جمع بندی عبارات و ادعیه عربی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عبارات و ادعیه عربی

با سلام
با توجه به این زبان ما فارسی است و برخی کلمات عربی دیگه بخشی از زبان فارسی شده
سوالم اینه که چرا ما ادعیه رو به زبان عربی می خونیم ؟
و از برخی عبارات عربی در زبونمون استفاده می کنیم؟
مثلا بهتر نیست که بجای" الحمد الله " "سپاس خدا "رو به کار ببریم

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صدیقین

.salam;719522 نوشت:
چرا ما ادعیه رو به زبان عربی می خونیم ؟
سلام به شما پرسشگر گرامی
یاد قصه موسی و شبان افتادم که مولوی در دفتر دوم مثنوی سروده است (1):

قصه اش هم _ فارغ از اینکه سند معتبری دارد یا نه و آیا تمثیل است یا حقیقت_ اما نتیجه اش به درد گفتگوی ما می خورد. جریانش هم مطابق سروده مولوی چنین است:

موسی شبانی می بیند که با زبان خودش با خدا راز و نیاز می کرد:

دید موسی یک شبانی را به راه
کو همی‌ گفت ای گزیننده اله

تو کجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت

دستکت بوسم بمالم پایکت
وقت خواب آید بروبم جایکت

ای فدای تو همه بزهای من
ای به یادت هی هی و هی های من

موسی که این نیایش او را مناسب با درگاه حق تعالی نمی بیند، به او اعتراض می کند:

با کی می‌گویی تو این با عمّ و خال
جسم و حاجت در صفات ذوالجلال

شیر او نوشد که در نشو و نماست
چارق او پوشد که او محتاج پاست

آن بینوا هم سرگشته و حیران شده و روانه بیابان گشت! بلافاصله بر موسی وحی آمد که:

وحی آمد سوی موسی از خدا
بندهٔ ما را ز ما کردی جدا

تو برای وصل کردن آمدی
یا برای فصل کردن آمدی

ما زبان را ننگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را

موسی در پی شبان دوان شد:

چونک موسی این عتاب از حق شنید
در بیابان در پی چوپان دوید

عاقبت دریافت او را و بدید
گفت مژده ده که دستوری رسید

هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو

جان کلام، این بیت آخر است که "شما در گفتگو با خدای خودت، «هر چه می خواهد دل تنگت بگو»!" ؛ عربی، فارسی، انگلیسی، ترکی، لری... ، برای خدا فرقی نمی کند. حرف دلت را با او در میان بگذار... اما،

این از لطف و کرم خداست که هر زبان را با هر بیان می شنود و پاسخ نیک می دهد و خودش هم فرمود:

... وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ... (غافر/60)
... و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم...

ولی آیا ما هم نباید احترام و بزرگی او را مراعات کنیم؟!
قطعا خواهید گفت: آری، باید مراعات نماییم.
از شما می پرسم: چگونه؟
شما یک جور که مورد پسندتان است پاسخ می دهید، دیگری طور دیگر، بنده هم جور دیگر و ... ؛ یعنی هر کسی به پندار خودش، راه و روشی برای انجام یک دعای خوب ارائه می دهد اما معلوم نیست همه آن پندارها، به واقع، شأن و عظمت و احترام خدای متعال را به خوبی مراعات نماید! ای بسا کلامی، گفتاری، درخواستی، رفتاری در آن دعاهای خودساخته ارائه دهیم که بی ادبی به ساحت ربوبی باشد و خود متوجه نباشیم، مثل راز و نیاز صادقانه ی همین شبان بینوا!
پس چه کنیم؟
به نظر می رسد بهترین راه اینست که ببینیم دوستان خدا و اولیای او، چگونه با خدا مناجات می کرده اند؟ با چه زبانی؟ با چه آدابی؟ با چه ورود و خروجی در متن دعا؟ اولٍ دعا چه می گفته اند؟ دعا را چگونه به سرانجام می رسانده اند؟ متن دعاها چه بوده و چه درخواست هایی مطرح می کردند؟ آنان چون دوستان خدا هستند و به او نزدیک تر اند، قطعا زبان مناجات با او را بهتر از ما می فهمیدند و مراعات می کردند.

خود خدا هم فرمود، دنباله‌رو سیره پیامبر باشید:


لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً (احزاب/21)
قطعاً براى شما در [اقتدا به‏] رسول خدا سرمشقى نيكوست، براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى ‏كند

پس می توان _در غیر نماز_ به زبان ساده فارسی هم دعا کرد و ایرادی ندارد، اما قرائت دعاها به زبان عربی _که زبان رسمی اسلام و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است_ هم از باب تاسی و پیروی از پیامبر مناسب است و هم از باب رعایت آداب دعا به احسن وجه ممکن.

