جمع بندی دلبستگی به یک دختر

تب‌های اولیه

62 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دلبستگی به یک دختر

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام خیلی ممننون از انجمن خوبتان
من پسری هستم که 14 سال دارم و یکجورایی دلبسته دختر داییم شدم ( نه به صورت هیز بازی و دوستی فقط برای ازدواج)
و سوالاتی دارم:
ایا درست است که من توی این سن دلبسته دختری بشوم و به ازدواج فکر کنم.
او دو سال از من بزرگ تر است مشکلی دارد؟
من به هیچ دختری دیگری این طوری وابسته نشدم و فکر میکنم نمیشوم بنابر این اگر او ازدواج بکند یا مشکل دیگری من یه جورایی دیوانه میشوم در این صورت من در چه سنی میتوانم به او بگویم که دوستش دارم و یا اگه درست است یا امکان دارد الان علایقی به او نشان بدهم.
و مسیله بعدی او بسیار معتاد لاین تلگرام و این طور شبکه هاست و همیشه انلاین است من نمیدانم ایا او با پسری ارتباط دارد یا نه و اگر بفهمم واقعا ناراحت میشوم چطور میتوانم او را از این طور جاها دور کنم و ایا اصلا این وظیفه من است؟

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد نشاط

بنام خدایی که بهترین دوست هر انسانی است
با سلام
شما در یک سن خوب نوجوانی قرار گرفته اید،فرصت پیشرفت و رسیدن به مراتب خوب را دارید.
می توانید با خواندن کتاب های خوب و تلاش های علمی و فعالیت های ورزشی و یا با یادگرفتن فنون و مهارت های صنعتی و یا هر موردی را که علاقه دارید،در آینده یک فرد موفقی باشید.
منتها اگر شما در این سن افکاری مثل: دوستی با جنس مخالف(هر چند اهداف خوب و مفیدی برای خودتان معین و تعیین کنید مثل ازدواج در آینده) در ذهنتان شکل بگیرد،اولا: چنین روابطی (به طور کلی/البته غیر از حالت عقد/ )شرعا حرام است و ثانیا: به هیچ وجه مصلحت شما نیست.
حال برای اینکه نگاه و تصمیم شما برای انصراف از چنین روابطی با دلایل قانع کننده و منطقی همراه باشد،ما دلایل و آسیب های چنین روابطی را برای شما نقل می کنیم:
1
. پشیمانی در قیامت:
در برخی آیات تصریح شده که در قیامت برخی افراد از این که در انتخاب دوست دقت لازم را نکرده و دوستان ناباب انتخاب کرده‏اند، پشیمان می‏گردند:
«الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ»(سوره زخرف، آیه 67)
دقت کنید که خلیل یعنی دوست بسیار صمیمی (به زبان امروزی عاشق) باشید.
معنای آیه این است که همه دوستی‏ها و دوستان فردای قیامت دشمن یکدیگر می‏شوند، مگر آن دوستی‏هایی که بر اساس تقوا بنا شده باشد؛ یعنی مورد رضایت خداوند بوده باشد.«یَا وَیْلَتِی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِیلاً»( سوره فرقان، آیه‏28)
کسانی دست حسرت می‏گزند که ای کاش فلانی را به عنوان دوست انتخاب نمی‏کردیم.
می‏توان گفت از مصادیق و نمونه‏های روشن دوستی‏هایی که باعث پشیمانی در قیامت می‏گردند، یکی همین نوع دوستی‏های متعارف
بین دختران و پسران است که خدا چنین دوستی را اجازه نداده،و عدم رضایت او نشانه عدم مصلحت است.
خوب اگر فردی بر خلاف فرموده خدا قدم بر دارد،بی تقوایی کرده،علاوه بر آسیب دنیوی،آسیب اخروری را هم خواهد دید.
2. درد بی درمان:
آزادی در روابط بین دو جنس مخالف، طبق برخی روایات باعث پیدایش دردهای فردی و اجتماعی می‏گردد که درمانی ندارد.
و یا درمانش خیلی خیلی سخت خواهد بود.
عن النبی‏ صلی الله علیه وآله وسلم:
«باعِدوا بین انفاس الرجال و النساء فَإنّه اذا کانت المعاینهُ و اللقاءُ کان الداءُ الذی لا دواء له»( مستدرک، ج 14، ص 264)
بین مردان و زنان، حریم ایجاد کنید، زیرا شکستن این حریم‏ها آسیب‏های جبران‏ناپذیری دارد.

طبق این حدیث روابط بین دو جنس مخالف سودی ندارد،و باعث مبتلاشدن فرد به ضررهای مادی و روحی خواهد شد.
همین دلبستگی عاطفی و مشغولیت ذهنی و فکری،درد بزرگی است.
3. نهی شدید از خلوت کردن با جنس مخالف:
از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است که فرمودند:
«ایّاکَ و الخلوهَ بالنساء والذی نفسی بیده ما خلا رجل بأمرأه إلاّ دخل الشیطان بینهما و لَاَنْ یزحم رجل خنزیر متلطِّخاً بطین و حماهٍ خیر له من ان یزحم منکبه امراه لا تحل له»( مرآه النساء، ص‏117) از خلوت کردن با زنان پرهیزید! قسم به خدایی که جانم در دست اوست، مردی با زنی خلوت نمی‏کند، مگر این که شیطان وارد می‏شود. اگر خوکی آلوده به کثافت به انسان بخورد، بهتر است از آن که شانه زن بیگانه‏ای با مرد نامحرم برخورد کند.

طبق بیان این روایت:
ارتباط دوستی و صمیمی و خلوت با نامحرم نهی شده است.
و چنین ارتباط هایی همراه با وسوسه شیطانی است،و در حقیقت مورد رضایت خدا نیست.
امام باقر علیه السلام فرمود:«محادثه النساء من مصائد الشیطان» (مستدرک، ج‏14، ص‏273)
گفتگوی با زنان (نامحرم) از دام‏های شیطان است.
پس طبیعی است چنین روابطی شرعا اشکال دارد و حرام هست،روابطی که با تحریک و تشویق شیطان شکل می گیرد،شخص را از رسیدن به کمالات معنوی و خدای متعال باز می دارد.
و چنین حالتی یعنی سقوط و پس رفت و انحطاط و بدبختی

پس حواسمون جمع باشد.
اما از آسیب های تربیتی و روانشناختی چنین روابطی:
1.افت تحصیلی:
فوکویاما(متفکر آمریکایی):دانش‏آموزان آمریکایی شرکت کننده در المپیادهای جهانی، در مقایسه با کشورهای صنعتی دیگر، کم ترین رتبه را داشته‏اند.( نشریه پگاه، شماره‏22، ص‏8)
چون وقتی در کشوری چنین روابطی هیچ ایرادی ندارد و کسی مانع این کار نیست،طبیعتا نتیجه اش این می شود.
وقتی حواس و ذهنیت فرد به جنس مخالف ایجاد شود، در این صورت دقت علمی و تمر کز شخص آسیب می بیند،و وقتی تمرکزی نباشد دیگر پیشرفت علمی نخواهد بود.و فرصت ها دیگر باز نمی گردد،و برای انسان جز غصه و حسرت نخواهد داشت.
2. انحطاط اخلاقی:
ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی از همین دوستی‏ ها ناشی می‏شود که سبب سقوط انسان در گناه و معصیت می‏گردد.
وقتی جاذبه ای بین دو جنس مخالف ایجاد می شود،خوب طبیعی است که نیازها و غرایز هم تحت تاثیر چنین روابط گرم وصمیمی قرار خواهند گرفت.
و در حقیقت دیگر کنترل امیال به راحتی امکان پذیر نخواهد شد.
3.غفلت از واقعیت
فقدان شناخت درست و واقع بينانه در چنین روابطی کاملا احساس می شود،هر چند در برخی از موارد ادعا می شود:: اين گونه روابط و دوستي ‏ها به انگيزه ازدواج شكل مي‏گيرد، ولي با كمي دقّت فهميده مي‏شود، روح حاكم بر اين گونه دوستي‏ ها، عشق‏ورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام مي‏فرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند.
در حالي كه تصميم‏ گيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستي‏ هاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور مي‏سازد و اجازه نمي‏دهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخاب‏ها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام مي‏گيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقع‏ بينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار مي ‏سازد.
4. . اضطراب، تشويش و احساس نگراني:
در دوستي‏ هاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستي ‏ها وجود دارد، اين گونه دوستي ‏ها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است.
وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت مي‏ گيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر اين وجود چنين دلهره‏ ها و اضطراب‏ هايي که گاهي لطمه ‏هاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيب‏ هاي اين گونه روابط است.
یکی از نگرانی ها و اضطرابی که در این سوال شما دوست خوبم به چشم می خورد،آنلاین بودن همین دختر خانم در شبکه های اجتماعی است.
که بعدا باز نگرانی ها و مسائل دیگر پیش خواهد آمد.

