جمع بندی یک رذیله اخلاقی: حق پذیر نبودن طرف مقابل و عصبانی شدن من

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یک رذیله اخلاقی: حق پذیر نبودن طرف مقابل و عصبانی شدن من

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
داشتم رذائل اخلاقیمو تو کاغذ برای خودم مینوشتم و درمون میکردم...تا اینکه رسیدم به یک مشکل ریشه ای که راه درمونش فقط دست شما مشاور عزیزه..چون راستش خودم نمیدونم چطوری درمونش کنم...

اما رذیله من :
وقتی کار درستی میکنم که مورد انتقاد قرار میگیره یا مثلا کسی کاری میکنه که اشتباست... قبل اینکه بخوام حرفی بزنم حس میکنم طرفم نمیفهمه...یعنی یه جورایی حس میکنم طرفم حق پذیر نیست..بخاطر همین زودی عصبی میشم ...البته این ریشه داره...و ریشش اینه که متاسفانه پدر بنده اصلا حق پذیر نیست و وقتی یچی بگه دیگه حرف کسیو قبول نداره

البته من حرف حق رو رو تخم چشام میذارم و قبول میکنم اما وقتی میخوام حرف حقی رو به دیگری بزنم قبل اینکه بخوام حرفی بزنم با خودم میگم حرفام بی فایدست....شما میگید چکار کنم؟

قبل از هر چیزی بخاطر سایت بی نظیرتون ممنونم...منتظر جوابتون هستم .مرسی

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حنیف

عرض سلام و احترام خدمت شما کاربر محترم

سوال حضرتعالی در واقع شامل دو قسمت است.
یک: چرا طرف مقابل در بحث گاهی حق پذیر نیست؟
دو: چکار کنم که در بحث زود عصبانی نشوم؟

اجازه بدهید ابتدا قسمت اول سوال را بررسی کنیم:
واقعیت این است که هر شخصی دارای حد معینی از نعمت فهم و درک هست و گاهی هضم برخی مسائل برای عده ای واقعا سخت است. باید این مسئله را پذیرفت.
هر کسی (درست یا غلط) خودش را دارای درست ترین فکر و دقیق ترین نظر دانسته و حداقل از طرف مقابل بحث فهیم تر حساب میکند. دلیل ادامه بحث هم اینست که احساس میکند طرف مقابل هنوز مطلب را خوب درک نکرده و احتیاج به توضیح بیشتری هست.
نکته مهمی که باید توجه کنیم اینجاست که این مطلب در مورد خود ما هم صادق است.

پس برای یک بحث خوب دوتا کار باید انجام داد:

اول به حرف طرف مقابل به دقت گوش کنیم و به استدلالش خوب فکر کنیم.
شاید در این مساله خاص، وقعا او از ما قویتر و فهیم تر بوده و این ما هستیم که در درک یک نکته ی ظریف مشکل داریم.
طبیعتا وقتی متوجه شدیم که حرف طرف مقابل درست است باید بدون چون و چرا و ناراحتی بپذیریم.

اما اگر (بعد از دقت و تفکر) روشن شد که ما در جایگاه حق قرار گرفتیم و طرف مقابل حرف ما را نمیپذیرد، باید ببینیم در درک کدام قسمت مسئله مشکل دارد؛ و بعد برای روشن کردن همان بخش صحبت کرده و موضوع را روشن کنیم.

خیلی اوقات علت رد موضوع از طرف مقابل اینست که اساسا درک درستی از بحث نداشته و موضوع را اشتباه متوجه شده.

اجازه بدید یک مثال بزنم:
اگر شما بخواهید ثابت کنید که تعداد اضلاع مربع از مثلث بیشتر است، تا وقتی که طرف مقابل درک درستی از شکل ظاهری مربع و مثلث نداشته باشه، اصولا این کار امکان پذیر نیست و استدلال شما از طریق محاسبه زوایای داخلی این دو شکل، به هیچ وجه به جائی نمیرسد. پس باید قبل از هر کاری مربع و مثلث و شکل ظاهری آنها را به او نشان دهید.

ادامه دارد...

