نقد و بررسی جوانان حوزوی

تب‌های اولیه

105 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد و بررسی جوانان حوزوی

به نام خدا:Gol:

سلام به همه دوستان :Gol:

نقد بر دانشگاه زیاد دیدیم و شنیدیم ولی من به شخصه تا بحال نقد جدی بر حوزه و فعالیت و عملکرد آن و نتیجه فعالیتهایش که همان جوانان حوزوی هستند ندیدم

فضایی بهتر از این محیط که جوانان حوزوی زیادی تشریف دارن ندیدم که این بحث را مطرح کنم
در ابتدا این را عرض میکنم برادر خود من طلبه و حوزوی هست و با خیلی از دوستان طلبه ایشون در رفت و آمد هستم و از نزدیک با خیلی از حوزوی ها برخورد داشتم چه برادر و چه خواهر پس نقدی نیست که بخواد چشم بسته باشه منبه طور عملی رفتار جوانان حوزوی و یا دانشجویانی که به قول بچه ها حزب الهی هستنو تو بسیج داشنگاه فعالیت دارن را دیدم (توجه کنید این نقد برای پیشرفت است نه دلخور شدن دوستان اگر نقدی نکینم پیشرفت نخواهیم داشت باید نقطه ضعفها مطرح شود با بتوان چاره ای اندیشید)

وقتی میخواهیم عملکرد دانشگاه را نقد کنیم خوب میگیم مثلا در رشته ی برق چطور فارق تحصیلهایی تربیت کرده چند درصد ارشد قبول شدن چه معدلهایی کسب کردن و مهم تر ازون واقعا مهندس برق آماده وارد شدن به صنعت تربیت کرده یا بیشتر مشکلات ما هم همین هست که مهندس واقعی تربیت نمیشود در خیلی از دانشگاهها

و حال حوزه از یک آدم طلبه و حوزوی این انتظار میرود که رفتار و گفتارش با یک فرد معمولی فرق داشته باشد نه تنها در گفتار بلکه در عمل هم شاهد این باشیم که در اعمالش برخوردهایش زندگی اش از داشته های دینی اش بهره ببرد .

من با خیلی از طلبه ها و جوانان حزب الهی و ازینا که ریش میزارن و تسبیح به دست (خلاصه ازین بچه ها ی باحال که خودم دوست دارم این طور جوونهارو) برخورد داشتم ولی خیلی ازینا فقط فقط روی اعمال دیگران نظارت میکنن فقط یاد گرفتن نصیحت کنند بگن دروغ بده به نامحرم نباید نگاه کرد غرور بده حسادت بده خودخواهی بده ولی به خودشون میرسه شروع به تبصره گذاشتن میکنن (این بحث احساسی نیست این مشاهدات من است و از دوستان میخوام واقعا بیاییند و ببینیم مشکل کار از کجاست که خیلی از طلبه ها این روش را دارن.) دقت کنید بحث سر نقد سازنده است یعنی در مورد نیمه خالی لیوان میخواهیم نقد کنیم وگرنه د خوبی ها پیشرفت ها و تربیت شاگردان بزرگوار و .... حوزه بر کسی پوشیده نیست

واقعا این موضوع از خیلی وقت پیش ذهنمو مشغول کرده میبینم یه جوان که دینش بهایی هست اینقدر با فروتنی و خاکی هست تو رفتاراش نه غروری میبینم نه دروغی نه .... ولی میرسم به یک جوانی که 5 یا 6 سال تو حوزه درس خونده ادعای عالمی در دین داره ولی وقتی باهاش هم صحبت میشی میبینی همش از بالا بهت نگاه میکنه و غرور و خودخواهی ....بگذریم این یک مثال کوچیک بود چرا باید یکی که بویی از اسلام نبرده و از نظر ما نجس هست رفتار اجتماعیش همانطور که دین ما گفته باشه با دیگران ولی کسی که ادعای مسلمانی داره و طلبه هست نه...اشکال کار کجاست

من ادامه میدم این بحث را دوستان اگه تا اینجا نظری دارن بفرمایند(اگه غلط تایپی در متن بود عفو بفرمایید با عجله تایپ کردم):Gol:

سلام عزیزم
نه راحت باش خوب حرفهات رو هم بزن
همین سوال که سوال حقیر هم بود از آقا امام صادق پرسیده شد یه جون دلسوز مثل شما می پرسه چرا همچین چیزی هست؟ جواب نقل به مضمون :اون بهایی اب از سرش گذشته نیاز به قرق شدن نداره اما طلبه اگه شیطونه ولش کنه دمار از روزگار شیطان چه انسی چه غیره در میاره پس یک عامل شیطان قویتر شد هنوز هم دلیل هست ولی این مهمترینشه خدایا دست همه جونا چه دانشگاهی چه حوزوی رو در دو دنیا بگیر اگه شد حقیر رو هم
اگه اشتباه لپی داشت شما به بزرگواریت ببخش:Nishkhand:

سلام حميدجان
من هم با شما موافقم نقد سازنده رشد دهنده است.
البته نمي دونم چندتا طلبه باحال تو تور شما افتاده اند؟
ولي من كه اسير برخورد همون ها شدم و اصل استمرار كارم در حوزه با توجه به درصد انسان هاي خود ساخته(نسبت به خودناساخته) در حوزه است.
دوست من حرف زياد است
اما خودسازي از كار آقاي حسين رضازاده بسيار سخت تر است
(شجاع ترين مردم كسي است كه بر نفسش غلبه كند)
حوزويان در گود هستند و بيشتر در ديدند
بقيه مشكل ندارن چون املا نانوشته غلط ندارد
ولي قبول دارم حق با شماست حوزه لازم دارد براي خودسازي طلاب برنامه و توجه بيشتري داشته باشد.

سلام
جناب حامد مسئله خوبی رو عنوان کردند
اگر منو جزو حوزوی ها حساب کنند این مسئله جزو دغدقه های خودم هم هست.و با دوستان درباره این موضوع زیاد صحبت کردیم
مسلما هر کس اسم مسلمان و بالاتر از اون شیعه میره روش باید به دستورات دین عمل کنه.اول بره سراغ خودسازی بعد سراغ دیگران سازی
البته به این نکته هم توجه کنیم که اگر قراره همه روحانیت اول به طور کامل تزکیه نفس کنند و بعد جامعه رو ارشاد کنند که این همه هزینه بیت المال برای تحصیل اونا غیر عاقلانه بود.اونها وظیفه اشونه که جامعه رو اصلاح کنند و پیش نیاز اون خودسازی خودشونه
پس باید سرعت کارشون بره بالا
من شدیدا موافق این مطلبم که الان اوضاع اون جوری که باید نیست.خیلی ها توی هر جایگاهی که هستند درست به وظایفشون عمل نمیکنند و دور از جان علمای محترم سایت؛زیادی رفتن دنبال مال دنیا.چیزی که برای یک انسان خداشناس درست نیست
و اما نظر خودم
من شخصا توی مدرسه ای(بهتره بگم حوزه ای )درس میخونم که بهمون یاد دادند که اول خودتو اصلاح کن و بعد به دیگران بگو کارشون اشتباهه
این مطلب از اول آویزه گوشم شده و تا جایی که تونستم بهش عمل کردم.اما
این امایی که بوجود میاد رو خوب دقت کنید جناب حامد
1.گاهی اوقات خودم اشتباهی رو کردم و بدجور هم ازش ضربه خوردم.و اصلا دلم نمیخواد افراد دیگه ای توی اجتماع ازش ضربه بخورند.به همین خاطر بعد چند بار ترک اون رفتار دیگران رو از اون اشتباه نهی کردم یا بهشون گفتم من اگر این اشتباه رو میکنم و هنوز نتونستم کنارش بذارم شما انجام ندید که به مشکلات من دچار نشید.مثل آدمی که پاش سوخته و به دیگران میگه طرف آتیش نرید
2.باور کنید باور کنید ماها بابت این حوزوی بودن به شدت زیر ذره منفی هستیم واین زیر ذره بین بودن گاهی اونقدر برامون عذاب آوره که اگه امیدی به امام زمان نبود حتما از زیر بار مسئولیتی که داشتیم شانه خالی میکردیم.بذارید منظورم رو روشن تر بگم
این قضیه زیر ذره بین بودن برای ماها در بسیاری جاها منفیه.یعنی اینکه یه مطلبی رو به یکی میگیم و اون به خاطر حوزوی بودنمون از حرفمون یه برداشت ارشاد میکنه و میگه شما به من تهمت این رفتار رو زدی.کمی که بررسی میشه میبینیم اون از بس به این قشر جامعه حساسه هرچی اونا بگن رو منفی برداشت میکنه
اتفاقا شبیه این مسئله چند وقت پیش برای خودم بوجود آمد و با شخصی به وسیله پیام کوتاه بحثمون شد و ایشون یک ریز به من میگفت شما به شخصیت من توهین کردی و به تعلیماتی که توی حوزه دیدی عمل نمیکنی و دید منو نسبت به مذهبی ها عوض کردی.و در مقابل هم یکی از اعمال عبادی که بنده داشتم و ایشون ازش مطلع بود رو زد توی سرم که شما با اینکه این کار عبادی رو انجام میدی ولی بهش عمل نمیکنی
من اون بحث رو همون جا تموم کردم ولی اون مسئله نه از ذهن من بیرون رفت نه از ذهن اون طرف.برام سوال بود که واقعا چی شد که ایشون از یک مطلب ساده من اینطور برداشت منفی کرد؟
بعد چند روز که پیامها رو دوباره مرور میکردم متوجه شدم ایشون یه مطلب منو به جنبه توهین برداشت کردند و فکر کردند من منظورم اصلاح رفتارشون بوده.در صورتی که من اصلا توی جایگاهی که بخوام اون فرد رو نصیحت کنم اون هم از اون لحاظ رفتاری نبودم ولی از بس ایشون به حرفها و رفتارهای این قشر جامعه حساس بودند و انگار منتظر تلنگری که بتوپن به این قشر؛تمام حرفهای منو منفی برداشت کردند
پس ببینید اگر از یک طرف اشتباه رفتاری و تربیتی در قشر طلبه هست در مقابل حساسیت فوق العاده بالایی که منجر به برخورد منفی میشه در قشر دیگه جامعه هست
به نظر شخص من که اصلا درست نیست جامعه رو در مسایل مذهبی تقسیم بندی کرد.چون مذهب قبل از رفتار در قلبه
اگر قراره از طلبه ها اون هم از جوونهاش ایرادی گرفته بشه باید به طرف دیگه هم نگاه کرد و گرنه این یک تنه به قاضی رفتنه
و مطلب خیلی مهم تر اینکه توی زمانی که رسول الله شخصا توی جامعه حضور داشتند و عده ای جزو صحابه بزرگ اون حضرت بودند بعدا این همه ناتو از آب دراومدند و به حضرت امیر خیانت کردند
منظورم اینه که بپذیریم که هر جامعه ای بد و خوب داره چون انسان داره قوه اختیاره.
من خودم به عنوان یک دانشجو از ادمهایی که دانشجو جماعت رو بی دین و لاابالی میدونند شدیدا ناراحتم و ضربه خوردم
جالب اینه که من از هر 2طرف ضربه خوردم
و به هر طرف که میرم ازم میپرسند چرا اونجا اینجوریه؟

با سلام

maryam;23817 نوشت:
مسلمان و بالاتر از اون شیع

ببخشید ولی حرفتان کمی عجیب بود
maryam;23817 نوشت:
این قضیه زیر ذره بین بودن برای ماها در بسیاری جاها منفیه

خوب است ببینیم که چرا منفی شده
maryam;23817 نوشت:
اگر قراره از طلبه ها اون هم از جوونهاش ایرادی گرفته بشه باید به طرف دیگه هم نگاه کرد و گرنه این یک تنه به قاضی رفتنه

ولی باید بدانید که جوانان هم جزوه طلبه ها هستند و به قول شما که می گویید
maryam;23817 نوشت:
اصلا درست نیست جامعه رو در مسایل مذهبی تقسیم بندی کرد.

