میزان اعتبار رساله ذهبیه

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
میزان اعتبار رساله ذهبیه

سلام
رساله ذهبیه چقدر اعتبار و وثاقت دارد؟ لطفا جواب شما صرفا copy/paste اینترنتی نباشد چون تمامی مطالبی که در وب در این مورد امده را خوانده ام و اینکه علامه مجلسی چه نظری داشته یا فلان فقیه چه نظری دارد و خلاصه چنین مغالطه هایی اصلا برایم اهمییت ندارد نظر خودتان بعنوان کارشناس حدیث در این مورد چیست البته با سند و مدرک. تشکر از لطف شما
:Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مجید

با صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی
نظر بنده در زمینه کتاب« رساله ذهبیه»یا« طبّ الإمام الرضا عليه السلام‏»این است که باید موارد ذیل را مورد بررسی قرار داد تا بتوان در مورد این کتاب نظر داد:
1- معرفی کتاب
2- بررسی سندی کتاب
3- بررسی متنی کتاب
4- نظر متخصصین علم طب سنتی
در این زمینه مقاله ای را ملاحظه کردم که به خوبی این مباحث را مورد بررسی قرار داده است، گرچه بنده این بررسی را به زبان عربی هم در کتاب « مكاتيب الأئمة عليهم السلام، ج‏5، ص: 181، نوشته علی احمدى ميانجى‏» نیز ملاحظه کردم که فقط عناوین آن را خدمت شما عرض می ننمایم:

1-رسالته فی الطب، كتابه عليه السلام إلى المأمون في الرّسالة المعروفة بالذّهبيّة.

2-الأسناد المنقولة لهذه الرّسالة.

3-الشّروح و التّرجمة للرّسالة.

4- واعلم أنّ نسخ الرّسالة مختلفة شديدة الاختلاف‏.
ادامه دارد....

واما متن مقاله:

طب الرضابا نام «رساله ذهبیّه» یا «مذهّبه»،[1] نوشتاری در دانش پزشکی و منسوب به امام رضا(ع)است. برخی از مباحث این کتاب عبارت است از:

1. تمثیلات زیبایى درباره اعضاء مهم بدن؛ مانند قلب، رگ‌ها، دماغ،دست‌ها، پاها، چشم‌ها، گوش‌ها، زبان و ... ؛
2. مطالب متنوعى پیرامون بهداشت، بیماری‌ها، خواص خوراکی‌ها و آشامیدنی‌هاو گیاهان، و شیوه پیشگیرى از بیمارى و درمان آنها؛
3. بیان منشأ دردها و بیماری‌هایى که بر هر یک از اعضاء بدن واردمی‌شود؛
4. نام ماه‌هاى سال: ماه آزار، نیسان، ایار، حزیران، تموز، آب،ایلول، تشرین اول، تشرین آخر، کانون اول، کانون آخر و شباط و ارائه دستور العمل‌هایی متناسب با شرایط آب و هوایىدر هر یک از این ماه‌ها ؛
5. بیان حالات طبیعى انسان در ادوار عمر، وقت و چگونگی حجامت وفصد، چگونگی حمام گرفتن و ... .

سبب تألیف
چنان‌که از آغاز رساله ذهبیّه مشخّص است؛ این متن، به درخواست مأمون عبّاسی به نگارش درآمده[2]و نام‌گذاری آن به ذهبیّه و یا مذهبّه، به جهت دستور او به نگارش این رساله با آب طلا بوده است.[3]
در سند این رساله نقل شده است: در نیشابور، در نشستی علمی در حضور مأمون و با شرکت پزشکان و فیلسوفان برجسته و نامور آن روزگار؛ نظیر یوحَنّا بن ماسَوَیه، جبرئیل بن بَختیشوع،صالح بن سِلهِمَه(بهلمه) هندی و تنی چند از دانشمندان و اهل نظر، سخن از طبّ و تندرستی و تدبیر خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها به میان آمد و درباره آن به بحث و نظر نشستند و ازچگونگی تکوین و ساختار بدن انسان و طبایع چهارگانه متضاد در آن و سود و زیان غذاهاسخن راندند. در این میان، امام رضا(ع) ساکت نشسته بود. مأمون از ایشان ‌خواست که واردگفت‌وگو شود و درباره موضوع بحث سخن بگوید. امام رضا(ع) ‌فرمود: «من در این‌باره تجربیاتی دارم که درستی آن‌را با آزمایش، گذشت زمان و بهره‌مندی از دانش گذشتگان دریافته‌ام که عُذری برای ندانستن و وانهادن این تجربیات وجود ندارد. آن مطالب را همراه برخی دیگراز نکته‌های مربوط به آن - که آگاهی از آن مورد نیاز است - مکتوب خواهم کرد».

آورده‌اندکه مأمون در آن روز عازم بَلخ بود و شتابان بدان دیار رفت و امام(ع) در نیشابور ماند. آن‌گاه، مأمون از بلخ نامه‌ای به امام نوشت و از ایشان خواست که به وعده‌اش عمل کند.امام رضا(ع) پس از دریافت نامه، رساله‌ای در این‌باره نگاشت.[4]

انتساب رساله ذهبیّه به امام رضا(ع)
آنچه سبب انتساب این رساله به امام رضا(ع) شده است، گفته‌های علما و نسخه‌های موجود این رساله است:
۱. شیخ طوسی (متوفای ۴۶۰ق) در کتاب «الفهرست» خویش و در معرفی آثارمحمّد بن حسن بن جمهور عمّی بصری، از کتاب «الرسالة المذهبّه» نام می‌بَرَد که محمّدبن حسن بن جمهور، آن‌را از امام رضا(ع) روایت کرده است.[5]

2. ابن شهر آشوب مازندرانی(متوفای ۵۸۸ق) در کتاب معالم العلماء،در معرّفی آثار محمّد بن حسن بن جمهور می‌نویسد: «الرسالة المذهّبة عن الرضا - صلواتالله علیه - فی الطب».[6]
3. شیخ منتجب الدین علی بن عبید الله بن بابویه(متوفای 600ق) نیزدر کتاب «الفهرست» خویش و در ضمن ترجمه فضل الله بن علی راوندی، از اثری با نام «ترجمةالعلوی للطبّ الرضوی» نام می‌بَرَد.[7] برخی احتمال داده‌اند که این کتاب، ترجمه ویا شرح رساله ذهبیّه باشد؛[8] ولی ما تنها از نام کتاب آگاهیم و بدان دسترسی نداریم.

