جمع بندی آیا معصومین علم امروزی ما را داشتند؟

تب‌های اولیه

32 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا معصومین علم امروزی ما را داشتند؟

با سلام

در قرآن آیه‌هایی هست که می‌گوید پیامبران از بعضی چیزها مطلع نبودن:

1) و إن کنت من قبله لمن الغفلین (یوسف، آیه 3)
به نظر می‌رسد اطلاع از طریق قرآن صورت گرفته و این طور نبوده که پیامبر (ص) به صرف مقام‌هایی که دارد این علم را نیز داشته باشد.

2) قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا (مریم، آیه Dirol
.قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا (مریم، آیه 20)
فأوجس في نفسه خيفة موسى (طه، 67)
وَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ أَرِنی‏ کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبی‏... (بقره، آیه 260)

به نظر می‌رسد زکریا، مریم و موسا و ابراهیم (ع)، مثل هر آدم عادی که از یک چیز عجیب تعجب می‌کند، دلشان مطمئن نبوده به قدرت خدا. این یعنی برایشان یک مسئلۀ عادی نبوده و برای همین نمی‌شود گفت علم وسیعی داشته‌اند. وگرنه کسی که خوب با همه چیز آشناست چرا باید رفتاری عامی داشته باشد؟

3).. وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ (بقره 120)
به نظر می‌رسد که پیامبر(ص) از قبل از اهواء آن‌ها خبر نداشته، با این که پیامبر بوده.

و شاید مثال‌های دیگری بشود پیدا کرد.

اینها را گفتم برای این که مثال زده باشم از علم ناکامل برگزیده‌های الهی. کمی هم دنبال احادیثی گشتم که چیزی شگفت انگیز از علم امروزی را بگوید (چیزی علمی مثلا در پزشکی یا نجوم که امکان نداشته باشد با وسایل آن زمان کشف شده باشد). اما چیزهایی که پیدا کردم منبع موثقی نداشتند.

آیا واقعا معصومین از علم امروزی خبر داشتند؟ دلیل محکمی هست که این را ثابت کند؟

قبلا سوال مشابهی در اینجا پرسیدم. حدیثی آورده شد

إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي النَّارِ وَ أَعْلَمُ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ..

اما در مورد صحت حدیث چیزی گفته نشد هر چند نکاتی در اینجا هست. اما معلوم نیست منظور از علم چیست. شاید علوم امروزی جزء آن نباشد.

آیا معصومین (به جز آخرین آن‌ها) در زمان حیات واقعا آنچه را از علوم مختلف ما می‌دانیم می‌دانستند؟ نشانه‌ای هست که مؤید علم آن‌ها به علوم امروزی باشد؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صادق

اینها را گفتم برای این که مثال زده باشم از علم ناکامل برگزیده‌های الهی. کمی هم دنبال احادیثی گشتم که چیزی شگفت انگیز از علم امروزی را بگوید (چیزی علمی مثلا در پزشکی یا نجوم که امکان نداشته باشد با وسایل آن زمان کشف شده باشد). اما چیزهایی که پیدا کردم منبع موثقی نداشتند.

آیا واقعا معصومین از علم امروزی خبر داشتند؟ دلیل محکمی هست که این را ثابت کند؟

قبلا سوال مشابهی در اینجا پرسیدم. حدیثی آورده شد

إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي النَّارِ وَ أَعْلَمُ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ..

اما در مورد صحت حدیث چیزی گفته نشد هر چند نکاتی در اینجا هست. اما معلوم نیست منظور از علم چیست. شاید علوم امروزی جزء آن نباشد.

آیا معصومین (به جز آخرین آن‌ها) در زمان حیات واقعا آنچه را از علوم مختلف ما می‌دانیم می‌دانستند؟ نشانه‌ای هست که مؤید علم آن‌ها به علوم امروزی باشد؟

