جمع بندی در قرآن به حبط اعمال چه افرادی اشاره شده است؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در قرآن به حبط اعمال چه افرادی اشاره شده است؟

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]با سلام

در قران کریم اشاره به حبط اعمال چه افرادی شده است؟؟؟[/][/]

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد محسن

پابوس زوار اربعین;713046 نوشت:
[=Arial Narrow]با سلام

در قران کریم اشاره به حبط اعمال چه افرادی شده است؟؟؟


بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و طلب توفیق الهی برای شما پرسشگر محترم
بیان خواهیم کرد:

"احباط" در اصطلاح متكلمان و علماء عقائد عبارت از اين است كه ثواب اعمال پيشين بر اثر گناهان از بين برود نقطه مقابل تكفير كه به معنى از بين رفتن كيفر و آثار گناهان پيشين به خاطر اعمال نيك آينده است.(1)
در کتاب خدا در مواردی از آیات به موضوع حبط یا تکفیر اعمال اشاره شده است حبط به معنای نابود کردن عمل نیک با اعمال بد و تکفیر به معنای از بین بردن اعمال بد با اعمال خوب است.
قرآن به عواملی که موجب حبط می شود، به وضوح اشاره کرده است که با بیان موارد، می توان فهمید چه فرد یا گروهی اعمال شان حبط شده یا می شود.
و اما عواملی که موجب حبط عمل می شود از قرار ذیل است:
1. شرك
"لئن اشركت لیحبطنّ عملك و لتكونن من الخاسرین"(2)
اگر مشرك شوى تمام اعمالت تباه مى‏شود و از زیان كاران خواهى بود .

2 . اختیار كفر بعد از ایمان
"و من یكفر بالایمان فقط حبط عمله"(3)
و كسى كه انكار كند آنچه باید به آن ایمان بیاورد اعمال او تباه مى‏گردد .

3 . ارتداد از دین
"و من یرتدد منكم عن دینه فیمت و هو كافر فاولئك حبطت اعمالهم فى الدنیا و الاخرة"(4)
و كسى كه از آئینش برگردد و در حال كفر بمیرد، تمام اعمال نیك او در دنیا و آخرت بر باد مى‏رود.

4 . نفاق
"و یقول الّذین امنوا اهؤلاء الذین اقسموا باللَّه جهد ایمانهم انهم لمعكم حبطت اعمالهم فاصبحوا خاسرین"(5)

آن ها كه ایمان آورده‏اند مى‏گویند آیا این منافقان همان ها هستند كه با نهایت تأكید سوگند یاد كردند كه با شما هستند؟ آرى اعمال شان نابود گشت و زیانكار شدند .
5 . كفر به آیات خداوند و قیامت
"اولئك الذین كفروا بایات ربّهم و لقائهم فحبطت اعمالهم"(6)
آن ها كسانى هستند كه به آیات پروردگارشان و لقاى او كافر شدند به همین جهت اعمال شان حبط و نابود شد .
6 . داد و فریاد زدن در محضر پیامبر اكرم (ص)
"یا ایها الذین امنوا لا ترفعوا اصواتكم فوق صوت النّبى و لا تجهروا له بالقول كجهر بعضكم لبعض ان تحبط اعمالكم و انتم لا تشعرون"(7)
اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، صداى خود را فراتر از صداى پیامبر نكنید و در برابر او بلند سخن مگویید آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مى‏كنند مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نمى‏دانید.

