جمع بندی میخوام قبل از شهادتم ازدواج کنم

تب‌های اولیه

40 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
میخوام قبل از شهادتم ازدواج کنم

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام و عرض خسته نباشید خدمت خواهران و برادران دینی و زحمت کش در این سایت و همچنین سلام عرض می کنم خدمت کارشناسان عالم و روحانی که با حضورشون به این مکان نورانیت بخشیدن

من چندی قبل از طریق تقویم دکستاپی شمیم یار با این سایت آشنا شدم و احساس کردم محیط مناسبی است که از ظرفیت های عزیزان در این مکان برای کسب راهنمایی استفاده کنم.

من در مرحله ای قرار گرفته ام که باید راه زندگی خود را انتخاب کنم و در این مسیر احتمالا با یک دو راهی مواجه هستم،

1- زندگی خوب
--- آنچه برای خوب زندگی کردن در ذهنم متصورم اینگونه است که در ایام جوانی که دارد به انتهایش می رسد، با دختری مومنه و هم فکر(با آرمان های مشابه) ازدواج کنم، و الی آخر
2- مرگ خوب
--- در این زمینه ، طبیعتا هر کسی که چای روضه امام حسین (ع) را خورده باشد، قاعدتا دعا کرده است که مرگش شهادت باشد، با این اوصاف و با در نظر گرفتن این نکته که روش هایی جهت اعزام به سوریه، برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه سلام الله علیها موجود است

من هم می خواهم هر دو راه را به صورت موازی در پیش گیرم!، اما در این مسیر با مشکلاتی مواجه می باشم که علت مراجعه را مشخص می کند.

اگر خدا بخواهد و سپاه قدس مرا برای اعزام به سوریه پذیرش کند، چند سوال پیش می آید؟

:ok3:-خانواده ام را(که البته محبت اهل بیت در دلشان می باشد) چگونه قانع کنم که دفاع از حرم حضرت زینب برای یک بچه شیعه کمال افتخار است؟؟(بلاخره به این راحتی ها نمی تواند دلشان را صاف کنند و با اشتیاق بدرقه ام کنند)
:ok5:-از طرفی با این مشکل مواجه هستم که در خواستگاری هایی که می روم، تا کنون نتوانسته ام با طرف مقابل این موضوع را مطرح کنم، زیرا ، همین طور که هیچ حرفی نمی زنم، آنقدر شرایط مالی بنده نامناسب است که جواب رد می دهند، چه برسد به اینکه به طرف بگویم می خواهم برم مدافع حرم شوم
احتمالا اگر این مسئله را قید کنم، بگوید: خب روانی، تو که همچین تصمیمی گرفتی، برای چی می خوای زن بگیری؟!. برو خدا روزیتو جای دیگه حواله کنه!

خب البته قرار نیست هر کس مدافع حرم می شود، حتما شهید بشود(لیاقت می خواهد)، پس دلم می خواهد هم زندگی داشته باشم، هم در این معرکه برای رسیدن به اهداف متعالی تر تلاش کنم. در واقع دنیا و آخرت یا به عبارتی خدا و خرما را با هم می خواهم. از طرفی اگر خدا بخواهد و شهید بشوم، اگر قبلش ازدواج کرده باشم، یک یادگاری از خودم در دنیا داشته باشم که مادرم و خواهرم و همسرم ، سر گرم بشوند و غم فراغ و دوری کمتر آزارشان دهد.

در مجموع بابت تمام کمکی که در تصمیم گیری درست و همچنین راهنمایی هایی که در جهت نیل به اهدافم مبذول می دارید، کمال تشکر را دارم

اجرتان با سیدالشهدا

[SPOILER]
در ضمن، در صورت نیاز، هر گونه اطلاعات تکمیلی تر را در اختیار کارشناس محترم قرار خواهم داد

[/SPOILER]


در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید
:Gol:


با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امین

سلام

اصل ازدواج و اصل دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام کار بسیار خوب و پسندیده ای است؛ اما موازی کردن این دو، نیاز به بررسی دقیق تری دارد. آنچه مسلم است این است که در این شرایط هر چه وابستگی شما به دنیا کمتر باشد، جهاد برای شما و اطرافیانتان نیز راحت تر خواهد بود و نباید اینگونه فکر کنید که اگر فرزندی از شما به یادگار بماند، نبود شما برای بازماندگان راحت تر است؛ چون در این صورت نه تنها راحتی در کار نیست؛ بلکه همسر و فرزند شما هم باید سختی نبود شما را تحمل کنند. لذا به نظر من این وابستگی را زیاد نکنید؛ یعنی اگر نیاز به ازدواج ندارید برای مدتی ازدواج را به تاخیر بیندازید و اگر هم نیاز دارید و خواستید ازدواج کنید، بچه دار شدن را به تاخیر بیندازید. البته همانطور که خودتان هم گفتید، پیدا کردن دختری که چنین شرایطی را بپذیرد راحت نخواهد بود که تنها چاره اش گشتن زیاد به دنبال چنین موردی است.

اما اینکه چطور این مسئله را در جلسات خواستگاری مطرح کنید به شرایط موجود بستگی دارد. مثلا یک راه این است که مسئله را غیر مستقیم مطرح کنید تا نظر کلی طرف دستتان بیاید؛ به این صورت که به ایشان بگویید اگر روزی من مجبور باشم به جهاد بروم، نظر شما چه خواهد بود؟ پاسخ ایشان نشان می دهد که تا چه حد به این مسئله راضی است. معمولا هر چه ایمان و اعتقاد طرف مقابل قوی تر باشد، با این مسئله راحت تر کنار می آید. بعد هم به او بگویید که دارید در این باره فکر می کنید و ممکن است روزی برای جهاد به سوریه بروید تا طرف مقابل با چشم باز شما را به همسری انتخاب کند. البته طرح این مسئله نباید اصل قرار بگیرد و باعث شود از دیگر مسائل لازم برای ازدواج غافل شوید؛ چون همانطور که خودتان هم گفتید، رفتن به جهاد و حتی شهادت قطعی و یقینی نیست. لذا نباید طوری با این مسئله برخورد کنید که خودتان و حتی طرف مقابل تحت تاثیر احساسات و عواطف قرار بگیرید و فارق از بررسی هر گونه تناسبی از لحاظ فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری خانوادگی و ... و به صرف اینکه شما مجاهد و احیانا شهید خواهید شد با هم ازدواج کنید؛ چون در این صورت اگر شما به هر دلیلی نرفتید یا رفتید و انشاءالله سالم برگشتید، ممکن است به دلیل نبود تناسب های لازم زندگیتان با مشکل مواجه شود.

البته برای اینکه بتوانید راحت تر گزینه مورد نظرتان را پیدا کنید بهترین کار این است که او را در قشر مذهبیان جستجو کنید؛ چون هر چه ایمان و اعتقاد طرف بیشتر باشد، احتمال موافقت او با چنین شرایطی نیز بیشتر خواهد بود.

در مورد نحوه راضی کردن خانواده برای موافقت با اعظام به سوریه هم باید عرض کنم بستگی به شرایط خانوادگی شما دارد. اگر ایمان و اعتقاد خانواده تان کم باشد در این صورت راضی کردن آنها کار آسانی نخواهد بود و اگر ایمان و اعقادشان قوی باشد، به همان اندازه راضی کردنشان راحت تر است. لذا کلید اصلی این مسئله به ایمان و اعتقاد بر می گردد. به خاطر همین شما هم برای راضی کردن آنها باید از همین راه وارد شوید و جوانب معنوی کارتان را به بهترین شکل ممکن برای آن تبیین کنید. اگر احیانا خودتان نتوانستید، کمک گرفتن از فردی که نفوذ کلام دارد بسیار کارساز است که لازمه آن این است که چنین فردی را سراغ داشته باشید. مثلا ممکن است فرمانده پایگاه شما چنین قدرتی را داشته باشد یا روحانی محلتان نفوذ کلام بالایی داشته باشد که از اینها می توانید استفاده کنید.