پس :
اولا:چنین ارتباطی حرام و به مصلحت شما نیست.
ثانیا:تصمیم به ازدواج و مقدمه چینی برای آینده خوب است،منتها در حد یک فکر خوب است(نه با چنین حالت و شرایطی که شما در پیش گرفته ای)در حقیقت ازدواج باید یکی از اهداف زندگی شما باشد،نه از حالا یک دغدغه و تشویش خاطر شما شود.
پس وظیفه شما فعلا تحصیل و کسب مهارت های زندگی باشد و یا اگر علاقه به یاد گیری مهارتی دیگر دارید باید باشد،بعد از اینکه انشالله شرایط زندگی فراهم شد،(هم اتمام تحصیلات و امکان مدیریت زندگی و تامین مخارج آن)می توانید تصمیم به ازدواج را عملی کنید،
ولی الان در یک سنی هستید که اگر چنین مسائلی شما را در گیر کنند باعث عقب ماندن از پیشرفت و اهداف خودتان خواهد بود.
پس فکرهای ازدواج و کیس های خاص را فعلا در ذهن تعطیل کنید،انشالله در موقعیت خوب و فراهم شدن شرایط و آمادگی جسمی و روحی تصمیم را عملی می کنید.
ضمنا این فاصله سنی دو سال و زمینه سازی ازدواج برای این دختر خانم،یک چیز نشدنی است.
اولا:رشد بلوغ فکری دختر خانم ها با آقا پسرها فرق می کند(نباید کودکانه فکر کنیم،فکر و نگاه ایشان با شما فرق می کند،یعنی افق فکری و رشد بلوغ ایشان از شما جلو تر است،و این فاصله باعث اختلاف و عدم متقابل خواهد شد و...)
ثانیا: خانواده ها مخالفت می کنند.
و مسائل دیگر....
پس برای حل چنین مشکلی که مبتلا شده اید:
1.تصمیم قاطع به قطع ارتباط
2.برقراری ارتباط صمیمی(نه اینکه زیاده روی کنید) با دوستان هم جنس خودتان
3.تصمیم برای آینده ای درخشان
مسلما با تلاش علمی و فعالیت خوب می توانید آینده بسیار خوب برای خودتان بسازید(به آرزو های خودتان برسید)
4.هم فکرتان را درگیر کنید و هم تلقین کنید که چنین محبت و رابطه ای به ضرر من هست.
5.وقت و فرصت های خالی خودتان را با برنامه های مفید پر کنید.
6.از فکر کردن به همین دختر خانم پرهیز کنید(اگر فکرش هم ظهور کرد،سریع به یک فکر دیگری ذهنتان را درگیر کنید،مثلا:اگر درسم را خوب بخوانم می توانم پزشکی بخوانم و...)
7.تلاوت قرآن و خواندن نماز و وگفتن ذکر خدا را فراموش نکنید.
8.مواظب نگاهتان باشید(نگاه به دختر خانم ها(نا محرم) حرام هست.)
همین نگاه محبت می آورد و باعث جذب شما و ایشان می شود،که بعدا شما و شاید ایشان را در گیر مشکلات می کند.(که اشاره کردیم)
9.با دوستان(هم جنس) خودتان در مورد چنین روابط(دوست دختری) صحبت نکنید.(چون باعث تحریک و تشویق شما می شود)
10.یک برنامه ریزی خوب و جامع برای آینده زندگی خودتان با حضور مشاور انجام دهید.(خصوصا برنامه ریزی علمی شما نیاز به کار تخصصی دارد)
11.برنامه ورزش و تفریح
حتما باید داشته باشید.

خیلی خوبه که باوجود دلبستگی که پیدا کردی هرچند از روی احساست جوونیه ولی اومدی مشاوره میگیری که کار درست رو انجام بدی

1- مطمئن باش اونجوری که فکر میکنی نیست که این یک دلبستگی پاک باشه . حتما هوس داخلش هست .
2- درسته در این موقعیت ها حرف زدن خیلی سادس ولی عمل کردن سخته و زور دل میچربه به عقل . من خودمم تو چنین شرایطی بودم . ولی واقع بین باش . الان میخوای چیکار کنی ؟ زود تر از 20 سالگی که نمیتونی ازدواج کنی. تازه اگه بابات پولدار باشه و خرجتو بده . چون تو این زمونه جوون 20 ساله نمیتونه یک زندگی رو اداره کنه بدون کمک بقیه . میخوای بهش بگی و 6 سال میخوای درگیر گناه باشی ؟ یا نگی و 6 سال تو خیالت باهاش باشی و یهو اون ازدواج کنه و تو بمونی و یک شکست روحی بزرگ ؟ تازه اگر فقط 6 سال باشه و 16 سال نباشه .
3- آیا دختر داییت هم کفو تو هست ؟ این همه سال روی کسی سرمایه گذاری (سرمایه عمر) کنی که آخر ببینی به درد هم نمیخورین ؟
4- مطمئن باش بی برو برگرد با این افکار درست نابود میشه و نمیتونی ادامه بدی و همین دختر داییت اگه بعدا بری خواستگاریش به خاطر عدم تحصیلات مناسب جواب رد میده بهت .
5- اگر اون الان با کسی دوست باشه اولا به شما مربوط نیست که بخوای کاری بکنی ثانیا به نظر من دیگه قابل اعتماد نیست .

در نهایت
واقعا والدین باید وقتی اینجوری جوون های هم سن و سال دارن حواسشون رو جمع کنن
نباید جوون ها باهم در ارتباط باشن تا بینشون روابط عاطفی شکل بگیره
خصوصا دختر رو باید توجیح کنن که برخورد صمیمی با پسر های فامیل نداشته باشه . هرچند پسرداییشه یا پسر عمشه
حجاب و پوسس کامل رعایت بشه

این مشکل پیش آمده 99% تقصیر خانواده هاست

یک توصیه دوستانه . به هیچ وجه در این شرایط موسیقی گوش نکن . مثل بنزین رو آتیش میمونه . محاله بتونی فراموش کنی در حالی که موسیقی گوش میکنی . اصولا اکثر این دلبستگی های سطحی و احساسی به خاطر گوش کردن به موسیقی های دیس لاو که چند سالیه مد شده شکل میگیره و بخاطر همذات پنداری شنونده با آهنگ هست

[="Navy"]یک چیز دیگه هم بگم . پسر 14 ساله از نظر یک دختر 14 ساله یک بچس چه برسه به دختر دایی شما که 2 سال بزرگتره و 16 سالشه .
مطمئن باش اون اگر توجه یه محبتی به شما میکنه هرچند اشتباهه و نباید بکنه ولی از روی اینکه شمارو کوچکتر از خودش میبینه اینکار رو میکنه
حتی دختر مثلا 30 ساله یک پسر 28 ساله رو ممکنه بچه بدونه دیگه 14 ساله که جای خود داره .

