جمع بندی چند نمونه از حجاب ها بین انسان و خدا

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چند نمونه از حجاب ها بین انسان و خدا

بسم الله الرحمن الرحیم
چند نمونه از حجاب هایی که بین انسان و خدا بر اثر کارهایش به وجود می آید و او را از خیلی چیز ها مانند استجابت دعا محروم می سازد بی زحمت نام ببرید.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد سمیع

پ
=

یا رحمن;716217 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
چند نمونه از حجاب هایی که بین انسان و خدا بر اثر کارهایش به وجود می آید و او را از خیلی چیز ها مانند استجابت دعا محروم می سازد بی زحمت نام ببرید.

باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
«حجاب چهره جان مي شود غبار تنم/ خوشا دمي كه از آن چهره پرده بر فكنم»[1]
برای حركت و سلوك معنوي، اولين قدم، عبارت از شناخت موانع و حجاب ها و راه خرق و عبور از آنها است که می توان به برخی از آنها اشاره نمود:
الف:گناه و معصیت
هر گناهی یک نقطه سیاه در قلب ایجاد می کند و باعث زنگار گرفتی آیینه جان می شود.
تو را تا اینه زنگار باشد/حجاب دیدن دلدار باشد
بده آیینه دل را جلایی/که تا بینی جمال کبریایی

ب: حجاب علم
كسي كه صرفاً مقداري از اصطلاحات و مفاهيم علوم را فراگرفته و تصور كند كه بر اثر دانستن اين اصطلاحات، به مقام و درجه اي رسيده است و خود را برتر از ديگران بداند، علم او حجاب و مانع از رسيدن به خدا متعال مي باشد.
ج- حجاب كبر
گاهي انسان، كمالي مانند جمال، مقام، مال و... رابرای خود توهّم مي‌کند و به سبب آن، خود را برتر از ديگران مي پندارد و اين توهّم، حجاب انسان مي شود و او را از خداوند دور مي سازد
همچنین ریا، عجب، حسادت و...نیز از مصادیق حجاب می باشند.
پی‌نوشت:
[1].حافظ

با اجازه استاد بزرگوار

یکی از مهمترین ویژگی هایی که منجربه حجاب می شود حب ذات و علاقه ی افراطی انسان به خویشتن می باشد در واقع منشا و ریشه ی همه ی رذائل و گناهان به همین امر بر می گردد.
غرور،تکبر و خودبزرگ بینی ریشه درحب ذات انسان دارد بنابراین باید برای رفع حجب سراغ عامل اصلی یعنی حب ذات رفت و با ایجاد تعادل در آن ،مانع از علاقه ی افراطی انسان به خود شد.

«اگر حكيمى، يا فقيهى، يا محدِّث و مفسِّرى، ببين از اين علوم، در قلب تو چه يادگارهائى مانده، و چه ثمراتى از اين علوم، در درخت وجود تو پيدا شده. عليّ بن أبي طالب فرمود: «سَرِ علم تواضع است».
اگر در تو تواضع و فروتنى پيدا شده است، شكر خدا كن و در ازدياد آن‏ بكوش، و از حيله‏هاى نفسانى غافل مشو كه نفس و شيطان در كمين هستند، و در پى فرصت مى‏گردند كه انسان را از راه حق برگردانند.
هيچ گاه به كمالات خود مغرور مشو؛ كه غرور از شيطان است. هميشه به خود بدبين باش، و از سوء عاقبت در ترس و هراس باش.
و اگر ديدى در تو از اين علوم اعجاب و خودبينى و خودپسندى حاصل شده است، بدان كه طعمه ابليس شدى و از راه سعادت دور افتادى. و آن گاه نظر كن ببين جز پاره [اى‏] اصطلاحاتِ بى‏مغز، چه در دست دارى؟ آيا مى‏توان با اين اصطلاحات، ملائكة اللَّهِ غلاظ و شداد را جواب داد؟ آيا مى‏شود با هيولى‏ و صورت و معانىِ حرفيّه و مانند اينها، خداى عالم را بازى داد؟ گيرم در اين عالم كه كشف سراير نمى‏شود، بتوان به بندگان خدا تدلّل و تكبّر كرد و با آنها با تحقير و توهين رفتار كرد، آيا مى‏توان در قبر و قيامت هم باز با همين پاى چوبين رفت و از صراط هم مى‏توان با اين پاى چوبين گذشت؟
علم قرآن و حديث، بايد اصلاح حال تو را كند و اخلاق دوستان خدا را در تو ايجاد كند؛ نه پس از پنجاه سال تحصيل علوم دينى، به صفات شيطانى تو را متّصف كند.
به جان دوست قسم كه اگر علوم الهى و دينى، ما را هدايت به راه راستى و درستى نكند و تهذيب باطن و ظاهر ما را نكند، پست‏ترين شغلها از آن بهتر است؛ چه كه شغلهاى دنيوى نتيجه‌‏هاى عاجلى دارند و مفاسد آنها كمتر است، ولى علوم دينى اگر سرمايه تعمير دنيا شود، دين فروشى است و وزر و وبالش از همه چيز بالاتر است.
حقيقتاً چقدر كم ظرفيّتى مى‏خواهد كه به واسطه دو سه تا اصطلاح بى‏سر و پا كه ثمرات شيطانى نيز دارد، انسان به خود ببالد و عُجْب كند، و خود را از

بندگان خدا بالاتر و بهتر بداند، و بر مخلوق خدا سركشى و سرفرازى كند، و خود را عالِم و بزرگ بخواند، و ديگران را جاهل و بى‏مقدار محسوب كند.»