طلبه ها را هم نمی توان تقسیم کرد

به نظر من این منفی شدن دید مردم نکته ی مهمی است که بزودی موضوعی را به آن اختصاص می دهم

maryam;23817 نوشت:

1.گاهی اوقات خودم اشتباهی رو کردم و بدجور هم ازش ضربه خوردم.و اصلا دلم نمیخواد افراد دیگه ای توی اجتماع ازش ضربه بخورند.به همین خاطر بعد چند بار ترک اون رفتار دیگران رو از اون اشتباه نهی کردم یا بهشون گفتم من اگر این اشتباه رو میکنم و هنوز نتونستم کنارش بذارم شما انجام ندید که به مشکلات من دچار نشید.مثل آدمی که پاش سوخته و به دیگران میگه طرف آتیش نرید
2

سلام سرکار مریم ، من با این قسمت حرفتون کاملا و صد در صد موافقم ، زیرا تا زمانی که کسی پی به ضرر و زیان چیزی پی نبرده باشه ، نمی تونه دیگران رو از آن نهی کنه ، که شماها یا خودتون این تجربه رو کردین ، و یا اینکه در طی دروس و تعلیمات اینها رو یاد گرفتید :Gol:

نقل قول:
اگر قراره از طلبه ها اون هم از جوونهاش ایرادی گرفته بشه باید به طرف دیگه هم نگاه کرد
و گرنه این یک تنه به قاضی رفتنه

مشكل ما هم همين هست كه طاقت شنيدن ايراد را نداريم .
حرفتون را قبول ندارم .اين يك تنه به قاضي رفتن يعني چه؟اگر قرار است اعمال بر مبناي سخن خدا باشيد بايد به سوي آن رفت حال تمام مردم جامعه به سمت ديگر بروند.اگر كسي طلبه است بايد در رفتارش اطلاعت از دستورات دين حداقل در حد يك مسلمان معمولي را ديد نه پايين از از مردم عادي جامعه كه مسلمان هستن

جواناني كه وارد حوزه ميشن فكر ميكنن معصوم شدن هيچ كس حق اظهار نظر نداره در باره اشون كسي نبايد بهشون نصيت كنه بارها شده به يك ان طلبه نصيحت دوستانه كردم كه شاهد از كوره در رفتنش بود و گفت خودم ميدونم نياز به گفتن شما نبود..

چرا سخن از نقد به ميان مي آيد توجيه اين بايد باشه كه چرا به جوانهاي ديگه گير نميديد و.....اچرا بجاي برطرف كردن نواقص و برطرف كردن آن گام بر نداريم دقيقا نكته اصلي همين هست كه وقتي وارد حوزه ميشويم فكر نكينم همين كه نام طلبه اومد بالا سرمون ديگه از همه با ايمان تريم همه چيز هم ميدونيم نيازبه توصيه كسي هم نداريم(اين قسمت بحث من مربوط به همون نيمه خالي ليوان است وگرنه خيلي از جووناي باحال حوزه هم ديدم كه اينقدر خاكي هستن كه هز كسي به طرفشون جذب ميشه)ولي اين زفتار حوزويها باعث فراري شدن جوانهاي ديگه از دين ميشه بايد پذيرفت كه سنبل و نماد حوزه و دين را مردم در حوزي ها ميبينن وقتي رفتار متكبرانه و مغرورانه در آنها ببينن از دين زده ميشن
هركسي شايسته اين نيست كه لباس پيامبر تن كند و طلبه شود:Gol:همانطور كه من كه عربي خوبي ندارم نميتوانم در رشته هاي انساني و حقوق موفق شوم:Gol:اگر آمدم در رشته انساني بايد تلاش كنم درو انساني خود را قوي كنم اين تمثيلي بود از حوزه و دانشگاه

تحمل عقيده شخص مخالف ....مساله و مشكل بيشتر جوانهايي كه وارد حوزه ميشون اين است:Gol:

بحث را ادامه ميدم كامل با مثال و جواب بقيه دوستان هم ميدم

ممنون شركت كرديد

با سلام

hamed-dj;23871 نوشت:
اين زفتار حوزويها باعث فراري شدن جوانهاي ديگه از دين ميشه

نه تنها جوان ها بلکه همه ی رده های سنی حتی کودکان
hamed-dj;23871 نوشت:
جواناني كه وارد حوزه ميشن فكر ميكنن معصوم شدن هيچ كس حق اظهار نظر نداره در باره اشون كسي نبايد بهشون نصيت كن

البته فکرکنم باید به این گروه از افراد برادران خوبه بسیجیمان را هم اضافه کنیم

البته یه طرف قضیه رو شما نادیده گرفتید ، مردم هم در مورد افراد حوزوی این دیدگاه غلط رو دارند که فرد حوزوی ، باید فرد معصومی باشد، در حالیکه فرد حوزوی هم یک انسان معمولی هست که علم و تلاشش رو در جهت علوم دینی پیش برده است...
و نباید انتظار داشته باشیم که مانند معصومین رفتار کنند.
ولی باید سعی کند بیشتر در حد آموخته های دینی حرکت کند.

سلام
اولا نظر من همچنان همونه که گفتم سرکار دی جی
دوما خیلی از دکتر ها رو سراغ دارم که معتاد به انواع دخانیاتند
خیلی از روانشناسها رو میشناسم که افسردهاند
خیلی از سلمونی ها رو میشناسم که موهاشون تنظیم نیست
سوما یه داستان
یه روز دو تا کارگر واسه تمیز کردن لوله بخاری با هم رفتن بالای پشت بام یکی طنابو گرفت یکی رفت تو لوله
وقتی کار تموم شد اونی که بیرون ایستاده بود و صورتش تمیز بود بدوبدو رفت صورتش رو با صابون شست اما اون یکی انکار که نه انکار
میدونی علت چی بود؟

محب الاولیا;23879 نوشت:
با سلام

نه تنها جوان ها بلکه همه ی رده های سنی حتی کودکان

البته فکرکنم باید به این گروه از افراد برادران خوبه بسیجیمان را هم اضافه کنیم

نمیخواهیم تعصب وارد بحث بشود و همه چیز را مطلق بد یا خوب بدانیم

من نه با بسیج مشکل دارم نه با حوزه چون هم برادرم طلبه هست و هم خودم بسیجی بحث من سر طلبه نماها هست سر عده ای از افراد افراطی که ناخواسته باعث فراری دادن جوانهای دیگه از دین میشن
ببینید وقتی یه دانشگاهی دانشجوی بدی تربیت کنه یعنی بیسواد تحویل جامعه بده خوب آبروی دانشگاه میره و سطح علمیش میاد پایین ولی وقتی جوانهای طلبه یا یک روحانی یه کار ناشایست انجام بده مردم به پای دین مینویسن و میگن این که خوبشون هست اینه وای به بقیه (باید واقعیت را دید من خیلی جاها این حرفهارو میزنم و میبینم یه عده که با غرض و تعصب میگن چرا این خحرفارو میزنی و اینا توهین به دینه و.... )

چرا خودمون دوستانه عیبهای خودمونو برطرف نکنیم به جای اینکه یه نامسلمان بیاد و ازین رفتارها سوء استفاده کنه...

نیایش سبز;23881 نوشت:
البته یه طرف قضیه رو شما نادیده گرفتید ، مردم هم در مورد افراد حوزوی این دیدگاه غلط رو دارند که فرد حوزوی ، باید فرد معصومی باشد، در حالیکه فرد حوزوی هم یک انسان معمولی هست که علم و تلاشش رو در جهت علوم دینی پیش برده است...
و نباید انتظار داشته باشیم که مانند معصومین رفتار کنند.
ولی باید سعی کند بیشتر در حد آموخته های دینی حرکت کند.

