چرا نمی تونم ازدواج کنم؟ (دل بستن در دوران نامزدی و به هم خوردن عقد)

تب‌های اولیه

18 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا نمی تونم ازدواج کنم؟ (دل بستن در دوران نامزدی و به هم خوردن عقد)

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:


سلام علیکم.
بنده بدون مقدمه مشکلی که دارم رو مطرح میکنم.

بنده حدود 4 ماه پیش توسط یک واسطه ای با یک خانم بسیار مذهبی اشنا شدم بعد از صحبت و گفتن ملاک ها دیدیدم هم عقیده هستیم و میتونیم با هم زندگی خوبی داشته باشیم.
اما ایشون گفت خانوادشون اصلا اجازه نمیدن که در این سن ازدواج کنن و تا به الان 19 خواستگار رو رد کرد و الباقی رو اصلا نذاشتن مطرح کنن.برای همین بنده با ایشون عقد موقت کردم (بنا به دلیلی اذن پدرشون ساقط بود)
ما قرار بود تا 20 تیر عقد موقت کنیم و بعد از این عقد کردن اگر دیدیم که ممکن هست بنده برم خواستگاری در غیر این صورت دوباره عقد کنیم.
4 روز بعد از خوندن عقد ایشون گفتن من به خواستگار قبلی علاقه دارم و اصلا نمیتونم از یاد ببرم ایشون رو؛ بنده گفتم خب اگر علاقه دارید همینجا تموم کنیم همه چیز رو که بیشتر از این بنده بهتون علاقه مند نشم. اما ایشون گفتن که خیر، اگر با شما باشم علاقه من نسبت به ایشون از بین میره.

خلاصه گذشت و بنده با این خانم مسافرت رفتم و خانم گفتن که دیگه علاقه ای به خواستگار قبلی شون ندارن بنده هم خیالم راحت شد که دیگه علاقه ای به ایشون ندارن و گفتن به بنده علاقه بسیار شدیدی دارن که اگر از هم جدا بشیم نمیتونن زندگی کنن. اما بعد از اینکه از مسافرت برگشتیم ایشون روز بعدش گفتن که به من هیچ علاقه ای ندارن ؛ بلکه به خواستگار قبلیشون علاقه دارن. بنده متوجه شدم مادرشون این خانم رو بردن پیش خواستگار قبلیشون و علاقه ایشون برگشته.

خلاصه بنده هر چقدر سعی کردم نشد حتی مجبور شدم و با خانواده دختر خانم در میون گذاشتم اما فایده ای نداشت که نداشت.ضربه ای که بنده از ایشون خوردم بسیار سخت بود.به قدری که بنده شب ها نمیتونستم بخوابم و اگر میخوابیدم در خواب هم عذاب میشدم و وقتی از خواب بیدار میشدم تا چند دقیقه فکر میکردم رابطه قبلی وجود داره اما بعد از چند دقیقه یادم میومد.

حالا از این موضوع مدتی گذشته و تقریبا حال بنده بهتر شده بود که یک مورد دیگری به بنده معرفی کردن که با صحبت کردن با خانواده تصمیم بر این شد برای عقد به پیشنهاد خانواده خانم عقد موقت بخونیم تا مهر ماه. اما بعد از عقد متوجه شدم ایشون هم به شخص دیگری علاقه دارن و این در زمانی بود که بنده مقداری به ایشون علاقه مند شدم.
حال این موضوع من رو اذیت میکنه و ازدواج با این خانم رو هم کنار گذاشتم.
آیا مشکل از من هست؟واقعا بعد از کلی گشتن و انتخاب چند مورد و انتخاب یک نفر از این چند مورد خوبشون اینطوری میشه بنده باید چیکار کنم؟
دیدم به ازدواج داره بد میشه خیلی ناراحت کننده هست.از طرفی هم حال خودم بد میشه.الان تمام خاطرات با اون خانم اولی برام زنده شده (خصوصا اینکه رابطه صمیمی هم باهم داشتیم و حتی مسافرت رفتیم)
اصلا احساس خوبی ندارم ویک هدف داشتم اون هم این بود که ازدواج کنم و در ارامش درس بخونم الان اصلا هدفی ندارم درس رو رها کردم اصلا زندگی برام هیچ معنی نداره.از بس به خودم گفتم تقصیره خودته یا گفتم حتما به صلاح نبوده خسته شدم.
واقعا نمیدونم چیکار کنم.احساس میکنم دارم دچار یاس میشم وافسرده شدم.
یعنی این همه دنبال یک فرد مناسب گشتم برای زندگی و از بین اون همه موردی که معرفی شد این رو انتخاب کردم و حال میبینم که ایشون هم اینطور.
از طرفی هم وقتی میگن حلال کنید میگم حلالتون اما قلبا اذیت میشم و راضی نمیشم از ته قلب.
لطفا کمک کنید واقعا وضعم بحرانیه.

