز قیامت) از بنده مومنی که در دنیا محتاج بوده عذر خواهی کرده می‏فرماید: به عزت و جلالم سوگند! که من تو را به خاطر ذلت و پستی، فقیرت نساختم، پرده را بردار و ببین که چه عوضی برایت فراهم کرده‏ام؟

بعد از بیان مطالب فوق، در مقام پاسخ به سؤالی که مطرح شده است باید گفت، با توجه به اینکه در افعال اختیاری، اراده فاعل، نقش بسزایی ایفا می‌کند، از نشانه‌های مؤمن آن است که صاحب اراده‌اش بوده، رفتارهایش را بر طبق قواعد اخلاقی و هنجارهای تعریف‌ شده‌ی درون‌دینی و محیطی، خودْ (به دور از شخصیت‌زدگی و اغراض و تمایلات پست)، اراده کند بر همین اساس، کمتر مرتکب نبایستنی‌ها شده، در نتیجه، عذرتراشی نیز نمی‌کند؛ اما منافق، به دلیل ضعف شخصیتی‌ و رذیله‌ی نفاق، مسلط و سوار بر اراده‌ی خود نبوده، کارهایی را که نباید انجام دهد، مرتکب می‌شود در نتیجه، برای خروج از این اسائه، عذرتراشی می کند. روشن است که این عذر‌آوری، عذر‌آوری از نوع دوم است یعنی عذرتراشی فریبکارانه؛ زیرا کسی که در وضعیتی قرار داشته که به راحتی می‌توانسته اِعمال اراده و اختیار کند، در حقیقت عذری ندارد و اگر عذری بیاورد در واقع عذرتراشیدن مذموم تلقی می شود.
به تعبیر دیگر، حدیث شریف در صدد بیان یکی از نشانه‌های مؤمن و بیان تفاوت مؤمن و منافق است اما از طریق بیان یکی از نشانه‌های این نشانه، آن را بیان کرده‌ است؛ از نشانه‌های مؤمن، «غالبا، به جا و درست‌ عمل کردن » است که لازمه و علامت و نمود رفتاری این «به جا و درست عمل کردن»، عادت به عذرتراشی نداشتن است. در مقابل، منافق، از آنجا که غالبا «نابه‌ جا و نادرست عمل می‌کند» باید مدام در صدد عذرتراشی باشد و چون عذرتراشی یک نوع فریب و دروغ است (چون در حقیقت، عذری ندارد و وی به دلیل ضعف شخصیت، نبایستنی‌ها را اراده کرده است) لذا، مذموم است. روشن است، تأکید اصلی در حدیث شریف، توصیه به درست عمل کردن و به جا عمل کردن است.

نکته‌ی گفتنی در این حدیث آن است که از آنجا که مؤمن، دارای عصمت نبوده و به صورت غیر غالب، دچار لغزش و خطا می‌شود، عذر‌آوردن ازاین خطاها، ممدوح و بایسته و چه بسا لازم و ضروری بوده و با مباحثی که در بالا بیان شد هیچ گونه منافاتی ندارد زیرا این نوع عذر‌آوری، از نوع عذر‌آوری‌های فریب‌کارانه نبوده، بلکه بر اثر غفلت‌هایی که ناشی از بشریت انسان است عارض بر وی شده است لذا بجاست که در برای خروج از آثار و عواقب این رفتارهای ناشایست، عذر آورد. در واقع‌، با عذرآوری، به حیله و نیرنگ دست نزده است اما منافق، در پشت پرده‌ی عذرآوری‌اش، فریب و حیله و نیرنگ است بنابراین، در حدیث شریف، این نوع عذرآوری، مذموم تلقی شده است.


[/HR][1]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج69، ص 55.