من کمی درگیر امتحانات هستم و اگر دیر به دیر جواب دادم به بزرگواری خودتون ببخشید

بله کسی انتظار معصوم بودن را ندارد
ولی باید پذیرفت مردم به اینکارها کار ندارن وقتی میگن یک روحانی رابطه حرام داشته مردم میگن بیا اینم از روحانیا فقط بلدن نصیحت کنن این را باید پذیرفت که مسئولیت روحانیت و طلبه سنگین است
کسی را به زور تفنگ نمیفرستند حوزه واقعا اگر در سطح یک طلبه نیست نباید وارد بشود این را میپذیرید؟
بحث من بیشتر روی موارد اخلاقی و توصیه های اخلاقی دین است که اصلا رعایت نمیشود حداقل من کم دیدم از طلبه ها
این مسائلی نیست که بخواهد کسی معصو م باشد این حداقلهای دین است
داشتن غرور و تکبر برای داشته های علمی و دینی یک مورد بارز اون و اینکه نمیتوان حتی دوستانه کوچکترین نصیحت به آنها کرد

مسئله بدی این است که دیگران را در مسائل دینی و نزدیکی به خدا پایینتر از خود میدانند .مثلا به دیده ی یک کافر به یک دختری که حجابش درست نیست نگاه میکنند به دیده پست بودن آن شخص چون خودشان حجاب کامل دارند دیگذان که حجاب ندارند را دشمن خدا میدانند و همین باعث غرور در درونشون میشود ... هرچند همین دید را طرف مقابل نسبت به آنها دارند هردو در اشتباه (این طور بحثهارو از زبان خیلی از طلبه ها شنیدم) از یک طلبه انتظار میرود مرحم درد باشد و مردم را به سوی خود جذب کند نه اینکه فراری دهد
خیلی از دخترایی را دیدم که ظاهر مناسبی از نظر حجاب ندارند ولی هم نماز میخوانند و هم قرآن هم مسجد میروند و خیلی حساس به رابطه با جنس مخالف هستند در مقابل خیلی از دخترای چادری و مدعی خدا و دین را دیدم که فقط از دین یک چادر سر کردن را یاد گرفته اند و در رفتارشان هیچ نشانی از دین نیست.نباید فقط از روی ظاهر افراد قضاوت کرد :Gol:

سلام
یه روایت دیده بودم میفرمود شما ملاکتون نباید افراد باشه بلکه عملکرد افراد براتون مهم باشه
اگه طلبه بد نبود طلبه خوب قیمت پیدا میکرد؟

مهربانی;23923 نوشت:
سلام
یه روایت دیده بودم میفرمود شما ملاکتون نباید افراد باشه بلکه عملکرد افراد براتون مهم باشه
اگه طلبه بد نبود طلبه خوب قیمت پیدا میکرد؟

سلام خوب بله مساله عملکرد طلبه ها از اندوخته های دینی هست

من نمیخوام بحث سر خوب و بد کنم دوست بزرگوار در ابتدا گفتم من با نیمه خالی لیوان کار دارم و میخواهیم نواقص را بررسی کنیم و گفتم خودمم در خانواده طلبه داریم پس نیازی به جبهه گرفتن دو گروه در مقابل هم و دفاع از حوزه و طلبه نیست اگر قبول نکنیم ضعفی داریم و برای برطرف کردن آن قدم بر نداریم همان جا میمانیم.

hamed-dj;23921 نوشت:

خیلی از دخترایی را دیدم که ظاهر مناسبی از نظر حجاب ندارند ولی هم نماز میخوانند و هم قرآن هم مسجد میروند و خیلی حساس به رابطه با جنس مخالف هستند در مقابل خیلی از دخترای چادری و مدعی خدا و دین را دیدم که فقط از دین یک چادر سر کردن را یاد گرفته اند و در رفتارشان هیچ نشانی از دین نیست.نباید فقط از روی ظاهر افراد قضاوت کرد :gol:

جناب دی چی در مورد دو قشر دختر که مثال زدین ، اینطور میشه گفت که حجاب در این دو نوع خانواده به صورت فرهنگ درآمده است نه اینکه کاملا یک اعتقاد دینی باشد ، مثلا در خانواده دختر اول اگر فرهنگ این خانواده رو بررسی کنی می بینی که اکثر خانمهاو دختران در آن خانواده نوع پوشششون به اون صورت (پوشش دختر) هست ، و اگر خانواده دختر دوم رو بررسی کنی می بینی که اغلب خانومهای خانواده چادر سر می کنن بدون اینکه فلسفه اون رو بدونن و این به این معناست که نوع پوشش در خانواده آنها به صورت یک فرهنگ و هنجار در آمده است.

maryam;23817 نوشت:
سلام

من شخصا توی مدرسه ای(بهتره بگم حوزه ای )درس میخونم که بهمون یاد دادند که اول خودتو اصلاح کن و بعد به دیگران بگو کارشون اشتباهه
این مطلب از اول آویزه گوشم شده و تا جایی که تونستم بهش عمل کردم.اما

2.باور کنید باور کنید ماها بابت این حوزوی بودن به شدت زیر ذره منفی هستیم واین زیر ذره بین بودن گاهی اونقدر برامون عذاب آوره که اگه امیدی به امام زمان نبود حتما از زیر بار مسئولیتی که داشتیم شانه خالی میکردیم.

سلام ببخشید چون متن طولانی هست قسمت قسمت پاسخ میدم

بزرگوارد استاتید حوزه چیزهای زیادی به طلبه ها یاد میدن و میگویند ولی کو عمل؟!!بحث من سر همین دانستن و عمل نکردن است.

همه به نوعی زیر ذره بین هستند
متوجه این حرفتون نمیشم

نقل قول:
این زیر ذره بین بودن گاهی اونقدر برامون عذاب آوره که اگه امیدی به امام زمان نبود حتما از زیر بار مسئولیتی که داشتیم شانه خالی میکردیم.

اگر عذاب آور است چرا قبول کردید این مسئولیت را به نظرم باید خیلی شیرین باشد مگر غیر از عمل به دستورات دینی است که قرار است به دیگران یاد دهید!؟اینکه غرور و تکبر و فخر فروشی نکند طلبه ها اینکه خود را بالاتر از کسی نداند اینکه به دیگران به چشم دوری از خدا نگاه نکند عذاب آور است؟
رابطه آن را با امام زمان بگویید؟ امام زمان از ما خواسته طلبه بشیم و بریم زیر ذره بین و بعد کاری کنیم که دیگران از دین فراری بشن؟نه میشه یه آدم معمولی بره دانشگاه درس بخونه و خشنود کنه امام زمان را از خودش گاهی قبول مسئولیت گناه هست.مثالش این است که یکی که صدای خوبی ندارد بلد نیست قرآن بخوند بیاید و در یک جمع قرآن بخواند یا اذان بگوید خوب همه از اذان خوندن بدشون میاد همه دوست دارن کسی اذان بگوید که صدای زیبا داشته باشد همانطور که خدا گفته قرآن را زیبا بخوانید پس بهتر است کسی که لحن و صدای خوبی ندارد به سمت اذان گفتن نرود و چه بسا پذیرفتن این کار برای اون اشتباه باشد.

یا علی:Gol:

دوستان اصلاً چه طور میشه رفت حوزه ؟

hamed-dj;23921 نوشت:

کسی را به زور تفنگ نمیفرستند حوزه واقعا اگر در سطح یک طلبه نیست نباید وارد بشود این را میپذیرید؟

نمی دونم دقیقا در جریان چگونگی ورود افراد به حوزه نیستم ، ولی همچنان که خانواده ها برای فرزندانشان بر اساس سلایق خودشون رشته (نظری و ...) انتخاب می کنن، شاید در حوزه هم افرادی باشن که طبق خواسته خانواده این وادی رو انتخاب کرده باشه....

سلام
بدون موضع انصافا نمیشه صحبت کرد بشخصه وقتی قسمت خالی رو میبینم انتظار ندارم چیزی باشه خوب خوتون می فرمایید خالی خوب از خالی چه انتظاری دارید برادر بسیجی
ثانیا اگر قدر و قیمت قسمت پر را بدونیم خود بخود قسمت خالی از رونق میفته

قبول نداری؟

نیایش سبز;23941 نوشت:
جناب دی چی در مورد دو قشر دختر که مثال زدین ، اینطور میشه گفت که حجاب در این دو نوع خانواده به صورت فرهنگ درآمده است نه اینکه کاملا یک اعتقاد دینی باشد ، مثلا در خانواده دختر اول اگر فرهنگ این خانواده رو بررسی کنی می بینی که اکثر خانمهاو دختران در آن خانواده نوع پوشششون به اون صورت (پوشش دختر) هست ، و اگر خانواده دختر دوم رو بررسی کنی می بینی که اغلب خانومهای خانواده چادر سر می کنن بدون اینکه فلسفه اون رو بدونن و این به این معناست که نوع پوشش در خانواده آنها به صورت یک فرهنگ و هنجار در آمده است.

ممنون که صحبت مرا تکمیل کردید دقیقا همینطور است:Gol:
اینکه یه دختر چادری و حوزوی نگاهی تحقیر آمیز از نظر دینی به دختری که حجاب خود را کامل رعایت نمیکند و یا برعکس پسندیده نیست اینکه ملاک را فقط روی حجاب بگذارند و همین امر باعث غافل شدن از بقیه دین میشود فقط دین را در همین چادر پوشیدن خود خلاصه میکنند و دستورات دیگر دین میشود جزء مستحبات

ehsan24;23945 نوشت:
دوستان اصلاً چه طور میشه رفت حوزه ؟

دوست گرامي حوزه هم مانند همه مراكز آموزشي آزمون ورودي دارد كه هر

ساله در تابستان برگزار مي شود

براي آگاهي بيشتر مي توانيد به پايگاه اطلاع رساني آموزش حوزه علميه مراجعه نماييد .

hamed-dj;23949 نوشت:
ممنون که صحبت مرا تکمیل کردید دقیقا همینطور است:gol:
اینکه یه دختر چادری و حوزوی نگاهی تحقیر آمیز از نظر دینی به دختری که حجاب خود را کامل رعایت نمیکند و یا برعکس پسندیده نیست اینکه ملاک را فقط روی حجاب بگذارند و همین امر باعث غافل شدن از بقیه دین میشود فقط دین را در همین چادر پوشیدن خود خلاصه میکنند و دستورات دیگر دین میشود جزء مستحبات

بله کاملا درست هست ، ولی من فکر می کنم که نگاه دختران حوزه نگاه دلسوزانه باشد ، نه نگاه تحقیر آمیز،،،، بهتر است از خودشون بپرسیم.....
مثلا فرض کنید با توجه به رشته تحصیلی شما کسی یک سم رو بخورد شما بهش نگاه تحقیر آمیز می کنی یا نگاه دلسوزانه ؟؟ حتی اون رو منع می کنی ،،، ولی چون اون شخص به ضرر سم آگاه نیست به تو بی توجه می شه و فکر می کنه تو خودتو دست بالاگرفته و خودتو علامه دهر می دونی

مهربانی;23948 نوشت:
سلام
بدون موضع انصافا نمیشه صحبت کرد بشخصه وقتی قسمت خالی رو میبینم انتظار ندارم چیزی باشه خوب خوتون می فرمایید خالی خوب از خالی چه انتظاری دارید برادر بسیجی
ثانیا اگر قدر و قیمت قسمت پر را بدونیم خود بخود قسمت خالی از رونق میفته

قبول نداری؟

وقتی کاستی میبینیم باید دست در دست بگذاریم و دلمان را به داشته ها خوش کنیم بزرگوار؟!!!این همان شکست است همین عامل باعث درجا زدن ما شده
این نیمه پر را باید به دشمنان و مخالفان دین و حوزه گفت نه در اینجا که همه حوزوی یا همه اهل دین هستند بیاییم دور هم جمع بشیم و از قسمت پر لیوان بگوییم!!!این چیزی را درست میکند؟

