جمع بندی اگر خدا می خواست، مشرکان هدایت می شدند؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اگر خدا می خواست، مشرکان هدایت می شدند؟

سلام. در آیه های 148 و 149 سورۀ انعام اندکی اختلاف دیده می شود، به این جهت که در آیۀ 148 مشرکین می گویند اگر خدا می خواست ما مشرک نمی شدیم، و قرآن در همین آیه می فرماید که آنها جز از گمان پیروی نمی کنند و جز دروغ نمی گویند، ولی سپس در آیۀ 149 می فرماید که اگر خدا می خواست هدایت می شدند، و عملاً سخن آنها را که در آیۀ قبل تکذیب شده بود، در این آیه تأیید می شود.

لطفاً در این مورد توضیح بفرمایید.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد عمار

[=arial]با سلام
در این دو آیه هیچ اختلاف و تناقضی نیست و هر کدام دارای معنی و توضیحی هستند که مکمل یکدیگر می باشند.
در آیه 148 نشان مى دهد كه مشركان مانند بسيارى از گناهكارانى كه مى خواهند با استتار تحت عنوان جبر از مسئوليت خلافكاريهاى خود فرار كنند، معتقد به اصل جبر بوده اند، و مى گفتند: هر كارى را ما مى كنيم خواست خدا و مطابق اراده او است ، و اگر نمى خواست چنين اعمالى از ما سر نمى زد، آنها در حقيقت مى خواستند خود را از اين همه گناه تبرئه كنند، و گر نه وجدان هر انسان عاقلى گواهى مى دهد كه بشر در اعمال خويش آزاد است نه مجبور، به همين دليل اگر كسى ظلمى در حق او كند، ناراحت مى شود و او را مؤ اخذه مى كند و در صورت توانائى مجازات مى نمايد، همه اينها نشان مى دهد كه مجرم را در عمل خويش آزاد مى بيند، نه مجبور، و هرگز به اين عنوان كه عمل او مطابق خواست خدا است ، حاضر نمى شود از عكس العمل صرف نظر كند. (دقت كنيد)
البته اين احتمال در معنى آيه نيز هست كه آنها مدعى بوده اند سكوت خدا در برابر بت پرستى و تحريم پاره اى از حيوانات ، دليل بر رضايت او است زيرا اگر راضى نبود مى بايست به نوعى ما را از اين كار باز دارد.
و با ذكر جمله و لا آباؤ نا مى خواسته اند به عقايد پوچ خود رنگ قدمت و دوام بدهند و بگويند اين چيز تازهاى نيست كه ما مى گوئيم ، همواره چنين بوده است .

و در آیه بعد پايان آيه مى فرمايد: خداوند اگر بخواهد، همه شما را از طريق اجبار هدايت خواهد كرد (فلو شاء لهداكم اجمعين )
در حقيقت اين جمله اشاره به آن است كه براى خدا كاملا امكان دارد همه انسانها را اجبارا هدايت كند، آنچنان كه هيچكس را ياراى مخالفت نباشد ولى در اين صورت نه چنان ايمانى ارزش خواهد داشت و نه اعمالى كه در پرتو اين ايمان اجبارى انجام مى گردد، بلكه فضيلت و تكامل انسان در آن است كه راه هدايت و پرهيزكارى را با پاى خود و به اراده و اختيار خويش بپيمايد.
بنابراين هيچگونه منافاتى بين اين جمله و آيه سابق كه نفى جبر در آن آمده است نيست ، اين جمله مى گويد: اجبار كردن بندگان كه شما ادعا مى كنيد، براى خدا امكان دارد، ولى هرگز چنين نخواهد كرد، چون بر خلاف حكمت و مصلحت آدمى است .
در حقيقت آنها قدرت و مشيت خداوند را بهانه اى براى انتخاب مذهب جبر كرده بودند در حالى كه قدرت و مشيت خدا حق است ، ولى نتيجه آن جبر نيست او خواسته است كه ما آزاد باشيم و راه حق را به اختيار خود بپيمائيم .

منبع: تفسیر نمونه ذیل آیات 148 و 149 سوره انعام.

موضوع قفل شده است