پیروز و سربلند

چند سال پیش که غرق احساسات بودم و خیلی احساسی فکر میکردم، قبل از این که اربعین کربلا بریم رفتم پیش یکی از اساتید اخلاق که از شاگردان آیت الله سعادت پرور (پهلوانی) هستند و به ایشون گفتم می خوام برم کربلا و می خوام دعا کنم تا تو این سفر شهید بشم. ایشون فرمود دعا کن تا طول عمر داشته باشی و به اسلام خدمت کنی.
شما واقعا می خوای با زود شهید شدن به چی برسی؟ از دنیا راحت بشی؟
ما نسبت به اسلام وظیفه داریم.
ای کاش هیچ یک از شیعه ها شهید نمی شدن و توی جنگ ها، هیچ شیعه ایی نمی مرد و همه زنده بر میگشتن و تعداد کم شیعه، با رفتن این عزیزان کمتر نمیشد.
ما باید به واجبات برسیم، به قول یکی از بزرگان واجبات تو این زمان اونقدر واجبات زیاده که فرصتی به مستحبات نمیرسه. الآن مدافع حرم شدن واجب نیست ولی به اسلام خدمت کردن و برای پیشرفت اسلام کمک کردن واجبه. چون نیرو برای مدافع حرم شدن هست ولی نیرو برای پیشرفت و گسترش اسلام و جامعه ی اسلامی به اندازه ی کافی نیست.
به قول استاد امین شما هدفتون از ازدواج هم درست نیست و باید هدفتون رو درست کنید.

[="Purple"]نکنین از این کارا طرفتونم دل داره آخه...:Ghamgin:[/]

سلام
اگه می تونید زنتون رو همراه خودتون ببریدازدواج کنید وگرنه چه فایده ای داره که آدم ازدواج کنه و6ماه 6ماه زنشو نبینه.

م.ح.;723040 نوشت:
شما واقعا می خوای با زود شهید شدن به چی برسی؟ از دنیا راحت بشی؟

به این قسمت هم توجه کنین تا بیشتر متوجه منظورش بشین.
طاهر;722531 نوشت:
خب البته قرار نیست هر کس مدافع حرم می شود، حتما شهید بشود(لیاقت می خواهد)، پس دلم می خواهد هم زندگی داشته باشم، هم در این معرکه برای رسیدن به اهداف متعالی تر تلاش کنم.

م.ح.;723040 نوشت:
الآن مدافع حرم شدن واجب نیست ولی به اسلام خدمت کردن و برای پیشرفت اسلام کمک کردن واجبه.

در آستانه ظهمور، نیاز به سربازان شجاع هست، فکر می کنم این یکی از مسیر های تمرین هست
م.ح.;723040 نوشت:
چند سال پیش که غرق احساسات بودم و خیلی احساسی فکر میکردم

نمی دونم، شاید در زمان جنگ هم، به اون جوان 13 ساله اینطوری گفتند:
م.ح.;723040 نوشت:
شما واقعا می خوای با زود شهید شدن به چی برسی؟ از دنیا راحت بشی؟

اما الان به همون شهید متوسل می شن.

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;723044 نوشت:
کنین از این کارا طرفتونم دل داره آخه..

این را به کسانی که شهیدان مدافع حرم هستند بگویید، برین از تابوتاشون، از سرهای بریدشون بپرسید که چرا به فکر دل همسرتون نبودین.
شهید بیضائی و دخترش:
[SPOILER][/SPOILER]

نقل قول:
الآن مدافع حرم شدن واجب نیست ولی به اسلام خدمت کردن و برای پیشرفت اسلام کمک کردن واجبه. چون نیرو برای مدافع حرم شدن هست

بر منکرش لعنت، حالا این مدافعین کیا هستن، از بین ما ها هستن دیگه، اگه به اندازه کافی بودن که نباید اینقدر طول می کشید، فکر کنم 4 سالی شده باشه.
یه نکته دیگه: احتمالا اینا که اعزام می شن، سخت در اشتباه هستن و بهتره بریم به اونا بگیم خونتون رو الکی به هدر ندین.:Gol:

ابوالبرکات;723047 نوشت:
وگرنه چه فایده ای داره که آدم ازدواج کنه و6ماه 6ماه زنشو نبینه.

6 ماه 6 ماه نیست، هر دو ماه یک بار می آیند مرخصی.
و همچنین:
♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;720964 نوشت:
خیلی از شغل ها هست (نظامیا مثلا) که مجبورن اینجوری زندگی کنن و خب چون خانواده مذهبی هستن و هردو پایبند مسائلی هستن هیچ مشکلی پیش نمیاد جز کمرنگ شدن محبت و عاطفه که تازه اونم باز شاید اتفاق نیفته چون به همین دلیل به هم متعهد ترن و دل بسته تر ...

[SPOILER]ممنون از توجه:Gol:.[/SPOILER]

امین;723010 نوشت:
شما با این کار دختری را با یک فرزند در اول جوانی رها کرده اید؛ در حالی که نه جهادی که می روید واجب بوده(هر چند با ارزش است) و نه ازدواج قبل از جهاد ضرورت داشته.

سلام.

مشاوره میدین؟!;723102 نوشت:
نمی دونم، شاید در زمان جنگ هم، به اون جوان 13 ساله اینطوری گفتند:

عزیزم قضیه ی زمان جنگ با الآن فرق داره، زمان جنگ، امام اعلام جهاد کرده بود و حتی اذن پدر و مادر برای جبهه رفتن شرط نبود و اگه کسی تو رفتنش کوتاهی می کرد گناه کبیره انجام داده بود ولی الآن چی؟؟؟
آیا رهبر معظم الآن اعلام جهاد کردن؟ اگه توجه کرده باشید امروزه حفظ این نظام مقدس اوجب واجباته. و همه ی ما باید برای پیشرفت این نظام تلاش بیشتر کنیم. ولی با جهاد در سوریه مخالف نیستم، ولی منظورم اینه که فعلا ارگان هایی هست که برای افراد خودش این امر واجبه. و هر وقت اعلام جهاد بشه به ما هم واجبه تا دفاع کنیم. چون منظور از جامعه ی اسلامی تنها ایران نیست بلکه هر ملتی که مردمش مسلمان باشن جزء جامعه ی اسلامی حساب میشن. ولی از این جهت که تو ایران نظام اسلامی تشکیل شده پیشرفت اون اوجب واجباته بعد گسترش اون و وحدت جوامع اسلامی (البته جوامع اسلامی چیز مسخره اییه چون جوامع نیست بلکه جامعه ست.)
ثانیا تو فقه باب جهاد این مسئله هست که تو دفاع مسئله ی اقرب فاقرب مطرحه.
ضمنا این رو هم عرض کنم که شهدا مقامشون خیلی خیلی بالاست و بنده اصلا قصد پایین آوردن شأن اینها رو ندارم بلکه منظورم اینه که ما باید وظیفه شناس باشیم و به وظیفمون عمل کنیم نه به خواسته های دلمون. اگه به سخنان امسال امام خامنه ایی روحی فداه تو حرم رضوی گوش کرده باشید حتما شنیدید که ایشون فرمودن بزرگترین معروف حفظ نظامه و...، چرا ما به بزرگترین معروفها و بزرگترین واجبها رو انجام ندیم؟؟؟ البته اگه الآن امام اعلام جهاد کنن و دفاع رو بر تک تک افراد واجب بدونن، اون وقت این دفاع درجه ی وجوبش بیشتر از هر چیزی میشه ولی فعلا بزرگترین واجب رو خود ایشون معرفی کردن.
به نظرم الآن اگه یکی بتونه افرادی رو برای مسئولیتهای مختلف آینده تربیت کنه بهترین خدمت رو کرده. چون آینده ی نظام رو من و شما میسازیم پس باید به فکر آینده ی نظام باشیم. حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله به امیرالمومنین علیه السلام هست که می فرماید: اگه کسی به دست تو هدایت بشه بهتر از اینه که ... .( اینجا شک کردم چی بود، ولی یه چیز خیلی بزرگ رو فرموده بودند. اگه دوستان حدیث رو کاملا می دونن لطفا تکمیل کنن، چون بنده یادم نیست کجا خوندم) حالا به نظرتون نباید با این فسادها مبارزه کرد و برنامه ریزی کرد؟؟؟ آیا اونقدر که دشمن تو این کشور داره فساد رو ترویج میده، ما اونقدر نیرو داریم که دفاع کنیم. فکر نمی کنم ارزش جهاد فرهنگی کمتر از جهاد نظامی باشه بلکه شاید هم بیشتر باشه.
حالا شاید بگید حفظ سوریه ارتباطی به حفظ همین نظام هم داره، بله تا مقداری درسته، ولی هنوز حفظ سوریه اوجب واجبات نیست.

