جمع بندی نا امید شدن از دعا

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نا امید شدن از دعا

سلام بر همگی
نمیدونم از کجا شروع کنم !! ولی امیدوارم خسته نشوید
در دوران جوانی و سن 25 سالگی الان می بینم من که همیشه به همه میگفتم توکل بخدا کنید خودم دیگه نا امید شدم.
الان دیگه میگم تا خدا نخواد به هر دری هم بزنم بسته است . یعنی در اصل این فکر به سراغم امده که خدا خودش نمیخواد !! نمیخواد دیگه !! پس همه چیز دست به دست همدیگه میده تا کار درست نشه.
اشتباه نکنید اصلا موضوع عاشقی و ... نیست.
من یه جوانم و دنبال کار !! روزی با همه سختی ها وقتی دیدم برای کارشناسی کاری نیست شروع به خوندن واسه ارشد و یه رشته غیر مرتبط و سخت کردیم !!پذیرش پایین این رشته خیلی اذیتم کرد .
خلاصه بعد از قبولی یه ترم راه دور بودم و بعدش نزدیک خونه انتقالی گرفتم. بخاطر مریضی های پی در پی که همه از ضعف بدن بود و خودم بهتر میدونم از نخوردن و بی اشتهایی به غذا که عاملش نا امید شدن بود می شدم. بخاطر همین بیماری ها خواستگار هم کفو هم پیدا نشد .
بعد از ارشد به امید کاری که بهم پیشنهاد داده اند و استخدام که مطرح شد رهسپار غربت شدم. خونه گرفتم و مثلا شروع به کار !!
اما خوب اون کارم درست نبود و هیچی جز حرفهای پوچ توخالی مشخص نشد لذا شروع کردم به دنبال کار گشتن! تو این شهر بزرگی با همه بازار کار یه کار نتونستم پیدا کنم.
سراغ کار درمنزل ها و منشی و .... رفتم همون هام همه به نوعی درست نشد !!!
الان دیگه ناامید شدم. یه فکری مدام داره اذیتم میکنه خدا نمیخواد ! مگه میشه دعا کنی و رد بشه ؟؟ چرا میگویند چیز دیگری می دهد اما کو؟؟
چندین ماه هست که دارم می سازم !! چه مسافت ها بخاطر هزار تومن پول تاکسی یا حتی پونصد تومن اتوبوس پیاده رفتم !! چه روزها که با حداکثر صرفه جویی غذا خوردم.
اما دیگه خسته شدم !!! اخه این چه حکمتی هست ؟؟ چرا خدا نمیخواد ؟؟؟ الانم میگم توکل بخدای که نمیخواد درست بشه !!
نمیخواد شادی من ببینم. دلم میخواد ازش بپرسم چرا؟؟
حتی دیگه هیچ رغبتی به نماز ندارم !!
ببخشید طولانی بود !! عذر بنده را بپذیرید.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حنیف


عرض سلام و احترام

خواهر بزرگوار با خواندن پست شما حقیقتا متأثر شدم. دعا میکنیم خداوند ان شاءالله به زودی گشایشی در زندگی حضرتعالی ایجاد نماید.

اما اینکه فرمودید ناامید شدید و رغبتی به نماز ندارید و ... احساس من این است که اینها نوشته هائی از سر ناراحتی بوده چون با توجه به نوشته و همچنین با دیدن عکس آواتار حضرتعالی، مطمئنم که همچنان امیدوار به خداوند بوده و رابطه تان را با آن ذات عظیم خوب و عالی نگه داشته اید.

به همین خاطر تمام عرایض بنده فقط جهت یادآوری خواهد بود. گاهی انسان در عین علم و آگاهی احتیاج دارد که همان توصیه ها را از دیگری بشنود.

اول از همه همین که توفیق دعا را دارید سبب خوشحالی است.

در الدر المنثور است كه ابن عمر گفت: رسول خدا ص فرمود: خدا وقتى میخواهد دعاى بنده را مستجاب كند حالت دعا به او میدهد و نيز ابن عمر از رسول خدا ص نقل كرده كه فرمود: كسى كه در دعا را به رويش گشوده باشند حتما درهاى رحمت را نيز به رويش گشوده‏ اند و در روايتى ديگر فرموده از شما كسى كه در دعا به رويش باز شود درهاى بهشت به رويش باز شده. (1)

پس هر فردى كه توفيق دعا پيدا كند، دعايش حتما مستجاب خواهد شد.

