جمع بندی افسردگی در راه خدا

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
افسردگی در راه خدا

سلا.من حدود یکسال و خورده هست که کلا عوض شدم و خیلی از گناهان رو کنار گذاشتم.همچنین در طول این یکسال فشار های روحی و غالبا جنسی تشدید شده . این دو عامل شدیدا باعث افسردگی من شده.در طول این یکسال هزاران بار دعا کردم که اکثرا یک چیز تکراری رو از خدا خواستم ولی خیلی به ندرت به مرادم رسیدم ینی در مقابل مقدار دعاهام خیلی خیلی کم به نظر میرسه.خلاصه داغونه داغون شدم.قبلا قرآن حفظ میکردم الان دیگه هیچ رغبتی به این کار ندارم.از کارای دینی فقط کف واجبات رو انجام میدم.اعتقتادم به خیلی چیزا از دست رفته.اونقدر از لحاظ روحی داغونم که هیچ لذتی تو دنیا برام وجود نداره. مثلا هربار که از خیابون رد میشم میگم ای کاش این دفعه یه ماشین بزنه بهم خلاص شم!مسلما با این وضع اگه خودکشی گناه نبود یه لحظه هم درنگ نمیکردم....

حالا صحبت اصلی بنده اینه که آخه درسته یکی به این روز بیفته فقط به خاطر دغدغه ی دین؟بازم اینجا در جواب مستجاب نشدن دعا میشه گفت به مصلحت نبوده؟من که از لحاظ دین و ایمان کلی سقوط کردم اخه اینه رسمش؟:Ghamgin:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امیدوار

hameda;719927 نوشت:
سلا.من حدود یکسال و خورده هست که کلا عوض شدم و خیلی از گناهان رو کنار گذاشتم.همچنین در طول این یکسال فشار های روحی و غالبا جنسی تشدید شده . این دو عامل شدیدا باعث افسردگی من شده.در طول این یکسال هزاران بار دعا کردم که اکثرا یک چیز تکراری رو از خدا خواستم ولی خیلی به ندرت به مرادم رسیدم ینی در مقابل مقدار دعاهام خیلی خیلی کم به نظر میرسه.خلاصه داغونه داغون شدم.قبلا قرآن حفظ میکردم الان دیگه هیچ رغبتی به این کار ندارم.از کارای دینی فقط کف واجبات رو انجام میدم.اعتقتادم به خیلی چیزا از دست رفته.اونقدر از لحاظ روحی داغونم که هیچ لذتی تو دنیا برام وجود نداره. مثلا هربار که از خیابون رد میشم میگم ای کاش این دفعه یه ماشین بزنه بهم خلاص شم!مسلما با این وضع اگه خودکشی گناه نبود یه لحظه هم درنگ نمیکردم....

حالا صحبت اصلی بنده اینه که آخه درسته یکی به این روز بیفته فقط به خاطر دغدغه ی دین؟بازم اینجا در جواب مستجاب نشدن دعا میشه گفت به مصلحت نبوده؟من که از لحاظ دین و ایمان کلی سقوط کردم اخه اینه رسمش؟:Ghamgin:

بسمه تعالیی
با سلام و عرض تحیت خدمت شما دوست گرامی
متاسفانه همانطور که اشاره نمودید، حالات فوق از جمله نشانگان افسردگی است که باعث رنج و محنت شما شده است، اما لازم است توجه داشته باشیم که افسردگی اختلالی است که در عین حالی که می تواند زمینه های ژنتیک و محیطی داشته باشد، ارتباط تنگاتنگی با نوع برداشت و تحلیل ذهنی افراد دارد. از اینرو است که یک اتفاق واحد می تواند دو حالت متفاوت را برای دو نفر رقم بزند.
بنابراین افسردگی ربطی به دینداری افراد ندارد، چرا که در غیر اینصورت لازم بود همه افراد دیندار افسرده باشند و از طرفی هیچ فرد بی دینی افسرده نباشد!!!
اما اینکه چرا حالات خلقی شما با تغییر رفتا و گرایش به انجام تکالیف شرعی همراه شده است، می تواند معلول این علت (علاوه بر علل محیطی، ژنتیک و شناختی) باشد که شما پیش از انجام واجبات و تغییرات رفتاری، منابع متعددی برای سرگرمی و تفریح داشته اید و بعد از توبه از منابع خداحافظی کرده اید. بنابراین لازم است همچنان از دیگر منابع نشاط و سرگرمی که با دینداری قابل جمع است استفاده نمائید و از راههای مشروع (از قبیل ورزش، مسافرت، تفریح، کارهای هنری، مهارتهای شغلی و...) زمینه بروز عواطف و هیجانات خود را فراهم آورید.
در کنار این موارد و در صورتی که حالات خلقی شما تغییر نکند لازم است به متخصص اعصاب و روان مراجعه کرده و با مصرف داروی آرامبخش هیجانات منفی را از خود دور کنید.
برای شما دوست گرامی صحت و سلامت همراه با موفقیت را مسئلت داریم