[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]مرحبا

فقط میشود حدیثی از امام حسین و اهل بیت و انبیا ذکر کنید در نصیحت به عذرخواهی کردن(پوزش طلبیدن)[/]

حدیثی است در باب فضیلت و جایگاه رفیع ولایت اهل‌بیت عصمت و طهارت (و اینکه هیچ عذری در نزد خداوند در مورد قصور و کوتاهی در حق اولیای دین پذیرفته نیست) که حضرت اباعبدالله الحسینعلیه السلام یکی از راویان این حدیث است. صادر کننده اصلی این سخن، نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می‌باشد. راوی، این حدیث نورانی را از وجود مبارک امام حسن عسکریعلیه السلام و ایشان از پدر بزگوارشان و همینطور نسل به نسل ادامه پیدا کرده تا به وجود مبارک نبی مکرم صلی الله علیه و آله می‌رسد. متن حدیث از این قرار است:
حَدَّثَنِي أَبُو مُحَمَّدٍ هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عِيسَى بْنِ الْمَنْصُورِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو مُوسَى عِيسَى بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عِيسَى بْنِ الْمَنْصُورِ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيٌّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدٌ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيٌّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرٌ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدٌ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيٌّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ‏ بْنُ‏ عَلِيٍ‏ عَنْ أَبِيهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏
يَا عَلِيُّ مَثَلُكُمْ فِي النَّاسِ مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ فَمَنْ أَحَبَّكُمْ يَا عَلِيُّ نَجَا وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ وَ رَفَضَ مَحَبَّتَكُمْ هَوَى فِي النَّارِ وَ مَثَلُكُمْ يَا عَلِيُّ مَثَلُ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ‏ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً فَمَنْ أَحَبَّكُمْ وَ وَالاكُمْ كَانَ آمِناً مِنْ عَذَابِ النَّارِ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ أُلْقِيَ فِي النَّارِ يَا عَلِيُ‏ وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا[1] وَ مَنْ كَانَ لَهُ عُذْرٌ فَلَهُ عُذْرُهُ وَ مَنْ كَانَ فَقِيراً فَلَهُ عُذْرُهُ وَ مَنْ كَانَ مَرِيضاً فَلَهُ عُذْرُهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُعْذِرُ غَنِيّاً وَ لَا فَقِيراً وَ لَا مَرِيضاً وَ لَا صَحِيحاً وَ لَا أَعْمَى وَ لَا بَصِيراً فِي تَفْرِيطِهِ فِي مُوَالاتِكُمْ وَ مَحَبَّتِكُم‏[2]

ترجمه: اى على! مَثَل شما اهل بيت همانند بيت اللّه الحرام است كه هر كس بر آن درآيد ايمن گردد پس هر كه شما را دوست بدارد و شما را يارى رساند از عذاب آتش در امان خواهد بود و هر كه به شما كينه ورزد به آتش در افكنده مى شود. اى على! بر اساس كتاب خدا هر كس استطاعت دارد حج بر او واجب است پس آنكه عذرى دارد معذور از رفتن است و آن كه تهيدست است عذر او تهيدستى اوست و آنكه بيمار است عذرش بيمارى اوست، ولى خدا در كوتاهى نسبت به طرفدارى و دوستى شما اهل بيت نه عذر توانگر، نه تهيدست، نه بيمار، نه تندرست و نه كور و نه بينا را مى‌پذيرد!


[/HR][1]. سورة آل عمران/ 97.

[2]. شریف رضی، خصائص الائمة، ص 77.


پابوس زوار اربعین;728424 نوشت:
فقط میشود حدیثی از امام حسین و اهل بیت و انبیا ذکر کنید در نصیحت به عذرخواهی کردن(پوزش طلبیدن)

اما در مورد سوق دادن اهلبیتعلیهم السلام به سوی اعتذار و عذرخواهی کردنِ نیکو و حسن، نظر شما را به جملاتی از صحیفه سجادیه جلب می‌کنم:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ، وَ مِنْ مَعْرُوفٍ أُسْدِيَ إِلَيَّ فَلَمْ أَشْكُرْهُ، وَ مِنْ مُسِي‏ءٍ اعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ، وَ مِنْ ذِي فَاقَةٍ سَأَلَنِي فَلَمْ أُوثِرْهُ، وَ مِنْ حَقِّ ذِي حَقٍّ لَزِمَنِي لِمُؤْمِنٍ فَلَمْ أُوَفِّرْهُ، وَ مِنْ عَيْبِ مُؤْمِنٍ ظَهَرَ لِي فَلَمْ أَسْتُرْهُ، وَ مِنْ كُلِّ إِثْمٍ عَرَضَ لِي فَلَمْ أَهْجُرْهُ. أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ- يَا إِلَهِي- مِنْهُنَّ وَ مِنْ نَظَائِرِهِنَّ اعْتِذَارَ نَدَامَةٍ يَكُونُ وَاعِظاً لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنْ أَشْبَاهِهِنَّ.
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ نَدَامَتِي عَلَى مَا وَقَعْتُ فِيهِ مِنَ الزَّلَّاتِ، وَ عَزْمِي عَلَى تَرْكِ مَا يَعْرِضُ لِي مِنَ السَّيِّئَاتِ، تَوْبَةً تُوجِبُ لِي مَحَبَّتَكَ، يَا مُحِبَّ التَّوَّابِينَ.
[1]
اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَةِ، وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَةِ، وَ لَكَ مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ، وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَار ...
[2]


