جمع بندی رحمت عجیب و غریب خداوند و تأثیرات منفی آن

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رحمت عجیب و غریب خداوند و تأثیرات منفی آن

یا رب الحیدر بحق الحیدر اشف صدر الحیدر بظهور الحجه

سلام و عرض ادب و احترام
نمیدونم چطور باید این تاپیک رو پرسید
مدتی پیش یه چیزهای خیلی کوچکی از رحمت خداوند فهمیدم که تا چند وقت مشکلاتی برام پیش اومده بود اما گذشت...
اما دوباره توسط یه آشنایی چیزهایی شنیدم که واقعا متحیر موندم و تاثیرات بدی داشته
منظورم از چیز فقط دو سه نمونه از رحمت خداست
اما باعث شده که ذهنم درگیر موضوعاتی بشه و این تفکرات گاهی بیاد سراغم و یخورده سرد بشم
"کسی که زیاد سختی میکشه و تلاش میکنه برای قرب خداوند تفاوتش با شخصی که فقط یخورده مراعات میکنه فقط جایگاههای بهشتشونه تازه اونهم معلوم نیست به چه میزانی باشه (البته تفاوتشون چیزای دیگم هست اما این بارزترینه)"
"حالا چندتا گناه کوچیک و بزرگ هم کردیم چیز خاصی نیست بعدش میریم توبه میکنیم چرا اینهمه زجر به خودمون بدیم مثلا پسری که سالها دیوانه وار داره با شهوت خودش می جنگه حالا چنتا رابطه معمولی هم با دخترا داشته باشه خدا که از حق خودش میگذره"
"خدا گناهای کوچیکو می بخشه اصلا در مقابل رحمتش چیزی به حساب نمیاد چنتا نگاه حرام چنتا کار حرام چرا ما باید انقدر به خودمون سخت بگیریم"
البته درست اینها وسوسه شیطان هم هست اما ...
در مورد رحمت و آمرزش خداوند صحبتی از زبان مبلغان دین و کسانی دیگه زده نمیشه و به همین دلیل هم هست که اگه رحمت خداوند برای ما آشکار بشه بنظرم فقط تعدادی مسلمان باقی می مونه
سپاس

یاعلی

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صادق

غلام عشقتم یاعلی;726112 نوشت:
یا رب الحیدر بحق الحیدر اشف صدر الحیدر بظهور الحجه

سلام و عرض ادب و احترام
نمیدونم چطور باید این تاپیک رو پرسید
مدتی پیش یه چیزهای خیلی کوچکی از رحمت خداوند فهمیدم که تا چند وقت مشکلاتی برام پیش اومده بود اما گذشت...
اما دوباره توسط یه آشنایی چیزهایی شنیدم که واقعا متحیر موندم و تاثیرات بدی داشته
منظورم از چیز فقط دو سه نمونه از رحمت خداست
اما باعث شده که ذهنم درگیر موضوعاتی بشه و این تفکرات گاهی بیاد سراغم و یخورده سرد بشم
"کسی که زیاد سختی میکشه و تلاش میکنه برای قرب خداوند تفاوتش با شخصی که فقط یخورده مراعات میکنه فقط جایگاههای بهشتشونه تازه اونهم معلوم نیست به چه میزانی باشه (البته تفاوتشون چیزای دیگم هست اما این بارزترینه)"
"حالا چندتا گناه کوچیک و بزرگ هم کردیم چیز خاصی نیست بعدش میریم توبه میکنیم چرا اینهمه زجر به خودمون بدیم مثلا پسری که سالها دیوانه وار داره با شهوت خودش می جنگه حالا چنتا رابطه معمولی هم با دخترا داشته باشه خدا که از حق خودش میگذره"
"خدا گناهای کوچیکو می بخشه اصلا در مقابل رحمتش چیزی به حساب نمیاد چنتا نگاه حرام چنتا کار حرام چرا ما باید انقدر به خودمون سخت بگیریم"
البته درست اینها وسوسه شیطان هم هست اما ...
در مورد رحمت و آمرزش خداوند صحبتی از زبان مبلغان دین و کسانی دیگه زده نمیشه و به همین دلیل هم هست که اگه رحمت خداوند برای ما آشکار بشه بنظرم فقط تعدادی مسلمان باقی می مونه
سپاس

یاعلی

باسلام وتشکر .
قرآن کریم مظهر صفات جمال و جلال خداوند است. همان گونه که از رحمانیت و رحیمیت و غفاریت او سخن می‌گوید، از منتقم و قهاریت او نیز سخن‌ها دارد. در قرآن هم آیات رحمت و مغفرت الهی است و هم آیات عذاب و غضب پروردگار.
برای گروه کثیری وعده جهنم داده است.‌در مورد کفار و منافقان می‌فرماید: «آنان برای همیشه در جهنم خواهند
بود».(1)
هم‌چنین برای کسانی که در عبودیت و بندگی خدا دچار شرک می‌شوند و از شیطان پیروی می‌کنند می‌فرماید: «جایگاه آنان در جهنم است، و راه گریز و خلاصی برای آنان وجود ندارد».(2)
در آیه 63 سوره توبه یک قاعده کلی را بیان می‌کند: «آیا نمی‌دانند که هر کس با خدا و پیامبرش مخالفت می‌ورزد، همیشه در آتش جهنم خواهد بود و این رسوایی بزرگی است؟».
و بالاخره آیاتی مثل: «فمن یعمل مثقال ذرهٍ خیراً یره و من یعمل مثقال ذرّه شرّاً یره».(3)
تفسیری است بر این حقیقت که صالحان وطالحان، نیکوکاران و بدکاران مساوی نیستند و همگی اهل بهشت نمی‌شوند و گرنه فلسفة دین و ارسال رسولان و فرستادن کتب آسمانی و وحیانی چه ثمر و فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟
تذکر چند نکته جهت توضیح بیشتر مطلب لازم است:
1ـ هر کس که به بهشت می‌رود، مرهون تفضّل و عفو و بخشش خداوند است حتى انبیا و اولیای الهی.
2ـ بسیاری ( نه همه) از گناهکاران اهل بهشت می‌گردند اما نه بدون دلیل و حکمت، بلکه از راه‌ها و ورودی‌هایی که خداوند مقرر فرموده است، وارد می‌شوند و در نتیجه مورد آمرزش قرار می‌گیرند برخی از آن ورودی‌ها عبارتند از:
الف ـ قرآن کریم می‌فرماید: «اگر انسان از گناهان کبیره و بزرگ دوری گزیند، خداند گناهان صغیره و کوچک او را می‌بخشد».(4)
ب ـ ایمان و عمل صالح سبب آمرزش گناهان می‌شود.(5) عمل صالح خواه جنبه عبادت محض داشته باشد مثل نماز، روزه، حج، دعا، تلاوت قرآن و زیارات یا جنبه خیر و منفعت‌رسانی و خدمت به بندگان خدا باشد، باعث آمرزش گناهان می‌شود.
ج ـ پرهیزکاری و تقوا پیشه‌گی سبب آمرزش همة گناهان صغیره و کبیره می‌شود.(6)
د ـ تحمّل سختی‌ها و پایداری در حفظ دین و عفت و پاکدامنی در گرداب فتنه‌ها، گرفتاری‌ها و هنگام فقر و
بیماری کفاره گناهان و سبب آمرزش آن می‌شود.
هـ ـ توبه سبب آمرزش همة گناهان می‌گردد. قرآن کریم می‌فرماید: «(پیامبر!) بگو ای بندگان من! که بر زیان و ضرر خویش اسراف کرده‌اید (و مرتکب گناهانی شده‌اید) از رحمت خدا مأیوس نشوید. زیرا خدا همة گناهان را می‌آمرزد، چه آن که اوست آمرزنده و مهربان».(7)
اگر چه آیاتی که بیانگر بخشش گناهان به سبب توبه می‌شود، زیاد است ولی آیة مذکور به این دلیل انتخاب­ شد که شاید مفهوم این آیه سبب طرح پرسش، پرسشگر محترم شده باشد.
آری خداوند همه گناهان را می‌بخشد اما گناهان چه کسانی را؟ قطعاً گناهان کسانی را که پیش از فرا رسیدن عذاب و پیدا شدن آثار آن به سوی خدا برگردند، از قدم نهادن در جای پای شیطان‌ها و پیروی از هواهای نفسانی اجتناب ورزند، از گناهان گذشته خویش توبه کنند و تسلیم امر پروردگار گردند و از قرآن یعنی بهترین چیزی که خدا برای بشر فرستاده است اطاعت نمایند چنان که آیات بعدی یعنی 54 و 55 سوره زمر این حقیقت را بازگو می‌کند و هشدار می‌دهد که نکند بدون توبه و انابه به سر فرود آوردن در برابر فرمان خدا و قرآن بمیرد. در نتیجه گرفتار عذاب الهی شوید که در آن صورت کسی نیست شما را یاری کند و به فریادتان برسد.
در این میان تأکید بر توبه پذیری خداوند بیش از سایر صفات جمال و جلال خداوند سازنده است. البته ترساندن از قهر و غضب خداوند، یکی از راه‌های آگاه کردن، بخصوص در مورد کافران و معاندان و گناهکاران است، تا شاید از رویة زشت خویش دست بکشند اما نسبت به مؤمنان، باید بیشتر بر رحمانیت و توبه‌پذیری و چشم‌پوشی خداوند تکیه و امید در آنان نگاه داشته شود.

