سرهنگ دوم شهید ابوذر جعفری

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
سرهنگ دوم شهید ابوذر جعفری


شهیدابوذر جعفری در تاریخ نهم تیر ماه سال 1333 در شهرستان صایین قلعه، استان زنجان و در خانواده ای زحمتکش و مذهبی دیده به جهان گشود.
شش ساله بود که مادرش از دنیا رفت و از نعمت مهر مادری محروم شد. احساس تنهایی می کرد اما کم کم فهمید که مرگ برای همه وجود دارد و نباید ناامید شود. بهتر بود با سختی ها کنار بیاید و مشکلات زندگی را با فکر و تلاش حل کند.
تا دوم دبیرستان در صایین قلعه ماند و بعد برای تحصیل در رشته بهیاری به شهر مشهد رفت . دیپلم که گرفت در ارتش برای پزشکیاری استخدام شد. این حرفه را دوست داشت. پس از مدتی به رودبار آمد و خانهای کوچک اجاره کرد و در سن بیست و یک سالگی با دختر همسایهشان ازدواج کرد. خانوادههايشان سالها با هم ارتباط داشتند و همدیگر را خوب می شناختند. خوشحال بود. به همسرش قول داد در راه خوشبختی او و فرزندانشان از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد. ناهید و مسعود حاصل اين ازدواج بودند.
چند سال گذشت تا اینکه بین ایران و عراق جنگی در گرفت. جنگی تحمیلی که تمام دنیا در مقابل کشور ما قد علم کردند و همه قدرتهای بزرگ، حامی صدام حسین شدند. عشق به میهن او را واداشت تا از همسر و دو فرزندش چشم بپوشد و برای دفاع از ناموس و جلوگیری از تجاوز دشمن به سرزمین مادری به میدان نبرد برود.
از طرف ارتش در لباس امدادگری به دیوان دره اعزام شد و سه ماه آنجا ماند. پس از چندی، خانوادهاش را به تهران برد و به دست برادر همسرش سپرد. از آنها خداحافظی کرد و برای کمک به مجروحین جنگی به رقابیه اهواز رفت. در معرکه آتش و خون به چیزی جز کمک به مجروحان فکر نمی کرد.
هشتم خرداد 1360 در اثر اصابت خمپاره در 27 سالگی، روح از جسم پاکش جدا شد و شهر اهواز قتلگاهش گشت.

محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند . . .