آیا شبکه های مجازی در خدمت ظهور است؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا شبکه های مجازی در خدمت ظهور است؟

[h=1]
[/h]


[/HR]
شبکه های مجازی در زندگی امروز، جایگاه خاصی یافته اند؛ اما سوالی که پیش می آید این است که این شبکه ها در خدمت کدام سبک زندگی اند؟ آیا بیشتر بر شاخصه های جوامع آخرالزمانی منطبقند و یا زمینه ظهور را فراهم می کنند؟!


[/HR] دو دیدگاه نسبتا مخالف درباره کارکرد شبکه های مجازی در آخرالزمان مطرح است. بر اساس یکی از دیدگاه ها، ظهور و انقلاب حضرت مهدی (علیه السلام) جهانی است و بر این اساس نیازمند زیرساخت های جهانی است. صاحبان این دیدگاه ( ١)، از جمله به روایاتی استناد می کنند که درباره سیستم های پیشرفته ارتباطی در زمان قیام حضرت مهدی (علیه السلام) سخن می گوید:
«وقتی قائم ما قیام کند، خداوند چنان قوای بینایی و شنوایی به مومنان می دهد که از راه دور بدون واسطه او را دیده و سخن او را می شنوند.» (٢)
ولی دیدگاه دیگر به شبکه های مجازی و نقش گسترده ای که در زندگی امروز ایفا می کنند، خوش بین نیست. بر اساس دیدگاه دوم آخرالزمان عرصه تقابل شدید خیر و شر است و شبکه های در هم تنیده مجازی که به جزئی ترین نقاط زندگی انسان امروز نفوذ کرده است، ابزار هایی قدرتمند در اختیار شر است.
در این زمینه از جمله، به روایت زیر استناد می شود:
«در آن زمان، فتنه ها چونان پاره‌های شب تاریک، شما را فرا می‌گیرد و هیچ خانه‌ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی‌ماند؛ مگر اینکه فتنه‌ها در آن داخل می‌شوند.» (٣)
وقتی قائم ما قیام کند، خداوند چنان قوای بینایی و شنوایی به مومنان می دهد که از راه دور بدون واسطه او را دیده و سخن او را می شنوند

بر اساس دیدگاهی که سیستم های ارتباطی پیشرفته و از آن جمله شبکه های مجازی را وسیله ای موثر در جهت نشر حقیقت و رساندن پیام شیعه به دورترین نقاط جهان می داند، فطرت انسان امروز، تشنه شنیدن حق است و این وسایل ارتباطی زمینه را فراهم می کند. از طرف دیگر این دسته به روایاتی که درباره کشف همه ی ٢٧ حرف علم در زمان ظهور است، استناد می کنند و پیشرفت علم از ٢ حرف به ٢٧ حرف را، دلیل دیگری برای نظر خود می دانند. این دیدگاه همچنین معتقد است، این که کار حضرت مهدی (علیه السلام) یک شبه اصلاح می شود، با کمک همین وسایل ارتباطی سرعت بخشیده می شود.
طبق این دیدگاه، عدالت اجتماعی، یعنی برخورداری یکسان مردم از خدمات اجتماعی و کاهش شکاف بین مردم و جوامع، که از پیامدهای اصلی این ابزارهاست که در خدمت اهداف عدالت گسترانه قیام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) است. صاحبان این دیدگاه همچنین معتقدند که این سیستم های پیشرفته برای از بین بردن فقر و گسترش علم مناسبند، همان گونه که حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) در پی آن است.

