جمع بندی بررسی حدیث: هیچوقت آب را هدر نده؛ حتی اگر کنار نهر آب باشی!

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی حدیث: هیچوقت آب را هدر نده؛ حتی اگر کنار نهر آب باشی!

[=&amp]سلام علیکم

[/] [=&amp]حدیثی رو روی بطری آب در برخی کشورها نوشته اند که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هیچوقت آب را هدر نده؛ حتی اگر کنار نهر آب باشی!

[/]

[=&amp]می خواستم راجع به این حدیث بیشتر بدانم؛
[/]
[=&amp]1) [/][=&amp]آیا این حدیث رو شیعه نقل کرده یا اهل سنت؟(چون این حدیث رو اهل سنت منتشر کرده اند).[/]

[=&amp]2) [/][=&amp]آیا حدیث معتبر هست یا خیر؟[/]

[=&amp]متشکرم.:Gig:[/]

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صدرا

پرسش:
حدیث : «هیچ وقت آب را هدر نده؛ حتی اگر کنار نهر آب باشی»! در چه منابعی از منابع شیعه و سنی آمده و اعتبار آن چگونه است؟

پاسخ:

بر اساس آموزهای دینی ما اسراف امری مذموم و ناپسند شمرده شده و یکی از دستورات واجب دینی ما پرهیز از اسراف بیان شده است. قرآن کریم در این رابطه می فرماید: « كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»؛[1] «بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمى دارد».

در حدیثی از«عبدالله بن عمرو بن عاص» می خوانیم: پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از کنار«سعد بن ابی وقاص»[2] عبور نمودند در حالی که وی مشغول وضو گرفتن بود. حضرت به وی فرمودند: «مَا هَذَا السَّرَفُ يَا سَعْدُ قَالَ أَفِي الْوُضُوءِ سَرَفٌ قَالَ نَعَمْ وَإِنْ كُنْتَ عَلَى نَهْرٍ جَارٍ»: ای سعد! این چه اسرافی است(که می کنی)؟ سعد بن ابی وقاص عرض نمود: آیا در وضو نیز اسراف است؟ حضرت فرمودند: بله! هر چند در کنار آب جاری باشی!

این روایت از طریق عامه توسط برخی از صاحبان کتب همچون: «احمد بن حنبل»؛[3] و«ابن ماجه ی قزوینی»[4] روایت شده؛ اما در طرق شیعی هر چند روایاتی در باب عدم اسراف در مصرف آب(به هنگام وضو) روایت شده؛[5] اما روایتی بدین متن از طرق شیعه روایت نشده؛ هر چند که عالمان شیعه نیز این روایت را در کتب خویش روایت نموده اند.[6]

بررسی سند روایت:
از آنجا که در طریق این روایت « عبدالله ابن لهيعة»،[7] و «حيي ابن عبد الله المعافري»،[8] واقع شده اند، این روایت تضعیف شده؛ همچنان که «شعیب ارنووط»، و«البانی»، و«بوصیری»، در تعلقه ی بر روایت حکم به ضعف سند نموده اند. اما می توان گفت: هر چند این روایت مورد تضعیف قرار گرفته؛ اما باید توجه داشت که ضعف این روایت به اندازه ای نیست که ضعف آن قابل تدارک نباشد؛ لذا «البانی» که خود در کتاب: « إرواء الغليل»،[9] حکم به ضعف روایت نموده، با این حال در کتاب: «السلسلة الصحيحة»،[10] حکم به «حسن» روایت و قبول آن نموده است.

موفق باشید.


[/HR] [1] . الاعراف(7)،13.

[2] . در این روایت تصریحی به نام «سعد بن ابی وقاص» نشده است و تنها نام «سعد»، آمده است. «خطیب تبریزی»، در کتاب: «مشکات المصابیح»، ج2، ص255، و «مبارکفوری» در «مرعاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح»،ج2، ص125، بیان نموده اند که وی «سعد بن ابی وقاص» است. شاید علت این امر انصراف نام «سعد»، به«سعد بن ابی وقاص» در میان صحابه باشد؛ همچنان که نظیر آن در میان روایات دیگری هم مشاهده می گردد؛ همچون: « ثنا أبو معاوية ، عن الأعمش ، عن أبي صالح ، عن سعد ، عن النبي صلى الله عليه و آله سلم بمثله».

