جمع بندی چرا خدا هوای بدها رو بیشتر داره؟

تب‌های اولیه

106 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا خدا هوای بدها رو بیشتر داره؟

سلام ...
من مدتهاست یه سوال توی ذهنمه از خیلیام پرسیدم ولی جواب درست حسابی نگرفتم!
میخوام بدونم چرا آمار ازدواج توی دخترای غيرمذهبی نسبت به مذهبی بیشتره؟؟؟
چرا دخترای مذهبی می مونن و سنشون میره بالا ولی غیر مذهبیا به راحتی ازدواج میکنن؟؟؟
نمیخوام بهم ایه و دعا بدین که راه حل واسه ازدواج و این حرفا چون من خودم این مشکلو ندارم!فقط واسم سواله چرا اینجوریه؟ چرا دخترای پاک تر می مونن ؟؟؟
از این حرفام نزنین قسمت و تقدیر بعضیا مجرد موندن هست و اصلا کی گفته همه چیز ازدواجه و...چون هست ... بله همه چیز ازدواجه ... یه دختر تااخر عمر نمیتونه مجرد بمونه ....اصلا مگه خدا تو قران نگفته" از آيات و نشانه‌هاي الهي اين است كه از جنس خودتان، ازواج و همسراني آفريد، تا در كنار آنها آرامش بگيريد، و به سكون برسيد""پس چرا این حق همه نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مگه خدا نگفته خودتونو حفظ کنین من اسباب ازدواج رو مهیا میکنم توکل و صبرو نماز و...
این یعنی مذهبیا باید راحتتر و بهتر ازدواج کنن دیگه پس چرا برعکسه؟میدونم کسی که مذهبیه این دین و ایمونش واسه باج گیری از خدا که نیست که درقبالش چیزی از خدا بخواد ولی خودش گفته کمکتون میکنم پس چرا الان تو جامعه نگاه میکنی هرکی هرزه تره رفته سر زندگیش و پاک ها سنشون رفته بالا...
آدم میره تو مسجد حالش گرفته میشه ... چه دخترایی... چقدر ساده ... قانع .... و پاک ... باچه تفکراتی!آدم باخودش میگه اینا شوهر کنن خوش به حال شوهرشون بااین سادگی باطن و صفایی که دارن ولی از شانس بدشون همینا از بقیه جاموندن فقط !!!
من دخترایی رو میشناسم که اصلا دختره انقد بد بوده که مامانای پسرای همسایه شون می اومدن دم در خونه شون به مادر دختره میگفتن دخترت داره پسرامونو منحرف میکنه جلوشو بگیر و باعالم وادم رابطه داشته ولی الاناون توی سن کمتر ازدواج کرده مادرم شده ولی چه دخترایی که از گل پاک ترن و سنشون رفته بالاو هنوز مجردن!واقعا این عدالته؟؟؟چرا اینجوریه؟

نگین به خودشون نمیرسن،فعالیت اجتماعی ندارن و....چون خیلیا رو میشناسم اتفاقا همیشه تو جمع حضور دارن و خوش برخوردن و ظاهر اراسته ای هم دارن ولی باز می بینییه دختر فشن وخیلی وقتا هرزه زودتر راحتتر و باشخص بهتری ازدواج میکنه!میدونم اینو که خدا به کسایی که دنیارو میخوان دنیارو میده و غرق در نعمتشون میکنه تا غافل بشن ...ولی این چه ربطی داره به سایر بنده هاش ، اونم خوباش حق طبیعی و مسلم شونو نده؟؟؟؟
اصلا چرا خدا هوای بدا رو بیشتر داره؟؟؟
پسرا که اصلا سن ازدواج واسشون چندان اهمیتی نداره فقط و فقط واسه نیازشونه که اهمیت پیدا میکنه و لااقل نگران حرف مردم نیستن که!
و حتی اگه پیرم بشن طرف باز نهایتا میگن ازدواج نکرده ....هیشکی نمیگه ترشیده ، پیر دختر !!! هیشکی زخم زبون نمیزنه ...

ولی دخترا هنوز به 20 نرسیده حرف و حدیثا شروع میشه واز یه سنی دیگه باید ادم کور وکر بشه تا نشنوه نیش وکنایه هارو...
چرا اینجوریه اخه؟؟؟
چرا مردم انقدررررر بی ملاحظه ن؟؟؟؟
چرا به احساسات دخترای جوون که انقدر شکننده ن فکر نمیکنن؟؟
چرا فکر نمیکنن شاید این واسه بچه خودشونم پیش بیاد وخودشونو بزارن جای طرف و ببینن تو چه شرایط روحی ای قرار داره و چقدرررر از نظر روحی ازرده س ولااقل اونا زخمی اضافه نکنن ولی ....
کسایی هستن که به دخترای مردم به خاطر سنشون و دیر ازدواج کردنشون نیش وکنایه میزنن و عمدا اینکارو میکنن و دل میشکنن یا کارایی میکنن که دخترای مجرد از زنده بودنشون سیر بشن ولی همین ادما دختراشون راحت وخیلی زود ازدواج میکنن چرا خدا نمیزاره تو کاسه شون تا بفهمن هرچیزی حساب کتابی داره و به این راحتی نمیتونن دل بشکنن و ساده بگذرن؟

نمیخوام اینو بگم ولییییی مگه خدا عادل نیست پس چرا این اتفاقا می افته؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حامی

سلام خدمت شما پرسشگر محترم
از تأخيرم در پاسخگويي عذرخواهي مي كنم چند روزي كسالتي داشتم به سايت هم سر مي زدم ولي عملا پاسخگو نبودم
بارها و بارها وقتي در تنگناها و رنج ها قرار مي گيريم از زندگي خسته مي شويم زندگي را ناعادلانه مي دانيم و احتمالا به خدا هم شكايت مي كنيم كه چرا سهم من را از زندگي اين وضعيت قرار داده اي و يا حتي مي گويم چرا اصلا من را آفريدي؟ و زماني تمنا و آروز داريم جاي ديگري باشيم.
اما زماني كه زندگي بر وفق مرادمان هست خود و پدر و مادرمان را با همه ضعف ها و عيب ها دوست داريم و حتي تمايلي نداريم به جاي موفق ترين افراد باشيم و ازخدا به خاطر همه نعمت هايش تشكر مي كنيم.
واقعيت اين است كه همه ما در زندگي با فراز و نشيب ها و سختي ها و خوشي ها و تلخي ها و شيريني ها روبه رو مي شويم. حتي افرادي را كه به ظاهر مي بينيم زندگي خوشي دارند مشكلات خاص خود را دارند. و اين امر براي افرادي كه مانند مشاوران يا روحانيون يا پليس و...روشن است.
وقتي ما مي خواهيم رابطه بين دو پديده را بررسي كنيم كه درباره آن دليل وحياني ( قرآن و حديث معتبر) نداريم بايد حتما از روش تحقيق علمي و آمار توصيفي و استناطي كمك بگيريم. يعني اگر مي گوييم بين ذكر و آرامش رابطه مثبت وجود دارد به دليل اين است كه خداوند به اين رابطه اشاره كرده است و تحقيقات علمي نيز به اين نتيجه رسيده است. اگر بخواهيم بگوييم دختران غيرمذهبي كشور زودتر ازدواج مي كنند براي اين امر دليل و تحقيق معتبر نياز داريم. البته اين امر منافات با اين ندارد كه مثلا در دانشگاه يا مجتمع ما اين چنين باشد يعني دختران غيرمذهبي زودتر ازدواج كرده باشند.
به عنوان مشاوري كه در اين زمينه سال ها تجربه داريم بنده عكس اين مطلب را ديده ام به طور كلي رغبت به دختران مذهبي زياد است چرا كه پسران تمايل دارند با كسي باشند كه براي خودشان باشد. چرا تمايل دوستي با دختران غيرمذهبي خيلي زياد است چون آنها حدود شرعي و اخلاقي را اغلب در نظر نمي گيرند و دوستي را براي خود امتياز و نشانه اعتماد به نفس مي دانند.
- دختران مذهبي برايشان «ازدواج كردن» مهم است ولي از آن مهم تر به خاطر باورها و ارزش ها و نگرشي ديني اي كه دارند «با چه كسي» ازدواج كردن برايشان مهم تر است. بنابراين در بسياري از موارد اگر خواستگاراني هم سراغشان بيايند آن خواستگاران «رد صلاحيت» مي شوند چون با معيارهاي دختران مذهبي تناسب ندارند.
- افراد بسياري دنبال مال و جمال هستند و طبيعي است كه دختران كه اين زمينه را داشته باشند چه مذهبي باشند چه نباشند خواستگار بيشتري دارند. در حالي كه دين معيار اصلي ازدواج را اخلاق و دينداري مي داند. بنابراين در موارد زيادي مي بينيم كه براي دختر زيباي مذهبي خواستگاران غيرمذهبي مي آيد و اين دختران متدين براساس معيارهاي خود قبول نمي كنند. (بنابراين خواستگار دارند ولي رد صلاحيت مي شوند). برخي از خواستگاران هم وقتي طرف خود را دختري مقيد و مذهبي مي بينند خود براي خواستگاري اقدام نمي كنند چون مي دانند با اين كه دختر كمالات زيادي دارد ولي به خاطر عدم همتايي در بعد ديني مشكلاتي خواهند داشت و يا اگر براي خواستگاري اقدام كنند دختر و خانواده اش رد كنند.
- در رانندگي مثلي است كه مي گويد دير رسيدن بهتر از هرگز نرسيدن است. دير ازدواج كردن بهتر از ازدواج زود غيرروشمند و نامتناسبي است كه هرروزش مشاجره است و يا زود ختم به جدايي مي شود. ( طلاق فيزيكي و عاطفي). براساس تحقيقات علمي يكي از عوامل موثر در تحكيم روابط و رابطه گرم عاطفي و فيزيكي باورهاي ديني زن و شوهر است.
- افراد متدين به اين امر توجه داشته باشند كه وقتي موانع استجابت دعا مانند گناهان نباشد اصلا دعايي كه مستجاب نشود نداريم ولي استجابت را بايد در فرهنگ الهي و با توجه به مصالحي كه خداوند كه از مادر بر ما مهربان تر است تعريف كنيم. بارها و بارها شده كه ما در زندگي از خداوند چيزي مي خواستيم و اصرار هم داشته ايم ولي به آن نرسيده ام ولي چندين سال قبل خدا را شكر كرده ايم كه آن دعا و خواسته مستجاب نشده است. مانند دانشجويي كه روي علاقه كاذب فكر مي كرده است به پزشكي علاقه دارد ولي قبول نشده است و مجبور شده در شركت كار كند و با رشته عمران آشنا شده است و تغيير رشته داده و حسابي در اين رشته درخشيده است. يا دختري كه در قلبش تمايل داشته با پسري ازدواج كند و بعد از چند سال متوجه شده آن پسر شيطان پرست يا معتاد است. يا پسري كه عاشق دختر زيبايي شده و تصور داشته تنها او مي توانسته اين پسر را خوشبخت كند ولي متوجه مي شود كه اين دختر به دليل اخلاق زشت يا مداخله هاي زياد خانواده اش دو طلاق داشته است.
- در روايات داريم كه دعاها مستجاب مي شود گاهي استجابت به رسيدن به خواسته است زماني استجابت به رد بلا و گرفتاري است مانند شرايط ازدواجي كه ناموفق خواهد بود فراهم نمي شود يا دعا ذخيره آخرت مي شود و با تأخير مستجاب مي شود و يا به جاي آن چيزي به ما داده مي شود كه بهتر است.

- بسياري از گرفتارهاي ريشه در كاهلي ما دارد مثلا تصور كنيد دختري متدين است ولي ازدواج به تأخير افتاده است: وقتي بررسي مي كنيم مي بينم كه او يا خانواده اش شرايط سختي در خواستگاري مطرح مي كند، خواستگاري را مي خواهد كه صددرصد مطابق ميلش باشد، مهارت زنانگي ندارد و پسران و خانواده آنها به او رغبت ندارند، شلخته است، اجتماعي نيست، و بدگو دارد و افرادي از خدا بي خبر مانع ازدواج مي شوند، مؤمنان بدون توجه به دستور خداوند هستند و واسطه در ازدواج و امر خير نمي شوند و....
- البته در قرآن هم داريم گاهي خداوند به دليل امتحان بندگانش را با مسائل مختلفي مانند فقر، دارايي، تأخير در ازدواج، نازايي، فرزندان زياد، نداشتن خواستگار، آزمايش مي كند. براي مؤمن آزمايش سبب غفلت زدايي و توجه به خداوند است شايد شما هم زياد ديده باشيد بيماراني را كه ام اس يا سرطان را نعمت خدا بدانند و بگويند با اين نعمت بود كه فلسفه زندگي و معناي بودن برايمان روشن شده است و با خداوند ارتباطشان عميق تر و صميمي تر شده است.
- قرآن مي فرمايد گاهي هم خداوند افراد بي قيد را به «سنت استدارج» مبتلا مي كند يعني روز به روز نعمت و خوشي به او مي رسد و رحمت خداوند دور شود.
- اراده خداوند به اين تعلق گرفته است كه موجودات مختار و با اراده اي داشته باشد كه برخلاف فرشتگان با اراده و انتخاب خود به كمال برسند و با قرار گرفتن در ميدان آزمايش متناسب با ظرفيت وجودي خود ارتقا يابند اگر بنا باشد خداوند براي ما شرايط را فراهم كند و به همه انتظارات برسيم اراده و انتخاب معنا نخواهد داشت يعني بدون تلاش موفقيت مادي و معنوي كسب مي كرديم و پاداش و جزا و بهشت و جهنم و ...معنا نداشت. به همين دليل مي بينيم كه پيامبران و اولياي الهي به بلاهاي مختلفي گرفتار مي شدند و چون فلسفه اين بلاها را مي دانستند از خداوند شكايتي نمي كردند. امام حسين در آخرين لحظات زندگي وقتي داشتند سرش را از بدنش جدا مي كردند و بعد از كشته شدن ياران باوفايش و با آگاهي از اسارات خانواده اش فرياد زد خدايا راضيم به رضاي تو. و معبودي به جز تو سراغ ندارم ...و حضرت زينب در جواب ابن زياد كه گفت ديديد چگونه گرفتار و رسوا شديد فرمود: بدهاي از شما است و زندگي و اين آزمايشهاي سخت و بلاها را به جز خوبي نديدم.
بله قبول دارم سخت هاي و استرس هاي مختلف زندگي مانند شكست هاي اقتصادي، تأخيردر ازدواج، ناباروي، طلاق، بيماري و مرگ عزيزان و....به ما فشار زيادي مي آورد ولي چاره اين نيست كه «از خداوند» شكايت كنيم بله «به خداوند» شكايت كنيم تا آرامش يابيم