[h=2]دو نوع سبک زندگی متضاد[/h] در میان روایات مهدویت دو نمونه سبک زندگی قابل شناسایی است. یکی مربوط به روایاتی است که احوال مردم و جوامع را در آخرالزمان توصیف می کنند. با بررسی کلی این روایات به یکسری شاخصه های اصلی در مورد سبک زندگی در آخرالزمان و عصر غیبت می رسیم. از جمله این مولفه ها می توان به شهوت گرایی، وارونه شدن ارزش ها، علنی شدن منکرات، گرایش به دروغ و فریب، گرایش به ثروت و ثروتمندان اشاره کرد. با بررسی بیشتر درباره این روایات می توان شاخصه های جزئی تری را کشف نمود.
شاخصه های دیگری در سبک زندگی وجود دارد که از روایات برداشت می شود و زمینه ساز ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) است. به عنوان نمونه می توان به روایاتی اشاره کرد که درباره ویژگی های یاران حضرت مهدی (علیه السلام) از لحاظ زهد، بصیرت، عبادت، ولایت پذیری، شجاعت،...توضیح داده اند و یا روایاتی که درباره روش برطرف کردن موانع ظهور و تعجیل در آن سخن می گویند.

بر اساس دیدگاهی که سیستم های ارتباطی پیشرفته و از آن جمله شبکه های مجازی را وسیله ای موثر در جهت نشر حقیقت و رساندن پیام شیعه به دورترین نقاط جهان می داند، فطرت انسان امروز، تشنه شنیدن حق است و این وسایل ارتباطی زمینه را فراهم می کند.

دسته دیگر از این روایات تحت عنوان امتحان شیعیان در عصر غیبت، به بررسی راهکارهایی می پردازد که مومنان را از امتحان ها و فتنه های آخرالزمان، سربلند بیرون می آورد. مجموع این روایات شاخصه هایی را بیان می کنند که نقطه مقابل آن شاخصه های دیگری (شهوت گرایی، وارونه شدن ارزش ها، علنی شدن منکرات، گرایش به دروغ و فریب، گرایش به ثروت و ثروتمندان) اند. در واقع در این روایات به مومنان توصیه می شود، در مقابل فتنه و سختی های آخرالزمان به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) پناه ببرند. در یاری حضرت ولی عصر (علیه السلام) و عهدی که با ایشان دارند، هم دل و هم پیمان شوند. راه امر به معروف و نهی از منکر و تولی و تبری در پیش گیرند. به دین خود چنگ بزنند و به علما پناه ببرند. حتی خود را برای سختی های دوران ظهور و جنگیدن در رکاب امام آماده کنند. در واقع این سبک زندگی در خدمت زمینه سازی برای ظهور است.

[h=4]دنیای امروز و یک سوال اساسی[/h] ولی آنچه حائز اهمیت است، مقایسه این موارد با سبک زندگی عینی و ملموس خودمان در شرایط فعلی است. بی شک در زندگی امروز، شبکه های مجازی جایگاه خاصی دارند. این شبکه ها در همه عرصه های زندگی ( دین، هنر، تغذیه، پوشش، ازدواج، سینما، موسیقی و...) وارد شده و جزء لاینفک آن شده اند. سوالی که پیش می آید این است که شبکه های مجازی بیشتر در خدمت کدام سبک زندگی اند؟ آیا بیشتر بر شاخصه های مذکور در جوامع آخرالزمانی منطبقند و یا زمینه ظهور را فراهم می کنند؟
در این بخش به مولفه هایی کلی از دیدگاه اول اشاره کردیم. در مقاله بعدی دیدگاه مخالف را درباره شبکه های مجازی بررسی می کنیم.
ادامه دارد...

پی نوشت:
1) درباره این دیدگاه ر.ک: دکتر مهدی قاسمی نراقی، دکتر رضا مرادی خلیفه لو. فناوری اطلاعات و ارتباطات زمینه ساز انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)، مجله عصر آدینه.
2) ترجمه و تلخیص منتخب الاثر، ص 206
3) سید بن طاووس، الملاحم و الفتن یا فتنه ها و آشوب های آخرالزمان ،ص 31







[/HR] امروزه سیستمهای پیشرفته ارتباطی بایستی دارای قوانین خاص و پیوستهای فرهنگی باشند تا هویت اجتماعی، خانوادگی و سبک زندگی دینی و بومی را کمتر تهدید کرده و در خدمت فرهنگ اصیل اسلامی و آموزه ناب ظهور درآیند.


[/HR] در بخش اول این نوشتار به بررسی یکی از دو دیدگاه درباره کارکرد شبکه های مجازی در آخرالزمان و نقش آن در زمینه سازی برای ظهور پرداختیم. همچنین به دو نوع سبک زندگی، بر اساس روایات مهدویت اشاره کردیم.
دیدگاه دوم شبکه های مجازی را در خدمت سبک زندگی آخرالزمانی می بیند. دیدگاهی که شبکه های مجازی را ابزار شیطان می داند، واقعیت عینی و ملموس این فضاها را در شرایط کنونی بررسی می کند و درباره خیر و شرش برآیند می گیرد و در مجموع به شاخصه هایی می رسد که منطبق بر سبک زندگی آخرالزمانی است.
ویژگی های کلی این شبکه ها (1) این گونه برشمرده شده اند:
- از بین بردن روحیه نجابت و عفت:
« زنان در آن زمان، بی ‌حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد، آنان در فتنه‌ها داخل، به شهوت‌ها علاقه‌مند و با سرعت به سوی لذّت‌ها روی می‌آورند...» (2)
- معکوس کردن جریان پاکی و طهارت در جامعه و گستراندن دام های گروهی و باندی و فرقه ای برای ابتذال و فساد بیشتر:
«... مردم براى فجور پیمان برادرى مى بندند و دیندارى برخى موجب انزواى آنان از دیگران مى شود و با دروغ گفتن عزیز و محبوب مى شوند و محبت تنها بر زبان ها به كار مى رود و دل هاى مردم با یكدیگر كینه دارد.» (3)
- شیوع تجارت فحشا و درآمدزایی نامشروع از طریق پورنو و ابتذال جهانی و تشویق مردم به کسب درآمد از این طریق:
«مى بینى مردان خود را براى مردان آماده ساخته و زنان براى زنان; و خواهى دید كه زن و مرد از عمل نامشروع امرار معاش مى كنند و زنان هم چون مردان به برپایى مجالس اقدام مى كنند.» (4)
- گستراندن رفتارهای پرخاشگرانه و اجتماع گریز و اخلاق ستیز:
«... جوان آنها بدخو شود و هر كه با آن مردم درآمیزد گنه كار باشد... كوچكان بزرگان را احترام نكنند و توانمندان فقیران را پوشش ندهند» (5)
دیدگاهی که ارتباطات فراگیر را در خدمت ظهور می داند، با استفاده بی قید و شرط از این شبکه ها مخالف است و معتقد است بایستی این ابزارها در خدمت حق و فرهنگ ناب اسلامی و شیعی در آید.

- عادی جلوه دادن فسق و فجور جهانی و ایجاد رقابت در انجام فساد اخلاقی:
«. . . در آن روزگار ـ خواهى دید كه مردى چون روزى بر او گذشت و گناه بزرگى چون فجور و كم فروشى و ارتكاب حرام و... انجام ندهد ـ ناراحت و غمگین بوده و گمان دارد كه آن روز عمرش تلف شده است.» (6)
- گستراندن روحیه فخر فروشی و خودبرتربینی کاذب و پوشالی:
«در آن هنگام مردم بر یكدیگر با نیاكان و ثروتهاى خود برترى مى جویند.» (7)
- ترویج روحیه ثروت دوستی و تجمل گرایی روز افزون:
«در آن روزگار خواهى دید كه ثروتمند از مومن عزیزتر است.» (8)
- گستراندن روحیه خیانت ورزی و عدم پایبندی به تعهدات و پیمان ها:
«امانت داری کم می شود و خیانت زیاد می شود.» (9)
- ترویج جنسیت گرایی افراطی:
«هنگامى كه زنان بر امور جامعه مسلط شوند و دختران زمام كار در دست گیرند و كودكان به امارت رسند...» (10)
- تحقیر و استهزای دینداران و مومنان:
«مومن را می بینی كه غمناك و ذلیل و كوچك شمرده مى شود» (11)

حتی این دیدگاه نیز، با اصل وجود این شبکه های گسترده مخالفت ندارد و معتقد است که بایستی این سیستم های پیشرفته ارتباطی قوانین خاص خودشان را داشته باشند و برای آن ها پیوست فرهنگی تعریف شود که هویت اجتماعی، خانوادگی و سبک زندگی دینی و بومی را کمتر تهدید کنند. چنان چه در همین راستا دیدگاهی که ارتباطات فراگیر را در خدمت ظهور می- داند نیز، با استفاده بی قید و شرط از این شبکه ها مخالف است و معتقد است بایستی این ابزارها در خدمت حق و فرهنگ ناب اسلامی و شیعی در آید.

