شکنجه ؛ آری یا خیر ؟

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شکنجه ؛ آری یا خیر ؟

با سلام ....
فرض کنید که مامور امنیت و حفاظت فیزیکی در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی هستید فردی را دستگیر کرده اید که چندین بمب با قدرت انفجار بالا در جایگاه تماشاگران جاسازی کرده است ؛ فرصت اندک است و نمی توانید ورزشگاه را تخلیه کنید اما با شکنجه متهم می توانید محل بمب ها را پیدا و تهدید را خنثی کنید ....
شکنجه = امکان نجات جان هزاران انسان
شکنجه این فرد را از منظر "احکام" اسلامی و "اخلاق" اسلامی بررسی کنید .
در پناه حق [emoji259]

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد سجاد

[="Tahoma"][="Black"]

صور اسرافیل;724583 نوشت:
با سلام ....
فرض کنید که مامور امنیت و حفاظت فیزیکی در ورزشگاه صد هزار نفری آزادی هستید فردی را دستگیر کرده اید که چندین بمب با قدرت انفجار بالا در جایگاه تماشاگران جاسازی کرده است ؛ فرصت اندک است و نمی توانید ورزشگاه را تخلیه کنید اما با شکنجه متهم می توانید محل بمب ها را پیدا و تهدید را خنثی کنید ....
شکنجه = امکان نجات جان هزاران انسان
شکنجه این فرد را از منظر "احکام" اسلامی و "اخلاق" اسلامی بررسی کنید .
در پناه حق

با عرض سلام و احترام

شکنجه کردن به خودی خود جایز نیست و در موارد فوق باید مطابق مقررات مصوب عمل شود و در مقام نزاع به مقامات قضایی مراجعه گردد.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم[/]

سجاد;725833 نوشت:
[="Tahoma"][="Black"]
در مقام نزاع به مقامات قضایی مراجعه گردد
[/]

سلام از پاسخ شما ممنونم
با توجه به اینکه فرصت کافی برای کسب تکلیف از قاضی وجود ندارد ؛ در صورت تعلل هزاران کشته برجای خواهد ماند . باز هم نمی توان شکنجه کرد با فرض اینکه تنها راه موجود یا تنها راهیست که به ذهن ما می رسد.
[emoji780] سوال اصلی اینجاست که آیا عمل کردن به احکام اسلامی گاهی با عقل "دو دوتا چهاتایی" منافات ندارد؟ و نشان دهنده ی این نیست که این احکام کارآمدی کافی ندارد؟

[="Navy"]

صور اسرافیل;725943 نوشت:
سلام از پاسخ شما ممنونم
با توجه به اینکه فرصت کافی برای کسب تکلیف از قاضی وجود ندارد ؛ در صورت تعلل هزاران کشته برجای خواهد ماند . باز هم نمی توان شکنجه کرد با فرض اینکه تنها راه موجود یا تنها راهیست که به ذهن ما می رسد.
[emoji780] سوال اصلی اینجاست که آیا عمل کردن به احکام اسلامی گاهی با عقل "دو دوتا چهاتایی" منافات ندارد؟ و نشان دهنده ی این نیست که این احکام کارآمدی کافی ندارد؟

نظر شخصی بنده اینه که درجایی که نمیشه راه 100% مطمئنی پیدا کرد باید دفع افسد به فاسد کنیم
این عقلانیه و بعید هم میدونم از نظر خدا هم ایرادی داشته باشه[/]