4. علاّمه مجلسی در توثیق مصادر «بحار الأنوار»، این کتاب را بانام «طب الرضا» معرفی کرده[9] و آن‌را از کتب مشهور برشمرده است.[10]
5. نسخه مشهور رساله ذهبیّه‌ای که اکنون چاپ شده و در دسترس ماست،دست نوشته محقّق کرکی(متوفای ۹۴۰ق) است. این نسخه در اختیار علاّمه مجلسی بود و ایشان متن کامل آن‌را در کتاب «بحار الأنوار» وارد کرد.
نسخه‌های دیگر این رساله، با این نسخه، تفاوت‌هایی دارند؛ برخی از آنها متونی را اضافه آورده‌اند و برخی دیگر، مقداری از متون را ندارد. تفاوت‌های جزئی فراوان دیگری نیز در اجزای این رساله به چشم می‌خورد.

از رساله ذهبیّه، سه نسخه کهن‌تر از نگارش مرحوم محقّق کرکی تاکنون یافت شده است؛ ولی بعد ازنگارش ایشان، نسخه‌های این کتاب فراوان شده‌اند.[11]
ارزیابی سندی رساله ذهبیه
ارزیابی سندی رساله ذهبیّه، نیازمند شناخت کامل طُرُق و بررسی رجالی افراد واقع در اسناد آن است. علاّمه مجلسی گزارش نسبتاً جامعی از مجموعه اسناد فراهم آورده است.[12] برخی ازگزارش‌های موجود از رساله ذهبیّه، از جمله گزارش مرحوم محقّق کرکی، مُرسل است. تمامی گزارش‌های مُرسل و مسند هم در نهایت، به یک نفر؛ یعنی محمّد بن جمهور عمّی منتهی می‌شود. مشکل اصلی در میزان اعتبار سند نیز همین راوی است که در میان رجالیان، توثیق نداردو متّهم به غلوّ می‌باشد.[13]

افزون بر مشکل موجود درباره راوی اوّل رساله ذهبیّه، طُرُق موجود در نسخه‌ها و فهرست‌ها هم معمولاً دچار مشکل هستند. بیشتر نسخه‌های موجود از رساله، سند متّصل به امام رضا(ع)ندارند و مرسل محسوب می‌شوند.[14]
ارزیابی متنی رساله ذهبیه
ممکن است برخی با ادّعای تساهل و سخت‌گیری نکردن در مطالب غیر فقهی، ضعف سندیِ رساله ذهبیّه را توجیه کنند. در جواب می‌گوییم که این ادّعا در موردی صحیح است که قراین متنی؛ اعتبارمتن حدیث یا مضمون آن‌را اثبات کنند.

در این موارد، بررسی شواهد و قراین درون‌متنی و برون‌متنی - که سبب کاهش یا افزایش اعتمادبر متن می‌گردد - اهمیت بیشتری می‌یابد. که علامه مجلسی هم به آنها پرداخته است و نسبت به اعتبار این رساله تردید داشته و این تردید را با قدری تأمل در بیان ایشان می‌تواندریافت،[15] و با آن‌که مجلسی تلاش می‌کند، ابتدا شهرتی از این رساله در میان علمابه دست دهد، اما به نظر می‌رسد ناخواسته از همان آغاز، رگه‌هایی از تردید در لابه‌لای سخنانش ظاهر می‌شود.[16]
در این نوشتار به برخی از تردیدهای ایشان و قراین کاهنده اعتماد به متن این رساله اشاره می‌شود:
۱. مشابهت با متون طبّی معاصر با امام رضا: مقایسه متن رساله ذهبیّه با دیگر متون طبّی دوره هارون و مأمون، معلوم می‌کند که این رساله نیز نوشتاری همانندآنها است و مطلب خاصی افزون بر آنها ندارد.
2. عدم امکان حضور ابن بختیشوع: این جلسه در هر کجا که تشکیل شده باشد، ‌باید در حدود سال‌های ۲۰۱ تا ۲۰۳ق؛ یعنی پس از حرکت امام رضا(ع) از مدینه به سمت خراسان و قبل از شهادت ایشان اتّفاق افتاده باشد؛ در حالی که بنا بر گزارش‌های تاریخی، جبرئیل بن بختیشوع در این سال‌ها به دستور مأمون و به اتّهام همکاری با امین،در «حضرة»[17] زندانی بوده است. او در همان سال‌ها از زندان آزاد شد؛ ولی هنگام ورودمأمون به «حضرة» در سال ۲۰۵ ق، او از کار پزشکی نیز ممنوع شد.[18]

3. سیّد ابن طاووس در کتاب «الأمان من اخطار الأسفار و الأزمان»،دو رساله در باره حفظ الصحّة گزارش کرده است:
الف.رساله قسطا بن لوقای بعلبکی؛ ب. رساله برء الساعة نگاشته محمد بن زکریای رازی؛
با این وجود، جناب سید ابن طاووس رساله ذهبیّه را - که در همین موضوع است و بخشی از آن، مشابه رساله قسطا بن لوقا است - نقل نکرده و حتّی بدان اشاره نیز ننموده است. با توجّه به کُرنش جناب سیّد ابن طاووس در مقابل متون نقلی، می‌توان اطمینان یافت که ایشان این رساله را از امام رضا نمی‌شمرده است.

۴. محقّق کرکی(متوفای ۹۴۰ق) - که نسخه رساله ذهبیّه توسط ایشان استنساخ شده و به دست علاّمه مجلسی رسیده است - نیز در کتاب فقهی گسترده خویش؛ یعنی«جامع المقاصد»، به این رساله استناد نکرده است.

۵. همگام با این بزرگواران، هیچ‌یک از فقیهان قبل از دوره علاّمه مجلسی، به این رساله استناد نکرده‌اند. این نکته، بسیار عجیب می‌نماید که نگاشته‌ای از معصوم وجود داشته باشد و در طول حدود هفتصد سال، هیچ گزارشی از آن در مصادر حدیثی نقل نشود.
تنهاپس از انتشار این رساله در «بحار الأنوار»؛ برخی از فقیهان هم چون فاضل هندی (متوفای۱۱۳۷ق)،[19] سید على بن محمد طباطبایى حائرى(متوفای 1231ق)،[20] ملّا احمد نراقی (متوفای۱۲۴۵ق)،[21] و محمّد حسن نجفی (متوفای ۱۲۶۶ق)،[22] به این رساله استناد کرده‌اند.

