جمع بندی چگونه ازدواج موقت موفقی داشته باشم؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چگونه ازدواج موقت موفقی داشته باشم؟

سلام :Gol:
بدون مقدمه برم سر اصل مطلب
من تقیدات دینی در حد خوبی دارم
یک مدتی برای یک کاری به یکی از کشور های خارجی مسافرت کردم،تقریبا موقتا سه سالی اینجا هستم و بر می گردم ایران
من تاحالا ازدواج نکردم و 25 سالمه در این مدت کوتاهی که اینجا هستم با توجه به محیط و ... احساس نیاز جنسی رو بیشتر در خودم حس می کنم چند باری خواستم با چند نفر ارتباط برقرار کنم که به دلیل اعتقادی و ... منصرف شدم،اما حقیقتش با این اوضاع زیاد نمی تونم تحمل کنم و ازدواج هم چون مدت موقتی اینجام و یکسری شرایط دیگه دارم که نمی خوام توضح بدم فعلا چنین قصد و امکانی ندارم
اما به فکر ازدواج موقت افتادم در اینترنت در این مورد و احکامش و ... سرچ کردم در سایت های مختلفی به این موضوع پرداخته بودند و یکی از این سایت ها هم همین سایت ASKDIN.COM بود و مطالب نسبتا خوبی در این باره در این سایت وجود داشت و اطلاعاتم هم زیاد شد و تاحالا نمی دونستم ازدواج موقت مستحبه و حتی بعضی وقتا واجبه (که برای من طبق اون چیزی که گفته شده واجبه ازدواج موقت) و در این سایت خوندم و مشتاق تر هم شدم که هم کار خلاف شرعی نمی کنم و هم به نیازی که دارم در مسیر صحیح پاسخ می دم و هم ثوابی کردم:khaneh: برای همین عضو شدم تا سوالم رو بپرسم...
راستش خیلی ها آدم رو از ازدواج موقت می ترسونن که ممکنه در زندگی آینده تاثیر خوبی نذاره و مشکلاتی ایجاد کنه.
سوال من این بود که بالاخره این یک حکم شرعیه و حتما وقتی خدا این حکم رو قرار داده یک چیزی می دونسته و اون رو قرار داده و کسی هم مثل من ممکن نیاز داشته باشه به این ازدواج و براش واجب باشه حالا باید چه کار کنیم که ازدواج موقت موفقی داشته باشم؟ منظور از موفقیت اینه که وقتی که ازدواج کردم و مدت عقد هم تموم شد در این مدت هم به نیاز جنسی از طریق صحیح پاسخ گفته باشم و کار حرام نکرده باشم و هم بعدا مشکلاتی برای من وجود نداشته باشه یا به حداقل برسه!
ممنون :Hedye: :hamdel:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حامی

سلام بر شما دوست بزرگوار
اين سؤال از ابعاد مختلف قابل بحث است در اين جا از دو بعد شرعي و روان شناختي بحث مي كنيم:
بعد شرعي: همان طور كه اشاره كرديد ازدواج دو نوع است دائم و موقت. ازدواج موقت نيز مانند ازدواج موقت با توجه به موقعيت ها و شرايط مختلف حكم هاي مختلفي مانند واجب، مستحب، مباح، حرام و مكروه به خود مي گيرد. نظر مشهور مراجع مي فرمايند دختر باكره غيررشيده نمي تواند بدون اجازه پدر ازدواج موقت كند.
اين كه آيا براي شما از نظر شرعي و اخلاقي ازدواج موقت توصيه مي شود بهتر است از مرجع تقليدتان بپرسيد. برخي از مراجع مي فرمايد توصيه نخستين براي اطفا و خاموش كردن شهوت ازدواج، موقت يا دايم، است. در صورت عدم تكمن از ازدواج عفاف بايد پيشه شود. برخي از مراجع هم بنا به دلائلي افراد را در ابتدا به عفاف توصيه مي كنند و ازدواج موقت را در مرحله بعدي از عفاف مي دانند.
اما به طور كلي همه مراجع مي گويند اگر فردي به دليل نداشتن همسر به گناه مي افتد بايد ( واجب ) است ازدواج دائم يا موقت كند.