باز تاکید میکنم دختر دایی شما به زودی وارد سن ازدواج میشه . تو همین جامعه امروزی هم ازدواج در 18-19 سالگی خیلی بد نیست و 20 سالگی که اصلا عیب نیست برای دختر از نظر فرهنگ امروزی
پس مواظب باش که درگیر نشی که بازنده این جریان فقط و فقط شما هستی[/]

همیشه همه چی برای مردهاست . عاشق شدن تو 14 سالگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اونوقت من دختر 28 ساله ایی هستم که هنوز عاشق نشده ام
:grye::geryeh::cry::geristan:

ولي من فكر كنم تو سن 22 تا 25 كه برسي اگه اون هم به شما علاقه داشته باشه مي توني براي ازدواج قدم برداري ، البته اگه بتوني شرايط لازم رو مهيا كني كه خيلي سخته
ولي با سن فعلي شما كاري نمي شه كرد ، تازه به احتمال 99.5 درصد هم نظر و علاقه ات وقتي بزرگ تر بشي تغيير مي كنه
صحبت هاي كارشناس خيلي خوب بود

سلام یک سوال هم من داشتم... خیلی شبیه سوال آغازین این تاپیک هست بنابراین تاپیک جدا نیاز نداره من پسر 25 ساله ای را می شناسم که وابسته به یک دختر 30 ساله شده!! نه برای ازدواج! بلکه برای واسطه شدن برای ازدواج! این پسر قصه ی ما دربه در به دنبال همسر هستش و به خاطر شرایط خاصش جواب های منفی مکرر زیادی شنیده به خاطر همین به واسطه های متعدد سپرده که براش پیدا کنن... یکی از واسطه هاش هم همین دختر سی ساله ی مجرد هست که به خوبی براش پیگیری کرده و موارد زیادیو معرفی کرده که البته جواب رد دادند! ارتباطشون در حد مجازیه ابتدا فقط در حد معرفی کردن مورد بود.... سپس بیشتر شد و در بین سخنانشون شوخی اینا هم می کردن و حرف های غیرضروری میزدن الان به حدی وابسته شدند که شبانه روز در حال چت کردن با همدیگه یا حتی گاهی صحبت تلفنی با هم هستند و حتی طوری که شنیدم گاهی شوخی های جنسی هم با هم می کنن!!!! خود پسره واقعا ناراحته از این قضیه...اما از طرفی نمی تونه ولش کنه! چه راهکاری براش دارید؟! چی بهش بگم؟!

خوب نطر منم این هست که این حس به خاطر سنت هست خوده من از 10سالگی تا 22 که ازدواج کردم 7/8بار عاشق حقیقی شدم یعنی عشق اول واخرم بودن ها..... اما الان بعدا 10سال زندگی حس میکنم هنوز عاشق نیستم فقط وابسته ام محبت دختره به تو این حس رو به وجود اورده منم این اشتباه وکردم به پسری که جای بچه ام بود زیادی توجه کردم اونم تصور اشتباهی نسبت به قضیه پیدا کرد واونم عاشقه من شد واقعا فقط واسه من خنده دار بود بهش میگفتم تو جای نوه ی منی

[="Navy"]

تنهای تنها;723261 نوشت:
خوب نطر منم این هست که این حس به خاطر سنت هست خوده من از 10سالگی تا 22 که ازدواج کردم 7/8بار عاشق حقیقی شدم یعنی عشق اول واخرم بودن ها..... اما الان بعدا 10سال زندگی حس میکنم هنوز عاشق نیستم فقط وابسته ام محبت دختره به تو این حس رو به وجود اورده منم این اشتباه وکردم به پسری که جای بچه ام بود زیادی توجه کردم اونم تصور اشتباهی نسبت به قضیه پیدا کرد واونم عاشقه من شد واقعا فقط واسه من خنده دار بود بهش میگفتم تو جای نوه ی منی

من همسرم 40 روز از من بزرگتر بود به من میگفت جوجه ای :Khandidan!:

هرچند در نهایت بهش ثابت کردم جوجه عمشه و ازدواج کردیم :khaneh:

دیگه 2 سال خیلیه اونم تو این سن . باز سن بالاتر باشه میشه یه کاریش کرد
ولی زیر 30 سال اختلاف زیادیه 2 سال[/]

سلام
یه نکته دیگم هست که شایدشا الان این حس رو داشته باشی
ولی وقتی بزرگ شدی ودرجامعه قرارگرفتی وارتباطت بامردم وبزرگ ترها بیشترشد
وخیلی چیزا رو تجربه کردی
این حس برات عوض شه....
خیلی زوده چون خیلی چیزاروتجربه نکردی
ودوستامونم درست میگن اون دخترشایدشمارو نپذیره.....

من خودم از 10 سالگی تا 16 سالگی متوسط شش ماه یکبار عاشق می شدم:khaneh:

یادش بخیر چه مسخره بود :Khandidan!:

استارتر عزیز یکم سنت بزار بره بالا درست میشه،من دیگه کلا ظرفیت عشقیم تکمیله و مشکلی که الان پیدا کردم اینه که دیگه عاشق نمیشم:khaneh:

لبیک یا علی النقی;723257 نوشت:
سلام یک سوال هم من داشتم... خیلی شبیه سوال آغازین این تاپیک هست بنابراین تاپیک جدا نیاز نداره من پسر 25 ساله ای را می شناسم که وابسته به یک دختر 30 ساله شده!! نه برای ازدواج! بلکه برای واسطه شدن برای ازدواج! این پسر قصه ی ما دربه در به دنبال همسر هستش و به خاطر شرایط خاصش جواب های منفی مکرر زیادی شنیده به خاطر همین به واسطه های متعدد سپرده که براش پیدا کنن... یکی از واسطه هاش هم همین دختر سی ساله ی مجرد هست که به خوبی براش پیگیری کرده و موارد زیادیو معرفی کرده که البته جواب رد دادند! ارتباطشون در حد مجازیه ابتدا فقط در حد معرفی کردن مورد بود.... سپس بیشتر شد و در بین سخنانشون شوخی اینا هم می کردن و حرف های غیرضروری میزدن الان به حدی وابسته شدند که شبانه روز در حال چت کردن با همدیگه یا حتی گاهی صحبت تلفنی با هم هستند و حتی طوری که شنیدم گاهی شوخی های جنسی هم با هم می کنن!!!! خود پسره واقعا ناراحته از این قضیه...اما از طرفی نمی تونه ولش کنه! چه راهکاری براش دارید؟! چی بهش بگم؟!

با سلام
به هر حال یقیننا اشتباه است و حرام.
راهکارش:
1.قطع ارتباط
2.هر کسی نمی تواند نقش واسطه را انجام بدهد.(بهتر است اولا از طریق خود مادر و یا خواهر و یا خاله وبالاخره در نهایت از بستگان نزدیک و دلسوز و با تجربه و یا از طریق دوستان(البته توسط خانواده انها) چنین واسطه گری انجام گیرد نه مثل این کاری که شما انجام دادید و اشتباه بود)
3.توجه به آسیب های چنین روابطی

سلام به همه

طاهر;722555 نوشت:
ایا درست است که من توی این سن دلبسته دختری بشوم و به ازدواج فکر کنم
درست نیست ، ولی کاملاً طبیعیه

طاهر;722555 نوشت:
او دو سال از من بزرگ تر است مشکلی دارد؟
اختلاف سن مشکل دوم شماست. مشکل اول ، سن و سال خود شماست که تا وقتی این مشکل هست ، نیازی نیست به مشکل دوم (اختلاف سن) فکر کنید

طاهر;722555 نوشت:
من به هیچ دختری دیگری این طوری وابسته نشدم و فکر میکنم نمیشوم بنابر این اگر او ازدواج بکند یا مشکل دیگری من یه جورایی دیوانه میشوم در این صورت من در چه سنی میتوانم به او بگویم که دوستش دارم و یا اگه درست است یا امکان دارد الان علایقی به او نشان بدهم
من هم معتقدم این حسِ شما هم دقیقاً همون حسیه که سایر دوستان گفتن هر کدوم 20 - 30 بار بهش مبتلا شدن :Nishkhand: ، ولی بر خلاف خیلی از دوستان توی این تاپیک که حسابی عشق رو کوبیدن! اسم این حسی که شما و این دوستان بهش مبتلا شدید عشق نیست! (جای توضیح اینجا نیست)

