جمع بندی برای خدا یا برای ائمه ؟

تب‌های اولیه

62 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برای خدا یا برای ائمه ؟

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]با سلام و دعای خیر برای همه اسکدینی های محترم

راستش پرسشی ذهن مرا مشغول کرده است چندماه.

گفتم پیش از طرح پرسش اولش بحث های پیش نیاز را در چند تاپیک دیگر انجام دهم
که شد این تاپیک ها

[h=1]اخلاص عمل[/h]
[h=1]اخلاص عمل در آیات قران[/h]
[h=1]فاصله اخلاص عمل با ریا[/h]
البته شاید نیاز به بحث های پیش نیاز دیگر هم بوده است برای این بحثی که میخواهم در زیر به وسط بکشم.

........

در برتری ایمه و انبیا نسبت به ما هیچ شکی نیست.
در نزدیکی ایمه و انبیا به خدا نسبت به سایرین هیچ شکی نیست.

در اینکه گاه انسان علاوه بر توکل به خدا نیاز به توسل به ایمه هم دارد هیچ شکی نیست.

اما یک سری حرفها شک ساز شده است.
به طرف میگم امسال حسینیه داره خوب میچرخه
برمیگرده میگه چون برای امام حسین است امام حسین همه چیز را میرساند.
ایا امام حسین روزی رسان است؟؟؟یا خدا

به دوستی میگم این کارها را برای چه انجام میدهی
میگوید برای امام حسین

یا به دوستی میگویم
چرا نگرانی که امسال محرم نتونی بیای
سال گذشته چه کسی کارهایت را جور کرد که بیای(درذهنم میگذارنم که خدا جور کرده است) اما او میگوید امام حسین جور کرده است
و
بعد میپرسم روزی رسانت کیست
میگوید خود امام حسین.

.............

البته که بسیاری از این دوستان خدا را بالاتر از ایمه میدانند
اما برخی از این دوستان چه بر زبان چه در درون خود این را جاری میکنند که امام حسین همه اسباب زندگی اش را ردیف کرده است

[SPOILER]در همان تاپیک اخلاص عمل هم گفتم که ممکن است چند تاپیک دیگر هم بخاطر بحث اخلاص عمل پیش بیاید که منظورم با همین تاپیک بود[/SPOILER]

خوب سوال اول این است
ایا
کسی که نیت عملش دقیقا و بدون ردخورد برای امام حسین است و نه برای خدا از خلوص عملش کم شده است؟؟؟

[SPOILER]بی تعصب در بحث شرکت کنیم . این یکی از همان بحث هایی است که وهابی ها بخاطرش به شیعه اشکال میگیرند.[/SPOILER][/][/]

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مسلم

پابوس زوار اربعین;717875 نوشت:
با سلام و دعای خیر برای همه اسکدینی های محترمراستش پرسشی ذهن مرا مشغول کرده است چندماه.گفتم پیش از طرح پرسش اولش بحث های پیش نیاز را در چند تاپیک دیگر انجام دهمکه شد این تاپیک هااخلاص عملاخلاص عمل در آیات قرانفاصله اخلاص عمل با ریاالبته شاید نیاز به بحث های پیش نیاز دیگر هم بوده است برای این بحثی که میخواهم در زیر به وسط بکشم.........در برتری ایمه و انبیا نسبت به ما هیچ شکی نیست.در نزدیکی ایمه و انبیا به خدا نسبت به سایرین هیچ شکی نیست.در اینکه گاه انسان علاوه بر توکل به خدا نیاز به توسل به ایمه هم دارد هیچ شکی نیست.اما یک سری حرفها شک ساز شده است.به طرف میگم امسال حسینیه داره خوب میچرخهبرمیگرده میگه چون برای امام حسین است امام حسین همه چیز را میرساند.ایا امام حسین روزی رسان است؟؟؟یا خدابه دوستی میگم این کارها را برای چه انجام میدهی میگوید برای امام حسینیا به دوستی میگویم چرا نگرانی که امسال محرم نتونی بیایسال گذشته چه کسی کارهایت را جور کرد که بیای(درذهنم میگذارنم که خدا جور کرده است) اما او میگوید امام حسین جور کرده استوبعد میپرسم روزی رسانت کیستمیگوید خود امام حسین..............البته که بسیاری از این دوستان خدا را بالاتر از ایمه میداننداما برخی از این دوستان چه بر زبان چه در درون خود این را جاری میکنند که امام حسین همه اسباب زندگی اش را ردیف کرده استخوب سوال اول این است ایا کسی که نیت عملش دقیقا و بدون ردخورد برای امام حسین است و نه برای خدا از خلوص عملش کم شده است؟؟؟

با سلام و احترام
باید توجه بفرمایید که اگر انسان، موجودی غیر از خداوند را در ذات، و یا افعالش مستقل از خداوند بداند این شرک به خداوند است،(الالهیات، آیت الله سبحانی، ج2، ص51 و 63) چون به یک موجود مستقل دیگری غیر از خداوند معتقد شده است، اما اگر نقش و تاثیر همه خلائق غیر از خدا را به عنوان یک واسطه و غیر مستقل بداند، اشکالی وجود ندارد؛ به عنوان مثال من از شما می پرسم آیا خدا جان انسان ها را می گیرد؟ یا جناب عزارئیل؟ یا مثلا اموری مثل جنگ و تصادف و بیماری است که جان انسان ها را می گیرد؟
طبیعتا هر سه درست است، خود خداوند گرفتن جان انسان ها را یکبار به خودش نسبت داده است:

«اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها»؛ خداست كه روح [مردم‏] را هنگام مرگشان به طور كامل مى‏گيرد.(زمر:42)

و در جای دیگر آن را به جناب عزرائیل(ع) نسبت داده و می فرماید:
«قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذي وُكِّلَ بِكُمْ»؛ بگو: فرشته مرگ كه بر شما گماشته شده است [روح‏] شما را مى‏ گيرد(سجده:11)

و در جای دیگر کشتن انسان ها رو موجب جان دادن آنها بیان می کند:«قَتَلَ داوُدُ جالُوت‏»؛ و داود جالوت را كشت‏.(بقره:251)

با این اوصاف روشن می شود تا جایی که ما برای ائمه(ع) یا هر کسی غیر از خدا نقش وساطت قائل باشیم مشکلی پیش نمی آید، مثلا اگر رونق حسینیه، یا رزق و روزی هیئت را به وساطت امام حسین(ع) بدانیم، و بگوییم از امام حسین(ع) است اما نیت استقلال امام حسین(ع) از خدا در ذهنمان نباشد، و قدرتی در کنار قدرت خدا برای او قائل نباشیم مشکلی پیش نمی آید. همین طور اگر منظور کسی که میگوید برای امام حسین(ع) کار می کنم، به دنبال رضایت امام حسینی است که رضایت او در طول رضایت خداست، خب این اشکالی ندارد، این عین اخلاص است، چون ملاک رضایت خداوند و امام حسین(ع) یکی است، امام حسین(ع) فقط از آن چیزی راضی می شود که خداوند از آن راضی باشد؛ اما اگر برای رضایت امام حسینی کار می کند که جدای از رضایت خداست آن موقع اخلاص او دچار مشکل می شود، و روشن است که هیچ شیعه ای چنین اعتقادی ندارد، اصلا احترام امام حسین(ع) به خاطر احترام گذاشتن او به امر خداوند است، به خاطر این است که در مقابل همه سختی ها ایستاد تا حرف خدا زمین نخورد و رضایت الهی را حفظ کند. پس هیچ شیعه ای اعتقادی جز این ندارد، همان طور که بلاتشبیه یک کارمندی که به دنبال کسب رضایت معاون اداره اش باشد، در اصل به دنبال رضایت مدیر اداره است، چون عزت این معاون به خاطر معاون بودنش برای آن مدیر است، والا خود آن شخص معاون اهمیت ذاتی ندارد بلکه مدیر است که همه کاره و هدف اصلی کارمندان برای رضایت است.پس عنوان «برای خدا یا برای ائمه» بلا تشبیه مانند این است که بگوییم: «برای مدیر یا برای معاون»

نکته:
شاید بگویید خب اگر ائمه(ع) واسطه هستند و استقلالی ندارند چرا ما کارها را به آنها نسبت دهیم؟ خب به خود خداوند نسبت میدهیم تا زمینه موجب سوء برداشت دیگران هم نشود.

درپاسخ باید توجه بفرمایید اگرچه افعال اهل بیت(ع) و اولیاء الهی به اذن خداوند وقدرت اوست، اما در عرف محاوره مردم، فعل را به واسطه ها هم نسبت می دهند، این که می گوییم پدر برای بچه هایش به دنبال روزی است، یا مادری بچه اش را بزرگ کرد وامثال آن نشان دهنده رواج چنین استعمالی است؛ خود خداوند هم شفا دادن انسان هایکور و زنده کردن مردگان را به خود حضرت عیسی(ع) نسبت میدهد:
«إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني‏ فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْني‏ وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني‏ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْني‏» (مائده-110)و هنگامى كه به اذن من از گِل، مجسمه‏اى به شكل پرنده مى‏ ساختى، پس در آن مى‏دميدى و به فرمان من پرنده‏اى زنده مى‏ شد، و كور مادر زاد و شخص پيس را به اذن من شفا مى‏ دادى، و زمانى كه مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بيرون مى‏ آوردى‏.
فاعل تمامی این افعال در کلام خداوند، خود عیسی(ع) است.

پس فعل به دست خود اهل بیت(ع) واقع می گردد، اما قدرت ایشان از طرف خداوند به آنها واگذار شده و به اذن خداوند شفا می دهند، پس عیبی ندارد رونق هیئت و روزی آن را از ایشان خواست و به آنها نسبت داد، همان طور که می توان از خدا خواست و به خدا نسبت داد.بنابراین عیب از لحن سخن گفتن ما نیست، چون قرآن هم مانند ما سخن گفته است، و کسانی مثل وهابت که دچار سوء برداشت شده اند، خط کششان کج است، و به آیات و روایات نگاه گزینشی دارند و به جای زانو زدن در محضر قرآن، در میان آیات به دنبال آن چیزی می گردند که سخن آنها را اثبات کند.

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]پس امری که فقط بخواهیم به خدا امام حسین نسبت دهیم
مثلا بگویم
روزی مرا امام حسین میدهد ایراد دارد ؟؟؟

این موضوع را از دو حال بررسی کنید
یکی زمانی که بر زبان جاری شود ولی با نیت روحی فرد متفاوت است و در اندرونش ان را به خدا نسبت میدهد.
یک زمانی که زبان و روحش ان عمل را برای امام حسین بداند.

..........

یک حالت سوم را هم وسط بحث بگذاریم
فردی که بگوید این عملم برای امام حسین است (یعنی بر زبانش جاری کند -اینجا بحث روحش را کنار بگذاریم) و بعد سبب شود کسی که مخاطب کلامش میشود از جنس همین مشرکی شود که در بالا صحبت کردید
ایا در اغفال او نقش داشته است؟؟؟[/]

پابوس زوار اربعین;720082 نوشت:
پس امری که فقط بخواهیم به خدا امام حسین نسبت دهیم
مثلا بگویم
روزی مرا امام حسین میدهد ایراد دارد ؟؟؟

این موضوع را از دو حال بررسی کنید
یکی زمانی که بر زبان جاری شود ولی با نیت روحی فرد متفاوت است و در اندرونش ان را به خدا نسبت میدهد.
یک زمانی که زبان و روحش ان عمل را برای امام حسین بداند.

..........