[h=2]از سخنان زیبا تا عمل نیک[/h] به علاوه با فرض این که در این شبکه های مجازی صرفا محصولات خاص عقیدتی و اخلاقی ارائه شود، باز هم نکات قابل تأملی در پرهیز از درگیر شدن با این موج های فراگیر وجود دارد. در این شبکه ها هر کسی هر محصولی داشته باشد نشر می دهد. بر فرض که این محصول صرفا عقیدتی و اخلاقی باشد و در راستای افزایش علم و اطلاعات، اولین نکته ای که باید رعایت شود، این است که علم را بایستی از اهلش گرفت و نکته دوم عمل کردن به آن است.

این دیدگاه با اصل وجود این شبکه های گسترده مخالفت ندارد و معتقد است که بایستی این سیستم های پیشرفته ارتباطی قوانین خاص خودشان را داشته باشند و برای آن ها پیوست فرهنگی تعریف شود که هویت اجتماعی، خانوادگی و سبک زندگی دینی و بومی را کمتر تهدید کنند.

امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «اى مردم بدانید كمال دین طلب علم و عمل بدانست، ... علم نزد أهلش نگهداشته شده و شما مأمورید كه آن را از اهلش طلب كنید، پس آن را بخواهید.» (12)
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر كه براى خدا علم را بیاموزد و بدان عمل كند و به دیگران بیاموزد در مقامهاى بلند آسمان ها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل كرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.» (13)
در این زمینه در وصف مردم آخرالزمان در "مکارم الاخلاق" آمده است: «سخنانشان زیباست، و اعمالشان بیمارى شفا ناپذیر است.» (14)
همچنین در این شبکه ها با نوعی انباشتگی اطلاعات و سرگرمی مواجه هستیم. انباشتگی اطلاعات در کنار همه ویژگی- های زندگی پر مشغله دنیای مدرن، زمینه غفلت را در عصر غیبت (15)، بیش از پیش فراهم می کند.

پی نوشتها:
1) برگرفته از سخنان حجت الاسلام رحیم کارگر، خبرگزاری شبستان.
2) من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۰، ح۴۳۷۴ .
3) نهج البلاغه صبحی صالح، ص 157.
4) كافى، ج 8 ص 38.
5) نهج البلاغه صبحی صالح، ص 354.
6) بحارالانوار، ج 52، ص 259.
7) مکارم الاخلاق، ص 451.
Dirol تلخیص و ترجمه منتخب الاثر، ص 179.
9) بحارالانوار، ج 42 ، ص 310.
10) كافی، ج 8 ص 69.
11) همان، ص 39 .
12) همان، ج‏1 ص 30.
13) همان، ص 35.
14) مكارم الأخلاق، ص 448.
15) برای مطالعه در این مورد ر.ک: "راه نجات بشر از سراشیبی غفلت در عصر غیبت "، ویژه نامه نیمه شعبان .



[/HR] امروزه سیستمهای پیشرفته ارتباطی بایستی دارای قوانین خاص و پیوستهای فرهنگی باشند تا هویت اجتماعی، خانوادگی و سبک زندگی دینی و بومی را کمتر تهدید کرده و در خدمت فرهنگ اصیل اسلامی و آموزه ناب ظهور درآیند.