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حامی

سلام خدمت شما برادر محترم
دوست من!
مي دانم شرايطي روحي خوبي نداريد و به هر حال شرايط بر وفق مرادتان تنظيم نشده است. ولي خب زندگي از اين نوسان ها زياد دارد و هميشه باب ميل ما نخواهد بود. انساني كه زندگي روشمندي دارد زندگي اش را براساس مهارت هاي زندگي اداره مي شود. از قديم گفته اند جلوي ضرر را از هر جا بگيريم منفعت است. بنابراين به جاي نگراني و غصه خوردن از گذشته عبرت بگيريد و با مشورت زندگي آينده را از آفات حفظ كنيد. در اينجا تا حدود زيادي شما برادر بزرگوار تجربه كافي نداشته ايد و چوب كم تجربه بودن تان را مي خوريد. مشاوره ازدواج و هم انديشي با افراد ريش سفيد ما را با ميان بر هاي زندگي آشنا مي كند و آسيب ها را تا حد امكان دفع مي كند.
از قديم گفته اند اول چاه را بكن بعد منار را بدزد. در هر دو مورد شما بي گدار به آب زده ايد. (احتمال كم پذيرش خانواده، ترديد دختر در گزينش، زود عقد كردن، و...)
ازدواج موقت اسمش را با خود يدك مي كشد. يعني ممكن است بعد از اتمام اين زمان هر كسي به سويي برود. اگر ذهن بر اساس موقت بودن اين ازدواج تنظيم نشود مرد و زن آسيب مي بينند. تصور كنيد به ويلايي بسيار خوش آب و هوا رفته ايد.
اگر ذهنتان تنظيم نشود كه اين ويلا براي مدتي در اختيار شما است نمي توانيد با اتمام وقت از آنجا دل بكنيد. ارتباط با نزديكان مانند پدر و مادر و زندگي دنيا هم همين است بايد ذهن بر موقت بودن اين روابط و گذرا بودن زندگي دنيا تنظيم شود و گرنه آسيب جدي مي بينيم.
فرموديد ديدتان نسبت به ازدواج منفي شده است خوب اگر هنگام اسب سواري چندباري محكم زمين بخوريم طبيعي است كه از اسب سواري بهراسيم. ولي اگر از استادي سوار كاري را ياد بگيريم همين اسب سواري بسيار لذت بخش خواهد بود.
بنابراين براي ازدواج ابتدا بايد خوب ملاك ها را بشناسيد به تناسب ها و همتايي توجه داشته باشيد و حتما زير نظر مشاور ازدواج باشيد. تا از اين آسيب ها در امان باشيد و از ازدواج و زندگي شيرين لذت ببريد.
در مورد بر هم خوردن ازدواج هم نگران نباشيد شايد اين فرصتي بوده كه خداوند به شما داده كه با مطالعه و مشورت زندگي روشمندي داشته باشيد.
تذكر
1- مراقب باشيد ذهنتان شما را به روابط قبل نكشاند و شما را در فضايي تخيلات قرار ندهد. با ذكر، تلاوت قرآن با تدبر، مرور دروس، زمزمه شعر و آواز، محاسبات رياضي، بازهاي هاي فكري، مطالعه، شنيدن سخنراني، حضور در جمع، نماز جماعت، ورزش هاي گروهي و... مانع خيال پردازي و افسردگي شويد.
2- پيشنهاد مي كنم براي دريافت راهنمايي دقيق تر از مشاوران تلفني اين مركز با شماره 09640 كمك بگيريد.
3- از بخش كتابخانه كتاب هاي مربوط به ازدواج را مطالعه كنيد و بررسي كنيد كه آيا واقعا با ديد پخته اي سراغ ازدواج رفته ايد. ملاك هاي خود را با مشاور بسنجيد.
4- اگر بي قرار هستيد و گريه هاي مكرر داريد و افكار تكراري دست از سر شما بر نمي دارد و رضايت شما از زندگي افت پيدا كرده است حتما با روان شناس باليني يا روان پزشك مشورت كنيد و تا رسيدن به آرامش به فكر ازدواج نباشيد چون هيجان هاي منفي مانند مه است مانع ديد باز شما و شناخت كافي مي شود.
موفق باشيد