[="Navy"]گاه برای انسان، به لحاظ محدودیت‎های زمانی و ... در مقام انجام دو تکلیف شرعی تزاحم رخ می دهد، یعنی مکلف از بجای آوردن دو تکلیف عاجز می شود، در این صورت باید تکلیفی را که اهمیت بیشتری دارد انجام، و اهم را بر مهم ترجیح دهد. از این به «قاعده اهم و مهم» تعبیر مى شود. و گاهی نیز بر سر یک دو راهی قرار مى گیرد که هر دو ناخوشایند است، ولى یکى از دیگرى ناخوشایندتر است. در چنین مواردى، عقل حکم مى کند که براى پرهیز از امر ناخوشایندتر، انسان به استقبال امرى که ناخوشایند است برود و این همان چیزى است که به عنوان «دفع افسد به فاسد» معروف است. مجتهدان در علم اصول درباره موارد تزاحم و مصادیق آن بحث های گسترده‎ای را مطرح کرده‎‎اند، که برخی از معیارها و مصادیق تشخیص اولویت حکم در موارد تزاحم به قرار زیر است: الف. حکمی که مربوط به کیان اسلام و عزت و اقتدار مسلمین است، در باب تزاحم، بر احکام دیگر اولویت دارد. بعنوان مثال؛ برنامه امیرمؤمنان، على (ع) بعد از پیامبر(ص)، مصداق همین معنا بود. امام (ع) بر سر دو راهى قرار گرفته بود، یا باید حکومت را که حقّ مسلّم اوست و براى تداوم اسلام و مصالح مسلمانان بسیار کار ساز است رها سازد، و یا اصل اسلام به خطر بیفتد، در این شرایط امام سفارش رسول اکرم (ص) را عمل کرد و برای حفظ اسلام و وحدت مسلمین، از حکومت کناره گیری کرد و خانه نشینی را برگزید. ب. حکمی که مربوط به جان و ناموس انسان‌ها است، در مقایسه با حکمی که مربوط به اموال مسلمانان است، اولویت و اهمیت دارد. ج: آن چه مربوط به حقوق افراد است در مقایسه با آن چه مربوط به حقوق افراد نیست، اهمیت دارد. د: آن چه در یک فعل عبادی رکن به شمار می‌رود، بر آن چه رکن نیست اولویت دارد. مثلا اگر به خاطر تنگی وقت و مانند آن، میان خواندن قرائت و انجام دادن رکوع تزاحم رخ دهد، باید رکوع را انجام داد، و از خواندن قرائت صرف نظر کرد. قاعده اهم و مهم و دفع افسد به فاسد که همان مسأله تزاحم در امور هستند در بسیاری از امور زندگی انسان، نظیر امور اجتماعی، اخلاقی و ... جریان دارند.

اگر من در تعیین مصداق این بحث اشتباه میکنم .ممنون میشم کارشناس محترم راهنماییم کنند[/]

شروین;725966 نوشت:
[="Navy"]

نظر شخصی بنده اینه که درجایی که نمیشه راه 100% مطمئنی پیدا کرد باید دفع افسد به فاسد کنیم
....

[/]

سلام شروین گرامی ...
بر فرض که قاعده ی دفع افسد به فاسد در این مورد پذیرفته شود . مجوزی غیر رسمی برای شکنجه متهمین ، مجرمین و... در زندان ها و بازداشت گاه ها می شود کما اینکه این مسئله وجود دارد و گاهی موجب خدشه در چهره نظام اسلامی و وهن دین می شود.
جالب اینجاست که این موضوع در عرف پذیرفته شده و مسئله ای حل شده است مثلا مردم آزار و اذیت اشرار هنگام دستگیری (کلیپ ها موجود است) در طرح امنیت اجتماعی را کار به جا و درستی می دانند!!!

[="Tahoma"][="Black"]

صور اسرافیل;725943 نوشت:
سلام از پاسخ شما ممنونم
با توجه به اینکه فرصت کافی برای کسب تکلیف از قاضی وجود ندارد ؛ در صورت تعلل هزاران کشته برجای خواهد ماند . باز هم نمی توان شکنجه کرد با فرض اینکه تنها راه موجود یا تنها راهیست که به ذهن ما می رسد.
سوال اصلی اینجاست که آیا عمل کردن به احکام اسلامی گاهی با عقل "دو دوتا چهاتایی" منافات ندارد؟ و نشان دهنده ی این نیست که این احکام کارآمدی کافی ندارد؟

با عرض سلام واحترام مجدد

اگر مطابق قوانین مصوب سازمان های انتظامی و قضایی عمل شود ، مانعی ندارد.

لطفا سؤالات دیگر (منافات احکام با عقل) را از بخش اعتقادی سایت بپرسید.

در پناه حضرت حق باشید[/]

سجاد;725833 نوشت:
... در مقام نزاع به مقامات قضایی مراجعه گردد.

سلام.
قاضی؟؟؟
فرض کنید بمب تا دو دقیقه دیگه منفجر میشه و قرار از طرف اعتراف بگیرن، الان قاضی رو از کجا باید پیدا کرد؟؟؟
فکر کنم با این اوصاف تو کل شرکت ها و دستگاه ها و ارگان ها و ... که احتمال خرابکاری هسا یه قاضی رو به صورت "پرتابل" استخدام کنند خوب باشه!!!
کارشناس محترم، سوال کننده عزیز تمامی شرایط رو ذکر کرد، شما به جای اینکه ایشون رو به جای دیگه حواله کنید لطفاً با مفروضات مطرح شده، احکام رو درست بیان کنید. دیگه گفتن حرام است یا حرام نیست که اینقدر دنگ و فنگ و پیچوندن نداره.