مشاوره میدین؟!;723102 نوشت:
6 ماه 6 ماه نیست، هر دو ماه یک بار می آیند مرخصی.
و همچنین:
نقل قول

سلام
نمیدونم گفتن این حرف درست هست یا نه !
ولی دوست منم شوهرشون عسلویه کار میکنند. ایشون هر 24 روز که سرکارند فقط 6 روز خونه و پیش زن و بچه هستن که یک روز هم عملا در رفت و امد و... میگذره.
2- لیلا دوست من دختر شهیدی بود که وقتی فقط 2 ماه مادرش باردار بود پدر ایشون شهید شدن ! و ایشون هیچوقت پدرشون ندیدن ! یکبار بهم گفت چرا اینقد میگی بابا !! نگو
وقتی پدر بچها سراغشون میگرفتند ، وقتی حامی و پشتیبان میدند خیلی دلش میشکست.
یا سریال باران میذاشت یک شبی پیش من بود بعد اتمام سریال 2 ساعت مثل ابر بهار گریه میکرد . میگفت خدارو شکر . این بچه ها واقعا درد بی پدری میکشن هیچوقت حس پدر داشتن لمس نکردند.
چندی بعد که ازدواج کرد شوهرشون مزردار بود و شوهرش هم حتی گفته بودن در نمازها دعا کنند که شهید شوند. ولی خب خدا صبر بهشون بده که بازم الان در نماز دعا میکنه !

م.ح.;723139 نوشت:
عزیزم قضیه ی زمان جنگ با الآن فرق داره، زمان جنگ، امام اعلام جهاد کرده بود و حتی اذن پدر و مادر برای جبهه رفتن شرط نبود

یعنی زمان جنگ به 13 ساله ها هم واجب بود

نه-- به جوان 13 ساله واجب نبود ولی می خواست یه شبه ره صد ساله رو بره، پس رفت

از دو بعد نگاه کنیم:

بعد فردی
بعد اجتماعی

تکلیف بعد فردیش که روشنه، شهادت مطمئن ترین راهه

اما بعد اجتماعی: هر کسی را بهر کاری ساختند، من بررسی کردم و دیدم وجودم هیچ سود قابل توجهی نداره، مگر اینکه یک روزی به اعتبار حضرت زینب آبرویی پیدا کنم.

فرمودید جهاد فرهنگی: وقتی در همین سایت کاربرانی هستند که وصیت نامه شهدا را قرار می دهند ، حتی عکسی از شهدا، احساس می کنم تاثیر یک عکس شهید، یک نوشته از شهید، از هزاران ساعت کار فرهنگی بالا تر است، چراکه که با بذل جانش، حسن نیت خود را ثابت کرد

اما جواب من را ندادید، چرا کسی به این شهیدان مدافع حرم که در سطح کشور تشییع می شوند نمی گوید وظیفه شما چیز دیگری بود!!
دلیلش را خواهم گفت، چه بسا یک تشییع جنازشان اثری داشته باشد که صد ها نفر را هدایت کند، بعضی وقتا که به این چیز ها فکر می کنم، نمی دانم به خاطر شهوت شهادت است یا به خاطر اهداف فرهنگی که عرض کردم.

م.ح.;723139 نوشت:
به نظرم الآن اگه یکی بتونه افرادی رو برای مسئولیتهای مختلف آینده تربیت کنه

نگران نباشید و توکل کنید بر خدا، ان الله بالغ امره،
اگر من کفایت حضور در جبهه فرهنگی را نداشتم، اشکال از من است و اگر توفیق شهادت را داشتم، شما را نایب قرار می دهم که نگذارید این خون ها به هدر رود.

lili66;723151 نوشت:
نمیدونم گفتن این حرف درست هست یا نه !

سلام

نگران نباشید، این زندگی را به کسی تحمیل نخواهم کرد.

ممنون از توجهتون.

مشاوره میدین؟!;723205 نوشت:
حتی عکسی از شهدا، احساس می کنم تاثیر یک عکس شهید، یک نوشته از شهید، از هزاران ساعت کار فرهنگی بالا تر است

اگر توفیق شهادت را داشتم، شما را نایب قرار می دهم که نگذارید این خون ها به هدر رود.

مثلا اینجوری.:ok:

http://www.askdin.com/thread22146-1484.html#post722950

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]مسلمان نشنود... کافر نبیند....

نمایش متن ویژه آقایان... البته اگه حالتون بد می شه اصلا نگاه نکنید.
[SPOILER][/SPOILER][/]

[="Navy"]نفس شهادت و دفاع از حرم خیلی خوبه
من خودم خیلی دوست داشتم در دفاع از حرم شهید بشم
ولی وقتی به اصل قضیه فکر میکردم میدیدم واقعا چی مهمتره ؟
اینکه خودم شهید بشم و حالشو ببرم ؟
زنم اول جوونی تنها بشه جواب اونو کی میده ؟ دخترم که 6 ماهشه چجوری تو این وضعیت بد جامعه بزرگ بشه ؟
فکر دل مادرو .. به کنار
من اگر میخواستم اینکارو بکنم نباید ازدواج میکردم
یه وقت جنگی پیش میاد مثل جنگ 8 ساله . فکر هیچ چیز رو نباید کرد و باید رفت
ولی الان مدافع حرم کم نیست . تو خود سوریه هم فراوونه و با کمک مالی و تسلیحاتی میشه حرم رو نجات داد
ضمنا الان واقعا مدافع فرهنگی بیشتر نیاز داریم تا مدافع حرم
چرا سوریه و عراق و یمن و... اینجوری شدن ؟ همه که مسلمونن ؟
فکر نکن نیروهای داعش کافرن (هرچند در عمل هستن) ولی خودشون فکر میکنن به عشق اسلام اینکارو میکنن
یعنی طرف اسلامو دوست داشته ولی یکی اومده منحرفش کرده شده داعش
خب اگه الان یه کار فرهنگی بزرگ بشه و بواسطه اون کارفرهنگی نیروهای داعشی آینده خودشون بشن مدافع حرم بهتر نیست ؟

باز میگم نمیخوام بگم مدافع شدن و شهید شدن بده . خیلی خوبه بلکه افتخاره
ولی شرایط هم مهمه
اینطور که از نوشته مشاور محترم متوجه شدم خانوادتونم شدیدا به شما نیاز دارن
از اون طرف میخوای ازدواج کنی و بری
چند نفرو میخوای تو مشکل و گرفتاری بندازی برای دل خودت ؟
حداقل ازدواج نکن

من حدس میزنم از نوشته هاتون که سن زیادی نداشته باشید و خیلی احساسی عمل میکنید
هم نمیتونید از ازدواج بگذرید هم شهادت

اگه تصمیمت جدیه برای سوریه . اول برو اگه شهید نشدی برگرد ازدواج کن[/]

یه چیز دیگه هم بگم .
بعضی جوونای کم سن و سال مذهبی عاشق اینن مثلا ازدواج کنن بعد برن شهید شن . بعد که تابوتشو میارن زن بیچارش بیاد بزنه تو سر خودش
خلاصه فیلم هندی میسازن تو ذهن خودشون . اینجور انگیزه ها هم به درد مدافع شدن نمیخوره

البته نمیخوام بگم استارترم اینجوریه کلا گفتم ....