باسلام وتشکر .
در مورد علم معصومين علیهم السلام آنچه مسلم است و در صحت آن تردیدی نیست , این است که وظيفه اصلي انبياء و امامان عليهم السلام ،‌ هدايت انسانها براي رسيدن به تكامل انساني و سعادت دنيوي و اخروي است . و در واقع آنها مامور آدم سازی بودند وانسان را وکمالات آنها کشف وبه منثه ی ظهور می رساندند چزی که از غیر آنها ساخته نبود .
بر اين اساس باید به تمام احکام و قوانین شریعت که برای سعادت دنیوی و اخروی مردم ضرورت دارد, آگاهی داشته باشد. همین طور از صفات نیک و زشت و عقاید صحیح و باطل مطلع باشد.
آن چه را که برای ارشاد و هدایت انسان ها و اداره امور دنیوی و اخروی آنان لازم است بداند، اما این که در سایر رشته ها و فنون علمی , مثل طبابت و گیاه شناسی و صنعت و فناوری و جبر و مثلثات و هندسه و فیزیک و شیمی و... نیز مهارت و تخصص داشته باشد, بین اندیشمندان اسلامی اختلاف است .
دلایلی که برای اثبات عالم بودن پيامبران و امامان ارائه می شود, بیش از این دلالت ندارد که پيامبر و امام باید به تمام علومی که به گونه ای در ارشاد و هدایت مؤثر است , آگاهی داشته باشد, اما برای سایر علوم دلیل نداریم .
دلیل نداریم که حتماً لازم باشد امام، مهندس و ریاضی دان و زمین شناس ومخترع و یا مکتشف باشد, اما اگر دانستن یکی از این ها برای اثبات امامت یا ارشاد و هدایت خلق ضروری باشد,(1) می تواند از نیروی باطنی خود استفاده کند و با جهان غیب تماس بگیرد و علوم و اطلاعات لازم را به دست آورد.
منبع تمام حقایق در اختیار پيامبران و امامان است و هر وقت ضرورت اقتضا کند,می تواند بهره برداری کند; به همین دلیل ائمه اطهار گاهی ازخواص گیاهان و از حوادث زمین و آسمان خبر می دادند. زمانی از سخنان حیوانات گزارش می دادند و با زبان های غیر عربی تکلّم می کردند, اما گاهی برای مداوا و درمان خود, به دکتر مراجعه می کردند و دارو استفاده می نمودند .(2) و همينطور برخي انبياء عظام عليهم السلام دست به برخي اختراعات زدند مانند ساختن كشتي توسط حضرت نوح عليه السلام ، همانگونه كه قرآن كريم مي فرمايد : « فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا» "ما به نوح وحى كرديم كه: «كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز"(3) و اختراع زره توسط حضرت داود عليه السلام زدند‌ : «‌ وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ » " و ساختن زره را بخاطر شما به او تعليم داديم، تا شما را در جنگهايتان حفظ كند آيا شكرگزار (اين نعمتهاى خدا) هستيد؟ "(4) البته آن هم نه به خاطر اين كه اختراعي كرده باشند و اسمشان در ليست مخترعان جاي بگيرد بلكه اگر انبياء عليهم السلام به اينگونه موارد دست مي زدند عمدتا در جهت هدايت و به عنوان معجزه اي از معجزات الهيه و رفع نيازي ضروري از امت خويش بوده است.
با توجه به مطالب فوق در پاسخ به سؤال شما باید گفت:
اولاّ: انبیا وهمی طور ائمه اطهار، به اعتبار بدن مادی و عنصری و علم حصولی ,لازم نبود همه چیز را بدانند و به پیروان خود یاد بدهند, هر چند به اعتبار نورانیت ذاتی که داشتند و به اعتبار مقام ولایت , همه حقایق را می دانستند و به آن علم حضوری و شهودی داشتند ولی از علوم غیبی تنها در مواردی بهره می گرفتند که ارشاد و هدایت مردم متوقف بر آن بود, زیرا وظیفه اصلی ائمه علیهم السلام ارشاد وهدایت ونشان دادن مسیر سعادت دنیا و آخرت به مردم است، نه بهره مند کردن آنها از امکانات رفاهی وتکنولوژی و... در نتیجه اگر این بزرگواران از علوم و صنایع جدید خبر نداده یا آنها را اکتشاف واختراع نکردند ، یکی از دلائل آن موضوعیت نداشتن انجام این امور در راستای اهداف اصلی امامت ،یا در واقع , عدم ضرورت آن بوده است, تا امام برای اطلاع از آن , از علوم غیبی خویش استمداد بجویند.