به هر حال اصل احساس شما (علاقه مند شدن به یک دختر) ابداً اشتباه نیست. اما شرایط دلبستگی شما شرایط اشتباهه. دلایلش رو توی پست بعدی عرض میکنم


طاهر;722555 نوشت:
مسیله بعدی او بسیار معتاد لاین تلگرام و این طور شبکه هاست و همیشه انلاین است من نمیدانم ایا او با پسری ارتباط دارد یا نه و اگر بفهمم واقعا ناراحت میشوم چطور میتوانم او را از این طور جاها دور کنم و ایا اصلا این وظیفه من است؟
خیر به هیچ وجه نباید چنین کاری انجام بدید. یه نکتهء بسیار بسیار مهم که در تمام طول زندگی به درد شما میخوره ، اینه:
شما باید دختری مطابق با خصوصیات خودتون
پیدا کنید
نه اینکه دختری مطابق با خصوصیات خودتون
بسازید

البته یک سری تغییرات کلی رو در رفتار آدمها میشه ایجاد کرد. اما اصل برای شما نباید این باشه که دختری رو که خصوصیاتش با خواسته های شما کاملاً متفاوته ، تغییرش بدید و تبدیلش کنید به کسی که میخواین. چون:

یا اصلاً تغییر داده نمیشه - یا به زودی به حالت اول برمیگرده

عشق و عاشقی تو این سن خیلی حال میده.معنی واقعی عاشق شدن و دوست داشتنه.همیشه وقتی عاشق شدن یه نفر با سن پایین را میشنوم یاد سکانس پایانی سریال دائی جان ناپلئون میافتم.من سالها پیش عاشق دختر خالم شدم.هنوزم پشیمونم چرا همون موقع بهش نگفتم.البته اون از من کوچیکتر بود.پشیمونم چرا هیچ وقت بهش نگفتم.همیشه امید داشتم بهش میرسم تا اینکه ازدواج کرد :Ghamgin:میدونم باهاش خوشبخت میشدم حتی با همین ذهنیت الانم که فکر میکنم بهترین مورد برای من اون بود.ولی همیشه توکل کردم به خدا خودش اگه صلاحمه جورکنه نبودم نکنه.ولی از چیزی که مطمئن نیستم اینه که شاید باید میگفتم بهش شاید او به صلاحم بوده ولی چون خودم چیزی نگفتم خداهم کاری نکرد:Sham:

طاهر;722555 نوشت:
من پسری هستم که 14 سال دارم و یکجورایی دلبسته دختر داییم شدم

1 - مهمترین احتمال اینه که به دید مادری دارید به اون خانم نگاه میکنید (شاید در خانواده مشکل کمبود محبت داشته باشید). با افزایش سن ، دیدتون به ازدواج هم تغییر پیدا میکنه و مطمئن باشید که در سنین بالاتر ، اولویت اول شما ازدواج با دختری کوچکتر از خودتون خواهد بود. البته ممکنه تحت شرایطی دختری با سن بالاتر رو هم انتخب کنید ، اما اون موقع دیگه تمام شرایط رو در نظر خواهید گرفت ، نه صرفاً دلبستگی و خوش اومدن

2 - شما تازه به بلوغ جنسی رسیدید و این حس برای شما هم تازگی داره و هم شدیده. لذا اولین دختری که حرکاتش شما رو تحریک کنه ، دل شما رو میبره
البته مِیلِ شما رو میبره ، ولی شما فکر میکنید دلتون رو برده :ok:. برای اینکه به این حرف من برسید ، دقت کنید ببینید دلبستهء چه چیز اون دختر شدید
آیا اینطور نیست که:
زیباییش - اندامش - صداش - اداهاش - نگاهش و...... دلایلی هست که روی شما تاثیر میذاره و دل شما رو میبره؟

3 - متاسفانه به دلایلی مختلف ، بلوغ فکری بچه های ما دیر تر از بلوغ جنسی اونها اتفاق میفته. چه پسرها و چه دخترها
(البته دخترها ادعای دیگه ای دارن ولی خب ادعایی بیش نیست :Nishkhand:)
دقت کنید صحبت من با شخص شما نیست بلکه برای غالب جوونها همینطوره. لذا بعید میدونم که بلوغ فکری شما برای ازدواج الان در مرحلهء مناسبی باشه. یکی از نشونه های بلوغ همینه که بتونید خودتون رو کنترل کنید ، حتی اگر عاشق شده باشید

4 - نمیشه با قاطعیت گفت که هر انتخاب اولی ، لزوماً انتخاب غلطه. اما به دلایل 1 و 2 که عرض کردم ، تشخیص اینکه این مورد برای شما مناسب هست یا خیر ، بسیار بسیار برای شما مشکله. چون درصد احساساتِ غیر عقلانی در وجود شما الان خیلی بالاست و اجازهء بروز احساساتِ عقلانی رو به شما نمیده. شما الان مثل کسی هستید که در توده ای از ابر قرار گرفته ولی باید درمورد شکل و اندازهء این تودهء ابر نظر بده ، که طبیعتاً نمیتونه از داخل چنین کاری رو انجام بده

5 - ازدواج نیازمند پیش زمینه هایی هست ، از جمله بحث مالی. در سن و سال شما ، تقریباً نمیشه روی بحث مالی هیچ حسابی کرد. نه اینکه مشکل از شما باشه ، بلکه طبیعیت زندگی ما الان اینطوره که شما فعلاً مشغول درس هستید و کسب رشد عقلی ، لذا اصلاً از شما انتظار نمیره که الان شغلی با درآمد بالا داشته باشید

موارد دیگه ای هم بود ولی خب زیادی طولانی میشه. در کل الان موقع مناسب فکر کردن به ازدواج بصورت جدی برای شما نیست. اما....

در پست بعد چند راهکار رو هم خدمت شما عرض میکنم

مطمئن باش دختر داییت به شما به دیده ی برادر کوچیکتر نگاه می کنه، و به قول جناب شروین هنوز شما رو بچه میدونه، و اگه هم به شما محبتی می کنه به خاطر همین نگرششه. و الا آخه کدوم دختری نسبت به یه پسر راهنمایی که کوچیکتر از خودش هست به دیده ی همسر آینده نگاه می کنه؟؟؟ ضمن اینکه ایشون الآن سنین ازدواجش رو میگذرونه ولی هنوز شما تازه اوائل بلوغتون رو. و از سن بلوغ ایشون حدود 7 سال می گذره.
به این نکته هم توجه داشته باش که اگه کاری بکنی که دختره و فامیلتون از این جریان خبردار بشن، رسوای خانوادتون میشی و دیگه نمی تونی بین فامیلها سر بلند کنی و همیشه می خوایی ازشون فاصله بگیری، اگه باور نداری تجربش مجانیه ولی دیگه راه برگشتی وجود نداره. بعد از چند سال که متوجه خیلی از مسائل شدی ، اون وقت به این حالات خودت میخندی، پس کاری نکن که مبدأ تاریخ خانوادتون بشی و کارت هیچ وقت از یاد خانوادت نره.
یاعلی

طاهر;722555 نوشت:
پسری هستم که 14 سال دارم و یکجورایی دلبسته دختر داییم شدم (نه به صورت هیزبازی و دوستی فقط برای ازدواج)
داداش هیزبازی چیه؟! مگه پسر برای چی دلبستهء دختر میشه؟!
یه صحبت برادرانه:
از همین الان روی این کار کن که سعی نکنی جوری حرف بزنی که دیگران خوششون بیاد. بلکه صحبتت رو با درست و غلطی که بهش اعتقاد داری تنظیم کن. بدون هیچ تعارفی اولین دلیل ازدواج ارضای نیاز جنسیه (بخصوص برای مردها) و شما هم اگر چنین حسی داری خجالت نداره و هیچ نیازی هم نیست اون قیدها رو در آخر جمله بیاری. خجالت فقط اون جایی هست که کسی از چهارچوب خدا بیرون بره. همین و بس

