بین خدا و آبرو گیر کردم (کمک برای دورکردن دیگری از گناه با رابطه ای گناه آلود)

تب‌های اولیه

43 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بین خدا و آبرو گیر کردم (کمک برای دورکردن دیگری از گناه با رابطه ای گناه آلود)

سلام دوستان عزیز لطفا مطلبو تا اخر بخونید و نظرات خودتونو از نظر انسانی و شرعی بیان کنید ممنون از همه
میخوام یه ماجرایی رو براتون تعریف کنم که بین خدا و ابروی یکی گیر کردم
یک فامیلی داریم که متاسفانه اونطور که من فهمیدم شوهرش خیلی اذیتش میکنه و خودش خیلی جوانو زیبا هست در عوض شوهرش سن گذشه و ....(در کل شوهرش نمیتونه راضیش کنه)
و ظاهرا چندین سال پیش به زور خانواده تن به ازدواج داده و فرزند هم دارن
چند مدت پیش خانم شماره منو گیر اورد که ماجرا ها داره و نیازی به تعریف نیست و ازم خواست که باهاش دوست بشم و در حد خواهر و برادر
من قبول کردم همیشه بهم دردو دل میکرد از سختی هایی که کشیده و میکشه اما من واقعا از این کار عذاب وژدان داشتم شدید که دیگه ازش خواستم ادامه ندیم چون من نمیتونستم به یکی خیانت کنم خلاصه ایشون گفت که اگه من نباشم میره با یک غریبه ارتباط میزاره و ....
من بخاطر ابروش و اینکه میدیدم با این کارو گرگای زمونه مطمئنن تو منجلاب می افته باز باهاش ادامه دادم لازم به ذکر هست تو اون مدت که نمیخواستم بهش جواب بدم دوبار این موضوع رو بهم ثابت کرد که با غریبه ارتباط میزاره
خلاصه بعد یه مدت دوباره من دیگه نتونستم و کامل قطع رابطه کردم بعد چندین سال یه موقعیتی پیش اومد که باز همو دیدیم و یه چند ساعتی باهم همسفر بودیم البته اینم بگم توی این چند سال چندین بار بهم پیغام میداد که من یا فوش کاری میکردم یا ج نمیدادم
بعد این مدت دوباره بهم پیغام داده و میگه اگه جوابشو ندم میره با فلانی رابطه جنسیو اینا ... یا اینکه خودکشی میکنه نه بخاطر من بخاطر اینکه خیلی اذیت میشه و نیاز شدید به محبت داره اینو راست میگه چون فامیله میشنوم که فلانی بیماری اعصاب گرفته الخصوص که یه چند ماه پیش عزیزترین کسشو از دست داد (فوت شد) منم واقعا دلم براش میسوزه از یک طرف اذیت شوهرش از طرف دیگه غم ازدست دادن عزیزترین کسش از طرف دیگه مشکلات شدید خانوادگیش از یه طرف مریضی پدش خیلی سخته و مطمئنم که نیاز شدید به محبت داره به خوشی داره و اگه این باز دستشو نگیرم میترسم به مجلاب بیوفته و تا اخر عمر من خودمو نمیبخشم
---------------------------------
لطفا نظراتتونو در مورد اینکه ایا باهاش ادامه بدم ؟
و اینکه چگونه باهاش رفتار کنم که بدون اینکه خودش بفهمه بکشمش سمت خدا (قبلا یه چند باری در مورد مرگ و عذاب بهش خواستم بگم که اصلا نخواست بشنوه )
میخوام طوری بشه که هر مشکلی سرش اومد دیگه نره سمت گناه
میترسم بیوفته دست ادم نااهل و بیاور درستش کن
---------------------------

برچسب: 

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد نور

margman;724462 نوشت:
سلام دوستان عزیز لطفا مطلبو تا اخر بخونید و نظرات خودتونو از نظر انسانی و شرعی بیان کنید ممنون از همه
میخوام یه ماجرایی رو براتون تعریف کنم که بین خدا و ابروی یکی گیر کردم
یک فامیلی داریم که متاسفانه اونطور که من فهمیدم شوهرش خیلی اذیتش میکنه و خودش خیلی جوانو زیبا هست در عوض شوهرش سن گذشه و ....(در کل شوهرش نمیتونه راضیش کنه)
و ظاهرا چندین سال پیش به زور خانواده تن به ازدواج داده و فرزند هم دارن
چند مدت پیش خانم شماره منو گیر اورد که ماجرا ها داره و نیازی به تعریف نیست و ازم خواست که باهاش دوست بشم و در حد خواهر و برادر
من قبول کردم همیشه بهم دردو دل میکرد از سختی هایی که کشیده و میکشه اما من واقعا از این کار عذاب وژدان داشتم شدید که دیگه ازش خواستم ادامه ندیم چون من نمیتونستم به یکی خیانت کنم خلاصه ایشون گفت که اگه من نباشم میره با یک غریبه ارتباط میزاره و ....
من بخاطر ابروش و اینکه میدیدم با این کارو گرگای زمونه مطمئنن تو منجلاب می افته باز باهاش ادامه دادم لازم به ذکر هست تو اون مدت که نمیخواستم بهش جواب بدم دوبار این موضوع رو بهم ثابت کرد که با غریبه ارتباط میزاره
خلاصه بعد یه مدت دوباره من دیگه نتونستم و کامل قطع رابطه کردم بعد چندین سال یه موقعیتی پیش اومد که باز همو دیدیم و یه چند ساعتی باهم همسفر بودیم البته اینم بگم توی این چند سال چندین بار بهم پیغام میداد که من یا فوش کاری میکردم یا ج نمیدادم
بعد این مدت دوباره بهم پیغام داده و میگه اگه جوابشو ندم میره با فلانی رابطه جنسیو اینا ... یا اینکه خودکشی میکنه نه بخاطر من بخاطر اینکه خیلی اذیت میشه و نیاز شدید به محبت داره اینو راست میگه چون فامیله میشنوم که فلانی بیماری اعصاب گرفته الخصوص که یه چند ماه پیش عزیزترین کسشو از دست داد (فوت شد) منم واقعا دلم براش میسوزه از یک طرف اذیت شوهرش از طرف دیگه غم ازدست دادن عزیزترین کسش از طرف دیگه مشکلات شدید خانوادگیش از یه طرف مریضی پدش خیلی سخته و مطمئنم که نیاز شدید به محبت داره به خوشی داره و اگه این باز دستشو نگیرم میترسم به مجلاب بیوفته و تا اخر عمر من خودمو نمیبخشم
---------------------------------
لطفا نظراتتونو در مورد اینکه ایا باهاش ادامه بدم ؟
و اینکه چگونه باهاش رفتار کنم که بدون اینکه خودش بفهمه بکشمش سمت خدا (قبلا یه چند باری در مورد مرگ و عذاب بهش خواستم بگم که اصلا نخواست بشنوه )
میخوام طوری بشه که هر مشکلی سرش اومد دیگه نره سمت گناه
میترسم بیوفته دست ادم نااهل و بیاور درستش کن
---------------------------