پی‌نوشت‌ها:
1. مثل آیة 140 نساء و 68 توبه و آیات کثیر دیگر.
2. مثل آیه 121 نساء و آیه 18 اعراف و غیر آن.
3. زلزال (99) آیه 7 و 8.
4. نساء (4) آیه 31 و نجم (53) آیه 32.
5. عنکبوت (29) آیه 7 و تغابن (64) آیه 9 و غیر آن.
6. انفال (8) آیه 29 و طلاق (65) آیه 5 و غیر آن.
7. زمر (39) آیه 53.

همش از عذاب خدا میگن الان طوری شده خیلی از خدا میترسم، چرا از مهربونی و رحمت خدا نمیگید ،فکرنمیکنید گناه بزرگی دارید مرتکب میشید چرا همش از عذاب خدا میگید ،الان طوری شده دچار افسردگی شدم بخاطر حرف شما

سلام و ادب
-برای بخشیده شدن باید توبه کرد.
-ممکنه آدم بلافاصله بعد از انجام گناه،از دنیا بره .
خداوند که نمیاد در گوشمون بگه یالا توبه ای چیزی داری بکن ،فردا میفرستم دنبالت.
-چه کسی مطمئنه فردا صبح زنده است؟
-هر شب که نمیشه توبه کرد و خوابید.یعنی هر شب تصمیم واقعی بگیری که دیگه گناه نکنی.یعنی پیش خودت هم مطمئن باشی که دیگه نمی خوای گناه کنی.اگه در حین توبه ی امشبمون ،توی نظرمون باشه که فردا هم گناه میکنیم ،باز شبش دوباره توبه میکنیم،این توبه محسوب نمیشه اصلا.یعنی در واقع ما توبه ای نکردیم.
-وقتی من به یک بار گناه کردم،دو بار هم میکنم،دوبار که شد،سه بار هم میشه،و...
حالا چقدر باید مورد توجه خداوند باشم که توفیق توبه واقعی نصیبم بشه.
ممکنه خداوند با مهربانیش توفیق توبه رو نصیبم کنه.آیا این کارو وقتی که بدونه من قصد دارم بازم گناه کنم ،میکنه؟فرض کنیم که این کارو میکنه. خب من فردا دوباره کناه میکنم ،دوباره مهربانی خداوند و توفیق توبه . دوباره من و ....نه این اصلا از نظر منطقی به نظرم جور در نمیاد.
-در پست شما اصلا کلمه ی توبه نبود.یعنی فقط به مهربانی خدا تکیه کردید حتی بدون توبه.
اما به این نکته هم توجه کنیم که چرا سوره ی توبه بسم الله الرحمن الرحیم نداره؟ حتی بسم الله الرحمن هم نداره؟یعنی رحمت عام خداوند هم ،در ابتدای این سوره نیامده؟اینها مرا میترساند.
خدایا مرا بخاطر همه ی چیزهایی که نمیدانم ولی جار میزنم ببخش.

بسم رب الحیدر

سلام و ادب

صادق;726424 نوشت:
باسلام وتشکر .
قرآن کریم مظهر صفات جمال و جلال خداوند است. همان گونه که از رحمانیت و رحیمیت و غفاریت او سخن می‌گوید، از منتقم و قهاریت او نیز سخن‌ها دارد. در قرآن هم آیات رحمت و مغفرت الهی است و هم آیات عذاب و غضب پروردگار.
برای گروه کثیری وعده جهنم داده است.‌در مورد کفار و منافقان می‌فرماید: «آنان برای همیشه در جهنم خواهند
بود».(1)
هم‌چنین برای کسانی که در عبودیت و بندگی خدا دچار شرک می‌شوند و از شیطان پیروی می‌کنند می‌فرماید: «جایگاه آنان در جهنم است، و راه گریز و خلاصی برای آنان وجود ندارد».(2)
در آیه 63 سوره توبه یک قاعده کلی را بیان می‌کند: «آیا نمی‌دانند که هر کس با خدا و پیامبرش مخالفت می‌ورزد، همیشه در آتش جهنم خواهد بود و این رسوایی بزرگی است؟».
و بالاخره آیاتی مثل: «فمن یعمل مثقال ذرهٍ خیراً یره و من یعمل مثقال ذرّه شرّاً یره».(3)
تفسیری است بر این حقیقت که صالحان وطالحان، نیکوکاران و بدکاران مساوی نیستند و همگی اهل بهشت نمی‌شوند و گرنه فلسفة دین و ارسال رسولان و فرستادن کتب آسمانی و وحیانی چه ثمر و فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟
تذکر چند نکته جهت توضیح بیشتر مطلب لازم است:
1ـ هر کس که به بهشت می‌رود، مرهون تفضّل و عفو و بخشش خداوند است حتى انبیا و اولیای الهی.
2ـ بسیاری ( نه همه) از گناهکاران اهل بهشت می‌گردند اما نه بدون دلیل و حکمت، بلکه از راه‌ها و ورودی‌هایی که خداوند مقرر فرموده است، وارد می‌شوند و در نتیجه مورد آمرزش قرار می‌گیرند برخی از آن ورودی‌ها عبارتند از:
الف ـ قرآن کریم می‌فرماید: «اگر انسان از گناهان کبیره و بزرگ دوری گزیند، خداند گناهان صغیره و کوچک او را می‌بخشد».(4)
ب ـ ایمان و عمل صالح سبب آمرزش گناهان می‌شود.(5) عمل صالح خواه جنبه عبادت محض داشته باشد مثل نماز، روزه، حج، دعا، تلاوت قرآن و زیارات یا جنبه خیر و منفعت‌رسانی و خدمت به بندگان خدا باشد، باعث آمرزش گناهان می‌شود.
ج ـ پرهیزکاری و تقوا پیشه‌گی سبب آمرزش همة گناهان صغیره و کبیره می‌شود.(6)
د ـ تحمّل سختی‌ها و پایداری در حفظ دین و عفت و پاکدامنی در گرداب فتنه‌ها، گرفتاری‌ها و هنگام فقر و
بیماری کفاره گناهان و سبب آمرزش آن می‌شود.
هـ ـ توبه سبب آمرزش همة گناهان می‌گردد. قرآن کریم می‌فرماید: «(پیامبر!) بگو ای بندگان من! که بر زیان و ضرر خویش اسراف کرده‌اید (و مرتکب گناهانی شده‌اید) از رحمت خدا مأیوس نشوید. زیرا خدا همة گناهان را می‌آمرزد، چه آن که اوست آمرزنده و مهربان».(7)
اگر چه آیاتی که بیانگر بخشش گناهان به سبب توبه می‌شود، زیاد است ولی آیة مذکور به این دلیل انتخاب­ شد که شاید مفهوم این آیه سبب طرح پرسش، پرسشگر محترم شده باشد.
آری خداوند همه گناهان را می‌بخشد اما گناهان چه کسانی را؟ قطعاً گناهان کسانی را که پیش از فرا رسیدن عذاب و پیدا شدن آثار آن به سوی خدا برگردند، از قدم نهادن در جای پای شیطان‌ها و پیروی از هواهای نفسانی اجتناب ورزند، از گناهان گذشته خویش توبه کنند و تسلیم امر پروردگار گردند و از قرآن یعنی بهترین چیزی که خدا برای بشر فرستاده است اطاعت نمایند چنان که آیات بعدی یعنی 54 و 55 سوره زمر این حقیقت را بازگو می‌کند و هشدار می‌دهد که نکند بدون توبه و انابه به سر فرود آوردن در برابر فرمان خدا و قرآن بمیرد. در نتیجه گرفتار عذاب الهی شوید که در آن صورت کسی نیست شما را یاری کند و به فریادتان برسد.
در این میان تأکید بر توبه پذیری خداوند بیش از سایر صفات جمال و جلال خداوند سازنده است. البته ترساندن از قهر و غضب خداوند، یکی از راه‌های آگاه کردن، بخصوص در مورد کافران و معاندان و گناهکاران است، تا شاید از رویة زشت خویش دست بکشند اما نسبت به مؤمنان، باید بیشتر بر رحمانیت و توبه‌پذیری و چشم‌پوشی خداوند تکیه و امید در آنان نگاه داشته شود.