خب داداش عرض شد که این حس شما درست نیست اما طبیعیه. درمورد اینکه چرا درست نیست ، استاد عزیز و سایر دوستان و در نهایت من ، نکاتی رو گفتیم. اما در مورد طبیعی بودن حس شما هم من چند نکته عرض میکنم. اگر برای شما اهمیت داره که زودتر برای ازدواج آماده بشید ، به این نکات توجه و البته عمل کنید

1 - اینکه به شما گفته شد فعلاً زوده ، متاسفانه اینطور تعبیر میشه که کلاً موضوع رو بذار کنار! خیر داداش قرار نیست کلاً موضوع ازدواج رو بذارید کنار ، بلکه باید از همین الان براش برنامه ریزی کنید. اما به عنوان

موضوعی برای آینده بهش نگاه کنید

2 - بروز نیاز جنسی در شما ، نشانهء اینه که شما دارید بزرگ میشید. آیا شما الان هم مثل دوران 5 - 6 سالگی بازی میکنید؟ حتماً میگید خیر
خب پس این تغییری که در خودتون حس کردید ، معناش اینه که دیگه نباید اونطوری باشید که تا الان بودید. باید تغییر کنید. پس این رو مد نظر داشته باشید

3 - اولین و مهمترین تغییری که باید بهش فکر کنید ، بلوغ فکریه. این درست بشه ، سایر تغییرات چندان سخت نیست. سعی کنید کمی خودتون رو وارد جمع های بزرگتر کنید. مثلاً پدر ، عمو و.... البته رفقا بجای خودشون. قرار نیست از اونها دور بشید. ولی نباید دوست و رفیق ، جلوی رشد فکری شما رو بگیره

4 - علم و مطالعهء خودتون رو بیشتر کنید. هر چی میزان علم در شما رشد کنه ، به همون میزان عقل شما کاملتر میشه. پیشنهاد من اینه که بیشتر سخنرانی گوش کنید. بخصوص از روحانی های بزرگی مثل جناب دکتر رفیعی و دیگران

5 - شروع کنید به کار کردن و کسب درآمد. از کارهای کوچک و ساده شروع کنید و البته از بزرگترها مشورت بگیرید. کار کردن هم باعث میشه اعتماد به نفس پیدا کنید ، هم باعث میشه دید دیگران به شما عوض بشه و به شما به عنوان یه مرد نگاه کنن ، هم تمرینی هست برای اینکه یاد بگیرید چطور میتونید زندگی رو بچرخونید

6 - عجله نکنید. این جمله مثل یه همراه میمونه داداش که هیچ وقت نباید از کنار گوش شما دور بشه. بدترین کار اینه که عجول باشید. با صبر و حوصله پیش برید ، به موقعش خودتون تغییرات رو احساس خواهید کرد

7 - مشورت با بزرگترها و اهل فن رو هرگز فراموش نکنید. مراقب باشید دچار اعتماد به نفس کاذب نشید. همیشه احتمال خطر رو بدید و خودتون رو بی نیاز از مشورت تصور نکنید

8 - مهمتر از همه ، توکل به خدا و کمک خواستن از او رو فراموش نکنید. این شعار نیست برادر ، من به شخصه معجزهء توکل به خدا رو بارها در زندگی خودم دیدم

انشاالله موفق باشید

سلام این چشم لا مصب اگه کنترل بشه ادم بد بخت نمیشه.
رک بهت بگم که شرایط ازدواج رو به هیچ وجه با اون نداری .بهترین راه اینه که دلتو از این افکار مزاحم رها کنی وگرنه چند سال باید پای چیزی که بدستش نمیاری بسوزی .چنتا نکته میگم اگه اشتباه بود دوستان تذکر بدن که گرفتار اشتباه نشی
1-محبت چشم رو از دیدن بدیها کور میکنه ، غالبا معشوق اون چیزی نیست که ما میبینیم به قول یه شخصی :زمانی احمق شدم که فکر کردم این با بقیه فرق داره( اگه یه بدی ازش ببینی محبتت نیبت به اون تا حدی فروکش میکنه ولی هیچ وقت متتظر تخلیه کل محبت نباش که نشدنیه)
2-دل ما جایی میره که چشممون رفته باشه و چشم ما عقل و تخیلاتمونه .پس بهتره نگاه جزییت رو اصلاح کنی یعنی این فکر که معشوقت خدا و همه چیزته و همه چی همین دنیاست رو دور بریزی ،با نگاه درست به هستی :اینکه من باید برای اصلاح اخرتم تلاش کنم و با مطالعه و تفکر به خودت بفهمونی واقعیت چیز دیگه ای هست
به عنوان برادرت میگم که
سعی کن این کار ها رو انجام بدی: شناخت خودت رو نسبت به خدا و هستی و خصصصصصوصا اینکه تو برای چه به هستی قدم گذاشتی رو زیاد کنی و به این اهمیت بده اون وقت میفهمی که تو اقیانوس بیکران داشتی پلانگتون صید میکردی!!
و اینکار ها رو انجام نده: ور رفتن به گوشی و بازی های معتاد کننده اون ش،شبکه اجتماعی ،اهنگها و تمام چیزایی که به اون کاری که گفتم خوبه انجام بدی لطمه میزنه و غافلت میکنه-و با کسایی که اینکاره هستن دمخور نباش که اینده روشنه و شماهم توی بهترین سن شکوفایی هستید
یا حق

فیزیکدان;723255 نوشت:
همیشه همه چی برای مردهاست . عاشق شدن تو 14 سالگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اونوقت من دختر 28 ساله ایی هستم که هنوز عاشق نشده ام

خوب عاشق شوید !

ببین گل پسر سنت که دو رقمی شد خود به خود این دلبستگی به دختر تبدیل میشه به دلبستگی به مادیات زیاد جدی نگیر

فیزیکدان;723255 نوشت:
همیشه همه چی برای مردهاست . عاشق شدن تو 14 سالگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اونوقت من دختر 28 ساله ایی هستم که هنوز عاشق نشده ام
:grye::geryeh::cry::geristan:

یا خدااااااااااااااااااااا
مگه عاشقی و دلبسته شدن هم حسرت خوردن داره؟!؟!؟!؟؟؟؟

اگه یه بار عاشق کسی بشی و بفهمی اون تو رو زیاد هم دوست نداره یا اینکه نتونی بهش برسی،، دیگه هیچوقت اینجوری حسرت عاشق شدن رو نمیخوردی!!!!

دوست عزیز شما الان اول سن بلوغ هستی و به قول معروف کمی داغ هستی، وقتی بزرگتر شدی معیارهات ۱۸۰ تغییر میکنه، چون هنوز شخصیتت و نگاهت به دنیا بطور کامل شکل نگرفته

بگذار یک حقیقت رو از زندگی خودم بگم.. من در دوران نوجوانی از دختری در فامیل خوشم آمده بود، خلاصه گذشت و بعلت اینکه انها در شهری دیگر زندگی می کردند هرگز دیگر ندیدمش. و سالها بعد یکی از اقوام به من پیشنهاد داد به خواستگاری ایشون برم اما در خودم یک سر سوزن به ایشون دیگه علاقه ای نمی دیدم و رد کردم. حتی باورم نمی شد و برام عجیب بود که چرا ازش خوشم آمده بود!

کلا دوران بلوغ دوران عجیبی هست.. نگذار باد غرایز تو رو با خودش ببره.. حتما مشاوره و کمک بگیر، انشاءالله که راه رو درست بری و بعدها پشیمون نشی.