7.قاتلان پیامبران
"إِنَّ الَّذِينَ.... َ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ"(8)
کسانی که پیامبران را به نا حق می کشند.
8.قاتلان کسانی که به عدالت قیام می کنند
" وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ" (9)
و (نيز) مردمى را كه امر به عدالت مى‏كنند به قتل مى ‏رسانند.
"أُولئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ"(10)
آن ها كسانى هستند كه اعمال (نيكشان، به خاطر اين گناهان بزرگ،) در دنيا و آخرت تباه شده، و ياور و مددكار (و شفاعت كننده‏اى) ندارند.
البته تمام آیات مربوطه دارای شان نزول است که با مراجعه به تفاسیر می توان فهمید آیات نام برده دارای شان نزول است و هر کدام از آن به چه مناسبتی نازل شده یا به فرد و گروهی مربوط است.
در نتیجه: 1.مشرکین. 2. افرادی که بعد از ایمان کافر شدند.3.افراد مرتد.4.منافقین.5.آنانی که به آیات الهی کفر ورزیده قیامت را انکار می کنند.6.کسانی که در برابر رسول خدا صلوات الله صدای شان را از صدای پیامبر بلند تر می کنند7.قاتلان پیامبران8.قاتلان عدالت جویان؛جزو حبط کنندگان عمل هستند.
با این حال در برخی از آیات الهی موضوع حبط عمل به برخی از اقوام چون یهود نسبت داده شده است.به عنوان مثال در تفسیر آیه 21 سوره آل عمران نوشته اند:

تاريخ پر ماجراى يهود نشان مى‏دهد كه آن ها علاوه بر انكار آيات الهى در كشتن پيامبران و مناديان حق، فوق العاده جسور بودند، و مجاهدانى را كه به حمايت آن ها برمى‏خاستند از دم شمشير مى‏گذراندند. مسلم است مجازات هاى سه ‏گانه (عذاب الیم،حبط اعمال،بدون یار و یاور بودن در برابر مجازات های سخت الهی)در باره همه كسانى كه اعمال شبيه آن ها دارند، جارى است.(11)
پی نوشت ها:
1.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول،ج‏2، ص 114
2.سوره زمر، آیه 65
3. همان،آیه 5
4. سوره بقره،آیه 217
5. سوره مائده،آیه 53
6. سوره كهف،آیه 105
7. سوره حجرات،آیه 2
8.سوره آل عمران،آیه 21
9.سوره آل عمران،آیه21
10. سوره آل عمران،آیه 22
11. با استفاده از تفسير نمونه پیشین، ج‏2، ص 479

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]چند پرسش

ایا حبط فقط شامل اعمالی که پس از فوت ان شخص ممکن است از ظن ما ثواب هم برایش داشته باشد شود؟؟(فرضا کسی بیمارستان ساخته و مشمول حالت حبط شود . این تا قیام قیامت اون ثواب بیمارستان براش کنتور نمیندازه؟؟؟)

.....
از این مواردی فقط الان میشود یکی مورد 1 و 2 و3 و 11 را مرتکب شود.
ایا موردی هست که الان بتوان جز حبط اعمال برشمرد و در کلام انبیا و ایمه امده باشد؟؟؟

....

این مواردی که در مورد حبط برشمردید شامل حال یک شیعه نمیشود (به غیر از 1و2و3و11)
چه مواردی باعث حبط عمل شیعه میشود؟؟؟در واقع حبط عمل در کلام ایمه چگونه تعریف شده است که شامل حال یک شیعه هم شود.[/]

پابوس زوار اربعین;714285 نوشت:
[=Arial Narrow]چند پرسش
ایا حبط فقط شامل اعمالی که پس از فوت ان شخص ممکن است از ظن ما ثواب هم برایش داشته باشد شود؟؟(فرضا کسی بیمارستان ساخته و مشمول حالت حبط شود . این تا قیام قیامت اون ثواب بیمارستان براش کنتور نمیندازه؟؟؟)
از این مواردی فقط الان میشود یکی مورد 1 و 2 و3 و 11 را مرتکب شود.
ایا موردی هست که الان بتوان جز حبط اعمال برشمرد و در کلام انبیا و ایمه امده باشد؟؟؟
این مواردی که در مورد حبط برشمردید شامل حال یک شیعه نمیشود (به غیر از 1و2و3و11)
چه مواردی باعث حبط عمل شیعه میشود؟؟؟در واقع حبط عمل در کلام ایمه چگونه تعریف شده است که شامل حال یک شیعه هم شود.