دوم: همیشه انجام اختراعات و اکتشافات معلول حاصل شدن مقدمات متعدد علمی وفنی است؛ یعنی در واقع امکان دارد انسان از تکنولوژی بهره مند باشد. اما چون مقدمات فنی وابزار لازم برای تحقق آن فراهم نیست، ساختن و تولید آن هم ممکن نباشد .به عنوان مثال تولید اتومبیل حلقه پایانی ابزار و امکانات و فناوری های مادر است . علم پیچیده ماشین سازی تنها یک حلقه از این مقدمات است مانند تولید فلزات متفاوت با آلیاژهای گوناگون ،تولید واستحصال بنزین از مواد آلی موجود در طبیعت ،تولید دستگاه ها و تکنولوژی ریخته گری و قالب بندی فلزات، تهیه مواد اولیه ،سیستم های برقی ،احتراق ،حرکتی و... بدیهی است که در آن دوران اولی ترین مقدمات تحقق اختراعات نیز محقق نشده بود .آنها تا آنجا که برایشان امکان وزمینه فعالیت فراهم شد برای رسیدن به این مراحل از پبشرفت و شکوفایی علمی تلاش کردند ؛یعنی با آموزش شاگردان متعدد وترسیم خطوط کلی علوم ، زمینه رشد وتکامل تدریجی علوم پایه را که مقدمه اختراعات واکتشافات بود ، فراهم نمودند تا جایی که بسیاری از علوم تجربی ، گام های اولیه شکوفایی را از مجالس درس وبه واسطه شاگردان امام صادق علیه السلام وسایر ائمه برداشتند.
در اين رابطه به افرادي مانند جابر بن حيان كوفي مي توان اشاره كرد كه متجاوز از پانصد رساله علمي در علم شيمي و علوم ديگر كه از منبع علم الهي امام صادق عليه السلام استفاده كرده است ، مي تواند اشاره كرد.
همچنين مباحث علمي فراواني در كلاس هاي امام باقر و امام صادق عليهما السلام مطرح مي شده است كه تاريخ مقداري از آنها را گزارش نموده است. براي آگاهي بيشتر از اين موارد مي توانيد به كتاب « امام صادق مغز متفكر جهان شيعه » كه مجموعه مقالات دانشمندان مركز اسلامي استراسبورگ است مراجعه فرمائيد.
همچنين به كتابهائي كه در زمينه طب و پزشكي از خود ائمه اطهار عليهم السلام رسيده است مانند طب الصادق و طب الرضا عليهم السلام نيز مي توانيد مراجعه كنيد.
البته در پرداختن به این علوم وتکنولوژی ها رعایت وضع ادراکی مخاطبان وشاگردان هم مهم است . زیرا اصولا معلم و مربی و استاد مطالبی را برای شاگردان بیان می کند که ظرفیت و توان درک تصوری آن را داشته باشند.
این که انبیا ویا ائمهء اطهار(ع) از برخی ازاین علوم خبرندادند، شاید علتش عدم توانایی ادراک و نبود ظرفیت مخاطبان بوده است . به این دلیل اصلاً ازبرخی مسائل سخنی به میان نیاوردند و یا با استعاره و تشبیه وکنایه، چنان که وقتی خواستند به مردم تفهیم کنند موجودات مرموزی به نام میکروب وجود دارد, می فرمودند: از کوزه های گلی شکسته آب ننوشید, زیرا محل و جایگاه شیطان یا جنیان است .
چهار : به انجام رساندن این اختراعات واکتشافات نیازمند امکانات وآزادی های اجتماعی است که تقریبا همه ائمه از ان بی بهره بودند . فشار واختناق حاکمان ستمگر وغصب خلافت وامکانات ظاهری، امکان ورود در این عرصه ها را به این بزرگواران نمی داد .

