جمع بندی از بعضی از اخلاق نامزدم ناراحتم

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از بعضی از اخلاق نامزدم ناراحتم

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


با عرض سلام و خسته نباشید
من حدود دو ماهه که نامزد کردم, خانواده نامزدم تقریبا مذهبی هستن منم دختری مذهبی هستم, من و نامزدم خیلی همو دوست داریم اما به چندتا مشکل برخوردم که خیلی نگرانم کرده
یک اینکه اون به من اول آشنایی گفت نماز نمیخونه و به من قول داد نمازشو بخونه, ولی الان نمی بینم که تلاشی کنه, از طرفی هم نمیخوام با تذکر اونو از خدا و نماز زده کنم
یه مشکل دیگه اینکه در اخلاقش اشکال می بینم, با من گاهی بداخلاقی میکنه, میگه بخاطر کاره درکم کن ولی باز گاهی این اخلاقا اذیتم میکنه, یا حرف پولو میزنم خوشش نمیاد و بدخلقی میکنه, مثلا میگم چیزی برام بخره میگه خوشش نمیاد, یکم احساس میکنم اخلاق مردسالاری داره, دوست نداره ازش ایراد بگیرم یا بگم این کار خوبه یا بده,
تو این مدت برام خرید کرده ولی یه بار نشد بگه مثلا پنجاه تومنو بگیر بزار تو جیبت, انگار دوست داره تمام مسائل مالی رو خودش به دست بگیره
یه اخلاق بد دیگه ش اینکه ایراد خانوادمو میگیره, یه جورایی ایراد اونارو به من سرکوفت میزنه, یا از اونا ناراحت میشه اخلاقش بد میشه
من خیلی دوسش دارم،حالا نمیدونم با این شرایط چیکار کنم.
نمیخوام بی انصافی کنم, پسر سالمیه چشم پاکه با احساسه, همیشه مواظبمه هوامو داره, با غیرته, اهل روزی حلاله اما این مسائل منو خیلی نگران کرده بخصوص تندخوییش, میترسم که در آینده بیشتر بشه و آزارم بده خیلی دوسش دارم نمیخوام به جدایی فکر کنم , ممنون میشم کمکم کنید

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد نشاط

با سلام
خواهر گرامی همین که همسرتان را دوست دارید و علاقه خاصی بین شما برقرار هست،امید است زندگی خیلی خوب و خوشی را انشالله داشته باشید،و این نکاتی را که بیان کردید خیلی نگران کننده هم نیست،بلکه با اندکی صبر و حوصله و توکل به خدا و با کسب مهارت و آگاهی میتوان این مشکل را حل کرد.
اما مساله شما از چند جنبه قابل بحث و گفتگو است.
یک بحث نماز خواندن است.
توجه داشته باشید که انسان بدون نماز نمی تواند بنده خوبی باشد،نماز تامین کننده برکت و معنویت و سلامت روحی روانی انسان است.
حال به خاطر اهمیت موضوع نکاتی در مورد نماز بیان کنم:
(امام على عليه السلام :لَو يَعلَمُ المُصَلّى ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛
«اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت»
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 175 ، ح 3347)
پس اهل نماز از رحمت خاصی الهی برخوردار هستند،منتها اگر کسی از نماز دوری کند چنین عنایتی را نخواهد دید.
....................
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزوَ جَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛
«نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است»
(خصال ص 522، ح 11)
اگر کسی اهل نماز نماز نباشد پرودگار عالم از او راضی نیست.
...................
ا
مام کاظم علیه السلام:اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به، الصَلاةُ؛
«بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است»
(تحف العقول ص 391)
برای تقرب به خدا لازم هست که اهل نماز باشیم.
.............
پيامبر صلى الله عليه و آله :إِنَّ المُؤمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ والصِّيامِ والعِبادَةِ والمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَ الشَّرابِ كَالبَهيمَةِ؛
«همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات»

تنبيه الخواطر یا مجموعه ورام ج1، ص 99
اگر به خواندن نماز همتی نداشته باشیم درردیف منافقان خواهیم بود.
...................
مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ( المدثر آیه : 42)
«چه چيز شما را به دوزخ در آورد؟»
قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (همان:43)
«گويند: ما از نمازگزاران نبوديم.»