پی‌نوشت‌ها:
1. مثل آیة 140 نساء و 68 توبه و آیات کثیر دیگر.
2. مثل آیه 121 نساء و آیه 18 اعراف و غیر آن.
3. زلزال (99) آیه 7 و 8.
4. نساء (4) آیه 31 و نجم (53) آیه 32.
5. عنکبوت (29) آیه 7 و تغابن (64) آیه 9 و غیر آن.
6. انفال (8) آیه 29 و طلاق (65) آیه 5 و غیر آن.
7. زمر (39) آیه 53.

همه اینها درست و عامل سوالاتم ندانستن این صحبتهای روشن و همیشگی نبوده
اول این نکته رو باز یادآوری کنم اصل سوال بنده در مورد دو گروه صالحان و مشرکین (البته تعداد معدودی از مشرکین و کافران چون خیلی از اینها اصلا عذاب زیادی در اون دنیا نخواهند داشت) نبود این دو گروه مطمئنا تفاوتهای زیادی خواهند داشت. دو گروهی که مد نظر بنده هست افراد باتقوا و مقرب و مومن در مقایسه با افرادی که مثلا میشه از نظر ما شیعه خطابش کرد هست
به این سه مورد توجه کنید
"کسی که زیاد سختی میکشه و تلاش میکنه برای قرب خداوند تفاوتش با شخصی که فقط یخورده مراعات میکنه فقط جایگاههای بهشتشونه تازه اونهم معلوم نیست به چه میزانی باشه (البته تفاوتشون چیزای دیگم هست اما این بارزترینه)"
"حالا چندتا گناه کوچیک و بزرگ هم کردیم چیز خاصی نیست بعدش میریم توبه میکنیم چرا اینهمه زجر به خودمون بدیم مثلا پسری که سالها دیوانه وار داره با شهوت خودش می جنگه حالا چنتا رابطه معمولی هم با دخترا داشته باشه خدا که از حق خودش میگذره"
"خدا گناهای کوچیکو می بخشه اصلا در مقابل رحمتش چیزی به حساب نمیاد چنتا نگاه حرام چنتا کار حرام چرا ما باید انقدر به خودمون سخت بگیریم"

و اینکه
رحمت خدا در مقابل با غضب خدا اصلا قابل قیاس نیست
جاودانگی در جهنم ممکن است برداشته بشه حتی برای مشرکان و کفار

[="Black"]بسم رب الحیدر

سلام و ادب

یکی دیگه.;726502 نوشت:
سلام و ادب
-برای بخشیده شدن باید توبه کرد.
-ممکنه آدم بلافاصله بعد از انجام گناه،از دنیا بره .
خداوند که نمیاد در گوشمون بگه یالا توبه ای چیزی داری بکن ،فردا میفرستم دنبالت.
-چه کسی مطمئنه فردا صبح زنده است؟
-هر شب که نمیشه توبه کرد و خوابید.یعنی هر شب تصمیم واقعی بگیری که دیگه گناه نکنی.یعنی پیش خودت هم مطمئن باشی که دیگه نمی خوای گناه کنی.اگه در حین توبه ی امشبمون ،توی نظرمون باشه که فردا هم گناه میکنیم ،باز شبش دوباره توبه میکنیم،این توبه محسوب نمیشه اصلا.یعنی در واقع ما توبه ای نکردیم.
-وقتی من به یک بار گناه کردم،دو بار هم میکنم،دوبار که شد،سه بار هم میشه،و...
حالا چقدر باید مورد توجه خداوند باشم که توفیق توبه واقعی نصیبم بشه.
ممکنه خداوند با مهربانیش توفیق توبه رو نصیبم کنه.آیا این کارو وقتی که بدونه من قصد دارم بازم گناه کنم ،میکنه؟فرض کنیم که این کارو میکنه. خب من فردا دوباره کناه میکنم ،دوباره مهربانی خداوند و توفیق توبه . دوباره من و ....نه این اصلا از نظر منطقی به نظرم جور در نمیاد.
-در پست شما اصلا کلمه ی توبه نبود.یعنی فقط به مهربانی خدا تکیه کردید حتی بدون توبه.
اما به این نکته هم توجه کنیم که چرا سوره ی توبه بسم الله الرحمن الرحیم نداره؟ حتی بسم الله الرحمن هم نداره؟یعنی رحمت عام خداوند هم ،در ابتدای این سوره نیامده؟اینها مرا میترساند.
خدایا مرا بخاطر همه ی چیزهایی که نمیدانم ولی جار میزنم ببخش.

فرمایشات شما متین
جواب همه پست شما رو فقط در این خلاصه میکنم
رحمت خدا که فقط به گوش ما رسیده خیلی فراتر از این صحبتهاست
حالا رحمت واقعی خدا که ما نمیدونیم فقط خودش میدونه که چه عظمتی داره
علت سوالم همین موضوعه[/]

چرا خداوند بدون توبه انسان را نمیبخشد؟
آیا این به معنی این نیست که رحمت و عذاب بعد از مرگ نتیجه اندیشه و گمان ما است و نه کیفر و پاداش دادن خدا
آیا این به این معنی نیست که چیزی جز اعمال و گمان ما وجود ندارد
اومدیم و کسی که کم نیستند فریب خوردند و خلاصه کارشان به توبه نکشید
چرا یاوری ندارند؟
پس خدا کجاست؟

چرا انسان به اعمال خود واگذار شده و درصورت اشتباه یاوری ندارد؟

غلام عشقتم یاعلی;726828 نوشت:
بسم رب الحیدر

سلام و ادب

همه اینها درست و عامل سوالاتم ندانستن این صحبتهای روشن و همیشگی نبوده
اول این نکته رو باز یادآوری کنم اصل سوال بنده در مورد دو گروه صالحان و مشرکین (البته تعداد معدودی از مشرکین و کافران چون خیلی از اینها اصلا عذاب زیادی در اون دنیا نخواهند داشت) نبود این دو گروه مطمئنا تفاوتهای زیادی خواهند داشت. دو گروهی که مد نظر بنده هست افراد باتقوا و مقرب و مومن در مقایسه با افرادی که مثلا میشه از نظر ما شیعه خطابش کرد هست
به این سه مورد توجه کنید
"کسی که زیاد سختی میکشه و تلاش میکنه برای قرب خداوند تفاوتش با شخصی که فقط یخورده مراعات میکنه فقط جایگاههای بهشتشونه تازه اونهم معلوم نیست به چه میزانی باشه (البته تفاوتشون چیزای دیگم هست اما این بارزترینه)"
"حالا چندتا گناه کوچیک و بزرگ هم کردیم چیز خاصی نیست بعدش میریم توبه میکنیم چرا اینهمه زجر به خودمون بدیم مثلا پسری که سالها دیوانه وار داره با شهوت خودش می جنگه حالا چنتا رابطه معمولی هم با دخترا داشته باشه خدا که از حق خودش میگذره"
"خدا گناهای کوچیکو می بخشه اصلا در مقابل رحمتش چیزی به حساب نمیاد چنتا نگاه حرام چنتا کار حرام چرا ما باید انقدر به خودمون سخت بگیریم"

و اینکه
رحمت خدا در مقابل با غضب خدا اصلا قابل قیاس نیست
جاودانگی در جهنم ممکن است برداشته بشه حتی برای مشرکان و کفار