پـی نوشت:
1. ر.ك :‌ محمد حسين تهراني ، امام شناسي ،‌مشهد ، انتشارات علامه طباطبائي ، 1426 هـ.ق ،‌ ج 1 ،‌ص241.
2. ابراهیم امینی , بررسی مسائل کلّی امامت , قم ،‌ بوستان كتاب ، 1386 هـ..ش ،‌ ص 322ـ 325
3. مومنون (23) ،‌ آيه 27.
4. انبياء(21) ،‌ آيه 80.

[="Navy"]

irancplusplus;709721 نوشت:
آیا معصومین (به جز آخرین آن‌ها) در زمان حیات واقعا آنچه را از علوم مختلف ما می‌دانیم می‌دانستند؟ نشانه‌ای هست که مؤید علم آن‌ها به علوم امروزی باشد؟

سلام البته که می دونستن
اکسیژن رو اولین بار امام صادق علیه السلام کشف کرد!
به این روش که یک میخ را اینقدر داغ کرد که سفید شد بعد ان را در مایعی گذاشت و مثل شمع سوخت و نور داد تا تموم شد...الان دانشمندان فهمیدن اون مایع اکسیژن بوده![/]

صادق;711383 نوشت:
باسلام وتشکر .
در مورد علم معصومين علیهم السلام آنچه مسلم است و در صحت آن تردیدی نیست , این است که وظيفه اصلي انبياء و امامان عليهم السلام ،‌ هدايت انسانها براي رسيدن به تكامل انساني و سعادت دنيوي و اخروي است . و در واقع آنها مامور آدم سازی بودند وانسان را وکمالات آنها کشف وبه منثه ی ظهور می رساندند چزی که از غیر آنها ساخته نبود .
بر اين اساس باید به تمام احکام و قوانین شریعت که برای سعادت دنیوی و اخروی مردم ضرورت دارد, آگاهی داشته باشد. همین طور از صفات نیک و زشت و عقاید صحیح و باطل مطلع باشد.
آن چه را که برای ارشاد و هدایت انسان ها و اداره امور دنیوی و اخروی آنان لازم است بداند، اما این که در سایر رشته ها و فنون علمی , مثل طبابت و گیاه شناسی و صنعت و فناوری و جبر و مثلثات و هندسه و فیزیک و شیمی و... نیز مهارت و تخصص داشته باشد, بین اندیشمندان اسلامی اختلاف است .
دلایلی که برای اثبات عالم بودن پيامبران و امامان ارائه می شود, بیش از این دلالت ندارد که پيامبر و امام باید به تمام علومی که به گونه ای در ارشاد و هدایت مؤثر است , آگاهی داشته باشد, اما برای سایر علوم دلیل نداریم .
دلیل نداریم که حتماً لازم باشد امام، مهندس و ریاضی دان و زمین شناس ومخترع و یا مکتشف باشد, اما اگر دانستن یکی از این ها برای اثبات امامت یا ارشاد و هدایت خلق ضروری باشد,(1) می تواند از نیروی باطنی خود استفاده کند و با جهان غیب تماس بگیرد و علوم و اطلاعات لازم را به دست آورد.
منبع تمام حقایق در اختیار پيامبران و امامان است و هر وقت ضرورت اقتضا کند,می تواند بهره برداری کند; به همین دلیل ائمه اطهار گاهی ازخواص گیاهان و از حوادث زمین و آسمان خبر می دادند. زمانی از سخنان حیوانات گزارش می دادند و با زبان های غیر عربی تکلّم می کردند, اما گاهی برای مداوا و درمان خود, به دکتر مراجعه می کردند و دارو استفاده می نمودند .(2) و همينطور برخي انبياء عظام عليهم السلام دست به برخي اختراعات زدند مانند ساختن كشتي توسط حضرت نوح عليه السلام ، همانگونه كه قرآن كريم مي فرمايد : « فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا» "ما به نوح وحى كرديم كه: «كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز"(3) و اختراع زره توسط حضرت داود عليه السلام زدند‌ : «‌ وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ » " و ساختن زره را بخاطر شما به او تعليم داديم، تا شما را در جنگهايتان حفظ كند آيا شكرگزار (اين نعمتهاى خدا) هستيد؟ "(4) البته آن هم نه به خاطر اين كه اختراعي كرده باشند و اسمشان در ليست مخترعان جاي بگيرد بلكه اگر انبياء عليهم السلام به اينگونه موارد دست مي زدند عمدتا در جهت هدايت و به عنوان معجزه اي از معجزات الهيه و رفع نيازي ضروري از امت خويش بوده است.
با توجه به مطالب فوق در پاسخ به سؤال شما باید گفت:
اولاّ: انبیا وهمی طور ائمه اطهار، به اعتبار بدن مادی و عنصری و علم حصولی ,لازم نبود همه چیز را بدانند و به پیروان خود یاد بدهند, هر چند به اعتبار نورانیت ذاتی که داشتند و به اعتبار مقام ولایت , همه حقایق را می دانستند و به آن علم حضوری و شهودی داشتند ولی از علوم غیبی تنها در مواردی بهره می گرفتند که ارشاد و هدایت مردم متوقف بر آن بود, زیرا وظیفه اصلی ائمه علیهم السلام ارشاد وهدایت ونشان دادن مسیر سعادت دنیا و آخرت به مردم است، نه بهره مند کردن آنها از امکانات رفاهی وتکنولوژی و... در نتیجه اگر این بزرگواران از علوم و صنایع جدید خبر نداده یا آنها را اکتشاف واختراع نکردند ، یکی از دلائل آن موضوعیت نداشتن انجام این امور در راستای اهداف اصلی امامت ،یا در واقع , عدم ضرورت آن بوده است, تا امام برای اطلاع از آن , از علوم غیبی خویش استمداد بجویند.