نکته یک: گاهی طرف لجاجت میکند که بهتر است خودمان را خسته نکرده و بحث را با لبخند و نوشیدن یک لیوان چای خاتمه دهیم.:ok:

نقل میکنند که علامه طباطبائی رحمه الله علیه در بحث با افراد، ابتدا سوال را کامل گوش میدادند (حتی اگر قبل از ورود طرف مقابل، فردی عینا همان سوال را مطرح کرده بود) و بعد نظرشان را به طور کامل و به اندازه فهم سوال کننده (نه تمام آنچه که میدانستند) توضیح میدادند و بعد از چند مرحله ارائه استدلال و گفت و شنود، اگر متوجه میشدند که طرف مقابل حرف جدیدی ندارد و صرفا با لجبازی زیر بار استدلال نمی رود، با گفتن "به هر حال هر کسی فکری و نظری دارد" بحث را خاتمه داده و ادامه نمیدادند.

نکته دو: بدون تخصص و اطلاعات کافی، هرگز نباید بحث کرده و استدلالاتی را که به نظر درست می آیند پذیرفت؛ چون ممکن است تمام این استدلالها نکات غلط یا جوابهائی داشته باشند که ما ندانسته فریب بخوریم. بنابراین یا باید دانش کافی داشت یا به متخصصی که به صدق گفتارش اطمینان کامل داریم تکیه کنیم.

نکته سه: گاهی اختلاف در بحث ناشی از تفاوت فهم ها و اختلاف سطح دانش نیست، بلکه صرفا دیدگاه افراد با هم متفاوت است.
زاویه دید حتی در تصور ما از اجسام هم موثر هستند و ما یک سیب را از کنار، بالا یا پائین متفاوت دیده و هر سه این اشکال در عین تفاوت درست هستند.
زندگی هم دقیقا به همین صورت است. اختلاف نظر دو نفر ممکن است صرفا حاصل دیدگاه و روحیات متفاوت آنها باشد. بهتر است وقتی با کسی صحبت میکنیم، کمی هم زندگی را از زاویه دید او نگاه کنیم.

ادامه دارد...

رزیله حق پذیر نبودن بسیار رزیله بدیه...زندگی کردن با اینجور ادمها بسیار سخته...

و اما قسمت دوم: چکار کنم که در بحث زود عصبانی نشوم؟

قبل از هر چیزی خوبست بدانیم عصبانیت و خشم فقط جنبه منفی نداشته و مثل خیلی صفات دیگر اگر از حالت اعتدال خارج نشود، نه تنها مفید، بلکه ضروری هم هست. مثل جائی که انسان مورد ظلم و تعدی واقع شده و با استفاده از قوه غضبیه از خود دفاع میکند.

اما اگر از حالت تعادل خارج و به افراط کشیده شد، چه بسا انسان گرفتار مشکلاتی شود که بعدا پشیمانی سودی نداشته باشد؛ زیرا همانطور که میدانید بیشتر فتنه های بزرگ و کارهای فجیع در اثر عصبانی شدن و عدم کنترل خشم و غضب رخ داده است.

نقطه مقابل غضب، صبر و یک صفت نفسانی بازدارنده است که گرایش ها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را کنترل و در قلمرو عقل و شرع محدود میکند. صبر در برابر طغیان غضب و خشم، حلم و کظم غیظ نامیده می شود.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در فضيلت فروخوردن خشم فرموده است:
از محبوب‏ترين راه‏هاى وصول انسان به خداوند، نوشيدن دو جرعه است: جرعه خشمى كه با خويشتن‏دارى فروخورده و برطرف گردد و جرعه مصيبتى كه با صبر و بردبارى زايل شود. (کافی. جلد دوم. باب کظم غیظ)

فکر کردن به عوارض غضب و آثار کنترل کردن آن (در زمان آرامش)، باعث می شود که در زمان عصبانیت با یادآوری آنها از شدت گرفتن آن جلوگیری کرده و عنان اختیار را از دست ندهیم.