یک حالت سوم را هم وسط بحث بگذاریم
فردی که بگوید این عملم برای امام حسین است (یعنی بر زبانش جاری کند -اینجا بحث روحش را کنار بگذاریم) و بعد سبب شود کسی که مخاطب کلامش میشود از جنس همین مشرکی شود که در بالا صحبت کردید
ایا در اغفال او نقش داشته است؟؟؟

با سلام و احترام
ببینید مسئله را خیلی سخت نگیرید، شما از یک پیرمرد کشاورز که از روستایی دور افتاده مثلا به مشهد آمده و به امام رضا(ع) توسل کرده و حاجت می خواهد، اگر از او بپرسید آیا اگر خدا نخواهد امام رضا(ع) می تواند حاجت شما را بدهد؟ یقینا می گوید خیر.
این «خیر» مفهوم عمیقی دارد، یعنی او هم می داند که قدرت مطلق و بی قید و شرط فقط متعلق به خداست. همه شیعیان این را می دانند اگرچه به آن توجه نداشته باشند؛ منظور از حالت روحی همین علم و دانستن است ولو این که توجهی نداشته باشد، اما اگر بپرسید خواهید دید که هیچ کدام نقش استقلالی برای ائمه(ع) قائل نیستند.
ما از مردم فلسفه نمی خواهیم، فقط همین مقدار که بداند قدرت ائمه(ع) در عرض قدرت خداوند نیست کفایت می کند.

مسلم;723319 نوشت:
با سلام و احترام
ببینید مسئله را خیلی سخت نگیرید، شما از یک پیرمرد کشاورز که از روستایی دور افتاده مثلا به مشهد آمده و به امام رضا(ع) توسل کرده و حاجت می خواهد، اگر از او بپرسید آیا اگر خدا نخواهد امام رضا(ع) می تواند حاجت شما را بدهد؟ یقینا می گوید خیر.
این «خیر» مفهوم عمیقی دارد، یعنی او هم می داند که قدرت مطلق و بی قید و شرط فقط متعلق به خداست. همه شیعیان این را می دانند اگرچه به آن توجه نداشته باشند؛ منظور از حالت روحی همین علم و دانستن است ولو این که توجهی نداشته باشد، اما اگر بپرسید خواهید دید که هیچ کدام نقش استقلالی برای ائمه(ع) قائل نیستند.
ما از مردم فلسفه نمی خواهیم، فقط همین مقدار که بداند قدرت ائمه(ع) در عرض قدرت خداوند نیست کفایت می کند.

سلام
تا اونجا که خوندم، از بت پرستا هم وقتی میپرسیدن، همین جوابو میدادن! میگفتن این بتها راهیه که باهاش خدا رو میپرستیم و وقتی ازشون چیزی میخوایم از سنگ نمیخوایم!! ولی مثل موردی که فرمودید، جواب اولشون این بوده که از اون بت حاجت میخوایم!

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]در قران داستانی امده است که دو کشاورز باهم کار میکردند
یکیشون فقط بر زبان کلمه انشالله را نیاورد و محصولش افت زده شد. (یک چیزی تو همین مایه ها بود که کشاورزی بر زبان کلام صحیحی جاری نکرد)
و
بعد خدا به دیگری خوب محصول داد اما به اولی نداد

خوب وقتی خدا در ان ماجرا انچنان برخورد کرده است
ان را چطور با این موضوع توجیه کنیم؟؟؟[/]

Masood11;723341 نوشت:
سلام
تا اونجا که خوندم، از بت پرستا هم وقتی میپرسیدن، همین جوابو میدادن! میگفتن این بتها راهیه که باهاش خدا رو میپرستیم و وقتی ازشون چیزی میخوایم از سنگ نمیخوایم!! ولی مثل موردی که فرمودید، جواب اولشون این بوده که از اون بت حاجت میخوایم!

با سلام و احترام
ببینید مسعود عزیز بین این دو دیدگاه تفاوت عمیقی وجود دارد:

اول این که ما اگرچه برای حاجت هایمان به اهل بیت(ع) توسل می کنیم، اما هرگز اهل بیت(ع) را نمی پرستیم، در حالی که بت پرستان اگرچه همان طور که شما فرمودید می گویند هدف ما از بت ها رسیدن به خداوند است، اما بت ها را می پرستیده اند و با پرستش آنها به دنبال نزدیک شدن به خدا بودند:

«وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏»؛ و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند، دليلشان اين بود كه: «اينها را نمى‏پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»(زمر-3)

دوم: ببینید این که ما برای رسیدن به خدا از واسطه هایی مدد بگیریم فی نفسه اشکالی ندارد، اما باید این واسطه ها از جانب خود خداوند برگزیده شده باشند، پس این که ما به اهل بیت(ع) توسل می کنیم چون خود خداوند آنها را واسطه قرار داده است:
«لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً»؛ و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏ كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏ گذاردند)، به نزد تو مى‏ آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏ كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏ كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏ يافتند.(نساء-64)

اما بت پرستان بت هایی را واسطه قرار داده اند که خداوند به واسطه بودن آنها حکمی نکرده، بلکه آنها را نهی کرده است:

«ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّه‏»؛ اين معبودهايى كه غير از خدا مى‏ پرستيد، چيزى جز اسمهايى (بى‏ مسمّا) كه شما و پدرانتان آنها را خدا ناميده ‏ايد، نيست خداوند هيچ دليلى بر آن نازل نكرده حكم تنها از آن خداست‏ (یوسف-40)

پس خیلی بی انصافی است که این دو با هم مقایسه شوند، یکی واسطه هایی باشعور، و منصوب شده از جانب خود خداوند هستند که فقط به آنها توسل می شود، و یکی بت ها و سنگ ها و چوب هایی هستند که اولا شعور ندارند، دوما از جانب خداوند منصوب نشده اند، و سوم که مهم ترین است این که پرستش می شوند!

پابوس زوار اربعین;723344 نوشت:
در قران داستانی امده است که دو کشاورز باهم کار میکردند
یکیشون فقط بر زبان کلمه انشالله را نیاورد و محصولش افت زده شد. (یک چیزی تو همین مایه ها بود که کشاورزی بر زبان کلام صحیحی جاری نکرد)
و
بعد خدا به دیگری خوب محصول داد اما به اولی نداد

خوب وقتی خدا در ان ماجرا انچنان برخورد کرده است
ان را چطور با این موضوع توجیه کنیم؟؟؟

بله درست می فرمایید، اما ببینید درسی که آن آیه شریفه می خواهد به انسان بدهد در خصوص انکار قدرت خداوند است، این که انسان نباید قدرت الهی را انکار کرده و حوادث و موفقیت هایش را از خودش بداند و نقش استقلالی برای خودش قائل شود،(ر.ک سوره کهف آیات 32 الی 44) اما هرگز توسل به اهل بیت(ع) با گفتن «ان شاالله» و اعتقاد به آن منافاتی ندارد بلکه لازمه آن است، «ان شاالله» یعنی اگر خدا بخواهد و تمام کسانی که به اهل بیت(ع) توسل می کنند این جمله را در پیش فرض ذهنی خویش دارند که اگر خدا نخواهد هرگز اهل بیت(ع) نمی توانند حاجت کسی را به او بدهند، بلکه این خواست و مشیت الهی است که به واسطه اهل بیت(ع) به توسل کنندگان داده می شود.
نکته دیگری که باید توجه داشته باشید این است که کاربرد «ان شاالله» در جملات خبریه ای است که متعلق به زمان آینده باشد، مثلا انسان می گوید: ان شاالله فردا فلان اتفاق می افتد، یا...؛ اما در دعا کسی لفظ «ان شاالله» را به کار نمی برد چون انشائی است، مثلا نمی گوید: خدا ان شاالله حاجت مرا بده، چون معلوم است اگر خداوند نخواهد نمی دهد و این یک پیش فرض قطعی است که نیازی به ذکر ندارد؛ توسل هم مانند دعا است، وقتی مستقیما توسل می کنید درخواست است و نیازی به گفتن ان شاالله نیست، اما اگر خواستید همین توسل را در قالب جمله خبری به کار ببرید اتفاقا گفتن «ان شاالله» نیکو است، مثلا می گوییم: ان شاالله امسال امام رضا(ع) حاجت مرا می دهد یا مانند آن.

مسلم;723787 نوشت:
با سلام و احترام
ببینید مسعود عزیز بین این دو دیدگاه تفاوت عمیقی وجود دارد:

اول این که ما اگرچه برای حاجت هایمان به اهل بیت(ع) توسل می کنیم، اما هرگز اهل بیت(ع) را نمی پرستیم، در حالی که بت پرستان اگرچه همان طور که شما فرمودید می گویند هدف ما از بت ها رسیدن به خداوند است، اما بت ها را می پرستیده اند و با پرستش آنها به دنبال نزدیک شدن به خدا بودند:

«وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏»؛ و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند، دليلشان اين بود كه: «اينها را نمى‏پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»(زمر-3)

دوم: ببینید این که ما برای رسیدن به خدا از واسطه هایی مدد بگیریم فی نفسه اشکالی ندارد، اما باید این واسطه ها از جانب خود خداوند برگزیده شده باشند، پس این که ما به اهل بیت(ع) توسل می کنیم چون خود خداوند آنها را واسطه قرار داده است:
«لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً»؛ و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏ كردند (و فرمانهاى خدا را زير پا مى‏ گذاردند)، به نزد تو مى‏ آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏ كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏ كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏ يافتند.(نساء-64)

اما بت پرستان بت هایی را واسطه قرار داده اند که خداوند به واسطه بودن آنها حکمی نکرده، بلکه آنها را نهی کرده است:

«ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّه‏»؛ اين معبودهايى كه غير از خدا مى‏ پرستيد، چيزى جز اسمهايى (بى‏ مسمّا) كه شما و پدرانتان آنها را خدا ناميده ‏ايد، نيست خداوند هيچ دليلى بر آن نازل نكرده حكم تنها از آن خداست‏ (یوسف-40)

پس خیلی بی انصافی است که این دو با هم مقایسه شوند، یکی واسطه هایی باشعور، و منصوب شده از جانب خود خداوند هستند که فقط به آنها توسل می شود، و یکی بت ها و سنگ ها و چوب هایی هستند که اولا شعور ندارند، دوما از جانب خداوند منصوب نشده اند، و سوم که مهم ترین است این که پرستش می شوند!


سلام
عبادت تنها راه اثبات خدا نیست! اغلب ربوبیت و ولایت و ... رو در نهادشون برای معصومین میدونن به جز توحید که اونم تا حدودی برای معصومین میدونن!!(ولی کمتر!)
از طرفی مطمئنا از روز اولی که اون بتا ساخته شدن، عبادت نمیشدن!! به مرور اینطور شده! پس فقط پایان راهو به ما نشون میده، نه جایی که ما هستیم!
اگه اشتباه نکنم این بتها مثل یادبود نخستین پیامبران بوده!! اگه پیامبرا واسطه نیستن پس کی هست!؟

اینطور حساب کنیم اولی هم مشتی خاک و سنگن! اینطوری که برای اولی روحو در نظر بگیریم و برای دومی نه، بی انصافیه!!

Masood11;723341 نوشت:
سلام
تا اونجا که خوندم، از بت پرستا هم وقتی میپرسیدن، همین جوابو میدادن! میگفتن این بتها راهیه که باهاش خدا رو میپرستیم و وقتی ازشون چیزی میخوایم از سنگ نمیخوایم!! ولی مثل موردی که فرمودید، جواب اولشون این بوده که از اون بت حاجت میخوایم!

  1. آیه 3 سوره زمر
أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُون.
ترجمه: آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست، و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند و دليلشان اين بود كه: «اينها را نمى‏پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏كند.

توضیح: در ذیل این آیه از ابن‌عباس روايتی وارد شده که اين آيه در باره‌ی سه قبيله بنى‌عامر، بنى‌كنانه، و بنى‌سلمه نازل شد كه هر سه بت مى‏پرستيدند و مى‏گفتند ملائكه دختران خدايند و نيز مى‏گفتند: مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى.‏[1] (ما اینان را جزء برای نزدیکی به خدا نمی‌پرستیم!)
مشرکین به زعم خود، ذات پاک خداوند را بزرگتر از آن می‌دانستند که عقل و فکر به آن راه یابد و بر این اساس، او را منزه از این می‌دانستند که مستقیماً مورد عبادت خویش قرار دهند، بنابراین به واسطه های خرافی و باطلی روی آوردند و معتقد بودند که ربوبیت و تدبیر این عالم از سوی خداوند، بر عهده‌ی آنها گذارده شده لذا بت‌ها را مورد پرستش خود قرار دادند و از آنها به عنوان ابزار تقرب به سوی خدا استفاده می‌کردند. همچنان احترام فوق العاده به انبیاء و نیکان گاهی سبب می‌شد تمثالهایی از آنها را بعد از مرگشان مورد احترام قرار دهند، که با گذشت زمان این تمثال‌ها جنبه‌ی استقلالی پیدا کرد و احترام تبدیل به پرستش شد. که در این آیه معقوله‌ی آنها باطل اعلام شده است.[2]

علامه طباطبايي u می‌فرماید: به نص کتب اديان و مذاهب و شهادت بت پرستاني که صدها ميليون در چين، هند و ژاپن زندگي مي‏کردند، کيش بت پرستي بر اين اساس است که مي‏گويند: آفرينش عالم و حتي خداياني که مي‏پرستند از آنِ خداي تعالي است ولي چون قابل درک ما نيست ناگزيريم، برخي از بندگان مقرب او را پرستش کنيم مانند ملائکه و جن و پاکان، تا آنان ما را به خدا نزديکتر کرده و ما را شفاعت کنند.[3]

توسلی که شیعیان انجام می‌دهد اصلا با این آیه همخوانی ندارد، زیرا:

الف: مشرکان خدا را به عنوان ربّ قبول نداشتند و ربوبیت را به وسائط (بت‌های) خود قائل بودند، ولی شیعه هرگز الوهیت و ربوبیت را به غیر خدا نسبت نمی‌دهد.
ب: مشرکان به وسائط فیض، استقلال قائل بودند ولی شیعه هیچگونه استقلالی قائل نیست.
ج: مشرکان وسائط فیض را می‌پرستیدند ولی شیعیان کسی را غیر خدای یگانه نمی‌پرستند. (اِیّاکَ نَعبُدُ)
د: وسائط فیض مشرکان، دروغی و خرافی بود، ولی وسائط فیض شیعیان مشروع است.[4]

پس این آیه با توسل مشروع منافاتی ندارد.


[/HR][1] ترجمه المیزان، موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ج17، ص 372و نمونه بینات در شأن نزول آیات، محمد باقر، ج1، ص673.

[2] اقتباس از تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، ج19، ص386.

[3] اقتباس از مجموعه مقالات علامه طباطبائی، طباطبائی، ص 313 تا 317.

[4] در بخش «توسل در قرآن» و «توسل در احادیث» و «توسل در سیره عملی رؤسای مذاهب چهارگانه اهل سنت» به این موضوع خواهیم پرداخت. * کتاب فعلا در دسترس عموم نیست *

منابع: نرم افزار جامع التفاسیر نور

Masood11;723892 نوشت:
سلام
عبادت تنها راه اثبات خدا نیست! اغلب ربوبیت و ولایت و ... رو در نهادشون برای معصومین میدونن به جز توحید که اونم تا حدودی برای معصومین میدونن!!(ولی کمتر!)
از طرفی مطمئنا از روز اولی که اون بتا ساخته شدن، عبادت نمیشدن!! به مرور اینطور شده! پس فقط پایان راهو به ما نشون میده، نه جایی که ما هستیم!
اگه اشتباه نکنم این بتها مثل یادبود نخستین پیامبران بوده!! اگه پیامبرا واسطه نیستن پس کی هست!؟

اینطور حساب کنیم اولی هم مشتی خاک و سنگن! اینطوری که برای اولی روحو در نظر بگیریم و برای دومی نه، بی انصافیه!!


با سلام و احترام مسعود عزیز

خواهش می کنم بیشتر دقت بفرمایید توحید در ربوبیت و و لایت یعنی به غیر از خداوند کسی به طور مستقل و بدون وابستگی به غیر، ولایت و تدبیر ندارد، پس ربوبیت و ولایتی که در عرض ولایت و ربوبیت خداوند نباشد اشکالی ندارد(سبحانی، جعفر، الالهیات، ج2، ص63) مثلا حضرت عزرائیل(ع) از جانب خداوند مأمور گرفتن جان انسان ها است، آیا این با توحید منافات دارد؟ روشن است که خیر، چون عزرائیل(ع) از جانب خود خداوند به این امر گماشته شده است و قدرت او خارج از قدرت خداوند نیست، بلکه خود خداوند به او چنین قدرتی داده است، لذا خداوند گاهی گرفتن جان انسان ها را به خودش نسبت می دهد(نحل:70) و گاهی به جناب عزرائیل(ع) نسبت می دهد(سجده:11).

اما در ادامه پست شما دو اشتباه اتفاق افتاده است:

اشتباه اول: کنار گذاشتن اعتقادات حقه به خاطر خطر انحراف!
توضیح: اینکه بت ها از ابتدا پرستش نمی شدند، بر فرض اثبات، دلیل نمی شود که نباید به اهل بیت(ع) توسل کرد؛ باید دقت کنید که نمی شود عقائد حقه را کنار گذاشت چون ممکن است به انحراف منجر شود! این حرف واقعا منطقی است؟! یقینا گرایش فطری به موجود ماورائی و قدرتی بی نهایت موجب میل انسان ها به پرستش می شود اما گاهی مصداق آن را گم کرده و در برابر طبیعت و مظاهر آن یا ساخته های دست خویش کُرنش می کنند، به نظر شما آیا باید جلوی انحراف را گرفت یا از اساس، آن اعتقاد و گرایش حق را کنار گذاشت؟
هر امر حقی ممکن است اگر به حال خود رها شود به انحراف انجامد، طق استدلال شما باید عزاداری برای امام حسین(ع) را کنار گذاشت چون به اموری چون قمه زنی منحرف شده است، باید پزشکی را کنار گذاشت چون در بسسیاری از موارد به خوددرمانی و در نتیجه مقاوم شدن بیماری ها انجامیده است و هزاران نمونه دیگر.

اشتباه دوم: یکسان دانستن موجود زنده و موجود بی جان به خاطر ماده اولیه!!
بعید می دانم این اشتباه دوم نیاز به توضیح داشته باشد، چون خود شما هم می دانید که توانایی یک انسان بیشتر از سنگ و چوب است، حداقلش این است که یک انسان توانایی دعا کردن دارد لذا می تواند برای برآورده شدن خواسته های انسان نزد پروردگار دعا کند، اما سنگ و چوب؟!
در مقایسه دو چیز هرگز ابتدای امر آنها مقایسه نمی شود بلکه رشد و تکامل آنها لحاظ شده و وضعیت فعلی آنها مقایسه می شود، اگرچه همه انسان ها و حیوانات و گیاهان از خاک هستند اما رشد و تکاملی که طی کرده اند باید در مقایسه لحاظ شود، چون آنها را نسبت به یکدیگر با تفاوت های جدی روبرو کرده است، حتی در بین خود انسان ها هم اینگونه است، اگرچه وقتی به دنیا می آیند فاقد توانایی بوده و در ناتوانی یکسان هستند اما با گذشت زمان وقتی با هم مقایسه می شوند می بینیم اشخاصی را به برتری یاد می کنیم، مثلا می گوییم در فوتبال مسی و رونالدو، در تنیس رافائل نادال و راجرر، در وزنه برداری حسین رضازاده و ... برتر از دیگران هستند.

در پناه حق باشید

پابوس زوار اربعین;717875 نوشت:
در اینکه گاه انسان علاوه بر توکل به خدا نیاز به توسل به ایمه هم دارد هیچ شکی نیست.

اما یک سری حرفها شک ساز شده است.
به طرف میگم امسال حسینیه داره خوب میچرخه
برمیگرده میگه چون برای امام حسین است امام حسین همه چیز را میرساند.
ایا امام حسین روزی رسان است؟؟؟یا خدا

به دوستی میگم این کارها را برای چه انجام میدهی
میگوید برای امام حسین

یا به دوستی میگویم
چرا نگرانی که امسال محرم نتونی بیای
سال گذشته چه کسی کارهایت را جور کرد که بیای(درذهنم میگذارنم که خدا جور کرده است) اما او میگوید امام حسین جور کرده است
و
بعد میپرسم روزی رسانت کیست
میگوید خود امام حسین.


سلام خدمت شما دوست عزیز .
سوال بسیار زیبایی را مطرح کردید.به شما توصیه میکنم زیارت جامعه کبیره را یک یا چند بار با دقت بخوانید زیرا جواب سوال شما در آن است .
در یک قسمت از دعا میخوانیم "اسمائکم فی الاسماء" یعنی اسمهای شما اهل بیت درون اسمهای خداست .یعنی اسمهای خدا محیط بر اسم ها معصومین هستند.مثلا شما برای دستیابی به هسته خرما باید خرما را بخورید تا هسته ی آن را بیرون بیاورید به همین معنی تا شما درک صحیحی از نام های خدا پیدا نکنید به مقام توسل و ذکر کردن نام های امامان معصوم نمیرسید.بگزارید یک مثال دیگر بزنم .زیارت امام حسین علیه اسلام در کربلای معلی فضیلت و اجری عظیم در نزد خداوند متعال دارد.حالا اگر کسی برود حرم امام حسین نتیجه میگیرم که این شخص کربلا رفته است .حالا اگر یک شخصی برود کربلا نمیتوان نتیجه گرفت که زیارت هم کرده است شاید برای سفر تجاری رفته است .حالا اگر کسی بگوید یا حسین مانند آن است که خداوند را به تمام اسمهایش صدا زده است .ولی اگر کسی بگوید " یا الله" معلوم نیست که آیا به حقیقت این اسم رسیده است یا نه؟ معلوم نیست که این یا الله که او گفته است مورد قبول خدا واقع شده است یا نه؟
کار برای امام حسین و معصومین علیهم السلام قطعا برای خداست ولی اگر بگویم این کار را برای خدا میکنم معلوم نیست که آیا واقعا درست گفته ایم یا نه؟
یا الله گفتن خوب است و کار را برای خدا انجام دادن خوب است لیکن این برای کسانی است که به مقامات عالیه رسیده اند و عمری را در طاعت خدا گذرانده اند و درس توحید را از ائمه اطهار اموخته اند

[=Arial Narrow]دقیق نمیدونم در کدام ایه قران است
اما در ان ایه که بحث اخلاص هم میشود
صحبت این است بغیر از خدا از کسی نخواهیم
و فقط خداست که روزی میرساند.

.........