ازدواج



«بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را»


کبوتر دعا و گنبد اجابت
سئوال: برخی از خانم‌های متدین می‌گویند من دعا می‌کنم چرا اثر ندارد. مگر خدا خودش قول نداده که دعا کنید من جوابتون را می‌دهم؟


پاسخ: روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را، دوستانم را ، مذهبم را، زندگی ام را ! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا می‌توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
و جواب او مرا شگفت‌زده کرد .او گفت :آیا سرخس و بامبو را می‌بینی؟
پاسخ دادم: بلی.
فرمود: هنگامی که درخت بامبو و سرخس را آفریدم ، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم .به آنها نور و غذای کافی دادم.دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخس‌ها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کنندهای به زمین بخشیدند اما هم‌چنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نکردم. در سال‌های سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند.اما من باز از آنها قطع امید نکردم. در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت ۶ ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید. 5 سال طول کشیده بود تا ریشه‌های بامبو به اندازه کافی قوی شوند. ریشه‌هایی که بامبو را قوی می‌ساختند و آن‌چه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می‌کردند.
خداوند در ادامه فرمود: آیا میدانی در تمامی این سال‌ها که تو درگیر مبارزه با سختی‌ها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می‌ساختی. من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همان‌گونه که بامبوها را رها نکردم. هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن، بامبو و سرخس دو گیاه متفاوت‌اند اما هر دو به زیبایی جنگل کمک می‌کنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می‌کنی و قد میکشی!
از او پرسیدم : من چه‌قدر قد می‌کشم. در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می‌کند؟
جواب دادم : هر چه قدر که بتواند.
گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی، هر اندازه که بتوانی به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد.


افرادی که اهل دعایند و راز و نیاز با توجه و با مقایسه با افرادی که دعا نمی‌کنند و متدین نیستند از سلامت روان بالاتری برخوردارند و اعتقاد به حکمت الهی و تقدیر در تأخیر نقش تسکین‌دهنده بسیار بالایی دارد. چه بسا دعای آنها شری را از زندگی او دور کرده است مثلاً گرفتار مرد و خانواده ای شرور و فاسد نشده است. بسیاری از افراد هم هستند که در دعا تعجیل می‌کنند و گمان می‌کنند همان چیزی که می‌خواهند به صلاح شان است و گاهی هم تجربه به آنها نشان داده که مثلاً آن پسری که دوست داشتند معتاد بوده یا تصادف می‌کند و از دنیا می رود و یا به بیماری بد اخلاقی یا روانی مانند بدگمانی شدید به همسر مبتلا بوده است. البته گاهی هم دختران آواز دهل را از دور می شنوند چون مثل مشاوران مشکلات داخلی افراد و خانواده ها را نمی بینند گمان می‌کنند همه افراد يا دوستانشان که ازدواج کرده اند خوشبخت اند بارها و بارها در مشاوره ها خانم هایی كه مشکلات‌شان را به دلائلی نمی‌توانند با خانواده ها مطرح کنند می‌گویند:

اين زندگي توش خودمان را کشته بیرونش دیگران را.



گاهی این تأخیر ها فرصت‌هایی است که خدا به فرد می‌دهد و او را پخته و با تجربه می‌کند و یا زمینه انتخاب بهتر را به او می دهد که دختران در این فرصت باید وقت را غنیمت بشمارند درباره ازدواج مطالعه جامعی کنند و مهارت‌های زندگی که سبب جذابیت بین فردی و اعتماد به نفس‌شان می‌شود را مطالعه کنند .


امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :

خداوند كليدهاي گنجينه ‏هاي خود را در دست تو قرار داده كه به تو اجازه دعا كردن داد، پس هر گاه اراده كردي مي‏تواني با دعا، درهاي نعمت خدا را بگشايي، تا باران رحمت الهي بر تو ببارد.

هرگز از تأخير اجابت دعا نا اميد مباش، زيرا بخشش الهي به اندازه نيّت است، گاه، در اجابت دعا تأخير مي ‏شود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاي آرزومند كامل‏ تر شود، گاهي درخواست مي‏كني امّا پاسخ داده نمي‏ شود، زيرا بهتر از آنچه خواستي به زودي يا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستي، دعا به اجابت نمي‏ رسد، زيرا چه بسا خواسته‏ هايي داري كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود، پس خواسته‏ هاي تو به گونه ‏اي باشد كه جمال و زيبايي تو را تأمين، و رنج و سختي را از تو دور كند، پس نه مال دنيا براي تو پايدار، و نه تو براي مال دنيا باقي خواهي ماند....
(نهج البلاغه / بخشي از نامه ي 31)


شعار این مجال
تو نگو من را به آن شاه راه نیست
با کریمان کارها دشوار نیست





منبع : نرم افزار نيش ها و نوش ها

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

« نوش بی نیش نشود »


امام صادق سلام الله عليه :


هيچ كس نيست كه به نوشى بى نيش دست يابد، اگر چه همه عوامل به يارى‌اش بيايد.

تحف العقول، ص ۳۸۱؛ دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث: ج 1، ص 30

m70;721071 نوشت:
میخوام بدونم چرا آمار ازدواج توی دخترای مذهبی نسبت به غیر مذهبی بیشتره؟؟؟
جابجا نوشتی.تصحیح:میخوام بدونم چرا آمار ازدواج توی دخترای غیرمذهبی نسبت به مذهبی بیشتره؟؟؟

[=arial]با سلام
من هنوز توضیحات کارشناس محترم رو کامل نخوندم. البته یکی دو نکته خوب درابتدای توضحات ایشان بود. بر خلاف برخی دیگر از کارشناسان که بجای پاسخ و گفتن راه حل و جملات روشن تنها صورت مسئله را بیشتر باز میکنند و توضیحات گاها غیر لازم میدهند که البته اثر مثبتش این است که مخاطب را هر چند بطور موقت تسکین میدهد اما در بلندمدت راه حلی داده نمیشود. در مدتی که بنده به این سایت سر زدم این طور به نظرم رسیده است. این توضیحات را بنده بطور کلی عرض کردم و منظورم تاپیک یا کارشناس خاصی نیست.  همان طور که گفتم کارشناس محترم دراینجا نکات خوبی را بیان کردند و بنده به نوبه خودم تایید میکنم. بعنوان مثال بنده مدت ها در کارم یک گیر و گرفتاری بوجود آمده بود که آنهم ناشی از  نوعی سهل انگاری و کوتاهی خودم بود و مدت ها بود برای خروج از این مشکل راهی به ذهنم نمیرسید و هر از گاهی هم دعا میکردم. چند وقت پیش بود که برای مدتی به محل زندگی پدر و مادرم در یک شهر کوچک رفتم و در آنجا به اتاق خودم که از آن اتاق خاطرات خوبی در ذهنم داشتم و دوران تحصیل را آنجا درس میخواندم و عبادت میکردم. برای مدتی که آنجا بودم  بخاطر محیط معنوی که در آن اتاق احساس میکردم خواه ناخواه بیشتر عبادت میکردم و قرآن میخواندم و دعا میکردم. فردای همان روز که داشتم برمیگشتم از جایی که انتظار نداشتم گشایشی برایم بوجود آمد و برایم غیر منتظره بود. شک ندارم بودنم در انجا و معنوبت خاصی که در آنجا برایم فراهم شد و نماز شبی که در آنجا می خواندم در این موضوع نقش داشت. اینها را گفتم که بگویم دعا اثر دارد و حتما هم اثر دارد. اما ، اما کارهای دنیا بر طبق نظم و قوانین مشخص اداره و کنترل میشوند و ما نبایست از خداوند متعال این انتظار را داشته باشیم هر جایی که ما خواستیم در این قوانین و سلسله علت های مادی دست ببرد و نتیجه را به نفع ما تمام کند. این عقلانی و منطقی نیست. چون  افراد دیگری نیز درخواست های دیگری دارند و بر این اساس خداوند متعال بایست هر لحظه امور دنیا را به میل و اراده افراد مختلف بایست تغییر ایجاد کند. این درست نیست و سنگ بنای خوبی هم نیست که ما هر جا در زندگی گیری داشتیم فورا از خدا بخواهیم مشکل را برای ما برطرف کند. راه حلش این است که ما در وهله نخست بایست تلاش خود را بکنیم تا از روش های که به ذهنمان میرسد مشکل خود را بر طرف کنیم یا جداقل در مسیر حل کردن آن هر قدر که میتوانیم گام برداریم و با این حال دعا را هم فراموش نکنیم که قطعا اثر دارد چرا که خدواند فرموده است اجابت میکند و فرموده است نیکوکاران را هدایت میکند و با آنهاست. پس ما وظیف داریم از توانایی های جسمی و ذهنی خود برای حل مشکلات خودمان استفاده کنیم و در عین حال دعا کنیم. در مورد این موضوع نیز به همین صورت بایست دنبال راه کارهایی بگردیم و با نشستن در خانه و صرف دعا کردن احتمال دارد مشکلی از ما حل نشود زیرا خداوند اگر بخواهد مشکل ما را حل کند از همین روش های معمول و از طریق سلسله علت و معلول ها مشکل را برطرف میکند حالا ممکن است شخص خاصی در مسیر زندگی ما قرار گیرد یا بر هر نحو دیگری ممکن است این اتفاق روی دهد در مورد اینکه چرا دختران بی حجاب امکان و فرصت ازدواج بیشتری پیدا میکنند پاسخ بنده این است که اکثریت  پسران بخاطر زیبایی و جذبه ظاهری که در طرف مقابل می بینند اقدام به ازدواج می کنند  و از این رو دخترانی که زیبایی خود را بیشتر در معرض دید می گذارند شانس بیشتری برای ازدواج هم دارند. البته بنده  نمی خواهم این را بگویم که دختران برای اینکه ازدواج کنند بی حجاب شوند و این این نوع ازدواج ها خوشبختی و رضایت خاطر را در دوره های بعدی زندگی به همراه خواهد داشت ولی میگویم بایست به نوعی امتیازات و جذابیت های خود را  در حد امکان امکان و یا در محیط های خانوادگی و ... نشان بدهند. حداقل برای کسانی که به نوعی مورد تاییدشان هستند. و از خودشان کاری و حرکتی انجام بدهند چون اکثریت پسرها با چشم عاشق میشوند و ازدواج را برای لذت جنسی آن میخواهند . بنده این را تایید میکنم که در ازدواج اینکه طرفین از یکدیگر خوششان بیاید و ظاهر یکدیگر را پسند کنند شرط مهم و اساسی است و اگر برای یکدگر جذابیت نداشته باشند امتیازات و نکات دیگر به نظر بنده نمی توانند خلا چنین چیزی را پوشش دهند. 

حامی;726937 نوشت:
سلام خدمت شما پرسشگر محترم
از تأخيرم در پاسخگويي عذرخواهي مي كنم چند روزي كسالتي داشتم به سايت هم سر مي زدم ولي عملا پاسخگو نبودم

سلام...خیلی‌ ممنووون فکر کردم از قلم افتادم
خیلی‌ کامل بود و امیدوار کننده
واقعا ممنون:Gol::Gol::Gol::Gol:

[="Purple"]

حامی;726937 نوشت:
بنده عكس اين مطلب را ديده ام به طور كلي رغبت به دختران مذهبي زياد است

سلام...
چراش درسته... ولی‌ در عمل به نظرم زیاد اینجوری نیست ....یعنی‌ اصلا اینجوری نیست...لاقل الان دیگه اینجوری نیست:Moteajeb!:[/]

والا دوست عزیز من خودم یه جوون امروزی هستم، از ملاک های اولم ازدواج با یه دختر مذهبی هستش برام ولی چون اوضاع کاری خراب هستش مجبوریم ازدواج نکنیم و گرنه دختر مذهبی طرفدار زیاد داره، به شرطی که زیاد خشکه مذهبی نباشن و............،هیچ کس از ازدواج بدش نمیاد وبرا دختر و پسر واجب هستش ولی پسر کار نداره ودیگه باید بی خیال ازدواج بشه

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;726937 نوشت:
- افراد بسياري دنبال مال و جمال هستند و طبيعي است كه دختران كه اين زمينه را داشته باشند چه مذهبي باشند چه نباشند خواستگار بيشتري دارند. در حالي كه دين معيار اصلي ازدواج را اخلاق و دينداري مي داند. بنابراين در موارد زيادي مي بينيم كه براي دختر زيباي مذهبي خواستگاران غيرمذهبي مي آيد و اين دختران متدين براساس معيارهاي خود قبول نمي كنند. (بنابراين خواستگار دارند ولي رد صلاحيت مي شوند). برخي از خواستگاران هم وقتي طرف خود را دختري مقيد و مذهبي مي بينند خود براي خواستگاري اقدام نمي كنند چون مي دانند با اين كه دختر كمالات زيادي دارد ولي به خاطر عدم همتايي در بعد ديني مشكلاتي خواهند داشت و يا اگر براي خواستگاري اقدام كنند دختر و خانواده اش رد كنند.