سلام

چه جالب من هم یه خواستگاری داشتم که ازم 1 سال کوچکتر بود و دقیقا همین حرف ها رو میزد و خلاصه خیلی آتیشی بود. به نظرم خیلی بچه بود و ردش کردم رفت خونه مامانش. حالا ازدواج کرده و نه تنها نرفته دنبال اون قضایا، بلکه الان نشسته خرخونی میکنه برای استخدام آموزش و پرورش و چقدر وام گرفته برای پول پیش خونه و ....
:Moteajeb!::Esteghfar::khandidan:
بعله آقا جان، نه هرکه سر بتراشد قلندری داند نه هرکه آینه سازد سکندری داند
نه هرکه طرف کله کج نهاد تند نشست کلاه داری و ایین سروری داند

خوب یه زن از همون محله ها بگیر حالا عرب باشه مهم نیس سخت گیرم نیستن

شروین;723237 نوشت:
من حدس میزنم از نوشته هاتون که سن زیادی نداشته باشید و خیلی احساسی عمل میکنید
هم نمیتونید از ازدواج بگذرید هم شهادت

سلام

یه پنج شیش سالی از شما کوچکتر هستم.

احساسی!

فکر می کنم دارین احساسی در موردم قضاوت می کنین

چرا اینجوری نگاه می کنین، مگه قصابی هست، مگه هر کسی توفیق شهادت دارد

دارین در مورد تصمیم سرنوشت ساز من، بهم مشاوره می دین ولی چرا کم لطفی می کنین و قبل از اینکه به دقت حرفامو خونده باشید، پیش داوری می کنید؟

طاهر;722531 نوشت:
خب البته قرار نیست هر کس مدافع حرم می شود، حتما شهید بشود(لیاقت می خواهد)، پس دلم می خواهد هم زندگی داشته باشم، هم در این معرکه برای رسیدن به اهداف متعالی تر تلاش کنم.

چندت کنم حکایت؟شرح اینقدر کفایت!


باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران!


شروین;723238 نوشت:
خلاصه فیلم هندی میسازن تو ذهن خودشون . اینجور انگیزه ها هم به درد مدافع شدن نمیخوره

بله . حق با شماست،
استناد می کنم به روایت گری هایی که از شهدا می شه، اون ها هم شهوت شهادت داشتند ولی در حین جهاد با تمام توان با این حس مبارزه می کردند

مثلا از خدا می خواستند که مفقودالاثر شوند تا به خاطر اینکه چند هزار نفر در تشیع شان شرکت می کنند، دچار سو نیت نشوند.

فیزیکدان;723250 نوشت:
چه جالب من هم یه خواستگاری داشتم که ازم 1 سال کوچکتر بود و دقیقا همین حرف ها رو میزد و خلاصه خیلی آتیشی بود.

سلام

بله. خیلی حرف خوب و کمک کننده ای زدید.

بنده هم از اینکه فقط حرف بزنم خیلی می ترسم،

بلاخره خیلی ها پای عمل که می رسد شانه خالی می کنند.

برای حقیر دعا کنید، بنده هم به جهت اینکه فقط حرف نزده باشم، سعی خود را برای اعزام انجام می دهم و ان شا الله هر وقت رزم جامه به تن داشتم، دیگران رو مطلع می کنم، تا قبلش فقط قصه س.

[SPOILER]ممنون از توجهتون:Gol:..[/SPOILER]

شروین;723237 نوشت:
من اگر میخواستم اینکارو بکنم نباید ازدواج میکردم

یعنی کار اینا اشتباه بوده:

شهید بیضائی و دخترش:

[SPOILER][/SPOILER]

شروین;723237 نوشت:
ولی الان مدافع حرم کم نیست .

از کجا می دونید که کم نیستن، اگه زیاد باشن که حرفی نمی مونه، اگه نیرو لازم نداشته باشن که پذیرش نمی کنن.

اگر هم لازم داشته باشن که خلاصه: گلی بودی به باغ زندگانی جوان بودی نه وقت رفتنت بود

به قول ایشون:

یا‌رقیه;723231 نوشت:
مسلمان نشنود... کافر نبیند....

نمایش متن ویژه آقایان... البته اگه حالتون بد می شه اصلا نگاه نکنید.

[="Navy"]

مشاوره میدین؟!;723284 نوشت:
یعنی کار اینا اشتباه بوده:

شهید بیضائی و دخترش:

[SPOILER][/SPOILER]

از کجا می دونید که کم نیستن، اگه زیاد باشن که حرفی نمی مونه، اگه نیرو لازم نداشته باشن که پذیرش نمی کنن.

اگر هم لازم داشته باشن که خلاصه: گلی بودی به باغ زندگانی جوان بودی نه وقت رفتنت بود

به قول ایشون:

اول . اون شهید بزرگوار خدا رحمتش کنه و با حضرت زینب س محشور بشه ان شاالله
ولی صرف اینکه شهید شدن دلیل بر این نیست که حتما بهترین کار ممکن رو کردن
کارشون غلط نبوده و خیلی هم عالی بوده . ولی آیا با توجه به زندگیشون بهترین کاری بوده که کردن ؟

دوم. اگر هم کارشون درست بوده باتوجه به شرایطشون باز دلیلی نمیشه نسخه رو برای همه بپیچیم

سوم. شما پست های بنده و همه دوستان رو بخونید.
هیچ کس هیچ جا نگفت مدافع حرم شدن کار بدیه . همه گفتن خیلی خوبه
ولی اولا شرایط خانوادگی تونو نگاه کنید ببینید در شرایطی که حکم جهاد صادر نشده شرکت در این نبرد به صلاح شما ، اسلام و خانوادس یا موندن و رسیدگی به وضع خانواده
درصورتی که به این نتیجه رسیدید که رفتن بهتره . خدا به همراهتون
فقط چرا میخواید ازدواج کنید و برید ؟ به نظر من اوج خودخواهیه
دختر مردم رو اول جوونی بدبخت کنی بره دیگه هم نتونه یه ازدواج موفق داشته باشه
برو اگه سلامت برگشتی ازدواج کن

حرف همه همین بود که اگه قرار به رفتنه ازدواج نکن . همین .[/]

شروین;723289 نوشت:
فقط چرا میخواید ازدواج کنید و برید ؟ به نظر من اوج خودخواهیه

یعنی حاضرید این حرفو با اطمینان از جانب همه دختر خانم ها بزنید.
شروین;723289 نوشت:
دختر مردم رو اول جوونی بدبخت کنی بره دیگه هم نتونه یه ازدواج موفق داشته باشه