با سلام و عرض ادب

از نظر شرعی، ارتباط و گفتگوی با نامحرم درجایی که مفسده داشته باشد و محرک شهوت شود حرام است و با توجه به مفاسدی که در این نوع گفتگوها وجود دارد شما تکلیفی نسبت به ایشان ندارید می توانید ایشان را به مشاوره خانم راهنمایی کنید البته برای اطلاع بیشتر از مشاورین سایت هم کمک بگیرید.

موفق و موید باشید

margman;724462 نوشت:
سلام دوستان عزیز لطفا مطلبو تا اخر بخونید و نظرات خودتونو از نظر انسانی و شرعی بیان کنید ممنون از همه

به نام خدا

سلام ..
امیدوارم نظرم مفید باشه ..
:ok::Gol:

اول اینکه دوستی با نامحرم مخصوصا شوهر دار هم باشه ، حرامه... :Gol:

ایشون الان میگن ممکنه خودکشی کنن و ... دو روز دیگه ممکنه تهدید کنن که باید باهاشون رابطه جنسی برقرار کنین یا اصلا شاید ازدواج کردین و ایشون اصرار کنن باید

رابطه خواهر برادری رو هنوز داشته باشین وگرنه پیامکهاتونو به شوهرش یا به خانومتون نشون میدن ... :Gol:

داداش گلم آبروت میره ها ! ... اگه پیاماتو به شوهرش نشون بده چی؟ اگه بعد ازدواجت آبروتو ببره چی؟:Gol:

تهدید یه روشه حالا ممکنه عملی کنه ممکنه نکنه .. اگر بره با یکی دوس بشه خودش تقصیر کاره نه شما .. یعنی شما برای این که با کسی نره رابطه برقرار کنه میخوای باهاش بمونی؟

اون مسئول اعمال خودشه .. شما چرا باعث میشی آخرت خودتو خراب کنی؟ دوستی با نامحرم .. دوستی با زن شوهر دار ..:Gol:

برای اینکه چه کار کنین و ... ان شاءالله باید مشاور بگن .. از مشاوران خوب سایت میتونین کمک بگیرین:Gol:

چرا این تاپیک به یکی از مشاورین ارجاع نشد؟:Gig:

خیانت شاخ و دم نداره
معیارو ملاکم نداره بگی‌ تا این حد خیانت!!!!!! از این کمتر خیر....

مشکلات ایشون خیانتشو توجیه نمیکنه...
شما هم بهتره به جای اینکه نگران اون باشین نگران خودتون باشین و پاکیتون....
رابطه , رابطه است.... خواهر برادرم نداریم!!!!!!!!!!!!!!!!!

از همه شما خواهش میکنم کم خودمونو گول بزنیم ...کمتر گناه کنیم ....و بخواییم گناهامونو کاره خوب و انسانی جلوه بدیم

بخدا داری دروغ میگی تو اصلا نیتت خیر نیست تو اگه ادم با خدایی بودی حتی اون زن به خودش اجازه نمیداد بهت بگه

حالم از هر چی مرده بد ذات بهم میخوره و امیدوارم خدا حالشونو بگیره

guest;725739 نوشت:

از همه شما خواهش میکنم کم خودمونو گول بزنیم ...کمتر گناه کنیم ....و بخواییم گناهامونو کاره خوب و انسانی جلوه بدیم

بخدا داری دروغ میگی تو اصلا نیتت خیر نیست تو اگه ادم با خدایی بودی حتی اون زن به خودش اجازه نمیداد بهت بگه

حالم از هر چی مرده بد ذات بهم میخوره و امیدوارم خدا حالشونو بگیره


دیگه قسم خدا رو چرا میخورید؟:Narahat:

mehrant;725764 نوشت:
دیگه قسم خدا رو چرا میخورید؟:Narahat:

واااااااااااااااااااااااا شما چرا کاسه داغتر از اش میشی

دوست داری یکی با زنت حرف بزنه چرا چون اینجور مردا نیتشون اگه خیر بود هیچوقت اینکارو نمیکردن

guest;725773 نوشت:

واااااااااااااااااااااااا شما چرا کاسه داغتر از اش میشی

دوست داری یکی با زنت حرف بزنه چرا چون اینجور مردا نیتشون اگه خیر بود هیچوقت اینکارو نمیکردن

من کار به اون ندارم
میگم قسم نخورید

سلام

اول از همه بايد جلوي اين نوع ازدواجهاي تحميلي گرفته شود ، بعد هم شما كه وكيل مشكلات مردم نيستيد در اينجا هم وظيفه انساني خود را انجام داده ايد و ...

به نظر من با پا در مياني ريش سفيدان فاميل موضوع را با شوهر ايشان در ميان بگذاريد تا اگر نتوانست ايشان را راضي كند بفكر طلاق باشند تا خداوند هر دوي ايشان را وسعت دهد .

[="Arial"]به نام خدا

کاش قسم خوردن من ایشونو بیدار کنه کاش...

ولی نمیشه من اینچیزارو که تو کتابا نخوندم با چشای خودم دیدم حالا توی محیط مجازی ولی ایشون واقعا این موردو دارن تجربه میکنن از روی دلسوزی بهش گفتم که داره میره ته دره خودش نمیدونه

تو زندگیه خودتو بکن به زن مردم چیکار داری اخه ...