6. خوردن تِریاق اکبر: یکی از بخش‌های بحث برانگیز رساله ذهبیّه،سفارش نویسنده به مأمون در باره خوردن تِریاق اکبر بعد از حجامت است.[23] تریاق اکبر(فاروق)، دارویی ترکیبی است که از اثر درمانی خارق العاده‌ای برخوردار است.[24] اجزای اصلی این دارو، عبارت‌اند از: شراب، گوشت مارِ افعی و جندبیدستر که بیضه یک نوع سگ است.[25] خوردن این دارو به سبب دارا بودن اجزای نجس و حرام، جایز نیست.[26]

نکته جالب، آن‌که محقّق کرکی نیز تریاق اکبر را حرام شمرده و آن‌را فاقد مالیت دانسته است.[27]
علاّمه مجلسی در توجیه این قسمت از رساله ذهبیّه نوشته است: تریاق اکبر را ‌باید بر تریاقی حمل کرد که دارای اجزای حرام نباشد.[28]
برخی دیگر از شارحان رساله ذهبیّه نیز نوشته‌اند: در حالت غیر اضطرار، باید تریاق اکبر بدون اجزای حرام مصرف شود.[29]

به نظرمی‌رسد که این توجیه، تمام نباشد؛ زیرا: اولاً، تریاق اکبر، نامی مشهور برای دارویی خاص است. اگر مراد نویسنده رساله از آن، نبودن اجزای حرام و نجس باشد، ‌باید به صراحت بیان شود. ثانیاً، بو علی سینا در باره این دارو نوشته است: پزشکان بسیاری تلاش کردند تا اجزای تریاق فاروق را کم و زیاد کنند و ترکیب جدیدی تولید نمایند و نام خود را جاودانه سازند، ولی موفق نبودند؛ زیرا اثر جادویی و معجزه‌ آسای آن فقط در همان ترکیب اوّلیه وجود دارد.[30]

از این سخن معلوم می‌شود که ترکیب این دارو، با چنین خواصّی غیر قابل تغییر است.
نتیجه‌گیری
با توجه به این‌که به رساله‌ای با نام «رساله ذهبیّه» یا «طبّ الرضا» در مصادر کهن شیعی اشاره شده است، احتمال صدور رساله‌ای این‌گونه از امام رضا(ع) منتفی نیست؛ ولی انتساب نسخه‌های موجود کتاب «الرسالة الذهبیّه» به امام رضا(ع) ثابت نیست و نمی‌توان با آن به عنوان«سنّت» روبه‌رو شد و بدان عمل کرد؛ زیرا افزون بر تضعیف راوی اوّل، افتادگی در اسنادنیز دارد و ممکن است به تحریف یا تصحیف دچار شده باشد.

قراینی نیز اعتماد به متن این رساله را کاهش می‌دهد؛ مانند تنافی برخی از مطالب آن با یافته‌های روایی و پزشکی، تجویز خوردن «تریاق فاروق» در غیر حالت ضرورت و اضطرار با وجود آن‌ که از اجزای حرام و نجس تشکیل شده است و... از قراینی است که اعتماد بر این متن را کاهش می‌دهد.

پرسشگرگرامی اگر سوال دیگری در این زمینه باشد در خدمت شما هستم.
منابع:
1. آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلى ‏تصانیف ‏الشیعة، ج ‏15، ص141، قم، اسماعیلیان‏، 1408ق.
2. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏59، ص 306 – 308، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
3. همان، ص 356.
4. همان، ص 307.
5. شیخ طوسى، الفهرست، ص 413، قم، کتابخانه محقق طباطبائى، چاپاول، 1420ق.
6. ابن شهرآشوب مازندرانى، محمد بن على، معالم العلماء، ص 103 – 104، نجف اشرف، منشورات المطبعة الحیدریة، 1380ق.‏
7. منتجب الدین قمّى، على عبید الله بن حسن بن بابویه‌، الفهرست(فهرست أسماء علماء الشیعة و مصنفیهم‌)، ص 96، قم، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، 1408ق.
8. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏13، ص 364.
9. بحار الانوار، ج ‏1، ص 11.
10. همان، ص 30.
11. ر.ک: صدرایی خویی، علی، فهرستگان نسخه‌های خطّی حدیث و علوم حدیث شیعه، ج ۴، ص ۷۳ – ۷۵، قم، دارالحدیث،۱۳۸۲ش.
12. بحار الأنوار، ج ‏59، ص 306 – 307.
13. ر.ک: نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)،ص 337، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1407ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأبواب(رجال طوسی)،ص 364، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق؛ علامه حلى‏، الخلاصة(رجال العلامةالحلی‏)، ص 251، نجف اشرف، منشورات المطبعة الحیدریة‌، چاپ دوم، 1381ق.
14. ر.ک: طباطبایی، سید محمدکاظم، نصیری، هادی، پژوهشی در اعتبار رساله ذهبیّه، مجله علوم حدیث، ص 3 – 21، شماره63، بهار 1391ش.
15. ر.ک: عابدی، احمد، نکونام، جعفر، نصیری، هادی، تردیدهای آشکار و نهان علامه مجلسی درباره اعتبار رساله ذهبیه، مجله پژوهش دینی، ص 125 – 145، شماره 23، پاییز و زمستان 1390ش.
16. مثلاً می‌گوید: «...لَکِنْ کَانَ فِی نُسْخَتِهَا الَّتِی وَصَلَتْ إِلَیْنَا اخْتِلَافٌ فَاحِشٌ أَشَرْنَا إِلَى بَعْضِهَا»؛ ولى نسخه‌اى که به ما رسیده اختلاف فراوان دارد که ما به برخى از آنها اشاره کردیم. بحار الأنوار، ج ‏59، ص309.
17. « حِضرة» - به کسر حاء و سکون ضاد - اسم مکانی در تهامه است و «الحَضر» - به فتح حاء و سکون ضاد - اسم شهری است که بین تکریت و موصل و فرات واقع شده است. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج ‏2، ص267 – 268، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
18. ابن أبی أصیبعة، أحمد بن القاسم، عیون الأنباء فی طبقات الأطبّاء،ص 188 - 189، بیروت، دار مکتبة الحیاة، بی‌تا.
19. ر.ک: فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعدالأحکام، ج ‌7، ص 19، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1416ق.
20. طباطبایی حائری، سید علی، ریاض المسائل، ج ‌11، ص 35، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1418ق.
21 . نراقی، ملا احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعة،ج ‌14، ص 123، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1415ق.
22. نجفی،محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ‌ ج ‌29، ص 58، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1404ق.
23. بحار الأنوار، ج ‏59، ص 320.
24. ر.ک: نورانى، مصطفى، دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى‏، ج ‏1، ص488، قم، ارمغان یوسف‏، چاپ اول‏، 1384ش.
25. صدیقی هندی، محمد طاهر بن علی، مجمع بحار الأنوار فی غرائب التنزیل و لطائف الأخبار، ج 5، ص 479، مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ سوم، 1387ق.
26. علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج ‌12، ص 140، قم،مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، بی‌تا.
27. کرکی(محقق ثانی)، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد،ج ‌4، ص 21، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1414ق.
28. بحار الأنوار، ج ‏59، ص 346.
29. مشهدی، محمّد بن حسن، الفوائد الرضویه، ص ۹۶، قم، العلمیه، چاپاول، ۱۴۰۰ق.
30. ابن سینا، القانون فی الطب، ج ‏4، ص 425، بیروت، دار احیاء التراث العربی‏، 2005م.