اما در كتاب عدة الداعى از رسول خدا ص روايت آورده كه فرمود: در حوائج خود به درگاه خدا فزع كنيد، و در ناملايمات خود به او پناهنده شويد، و به درگاهش تضرع نموده او را بخوانيد، كه دعا مغز عبادت است، و هيچ مؤمنی نيست كه خدا را بخواند مگر آنكه دعايش را مستجاب میکند آنهم يا به فوريت، كه در نتيجه ثمره‏ اش در دنيا عايد او میشود، و يا با مدت كه در نتيجه ثمره ‏اش در آخرت عايدش میشود، و يا حداقل ثمره آن را به مقدار دعايش كفاره گناهانش قرار میدهد، البته همه اينها در صورتى است كه از خدا گناه نخواهد. (2)

در نهج البلاغه در يكى از وصاياى امير المؤمنين به فرزندش حسين علیه السلام آمده:

سپس خداى تعالى كليد همه خزينه‏ هاى غيبش را در دست خود تو قرار داد، و آن اين است كه به تو اجازه داد از او مسئلت كنى، با اين كليد كه همان دعا است هر درى از درهاى نعمتهاى او را بخواهى میتوانى بگشايى، و باران رحمت او را به سوى خود ببارانى، پس هرگز دير شدن اجابت خدا تو را نوميد نسازد، كه عطيه به قدر نيت است، و چه بسا اجابت دعايت بدين جهت تاخير می افتد كه اجرش برايت بيشتر باشد، كه بزرگترين عطا همان آرزو و انتظار اجابت داشتن است، و چه بسا چيزى از خدا بخواهى و خدا آن را بتو ندهد، بلكه بهتر از آن را بدهد، حال يا در دنيا و يا در آخرت، و يا بدين جهت مستجاب نكند كه خواسته است بلائى را از تو بگرداند، چون آنچه خواسته‏اى بلاى جان تو است، زيرا بسيار میشود كه از خدا چيزى بخواهى كه مايه نابودى دين تو است، اگر آن حاجتت را برآورند، دينت را از دست میدهى، پس بر تو باد كه هميشه از خدا چيزى بخواهى كه جمال و زيبائيش برايت بماند، و وزر و وبالش از بين برود، نه مال، كه نه تنها براى تو نمیماند، بلكه تو هم براى آن نمیمانى. (3)

1- (تفسيرالميزان، 1363، ج 2، ص 60)
2- (عدة الداعى ص 25 و بحار ج 93 ص 302)
3- (نهج البلاغه رساله 31)


همچنین از شرايط تحقق دعا، اميد داشتن و خوش‏بين بودن به استجابت است.

ايمان به رحمت بی منتهاى الهى و يقين به آن كه در صورت تحقق شرايط "ادعونى"، لوازم استجابت و تحقق "استجب لكم" فراهم میشود.

روحيه اميدوارى و اطمينان در كليه ادعيه اسلامى و از جمله دعاى "ابوحمزه ثمالى" كه منسوب به امام سجاد (ع) میباشد موج میزند:

"اللهم انى اجد سبل المطالب اليك مشرعه و ... اعلم انك للراجين بموضع اجابه ...."

خداوندا، من جاده ‏هاى طلب را به سوى تو باز و صاف مى يابم ... و مى دانم كه تو آماده اجابت دعاى دعاكنندگان هستى.

یعنی اگر فرد يا جامعه تمام تلاشهاى عادى خود را كرده ولى با تلاشش به جايى نرسد، نه تنها نبايد دچار يأس و نااميدى بشود، بلكه بايد بداند و ايمان داشته باشد كه دستگاه الهى از حوزه تلاش او بسیار وسيع‏تر است و چه بسا راه‏هاى تلاش نشناخته‏ اى وجود داشته باشد كه در آينده به رويش باز شود و مسيرى تازه و نو براى تلاش و كوشش پيش پايش بگذارد.