باسلام .
خلود در لغت به معنای بقای طولانی و نیز به معنای ابدیت است .خلود در جهنم[1] عبارت است از همیشگی و جاودان بودن عذاب آن است. بهشت و جهنم هر دو دوام و بقای ابدی دارند.
انسان هایی که داخل در بهشت یا جهنم می‌گردند، اگر تقدیر الهی باشد که منزلگاه ابدی آنها همان جا باشد، صفت خلود و ابدی و دایمی بودن به آنها اطلاق می‌گردد . اگر دخول آنها موقتی باشد، وصف منقطع و غیر دایمی بودن ماندن در بهشت یا جهنم بر آنها اطلاق می‌گردد.
مطابق آن چه از ایات و روایات استفاده می‌شود، انسان هایی که داخل بهشت می‌گردند، ‌از آن منزلگاه دیگر خارج نمی‌شوند و آن جا منزلگاه ابدی آنها خواهد بود.
مرحوم علامه مجلسی در این باره می‌فرماید:
«بدان که خلود و ابدی بودن اهل بهشت در بهشت از مواردی است که همه مسلمانان آن را قبول دارند».[2] امّا جهنم و عذاب آن با این که دایمی و ابدی است، ولی انسان هایی که داخل آن می‌گردند ،دو دسته هستند.
دسته اوّل انسان هایی که مؤمن به خدا در دنیا بودند ولی مؤمنی گنه کار بوده‌اند.
آن چه از ظواهر آیات و نصوص روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ استفاده می‌شود، ماندن آنها در جهنم دایمی نمی‌باشد. بلکه پس از این که گناهان آنها به واسطه عقوبت و عذاب الهی در جهنم از بین رفت، از آن جا خارج می‌گردند. امام رضا ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «مذنبو اهل التوحید یدخلون فی النار و یخرجون منها؛ گنهکاران از اهل توحید و خداپرستی، داخل در آتش جهنم می‌شوند، پس از عذاب و عقوبت از آن خارج می‌شوند».[3]
امّا گروه دوّم از انسان هایی که داخل در جهنم می‌گردند، کسانی هستند که عذاب آنها دایمی می‌باشد و برای همیشه در جهنم باقی می‌مانند. مجازات ابدی و جاودان منحصر به کسانی است که تمام روزنه‌های نجات را به روی خود بسته‌اند . عالماً و عامداً غرق در فساد و تباهی کفر و نفاق گشته‌اند .سایه شوم گناه تمام وجودشان را پوشانیده و به رنگ کفر و گناه درآمده‌اند. خداوند می‌فرماید: «کسی که مرتکب گناه گردد و آثار آن تمام وجود او را احاطه ‌کند، از اهل آتش ابدی خواهد بود».[4]
آن چه از قرآن کریم و روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ استفاده می‌شود، تنها کفار و منافقین هستند که در جهنم به صورت دایمی و همیشگی استقرار می‌یابند و از آن خلاصی نمی‌یابند. خداوند در سورة مبارکه توبه آیه 68 می‌فرماید:
« وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْکُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ؛ خداوند به مردان و زنان منافق و کفار وعده آتش جهنم داده که دائماً در آنند و همین بر آنها کافی است .لعنت خدا بر آنها و عذاب دایمی بر آنها باشد».
یا در سورة مبارکه تغابن آیه 10 می‌فرماید: « وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدِینَ فِیها وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ؛ و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند، اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود و چه بد سرانجامی است».
باز در سورة مبارکه فاطر آیة 36 می‌فرماید: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا یُقْضى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها کَذلِکَ نَجْزِی کُلَّ کَفُورٍ؛ کسانی که کافر شدند، آتش دوزخ برای آنهاست. هرگز فرمان مرگشان صادر نمی‌شود تا بمیرند و چیزی از عذاب آنها تخفیف داده نمی‌شود....
نیز آیات فراوان دیگری دلالت بر این دارد که کفار و منافقین برای همیشه در آتشند.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «ان الله لا یخرجُ من النار کافراً و قد اوعده النار و الخلود فیها؛ خداوند کافران را از آتش (جهنم) خارج نمی‌کند و آنها را وعده داده به آتش جهنم و باقی ماندن در آن».[5]
با توجه به این آیات و روایات فراوان بود که همه مسلمانان معتقدند که کفار (از دیدگاه قرآن منافقین هم از جمله کفار محسوب می‌شوند بلکه بدتر از آنها) در آتش جهنم عذاب دایمی می‌بینند.[6]
حضرت امام خمینی(ره) می‌فرماید:
بندگان کامل پروردگار از همین امر پیوسته در هراس بوده و بر این امر می‌گریسته‌اند و این سوء عاقبت کار کاشف از سوء پیشینه آدمی است و ایمنی خاطر جز با خلاصی از این مرحله برای انسان حاصل نمی‌گردد.
انسان به واسطه عقاید نادرست و ملکات ناپسند یا بر اثر اعمال گذشته برایش حالتی پدید می‌آید که موجب شک و یا انکار او می‌شود و این شک و انکار بر قلب او غلبه کند و پرونده کار او در همین حالت بسته شود، که این سبب خلود و جاودانگی او در آتش خواهد بود.[7]

برای مطالعه بیشتر می‌توانید به منابع زیر مراجعه نمایید:
1. تفسیر المیزان، ترجمه انتشارات جامعه مدرسین، ج ، ص 622 تا 626.
2. تفسیر نمونه، ج 9، ص 241 تا 245 و ج 9، ص 239 تا 246.
3. کتاب اسرار الصلوة، حضرت امام(ره)، چاپ مرکز نشر آثار حضرت امام(ره)، چ ششم، ص 232 و 390.
4. کتاب نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، آیت الله مهدوی کنی، نشر دفتر فرهنگ و نشر اسلامی، ج 1، ص 383، چ هفتم.
5. کتاب بحار الانوار، تألیف علامه مجلسی (ره)، ج 8، ص 341 تا 364.
6. تصویری از بهشت و جهنم، تألیف احمد حبیبیان، نشر سازمان تبلیغات، ص 293 تا 324.
7. بحار الانوار، تألیف علامه مجلسی، ج 8، ص 285.
پی نوشت:
1. لسان العرب، ج 3، ص 164، مؤلف ابن منظور، نشر ادب الحوزة، قم، ایران، 1415 هـ .ق .
2.بحار الانوار،‌ج 8، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء بیروت، نشر 1404 هـ .ق، ص 1.
3.همان، ص 362.
4.بقره، 81.
5.بحار الانوار، ج 8، ص 362؛ خصال شیخ صدوق، ص 603، چاپ الوفاء بیروت، انتشارات جامعه مدرسین.
6.کشف المراد، تالیف علامه حلی(ره)؛ تعلیقة آیت الله سبحانی، ص 274، نشر مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ .
7. اسرار الصلاة، امام خمینی(ره)، ص 232، دفتر نشر آثار امام خمینی، چ اوّل، ص 4.

غلام عشقتم یاعلی;726830 نوشت:
رحمت خدا که فقط به گوش ما رسیده خیلی فراتر از این صحبتهاست
حالا رحمت واقعی خدا که ما نمیدونیم فقط خودش میدونه که چه عظمتی داره
علت سوالم همین موضوعه

سلام
سوره مبارکه حاقه آیات 44 تا 46:
و لو تقول علينا بعض الاقاويل
لاخذنا منه باليمين ثم لقطعنا منه الوتين
گر او سخنى دروغ بر ما میبست، (44)
ما او را با قدرت مى‏گرفتيم، (45)
سپس رگ قلبش را قطع مى‏كرديم، (46)
خداوند در مقابل خاتم پیامبرانش،با این شدت سخن میگوید.

حضرت علی علیه السلام ،از خوف خداوند بیهوش میشدند.

امام صادق علیه السلام فرمود :
همانا گروهی مرتکب گناهانی شدند سپس از گناه خویش ترسیدند و بیمناک شدند پس از آن گروهی دیگر بر آنان وارد شدند و گفتند : شما را چه شده است که چنین بیمناکید؟گفتند : ما مرتکب گناهانی شدیم و از گناه خویش ترسانیم. گفتند : ما گناه شما را از شما بر می داریم و به دوش می گیریم.[یعنی گناه را سبک شمردند] پس خدای تعالی فرمود : آیا می ترسند که شما بر من دلیر گردید؟! پس عذاب را بر آنان فرستاد.(1)

-------------------------------------
1.جهاد با نفس وسایل الشیعه شماره 123

غلام عشقتم یاعلی;726828 نوشت:
حالا چندتا گناه کوچیک و بزرگ هم کردیم چیز خاصی نیست بعدش میریم توبه میکنیم

آنچه از ما خواسته شده داشتن روح عبودیته یعنی همیشه قصد ما این باشه که خدا رو اطاعت کنیم و معصیت نکنیم اما با این فرموده شما که در واقع کوچک شمردن گناهانه روح عبودیت رو از بین خواهیم برد ضمن اینکه با عادی شدن گناه چه بسا توفیق توبه هم از بین بره.
در روایت داریم مومن گناه میکنه اما زود توبه میکنه حالا آیا این روایت برای ما مجوز گناه درست کرده؟
خیر بلکه داره به همون مساله روح عبودیت که عرض کردم اشاره میکنه ، چون ما معصوم نیستیم و ممکنه به خاطر غفلت یا نفسانیت و یا تحریک شیطان گناه کنیم اما باید بلافاصله بعد گناه توبه کرد موردی که شما فرمودید ممکنه وارد در معصیت عمدی و کوچک شمردن گناه بشه که عقوبت بدی در روایات در خصوص اون بیان شده.
به کوچکی گناهت نگاه نکن به بزرگی کسی که نافرمانی اش کردی نگاه کن.