مدتي قبل يكي از اقوام كه از نظر وضعي شرايط بسيار خوبي دارند از يكي از دختران فاميل كه بسيار مقيد است خواستگاري كرد من به دليل ناهمتايي در بعد ديني گفتم اين ازدواج به صلاح شما نيست ولي پدر خواستگار اصرار داشت كه من حاضرم اين ازدواج صورت بگيرد از خانواده عروس براي جهيزيه چيزي نمي خواهيم و شرايط يك زندگي مرفه را برايش فراهم مي كنيم و...ولي چه فايده كه از بعد ديني تفاوت زيادي داشتند
در همين سايت هم هستند خانم هاي متديني كه خواستگاران بسياري داشته اند ولي چون از نظر ديني ناهمتا بوده اند جواب رد داده اند

به هر حال هركس پر طاوس خواهد جور هندوستان را هم مي كشد كسي كه اهداف ديني عالي دارند براي ازدواجش برنامه دارد و نمي تواند بپذيرد شريك زندگي او عايق و مانع رشد معنوي او است
در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم
سرزنش ها گر كند خار مغيلان غم مخور[HL]
برخي از هنرپيشه هاي زن به اشتباه فكر مي كنند ازدواج مانع تعالي هنري آنها است
ولي دختران متدين اين طوري فكر نمي كنند اينها مي گويند دير ازدواج كردن براي رسيدن به هدف عالي بهتر از ازدواج كردن و درجا زدن يا عقب گرد است[/HL]
[/]

[=Microsoft Sans Serif]

حامی;726937 نوشت:
- دختران مذهبي برايشان «ازدواج كردن» مهم است ولي از آن مهم تر به خاطر باورها و ارزش ها و نگرشي ديني اي كه دارند «با چه كسي» ازدواج كردن برايشان مهم تر است. بنابراين در بسياري از موارد اگر خواستگاراني هم سراغشان بيايند آن خواستگاران «رد صلاحيت» مي شوند چون با معيارهاي دختران مذهبي تناسب ندارند.

سلام استاد

با اجازتون من یه نکته ای بگم و شما نظرتون رو در تایید یا ردش بفرمایید!

به نظرم یکی از مشکلات قشر مذهبی خانوادهاشون هستند!....

فرض کنید یک دختر و پسری که خیلی مقید نیستند... خودشون ، همدیگرو می پسندن و بعدش با خانوادهاشون در میون می ذارند.... خانواده هاشون هم می گن اگه نذاریم اینا به هم برسن، ممکنه به خطا بیفتن، پس از توقعاتشون کوتاه میان و ازدواجشون سر می گیره....

اما تو خانواده های مذهبی.... علاوه بر ملاک های اعتقادی که ممکنه گزینه ها رو کم کنه.... تو مسائل مادی هم سخت گیر هستند و کوتاه بیا نیستن....!...

از طرفی اصلا عجله ندارند ....مادر خود بنده بار ها ابراز کرده که از بابت تو خیالمون راحته که به راه بد کشیده نمی شی!!!!!
این یعنی چی... یعنی برای دوماد کردنت عجله ای نداریم.... منم که اشتغال به تحصیل باعث شده شغل خاصی نداشته باشم و مستقل نشده باشم.... تو یه شرایط بحرانی قرار گرفتم... نه می تونم از خانوادم توقعی داشته باشم که برام کاری بکنن... از طرفی هم خیلی اذیت می شوم.... بعضی اوقات ؛بهتره بگویم بیشتر اوقات احساس می کنم که تمام راه ها به بن بست رسیده... منتظر معجزه هستم... اما.

بعدا نوشت:
این بچه ها رو می بینید.... تازه از نیاز های به جنس مخالف با همه تفاسیرش بگذریم....آدم وقتی می بینه هم سن و سالاش یه بچه تو بغلشون هست... از خودش مایوس می شود

من از این کلیپ خوشم میاد... بی ربط به موضوع نیست .

سلام.البته تمام مطالبی که نقل قول میکنم سوال از شما و خطاب به شما نیست خطاب به کارشناس محترم تاپیک هست

m70;721071 نوشت:
میخوام بدونم چرا آمار ازدواج توی دخترای غيرمذهبی نسبت به مذهبی بیشتره؟؟؟
طبق چیزایی که در تاپیکهای این سایت نوشتن: بخاطر اینکه خدا دخترای مذهبی رو با اخیر در ازدواج امتحان میکنه ولی امتحان دخترهای غیرمذهبی به شیوه دیگریه
البته این حرف رو خودم قبول ندارم:Ghamgin:

والبته اینم بگم:

m70;721071 نوشت:
چرا آمار ازدواج توی دخترای غيرمذهبی نسبت به مذهبی بیشتره؟؟؟
چرا آمار ازدواج توی پسرای غیرمذهبی نسبت به مذهبی بیشتره؟؟؟:Ghamgin:
m70;721071 نوشت:
له همه چیز ازدواجه ... یه دختر تااخر عمر نمیتونه مجرد بمونه ....
یه پسر هم نمیتونه تا آخر عمرش پاک بمونه با مجرد موندن....حضرت یوسفی که یوسف بود خدا در قرآن میگه اگر ما حفظش نکرده بودیم به گناه افتاده بود...اونوقت ما با این سطح ایمان و اعتقادمون چطوری باید...؟:hey:

m70;721071 نوشت:
از آيات و نشانه‌هاي الهي اين است كه از جنس خودتان، ازواج و همسراني آفريد، تا در كنار آنها آرامش بگيريد، و به سكون برسيد""پس چرا این حق همه نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مگه خدا نگفته خودتونو حفظ کنین من اسباب ازدواج رو مهیا میکنم توکل و صبرو نماز و... این یعنی مذهبیا باید راحتتر و بهتر ازدواج کنن دیگه پس چرا برعکسه؟میدونم کسی که مذهبیه این دین و ایمونش واسه باج گیری از خدا که نیست که درقبالش چیزی از خدا بخواد ولی خودش گفته کمکتون میکنم پس چرا الان تو جامعه نگاه میکنی هرکی هرزه تره رفته سر زندگیش و پاک ها سنشون رفته بالا...
دقیقا این سوال منم هست

m70;721071 نوشت:
من دخترایی رو میشناسم که اصلا دختره انقد بد بوده که مامانای پسرای همسایه شون می اومدن دم در خونه شونبه مادر دختره میگفتن دخترت داره پسرامونو منحرف میکنه جلوشو بگیر و باعالم وادم رابطه داشته ولی الاناون توی سن کمتر ازدواج کرده مادرم شده ولی چه دخترایی که از گل پاک ترن و سنشون رفته بالاو هنوز مجردن!واقعا این عدالته؟؟؟چرا اینجوریه؟
منم نمونه های چنین مواردی رو هم در پسر و هم در دختر دیدم

m70;721071 نوشت:
یدونم اینو که خدا به کسایی که دنیارو میخوان دنیارو میده و غرق در نعمتشون میکنه تا غافل بشن ...ولی این چه ربطی داره به سایر بنده هاش ، اونم خوباش حق طبیعی و مسلم شونو نده؟؟؟؟اصلا چرا خدا هوای بدا رو بیشتر داره؟؟؟
این یکی هم باز سوال منم هست

m70;721071 نوشت:
و دیر ازدواج کردنشون نیش وکنایه میزنن و عمدا اینکارو میکنن و دل میشکنن یا کارایی میکنن که دخترای مجرد از زنده بودنشون سیر بشن ولی همین ادما دختراشون راحت وخیلی زود ازدواج میکننچرا خدا نمیزاره تو کاسه شون تا بفهمن هرچیزی حساب کتابی داره و به این راحتی نمیتونن دل بشکنن و ساده بگذرن؟نمیخوام اینو بگم ولییییی مگه خدا عادل نیست پس چرا این اتفاقا می افته؟

همه چیز که ازدواج نیست .اتفاقا این ادم های که نیش و کنایه می زنند مطمعا از همه کم ترند چون خدا از راه دیگری برایشان حساب باز کرده .مطمئن باشید یه روز برایشان جبران می کنه .در یه روایتی خواندنم اگر کسی دل مومنی را بشکند حتی اگر کل دنیا را هم به او بدهد تلافی گناهش نیست.
بلاخره همه هم پیری و کوری دارند دیگه .
یه کم که فکر کنیم می بینیم حساب دنیا از حساب کتاب ریاضی هم دقیق تر است .

siavash2;727032 نوشت:
همه چیز که ازدواج نیست

این برمی‌گرده به نگاه و تعریف آدما از زندگی‌
معمولا آقایون ازدواج رو فصلی از زندگی‌ میدونن که امکان شکست هم داره
ولی‌ اکثریت خانمها ازدواج رو همه چیز میدونن و اگه بهش نرسن احساس شکست می‌کنن
و اصلا به نظر خیلیا با ازدواج کردن زندگی‌ معنی‌ پیدا می‌کنه...
همون جوری که کلمهٔ بخت روشه ....
اگر ازدواج موفقی‌ داشته باشی‌ خوشبختی‌ و در غیر این صورت بدبخت
کاری ندارم به اینکه همه چیز ازدواج نیست ... ولی‌ همه چیز با ازدواج معنی‌ پیدا می‌کنه و اگه آدم آرامش روانی‌ داشته باشه مطمئناً موفقیت چشمگیری داره تو همه زمینه‌ها
ولی‌ وقتی‌ کمبودی به این عظمت داری نمیتونی‌ نادیدش بگیری...

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727038 نوشت:
ولی‌ اکثریت خانمها ازدواج رو همه چیز میدونن و اگه بهش نرسن احساس شکست می‌کنن

با توجه به اینکه مرد مظهر نیاز است.... آقایان بیشتر احساس نیاز به ازدواج دارند... البته اگر پاکدامن باشند[/]

[="Purple"]

یا‌رقیه;727041 نوشت:
ا توجه به اینکه مرد مظهر نیاز است.... آقایان بیشتر احساس نیاز به ازدواج دارند... البته اگر پاکدامن باشند

هر کسی‌ از دید خودش می‌بینه...
واقعا هیچ کسی‌ نمیتونه بگه کدوم جنس احتیاج بیشتری دارن!!!![/]

حامی;726937 نوشت:
اگر بخواهيم بگوييم دختران غيرمذهبي كشور زودتر ازدواج مي كنند براي اين امر دليل و تحقيق معتبر نياز داريم.
استاد به نظر من اگر تحقیق و آمارگیری انجام بشه همین جمله تایید خواهد شد....چون منم چه در فامیل چه در دوستان چه در همکلاسیها همین رو دیدم
حامی;726937 نوشت:
ه طور كلي رغبت به دختران مذهبي زياد است چرا كه پسران تمايل دارند با كسي باشند كه براي خودشان باشد. چرا تمايل دوستي با دختران غيرمذهبي خيلي زياد است چون آنها حدود شرعي و اخلاقي را اغلب در نظر نمي گيرند و دوستي را براي خود امتياز و نشانه اعتماد به نفس مي دانند.
در مورد پسران اما اینطور بنظرم نیست استاد.یعنی دخترای مذهبی هم من دیدم از زبان خودشون و حتی در تاپیکهای همین سایت که با پسری کم اعتقادتر و مثلا بی نماز یا غیره ازدواج کردن و بسیار هم دوستش دارن و ازش راضی هستن...
پسران مذهبی کمتر خواهان دارن....
و حتی فرضا من در خواستگاریهای قبلی ام بوده و تعریف کردم و تاپیک هم در موردش زده بودم که به خواستگاری دختری رفتم مذهبی و چادری و خانواده هم مذهبی و مدام روی مذهبی بودن شون تاکید داشتن و پدر جلسات مذهبی و تفکر دینی و غیره برگزار میکرد و مادر دختر هم استاد دانشگاه بود والهیات خونده بود....و چنین خانواده ای اما اینکه من گفتم چادری بودن برای من مهمه رو خشک مذهبی بودن و اراطی بودن قلمداد کردن....
حامی;726937 نوشت:
دختران مذهبي برايشان «ازدواج كردن» مهم است ولي از آن مهم تر به خاطر باورها و ارزش ها و نگرشي ديني اي كه دارند «با چه كسي» ازدواج كردن برايشان مهم تر است. بنابراين در بسياري از موارد اگر خواستگاراني هم سراغشان بيايند آن خواستگاران «رد صلاحيت» مي شوند چون با معيارهاي دختران مذهبي تناسب ندارند.
بله چون معیارها فرق کرده...
حامی;726937 نوشت:
فراد بسياري دنبال مال و جمال هستند و طبيعي است كه دختران كه اين زمينه را داشته باشند چه مذهبي باشند چه نباشند خواستگار بيشتري دارند. در حالي كه دين معيار اصلي ازدواج را اخلاق و دينداري مي داند
برای پسران هم به همین صورته و همین الان در همین تاپیکهایی که الان هم در سایت فعال هست از جمله این تاپیک:
http://www.askdin.com/newpostinthread51164.html
میتونید ببینید که دختران مذهبی هم میگن معیار اخلاق و دینداری هست اما با کسی که درآمد زیر دو سه میلیون داره و خونه نداره و کار نداره و غیره ازدواج نخواهیم کرد
حامی;726937 نوشت:
افراد متدين به اين امر توجه داشته باشند كه وقتي موانع استجابت دعا مانند گناهان نباشد اصلا دعايي كه مستجاب نشود نداريم
مساله اینجاست که خدا فردی که گناه بکنه رو با تاخیر در ازدواجش جریمه میکنه....و من متوجه نشدم و حتی در این مورد هم تاپیکی زده بودم که از یه طرف چرا به کسیکه گناهی مرتکب بشه یا فکر گناه داشته باشه میگن ازدواج واجبه بهش و اگه ازدواج نکنه گناه کرده از طرفی هم خدا با تاخیر ازدواج داره مجازاتش میکنه....اینو اصلا متوجه نمیشم

حامی;726937 نوشت:
شلخته است،
اینو که خانم استارتر تاپیک گفته بود:
m70;721071 نوشت:
نگین به خودشون نمیرسن،فعالیت اجتماعی ندارن و....چون خیلیا رو میشناسم اتفاقا همیشه تو جمع حضور دارن و خوش برخوردن و ظاهر اراسته ای هم دارن ولی باز می بینییه دختر فشن وخیلی وقتا هرزه زودتر راحتتر و باشخص بهتری ازدواج میکنه!