تعریفتون از بدبختی و خوشبختی چی هست؟ یعنی همسران شهدا بدبخت هستند؟
ضمن توجه به این نکته که اگه فراهم بشه و برم، کسی که با من ازدواج می کنه، خودش این شرایط رو مد نظر قرار میده دیگه!،

شروین;723289 نوشت:
برو اگه سلامت برگشتی ازدواج کن

شاید جنگ 10 ساله دیگه هم تموم نشه، منظورتون اینه که 10 سال دیگه ازدواج کنم
به نظر خودتون،دیدگاهتون چه اندازه منصفانس؟؟

[SPOILER]ممنون از توجهتون..:Gol:...[/SPOILER]

چرامیخای زن بگیری!برای اینکه یادگاری به جا بزاری!معلومه هنوز بچه ای.جو گرفتدت دایی.برو شهید شو و زن گرفتنو بی خیال شو.زن نیاز عاطفی و جنسی داره.بعد از اینکه مردی کی نیاز زنتو برطرف میکنه.ازدواج باید بکنه دیگه.انتظار نداری مجرد بمونه.بعدشم ناپدری بچتو بزرگ میکنه.یا همون یادگاریتو بزرگ میکنه.بازم میگم.هنوز بچه ای.که ازین فکرا میکنی.میری اونجا یه تیر در میشه خودت برمیگردی.

سلام برادر بزرگوار بهتره از خودشهدا مدد بگیرید کسی نمیدونه اون کسی که لیاقت شهادت پیداکرد ورفت چه چیزی درذهنش میگذشت وچطوری زندگی وتشکیل خانواده رو باشغلی وکاری که میدونست منتهی به شهادت میشه جمع کرد .اکثر شهدا از زمان شهادت خودشون اطلاع داشتن بااین وجود زندگی عادی هم داشتن فقط خدامیدونه اینها چه فرشته هایی بودن ولی میدونم جوگیر نشدن و بی گدار به اب نزدن حتما دلایلشون قانع کننده بوده برای ترک همسر وفرزند /برای امثال من فکر کردن بهش بی نتیجه است/دراخرالزمان شهادت خوبان امت مرا گلچین میکند این روایت از پیامبره/ادمای خوب که دلشون از سنگ نیست پس حتما یه رمز و رازی بین شهدا وخدا بوده ویه معاملاتی

mohsen1990;723296 نوشت:
,,,,,

سلام دوست عصبانی:ok:

:Narahat az::Gol:

طاهر;722531 نوشت:
خب البته قرار نیست هر کس مدافع حرم می شود، حتما شهید بشود(لیاقت می خواهد)، پس دلم می خواهد هم زندگی داشته باشم

mohsen1990;723296 نوشت:
هنوز بچه ای.که ازین فکرا میکنی.میری اونجا یه تیر در میشه خودت برمیگردی.

بله، برایم دعا کنید که اگر رفتم، واقعا مرد میدان باشم.

[SPOILER]ممنون از توجهتون..:Gol:...[/SPOILER]

کوثر2;723298 نوشت:
کسی نمیدونه اون کسی که لیاقت شهادت پیداکرد ورفت چه چیزی درذهنش میگذشت وچطوری زندگی وتشکیل خانواده رو باشغلی وکاری که میدونست منتهی به شهادت میشه جمع کرد .اکثر شهدا از زمان شهادت خودشون اطلاع داشتن بااین وجود زندگی عادی هم داشتن فقط خدامیدونه اینها چه فرشته هایی بودن ولی میدونم جوگیر نشدن و بی گدار به اب نزدن حتما دلایلشون قانع کننده بوده برای ترک همسر وفرزند

سلام
ببینید، من نمی گم که لایق شهادت هستم، اتفاقا به لعنت خدا هم نمی ارزم

ولی آیا اشتباه است که اقدامی انجام دهم به این امید که مورد قبول معصومین قرار گیرد و از عنایت ایشان مس وجودم زر شود؟

مشاوره میدین؟!;723293 نوشت:
یعنی حاضرید این حرفو با اطمینان از جانب همه دختر خانم ها بزنید.

نه میتونید خواستگاری همه دخترا بری تا ببینی کی حاضره اول جوونی بیوه بشه

مشاوره میدین؟!;723293 نوشت:
تعریفتون از بدبختی و خوشبختی چی هست؟ یعنی همسران شهدا بدبخت هستند؟
ضمن توجه به این نکته که اگه فراهم بشه و برم، کسی که با من ازدواج می کنه، خودش این شرایط رو مد نظر قرار میده دیگه!،

مسلما منظورم از بدبختی تنها شدن و غم از دست دادن شوهر هست
همون همسران شهدا هم همین غم رو چشیدن و هیچکس از فقدان شوهرش شادی نکرد
هرچند به خاطر خدا تحمل کرد

مشاوره میدین؟!;723293 نوشت:
شاید جنگ 10 ساله دیگه هم تموم نشه، منظورتون اینه که 10 سال دیگه ازدواج کنم
به نظر خودتون،دیدگاهتون چه اندازه منصفانس؟؟

دیدگاهم منصفانس .
اگه قرار 10 سال تو سوریه بجنگی بهتره همونجا با یکی ازدواج کنی که نزدیکش باشی
نه یکی اینجا که هر روز دلواپس باشه
به جرات میگم کسیو پیدا نمیکنی که حاضر باشه اینهمه سال در دلشوره زندگی کنه

ضمنا تو پست اول دیدم نوشتید شرایط مالی خوبی هم ندارید
خب دختر مردم رو به چه امیدی میخوای بزاری و بری ؟
کی خرجشو میده ؟
به نظرت نظر من منصفانه تره که سختی رو فقط خودت تحمل کنی و ازدواج نکنی
یا نظر شما که میخوای چند نفرو به مشقت بندازی ؟

در نهایت بحث به جایی نمیرسه .
شما اگر اصرار داری حتما ازدواج کنی و بری . اول دختری که تمام شرایطتو قبول کنه رو پیدا کن و ازدواج کن و برو

اگر پیدا نکردی یه ذره به منطق کارت شک کن. که وقتی هیچکس قبول نمیکنه پس حتما یک جای تصمیمت معقول نیست

شما شرایط جنگ 8 ساله رو با الان مقایسه میکنی
اون موقع کشور داشت تصاحب میشد و همه جوانهای مومن میرفتن جنگ . دختر هم چاره ای نداشت . یا باید وایمیستاد جنگ تموم شه بعد ازدواج کنه ، یا با کسایی که ارزشی برای کشورشون و اسلام قائل نیستن ازدواج کنه یا با یک سرباز کشور ازدواج کنه و منتظر شهادتش هم باشه
ولی الان چی ؟

اون دختری که شما بری خواستگاریش میتونه با یک جوان مومن که قرار نیست بره و معلوم نیست کی برگرده و آیا اصلا برگرده ازدواج کنه با زندگی عادی
جوانی که بجای تنها گذاشتن زن و بچش تو این جامعه کثیف با مشکلات مادی بسیار ، میمونه و دغدغه های دینیشو با کارهای مهم دیگه ای مثل جنگ نرم که رهبر هم شدیدا بهش تاکید دارن به انجام میرسونه

مشاوره میدین؟!;723102 نوشت:
در آستانه ظهمور، نیاز به سربازان شجاع هست، فکر می کنم این یکی از مسیر های تمرین هست

از کجا متوجه شدین که در آستانه ظهور هستیم؟

اگر تاریخ ابن اثیر رو بخونید می بینید که سوریه قرن هاست روی آرامش رو به خودش ندیده

مشاوره میدین؟!;723102 نوشت:
این را به کسانی که شهیدان مدافع حرم هستند بگویید، برین از تابوتاشون، از سرهای بریدشون بپرسید که چرا به فکر دل همسرتون نبودین.