من این تاپیک رو یک ماه پیش ارسال کرذم.نمیدونم چرا الان تایید شه و جواب داده شده.به هر حال دیگه این مسئله برام اهمیت نداره.

hameda;727154 نوشت:
من این تاپیک رو یک ماه پیش ارسال کرذم.نمیدونم چرا الان تایید شه و جواب داده شده.به هر حال دیگه این مسئله برام اهمیت نداره.

پست اول که زده 2 هفته پیش:khaneh:

mehrant;727168 نوشت:
پست اول که زده 2 هفته پیش:khaneh:

حتما دوهفته پیش تایید شده.:khandeh!:

اميدوار;726210 نوشت:
بنابراین لازم است همچنان از دیگر منابع نشاط و سرگرمی که با دینداری قابل جمع است استفاده نمائید و از راههای مشروع (از قبیل ورزش، مسافرت، تفریح، کارهای هنری، مهارتهای شغلی و...) زمینه بروز عواطف و هیجانات خود را فراهم آورید.

سلام علیکم
رابطه مستقیمی بین دینداری و در معنای اخص ارتباط با خدا داشتن و نشاط وجود دارد
یعنی هر چی به خدا نزدیکتر باشی میزان نشاط روحی افزایش پیدا خواهد کرد
و نشاط حاصل از یاد خدا خود مولد و سبب قرب بیشتر و خواهان تقرب بیشتر می شود
البته این به معنای در راحتی و رفاه و اسایش بودن نیست
امام حسین علیه السلام ویارانشان در اوج سختی و بلا در زمین کرب و بلا صورتهای بشاشی داشتند...
حالا اگه احساس میشه نشاط نیست, شاید در ایمان و یا حرفی که استاد بهش اشاره کردند ( توهمات ذهنی و درگیری ذهنی) باید بازنگری کرد.
البته نفس ایمان و نفس توبه مولد نشاط بوده ولی افراط در این بعد و تفریط در نظر نگرفتن نیازهای جسمی و حتی جنسی , باعث انحراف خواهد شد.

S.A.J;727255 نوشت:
سلام علیکم
رابطه مستقیمی بین دینداری و در معنای اخص ارتباط با خدا داشتن و نشاط وجود دارد
یعنی هر چی به خدا نزدیکتر باشی میزان نشاط روحی افزایش پیدا خواهد کرد
و نشاط حاصل از یاد خدا خود مولد و سبب قرب بیشتر و خواهان تقرب بیشتر می شود
البته این به معنای در راحتی و رفاه و اسایش بودن نیست
امام حسین علیه السلام ویارانشان در اوج سختی و بلا در زمین کرب و بلا صورتهای بشاشی داشتند...
حالا اگه احساس میشه نشاط نیست, شاید در ایمان و یا حرفی که استاد بهش اشاره کردند ( توهمات ذهنی و درگیری ذهنی) باید بازنگری کرد.
البته نفس ایمان و نفس توبه مولد نشاط بوده ولی افراط در این بعد و تفریط در نظر نگرفتن نیازهای جسمی و حتی جنسی , باعث انحراف خواهد شد.

دلمو اصلا به این حرفا خوش نمیکنم چون میدونم همش شعاره.!

شما نیاز به همدم و هدف متناسب با توانایی هاتون در زندگی دارین

هنوز زنده ای یا خودکشی کردی؟چرا دیگه جوابش مهم نیست برات؟

موضوع قفل شده است