[/HR][1]. صحیفه سجادیة، ص 166.

[2]. همان، ص 200.


پابوس زوار اربعین;728424 نوشت:
فقط میشود حدیثی از امام حسین و اهل بیت و انبیا ذکر کنید در نصیحت به عذرخواهی کردن(پوزش طلبیدن)

شبیه به کلام امام صادقعلیه‌السلام (با كمي اختلاف)، از وجود نازنین سیدالشهداءعلیه‌السلام نیز منقول است: «إِيَّاكَ وَ مَا تَعْتَذِرُ مِنْهُ‏ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُسِي‏ءُ وَ لَا يَعْتَذِرُ وَ الْمُنَافِقُ كُلَّ يَوْمٍ يُسِي‏ءُ وَ يَعْتَذِر».[1]
همچنین امیرالمؤمنینعلیه‌السلام نیز در ضمن نامه 33 نهج‌البلاغة به قثم بن عباس می‌فرمایند: «... ایاک و ما یعتذر منه ...»[2] یعنی، مبادا كارى كنى كه به عذرخواهى ناچار شوى.


[/HR][1]. مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص 120

[2]. نهج البلاغة صبحی صالح، ص 406.


پرسش:
آیا عذرخواهی به سبب ارتکاب خطا با روایاتی که دال بر عدم ارتکاب خطا از سوی مومن و در نتیجه عدم عذر خواهی وی است، منافات دارد؟‌

پاسخ:
باعنایت به فرمایش امام صادق‌ (علیه‌السلام)،
«إِيَّاكُمْ وَ مَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يُسِي‏ءُ وَ لَا يَعْتَذِر وَ الْمُنَافِقُ يُسِي‏ءُ كُلَّ يَوْمٍ وَ يَعْتَذِرُ مِنْهُ»؛ از عملی که به خاطر آن عذر خواهی کنی، بپرهیز زیرا مومن مرتکب عمل سوء نمی‌شود تا عذر آورد اما منافق مدام مرتکب عمل ناشایست می‌شود و به خاطر آن عذر خواهی می‌کند.(1)، به دست می‌آید که این فرمایش در صدد بیان صفات مؤمن و منافق می‌باشد؛ بدین شرح که مؤمن به جهت تسلط بر اعضاء و جوارح خود، اختیار افعال باطنی و ظاهری خویش را به دست خود داشته، در نتیجه، احتمالِ خطایش پایین است و بالتبع، مجبور نیست به جهت جبران خطای نکرده‌ی خویش عذرخواهی کند؛ اما منافق به جهت فقدان فضیلت گفته شده، احتمال خطایش بالا بوده، به جهت جبران خطاها مجبور به عذرخواهی می‌باشد.

نتیجه:
با توجه به اینکه وصفِ مؤمن، دلالت بر مصونیتِ مطلقِ شخص مؤمن از خطا و لغزش نداشته و در عالم واقع نیز ارتکاب خطا و لغزش از سوی او واقع شده است، به دست می‌آید، نه تنها عذرخواهی فرد مؤمن از خطای خویش با فرمایش فوق از امام معصوم هیچ گونه منافاتی ندارد، بلکه، شخص مؤمن وظیفه دارد در صورت بروز خطا و لغزش از عمل خویش عذرخواهی کند و حدیث شریف نیز در صدد حرکت دادن و ارتقاء مؤمنین به سوی پایین‌ آوردن احتمال خطاهایشان است.

_________
(1) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج64، ص 310.

موضوع قفل شده است