غلام عشقتم یاعلی;726112 نوشت:
"خدا گناهای کوچیکو می بخشه اصلا در مقابل رحمتش چیزی به حساب نمیاد

مگر گناهان بزرگ در مقابل رحمت خدا چیزی به حساب میاد؟رحمت خداوند،غضب خداوند و سایر صفات جمال یا جلال خداوند،چیزی نیست که ما بتونیم با میزان گناهان یا نیکی هامون مقایسه کنیم.و بسنجیم.
به نظرم این کوچک شمردن خداوند است و گناهی بزرگ.رحمت خداوند نباید باعث بشه ما حریم الهی را بشکنیم.

احادیث زیر از همان منبع مذکور در پست قبلی است که در تاپیک روبرو آمده است پای درس جهاد با نفس شیخ حر عاملی
-راوی گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم :
در وصیت لقمان به فرزندش چه جملاتی هست ؟حضرت فرمود : در آن جمله های عجیب است و از همه عجیب تر آن است که ایشان به فرزندش سفارش کرده : از خداوند چنان بترس که اگر نیکی جن و انس را به پیشگاهش ببری عقوبتت می کند و به او چنان امیدوار باش که اگر گناهان جن و انس را نزدش بری بر تو رحم آورد. سپس امام صادق علیه السلام فرمود : پدرم می فرمود :هیچ بنده مؤمنی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد : نور بیم و نور امید ،به گونه ای که اگر این با آن و آن با این سنجیده شود هیچیک بر دیگری زیادتی ندارد
.
-راوی گوید : به امام صادق علیه السلام عرض کردم :
گروهی هستند که گناه می کنند و می گویند : امید (به بخشش الهی )داریم ،پس اینان پیوسته چنین اند تا اینکه مرگ به سراغشان می آید . حضرت فرمود : اینها گروهی هستند که به آرزو ها گرایش درند ،دروغ می گویند، امیدوار به رحمت الهی نیستند زیرا کسی که به چیزی امید دارد آن را طلب می کند و کسی که از چیزی بیم دارد از آن می گریزد

.
-امام صادق علیه السلام می فرمود :
مؤمن مؤمن نیست مگر اینکه ترسان و امیدوار باشد و ترسان و امیدوار نمی باشد مگر اینکه آنچه را که از آن می ترسد و آنچه را که به آن امید دارد در عمل رعایت کند
.
-امام صادق علیه السلام فرمود :
به خداوند امیدوارباش امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرأت نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند
.
-امیر المؤمنین علیه السلام در خطبه ای فرمود :
کسی به گمان خود ادعا دارد که به خداوند امید دارد ، سوگند به خدای بزرگ که دروغ می گوید. او را چه شده که امیدواری اش در عملش آشکار نیست؟!هر امید دارنده ای اثر امیدش در عملش پیداست مگر امیدی که مردم به خدای تعالی دارند که این امید دارای عیب و نا خالص است ،و هر ترسی (اثرش)مسلم و ثابت است ممگر ترس از خدا که این ترس (در بیشتر مردم )ناقص و بیمار است ،در کار بزرگ (آخرت ) به خدا امید دارد و در کار کوچک (دنیا)به بندگان خدا امیدوار است،پس با بنده خدا به گونه ای رفتار می کند که با خداوند چنین رفتاری ندارد پس چگونه است شأن خداوند جل ثنائه که در حق او نسبت به آنچه که با بندگان رفتار می شود کوتاهی می گردد؟ آیا می ترسی که در امیدواریت به خدا دروغگو باشی یا اینکه او را شایسته امیدواری نمی بینی؟ همچنین اگر از بنده ای بترسد چنان از او می ترسد که از پروردگارش به این اندازه نمی ترسد. پس ترس از بندگان را نقد و ترس از آفریننده اش را به منزله وامی که امید برگشت آن نیست و وعده ای که به آن عمل نشود می پندارد.

بسم رب الحیدر

صادق;727212 نوشت:
باسلام .

یکی دیگه.;727377 نوشت:
سلام

مدیر فرهنگی;727380 نوشت:
به کوچکی گناهت نگاه نکن به بزرگی کسی که نافرمانی اش کردی نگاه کن.

سلام و ادب
البته تکلیف خیلیها روشنه و مطمئنا ذره ای گناه برای مسیری که باید طی کنن بزرگترین خطاست
بیشتر این سوالاتی که میپرسم برای عموم مردم که در سطح متوسط از درجات و ایمان هستند صدق میکنه
این بحث رو مطرح نکردم تا بگم آزاد باشیم و مجوز گناه (حتی کوچک) رو بدیم و یا دلخوش رحمت خدا بشیم

همه این احادیث و روایات که در مورد عذاب و جهنم و خشم خداوند هست رو تو ذهنمون بیاریم باید چندین برابرش کنیم تا بشه رحمت خداوند

با توجه به رحمت خدا بنظرم اینکه یه نفر گناه کنه و بعد از گناه همینکه از گناه خودش راضی نبوده باشه این خودش شامل رحمت خدا میشه حالا نیازی نیست که توبه رو با اون شرایطش انجام بده تا مورد رحمت قرار بگیره

اصلا بعضی مواقع ادم گیج میشه وقتی ایات و روایات رحمت و غضب خدا رو کنار هم میزاره

یکسری حرفهارو هم میترسم بگم شاید برای فردی اثرات خوبی نداشته باشه در عین حال که صحبتهای زیادی برای این موضوع هست

غلام عشقتم یاعلی;727400 نوشت:
البته تکلیف خیلیها روشنه و مطمئنا ذره ای گناه برای مسیری که باید طی کنن بزرگترین خطاست

گناه برای همه ی آدمها یک تعریف دارد. نمی تونم بگم چون من یه آدم معمولی ام ،گناه های کوچک برام گناه حساب نمیشه.بحث از گناه هست نه ترک اولی.
غلام عشقتم یاعلی;727400 نوشت:
همه این احادیث و روایات که در مورد عذاب و جهنم و خشم خداوند هست رو تو ذهنمون بیاریم باید چندین برابرش کنیم تا بشه رحمت خداوند

منبع تون برای این کلام چیه؟اگر در بعضی دعا ها اینگونه تعابیری داریم،در مقابلش و شاید در همون دعا ها تعابیر دیگری هم داریم .

امام صادق علیه السلام فرمود :
پدرم می فرمود : هیچ بنده مؤمنی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد : نور بیم و نور امید،به گونه ای که اگر این با آن و آن با این سنجیده شود
هیچیک بر دیگری زیادتی ندارد.

غلام عشقتم یاعلی;727400 نوشت:
با توجه به رحمت خدا بنظرم اینکه یه نفر گناه کنه و بعد از گناه همینکه از گناه خودش راضی نبوده باشه این خودش شامل رحمت خدا میشه حالا نیازی نیست که توبه رو با اون شرایطش انجام بده تا مورد رحمت قرار بگیره

طرف از گناه خودش راضی نیست.یعنی پشیمان هست از انجامش.
خب حالا آیا عقیده داره که حدود خداوند رو زیر پا گذاشته؟در مقابل ربش،حریم شکسته؟
اگر هست پس مطمئنا به خودش میگه دیگه همچین کاری رو نمیکنم . این بار هم از دستم در رفت.
به نظرم پشیمانی واقعی ملاک هست.وگرنه این طور نیست که خداوند هر گنهکاری رو مورد رحمت قرار بده.
فرض کنیم یه نفر برای ما خیلی عزیز و بزرگ و محترمه.خیلی. نه اینکه فقط دوستش داشته باشیم . بلکه علاوه بر اون ، همه جانبه قبولش داریم.حرفش برامون سند هست در همه ی موارد.اصلا محل رجوع ماست در همه ی تردید هامون.و ...(اگه بتونیم یه چنین مثالی رو در دنیای فعلی تو ذهنمون بیاریم خیلی موضوع روشن میشه؛
به هر دلیلی کاری رو انجام میدیم که از قبل میدونستیم اون خوشش نمیاد.الان چه احساسی داریم؟آیا به خودمون میگیم اون مهربانه و ما رو میبخشه .پشیمان هستم ولی خیلی هم به خودم سخت نمیگیرم؟نه مسلما این طوری نیست.راستش در مورد خودم وقتی این موضوع رو در یک مثال زمینی برای خودم مجسم میکنم،نمیتونم توصیف کنم که چه حالی پیدا میکنم اون موقع.

یه نکته دیگه هم اینکه خیلی از مواردی که ما فکر میکنم لطف خداوند به بنده های گنهکارش بوده،در واقع لطف نبوده و این فقط تصور ماست.سنت استراج و امهال و ... . یا اینکه اصلا ما درک درستی از اون مورد و حکمتش و زیر و بمش نداشتیم ووو...
فهم ما در مقابل حکمت خداوند،از هیچی کمتره.