اضطرار و درماندگى هم از ديگر لوازم تأثیر دعاست.

دعا كننده بايد حقيقتاً "خدا" را و نه فرد يا موثر ديگرى را بخواند.

قرآن كريم مى فرمايد: أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ (1)

چه كسى است كه اجابت میکند فرد درمانده را هرگاه او را بخواند.

"اذا دعاه‏" يعنى هرگاه "خدا" را بخواند. نه اينكه ظاهراً خدا را بخواند، ولى باطناً دل به اسباب ظاهرى و عوامل ديگر داشته باشد.

میتوان گفت كه شرط "اضطرار" و "صداقت يا حقيقت" لازم و ملزوم يكديگرند. زيرا وقتی فرد تنها و تنها خدا را میخواند كه از همه جاى ديگر رانده و درمانده شده است؛ و از طرف دیگر اگر انسان بيچاره و مضطر شد، حقيقتاً و صادقانه روى به خدا می آورد.

اين معنا را در آيه ديگر قرآن كريم؛ يعنى "ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ‏" (2) نيز مشاهده مى كنيم.

در اين آيه هيچ قيدى نيامده است جز اينكه خداوند فرموده است مرا بخوانيد تا استجابت كنم شما را.

نيز در آيه "وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ (3)

و چون بندگان من از تو سراغ مرا میگيرند، من نزديكم و دعاى دعا كننده را اجابت میکنم به شرطى كه در دعايش مرا بخواند.

در اين آيه باز مشاهده مى شود كه مشابه آيه سوره نمل، شرط استجابت دعا را اين دانسته كه تنها او را بخوانند و چشم اميد به ديگرى نداشته باشند.

بنابراين، مسئلت از خداوند يعنى توجه كامل به خدا و ايمان به علم و قدرت مطلقه او كه اختيار همه چيز و همه كس را در دست دارد.

گويى خداوند میفرمايد، اگر واقعاً مرا و تنها مرا، بدون تكيه بر ديگرى دعوت كرديد، من اجابت میکنم.

ضمنا هنگام دعا باید متوجه باشيم كه دعا به معناى تعيين تكليف براى خدا نيست.

علامه جعفری میفرمایند: "مسئلت كردن غير از تكليف معين كردن است. در حالت دعا و مسئلت از خداوند بايد همانند تابلوى نقاشى باشيم. زير دست نقاش چيره دست و ماهر، بی حركت و تسليم مطلق در برابر مشيت الهى. هنگام دعا، واقعاً تسليم محض خداوند باشيم. اين حالت تسليم به رشد روحى كمك میكند. بر خلاف تصور عده‏ اى كه‏ فكر میكنند تسليم انسان در برابر خداوند باعث نفى اختيار و اراده میگردد، رابطه بنده با خداوند همانند رابطه نيرو گرفتن كسى است كه به نيرو نيازمند باشد و از كسى كه منبع قدرت و نيرو است درخواست می‏كند. بهترين شاهد مدعاى ما به اين كه حالت تسليم محض در برابر خدا بودن باعث قدرتمند شدن انسان میگردد، حالت انبيا عظام الهى است كه ضمن اتكاى به خدا و تسليم او بودن بزرگترين قدرت و شهامت را از خود نشان میدادند." (4)

1- سوره نمل، آیه 62
2- سوره مؤمن، آیه 60
3- سوره بقره، آیه 186
4- علامه محمد تقی جعفری، تفسير نهج ‏البلاغه، ج 15، ص 105

گفتم : خسته ام
گفت : از رحمت خدا نا امید نشوید(53زمر)

گفتم : انگار منو فراموش کردی؟
گفت : مرا یاد کنید تا به یاد شما باشم(152بقره)

گفتم : اخه تا کی صبر کنم؟؟؟
گفت : تو چه میدانی شاید موعدش نزدیک باشد(63احزاب)

گفتم : تو خدایی و صبور!من بنده ام و ظرف صبرم کوچیکه یه اشاره کنی تمومه...
گفت :شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشه(216بقره)

گفتم : دلم گرفته...
گفت : (مردم به چه دل خوش کردند) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند(58یونس)

گفتم : خیلی احساس تنهایی میکنم
گفت :من که نزدیکم(186بقره)