حامی;726937 نوشت:
بله قبول دارم سخت هاي و استرس هاي مختلف زندگي مانند شكست هاي اقتصادي، تأخيردر ازدواج، ناباروي، طلاق، بيماري و مرگ عزيزان و....به ما فشار زيادي مي آورد ولي چاره اين نيست كه «از خداوند» شكايت كنيم بله «به خداوند» شكايت كنيم تا آرامش يابيم
استاد دغدغه خیلی از جوونهای مذهبی و گله هاشون از تاخیر ازدواج فقط بخاطر نیاز عاطفی و جنسی نیست بلکه بخاطر حفظ دین هست...یعنی نمیخوان با ازدواج نکردن دینشون از دست بره....ولی اتفاقا همین افراد رو طق گفته شما خداوند تاخیر در ازدواجشون میندازه و گاهی اونقدر تاخیر هم طول میکشه که دیگه....

حامی;726950 نوشت:
افرادی که اهل دعایند و راز و نیاز با توجه و با مقایسه با افرادی که دعا نمی‌کنند و متدین نیستند از سلامت روان بالاتری برخوردارند
استاد من شب و روز دعا میکنم ولی از تمام همکلاسیهام افسرده ترم

حامی;726950 نوشت:

هرگز از تأخير اجابت دعا نا اميد مباش، زيرا بخشش الهي به اندازه نيّت است، گاه، در اجابت دعا تأخير مي ‏شود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاي آرزومند كامل‏ تر شود، گاهي درخواست مي‏كني امّا پاسخ داده نمي‏ شود، زيرا بهتر از آنچه خواستي به زودي يا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشيد، يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستي، دعا به اجابت نمي‏ رسد، زيرا چه بسا خواسته‏ هايي داري كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود، پس خواسته‏ هاي تو به گونه ‏اي باشد كه جمال و زيبايي تو را تأمين، و رنج و سختي را از تو دور كند، پس نه مال دنيا براي تو پايدار، و نه تو براي مال دنيا باقي خواهي ماند....
(نهج البلاغه / بخشي از نامه ي 31)
اگه این حدیث رو درباره ازدواج بخواهیم بگیم،{در مورد من که دعا میکنم خدایا ازدواج با کسی که به صلاحم هست رو فراهم کن} اینطور میشه:
در اجابت دعا تأخير مي ‏شود تا پاداش درخواست كننده بيشتر و جزاي آرزومند كامل‏ تر شود...................وقتی ممکنه با ازدواج نکردن به گناه بیفتم یعنی خدا پاداش فراوان بهم میده؟
گاهي درخواست مي‏كني امّا پاسخ داده نمي‏ شود، زيرا بهتر از آنچه خواستي به زودي يا در وقت مشخّص، به تو خواهد بخشيد..............یعنی برای کسیکه برای حفظ دین میخواد ازدواج کنه و یا برای برآوردن نیازها، روشی بسیار بهتر از ازدواج وجود داره؟؟؟؟اگه وجود داره لطفا معرفی بفرمایید ما استفاده کنیم
يا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستي........................باز هم همین جواب بالایی
چه بسا خواسته‏ هايي داري كه اگر داده شود مايه هلاكت دين تو خواهد بود......................یعنی ممکنه من با کسی که به صلاحم باشه ازدواج کنم ولی کافر باشم و از خدا دور بشم و هلاک بشم؟؟؟؟پس چطور ازدواج بر امثال من واجب شده؟ مگه میشه یه کار واجب انسان رو به هلاکت بکشونه؟

پژوهشگر;726975 نوشت:
فراد دیگری نیز درخواست های دیگری دارند و بر این اساس خداوند متعال بایست هر لحظه امور دنیا را به میل و اراده افراد مختلف بایست تغییر ایجاد کند. این درست نیست و سنگ بنای خوبی هم نیست که ما هر جا در زندگی گیری داشتیم فورا از خدا بخواهیم مشکل را برای ما برطرف کند. راه حلش این است که ما در وهله نخست بایست تلاش خود را بکنیم تا از روش های که به ذهنمان میرسد مشکل خود را بر طرف کنیم یا جداقل در مسیر حل کردن آن هر قدر که میتوانیم گام برداریم و با این حال دعا را هم فراموش نکنیم که قطعا اثر دارد چرا که خدواند فرموده است اجابت میکند و فرموده است نیکوکاران را هدایت میکند و با آنهاست. پس ما وظیف داریم از توانایی های جسمی و ذهنی خود برای حل مشکلات خودمان استفاده کنیم و در عین حال دعا کنیم. در مورد این موضوع نیز به همین صورت بایست دنبال راه کارهایی بگردیم و با نشستن در خانه و صرف دعا کردن احتمال دارد مشکلی از ما حل نشود زیرا خداوند اگر بخواهد مشکل ما را حل کند از همین روش های معمول و از طریق سلسله علت و معلول ها مشکل را برطرف میکند حالا ممکن است شخص خاصی در مسیر زندگی ما قرار گیرد یا بر هر نحو دیگری ممکن است این اتفاق روی دهد
من میتونم به شما قول بدم تمام افرادی که در سایت اسکدین از برآورده نشدن دعاشون برای ازدواج صحبت میکنن هر تلاشی میتونستن و در توان شون بوده برای فراهم شدن ازدواج انجام دادن ولی با این وجود جور نشده...مطمئنم هیچکس چه پسر چه دختر توی این سایت نیست که اینجوری که شما گفتید منتظر دعا باشه و هیچ تلاشی نکنه

حامی;727003 نوشت:
از خانواده عروس براي جهيزيه چيزي نمي خواهيم و شرايط يك زندگي مرفه را برايش فراهم مي كنيم و...
منم خانواده ام دقیقا همین عقیده رو دارن اگه با موردی به توافق برسیم
حامی;727003 نوشت:
برخي از هنرپيشه هاي زن به اشتباه فكر مي كنند ازدواج مانع تعالي هنري آنها است
پدر و مادرهای ما هم همینطور فکر میکنن....بارها گفتن تا درست تموم نشده ازدواج نکنی بهتره چون ازدواج مانع ادامه تحصیله اگه ازدواج کردی دیگه نمیتونه تحصیلت رو ادامه بدی.......
یا‌رقیه;727018 نوشت:
به نظرم یکی از مشکلات قشر مذهبی خانوادهاشون هستند!....
دقیقا:Ghamgin:
یا‌رقیه;727018 نوشت:
از طرفی اصلا عجله ندارند ....مادر خود بنده بار ها ابراز کرده که از بابت تو خیالمون راحته که به راه بد کشیده نمی شی!!!!!
من حتی بهشون گفتم اگه به گناه بیفتم مسولیتش با شما...و اونا هم گفتن باشه قبول
یا‌رقیه;727018 نوشت:
آدم وقتی می بینه هم سن و سالاش یه بچه تو بغلشون هست... از خودش مایوس می شود
بعضی از دوستان و همسن های من و همکلاسیهام در فکر آوردن بچه دومشون هستن! اون موقع به من میگن تازه 24 سالته و هنوز زوده برات!!!!!!!:god:

......................................................................................................................................................
مساله دیگه هم اینکه خیلیها وقتی می بینن از فراهم نشدن ازدواج ناراحتم میگن عجله نکن!
چرا نباید عجله کنم؟ آدم وقتی می بینه داره دینش اعتقادش ممکنه از دست بره ممکنه به گناه بیفته و پاک بودنش از دست بده نباید عجله کنه؟:Ghamgin:

mehrant;727048 نوشت:
میتونید ببینید که دختران مذهبی هم میگن معیار اخلاق و دینداری هست اما با کسی که درآمد زیر دو سه میلیون داره و خونه نداره و کار نداره و غیره ازدواج نخواهیم کرد

بله ... حق با شماست منم زمانی‌ که از کاربرای همین سایت مئ‌شنیدم باور نمیکردم تا اینکه برای داداشم رفتیم خواستگاری دختری که شناخت کامل داشتیم و اون با کمال تعجب از یه پسر ۲۶ ساله خونه و ماشین می‌خواست و گفت نمیتونه مثل مامانش منتظر بمونه که اینا رو تو مسیر زندگی‌ به دست بیارن،منکه به داداشم گفتم قیدشو بزن...

باز ماشینو تقریبا همه دارن, ولی‌ خونه؟؟؟ نمیدونم واقعا چه جوری حساب می‌کنن که این حق رو به خودشون میدن،یا فکر می‌کنن فقط اونا تو رفاه بزرگ شدن و بقیه که قانع هستن واسه اینه که کمبودی داشتن تو زندگیشون!!! به نظر من این دخترا همونایی هستن که بعد تو زندگی‌ ریخت پاش یه ماهشون حقوق یه سال رو هم جواب نمیده...:ok:
،شما هم بهتره روی ملاکتون سخت گیری بیشتری کنین و به خاطر کسی‌ پا رو چیزایی‌ که واستون مهمه نذارین،بیشتر اینجور آدما حتی تعریف درست از وظایفو مسئولیت‌هاشون ندارن

و صرفاً میخوان ازدواج کنن و اصلا حتی به کمترین مساله زندگی‌ آینده فکر نکردن

(یکی‌ از دوستام میگفت حقوق کمتر از فلان،ماشین فلان،خونه مگه می‌شه اجاره و...

حالا اینا در حالی‌ بود که باباش ۲ سال بود پیکانو فروخته بود:khandeh!:

میگفت یعنی‌ همسرم توقع داره صبح زود پا شم صبحانه آماده کنم؟؟ یا کارای خونه وظیفم نیست و از اینجور عقاید...)

mehrant;727048 نوشت:
استاد من شب و روز دعا میکنم ولی از تمام همکلاسیهام افسرده ترم

واقعا الان برعکس شده عوض اینکه جوونای مذهبی‌ با نشاط تر باشن غیر مذهبیا شاداب ترن چون هیچی‌ واسشون مهم نیست از هر راهی‌ به خواستشون میرسن و بنابرین دغدغه ندارن از هیچ جهتی‌...

mehrant;727030 نوشت:
یه پسر هم نمیتونه تا آخر عمرش پاک بمونه با مجرد موندن....

نه نمیتونه..، ولی‌ اگر بمونه لاقل برچسبی نمی‌خوره

حامی;727003 نوشت:
ولي دختران متدين اين طوري فكر نمي كنند اينها مي گويند دير ازدواج كردن براي رسيدن به هدف عالي بهتر از ازدواج كردن و درجا زدن يا عقب گرد است

:ok:

حامی;726937 نوشت:
اگر بخواهيم بگوييم دختران غيرمذهبي كشور زودتر ازدواج مي كنند براي اين امر دليل و تحقيق معتبر نياز داريم.

من یه نفر به اندازهٔ کافی‌ واسش مدرک دارم،نه فقط اطرافیان خودم خیلیا رو میدونم که مذهبی‌ نبودن و زودتر ازدواج کردن!

حامی;726937 نوشت:
به طور كلي رغبت به دختران مذهبي زياد است چرا كه پسران تمايل دارند با كسي باشند كه براي خودشان باشد.

هم می‌شه گفت آره هم نه...
الان انقدر خیلیا بی‌ غیرت شدن که دیگه واقعا واسشون مهم نیست البته بماند که یه آدم غیر مذهبی‌ هیچوقت نمیاد خواستگاری دختر مذهبی،ولی‌ همون مذهبیا هم ملاک‌های دیگه‌ای مد نظرشونه!

حامی;726937 نوشت:
در روايات داريم كه دعاها مستجاب مي شود گاهي استجابت به رسيدن به خواسته است زماني استجابت به رد بلا و گرفتاري است مانند شرايط ازدواجي كه ناموفق خواهد بود فراهم نمي شود يا دعا ذخيره آخرت مي شود و با تأخير مستجاب مي شود و يا به جاي آن چيزي به ما داده مي شود كه بهتر است.

وقتی‌ واسه همین دنیا نیازه چرا ذخیرهٔ اخرت بشه؟؟؟
وقتی‌ مشروعه چرا بر آورده نشه؟
وقتی‌ با اون هزار بلا از ادم دور می‌شه چرا تاخیر بیفته؟؟؟

حامی;726937 نوشت:
- البته در قرآن هم داريم گاهي خداوند به دليل امتحان بندگانش را با مسائل مختلفي مانند فقر، دارايي، تأخير در ازدواج، نازايي، فرزندان زياد، نداشتن خواستگار، آزمايش مي كند. براي مؤمن آزمايش سبب غفلت زدايي و توجه به خداوند است شايد شما هم زياد ديده باشيد بيماراني را كه ام اس يا سرطان را نعمت خدا بدانند و بگويند با اين نعمت بود كه فلسفه زندگي و معناي بودن برايمان روشن شده است و با خداوند ارتباطشان عميق تر و صميمي تر شده است.

خوب شاید این آزمایش باعث نا امیدی بنده بشه نه ارتباط بیشترش خیلی‌ وقتا باعث لغزشش می‌شه
وقتی‌ نیاز اساسیه،وقتی‌ خواسته مشروعه،چرا همه نباید حق یکسانی داشته باشن؟

[="Navy"]من فکر میکنم در مبحث ازدواج این نیست که خدا هوای غیرمذهبی هارو بیشتر داشته باشه
خدا ، خدای همس
همه بنده هاشو به یک چشم میبینه به نظر من این حرفا در مورد خدا یه مقداری توهینه

منم قبول دارم غیر مذهبی ها زودتر ازدواج میکنن ولی دلیلش به نظرم اینه که چون زیاد قید و بندی برای دوستی و ... ندارن
و راحت با هم دوست میشن ، این دوستی ها خیلی مواقع به ازدواج ختم میشه
که البته لزوما ازدواج های موفقی هم نیست..

شما که تعداد ازدواج هاشونو میبینید ، تعداد طلاق هاشونم ببینید

ولی مذهبیا چون دوستی کمتر توشون اتفاق میوفته و از راهش اقدام به ازدواج میکنن
و چون درگیر احساسات نیستن عقلانی تصمیمی میگرین ، ممکنه امار ازدواجشون پایینتر باشه
ولی مطمئنا ازدواج های موفق تری دارن[/]

[="Purple"]

شروین;727314 نوشت:
به نظر من این حرفا در مورد خدا یه مقداری توهینه

آخه چرا توهین؟؟
این همه شک و شبهه به دین میچسبونن چرا یه مشکل اساسی‌ و طرح اون باید توهین باشه
فکر کنم منظورتون سؤ ظن به خدا بوده البته ...

