سه سوال از دو حدیث (عذاب و بلا)

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سه سوال از دو حدیث (عذاب و بلا)

سلام
وقتتون بخیر

سه تا سوال داشتم:
1.
یه حدیثی هست به این مضمون:
اگر بر قومی عذاب نازل نشود، بدان بر آن ها حاکم می شوند، رزق و روزیشان بی برکت می شود و ...
البته حدیث رو کامل و دقیق یادم نمیاد ولی محتواش این طور بود که میگفت اگه به قومی عذاب نازل نشه در عوض چهار اتفاق دیگه براش میفته.
میخواستم ترجمه کامل حدیث و میزان سندیت اون رو بدونم.

2.
آیا حدیث یا روایتی هست از پیامبر که فرموده باشند مثل گذشتگان بر امت من عذاب الهی نازل نمی شود؟

3.
آیا میتوان بین حدیث اوّل و حدیث دوم ارتباط برقرار کرد؟ مثلا بگیم چون ما امتی هستیم که عذاب بر ما نازل نمیشه در عوض این بلاها نازل میشه؟

با تشکر
در پناه حق

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد پیام

با سلام،
البته بحث نفی عذاب از امت اسلام در آیات قرآن نیز مطرح شده ودلیل کسانی که عذاب استیصالی را از امّت اسلام نفی نموده اند ، آیات 32 الی 34 سوره فصّلت است. خداوند متعال در این آیات شریفه می فرماید:« وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَليمٍ .ــ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ .ــ وَ ما لَهُمْ أَلاَّ يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُون :‏ و (به خاطر بياور) زمانى را كه گفتند: پروردگارا! اگر اين حق است و از طرف توست ، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! يا عذاب دردناكى براى ما بفرست. ـــ ولى(اى پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستى ، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد ؛ و (نيز) تا استغفار مى‏كنند ، خدا عذابشان نمى‏كند. ــ چرا خدا آنها را مجازات نكند ، با اينكه از (عبادت موحّدان در كنار) مسجد الحرام جلوگيرى مى‏كنند در حالى كه سرپرست آن نيستند؟! سرپرست آن ، فقط پرهيزگارانند؛ ولى بيشتر آنها نمى‏دانند.»( الانفال/32ــ 34 )
لکن به نظر مفسّرین بزرگی چون علامه طباطبایی ، از این آیات شریفه نمی توان نفی عذاب استیصالی را در همه زمانها برداشت نمود ؛ بلکه حتّی نفی چنین عذابی را در زمان خود آن حضرت نیز نمی توان نتیجه گرفت. چرا که اوّلاً در خود آیات قرآن کریم ، امّت اسلام تهدید به عذاب شده اند. خداوند متعال فرموده است:« فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ : اگر آنها روى‏ گردان شوند، بگو: من شما را از صاعقه‏اى همانند صاعقه عاد و ثمود می ‏ترسانم.»( فصلت/13)

ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه 101
...كه به امتش خبر دهد كه آنچه در امتهاى گذشته جارى شده بود در اين امت نيز جارى خواهد شد و اين امت هيچگونه امتياز و استثنايى از اين كليت ندارد. چيزى كه هست رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) در آنچه كه خداى تعالى تلقينش كرده چيزى براى پاسخ از سوال مشركين كه پرسيده بودند «وقت عذاب كى است » بيان نفرموده و تنها اين را فرموده كه ((قضاى الهى حتمى است و اين امت (نيز مانند ساير امتها) عمر و اجلى دارد))، همانطور كه يك فرد از انسان عمرى دارد و بعد از تمام شدن عمرش اجلش فرا مى رسد. و اما اينكه زمان نزول آن اجل كى است بطور عجيبى مبهم گذاشت . و هيچ اشارهاى به آن نفرمود. و ما در سابق در تفسير آيه «و ما كان اللّه ليعذبهم و انت فيهم و ما كان اللّه معذبهم و هم يستغفرون » گفتيم كه اين آيه خالى از اشعار و اشاره به اين معنا نيست كه امت اسلام بعد از رحلت رسول خدا چيزى نميگذرد كه نعمت استغفار از آنان گرفته مى شود و آن وقت است كه عذاب بر آنان نازل ميشود. و باز در سابق گفتيم كه شواهد همه دلالت دارد بر اينكه اين آيه (يعنى آيه سوره انفال ) مثل همه سوره انفال در مدينه نازل شده ، پس آيات مورد بحث كه در مكه نازل شده قبل از آن بوده ، و آن آيات نسبت به اين آيات جنبه شرح و توضيح را دارد. در سوره انفال آنچه در اينجا مبهم ذكر شده توضيح داده ، و اين خبر كه امت اسلام چنين و چنان مى شود يكى از اخبار غيبى قرآن كريم است . ولى بعضى از مفسرين داستان عذابى كه خداى تعالى در اين آيات ذكر فرموده حمل بر عذاب آخرت كرده اند.....