[/HR] در بخش اول این نوشتار به بررسی یکی از دو دیدگاه درباره کارکرد شبکه های مجازی در آخرالزمان و نقش آن در زمینه سازی برای ظهور پرداختیم. همچنین به دو نوع سبک زندگی، بر اساس روایات مهدویت اشاره کردیم.
دیدگاه دوم شبکه های مجازی را در خدمت سبک زندگی آخرالزمانی می بیند. دیدگاهی که شبکه های مجازی را ابزار شیطان می داند، واقعیت عینی و ملموس این فضاها را در شرایط کنونی بررسی می کند و درباره خیر و شرش برآیند می گیرد و در مجموع به شاخصه هایی می رسد که منطبق بر سبک زندگی آخرالزمانی است.
ویژگی های کلی این شبکه ها (1) این گونه برشمرده شده اند:
- از بین بردن روحیه نجابت و عفت:
« زنان در آن زمان، بی ‌حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد، آنان در فتنه‌ها داخل، به شهوت‌ها علاقه‌مند و با سرعت به سوی لذّت‌ها روی می‌آورند...» (2)
- معکوس کردن جریان پاکی و طهارت در جامعه و گستراندن دام های گروهی و باندی و فرقه ای برای ابتذال و فساد بیشتر:
«... مردم براى فجور پیمان برادرى مى بندند و دیندارى برخى موجب انزواى آنان از دیگران مى شود و با دروغ گفتن عزیز و محبوب مى شوند و محبت تنها بر زبان ها به كار مى رود و دل هاى مردم با یكدیگر كینه دارد.» (3)
- شیوع تجارت فحشا و درآمدزایی نامشروع از طریق پورنو و ابتذال جهانی و تشویق مردم به کسب درآمد از این طریق:
«مى بینى مردان خود را براى مردان آماده ساخته و زنان براى زنان; و خواهى دید كه زن و مرد از عمل نامشروع امرار معاش مى كنند و زنان هم چون مردان به برپایى مجالس اقدام مى كنند.» (4)
- گستراندن رفتارهای پرخاشگرانه و اجتماع گریز و اخلاق ستیز:
«... جوان آنها بدخو شود و هر كه با آن مردم درآمیزد گنه كار باشد... كوچكان بزرگان را احترام نكنند و توانمندان فقیران را پوشش ندهند» (5)
دیدگاهی که ارتباطات فراگیر را در خدمت ظهور می داند، با استفاده بی قید و شرط از این شبکه ها مخالف است و معتقد است بایستی این ابزارها در خدمت حق و فرهنگ ناب اسلامی و شیعی در آید.

- عادی جلوه دادن فسق و فجور جهانی و ایجاد رقابت در انجام فساد اخلاقی:
«. . . در آن روزگار ـ خواهى دید كه مردى چون روزى بر او گذشت و گناه بزرگى چون فجور و كم فروشى و ارتكاب حرام و... انجام ندهد ـ ناراحت و غمگین بوده و گمان دارد كه آن روز عمرش تلف شده است.» (6)
- گستراندن روحیه فخر فروشی و خودبرتربینی کاذب و پوشالی:
«در آن هنگام مردم بر یكدیگر با نیاكان و ثروتهاى خود برترى مى جویند.» (7)
- ترویج روحیه ثروت دوستی و تجمل گرایی روز افزون:
«در آن روزگار خواهى دید كه ثروتمند از مومن عزیزتر است.» (8)
- گستراندن روحیه خیانت ورزی و عدم پایبندی به تعهدات و پیمان ها:
«امانت داری کم می شود و خیانت زیاد می شود.» (9)
- ترویج جنسیت گرایی افراطی:
«هنگامى كه زنان بر امور جامعه مسلط شوند و دختران زمام كار در دست گیرند و كودكان به امارت رسند...» (10)
- تحقیر و استهزای دینداران و مومنان:
«مومن را می بینی كه غمناك و ذلیل و كوچك شمرده مى شود» (11)

حتی این دیدگاه نیز، با اصل وجود این شبکه های گسترده مخالفت ندارد و معتقد است که بایستی این سیستم های پیشرفته ارتباطی قوانین خاص خودشان را داشته باشند و برای آن ها پیوست فرهنگی تعریف شود که هویت اجتماعی، خانوادگی و سبک زندگی دینی و بومی را کمتر تهدید کنند. چنان چه در همین راستا دیدگاهی که ارتباطات فراگیر را در خدمت ظهور می- داند نیز، با استفاده بی قید و شرط از این شبکه ها مخالف است و معتقد است بایستی این ابزارها در خدمت حق و فرهنگ ناب اسلامی و شیعی در آید.