از طرفی دیگر، فصاحت و بلاغت دعاهایی که از پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) رسیده، واقعا جذاب و دلرباست؛ مثلا همین دعای کمیل را ببینید چقدر متن روان و گیرایی دارد:

اللهم اغفر لي الذنوب التي تهتك العصم اللهم اغفر لي الذنوب التي تنزل النقم اللهم اغفر لي الذنوب التي تغير النعم اللهم اغفر لي الذنوب التي تحبس الدعاء اللهم اغفر لي الذنوب التي تنزل البلاء اللهم اغفر لي كل ذنب أذنبته و كل خطيئة أخطأتها... (2)

---------------------------------
1- متن شعر = http://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar2/sh35/
2- مصباح‏ المتهجد، ص 844

.salam;719522 نوشت:
چرا از برخی عبارات عربی در زبونمون استفاده می کنیم؟ مثلا بهتر نیست که بجای" الحمد الله " "سپاس خدا "رو به کار ببریم

توضیحی که در پست قبلی عرض کردم در همین جا هم می آید با این اضافه که:

اسلام فقط یک سری بایدها و نبایدها و دستورات خشک و بی روح نیست؛ فرهنگ دارد. آداب دارد. کسی که مسلمان می شود خواه ناخواه یک المانت ها و ویژگی ها و مشخصات خاصی پیدا می کند. اینکه مثلا به ما دستور داده اند وقتی به هم می رسید به همدیگر سلام کنید و دست بدهید و وقتی از یکدیگر جدا می شوید به تعبیری که در روایت آمده برای همدیگر طلب رحمت کنید در همین راستا است (البته ما معمولا اولی را انجام می دهیم اما دومی هنوز بین ما جا نیفتاده).

سلام، هم از جهت ترجمه به معنای ابراز امنیت و سلامتی برای طرف مقابل است و هم از جهت معنوی، تاسی به رفتار پیامبر است _که مورد سفارش قرآن است_ و هم نشان مسلمانی است. شما در هر کشور اسلامی که وارد شوید و بگویید: سلام علیکم، می فهمند شما مسلمان و هم‌کیش آنهایید و از جهت آداب اسلامی موظفند همه گونه احترام شما را از حیث مسلمانی مراعات نمایند. ضمن اینکه، ثواب هایی که در روایات آمده مترتب بر خود لفظ سلام و سلام علیکم و مانند آن است که در دستورات دینی بیان شده.

حالا اگر مثلا دو نفر به هم برسند و به هم بگویند «درود»، اشکالی ندارد و مشکلی هم پیش نمی آید اما نه آن معنای لفظی و معنوی سلام را دارد و نه آن اجر اخروی اش.

البته این توضیح ممکن است درباره همه واژه های دینی صادق نباشد مثلا گاهی به جای الحمدلله می گوییم: «خدا را شکر». این هیچ اشکالی ندارد و ان شاء الله ثواب خود را هم دارد یا مثلا به قول شما بگوییم: «سپاس خدای را»، اما این واژه زیبای «الحمد لله» فارغ از ویژگی های لفظی و معنایی اش، باز خودش نشان مسلمانی و گونه ای تاسی و پیروی از پیامبر مهر و رحمت است.

من با اعتقاد و ایمان به شما عرض می کنم اگر آداب معاشرت اسلامی را مراعات کنیم، به همین صورتی که اهل بیت در روایات به ما یاد داده اند و با همین الفاظ دینی و آداب اسلامی، زندگی‌مان بسیار بهتر از چیزی خواهد بود که اکنون هست و از بودن در چنین جامعه ای لذت خواهیم برد.