مجید;723016 نوشت:
سبب تألیف
چنان‌کهاز آغاز رساله ذهبیّه مشخّص است؛ این متن، به درخواست مأمون عبّاسی به نگارش درآمده[2]و نام‌گذاری آن به ذهبیّه و یا مذهبّه، به جهت دستور او به نگارش این رساله با آب طلابوده است.[3]
در سنداین رساله نقل شده است: در نیشابور، در نشستی علمی در حضور مأمون و با شرکت پزشکانو فیلسوفان برجسته و نامور آن روزگار؛ نظیر یوحَنّا بن ماسَوَیه، جبرئیل بن بَختیشوع،صالح بن سِلهِمَه(بهلمه) هندی و تنی چند از دانشمندان و اهل نظر، سخن از طبّ و تندرستیو تدبیر خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها به میان آمد و درباره آن به بحث و نظر نشستند و ازچگونگی تکوین و ساختار بدن انسان و طبایع چهارگانه متضاد در آن و سود و زیان غذاهاسخن راندند. در این میان، امام رضا(ع) ساکت نشسته بود. مأمون از ایشان ‌خواست که واردگفت‌وگو شود و درباره موضوع بحث سخن بگوید. امام رضا(ع) ‌فرمود: «من در این‌باره تجربیاتیدارم که درستی آن‌را با آزمایش، گذشت زمان و بهره‌مندی از دانش گذشتگان دریافته‌امکه عُذری برای ندانستن و وانهادن این تجربیات وجود ندارد. آن مطالب را همراه برخی دیگراز نکته‌های مربوط به آن - که آگاهی از آن مورد نیاز است - مکتوب خواهم کرد».
آورده‌اندکه مأمون در آن روز عازم بَلخ بود و شتابان بدان دیار رفت و امام(ع) در نیشابور ماند.آن‌گاه، مأمون از بلخ نامه‌ای به امام نوشت و از ایشان خواست که به وعده‌اش عمل کند.امام رضا(ع) پس از دریافت نامه، رساله‌ای در این‌باره نگاشت.[4]
انتسابرساله ذهبیّه به امام رضا(ع)
آنچهسبب انتساب این رساله به امام رضا(ع) شده است، گفته‌های علما و نسخه‌های موجود اینرساله است:
۱. شیخ طوسی (متوفای ۴۶۰ق) در کتاب «الفهرست» خویش و در معرفی آثارمحمّد بن حسن بن جمهور عمّی بصری، از کتاب «الرسالة المذهبّه» نام می‌بَرَد که محمّدبن حسن بن جمهور، آن‌را از امام رضا(ع) روایت کرده است.[5]
2. ابن شهر آشوب مازندرانی(متوفای ۵۸۸ق) در کتاب معالم العلماء،در معرّفی آثار محمّد بن حسن بن جمهور می‌نویسد: «الرسالة المذهّبة عن الرضا - صلواتالله علیه - فی الطب».[6]
3. شیخ منتجب الدین علی بن عبید الله بن بابویه(متوفای 600ق) نیزدر کتاب «الفهرست» خویش و در ضمن ترجمه فضل الله بن علی راوندی، از اثری با نام «ترجمةالعلوی للطبّ الرضوی» نام می‌بَرَد.[7] برخی احتمال داده‌اند که این کتاب، ترجمه ویا شرح رساله ذهبیّه باشد؛[8] ولی ما تنها از نام کتاب آگاهیم و بدان دسترسی نداریم.
4. علاّمه مجلسی در توثیق مصادر «بحار الأنوار»، این کتاب را بانام «طب الرضا» معرفی کرده[9] و آن‌را از کتب مشهور برشمرده است.[10]
5. نسخه مشهور رساله ذهبیّه‌ای که اکنون چاپ شده و در دسترس ماست،دست نوشته محقّق کرکی(متوفای ۹۴۰ق) است. این نسخه در اختیار علاّمه مجلسی بود و ایشانمتن کامل آن‌را در کتاب «بحار الأنوار» وارد کرد.
نسخه‌هایدیگر این رساله، با این نسخه، تفاوت‌هایی دارند؛ برخی از آنها متونی را اضافه آورده‌اندو برخی دیگر، مقداری از متون را ندارد. تفاوت‌های جزئی فراوان دیگری نیز در اجزای اینرساله به چشم می‌خورد.
از رسالهذهبیّه، سه نسخه کهن‌تر از نگارش مرحوم محقّق کرکی تاکنون یافت شده است؛ ولی بعد ازنگارش ایشان، نسخه‌های این کتاب فراوان شده‌اند.[11]
ارزیابیسندی رساله ذهبیه
ارزیابیسندی رساله ذهبیّه، نیازمند شناخت کامل طُرُق و بررسی رجالی افراد واقع در اسناد آناست. علاّمه مجلسی گزارش نسبتاً جامعی از مجموعه اسناد فراهم آورده است.[12] برخی ازگزارش‌های موجود از رساله ذهبیّه، از جمله گزارش مرحوم محقّق کرکی، مُرسل است. تمامیگزارش‌های مُرسل و مسند هم در نهایت، به یک نفر؛ یعنی محمّد بن جمهور عمّی منتهی می‌شود.مشکل اصلی در میزان اعتبار سند نیز همین راوی است که در میان رجالیان، توثیق نداردو متّهم به غلوّ می‌باشد.[13]
افزونبر مشکل موجود درباره راوی اوّل رساله ذهبیّه، طُرُق موجود در نسخه‌ها و فهرست‌ها هممعمولاً دچار مشکل هستند. بیشتر نسخه‌های موجود از رساله، سند متّصل به امام رضا(ع)ندارند و مرسل محسوب می‌شوند.[14]
ارزیابیمتنی رساله ذهبیه
ممکناست برخی با ادّعای تساهل و سخت‌گیری نکردن در مطالب غیر فقهی، ضعف سندیِ رساله ذهبیّهرا توجیه کنند. در جواب می‌گوییم که این ادّعا در موردی صحیح است که قراین متنی؛ اعتبارمتن حدیث یا مضمون آن‌را اثبات کنند.
در اینموارد، بررسی شواهد و قراین درون‌متنی و برون‌متنی - که سبب کاهش یا افزایش اعتمادبر متن می‌گردد - اهمیت بیشتری می‌یابد. که علامه مجلسی هم به آنها پرداخته است و نسبتبه اعتبار این رساله تردید داشته و این تردید را با قدری تأمل در بیان ایشان می‌تواندریافت،[15] و با آن‌که مجلسی تلاش می‌کند، ابتدا شهرتی از این رساله در میان علمابه دست دهد، اما به نظر می‌رسد ناخواسته از همان آغاز، رگه‌هایی از تردید در لابه‌لایسخنانش ظاهر می‌شود.[16]
در ایننوشتار به برخی از تردیدهای ایشان و قراین کاهنده اعتماد به متن این رساله اشاره می‌شود:
۱. مشابهت با متون طبّی معاصر با امام رضا: مقایسه متن رساله ذهبیّهبا دیگر متون طبّی دوره هارون و مأمون، معلوم می‌کند که این رساله نیز نوشتاری همانندآنها است و مطلب خاصی افزون بر آنها ندارد.
2. عدم امکان حضور ابن بختیشوع: این جلسه در هر کجا که تشکیل شدهباشد، ‌باید در حدود سال‌های ۲۰۱ تا ۲۰۳ق؛ یعنی پس از حرکت امام رضا(ع) از مدینه بهسمت خراسان و قبل از شهادت ایشان اتّفاق افتاده باشد؛ در حالی که بنا بر گزارش‌هایتاریخی، جبرئیل بن بختیشوع در این سال‌ها به دستور مأمون و به اتّهام همکاری با امین،در «حضرة»[17] زندانی بوده است. او در همان سال‌ها از زندان آزاد شد؛ ولی هنگام ورودمأمون به «حضرة» در سال ۲۰۵ ق، او از کار پزشکی نیز ممنوع شد.[18]
3. سیّد ابن طاووس در کتاب «الأمان من اخطار الأسفار و الأزمان»،دو رساله در باره حفظ الصحّة گزارش کرده است:
الف.رساله قسطا بن لوقای بعلبکی؛ ب. رساله برء الساعة نگاشته محمد بن زکریای رازی؛
با اینوجود، جناب سید ابن طاووس رساله ذهبیّه را - که در همین موضوع است و بخشی از آن، مشابهرساله قسطا بن لوقا است - نقل نکرده و حتّی بدان اشاره نیز ننموده است. با توجّه بهکُرنش جناب سیّد ابن طاووس در مقابل متون نقلی، می‌توان اطمینان یافت که ایشان اینرساله را از امام رضا نمی‌شمرده است.
۴. محقّق کرکی(متوفای ۹۴۰ق) - که نسخه رساله ذهبیّه توسط ایشاناستنساخ شده و به دست علاّمه مجلسی رسیده است - نیز در کتاب فقهی گسترده خویش؛ یعنی«جامع المقاصد»، به این رساله استناد نکرده است.
۵. همگام با این بزرگواران، هیچ‌یک از فقیهان قبل از دوره علاّمهمجلسی، به این رساله استناد نکرده‌اند. این نکته، بسیار عجیب می‌نماید که نگاشته‌ایاز معصوم وجود داشته باشد و در طول حدود هفتصد سال، هیچ گزارشی از آن در مصادر حدیثینقل نشود.