[3] . مسند الإمام أحمد بن حنبل، أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، ج2، ص222، ح:7065، مؤسسة قرطبة – القاهرة: « «حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ حَدَّثَنَا ابْنُ لَهِيعَةَ عَنْ حُيَيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْحُبُلِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ(وآله)وَسَلَّمَ مَرَّ بِسَعْدٍ وَهُوَ يَتَوَضَّأُ فَقَالَ مَا هَذَا السَّرَفُ يَا سَعْدُ قَالَ أَفِي الْوُضُوءِ سَرَفٌ قَالَ نَعَمْ وَإِنْ كُنْتَ عَلَى نَهْرٍ جَارٍ».

[4] . سنن ابن ماجه، محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني،ج1، ص147، ح:425، دار الفكر – بيروت، محمد فؤاد عبد الباقي: «حدثنا محمد بن يحيى . حدثنا قتيبة . حدثنا ابن لهيعة عن حيي بن عبد الله المعافري عن أبي عبد الرحمن الحبلي عن عبد الله بن عمرو: - أن رسول الله صلى الله عليه(وآله)و سلم مر بسعد وهو يتوضأ . فقال (ما هذا الإسراف ؟) فقال أفي الوضوء إسراف ؟ قال ( نعم . وإن كنت على نهر جار ). في الزوائد إسناده ضعيف . لضعف حيي بن الله وابن لهيعة[ ش ( السرف ) أي التجاوز عن الحد في الماء ]. قال الشيخ الألباني : ضعيف».

[5] . الكافي(ط - الإسلامية)، الکلینی، ج‏3، ص22: «غَيْرُهُ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ مَلَكاً يَكْتُبُ سَرَفَ‏ الْوَضُوءِ كَمَا يَكْتُبُ عُدْوَانَهُ‏»؛ مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج13، ص69: «(الحديث الثامن): ضعيف على المشهور. قوله عليه السلام" يكتب سرف الوضوء". أي الإسراف في ماء الوضوء كما يفعله العامة من الغسل ثلاثا" كما يكتب عدوانه" أي التجاوز عن حكمه كالغسل في موضع المسح أو يكون المراد بالعدوان التقصير فيه بأن لا يحصل الجريان أو غسل عضو زائد على المفروض فتأمل.
همچنین در روایات شیعی داستان برخورد امام علی(علیه السلام) با حسن بصری ذکر شده؛ هرچند مفاد کلام حضرت مختلف گزارش شده است؛ در نقل مجلسی در بحار الانوار، ج43، ص294، آمده که حسن بصری به واسطه ی وسواس زیاد در وضو، آب زیادی بر اعضای وضو می ریخت که امام علی(علیه السلام) به وی فرمودند: « أرقت ماء كثيرا يا حسن!»؛ اما در نقل احتجاج طبرسی،ج1، ص171، آمده که وی آب بسیار کمی برای وضو استفاده می کرد که حضرت به وی فرمودند: « يَا حَسَنُ‏ أَسْبِغِ الْوُضُوءَ».

[6] . تفسیرالصافی، فیض کاشانی،ج3، ص187.

[7] . ائمه ی جرح و تعدیل در مورد«حیی بن عبدالله معافری»، ‌اختلاف نموده اند. «احمد بن حنبل» و «بخاری» و «نسائی» وی را تضعیف نموده اند؛ اما در مقابل «یحیی بن معین» و «ابن حبان» وی را توثیق نموده اند: «حيي بن عبدالله بن شريح المعافري الحبلى أبو عبد الله المصري. قال احمد احاديثه مناكير وقال البخاري فيه نظر وقال النسائي ليس بالقوي وقال ابن معين ليس به بأس وقال ابن عدي ارجو انه لا بأس به إذا روى عنه ثقة وقال ابن يونس توفي سنة (143) قلت: وذكره ابن حبان في الثقات». (تهذيب التهذيب، أبو الفضل أحمد بن علي بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلاني (المتوفى: 852هـ)، ج3، ص72، مطبعة دائرة المعارف النظامية، الهند).