تیتر تاپیک شبیه یه تاپیکی هست که من زده بودم:{ چرا نمیتونم ازدواج کنم؟ }
این لینکشه:
http://www.askdin.com/thread43522.html
و با دیدن این تاپیک فکر کردم تاپیک خودمه!
ولی بعد از مدتها گذشتن از اون تاپیک من، هنوز ازدواج نکردم:Ghamgin:
فقط در مورد رابطه اولشون خواستم بگم رابطه بدون اطلاع خانواده ها معمولا همینطوره و کم پیش میاد ازدواج موفقی از آب دربیاد

سلام
چقد ناراحت کننده بود... Sad
ی چیزی ب ذهنم میرسه... البته نمیخوام گناه اون خانومو بشورم!
اما در کل... فک میکنم خانوم اول، از اولشم ی جورایی شاید این آقارو ب اصطلاح تو آب نمک گذاشته بوده! یعنی چی آخه؟ اول بگه من ب خواستگار قبلیم علاقمندم! بعد بره سفر بگه نه دیگه ب تو علاقمندم! بعد بیاد و بگه باز ب قبلی علاقمندم! من فک میکنم اگه ایشون ب این آقا علاقمند بودن! کل دنیا هم نمیتونستن علاقشونو خدشه دار کنن! چه برسه ب اینکه مامانش دستشو بگیره ببره پیش اون خواستگار قبلی!!! مخصوصا اینکه!!! این آقا و اون خانوم تجربه ی سفر و روابط خصوصی داشتن و ی خانوم ب هیـــــــــــچ وجه اولین روابطشو ب این سادگیا فراموش نمیکنه! ب هیچ وجه....
و ضمن اینکه روابطی ک دور از اطلاع خونواده ها باشه معمولا بهتر از این نمیشه....
خانوم دوم هم! چی بگم...
آخه یعنی چی؟! من ب یکی دیگه علاقه دارم! خب یا با همون ازدواج کن یا اگه خونوادت مخالفن، دل جوون دیگه ای رو آزرده نکن...
شما هم انقد درگیر روابط قبلی نباشین و سعی کنین با راهکارهایی ک کارشناس دادن فراموششون کنین... ایشالا ک ی همسر خوب نصیبتون میشه....
خدا هممونو ب راه راست هدایت کنه...

[="Arial"][="Navy"]اون دوتا دختر خود درگيري داشتن
شما بدبين نشو برا شفاشون دعا كن :khaneh:
[/]

سلام علیکم

مگه میشه ؟ مگه داریم؟
علاقه همینجوری بیاد و همینجوری بره....
فک کنم اگه شما معیارهای ازدواجتون رو بررسی کنین خیلی خیلی به شما تو ازدواج کمک میکنه
البته فعلا با این وضعیت بهتره کمی به روحیه ی خودتون فکر کنین و از روش هایی که استاد حامی گفتن استفاده کنین که خیلی خوب هستن
در ضمن شما سنتون و اینکه چطوری تو 4 ماه دو بار ازدواج کردین رو هم بگین
آخه خیلی سریع فراموش شده مشکل قبلی یعنی یه جورایی بهش بی توجهی کردین و این باعث شده که کم کم به ازدواج بدبین بشین شما چاله ی ای که پشت سرتون بوده رو پر نکرده رفتین سراغ چاله ی بعدی....