امام باقر علیه السلام میفرمایند:
ان الرجـل ليـغـضـب فـمـا يـرضـى ابـدا حـتـى يـدخـل النـار. فـايما رجل غضب على قوم و هو قائم فليجلس من فوره ذلك ، فانه سيذهب عنه رجز الشيطان ، و ايما رجل غضب على ذى رحم فليدن منه فليمسه ، فان الرحم اذا مست سـكـنـت. (شرح چهل حدیث امام خمینی ره. ذیل حدیث هفتم)

یعنی وقتی انسان دچار غضب شد، غضب او فرو نمینشیند تا او را به آتش جهنم بکشد. پس هرکس عصبانی شد نسبت به عده ای، اگر ایستاده است فورا بنشیند که وسوسه شیطان از او دور می شود و اگر نسبت به یکی از ارحامش غضب کرد، نزديك او رود و او را مس كند، زيرا كه رحم وقتى ممسوس شد به مثل خود، ساكن شود.

در این حدیث دو راهکار عملی داده شده که یکی تغییر وضعیت دادن است در موارد کلی؛ و دیگری مخصوص زمانی است که این عصبانیت در خانواده و محارم اتفاق می افتد که در اینصورت با لمس کردن، مثلا در دست گرفتن دستهای طرف مقابل، خشم انسان از بین خواهد رفت.

ادامه دارد...

راه عملی دیگری که میتوان به آن اشاره کرد "تحلّم" یعنی خود را به صبوری زدن است.

برای ایجاد یک صفت نیک در نفس خود، میتوانیم از وادار کردن شروع کنیم.

در این مورد خاص یعنی با اینکه عصبانی شده ایم اما طوری وانمود کنیم که انگار عصبانی نیستیم و کاملا خود را مسلط به نفس نشان دهیم.

وانمود کردن نه به معنای ریاکاری. بلکه به این معنا که خودمان را در آن حالت نفسانی قرار داده و اعمالی را که افراد در آن حالت از خود نشان میدهند نشان دهیم تا در واقع نفس ما این عمل را تمرین کند.

امیرالمومنین على عليه السلام میفرمايد: اگر خويشتن‏دار نيستى، خود را خويشتن‏دار بنماى؛ زيرا اندك است كسى كه خود را همانند مردمى كند و از جمله آنان به‏ حساب نيايد. (نهج البلاغه. حکمت 207)

و پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند كه: علم، به تعلّم‏ به هم میرسد و حلم به تحلّم، كه كظم غيظ باشد. (محجه البیضاء. ج 5. ص 311)

خداوند نیز در قرآن در کسانی را که کظم غیظ میکنند ستایش کرده است. (سوره آل عمران آیه 134)

راهکارهائی هم وجود دارد مانند از بین بردن اسباب غضب، که یکی از آن اسباب، حب نفس است و در درجات بالاتر سلوک الی الله به آنها توجه می شود.

در پناه حق باشید.

عشقم خدا;712191 نوشت:
رزیله حق پذیر نبودن بسیار رزیله بدیه...زندگی کردن با اینجور ادمها بسیار سخته...

با شما موافقم... بعضیها فرو کردن حرف حق در مغز انسان بی منطق را مانند نصب کردن ویندوز روی چرتکه میدانند.

به نام خدا

با سلام

و سپاس از مطالب بسیار عالی استاد گرامی جناب حنیف

یکی از راههای کنترل خشم در مباحثات و معاشرتهای اجتماعی،آن است که

قبل از نظر به شخصی که مخاطب ماست،او را در ارتباط با پروردگارش ببینیم

او با همه هستیش حتی اگر در اخلاق-عمل-یا اندیشه ناقص باشد،بنده خداست،این با عث می شود

شفقت و مهرمان بر خشم و غضبمان سبقت بگیرد.ان شاالله

مطالبتون عالیه
منم متاسفانه یکی بر خلاف حرفم نظری بده عصبانی میشم و خیلی خیلی زود جوش میارم

موضوعو خوندم یاد یکی از آشناهامون افتادم!
ایشونم این شکلی هستن و اگه کسی برخلاف نظرشون حرفی بزنه فوری جوش میارن و عصبانی میشن...
بندگان خدا خونوادش... ب معنی واقعی کلمه تحملش میکنن!!!!
ما انسانیم و هیچ کدوممون هم کامل نیستیم! بالاخره بعضی نظرات ایشونم اشتباهه! اما نمی پذیرن و درواقع زورگویی میکنن!
بالاخره سنی ازشون گذشته و نمیشه باهاشون وارد مشاجره شد! و از طرفیم نمیشه بهشون گفت رفتارتون اشتباهه چون پدر خونواده هستن...
خیلی خوبه و عالی ک شما این ایرادو تو خودتون مشاهده کردین و قصد کردین ک اصلاحش کنین...
آفرین...
خدا یار و یاورتون...