طبق فرمایش قرآن اگر اهل نماز نباشیم،جایگاه ما دوزخ هست.
................

چون قول داده نماز بخواند پس می توانید با جدیت و قاطعیت تمام این مساله را پیگیری کنید.(و امیدی به حل این مساله هست)
از او بخواهید و کمک کنید که نماز را به هیچ عنوان ترک نکند.از زیبایی های نماز به او بگویید.(نکاتی را که گفتیم می توانید استفاده کنید)
دیگر او بچه نیست که زده شود.
(دوستان دیگر از این قضیه عبرت بگیرند که اگر کسی از اول اهل نماز نبود دیگر بعدا برای او سخت است که نماز بخواند،پس در مورد انتخاب فرد نسبت به نمازخواندن او(از قبل) باید حساس باشید)
پ
س:
1.با حفظ حرمت و احترام و قاطعیت تمام می توانید کمک کنید که نمازش را بخواند.
2.عوامل و دلایلی را که نمی خواهد نماز بخواند را از او کشف کنید،و این مساله نماز خواندن را با رفتار محترمانه و دلسوزانه تاکید کنید.(همینکه این موضوع را دنبال می کنید و از برکات و اثار نماز به او بگویید و پیگیر می شوید،او را از خواب غفلت بیدار خواهد کرد،ولی اگر ایشان هم بگویید در مورد چیزهای دیگری صحبت کنیم،شما می توانید بگویید اگر مرا دوست دارید،پس به حرف های من گوش کنید و نمازتون را بخوانید.)
3.هر چه شما به نماز ارزش بدهید به او هم اثر می گذارد.(هر چند دیر اثر بگذارد،ولی باز ارزش دارد)
4.با همین احساس و محبتی که در میان شما برقرار هست می توانید از این حس بنحو احسن استفاده کنید.
و هر رفتار و اخلاقی را که دوست ندارید با همدیگر اصلاح کنید(خصوصا همین مساله نماز خواندن)
................................