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام مجدد خدمت شما و دیگر کاربران گرامیمطابق با ظاهر آیات و روایات وقتی عملی حبط شود فرقی نمی کند که این عمل بعد از فوت شخص آثار ماندگار داشته باشد یا نداشته باشد چون وقتی اصل عمل سوخته و باطل شد، نتایج آن عمل هر چند ماندگار باشد،ظاهرا نیز بی اثر خواهد شد.با این حال خدا خود بهترین قضاوت کننده است.
و اما غیر از مورد 6 و 7 بقیه موارد در هر زمانی می تواند شامل حبط اعمال اشخاص بشود.
البته ممکن است در برخی از موارد کفر به معنای اصطلاحی اش نباشد یعنی برگشت کامل از دین اسلام و روی آوردن به دین دیگر. بلکه به معنای انکار آیات الهی آن هم از روی جهل یا عصبانیت باشد یعنی یک مسلمان حتی شیعه بدون آن که واقعا از اسلام بیزار شده باشد اما آیات خدا را انکار کند. این شخص عمل خود را حبط کرده است.
پس حتما لازم نیست که حبط عمل شامل حال کافران شود بلکه ممکن است شامل حال حتی مومنان و شیعیان هم بشود. آنانی که بدون توجه برخی از ضروریات را انکار می کنند.
و اما چه مواردی ممکن است موجب حبط عمل شیعه بشود؟ابتدا بیان کنیم که حبط به عمل مربوط می شود نه مذهب و ملیت و یا آیین.
اگر چه در برخی از تفاسیر که از ظاهر آیات برداشت شده است این کافران و مشرکان هستند که عمل شان حبط می شود اما اگر به سایر موارد آیات و نیز تایید برخی از روایات مراجعه کنیم خواهیم فهمید که دایره حبط به مرز کفر و شرک یا نفاق محدود نمی شود، بلکه مرزی گسترده تر را در بر می گیرد.
مثلا با نگاه به برخی از آیات از جمله آیه ای که در ادامه به آن اشاره می شود متوجه می شویم که
دنیا پرستی یکی از عوامل حبط عمل است.خدای متعال فرمود:
"
أُولئِكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ"(1)دنيا پرستان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش بهره‏اى ندارند و آن چه را در دنيا انجام داده‏اند، بر باد مى‏رود و اعمال شان باطل مى‏شود.اگر چه خطاب آیه شریفه به کافران است اما مطابق با تفسیر آیه و تایید دو روایتی که در پی می آید، می توان فهمید دنیا پرستی موجب انحراف و سقوط حتی دین داران نیز می شود که از مسیر حق روی گردان شده اند.
همان طور که اشاره شد، در احادیث اولیای روایاتی به چشم می خورد مبنی بر این که دنیا پرستی برای مومنان نیز خطر حبط را در پی دارد.
از پیامبر خدا صلوات الله علیه نقل شده است که فرمود:روز قيامت اقوامى خواهند آمد كه به اندازه كوه تهامه مكّه حسنه دارند، امّا فرمان مى ‏رسد كه آنان را به جهنّم ببرند! پرسيدند: يا رسول اللَّه، آيا آن ها اهل نمازند؟ فرمود: آرى! نماز مى‏ خواندند و روزه‏مى ‏گرفتند و پاره‏ اى از شب را به عبادت مشغول بودند، ليكن هر گاه بر اينان چيزى از دنيا پيدا مى‏شد، خود را بر آن مى‏ افكندند (يعنى رعايت جهت حلال و حرام را نمى‏كردند)(2)معنای دنیا پرستی و مخلوط کردن حلال و حرام در این روایت به خوبی بیان شده است.طمعی که برخی از انسان ها در جمع مال دنیا از هر راهی که شده دارند موجب حبط عمل شان می شود هر چند به اندازه یک کوه بزرگ عمل نیک انجام داده باشند.
در روایت دیگری از امام صادق سلام الله علیه وارد شده است که از رسول خدا صلوات الله علیه نقل فرمود:
"
مَنْ قَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ غَرَسَ اللَّهُ لَهُ بِهَا شَجَرَةً فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ غَرَسَ اللَّهُ لَهُ بِهَا شَجَرَةً فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ غَرَسَ اللَّهُ لَهُ بِهَا شَجَرَةً فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْ قَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ غَرَسَ اللَّهُ لَهُ بِهَا شَجَرَةً فِي الْجَنَّةِ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ إِذاًشَجَرُنَا فِي الْجَنَّةِ لَكَثِيرٌ قَالَ ص نَعَمْ وَ لَكِنْ إِيَّاكُمْ أَنْ تُرْسِلُوا عَلَيْهَا نِيرَاناً فَتُحْرِقُوهَا وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ.(3(
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: هر كه سبحان اللَّه بگويد، خداوند درختى در بهشت برايش مى‏كارد. مردى از قريش برخاست و عرض كرد: پس ما در بهشت درختان زيادى داريم؟ حضرت فرمود: آرى، ولى بترسيد از اين كه آتشى به سوى آن ها بفرستيد و همه را بسوزانيد.این همان معنای کلام الهی است که فرمود:ای کسانی که ایمان آوردید خدا و رسولش را اطاعت کنید و اعمال خود را باطل نکنید.
در این روایت و نیز روایت گذشته روی سخن معصوم سلام الله علیه با اصحاب نزدیک است. در این دایره کافر و گناهکار حضور نداشته و حضرت این قاعده را برای هدایت مومنان بیان فرمود که به هوش باشند. علاوه "آتش" در روایت، یعنی گناه یعنی کار خطا. یعنی اگر حتی همه عمر به کار نیک مشغول بودید مراقب باشید در یک لحظه آن را به آتش گناه نسوزانید. که گاهی با یک گناه، مزرعه عمل به طور کامل خواهد سوخت.
با این حال نا امید نشویم. زیرا انسان حتی در واپسین لحظه زندگانی می تواند به اندازه تمام عمرش خطاهای خود را جبران کند. اما این امید نباید او را از انجام کارهای خوب غافل کند که مرگ در کمین همه افراد است. مردن در حال غفلت و گناه، انسان را عاقبت به شر می کند و متاسفانه بازگشتی برای جبران نخواهد بود.
اشاره به دیگر موارد حبط عمل در روایات.
و اما در روایات به دیگر موارد حبط اعمال اشاره شده است .
ترک نماز موجب حبط عمل می شود:
پیامبر صلوات الله علیه فرمود:
"مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُه‏"(4)
یعنی کسی که نمازش را بدون عذر تعطیل کند،عملش را حبط کرده است .
عذر باید تفسیر شود به این که یا در حال بیهوشی بوده یا فراموش کرده یا در مثل خانم ها عذر شرعی داشته و در حالت عادت ماهانه بوده است و گرنه مسایل دیگر هرگز عذر نمی شود.