سلام علیکم

من هفته ی پیش داشتم با یکی بحث میکردم تو فضای مجازی اونم درباره ی مذاکرات
اونقدر طرف تعصبی داشت برخورد میکرد موندم
بعد برگشت گفت شما حسودیت میشه؟
من متعجب موندم این چرا همچین گفت....؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
رفتم اطلاعاتش رو چک کردم دیدم 16 ساله....:Moteajeb!:
بعد نشستم یه عالمه خندیدم :Khandidan!:به خودم که اون همه منطق به خرج دادم...گفتم شما درست میگین...بیخیال بحث شدم
این و گفتم که بگم....بعضی وقتا طرفمون از لحاظ سنی و حتی عقلی ( یعنی 100ساله باشه ولی عقلش2ساله....) در شرایطی نیست که ما باهاش بحث کنیم و عصبی هم بشیم
خیلی وقتا با این دید که من چیزی بلد نیستم بیشتر میشه طرف رو قانع کرد ....
چون با حرفای خودش میشه بهش نشون داد اشتباه کرده

من تو زندگی با خیلی از این آدما سرکار دارم
این آیه رو بخون مفید
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی >>وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی >>وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی >>یَفْقَهُوا قَوْلِی

با اجازه از همکار ارجمند
قبلا در پاسخ به یکی از کاربران عزیز این سایت در خصوص مواجهه با افرادی که به نظر می رسد حرف حق ما را نمی پذیرند، و نیز راهکارهای کنترل خشم، نکاتی رو عرض کرده بودم. مناسب دیدم این موارد در این تاپیک نیز نقل شود تا برای دیگران نیز مفید باشد انشاءالله.
[=comic sans ms]البته لازم به ذکر می دانم که عرائض بنده در این جا در حکم یه کاربر معمولی است و انشاءالله کارشناس محترم از این که بنده با آیدی کارشناسی وارد بحث شده ام مرا خواهند بخشید.

کاربر عزیز
آستانه پائین تحمل در ما انسان ها و خشم و عصبانیت به هنگام ناملایمات، به خصوص زمانی فکر می کنیم فکر و عقیده و رفتارمان درست است، اعم از این که واقعا درست باشد و یا این که ما تصور می کنیم درست است، معلول عواملی است و برای درمان لازم است از سه دسته فنون کمک بگیریم:
الف. فنون شناختي :
از مهمترین آنها زير سؤال بردن باوري غلط است:
با زير سؤال بردن اعتقاد و اطمينان راسخ خود براي ابراز خشم، موجب تضعيف آن مي‌شويم. هر قدر بيشتر راجع به چيزي که ما را خشمگين ساخته است ، فکر کنيم، دلايل قانع‌کننده‌تري براي خشمگين بودن به دست مي‌آوريم. هر قدر سريع‌تر وارد چرخه خشم شويم و آن را زير سؤال بريم، تأثير آن بيشتر خواهد بود. آگاهي از خطاهاي شناختي نيز به ما کمک مي‌کند تا با دقت، باورها و عقايدمان را درباره خود، ديگران و جهان تحليل و بررسي کنيم و خشم غير عقلاني خود را مهار نماييم.
برخي از خطاهاي شناختي به قرار ذيل مي باشند:
الف) انديشه‌هاي بايددار:
اين باورها با کلماتي همچون «بايد» و «نمي‌توانم» به کار مي‌روند؛ مانند: «بايد همه به من احترام بگذارند.» به جاي آن، بهتر است از کلمات «دوست دارم» و «مي‌خواهم» استفاده کنيم.
ب) تفکر همه يا هيچ:
اغلب با قواعد پايدار همراه است؛ مانند «مردم بايد به من احترام بگذارند، در غير اين صورت، هيچ محبوبيت و مقبوليتي ندارم.» باور کنيم که مردم نيز مثل ما ممکن است خطا کنند.
ج) نتيجه‌گيري شتاب‌زده:
اين عمل بر اساس «ذهن‌خواني» و «پيش‌بيني منفي» انجام مي‌شود . به همين دليل، از واقع‌بيني به دور است.
د) برچسب زدن:
صورت حاد تفکر «همه يا هيچ» است: مانند: « نبايد در کارهاي مهم شکست بخورم و حالا که چنين شده، ناتوان هستم» يا « نبايد به من چنين مي‌گفت؛ حالاکه چنين گفته ،پس بدبختم.»