هرچند گفتن این حرف اینجا درست نیست. اما این عزیزان مدافع حرم نیستند، مدافع حکومت سکولار حزب بعث سوریه هستند! (چه خوشتون بیاد یا خیر)

مشاوره میدین؟!;723102 نوشت:
بر منکرش لعنت، حالا این مدافعین کیا هستن، از بین ما ها هستن دیگه، اگه به اندازه کافی بودن که نباید اینقدر طول می کشید، فکر کنم 4 سالی شده باشه.
یه نکته دیگه: احتمالا اینا که اعزام می شن، سخت در اشتباه هستن و بهتره بریم به اونا بگیم خونتون رو الکی به هدر ندین.

مردم سوریه دو دسته شده اند، گروهی دولت فعلی رو نمی خوان (اکثریت اهل سنت)

گروهی هم می خوان (اقلیت شیعه و دروزی و علوی و بخش اندکی از اهل سنت)

دولتی رو که اکثریت مردمش نمیخوان رو نمیشه سرپا نگه داشت. از همین برادران رزمنده ما در اونجا بپرسید بهتون خواهند گفت

اگر فکر می کنید همه اون هایی که برای دفاع رفتند فرشته هستند هم در اشتباهید

هر چند اکثر عزیزان تیپ فاطمیون (که از هزاره های افغان هستند و به سوریه فرستاده شدند) از عزیزان متقی هستند، با این حال در میانشون قاتل و قاچاقچی هم فرستاده شده!

اگر کلیپ های سربازان سوری رو ببینید در اون ها معمولا شیشه مشروب رو میتونید در اطراف ببینید!

مشاوره میدین؟!;723102 نوشت:
6 ماه 6 ماه نیست، هر دو ماه یک بار می آیند مرخصی.

البته اگر فرماندهان گرامی با شیوه های رزم جنگ اول و دوم جهانی، جوان مردم رو به کشتن نداده باشند

طاهر;722531 نوشت:
--- در این زمینه ، طبیعتا هر کسی که چای روضه امام حسین (ع) را خورده باشد، قاعدتا دعا کرده است که مرگش شهادت باشد، با این اوصاف و با در نظر گرفتن این نکته که روش هایی جهت اعزام به سوریه، برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه سلام الله علیها موجود است

شما در هر زمان باید به وظیفه خودتان عمل کنید. درست است گفته اند شهادت خوب است اما آیه دیگری هم داریم که می گوید ﴿ لا تُلْقوا بِأیْدیکم إلَی التَّهْلُکَةِ﴾ خویشتن را با دستان خود به مهلکه نیندازید.
اگر مرد میدان هستید به بازسازی و پیشرفت و خودکفایی تنها دولت شیعه جهان کمک کنید که به سرنوشت همان سوریه دچار نشود

مشاوره میدین؟!;723205 نوشت:
فرمودید جهاد فرهنگی: وقتی در همین سایت کاربرانی هستند که وصیت نامه شهدا را قرار می دهند ، حتی عکسی از شهدا، احساس می کنم تاثیر یک عکس شهید، یک نوشته از شهید، از هزاران ساعت کار فرهنگی بالا تر است، چراکه که با بذل جانش، حسن نیت خود را ثابت کرد

ما 200000 شهید داریم که برای هفت پشتمون کافیه

من بچه شهید زیاد دیدم. واقعیت اینه که خیلی هاشون کمبود دارند. بخش قابل ملاحظه ای از اون ها در فساد غرقند! اگر پدر بالاسرشون بود شاید شاید اینطور نمیشدن

مشاوره میدین؟!;723205 نوشت:
اما جواب من را ندادید، چرا کسی به این شهیدان مدافع حرم که در سطح کشور تشییع می شوند نمی گوید وظیفه شما چیز دیگری بود!!

چون جرات ندارند! می خواهید به جرم توهین به مقام شامخ شهدا (البته در اصل مقام و صندلی آقایان) بفرستندتان آب خنک بخورید؟

مشاوره میدین؟!;723205 نوشت:
دلیلش را خواهم گفت، چه بسا یک تشییع جنازشان اثری داشته باشد که صد ها نفر را هدایت کند، بعضی وقتا که به این چیز ها فکر می کنم، نمی دانم به خاطر شهوت شهادت است یا به خاطر اهداف فرهنگی که عرض کردم.

اثر دارد. اما لحظه ای است معمولا

تاثیر کار بلندمدت در فضای فرهنگی همیشه بسیار بیشتر از کارهای آنی و زودگذر است

مشاوره میدین؟!;723205 نوشت:
اگر من کفایت حضور در جبهه فرهنگی را نداشتم، اشکال از من است و اگر توفیق شهادت را داشتم، شما را نایب قرار می دهم که نگذارید این خون ها به هدر رود.

اینجا نایبی وجود ندارد. اگر مرد میدان هستید، بسم الله

وگرنه رفتن و مسئولیت را بر دوش دیگران گذاشتن مشکلی را حل نمی کند

در مورد همین بودجه های فرهنگی و حتی سیطره عربستان سعودی بر بازارهای مواد غذایی ایران سوالاتی را پرسیدم که در این سایت تایید نمی شود! یا پاسخی داده نمی شود....

شروین;723309 نوشت:
ضمنا تو پست اول دیدم نوشتید شرایط مالی خوبی هم ندارید
خب دختر مردم رو به چه امیدی میخوای بزاری و بری ؟
کی خرجشو میده ؟
به نظرت نظر من منصفانه تره که سختی رو فقط خودت تحمل کنی و ازدواج نکنی
یا نظر شما که میخوای چند نفرو به مشقت بندازی ؟

حداقل بپرسین اگه جوابی نداشتم، قضاوت کنین:Gol:
ماهانه مبلغی به مدافعین حرم می دهند که برای گذران زندگیشون کفایت کنه.

هر دو ماه هم حدود یک هفته یا ده روز میان مرخصی پیش زن و بچشون.

شروین;723309 نوشت:
میتونه با یک جوان مومن که قرار نیست بره و معلوم نیست کی برگرده و آیا اصلا برگرده ازدواج کنه با زندگی عادی

صد در صد، صاحب اختیار هستند.

[SPOILER]ممنون از توجهتون.. ان شا الله با آنچه گفته و شنیده می شود، یک جمع بندی می کنم...:Gol:..[/SPOILER]

شروین;723309 نوشت:
ضمنا تو پست اول دیدم نوشتید شرایط مالی خوبی هم ندارید

راستی... با شرایطی که الان دارم که هیچ کس به من زن نمی ده..:Nishkhand:.. پی تصمیم درستی گرفتم..

روغن ریخته رو نذر امام زاده کردم.:Sham:

من که صلاحیت درست زندگی کردن رو ندارم، حداقل ته دلم رو خالی نکنید و نیتم رو زیر سوال نبرید تا تشریفمو ببرم

Anoushiravan;723311 نوشت:
لا تُلْقوا بِأیْدیکم إلَی التَّهْلُکَةِ

نقل قول:
از ابن عباس نقل شده كه اين آيه در مورد صلح حديبيه نازل گرديد، و جريان چنين است كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) با 1400 نفر از ياران خود، آماده عمره شدند. چون به سرزمين حديبيه (محلى نزديكى مكه) رسيدند، مشركان از ورود آنها به مكه و انجام مناسك عمره، ممانعت كردند، و پس از گفتگوى زياد با پيامبر (صلي الله عليه و آله) مصالحه كردند، كه سال بعد براى انجام عمره به مكه بيايند و آنان مكه را سه روز براى او و مسلمانان خالى خواهند كرد تا طواف خانه خدا كنند. سال بعد هنگامى كه آماده رفتن به مكه شدند، از اين خائف بودند كه مشركان به وعده خود وفا نكنند و مانع شوند و جنگى به وقوع پيوندد. و در صورت وقوع حادثه يا جنگ، پيامبر از مقاتله در ماه حرام ناراحت بود، كه آيه 190 در اين مورد نازل شد، و دستور داد كه اگر دشمن نبرد را شروع كند، شما هم در برابر او به مبارزه برخيزيد.