این بخش ازپاسخ شما سوال مرا پاسخ داد و تشکر می‌کنم. اما ادامۀ پاسخ شما قابل نقد است.

نقل قول:
جابر بن حيان كوفي مي توان اشاره كرد كه متجاوز از پانصد رساله علمي در علم شيمي و علوم ديگر كه از منبع علم الهي امام صادق عليه السلام استفاده كرده است ، مي تواند اشاره كرد.


آیا مثالی انکار ناپذیر از علم امروزی در کتاب‌های جابر سراغ دارید؟ (ضمن این که گفته می‌شود جابر بن حیان از اطراف مشهد است چه طور به او کوفی می‌گویند‎!)

نقل قول:
براي آگاهي بيشتر از اين موارد مي توانيد به كتاب « امام صادق مغز متفكر جهان شيعه » كه مجموعه مقالات دانشمندان مركز اسلامي استراسبورگ است مراجعه فرمائيد.


متأسفانه اگر در اینترنت سرچ کنید، در می‌یابید که ذبیح الله منصوری که اسمش به عنوان مترجم بر کتاب مذکور درج شده به احتمال زیاد دروغگو است به این معنی که لااقل بخش بزرگی ازبسیاری از کتاب‌های او به خصوص این کتاب بافتۀ خیال‌های خودش است نه ترجمه. بعید نیست که مرکز استراسبورگ اگر هم چیزی نوشته در حد جزوه بوده و نه کتابی به این حجم. شاید هم همچین چیزی در اصل نبوده و تمام کتاب بافتۀ خود منصوری باشد. متأسفانه افراد بزرگی را می‌بینم که به ترجمه نماهای این شخص ارجاع می‌دهند که باعث تأسف است.
حتی با فرض خیلی بعید که منصوری این کتاب را از منبعی و با امانت ترجمه کرده باشد، تا به روایان اصلی دسترسی نباشد انتساب به امام معصوم جای تردید فراوان دارد.

irancplusplus;711432 نوشت:

این بخش ازپاسخ شما سوال مرا پاسخ داد و تشکر می‌کنم. اما ادامۀ پاسخ شما قابل نقد است:

آیا مثالی انکار ناپذیر از علم امروزی در کتاب جابر سراغ دارید؟ (ضمن این که گفته می‌شود جابر بن حیان از اطراف مشهد است چه طور به او کوفی می‌گویند‎!)

متأسفانه اگر در اینترنت سرچ کنید، در می‌یابید که ذبیح الله منصوری که اسمش به عنوان مترجم بر کتاب مذکور درج شده به احتمال زیاد دروغگو است به این معنی که لااقل بخش بزرگی ازبسیاری از کتاب‌های او به خصوص این کتاب بافتۀ خیال‌های خودش است نه ترجمه. بعید نیست که مرکز استراسبورگ اگر هم چیزی نوشته در حد جزوه بوده و نه کتابی به این حجم. شاید هم همچین چیزی در اصل نبوده و تمام کتاب بافتۀ خود منصوری باشد. متأسفانه افراد بزرگی را می‌بینم که به ترجمه نماهای این شخص ارجاع می‌دهند که باعث تأسف است.

باسلام وسپاس .
البته آن تعبیر در باره ایشان نا صواب است بخصوص از سوی شما فرهیخته ی گرامی .
در هر حال از روحیه حق پذیری تان تقدیر می شود .
وبه نقد منصفانه ترجمه نامبرده توصیه می گردد .

صادق;711443 نوشت:
وبه نقد منصفانه ترجمه نامبرده توصیه می گردد.

کاش واقعا ترجمه بود. فقط چند نقل قول از اینترنت دربارۀ این شخص می‌آورم تا معلوم‌تر باشد که احتمال ظلم این فرد به اسلام کم نیست.