ولی‌ کلا به نظر من اینجوری که شما گفتین نیست،بالاخره این مشکل خیلیاست وقتی‌ میبینن برعکسه معلومه دیگه سوال مطرح می‌شه ... اینا دغدغه است نه توهین[/]

سلام علیکم و رحمه الله.

m70;721071 نوشت:
میخوام بدونم چرا آمار ازدواج توی دخترای غيرمذهبی نسبت به مذهبی بیشتره؟؟؟

یه سوال به عنوان جواب برای یک سوال شما....
فرض کنیم دو جامعه آماری تصادفی داریم جامعه اول 10 نفر دختران مذهبی و جامعه دوم هم 10 نفر دختران غیر مذهبی.
از نظر بقیه معیارها مانند چهره,اقتصاد,فرهنگ,تحصیلات و ........بطور متوسط هر دو گروه در یک سطح هستند.
حالا 10 نفر پسر مجرد را برای انتخاب همسر از بین این دو گروه حاضر می کنیم.
به نظر شما کدامن گروه از دختران شانس بیشتری برای ازدواج دارند؟؟؟؟
من میگم گروه دخترهای مذهبی خیلی زودتر انتخاب شده و ازدواج می کنند.
نظر شما چیست؟؟؟؟؟
من حتی یه پله بالاتر هم می روم و میگم حتی اگر اکثر اون آقا پسرها غیر مذهبی هم باشند, باز هم دختران مذهبی زودتر انتخاب می شوند.
موفق باشید

عارف;727433 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله.

یه سوال به عنوان جواب برای یک سوال شما....
فرض کنیم دو جامعه آماری تصادفی داریم جامعه اول 10 نفر دختران مذهبی و جامعه دوم هم 10 نفر دختران غیر مذهبی.
از نظر بقیه معیارها مانند چهره,اقتصاد,فرهنگ,تحصیلات و ........بطور متوسط هر دو گروه در یک سطح هستند.
حالا 10 نفر پسر مجرد را برای انتخاب همسر از بین این دو گروه حاضر می کنیم.
به نظر شما کدامن گروه از دختران شانس بیشتری برای ازدواج دارند؟؟؟؟
من میگم گروه دخترهای مذهبی خیلی زودتر انتخاب شده و ازدواج می کنند.
نظر شما چیست؟؟؟؟؟
من حتی یه پله بالاتر هم می روم و میگم حتی اگر اکثر اون آقا پسرها غیر مذهبی هم باشند, باز هم دختران مذهبی زودتر انتخاب می شوند.
موفق باشید


ولی برعکسش صادق نیست:Ghamgin:

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727056 نوشت:
(یکی‌ از دوستام میگفت حقوق کمتر از فلان،ماشین فلان،خونه مگه می‌شه اجاره و...

حالا اینا در حالی‌ بود که باباش ۲ سال بود پیکانو فروخته بود

میگفت یعنی‌ همسرم توقع داره صبح زود پا شم صبحانه آماده کنم؟؟ یا کارای خونه وظیفم نیست و از اینجور عقاید...)

واقعا برام سواله ، این مدل دخترها چه جذابیتی برای یک اقا پسر میتونن داشته باشن که یک پسر شیفته اونها بشه؟ غیر از ظاهر چیز دیگه هم هست ؟ خوب اون هم بعد چند سال رو به افول میره که!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727075 نوشت:
من یه نفر به اندازهٔ کافی‌ واسش مدرک دارم،نه فقط اطرافیان خودم خیلیا رو میدونم که مذهبی‌ نبودن و زودتر ازدواج کردن!

سلام
ممنون از سؤالات دقيق شما
دختران زيبا و داراي پدراني مايه دار خواستگاران زيادتري دارند چه دختر مذهبي باشد چه نباشد. افراد كمي هستند كه دينداري دختر را ملاك قرار مي دهند.
بله به خاطر بدحجاب بودن بسياري از دختران پسران زيادي با ايشان دوست مي شوند و بسياري ولي متأسفانه طلاق در اين ازدواج ها خيلي بالا است در تحقيق در آمريكا ثابت شد كه رابطه هاي عشقي اي كه به ازدواج ختم مي شود جدايي در حد 95 درصد است.

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727075 نوشت:
هم می‌شه گفت آره هم نه...
الان انقدر خیلیا بی‌ غیرت شدن که دیگه واقعا واسشون مهم نیست البته بماند که یه آدم غیر مذهبی‌ هیچوقت نمیاد خواستگاری دختر مذهبی،ولی‌ همون مذهبیا هم ملاک‌های دیگه‌ای مد نظرشونه!

بله با بي غيرت شدن يا كم غيرت شدن بسياري از مردم موافقم
ولي افرادي كه ذهنيتشان با نگرش خاصي پر شده نمي توانند به چيز ديگري فكر كنند يعني ممكن است فرد غيرمذهبي راحت از دختر مذهبي زيبا يا سرمايه دار خواستگاري كند و بارو ( غيرمنطقي ) داشته باشد كه ناهمتايي در باورهاي ديني مشكل ساز نيست و اصرار بر ازدواج كند

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727075 نوشت:
وقتی‌ واسه همین دنیا نیازه چرا ذخیرهٔ اخرت بشه؟؟؟
وقتی‌ مشروعه چرا بر آورده نشه؟
وقتی‌ با اون هزار بلا از ادم دور می‌شه چرا تاخیر بیفته؟؟؟

دعاها با توجه به مصالح ما و حكمت خداوند مستجاب مي شود گاهي واقعا يك فرد ظرفيت ثروتمند شدن را ندارند مثلا سراغ تعدد زوجات مي رود و با رعايت نكردن عدالت به همه زنان و فرزندان ظلم مي كند.
گاهي خواسته مشروع است ولي به صلاح نيست. به عنوان نمونه وقتي فرزند ما از ما مي خواهد كه بازي رايانه اي مشروع كند ولي ما بيش از 45 دقيقه در روز به او اجازه نمي دهيم از ديد او ما به او ظلم مي كنيم ولي ما با عاقبت انديشه و توجه به بهداشت جسم و روان بيش از اين مقدار را مناسب نمي دانيم. يا ممكن است فردي تمايل ازدواج شرعي با يك نفر داشته باشد ولي مشاور بگوييد براساس يافته هاي تجربي و باليني اين ازدواج به احتمال زياد با شكست روبه رو مي شود.
از سويي ديگر هم براي رسيدن به اهداف دعا موثر است ولي نبايد تلاش و زمينه سازي خود و ديگران را فراموش كنيم. دختري كه برادر يا پدرش معتاد است و يا دو خواهرش طلاق گرفته اند طبيعي است كه فرصت هاي زيادي براي ازدواج را از دست مي دهد.

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727075 نوشت:
خوب شاید این آزمایش باعث نا امیدی بنده بشه نه ارتباط بیشترش خیلی‌ وقتا باعث لغزشش می‌شه
وقتی‌ نیاز اساسیه،وقتی‌ خواسته مشروعه،چرا همه نباید حق یکسانی داشته باشن؟

خداوند افراد را به تناسب ظرفيت رواني و جسمي و شرايط و امكاناتش آزمايش مي كند برخي از مشكلات خودساخته يا ديگر ساخته را نمي توانيم به آزمايش خداوند ربط دهيم مثلا برخي از تكنولوژي ها و غذاهايي فعلي سرطان زا است اگر ما دانسته يا نادانسته با مصرف و استفاده از آن گرفتار سرطان شويم اين ربطي به آزمايش الهي ندارد[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

عارف;727433 نوشت:
یه سوال به عنوان جواب برای یک سوال شما....
فرض کنیم دو جامعه آماری تصادفی داریم جامعه اول 10 نفر دختران مذهبی و جامعه دوم هم 10 نفر دختران غیر مذهبی.
از نظر بقیه معیارها مانند چهره,اقتصاد,فرهنگ,تحصیلات و ........بطور متوسط هر دو گروه در یک سطح هستند.
حالا 10 نفر پسر مجرد را برای انتخاب همسر از بین این دو گروه حاضر می کنیم.
به نظر شما کدامن گروه از دختران شانس بیشتری برای ازدواج دارند؟؟؟؟
من میگم گروه دخترهای مذهبی خیلی زودتر انتخاب شده و ازدواج می کنند.
نظر شما چیست؟؟؟؟؟
من حتی یه پله بالاتر هم می روم و میگم حتی اگر اکثر اون آقا پسرها غیر مذهبی هم باشند, باز هم دختران مذهبی زودتر انتخاب می شوند.
موفق باشید

سلام بر شما
طبيعي است كه تفكر مادي بر تفكر توحيدي حتي بين مذهبي ها مي چربد بسياري از افراد مذهبي حتي به خداوند باور يقيني ندارند به همين خاطر در مسأله زكات و انفاق و خمس مي لنگند و مي ترسند يا وقتي خداوند مي فرمايد جوانان بي همسر را تزويج كنيد من خودم به كرم و لطف خود بي نيازشان مي كنيم محاسبات مادي بر توكل مي چربد
براساس تفكر غيرتوحيدي ملاك ازدواج مال و جمال مي شود يعني حتي افراد دينداري اينجا كه مي رسند به انكار و توجيه مي پردازند تا به دختر به ظاهر زيباتري برسند و به قول خودشان بين دينداري و تجدد را جمع كنند.
بله در كار آماري بايد درصد افراد ديندار و غير ديندار را در نظر گرفت و به تناسب هر كدام بحث كرد. ولي با نگاه عرفي دختران بي قيد مشتري بيشتري دارند (هر چند ازدواج شان توفيق زيادي ندارد و طلاق زياد است)
ولي دختران متدين نيز بين متدينان خواستگاران خاص خود را دارند. البته باز ممكن است در منطقه اي تعداد دختران بيشتر باشد و تعداد پسران كمتر باشد.
از سويي ديگر هم بابد قبول كرد كه وسايل ارتباطي جديد و تكنولوژي سهم زيادي در كم قيد كردن و كم غيرت كردن افراد ديندار داشته است.[/]

مولکول 68;727459 نوشت:
واقعا برام سواله ، این مدل دخترها چه جذابیتی برای یک اقا پسر میتونن داشته باشن که یک پسر شیفته اونها بشه؟ غیر از ظاهر چیز دیگه هم هست ؟ خوب اون هم بعد چند سال رو به افول میره که!

شما نگاه به خودتون نکنین

جمعیت کثیری از آقایون ( بلانسبت ) ظاهر براشون اصلی ترین معیاره Fool

خب مشخصه که بین یه دختر ساده و بی آرایش و یه دختر فشن و هفتاد قلم آرایش کدومو انتخاب میکنن دیگه

[="Tahoma"][="DarkGreen"]برخي تعداد زياد خواستگار را امتياز خود مي دانند و كاري به باورهاي خواستگار ندارند
ولي افراد ديندار وقتي خواستگار بي قيدي داشته باشند اين را براي خود سؤال مي دانند و منفي تلقي مي كنند كه چرا اين فرد فكر كرده من همتايي او هستم ( و تازه به بررسي خود هم مي پردازد كه مبادا خبطي يا اشتباهي داشته كه اين تصور براي آن خواستگار ايجاد شده است.
...
در مثال مناقشه نيست
وقتي شمر در كربلا سراغ حضرت ابالفضل آمد و گفت ما با هم خويشاونديم و براي نجات تو آمده ام روايان گويند حضرت در برابر ياران امام برافروخته شد و اين كه چنين فردي احساس مي كند هم سنخ او است حس ناخوشايندي به حضرت دست دارد و دست رد بر سينه شمر زد. دختران ديندار هم نمي توانند قبول كنند كه از خويشاوندان يا ديگران خواستگاران بي قيدي احساس همتايي با او كنند و خود را هم سنخ تلقي كنند.
البته اينجا نبايد اين افراد خود را سرزنش كنند به دليل بارو غيرمنطقي ديگران بلكه بايد اين تفكر را با رد كردن خواستگار تأييد نكنند.
[/]

[="Navy"]

حامی;727470 نوشت:
برخي تعداد زياد خواستگار را امتياز خود مي دانند و كاري به باورهاي خواستگار ندارند
ولي افراد ديندار وقتي خواستگار بي قيدي داشته باشند اين را براي خود سؤال مي دانند و منفي تلقي مي كنند كه چرا اين فرد فكر كرده من همتايي او هستم ( و تازه به بررسي خود هم مي پردازد كه مبادا خبطي يا اشتباهي داشته كه اين تصور براي آن خواستگار ايجاد شده است.
...
در مثال مناقشه نيست
وقتي شمر در كربلا سراغ حضرت ابالفضل آمد و گفت ما با هم خويشاونديم و براي نجات تو آمده ام روايان گويند حضرت در برابر ياران امام برافروخته شد و اين كه چنين فردي احساس مي كند هم سنخ او است حس ناخوشايندي به حضرت دست دارد و دست رد بر سينه شمر زد. دختران ديندار هم نمي توانند قبول كنند كه از خويشاوندان يا ديگران خواستگاران بي قيدي احساس همتايي با او كنند و خود را هم سنخ تلقي كنند.
البته اينجا نبايد اين افراد خود را سرزنش كنند به دليل بارو غيرمنطقي ديگران بلكه بايد اين تفكر را با رد كردن خواستگار تأييد نكنند.