تنهاپس از انتشار این رساله در «بحار الأنوار»؛ برخی از فقیهان همچون فاضل هندی (متوفای۱۱۳۷ق)،[19] سید على بن محمد طباطبایى حائرى(متوفای 1231ق)،[20] ملّا احمد نراقی (متوفای۱۲۴۵ق)،[21] و محمّد حسن نجفی (متوفای ۱۲۶۶ق)،[22] به این رساله استناد کرده‌اند.
6. خوردن تِریاق اکبر: یکی از بخش‌های بحث برانگیز رساله ذهبیّه،سفارش نویسنده به مأمون در باره خوردن تِریاق اکبر بعد از حجامت است.[23] تریاق اکبر(فاروق)، دارویی ترکیبی است که از اثر درمانی خارق العاده‌ای برخوردار است.[24] اجزایاصلی این دارو، عبارت‌اند از: شراب، گوشت مارِ افعی و جندبیدستر که بیضه یک نوع سگاست.[25] خوردن این دارو به سبب دارا بودن اجزای نجس و حرام، جایز نیست.[26]
نکتهجالب، آن‌که محقّق کرکی نیز تریاق اکبر را حرام شمرده و آن‌را فاقد مالیت دانسته است.[27]
علاّمهمجلسی در توجیه این قسمت از رساله ذهبیّه نوشته است: تریاق اکبر را ‌باید بر تریاقیحمل کرد که دارای اجزای حرام نباشد.[28]
برخیدیگر از شارحان رساله ذهبیّه نیز نوشته‌اند: در حالت غیر اضطرار، باید تریاق اکبر بدوناجزای حرام مصرف شود.[29]
به نظرمی‌رسد که این توجیه، تمام نباشد؛ زیرا: اولاً، تریاق اکبر، نامی مشهور برای داروییخاص است. اگر مراد نویسنده رساله از آن، نبودن اجزای حرام و نجس باشد، ‌باید به صراحتبیان شود. ثانیاً، بو علی سینا در باره این دارو نوشته است: پزشکان بسیاری تلاش کردندتا اجزای تریاق فاروق را کم و زیاد کنند و ترکیب جدیدی تولید نمایند و نام خود را جاودانهسازند، ولی موفق نبودند؛ زیرا اثر جادویی و معجزه‌آسای آن فقط در همان ترکیب اوّلیهوجود دارد.[30]
از اینسخن معلوم می‌شود که ترکیب این دارو، با چنین خواصّی غیر قابل تغییر است.
نتیجه‌گیری
با توجهبه این‌که به رساله‌ای با نام «رساله ذهبیّه» یا «طبّ الرضا» در مصادر کهن شیعی اشارهشده است، احتمال صدور رساله‌ای این‌گونه از امام رضا(ع) منتفی نیست؛ ولی انتساب نسخه‌هایموجود کتاب «الرسالة الذهبیّه» به امام رضا(ع) ثابت نیست و نمی‌توان با آن به عنوان«سنّت» روبه‌رو شد و بدان عمل کرد؛ زیرا افزون بر تضعیف راوی اوّل، افتادگی در اسنادنیز دارد و ممکن است به تحریف یا تصحیف دچار شده باشد.
قراینینیز اعتماد به متن این رساله را کاهش می‌دهد؛ مانند تنافی برخی از مطالب آن با یافته‌هایروایی و پزشکی، تجویز خوردن «تریاق فاروق» در غیر حالت ضرورت و اضطرار با وجود آن‌کهاز اجزای حرام و نجس تشکیل شده است و... از قراینی است که اعتماد بر این متن را کاهشمی‌دهد.
پرسشگرگرامی اگر سوال دیگری در این زمینه باشد در خدمت شما هستم.
منابع:
1. آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلى ‏تصانیف ‏الشیعة، ج ‏15، ص141، قم، اسماعیلیان‏، 1408ق.
2. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏59، ص 306 – 308، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
3. همان، ص 356.
4. همان، ص 307.
5. شیخ طوسى، الفهرست، ص 413، قم، کتابخانه محقق طباطبائى، چاپاول، 1420ق.
6. ابن شهرآشوب مازندرانى، محمد بن على، معالم العلماء، ص 103 – 104، نجف اشرف، منشورات المطبعة الحیدریة، 1380ق.‏
7. منتجب الدین قمّى، على عبید الله بن حسن بن بابویه‌، الفهرست(فهرستأسماء علماء الشیعة و مصنفیهم‌)، ص 96، قم، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، 1408ق.
8. الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏13، ص 364.
9. بحار الانوار، ج ‏1، ص 11.
10. همان، ص 30.
11. ر.ک: صدرایی خویی، علی، فهرستگان نسخه‌های خطّی حدیث و علومحدیث شیعه، ج ۴، ص ۷۳ – ۷۵، قم، دارالحدیث،۱۳۸۲ش.
12. بحار الأنوار، ج ‏59، ص 306 – 307.
13. ر.ک: نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)،ص 337، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1407ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، الأبواب(رجال طوسی)،ص 364، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق؛ علامه حلى‏، الخلاصة(رجال العلامةالحلی‏)، ص 251، نجف اشرف، منشورات المطبعة الحیدریة‌، چاپ دوم، 1381ق.
14. ر.ک: طباطبایی، سید محمدکاظم، نصیری، هادی، پژوهشی در اعتباررساله ذهبیّه، مجله علوم حدیث، ص 3 – 21، شماره63، بهار 1391ش.
15. ر.ک: عابدی، احمد، نکونام، جعفر، نصیری، هادی، تردیدهای آشکارو نهان علامه مجلسی درباره اعتبار رساله ذهبیه، مجله پژوهش دینی، ص 125 – 145، شماره 23، پاییز و زمستان 1390ش.
16. مثلاً می‌گوید: «...لَکِنْ کَانَ فِی نُسْخَتِهَا الَّتِی وَصَلَتْإِلَیْنَا اخْتِلَافٌ فَاحِشٌ أَشَرْنَا إِلَى بَعْضِهَا»؛ ولى نسخه‌اى که به ما رسیدهاختلاف فراوان دارد که ما به برخى از آنها اشاره کردیم. بحار الأنوار، ج ‏59، ص309.
17. « حِضرة» - به کسر حاء و سکون ضاد - اسم مکانیدر تهامه است و «الحَضر» - به فتح حاء و سکون ضاد - اسم شهری است که بین تکریت و موصلو فرات واقع شده است. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج ‏2، ص267 – 268، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
18. ابن أبی أصیبعة، أحمد بن القاسم، عیون الأنباء فی طبقات الأطبّاء،ص 188 - 189، بیروت، دار مکتبة الحیاة، بی‌تا.
19. ر.ک: فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعدالأحکام، ج ‌7، ص 19، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1416ق.
20. طباطبایی حائری، سید علی، ریاض المسائل، ج ‌11، ص 35، قم، مؤسسهآل البیت(ع)، چاپ اول، 1418ق.
21 . نراقی، ملا احمد بن محمد مهدی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعة،ج ‌14، ص 123، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1415ق.
22. نجفی،محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ‌ ج ‌29، ص 58، بیروت، دار إحیاء التراثالعربی، چاپ هفتم، 1404ق.
23. بحار الأنوار، ج ‏59، ص 320.
24. ر.ک: نورانى، مصطفى، دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى‏، ج ‏1، ص488، قم، ارمغان یوسف‏، چاپ اول‏، 1384ش.
25. صدیقی هندی، محمد طاهر بن علی، مجمع بحار الأنوار فی غرائب التنزیلو لطائف الأخبار، ج 5، ص 479، مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ سوم، 1387ق.
26. علامه حلّی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج ‌12، ص 140، قم،مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، بی‌تا.
27. کرکی(محقق ثانی)، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد،ج ‌4، ص 21، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ دوم، 1414ق.
28. بحار الأنوار، ج ‏59، ص 346.
29. مشهدی، محمّد بن حسن، الفوائد الرضویه، ص ۹۶، قم، العلمیه، چاپاول، ۱۴۰۰ق.
30. ابن سینا، القانون فی الطب، ج ‏4، ص 425، بیروت، دار احیاء التراثالعربی‏، 2005م.