نقل قول:
نظرتان در مورد کلیات این کتاب و صحت مستندات آن چیست؟
اگر می خواهید بدانید که آیا مستندات این کتاب واقعیت دارد یا نه، باید بگویم واقعیت ندارد. نوشته های این کتاب، ساخته و پرداخته ذهن مرحوم ذبیح الله منصوری است. ایشان نکاتی را از جاهای مختلف می گرفت وخودش پرورش می داد و بزرگ می کرد و به عنوان واقعیت تاریخی مطرح می کرد. در مورد کتاب «سینوهه پزشک فرعون» هم این گونه است و آن شخصیت را مرحوم منصوری در ذهن خود ساخته است. یا مثلاً کتاب زنبور عسل را که به موریس مترینگ منسوب می کرد، ساخته و پرداخته ذهن خودش بود.

نقل قول:
آیا اساساً مرکز مطالعات اسلامی استراسبورگ و دانشمندانی که در این کتاب از آن ها نام برده شده، وجود خارجی دارند؟
جمعی به نام استراسبورگ وجود نداشته و چنین دانشمندانی وجود خارجی نداشته اند. شاید بحثی در جایی صورت گرفته و جرقه ای در کشور آلمان زده شده اما آقای منصوری هم مرکز مطالعات و هم دانشمندان را در ذهن خودش درست کرده و با قلم خودش از زبان آنها صحبت کرده است.
مطالبی هم که در برخی از کتاب هایش و از جمله کتاب «مغز متفکر جهان شیعه» مطرح می کند از نظر علمی عجیب بوده و اثبات نشده است. مثلاً این که موریانه ها از چند هزار کیلومتر بو می کشند و غیره، این ها را خودش درست می کند و مبنای علمی ندارد.

منبع: http://www.khabaronline.ir/detail/242290/culture/religion

نقل قول:
[=shiafont]ذبیح‌الله منصوری خود در محضر آقایانی چاوشی اعتراف کرده که مطالب این کتاب را ساخته است، البته کمابیش به «السماء و العالم» از بحارالانوار و برخی از روایات طب‌النبی (ص) و... مراجعه و از آن‌ها استفاده کرده است.»

منبع: http://www.shia-online.ir/article.asp?id=25266

نقل قول:
علی اناری در مصاحبه با خبر آنلاین می‌گوید: کتاب «سینوهه پزشک مخصوص فرعون» نوشته «میکا والتاری» نویسنده فنلاندی در حالی توسط ذبیح‌الله منصوری در دو جلد و ۹۸۹ صفحه ترجمه شد که اصل کتاب بیش از ۶۰ صفحه بیشتر نیست.

نقل قول:
یکبار دیگر نیز در همین فرانسه، یک روز دکترمحمدعلی امیرمعزی را که به یقین یکی از نامداران ایرانی معاصر است، دیدم و به وی گفتم که در ایران کتاب خداوند الموت ذبیح‌الله منصوری را که ترجمه از یک نویسندة فرانسوی بنام پل آمر است خوانده‌ام و خیلی خوشم آمده‌است و می‌خواهم اصل کتاب را به فرانسه بخوانم. دکتر معزی غش غش خندید و گفت آن کتاب در واقع مقاله‌ای بیش نیست و ملحقات خود منصوری آنرا به صورت آن کتاب قطور در آورده‌است.»

منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B0%D8%A8%DB%8C%D8%AD%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%B5%D9%88%D8%B1%DB%8C

نقل قول:
کامران فانی در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما نسبت به کتاب «مغز متفکر جهان شیعه» ذبیح الله منصوری چیست، گفت: من این کتاب را نخوانده ام چون اعتقادی به آثار ذبیح الله منصوری نداشته ام.
وی با بیان این که بعید می دانم این کتاب، یک اثر جدی و خواندنی باشد افزود: نباید این کتاب را جدی گرفت چرا که کاملاً ساخته و پرداخته ذهن تخیلی مرحوم منصوری است.
فانی تأکید کرد: اکثر آثار آقای ذبیح الله منصوری به همین شکل نگاشته شده اما آثار دیگرش تأثیر منفی چندانی به جا نمی گذارد اما نباید این کتاب که مربوط به امام صادق(ع) و اعتقادات شیعیان می شود را جعل می کرد.

