جمع بندی حرف حساب دین اسلام چیه؟ اسلام دین ریاضت است یا میانه روی؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حرف حساب دین اسلام چیه؟ اسلام دین ریاضت است یا میانه روی؟

سلام وقت به خیر و سپاس از توجه شما

من دچار تناقض شدید با دین شدم و اون چیزی که در تئوری می بینم و چیزی که در عمل باید باشه رو گاها دچار فاصله می بینم

من هر چی سرچ می زنم و می خونم متوجه نمی شم خدا از بنده هاش انجام چه وظایفی رو میخواد؟

این که اهداف و مسیری برای بندگان مشخص شده تا حد زیادی مورد پذیرش هست ولی در مسیر این تکامل و قرب الهی راه چیه و در واقع اصل دین چیه؟

خیلی از مباحث عرفانی رو که می خوندم به نظر می رسید خودسازی و پاک شدن از بدی ها و عادت به خوبی ها رو از اهداف اصلی زندگی بیان می کردن خوب

اگر اینها رو هدف قرار بدیم سوالاتی پیش میاد

سوال اصلی اینه که آیا دین اسلام به معنی ریاضت کشیدن با شدت کم و محدود هست؟ گاهی هم از رفتار پیامبران، معصومین، اولیای الهی و عرفای بزرگ

چنین برداشت می شه که ریاضت ارجح هست و در اکثر موارد مشاهده می شه که زندگی شون با ساده زیستی زیاد همراه بوده آیا این واقعیت داره یا اینطور

نیست؟

چرا طبق احادیث و روایات در دین ما معیار رو میانه روی گذاشتن در حالی که اگر ریاضت رو اصل قرار می دادن یا برعکس رفاه طلبی شبیه اروپای امروزی رو اصل

قرار می دادن تکلیف مشخص تر بود و بهتر می دونستیم خدا و دین برای ما چی تکلیف کرده البته حديث عنوان بصري از قول امام صادق(ع) و بعضی احادیث

ممکنه ما رو دعوت به چیزی شبیه ریاضت کنن ولی باز هم به نظر میاد تاکید اصلی معصومین به میانه روی بوده در حالی که بالا هم اشاره کردم من تصور میکنم

ساده زیستی این بزرگواران از حد معمول مردم عادی بیشتر بوده و حتی کمی شبیه ریاضت بوده البته این برداشت منه و ممکنه اشتباه باشه

اگر کسی در عین این که ثروتمند هست بخواد دیندار باشه آیا موفق نمی شه؟ به عبارتی باید دینداری با ریاضت توام باشه؟ چرا بین ثروتمندان اثری از پیامبران و

اولیای الهی و معصومین دیده نمی شه بجز موارد خیلی خاص مثل حضرت سلیمان (ع).

آیا واقعیتهای دین خودمون رو نشناختیم؟ شاید دین ما چیزی دیگه از ما خواسته و ما چیزی دیگه برداشت کردیم؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد سمیع

پرسش:
آیا دین اسلام به معنی ریاضت کشیدن با شدت کم و محدود هست؟ گاهی هم از رفتار پیامبران، معصومین، اولیای الهی و عرفای بزرگ چنین برداشت می شود که ریاضت ارجح هست و در اکثر موارد مشاهده می شود که زندگی آنان با ساده زیستی زیاد همراه بوده آیا این واقعیت دارد یا اینطور نیست؟

پاسخ:
علامه حسن زاده آملی از قول استادشان مرحوم علامه طباطبایی قدس سره می فرمودند: «بزرگترین ریاضت دینداری است.»(1)
در واقع همین رعایت انجام واجبات و ترک محرمات به معنی واقعی آن و در تمام مراحل، و مبارزه با وسوسه های نفس اماره، دروغ نگفتن، غیبت نکردن، تهمت نزدن، کنترل نگاه به نامحرم و ... خودش کار شاق و سختی است، که مربوط به عموم افراد می شود.
منتها با توجه به اینکه استعداد و قابلیت های انسان‌ها، یک نواخت و در یک حد نیست، اسلام راه را برای پیشرفت و ترقی معنوی باز گذاشته است و می شود با عمل کردن به مستحباتی مانند روزه های مستحبی، قرآن، ادعیه، نماز اول وقت، اذکار، نماز شب و... در مسیر تکامل اوج گرفت.زهد و ساده زیستی نیز یکی دیگر از توصیه های دین اسلام است که انسان را در این امر کمک می‌کند.

اما معنای میانه روی در اسلام یعنی اسلام دینی است که از افراط و تفریط نهی می‌کند. در واقع اسلام هم اعتدال در افکار را توصیه می کند و هم اعتدال در کردار را:
الف: اعتدال در کردار
منشأ تمام تصمیمات آدمی، فکر و اندیشه اوست؛ اگر اندیشه انسان به بیماری عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نیز به آفت افراط و تفریط دچار می‌شود.
راه میانه، همان تفکر ناب توحیدی است که در میان اندیشه‌های خرافی کفر، شرک، دوگانه پرستی تثلیث رهبانیت، جبر و تفویض، تناسخ، مادیگری و ...با عنوان «صراط مستقیم» خودنمایی می‌کند و همه موحدان حق جو را در خویش جای مي‌دهد و به سر منزل مقصود – یعنی قرب الهی- می‌رساند.
جملة نغز و گرانمایة «لاجبر و لا تفویض بل أمر بین أمرین (2) نه جبر و نه اختیار بلکه امری مابین این دو می باشد.» نیز نشان دهندة تفکر اصولی و مستقیم اعتدال در فرهنگ اسلام اصیل و ناب است.