غلام عشقتم یاعلی;727400 نوشت:
با توجه به رحمت خدا بنظرم اینکه یه نفر گناه کنه و بعد از گناه همینکه از گناه خودش راضی نبوده باشه این خودش شامل رحمت خدا میشه حالا نیازی نیست که توبه رو با اون شرایطش انجام بده تا مورد رحمت قرار بگیره

بله خداوند به لطف و رحمت عمیمش ممکن است ما را ببخشد و به دوزخ نبرد.

اما آنچه را با گناه از دست داده ایم(یحبهم و یحبونه)عشق خدا به بنده و عشق بنده به پروردگار،کجا و بخشیده شدن از سر لطف الهی کجا؟

گدایی کجا و سروری کجا؟

لذت مناجات حق کجا و شنیدن الطاف حق کجا؟

ما این چیزها را نمی دانیم،فقط شنیده ایم،اگر چشیده بودیم،راجع به آن فکر هم نمی کردیم.

حالات مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی را اگر بخوانیم مثلا در کتاب "اسرار الصلوة" یا کلمات و جملات نورانی ایشان در "اعمال السنة"

ممکن است بتوانیم کمی از این تفاوتها را درک کنیم.

همینطور حالات مرحوم سید علی قاضی،یا علامه طبا طبایی رحمة الله علیه و یا حضرت امام خمینی قدس سرّه الشریف و سایر بزرگان.........

[="Black"]بسم رب الحیدر

سلام و ادب

یکی دیگه.;727384 نوشت:
مگر گناهان بزرگ در مقابل رحمت خدا چیزی به حساب میاد؟رحمت خداوند،غضب خداوند و سایر صفات جمال یا جلال خداوند،چیزی نیست که ما بتونیم با میزان گناهان یا نیکی هامون مقایسه کنیم.و بسنجیم.
به نظرم این کوچک شمردن خداوند است و گناهی بزرگ.رحمت خداوند نباید باعث بشه ما حریم الهی را بشکنیم.

بحث ما در مورد افرادیه که زیاد اهل گناه نیستن بخاطر همین مثال گناه کوچک رو زدم
و منظورم از این حرف این بود که گناهان کوچک به رحمت خدا نزدیک تره و انسانی که در گناه کردن جری شده و گناهان کبیره زیادی انجام میده از رحمت خدا دورتره
و این برداشتهای شما درست نیست

لازم میدونم بعضی از موارد رو تکرار کنم
گناه گناهه چه بزرگ چه کوچک و گناه آثار بسیار زیادی داره که گریبانگیر هر فردی که مرتکب شده رو میگیره
هیچ مجوزی برای ذره ای گناه وجود نداره
رحمت خدا برای اینکه ما گناه کنیم تا خدا ببخشه نیست

یکی دیگه.;727452 نوشت:
گناه برای همه ی آدمها یک تعریف دارد. نمی تونم بگم چون من یه آدم معمولی ام ،گناه های کوچک برام گناه حساب نمیشه.بحث از گناه هست نه ترک اولی.

منبع تون برای این کلام چیه؟اگر در بعضی دعا ها اینگونه تعابیری داریم،در مقابلش و شاید در همون دعا ها تعابیر دیگری هم داریم .

امام صادق علیه السلام فرمود :
پدرم می فرمود : هیچ بنده مؤمنی نیست جز اینکه در قلب او دو نور وجود دارد : نور بیم و نور امید،به گونه ای که اگر این با آن و آن با این سنجیده شود
هیچیک بر دیگری زیادتی ندارد.

طرف از گناه خودش راضی نیست.یعنی پشیمان هست از انجامش.
خب حالا آیا عقیده داره که حدود خداوند رو زیر پا گذاشته؟در مقابل ربش،حریم شکسته؟
اگر هست پس مطمئنا به خودش میگه دیگه همچین کاری رو نمیکنم . این بار هم از دستم در رفت.
به نظرم پشیمانی واقعی ملاک هست.وگرنه این طور نیست که خداوند هر گنهکاری رو مورد رحمت قرار بده.
فرض کنیم یه نفر برای ما خیلی عزیز و بزرگ و محترمه.خیلی. نه اینکه فقط دوستش داشته باشیم . بلکه علاوه بر اون ، همه جانبه قبولش داریم.حرفش برامون سند هست در همه ی موارد.اصلا محل رجوع ماست در همه ی تردید هامون.و ...(اگه بتونیم یه چنین مثالی رو در دنیای فعلی تو ذهنمون بیاریم خیلی موضوع روشن میشه؛
به هر دلیلی کاری رو انجام میدیم که از قبل میدونستیم اون خوشش نمیاد.الان چه احساسی داریم؟آیا به خودمون میگیم اون مهربانه و ما رو میبخشه .پشیمان هستم ولی خیلی هم به خودم سخت نمیگیرم؟نه مسلما این طوری نیست.راستش در مورد خودم وقتی این موضوع رو در یک مثال زمینی برای خودم مجسم میکنم،نمیتونم توصیف کنم که چه حالی پیدا میکنم اون موقع.

یه نکته دیگه هم اینکه خیلی از مواردی که ما فکر میکنم لطف خداوند به بنده های گنهکارش بوده،در واقع لطف نبوده و این فقط تصور ماست.سنت استراج و امهال و ... . یا اینکه اصلا ما درک درستی از اون مورد و حکمتش و زیر و بمش نداشتیم ووو...
فهم ما در مقابل حکمت خداوند،از هیچی کمتره.

گناه برای تمام انسانها یک تعریف دارد ولی هر انسانی یک دید و یک میزان اهمیت نسبت به گناه نداره

من فقط یه مورد از چند مورد رحمت الهی که شنیدم رو براتون گفتم و شما میگید منبع میخواید چون باورش براتون سخته چون خدا از نظر خیلی از ما یه خدای غضبناک با عذابهای وحشتناک تعریف شده
اینو مطالعه کنید اگر چه اصلا کافی نیست
http://pasokhgoo.ir/node/81508

اگه فقط به همین باشه که کسی گناه کرد بعد بگه حریم شکستم و دیگه گناه نمیکنم که دیگه گناهی بین ما نبود
ولی نظر من اینه هر گناهکاری شامل رحمت خدا میشه این موضوع مطمئنا سند و روایت همه داره که بنده مطالعه ای نداشتم

صادق;726424 نوشت:
باسلام

ممنون دوستان بنظرم بهتره این این کلیپ رو ببینید تا بهتر متوجه بشید هدف و سوال تاپیک تقریبا چیه
البته سوالات من بخاطر این کلیپ بوجود نیومد و با همه صحبتهای کلیپ هم موافق نیستم

http://www.aparat.com/v/Dqc3z/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%A2%D9%82%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%DB%8C%3A_%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%85_%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86_%D8%AE%DB%8C%D9%84%DB%8C_%D8%B3%D8%AE%D8%AA%D9%87...[/]

سلام و ادب

غلام عشقتم یاعلی;726112 نوشت:
حالا چندتا گناه کوچیک و بزرگ هم کردیم چیز خاصی نیست بعدش میریم توبه میکنیم چرا اینهمه زجر به خودمون بدیم مثلا پسری که سالها دیوانه وار داره با شهوت خودش می جنگه حالا چنتا رابطه معمولی هم با دخترا داشته باشه خدا که از حق خودش میگذره"

در این قول و در پست اول شما معنای خاصی از رحمت خداوند در ذهن تداعی میکنه. من با توجه به اون معنا ،پاسخ دادم.
الان میفرمایید:
غلام عشقتم یاعلی;728039 نوشت:
رحمت خدا برای اینکه ما گناه کنیم تا خدا ببخشه نیست

شاید من درست متوجه منظور شما نشدم.
وگرنه اگر منظور از رحمت خداوند ،رحمت در معنای کلی اش باشد،صد البته که رحمت خداوند وسیع تر از غضبش هست. همون طور که تمام این عالم از سر رحمت خداست که پا بر جاست.رحمت خداوند تمام عالم را فرا گرفته ولی غضبش تمام عالم را نگرفته.