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

عين الحيات;724077 نوشت:
سلام خدمت شما دوست عزیز .
سوال بسیار زیبایی را مطرح کردید.به شما توصیه میکنم زیارت جامعه کبیره را یک یا چند بار با دقت بخوانید زیرا جواب سوال شما در آن است .
در یک قسمت از دعا میخوانیم "اسمائکم فی الاسماء" یعنی اسمهای شما اهل بیت درون اسمهای خداست .یعنی اسمهای خدا محیط بر اسم ها معصومین هستند.مثلا شما برای دستیابی به هسته خرما باید خرما را بخورید تا هسته ی آن را بیرون بیاورید به همین معنی تا شما درک صحیحی از نام های خدا پیدا نکنید به مقام توسل و ذکر کردن نام های امامان معصوم نمیرسید.بگزارید یک مثال دیگر بزنم .زیارت امام حسین علیه اسلام در کربلای معلی فضیلت و اجری عظیم در نزد خداوند متعال دارد.حالا اگر کسی برود حرم امام حسین نتیجه میگیرم که این شخص کربلا رفته است .حالا اگر یک شخصی برود کربلا نمیتوان نتیجه گرفت که زیارت هم کرده است شاید برای سفر تجاری رفته است .حالا اگر کسی بگوید یا حسین مانند آن است که خداوند را به تمام اسمهایش صدا زده است .ولی اگر کسی بگوید " یا الله" معلوم نیست که آیا به حقیقت این اسم رسیده است یا نه؟ معلوم نیست که این یا الله که او گفته است مورد قبول خدا واقع شده است یا نه؟
کار برای امام حسین و معصومین علیهم السلام قطعا برای خداست ولی اگر بگویم این کار را برای خدا میکنم معلوم نیست که آیا واقعا درست گفته ایم یا نه؟
یا الله گفتن خوب است و کار را برای خدا انجام دادن خوب است لیکن این برای کسانی است که به مقامات عالیه رسیده اند و عمری را در طاعت خدا گذرانده اند و درس توحید را از ائمه اطهار اموخته اند

ولی خدا نه زاییده میشود نه میزاید
در حالی که اهل بیت هم زاییده میشوند هم میزایند.[/]

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]خدا نه زاییده میشود نه میزاید
در حالی که اهل بیت هم زاییده میشوند هم میزایند.
[/]

سلام

مسلم;723995 نوشت:

با سلام و احترام مسعود عزیز

خواهش می کنم بیشتر دقت بفرمایید توحید در ربوبیت و و لایت یعنی به غیر از خداوند کسی به طور مستقل و بدون وابستگی به غیر، ولایت و تدبیر ندارد، پس ربوبیت و ولایتی که در عرض ولایت و ربوبیت خداوند نباشد اشکالی ندارد(سبحانی، جعفر، الالهیات، ج2، ص63) مثلا حضرت عزرائیل(ع) از جانب خداوند مأمور گرفتن جان انسان ها است، آیا این با توحید منافات دارد؟ روشن است که خیر، چون عزرائیل(ع) از جانب خود خداوند به این امر گماشته شده است و قدرت او خارج از قدرت خداوند نیست، بلکه خود خداوند به او چنین قدرتی داده است، لذا خداوند گاهی گرفتن جان انسان ها را به خودش نسبت می دهد(نحل:70) و گاهی به جناب عزرائیل(ع) نسبت می دهد(سجده:11).

اما در ادامه پست شما دو اشتباه اتفاق افتاده است:

اشتباه اول: کنار گذاشتن اعتقادات حقه به خاطر خطر انحراف!
توضیح: اینکه بت ها از ابتدا پرستش نمی شدند، بر فرض اثبات، دلیل نمی شود که نباید به اهل بیت(ع) توسل کرد؛ باید دقت کنید که نمی شود عقائد حقه را کنار گذاشت چون ممکن است به انحراف منجر شود! این حرف واقعا منطقی است؟! یقینا گرایش فطری به موجود ماورائی و قدرتی بی نهایت موجب میل انسان ها به پرستش می شود اما گاهی مصداق آن را گم کرده و در برابر طبیعت و مظاهر آن یا ساخته های دست خویش کُرنش می کنند، به نظر شما آیا باید جلوی انحراف را گرفت یا از اساس، آن اعتقاد و گرایش حق را کنار گذاشت؟
هر امر حقی ممکن است اگر به حال خود رها شود به انحراف انجامد، طق استدلال شما باید عزاداری برای امام حسین(ع) را کنار گذاشت چون به اموری چون قمه زنی منحرف شده است، باید پزشکی را کنار گذاشت چون در بسسیاری از موارد به خوددرمانی و در نتیجه مقاوم شدن بیماری ها انجامیده است و هزاران نمونه دیگر.

اشتباه دوم: یکسان دانستن موجود زنده و موجود بی جان به خاطر ماده اولیه!!
بعید می دانم این اشتباه دوم نیاز به توضیح داشته باشد، چون خود شما هم می دانید که توانایی یک انسان بیشتر از سنگ و چوب است، حداقلش این است که یک انسان توانایی دعا کردن دارد لذا می تواند برای برآورده شدن خواسته های انسان نزد پروردگار دعا کند، اما سنگ و چوب؟!
در مقایسه دو چیز هرگز ابتدای امر آنها مقایسه نمی شود بلکه رشد و تکامل آنها لحاظ شده و وضعیت فعلی آنها مقایسه می شود، اگرچه همه انسان ها و حیوانات و گیاهان از خاک هستند اما رشد و تکاملی که طی کرده اند باید در مقایسه لحاظ شود، چون آنها را نسبت به یکدیگر با تفاوت های جدی روبرو کرده است، حتی در بین خود انسان ها هم اینگونه است، اگرچه وقتی به دنیا می آیند فاقد توانایی بوده و در ناتوانی یکسان هستند اما با گذشت زمان وقتی با هم مقایسه می شوند می بینیم اشخاصی را به برتری یاد می کنیم، مثلا می گوییم در فوتبال مسی و رونالدو، در تنیس رافائل نادال و راجرر، در وزنه برداری حسین رضازاده و ... برتر از دیگران هستند.

در پناه حق باشید


خب این ولایت و ربوبیت رو میشه برای هر دو در نظر گرفت!!

در مورد اشتباه اول: وضعیت کنونی ما سکونه! الان دو راه مختلف نداریم که بگیم یا به پرستش ختم میشه یا نمیشه!! بلکه فقط یه راهه که الان به پرستش نرسیده!! درسته که اگه سکون حفظ بشه، به پرستش نمیرسه، ولی آیا زمین، مردم، جهان و... در حال سکونن!؟ قطعا نه! هیچ چیز بدون حرکت نیست پس خواه ناخواه یا پرستش ختم میشه، یا کل مسیر به فراموشی سپرده میشه!!(که از اونجایی که برای برخی سود داره، به پرستش ختم خواهد شد!!)

در مورد اشتباه دوم: درسته، وضعیت اولیشون مهم نیست، ولی تکاملشونم مهم نیست!! تنها چیز مهم فرجامشونه!(برای این مورد، وگرنه در کل حال!) فرجامشونم که در اینجا یکیه!

user;723906 نوشت:
الف: مشرکان خدا را به عنوان ربّ قبول نداشتند و ربوبیت را به وسائط (بت‌های) خود قائل بودند، ولی شیعه هرگز الوهیت و ربوبیت را به غیر خدا نسبت نمی‌دهد.
ب: مشرکان به وسائط فیض، استقلال قائل بودند ولی شیعه هیچگونه استقلالی قائل نیست.
د: وسائط فیض مشرکان، دروغی و خرافی بود، ولی وسائط فیض شیعیان مشروع است.[4]

الف: این مطلب که مخالف کلام خودتونه!!
ب: اینم همینطور!!
د: خرافی شاید ولی دروغی نبودن! دقیقا مثل وسائط فیض شیعیانن!! الگوهایی که خدا انتخاب کرده!!

Masood11;724213 نوشت:
خب این ولایت و ربوبیت رو میشه برای هر دو در نظر گرفت!!
؟؟؟؟!!!!
Masood11;724213 نوشت:
در مورد اشتباه اول: وضعیت کنونی ما سکونه! الان دو راه مختلف نداریم که بگیم یا به پرستش ختم میشه یا نمیشه!! بلکه فقط یه راهه که الان به پرستش نرسیده!! درسته که اگه سکون حفظ بشه، به پرستش نمیرسه، ولی آیا زمین، مردم، جهان و... در حال سکونن!؟ قطعا نه! هیچ چیز بدون حرکت نیست پس خواه ناخواه یا پرستش ختم میشه، یا کل مسیر به فراموشی سپرده میشه!!(که از اونجایی که برای برخی سود داره، به پرستش ختم خواهد شد!!)
خواهش می کنم منطقی باشید، من استدلالی و برهانی به شما جواب می دهم اما شما زمین و زمان را به هم می دوزید و مبهم و بر پایه حدسیات و احتمالات و... جواب می دهید!! قبول کنید که با این روند انسان نسبت به ادامه بحث دلسرد می شود.خواسته یا ناخواسته مغالطه می کنید، می گویید مردم سکون ندارند، پس حتما از اعتقادات حقه منحرف می شوند!! این چه استدلالی است؟ توسل از زمان پسران یعقوب بود که نزد پدر آمدند و خواستار استغفار شدند و تا به حال وجود داشته و در میان مومنین ختم به پرستش هم نشده!! با اندکی تأمل می فهمید که اعتقادات مبتنی بر دلیل تغییر ناپذیر هستند مگر آنکه دلیل آنها دستخوش تغییر شود، وقتی من طبق دلیل باور دارم که کسی غیر از خدا نمی تواند فاعل مستقل باشد دو هزار سال دیگر هم تغییری در اعتقادم رخ نخواهد داد چون دلیل من، دلیل عقلی متقن و برهانی است.
اگر هیچ چیز سکون ندارد و همه چیز در حرکت است پس
5 هزار سال پیش 2 به اضافه 2 می شد 3؛ و الان با گذشت زمان 2 به اضافه 2 می شود 4؟ روشن است که در مطالب عقلی برهانی سکون و حرکت معنا ندارد.
Masood11;724213 نوشت:
در مورد اشتباه دوم: درسته، وضعیت اولیشون مهم نیست، ولی تکاملشونم مهم نیست!! تنها چیز مهم فرجامشونه!(برای این مورد، وگرنه در کل حال!) فرجامشونم که در اینجا یکیه!
بحث مقایسه پرستش سنگ و چوب با توسل به اولیاء الهی چه ربطی به فرجامشون داره؟ اولا مگر فرجام اینها یکی هست؟ و اصلا بحث ما در پرستش و توسل به آنها در دنیا است، یعنی همین جا، این چه ربطی به فرجامشون داره؟ ما همین الان داریم به اهل بیت (ع) توسل می کنیم! نه در زمان فرجام آنها

مسلم;724427 نوشت:
خواهش می کنم منطقی باشید، من استدلالی و برهانی به شما جواب می دهم اما شما زمین و زمان را به هم می دوزید و مبهم و بر پایه حدسیات و احتمالات و... جواب می دهید!! قبول کنید که با این روند انسان نسبت به ادامه بحث دلسرد می شود.خواسته یا ناخواسته مغالطه می کنید، می گویید مردم سکون ندارند، پس حتما از اعتقادات حقه منحرف می شوند!! این چه استدلالی است؟ توسل از زمان پسران یعقوب بود که نزد پدر آمدند و خواستار استغفار شدند و تا به حال وجود داشته و در میان مومنین ختم به پرستش هم نشده!! با اندکی تأمل می فهمید که اعتقادات مبتنی بر دلیل تغییر ناپذیر هستند مگر آنکه دلیل آنها دستخوش تغییر شود، وقتی من طبق دلیل باور دارم که کسی غیر از خدا نمی تواند فاعل مستقل باشد دو هزار سال دیگر هم تغییری در اعتقادم رخ نخواهد داد چون دلیل من، دلیل عقلی متقن و برهانی است.
اگر هیچ چیز سکون ندارد و همه چیز در حرکت است پس
5 هزار سال پیش 2 به اضافه 2 می شد 3؛ و الان با گذشت زمان 2 به اضافه 2 می شود 4؟

روشن است که در مطالب عقلی برهانی سکون و حرکت معنا ندارد.