یکی واسه من توضیح بده : عقد معمولی و عقد موقت و صیغه و ... اینا با هم فرق فوکولن!من یکی که مخالف هر نوع عقدیم که ثبت محضری (چقدر بیسوادم من مهظر مهضر...نمیدونم چجوری مینویسن) نشده باشه.عاقبتش میشه مثل مورد اولتون.جنابعالی هم سعی کن اینقدر زود وابسته نشی.چند سالته مگه!!!اگه بگی دهه هفتادی هستی خودمو دار میزنمااا2بارم عقد کردی:dar: مورد دومم از شانس بدتون بوده.

mehrant;712278 نوشت:
تیتر تاپیک شبیه یه تاپیکی هست که من زده بودم:{ چرا نمیتونم ازدواج کنم؟ }
این لینکشه:
http://www.askdin.com/thread43522.html
و با دیدن این تاپیک فکر کردم تاپیک خودمه!
ولی بعد از مدتها گذشتن از اون تاپیک من، هنوز ازدواج نکردم:ghamgin:
فقط در مورد رابطه اولشون خواستم بگم رابطه بدون اطلاع خانواده ها معمولا همینطوره و کم پیش میاد ازدواج موفقی از آب دربیاد

منم مثل شما بودم اون موقع خیلی ازدواجی بودم و دنبال ازدواج و همش هی نمیشد :دی
فکر میکنی من و شما تا کی مجردیم :d
من دیگه دارم به سمتی میرم که دیگه نیاز به ازدواج ندارم و میل به ازدواج هم درونم داره کم رنگ میشه و واقعا فکر میکنم ازدواج نکردن بهتر از ازدواج کردنه
این همه مسئولیت و مشکلات و . . . رو برای چی آدم متحمل بشه
جوننیمون که تموم شد بقیشو هم تنها راحت زندگی میکنیم . والا

سلام
اخی !! چه بد شانسی اوردید.
در یک ملک دو پادشاه نگنجند وقتی شما فهمیدی کسی را دوست دارند باید تمومش میکردید چون تا مهر از دل نره نمیتونه به کسی دیگه دل ببنده. خانم اولی که احتمالا وابسته بوده نه دلبسته !!!
دومی هم که خداروشکر باز زود فهمیدید . خودتون هم میگویید دوران اشنایی بوده !! پس چرا اینقد خودتون سرزنش میکنید .
توکل بخدا کنید .
منم موندم !!! کلی دختر خوب و مومن و خداشناس که منتظر فرصت ازدواج اند !!!! کلی پسر خوب هم هست ولی چرا اینها همدیگه پیدا نمیکنند:Moteajeb!::Ghamgin::Gig:

بعضی از دوستان بجای اینکه کمکش کنید و بهش قوت قلب بدید، بدتر نا امیدش می کنید؟
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده: هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل کرده است و برای (حفظ) نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند. (منتخب میزان الحکمة 2776 و کنز العمال 44403)
ازدواج، این پیمانی که با رضایت زن و مرد، بر اساس اراده آنها بسته می شود، دارای آثاری شگفت انگیزی است.