[=arial black]برادر من حواست باشه
داری زخمی به خودت میزنی
که شاید به مرور زمان خوب بشه
ولی مطمئن باش جاش برای همیشه گوشه ذهنت میمونه
با یه بارون دم غروب، با یه آهنگ غمگین
با دیدن یکی شبیهش ...
با همه دنیا به یادش میوفتی
و یه تکه از قلبت تا ابد یه جور دیگه میزنه
مراقب دلت باش

آرامش ";723387 نوشت:
یا خدااااااااااااااااااااا
مگه عاشقی و دلبسته شدن هم حسرت خوردن داره؟!؟!؟!؟؟؟؟

اگه یه بار عاشق کسی بشی و بفهمی اون تو رو زیاد هم دوست نداره یا اینکه نتونی بهش برسی،، دیگه هیچوقت اینجوری حسرت عاشق شدن رو نمیخوردی!!!!

اشتباه برداشت کردی جانم. منظورم این بود که عاشق شدن کار بسیار سختیه. الکی نیست که . شاید اصلا برای کسی در طول زندگی پیش نیاد.

آقای استارتر محترم
فعلا سعی کن فقط دوران نوجونیت رو بگذرونی
بعدا به این روزهای خودت میخندی. در همین بهت بگم فقط

نشاط;723279 نوشت:
با سلام
به هر حال یقیننا اشتباه است و حرام.
راهکارش:
1.قطع ارتباط
2.هر کسی نمی تواند نقش واسطه را انجام بدهد.(بهتر است اولا از طریق خود مادر و یا خواهر و یا خاله وبالاخره در نهایت از بستگان نزدیک و دلسوز و با تجربه و یا از طریق دوستان(البته توسط خانواده انها) چنین واسطه گری انجام گیرد نه مثل این کاری که شما انجام دادید و اشتباه بود)
3.توجه به آسیب های چنین روابطی

واقعا ممنون!!!!!!!!!
عجب جواب کاملی!!!!!!!!!
فک کنم اگه جواب نمی دادید سنگین تر بودید!

به همین سادگی"قطع ارتباط"
خب اینو خودش هم می دونه که!
ما می خواستیم بدونیم چه جوری

موفق باشید

[="Navy"]

رهگذر آسمان;723446 نوشت:
برادر من حواست باشه
داری زخمی به خودت میزنی
که شاید به مرور زمان خوب بشه
ولی مطمئن باش جاش برای همیشه گوشه ذهنت میمونه
با یه بارون دم غروب، با یه آهنگ غمگین
با دیدن یکی شبیهش ...
با همه دنیا به یادش میوفتی
و یه تکه از قلبت تا ابد یه جور دیگه میزنه
مراقب دلت باش

اومدی حال ایشون رو خوب کنی
حال مارو خراب کردی :geristan:

[="Navy"]

فیزیکدان;723524 نوشت:
اشتباه برداشت کردی جانم. منظورم این بود که عاشق شدن کار بسیار سختیه. الکی نیست که . شاید اصلا برای کسی در طول زندگی پیش نیاد.

موافقم
بعد از 10-20 بار عاشق شدن به این نتیجه رسیدم که به قول شاعر عشق یه چیزی مث کشک و دوغه
چیزی به نام عشق وجود نداره و همش سوء تفاهمه . ترشح هورمون توسط چند تا غده
هرچند با وجود این مکاشفات بازم حال و روز خرابی دارم :khaneh:

از بیخیالیتون لذت ببرید که بهترین حاله[/]

شروین;723607 نوشت:
موافقم
بعد از 10-20 بار عاشق شدن به این نتیجه رسیدم که به قول شاعر عشق یه چیزی مث کشک و دوغه
چیزی به نام عشق وجود نداره و همش سوء تفاهمه . ترشح هورمون توسط چند تا غده
هرچند با وجود این مکاشفات بازم حال و روز خرابی دارم

از بیخیالیتون لذت ببرید که بهترین حاله



اینکه یه حکم رو در مورد همه تعمیم بدیم اشتباهه چون بعضیا 10 -20 بار و محدود دچار میشن بعضیا هم یه بار ولی برای همیشه.
فکر کنم به آخرای تایپیک رسیدیم امیدواریم دوستمون هم به جمع بندی رسیده باشه

[="Navy"]

محمد132;723636 نوشت:

اینکه یه حکم رو در مورد همه تعمیم بدیم اشتباهه چون بعضیا 10 -20 بار و محدود دچار میشن بعضیا هم یه بار ولی برای همیشه.
فکر کنم به آخرای تایپیک رسیدیم امیدواریم دوستمون هم به جمع بندی رسیده باشه

شوخی کردم 10-20 بارو
2 بار و جفتشم برای همیشه :khaneh:

حتی یک بارشم به نظرم چیزی غیر از یک سری پیام های عصبی نیست

عشق به نظرم از عمق روح انسان سرچشمه میگیره
یعنی چیزی که حتی در عالم تجرد هم باقی بمونه توی روح انسان
ولی بعید میدونم عشقی بین زن و مرد انسان رو در عالم پس از مرگ هنوز درگیر خودش نگه داره
وگرنه تو روز قیامت مادر از فرزند ، پدر از پسر فرار نمیکرد
پس عشقی وجود نداشته

جدای از جملات کلیشه ای ، واقعا اعتقاد دارم عشق غیر از خدا نمیتونه باشه
خودم بهش نرسیدم ولی میتونم حدس بزنم تنها عشقیه که در صورت حصول بعد از مرگ و در قیامت و همه جا باقیه[/]

[="Navy"]

محمد132;723636 نوشت:
فکر کنم به آخرای تایپیک رسیدیم امیدواریم دوستمون هم به جمع بندی رسیده باشه

اتفاقا به نظرم به جاهای خوبی رسیدیم تازه
مشکل این دوستمون وقتی حل میشه که بدونه عشقی در کار نیست
هرچند در حرف سادس و در عمل خیلی سخته

ولی تا باعقل خودش همه چیز رو آنالیز نکنه نمیتونه دل رو راضی کنه[/]

[="Tahoma"][="Black"]

نقل قول:
با سلام
به هر حال یقیننا اشتباه است و حرام.
راهکارش:
1.قطع ارتباط
2.هر کسی نمی تواند نقش واسطه را انجام بدهد.(بهتر است اولا از طریق خود مادر و یا خواهر و یا خاله وبالاخره در نهایت از بستگان نزدیک و دلسوز و با تجربه و یا از طریق دوستان(البته توسط خانواده انها) چنین واسطه گری انجام گیرد نه مثل این کاری که شما انجام دادید و اشتباه بود)
3.توجه به آسیب های چنین روابطی

لبیک یا علی النقی;723580 نوشت:
واقعا ممنون!!!!!!!!!
عجب جواب کاملی!!!!!!!!!
فک کنم اگه جواب نمی دادید سنگین تر بودید!

به همین سادگی"قطع ارتباط"
خب اینو خودش هم می دونه که!
ما می خواستیم بدونیم چه جوری

موفق باشید

دنبال راهکار پیچیده تری هستین؟!!

راهش همینه حالا چه خودشون هم بدونن چه ندونن مگر اینکه منتظر معجزه از جانب شما و شما هم از طرف مشاور باشید!!

چجوری؟ قطع ارتباط، انتخاب مشاور مناسب، توجه به آسیب های این رابطه (مواردی که جناب نشاط فرمودند)
سخته ؟ بله درمان درد دارد...

[/]

لبیک یا علی النقی;723580 نوشت:
واقعا ممنون!!!!!!!!!
عجب جواب کاملی!!!!!!!!!
فک کنم اگه جواب نمی دادید سنگین تر بودید!

به همین سادگی"قطع ارتباط"
خب اینو خودش هم می دونه که!
ما می خواستیم بدونیم چه جوری

موفق باشید

با سلام
افرین برشما
چون رابطه به حد درگیری عواطف و احساسات نرسیده،لذا اگر تصمیم به قطع رابطه بگیرد خیلی راحت می تواند با این مساله کنار بیاد.
به خاطر همین قطع رابطه را گفتیم.