[h=2]از سخنان زیبا تا عمل نیک[/h] به علاوه با فرض این که در این شبکه های مجازی صرفا محصولات خاص عقیدتی و اخلاقی ارائه شود، باز هم نکات قابل تأملی در پرهیز از درگیر شدن با این موج های فراگیر وجود دارد. در این شبکه ها هر کسی هر محصولی داشته باشد نشر می دهد. بر فرض که این محصول صرفا عقیدتی و اخلاقی باشد و در راستای افزایش علم و اطلاعات، اولین نکته ای که باید رعایت شود، این است که علم را بایستی از اهلش گرفت و نکته دوم عمل کردن به آن است.

این دیدگاه با اصل وجود این شبکه های گسترده مخالفت ندارد و معتقد است که بایستی این سیستم های پیشرفته ارتباطی قوانین خاص خودشان را داشته باشند و برای آن ها پیوست فرهنگی تعریف شود که هویت اجتماعی، خانوادگی و سبک زندگی دینی و بومی را کمتر تهدید کنند.

امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «اى مردم بدانید كمال دین طلب علم و عمل بدانست، ... علم نزد أهلش نگهداشته شده و شما مأمورید كه آن را از اهلش طلب كنید، پس آن را بخواهید.» (12)
امام صادق علیه السلام فرمود: «هر كه براى خدا علم را بیاموزد و بدان عمل كند و به دیگران بیاموزد در مقامهاى بلند آسمان ها عظیمش خوانند و گویند: آموخت براى خدا، عمل كرد براى خدا، تعلیم داد براى خدا.» (13)
در این زمینه در وصف مردم آخرالزمان در "مکارم الاخلاق" آمده است: «سخنانشان زیباست، و اعمالشان بیمارى شفا ناپذیر است.» (14)
همچنین در این شبکه ها با نوعی انباشتگی اطلاعات و سرگرمی مواجه هستیم. انباشتگی اطلاعات در کنار همه ویژگی- های زندگی پر مشغله دنیای مدرن، زمینه غفلت را در عصر غیبت (15)، بیش از پیش فراهم می کند.

پی نوشتها:
1) برگرفته از سخنان حجت الاسلام رحیم کارگر، خبرگزاری شبستان.
2) من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۰، ح۴۳۷۴ .
3) نهج البلاغه صبحی صالح، ص 157.
4) كافى، ج 8 ص 38.
5) نهج البلاغه صبحی صالح، ص 354.
6) بحارالانوار، ج 52، ص 259.
7) مکارم الاخلاق، ص 451.
Dirol تلخیص و ترجمه منتخب الاثر، ص 179.
9) بحارالانوار، ج 42 ، ص 310.
10) كافی، ج 8 ص 69.
11) همان، ص 39 .
12) همان، ج‏1 ص 30.
13) همان، ص 35.
14) مكارم الأخلاق، ص 448.
15) برای مطالعه در این مورد ر.ک: "راه نجات بشر از سراشیبی غفلت در عصر غیبت "، ویژه نامه نیمه شعبان .