و دیگری مساله اخلاقی:
1.روحیه و اخلاق او را به دقت شناسایی کنید.
و در موقعیت‌های مناسب از او بخواهید که این اخلاق خودش را اصلاح کند.(البته نه به صورت تند و با انتقاد باشد،بلکه در یک فضای عاطفی و صمیمی می توانید انتظارات خودتان را از او به صورت غیر مستقیم بخواهید،همین نکته ای در مورد پول گفتید،شاید بنده خدا اصلا متوجه نیست،و یا برای او این نیاز روشن نیست،می توانید دلیل خودتان را با حفظ حرمت و همراه با محبت به او بگویید.)
مثلا:کسی که تازه از سر کار آمده و خسته و گشنه هم هست،انتطار خنده شاید خیلی صحیح نباشد،شما اگر او را خوب بشناسید می توانید درک کنید که علت کج خلقی برای چیست؟
در همان حال انتقاد کردن و یا بیان حرف‌هایی که او را ناراحت و عصبانی می کند،صحیح نیست،پس روحیه او را یک بار دیگر بررسی و دقت کنید،نقاط قوت و ضعف او را شناسایی کنید،آن موقع می توانید با ایشان بهترین زندگی را داشته باشید.
توجه داشته باشید که برای ورود و تاثیر مثبت گونه بر هر شخصی راه و زبان خاصی است که با تمرکز بر او می توانید در اخلاق او بهترین تاثیر را بگذارید،برای درک موضوع به این آیه قرآن توجه کنید:
«...وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »(189 بقره)
« بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند، و به خانه‏‌ها از درِ(ورودىِ‏) آنها درآييد، و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار گرديد.»
ورود به خانه ها از در آن ،بیانگر این است که برای حل مشکلات باید از در و راه ورود آن پیش برویم تا مساله حل شود.
شما هم می توانید با تمرکز بیشتر، این موضوع را در مورد شوهرتان کشف کنید،و از همان راه مشکلتان را حل کنید.
مثلا:برخی از افراد خیلی مهربان هستند،با تحریک این حس مهربانی و رفتار مهربان گونه می توان استفاده کرد و شخص را نسبت به کاری تحریک و یا تشویق کرد،اما کسی شاید اهل دلیل هست و کارهایش را با عقل پیش می برد،اگر در موردی از مسائل با دلیل و منطق جلو برویم او قبول خواهد کرد.
هر فردی یک در ورودی برای نفوذ دارد که می توان با کشف آن کارهای بسیاری(از رفتارهای اصلاحی و تربیتی) را انجام داد.
2.در مورد ایراد گیری خانواده شما
یکی از دلایلش: شاید واقعا ایراد وارد هست و خانواده شما برخورد خوبی ندارد،در این صورت شما به خانواده می توانید تذکر دهید،البته خود نحوه گفتن باید خیلی ظریف و محترمانه باشد.
یا همین گفتن رفتارهای تند نامزدتون در پیش خانواده شایدباعث برخورد ناراحت کننده( از طرف خانواده نسبت به نامزد شما) شده،پس گفتن و ایراد گیری را در پیش خانواده را حذف کنید.
یا اصلا شما مقصر نیستید،برخی از رفتارها و فرهنگ خانواده شما ایشان را اذیت می کند،شما هم برای اینکه به او کمک کنید که بفهمد در زندگی باید در مقابل فرهنگ های مختلف،سازش و صبوری کرد،می توانید به نقاطی از برخورد و فرهنگ خانواده آنها اشاره کنید که مورد خوشایند شما نیست،ولی درعین حال اشاره کنید که من در مقابل برخورد آنها صبر می کنم خوب شما هم برای اینکه زندگی خوبی داشته باشیم باید صبر کنید.
..........................
به او کمک کنید که سطح شناخت وصبر خودشان را در مقابل رفتارهای دیگران بالا ببرد.
هر اتفاقی که می افتد سعی کنید ریشه بروز آن را بررسی و پیدا کنید،و بعد برای حل و چاره اندیشی عوامل آن تلاش کنید.
سعی کنید مشکلات خودتان را بدون دخالت دیگران حل کنید.
یک فضایی عاطفی را ایجاد کنید که بتوانید ناراحتی های همدیگر را بشنوید و همدیگر را درک کنید.
از اول با هم تصمیم بگیرید که از دیگران انتظار نداشته باشید.
از خانواده‌های همدیگر ایراد نگیرید.
به همدیگر فکر کنید.
به اصلاح و کمال همدیگر کمک کنید.
سعی کنید زود قضاوت نکنید.
موفق و موید باشید.

سلام خواهر عزیز
با کسب اجازه از استاد نشاط
من فقط نظر شخصی مو میگم .بشنوید نهایتا از اون یکی گوش میره بیرون

طاهر;724589 نوشت:
با من گاهی بداخلاقی میکنه

خب
طاهر;724589 نوشت:
یا حرف پولو میزنم خوشش نمیاد و بدخلقی میکنه, مثلا میگم چیزی برام بخره میگه خوشش نمیاد,

الان نامزدید درسته؟
شما باید به زبون بیارید تا براتون خرج کنه!
البته این نکته هم هست که آیا از خرج های خاصی خوشش نمیاد و به نظرش اضافی اند، یا هر نوع خرجی و درخواست پول رو کلا نمی پسنده؟
نه واقعا برای چی باید خوشش نیاد؟دقیقا از کجای این مسئله خوشش نمیاد؟
اون باید خودش در پی این باشه که همسرش چی میخواد براش انجام بده .بعد وقتی بهش میگید هم ،میگه خوشم نمیاد.
به نظرم یعنی علایق و خوشایند شما براش مهم نیست و دوست داره همه چی باب میل خودش باشه.
طاهر;724589 نوشت:
دوست نداره ازش ایراد بگیرم یا بگم این کار خوبه یا بده,