غلام عشقتم یاعلی;728039 نوشت:
من فقط یه مورد از چند مورد رحمت الهی که شنیدم رو براتون گفتم و شما میگید منبع میخواید چون باورش براتون سخته چون خدا از نظر خیلی از ما یه خدای غضبناک با عذابهای وحشتناک تعریف شده

این درست نیست که یک دست از احادیث رو برداریم و طبق اون منش فکری مون رو ترتیب بدیم و با دسته دیگر احادیث کاری نداشته باشیم.
باید هر دو دسته رو کنار هم ببینیم.
باورش برای بنده سخت نیست .اما باز هم عرض میکنم که بر طبق معنای تداعی شده از نوشتار شما درباره ی رحمت خداوند مطالبی رو عرض کردم. و من چنین باوری که شما فرمودید رو نسبت به خدای متعال ندارم.
عذابهای ما عین اعمال ماست . یعنی خداوند از نزد خود برای ما عذاب انتخاب نمیکنه.بلکه این اعمال خود ماست که باهاش مواجه میشیم.بهشت و جهنم ما در همین دنیا هم هست.یک آدم گناهکار را در نظر بگیرید؛همان گناه کوچک که می فرمایید.در خلوت خودش چی رو تجربه میکنه؟چه سطحی از آرامش رو تجربه کرده.به مقدار همون گناه از آرامش دور شده.چون یه چیز نا متناجس را به نفس خودش ضمیمه کرده . یه بار اضافی . یه چیز نا مانوس.این همان جهنم هست.

غلام عشقتم یاعلی;728039 نوشت:
اگه فقط به همین باشه که کسی گناه کرد بعد بگه حریم شکستم و دیگه گناه نمیکنم که دیگه گناهی بین ما نبود

ببینید تمام دردسر ها از اینجا شروع میشه که به نظر ما گناه چیز خاصی نیست.اگر از حقیقت و باطن گناه آگاه بودیم ،با تمام وجود فرار میکردیم.این تصور در بین ما هست که اکثرا فکر میکنیم هر کسی گناه نکرد ، چیزی رو از دست داده.احساس میکنه از یه لذت محروم شده . در حالیکه اگر بفهمیم حقیقت گناه چیست ،احساس خسران نمیکنیم. حتما شنیدید که از عالمی پرسیدند آیا از جوانی میلی به گناه نداشتید ، فرمودند آیا تا حالا شده که بخواهی در دستشویی به کثافت دست بزنی؟
غلام عشقتم یاعلی;728039 نوشت:
ولی نظر من اینه هر گناهکاری شامل رحمت خدا میشه این موضوع مطمئنا سند و روایت همه داره که بنده مطالعه ای نداشتم

هر گناهکاری شامل رحمت خدا میشه؟؟؟؟؟!!!!!!!!
هر گناهکاری شامل رحمت خدا هست همین الان.چون رحمت خدا به صورت پیش فرض در مورد تمام موجودات برقرار هست.
ولی این به این معنا نیست که نعوذ بالله خداوند وظیفه داره هر گناهکاری رو ببخشه.

عذاب و کیفرم را به هر کس بخواهم (و مستحق ببینم) مى‏رسانم» (قالَ عَذابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ).
سپس اضافه مى‏کند: «اما رحمت من همه چیز را در برگرفته است» (وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ‏ءٍ).
ولى براى این که کسانى خیال نکنند، پذیرش توبه و یا وسعت رحمت پروردگار و عمومیت آن، بى‏قید و شرط و بدون حساب و کتاب است، در پایان آیه اضافه مى‏کند: «من به زودى رحمتم را براى (کسانى که سه کار را انجام مى‏دهند) مى‏نویسم، آنها که تقوا پیشه مى‏کنند، و آنها که زکات مى‏پردازند، و آنها که به آیات ما ایمان مى‏آورند» (فَسَأَکْتُبُها لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِنا یُؤْمِنُونَ).(1)

-------------------
1.برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 98

http://www.askdin.com/thread51344.html
سوال:
رحمت عجیب و غریب خداوند و تأثیرات منفی آن ؟

پاسخ :
باسلام وتشکر .
قرآن کریم مظهر صفات جمال و جلال خداوند است. همان گونه که از رحمانیت و رحیمیت و غفاریت او سخن می‌گوید، از منتقم و قهاریت او نیز سخن‌ها دارد. در قرآن هم آیات رحمت و مغفرت الهی است و هم آیات عذاب و غضب پروردگار.
برای گروه کثیری وعده جهنم داده است.‌در مورد کفار و منافقان می‌فرماید: «آنان برای همیشه در جهنم خواهند
بود».(1)
هم‌چنین برای کسانی که در عبودیت و بندگی خدا دچار شرک می‌شوند و از شیطان پیروی می‌کنند می‌فرماید: «جایگاه آنان در جهنم است، و راه گریز و خلاصی برای آنان وجود ندارد».(2)
در آیه 63 سوره توبه یک قاعده کلی را بیان می‌کند: «آیا نمی‌دانند که هر کس با خدا و پیامبرش مخالفت می‌ورزد، همیشه در آتش جهنم خواهد بود و این رسوایی بزرگی است؟».
و بالاخره آیاتی مثل: «فمن یعمل مثقال ذرهٍ خیراً یره و من یعمل مثقال ذرّه شرّاً یره».(3)
تفسیری است بر این حقیقت که صالحان وطالحان، نیکوکاران و بدکاران مساوی نیستند و همگی اهل بهشت نمی‌شوند و گرنه فلسفة دین و ارسال رسولان و فرستادن کتب آسمانی و وحیانی چه ثمر و فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟
تذکر چند نکته جهت توضیح بیشتر مطلب لازم است:
1ـ هر کس که به بهشت می‌رود، مرهون تفضّل و عفو و بخشش خداوند است حتى انبیا و اولیای الهی.
2ـ بسیاری ( نه همه) از گناهکاران اهل بهشت می‌گردند اما نه بدون دلیل و حکمت، بلکه از راه‌ها و ورودی‌هایی که خداوند مقرر فرموده است، وارد می‌شوند و در نتیجه مورد آمرزش قرار می‌گیرند برخی از آن ورودی‌ها عبارتند از:
الف ـ قرآن کریم می‌فرماید: «اگر انسان از گناهان کبیره و بزرگ دوری گزیند، خداند گناهان صغیره و کوچک او را می‌بخشد».(4)
ب ـ ایمان و عمل صالح سبب آمرزش گناهان می‌شود.(5) عمل صالح خواه جنبه عبادت محض داشته باشد مثل نماز، روزه، حج، دعا، تلاوت قرآن و زیارات یا جنبه خیر و منفعت‌رسانی و خدمت به بندگان خدا باشد، باعث آمرزش گناهان می‌شود.
ج ـ پرهیزکاری و تقوا پیشه‌گی سبب آمرزش همة گناهان صغیره و کبیره می‌شود.(6)
د ـ تحمّل سختی‌ها و پایداری در حفظ دین و عفت و پاکدامنی در گرداب فتنه‌ها، گرفتاری‌ها و هنگام فقر و
بیماری کفاره گناهان و سبب آمرزش آن می‌شود.
هـ ـ توبه سبب آمرزش همة گناهان می‌گردد. قرآن کریم می‌فرماید: «(پیامبر!) بگو ای بندگان من! که بر زیان و ضرر خویش اسراف کرده‌اید (و مرتکب گناهانی شده‌اید) از رحمت خدا مأیوس نشوید. زیرا خدا همة گناهان را می‌آمرزد، چه آن که اوست آمرزنده و مهربان».(7)
اگر چه آیاتی که بیانگر بخشش گناهان به سبب توبه می‌شود، زیاد است ولی آیة مذکور به این دلیل انتخاب­ شد که شاید مفهوم این آیه سبب طرح پرسش، پرسشگر محترم شده باشد.
آری خداوند همه گناهان را می‌بخشد اما گناهان چه کسانی را؟ قطعاً گناهان کسانی را که پیش از فرا رسیدن عذاب و پیدا شدن آثار آن به سوی خدا برگردند، از قدم نهادن در جای پای شیطان‌ها و پیروی از هواهای نفسانی اجتناب ورزند، از گناهان گذشته خویش توبه کنند و تسلیم امر پروردگار گردند و از قرآن یعنی بهترین چیزی که خدا برای بشر فرستاده است اطاعت نمایند چنان که آیات بعدی یعنی 54 و 55 سوره زمر این حقیقت را بازگو می‌کند و هشدار می‌دهد که نکند بدون توبه و انابه به سر فرود آوردن در برابر فرمان خدا و قرآن بمیرد. در نتیجه گرفتار عذاب الهی شوید که در آن صورت کسی نیست شما را یاری کند و به فریادتان برسد.
در این میان تأکید بر توبه پذیری خداوند بیش از سایر صفات جمال و جلال خداوند سازنده است. البته ترساندن از قهر و غضب خداوند، یکی از راه‌های آگاه کردن، بخصوص در مورد کافران و معاندان و گناهکاران است، تا شاید از رویة زشت خویش دست بکشند اما نسبت به مؤمنان، باید بیشتر بر رحمانیت و توبه‌پذیری و چشم‌پوشی خداوند تکیه و امید در آنان نگاه داشته شود.