نه بزگوار اگه دل خوش کنید به داشته ها همین قسمت پر هم از دست میدهیم
مثالی که میتوانم بزنم در مسائل علمی تا مشکلی مطرح نشود تا نقصی مطرح نشود که کسی دنبال راه حل آن نمیرود و چیز جدید کشف نمیشود
وقتی احساس نیاز به روشنایی مطرح بشود و نبود آن نقص در زندگی باشد دانشمندان دنبال رفع آن میروند آیا اینکه همه دانشمندان دور هم جمع بشن و هی از داشته هاشون و اختراعات بگن چیز جدید کشف میشه و علم پیشرفت میکنه
در نگاه خود به این مسئله تجدید نظر کنید نیازی نیست در مورد قسمت پر که همه ما میدانیم صحبت شود بهتر است در رفع مشکلات و ریشه این مسائل گام برداریم:Gol:

سلام
جریان چادر برای خانم ها ریش برای اقایونه
اصل ریشه اس نه ریش اما ریش علامته یعنی هر کس ریشه داره ریش هم داره ولی هر کس ریش داره معلوم نیست ریشه داشته باشه دقیقا چادر هم همینطور اینکه طرف حجاب نداره ولی خیلی دین داره یه حرف سطحی نگرانه است در واقع استقراء ناقصه با دو تا مورد نمیشه حکم کلی داد>

سلام
اخه قسمت خالی چیزی نداره مه بخواید در موردش مانور بدیم چی رو میخوای بدونی شفاف بفرما

نیایش سبز;23951 نوشت:
بله کاملا درست هست ، ولی من فکر می کنم که نگاه دختران حوزه نگاه دلسوزانه باشد ، نه نگاه تحقیر آمیز،،،، بهتر است از خودشون بپرسیم.....
مثلا فرض کنید با توجه به رشته تحصیلی شما کسی یک سم رو بخورد شما بهش نگاه تحقیر آمیز می کنی یا نگاه دلسوزانه ؟؟ حتی اون رو منع می کنی ،،، ولی چون اون شخص به ضرر سم آگاه نیست به تو بی توجه می شه و فکر می کنه تو خودتو دست بالاگرفته و خودتو علامه دهر می دونی

از یک طلبه همین انتظار میرود که مانند طبیب نگاهی دلسوزانه داشته باشند ولی آنچه من دیدم با حقارت بود.برای بالا بردن خود نیاز به حقیر کردن دیگران است از جانب هر گروه گروهی که بی حجاب هستند با کوچک شمردن دختران با حجاب میخواهند بگویند کار ما درست است و با کلاس تریم و ازین طرف ه همینطور ولی مساله همینجا است از یک دختری که نه طلبه هست نه حجاب مناسب دارند کسی انتظار زیاد ندارد ولی برای طلبه فرق دارد
اینکه خیلیا واقعا با نگاه دلسوزانه تذکر میدهند ویا نگاهشان اینگونه هست قوبدارم واین خیلی کمک میکند به جامعه خودم در دانشگاه میبینم یک دختر چادری با یک دختری که آرایش غلیظی دارد دوست صمیمی و هم خانه ای هستند باید اینگونه باشد نه اینکه از هم فراری یا خود را بالاتر بداند و دیگران را در شان خود نداند (این رفتار را هم بارها مشاهده کردم گفتم انتظار از گروه طلبه بیشتر است )

مهربانی;23954 نوشت:
سلام
اخه قسمت خالی چیزی نداره مه بخواید در موردش مانور بدیم چی رو میخوای بدونی شفاف بفرما

قسمت خالی در واقع پر از کاستی هاست بزرگوار .ظاهرا خالی هست ولی در واقع پر شده از نواقص و کاستی ها که روی خوبی ها و موفقیت را میپوشاند:Gol:

hamed-dj;23957 نوشت:

اینکه خیلیا واقعا با نگاه دلسوزانه تذکر میدهند ویا نگاهشان اینگونه هست قوبدارم واین خیلی کمک میکند به جامعه خودم در دانشگاه میبینم یک دختر چادری با یک دختری که آرایش غلیظی دارد دوست صمیمی و هم خانه ای هستند باید اینگونه باشد نه اینکه از هم فراری یا خود را بالاتر بداند و دیگران را در شان خود نداند (این رفتار را هم بارها مشاهده کردم گفتم انتظار از گروه طلبه بیشتر است )

دقت کنید که این دوستی تا زمانی خوب هست که این دختر چادری در دختر دیگر در جهت اصلاح تأثیر بگذارد ، اگر تأثیر نگذارد مثل این است که دختر چادری ، با دوستی با اون دختر با آرایش غلیظ ، تأییدش می کند....

hamed-dj;23920 نوشت:
ببینید وقتی یه دانشگاهی دانشجوی بدی تربیت کنه یعنی بیسواد تحویل جامعه بده خوب آبروی دانشگاه میره و سطح علمیش میاد پایین ولی وقتی جوانهای طلبه یا یک روحانی یه کار ناشایست انجام بده مردم به پای دین مینویسن و میگن این که خوبشون هست اینه وای به بقیه (باید واقعیت را دید من خیلی جاها این حرفهارو میزنم و میبینم یه عده که با غرض و تعصب میگن چرا این خحرفارو میزنی و اینا توهین به دینه و.... )

با سلام به حامد گرامي :
چند نكته
1. طلاب و روحانيون هم مانند ساير اقشار معصوم نيستند و امكان خطا و انحراف در اونها وجود دارد . گر چه با توجه به محيط آموزشي و پرورشي انتظار از آنها مي رود كه نسبت به ساير اقشار سالم تر باشند .
2. حوزه علميه هم بسان يك كارخانه كه در كنار اجناس خوب و لوكس ممكنه ضايعات و اجناس ناقص را هم توليد كند. شما به حوزه علميه قم مانند همين كارخانه نگاه كنيد كه در عين حالي كه ممكنه طلاب و روحانيون ظاهر نما و منحرف داشته باشد . ولي همين حوزه علميه همواره در طول قرن هاي متمادي بهترين افراد و دانشمندان را تحويل جامعه بشريت داده است و در طول تاريخ هر كجا حركت آزاديخواهي و مبارزه با ظلم و ستم بوده روحانيت پرچم دار آن بوده اند .
اگر در حوزه اي چند نفر آدم منحرف و نخاله هم اگر رشد كنند ولي در كنار همين چند نفر هزاران عالم وارسته رشد كرده اند .
3. حوزه علميه در چند نفر منحرف و بي عمل خلاصه نمي شود بلكه پيكره حوزه علميه مراجع ، عارفان ، اندشمندان ،و فرهيختگاني حتي در ميان قشر جوان حوزه هستند كه همگي اهل عمل و علم هستند و امروزه در عرصه فرهنگي و ديني جامعه مشغول فعاليت هستند .
اگر آمار داده شود در ادارات ، مراكز ، پژوهشگاهها ، دانشگاهها و ساير مراكز علمي و فرهنگي از جمله صدا و سيما و در عرصه جوامع مجازي امروزه روحانيون جوان و خوش فكر كه بدون هيچ هياهويي مشغول خدمت به دين و دينداران هستند .
4. من هيچ گاه منكر وجود نقص در سيستم آموزشي و پرورشي حوزه هاي علميه نيستم ؛ ولي معتقدم در سالهاي اخير گام هاي مثبتي بر داشته شده كه نويد بخش است . و ان شا الله حوزه هاي علمي به سمتي برود كه محصول آن بزرگان و مراجع و انديشمندان بزرگواري همچون امام خميني ، علامه طباطبايي ، آيت الله مطهري ، آيت الله بهجت و بسياري از بزرگان ديگر شود .

5. مردم حساب طلبه اهل عمل را از طلبه نما و بدون عمل جدا ميكنند و تا الان هم همين طور بوده و بسياري به زور خواسته اند در دل مردم جاي گيرند ولي نگرفتند و بالعكس بسياري از روحانيون اهل علم و عمل همواره در دل همه جايگاه خوبي دارند .

جناب دی جی شما که انتظار نداری لیوان رو پرِ پر(porepor) ببینی

سلام
خوب شما اگر تو حوزه بودی می تونستی این حرف رو بزنی همونطور که در دانشگاه اگر نباشی نمی تونی در موردش قضاوت و حتی نصیحت کنی
بزرگترین مشکل حوزه پایین بودن سطح علمی افراده و در درجه دوم اینکه خیلی از طلبه ها فکر میکنن صرف طلبه شدن همه مشکلاتشون رو حل میکنه در حالی که این درست نیست اگر کسی اهل عمل نباشه امدن به حوزه براش خوب که نیست بلکه حکم سم داره و فردا بدبوترین بو رو داره عالم بی عمل پناه میبرم بخدا از عاقبت بد
سوم بعضی خوب شروع میکنن اما ادامه دادن سخت میشه و اونوقته که باید دیگه فیلم بازی کنن که ماشاءالله کم نیستن باز پناه میبرم به خدا
بازم بگم؟!!!؟

نیایش سبز;23959 نوشت:
دقت کنید که این دوستی تا زمانی خوب هست که این دختر چادری در دختر دیگر در جهت اصلاح تأثیر بگذارد ، اگر تأثیر نگذارد مثل این است که دختر چادری ، با دوستی با اون دختر با آرایش غلیظ ، تأییدش می کند....

مسلما منظور من همین است به نظرتون یک دختر طلبه با یک دختر که حجاب درستی ندارد دوست صمیمی بشن بد هست یا خوب؟به نظر من به نفسه خوب است چون احتمال تاثیر گزاری طلبه بر دختری که فقط حجاب درستی ندارد ولی مسائل دینی را رعایت میکند خیلی بیشتر است
شاهد اینطور روابط بودم

سلام
یه استاد اخلاق به ما میگفت اگه یه چادری با بی حجاب دوست بشه خوب نیست اما اگه یه بی حجاب با یه چادری دوست بشه خیلی خوبه
یه سوال ایا فاطمه زهرا با بی حجابها یا بد حجابها دوست میشه؟!!!؟

یا حضرت علی با بی ریشها دوست میشه؟؟؟!!!
تبصره دوستی چیزی فراتر از رابطه داشتنه

hamed-dj;23963 نوشت:
مسلما منظور من همین است به نظرتون یک دختر طلبه با یک دختر که حجاب درستی ندارد دوست صمیمی بشن بد هست یا خوب؟به نظر من به نفسه خوب است چون احتمال تاثیر گزاری طلبه بر دختری که فقط حجاب درستی ندارد ولی مسائل دینی را رعایت میکند خیلی بیشتر است
شاهد اینطور روابط بودم

از یک طرف خوبه به خاطر احتمال تأثیرگذاری ، از یک جهت بد هست به خاطر برداشت منفی عرف و تأیید کردن دختر بی حجاب

hamed-dj;23963 نوشت:
فقط حجاب درستی ندارد ولی مسائل دینی را رعایت میکند

خب رعایت حجاب هم یکی از مسائل دینی- اجتماعی هست و شاید خیلی مهمتر از دیگر مسائل دینی فردی باشد ....