خب یه کم مرد سالاری رو که دارن.
طاهر;724589 نوشت:
ایراد خانوادمو میگیره, یه جورایی ایراد اونارو به من سرکوفت میزنه, یا از اونا ناراحت میشه اخلاقش بد میشه

از ایراد گرفتن خوششون نمیاد ولی خودشون ایراد میگیرن . دوستانه باهاشون مطرح کنید که وقتی شما ایراد میگیرید ،نا خود آگاه ناراحت میشم .اگر برای اصلاح شدن میفرمایید که طبعا من هم باید حق داشته باشم ایرادهایی رو که به نظرم میرسه بگم.

طاهر;724589 نوشت:
میترسم که در آینده بیشتر بشه

شک نکنید که هر کدوم از این رفتارها چند برابر میشه.شک نکنید.

طاهر;724589 نوشت:
و آزارم بده

آهان موضوع اینجاست که باید ببینید تا چه حد راضی هستید و مایلید که این آزار رو تحمل کنید.
طاهر;724589 نوشت:
خیلی دوسش دارم نمیخوام به جدایی فکر کنم

به نظر حقیر بنده باید برای خودتون روی یک کاغذ دقیقا مشخص کنید که چه خصوصیاتی در ایشون باعث شده که دوستشون داشته باشید.اونا رو لیست کنید.خیلی دقت کنید و سعی کنید بدون اغراق با خودتون مسئله رو روشن کنید که چی باعث شده دوستشون داشته باشید؟آیا خصوصیات اخلاقی خاص و بارزی در ایشون هست که باعث شده به خاطر اونا ،ایشون براتون عزیز باشن؟اگر هست ،به این خصوصیات نمره بدید.خصوصیات منفی شون رو هم بنویسید و نمره منفی بدید.این نمره دادن کاملا به شما بستگی داره.ممکنه یه نفر براش اصلا مهم نباشه که پول تو جیبش باشه.ولی برای یه نفر دیگه از یک تا ده اهمیت ده رو داشته باشه. اینکه اخلاق تند باشه ممکنه برای یکی اهمیت 4 داشته باشه ولی برای یکی دیگه اهمیت 10 و بلکه بالاتر.
دقت کنید که علاقه ممکنه صرفا از جهت کشش دو جنس مخالف باشه. یا بخاطر ظاهر و قیافه.که نهایتا بعد چند سال قدرتشون رو از دست میدن و نمیتونن عاملی برای علاقه قلبی پایدار باشن.
خلاصه ی تمام پر حرفی های من اینه که ببینید چی براتون خیلی مهمه.
از صمیم قلبم امیدوارم که خداوند در این راه همراه و یاور شما باشد.به او توکل کنید و ازش بخواید کمکتون کنه .
شاد و خوشبخت باشید

پرسش:
من حدود دو ماه هست که نامزد کرده ام،
از ته دل دوستش دارم، منتها به من قول داده بود نمازش را بخواند، ولی الان عمل نمی کند، ضمنا با من بد خلقی هم می کند، از خانواده ام ایراد می گیرد، این مسائل بنده را اذیت می کند، لطفا راهنمایی کنید.

پاسخ:
خواهر گرامی همین که همسرتان را دوست دارید و علاقه خاصی بین شما برقرار هست، امید است زندگی خیلی خوب و خوشی را انشالله داشته باشید، و این نکاتی را که بیان کردید خیلی نگران کننده هم نیست، بلکه با اندکی صبر و حوصله و توکل به خدا و با کسب مهارت و آگاهی می توان این مشکل را حل کرد.
اما مساله شما از چند جنبه قابل بحث و گفتگو است.
یکی از مسائل و مشکلی که مطرح کردید، مسئله نماز خواندن است.
توجه داشته باشید که انسان بدون نماز نمی تواند بنده خوبی باشد، نماز تامین کننده برکت و معنویت و سلامت روحی روانی انسان است.

شما می توانید:
1. با حفظ حرمت و احترام و قاطعیت تمام می توانید کمک کنید که نمازش را بخواند.