بعد روان شناختي:
سؤال مهمي كه اينجا مطرح است اين است كه اگر چنانچه براي مردي براي رفع و رفع گناه ازدواج موقت لازم باشد چگونه مي تواند ازدواج موقت موفقي داشته باشد؟
در پاسخ بايد بگوييم كه موفقيت در اين جا به حسب خودش تفسير مي شود. مردي كه برخلاف نظر مراجع تقليدش با دختري ازدواج موقت كند كه بايد از پدر اذن بگيريد ازدواج موقتش موفق و درست نيست. از نظر روان شناختي در ازدواج موقت بايد توجه شود كه مرد گرفتار هوسراني و ازدواج تفنني نشود. اين به معناي اين نيست كه دنبال لذت مشروع و حلال نباشد بلكه مراد اين است كه تنوع طلبي سبب مي شود كه مرد دنبال هوس باشد و مديريت هيجاني خود را از دست بدهد و براي رسيدن به خواسته خود پيوسته بخواهد زنان جديدي را تجربه كند. اين امر سبب سقوط اخلاقي و غفلت مي شود و انسان را از اهداف عالي باز مي دارد و در حد رفع نيازهاي حيواني نگه مي داد. از سويي ديگر هم سر زندگي زناشويي اين مرد در خطر است يعني اين افراد نمي توانند با همسر دائم خود زندگي سازگارانه اي داشته باشند. با ازدواج موقت بسياري از صفات اخلاقي مانند صبر، همكاري، گذشت، و...رشد مي كند ولي فردي كه گرفتار هوس مي شود ديگر حاضر نيست در زندگي گذشت يا بخشش داشته باشد و سريع گرفتار خشم و بي انصافي و بهانه گيري مي شود.
از سويي ديگر مرد در ازدواج موقت بايد توجه داشته باشد كه به دليل صفات روان شناختي اش مانند اقتدار، كلي نگري، غالب بودن منطق بر هيجان و عواطف و...بايد مديريت رابطه را به عهده بگيرد و از همان ابتدا بر موقت بود اين رابطه تأكيد كند و در عمل آن را اجرا كند تا همسر موقت به او وابسته نشود و بعد از جدايي از نظر رواني به هم نريزد. مردي كه اين امر را رعايت نمي كند و طوري با همسر موقت ارتباط برقرار مي كند كه زن انتظار دارد كه همسر دائم اين مرد شود باعث مي شود زن نتواند بر هيجان هايش مديريت كند و بعد از تمام شدن وقت ازدواج و جدايي گرفتار احساس تنهايي و خشم و كينه و....شود.
مثال: تصور كنيد به هتل زيبايي مي رويم. در اين هتل امكانات و تجهيزات مدرن وجود دارد و چشم اندازي بسيار زيبا و دل انگيز دارد. با اين حال از نظر ذهني ما پيوسته به طور آگاه و ناخودآگاه به خود تلقين مي كنيم كه مدت اساكن و استفاده ما از اين محيط محدود و موقت است به همين دليل بعد از تمام شدن وقت اگر چه ميل داريم بيشتر بماند ولي بر هيجان خود مديريت مي كنيم و سر ساعت مقرر هتل را تحويل مي دهم. در ازدواج موقت هم زن و هم مرد بايد موقت بودن اين رابطه متعهدانه و مشروع را به خود و طرف مقابل القا كنند تا با پايان يافتن وقت راحت بتوانند رابطه را مديريت كنند.
بعد از تمام شدن وقت بايد رابطه هاي عاطفي در فضاي واقعي يا مجازي قطع شود و براي موفقيت و سلامت همديگر و مديريت موفق اين رابطه دعا كنند. و از خداوند به خاطر اين كه شرايطي فراهم آورده كه نيازش را به طور مشروع ارضا كند تشكر كند.
فردي ، زن يا مرد، كه براي آلوده نشدن ناچار است ازدواج موقت كند بايد اين امر را نزد خود به عنوان رازي نگه دارد و نبايد به هيچ وجه حتي به شوخي به همسر دائم خود از اين سخن بگويند از اين بالاتر حتي همسر موقت هم دوست ندارد از همسرش بشنود كه او قبل از او همسر ديگري داشته است.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

به دليل اين كه درباره ازدواج موقت تاپيك هاي زياد داشته ايم براي مطالعه بيشتر به بحث هاي قبلي رجوع كنيد. اگر در خصوص اين سؤال نظري يا نقدي داشتيد ممنون مي شوم با پيام خصوصي به بنده اطلاع دهيد
[/]



پرسش:
یک مدتی برای یک کاری به یکی از کشور های خارجی مسافرت کردم،
من تاحالا ازدواج نکردم و 25 سالمه در این مدت کوتاهی که اینجا هستم با توجه به محیط و ... احساس نیاز جنسی رو بیشتر در خودم حس می کنم
حالا باید چه کار کنیم که ازدواج موقت موفقی داشته باشم؟

پاسخ:
سلام بر شما دوست بزرگوار
اين سؤال از ابعاد مختلف قابل بحث است در اين جا از دو بعد شرعي و روان شناختي بحث مي كنيم:
بعد شرعي: همان طور كه اشاره كرديد ازدواج دو نوع است دائم و موقت. ازدواج موقت نيز مانند ازدواج موقت با توجه به موقعيت ها و شرايط مختلف حكم هاي مختلفي مانند واجب، مستحب، مباح، حرام و مكروه به خود مي گيرد. نظر مشهور مراجع مي فرمايند دختر باكره غيررشيده نمي تواند بدون اجازه پدر ازدواج موقت كند.
اين كه آيا براي شما از نظر شرعي و اخلاقي ازدواج موقت توصيه مي شود بهتر است از مرجع تقليدتان بپرسيد. برخي از مراجع مي فرمايد توصيه نخستين براي اطفا و خاموش كردن شهوت ازدواج، موقت يا دايم، است. در صورت عدم تكمن از ازدواج عفاف بايد پيشه شود. برخي از مراجع هم بنا به دلائلي افراد را در ابتدا به عفاف توصيه مي كنند و ازدواج موقت را در مرحله بعدي از عفاف مي دانند.
اما به طور كلي همه مراجع مي گويند اگر فردي به دليل نداشتن همسر به گناه مي افتد بايد ( واجب ) است ازدواج دائم يا موقت كند.