گفتم : تو همیشه نزدیکی... من دورم کاش میشد بهت نزدیک بشم
گفت : هر صبح و عصر پروردگارت را پیش خود با خوف و تضرع و صدای اهسته یاد کن(205نور)

گفتم :خب اینم توفیق می خواد
گفت : دوست ندارید خدا شما را ببخشد(22نور)

گفتم : معلومه که دوست دارم
گفت : پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و توبه کنید(90هود)
:Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham::Sham:

ما همواره خیال می‏کنیم که اگر دقیقا همان را که ما طلب می‏کنیم در همان زمان و با همان شرایطی که می‏خواهیم عمل شود،
دعایمان اجابت شده است. در حالی که چه بسا همین پاسخ نیافتن ما اجابت از سوی خدا باشد. یعنی خداوند منان با طول دادن
اجابت ما را بیشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگه می‏دارد و این لطف بزرگی است که به این وسیله ارتباط عبد با معبود
حفظ می‏گردد و در پی آن الطاف بی‏شمار دیگری نصیبش می‏شود. مولوی می‏گوید:

آن یکی الله می‏گفتی شبی ٭٭ تا که شیرین می‏شد از ذکرش لبی
گفت شیطان: آخر ای بسیار گو! ٭٭ این همه «الله» را «لبیک»کو؟
می نیاید یک جواب از پیش تخت ٭٭ چند «الله» می‏زنی با روی سخت
او شکسته دل شد و بنهاد سر ٭٭ دید درخواب او خضر اندر خَضَر
گفت: «هین» از ذکر چون وامانده ‏ای ٭٭ چون پشیمانی از آن کش خوانده‏ای؟
گفت: لبیکم نمی‏آید جواب ٭٭ زآن همی ترسم که باشم رد باب
گفت: آن «الله» تو «لبیک» ماست ٭٭ و آن نیاز و سوز دردت پیک ماست
ترس و عشق تو کمند لطف ماست ٭٭ زیر هر یارب تو لبیک‏هاست

سلام خدمت کارشناس بحث و بقیه دوستان
مگه از خدا گشایش روز و روزی خواستن گناه هست؟؟ مگه از خدا توفیق پیدا کردن کار گناه هست؟؟
من الان دستم تنگ هست الان بی پولم !! الان هر ان در منجلاب فرو میرم !!!!!!!!!! صبر اینجا تا کی؟؟
می دانید نمی شود نامید شد چرا که اگر امید به بودن قدرت بی نهایت خدا نباشد که همین مقدار صبر هم نبود!!! چیزی جز توکل و صبر راهی هست ؟؟
اما من گناه کنم!! من چه کنم؟؟
دستم پیش چه کسی دراز کنم جز خدا؟؟؟ جلوی چه کسی گدایی کنم جز خدا !!!!!!!!!!!!! اما نباید راهی باز شود؟؟
خسته ام !!!!! واقعا نمیدونم چه کار کنم !! نمیدونم دیگر !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1

lili66;719472 نوشت:
حتی دیگه هیچ رغبتی به نماز ندارم !!

بنام خدا
از بس که شکایت جوانها رو اینجا خواندم دیگه به فکر افتادم
1- یک روزی داستان زندگی ام رو و سختی که چند سال در فقر کشیدم رو بنویسم .
بنده در اون روزگار هرگز به هیچ کس شکایت نکردم نه به خدا و نه به خلق خدا . انس و ارامشم با قران بود ( اما امروز جوانها انسشان اینترنت است ) و هرچند سخت بود اما الان که نگاه میکنم از ان شیرینی میبینم و ان سختی ها رو زمینه سازی میبینم .
2- یک روزی عامل و حل مشکلاتم رو بنویسم .
وقتی تمام تلاشم رو در کردم و دیدم که انگار میرم لب دریا باید یک آفتابه آب با خودم ببرم
از اینکه چه چیزی مانع میشد و حل مانع کار ر و حل کرد
3- یک روزی از دوست بسیار با هوش و با سوادم بنویسم
که از من هم بزرگتر است و هنوز نه ازدواج کرده و نه کار دارد و دیگه بریده و الان حدود 6 ماه است نشسته تو خانه
دلیلش هم پدر مادر بودن که مرتب خواستن بهش خط بدن اما او نمیتونست
پدر مادرهایی که برای بچه هاشون آرزوهای بلند دارن غافل از اینکه شرائط ارزوهاشون فراهم نیست و بچه را به قهقرا میکشونن