بنابراین آنچه از این آیه می فهمیم، تا دشمن جنگ را شروع نکرده، شما دست نگه دارید:Gol:

[SPOILER]اول از توجهتون تشکر می کنم..:Gol:.. دوم بابت اینکه از به حاشیه بردن موضوع خودداری می کنید، سپاسگزارم..:Cheshmak:..[/SPOILER]

مشاوره میدین؟!;723329 نوشت:
و دستور داد كه اگر دشمن نبرد را شروع كند، شما هم در برابر او به مبارزه برخيزيد

دشمن نبرد رو شروع کرده یا حکومت دیکتاتوری خاندان اسد که از 40 سال پیش زمینه قیام رو برای این مردم فراهم کرد؟

شما میتونید برید اما چیزی جز تلف کردن مال و جان نصیب شما نخواهد شد. معلوم نیست اصلا جزو شهدا محسوب بشین (منظورم تعریف بنیاد شهیدی شهادت نیست. مفهوم واقعی اون پیش خدا هست)

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علی شهید زنده‌ی موجود و رحمت خدا بر شما،
آقا بنده‌ی حقیر شما را خیلی تحسین می‌کنم، ولی هم حواستان به خانواده‌اتان باشد و هم نیتتان را بگذارید دفاع از حرم و نه شهادت، اینکه دوستان گفتند از همان عراق یا سوریه هم بتوانید ازدواج کنید فکر کنم خیلی بهتر باشد ... دفاع از حرم اهل بیت علیهم‌السلام هم خیلی مستحب نیست و احتمالاً واجب کفایی باشد، حالا ممکن است وجوب آن به همه‌ی ایرانی‌ها نرسد ولی سر جنگ غزه یادم هست جایی حضرت آقا فرمودند هر کسی هر کاری از دستش بر می‌آید انجام دهد، خدا وکیلی هم داعش یکی از خط مقدم‌های صهیونیسم بین‌الملل است که شاخه‌ی بین‌المللی رژیم غاصب در کشورهای همسایه‌ی فلسطین است و کمر به خاموش کردن نور خدا بسته است اما به همت شیعیان و مسلمین حقیقی ان شاء الله خدا مانعشان شود ولو کره الکافرون ...
در ضمن حواستان باشد اگر همینجا از دختری خواستگاری کردید حتماً به او بگویید که قصد شرکت کردن در جنگ را دارید، همچنین چه بهتر که دخترخانمی با سن بالاتر یا بیوه باشند و حتماً هم اگر ایشان راضی به این ازدواج شدند به ایشان بگویید که اگر شهید شدند حتماً باز هم ازدواج کنند و تنها بودن را برنگزینند ... در جنگ هم اگر وارد شدید سعی کنید اگر شهادتی در انتظار است تا قبل از آن تا می‌شود به داعش و مواضع آن صده وارد کرده و از نیروهایشان به درک واصل کنید
اگر خدا خواست و رفتید و شهید شدید از توی همین دنیا دارم بهتون می‌گویم که به شمت حقیر هم نگاه کنید تا از نورتان استفاده کنم ... گفتم که در قیامت نگویید به دنیا بازگرد و از همانجا نور طلب کن :Gol:
در پناه خدا و زیر سایه‌ی اهل بیت علیهم‌السلام باشید
اللهم اجعل وفاتی قتلاً فی سبیلک ... واقتل بی اعدائک و أعداء رسولک ...
و اکرمنی بهوان من شئت من خلقک و لا تهنی بکرامة أحد من اولیائک

یا علی علیه‌السلام

باء;723338 نوشت:
سلام علی شهید زنده‌ی موجود و رحمت خدا بر شما،

سلام.
من برای شما دعا می کنم که مستجاب دعوه باشین، :Gol:

و بابت مطالب امید بخشتون متشکرم

باء;723338 نوشت:
اگر خدا خواست و رفتید و شهید شدید از توی همین دنیا دارم بهتون می‌گویم که به شمت حقیر هم نگاه کنید

بیاید یه قراری با هم بزاریم، اون طرف هر کی وضعش خوب بود، دیگری رو شفاعت کنه.:Gol:احتمالا شما باید منو شفاعت کنید هااا:ok:.

[SPOILER]ازتون ممنونم..:Gol::Gol:. علی یارتون. دست حق نگهدارتون.[/SPOILER]

مشاوره میدین؟!;723207 نوشت:
سلام

نگران نباشید، این زندگی را به کسی تحمیل نخواهم کرد.

ممنون از توجهتون.


تحمیل:Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Moteajeb!::Gig:
در هیچ جای حرفهام تحمیل نبود. من سختی یه دختر که حتی نمیدونست پدرش واقعا نگاهش چطوری بوده !! گفتم.
حتی وقتی گفتم شوهرشم شوق شهادت داره ولی اون با گوش جان پذیرفت.
البته جمله شما میشه در مورد تحمیل اینجوری گفت
شاید در جوانی و ازدواج پذیرفت و انتخاب خودش بود ولی بچگی تحمیل بود !! چون حتی در شکمم مادرش هم پدر نداشت. برای فرزند خیلی سخته خیعععععععععععععععععععلی سخت
وقتی پدری نیست یا پدری خوب نیست یا هر چیز دیگه ای !! اون بچه حق انتخاب پدر نداشته پس تحمیلیه

ببینید اگه می خواهید برید لطف کنید به دفتر مرجع تقلیدتون زنگ بزنید و شرایط خانوادگیتون رو بگید، و تکلیف خودتون رو بپرسید. اگه اجازه دادن که هیچ و الا فلا. چون ما مقلدیم و هر چی مرجعمون گفت همونه، و اگه برخلاف اون انجام بدیم مطمئن باشیم که گنهکاریم، و اگه سرخود کاری انجام دادیم مطمئن باشید نه ثوابی بردیم و نه چیز دیگه ایی. چون تو بحث دفاع و واجب کفایی به گمانم تو برخی جاها بحث پدر و مادر هم مطرحه. چون شاید الآن به پدر و مادرتون رسیدن واجبتره.

حالا اگر جدا می خواید برید چرا به یمن نمیرید تا به شیعیان اونجا کمک کنید؟

Anoushiravan;723526 نوشت:
حالا اگر جدا می خواید برید چرا به یمن نمیرید تا به شیعیان اونجا کمک کنید؟

جاش که فرقی نمی کنه، هر جا که خودشون بفرستن:Gol:

م.ح.;723433 نوشت:
ببینید اگه می خواهید برید لطف کنید به دفتر مرجع تقلیدتون زنگ بزنید و شرایط خانوادگیتون رو بگید، و تکلیف خودتون رو بپرسید.