پی‌نوشت‌ها:
1. مثل آیة 140 نساء و 68 توبه و آیات کثیر دیگر.
2. مثل آیه 121 نساء و آیه 18 اعراف و غیر آن.
3. زلزال (99) آیه 7 و 8.
4. نساء (4) آیه 31 و نجم (53) آیه 32.
5. عنکبوت (29) آیه 7 و تغابن (64) آیه 9 و غیر آن.
6. انفال (8) آیه 29 و طلاق (65) آیه 5 و غیر آن.
7. زمر (39) آیه 53.

http://www.askdin.com/thread51344.html
سوال :
"کسی که زیاد سختی میکشه و تلاش میکنه برای قرب خداوند تفاوتش با شخصی که فقط یخورده مراعات میکنه فقط جایگاههای بهشتشونه تازه اونهم معلوم نیست به چه میزانی باشه (البته تفاوتشون چیزای دیگم هست اما این بارزترینه)"
"حالا چندتا گناه کوچیک و بزرگ هم کردیم چیز خاصی نیست بعدش میریم توبه میکنیم چرا اینهمه زجر به خودمون بدیم مثلا پسری که سالها دیوانه وار داره با شهوت خودش می جنگه حالا چنتا رابطه معمولی هم با دخترا داشته باشه خدا که از حق خودش میگذره"
"خدا گناهای کوچیکو می بخشه اصلا در مقابل رحمتش چیزی به حساب نمیاد چنتا نگاه حرام چنتا کار حرام چرا ما باید انقدر به خودمون سخت بگیریم"

و اینکه
رحمت خدا در مقابل با غضب خدا اصلا قابل قیاس نیست
جاودانگی در جهنم ممکن است برداشته بشه حتی برای مشرکان و کفار

پاسخ :
باسلام .
خلود در لغت به معنای بقای طولانی و نیز به معنای ابدیت است .خلود در جهنم[1] عبارت است از همیشگی و جاودان بودن عذاب آن است. بهشت و جهنم هر دو دوام و بقای ابدی دارند.
انسان هایی که داخل در بهشت یا جهنم می‌گردند، اگر تقدیر الهی باشد که منزلگاه ابدی آنها همان جا باشد، صفت خلود و ابدی و دایمی بودن به آنها اطلاق می‌گردد . اگر دخول آنها موقتی باشد، وصف منقطع و غیر دایمی بودن ماندن در بهشت یا جهنم بر آنها اطلاق می‌گردد.
مطابق آن چه از ایات و روایات استفاده می‌شود، انسان هایی که داخل بهشت می‌گردند، ‌از آن منزلگاه دیگر خارج نمی‌شوند و آن جا منزلگاه ابدی آنها خواهد بود.
مرحوم علامه مجلسی در این باره می‌فرماید:
«بدان که خلود و ابدی بودن اهل بهشت در بهشت از مواردی است که همه مسلمانان آن را قبول دارند».[2] امّا جهنم و عذاب آن با این که دایمی و ابدی است، ولی انسان هایی که داخل آن می‌گردند ،دو دسته هستند.
دسته اوّل انسان هایی که مؤمن به خدا در دنیا بودند ولی مؤمنی گنه کار بوده‌اند.
آن چه از ظواهر آیات و نصوص روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ استفاده می‌شود، ماندن آنها در جهنم دایمی نمی‌باشد. بلکه پس از این که گناهان آنها به واسطه عقوبت و عذاب الهی در جهنم از بین رفت، از آن جا خارج می‌گردند. امام رضا ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «مذنبو اهل التوحید یدخلون فی النار و یخرجون منها؛ گنهکاران از اهل توحید و خداپرستی، داخل در آتش جهنم می‌شوند، پس از عذاب و عقوبت از آن خارج می‌شوند».[3]
امّا گروه دوّم از انسان هایی که داخل در جهنم می‌گردند، کسانی هستند که عذاب آنها دایمی می‌باشد و برای همیشه در جهنم باقی می‌مانند. مجازات ابدی و جاودان منحصر به کسانی است که تمام روزنه‌های نجات را به روی خود بسته‌اند . عالماً و عامداً غرق در فساد و تباهی کفر و نفاق گشته‌اند .سایه شوم گناه تمام وجودشان را پوشانیده و به رنگ کفر و گناه درآمده‌اند. خداوند می‌فرماید: «کسی که مرتکب گناه گردد و آثار آن تمام وجود او را احاطه ‌کند، از اهل آتش ابدی خواهد بود».[4]
آن چه از قرآن کریم و روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ استفاده می‌شود، تنها کفار و منافقین هستند که در جهنم به صورت دایمی و همیشگی استقرار می‌یابند و از آن خلاصی نمی‌یابند. خداوند در سورة مبارکه توبه آیه 68 می‌فرماید:
« وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْکُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِینَ فِیها هِیَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ؛ خداوند به مردان و زنان منافق و کفار وعده آتش جهنم داده که دائماً در آنند و همین بر آنها کافی است .لعنت خدا بر آنها و عذاب دایمی بر آنها باشد».
یا در سورة مبارکه تغابن آیه 10 می‌فرماید: « وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدِینَ فِیها وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ؛ و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند، اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود و چه بد سرانجامی است».
باز در سورة مبارکه فاطر آیة 36 می‌فرماید: «وَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا یُقْضى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها کَذلِکَ نَجْزِی کُلَّ کَفُورٍ؛ کسانی که کافر شدند، آتش دوزخ برای آنهاست. هرگز فرمان مرگشان صادر نمی‌شود تا بمیرند و چیزی از عذاب آنها تخفیف داده نمی‌شود....
نیز آیات فراوان دیگری دلالت بر این دارد که کفار و منافقین برای همیشه در آتشند.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «ان الله لا یخرجُ من النار کافراً و قد اوعده النار و الخلود فیها؛ خداوند کافران را از آتش (جهنم) خارج نمی‌کند و آنها را وعده داده به آتش جهنم و باقی ماندن در آن».[5]
با توجه به این آیات و روایات فراوان بود که همه مسلمانان معتقدند که کفار (از دیدگاه قرآن منافقین هم از جمله کفار محسوب می‌شوند بلکه بدتر از آنها) در آتش جهنم عذاب دایمی می‌بینند.[6]
حضرت امام خمینی(ره) می‌فرماید:
بندگان کامل پروردگار از همین امر پیوسته در هراس بوده و بر این امر می‌گریسته‌اند و این سوء عاقبت کار کاشف از سوء پیشینه آدمی است و ایمنی خاطر جز با خلاصی از این مرحله برای انسان حاصل نمی‌گردد.
انسان به واسطه عقاید نادرست و ملکات ناپسند یا بر اثر اعمال گذشته برایش حالتی پدید می‌آید که موجب شک و یا انکار او می‌شود و این شک و انکار بر قلب او غلبه کند و پرونده کار او در همین حالت بسته شود، که این سبب خلود و جاودانگی او در آتش خواهد بود.[7]

برای مطالعه بیشتر می‌توانید به منابع زیر مراجعه نمایید:
1. تفسیر المیزان، ترجمه انتشارات جامعه مدرسین، ج ، ص 622 تا 626.
2. تفسیر نمونه، ج 9، ص 241 تا 245 و ج 9، ص 239 تا 246.
3. کتاب اسرار الصلوة، حضرت امام(ره)، چاپ مرکز نشر آثار حضرت امام(ره)، چ ششم، ص 232 و 390.
4. کتاب نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، آیت الله مهدوی کنی، نشر دفتر فرهنگ و نشر اسلامی، ج 1، ص 383، چ هفتم.
5. کتاب بحار الانوار، تألیف علامه مجلسی (ره)، ج 8، ص 341 تا 364.
6. تصویری از بهشت و جهنم، تألیف احمد حبیبیان، نشر سازمان تبلیغات، ص 293 تا 324.
7. بحار الانوار، تألیف علامه مجلسی، ج 8، ص 285.
پی نوشت:
1. لسان العرب، ج 3، ص 164، مؤلف ابن منظور، نشر ادب الحوزة، قم، ایران، 1415 هـ .ق .
2.بحار الانوار،‌ج 8، علامه مجلسی، مؤسسه الوفاء بیروت، نشر 1404 هـ .ق، ص 1.
3.همان، ص 362.
4.بقره، 81.
5.بحار الانوار، ج 8، ص 362؛ خصال شیخ صدوق، ص 603، چاپ الوفاء بیروت، انتشارات جامعه مدرسین.
6.کشف المراد، تالیف علامه حلی(ره)؛ تعلیقة آیت الله سبحانی، ص 274، نشر مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ .
7. اسرار الصلاة، امام خمینی(ره)، ص 232، دفتر نشر آثار امام خمینی، چ اوّل، ص 4.

موضوع قفل شده است