پی‌نوشت:
[1]. امام خمینی، شرح حديث جنود عقل و جهل،ص 342، 343

پرسش:
چند نمونه از حجاب هایی که بین انسان و خدا بر اثر کارهایش به وجود می آید و او را از خیلی چیز ها مانند استجابت دعا محروم می سازد را نام ببرید.
پاسخ:
«حجاب چهره جان مي شود غبار تنم/ خوشا دمي كه از آن چهره پرده بر فكنم» (1)
برای حركت و سلوك معنوي، اولين قدم، عبارت از شناخت موانع و حجاب ها و راه خرق و عبور از آنها است که می توان به برخی از آنها اشاره نمود:
الف:گناه و معصیت
هر گناهی یک نقطه سیاه در قلب ایجاد می کند و باعث زنگار گرفتی آیینه جان می شود.
تو را تا اینه زنگار باشد/حجاب دیدن دلدار باشد
بده آیینه دل را جلایی/که تا بینی جمال کبریایی
ب: حجاب علم
كسي كه صرفاً مقداري از اصطلاحات و مفاهيم علوم را فراگرفته و تصور كند كه بر اثر دانستن اين اصطلاحات، به مقام و درجه اي رسيده است و خود را برتر از ديگران بداند، علم او حجاب و مانع از رسيدن به خدا متعال مي باشد.
حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در این زمینه می فرمایند:
«اگر حكيمى، يا فقيهى، يا محدِّث و مفسِّرى، ببين از اين علوم، در قلب تو چه يادگارهائى مانده، و چه ثمراتى از اين علوم، در درخت وجود تو پيدا شده. عليّ بن أبي طالب فرمود: «سَرِ علم تواضع است».
اگر در تو تواضع و فروتنى پيدا شده است، شكر خدا كن و در ازدياد آن‏ بكوش، و از حيله‏هاى نفسانى غافل مشو كه نفس و شيطان در كمين هستند، و در پى فرصت مى‏گردند كه انسان را از راه حق برگردانند.
هيچ گاه به كمالات خود مغرور مشو؛ كه غرور از شيطان است. هميشه به خود بدبين باش، و از سوء عاقبت در ترس و هراس باش.
و اگر ديدى در تو از اين علوم اعجاب و خودبينى و خودپسندى حاصل شده است، بدان كه طعمه ابليس شدى و از راه سعادت دور افتادى. و آن گاه نظر كن ببين جز پاره [اى‏] اصطلاحاتِ بى‏مغز، چه در دست دارى؟ آيا مى‏توان با اين اصطلاحات، ملائكة اللَّهِ غلاظ و شداد را جواب داد؟ آيا مى‏شود با هيولى‏ و صورت و معانىِ حرفيّه و مانند اينها، خداى عالم را بازى داد؟ گيرم در اين عالم كه كشف سراير نمى‏شود، بتوان به بندگان خدا تدلّل و تكبّر كرد و با آنها با تحقير و توهين رفتار كرد، آيا مى‏توان در قبر و قيامت هم باز با همين پاى چوبين رفت و از صراط هم مى‏توان با اين پاى چوبين گذشت؟
علم قرآن و حديث، بايد اصلاح حال تو را كند و اخلاق دوستان خدا را در تو ايجاد كند؛ نه پس از پنجاه سال تحصيل علوم دينى، به صفات شيطانى تو را متّصف كند.
به جان دوست قسم كه اگر علوم الهى و دينى، ما را هدايت به راه راستى و درستى نكند و تهذيب باطن و ظاهر ما را نكند، پست‏ترين شغلها از آن بهتر است؛ چه كه شغلهاى دنيوى نتيجه‌‏هاى عاجلى دارند و مفاسد آنها كمتر است، ولى علوم دينى اگر سرمايه تعمير دنيا شود، دين فروشى است و وزر و وبالش از همه چيز بالاتر است.
حقيقتاً چقدر كم ظرفيّتى مى‏خواهد كه به واسطه دو سه تا اصطلاح بى‏سر و پا كه ثمرات شيطانى نيز دارد، انسان به خود ببالد و عُجْب كند، و خود را از بندگان خدا بالاتر و بهتر بداند، و بر مخلوق خدا سركشى و سرفرازى كند، و خود را عالِم و بزرگ بخواند، و ديگران را جاهل و بى‏مقدار محسوب كند.» (2)

ج- حجاب كبر
گاهي انسان، كمالي مانند جمال، مقام، مال و... رابرای خود توهّم مي‌کند و به سبب آن، خود را برتر از ديگران مي پندارد و اين توهّم، حجاب انسان مي شود و او را از خداوند دور مي سازد.
د: حب ذات و علاقه افراطی به خویشتن و یا علاقه افراطی به فرزند و همسر که در مواقع بروز یاری حق، این نوع علاقه ها باعث گردد انسان دنیا را بر آخرت ترجیح دهد و از یاری حق کوتاهی کند و در جبهه باطل قرار گیرد: «إِنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظيم (3) به حقيقت، اموال و فرزندان شما اسباب فتنه و امتحان شما هستند (چندان به آنها دل نبنديد) و (بدانيد كه) نزد خدا اجر عظيم (بهشت ابد) خواهد بود.»
همچنین ریا، عجب، حسادت و...نیز از مصادیق حجاب می باشند.

پی‌نوشت:
1.حافظ
2. امام خمینی، شرح حديث جنود عقل و جهل،ص 342، 343، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
3.تغابن/15.

موضوع قفل شده است