چشم:Gol:

عیدتون مبارک


پایان جلسه:Gol:

بابت وقتی که ازتون گرفتم تشکر می کنم و حلال بفرمایید:Gol:

عنوان: آیا اقدام همزمان برای ازدواج و اعزام به سوریه کار درستی است؟

سوال:
من در مرحله ای قرار گرفته ام که باید راه زندگی خود را انتخاب کنم و در این مسیر احتمالا با یک دو راهی مواجه هستم:
1- زندگی خوب: آنچه برای خوب زندگی کردن در ذهنم تصور می کنم اینگونه است که در ایام جوانی که دارد به انتهایش می رسد، با دختری مومنه و هم فکر(با آرمان های مشابه) ازدواج کنم، و الی آخر
2- مرگ خوب: در این زمینه، طبیعتا هر کسی که چای روضه امام حسین (ع) را خورده باشد، قاعدتا دعا کرده است که مرگش شهادت باشد.
با این اوصاف و با در نظر گرفتن این نکته که روش هایی جهت اعزام به سوریه، برای دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه سلام الله علیها موجود است، من هم می خواهم هر دو راه را به صورت موازی در پیش گیرم! اما در این مسیر با مشکلاتی مواجه می باشم که علت مراجعه را مشخص می کند.

اگر خدا بخواهد و سپاه قدس مرا برای اعزام به سوریه پذیرش کند، چند سوال پیش می آید:
-خانواده ام را(که البته محبت اهل بیت در دلشان می باشد) چگونه قانع کنم که دفاع از حرم حضرت زینب برای یک بچه شیعه کمال افتخار است؟؟(بالاخره به این راحتی ها نمی توانند دلشان را صاف کنند و با اشتیاق بدرقه ام کنند)
-از طرفی با این مشکل مواجه هستم که در خواستگاری هایی که می روم، تا کنون نتوانسته ام با طرف مقابل این موضوع را مطرح کنم؛ زیرا، همین طور که هیچ حرفی نمی زنم، آنقدر شرایط مالی بنده نامناسب است که جواب رد می دهند، چه برسد به اینکه به طرف بگویم می خواهم بروم مدافع حرم شوم!
احتمالا اگر این مسئله را قید کنم، بگوید: خب روانی، تو که همچین تصمیمی گرفتی، برای چی می خواهی زن بگیری؟! برو خدا روزیت را جای دیگری حواله کند!
خب البته قرار نیست هر کس مدافع حرم می شود، حتما شهید بشود(لیاقت می خواهد). پس دلم می خواهد هم زندگی داشته باشمو هم در این معرکه برای رسیدن به اهداف متعالی تر تلاش کنم. در واقع دنیا و آخرت یا به عبارتی خدا و خرما را با هم می خواهم. از طرفی اگر خدا بخواهد و شهید بشوم، اگر قبلش ازدواج کرده باشم، یک یادگاری از خودم در دنیا داشته باشم که مادرم و خواهرم و همسرم، سر گرم بشوند و غم فراغ و دوری کمتر آزارشان دهد.
در مجموع بابت تمام کمکی که در تصمیم گیری درست و همچنین راهنمایی هایی که در جهت نیل به اهدافم مبذول می دارید، کمال تشکر را دارم.
اجرتان با سیدالشهدا


پاسخ:
اصل ازدواج و اصل دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام کار بسیار خوب و پسندیده ای است؛ اما موازی کردن این دو، نیاز به بررسی دقیق تری دارد. آنچه مسلم است این است که در این شرایط هر چه وابستگی شما به دنیا کمتر باشد، جهاد برای شما و اطرافیانتان نیز راحت تر خواهد بود و نباید اینگونه فکر کنید که اگر فرزندی از شما به یادگار بماند، نبود شما برای بازماندگان راحت تر است؛ چون در این صورت نه تنها راحتی در کار نیست؛ بلکه همسر و فرزند شما هم باید سختی نبود شما را تحمل کنند. لذا به نظر من این وابستگی را زیاد نکنید؛ یعنی اگر نیاز به ازدواج ندارید برای مدتی ازدواج را به تاخیر بیندازید و اگر هم نیاز دارید و خواستید ازدواج کنید، بچه دار شدن را به تاخیر بیندازید. البته همانطور که خودتان هم گفتید، پیدا کردن دختری که چنین شرایطی را بپذیرد راحت نخواهد بود که تنها چاره اش گشتن زیاد به دنبال چنین موردی است.
اما اینکه چطور این مسئله را در جلسات خواستگاری مطرح کنید به شرایط موجود بستگی دارد. مثلا یک راه این است که مسئله را غیر مستقیم مطرح کنید تا نظر کلی طرف دستتان بیاید؛ به این صورت که به ایشان بگویید اگر روزی من مجبور باشم به جهاد بروم، نظر شما چه خواهد بود؟ پاسخ ایشان نشان می دهد که تا چه حد به این مسئله راضی است. معمولا هر چه ایمان و اعتقاد طرف مقابل قوی تر باشد، با این مسئله راحت تر کنار می آید. بعد هم به او بگویید که دارید در این باره فکر می کنید و ممکن است روزی برای جهاد به سوریه بروید تا طرف مقابل با چشم باز شما را به همسری انتخاب کند. البته طرح این مسئله نباید اصل قرار بگیرد و باعث شود از دیگر مسائل لازم برای ازدواج غافل شوید؛ چون همانطور که خودتان هم گفتید، رفتن به جهاد و حتی شهادت قطعی و یقینی نیست. لذا نباید طوری با این مسئله برخورد کنید که خودتان و حتی طرف مقابل تحت تاثیر احساسات و عواطف قرار بگیرید و فارق از بررسی هر گونه تناسبی از لحاظ فکری اعتقادی اخلاقی رفتاری خانوادگی و ... و به صرف اینکه شما مجاهد و احیانا شهید خواهید شد با هم ازدواج کنید؛ چون در این صورت اگر شما به هر دلیلی نرفتید یا رفتید و انشاءالله سالم برگشتید، ممکن است به دلیل نبود تناسب های لازم زندگیتان با مشکل مواجه شود.
البته برای اینکه بتوانید راحت تر گزینه مورد نظرتان را پیدا کنید بهترین کار این است که او را در قشر مذهبیان جستجو کنید؛ چون هر چه ایمان و اعتقاد طرف بیشتر باشد، احتمال موافقت او با چنین شرایطی نیز بیشتر خواهد بود.
در مورد نحوه راضی کردن خانواده برای موافقت با اعظام به سوریه هم باید عرض کنم بستگی به شرایط خانوادگی شما دارد. اگر ایمان و اعتقاد خانواده تان کم باشد در این صورت راضی کردن آنها کار آسانی نخواهد بود و اگر ایمان و اعقادشان قوی باشد، به همان اندازه راضی کردنشان راحت تر است. لذا کلید اصلی این مسئله به ایمان و اعتقاد بر می گردد. به خاطر همین شما هم برای راضی کردن آنها باید از همین راه وارد شوید و جوانب معنوی کارتان را به بهترین شکل ممکن برای آن تبیین کنید. اگر احیانا خودتان نتوانستید، کمک گرفتن از فردی که نفوذ کلام دارد بسیار کارساز است که لازمه آن این است که چنین فردی را سراغ داشته باشید. مثلا ممکن است فرمانده پایگاه شما چنین قدرتی را داشته باشد یا روحانی محلتان نفوذ کلام بالایی داشته باشد که از اینها می توانید استفاده کنید.
(1)

نتیجه:
بهتر است اگر نیازتان به ازدواج زیاد نیست برای مدتی ازدواج را به تاخیر بیندازید. اگر هم بنا بر ازدواج شد حداقل در بچه دار شدن عجله نکنید؛ چون هر چه وابستگی شما به دنیا بیشتر باشد، هم برای شما سخت خواهد بود و هم برای اطرافیانتان. برای راضی کردن خانواده هم بهترین راه این است که از در ایمان و اعتقاد وارد شوید.

(1) سایت انجمن گفتگوی دینی، انجمن مشاوره، کارشناس: امین، تاریخ: 1394/12/26

موضوع قفل شده است