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

lili66;719472 نوشت:
سلام بر همگی
نمیدونم از کجا شروع کنم !! ولی امیدوارم خسته نشوید
در دوران جوانی و سن 25 سالگی الان می بینم من که همیشه به همه میگفتم توکل بخدا کنید خودم دیگه نا امید شدم.
الان دیگه میگم تا خدا نخواد به هر دری هم بزنم بسته است . یعنی در اصل این فکر به سراغم امده که خدا خودش نمیخواد !! نمیخواد دیگه !! پس همه چیز دست به دست همدیگه میده تا کار درست نشه.

سلام علیکم

می گویند برای اینکه روحیه تان حفظ شود، همیشه شرایط بدتر از خودتان را ببینید....

فرض کنید در موقعیت فعلی، مذکر باشید.... 2 سال سربازی قوز بالا قوز تمام مشکلاتتان هست که تا از سر راه برداشته نشود، هیچ کس شما را به رسمیت نمی شناسد...

اینکه هر روز، از جانب کاربران محترم و محترمه همین سایت با الفاظی نظیر بی عرضه و ترسو خطاب شوید که دیگر بماند.....

فکر و خیال داره داغونم می کنه....

مشاهده مشکلات آرام و قرارم رو برده....

هوووووووووووووووووف[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

یا‌رقیه;721788 نوشت:
فرض کنید در موقعیت فعلی، مذکر باشید.... 2 سال سربازی قوز بالا قوز تمام مشکلاتتان هست که تا از سر راه برداشته نشود، هیچ کس شما را به رسمیت نمی شناسد...

[=Microsoft Sans Serif]سلام

تشریف بیارید بحث داغ داغ....

http://www.askdin.com/thread51050-2.html#post722101

بپاخیزیم;721682 نوشت:
بنام خدا
از بس که شکایت جوانها رو اینجا خواندم دیگه به فکر افتادم
1- یک روزی داستان زندگی ام رو و سختی که چند سال در فقر کشیدم رو بنویسم .
بنده در اون روزگار هرگز به هیچ کس شکایت نکردم نه به خدا و نه به خلق خدا . انس و ارامشم با قران بود ( اما امروز جوانها انسشان اینترنت است ) و هرچند سخت بود اما الان که نگاه میکنم از ان شیرینی میبینم و ان سختی ها رو زمینه سازی میبینم .
2- یک روزی عامل و حل مشکلاتم رو بنویسم .
وقتی تمام تلاشم رو در کردم و دیدم که انگار میرم لب دریا باید یک آفتابه آب با خودم ببرم
از اینکه چه چیزی مانع میشد و حل مانع کار ر و حل کرد
3- یک روزی از دوست بسیار با هوش و با سوادم بنویسم
که از من هم بزرگتر است و هنوز نه ازدواج کرده و نه کار دارد و دیگه بریده و الان حدود 6 ماه است نشسته تو خانه
دلیلش هم پدر مادر بودن که مرتب خواستن بهش خط بدن اما او نمیتونست
پدر مادرهایی که برای بچه هاشون آرزوهای بلند دارن غافل از اینکه شرائط ارزوهاشون فراهم نیست و بچه را به قهقرا میکشونن

سلام ممنون:Gol:
شاید عجیب باشه ولی من مشکلم دوچندان هست چون درسم و رشته ام راخودم انتخاب کردم.حتی خانواده ناراضی بودند و راضیشان کردم!!!
شکایت نکردم خسته شدم از بس تلاش کردم ولی بی نتیجه بود !!! خسته شدم از اینکه هر بار یک راه جدید برای رسیدن به هدفم انتخاب کردم اما بی فایده بود !!!
منم ذکر میگم . لاحول ولاقوه .... ! از وقتی این ذکر میگم یکم صبرم بیشتر شده اما باز هم می بینم هیچ اتفاقی نمی افته !!! دوباره روز از نو !! و من فقط در جا که هیچ پسرفت دارم.