با سلام
این روز ها بسیار شاهد مباحث مشابه و اینچنینی هستیم

کاربران محترم،بدون هیچ تعصب خاصی این مطلب را مینویسم:لطفا شما نیز بدون تعصب بخوانید:
به نظر بنده نیاز است،دختران و پسران مجرد برای ازدواج تربیت شوند،البته دختران برای تربیت شدن شرایط بهتری داشته اند،ولی تعداد آقایانی که آمادگی ازدواج را داشته باشند(نه صرفا از نظر مالی،بلکه از نظر مهارت های زندگی و..)متاسفانه کم هستند،و این مسئله باز به خود خانم ها برمی گردد!خانم هایی که مادر این آقایان هستند،متاسفانه در تربیت موفق نبوده اند،واز طرفی دختر ها روز به روز رشد می کنند،در کلاس های آموزشی و تربیتی شرکت می کنند و طبیعتا رشد و پیشرفتشان نسبت به آقایان بیشتر خواهد بود،و شکاف ها بین دختران وپسران روز به روز بیشتر شده وباعث از بین رفتن کفویت آنها می شوددر نتیجه ،هرچقدر دختران بیشتر پیشرفت کنند دامنه ی انتخابشان هم محدود می شود،چون فرد هم کفو و هم فکر ایشان کمتر پیدا می شود
بد نیست آقایان این مسئله را بدانند:
گاهی اوقات دختر ها در جلسه ی خواستگاری با آقا صحبت می کنند،ولی متوجه میشند طرز فکر آقا بسیار بچه گانه هست،و نسبت به سن و سالی که دارند،رشد کافی نداشته اند(البته منظور بنده این نیست که دختر ها همه خوب هستند و بی عیب و نقص،ولی یک مشکلی که بعضی دختران مذهبی نسبتا خوب جامعه، با آن مواجه هستند همین مسئله هست، پسران به اندازه ی کافی برای مرد بودن، تربیت نشده اند ،حتی اگر شغل دولتی و کار پردرآمد داشته باشند،اگر طرز فکر پخته ای نداشته باشند،یک دختر نمی تواند به او تکیه کند)
چقدر خوب می شود اگر آقایان جامعه برای پیشرفت این بعد، از وجودشان نیز قدمی بردارند،تا بتوانند هم کفو دختران خوب محسوب شوند.[/]

نقل قول:
چرا خدا هوای بدها رو بیشتر داره؟

سلام
در قران خونده بودم که نوشته بود شما را به صورت یک بخار در بدن هایتان دمیدیم (یا فوت کردیم مثلا توی بادکنکی چیزی!)

خب با این تعبیر میشه فهمید که انسان های بد بادکنکشون سولاخ هست و بادش درمیره ولی ادم های خوب بادکنکشون سولاخ نیست که بادش در بره پس بنابراین اولی نیاز به کمک بیشتری داره تا دومی!

به همین سادگی

saharandishe;727481 نوشت:

با سلام
این روز ها بسیار شاهد مباحث مشابه و اینچنینی هستیم

کاربران محترم،بدون هیچ تعصب خاصی این مطلب را مینویسم:لطفا شما نیز بدون تعصب بخوانید:
به نظر بنده نیاز است،دختران و پسران مجرد برای ازدواج تربیت شوند،البته دختران برای تربیت شدن شرایط بهتری داشته اند،ولی تعداد آقایانی که آمادگی ازدواج را داشته باشند(نه صرفا از نظر مالی،بلکه از نظر مهارت های زندگی و..)متاسفانه کم هستند،و این مسئله باز به خود خانم ها برمی گردد!خانم هایی که مادر این آقایان هستند،متاسفانه در تربیت موفق نبوده اند،واز طرفی دختر ها روز به روز رشد می کنند،در کلاس های آموزشی و تربیتی شرکت می کنند و طبیعتا رشد و پیشرفتشان نسبت به آقایان بیشتر خواهد بود،و شکاف ها بین دختران وپسران روز به روز بیشتر شده وباعث از بین رفتن کفویت آنها می شوددر نتیجه ،هرچقدر دختران بیشتر پیشرفت کنند دامنه ی انتخابشان هم محدود می شود،چون فرد هم کفو و هم فکر ایشان کمتر پیدا می شود
بد نیست آقایان این مسئله را بدانند:
گاهی اوقات دختر ها در جلسه ی خواستگاری با آقا صحبت می کنند،ولی متوجه میشند طرز فکر آقا بسیار بچه گانه هست،و نسبت به سن و سالی که دارند،رشد کافی نداشته اند(البته منظور بنده این نیست که دختر ها همه خوب هستند و بی عیب و نقص،ولی یک مشکلی که بعضی دختران مذهبی نسبتا خوب جامعه، با آن مواجه هستند همین مسئله هست، پسران به اندازه ی کافی برای مرد بودن، تربیت نشده اند ،حتی اگر شغل دولتی و کار پردرآمد داشته باشند،اگر طرز فکر پخته ای نداشته باشند،یک دختر نمی تواند به او تکیه کند)
چقدر خوب می شود اگر آقایان جامعه برای پیشرفت این بعد، از وجودشان نیز قدمی بردارند،تا بتوانند هم کفو دختران خوب محسوب شوند.

من هم دقیقا همین نظر رو در مورد دختر خانمهایی دارم که در جلسات خواستگاری باهشون برخورد داشتم و واقعا نسبت به سنشون رشد شخصیتی نداشته اند ... و از تجمیع این دو پست میشه اینطور نتیجه گیری کرد ، که خیلی از دختر خانمها و خیلی از اقا پسرها ، رشد شخصیتی متناسب به سنشون ندارند (من جمله خود من :Khandidan!: ) و این رشد و معرفت هم به نظر من چیزی نیست که بشه توی کلاسها و دوره های مختلف پیداشون کرد .. چرا که یک پسر یا دختر خانم مثلا 25 ساله ، در قیاس با پدر و مادر خودشون بلحاظ تربیتی در همون سن 25 سالگی ، بسیار عقبتر هستند در حالیکه سواد و آموزشهای پدر مادر اغلب ماها ، از ماها ، خیلی خیلی کمتر هست .... زندگی مشترک نیاز به صبر و گذشت و درک و شعور داره ... ایتمهایی که توی هیچ کلاسی نمیشه بصورت ملموس به اینها رسید و فقط در کلاس درس زندگی باید اینها رو اموخت و چون خیلی از جوونهای امروز نسبت به گذشته ، در سنین نوجوانی و جوانی و تا قبل ازدواج، زیر فشار مسئولیتهای زندگی قرار نمیگیرن و سخت ترین کار جوونهای امروز ، غالبا درس خوندن و مدرک گرفتن هست ... پس واقعا نباید انتظار رشد انچنانی از اونها در قیاس با الگوهای گذشته داشت. و این موضوع هم جنسیت بردار نیست ، بین دخترها و پسرهای امروز فراگیر هست.

m70;721071 نوشت:
ولی چه دخترایی که از گل پاک ترن و سنشون رفته بالاو هنوز مجردن!واقعا این عدالته؟؟؟چرا اینجوریه؟

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر پرسشگر محترم و استاد گرامی

خواهر خوب و بزرگوارم
در خصوص سوالتان میتوانم بگویم این جمله استاد عین حقیقت است !

حامی;727462 نوشت:
دختران زيبا و داراي پدراني مايه دار خواستگاران زيادتري دارند چه دختر مذهبي باشد چه نباشد. افراد كمي هستند كه دينداري دختر را ملاك قرار مي دهند.

بنده به دو مورد بالا مورد سومی هم اضافه میکنم و آن موقعیت اجتماعی و سرشناس بودن پدر است

در مجموع برای بالارفتن سن ازدواج خانمها نمیتوان یک علت را بیان کرد و مجموع علتها مانند شرایط و ملاکها، خانواده ها ،اجتماع و غیره دخیل هستند

ببنید اگر فرض پنج نفر دختر خانم مذهبی باشند ،بین این پنج نفر آنکه زیبا تر است زدوتر پسنیده میشود ، وحتی بین افراد زیبا باز ملاک بندی میشود یعنی اگر فرض سه تا دختر خانم زیبا باشند نفر اول پدر ثروتمندی داشته باشد ،نفر دوم پدر سرشناسی داشته باشد و نفر سوم هیچکدام از این دو را نداشته باشد باز نفر اول و دوم زودتر ازدواج میکنند و نفر سوم با وجود زیبایی ممکن است شانس ازدواج کمتری داشته باشد
حال فرض کنید پنج نفر دختر خانم مذهبی باشند، بین این پنج نفر آن دختر خانمی که زیبا تر است ،یا پدرش ثروت مند تر است یا موقعیت اجتماعی بالاتری دارند زودتر ازدواج میکند و آن دختر خانمی که هیچکدام از اینها را ندارد شانس ازدواجش کم میشود و کم کم بعد از چند سال مشکل زیاد بودن سن هم به آن اضافه میشود و شانس ازدواج را خیلی پایین می آورد و این هم به این دلیل است که متاسفانه افراد کمی هستند که فقط دینداری دختر را مد نظر داشته باشند....
خانواده ای را میشناسم که پدر خیلی سرشناسی دارند، دخترشان زیبایی ظاهری چندانی نداشتند اما به خاطر سرشناس بودن پدر با مدتدین ترین خانواده (مثل خانواده خودشان) در سن کم ازدواج کردند

بنده دربین دوستان و آشنایان خانمهای بسیار متدین و مذهبی زیادی را میشناسم که از سن 15 سالگی تا 23 سالگی (سن کم) ازدواج کردند(در همین سه چهار سال اخیر) و با افراد خیلی مذهبی و اکثرا هم روحانی ازدواج کرده اند چونکه اکثرا ملاکهایی که در بالا گفتم (خصوصا ملاک های ظاهری) را داشته اند، و از آن طرف هم در بین دوستان وآشنایانم خانم های مذهبی و متدین زیادی را میشناسم که سنشان به سی پنج شش سال دارد میرسد و ازدواج نکردذه اند_(در حالی که دوستان همین خانمها که مذهبی هم بودند چونکه ملاکهایی که بیان شد را داشتند در همان سن کم ازدواج کرده اند و اکنون در سن فرض 35 سالگی دارند دخترشان را عروس میکنند!! ) خب این دسته از خانمها حالا دیگر مشکل بالا بودن سن هم به مشکلاتشان اضافه شده و شانس ازدواج موفقشان(بافرد مذهبی مجرد!) را خیلی کم کرده است و حالا دیگر اکثرا خواستگاران یا مانند گذشته مذهبی نیستند یا اگرهم مذهبی برایشان بیاید یا مطلقه هستند یا اکثرا دنبال ازدواج مجدد هستند...
ربطی هم به اجتماعی بودن یا نبودنشان ندارد چونکه بنده خانمهای متدینی را سراغ دارم که از نظر اجتماعی فوق العاده اجتماعی هستند و بین دوستان و آشنایان و مردم شهر خیلی محبوب هستند اما چونکه فرض ملاک ظاهری را نداشتند هنوز ازدواج نکرده اند ، خب طبیعی است وقتی یک آقا پسر بین انتخاب دو خانم مذهبی که یکی ملاک های ظاهری را دارد و دیگری ندارد مخیر باشد طبیعتا خانمی که ملاکهای ظاهری بیشتری را دارد انتخاب میکند و ما نمیتوانیم به این موضوع خورده بگیریم و بگوییم چرا اینگونه است!

پس بالارفتن سن ازدواج دختران ربطی به مذهبی بودن یا نبودن ندارد! آقای مذهبی میرود دنبال خانم مذهبی و آقای غیر مذهبی میرود دنبال خانم غیر مذهبی ،اما از آنجایی که مردان متدین نسبت به آقایان مدتین کمتر هستند!! طبیعتا خانمهای مذهبی بیشتری مجرد میمانند و بیشتر به چشم می آیند!!
بنده دختر خانمهای زیادی را دیده ام که غیر مذهبی بودند،متاسفانه اهل آرایش و خودنمایی و دوست جنس مخالف هم بودند اما به دلیل نداشتن ملاکهای بالا هنوز مجرد مانده اند! اما این دسته از افراد بعضا چون از نظر ظاهری مانند خانم های شوهر دار هستند ! و یا متاسفانه سرشان گرم دوستی های جنس مخالف است کمتر به چشم می آیند!

زمانی یکی از دوستان معترض شد چرا فلان دختر خانم که غیر مذهبی است و اهل هر برنامه ای است ازدواج کرده و لی خودش که مذهبی بوده ازدواج نکرده است! ، بنده به او گفتم خداییش اگر قبل ازدواج او شوهراین دختر خانم به خواستگاری تو می آمد قبول میکردی ؟ گفت ابدا این آقا را قبول نمیکردم، گفتم پس قبول داری ازدواج کردن آسان است اما چگونه ازدواج کردن و با چه کسی و برای چه ازدواج کردن سخت است ؟ گفت بله...
دقیقا آن حرف بنده مصداق همین جمله ای بود که استاد فرمودند

حامی;727003 نوشت:
به هر حال هركس پر طاوس خواهد جور هندوستان را هم مي كشد كسي كه اهداف ديني عالي دارند براي ازدواجش برنامه دارد و نمي تواند بپذيرد شريك زندگي او عايق و مانع رشد معنوي او است
در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم
سرزنش ها گر كند خار مغيلان غم مخور
برخي از هنرپيشه هاي زن به اشتباه فكر مي كنند ازدواج مانع تعالي هنري آنها است
ولي دختران متدين اين طوري فكر نمي كنند اينها مي گويند دير ازدواج كردن براي رسيدن به هدف عالي بهتر از ازدواج كردن و درجا زدن يا عقب گرد است

به نظر بنده پاسخ هایی که استاد بزرگوار جناب حامی در آن چند پست فرمودند خیلی کامل و عین واقعیت کنونی جامعه است

و در آخر این را هم عرض کنم که به هر حال خداوند هر بنده ای را به یک نوع امتحان میکند، یک خانم مذهبی را که فرض ملاکهای لازم را ندارد هم اینگونه امتحان میکند! شاید میخواهد ببیند تا کی بر اعتقاداتش محکم میماند و آیا این سختی ها اورا از مسیرش پشیمان میکند یا نه ...!
و مطمئن باشید همین خداوند اگر بخواهد و مصلحتش باشد برایش کاری نداردکه بهترین و متدین ترین همسر را برای همان خانمهایی که زیبا نیستند یا ملاکهای دیگر را ندارند یا سنشان بالا رفته بفرستد و بهترین زندگی معنوی را برایشان رقم بزند همانگونه که زیاد دیدیم خانمهای متدین مذهبی که بعضا هیچ ملاکی نداشتند یا در سن های بالا بوده اند اما بهترین ازدواج معنوی را هم داشته اند...