بعد روان شناختي:
سؤال مهمي كه اينجا مطرح است اين است كه اگر چنانچه براي مردي براي رفع و رفع گناه ازدواج موقت لازم باشد چگونه مي تواند ازدواج موقت موفقي داشته باشد؟
در پاسخ بايد بگوييم كه موفقيت در اين جا به حسب خودش تفسير مي شود. مردي كه برخلاف نظر مراجع تقليدش با دختري ازدواج موقت كند كه بايد از پدر اذن بگيريد ازدواج موقتش موفق و درست نيست. از نظر روان شناختي در ازدواج موقت بايد توجه شود كه مرد گرفتار هوسراني و ازدواج تفنني نشود. اين به معناي اين نيست كه دنبال لذت مشروع و حلال نباشد بلكه مراد اين است كه تنوع طلبي سبب مي شود كه مرد دنبال هوس باشد و مديريت هيجاني خود را از دست بدهد و براي رسيدن به خواسته خود پيوسته بخواهد زنان جديدي را تجربه كند. اين امر سبب سقوط اخلاقي و غفلت مي شود و انسان را از اهداف عالي باز مي دارد و در حد رفع نيازهاي حيواني نگه مي داد. از سويي ديگر هم سر زندگي زناشويي اين مرد در خطر است يعني اين افراد نمي توانند با همسر دائم خود زندگي سازگارانه اي داشته باشند. با ازدواج موقت بسياري از صفات اخلاقي مانند صبر، همكاري، گذشت، و...رشد مي كند ولي فردي كه گرفتار هوس مي شود ديگر حاضر نيست در زندگي گذشت يا بخشش داشته باشد و سريع گرفتار خشم و بي انصافي و بهانه گيري مي شود.
از سويي ديگر مرد در ازدواج موقت بايد توجه داشته باشد كه به دليل صفات روان شناختي اش مانند اقتدار، كلي نگري، غالب بودن منطق بر هيجان و عواطف و...بايد مديريت رابطه را به عهده بگيرد و از همان ابتدا بر موقت بود اين رابطه تأكيد كند و در عمل آن را اجرا كند تا همسر موقت به او وابسته نشود و بعد از جدايي از نظر رواني به هم نريزد. مردي كه اين امر را رعايت نمي كند و طوري با همسر موقت ارتباط برقرار مي كند كه زن انتظار دارد كه همسر دائم اين مرد شود باعث مي شود زن نتواند بر هيجان هايش مديريت كند و بعد از تمام شدن وقت ازدواج و جدايي گرفتار احساس تنهايي و خشم و كينه و....شود.
مثال: تصور كنيد به هتل زيبايي مي رويم. در اين هتل امكانات و تجهيزات مدرن وجود دارد و چشم اندازي بسيار زيبا و دل انگيز دارد. با اين حال از نظر ذهني ما پيوسته به طور آگاه و ناخودآگاه به خود تلقين مي كنيم كه مدت اساكن و استفاده ما از اين محيط محدود و موقت است به همين دليل بعد از تمام شدن وقت اگر چه ميل داريم بيشتر بماند ولي بر هيجان خود مديريت مي كنيم و سر ساعت مقرر هتل را تحويل مي دهم. در ازدواج موقت هم زن و هم مرد بايد موقت بودن اين رابطه متعهدانه و مشروع را به خود و طرف مقابل القا كنند تا با پايان يافتن وقت راحت بتوانند رابطه را مديريت كنند.
بعد از تمام شدن وقت بايد رابطه هاي عاطفي در فضاي واقعي يا مجازي قطع شود و براي موفقيت و سلامت همديگر و مديريت موفق اين رابطه دعا كنند. و از خداوند به خاطر اين كه شرايطي فراهم آورده كه نيازش را به طور مشروع ارضا كند تشكر كند.
فردي ، زن يا مرد، كه براي آلوده نشدن ناچار است ازدواج موقت كند بايد اين امر را نزد خود به عنوان رازي نگه دارد و نبايد به هيچ وجه حتي به شوخي به همسر دائم خود از اين سخن بگويند از اين بالاتر حتي همسر موقت هم دوست ندارد از همسرش بشنود كه او قبل از او همسر ديگري داشته است.

موضوع قفل شده است