سلام و عرض ادب

با اجازه استاد محترم بنده یک نکته رو میخوام متذکر بشم.

felfely;726611 نوشت:
کارشناس محترم، سوال کننده عزیز تمامی شرایط رو ذکر کرد، شما به جای اینکه ایشون رو به جای دیگه حواله کنید لطفاً با مفروضات مطرح شده، احکام رو درست بیان کنید. دیگه گفتن حرام است یا حرام نیست که اینقدر دنگ و فنگ و پیچوندن نداره.

واقعا تعیین کردن حرام یا حلال یک عمل کار سختی هست و به قول شما کلی "دنگ و فنگ" داره!:ok:
حتما توجه کردید که علما معمولا در سن بالا به اجتهاد میرسن و حتی بعد از اون هم دائما در حال تحقیق و بررسی هستند و به قولی "طلبه هیچوقت فارغ التحصیل نمیشه"! :reading:

درس حوزه واقعا با درس دانشگاه فرق داره. بهتره بگم طلبه با دانشجو فرق داره! الان مد شده که وقتی به دانشجو میگی درس میخونی؟ خیلی راحت میگه "من دیگه دانشجوام، دانشجو که درس نمیخونه"! ولی مدل طلبگی اینطور نیست و فقط یک نگاه سطحی به کتابها و سالهای درسی و اساتیدشون مسئله رو تا حدی مشخص میکنه!

ضمن اینکه بیان حکم کلی با تعیین مصداق به شدت متفاوت هست. واقعا نمیشه به راحتی یک مصداق رو بر حکم کلی بار کرد و نتیجه گرفت.

برای جواب دادن به مسئله ای با مصداق خاص باید مسیرهای مختلفی بررسی بشه و به نتیجه نهائی برسیم. مثل این هست که کسی با کمردرد به دکتر بگه "دیگه اینهمه سی تی اسکن و عکس و ام آر آی نداره که، یه دارو بده ما بریم!!" :khaneh:

البته این حرف شما هم درسته که گاهی فرصت بررسی کافی نیست و البته اسلام برای مواقع اضطرار هم حکم خاص خودش رو داره!

در پناه حق باشید.:Gol:

felfely;726611 نوشت:
سلام.
قاضی؟؟؟
فرض کنید بمب تا دو دقیقه دیگه منفجر میشه و قرار از طرف اعتراف بگیرن، الان قاضی رو از کجا باید پیدا کرد؟؟؟
فکر کنم با این اوصاف تو کل شرکت ها و دستگاه ها و ارگان ها و ... که احتمال خرابکاری هسا یه قاضی رو به صورت "پرتابل" استخدام کنند خوب باشه!!!
کارشناس محترم، سوال کننده عزیز تمامی شرایط رو ذکر کرد، شما به جای اینکه ایشون رو به جای دیگه حواله کنید لطفاً با مفروضات مطرح شده، احکام رو درست بیان کنید. دیگه گفتن حرام است یا حرام نیست که اینقدر دنگ و فنگ و پیچوندن نداره.

با عرض سلام و احترام و تشکر از انتقاد شما

لطفا در مقام نقل قول ، عبارت را کامل نقل بفرمایید تا منصفانه تر قضاوت شود.

بنده عرض کردم:

سجاد;725833 نوشت:
شکنجه کردن به خودی خود جایز نیست و در موارد فوق باید مطابق مقررات مصوب عمل شود و در مقام نزاع به مقامات قضایی مراجعه گردد.

متن حقیر سه قسمت دارد :

1. شکنجه کردن به خودی خود جایز نیست. (پس معلوم شد شکنجه کردن شرعا ممنوع است مگر در شرایط خاص)

2. در موارد فوق باید مطابق مقررات مصوب عمل شود. (پس معلوم شد در شرایطی که پرسشگر محترم بیان کردند هم باید از مقررات نظامی و انتظامی برخورد با مجرم ، تخطی نشود)

3. در مقام نزاع به مقامات قضایی مراجعه گردد. (پس معلوم شد در جایی هم که اختلاف نظری در حق بودن یا نبودن شکنجه ، پیش می آید باید به حاکم شرع و دادگاه های برای فصل خصومت و حل مورد نزاع مراجعه کرد)

در پناه حضرت حق باشید

حنیف;726645 نوشت:
سلام و عرض ادب

با اجازه استاد محترم بنده یک نکته رو میخوام متذکر بشم.