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)

[="Purple"]

saharandishe;727481 نوشت:
تعداد آقایانی که آمادگی ازدواج را داشته باشند(نه صرفا از نظر مالی،بلکه از نظر مهارت های زندگی و..)متاسفانه کم هستند

اینو دیگه ما نمیگیم که میبینین شخصی‌ میگه تجربه کافی‌ داره:khandeh!:

saharandishe;727481 نوشت:
کاربران محترم،بدون هیچ تعصب خاصی این مطلب را مینویسم:لطفا شما نیز بدون تعصب بخوانید:
به نظر بنده نیاز است،دختران و پسران مجرد برای ازدواج تربیت شوند،البته دختران برای تربیت شدن شرایط بهتری داشته اند،ولی تعداد آقایانی که آمادگی ازدواج را داشته باشند(نه صرفا از نظر مالی،بلکه از نظر مهارت های زندگی و..)متاسفانه کم هستند،و این مسئله باز به خود خانم ها برمی گردد!خانم هایی که مادر این آقایان هستند،متاسفانه در تربیت موفق نبوده اند،واز طرفی دختر ها روز به روز رشد می کنند،در کلاس های آموزشی و تربیتی شرکت می کنند و طبیعتا رشد و پیشرفتشان نسبت به آقایان بیشتر خواهد بود،و شکاف ها بین دختران وپسران روز به روز بیشتر شده وباعث از بین رفتن کفویت آنها می شوددر نتیجه ،هرچقدر دختران بیشتر پیشرفت کنند دامنه ی انتخابشان هم محدود می شود،چون فرد هم کفو و هم فکر ایشان کمتر پیدا می شود

ولی‌ در کّل دختری که ندونه نباید اول زندگی‌ توقع چیزیو داشته باشه که باباش بعد سالها به دست آورده شامل می‌شه
دختری که با وظایفش آشنا نباشه و هیچ مهارتی نداشته باشه شامل می‌شه ...
پسری که هنوز چشمش به دست باباش باشه اینجوریه
پسری که احساس تعهد و مسئولیت نفهمه چیه شامل می‌شه
نمیدونم چرا اکثرا تو ازدواج به همه چیز فکر می‌کنن جز وظایفشون،جز تعهداتشون،جز آینده‌ا‌ی که قراره یه عمرو بسازه،واقعاً اخلاق مهمتره یا قیافه و ....
من خودم هزار نفرو میشناسم که طرف همه چی‌ تمام بوده از هر لحاظی جز اخلاق و ایمان
ولی‌ زندگیشون واسه همون به هم ریخته ...[/]

سلام از همهٔ دوستان مخصوصا کارشناس محترم بابت نظرات واقعا مفید و کاربردی و دل گرم کنندشون خیلی‌ خیلی‌ ممنونم امیدوارم همگی‌ چه متاهلین و چه مجرد‌ها زندگی‌ سراسر خوشبختی‌ و سعادت و کامیابی رو تجربه کنین ...

[=Microsoft Sans Serif]تجربه ثابت کرده که تشکر استارتر مساوی با بسته شدن تاپیک...:Nishkhand:پ

ولی منم یه چیزی بگم!

[=Microsoft Sans Serif]

saharandishe;727481 نوشت:
ولی تعداد آقایانی که آمادگی ازدواج را داشته باشند(نه صرفا از نظر مالی،بلکه از نظر مهارت های زندگی و..)متاسفانه کم هستند،و این مسئله باز به خود خانم ها برمی گردد!خانم هایی که مادر این آقایان هستند،متاسفانه در تربیت موفق نبوده اند،واز طرفی دختر ها روز به روز رشد می کنند،در کلاس های آموزشی و تربیتی شرکت می کنند

سلام علیکم

بنده یک سوالی دارم:
به نظرتان این عدم تعادل از کجا ناشی می شود؟؟
قیاستان را نمی پذیرم؟! چرا؟...

اگر بخواهیم یک مسئله ای را مقایسه کنیم... فقط باید یک فاکتور متغیر باشد؟ ..یعنی چه؟ مثلا می خواهیم بین آقایان و خانم ها مقایسه کنیم!... پی متغیر جنسیت است....

اما شما در مقایستان یک متغییر دیگر وارد کردید!!... در مورد آقایان از کم کاری نقش مادر که در هر دو طرف یکسان است فرمودید... و برای خانمها یک فاکتور اضافی تحت عنوان کلاس های آموزشی و تربیتی اضافه کردید!

نمی گویم آقا 24 ساعته درگیر است و وقت ندارد به این فعالیت ها فوق برنامه بپردازد.... اما حداقل آن ، این می باشد که دغدغه ها و نگرانی هایی که دارد... مانع از این است که آن فراغ بال لازم برای رسیدن به این امورات را داشته باشد...

نتیجتا به نظرم به جایی مته به خشخاش گذاشتن.... به قول مضمون حرف جناب مولکول 68 داشتن گذشت و کوتاه آمدن و سازش برگ برنده است.... نه اینکه فرضا شمای نوعی ، افزایش اطلاعات را دلیل موجهی بر افزایش سطح توقع بدانید... به نظرم خودخواهانه است... چون من به فلان برتری رسیدم... پس فلانی هم باید به آن برسد... کما اینکه در بقیه امور همین برخورد صورت می گیرد، مثلا: چون من فلان مدرک را گرفتم، پس فلانی هم باید فلان مدرک باشد
و الی ما شا الله..... همه اینها باید در جهت مطلوب شدن اوضاع و شرایط باشد... حال آنکه در مسیری که بیان داشتید... همه اش می شود دست انداز و سنگ در پیش راه!

مولکول 68;727493 نوشت:
در کلاس درس زندگی باید اینها رو اموخت

[="Navy"]

یا‌رقیه;727529 نوشت:

نمی گویم آقا 24 ساعته درگیر است و وقت ندارد به این فعالیت ها فوق برنامه بپردازد.... اما حداقل آن ، این می باشد که دغدغه ها و نگرانی هایی که دارد... مانع از این است که آن فراغ بال لازم برای رسیدن به این امورات را داشته باشد...

نتیجتا به نظرم به جایی مته به خشخاش گذاشتن.... به قول مضمون حرف جناب مولکول 68 داشتن گذشت و کوتاه آمدن و سازش برگ برنده است.... نه اینکه فرضا شمای نوعی ، افزایش اطلاعات را دلیل موجهی بر افزایش سطح توقع بدانید... به نظرم خودخواهانه است... چون من به فلان برتری رسیدم... پس فلانی هم باید به آن برسد... کما اینکه در بقیه امور همین برخورد صورت می گیرد، مثلا: چون من فلان مدرک را گرفتم، پس فلانی هم باید فلان مدرک باشد
و الی ما شا الله..... همه اینها باید در جهت مطلوب شدن اوضاع و شرایط باشد... حال آنکه در مسیری که بیان داشتید... همه اش می شود دست انداز و سنگ در پیش راه!


بله حق باشماست
شاید بنده برای انتقال منظورم،مثال مناسبی نزده باشم،چون از نوع بر داشت شما و یکی دیگر از کاربران محترم،کاملا مشهود است که بنده در انتقال مفهوم مد نظر، موفق نبوده ام

منظور بنده این است،دختران فرصت بیشتری برای رشد داشته اند،ولی آقایان به دلیل همان دغدغه هایی که فرمودید از این فرصت بی بهره بوده اند،و این به این معنی نیست که همه ی دختران از این فرصت استفاده کرده اند!
حالا اگر خانم ها همچنان به رشد خود ادامه دهند ولی آقایان هیچ تلاشی در این جهت نداشته باشند،این شکاف به حدی میرسد که دیگر هیچ کدام حرف دیگری را درک نکند(یعنی عدم درک متقابل)
لذا،خانم ها وآقایان با هم باید رشد کنند،واین رشد الزاما با تحصیلات دانشگاهی حاصل نمی شود،بنده یک آقایی را میشناسم با وجود تحصیلات پایین وکار سخت کارگری،چنان اطلاعاتی دارد،که یک فرد به اصطلاح تحصیل کرده دانشگاهی در مقابل او کم می آورد
مهم این است که دو نفر حرف هم را بفهمند،دغدغه هایشان مشترک باشد،اینطور نباشد که یکی اهداف متعالی داشته باشد،و دیگری هیچ هدفی نداشته باشد،یا یکی شدیدا علاقه مند به کسب علم و آگاهی،ولی دیگری متنفر از هرچه کتاب و درس!

البته فکر می کنم، با این توضیحات نیز نتوانستم منظورم را آنطور که باید وشاید ،برسانم
متاسفانه،در قالب نوشتار توضیح برخی مسائل بسیار سخت است و به همین دلیل امکان اینکه از صحبت کسی سوءبرداشت شود بسیار است.

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

یارب;727509 نوشت:
ربطی هم به اجتماعی بودن یا نبودنشان ندارد چونکه بنده خانمهای متدینی را سراغ دارم که از نظر اجتماعی فوق العاده اجتماعی هستند و بین دوستان و آشنایان و مردم شهر خیلی محبوب هستند اما چونکه فرض ملاک ظاهری را نداشتند هنوز ازدواج نکرده اند ، خب طبیعی است وقتی یک آقا پسر بین انتخاب دو خانم مذهبی که یکی ملاک های ظاهری را دارد و دیگری ندارد مخیر باشد طبیعتا خانمی که ملاکهای ظاهری بیشتری را دارد انتخاب میکند و ما نمیتوانیم به این موضوع خورده بگیریم و بگوییم چرا اینگونه است!

پس بالارفتن سن ازدواج دختران ربطی به مذهبی بودن یا نبودن ندارد! آقای مذهبی میرود دنبال خانم مذهبی و آقای غیر مذهبی میرود دنبال خانم غیر مذهبی ،اما از آنجایی که مردان متدین نسبت به خانم های مدتین کمتر هستند!! طبیعتا خانمهای مذهبی بیشتری مجرد میمانند و بیشتر به چشم می آیند!!

سلام علیکم

چگونه این هایی که می فرمایید ممکن می شود؟؟؟

این فرمایشتان را چگونه می توانید با این ایه جمع ببندید؟
و مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ اَنْفُسِکُم اَزواجا لتَسْکُنُوا اِلیها.(روم21)

و از طرفی در آیه 26 سوره نور:

الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِکَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ

این آیه هم آنگونه که من می فهمم... اشاره به این دارد که اراده خداست که مردان پاک برای زنان پاک باشند....

برگردیم به آیه 21 سوره روم:
خداوند برای همه همسر آفریده است چون انسان را زوج آفریده و برای هر مردی و به ازای هر یک از آنان ، زنانی خلق کرده است. اما انتخاب با خود انسان هاست ؛ هم زنان و هم مردان آنان چون هر دو در امر ازدواج اختیار و آزادی دارند.

به عقیده بنده.... حتی تعداد آقایان مومن و خانم ها برابر است....!...
از طرف دیگر توصیه دین ماست که اگر خواستگاری آمد که از نظر اخلاق و دین او را می پسندید ، دختر خود را به عقد او در بیاورید و اگر این کار را نکنید ، فتنه بزرگی در عالم ایجاد خواهد شد .

آیا تمام این دخترانی که می شناسید ... به این توصیه عمل کرده اند... بنده که نمی توانم قبول کنم عمل کرده اند....

این موضوعی را که خدمتتان مطرح کرده ام... در بین روحانیون نیز وحدت کلمه ندیده ام.....

[="Navy"][/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

saharandishe;727537 نوشت:
مهم این است که دو نفر حرف هم را بفهمند،دغدغه هایشان مشترک باشد،اینطور نباشد که یکی اهداف متعالی داشته باشد،و دیگری هیچ هدفی نداشته باشد،یا یکی شدیدا علاقه مند به کسب علم و آگاهی،ولی دیگری متنفر از هرچه کتاب و درس!

saharandishe;727537 نوشت:
البته فکر می کنم، با این توضیحات نیز نتوانستم منظورم را آنطور که باید وشاید ،برسانم

نمی دانم.. بنده احساس می کنم منظورتان را به وضوح بیان نموده اید... اگر هم بنده از مثال چون مدارک تحصیلی استفاده نمودم.. چون دم دست بود... به نظرم به خیلی از مسائل قابل تعمیم است!

بله.. هر چه که دو نفر هم فکر باشند... اهداف مشترک داشته باشند، بهتر است.... اصلا درستش این است که شما می فرمایید...

اما...

اشکالی که بنده مطرح کردم این بود،....

حالا بنابر هر دلیلی خانم بر آقا پیشی گرفت... مثلا علمش بالا تر بود... اهدافش متعالی تر بود....

حالا این سبقت گرفتن اگر باعث سخت تر شدن ازدواجشان بشود... پس به چه دردی می خورد.. چه دردی را دوا می کند....

همین الان که بنده دارم این مسایل را خدمتتان عرض می کنم.... مفتی های وهابی دارند فتوا می دهند که هر کدامتان 4 تا زن بگیرید و حداقل 20 تا بچه بیاورید..... و دارند تمام سعیشان را بر ازدیاد نسل انجام می دهند....

[SPOILER](در مثال مناغشه نیست) البته درست است که ما می دانیم سگ در هر زایمانش حدود 10 توله می زاید و گوسفند سالی یک بره دارد.... اما خدا به گوسفند برکت داده و جمعیتشان از سگ ها بیشتر است [/SPOILER]

اما عرض بنده این است که ما همچنان اندر خم یک کوچه ایم....

همه مشکلات به کنار.... نمی دانم این چه کمالاتی است که به جای اینکه در خدمتمان باشد.... شده است چوب لای چرخ....

و برای همین است که می گویم ریشه در منیت ها و خودخواهی ها دارد....

یک مثالی می زنم:... مثلا آقای x آنقدر معنویاتش سطح بالا است که سفر راهیان نور را یکی از شروطش برای ازدواج قرار داده.... حالا خانم y دختر معقول و مومنی است اما اصلا چنین شرطی را نمی پذیرد....
آقای x بیاید گله مند شود بگوید دختر مناسبم پیدا نکردم... خب خودش مقصر است....

همینجاست که می گویم به جای اینکه خودش را دست بالا بگیرد... اصل را بر سازش بگذارد و کمی هم از علایق شخصی اش بگذرد....