ب: اعتدال در کردار:
آیات و روایات و احکام و مقررات اسلامی به طور گسترده و پیگیر در صدد تنظیم همه امور فردی و اجتماعی مسلمانان بر محور حق و اعتدال و پیشگیری از نامیزانی و افراط و تفریط‌اند. گاه نیز به خاطر اهمیت موضوع با شاخص بودن آن به تعیین مصداق می‌پردازد که در اینجا چند نمونه آورده می‌شود:

1_ خواب و خوراک:
عقل انسان حکم می‌کند که هر موجود زنده‌ای باید به اندازه نیاز خویش از منابع غذایی بهره برد و در عین حال هرگونه افراط و تفریط در خورد و خوراک، زیان آور و نامعقول است. قرآن کریم در این زمینه می‌فرماید: «...بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد.»(3)

خوردن و‌آشامیدن بیش از حد گنجایش، سبب ویرانی جسم و روح آدمی می‌شود. امام صادق (علیه السلام) درباره پرخوری می‌فرماید: برای قلب مؤمن، چیزی زیانبارتر از پرخوری نیست، چنین کاری سبب سنگدلی و تحریک شهوت می‌شود. این دو پدیده شوم سنگدلی و شهوترانی منشأ بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی می‌شود که به طور یقین قابل مهار و کنترل نیستند. همین‌طور خواب بیش از اندازه و یا کم خوابی بیش از حد، مذموم و زیان آور است.

2_ کار و عبادت:
انسان، موجودی دو بعدی است و بایستی نیازمندی های جسمی و روحی خود را از راه‌های مشروع و معقول تأمین کند؛ هم به جسم و نیازهای مادی آن توجه کند و هم در پرورش روح و تهذیب آن بکوشد هم آخرت خود را مد نظر داشته باشد و هم دنیای خویش را ضایع نسازد.
مؤمنان واقعی عمر خود را میان دنیا و آخرت تقسیم می‌کنند و برای هر یک به اندازه لازم وقت می‌گذارند، هم زندگی دنیایی خود را به شکلی ساده و آبرومند اداره می‌کنند و هم با عشق و علاقه، به عبادت و آمادگی برای سرای آخرت می‌پردازند و هیچ یک را فدای دیگری نمی‌کنند.

3_ مصرف و هزینه:
مؤمن موظف است در حد توان و نیروی خویش با گردش چرخ اقتصادی جامعه مدد رساند و علاوه بر تأمین هزینه‌های زندگی در رونق و سازندگی میهن اسلامی سهیم شود. در اسلام راه های درآمد حلال و مجاز، از راه‌های حرام و ممنوع مشخص شده و هر کس درآمد مشروعی بدست آورد، مالک آن می‌شود و مجاز است طبق نظر عقل و شرع آن را به مصرف برساند در این میان افراط و تفریط در مصرف و هزینه امری نامعقول است. قرآن مجید در این زمینه چنین سفارش می­کند:
«هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن،(و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی.»(4)

سیاست اقتصادی فردی و اجتماعی مسلمانان باید بر اساس این آیه تنظیم گردد و در هر برنامه‌ای از خسّت و تنگ نظری از یک سو و تبذیر و زیاده روی از سوی دیگر، باید اجتناب کنند و با برنامه ریزی دقیق و حساب شده، حد اعتدال و میانه را برگزید.(5)

درواقع ثروتمند بودن و اهل ریاضت بودن هیچ منافاتی با هم ندارد. چون ما باید بین قناعت در مصرف و قناعت در تولید فرق بگذاریم. آنچه که توصیه شده قناعت در مصرف است نه قناعت در تولید. لذا می شود کسی ثروتمند باشد و اهل چندین کارخانه و... ولی در مصرف خود اهل قناعت به عنوان یکی از شاخصه های ریاضت، باشد.
به عبارتی آنچه که نسبت به دنیا مذموم است، هدف شدن ثروت و دنیاست، نه نفس داشتن آن.
«چیست دنیا از خدا غافل شدن/ نی قماش و نقره و فرزند و زن
آب در کشتی هلاک کشتی است/ آب در بیرون کشتی پشتی است»(6)

پی نوشت:
1.محیطی،علی،
صراط سلوک، ص 131،انتشارات قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)
2.مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار،
ج 4، ص 197، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1403، چاپ سوم.
3. اعراف/ 31.
4.اسراء/ 29.
5. برای اطلاع بیشتر ر.ک
http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=39260#_ftn16
(6) مولوی.

موضوع قفل شده است