منت کردن موجب حبط عمل می شود.
یعنی اگر کار نیکی را انجام دادید، ولی در پی آن منت کردید، بدانید عمل تان بی اجر و باطل خواهد شد همان طور که آیه شریفه "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذى" سوره بقره،آیه 264 به آن اشاره کرده است که صدقات خود را با منت باطل نکنید. این بطلان به معنای حبط است. روایتی از پیامبر صلوات الله علیه نقل شده است که فرمود:
"مَنِ اصْطَنَعَ إِلَى أَخِيهِ مَعْرُوفاً فَامْتَنَّ بِهِ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ ثَبَّتَ وِزْرَهُ وَ لَمْ يَشْكُرْ لَهُ سَعْيَهُ"(5)
اگر کسي به برادر ديني خود خدمتي بکند اما منت بگذارد، تمام اعمالش از بين مي ‌رود.
نا رضایتی به تقدیر و قضا وقدر موجب حبط عمل می شود:
امام باقر سلام الله علیه فرمود:
"مَنْ سَخِطَ الْقَضَاءَ مَضَى عَلَيْهِ الْقَضَاءُ وَ أَحْبَطَ اللَّهُ أَجْرَهُ" (6)
خداوند اصولي را مقدر کرده است كه اگر شما غيظ کني و راضي نباشي، خدا به خاطر غيظ شما برنامه خودش را به هم نمي ‎زند. غيظ شما فقط باعث مي‌شود که اجر شما از بين برود. بنابراين به چيزي كه خداوند مقدر كرده است، بايد راضی باشد.