2. عوامل و دلایلی را که نمی خواهد نماز بخواند را از او کشف کنید، و این مساله نماز خواندن را با رفتار محترمانه و دلسوزانه تاکید کنید. (همین که این موضوع را دنبال می کنید و از برکات و آثار نماز به او بگویید و پیگیر می شوید، او را از خواب غفلت بیدار خواهد کرد، ولی اگر ایشان هم بگویید در مورد چیزهای دیگری صحبت کنیم، شما می توانید بگویید اگر مرا دوست دارید، پس به حرف های من گوش کنید و نمازتون را بخوانید.)

3. هر چه شما به نماز ارزش بدهید به او هم اثر می گذارد. (هر چند دیر اثر بگذارد،ولی باز ارزش دارد)

4. با همین احساس و محبتی که در میان شما برقرار هست می توانید از این حس به نحو احسن استفاده کنید و هر رفتار و اخلاقی را که دوست ندارید با همدیگر اصلاح کنید. (خصوصا همین مساله نماز خواندن)

5. از افراد دیگر خانواده ایشان کمک بگیرید، مثلا: از طریق مادر آقا پسر.

6. در افزایش معرفت نسبت به نماز خواندن به او کمک کنید، خصوصا روایاتی که در این باب بیان شده است. « امام على (عليه السلام): «لَو يَعلَمُ المُصَلّى ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ»؛ اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت.(1)
پس اهل نماز از رحمت خاصی الهی برخوردار هستند، منتها اگر کسی از نماز دوری کند چنین عنایتی را نخواهد دید.
«رسول اكرم (صلى الله عليه و آله): «اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّينِ وَ فيها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزوَ جَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبياءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِكَةِ وَ هُدىً و ايمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ»؛ نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدايت، ايمان، نور معرفت و بركت در روزى است.»(2)

اگر کسی اهل نماز نماز نباشد پرودگار عالم از او راضی نیست. «امام کاظم (علیه السلام): «اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدِ المَعرِفَةِ به، الصَلاةُ»؛ بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است.»(3)
برای تقرب به خدا لازم هست که اهل نماز باشیم. «پيامبر (صلى الله عليه و آله): «إِنَّ المُؤمِنَ هِمَّتُهُ فِي الصَّلاةِ والصِّيامِ والعِبادَةِ والمُنافِقُ هِمَّتُهُ فِي الطَّعامِ وَ الشَّرابِ كَالبَهيمَةِ»؛ همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات.»(4)
اگر به خواندن نماز همتی نداشته باشیم در ردیف منافقان خواهیم بود. « مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَl؛ چه چيز شما را به دوزخ در آورد؟ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم.»(5)

طبق فرمایش قرآن اگر اهل نماز نباشیم، جایگاه ما دوزخ هست چون قول داده نماز بخواند پس می توانید با جدیت و قاطعیت تمام این مساله را پیگیری کنید. (و امیدی به حل این مساله هست)
(دوستان دیگر از این قضیه عبرت بگیرند که اگر کسی از اول اهل نماز نبود دیگر بعدا برای او سخت است که نماز بخواند، پس در مورد انتخاب فرد نسبت به نمازخواندن او (از قبل) باید حساس باشید.)

و مشکل دیگری را که مطرح کردید مساله اخلاقی است :
1. روحیه و اخلاق او را به دقت شناسایی کنید.
و در موقعیت‌های مناسب از او بخواهید که این اخلاق خودش را اصلاح کند. (البته نه به صورت تند و با انتقاد باشد، بلکه در یک فضای عاطفی و صمیمی می توانید انتظارات خودتان را از او به صورت غیر مستقیم بخواهید، شاید بنده خدا اصلا متوجه نیست، و یا برای او این نیاز روشن نیست، می توانید دلیل خودتان را با حفظ حرمت و همراه با محبت به او بگویید.)
مثلا: کسی که تازه از سر کار آمده و خسته و گشنه هم هست، انتطار خنده شاید خیلی صحیح نباشد، شما اگر او را خوب بشناسید می توانید درک کنید که علت کج خلقی برای چیست؟
در همان حال انتقاد کردن و یا بیان حرف‌هایی که او را ناراحت و عصبانی می کند، صحیح نیست، پس روحیه او را یک بار دیگر بررسی و دقت کنید، نقاط قوت و ضعف او را شناسایی کنید،آن موقع می توانید با ایشان بهترین زندگی را داشته باشید.
توجه داشته باشید که برای ورود و تاثیر مثبت گونه بر هر شخصی راه و زبان خاصی است که با تمرکز بر او می توانید در اخلاق او بهترین تاثیر را بگذارید.