سلام
آقا مجید گل اینکه همش copy/paste از سایت اسلام کوئست و سایت ویکی فقه بود
:Gig:
من که تو متن سوال گفتم تمام مطالب وب رو در این مورد خوندم مطلب جدید چی اوردید ؟ یعنی نظر شما هم در این مورد همین مطالب هست و از نظر شما این رساله فاقد اعتباره؟
یه سوال دیگه: ایا متن زرنویس این رساله هم اکنون موجوده؟
ایا همونطور که علامه مجلسی گفته نمی توان تریاق فاروق را حمل بر تریاقی که از اجزای حلال تشکیل شده دانست؟
نظرتون راجع به این مقاله ای که پیوست میکنم چیه؟
اینم لینکش:
http://www.shamstoos.ir/Content/media/article/esmaeili%20sab_1025.pdf

با صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام و ادب
جناب مهران احمدی متنی که خدمت شما ارائه شد متنی است محققانه؛ و طبق آدرسی هم که در تاپیک اول محضر با سعادت شما، تقدم شد و بنده تحقیق کرده بودم همین مطالب با زبان عربی آمده بود که بنده صلاح دیدم متن فارسی را خدمت شما ارسال نمایم.
در ضمن نتیجه گرفته شده هم نتیجه ای دقیق است که با اصول منطقی منطبق است.