ازدواج دارای هم فواید جسمانی است، هم روحی ـ روانی و هم اجتماعی. که به ترتیب آنها را شرح می دهم: الف) فواید جسمانی تاکنون به فواید پزشکی و جسمانی ازدواج فکر کرده اید؟ محققان دریافته اند که ایجاد رابطه جنسی از طریق ازدواج تأثیر مستقیمی بر سلامتی افراد دارد از جمله: 1. بهبود حس بویایی: در رابطه جنسی زن و مرد ازدواج کرده هورمونی به نام پرولاکتین در آنان افزایش می یابد که باعث بهبود حس بویایی در آنان می گردد. 2. کاهش بیماری های قلبی: داشتن رابطه جنسی مرد و زن ازدواج کرده باعث کاهش بیماری های قلبی به ویژه کاهش کلسترول می گردد. 3. کاهش وزن و تناسب اندام: رابطه جنسی یک نوع فعالیت بدنی است. داشتن رابطه جنسی سالم و مناسب زوج ها باعث می گردد. وزن زوجین کاهش یابد و از چاقی آنها و نامتناسب بودن اندامشان پرهیز شود. 4. استحکام عضلات و استخوان ها: داشتن رابطه جنسی زوج ها باعث افزایش هورمون تستوسترون و در نتیجه محکمتر شدن عضلات و استخوان ها ی آنان می گردد. 5. بالا رفتن مقاومت بدن در مقابل درد: در رابطه جنسی زوجین، هورمون اِکسی توسین به مقدار زیادی ترشح می شود و این هورمون باعث ترشح اَندروفین یعنی هورمون ضد درد طبیعی بدن گردیده و بدن را درمقابل درد مقاوم می سازد. 6. سلامت پروستات: رابطه جنسی زوج ها باعث می گردد از سرطان پروستات در مردان جلوگیری شود. 7. افزایش جریان خون: رابطه جنسی زوج ها باعث افزایش خون به مغز و اعضای دیگر بدن می شود. بنابراین، اکسیژن و مواد مغذی بیشتری به بافت های بدن می رسد. ب) فواید روحی ـ روانی ازدواج ازدواج علاوه بر فواید جسمی، دارای فواید روحی ـ روانی نیز هست. چرا که ازدواج فقط به خاطر روابط جنسی نیست بلکه می توان گفت بیشتر به علت روابط روحی و روانی است که ماندگار می ماند: 1. آرامش: انسان موجودی است که نیازمند آرامش و آسودگی است. او این آرامش و آسودگی را به علت این که فطرتاً موجودی است اجتماعی به وسیله دیگران به دست می آورد. بهترین فردی می توانند انسان را به آرامش برساند همسر اوست. زیرا محبت ودوستی زوجین به علت اتحادشان، دائمی و نامحدود است که باعث می شود آنها در کنار هم احساس آرامش و امنیت کنند. 2. دوستی و محبت و عشق: انسان در هر مرحله از حیات خویش به محبت و مهر دیگران نیازمند است. هم چنین نیاز دارد که به دیگران مهر بورزد. دریافت کامل ترین و دائمی ترین نوع محبت، دوستی و عشق با ازدواج صورت می گیرد. زیرا انسان هر قدر در محیطی سرشار از محبت بزرگ شده باشد باز در جوانی نیاز به وجود کسی دارد تا با او راحت تر باشد و حرف های دلش را بزند، محبتش را عرضه کند و مورد پذیرش آغوش باز او قرار گیرد. 3. مسئولیت پذیری: مسئولیت پذیری در مقابل دیگران که باعث رشد اجتماعی شده و شخصیت فرد را به پختگی می رساند، از مزایای ازدواج کردن است. این تأثیر را در هیچ عمل و رفتار فردی و اجتماعی دیگر نمی توان یافت. ازدواج انسان را از مدار خودبینی به مدار دیگربینی ارتقاء می دهد. 4. تکامل: تکامل به چگونگی فرآیند شکل گیری و رشد انسان ها در تمام ابعاد زندگی گفته می شود. انسان از طریق ازدواج می تواند به رشد برسد. به عبارتی، زمانی که مرد و زن با یکدیگر ازدواج نموده اند، کامل می شوند. زیرا آنها برای رهایی از رنج و تنهایی، رسیدن به کمال، پختگی و رشد، رنگ دادن به زندگی و حضور فعالتر در جامعه انسانی نیازمند پیوستن به یکدیگر هستند. از این طریق است مرد کاملاً مرد و زن کاملاً زن می شود. ج) فواید اجتماعی آن ازدواج کردن برای جامعه دارای پیامدهای مثبت و دستاوردهای عالی است از جمله: 1. تداوم نسل: یکی از ثمرات بزرگ ازدواج، به وجود آمدن فرزند و بقای نسل آدمی است. جامعه ای که نسل خود را افزایش و حفظ کند می توان فرهنگ و بینش خود را نگهدارد و آن را گسترش دهد. از دیدگاه اسلام بقای نسل بشر باعث سهیم شدن آن در رسیدن به تکامل انسان و استواری اسلام می گردد. 2.تشکیل خانواده: از طریق ازدواج زن و مرد، خانواده به کانون محبت و رشد انسان ها تبدیل می شود. خانواده تنها کانونی مطمئن و کاملی است که در آن به نیازهای روحی، روانی، جسمی و ... افراد کاملاً توجه می شود. نبودن کانون خانواده که از اساسی ترین اهداف ازدواج است، باعث می گردد انسان به اهداف دیگری نرسد یا ناقص برسد. 3. حفظ عفت و حیای فردی ـ اجتماعی: عفت و حیات از جمله صفات برجسته انسانی هستند. یکی از راه های تکمیل این صفت، ازدواج است. ازدواج ا نسان را از رفتارهای نادرست و خلاف فطرت او دور کردن و از او در قبال آنها محافظت می کند. د) فواید دینی ازدواج نمودن علاوه بر سه فواید مذکور، دارای فواید دینی و ارزشی نیز می باشد از جمله: 1. تکمیل دین و فرد: جوانی اوج نشاط و توانایی فرد است. این توانمندی ها می توانند او را به مسیر موفقیت و دوری از انحرافات بکشاند. از دیدگاه اسلام ازدواج کردن باعث می گردد جوان دین و توانمندی هایش را حفظ کند. و آنها را رشد دهد. 2. افزایش دین: ازدواج کردن باعث می گردد جوان ایمانش را افزایش یابد. 3. تعاون در اطاعت: از دیدگاه اسلام، یک انسان مؤمن در صورتی که همسر مؤمن داشته باشد می تواند در شیوه های انجام وظایف دینی اش از تشویق ها، راهنمایی ها و کمک های او بهره مند گردد. 4. جلب رضایت الهی و بهره مندی از پاداش اخروی: از دیدگاه اسلام ارزش ازدواج به اندازه ای است که باعث جلب رضایت خداوند و کسب پاداش اخروی می گردد زیرا عبادت انسان متأهل اجری فراتر از اجر انسان مجرد دارد. 5. زیاد شدن روزی و بهبود وضع اقتصادی: از دیدگاه دین اسلام ازدواج کردن باعث می شود خداوند روزی زن و شوهر را افزایش دهد و آن را از کرم خود غنی کند. به همین علت خطاب به جوانان می فرماید: «هر کس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستی ترک کند به خدا سوءظن برده است»، زیرا خداوند می فرمایند: «اگر (زن و شوهر) فقیر باشند، خدا هر کدام را از کرم خود بی نیاز می کند.» بنابراین، ازدواج فواید بسیاری برای ما دارد. اما این فواید در سایه یک ازدواج موفق و سالم به دست می آید. و داشتن ازدواج سالم و موفق در گرو انتخاب همسر مناسب و درست طی کردن مراحل ازدواج است.