پرسش:
چرا دعاها را به زبان عربی می خوانیم؟


پاسخ:
یاد قصه موسی و شبان افتادم که مولوی در دفتر دوم مثنوی سروده است:

قصه اش هم _ فارغ از اینکه سند معتبری دارد یا نه و آیا تمثیل است یا حقیقت_ اما نتیجه اش به درد گفتگوی ما می خورد. جریانش هم مطابق سروده مولوی چنین است:

موسی شبانی می بیند که با زبان خودش با خدا راز و نیاز می کرد:

دید موسی یک شبانی را به راه
کو همی‌ گفت ای گزیننده اله

تو کجایی تا شوم من چاکرت
چارقت دوزم کنم شانه سرت

دستکت بوسم بمالم پایکت
وقت خواب آید بروبم جایکت

ای فدای تو همه بزهای من
ای به یادت هی هی و هی های من


موسی که این نیایش او را مناسب با درگاه حق تعالی نمی بیند، به او اعتراض می کند:

با کی می‌گویی تو این با عمّ و خال
جسم و حاجت در صفات ذوالجلال

شیر او نوشد که در نشو و نماست
چارق او پوشد که او محتاج پاست


آن بینوا هم سرگشته و حیران شده و روانه بیابان گشت! بلافاصله بر موسی وحی آمد که:

وحی آمد سوی موسی از خدا
بندهٔ ما را ز ما کردی جدا

تو برای وصل کردن آمدی
یا برای فصل کردن آمدی

ما زبان را ننگریم و قال را
ما روان را بنگریم و حال را


موسی در پی شبان دوان شد:

چونک موسی این عتاب از حق شنید
در بیابان در پی چوپان دوید

عاقبت دریافت او را و بدید
گفت مژده ده که دستوری رسید

هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو


جان کلام، این بیت آخر است که "شما در گفتگو با خدای خودت، «هر چه می خواهد دل تنگت بگو»!" ؛ عربی، فارسی، انگلیسی، ترکی، لری... ، برای خدا فرقی نمی کند. حرف دلت را با او در میان بگذار... اما، این از لطف و کرم خداست که هر زبان را با هر بیان می شنود و پاسخ نیک می دهد و خودش هم فرمود:
«... وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ...»؛ ... و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم...(1)

ولی آیا ما هم نباید احترام و بزرگی او را مراعات کنیم؟! قطعا خواهید گفت: آری، باید مراعات نماییم.
از شما می پرسم: چگونه؟
شما طوری که مورد پسندتان است پاسخ می دهید، دیگری طور دیگر، بنده هم طور دیگر و ... ؛ یعنی هر کسی به پندار خودش، راه و روشی برای انجام یک دعای خوب ارائه می دهد اما معلوم نیست همه آن پندارها، به واقع، شأن و عظمت و احترام خدای متعال را به خوبی مراعات نماید! ای بسا کلامی، گفتاری، درخواستی، رفتاری در آن دعاهای خود ساخته ارائه دهیم که بی ادبی به ساحت ربوبی باشد و خود متوجه نباشیم، مثل راز و نیاز صادقانه همین شبان بینوا!.

پس چه کنیم؟
به نظر می رسد بهترین راه اینست که ببینیم دوستان خدا و اولیای او، چگونه با خدا مناجات می کرده اند؟ با چه زبانی؟ با چه آدابی؟ با چه ورود و خروجی در متن دعا؟ اول دعا چه می گفته اند؟ دعا را چگونه به سرانجام می رسانده اند؟ متن دعاها چه بوده و چه درخواست هایی مطرح می کردند؟ آنان چون دوستان خدا هستند و به او نزدیک تر اند، قطعا زبان مناجات با او را بهتر از ما می فهمیدند و مراعات می کردند.

خود خدا هم فرمود، دنباله‌رو سیره پیامبر باشید: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيراً»؛ قطعاً براى شما در [اقتدا به‏] رسول خدا سرمشقى نيكوست، براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى ‏كند(2)

پس می توان _در غیر نماز_ به زبان ساده فارسی هم دعا کرد و ایرادی ندارد، اما قرائت دعاها به زبان عربی _که زبان رسمی اسلام و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است_ هم از باب تاسی و پیروی از پیامبر مناسب است و هم از باب رعایت آداب دعا به احسن وجه ممکن.

از طرفی دیگر، فصاحت و بلاغت دعاهایی که از پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) رسیده، واقعا جذاب و دلرباست؛ مثلا همین دعای کمیل را ببینید چقدر متن روان و گیرایی دارد: «اللهم اغفر لي الذنوب التي تهتك العصم اللهم اغفر لي الذنوب التي تنزل النقم اللهم اغفر لي الذنوب التي تغير النعم اللهم اغفر لي الذنوب التي تحبس الدعاء اللهم اغفر لي الذنوب التي تنزل البلاء اللهم اغفر لي كل ذنب أذنبته و كل خطيئة أخطأتها...»(3)
_______
(1) غافر/ 60.
(2)احزاب/ 21.
(3) مصباح‏ المتهجد، ص 844.

موضوع قفل شده است