بحث مقایسه پرستش سنگ و چوب با توسل به اولیاء الهی چه ربطی به فرجامشون داره؟ اولا مگر فرجام اینها یکی هست؟ و اصلا بحث ما در پرستش و توسل به آنها در دنیا است، یعنی همین جا، این چه ربطی به فرجامشون داره؟ ما همین الان داریم به اهل بیت (ع) توسل می کنیم! نه در زمان فرجام آنها


مثال: دلیل: رساندن پیغام! راه 1: فریاد زدن راه 2: نامه فرستادن راه 3: تلفن زدن راه 4: ایمیل فرستادن و...
میبینید که دلیل یکیه ولی راهها خیلیه! خیلی اوقات میبینیم که طرف دستشو به سمت آسمون دراز میکنه و میگه یا امام رضا، من همه چیزمو از تو دارم! کار نداریم که اون آخرای قلبش منظورش بواسطه ی خداست، چون بت پرستا هم اون آخرای دلشون منظورشون خدا بود!! اگه این پرستش نیست پس چیه!؟ الان جوونای خام زیادی دیدم که اینجور حرفا میزنن! یه نسل، دو نسل، نهایتش سه نسل طول میکشه که این حرفا زده بشه ولی اون آخرای دلشون منظورشون خدا نباشه!! چرا!؟ چون بعضی از روحانیون تو حوضه ی نامربوط به تحصیلاتشون تو رسانه ی ملی فعالیت میکنن و بعنوان مثال میگن بچه 2 ساله رو با اسلام آشنا کنید!!! نتیجشم میشه موجوداتی که بجای عقل از گوشاشون استفاده میکنن و فکر نمیکنن اونی که میگه یا امام رضا... منظورش چیه و فقط تکرارش میکنن!! اونوقت شما میتونید بیاید بهشون بگید منظور خدا بوده! در بهترین حالت شما رو دشمن شیعه در نظر میگیرن و لعن و نفرین میکنن!!!
گذشت زمان 2 بعلاوه 2 بصورت میخی رو کرده لاتین و فارسی و...! و ممکنه شکل الان این معادله جواب اشتباه اون معادله اولی باشه!!

کاری به روحشون ندارم! چون در اون صورت کسایی که اون مجسمه ها ازشون ساخته شده هم روح داشتن و شخصیت بزرگی هم بودن! فرجام جسمشون منظورمه که هر دو یک فرجام دارن!

Masood11;724458 نوشت:
مثال: دلیل: رساندن پیغام! راه 1: فریاد زدن راه 2: نامه فرستادن راه 3: تلفن زدن راه 4: ایمیل فرستادن و...
میبینید که دلیل یکیه ولی راهها خیلیه! خیلی اوقات میبینیم که طرف دستشو به سمت آسمون دراز میکنه و میگه یا امام رضا، من همه چیزمو از تو دارم! کار نداریم که اون آخرای قلبش منظورش بواسطه ی خداست، چون بت پرستا هم اون آخرای دلشون منظورشون خدا بود!! اگه این پرستش نیست پس چیه!؟ الان جوونای خام زیادی دیدم که اینجور حرفا میزنن! یه نسل، دو نسل، نهایتش سه نسل طول میکشه که این حرفا زده بشه ولی اون آخرای دلشون منظورشون خدا نباشه!! چرا!؟ چون بعضی از روحانیون تو حوضه ی نامربوط به تحصیلاتشون تو رسانه ی ملی فعالیت میکنن و بعنوان مثال میگن بچه 2 ساله رو با اسلام آشنا کنید!!! نتیجشم میشه موجوداتی که بجای عقل از گوشاشون استفاده میکنن و فکر نمیکنن اونی که میگه یا امام رضا... منظورش چیه و فقط تکرارش میکنن!! اونوقت شما میتونید بیاید بهشون بگید منظور خدا بوده! در بهترین حالت شما رو دشمن شیعه در نظر میگیرن و لعن و نفرین میکنن!!!
گذشت زمان 2 بعلاوه 2 بصورت میخی رو کرده لاتین و فارسی و...! و ممکنه شکل الان این معادله جواب اشتباه اون معادله اولی باشه!!

کاری به روحشون ندارم! چون در اون صورت کسایی که اون مجسمه ها ازشون ساخته شده هم روح داشتن و شخصیت بزرگی هم بودن! فرجام جسمشون منظورمه که هر دو یک فرجام دارن!

مسعود عزیز من از شما یک سوال می کنم: آیا اعتقادی اگر امروز درست بود و خطر انحراف در آن دارد باید جلوی انحراف را گرفت یا آن اعتقاد را کنار گذاشت؟
اگر خداوند عده ای را واسطه خلق و خودش قرار داد، اید این وساطتی که منسوب به خداوند است کنار گذاشت یا باید مراقب بود شأن این واسطه ها بیش از آنچه که خداوند برایشان مقدر کرده فراتر نرود؟
به عبارت دیگر آیا افراط برخی انسان ها را باید با تفریط پاسخ داد یا باید قیده معتدل را تقریر کرده و ترویج کرد؟
شما برای اینکه توسل را زیر سوال ببرید باید اشکالی در اصل آن پیدا کنید، نه اینکه رفتار دیگران را دلیل بر رد اعتقادی بدانید، ما بر سر اصل توسل صحبت می کنیم.

پابوس زوار اربعین;724138 نوشت:
خدا نه زاییده میشود نه میزاید
در حالی که اهل بیت هم زاییده میشوند هم میزایند.

بله درست است ولی نمیدانم این چیزی که گفتید چه ربطی با موضوع بحث داشت!!!
هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب والشهاده الرحمن الرحیم هوالله الذی لا اله هو الملک القدوس السلام المومن المهمین العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون هوالله الخالق البارئ المصور له الاسماء الحسنی و هو العزیز الحکیم

مسلم;724474 نوشت:
مسعود عزیز من از شما یک سوال می کنم: آیا اعتقادی اگر امروز درست بود و خطر انحراف در آن دارد باید جلوی انحراف را گرفت یا آن اعتقاد را کنار گذاشت؟
اگر خداوند عده ای را واسطه خلق و خودش قرار داد، اید این وساطتی که منسوب به خداوند است کنار گذاشت یا باید مراقب بود شأن این واسطه ها بیش از آنچه که خداوند برایشان مقدر کرده فراتر نرود؟
به عبارت دیگر آیا افراط برخی انسان ها را باید با تفریط پاسخ داد یا باید قیده معتدل را تقریر کرده و ترویج کرد؟
شما برای اینکه توسل را زیر سوال ببرید باید اشکالی در اصل آن پیدا کنید، نه اینکه رفتار دیگران را دلیل بر رد اعتقادی بدانید، ما بر سر اصل توسل صحبت می کنیم.

باید درشت نشه! وقتی درشت شد، کوچکترین اشتباهاتش دیده میشه و از اونجا که اغلب به اشتباه اعتراف نمیکنن، نهادینه میشه!!

توسل که به نظرم مشکل داره چون پارتیبازی محسوب میشه! مگه اینکه بشه به همه ی شخصیتای بزرگ توسل کرد!

Masood11;724492 نوشت:
باید درشت نشه! وقتی درشت شد، کوچکترین اشتباهاتش دیده میشه و از اونجا که اغلب به اشتباه اعتراف نمیکنن، نهادینه میشه!!

توسل که به نظرم مشکل داره چون پارتیبازی محسوب میشه! مگه اینکه بشه به همه ی شخصیتای بزرگ توسل کرد!

جایگاه اهل بیت(ع) و توسل به آنها دست ما نیست که درشت کنیم یا نکنیم، به دست همان خدایی است که آنها را برگزیده، زیارت جامعه کبیره را بخوانید تا متوجه جایگاه آنها شوید.
اما در مورد اشکالی که به اصل توسل می گیرید باید عرض کنم که ما با هم توافق نظر داریم، چون توسل به هر بزرگی جایز است، و البته اگر مختص اهل بیت(ع) می بود هم اشکالی نداشت که وارد آن نمیشوم چون همین که با هم توافق داریم که به هر انسان بزرگی می شود توسل کرد مشکل را حل می کند.

Masood11;724213 نوشت:
الف: این مطلب که مخالف کلام خودتونه!!
ب: اینم همینطور!!
د: خرافی شاید ولی دروغی نبودن! دقیقا مثل وسائط فیض شیعیانن!! الگوهایی که خدا انتخاب کرده!!

چی میگید برادر؟ لطفا دقت کنید!
من گفتم:

الف: مشرکان خدا را به عنوان ربّ قبول نداشتند و ربوبیت را به وسائط (بت‌های) خود قائل بودند، ولی شیعه هرگز الوهیت و ربوبیت را به غیر خدا نسبت نمی‌دهد. (بله شیعه هیچ چیزی را به هیچ کسی به صورت استقلالی نسبت نمیدهد؛ این نسبت دادن شرک است؛ زیرا ما به این جمله معتقدیم: لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم)
ب: مشرکان به وسائط فیض، استقلال قائل بودند ولی شیعه هیچگونه استقلالی قائل نیست. (یعنی مشرکین با اینکارشون طبق آیه مشرک بودند چون هم واسطه خرافی بود هم بخاطر استقلال قائل شدن به آن؛ شرک مرتکب میشدند)
د: وسائط فیض مشرکان، دروغی و خرافی بود، ولی وسائط فیض شیعیان مشروع است. ( وسائط فیض شیعیان از آیات و روایات ثابت هست که قرآن و اهل بیت و عمل صالح و ... هستند)

[="Tahoma"][="Navy"]

پابوس زوار اربعین;717875 نوشت:
ه دوستی میگم این کارها را برای چه انجام میدهی
میگوید برای امام حسین

یا به دوستی میگویم
چرا نگرانی که امسال محرم نتونی بیای
سال گذشته چه کسی کارهایت را جور کرد که بیای(درذهنم میگذارنم که خدا جور کرده است) اما او میگوید امام حسین جور کرده است
و
بعد میپرسم روزی رسانت کیست
میگوید خود امام حسین.


سلام
درست نیست که مسلمان آنچه که خداوند متعال به خود نسبت داده مثل رزق به غیر او نسبت دهد هرچند اسباب این وسط هستند و از اشرف اسباب اولیا الهی اند
خلاصه نحوه طرح مطالب به میزان قرآن و کلام ائمه ع شناخته می شود
یا علیم[/]

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]دوستان در این بحث تعصب نسبت به شیعه را کنار بگذارید.

وهابیت از این نقطه خیلی داره استفاده میکند و شیعه را زیر سوال میبرد که شیعه مشرک است .

پس اگر کسی قصد جواب دادن دارد جوابی دهد که دل شیعه در مقابل این تبلیغات وهابیت نلرزد[/]

پابوس زوار اربعین;724136 نوشت:
دقیق نمیدونم در کدام ایه قران است
اما در ان ایه که بحث اخلاص هم میشود
صحبت این است بغیر از خدا از کسی نخواهیم
و فقط خداست که روزی میرساند.