بعضی از زن هاحالا به هر دلیلی انقد مظطرب زندگی میکنن و از همسرشون راضی نیستن یه پسری یا مردی به عنوان دوستی انتخاب میکنن تا توی زندگیه زناشویشون اگه به مشکل بر خوردن با اون پسر ازدواج کنن حالا نمیگم ایشون اینجورین ولی توی روانشناسی خیلی اینجوری داریم

من که با چشای خودم دیدم همچین ادمیو

خدایا خودت به ما کمک کن:Gol:

سلام
ممنون از همه دوستان و عزیزان
متاسفانه همه به مسءله افراطی نگاه میکنن بله حق با شماست شاید من اگه ادم بدی نبودم ایشون سراغ من نمیامد اما به هر حال هر قندی باشم یه جو انسانیت و خدارو میشناسم
میتونم قسم به اونی که اتقاد دارم بخورم که هدف من فقط اینه که یواش یواش اونو از گناه بزرگی که میکنه اگاه کنم نمیگم من معصومم شیطان قولم نزده چرا یه وقتایی فکرایی به سرم میندازه اما نمیزارم
من از همه دوستان تقاظا دارم اگه با چنین کیسی روبه رو شدند چطور اونو راهنمایی میکنند اصلا فکر کنید یه کافرا تمامه میخوایم به اسلام دعوتش کنیم چه کار کنیم
من یواش یواش حرف مردن باهاش باز کردم مثلا ازش پرسیدم ایا به اون دنیا اعتقاد داری و.... حتی قبلا نماز هم میخونده
به نظر شخصی خودم اگه من موفق بشم ایشونو از راه خطر نجات بدم خدا هم این دنیا هم اون دنیا پاداش منو میده و به نظر خودم کار خیلی خیلی با ارزشی هست که نجاتش بدم
از دوستان خواهش میکنم که روشهاشونو بیان کنن که من تست کنم
لازمن به ذکره که نمیتونم مستقیم و یک دفعه بگم فلان بهمان
ممنون

سلام

اینکه او خودکشی یا ارتباط جنسی با نامحرم و ... میکنه ، به شما هیچ ربطی نداره. نه شرعا نه از نظر انسانی. شما فقط درباره مسایل شرعی خودت تکلیف داری و باید رعایتشون کنی. او هر کاری که بکنه ، حتی اگه به خاطر عدم ارتباط شما با او باشه ، خودش مسئوله نه شما. لطفا احساساتی عمل نکنید. فقط عقل و شرع را در نظر بگیرید.

[="Arial"]نمیدونم این همه حرف زدیم شما چرا باز حرف خودتو میزنی کدوم روش من دارم بهت میگم داری خودتو با این حرفات گول میزنی اونوقت اومدی از پاداش حرف میزنی:Moteajeb!: پاداش چی کشک چی ما سرکاریم ؟

ببین دارم بهت میگم این خانوم احتمالا قصدش طلاق و اولین کیس هم بعد از طلاق برای ازدواج خود شما هستین حالا با هر ترفندی مث خودکشی یا ایمان به خدا و اسلام و از این جور چیزها که شما قبول کنی

نمیشه با گناه بخدا رسید

دوست عزیز من کسیو میشناسم در چنین موقعیتی خواست یک نامحرم رو نجات بده خودش افتاد توی چاه

شما وظیفه ای نسبت به ایشون ندارید به نظر شخص بنده
بهترین راه معرفی ایشون به یک مشاور مجرب و متدین هست

ضمنا اگر انقدر رابطه ایشون با شوهرش بده که ممکنه کار به روابط نامشروع بکشه چرا اقدام به طلاق و ازدواج مجدد نمیکنن ؟

-------------

.
.
.
این قسمت مثل نامه کاراگاه گجت خودش ترکید
:khaneh:

ممنون از همه عزیزان و الخصوص شروین عزیز که یه تلقری بود
واقعیتش از اون اولشم من دو دل بودم و حال با این حرفهای شما دوستان عزیز مطمئن شدم که این یکی از تورهای شیطان هست که برام با صورت خیرخواهانه پهن کرده
این مورد رو بگم که ایشون از من خواست که یک شب که شهرش میخواد بره مسافرت برم خونشون باهام دردل کنه اما شاید...... منم که یوسف پیامبر یا امثالهم نیستم ...
خدارو هزار بار شکر میکنم که با این سایت اشنا شدم از طریق یکی از دوستان
----------------------------
انصافا یک لحظه ادم فکر میکنه شوهر این خانم بفهمه یا به گفته اون دوستمون که بعد ازدواج من بخواد .... تن ادم میلرزه
مطمئنا من ناخاسته گناه بزرگی کردم امیدوارم خدا منو ببخشه
بازم میگم ممنون از همه

سلام
مرده شور ریخت این شیطون رو ببره که میدونه هر کیو باید به طریق خودش گول بزنه
یکی هم که پایبند به دین و دوری از گناهه از راه ترحم و دلسوزی و احساساتش گول میزنه.
گناه کسی که میخواد با شما ازدواج کنه چیه؟شوهرش فرشته ی نجات زنان مشکل دار شده؟ باهاشون دوست شده کمکشون کنه؟ خیانت محض و آشکار به شوهر اون خانومم که سرجاشه
کلا از هر جنبه ای نگاه میکنم تو این کار شما انسانیتی دیده نمیشه یه ترحم از روی سادگیه و نکته اینجاست که روش های این خانم کاملا تکراریه و صرفا به ترفنده و ماشاالله خیلی هم وارده
من که دیر رسیدم خدا رو شکر به نتیجه رسیدید
فقط یه چیزی رو که یکی از دوستان هم گفتم تاکید میکنم مطمئن باشید کسی که خانواده خودش رو میفروشه و اهل خیانته و قید و بندی نداره پس فردا که شما ازدواج کنید شده زندگی خودشم نابود شه آبروی شما رو میبره و زهرش رو میریزه. تا میتونید ازش دوری کنید