سلام
کسی که بعضی رو رعایت میکنه بعضی رو نمیکنه در تعابیر ایات با کافر یکی دانسته شده

سلام و ممنون از توضیح کامل بزرگوار

انتظار بیشتر در رفتارهای اجتماعی و اخلاقی هست که من در برخوردهام با طلبه ها کم شاهد اون بودم .خوب وقتی از افراد اهل سنت و بهایی و... یه رفتارهایی که اسلام توصیه کرده میبینیم انتظار زیادی نیست در رفتار یک طلبه هم شاهد آن باشیم این حداقل است.

نقل قول:

1. طلاب و روحانيون هم مانند ساير اقشار معصوم نيستند و امكان خطا و انحراف در اونها وجود دارد . گر چه با توجه به محيط آموزشي و پرورشي انتظار از آنها مي رود كه نسبت به ساير اقشار سالم تر باشند .


یک کارخانه را در نظر بگیرید که وظیفه غنی سازی اورانیوم را دارد کوچکترین لغزش و کوچکترین تغییر فشار و دما بر روی راکتور باعث انفجاری جبران ناپذیر است اگر یکی از افراد کارخانه ناشی و یا به دلایلی خطا کند همه در خطر جدی هستند.نمیتوان انکار کرد که تغییر دید عده ای از مردم ناشی از همین رفتارهای غلط همین عده ی کم به فرمایش شماست.
فکر کنم این چند نفر که فرمودید بیشتر باشد من در برخوردها شاهد بوده ام حداقل در اینجا که زندگی میکنم با حوزه ی علمیه در ازتباط هستم.
نمیشود انکار کرد در هر مکانی آدم نا اهل هست و حضور دارد ولی این بحث من ریشه ای است چرا تا کوچکترین حرف یا سخنی به یک طلبه یا روحانی میزنیم از کوره در میرود و میگوید شما نیاز نیست به من بگویید من خود بهتر میدانم.این تفکر را پیدا کرده اند که آنها ساخته شده اند برای امر به معروف و نهی از منکر ودبگران حق این کار را ندارند اگر هم بکنند این توهین به دین است.مثلا اگه به یک طلبه بگیم این چه آهنگی هست گوش میدی سری از کوره در میره و بقیه ماجرا(این بحث یکی یا دو نفر نیست:Gol:)

نقل قول:
2. حوزه علميه هم بسان يك كارخانه كه در كنار اجناس خوب و لوكس ممكنه ضايعات و اجناس ناقص را هم توليد كند. شما به حوزه علميه قم مانند همين كارخانه نگاه كنيد كه در عين حالي كه ممكنه طلاب و روحانيون ظاهر نما و منحرف داشته باشد . ولي همين حوزه علميه همواره در طول قرن هاي متمادي بهترين افراد و دانشمندان را تحويل جامعه بشريت داده است و در طول تاريخ هر كجا حركت آزاديخواهي و مبارزه با ظلم و ستم بوده روحانيت پرچم دار آن بوده اند .
اگر در حوزه اي چند نفر آدم منحرف و نخاله هم اگر رشد كنند ولي در كنار همين چند نفر هزاران عالم وارسته رشد كرده اند .



بحث بیشتر روی طلبه های جوان هست . عملکردشان وگرنه این روشن است وجود حوزه برای جامعه ما یک نعمت است:Gol:واقعا به شخصه اینکه ببینم یک جوان طلبه با یک رفتار ناشایست عده ای از مردم را به دین بدبین کند برایم سخت است.
نقل قول:

3. حوزه علميه در چند نفر منحرف و بي عمل خلاصه نمي شود بلكه پيكره حوزه علميه مراجع ، عارفان ، اندشمندان ،و فرهيختگاني حتي در ميان قشر جوان حوزه هستند كه همگي اهل عمل و علم هستند و امروزه در عرصه فرهنگي و ديني جامعه مشغول فعاليت هستند .
اگر آمار داده شود در ادارات ، مراكز ، پژوهشگاهها ، دانشگاهها و ساير مراكز علمي و فرهنگي از جمله صدا و سيما و در عرصه جوامع مجازي امروزه روحانيون جوان و خوش فكر كه بدون هيچ هياهويي مشغول خدمت به دين و دينداران هستند .

نقل قول:

.4 من هيچ گاه منكر وجود نقص در سيستم آموزشي و پرورشي حوزه هاي علميه نيستم ؛ ولي معتقدم در سالهاي اخير گام هاي مثبتي بر داشته شده كه نويد بخش است . و ان شا الله حوزه هاي علمي به سمتي برود كه محصول آن بزرگان و مراجع و انديشمندان بزرگواري همچون امام خميني ، علامه طباطبايي ، آيت الله مطهري ، آيت الله بهجت و بسياري از بزرگان ديگر شود .

5. مردم حساب طلبه اهل عمل را از طلبه نما و بدون عمل جدا ميكنند و تا الان هم همين طور بوده و بسياري به زور خواسته اند در دل مردم جاي گيرند ولي نگرفتند و بالعكس بسياري از روحانيون اهل علم و عمل همواره در دل همه جايگاه خوبي دارند .

مورد 5 را قبول ندارم چون در جامعه همه مشاهده میکنیم که مردم دنبال بهانه هستند تا کارهای خود را توجیه و به دوش دیگران بیندازند.
ببینید جای دور نمیرویم وقتی در برخورد خود با چندین آدم طلبه و اهل دین غرور خودخواهی و فخر ببینیم اینکه ادعای این داشته باشن که همه باید به آنها احترام بگذارد اینکه از بالا به دیگران نگاه کنند هر کس باشد از حوزه متنفر میشود.در مقابل در رفتار آدمهایی که بویی از دین نبرده اند با اینکه در رشته تخصصی علمی صاحب نظر هستند هیچ غروری نبینی و با اینکه از نظر علمی خیلی از خودت بالا تر است ولی همچنان خاکی باشد و دوستانه بدون غرور و تکبر برخورد کند چه احساسی به آدم دست میدهد.

فقط دوتا از اساتید دانشگاه آدمای خیلی خاکی و بدون غرور هستند اینقدر دوستانه با دانشجو رفتار میکنند که معلوم هست خودشونو هم ردیف بقیه دانشجو ها میدونن این باعث میشه دانشجو به اون استاد و درسش علاقه مند بشه و اتفاقا احارام بیشتری برای اون استاد نسبت به استادهای دیگه قائل باشه
حالا تو حوزه و روحانیون هم همینطور هست من روحانی که خشو رو باشه و بشه مقل یه برادر کوچکتر بری ازش سوال کنی کم دیدم وقتیم جواب میدن خیلی با غرور و با لحنی در بعضی وقتها با حقیر کردن شخص پاسخ میدن
ولی در مقابل یه روحانیونی را میبینیم که با خوشرویی و خاکی بودن جوانهارو به طرفشون جذب میشن مثل پناهیان-و یه چند تا بزرگورا دیگه که الان اسماشون به خاطرم نیست
حالا این دختران و پسرایی که الان اینقدر با غرور و تکبر بخوان با دیگران برخورد کنند .تحمل یک کلمه حرف طرف مقابلو نداشته باشن چطور میتونن ترویج دین کنند.در همین سایت از ابتدای ورودم شاهد همین رفتار که بعضیا حتی طاقت کوچکترین انتقادیو ندارن بودم چون قبلش در فروم دینی نبودم واقعا برام این برخورد عجیب بود اونجا خیلی راحت از هم انتقاد میشه و مشکلاتو میگیم حتی با لحن جدی و برای اولین بار آمدم اینجا و دیدم عده ای طاقت کوچکترین انتقادی را ندارند و توهین برداشت میکنند به عنوان کاربری که تازه آمده بودم دیدم نسبت به فضاهای دینی و سایتهای مذهبی تغییر کرد و زده شدم چون شناخت کافی نبود
این یک مثالی از فضای مجازی بود حال در وقاعیت هم همین است با رفتار ناپسند یک روحانی یا طلبه جوان با دیدنرفتارخای ناپسند از یک طلبه در محیط اجتماعی آن شخص کل حوزه را زیر سوال میبرد هرچند این برداشت غلط است ولی دید مردم اینگونه هست
این سخن که بین مردم عادی شده که بگوین طلبه و روحانیت یاد گرفته اند فقط نصیحت کنند و دانش دینیشان برای دیگران است نه برای خودشان حاصل رفتار غلط یک عده از طلاب است و باید پاسخ گوی این دید منفی باشند...برای چی اینقدر جوانها دیدشان نسبت به طلاب منفی شده دلیل چیست؟؟50 درصد مقصر خود طلاب هستند .اگر همین طلاب جوان در رفتارهای اجتماعیشون کمی دقت کنند شاید این دودستگی کم تر بود:Gol:

مثال کارخانه زدید وقتی یک بار یه مارکی تلوزیون یا اوتومبیل بخری و بد در بیاد اون کالا دیگه طرف اون مارک و کارخانه نمیری میری سراغ مارکهای دیگه:Gol:

نیایش سبز;23966 نوشت:
خب رعایت حجاب هم یکی از مسائل دینی- اجتماعی هست و شاید خیلی مهمتر از دیگر مسائل دینی فردی باشد ....

بله منکر لازم بودن حجاب نیستم ولی نباید تصور کرد کسی که بی حجاب هست به هیچی اعتقاد نداره اینگونه رفتارها بیشتر این افراد را از دین دور میکند حجاب بخشی از دین است آیا همه دین در حجاب است آن شخص که حجاب دارد با پسر نامحرم دوست میشود ولی آن بی حجاب نمیشود.منظورم همین است مطلق به قضایا نگاه نکنیم.

نیایش سبز;23965 نوشت:
از یک طرف خوبه به خاطر احتمال تأثیرگذاری ، از یک جهت بد هست به خاطر برداشت منفی عرف و تأیید کردن دختر بی حجاب

این سخنتون یعنی یه خط قرمز کشیدن دور خود و دیگران فکر نکنم دین اسلام این را بخواهد!!!