2. افزایش دین

سلام بزرگوار

اینی که نوشتید یعنی چی؟

بیشتر توضیح میدید؟

[="Tahoma"][="Black"]

رحیم کیانی راد;712449 نوشت:
ازدواج دارای هم فواید جسمانی است، هم روحی ـ روانی و هم اجتماعی. که به ترتیب آنها را شرح می دهم:

منظور اسلام ازدواج مفید و با در نظر گرفتن تناسبها و راهکارهای درست و ... می باشد.
وگرنه هر ازدواجی که صورت بگیرد نمی تواند این فوائد ذکر شده را داشته باشد!!![/]

ریحانه النبی;712456 نوشت:

منظور اسلام ازدواج مفید و با در نظر گرفتن تناسبها و راهکارهای درست و ... می باشد.
وگرنه هر ازدواجی که صورت بگیرد نمی تواند این فوائد ذکر شده را داشته باشد!!!

بله کاملا درسته
پیامی که فرستادم در جواب شخصی بود که به ازدواج بد بین بود

رحیم کیانی راد;712449 نوشت:

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده: هر گاه کسی ازدواج کند، نصف دین را کامل کرده است و برای (حفظ) نصف دیگر باید تقوای خدا پیشه کند. (منتخب میزان الحکمة 2776 و کنز العمال 44403)
ا
.

منظور ازتکمیل شدن دین در ازدواج یعنی اینکه خیلی از اشتباهات که ممکنه بر اثر تجرد بوجود بیاد احتمالش کمتر میشه مثل:زنا.فحشا.لواط و چشم چرانی و......