[="Purple"]

margman;725873 نوشت:
متاسفانه همه به مسءله افراطی نگاه میکنن

margman;725893 نوشت:
ممنون از همه عزیزان و الخصوص شروین عزیز که یه تلقری بود
واقعیتش از اون اولشم من دو دل بودم و حال با این حرفهای شما دوستان عزیز مطمئن شدم که این یکی از تورهای شیطان هست که برام با صورت خیرخواهانه پهن کرده

margman;725893 نوشت:
مطمئنا من ناخاسته گناه بزرگی کردم امیدوارم خدا منو ببخشه
بازم میگم ممنون از همه

باز جای شکرش باقیه فهمیدین کسی‌ تعصبی نگاه نمیکرد شما خواب بودین
موفق باشین[/]

margman;724462 نوشت:
سلام دوستان عزیز لطفا مطلبو تا اخر بخونید و نظرات خودتونو از نظر انسانی و شرعی بیان کنید ممنون از همه
میخوام یه ماجرایی رو براتون تعریف کنم که بین خدا و ابروی یکی گیر کردم
یک فامیلی داریم که متاسفانه اونطور که من فهمیدم شوهرش خیلی اذیتش میکنه و خودش خیلی جوانو زیبا هست در عوض شوهرش سن گذشه و ....(در کل شوهرش نمیتونه راضیش کنه)
و ظاهرا چندین سال پیش به زور خانواده تن به ازدواج داده و فرزند هم دارن
چند مدت پیش خانم شماره منو گیر اورد که ماجرا ها داره و نیازی به تعریف نیست و ازم خواست که باهاش دوست بشم و در حد خواهر و برادر
من قبول کردم همیشه بهم دردو دل میکرد از سختی هایی که کشیده و میکشه اما من واقعا از این کار عذاب وژدان داشتم شدید که دیگه ازش خواستم ادامه ندیم چون من نمیتونستم به یکی خیانت کنم خلاصه ایشون گفت که اگه من نباشم میره با یک غریبه ارتباط میزاره و ....
من بخاطر ابروش و اینکه میدیدم با این کارو گرگای زمونه مطمئنن تو منجلاب می افته باز باهاش ادامه دادم لازم به ذکر هست تو اون مدت که نمیخواستم بهش جواب بدم دوبار این موضوع رو بهم ثابت کرد که با غریبه ارتباط میزاره
خلاصه بعد یه مدت دوباره من دیگه نتونستم و کامل قطع رابطه کردم بعد چندین سال یه موقعیتی پیش اومد که باز همو دیدیم و یه چند ساعتی باهم همسفر بودیم البته اینم بگم توی این چند سال چندین بار بهم پیغام میداد که من یا فوش کاری میکردم یا ج نمیدادم
بعد این مدت دوباره بهم پیغام داده و میگه اگه جوابشو ندم میره با فلانی رابطه جنسیو اینا ... یا اینکه خودکشی میکنه نه بخاطر من بخاطر اینکه خیلی اذیت میشه و نیاز شدید به محبت داره اینو راست میگه چون فامیله میشنوم که فلانی بیماری اعصاب گرفته الخصوص که یه چند ماه پیش عزیزترین کسشو از دست داد (فوت شد) منم واقعا دلم براش میسوزه از یک طرف اذیت شوهرش از طرف دیگه غم ازدست دادن عزیزترین کسش از طرف دیگه مشکلات شدید خانوادگیش از یه طرف مریضی پدش خیلی سخته و مطمئنم که نیاز شدید به محبت داره به خوشی داره و اگه این باز دستشو نگیرم میترسم به مجلاب بیوفته و تا اخر عمر من خودمو نمیبخشم
---------------------------------
لطفا نظراتتونو در مورد اینکه ایا باهاش ادامه بدم ؟
و اینکه چگونه باهاش رفتار کنم که بدون اینکه خودش بفهمه بکشمش سمت خدا (قبلا یه چند باری در مورد مرگ و عذاب بهش خواستم بگم که اصلا نخواست بشنوه )
میخوام طوری بشه که هر مشکلی سرش اومد دیگه نره سمت گناه
میترسم بیوفته دست ادم نااهل و بیاور درستش کن
---------------------------

با سلام و تحیت
ضمن تشکر و اجازه از کارشناس محترم بحث جناب استاد نور
لازم به توضیح است:
اینکه شما قلب مهربان و رئوفی دارید،خدا را شکر
منتها عزیز من، ما فراتر از شرع و حکم الهی نمی توانیم حرکت کنیم،ما نمی توانیم بگوییم که بهتر از خدا می دانیم.پس آنچه برای ما حجت است حکم الهی است.
در این قضیه از نگاه مشاوره:
چون این بنده خدا تمایلی به شوهر خودش ندارد،و طبق توضیحات شما، بنده استدلالم این است که این فرد تمایلی به قبول شرایط حاضر و حل مشکل ندارد.
شما بهتر است به او کمک کنید که خوبی های شوهرش را ببنید،او را دوست داشته باشد،او را بپذیرد و به جنبه های مثبت شوهرش فکر کند.
از ادامه این دوستی و روابط بترسانید که هم از لحاظ شرعی حرام است و هم در تحکیم خانواده منشا آسیب جدی روحی و روانی است.
به او بگویید این رابطه دردی را دوا نمی کند.
و اگر برای او امکان دارد به یک مشاور متخصص و مومن مراجعه کنند.
شما فکر نکنید که با حضورتان او را آرام می کنید و از گناه حفظ می کنید،نه اصلا این طور نیست،چنین افرادی که این حریم زن و وشوهری را به راحتی می توانند بشکنند،دیگر از کسی ترسی ندارند.خصوصا طرز تفکرات ایشان نشانگر مسائل دیگری است ،پس حضور شما و بودنتان با ایشان مشکل را حل نخواهد کرد.
پس با یک صحبت تلفنی و یا به هر طریقی او را ارشاد واز گناه و معصیت بودن این رابطه بترسانید و بگویید که به زندگی خودش فکر کند و سعی کند با در نظر گرفتن نقاط مثبت همسرش مهر او را بیشتر کند.به راحتی با ایجاد علاقه و محبت و توبه از این کارها و توکل به خدا به زندگی خودش بها بدهد.
و اگر نمی تواند ادامه بدهد این روش ارتباط پنهانی راه چاره نیست.(چه بسا موضوع بدتر بشود و پشیمان هم بشود و...)
اگر نتوانست زندگی را ادمه دهد، نهایتا راهش جدایی است(البته ما تلاش می کنیم شخص در زندگی خودش بماند و مشکلش را حل کند،این مسیر طلاق و جدایی هم خودش هزاران مشکلات دارد،ولی به هر حال جدایی کار حرامی نیست.اما ارتباط با دیگران...حرام هست)
خلاصه:
1.با کار حرام نمی توان کسی را اصلاح کرد.
2.طبق بیان خودتان این فرد هیچ ترسی از اینکه ارتباط آنچنانی با دیگران داشته باشد،ندارد،پس با چنین تفکراتی اینده بدتر در پیش خواهد بود.(چه وجود شما باشد یا نه،باید ریشه ای حل کرد)
3.او را از عاقبت چنین ارتباط های پنهانی بتر سانید(شرعا حرام مسلم است)
4.او را تشویق بکنید که به جنبه های مثبت شوهرش فکر کند.
5.به او بگویید که ارتباط خودش را با شوهرش بهتر و بیشتر کند.
6.در تقویت ایمان و معنویت خودش تلاش کند.(خصوصا به خواندن نماز و قرآن سفارش کنید)
7.و اما شما هم شاید گرفتار شوید(ادامه این گفتگو هم جایز نیست)
پس دعا کنید و این رابطه به خاطر خدا قطع کنید و این بهترین مصلحت شماست،و غیر از این هم وظیفه ای ندارید.