پی نوشت ها:
1.سوره هود،آیه 162.شیخ صدوق،ثواب الاعمال،ترجمه صادق حسن زاده،تهران،انتشارات ارمغان طوبی،سال 1382 خورشیدی،چاپ اول، ص 113.ابن فهد حلی(ازعلمای بسیار بزرگ گذشته) عدة الداعي و نجاح الساعي،قم،انتشارات دار الکتاب اسلامی،سال 1407 قمری،چاپ اول، ص 264
4.تاج الدین شعیری،جامع الأخبار،قم انتشارات رضی،سال 1405 قمری،چاپ اول،ص 73
5.شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه،قم،انتشارات جامعه مدرسین،سال 1404 قمری،چاپ دوم، ج‏4، ص 17
6.شیخ کلینی، الكافي،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1362 خورشیدی،چاپ دوم، ج‏2، ص 62


بسم الله الرحمن الرحیم
جمع بندی
پرسش اول:

در قرآن به حبط اعمال چه افرادی اشاره شده است؟



پاسخ:
با سلام و طلب توفیق الهی برای همه کاربران گرامی
حبط به معنای نابود کردن عمل نیک با اعمال بد و تکفیر به معنای از بین بردن اعمال بد با اعمال خوب است.
قرآن به عواملی که موجب حبط می شود، به وضوح اشاره کرده است که در ادامه به آن اشاره می شود
1.شرك که آیه 65 سوره زمر به آن اشاره کرده است
2.اختیار کفر پس از ایمان که آیه 5 سوره زمر به آن اشاره دارد.
3.ارتداد از دین که آیه 217 سوره بقره به آن اشاره دارد
4.نفاق که آیه 53 سوره مائده آن را بیان می کند.
5.کفر به آیات خدا و قیامت که در سوره کهف آیه 105 بیان شده است.
6.صدای بلند و فریاد نزد پیامبر صلوات الله علیه که آیه 2 سوره حجرات به آن اشاره می کند.
7.قاتلان پیامبران صلوات الله علیهم اجمعین که در سوره آل عمران آیه 21 از آن تعبیر می کند.
8.قاتلان کسانی که به عدالت قیام می کنند که در سوره
آل عمران آیه 21 مورد اشاره قرار گرفته شده است.
با این حال در برخی از آیات الهی، حبط عمل به برخی از اقوام چون یهود نسبت داده شده است.به عنوان مثال در تفسیر آیه 21 سوره آل عمران نوشته اند:
تاريخ پر ماجراى يهود نشان مى‏دهد كه آن ها علاوه بر انكار آيات الهى در كشتن پيامبران و مناديان حق، فوق العاده جسور بودند، و مجاهدانى را كه به حمايت آن ها برمى‏خاستند از دم شمشير مى‏گذراندند. مسلم است مجازات هاى سه ‏گانه (عذاب الیم،حبط اعمال،بدون یار و یاور بودن در برابر مجازات های سخت الهی)در باره همه كسانى كه اعمال شبيه آن ها دارند، جارى است.(1)
پرسش دوم:
آیا حبط شامل اعمالی که می تواند بعد از فوت شخص برایش صدقه جاریه باشد مثل اموالی که شامل وقف می شود، خواهد شد؟
پاسخ:
مطابق با ظاهر آیات و روایات، وقتی عملی حبط شود فرقی نمی کند که آن عمل بعد از فوت شخص آثار ماندگار داشته باشد یا نداشته باشد چون وقتی اصل عمل سوخته و باطل شد، نتایج آن عمل هر چند ماندگار باشد،ظاهرا نیز بی اثر خواهد شد.با این حال خدا خود بهترین قضاوت کننده است.
پرسش سوم:
چه مواردی باعث حبط عمل شیعه می شود؟در واقع حبط عمل در کلام ایمه چگونه تعریف شده است که شامل حال یک شیعه هم بشود.
پاسخ:
ابتدا بیان کنیم حبط مربوط به حوزه عمل است نه مذهب، ملیت یا آیین.
اگر چه در برخی از تفاسیر که از ظاهر آیات برداشت شده است این کافران و مشرکان هستند که عمل شان حبط می شود اما اگر به دیگر آیات و نیز بیان برخی از روایات مراجعه کنیم، خواهیم فهمید که دایره حبط محدود به کفر و شرک یا نفاق نمی شود، بلکه دایره وسیع تری را در بر می گیرد.