[8] . «ابن حجر عسقلانی» ترجمه ی وی را در شماره ی:648، کتاب«تهذیب التهذیب» آورده است: «م د ت ق (مسلم وأبي داود والترمذي وابن ماجة) عبدالله بن لهيعة بن عقبة بن فرعان بن ربيعة بن ثوبان الحضرمي الا عدولي ويقال الغافقي أبو عبد الرحمن المصري الفقيه القاضي». وی از رجال و راویان «صحیح مسلم» و «سنن ابی داود» و «سنن ترمذی» و «سنن ابن ماجه» می باشد، که مسلم از وی روایتی را به صورت متابعت آورده است.
«ابن حجر» در کتاب: «تقریب التهذیب»، که بیانگر نظر نهایی وی در مورد راوی است در مورد وی می نویسد: «صدوق من السابعة خلط بعد احتراق كتبه»؛ وی شخصی راستگو و از طبقه ی هفتم بوده که بعد از سوختن و از بین رفتن کتابهایش دچار اشتباه در نقل روایات شده است. أبو الفضل أحمد بن علي العسقلاني(المتوفى: 852هـ)، تقرب التهذیب، ترجمه ی شماره ی :3574،‌ج1،ص526، دارالکتب العلمیة.

«ذهبی» نیز در کتاب: «سیر اعلام النبلاء»، در مورد وی می نویسد: «شکی نیست که «ابن لهیعة» عالم سرزمین مصر بوده است؛ همچنان که امام مالک عالم مدینه در آن زمان بوده و...اما وی در اتقان سستی نموده و روایات منکری را روایت نموده است و از رتبه ی احتجاج خارج گشته و بعضی از حفاظ، روایات وی را در شواهد و اعتبارات و مسائل اخلاقی و ملاحم و فتن ذکر می کنند؛ نه در اصول...(و شکی نیست) که وی فی نفسه عادل بوده است». (شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي (المتوفى: 748هـ)، سیراعلام النبلاء،ج8،ص14، مؤسسة الرسالة).
بنابراین از منظر«ذهبی» عدالت وی مسلّم بوده و ایراد «ابن لهیعه» در ناحیه ی ضبط وی بوده؛‌ لذا از وی تنها در متابعات و شواهد روایت می شود؛ اما در مباحثی که نیازی به دقت بیش از حد نیست؛ همچون روایات اخلاق و یا حوادث آخر الزمان می توان از وی مستقلا روایت نمود. همچنان که هیثمی در مجمع الزوائد، در مورد این راوی در موارد می نویسد: «وفيه ابن لهيعة وقد احتج به غير واحد». (مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج1،ص160، دار الفكر، بيروت - 1412 هـ)؛ «وابن لهيعة حديثه حسن».( همان، ج10، ص97،ح:16832)؛ «وابن لهيعة حديثه حسن وفيه ضعف؛ (همان، ج5، ص3، ح:8174).

[9] . إرواء الغليل في تخريج أحاديث منار السبيل، محمد ناصر الدين الألباني،ج1، ص171، المكتب الإسلامي – بيروت.

[10] . السلسلة الصحيحة المجلدات الكاملة، محمد ناصر الدين الألباني، ج13، ص95: «قلت: وهذا إسناد حسن؛ حيي بن عبدالله مختلف فيه، وهو عندي أنه وسط حسن الحديث، وقد حسّن له الترمذي، وصحح له ابن حبان والحاكم والذهبي وغيرهم، وحسنت أنا- بدوري- فيما مضى عدة أحاديث».

من هم شنیده بودم اما فلسفه درستی اون رو نمیدونم
یعنی 90 درصد میگم خب درست
فلسفش چیه؟
ممکنه این باشه که خوی ادم عادت به اسراف نکنه ؟:Hedye:

کوهساران;719426 نوشت:
آیا حدیث معتبر هست یا خیر؟

شهره22;720630 نوشت:
من هم شنیده بودم اما فلسفه درستی اون رو نمیدونم

سلام
استارتر محترم این حق رو دارن که سؤالاتی که براشون پیش میاد رو بپرسن. خیلی هم خوبه :Gol:

اما به نظرم رسید من هم سؤالی بپرسم ، شاید فلسفهء این حدیث از سؤال من مشخص بشه

1 - فرض کنیم کنار دریایی از آب قابل استفاده برای تمامی مصارف هستیم

2 - همچنین فرض کنیم اصلاً پیامبر(ص) چنین حدیثی نفرمودند

سؤال:
وقتی برای انجام کاری (آشامیدن ، وضو ، شستن دست ها و....) به 5 لیوان آب نیاز داریم ، به چه دلیل باید 6 لیوان استفاده کنیم؟
موضوع قفل شده است