دوستانمون درست میگن
باور کن 80 % اینجا این تجربه رو تو اون سن داشتن ولی بعد که بزرگتر شدن و از اون دوران گذر کردن به مضحک بودنش پی بردن
ببین اون دختر احتمالا 3,2 سال دیگه ازدواج میکنه و تا وقتی تو به سن ازدواج برسی و آماده ازدواج بشی احتمالا بچش 5,4 سالشه

سلام
به حرف های منفی توجه نکن چون اگه دختر دایی شما ازدواج کنه پشیمون میشید .
خب اگه دوسش دارین برید بهش بگید فوق فوقش میگه دوستون نداره و شما هم شکست عشقی میخورید وگریه میکنید و فراموشش میکنید (البته شایدم فراموش نکنید)
الان بگید بهتر از اینه که سال ها توی فکرتون نگه دارید و این حواس شما رو کامل میگیره .
بعضی وقتا بزرگترها راه حل هایی میدن که فقط به درد همون بزرگتر ها میخوره .یادت باشه اونا دنیا رو از نگاه خودشون میبینن نه تو ...
شجاع باشید.:Sham:

نشاط;723796 نوشت:
با سلام
افرین برشما
چون رابطه به حد درگیری عواطف و احساسات نرسیده،لذا اگر تصمیم به قطع رابطه بگیرد خیلی راحت می تواند با این مساله کنار بیاد.
به خاطر همین قطع رابطه را گفتیم.

علیک سلام
اون فقط چهارده سالشه .احتمالا شما14 سالگی خودتون رو فراموش کردید .اما من یادمه
طرف دلش رفته .توقع دارید قطع رابطه چیکار کنه

شروین;723641 نوشت:
حتی یک بارشم به نظرم چیزی غیر از یک سری پیام های عصبی نیست

ببین این پیام های عصبی ما رو به کجا ها که نمیکشونه از 2 نفر به 7 میلیارد نفر !!!!
بدون عشق :hamdel:ما منقرضیم.

[="Navy"]

دخترک کبریت فروش;723817 نوشت:
علیک سلام
اون فقط چهارده سالشه .احتمالا شما14 سالگی خودتون رو فراموش کردید .اما من یادمه
طرف دلش رفته .توقع دارید قطع رابطه چیکار کنه

این جواب برای یک موضوع دیگس مربوط به استارتر نیست

دخترک کبریت فروش;723820 نوشت:
ببین این پیام های عصبی ما رو به کجا ها که نمیکشونه از 2 نفر به 7 میلیارد نفر !!!!
بدون عشق :hamdel:ما منقرضیم.

قدرت خداس دیگه :khandeh!:[/]

شروین;723607 نوشت:
عشق یه چیزی مث کشک و دوغه
چیزی به نام عشق وجود نداره و همش سوء تفاهمه . ترشح هورمون توسط چند تا غده

و شاعر میگه :بی عشق عمر آدم بی اعتقاد میره .هفتاد سال عبادت یک شب به باد میره
وقتی که عشق آخر تصمیمشو بگیره کاری نداه زوده یا حتی خیلی دیره
عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبس
و من ترجیح میدم به حرف این شاعر گوش بدم
:hamdel:

شروین;723828 نوشت:
قدرت خداس دیگه

پس به عشق اعتراف کن :gun:

دخترک کبریت فروش;723831 نوشت:
و شاعر میگه :بی عشق عمر آدم بی اعتقاد میره .هفتاد سال عبادت یک شب به باد میره
وقتی که عشق آخر تصمیمشو بگیره کاری نداه زوده یا حتی خیلی دیره
عاشق نباشه آدم حتی خدا غریبس
و من ترجیح میدم به حرف این شاعر گوش بدم
:hamdel:

ببخشید اینکه میگید من 14 سالگیم یادمه، به این هم توجه داشته باشید که شما دخترید و ایشون پسر، شما تو سن 14 سالگی، 5 سال از سن بلوغتون گذشته بود ولی ایشون تازه داره مزه های بلوغ رو می چشه.
به این هم توجه داشته باشید که شعرها بیشترشون، پشتوانه ی منطقی و عقلی ندارن، و در شعر می گن، أحسنه أکذبه یعنی بهترین شعر اونیه که توش دروغ زیاد باشه و خیالات توش بیشتر به کار رفته باشه. اینی هم که شاعر تو اینجا میگه، فکر می کنم همون عشق به خداست نه عشق به دختر. چون عشق حقیقی تو این دنیا فقط عشق خدا به بنده وبنده به خداست . و هر چیزی که عشق به اون در طول عشق به خدا باشه. البته عشق مادر به فرزند رو هم عشق حقیقی میدونن ولی هنوز برای خودم یقینی نشده. و عشق به دختر و... همه عشق های مجازیه.
البته به نظرم اسم این احساسات به جنس مخالف رو نباید عشق گذاشت بلکه فقط باید گفت وابستگی عاطفی، چون یه جورایی توهین به کلمه ی عشقه.
به قول یکی از بزرگان(مردد بین ارسطو و افلاطون هستم) وصال گورستان این عشقهاست. دلیلش رو هم تو جاهای مختلفی تو همین سایت عرض کردم.

م.ح.;723840 نوشت:
شما تو سن 14 سالگی، 5 سال از سن بلوغتون گذشته بود ولی ایشون تازه داره مزه های بلوغ رو می چشه.

ببینید بدون اطلاع حرف میزنید منم 14 سالگی به سن بلوغ رسیدم Fool

م.ح.;723840 نوشت:
البته به نظرم اسم این احساسات به جنس مخالف رو نباید عشق گذاشت بلکه فقط باید گفت وابستگی عاطفی، چون یه جورایی توهین به کلمه ی عشقه.

خب تو اکثر جاهای دنیا به وابستگی شدید میگویند عشق .=>در اغلب لغت نامه‌ها «عشق» به عنوان علاقه شدید یا انس قلبی تعریف می‌شود.
نگران نباشید اینجوری به عشق توهین نمیشه .فقط اگه هر هوس بازی اسم خودشو بزاره عاشق به عشق توهین شده چون شرط عشق وفاداریه.

م.ح.;723840 نوشت:
شعرها بیشترشون، پشتوانه ی منطقی و عقلی ندارن

جالبه بدونید عشق هم هیچوقت منطق سرش نمیشه

البته خودم به جز لیلی و مجنون معروف عاشقان دیگه ای رو نشناخنته ام Smile ولی بازم دلیل نمیشه عشق وجود نداشته باشه Fool

[="Navy"]یه چیزی که تو راه یادم اومد که بیام بگم اینه
اصلا فکرو خیال نکن
به جرات میگم 100 درصد عشق ها با فکر و خیاله
حالا آهنگ هم گاهی تقویتش میکنه
میشینی در مورد طرف هی فکرای فیلم هندی میکنی امر بهت مشتبه میشه که واقعا خبریه
طوری میشه که فکر میکنی واقعا اون تخیلاتت واقعیت داره
فکر نکن
شبا تا به حد مرگ خسته نشدی نخواب . بدترین زمان برای فکرو خیال موقع خوابه
[/]

شروین;723641 نوشت:
ولی بعید میدونم عشقی بین زن و مرد انسان رو در عالم پس از مرگ هنوز درگیر خودش نگه داره

چرا میتونه. عشقی که محض رضای خدا باشه، به خاطر به وجود آوردن نسلی صالح و سربازی امام زمان باشه، مخصوصاً اگر طرفت انسان بزرگ و کاملی مثل حضرت امام (ره) باشه و با وجود اون همه بزرگی اش بازم برای تو فداکاری و ایثار و از خودگذشتگی نشون بده. اونوقت وقتی میگه تصدقت بشوم تو عرش رو سیر میکنی! :Moshtagh::Sham::Sham::Sham::geryeh:
خداوندا چنین عشقی نصیبمان بگردان! الهی آمین:Doaa:

دخترک کبریت فروش;723817 نوشت:
علیک سلام
اون فقط چهارده سالشه .احتمالا شما14 سالگی خودتون رو فراموش کردید .اما من یادمه
طرف دلش رفته .توقع دارید قطع رابطه چیکار کنه