این سخن خودتونو از جنبه های مختلف بررسی کنید

تو برای وصل کردن آمدی نی برای فصل کردن آمدی

باید ارتباط داشت تا بتوان جذب کرد دیگران را به طرف اسلام.به نظر شما اگر جنبه بد سخن شما را در نظر بگیریم رواج بی حجابی امری عادی هست و حق دارن بی حجابها روز به روز بیشتر بشن چون افرادی که میدانند و با حجاب هستند از آنها دوری میکنند و این نوعی دو دستگی ایجاد میکند.
نه تنها با بی حجاب باید با ادیان دیگر هم در ارتباط باشم در محیط های اجتماعی :Gol:

سلام
من مشغول کلاسها بودم و الان رسیدم
اساتید محترم فرمایشات جالب کردند و همین طور شروع کننده محترم بحث
جناب حامد 1سوال
چرا دست گذاشتید روی طلاب جوان؟آیا به خاطر برخورد بیشترشون با بقیه جوانان جامعه است یا چیز دیگه ای هست؟

مهربانی;23967 نوشت:
سلام
کسی که بعضی رو رعایت میکنه بعضی رو نمیکنه در تعابیر ایات با کافر یکی دانسته شده


خوب این سخن برای کسی که چادر بپوشد و طلبه باشد ولی بعضی از مسائل دینی را رعایت نکند هم صادق است:Gol:

البته این تعبیر به نظرم درست نیست اگر منبع دارید با منبع ذکر کنید......

نقل قول:

البته به این نکته هم توجه کنیم که اگر قراره همه روحانیت اول به طور کامل تزکیه نفس کنند و بعد جامعه رو ارشاد کنند که این همه هزینه بیت المال برای تحصیل اونا غیر عاقلانه بود.اونها وظیفه اشونه که جامعه رو اصلاح کنند و پیش نیاز اون خودسازی خودشونه
پس باید سرعت کارشون بره بالا

سلام
مطمئنا منظور من این نیست
منظور من حداقلهاست....مطمئنا افرادی که تزکیه نفس کامل انجام داده اند انگشت شمار هستند و کسی از طلبه جوان انتظار این را ندارد.
خوب طلبه ای که خودش مغرور و خودخواه هست چه طور میتواند دیگری را از خودخواهی منع کند؟بزرگوار اگرعالمی به حرفهایی که میزند عمل نکند نه تنها جامعه اصلاح نمیشود بلکه نتیجه عکس میدهد.عاقلانه نیست حرفی را بزنیم که خود عمل نکنیم.:Gol:

نقل قول:
من شدیدا موافق این مطلبم که الان اوضاع اون جوری که باید نیست.خیلی ها توی هر جایگاهی که هستند درست به وظایفشون عمل نمیکنند و دور از جان علمای محترم سایت؛زیادی رفتن دنبال مال دنیا.چیزی که برای یک انسان خداشناس درست نیست
دنبال مال دنیا رفتن به اندازه نیاز برای یک مومن فکر نکنم مشکلی داشته باشد آنچیز که برای عالم نا شایست است این است که عالم بی عمل باشد.



نقل قول:
1.گاهی اوقات خودم اشتباهی رو کردم و بدجور هم ازش ضربه خوردم.و اصلا دلم نمیخواد افراد دیگه ای توی اجتماع ازش ضربه بخورند.به همین خاطر بعد چند بار ترک اون رفتار دیگران رو از اون اشتباه نهی کردم یا بهشون گفتم من اگر این اشتباه رو میکنم و هنوز نتونستم کنارش بذارم شما انجام ندید که به مشکلات من دچار نشید.مثل آدمی که پاش سوخته و به دیگران میگه طرف آتیش نرید


این خیلی خوب هست که ما تجربیاتی که کسب کردیم را در اختیار دیگران بگذاریم و اگر راه اشتباهی رفتیم و توبه کردیم حال دیگران را نهی کنیم اما نه با نگاه کردن از بالا به پایین به آن شخص نه با نگاه حقارت آمیز و مهم تر از آن ما که علاقه به نصیحت داریم باید ابتدا ببینیم خودمان هم ظرفیت پذیرش نصیحت داریم یا نه
آنچیز که برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپذیر
اگر کسی به ما نقدی و نصیحت درست از روی دلسوزی کرد در هر جایگاهی هستیم بپذیریم:Gol:
همین تاپیک هم نوعی آزمون برای ظرفیت انتقاد از طلاب و رفتارهای بعدی آن است:Gol:

نقل قول:

پس ببینید اگر از یک طرف اشتباه رفتاری و تربیتی در قشر طلبه هست در مقابل حساسیت فوق العاده بالایی که منجر به برخورد منفی میشه در قشر دیگه جامعه هست
این حساسیت بالا از کجا ناشی میشه بزرگوار؟؟؟؟این اسمشو نمیشه گذاشت حساسیت این یک نوع انتظار بالای مردم به قشر روحانیت است به افرادی که لباس پیامبر بر تن دارند..چرا به خاطر یک عذه روحانی باید دید مردم به این قشر عوش شود؟

من حداقل از 10 سالگی با این قشر بودم و جوانان دور و اطرافم هم طلبه بودن و هم دانشجو و ....

یک مثالی که چند وقت پیش برای خودم پیش آمد با یک طلبه ای آشنا شدم که خوب مانند خواهرم هست و خیلی راهنمایی های خوبی میکرد بهم هر وقتی نصیحت میکرد بهم اینکارو نکن و یا بکن و واقعا هم نصیحتاش برام ارزشمند بود چون میدیدم از روی دلسوزی هست
یه روز در مورد یه موضوعی ازم پرسید مطالبی دارم که در آن چند تا عکس داره که دودل هستم بزارم مطلبو یا نه منم بهشون گفتم خوب شما که خودت طلبه هستی بهتر میدونی چه عکسی مورد داره و چه عکسی نه خودت باید بدونی..همینو گفتم بهشون برخورد و اعصبانی شدن که چرا من طلبه بودنشو به رخشون آوردم و گفتن من خودم میدونم چه کار باید کنم ودر ادامه گفتن من یک طلبه ای هستم که از تحجر متنفرم هستم و سعی کردم آزادانه و با دید باز به قضایا نگاه کنم....مستقیما گفتند من به اینکه کسی طلبه بودن را به من بگوید....

بیشتر بحث من روی رفتارهای اخلاقی و اجتماعی هست که چرا این همه حساسیت روی اسن مسائل دارند جوانان طلبه این حس که کسی نمیتونه حتی یه نصیحت دوستانه بهشون کنه و زود منظور های مختلف از حرفهای دیگران بکنند...
من با این مسئله بارها مواجه شدم

نقل قول:
به نظر شخص من که اصلا درست نیست جامعه رو در مسایل مذهبی تقسیم بندی کرد.چون مذهب قبل از رفتار در قلبه
منظورتون از قسمت بندی چیست؟؟؟متوجه منظورتون نشدم///

کسی که به دستورات مذهبش عمل نکنه نمیتونه ادعا کنه مذهب در قلبش هست:Gol:


نقل قول:
و مطلب خیلی مهم تر اینکه توی زمانی که رسول الله شخصا توی جامعه حضور داشتند و عده ای جزو صحابه بزرگ اون حضرت بودند بعدا این همه ناتو از آب دراومدند و به حضرت امیر خیانت کردند


منظورم اینه که بپذیریم که هر جامعه ای بد و خوب داره چون انسان داره قوه اختیاره.


این افراد بد میتونن در جامعه باشن نه این که طلبه باشن و نام طلبگی را بدنام کنند.
ببینید اینکه بگوییم همه جا بد هست و خوب که شکی نیست الا علمایی در جامعه ما هست که عمرشان را برای دین گذاشتن ولی در آخر به خاکی زدند.
این دلیل خوبی نیست برای توجیه بد رفتار کردن جامعه طلاب.

من به این نتیجه رسیدم در کنار جوانان پاک و با ایمان حوزوی عده ی که کم نیستند هم با وارد شدن به حوزه یه حس غرور و تکبر در درونشون ایجاد میشود که خود را بالاتر ار مردم عادی میدانند و فکر میکنن همه رفتارشان پسندیده هست.و مهم تر ازون برای هر رفتارشان توجیه و تبصره می آوردند.نمیدانم چه چیز باعث این تغییر رفتار میشود ولی هرچه هست باید ریشه یابی شود.

نقل قول:
من خودم به عنوان یک دانشجو از ادمهایی که دانشجو جماعت رو بی دین و لاابالی میدونند شدیدا ناراحتم و ضربه خوردم


جالب اینه که من از هر 2طرف ضربه خوردم
و به هر طرف که میرم ازم میپرسند چرا اونجا اینجوریه؟

اینگونه میگن که دانشگاه محیطی هست که باعث لاابالی شدن دانشجوها میشود اگه دانشجوی ترم 1 را با ترم آخرش مقایسه کنی متوجه تغییر ظاهری میشیم که این هم جزء نواقص دانشگاه هست
.دانشجویی که رنگ سیگار را ندیده با ورود به دانشگاه هم اتاق شدن با افرادی که رفتار پسندیده ندارند هم مشروب را تجربه میکند هم سیگار و ....

انتظار این میرود که کسی که در در حوزه بوده و طلبه هست برخورد و رفتار اجتماعی اش کمی با افراد عادی متفاوت باشد این انتظار زیادی نیست.از دروغ گرفته تا حسادت و غرور و خودخواهی و وفا به عهد

سلام
در تعریف امر به معروف ما کلمه امر داریم و امر از بالا به پایین فقط معنا دارد اولا
کسی که افتاده تو چاه رو چطور باید بالا ببینیم دوما
تمام صحبت شما محدوده خالی لیوانه در حالی که احکامت متوجه نیمه پره سوما!!!!؟
85 بقره
...ْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون‏*

hamed-dj;23995 نوشت:

سلام
مطمئنا منظور من این نیست
منظور من حداقلهاست....مطمئنا افرادی که تزکیه نفس کامل انجام داده اند انگشت شمار هستند و کسی از طلبه جوان انتظار این را ندارد.
خوب طلبه ای که خودش مغرور و خودخواه هست چه طور میتواند دیگری را از خودخواهی منع کند؟بزرگوار اگرعالمی به حرفهایی که میزند عمل نکند نه تنها جامعه اصلاح نمیشود بلکه نتیجه عکس میدهد.عاقلانه نیست حرفی را بزنیم که خود عمل نکنیم
:gol:.