با سلام و احترام
نمی دانم منظورتان دقیقا کدام آیه است، اما آنچه که در قرآن از آن نهی شده است قرار دادن کسی یا چیزی در کنار خداوند، به عنوان «اله» است؛ همان طور که می فرماید:

«فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَر»؛ هيچ معبودى را با خداوند مخوان، كه از معذّبين خواهى بود(شعراء-213)

در اینکه خداست که زنده می کند و میمیراند، خداست که روزی می دهد و نعمت فرو می فرستد و... شکی نیست، اما نسبت دادن امور به واسطه ها اشکالی ندارد، همان طور که خود قرآن کریم قبض روح انسانها را به عزرائیل نست داده است:

«يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذي وُكِّلَ بِكُم‏»؛ فرشته مرگ كه بر شما مأمور شده، (روح) شما را مى‏ گيرد.(سجده-11)

آیا اگر کسی گفت این پدر خانواده است که خرجی خانواده را می دهد مشرک شده؟ آیا اگر کسی از پدرش خواست تا یک خانه یا ماشین برای او بخرد شرک ورزیده؟ چطور اگر این را از امام رضا(ع) بخواهد شرک می شود؟

خود قرآن کریم انسان ها را دعوت کرده تا برای استغفار نزد پیامبر(ص) بیایند، و او واسطه برای استغفارشان شود:

«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً»؛ و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏ كردند، به نزد تو مى ‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏ كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏ كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏ يافتند.(نساء-64)

و در آیات دیگر چنین قدرت و توانی را که به اذن خداوند به ایشان داده است را تصدیق می کند، آنجا که خطاب خویش به عیسی(ع) را یادآور می شود:

«وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني‏ فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْني‏ وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني‏ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْني‏» (مائده-110)
و هنگامى كه به فرمان من، از گل چيزى بصورت پرنده مى ‏ساختى، و در آن مى‏ دميدى، و به فرمان من، پرنده‏ اى مى‏ شد و كور مادرزاد، و مبتلا به بيمارى پيسى را به فرمان من، شفا مى‏ دادى و مردگان را (نيز) به فرمان من زنده مى‏ كردى‏.

خداوند تمام این افعال را به عیسی(ع) نسبت داده و او را فاعل این امور خطاب کرده است، دیگر از خدا و قرآن که نمی توانیم جلو بیفتیم؟!

پابوس زوار اربعین;726224 نوشت:
دوستان در این بحث تعصب نسبت به شیعه را کنار بگذارید.

وهابیت از این نقطه خیلی داره استفاده میکند و شیعه را زیر سوال میبرد که شیعه مشرک است .

پس اگر کسی قصد جواب دادن دارد جوابی دهد که دل شیعه در مقابل این تبلیغات وهابیت نلرزد

از این سر و صدای وهابیت نترسید، خدا راگواه میگیرم اینها حرف منطقی و مستدل برای گفتن ندارند، باور کنید این که می فرمایید وهابیت دارد از این اعتقاد شیعه استفاده کرده و شیعه را زیر سوال می برد، مشکل از اعتقاد نیست، مشکل از سوء استفاده آنان است، آنها به آیات قرآن گزینشی نگاه می کنند و تنها به آیاتی اشاره می کنند که مدعای آنان را اثبات کند اما سایر آیات را کنار می گذارند و به این بهانه خون شیعیان را مباح میشمارند، دقیقا مصداق این آیه هستند که می فرماید:

«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذاب‏» (بقره:85)
آيا به بعضى از كتاب آسمانى ايمان مى ‏آوريد، و به بعضى كافر مى‏ شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مى‏ شوند.

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

عين الحيات;724480 نوشت:
بله درست است ولی نمیدانم این چیزی که گفتید چه ربطی با موضوع بحث داشت!!!
هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب والشهاده الرحمن الرحیم هوالله الذی لا اله هو الملک القدوس السلام المومن المهمین العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون هوالله الخالق البارئ المصور له الاسماء الحسنی و هو العزیز الحکیم

خوب تفسیر علما درباره ان بخش دعای ندبه چیست ؟؟؟[/]

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

مسلم;726377 نوشت:
با سلام و احترام
نمی دانم منظورتان دقیقا کدام آیه است، اما آنچه که در قرآن از آن نهی شده است قرار دادن کسی یا چیزی در کنار خداوند، به عنوان «اله» است؛ همان طور که می فرماید:

«فَلا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَر»؛ هيچ معبودى را با خداوند مخوان، كه از معذّبين خواهى بود(شعراء-213)

در اینکه خداست که زنده می کند و میمیراند، خداست که روزی می دهد و نعمت فرو می فرستد و... شکی نیست، اما نسبت دادن امور به واسطه ها اشکالی ندارد، همان طور که خود قرآن کریم قبض روح انسانها را به عزرائیل نست داده است:

«يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذي وُكِّلَ بِكُم‏»؛ فرشته مرگ كه بر شما مأمور شده، (روح) شما را مى‏ گيرد.(سجده-11)

آیا اگر کسی گفت این پدر خانواده است که خرجی خانواده را می دهد مشرک شده؟ آیا اگر کسی از پدرش خواست تا یک خانه یا ماشین برای او بخرد شرک ورزیده؟ چطور اگر این را از امام رضا(ع) بخواهد شرک می شود؟

خود قرآن کریم انسان ها را دعوت کرده تا برای استغفار نزد پیامبر(ص) بیایند، و او واسطه برای استغفارشان شود:

«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً»؛ و اگر اين مخالفان، هنگامى كه به خود ستم مى‏ كردند، به نزد تو مى ‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏ كردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مى‏ كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى‏ يافتند.(نساء-64)

و در آیات دیگر چنین قدرت و توانی را که به اذن خداوند به ایشان داده است را تصدیق می کند، آنجا که خطاب خویش به عیسی(ع) را یادآور می شود:

«وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْني‏ فَتَنْفُخُ فيها فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْني‏ وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْني‏ وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‏ بِإِذْني‏» (مائده-110)
و هنگامى كه به فرمان من، از گل چيزى بصورت پرنده مى ‏ساختى، و در آن مى‏ دميدى، و به فرمان من، پرنده‏ اى مى‏ شد و كور مادرزاد، و مبتلا به بيمارى پيسى را به فرمان من، شفا مى‏ دادى و مردگان را (نيز) به فرمان من زنده مى‏ كردى‏.

خداوند تمام این افعال را به عیسی(ع) نسبت داده و او را فاعل این امور خطاب کرده است، دیگر از خدا و قرآن که نمی توانیم جلو بیفتیم؟!

از این سر و صدای وهابیت نترسید، خدا راگواه میگیرم اینها حرف منطقی و مستدل برای گفتن ندارند، باور کنید این که می فرمایید وهابیت دارد از این اعتقاد شیعه استفاده کرده و شیعه را زیر سوال می برد، مشکل از اعتقاد نیست، مشکل از سوء استفاده آنان است، آنها به آیات قرآن گزینشی نگاه می کنند و تنها به آیاتی اشاره می کنند که مدعای آنان را اثبات کند اما سایر آیات را کنار می گذارند و به این بهانه خون شیعیان را مباح میشمارند، دقیقا مصداق این آیه هستند که می فرماید:

«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذاب‏» (بقره:85)
آيا به بعضى از كتاب آسمانى ايمان مى ‏آوريد، و به بعضى كافر مى‏ شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مى‏ شوند.

اری وهابی یک طرف ایه را میگذارد دو طرفش را نمیگذارد.
اما این بحث ها را برای کسی میکند که خوب ننشسته بحث با دینداران کند.
همین من اگر همین مطلب را اینجا نخونم اگر گرایش دینی ام تغییر نکند لااقل نمیتونم دهنشو ببندم.

باید توجیه باشم.

ایه را پیدا میکنم و تا انوقت این طرف بحث را نگه دارید.

..........

خوب در ان بحث دو کشاورز در قران که قبلا هم اشاره شد.
از کلام کشاورز شکست خورده مشخص است که غفلتی کرده است و میشود با کمترین دقتی در همان ایات فهمید ادم دینداری بود.

خدا برایش سختگیری کرده؟؟؟
اگر اری که نکند همین سختگیری ها هم قرار است شامل حال ما شود؟؟؟[/]

پابوس زوار اربعین;726740 نوشت:
خوب در ان بحث دو کشاورز در قران که قبلا هم اشاره شد.
از کلام کشاورز شکست خورده مشخص است که غفلتی کرده است و میشود با کمترین دقتی در همان ایات فهمید ادم دینداری بود.

خدا برایش سختگیری کرده؟؟؟
اگر اری که نکند همین سختگیری ها هم قرار است شامل حال ما شود؟؟؟

ببینید همان طور که در سابق هم عرض شد اصلا توسل به اولیاء الهی شرک نیست و مغضوب خدا نیست تا مشمول این آیات شریفه و ماجرای آن دو کشاورز شود، بلکه خود خداوند برای توبه سفارش به آمدن نزد پیامبر(ص) نموده است، ما قدرت اهل بیت(ع) را فانی در قدرت خداوند می دانیم و معتقدیم همه چیز به دست خداست و اهل بیت(ع) واسطه ای بیش نیستند، اما آن کشاورز با غرور و خودخواهی تمام رونق آن باغ را از خود دانسته، و آن را ابدی می دانست، لذا احتمال اینکه خداوند با قدرت خودش آن باغ را نابود کند نمیداد همان طور که خداوند در آیه 37 سوره کهف از زبان رفیقش به این کفر اشاره نموده است، اما ما شیعیان همه چیز را به دست خداوند می دانیم، وجود و اوصاف و افعال این اولیاء را که به آنها توسل می کنیم در دست قدرت خداوند می دانیم، همان طور که فرموده است:
«قل فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَميعاً وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما»؛ بگو: اگر خدا بخواهد، مسيح و مادرش و تمام كسانى كه در روى زمين‏اند، هلاك كند، چه كسى مى‏تواند در برابر اراده و قدرت او بايستد؟ و مالكيّت و فرمانروايى آسمان‏ها و زمين و آنچه ميان آن دو قرار دارد، فقط در سيطره خداست‏.(مائده-17)

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

مسلم;726875 نوشت:
ببینید همان طور که در سابق هم عرض شد اصلا توسل به اولیاء الهی شرک نیست و مغضوب خدا نیست تا مشمول این آیات شریفه و ماجرای آن دو کشاورز شود، بلکه خود خداوند برای توبه سفارش به آمدن نزد پیامبر(ص) نموده است، ما قدرت اهل بیت(ع) را فانی در قدرت خداوند می دانیم و معتقدیم همه چیز به دست خداست و اهل بیت(ع) واسطه ای بیش نیستند، اما آن کشاورز با غرور و خودخواهی تمام رونق آن باغ را از خود دانسته، و آن را ابدی می دانست، لذا احتمال اینکه خداوند با قدرت خودش آن باغ را نابود کند نمیداد همان طور که خداوند در آیه 37 سوره کهف از زبان رفیقش به این کفر اشاره نموده است، اما ما شیعیان همه چیز را به دست خداوند می دانیم، وجود و اوصاف و افعال این اولیاء را که به آنها توسل می کنیم در دست قدرت خداوند می دانیم، همان طور که فرموده است:
«قل فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِنْ أَرادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَميعاً وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما»؛ بگو: اگر خدا بخواهد، مسيح و مادرش و تمام كسانى كه در روى زمين‏اند، هلاك كند، چه كسى مى‏تواند در برابر اراده و قدرت او بايستد؟ و مالكيّت و فرمانروايى آسمان‏ها و زمين و آنچه ميان آن دو قرار دارد، فقط در سيطره خداست‏.(مائده-17)

البته حواسمان باشد بحث این موضوع
توسل نیست.

بحث این موضوع نیت عمل است.
که عمل برای خدا یا برای ایمه.