..............................
از باب معرفت بیشتر به این روایات هم یک تاملی بفرمایید:
1.رسول خدا صلی الله علیه وآله از گفتگو و اختلاط با زنان نامحرم نهی کرده،و فرموده‌ اند: «فَمَا مِنْ رَجُلٍ خَلَا بِامْرَأَةٍ إِلَّا کَانَ الشَّیطَانُ ثَالِثَهُمَا؛ هیچ مردی با زن نامحرمی خلوت نمی‌کند، مگر اینکه شیطان سومین آنهاست (تا آنها را آن گونه که می‌تواند وسوسه کند و به فساد برانگیزد).»(مستدرک الوسائل، ج 14، ص 265)
پس در چنین روابطی هر چند قوی باشیم ،باز حضور شیطان هست و وسوسه او
....................
2.وامیر المؤمنین علی علیه السلام هم(در این باب) در روایتی فرموده اند:
«عِبادَ اللَّهِ اِعْلَمُوا... مُحادَثَةُ النِّسَاءِ تَدْعُوا اِلَی الْبَلاءِ وَ یزیغُ الْقُلُوبَ وَ الرَّمْقُ لَهُنَّ یخْطَفُ نُورَ اَبْصارِ الْقُلُوبِ وَ لَمْحُ الْعُیونِ مَصائِدُ الشَّیطانِ؛ ‌ای بندگان خدا! بدانید که... گفتگو با زنان [نامحرم] سبب نزول بلا خواهد شد و دلها را منحرف می‌سازد. و پیوسته به زنان چشم دوختن نور دیده دلها را خاموش می‌گرداند و همچنین با گوشه چشم [به زنان] نگاه کردن از حیله‌ها و دامهای شیطان است.»( تحف العقول، حسن بن شعبة حرّانی، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1404 ق، صص 149 و 150.)
پس طبق بیان صریح حضرت، این رابطه باعث انحراف خواهد شد.

margman;724462 نوشت:
سلام دوستان عزیز لطفا مطلبو تا اخر بخونید و نظرات خودتونو از نظر انسانی و شرعی بیان کنید ممنون از همه
میخوام یه ماجرایی رو براتون تعریف کنم که بین خدا و ابروی یکی گیر کردم
یک فامیلی داریم که متاسفانه اونطور که من فهمیدم شوهرش خیلی اذیتش میکنه و خودش خیلی جوانو زیبا هست در عوض شوهرش سن گذشه و ....(در کل شوهرش نمیتونه راضیش کنه)
و ظاهرا چندین سال پیش به زور خانواده تن به ازدواج داده و فرزند هم دارن
چند مدت پیش خانم شماره منو گیر اورد که ماجرا ها داره و نیازی به تعریف نیست و ازم خواست که باهاش دوست بشم و در حد خواهر و برادر
من قبول کردم همیشه بهم دردو دل میکرد از سختی هایی که کشیده و میکشه اما من واقعا از این کار عذاب وژدان داشتم شدید که دیگه ازش خواستم ادامه ندیم چون من نمیتونستم به یکی خیانت کنم خلاصه ایشون گفت که اگه من نباشم میره با یک غریبه ارتباط میزاره و ....
من بخاطر ابروش و اینکه میدیدم با این کارو گرگای زمونه مطمئنن تو منجلاب می افته باز باهاش ادامه دادم لازم به ذکر هست تو اون مدت که نمیخواستم بهش جواب بدم دوبار این موضوع رو بهم ثابت کرد که با غریبه ارتباط میزاره
خلاصه بعد یه مدت دوباره من دیگه نتونستم و کامل قطع رابطه کردم بعد چندین سال یه موقعیتی پیش اومد که باز همو دیدیم و یه چند ساعتی باهم همسفر بودیم البته اینم بگم توی این چند سال چندین بار بهم پیغام میداد که من یا فوش کاری میکردم یا ج نمیدادم
بعد این مدت دوباره بهم پیغام داده و میگه اگه جوابشو ندم میره با فلانی رابطه جنسیو اینا ... یا اینکه خودکشی میکنه نه بخاطر من بخاطر اینکه خیلی اذیت میشه و نیاز شدید به محبت داره اینو راست میگه چون فامیله میشنوم که فلانی بیماری اعصاب گرفته الخصوص که یه چند ماه پیش عزیزترین کسشو از دست داد (فوت شد) منم واقعا دلم براش میسوزه از یک طرف اذیت شوهرش از طرف دیگه غم ازدست دادن عزیزترین کسش از طرف دیگه مشکلات شدید خانوادگیش از یه طرف مریضی پدش خیلی سخته و مطمئنم که نیاز شدید به محبت داره به خوشی داره و اگه این باز دستشو نگیرم میترسم به مجلاب بیوفته و تا اخر عمر من خودمو نمیبخشم
---------------------------------
لطفا نظراتتونو در مورد اینکه ایا باهاش ادامه بدم ؟
و اینکه چگونه باهاش رفتار کنم که بدون اینکه خودش بفهمه بکشمش سمت خدا (قبلا یه چند باری در مورد مرگ و عذاب بهش خواستم بگم که اصلا نخواست بشنوه )
میخوام طوری بشه که هر مشکلی سرش اومد دیگه نره سمت گناه
میترسم بیوفته دست ادم نااهل و بیاور درستش کن
---------------------------