واقعا تعیین کردن حرام یا حلال یک عمل کار سختی هست و به قول شما کلی "دنگ و فنگ" داره!
حتما توجه کردید که علما معمولا در سن بالا به اجتهاد میرسن و حتی بعد از اون هم دائما در حال تحقیق و بررسی هستند و به قولی "طلبه هیچوقت فارغ التحصیل نمیشه"!

درس حوزه واقعا با درس دانشگاه فرق داره. بهتره بگم طلبه با دانشجو فرق داره! الان مد شده که وقتی به دانشجو میگی درس میخونی؟ خیلی راحت میگه "من دیگه دانشجوام، دانشجو که درس نمیخونه"! ولی مدل طلبگی اینطور نیست و فقط یک نگاه سطحی به کتابها و سالهای درسی و اساتیدشون مسئله رو تا حدی مشخص میکنه!

ضمن اینکه بیان حکم کلی با تعیین مصداق به شدت متفاوت هست. واقعا نمیشه به راحتی یک مصداق رو بر حکم کلی بار کرد و نتیجه گرفت.

برای جواب دادن به مسئله ای با مصداق خاص باید مسیرهای مختلفی بررسی بشه و به نتیجه نهائی برسیم. مثل این هست که کسی با کمردرد به دکتر بگه "دیگه اینهمه سی تی اسکن و عکس و ام آر آی نداره که، یه دارو بده ما بریم!!"

البته این حرف شما هم درسته که گاهی فرصت بررسی کافی نیست و البته اسلام برای مواقع اضطرار هم حکم خاص خودش رو داره!

در پناه حق باشید.

با عرض سلام و احترام خدمت شما دوست گرامی

اینکه می فرمائید دانشجو میگه "من دانشجو هستم و درس ندارم" کاملا واهی ه و بهتره به جملات درست تر و علمی تر استناد کنید نه این جملاتی که اگه بخواهید رفرنسش رو ذکر کنید آخرش به یک جوک یا لطیفه تو شبکه های اجتماعی ختم میشه.

اما در مورد سوال مطرخ شده تو این تاپیک، کارشناس محترم سایت که تو دو سه روز اجتهاد نکرد که به این جواب برسه که آیا حرام ه یا حلال!!! لطفا این دو تا مبحث رو با هم قاطی نکنید تا کاربران به این اشتباه نیفتند که جواب به سوال این تاپیک نیاز به اجتهاد داره!!!

علاوه بر این قبول دارم حکم دادن در مورد مصداق سخته ولی رسم اینطور بوده که کارشناس میگفتن بر اساس "مفروضات سوال" حرام است یا نه. میفرمائید باید مسیرهای مختلف بررسی بشه. قبول دارم (ولی نه به این شدتی که شما گفتید) ولی کارشناس سایت بیاد لااقل دو تا از این مسیرها رو بگه، نه اینکه مردم رو بین خودشون پاسکاری کنند.

بحث زیاده و این تاپیک مکان مناسبی جهت صحبت نیست، هرچند اگه تو تاپیک مناسبش هم صحبت کنیم احتمالا دوستان خیلی از مباحث رو بر نمی تابند و پست ها رو اصطلاحاً ویرایش(!!!) می کنند.

سجاد;725833 نوشت:
با عرض سلام و احترام

شکنجه کردن به خودی خود جایز نیست و در موارد فوق باید مطابق مقررات مصوب عمل شود و در مقام نزاع به مقامات قضایی مراجعه گردد.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
استفتاء از دفتر آیت الله خامنه ای در قم

با سلام و احترام خدمت شما دوست گرامی
این هم از نقل قول پست اوّل شما به صورت کامل و در زیر هم نقل قول پست شما که شبهه نقد غیرمنصفانه دامن مارو نگیره:

نقل قول:

با عرض سلام واحترام مجدد

اگر مطابق قوانین مصوب سازمان های انتظامی و قضایی عمل شود ، مانعی ندارد.

لطفا سؤالات دیگر (منافات احکام با عقل) را از بخش اعتقادی سایت بپرسید.

در پناه حضرت حق باشید

جناب سجاد شما فقط کافیه کلیه پست های داده شده تو این تاپیک رو بخونید ببینید همین نحوه بیان حکم اوّل شما چقدر برداشت توسط کاربرا ایجاد کرده.
شما می فرمائید در مقام نزاع و کلا ول می کنید و میرید. خوب این مقام نزاع توضیح نداره چه شرایطیه.
در ضمن اسلام احکام خودش رو از نیروی انتظامی میگیره یا نیروی انتظامی احکام خودش رو از اسلام؟؟؟

موضوع قفل شده است