یاس133;712455 نوشت:
2. افزایش دین

سلام بزرگوار

اینی که نوشتید یعنی چی؟

بیشتر توضیح میدید؟

پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)مي فرمايد: هر كس در آغاز جواني ازدواج كند شيطاني كه مأمور اوست فرياد مي زند: اي واي! او دو ثلث دينش را از دسترس من حفظ كرد، و ثلث ديگر را هم مي تواند با تقوا حفظ كند «ما مِن شابِّ تزوّج فى حداثة سنّه اِلاّ عجَّ شيطانه و يقول: يا ويلاه! عصم هذا منّى ثلثى دينه، فليتق اللّه فى الثلث الباقى.» (حسين نورى طبرسى، پيشين، ج 14، ص 150، باب 1، ح 7.)

حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) همچنين درباره حفظ عفّت به واسطه ازدواج مي فرمايد: اي گروه جوانان! هر يك از شما كه مي تواند ازدواج كند، اقدام نمايد; زيرا ازدواج موجب مي گردد تا چشم و دامن انسان از گناه باز داشته شود و عفّت انسان حفظ گردد«يا معشر الشباب مَن استطاع منكم الباه فَليتزوّج، فانَّه أغضّ للبصر و أحصن للفرج.» (همان، ص 153، باب 1، ح 21.)

به وسيله ازدواج، يكي از سركش ترين نيروها يعني غريزه جنسي، ارضا شده، ميل به انحراف در انسان كاهش مي يابد و در واقع، هواي نفس، كه منشأ بسياري از ناهنجاري هاست، تا حد زيادي مهار مي گردد و مهار هواي نفس از يك سو، و رحمت و مودّت الهي كه در ازدواج حاصل مي شود از سوي ديگر، موجب كمال نفس و نورانيت دل مي گردد; زيرا كسي كه به طرف گناه و ناهنجاري نرود و مشمول عنايات الهي باشد، به نورانيت درون و قلب نايل مي گردد.

[=Microsoft Sans Serif]

حامی;712275 نوشت:
4- اگر بي قرار هستيد و گريه هاي مكرر داريد و افكار تكراري دست از سر شما بر نمي دارد و رضايت شما از زندگي افت پيدا كرده است حتما با روان شناس باليني يا روان پزشك مشورت كنيد و تا رسيدن به آرامش به فكر ازدواج نباشيد چون هيجان هاي منفي مانند مه است مانع ديد باز شما و شناخت كافي مي شود.
موفق باشيد

سلام استاد

یه سوال فنی!

در مورد این مطلبتون... البته من تجربه قبلی نداشتم!

حالا گریه که نه ولی بقیه موارش بلی... یعنی منم باید برم پیش روانشناس؟...

ضرورت این کار(پیش روانشناس رفتن) چجوری محرز می شه؟؟ آخه ممکنه خیلی ها که مطب دارن، برای درآمد رو آدم عیب بزارن...!

[SPOILER]منم که می دونید... یه بار تو یه موضوعی:hamdel: مشاوره خصوصی می خواستم....

شما هم که ما شا الله .. بزنم به تخته اینقد دیر جواب میدین که باید گفت:

آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت!

البته یکی از سیاسیون این خط آخرو یه جور دیگه می گن...[/SPOILER][SPOILER]:Nishkhand:...[/SPOILER]

اینو امروز اضافه کردم:
مشخص ترین تشخیصم اینه که از زندگی فعلی احساس رضایت ندارم..
تست neo اون 240 سوالیه رو هم گرفتم... اگه لازمه نتیجشو براتون بفرستم!

می خواستم ازتون خواهش کنم اطلاعاتی رو که لازم دارین بگید تا براتون بفرستم و

نقل قول:
تا رسيدن به آرامش به فكر ازدواج نباشيد

و اگه تشخیصتون برای من این جمله فاجعه ناک هست... بهم بگین که به فکر باشم

[SPOILER][/SPOILER]

البته فعلا.:nishkand:.

خود رو ب بی خیالی زدن واقعا جواب میده

موضوع قفل شده است