سلام و عرض ادب من هم نظرم رو مینویسم ان شاالله که بتونه شما رو هشیار کنه

ببینید الان جامعه طوری شده که اینجور آدما زیاد شدن متاسفانه بیشترین ضربه هم زنان دریافت میکنن

اول از همه بنظر من این یه امتحانه برای شما و خیلیای دیگه با چنین چیزی رو به رو میشن چون خیلی از پسرا هستند که با اینجور زنان برخورد میکنن و

عده ایی اولش هدف خدایی نیت و کمک برای طرف مقابل هست اما وقتی وارد شدی چون نامحرم هستید وتوضیح اینکه کار حرامی است گفتگو و دیگر

مسایل عرض نمیکنم اما اینکه شما بگی به قصد این میرم جلو که بخوام به این خانم کمک کنم تنها نباشه دیگه غصه نخوره یا توی منجلاب گناه فرو نره

میدونیم که واقعا هم قصد همینه اما به مرور ممکنه این نیت و قصد تغییر پیدا کنه ناخودآگاه متوجه میشی که نه یه نفر باید به خودتون کمک کنه یعنی

اسیر وسوسه های شیطان میشید

پس پیشنهاد میکنم شماکه این خانومو میشناسید میفهمید که طرفتون چجور آدمی شاید بنظرتون جالب نباشه ولی نظرم رو مینویسم بنظرم شمایی که

رئوفید به سخن کارشناس محترم بنظر من این خانوم اگه میدونه که نمیتونه با این همسر زندگی کنه و تو مجلاب میفته و تمامی چیزایی که گفتید

پیشنهاد میکنم شما با این زن ازدواج کنید

اگه نه مطمین باشید نه تنها نمیتونید بهش کمک کنید بلکه خودتون هم به گناه میفتید و اونهم توی منجلابش فروتر میره

میتونید با بزرگتا یا یه مشاور خیلی خوب صحبت کنید تا این مشکل رو با شوهرش حل کنه و اگه نشد بدونید از اینجور زنها تو جامعه زیادن و حالاکه قراره

شما مورد امتحان واقع بشی بهتره از راه صحیح و عاقلانه

وارد بشید و یجورایی خودتون رو فریب ندید بشنید کاملا عاقلانه فکر کنید و به بعدش فکر کنید که اگه ادامه بدید چی میشه اینم مطمئین باشید شاید به

ظاهر تونستید برخی از رفتارای اون خانوم رو تغییر بدید اما به باطن یه کم مشکله از خدا کمک بخواهید تا راه درست رو جلوتون قراربده و بدونید این راهش

نیست

ان شاالله موفق باشید

باسلام
در این جور مواقع باید رابطه خانم رو با شوهرش رو درست کرد نه اینکه خود فرد وسیله برای رفع نیاز عاطفی فرد بشه
بزرگترین کمک قطع این رابطه هست و متوجه کردن خانوم به رفتار مثبت همسرش
چون عملا ایشون مسیر درست نمیره چه با شما چه غیر
با شوهرش باید در مورد نحوه برخورد یا حال مشکل هر چیزی که هست صحبت بشه
و حتما خود خانوم مشاوره بگیرند
در هر صورت خود شما هم مهم هستید در این رابطه و قدم گذاشتن در این مسیر ممکنه زندگی شما رو هم خراب کنه
با یه خانوم خواهر مادر در میان بگذارید که بتواند این موضوع رو با مادر این خانم در میان بگذارند اگر زندگی مشکلی دارند برای رفع مشکل زندگی اقدام کنند نه اینکه به دنبال خواسته شخصی خود باشند شاید همسر این خانوم به خاطر بی توجهی ایشون اذیت میکنند در هر صورت زیبایی و فاصله سنی دلیل بر خیانت فرد نمیشه

یه چیزم من بگم:khandeh!:

هر کی میگه میرم خودکشی میکنم چاخان میگه خیالتون راحت

اگه میخواست خودکشی کنه خب میرفت میکرد

دیگه نیازی به اعلام عمومی نبود که

وقتی یکی جار میزنه میخوام خودکشی کنم فقط قصدش جلب توجه و بس

باسلام..کاربرای محترم لطفا تاپیک کامل بخونید ...ایشون اقرار کردند وگفتند اشتباه کردم

margman;724462 نوشت:
اگه این باز دستشو نگیرم میترسم به مجلاب بیوفته و تا اخر عمر من خودمو نمیبخشم

تو خودت اصل گناهی این چه خرفیه میزنی؟
یعنی اگر با شما گناه کنه ایرادی نداره ولی با غریبا ایراد داره؟

خب اینکه راهکار نبود اما راهکار من به شما اینه:
بهش بگید که اگر بره با افراد دیگه چی میشه: چی میشه؟
خب بخونید تو اخبار که به وفور پسرا میان از دخترا فیلم می گیرن و مدرک جمع می کنن (بدون اینکه خود دختره بفهمه) صداش رو ضبط می کنن و هزارتا برنامه دیگه
اینجوری دختره تا سالها باید هر سازی پسره زد براش برقصه آخرشم شوهره می فهمه این قتل میشه این وسط یا یکی یا دوتا یا هر سه میمیرن و میرن بالای دار
گیریم که پسره زوری ازش چیزی طلب نکنه خب آخرش چی؟ تا کی این رابطه ادامه داره؟ بازم تا روزی که شوهره با خبر بشه و در ادامه باز هم قتل و اعدام و ....