که در متن خود موضوع سوال مثالهایی گنجانیده شده.[/]

پابوس زوار اربعین;727592 نوشت:
البته حواسمان باشد بحث این موضوع
توسل نیست.

بحث این موضوع نیت عمل است.
که عمل برای خدا یا برای ایمه.

که در متن خود موضوع سوال مثالهایی گنجانیده شده.

بله درست میفرمایید اما برخی مصادیق آن مثل اینکه: "امام حسین(ع) روزی هیأت را می رساند" به توسل مربوط می شود، البته در خصوص سایر مصادیق هم ریشه بحث یکسان است، هر دو به فاعلیت و رضایت اهل بیت(ع) بر می گردد و پاسخ یکسانی خواهد داشت: فاعلیت و رضایت اهل بیت(ع) در طول فاعلیت و رضایت خداوند است، اهل بیت(ع) اگر کاری انجام میدهند به قدرت خداست و اگر کاری برای رضای آنها انجام شود، رضای آنها به خاطر رضای خداوند است:
«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّه‏»؛ هر كه از پيامبر اطاعت كند، در حقيقت از خدا اطاعت كرده‏.(نساء-80)

و آزار پیامبر، آزار خداوند است:

«إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهينا»؛ قطعاً آنان كه خدا و پيامبرش را مى‏آزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مى‏ كند، و براى آنان عذابى خواركننده آماده كرده است‏.(احزاب:57)

پس این که ما به دنبال رضایت اهل بیت(ع) از خودمان هستیم به این خاطر است که رضایت آنها، رضایت خداوند را در پی دارد، نه این که رضایت آنها را بر رضایت الهی ترجیح بدهیم، اصلا محبوبیت امام حسین(ع) به خاطر همین جانفشانی او در راه خداست.

سلام علیکم

اینکه فرمودید کسی ائمه را ممکن است از خدا بیشتر دوست داشته باشد خب این صرفا دلالت بر ضعف معرفتی شخص می کند .

اما در مورد این سوال که برای امام کاری را انجام دهم یا برای خدا

اشکال در خود سوال است . امام مخلوق است و خدا خالق , یکی عبد است دیگری معبود , امام مربوب و خدا رب است ... در این باب این ها غیر هم هستند و یکی نیستند.

ولی در مقام هدایت رسول خدا و ائمه دون الله نیستند . آیا مسلمانی می تواند ادعا کند که پیامبر در مقام هدایت مستقل از خدا عمل کرده ؟"

موضوع ولایت و سرپرستی شان هم ذیل همین موضوع هدایت است . ایشان چه در زمان حیات دنیوی و چه قبل و پس از آن بر مومنین ولایت خاص الخاص دارند و نتیجتا وسیله فیض و تقرب اند . که موضوع جداگانه ایست بابت تکمیل عرض ذکر کردم.

[=Arial Narrow]

مسلم;727681 نوشت:
بله درست میفرمایید اما برخی مصادیق آن مثل اینکه: "امام حسین(ع) روزی هیأت را می رساند" به توسل مربوط می شود، البته در خصوص سایر مصادیق هم ریشه بحث یکسان است، هر دو به فاعلیت و رضایت اهل بیت(ع) بر می گردد و پاسخ یکسانی خواهد داشت: فاعلیت و رضایت اهل بیت(ع) در طول فاعلیت و رضایت خداوند است، اهل بیت(ع) اگر کاری انجام میدهند به قدرت خداست و اگر کاری برای رضای آنها انجام شود، رضای آنها به خاطر رضای خداوند است:
«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّه‏»؛ هر كه از پيامبر اطاعت كند، در حقيقت از خدا اطاعت كرده‏.(نساء-80)

و آزار پیامبر، آزار خداوند است:

«إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهينا»؛ قطعاً آنان كه خدا و پيامبرش را مى‏آزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مى‏ كند، و براى آنان عذابى خواركننده آماده كرده است‏.(احزاب:57)

پس این که ما به دنبال رضایت اهل بیت(ع) از خودمان هستیم به این خاطر است که رضایت آنها، رضایت خداوند را در پی دارد، نه این که رضایت آنها را بر رضایت الهی ترجیح بدهیم، اصلا محبوبیت امام حسین(ع) به خاطر همین جانفشانی او در راه خداست.

خوب برخی هم هستند به هییت میایند اما صاحب حاجت نیستن و فقط برای خدا یا امام حسین (بنا به جمله زبانی - شاید در دل برای خدا باشد) میایند.

........

خدا روزی رسان است یا ایمه ؟؟؟
ایمه که روزی خود را از خدا طلب میکردند.

پابوس زوار اربعین;727755 نوشت:
خدا روزی رسان است یا ایمه ؟؟؟
ایمه که روزی خود را از خدا طلب میکردند.

ببینید ملاک شرک، استقلال قائل شدن برای غیر خداوند است، اعتقاد به روزی رساندن و نرساندن غیر خدا ملاک شرک نیست، آیا پدر یک خانواده نیست که روزی برای بچه هایش می آورد؟ اگر کسی چنین جمله ای گفت مشرک شده است؟ روشن است که خیر، چون پدر واسطه ای است برای جذب رزق و روزی برای خانواده اش اما او واسطه ای بیش نیست و همه چیز به دست خداست، اوست که تنها روزی دهنده مستقل است، و شرک در صورتی است که انسان معتقد باشد که خالق یا روزی دهنده مستقلی غیر از خداوند هست.(الالهیات، آیت الله سبحانی، ج2، ص51)

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

مسلم;727862 نوشت:
ببینید ملاک شرک، استقلال قائل شدن برای غیر خداوند است، اعتقاد به روزی رساندن و نرساندن غیر خدا ملاک شرک نیست، آیا پدر یک خانواده نیست که روزی برای بچه هایش می آورد؟ اگر کسی چنین جمله ای گفت مشرک شده است؟ روشن است که خیر، چون پدر واسطه ای است برای جذب رزق و روزی برای خانواده اش اما او واسطه ای بیش نیست و همه چیز به دست خداست، اوست که تنها روزی دهنده مستقل است، و شرک در صورتی است که انسان معتقد باشد که خالق یا روزی دهنده مستقلی غیر از خداوند هست.(الالهیات، آیت الله سبحانی، ج2، ص51)

خوب
حالا شما یک لطف کنید

در ادامه بحث
مواردی که میدانید وهابی ها در این بحث میکشند وسط را جلو جلو بما بگویید
چون یحتمل با انها بحثی داشته اید.
من هر بار با انهایی بحثی میکنم مستقیم میام اینجا بحثش را باز میکنم.

این کار شما در رشد فکر تحلیل گر تاثیر دارد.[/]

پابوس زوار اربعین;728425 نوشت:
خوب
حالا شما یک لطف کنید

در ادامه بحث
مواردی که میدانید وهابی ها در این بحث میکشند وسط را جلو جلو بما بگویید
چون یحتمل با انها بحثی داشته اید.
من هر بار با انهایی بحثی میکنم مستقیم میام اینجا بحثش را باز میکنم.

این کار شما در رشد فکر تحلیل گر تاثیر دارد.

ببینید مباحث وهابیت گسترده تر از این است که در یک یا چند تاپیک بجنبد اما اگر کسی مبانی قرآنی که به برخی اشاره شد در دستش باشد در اکثر اوقات می تواند از پس بحث با ایشان برآید.

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

مسلم;728579 نوشت:
ببینید مباحث وهابیت گسترده تر از این است که در یک یا چند تاپیک بجنبد اما اگر کسی مبانی قرآنی که به برخی اشاره شد در دستش باشد در اکثر اوقات می تواند از پس بحث با ایشان برآید.

رییس منظورم در همین بحث است

انها ادعا دارند شیعه برای خدا عمل نمیکند بلکه برای امام حسین(البته اینطور هم نمیگویند امام حسین) و امام علی ووو عمل انجام میدهد.
برای همین داعش حسینیه را تخریب میکند چون میگوید اینجا شده بود بتخانه .
و در اینجا بجای عمل برای خدا برای اهل بیت کار میکردند.

..............
خوب من بخشی از حرفشون را اوردم
وسط و ادله -ادله صحیح هم نیستند- انها را اینجا گذاشتم.

شما هم زحمتی بکشید برخی از حرفهای انها را در این باره با جوابش بگذارید.

چون شنیدم کسی برود حج کتبی از سوی وهابی ها بهش داده میشود که پر از این چیزاست.
خوب اگر شما ان کتب را دیده باشید یا با انها بحث کرده باشید
میدونید الان دیگه چه حرفهایی در این باره (عمل برای خدا یا اهل بیت ) میزنند
و ما را جلو جلو اماده میکنید.[/]

پابوس زوار اربعین;729003 نوشت:
چون شنیدم کسی برود حج کتبی از سوی وهابی ها بهش داده میشود که پر از این چیزاست.
خوب اگر شما ان کتب را دیده باشید یا با انها بحث کرده باشید
میدونید الان دیگه چه حرفهایی در این باره (عمل برای خدا یا اهل بیت ) میزنند
و ما را جلو جلو اماده میکنید.

ببینید چرا اینقدر بحث را پیچیده میکنید.
من برای اهل بیت عمل میکنم .برای اهل بیت نماز میخوانم و برای اهل بیت روزه میگیرم .و این امر خداست که برای اهل بیت علیهم السلام عمل کنیم. قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی...
خداوند تنها چیزی که از ما میخواهد موده فی القربی است .تنها چیزی که میخواهد محبت و مودت و عرض ارادت ما به خاندان اهل بیت علیهم السلام است.
آن عملی را که خدا طالب است
حب علی بن ابی طالب است

[=Arial Narrow]

عين الحيات;729050 نوشت:
ببینید چرا اینقدر بحث را پیچیده میکنید.
من برای اهل بیت عمل میکنم .برای اهل بیت نماز میخوانم و برای اهل بیت روزه میگیرم .و این امر خداست که برای اهل بیت علیهم السلام عمل کنیم. قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی...
خداوند تنها چیزی که از ما میخواهد موده فی القربی است .تنها چیزی که میخواهد محبت و مودت و عرض ارادت ما به خاندان اهل بیت علیهم السلام است.
آن عملی را که خدا طالب است
حب علی بن ابی طالب است

رییس این حرف شما خلاف این ایه نیست؟؟؟.
سوره انعام
قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]رییس مسلم
این بحث فعلی را چطور با ایه

[h=3]قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[/h]
انجام میدهید؟؟؟؟[/]

برای خدا با الگو گیری از ائمه

پابوس زوار اربعین;729880 نوشت:
رییس مسلم
این بحث فعلی را چطور با ایه

قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

انجام میدهید؟؟؟؟

عرض سلام و احترام

ببینید نماز و عبادت هر کسی باید برای خداوند باشد، در این شکی نیست، به این معنا که کسی دیگری نباید معبود و مسجود قرار بگیرد؛ اما این منافاتی ندارد که در این عبادت خدا به دنبال رضایت واسطه هایی باشد که رضایت آنها در طول رضایت الهی است. بدون شک عبادت به سمت کعبه و مسجود خداوند است، اما اینکه انسان بداند با خواندن این عبادت و سجده بر خداوند، امام زمان(ع) و پیامبر(ص) نیز از او راضی می شوند، این اشکالی دارد؟ اشکالی دارد که به دنبال رضایت آنها باشد، خود قرآن کریم به
پیامبر(ص) می فرماید: به آنان بگو که اگر می خواهید خداوند شما را دوست داشته باشد از من(پیامبر) تبعیت کرده، و آنچه مورد رضایت من است را انجام دهید:

«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني ‏يُحْبِبْكُمُ اللَّه‏»؛ بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد.(آل عمران-31)

پس اگر کسی به دنبال رضابت اهل بیت(ع) است، چون می داند آنها فقط از عملی راضی خواهند شد که خداوند راضی باشد، هرگز امکان ندارد بنده ای مغضوب خداوند باشد و محبوب اهل بیت(ع)؛ یا محبوب اهل بیت(ع) باشد و مغضوب خداوند! لذا اگر ایشان از او راضی شوند خداوند نیز از او راضی خواهد بود. همان طور که انسان به خاطر رضایت الهی سعی می کند پدر و مادرش را با اعمالش راضی کند، آیا این اشکالی دارد؟
در جایی این شرک خواهد بود که انسان مستقلا برای رضایت اهل بیت(ع) عبادت کند و رضایت خداوند اصلا برای او مهم نباشد، که این ناممکن است، چون در مکتب تشیع عزت و آبرو و جایگاه ائمه(ع)، تنها به خاطر انتساب ایشان به خداوند است.