به هر دلیل و حكمت عادت كرده‌ایم كه سهم امام را تنها از خمس اموال منقول و غیرمنقول محاسبه كنیم، در حالی كه با صد تدبیر و حیله هم از ادای آن حدّاقل می‌گریزیم، در حالی كه در نزد آبرو، اعتبار، قلم، وقت ما و برنامه‌های رسانه‌ای رسمی و غیررسمی ما سهم بزرگی از حقّ امام باقی است كه الزاماً باید پرداخته شود.
امروز هم طبق معمول و سابقة قریب به دویست برنامة رادیویی كه طیّ آنها همواره از دشمنان اسلام، شیعه و ایران و عملكرد آنها گفته‌ام و آخرین خبرها و حوادث جاری را با رویكرد مهدوی تحلیل كرده‌ام، در پی كشف خبری و روایتی بودم؛
گویا عادت كرده‌ایم هر كجا كم آوردیم، از سهم این برنامه‌های كوتاه كه یك میلیونیوم ساعت از جمع كلّیة برنامه‌های فرهنگی رسانه‌های رسمی و غیررسمی هم نمی‌شود، كم كنیم.
این عمل از دو حال خارج نیست، یا شأن موضوع و مطلب (مهدویّت) را اسفل و كم اهمّیت‌تر از سایر موضوعات، همچون تاسوعا و عید نوروز و... فرض كرده‌ایم یا آنكه مجموع ایّام و آنات و حوادث و رخدادهای ماضی و مستقبل را منفك و مستقل از آنچه كه در دایرة گفت‌وگوهای ولایی مهدوی قابل شناسایی است، فرض كرده‌ایم. وگرنه دلیل روشن و قابل دفاعی برای این كم گذاشتن‌ها نمی‌شناسم.
از همین جا بود كه خواستم خودم و دوستانم را متذكّر این معنی شوم و از زبان حضرات معصومان(علیهم السلام) عرض كنم كه:
«دنیا و هر چه در آن است، متعلّق به خدا، رسولش و ما اهل بیت است.»
این كلام حضرت اباعبدالله، امام صادق(علیه السلام) است كه خلق مسلمان را متذكّر می‌شوند:
«هر كه چیزی از مال دنیا به دست آورد، باید تقوا پیشه كند و حقّ خدا، رسول خدا و اهل بیت(علیهم السلام) را بدهد، مباد كه مستوجب و مستحقّ بیزاری آنان شود.» (اصول كافی، كتاب حجّت، ج 2)
به هر دلیل و حكمت عادت كرده‌ایم كه سهم امام را تنها از خمس اموال منقول و غیرمنقول محاسبه كنیم، در حالی كه با صد تدبیر و حیله هم از ادای آن حدّاقل می‌گریزیم، در حالی كه در نزد آبرو، اعتبار، قلم، وقت ما و برنامه‌های رسانه‌ای رسمی و غیررسمی ما سهم بزرگی از حقّ امام باقی است كه الزاماً باید پرداخته شود.

امام علی علیه السلام خطاب به «رمیله» فرمودند: هیچ مۆمنی بیمار نمی‌شود، مگر اینكه ما هم به خاطر او بیمار می‌شویم و هیچ مۆمنی غمگین نمی‌شود، مگر اینكه ما هم در غم او غمگین می‌شویم و هیچ دعایی نمی‌كند، مگر آنكه ما به دعای او آمین می‌گوییم و سكوت نمی‌كند، مگر آنكه ما برایش دعا می‌كنیم

مگر نخوانده و نشنیده‌ایم این فراز دعای «عدیله» را كه می‌فرماید:
امام، آن كسی است كه «بِبقائِهِ بَقیتُ الدُّنیا، بِیمنِه رزق الوری، و بوجودِهِ ثَبتّتِ الأرضِ و السَماء» به حضور اوست كه دنیا باقی است و به وجود او و بركت اوست كه رزق و روزیِ آفریده‌ها می‌رسد و به وجود اوست كه زمین و آسمان ثابت مانده است.
به قول شاعری:

می‌تراود از تو بوی زندگی هست لبریزت سبوی زندگی
روح آبیِ تو سرشار خدا خندة زیبا به روی زندگی

امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:
«ما اهل بیت(علیهم السلام) آن نعمتی هستیم كه خدا به سبب ما بندگان را نعمت داده است و این نعمتی است كه منقطع نمی‌شود و خداوند از حقّ این نعمتی كه به ایشان ارزانی داشته، سۆال خواهد كرد.» (نورالثّقلین، ج 5، ص 663)
هر آنچه كه خیر و بركت و توفیق و روزی است از مسیر امام، به واسطة امام و به اذن امام عصر(عج) به ما رسیده است. صاحب نعمتی كه می‌بایست در صدر و ذیل تمامی سخنان، برنامه‌ها، بزرگداشت‌ها، اعیاد و ایّام از ایشان یاد شود و به واسطه‌اش خداوند را شكر گوییم. مباد كه ناسپاسی نعمت را بدل به نقمت كنیم در حالی كه مهربان‌ترین مهربان عالم است.