شما هم که بخوایین جای غریبه رو پر کنید همون حکم رو دارید و صد البته احادیث زیادی داریم که همسایه اگر به دختر همسایه تعدی کنه جرمش بسیار بسیار بالاتره چون حق همسایگی داره و از حقوق همسایه است که از ناموس هم دفاع کنند نه اینکه خودشون بشن متجاوز
فامیل که از همسایه هم بالاتره

فقط از عواقب این کار براشون بگید
بگید اگر کار به اونجا بکشه آروزی همین روزها رو میکنه

حالا من فقط عواقب دنیویش رو گفتم اخرویش به کنار که بسیار بسیار سخت تره

margman;725873 نوشت:
من از همه دوستان تقاظا دارم اگه با چنین کیسی روبه رو شدند چطور اونو راهنمایی میکنند اصلا فکر کنید یه کافرا تمامه میخوایم به اسلام دعوتش کنیم چه کار کنیم
من یواش یواش حرف مردن باهاش باز کردم مثلا ازش پرسیدم ایا به اون دنیا اعتقاد داری و.... حتی قبلا نماز هم میخونده
به نظر شخصی خودم اگه من موفق بشم ایشونو از راه خطر نجات بدم خدا هم این دنیا هم اون دنیا پاداش منو میده و به نظر خودم کار خیلی خیلی با ارزشی هست که نجاتش بدم
از دوستان خواهش میکنم که روشهاشونو بیان کنن که من تست کنم
لازمن به ذکره که نمیتونم مستقیم و یک دفعه بگم فلان بهمان
ممنون

ببین یوقتی شما طنابی رو میندازی تو چاه که یک نفرو بکشی بالا اما اون نفر پایینی طناب رو محکم میکشه پایین و توام خودت میافتی ته چاه
الان دقیقاً شده حساب شما
آب و آنیش کنار هم
شما در حدی نیستید که حتی بخوایید به این موضوع فکر کنید چون خودتون نسخه ی گناه اون خانم هستید. قبلا توضیح دادم بازم میگم از عواقب کار بهشون بگید. و خودتون رو کمار بکشید. بهش بگید من نمیخوام با کسی که نون و نمک خوردم حالا بهش خیانت کنم!
اون دنیا هم خدا به شما پاداشی جز آتش نمیده با این کارتون چون خودتون دارید قبح شکنی می کنید و گناه رو ترویج میدید

نگه داشتن ایمان در آخرالزمان مانند نگه داشتن ذغال گداخته در کف دست است
امام صادق (ع)

ممنون از همه دوستان من این کاری که شما گفتید رو کردم اما دست بردار نیست زنگ اس ام اس تهدید کردم که به شوهرت خواهم گفت میگه هر کاری دلت میخواد بکن این دفعه هم میگه من از اول عاشق تو بودم
به خاطر مسائل کاری امکان عوض کردن سیم کارتمو ندارم
لطفا نظراتتونو بگید

margman;727694 نوشت:
ممنون از همه دوستان من این کاری که شما گفتید رو کردم اما دست بردار نیست زنگ اس ام اس تهدید کردم که به شوهرت خواهم گفت میگه هر کاری دلت میخواد بکن این دفعه هم میگه من از اول عاشق تو بودم
به خاطر مسائل کاری امکان عوض کردن سیم کارتمو ندارم
لطفا نظراتتونو بگید

بلاکش کن تو گوشیت
سمت خونه اش هم نرو
باهاش حرف نزن
هر طور خلاصه میتونی ازش دوری کن

با سلام ..بهش بگو عشق دو طرفست .خب من شمارو اصلا دوست ندارم فقط دلم برات سوخته تا حالا اینطوری با هات رفتار کردم

[="Navy"]به نظرم چون ایشون از حد گذروندن و وقیحانه دارن به شما این حرف هارو میزنن و برای جلوگیری از وسوسه شدن خودتون در آینده به شوهر ایشون اطلاع بدید

البته این نظر منه و بهتره کارشناس هم در این مورد نظر بدن[/]

بهش بگو این احساسی که تو به من داری عشق نیست خودخواهی وبوالهوسی محضه ..اون میدونه دلت نمیاد به همسرش بگی واسه ی همین اینطوری باهات رفتار میکنه

شروین;727699 نوشت:
به شوهر ایشون اطلاع بدید
با سلام..چطوری به شوهرش اطلاع بده منظورم از چه روشی ؟ اونوقت آبروی خود پسر به خطر نمیفته ؟

[="Navy"]

همای رحمت;727702 نوشت:
با سلام..چطوری به شوهرش اطلاع بده منظورم از چه روشی ؟ اونوقت آبروی خود پسر به خطر نمیفته ؟

میتونن بصورت ناشناس اطلاع بدن و نگن کی هستن
حتی اگر بگن کی هستن چرا باعث رفتن آبروی خودشون بشه
اتفاقا برعکس نشون میده چقدر ایشون امین و با تقوا هستن[/]

اگر واقعا این خانمه زن متعهدی باشه ..همین که بفهمه این پسر واقعا علاقه ای بهش نداره مطمئنا خیلی زود از ایشون دلسرد میشنو وعقب نشینی میکنن ولی اگر زن هرزه ای باشه خب قضیه فرق میکنه ..پس به هیچ وجه کوتاه نیا شما هم اون تهدید کن

سلام
حیله های شیطان خیلی خیلی متفاوته
گاهی دست میزاره رو چیزایی و بعد از اینکه دو خممون رو گرفت و با پشت کوبندمون زمین تازه میفهمیم که ای دل غافل این شیطون بود ها...
مثلا گاهی رو حس ترحممون دست میزاره گاهی رو احساسات مذهبی و ....
دوست عزیز شما هر چقدر که به قول خودتون مراقب خودتون باشید و اجازه جولان دادن به هوای نفستون رو ندید اما از درون طرف مقابلتون به هیچ وجه خبر ندارید چه بسا این رفتارهای شما زمینه ایجاد گناه رو برای اون ایجاد کنه.
مراقب باشیم گاهی فقط داریم خودمون رو گول میزنیم همین!