برای درک موضوع به این آیه قرآن توجه کنید که می فرماید: «...وَ لَـكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَ أْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَ اتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ « بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند، و به خانه‏‌ها از درِ(ورودىِ‏) آنها درآييد، و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار گرديد.(6)
ورود به خانه ها از در آن، بیانگر این است که برای حل مشکلات باید از در و راه ورود آن پیش برویم تا مساله حل شود.
شما هم می توانید با تمرکز بیشتر، این موضوع را در مورد شوهرتان کشف کنید، و از همان راه مشکلتان را حل کنید.
مثلا: برخی از افراد خیلی مهربان هستند، با تحریک این حس مهربانی و رفتار مهربان گونه می توان استفاده کرد و شخص را نسبت به کاری تحریک و یا تشویق کرد، اما کسی شاید اهل دلیل هست و کارهایش را با عقل پیش می برد، اگر در موردی از مسائل با دلیل و منطق جلو برویم او قبول خواهد کرد.
هر فردی یک در ورودی برای نفوذ دارد که می توان با کشف آن کارهای بسیاری (از رفتارهای اصلاحی و تربیتی) را انجام داد.

2. در مورد ایراد گیری خانواده شما.
یکی از دلایلش: شاید واقعا ایراد وارد هست و خانواده شما برخورد خوبی ندارد، در این صورت شما به خانواده می توانید تذکر دهید، البته خود نحوه گفتن باید خیلی ظریف و محترمانه باشد.
یا همین گفتن رفتارهای تند نامزدتان در پیش خانواده شاید باعث برخورد ناراحت کننده (از طرف خانواده نسبت به نامزد شما) شده، پس گفتن و ایراد گیری را در پیش خانواده حذف کنید.
یا اصلا شما مقصر نیستید، برخی از رفتارها و فرهنگ خانواده شما ایشان را اذیت می کند، شما هم برای اینکه به او کمک کنید که بفهمد در زندگی باید در مقابل فرهنگ های مختلف، سازش و صبوری کرد، می توانید به نقاطی از برخورد و فرهنگ خانواده آنها اشاره کنید که مورد خوشایند شما نیست، ولی در عین حال اشاره کنید که من در مقابل برخورد آنها صبر می کنم خوب شما هم برای اینکه زندگی خوبی داشته باشیم باید صبر کنید.
به او کمک کنید که سطح شناخت و صبر خودشان را در مقابل رفتارهای دیگران بالا ببرد.

هر اتفاقی که می افتد سعی کنید ریشه بروز آن را بررسی و پیدا کنید، و بعد برای حل و چاره اندیشی عوامل آن تلاش کنید. سعی کنید مشکلات خودتان را بدون دخالت دیگران حل کنید. یک فضایی عاطفی را ایجاد کنید که بتوانید ناراحتی های همدیگر را بشنوید و همدیگر را درک کنید. از اول با هم تصمیم بگیرید که از دیگران انتظار نداشته باشید.
از خانواده‌های همدیگر ایراد نگیرید. به همدیگر فکر کنید. به اصلاح و کمال همدیگر کمک کنید.

_____________
(1) تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 175 ، ح 3347.
(2) (خصال ص 522، ح 11.
(3) تحف العقول ص 391.
(4) تنبيه الخواطر یا مجموعه ورام ج1، ص 99.
(5) المدثر : 42_ 43.
(6)
بقره/ 189.

موضوع قفل شده است