امام موسی الکاظم (ع) فرمودند:« كُلَّمَا أَحْدَثَ النَّاسُ مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَعْمَلُونَ- أَحْدَثَ اللَّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلَاءِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَعُدُّون‏ : هر گاه مردم گناه تازه ای پدید آورند که قبلاً نمی کردند خدا نیز بلاهاى تازه‏اى براى آنها به وجود می‏آورد كه مردم گمانش را نمی کردند. » (بحار الأنوا ، ج‏75 ،ص322 )

مفسران نوشتهاند: وقتي آية 65 سورة انعام نازل شد بگو او توانا است به اين كه بر شما عذابي از فراز يا فرودتن برانگيزد يا شما را گرفتار اختلاف كلمه كند و به بعضي از شما خشم و بلاي بعضي ديگر را بچشاند). بر پيامبر گران آمد. رسول خدا به جبرئيل با نگراني اظهار داشت كه در صورت نزول عذاب امتش نابود ميشود. جبرئيل به پيامبر عرضه داشت كه از خداوند بخواهد تا عذاب را از امتش بردارد. به دنبال اين سخن، پيامبر از خدا خواست كه عذابهاي مذكور در آية 65 انعام، از امتش برداشته شود. خداوند دعاي پيامبر را نسبت به دو عذاب اول اجابت نمود، ولي نسبت به عذاب سوم اجابت ننمود.
طبرسي، تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 315

بنابراین مشاهده شد که عذاب نازل نشدن برامت اسلام منحصر در عذابهایی خاصی می باشد.

felfely;714081 نوشت:
سلام
آیا میتوان بین حدیث اوّل و حدیث دوم ارتباط برقرار کرد؟ مثلا بگیم چون ما امتی هستیم که عذاب بر ما نازل نمیشه در عوض این بلاها نازل میشه؟
با تشکر
در پناه حق

پیامبر صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله :چون پس از من زنا رایج شود، مرگ ناگهانى زیاد مى‏شود
و چون كم‏ فروشى كنند، خداوند آنان را به قحطى و كمبود مبتلا مى‏گرداند
و چون زكات ندهند، زمین بركات خود، مانند غلات و میوه‏ ها و معادن را از آنان دریغ مى‏دارد
و چون در قضاوت ستم نمایند، بر ظلم و تجاوز یكدیگر را یارى كنند
و چون عهدها را بشكنند، خداوند دشمنشان را بر آنان مسلّط كند
و چون قطع رحم كنند، ثروت در دست اشرار افتد
و هنگامى كه امر به معروف و نهى از منكر ننمایند و از نیكان از اهل بیت من پیروى نكنند، خداوند اشرارشان را بر آنان مسلّط كند و نیكانشان دعا كنند ولى مستجاب نشوند .

پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :با مردم منصفانه رفتار كن و خیرخواه و مهربان آنان باش؛ زیرا اگر چنین بودى و خداوند بر مردم آبادیى كه تو در آن به سر مى‏ برى خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد، به تو نگاه مى‏كند و به خاطر تو به آنان رحم مى‏كند. خداى متعال مى‏فرماید: و پروردگار تو هرگز بر آن نبوده كه شهرهایى را كه مردمش درستكارند، به ستمى هلاك كند.

اميرالمؤمنين (عليه السلام) از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل فرمود كه (خداى تعالى هنگامى كه ديد مردم شهرى در گناهان زياده‏ روى میکنند و سه نفر از مؤمنين در ميان آنان است، خداى جل جلاله به آنان آواز مى‏دهد: اى كسانى كه نافرمانى مرا مى‏كنيد، اگر نبودند در ميان شما كسانى از مؤمنين كه به خاطر جلال من همديگر را دوست مى‏دارند و با نمازشان زمين و مسجدهاى مرا آباد مى‏كنند و در سحرها از ترس من استغفار مى‏كنند، هر آينه عذاب خودم را بر شما فرو مى‏ فرستادم و پروايى نداشتم)

بعضى از اصحاب امام رضا (عليه السلام) در قم حضور داشتند كه يكى از آن‏ها زكريا بن آدم بود. وى نامه ‏اى براى حضرت نوشت يا پيام داد كه رجال علمى و بزرگان يا پيرمردان قم رحلت كرده ‏اند و من با نسل فعلى مأنوس نيستم و مى‏خواهم اگر اجازه بفرماييد از قم بروم.
حضرت به وى فرمودند: نه، هرگز، تو در قم بمان؛ چون وجود تو براى مردم قم بركت است. خداى سبحان به بركت تو عذاب را از اين مردم بر مى‏دارد، همان گونه كه بركت قبر پدرم، موسى بن جعفر (سلام الله عليها) عذاب را از اهل بغداد بر مى‏ دارد.

پیام;714856 نوشت:
بنابراین مشاهده شد که عذاب نازل نشدن برامت اسلام منحصر در عذابهایی خاصی می باشد.

سلام. ممنون از پاسخگویی تون.
امکانش هست اون حدیث خاصی رو که تو سوال اوّلم پرسیده بودم رو بیارید؟

با تشکر

روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله كه از عاليه برمي گشت، عبورش از كنار مسجد بني معاويه افتاد، وارد اين مسجد شد و دو ركعت نماز به جاي آورد. ما هم با او نماز به جاي آورديم. رسول خدا آن گاه دعايي طولاني كرد. سپس به سوي ما برگشت و فرمود: من از خدا خواستم كه امت مرا با گرسنگي هلاك نكند، خداوند اجابت كرد و از او خواستم امّت مرا با غرق شدن هلاك نكند، خدا اين دعاي مرا هم اجابت نمود.
مسلم، صحيح، كتاب الفتن، باب هلاك هذه الامة بعضهم ببعض، حديث2890

رسول‌خدا (ص): پنج‌چيز است كه اگر گرفتارش شديد از آن به خدا پناه‌بريد: هرگز گناه درميان قومي به‌گونه‌ي علني فاش نگردد جز اين‌كه در بين آنها طاعون و دردهايي كه پيشينيان نداشتند شايع شود، و در پيمانه و ترازو كم نگذارند جز اين كه به قحطي و سختي زندگي و ستم پادشاه گرفتار آيند، و از زكات منع نكنند جز اين كه از باران آسمان محروم گردند و اگر حيوانات نباشند باران نبينند، و پيمان خدا و رسولش نشكنند جز اين كه خداوند دشمنانشان را بر آنان چيره سازد و برخي از آن چه را كه در دستانشان است بستانند، و به غير ما أنزل الله (فرمان خدا) داوري نكنند جز اين كه خداوند عزّوجل عذاب را در بين آنان قرار دهد.
(الكافي: ج 2 ص 373 ح 1)

به نظر میرسه عباراتی که شما بیان فرمودید از این روایات برداشت شده باشه.

موضوع قفل شده است