یا‌رقیه;721788 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

سلام علیکم

می گویند برای اینکه روحیه تان حفظ شود، همیشه شرایط بدتر از خودتان را ببینید....

فرض کنید در موقعیت فعلی، مذکر باشید.... 2 سال سربازی قوز بالا قوز تمام مشکلاتتان هست که تا از سر راه برداشته نشود، هیچ کس شما را به رسمیت نمی شناسد...

اینکه هر روز، از جانب کاربران محترم و محترمه همین سایت با الفاظی نظیر بی عرضه و ترسو خطاب شوید که دیگر بماند.....

فکر و خیال داره داغونم می کنه....

مشاهده مشکلات آرام و قرارم رو برده....

هوووووووووووووووووف

سلام
الفاط دیگران هیچوقت برای شما مهم نباشه چون خودتون میدونید تلاش کردید و نشده !!
تازه اول جوانی هستید و راه همچنان طولانی !
باور کنید خیلی چیزها قابل نوشتن نیست برادر من !

[="RoyalBlue"]ليلي جان مگر چه مدته كه دنبال كار مي گردي؟! چه شرايطي براي انتخابش براي خودت داري؟! براي درخواست كار ميري و توي مصاحبه رد ميشي يا خودت يه كار مناسب نميتوني پيدا كني؟ رشته ات چيه خانم؟![/]

جمع بندی

سوال: چرا دعاهای من مستجاب نمیشود؟

پاسخ: اول از همه همین که توفیق دعا را دارید سبب خوشحالی است زیرا یکی بنابر حدیثی منقول از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم خدا وقتى میخواهد دعاى بنده را مستجاب كند حالت دعا به او میدهد و در روايتى ديگر فرموده از شما كسى كه در دعا به رويش باز شود درهاى بهشت به رويش باز شده. (1)

پس هر فردى كه توفيق دعا پيدا كند، دعايش حتما مستجاب خواهد شد. اما به چند روش:

در كتاب عدة الداعى از رسول خدا ص روايت آورده كه فرمود: در حوائج خود به درگاه خدا فزع كنيد، و در ناملايمات خود به او پناهنده شويد، و به درگاهش تضرع نموده او را بخوانيد، كه دعا مغز عبادت است، و هيچ مؤمنی نيست كه خدا را بخواند مگر آنكه دعايش را مستجاب میکند آنهم يا به فوريت، كه در نتيجه ثمره‏ اش در دنيا عايد او میشود، و يا با مدت كه در نتيجه ثمره ‏اش در آخرت عايدش میشود، و يا حداقل ثمره آن را به مقدار دعايش كفاره گناهانش قرار میدهد، البته همه اينها در صورتى است كه از خدا گناه نخواهد. (2)
ما همواره خیال می‏کنیم که اگر دقیقا همان را که ما طلب می‏کنیم در همان زمان و با همان شرایطی که می‏خواهیم عمل شود،دعایمان اجابت شده است. در حالی که چه بسا همین پاسخ نیافتن ما اجابت از سوی خدا باشد. یعنی خداوند منان با طول دادن اجابت ما را بیشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگه می‏دارد و این لطف بزرگی است که به این وسیله ارتباط عبد با معبود حفظ می‏گردد و در پی آن الطاف بی‏شمار دیگری نصیبش می‏شود.

همچنین از شرايط تحقق دعا، اميد داشتن و خوش‏بين بودن به استجابت است.

ايمان به رحمت بی منتهاى الهى و يقين به آن كه در صورت تحقق شرايط "ادعونى"، لوازم استجابت و تحقق "استجب لكم" فراهم میشود.

روحيه اميدوارى و اطمينان در كليه ادعيه اسلامى و از جمله دعاى "ابوحمزه ثمالى" كه منسوب به امام سجاد (ع) میباشد موج میزند:

"اللهم انى اجد سبل المطالب اليك مشرعه و ... اعلم انك للراجين بموضع اجابه ...."

خداوندا، من جاده ‏هاى طلب را به سوى تو باز و صاف مى يابم ... و مى دانم كه تو آماده اجابت دعاى دعاكنندگان هستى.