همیشه... چرا قدیمی ها.. با کمترین اطلاعات و با بی سوادی راحت ترین زندگی را داشتند، ... اما نسل جدید که اداعایشان می شود علامه دهر هستند، در روابط خانوادگیشان مشکل پیدا می کنند.

جای بعضی اصول خالی است...
[/]

saharandishe;727537 نوشت:
منظور بنده این است،دختران فرصت بیشتری برای رشد داشته اند،ولی آقایان به دلیل همان دغدغه هایی که فرمودید از این فرصت بی بهره بوده اند،و این به این معنی نیست که همه ی دختران از این فرصت استفاده کرده اند!

سلام و احترام

ببخشید من خیلی نمیتونم با این گفته شما ارتباط برقرار کنم.... طوری نوشتید که انگار مثلا چند سال از زندگی ، اقا پسرها رو توی سردخونه منجمد میکنن و هیچ تحرکی ندارند ، بعد از اونطرف دختر خانم ها مشغول اموزش دیدن در کلاسهای تربیتی و اموزشی هستند ، به همین خاطر دختر خانمها ، غالبا از لحاظ شخصیتی نسبت به اقایون برتر هستند... ولی به نظر من این نگاه ، نگاهی کاریکاتوری به زندگی اقایون هست...

گرچه متن شما برای من هنوز مبهم هست و نمیخوام پیش قضاوتی کنم ، ولی برداشتی که از متن شما میکنم این هست که مثلا اقایون چون مثلا بعد از فراغت از تحصیل ، مشغول خدمت سربازی و کار و دغدغه هایی از این جنس میشن ، مثل خانمها زیاد فرصت شرکت در کلاسهای تربیتی رو ندارند برای همین رشد کمتری پیدا میکنند..... خوب اگه این برداشت من درست باشه ، همونطور که توی پست قبلم اشاره کردم ، ساخته شدن شخصیت انسانها ، در درگیر شدن با خود زندگی هست و شرکت در کلاس های مختلف ، شاید در بهترین حالت منجر به یادگیری تئوریات بشه و بشه با اونها حرفهای قشنگ و جذاب زد که طرف رو جذب کرد ، ولی هیچ گارانتی نیست که این حرفها موقع عمل ، رنگ فعلیت به خودشون بگیرن....

مثلا من خودم بیشتر رشدی که داشتم اتفاقا در چالشهایی بوده که در محیطهای کاری و زندگی داشتم و تعاملاتی که با ادمهای مختلف داشتم بوده و در من این موضوعات نهادینه شده.. از اون طرف هم بقول شما پای درس و بحث اساتید اخلاق و تربیتی مختلفی بودم و الان اینقدر میتونم حرفهای قشنگی بزنم که دل هر دختری رو ببرم ... اما چیزی که این وسط هست اینه که من توی اون مسائلی که در عمل در مثلا محیطهای کاری باهش مواجه بودم ، و درگیرش بودم ، رشد کردم و شخصیتم شکل گرفته ... اما واقعیت قضیه اینه که نمیتونم ادعا کنم اون بهره های تئوری که در مباحث اساتید یادگرفتم ، ایا در عمل هم میتونم بهشون عامل باشم یا خیر ..

به همین خاطر به نظر من این نوع نگاه شما و دیدگاه شما در مورد تربیت و فرصت و مکان رشد شخصیتی ، بین دختران و پسران ، میتونه شما رو در تشخیص واقعیت دچار خطا کنه.

یا‌رقیه;727539 نوشت:
گونه این هایی که می فرمایید ممکن می شود؟؟؟

این فرمایشتان را چگونه می توانید با این ایه جمع ببندید؟
و مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُم مِنْ اَنْفُسِکُم اَزواجا لتَسْکُنُوا اِلیها.(روم21)

و از طرفی در آیه 26 سوره نور:

الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئِکَ مُبَرَّؤُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ

این آیه هم آنگونه که من می فهمم... اشاره به این دارد که اراده خداست که مردان پاک برای زنان پاک باشند....

برگردیم به آیه 21 سوره روم:
خداوند برای همه همسر آفریده است چون انسان را زوج آفریده و برای هر مردی و به ازای هر یک از آنان ، زنانی خلق کرده است. اما انتخاب با خود انسان هاست ؛ هم زنان و هم مردان آنان چون هر دو در امر ازدواج اختیار و آزادی دارند.

به عقیده بنده.... حتی تعداد آقایان مومن و خانم ها برابر است....!...
از طرف دیگر توصیه دین ماست که اگر خواستگاری آمد که از نظر اخلاق و دین او را می پسندید ، دختر خود را به عقد او در بیاورید و اگر این کار را نکنید ، فتنه بزرگی در عالم ایجاد خواهد شد .

آیا تمام این دخترانی که می شناسید ... به این توصیه عمل کرده اند... بنده که نمی توانم قبول کنم عمل کرده اند....

این موضوعی را که خدمتتان مطرح کرده ام... در بین روحانیون نیز وحدت کلمه ندیده ام.....

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر شما

هشت سال دفاع مقدس و و مباره غیورانه جوانان آن زمان برکات خیلی زیادی داشت اما در کنار آن هرجنگی آفتی نیز دارد و یکی از آفات جنگ دقیقا همین بود! مردان متدین و مجرد زیادی رفتند و شهید شدند و اگر دقت بفرمایید دقیقا دختران متدین آن برهه از زمان هم بیشتر مجرد مانده اند!! چقدر شهید داریم که هنگام شهادت مجرد بودند و چقدر اکنون جانباز مجرد داریم؟!!!
بله اکنون هم به لطف الهی مردان متدین خیلی داریم(خداوند همه اشان را برا ی اسلام و کشور حقظ نماید) اما سنشان کم است و از نظر سنی مناسب خانمهای مذهبی که سنشان بالا رفته نیستند پس عملا با وجود بودن آنان ازدواجی صورت نمیگیرد ! پس نسبت مردان متدین نسبت به خانمهای متدین مجرد سن بالا خیلی کمتر است! و حتی نسبت مردان متدینی که اصلا دنبال ملاکهای ظاهری نباشند(که البته حق طبیعی آنان است) نسبت به مردان متدینی که ملاک ظاهری جزو ملاکهای اصلیشان است هم باز کمتر است!

در مورد آیات هم که فرمودید باید بگویم که این ها هیچ منافاتی با آیات الهی ندارد! زیرا لزوما قرار نیست همه در این دنیا به جفت خود برسند! یعنی آفریده شده اند اما اتفات باعث میشود به هم نرسند( مانند شهدای مجرد!) خیلی انسانها توفیق ازدواج پیدا نمیکنند و از دنیا میروند پس آیا خداوند برای اینها جفتی نیافریده بوده است؟!!

در مورد دختران که فرمودید هم باید خدمتان عرض کنم اخلاق و دین از نظر هر کس تعریفی دارد! بنده 80 درصد از خانمهای متدینی که میشناسم که سنشان بالا رفته و ازدواج نکردند دقیقا ملاکشان فقط اخلاق و ایمان بوده است (البته ایمان به معنای انجام واجبات و سعی در ترک محرمات به اضافه ولایتمداری) و ابدا به مادیات کاری نداشتند!!! اما چونکه ملاکهایی که در پست قبل بیان نموده ام را نداشتند موفق به ازدواج نشدند و اکنون بالا رفتن سن هم به کمتر شدن احتمال ازدواجشان اضافه شده است!!!

یازهرا(س)

[=Microsoft Sans Serif]سلام علیکم

یارب;727580 نوشت:
خیلی انسانها توفیق ازدواج پیدا نمیکنند و از دنیا میروند پس آیا خداوند برای اینها جفتی نیافریده بوده است؟!!

این قسمت را قبول دارم و در نظر داریم که خدا جبران کننده است

یارب;727580 نوشت:
مردان متدین و مجرد زیادی رفتند و شهید شدند و اگر دقت بفرمایید دقیقا دختران متدین آن برهه از زمان هم بیشتر مجرد مانده اند!!

اما اینکه به دلیل اتفاقاتی در یک برهه از زمان جمعیت مردان کمتر شده باشد.... این در دوران مختلف بوده است... اما .... آیا اسلام این وضعیت را پیش بینی نکرده و راهکاری ندارد!؟

مثال نقض تان برای شرایط خاص بود.... که در بحث تعدد زوجات... یکی از براهین در ضرورت آن همین شرایط جنگ است که باعث می شود تعداد مردان کمتر شود.

..................................

حتی در مورد زنانی که بیوه شدند:

یک سخنرانی گوش داده بودم... یادم نمی آید از چه کسی بود... فکر می کنم دکتر عباسی بود...

مضمونش این بود...

بعضی ها بعد از جنگ گفتند همسران شهدا، یادگار شهدا هستند و کسی نباید با ایشان ازدواج کند ....

کاسه داغ تر از آش شدند.... مضمون آن سخنرانی این بود که: معلوم نیست سر پیاز بودند یا ته پیاز که اظهار فضل می کردند...

دلیل اصلی مجردی خانم ها اگه واقعا مذهبی باشند بی غیرتی و بی حیایی مردهاست ربطی به خدا هم نداره

یا‌رقیه;727587 نوشت:
در اصل باید گفت ... خود کرده را تدبیر نیست.

یک سوال از محضرتان بپرسم؟!
حقیر دوستانی دارم که اکثریت بسیار متدین و مذهبی و بعضا هم طلبه هستند و همه هم بالای سی سال سن دارند و مجرد هستند! ( تعداشان کم هم نیست!!) که یک موردشان شرایطش اینگونه بوده است جونکه ملاکهای لازم را نداشته کلا چند تا خواستگار بیشتر نداشته که همه آن چند نفر یا معتاد بوده اند، یا غیر مذهبی ،یا مشکل اخلاقی داشتند! خب وقتی هیچ آقای مذهبی و متدین به خواستگاری این خانم نیامده و اکنون سنشان بالا رفته به نظرتان باید چکار کنند؟ آیا خودشان مقصرند؟ ایشان که سخت گیری خاصی نداشتند و طبیعتا هم اگر با هریک از آن معدود خواستگاری هم که داشتند ازدواج میکردند به طلاق منتهی میشد زیرا اصلا هم کفو نبودند!!!

همیشه افراد در اتفاقات خودشان مقصر نیستند! گاهی دیگران مقصرند! گاهی مشکلات جامعه است ،گاهی امتحانات الهی است و غیره

یازهرا(س)

یارب;727591 نوشت:

یک سوال از محضرتان بپرسم؟!
حقیر دوستانی دارم که اکثریت بسیار متدین و مذهبی و بعضا هم طلبه هستند و همه هم بالای سی سال سن دارند و مجرد هستند! ( تعداشان کم هم نیست!!) که یک موردشان شرایطش اینگونه بوده است جونکه ملاکهای لازم را نداشته کلا چند تا خواستگار بیشتر نداشته که همه آن چند نفر یا معتاد بوده اند، یا غیر مذهبی ،یا مشکل اخلاقی داشتند! خب وقتی هیچ آقای مذهبی و متدین به خواستگاری این خانم نیامده و اکنون سنشان بالا رفته به نظرتان باید چکار کنند؟ آیا خودشان مقصرند؟ ایشان که سخت گیری خاصی نداشتند و طبیعتا هم اگر با هریک از آن معدود خواستگاری هم که داشتند ازدواج میکردند به طلاق منتهی میشد زیرا اصلا هم کفو نبودند!!!

همیشه افراد در اتفاقات خودشان مقصر نیستند! گاهی دیگران مقصرند! گاهی مشکلات جامعه است ،گاهی امتحانات الهی است و غیره

یازهرا(س)

من پسرم و خبر از مجردان خانم ندارم
واقعا این قدر خانم متدین مجرد داریم تو جامعه؟

بله ، خوبان بیشتر گرفتار مصایب وبلایا میشن ..

[=Microsoft Sans Serif]سلام علیکم

یارب;727591 نوشت:
یک سوال از محضرتان بپرسم؟!

همیشه افراد در اتفاقات خودشان مقصر نیستند! گاهی دیگران مقصرند! گاهی مشکلات جامعه است ،گاهی امتحانات الهی است و غیره

[SPOILER]برایم عجیب است... اینکه از نوشته افراد چیزی خلاف منظورشان برداشت بشود، طبیعیست.... اما اینکه از صحبتم اینگونه برداشت نمایید که این خانم های مورد مثالتان را مقصر خوانده ام، این هم دیگر کم لطفی به بنده است...
یعنی آنقدر بی تقوا بوده ام که به این سادگی راجع به یک مجموعه ای(آن هم دختران متدین) قضاوت کرده باشم...[/SPOILER]

بنده چنین منظوری نداشتم که خود اشخاص مقصرند.... بهتر بگویم

خودمان کرده را تدبیر نیست!....توضیح: خود یا خودمان فقط به کسانی بر می گردد که احکام شرع را از مسیر اجرایش خارج نموده اند، که می توان از این نظر از لفظ خود استفاده کرد که همه مسئول هستیم.

یعنی در خیلی از امورات از سبک زندگی اسلامی فاصله گرفته ایم.... توضیح: در مورد چند همسری گفتم و اینکه در براهین اثبات ضرورت آن شرایط خاص مثل جنگ نیز مثال زده می شود، اما چرا روش اسلامی پیاده نمی شود... چون جامعه پذیرای آن نیست.... چون بعضی از همین کاربران مومن اینجا... بعضی از احکام را به منزله خیانت می دانند... آخر الامر وضعیت همین می شود که در آن هستیم....

اگر به مجموعه تعالیم دین یک نگاه سیستمی داشته باشید، بهتر متوجه منظورم می شوید؛ در یک سیستم بهم پیوسته اگر یک جز به درستی کار نکند، کل سیستم خراب می شود... چه رسد به اینکه در جامعه ی کنونی، در اجرای خیلی از احکام شرع کوتاهی می شود.... پس طبیعی است که شاهد نتیجه مطلوبی نباشیم

باز منظورم متوجه افراد به مشکل خورده نیست... شاید به طور دقیق منظورم افرادی باشد که نظر و سلیقه شخصی خود را وارد اعتقاداتشان می کنند و روی دیگران هم تاثیر منفی می گذارند.

یا علی

موضوع قفل شده است