منبع: http://khabaronline.ir/detail/242701

===========
چیزهایی انکار ناپذیر از علم امروزی از قول امام صادق (ع) دیدم که وقتی تحقیق کردم دیدم همۀ آن‌ها از زیر نوشته‌های منصوری بیرون آمده است. یکی دو روز پیش بود که سخنرانی آیت الله مهدوی کنی در تلویزیون پخش می‌شد که عجایب مورچگان یا زنبور عسل موریس مترلینگ می‌گفتند. مترجم این آثار هم منصوری است همان طور که در نقل قول بالا اورده شده است. هر چند الآن ترجمه‌های دیگری هم موجود است از آثار موریس مترلینگ.

در واقع هیچ کس هیچ نمی داند مگر به اذن و خواست خدا.
اما هر کس نمی تواند هرچه بخواهد را بداند
لیک امامان بنا به برخی روایات، آنچه را بخواهند تعلیم داده میشوند.
و این هم از باب هدایت بشر لازم میشود
و هم از باب استجابت دعا که دعایشان رد نمی شود.

irancplusplus;711453 نوشت:

کاش واقعا ترجمه بود. فقط چند نقل قول از اینترنت دربارۀ این شخص می‌آورم تا معلوم‌تر باشد که احتمال ظلم این فرد به اسلام کم نیست.

منبع: http://www.khabaronline.ir/detail/242290/culture/religion

منبع: http://www.shia-online.ir/article.asp?id=25266

منبع: https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B0%D8%A8%DB%8C%D8%AD%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%85%D9%86%D8%B5%D9%88%D8%B1%DB%8C

===========
چیزهایی انکار ناپذیر از علم امروزی از قول امام صادق (ع) دیدم که وقتی تحقیق کردم دیدم همۀ آن‌ها از زیر نوشته‌های منصوری بیرون آمده است. یکی دو روز پیش بود که سخنرانی آیت الله مهدوی کنی در تلویزیون پخش می‌شد که عجایب مورچگان یا زنبور عسل موریس مترلینگ می‌گفتند. مترجم این آثار هم منصوری است همان طور که در نقل قول بالا اورده شده است. هر چند الآن ترجمه‌های دیگری هم موجود است از آثار موریس مترلینگ.

باسلام وسپاس .
بحث درباره افراد نیست . انترنت هم سند قطعی برای داوری نیست .
درباره فراز اخر سخن تان باید عرض شود .
راجع به عجایب مورچگان وطاوو س وبرخی دیگر از حیوانات نهج البلاغه وتوحید مفضل را ملاحظه نماید بخصوص که روحیه تعبد تان نسبت به آموزه های اهلبیتی خوب است .
در هر صورت روایات در این مقوله سخن فراوان دارد که خود جناب تان اهل درک ومطالعه هستید به قول معروف :
حاجت به خواندن ذاکر نیست .

و طاها;711456 نوشت:
در واقع هیچ کس هیچ نمی داند مگر به اذن و خواست خدا.
اما هر کس نمی تواند هرچه بخواهد را بداند
لیک امامان بنا به برخی روایات، آنچه را بخواهند تعلیم داده میشوند.
و این هم از باب هدایت بشر لازم میشود
و هم از باب استجابت دعا که دعایشان رد نمی شود.

اهمیت سوال این است که اگر آنها چیزی از علم امروزی را آشکار کرده باشند، دلیل روشنی بر متمایز بودن آن‌هاست چون این نوعی معجزه است.

سلام و عرض ادب

پرنس کوچولو;711396 نوشت:
سلام البته که می دونستن
اکسیژن رو اولین بار امام صادق علیه السلام کشف کرد!
به این روش که یک میخ را اینقدر داغ کرد که سفید شد بعد ان را در مایعی گذاشت و مثل شمع سوخت و نور داد تا تموم شد...الان دانشمندان فهمیدن اون مایع اکسیژن بوده!

سلام و عرض ادب
دوست عزیز هر سخن را که میشنوید که نباید به عنوان یک سند بازگو کنید
شما که توقع ندارید برای اثبات یک مطلب علمی متوسل به معجزه و کرامت شد
آنوقت باید دما و فشار محیطی که ایشان این مهم را انجام دادند چگونه بوده باشد؟

شما در دما و فشار عادی اتاق اکسیژن مایع سراغ دارید؟
آیا ترکیب آهن با اکسیژن اکسید آهن گاز است که در هوای محیط معلق شود مثل سوختن کربن در اکسیژن؟
در ضمن به این نکته از فرمایش کارشناس محترم هم دقت کنید