یعنی اگر فرد يا جامعه تمام تلاشهاى عادى خود را كرده ولى با تلاشش به جايى نرسد، نه تنها نبايد دچار يأس و نااميدى بشود، بلكه بايد بداند و ايمان داشته باشد كه دستگاه الهى از حوزه تلاش او بسیار وسيع‏تر است و چه بسا راه‏هاى تلاش نشناخته‏ اى وجود داشته باشد كه در آينده به رويش باز شود و مسيرى تازه و نو براى تلاش و كوشش پيش پايش بگذارد.

اضطرار و درماندگى هم از ديگر لوازم تأثیر دعاست.

دعا كننده بايد حقيقتاً "خدا" را و نه فرد يا موثر ديگرى را بخواند.

قرآن كريم مى فرمايد: أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ 3

چه كسى است كه اجابت میکند فرد درمانده را هرگاه او را بخواند.

"اذا دعاه‏" يعنى هرگاه "خدا" را بخواند. نه اينكه ظاهراً خدا را بخواند، ولى باطناً دل به اسباب ظاهرى و عوامل ديگر داشته باشد.

میتوان گفت كه شرط "اضطرار" و "صداقت يا حقيقت" لازم و ملزوم يكديگرند. زيرا وقتی فرد تنها و تنها خدا را میخواند كه از همه جاى ديگر رانده و درمانده شده است؛ و از طرف دیگر اگر انسان بيچاره و مضطر شد، حقيقتاً و صادقانه روى به خدا می آورد.

اين معنا را در آيه ديگر قرآن كريم؛ يعنى "ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ‏" 4 نيز مشاهده مى كنيم.

در اين آيه هيچ قيدى نيامده است جز اينكه خداوند فرموده است مرا بخوانيد تا استجابت كنم شما را.

نيز در آيه "وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ 5

و چون بندگان من از تو سراغ مرا میگيرند، من نزديكم و دعاى دعا كننده را اجابت میکنم به شرطى كه در دعايش مرا بخواند.

در اين آيه باز مشاهده مى شود كه مشابه آيه سوره نمل، شرط استجابت دعا را اين دانسته كه تنها او را بخوانند و چشم اميد به ديگرى نداشته باشند.

بنابراين، مسئلت از خداوند يعنى توجه كامل به خدا و ايمان به علم و قدرت مطلقه او كه اختيار همه چيز و همه كس را در دست دارد.

گويى خداوند میفرمايد، اگر واقعاً مرا و تنها مرا، بدون تكيه بر ديگرى دعوت كرديد، من اجابت میکنم.

ضمنا هنگام دعا باید متوجه باشيم كه دعا به معناى تعيين تكليف براى خدا نيست.

علامه جعفری میفرمایند: "مسئلت كردن غير از تكليف معين كردن است. در حالت دعا و مسئلت از خداوند بايد همانند تابلوى نقاشى باشيم. زير دست نقاش چيره دست و ماهر، بی حركت و تسليم مطلق در برابر مشيت الهى. هنگام دعا، واقعاً تسليم محض خداوند باشيم. اين حالت تسليم به رشد روحى كمك میكند. بر خلاف تصور عده‏ اى كه‏ فكر میكنند تسليم انسان در برابر خداوند باعث نفى اختيار و اراده میگردد، رابطه بنده با خداوند همانند رابطه نيرو گرفتن كسى است كه به نيرو نيازمند باشد و از كسى كه منبع قدرت و نيرو است درخواست می‏كند. بهترين شاهد مدعاى ما به اين كه حالت تسليم محض در برابر خدا بودن باعث قدرتمند شدن انسان میگردد، حالت انبيا عظام الهى است كه ضمن اتكاى به خدا و تسليم او بودن بزرگترين قدرت و شهامت را از خود نشان میدادند." 6

1- (تفسيرالميزان، 1363، ج 2، ص 60)
2- (عدة الداعى ص 25 و بحار ج 93 ص 302)
3- سوره نمل، آیه 62
4- سوره مؤمن، آیه 60
5- سوره بقره، آیه 186
6- علامه محمد تقی جعفری، تفسير نهج ‏البلاغه، ج 15، ص 105

موضوع قفل شده است