سلام
نه به شوهرشون اطلاع بدین و نه تهدیدشون کنید
چون شما حق ندارید گناه دیگران رو فاش کنید مگر در موارد خاص از طرفی هم که ای بسا خود شما عامل اصلی این گناه و فساد بوده باشید
اگر واقعا راه کار می خوایید نظر من اینه:
اول بهشون بگید من نمیتونم با شما باشم چه برا دوستی و چه برای ازدواج (پس از طلاق) و دلایل قانع کننده هم بیارید. باید باید باید حتما تو این زمینه بتونید قانعشون کنید.
مثلا بگید برای دوستی که گناهه و برای ازدواج هم من یکی دیگه رو زیر سر دارم
سپس در مرحله دوم آب رو به کیکتون اضافه می کنید
وای ببخشید اشتباه شد:khaneh:

خب در مرحله دوم کلا نه بهش پیامک بدین و نه تماسش رو جواب بدید. خود این کار باعث قبح شکنی گناه و اینجاد علاقه میشه. کم محلش کنید. کم محلش کنید. یعنی تو مرحله قبل که حرفاتونو بهش زدین آخر بگید که من دیگه جواب شمارو نمیدم. ولی اگر بعد از اون بازم جوابش رو دادید دیگه مشکل اصلی از خود شماست و شما هم آره:Ghamgin: اینجوری شما بانی خیانت هستید و فساد:Narahat az:

ممنون از همه دوستان
خدارو خیلی خیلی شکر میکنم که منو اگاه کرد ایشون الان به صورت خیلی اشکار که خود من با اینکه پسرم از گفتنش خجالت میکشم میگه بیا باهم رابطه داشته باشیم خونه دوستم بهش گفتمو فلان نگو از اول نظر ایشون همین بوده و چون نقطه ضعف منو که همون ترهم بوده پیدا کرده بود میخواست منو به خودش علاقه مند کنه الانم میگه بیا میخوام ببینمت و باهات حرف بزنم و این اخرینو اولین قرار باشه موندم چه کنم یک دلم میگه برم و تموم کنم از اون ورم میگم دروغ میگه و شاید نقشه داره خلاصه ....
اما اینجا یک سوالی برام پیش اومده منی که این همه میخوام خودمو نگهدارم مطمئنا خیلی ها توی ایم موارد لرزیدن و خیلی ها از خداشونه که این مورد براشون پیش بیاد منی که انجام نمیدم پاداش من پیش خدا چیه اصلا این کار چقدر ارزش داره ؟؟؟؟

margman;727801 نوشت:
اما اینجا یک سوالی برام پیش اومده منی که این همه میخوام خودمو نگهدارم مطمئنا خیلی ها توی ایم موارد لرزیدن و خیلی ها از خداشونه که این مورد براشون پیش بیاد منی که انجام نمیدم پاداش من پیش خدا چیه اصلا این کار چقدر ارزش داره ؟؟؟؟

سلام

خیلی ارزش داره داداش ... خیلی
:ok: .. اما جز خدا کسی نمیدونه ... چون قراره پاداششو خدا بهت بده ..:Mohabbat:

داستان ابن سیرین رو شنیدی؟

من یه جا خوندم تو خونه با یه زنی گیر افتاد ... زنه گفت باید با من ... .

ایشون رفت تو دسشویی هرچی نجاست بود به خودش مالید اومد بیرون ..:Gig:

تا زنه چشمش بهش افتاد بیرونش کرد ... اینطوری از دستش فرار کرد .. بعدش این بوهای بد تبدیل شد به بوهای خوب که تو کل شهر پیچید ..

همچنین خدا هم بهش علم تعبیر خواب عطا کرد ..:Mohabbat:

شیخ رجبعلی خیاط از عرفای بزرگ هم اون چیزی که یادمه تو خونه ای گیر افتاد بعد به خدا گفت :

خدایا من بخاطر تو فرار میکنم از تو این موقعیت تو هم من و برای خودت تربیت کن .. بعد شد یکی از عرفای بزرگ ...:Gol::Gol::Gol:

شیخ جعفر مجتهدی هم یک داستانی دارن که اگه خواستی تو پروفایلت تعریف میکنم چون باورش سخته نمیشه تو عمومی گذاشت ..:ok:

در کل هرکس فرار کرده خدا خیلی بهش عطا کرده ... شما گیر نکردی یکم قضیت خفیف تره .. اما بهت پیشنهاد داده و این خودش خیلی سخته نگه داشتن خود .. ان شاءالله خدا

خودش بهت خیلی تو زندگی کمک میکنه و پاداش خوبی داره اگر ......... اگر خودت و نگه داری .. یا علی:Gol:

margman;727801 نوشت:
باهات حرف بزنم و این اخرینو اولین قرار باشه موندم چه کنم یک دلم میگه برم و تموم کنم

سلام
میگن همین وضو میگیری و میری به سمت مسجد برات کلی ثواب می نویسن (هر چقدر دورتر بیشتر)
متوجه شدی؟
من فکر میکنم اگه بری کارت تمومه. خوددانی
اونچه که گفتنی بود رو من گفتم دیگه خودتونم کاملا متوجه هستید. پس دیگه چونه نزنید

margman;727801 نوشت:
الانم میگه بیا میخوام ببینمت و باهات حرف بزنم و این اخرینو اولین قرار باشه موندم چه کنم یک دلم میگه برم و تموم کنم

خب بسنج .. یکم فکر کن ... :Gol:

ببین اگه نری چی از دست میدی؟ یا چی بدست میاری؟

اگه بری چی؟

ببین ممکنه این آخری چنتا اتفاق بیفته .. من دو تاش و مثال میزنم ..

ممکنه بری و ازت فیلمی بگیره بعنوان باج ازش استفاده کنه ...:Gol:

یا وقتی میری میبینی با شوهرشه و میگه تو باهاش قرار گذاشتی و آبروت میره .. البته اینا همش احتمالاتیه که باید قبلش بسنجی ... :Gol:

در کل وقتی قراره همه چی تموم بشه چرا باید بری و صحبت کنین با هم؟ همون پیامکی که دادی بسه و تموم .. مگه چی میخواد بگه ؟ چه کار میخواد بکنه؟

اینا همه رو بسنج داداش ... یا علی:Gol:

به هیچ دلیلی نرو

ممنون از همه دوستان واقعی که راهنمایی میکنن
واقعا چرا بعضی ها اینطوری هستند خدا به دور کنه انشالله که بتونم روسفید بشم تو امتحانات خدا

موضوع قفل شده است