مثلا دنیا پرستی یکی از عوامل حبط عمل استکه در سوره هود آیه 16 مورد اشاره قرار گرفت.
اگر چه خطاب آیه شریفه به کافران است،اما مطابق با تفسیر آیه و تایید دو روایتی که در پی می آید، می توان فهمید دنیا پرستی موجب انحراف و سقوط دین داران نیز می شود که از مسیر حق روی گردان شده اند.
از پیامبر خدا صلوات الله علیه نقل شده است که روز قيامت اقوامى خواهند آمد كه به اندازه كوه تهامه مكّه حسنه دارند، امّا اهل جهنم اند. چون در امور دنیا رعايت حلال و حرام را نمى‏ كردند. (2)
امام صادق سلام الله از رسول خدا صلوات الله علیه نقل می کند که فرمود:
هر كسی سبحان اللَّه بگويد، خداوند درختى در بهشت برايش مى ‏كارد. مردى از قريش برخاست و عرض كرد: پس ما در بهشت درختان زيادى داريم؟ حضرت فرمود: آرى، ولى بترسيد از اين كه آتشى به سوى آن ها بفرستيد و همه را بسوزانيد.(3)
این همان معنای کلام الهی است که فرمود:ای کسانی که ایمان آوردید خدا و رسولش را اطاعت کنید و اعمال خود را باطل نکنید.
آتش در روایت، یعنی گناهبا این توضیح که حتی اگر همه عمر به کار نیک مشغول بودید، مراقب باشید در یک لحظه آن را با آتش گناه نسوزانید.
گاهی با یک گناه، مزرعه عمل به طور کامل خواهد سوخت.
اشاره به دیگر موارد حبط عمل در روایات.
و اما در روایات به دیگر موارد حبط اعمال نیز اشاره شده است .
ترک نماز موجب حبط عمل می شود:
پیامبر صلوات الله علیه فرمود:
یعنی کسی که نمازش را بدون عذر تعطیل کند،عملش را حبط کرده است.(4)
منت کردن موجب حبط عمل می شود.
قرآن می فرماید: "يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذى" سوره بقره،آیه 264 به آن اشاره کرده است که صدقات خود را با منت باطل نکنید. این بطلان به معنای حبط است.
روایتی از پیامبر صلوات الله علیه نقل شده است که فرمود:
اگر کسي به برادر ديني خود خدمتي بکند اما منت بگذارد، تمام اعمالش از بين مي ‌رود.(5)
نا رضایتی به تقدیر و قضا وقدر موجب حبط عمل می شود:
امام باقر سلام الله علیه فرمود:
خداوند اصولي را مقدر کرده است كه اگر شما راضي نباشي و بد خلقی کنی، خدا به خاطر ناراحتی شما برنامه خودش را به هم نمي ‎زند.(6)
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اللهم صل علی محمد و آل محمد.

پی نوشت ها:
1.آیت الله مکارم شیرازی ناصر، تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374 خورشیدی،چاپ اول،ج‏2، ص 479
2.شیخ صدوق،ثواب الاعمال،ترجمه صادق حسن زاده،تهران،انتشارات ارمغان طوبی،سال 1382 خورشیدی،چاپ اول، ص 11
3.ابن فهد حلی(ازعلمای بسیار بزرگ گذشته) عدة الداعي و نجاح الساعي،قم،انتشارات دار الکتاب اسلامی،سال 1407 قمری،چاپ اول، ص 264
4.تاج الدین شعیری،جامع الأخبار،قم انتشارات رضی،سال 1405 قمری،چاپ اول،ص 73
5.شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه،قم،انتشارات جامعه مدرسین،سال 1404 قمری،چاپ دوم، ج‏4، ص 17
6.شیخ کلینی، الكافي،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1362 خورشیدی،چاپ دوم، ج‏2، ص 62
موضوع قفل شده است