امام علی(علیه السلام) خطاب به «رمیله» فرمودند:
«هیچ مۆمنی بیمار نمی‌شود، مگر اینكه ما هم به خاطر او بیمار می‌شویم و هیچ مۆمنی غمگین نمی‌شود، مگر اینكه ما هم در غم او غمگین می‌شویم و هیچ دعایی نمی‌كند، مگر آنكه ما به دعای او آمین می‌گوییم و سكوت نمی‌كند، مگر آنكه ما برایش دعا می‌كنیم.» (بحارالأنوار، ج 26، باب 9، ص 140)
در تندباد حوادث و فتنه‌های آخرالزّمانی كه هر دم رو به فزونی است و در میان حملات جنود ابلیسی كه از فراز و فرودمان هر لحظه چون طوفان حمله می‌آورند، چه كسی است كه پناه امن و حصن حصین باشد؟ گویا خود را ایمن شناخته‌ایم یا پناهگاهی امن‌تر یافته‌ایم وگرنه چرا چنین؟
خداوندا! شیعیان ما از پرتو انوار ما خلق شده‌اند و از زیادی گِل ما سرشته گردیده‌اند، آنها گناهان زیادی به اتّكای محبّت ما و ولایت ما مرتكب شده‌اند، اگر گناهان آنها در ارتباط با توست، از آنها درگذر كه ما نسبت به حقّ خود اظهار رضایت كرده‌ایم و آنچه از گناهان در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بین آنها اصلاح كن و از خمس كه حقّ من است به آنها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش نجات بده و با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما

این سخن جز آن است كه امروزه روز، تنها با رویكرد مهدوی می‌توان به تفسیر و رمزگشایی از همة حوادث و رخدادهای سیاسی، طبیعی، اجتماعی و حتّی فرهنگی در سطح كلان و خرد پرداخت.
امام باقر(علیه السلام) فرمودند:
«مهدی از همة شما بیشتر مردمان را پناه می‌دهد و از همة شما علمش افزون‌تر است و از همه رحمت و لطفش فراگیرتر.»
اگر چنین نبود، در آن سحرگاه و در سرداب مقدّس این مناجات، چنان كه «سیّد بن طاووس» نقل كرده است، از ایشان شنیده نمی‌شد:
«خداوندا! شیعیان ما از پرتو انوار ما خلق شده‌اند و از زیادی گِل ما سرشته گردیده‌اند، آنها گناهان زیادی به اتّكای محبّت ما و ولایت ما مرتكب شده‌اند، اگر گناهان آنها در ارتباط با توست، از آنها درگذر كه ما نسبت به حقّ خود اظهار رضایت كرده‌ایم و آنچه از گناهان در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بین آنها اصلاح كن و از خمس كه حقّ من است به آنها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش نجات بده و با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما.»
هیهات! به ندانستیم كه به قول امام حسن عسكری(علیه السلام)، یتیم‌تر از این یتیم آن كسی است كه از امامش دور افتاده و قادر نیست او را بیابد و نمی‌داند احكام دینش را چه سازد و از كجا حاصل كند.
خودم و شما را متذكّر این همه غفلت می‌شوم و دعوت می‌كنم به ادای حقّ امام و تجدید عهد با امام، چنان كه در نامه‌ای به «شیخ مفید(ره)» فرمودند:
«اگر شیعیان ما كه خداوند توفیق طاعتشان دهد، به عهدی كه با ما داشتند وفا می‌كردند، همانا فیض دیدار ما از آنان سلب نمی‌شد.» والسّلام