مجید;723337 نوشت:
با صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام و ادب
جناب مهران احمدی متنی که خدمت شما ارائه شد متنی است محققانه؛ و طبق آدرسی هم که در تاپیک اول محضر با سعادت شما، تقدم شد و بنده تحقیق کرده بودم همین مطالب با زبان عربی آمده بود که بنده صلاح دیدم متن فارسی را خدمت شما ارسال نمایم.
در ضمن نتیجه گرفته شده هم نتیجه ای دقیق است که با اصول منطقی منطبق است.

سلام
من از شما بخاطر وقتی که صرف کردید و زحمتی که کشیدید تشکر می کنم ولی بنده تمامی این مطالب را از قبل خوانده بودم بخاطر تصدیق حرفم این دو لینک را مطالعه کنید تا عین همین مطالب را در این دو لینک مشاهده کنید:
اسلام کوئست:
https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&cad=rja&uact=8&ved=0CB4QFjAAahUKEwi0rav9xMTHAhVCWiwKHeofB3A&url=http%3A%2F%2Fwww.islamquest.net%2Ffa%2Farchive%2Fquestion%2Ffa50679&ei=W4jcVfSTMcK0sQHqv5yABw&usg=AFQjCNGVNFITHPWlkA5madaMDZssIhvutg
ویکی فقه:
https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=2&cad=rja&uact=8&ved=0CCgQFjABahUKEwi0rav9xMTHAhVCWiwKHeofB3A&url=http%3A%2F%2Fwikifeqh.ir%2F%25D8%25B1%25D8%25B3%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587_%25D8%25B0%25D9%2587%25D8%25A8%25DB%258C%25D9%2587_%25D8%25A7%25D9%2585%25D8%25A7%25D9%2585_%25D8%25B1%25D8%25B6%25D8%25A7&ei=W4jcVfSTMcK0sQHqv5yABw&usg=AFQjCNEIz9amduB-xPbW4sVyFz1s9bYk3g
اما سوال من اینه که ایا واقعا این رساله قابل اعتماد و اطمینان نیست ؟
در ضمن در مورد مقاله ای که لینکش رو پیوست کردم نظری ندادید اگه ممکنه زحمت بکشید وقت بذارید و این مقاله را مطالعه کنید ممنون ازشما
:Gol:
اینم لینکش: http://www.shamstoos.ir/Content/media/article/esmaeili%20sab_1025.pdf

با صلوات بر محمد و آل محمد
و سلام و عرض ادب و تبریک ایام ولادت با سعادت امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع)
جناب احمدی لینک باز نمی شود .

با صلوات بر محمد وآل محمد
سلام و عرض ادب
پرسشگر گرامی دراین زمینه در فصلنامه علوم حدیث شماره 63 در این زمینه پژوهشی صورت گرفته که اصل مقاله هم در اینتر نت موجود می باشد و شما می توانید مراجعه بفرمایید.

width: 98%

[TD="width: 5 bgcolor: transparent"]
[/TD]
[TD="width: 100% bgcolor: transparent"][RIGHT]پژوهشی در اعتبار رسالۀ ذهبیّه

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]
مقاله 2، دوره 17، شماره 63، بهار 1391، صفحه 3-21 IMAGE(<a href="http://www.askdin.com/image/png;base64</td><td style="text-align:">iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAACQAAAAOCAIAAADIVSmfAAAAGXRFWHRTb2Z0d2FyZQBBZG9iZSBJbWFnZVJlYWR5ccllPAAAAfBJREFUeNpi/P/sKsOj8wy0B0/Xd7EwbGliOLOSDpbNPMvExEBHgGGZazHDzP8MEz4w8IiCuJouIG7tRRDXrwnEBiJ5Y6jipCVQEbjKkoOkWLa79" rel="nofollow">http://www.askdin.com/image/png;base64</td><td style="text-align:">iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAACQAAAAOCAIAAADIVSmfAAAAGXRFWHRTb2Z0d2FyZQBBZG9iZSBJbWFnZVJlYWR5ccllPAAAAfBJREFUeNpi/P/sKsOj8wy0B0/Xd7EwbGliOLOSDpbNPMvExEBHgGGZazHDzP8MEz4w8IiCuJouIG7tRRDXrwnEBiJ5Y6jipCVQEbjKkoOkWLa79</a> eNQwyc/O/C54AsiJsLFLvYn3T 8Xu4khcWeV//sYJkzaMhIodfsUAYn379v/aJhWjLGBjYlyb//vpByMzvR95uBiG5B/OLP927qMbPCJEFSkk4xb3kkmdwymX4/pGyYASCV3cYFqUAaQ55/U9XDz7eNEmZj4Gb6TdE8u3JTUBSILqXwSnvy5mNFFvGwMD6E pkNlEFIUEBKY4/cKmfrx5 PLQI6G9gUN9a2kSxZcDISF8DDKIfDy9yiMkLB9WiyX/bNQlIvju16evLhyRZhi0y4 cCXQ2Mqo9XDur3npHwyXt2cZPUo71w d PLn5NZbv65r8wB7pWYEgIB9cxcII5tw8xXN9DKOnr UKiSvTNxV bm4FiQqlzP7KJIKsCRqGt2B8tvj9ouoEhIR5Sy ANQh/l7T7 ZUWWZfw/KxytBHn2g XuJwagqyFmPfrO8vAzSBxoOoQtz8sgx4mwBpLugbJAoy 9/Y9sFLLKurNMWIIRmBykkMIHqFqOEwsbDoDWQBj8zEDv4oszxvmOzAtu/qNDWfXoCwNAgAEAW0vFBwA0XX0AAAAASUVORK5CYII=)اصل مقاله (1654 K)

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]
نوع مقاله: علمی پژوهشی

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]
نویسندگان

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]
1سید محمد کاظم طباطبایی ؛ 2هادی نصیری

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]
1استادیار دانشگاه قرآن و حدیث

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]
2استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]
چکیده