با سلام
بزگوار این مطلب مربوط به اقا پسر 14 ساله نیست،لطفا یکبار دیگر مطلب را مطالعه کنید.
توضیح بنده برای این سوال بود:
سلام یک سوال هم من داشتم... خیلی شبیه سوال آغازین این تاپیک هست بنابراین تاپیک جدا نیاز نداره من پسر 25 ساله ای را می شناسم که وابسته به یک دختر 30 ساله شده!! نه برای ازدواج! بلکه برای واسطه شدن برای ازدواج! این پسر قصه ی ما دربه در به دنبال همسر هستش و به خاطر شرایط خاصش جواب های منفی مکرر زیادی شنیده به خاطر همین به واسطه های متعدد سپرده که براش پیدا کنن... یکی از واسطه هاش هم همین دختر سی ساله ی مجرد هست که به خوبی براش پیگیری کرده و موارد زیادیو معرفی کرده که البته جواب رد دادند! ارتباطشون در حد مجازیه ابتدا فقط در حد معرفی کردن مورد بود.... سپس بیشتر شد و در بین سخنانشون شوخی اینا هم می کردن و حرف های غیرضروری میزدن الان به حدی وابسته شدند که شبانه روز در حال چت کردن با همدیگه یا حتی گاهی صحبت تلفنی با هم هستند و حتی طوری که شنیدم گاهی شوخی های جنسی هم با هم می کنن!!!! خود پسره واقعا ناراحته از این قضیه...اما از طرفی نمی تونه ولش کنه! چه راهکاری براش دارید؟! چی بهش بگم؟!

سلام
من خیلی تبلیغ کردم ازدواج را در سنین پایین رواج بدید.
الان شما هم نیاز جنسی داری هم نیاز عاطفی و در کل نیاز به ازدواج داری.
چرا ازدواج نمیکنی عزیز؟
پول نداری؟ خدا وعده داده
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

﴿32 - نور﴾ترجمه: بى‏همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‏نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست
نونی که شما سر سفره بابات میخوره و همسر آینده ات سر سفره باباش میخوره؛ این دو بابا؛ با هم همت کنن، نونهای شما رو سر یک سفره بگذارند یا بابای محترم شما زحمت بکشند و فرض کنند یک دختری دیگری هم دارند که خانم شما باشه و خرج اون رو متقبل باشندخلاصه توقعات بیاد پایین؛ یک اتاق توی خونه شما برای شما ایجاد بشه و تا زمان استقلال هر دو زندگی کنید و بابای شما خرجتونو بده.یا اینکه حد اقل نامزد بشید

اما مشورت!
به نظرم این مورد نمیتونه خوب باشه برای شما! چون شما انتخابت عاقلانه نیست؛ عاشقانه هست! بعد که آتش عشق فروکش کرد از انتخابتون (در فرض اینکه ازدواج کنید) پشیمون میشید.

یا ازدواج کنید با کسی غیر این خانم؛ یا اینکه کلا بی خیال بشید با رعایت تقوا

سلام داداش گلم
منم مثل شما بودم ، شاید هم بدتر اونقدر به این دختر خانوم فکر میکردم که شده بودم مجنون
ببین برادر شما الان درگیر یک سری هیجانات و احساسات شدی که همش باد هواست. نمیخوام بگم شما بچه ای یا نمیفهمی یا .... ولی تجربه کردم که میگم شبا به خاطرش گریه میکردم ولی الان ؟
الان بهش نگاه هم نمیکنم ، چون هیچ احساسی بهش ندارم شاید تو عالم فامیلی یک سلامی بهش بکنم ولی احساس فقط به عنوان یک دختر عمه و لاغیر.
من دقیقاً 14 سالگی درگیر شدم و 2 سالی تو توهماتم سیر میکردم الان بعد از 5 سال به اون روزام میخندم روزایی که میتونستم بهترین استفاده رو ازش بکنم.
میدونم سخته ولی تحمل کن ، به زودی به حرف من میرسی.
پدرام باشی...
پی نوشت : کسی که زیاد توی وایبر و اینا باشه ، حتماً اهل دوستی اینا نیست مطمئن باش . ملاکت سعی کن چیز دیگه ای باشه و همیشه از دید مثبت قضیه رو ببین ! چون مطمئناً در زندگی مشترک آیندت به مشکل میخوری. Wink

user;723909 نوشت:
سلام
من خیلی تبلیغ کردم ازدواج را در سنین پایین رواج بدید.
الان شما هم نیاز جنسی داری هم نیاز عاطفی و در کل نیاز به ازدواج داری.
چرا ازدواج نمیکنی عزیز؟
پول نداری؟ خدا وعده داده
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

﴿32 - نور﴾ترجمه: بى‏همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بى‏نياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست
نونی که شما سر سفره بابات میخوره و همسر آینده ات سر سفره باباش میخوره؛ این دو بابا؛ با هم همت کنن، نونهای شما رو سر یک سفره بگذارند یا بابای محترم شما زحمت بکشند و فرض کنند یک دختری دیگری هم دارند که خانم شما باشه و خرج اون رو متقبل باشندخلاصه توقعات بیاد پایین؛ یک اتاق توی خونه شما برای شما ایجاد بشه و تا زمان استقلال هر دو زندگی کنید و بابای شما خرجتونو بده.یا اینکه حد اقل نامزد بشید

اما مشورت!
به نظرم این مورد نمیتونه خوب باشه برای شما! چون شما انتخابت عاقلانه نیست؛ عاشقانه هست! بعد که آتش عشق فروکش کرد از انتخابتون (در فرض اینکه ازدواج کنید) پشیمون میشید.

یا ازدواج کنید با کسی غیر این خانم؛ یا اینکه کلا بی خیال بشید با رعایت تقوا

سلام برادر نمیخوایم تاپیک به بیراهه کشیده بشه ولی خواهشاً پیشنهاداتی ندید که با آینده نه این عزیز بلکه دوستانی که این متن شما رو میخونن بازی کنید !
اردواج در سن 14 یا 15 سالگی با چه پشتوانه ای ؟ با چه نگاهی ؟ با چه ملاکی ؟
حالا میگیم پول رو خدا وعده داده ، ولی حس مسئولیت چطور ؟ یا مشکلات زندگی زناشویی یا ....
موندم به خدا یک عده عزیز نسخه هایی میپیچن که توی هیچ دکانی پیدا نمیشه.

سلام
دوست عزیز ببخشیدکه خیلی رک می گویم. خدای نکرده قصد توهین ندارم . اما به نظر من کلا تا حدود سن 22سالگی حداقل به دختری علاقه مندنشوید. علاقه در سن شما نوعی هجوم احساسات است که در دوران بلوغ ر می دهد. ببخشیدعلاقه شما کشک است . دو روز دیگر یادتان می رود. برای ازدواج تناسب بسیار لازم تر از علاقه است. این فیلم های ایرانی و خارجی رو نگاه نکنید. این ها دروغ است. علاقه باید عاقلانه باشد و عاقلانه بودن آن یعنی تناسب رعایت شود. دختری که 2سال از شما بزرگتر است هیچ تناسبی باشما ندارد. صبر کنید به 23سالگی که رسیدید اون وقت دوباره به علاقه ای که داشتید نگاه کنید ببینید خنده تان نمی گیرد.این را موکدا می گویم.بی خیال دخترخاله تان شوید وسعی کنید تا هفت هشت سال دیگر عاشق نشوید. فوق العاده مضر است.

دخترک کبریت فروش;723852 نوشت:

جالبه بدونید عشق هم هیچوقت منطق سرش نمیشه

البته خودم به جز لیلی و مجنون معروف عاشقان دیگه ای رو نشناخنته ام Smile ولی بازم دلیل نمیشه عشق وجود نداشته باشه :|


این حرفی که می زنید خطرناک است.عشق باید عقلانی و منطقی باشه وگر نه اسمش نفسه نه عشق.
موضوع قفل شده است