ادامه دارد ...

ب. فنون رفتاري
فنون رفتاري بر اين فرض بنيادي بنا شده‌اند که رفتارها عمدتاً حاصل يادگيري‌اند. بنابراين، مي‌توان آن‌ها را از ياد برد و يا رفتار مطلوب جايگزين آن‌ها کرد:

1-پاداش يا جريمه پاسخ:
در اين فن،به رفتارهاي مطلوب خود پاداش مي‌دهيم و رفتاراي نامطلوب و خشمگين خود را جريمه مي‌کنيم.در زندگي برخي از علما آمده است که براي حذف يک صفت بد، گاهي به جريمه خود مي‌پرداختند؛ مثلاً، هر گاه مرتکب خشم نامعقول مي‌شدند ،روزه مي‌گرفتند.

2. مهار محرک‌ها:
خشم ممکن است به خاطر محرک‌هاي فعلي مثل گرسنگي و خستگي ايجاد شود. براي درمان آن بايد بين محرک‌هاي مزاحم را برطرف ساخت.

3. تغيير محيطي و وضع.

4. مطالعه زندگي افراد صبور و شيوه رفتار آن‌ها.

ادامه دارد .....

ج )فنون بين‌ فردي

1. اولین گام در فنون رفتاری فردی،مهارت در انتقاد است.
گاهي خشم‌هاي ما به خاطر عدم مهارت در انتقاد کردن هستند. با يادگيري اين مهارت‌ها، بايد از بروز آتش جنگ و خشم اجتناب کنيم. (پرهيز از نقد در جمع- توجه به نقاط مثبت در ابتداي نقد و ايجاد روحيه پذيرش در طرف مقابل، بيان غير مسقيم، گراميداشت شخصيت و عدم بيان نقدهاي پي در پي و فرصت دان براي اصلاح)

2. گام دوم نقد پذيري است.
به خود بقبولانيم که اشتباه کردن ،مساوي با آدم بد بودن نيست. اغلب ما انسان‌ها عموماً يک معادله غلط در ذهنمان حک شده و آن اينکه اشتباه کردن مساوي است با آدم بد بودن، و آدم بد نيز مطرود است.
به ياد داشته باشيم که از نقد و انتقاد نرنجيم. چون اغلب انسان‌ها عادت کرده‌اند خواسته خود را با درست يا نادرست‌هاي اخلاقي، جملات آمرانه و يا انتقاد بيان کنند. البته اگر کسي قصد سلطه‌گري و آزار ما را دارد ،مي‌توانيم انتقاد او را با «پاسخ مه‌آلودن» و فنون مشابه آن پاسخ دهيم؛ يعني به مه تبديل شويد و انتقاد را از خود عبور دهيد ( حالت تدافعي نگيريد) .

3. یادتان باشند مردم، حق اشتباه دارند.

البته در این سه حوزه مباحث و راهکارهای دیگری نیز وجود دارد که بنده به جهت اختصار حذف کردم. شما می توانید آنها را با مطالعه به موارد فوق اضافه کنید و به صورت دوره ای مطالعه کنید تا به مرور زمان بتوانید این رذیله اخلاقی را ترک کنید

با تشکر از کارشناسای عزیز..