سلام
خوب این چه منافاتی با حرف من داشت؟یعنی بهتره بگم چه ربطی داشت؟
ببینید جناب.من میگم شما دوست طلبتون رو در نظر بگیرید که داره رو خودش کار میکنه که غرور نداشته باشه.ولی عزت نفس چرا.هنوز اول راهه.شما توی مسئله ای با این دوستتون حرفتون میشه و اون به شما متذکر یشه غرور داری
مسلما آدم ناراحت میشه که بینه کسی داره نصیحتش میکنه که خودش بهش عمل نمیکنه
ولی من اینجا 2تا زاویه رو مطرح میکنم:
1.طرف خودش از انجام اون عمل ضربه خورده و از تو میخواد انجامش ندی.دور از جون مثل معتادها که به بقیه میگن طرف مواد افیونی نرید
2.طرف داره ترک میکنه اون گناه رو.میخواد تو واردش نشده ازش دور بشی.این بده؟

[
quote=hamed-dj;23995]

دنبال مال دنیا رفتن به اندازه نیاز برای یک مومن فکر نکنم مشکلی داشته باشد آنچیز که برای عالم نا شایست است این است که عالم بی عمل باشد.
متوجه منظورم نشدید
من میگم یکی از عللی که باعث شده بعضی از روحانیون محترم(فقط بعضی)اینقدر از عمل به علمشون دور بشن رفتن زیادی به سراغ مال دنیاست.وگرنه کسی نگفته که روحانیت از گرسنگی بمیره برای تزکیه نفس

hamed-dj;23995 نوشت:

این خیلی خوب هست که ما تجربیاتی که کسب کردیم را در اختیار دیگران بگذاریم و اگر راه اشتباهی رفتیم و توبه کردیم حال دیگران را نهی کنیم اما نه با نگاه کردن از بالا به پایین به آن شخص نه با نگاه حقارت آمیز و مهم تر از آن ما که علاقه به نصیحت داریم باید ابتدا ببینیم خودمان هم ظرفیت پذیرش نصیحت داریم یا نه
آنچیز که برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپذیر
اگر کسی به ما نقدی و نصیحت درست از روی دلسوزی کرد در هر جایگاهی هستیم بپذیریم:gol:
همین تاپیک هم نوعی آزمون برای ظرفیت انتقاد از طلاب و رفتارهای بعدی آن است:gol:

این حرف شما قبول و درسته.انقاد رو باید پذیرفت ولی از طرفی باید ادب انتقاد کردن و نصیحت کردن رو داشته باشیم.
چند وقت پیش دوستی یک حرف غیراخلاقی زد که همه ازش دلگیر شدن.من بهش بعدا شخصی بهش تذکر دادم که این حرفو نزن.بعد خیلی به عملم فکر کردم که آیااگه با خودم اونجور برخورد میشد ناراحت نمیشدم؟دیدم چرا.مسلما از کوره در میرفتم
بعد از اون دوست عذرخواهی کردم که من رفتارم تند بود.اون گفت که نه لازم بود.و بهش هم گفتم تمام تلاشمو میکنم که تکرار نکنم
ببینید جناب حامد.خیلی جاها آدم اشتباه میکنه.چه یک طلبه باشه چه یک دانشجو.اگه فهمیدی اشتباه کردی که خدا رو شکر.برمیگردی
ولی ناراحتی از اینه که دیگران اون اشتباه تو رو بکنن یک اتیکت ازت و معتقد باشند تو همیشه اهل اون رفتاری
این که شما چند تا طلبه ای که تازه وارد کار شدند ودارن جلو میرن تا درست بشن یا درسته که به پای همه مذهبی ها بذاری و بگی طلبه های جوان همه اینطورند؟
اگه از بالا بهت نگاه کردن و نصیحتت کردن شما باهاشون چه برخوردی کردی؟
بهشون تذکر دادی که دلیلی نمیشه اینجوری باشی و اگه عذرخواهی کرده عذرخواهیشو پذیرفتی ویا گیر دادی که نه همتون همینطورید؟

hamed-dj;23995 نوشت:

این حساسیت بالا از کجا ناشی میشه بزرگوار؟؟؟؟این اسمشو نمیشه گذاشت حساسیت این یک نوع انتظار بالای مردم به قشر روحانیت است به افرادی که لباس پیامبر بر تن دارند..چرا به خاطر یک عذه روحانی باید دید مردم به این قشر عوش شود؟

اینو کی باید جواب بده؟
این که مردم فکر میکنند کسی که اسم طلبه روش اومد خوب مطلق باید باشه دست کیه؟
یه نفر چند وقت پیش همین حرفو به من زد.بهش گفتمم خوب دارید اشتباه میکنید.چه کاریه که باید اون که از حوزه میاد بیرون خوب مطلق باشه یا نواقصش خیلی خیلی کمتر باشه
مسلما دیدن یک روحانی چشم چران برامون غیرقابل تحمله یا یک طلبه خانم آرایش کرده.چ.ن خلاف خوانده هاشه
ولی غیرعاقلانه نیست که فکر کنیم باید از 10 نفرشون 8نفر خوب و 2نفر دیگه بد باشن؟
حالا به توپ من و شما بدش خورده دلیل بر بد بودن کله؟
شما بفرمایید چگونه میشه دید مردم رو عوض کرد؟


من حداقل از 10 سالگی با این قشر بودم و جوانان دور و اطرافم هم طلبه بودن و هم دانشجو و ....

hamed-dj;23995 نوشت:

یک مثالی که چند وقت پیش برای خودم پیش آمد با یک طلبه ای آشنا شدم که خوب مانند خواهرم هست و خیلی راهنمایی های خوبی میکرد بهم هر وقتی نصیحت میکرد بهم اینکارو نکن و یا بکن و واقعا هم نصیحتاش برام ارزشمند بود چون میدیدم از روی دلسوزی هست
یه روز در مورد یه موضوعی ازم پرسید مطالبی دارم که در آن چند تا عکس داره که دودل هستم بزارم مطلبو یا نه منم بهشون گفتم خوب شما که خودت طلبه هستی بهتر میدونی چه عکسی مورد داره و چه عکسی نه خودت باید بدونی..همینو گفتم بهشون برخورد و اعصبانی شدن که چرا من طلبه بودنشو به رخشون آوردم و گفتن من خودم میدونم چه کار باید کنم ودر ادامه گفتن من یک طلبه ای هستم که از تحجر متنفرم هستم و سعی کردم آزادانه و با دید باز به قضایا نگاه کنم....مستقیما گفتند من به اینکه کسی طلبه بودن را به من بگوید....

دقیقا همینو بهتون گفت؟
شما دقیقا نحوه برخودتون باهاشون چی بود؟ببینید آخه ما گاهی بیان مکالمه هامون خیلی مواردو حذف میکنیم و یا اون نوع بیانمون رو.وقتی کسی با تمسخر بهت بگه تو که طلبه ایه باید بدونی چی خوبه چی بد،چه حسی به آدم دست میده؟
اگه اون طرف بهتون این گفته که اهل تحجر نیست مسلما منظورش این بوده که اگر عکسی گذاشت و شما گفتید چرا؟تو که طلبه ای؛بدونید اون با دید بازتری به اون عکس نگاه کرده نه به صرف این که مثلا یک عکس مشکل دار بوده
شما با این حرفش چطور برخورد کردید؟
اگر هم گفته مشکل داره که کسی طلبه بودنش رو بهش بگه حتما از دید متحجرانه جامعه به یک طلبه گریزانه
این که تا یک کاری میکنی بهت بگن وای وای تو که طلبه ای چرا؟حالا بیا توضیح بده که بابا کجای شرع این کار ناپسنده؟این انگشت گذاشتن پیاپی جامعه مطمن باشید اذیتش کرده.چون رو خودتون نیست نمیدونید اون چه حسی داره

بیشتر بحث من روی رفتارهای اخلاقی و اجتماعی هست که چرا این همه حساسیت روی اسن مسائل دارند جوانان طلبه این حس که کسی نمیتونه حتی یه نصیحت دوستانه بهشون کنه و زود منظور های مختلف از حرفهای دیگران بکنند...
من با این مسئله بارها مواجه شدم

hamed-dj;23995 نوشت:

منظورتون از قسمت بندی چیست؟؟؟متوجه منظورتون نشدم///

کسی که به دستورات مذهبش عمل نکنه نمیتونه ادعا کنه مذهب در قلبش هست:gol:

منظورم اینه که فکر نکنیم کسی که زیر پرچم امام حسن سینه میزنه حتما عالیه و کسی که محرم روضه نمیره خیلی بی دینه
مسلما دین به عمل هم هست ولی اول به قلب.باید عمل باشه ولی عمل آرام آرام باید جلو بره




hamed-dj;23995 نوشت:

این افراد بد میتونن در جامعه باشن نه این که طلبه باشن و نام طلبگی را بدنام کنند.

کی میدونه که بد میشه؟
کسی بود که اولش خوب پیش رفت ولی وسطش ...کرد
بعد از یک مدت پشیمان شدو توبه کرد و برگشت دوباره طلبه خوبی شد
این فرد به نظر شما چه کنه؟من وسط دوره اش دیدمش و گفتم میخوای از طلبگی دربیایی؟تو که میگی خجالت زده امام زمانی
گفت شاید آقا به خاطر شاگردشونم نجاتم بدن و نجات پیدا کرد

hamed-dj;23942 نوشت:
سلام ببخشید چون متن طولانی هست قسمت قسمت پاسخ میدم

بزرگوارد استاتید حوزه چیزهای زیادی به طلبه ها یاد میدن و میگویند ولی کو عمل؟!!بحث من سر همین دانستن و عمل نکردن است.

همه به نوعی زیر ذره بین هستند
متوجه این حرفتون نمیشم


کو عمل؟
دست شما درد نکنه
این که از 10تا عملشون یه بده به پست شما خورده دلیل بر بدی کل نیسمن فکر نمیکردم شما رای کل به جز بدید
شما مطمنی که اونا به حرف استیدشون عمل نمیکنند؟شما مطمنی که اونا در حال درست کردن اخلاقشون نیستند؟

hamed-dj;23942 نوشت:
اگر عذاب آور است چرا قبول کردید این مسئولیت را به نظرم باید خیلی شیرین باشد مگر غیر از عمل به دستورات دینی است که قرار است به دیگران یاد دهید!؟اینکه غرور و تکبر و فخر فروشی نکند طلبه ها اینکه خود را بالاتر از کسی نداند اینکه به دیگران به چشم دوری از خدا نگاه نکند عذاب آور است؟
رابطه آن را با امام زمان بگویید؟ امام زمان از ما خواسته طلبه بشیم و بریم زیر ذره بین و بعد کاری کنیم که دیگران از دین فراری بشن؟نه میشه یه آدم معمولی بره دانشگاه درس بخونه و خشنود کنه امام زمان را از خودش گاهی قبول مسئولیت گناه هست.مثالش این است که یکی که صدای خوبی ندارد بلد نیست قرآن بخوند بیاید و در یک جمع قرآن بخواند یا اذان بگوید خوب همه از اذان خوندن بدشون میاد همه دوست دارن کسی اذان بگوید که صدای زیبا داشته باشد همانطور که خدا گفته قرآن را زیبا بخوانید پس بهتر است کسی که لحن و صدای خوبی ندارد به سمت اذان گفتن نرود و چه بسا پذیرفتن این کار برای اون اشتباه باشد.