باید دقت کرد منشأ تمام این شبهات، جداانگاری ائمه(ع) از خداوند و در عرض خداوند قرار دادن آنها است، اما شما اگر یک شرکت را فرض کنید، از ریاست شرکت گرفته تا کارمندان هدف واحدی دارند لذا رضایتشان در طول یکدیگر است، یعنی شما اگر بخواهید در اهداف آن شرکت گام برداشته و مثلا معاون آن شرکت را راضی کنید، انگار به دنبال رضایت رییس هستید، یعنی اگر به دنبال رضایت معاون هستید به این خاطر نیست که خوشگل است، یا پول دار است، یا...؛ بلکه فقط به این خاطر است که معاون است، به خاطر منصب اوست، لذا رضایت او، یعنی رضایت رییس.

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

مسلم;730645 نوشت:
عرض سلام و احترام

ببینید نماز و عبادت هر کسی باید برای خداوند باشد، در این شکی نیست، به این معنا که کسی دیگری نباید معبود و مسجود قرار بگیرد؛ اما این منافاتی ندارد که در این عبادت خدا به دنبال رضایت واسطه هایی باشد که رضایت آنها در طول رضایت الهی است. بدون شک عبادت به سمت کعبه و مسجود خداوند است، اما اینکه انسان بداند با خواندن این عبادت و سجده بر خداوند، امام زمان(ع) و پیامبر(ص) نیز از او راضی می شوند، این اشکالی دارد؟ اشکالی دارد که به دنبال رضایت آنها باشد، خود قرآن کریم به
پیامبر(ص) می فرماید: به آنان بگو که اگر می خواهید خداوند شما را دوست داشته باشد از من(پیامبر) تبعیت کرده، و آنچه مورد رضایت من است را انجام دهید:

«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني ‏يُحْبِبْكُمُ اللَّه‏»؛ بگو: اگر خدا را دوست داريد، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد.(آل عمران-31)

پس اگر کسی به دنبال رضابت اهل بیت(ع) است، چون می داند آنها فقط از عملی راضی خواهند شد که خداوند راضی باشد، هرگز امکان ندارد بنده ای مغضوب خداوند باشد و محبوب اهل بیت(ع)؛ یا محبوب اهل بیت(ع) باشد و مغضوب خداوند! لذا اگر ایشان از او راضی شوند خداوند نیز از او راضی خواهد بود. همان طور که انسان به خاطر رضایت الهی سعی می کند پدر و مادرش را با اعمالش راضی کند، آیا این اشکالی دارد؟
در جایی این شرک خواهد بود که انسان مستقلا برای رضایت اهل بیت(ع) عبادت کند و رضایت خداوند اصلا برای او مهم نباشد، که این ناممکن است، چون در مکتب تشیع عزت و آبرو و جایگاه ائمه(ع)، تنها به خاطر انتساب ایشان به خداوند است.

باید دقت کرد منشأ تمام این شبهات، جداانگاری ائمه(ع) از خداوند و در عرض خداوند قرار دادن آنها است، اما شما اگر یک شرکت را فرض کنید، از ریاست شرکت گرفته تا کارمندان هدف واحدی دارند لذا رضایتشان در طول یکدیگر است، یعنی شما اگر بخواهید در اهداف آن شرکت گام برداشته و مثلا معاون آن شرکت را راضی کنید، انگار به دنبال رضایت رییس هستید، یعنی اگر به دنبال رضایت معاون هستید به این خاطر نیست که خوشگل است، یا پول دار است، یا...؛ بلکه فقط به این خاطر است که معاون است، به خاطر منصب اوست، لذا رضایت او، یعنی رضایت رییس.

ایول حرفه ای .

فقط رییس خودتون بشینید فکر کنید دیگه وهابی ها در این رابطه چه میگویند خودتان سوالشان را بنویسید و اینجا جواب دهید.
من اگر خوب این مطالب را پیدا میکنم
چون اهواز داره قلب اشاعه وهابیت میشود و خود بخود انها را میبینیم و بحث میکنیم , و از سوالاشون خبر دارم[/]

پابوس زوار اربعین;729879 نوشت:
رییس این حرف شما خلاف این ایه نیست؟؟؟.
سوره انعام
قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

نه تنها خلاف این آیه نیست بلکه تایید کننده این آیه است. مولا امیرالمومنین علی علیه السلام در حدیثی فرمود : انا صلاه المومنین. یعنی من نماز مومنین هستم. با این تفسیر این آیه که میگوید نمازم برای خداست یعنی این که امیرالمومنین علی علیه السلام برای خداست و چه زیباست این انتساب به خداوند.

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

عين الحيات;730748 نوشت:
نه تنها خلاف این آیه نیست بلکه تایید کننده این آیه است. مولا امیرالمومنین علی علیه السلام در حدیثی فرمود : انا صلاه المومنین. یعنی من نماز مومنین هستم. با این تفسیر این آیه که میگوید نمازم برای خداست یعنی این که امیرالمومنین علی علیه السلام برای خداست و چه زیباست این انتساب به خداوند.

یادمان باشد این بحث را با وهابی داریم که علی را تکفیر میکند پس گفتن چنین حدیثی به او جالب نیست.
باید از راه استدلال با او بحث کرد.
که همین روش را تا الان کارشناس پاسخگو پیش گرفته است[/]

پابوس زوار اربعین;730830 نوشت:
یادمان باشد این بحث را با وهابی داریم که علی را تکفیر میکند پس گفتن چنین حدیثی به او جالب نیست.
باید از راه استدلال با او بحث کرد.
که همین روش را تا الان کارشناس پاسخگو پیش گرفته است

لزومی ندارد که با وهابی بحث کنیم .ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه. لعنه الله علیهم.وهابی ها کوردل هستند.

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]

عين الحيات;730968 نوشت:
لزومی ندارد که با وهابی بحث کنیم .ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه. لعنه الله علیهم.وهابی ها کوردل هستند.

ولی این خلاف سیره اهل بیت است .
درسته من در مقابل علم اهل بیت هیچم
ولی بهرحال باید دست و پا بزنم که دشمن فکر نکند راه برایش هموار است[/]

پابوس زوار اربعین;731203 نوشت:
ولی این خلاف سیره اهل بیت است .
درسته من در مقابل علم اهل بیت هیچم
ولی بهرحال باید دست و پا بزنم که دشمن فکر نکند راه برایش هموار است

از قدیم گفتن کسی رو که خوابه میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو به خواب زده نمیشه بیدار کرد.گفت و گو با این ها فایده ندارد.

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

نبوت انبیا برحق ، رسالت رسولان برحق،صداقت صدیقین برحق ، کرامت اولیا برحق،شهادت شهدا برحق

اما ظاهر و باطن عمل باید برای خدا باشد . و در دست و زبان ما نباید نامی دیگر باشد حتی نبی یا امام

فقط و فقط برای خدا ( ایاک نعبد و ایاک نستعین) نگفت نعبدک و نستعنک

يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ (38) یوسف

همچنین خدا می فرمایداگر از مشرکین بپرسید چه کسی پرورش میدهد یا چه کسی آسمان و زمین را آفریده می گویند خدا و...

همچنین در سوره زمر آیات 3 و 4 الله پاک می فرماید که مشرکین می گویند ما اینها را نمی پرستیم مگر برای اینکه اینها ما را بخدا نزدیک کنند.

پس خواهشا دیگه با غرض و .... نگید که اینا برای سنگ و بت!!!

همچنین:

إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۷۹﴾ انعام

ابراهیم علیه السلام را موقعی که در آتش انداختند. جبرییل علیه السلام نزد او آمد و گفت : یا ابراهیم ، کمک میخوای گفت : بله کمک می خواهم ولی از تو نه !

و این داستان را خدا در قرآن برای امت نبی گذاشته تا امت درس بگیرد

اگر خدا به ابراهیم علیه السلام گفت بچه ات را قربانی کن چون (ابراهیم علیه السلام سالیان سال بچه دار نبود و خدا در پیری به او بچه ای عطا کرد و در این لحظه ای ذره ای از محبت بچه اش در دلش آمد و محبت الله ذره ای کم رنگ شد ) خدا گفت بچه ات را برای من قربان کن و ابراهیم علیه السلام با کشیدن چاقو بر گردن فرزندش در حقیقت نه در واقعیت بچه اش را قربان کرد و محبت خدا را با این امر و اطاعت در قلبش استوارتر کرد.

ابراهیم علیه السلام می گوید:

من رخ خودم رو نگاه خودم رو جهت خودم رو فکر خودم رو از هر چیز آفریده شده به آفریننده این چیزها برگرداندم هر جیزی آفریده شده و هرچیزی درست شده من اون رو نمی خوام من آفریننده این چیزها من درست کننده این چیزها را میخوام.

همچنین باید بدانیم که اصل تقوا در زبان و جسم نیست بلکه اصل تقوا، تقوای فکر است وانسان نباید در فکرش در غیر خدا اعم از 124 هزار نبی یا 12 امام را شریک کند.

روز محشر خدا پرست یک طرف آستانه پرست یک طرف
یکجایی یک طرف هرجایی یک طرف

و بدانید که الله با رابطه فیصله نمی کند بلکه فیصله ی الله با ضابطه است ضابطه و قانون او . و اگر بحث درود و اتباع نبی و محبت را می آورید در جواب راحت می گویم این خود ضابطه الله است همانطور که در قرآن فرمود ان الله و ملائکه یصلون عن النبی....

البته انبیا و امامان تاج سرما هستند و هر انسانی باید از همه خدا و رسولش را بیشتر دوست داشته باشد حتی از خودش.

و عدم محبت با انبیا و امامان باعث گمراهی انسان می شود اما منظور از محبت شریک کردن آنها در اعمال روزمره یا عبادات نیست بلکه اتباع از آن ها است.

لا اله (نفی تمام مخلوقات از مورچه تا جبرییل از فرعون تا موسی ) الا الله ( اثبات یک الله)

البته میدونم بعضی با فلسفه گری و علم کلام رو موضوع بنده می پرند اما بنده حوصله جدل را ندارم.

پابوس زوار اربعین;730830 نوشت:
یادمان باشد این بحث را با وهابی داریم که علی را تکفیر میکند پس گفتن چنین حدیثی به او جالب نیست.


لازم است نکته ای خدمتتان عرض کنم، درست است که وهابیت دشمنان ما بوده و شیعیان را تکفیر می کنند اما هرگز اینطور نیست که علی(ع) را تکفیر کنند، بلکه به ظاهر و همراهی با اهل سنت حتی دم از علی(ع) به عنوان خلیفه چهارم می زنند؛ اما سیره شیعیان را به ادعای خودشان خلاف سیره امام علی(ع) می دانند.
موضوع قفل شده است