چیزی که برام خیلی جالب بود دعای حضرت موسی بود که وقتی به مقام نبوت رسید از خدا خواست که در برابر حق پذیر نبودن فرعون بهش صعه صدر بده...
صعه صدر معادل فارسیش نمیدونم چی میشه ولی فکر کنم همون طاقتی هستش که ادم باید در برابر ادمایی داشته باشه که حق رو انکار میکنند...

و این فضیله اخلاقی رو ما باید مثل حضرت موسی از خدا بخوایم...

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی

چرا طرف مقابل در بحث گاهی حق پذیر نیست؟ چکار کنم که در بحث زود عصبانی نشوم؟

اولا که درک افراد با هم متفاوت است و باید بپذیریم که برخی افراد قدرت درک یک مطلب را ندارند.

در درجه دوم نظر خودمان را کاملا درست ندانیم، شاید ما اشتباه میکنیم.

گاهی نیز اختلاف نظر ناشی از تفاوت دیدگاه ها است.

در یک بحث خوب باید به چند نکته دقت کرد:

اول: به حرف طرف مقابل خوب گوش داده و فکر کنیم.

دوم: اگر حق با او بود بدون ناراحتی بپذیریم.

سوم: اگر حق با ما بود بررسی کنیم که طرف مقابل در کدام قسمت از درک مطلب مشکل دارد و مشکل را برطرف کنیم.

چهارم: اگر لجاجت کرد، بحث را خاتمه داده و جروبحث نکنیم.

در مورد عصبانی شدن، غضب به خودی خود بد نیست و افراط است که آن را به یک رذیله اخلاقی تبدیل می کند.

مهمترین دلیلی که باعث عصبانی شدن در بحث می شود اینست که خودمان را محق میدانیم و برای جلوگیری از آن میتوان از یک سری فنون کمک گرفت.

نقدکردن تفکر خودمان و درک این مطلب که شاید من اشتباه میکنم، با استفاده از:

فنون شناختی (دوری از اندیشه های پایدار، تفکر همه یا هیچ، نتیجه گیری شتاب زده و برچسب زدن)

فنون رفتاری (از بین بردن رفتار خودحق پنداری با پاداش و جریمه، مهار محرک ها، تغییر محیط یا وضعیت، مطالعه در مورد صبر و اثرات مادی و معنوی آن)

فنون بین فردی (مهارت در انتقاد، نقد پذیری و اینکه درک کنیم انسانها حق دارند گاهی اشتباه کنند)

آیات و روایات در مورد صبر و غضب:

خداوند در قرآن کسانی را که کظم غیظ میکنند ستایش کرده است. (سوره آل عمران آیه 134)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در فضيلت فروخوردن خشم فرموده است:
از محبوب‏ترين راه‏هاى وصول انسان به خداوند، نوشيدن دو جرعه است: جرعه خشمى كه با خويشتن‏دارى فروخورده و برطرف گردد و جرعه مصيبتى كه با صبر و بردبارى زايل شود. (کافی. جلد دوم. باب کظم غیظ)

امام باقر علیه السلام میفرمایند:
وقتی انسان دچار غضب شد، غضب او فرو نمینشیند تا او را به آتش جهنم بکشد. پس هرکس عصبانی شد نسبت به عده ای، اگر ایستاده است فورا بنشیند که وسوسه شیطان از او دور می شود و اگر نسبت به یکی از ارحامش غضب کرد، نزديك او رود و او را مس كند، زيرا كه رحم وقتى ممسوس شد به مثل خود، ساكن شود. (شرح چهل حدیث امام خمینی ره. ذیل حدیث هفتم)

امیرالمومنین على عليه السلام میفرمايد: اگر خويشتن‏دار نيستى، خود را خويشتن‏دار بنماى؛ زيرا اندك است كسى كه خود را همانند مردمى كند و از جمله آنان به‏ حساب نيايد. (نهج البلاغه. حکمت 207)

و پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله و سلم فرمودند كه: علم، به تعلّم‏ به هم میرسد و حلم به تحلّم، كه كظم غيظ باشد. (محجه البیضاء. ج 5. ص 311)

در پناه حق باشید.

موضوع قفل شده است