یا علی:gol:


عذاب آور درس خوندن نیست بلکه تحمل حرف آدمهایی که ادعا میکنند روشنفرند ولی هنوز قدیمی فکر میکنند
میدونی کل مسولیتی که من تابحال دیدم چی بوده؟
این که درس بخونی،درباره اش فکر کنی،بهش عمل کنی
این 2مرحله آخرش خیلی سخته
مثل ریاضی خوندنم هم اصلا نیست
وقتی داری درباره اش فکر میکنی یه اتفاقی میافته که مربوط میشه به اون چیزی که یاد گرفتی.بعد میگی خوب من که میدونم اینجوریه بذار به طرف بگم.بهش میگی و اون داد میزنه تو که خودت عمل نکردی.حالا بیا طرف رو راضی کن که محترم؛من یاد گرفتم انشالله به زودی عمل میکنم.شما که مبتلا بهش هستی دریافتش کن
عمل کردن هم مرحله بعد
اینکه تندروی نکین.اینکه کند روی نکنی.اینکه خدا و پیغمبر ازت راضی باشن
تمام اینها رو بذاری کنار هم میشه هر لحظه در حال آنالیز رفتاری بودن
ربطش هم به امام زمان اینه که هرکس در زمان هر امامی بره درس دین بخونه چون اون امام مسول انجام امور دین در اون زمانه مربوط به اون امامه
چه بسا من توی دانشگاه هم که هستم وقتی دارم یک انتگرال حل میکنم حس میکنم آقا ایستاده و میپرسن علمتو در راه خدا مصرف میکنی؟
هر کسی توی هر جایگاهی پاسخگو به امام عصرشه

سلام
با خونسردی بخون مهدی جان اون عکس دوستای داداشت رو بفرس تا ادرس بیمارستانشونو برات بفرستم بری ملاقات یکم دلت خنک شه
بابا عزیز من هر کجا عسل هست مگس هم هست حمام بی عرق هم مگه میشه ؟ اینکه ما همه طلاب رو قسمت خالیشو عرض میکنم حذف کنیم دیگه امام زمان چرا غایب باشه؟ مشکل اینجاست ما به اون قسمت پر طلبه ها هم محل نمیزاریم نمونش رهبری ایا رهبری اشکالی داره دیگه متواضع تر زاهد تر عالم تر از رهبری داریم ببین چقدر دشمن داره ایا اشکال متوجه ایشونه؟ باشه رهبری هم قبول ایا از فاطمه بالاتر داریم قربونش برم چه بلایی سرش اوردن؟ ایا فاطمه خاکی نبود کمک نمیکرد ؟ از بالا نگاه میکرد؟ یا اونم حرف دارید؟؟
مشکل از قابلیت قابله و گرنه خدا همیشه حجت رو تموم میکنه که ما بهونه ای نداشته باشیم اینکه چند تا دزد لباس یه طلبه یا اخوند رو دزدیدند دارن کاسبی میکنن که دلیل نمیشه حوزه رو نقد کرد حال دانشگاه هم همینه فرق نمیکنه البته من دوست دارم ولی خواهش میکنم همین متن رو یبار با دقت بخون بعد بشین فکر کن ببین مشکل جامعه ما طلبه های نادون یا بی عملند یا چشم و گوش کور و کر بعضیا

مهربانی;24103 نوشت:
خواهش میکنم همین متن رو یبار با دقت بخون بعد بشین فکر کن ببین مشکل جامعه ما طلبه های نادون یا بی عملند یا چشم و گوش کور و کر بعضیا

سلام
در ابتدا عذرخواهی می کنم به دلیل اینکه یه هویی وارد بحث می شم.

متنو با دقت خوندم و الان دارم فکر می کنم.:Gig:

جناب مهربانی خوب که فکر می کنم می بینم هر دو موردی که فرمودید مشکل جامعه هستن.

جواب می شود . هر دوش یا بهتره بگم مورد الف و ب

سلام
احسنت هر چند انقلت دارم
اگه چشم کسی باز باشه میفهمه اون طلبه خودش لنگه پس میره دنبال اونی که لنگ نیست درشته؟

مهربانی;24027 نوشت:
سلام
در تعریف امر به معروف ما کلمه امر داریم و امر از بالا به پایین فقط معنا دارد اولا
کسی که افتاده تو چاه رو چطور باید بالا ببینیم دوما
تمام صحبت شما محدوده خالی لیوانه در حالی که احکامت متوجه نیمه پره سوما!!!!؟
85 بقره
...ْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون‏*

سلام ببخشید چون موقع امتحانات هست نیم ساعت استراحت میام سایت و میتونیم مطالبو بخونمو بعضیارو پاسخ بدم:Gig:

نقل قول:
در تعریف امر به معروف ما کلمه امر داریم و امر از بالا به پایین فقط معنا دارد

چه کسی این تعریف را کرده؟!!!!
خودتون قبول دارید؟
دقیقا باز کنید منظورتونو از این حرف
وقتی کسی با نگاهی بالا به پایین و اینگونه امر به معروف کند که باعث کوچک کردن آن شخص شود و خود را مبرا از آ« نشان دهد نه تنها فایده ای ندارد بلکه نتیجه عکس دارد.

امر به معروف و نهی از منکر باید دوستانه و از روی دلسوزی باشد بزرگوار نه با نگاهی تحقیر آمیز به کسی که مرتکب گناه شده و با نگاهی از بالا به پایین:Gol:

سلام
آبیته پاسخ:Gol:

maryam;24094 نوشت:
کو عمل؟
دست شما درد نکنه
این که از 10تا عملشون یه بده به پست شما خورده دلیل بر بدی کل نیسمن فکر نمیکردم شما رای کل به جز بدید
شما مطمنی که اونا به حرف استیدشون عمل نمیکنند؟شما مطمنی که اونا در حال درست کردن اخلاقشون نیستند؟


صحبت من روی افرادی هست که اینگونه هستند برای باز چندم به نیمه خای نگاه کنید
من از خیلی وقت پیش با طلبه ها و جوانان این تیپ برخورد و رفت آمد داشتم پس کسی نیستم که همینطوری با دیدن رفتار یک یا دو نفر این نتیجه را بگیرم .
اگر عملی در کار بود در رفتار جوانان طلبه ای که میبینم جلوه میکرد بحث من اخلاق و رفتار اجتماعی این قشر است که بخشی از دین ماست
من دلخوریم از این است که نه تنها برخوردهای اجتماعی طلبه ها با افراد دانشجو و دیگر جوانان متفاوت نیست بلکه به سمتی رفته که نه بخشش و نه گذشتی در برخوردهایشان میتوان دید نه در هنگام خطا برخوردی بزرگوارانه.....کینه را نمیتوانند از دلهاشون پاک کنند از هر سخنی برداشت بد میکنند
این حاصل برخورد چندین ساله من است ...انتظار اینکه بعد از این همه درس دینی در حوزه کمی رفتارشان با یک دانشجویی که در دانشگاه هست فرق کند انتظار زیادی نیست
.
من آنچه دیده ام گفتم و به گفته ی خود مطمئنم در مورد آن چه از طلابی که برخورد داشتم تعداد بیشتر آنها اینگونه برخورد را دیده ام ......آنان که خوبند بحثشان جدا .نیازی نیست ا رحرفهای من ناراحت شوید و جبهه بگیرید بزرگوار مطمئنا نه من کل به جز رای میدهم و نه رای دادن من چیزی را درست میکند اگر طاقت انتقاد یکی از خودتان را هم ندارید بگویید تا ادامه ندهیم .ما عادت داریم هر که بخواهد ضد گروهی صحبت کند و انتقاد کند به آن به چشم دشمن نگاه کنیم نه دوستی که عیبها را میگوید


عذاب آور درس خوندن نیست بلکه تحمل حرف آدمهایی که ادعا میکنند روشنفرند ولی هنوز قدیمی فکر میکنند

مردم خیلی حرفها میزنند مهم نیت ماست نه حرف مردم.ما دست به هر کاری بزنیم مردم پشت ما حرف میزنند.ولی اگر راه درست را انتخاب کردیم نباید حرف مردم برایمان عذاب آور باشد

وقتی داری درباره اش فکر میکنی یه اتفاقی میافته که مربوط میشه به اون چیزی که یاد گرفتی.بعد میگی خوب من که میدونم اینجوریه بذار به طرف بگم.بهش میگی و اون داد میزنه تو که خودت عمل نکردی.حالا بیا طرف رو راضی کن که محترم؛من یاد گرفتم انشالله به زودی عمل میکنم.شما که مبتلا بهش هستی دریافتش کن


هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
به نظرم بایدیک طلبه ابتدا روانشناس خوبی باشد و بتواند طرف مقابلشرا بشناسد تا حدودی:gol:
باید به طلبه ها این را هم آموزش دهند هرکسی ظرفیتی دارد .
ابتدا باید طلبه خودش را آماده کند تا از حرف دیگران ناراحت نشود چون مردم همه جوره هستند مانند آن جوانی که نهی از منکر کرد به یک شخص سیگاری در ماه رمضان و آن فرد عصبانی شد و با چاقو به او حمله کرد.پس باید آماده هر رفتاری باشید وقتی مسئولیت امر به معروف و نهی از منکر را قبول کرده اید
ولی مهم تر از آن ظرفیت خود طلبه است که چقدر تحمل حرف و نصیح را دارد.قبل از نصیح باید ظرفیت و توان خود را بالا ببرد
اینکه خود هر چه یاد گرفت پشت سر هم بنشیندو به دوستانش بگوید این کار را بکن و آن کار را نکن ولی خود تحمل شنیدن یک کلام نصیحت را از دوستانش ندارد و زود با دوستانش سر یک سخن غهر کند خوب این یک دید منفی در ذهن جامعه و دوستان او ایجاد میکند قبول دارید؟


امیدوارم در آخر این بحث شاهد این نباشم که عده ای به خاطر این بحثها چه درست و چه نادرست رفتارشان تغییر کند و به چشم دشمن به منتقد نگاه کنند
.

سلام
عزیزم بحث دلسوزی سر جاش اما امر معناش دستوره شما وقتی دستور میدی از پایین دستور میدی یا از بالا؟

موضوع قفل شده است