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]رسالۀ ذهبیّه یا مذهّبه، نوشتاری در دانش پزشکی و منسوب به امام رضا(ع) است. در این نوشتار، به منظور ارزیابی اعتبار این رساله و صحت انتساب آن به امام رضا(ع)، ابتدا شواهد تاریخی، شهرت و نسخه­های موجود به عنوان قراین انتساب رساله به امام بررسی‌ شده و سپس سند و طرق آن مورد ارزیابی قرار گرفته و برای ارزیابی متن کتاب، از شواهد و قراین درون‌متنی و برون‌متنی بهره گرفته شده است. نتیجه این بررسی­ها این است که انتساب کتاب الرسالة الذهبیّه موجود، به امام رضا(ع) ثابت نیست و نمی‌توان با آن به عنوان «سنّت» روبه‌رو شد و بدان عمل کرد. بخش پایانی نوشتار، مقایسه برخی مشابهات متنی رساله ذهبیه با منابع پزشکی کهن است.[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]
کلیدواژگان

[/TD]
[TD="bgcolor: transparent colspan: 2"]

[/TD]

[/RIGHT]

و در مجله علمی پژوهشی « پژوهش دینی» مقاله ای با عنوان« تردیدهای آشکار و نهان علامه مجلسی درباره اعتبار رساله ذهبیه» آمده که چکیده آن به این قرار است: در این مقاله میزان اعتبار رساله ذهبیه از نظر مجلسی بر اساس آن چه که درشرح و توضیح عبارات رساله آمده است، گزارش شده است. مجلسی نسبت به اعتبار این رساله تردید داشته و این تردید را با قدری تامل در بیان ایشان می توان دریافت. از این رو در این نوشتار تردیدهای ایشان برجسته شده و به اجمال درباره برخی از آنها سخن به میان آمده است. مجلسی اگرچه در ابتدا از شهرت این رساله در نزد علما سخن می گوید و در پایان رساله، این متن را از امام رضا می داند، ولی در لابه لای شرح و بیان خود به مخالفت محتوای رساله با اخبار رسیده در این باب و گفته های مشهور اطبا و شباهت های فراوان عبارات آن با عبارات اطبا و استناد و به کارگیری اصطلاحات آنها در بیان مطالب، اشاره می نماید. تردید در صحت رساله ذهبیه از دیگر تردیدهای آشکاری است که مجلسی درباره آن سخن گفته و در این مقاله برجسته گردیده است.

کلیدواژه ها : رساله ذهبیه ،اعتبار ذهبیه ،صحت خبر ،تعارض ومخالفت با اخبار ،مشابهت با اقوال اطبا
نویسنده: عابدی،احمد؛ نکونام،جعفر؛ نصیری،هادی؛
مجله: پژوهش دینی » پاییز و زمستان 1390 - شماره 23 [علمی-پژوهشی]‏

(21 صفحه - از 125 تا145)

مجید;723854 نوشت:
با صلوات بر محمد و آل محمد
و سلام و عرض ادب و تبریک ایام ولادت با سعادت امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع)
جناب احمدی لینک باز نمی شود .

سلام و عذرخواهی بعلت تاخیر
لینک ها اصلاح شد:
اسلام کوِئست:
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa50679
ویکی فقه: http://wikifeqh.ir/%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87_%D8%B0%D9%87%D8%A8%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7
مقاله: http://tebebartar.ir/pdfs/5/10/maghale%20vijhegihaye%20resale%20zahabiye.pdf

مجید;723867 نوشت:
و در مجله علمی پژوهشی « پژوهش دینی» مقاله ای با عنوان« تردیدهای آشکار و نهان علامه مجلسی درباره اعتبار رساله ذهبیه» آمده که چکیده آن به این قرار است: در این مقاله میزان اعتبار رساله ذهبیه از نظر مجلسی بر اساس آن چه که درشرح و توضیح عبارات رساله آمده است، گزارش شده است. مجلسی نسبت به اعتبار این رساله تردید داشته و این تردید را با قدری تامل در بیان ایشان می توان دریافت. از این رو در این نوشتار تردیدهای ایشان برجسته شده و به اجمال درباره برخی از آنها سخن به میان آمده است. مجلسی اگرچه در ابتدا از شهرت این رساله در نزد علما سخن می گوید و در پایان رساله، این متن را از امام رضا می داند، ولی در لابه لای شرح و بیان خود به مخالفت محتوای رساله با اخبار رسیده در این باب و گفته های مشهور اطبا و شباهت های فراوان عبارات آن با عبارات اطبا و استناد و به کارگیری اصطلاحات آنها در بیان مطالب، اشاره می نماید. تردید در صحت رساله ذهبیه از دیگر تردیدهای آشکاری است که مجلسی درباره آن سخن گفته و در این مقاله برجسته گردیده است.
کلیدواژه ها : رساله ذهبیه ،اعتبار ذهبیه ،صحت خبر ،تعارض ومخالفت با اخبار ،مشابهت با اقوال اطبا
نویسنده: عابدی،احمد؛ نکونام،جعفر؛ نصیری،هادی؛
مجله: پژوهش دینی » پاییز و زمستان 1390 - شماره 23 [علمی-پژوهشی]‏

(21 صفحه - از 125 تا145)


سلام
برادر اخرش نظرتون رو راجع به مقاله ای که پیوست کردم بیان نکردید.
درسته که در این رساله بعضی چیزها دور از ذهن اند ولی چیز ها مفید زیادی هم در اون وجود داره بنابراین ایا نمی توان گفت که اصل خبر از امام بوده ولی تحریفاتی در اون صورت گرفته؟

با صلوات بر محمد و آل محمد
وسلام وعرض ادب
نتیجه بررسی­ های صورت گرفته از مقالات و بررسی مطالبی که در کتب مختلف وارد شده است: این است که انتساب کتاب الرسالة الذهبیّه موجود، به امام رضا(ع) ثابت نیست و نمی‌توان با آن به عنوان «سنّت» روبه‌رو شد و بدان عمل کرد.
میزان اعتبار رساله ذهبیه از نظر مجلسی هم بر اساس آن چه که درشرح و توضیح عبارات رساله آمده است، گزارش شده است. مجلسی نسبت به اعتبار این رساله تردید داشته و این تردید را با قدری تامل در بیان ایشان می توان دریافت. از این رو در این نوشتار تردیدهای ایشان برجسته شده و به اجمال درباره برخی از آنها سخن به میان آمده است. مجلسی اگرچه در ابتدا از شهرت این رساله در نزد علما سخن می گوید و در پایان رساله، این متن را از امام رضا می داند، ولی در لابه لای شرح و بیان خود به مخالفت محتوای رساله با اخبار رسیده در این باب و گفته های مشهور اطبا و شباهت های فراوان عبارات آن با عبارات اطبا و استناد و به کارگیری اصطلاحات آنها در بیان مطالب، اشاره می نماید. تردید در صحت رساله ذهبیه، از دیگر تردیدهای آشکاری است که مجلسی درباره آن سخن گفته است.

موضوع قفل شده است