صادق;711383 نوشت:
ن چه را که برای ارشاد و هدایت انسان ها و اداره امور دنیوی و اخروی آنان لازم است بداند، اما این که در سایر رشته ها و فنون علمی , مثل طبابت و گیاه شناسی و صنعت و فناوری و جبر و مثلثات و هندسه و فیزیک و شیمی و... نیز مهارت و تخصص داشته باشد, بین اندیشمندان اسلامی اختلاف است .
دلایلی که برای اثبات عالم بودن پيامبران و امامان ارائه می شود, بیش از این دلالت ندارد که پيامبر و امام باید به تمام علومی که به گونه ای در ارشاد و هدایت مؤثر است , آگاهی داشته باشد, اما برای سایر علوم دلیل نداریم .

موفق باشید

متحیر;711481 نوشت:

دوست عزیز هر سخن را که میشنوید که نباید به عنوان یک سند بازگو کنید
شما که توقع ندارید برای اثبات یک مطلب علمی متوسل به معجزه و کرامت شد
آنوقت باید دما و فشار محیطی که ایشان این مهم را انجام دادند چگونه بوده باشد؟

شما در دما و فشار عادی اتاق اکسیژن مایع سراغ دارید؟
آیا ترکیب آهن با اکسیژن اکسید آهن گاز است که در هوای محیط معلق شود مثل سوختن کربن در اکسیژن؟
در ضمن به این نکته از فرمایش کارشناس محترم هم دقت کنید

با سلام
جناب متحیردقت داشته باشید

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ذهنی ما این است که همه چیز را با ذهن، باورها ... و در نهایت خوش‌آمدهای خود قیاس می‌کنیم و چون نتایج حاصله از سویی با خوش‌آمدهای ما منطبق نیست و از سوی دیگر نفی آنها باورهایمان را دچار تشکیک می‌نماید، به شبهه می‌افتیم! از جمله نمونه‌های بروز این خطا در ذهن،‌علمامامان و حتی پیامبر صل الله علهیم اجمعین است.

با فتح مصر توسط مسلمین در سال 641 میلادی ، مسلمانان که به زبانهای فارسی ، عربی و یونانی و ... تسلط یا آشنایی کافی داشتند، بسیاری از منابع مصری و یونانی موجود در مراکز علمی اسکندریه را در اختیار گرفتند و آنها را به زبان عربی ترجمه کردند و آثار ارسطو و کتابهای پزشکی او را مورد استفاده قرار دادند.
با تاسیس شهر بغداد در سال 762 میلادی توسط منصور ، خلیفه عباسی و ایجاد مراکز علمی بزرگ در آن ، بسیاری از مدرسان و کیمیاگران مصری و یونانی به بغداد روی آوردند.

بدین ترتیب تکنولوژی پیشرفته مصریها به جهان اسلام انتقال یافت و توسط کیمیاگران بزرگ اسلام به حد کمال خود رسید.
رساله‌ای در کیمیاگری تحت عنوان فی‌العلم الصناعه و … به امام جعفر صادق علیه‌السلام ( 148 ـ 83 هجری ) نسبت داده شده که توسط "روسکا"به زبان آلمانی ترجمه و در سال 1934 میلادی منتشر شد که نشان می‌دهد ایشان خواص دو نوع اکسید ، یعنی اکسید زرد و اکسید سرخ ( فروسیانید پتاسیم و فری سیانید پتاسیم ) را بررسی کرده و به روش علمی تهیه آنها و استفاده از آنها در فرآیندهای خالص کردن طلا و نقره آشنایی داشتند.
کیمیاگران نامدار اسلامی
جابربن حیان ( 200 ـ 107 هجری، 700 میلادی )__
او که شاگرد امام جعفر صادق «ع» بود و در این علم به حدی تجربه پیدا کرده بود که برخی ، کیمیاگری را علم جابر نیز می‌نامند، اولین کسی بود که از تکلیس زاج سبز ، اسید سولفوریک تهیه کرد و از تکلیس مخلوط زاج و شوره اسید نیتریک بدست آورد.
محمدبن زکریای رازی ( 925 ـ 866 هجری )
کتابی در کیمیاگری به نام سرالاسرار نوشت که توسط "روسکا" به زبان آلمانی ترجمه و در سال 1937 منتشر شد. او توانست الکل را از تقطیر مواد قندی و اسید کلریدریک را از تقطیر نوشادر بدست آورد.
ابن سینا ( 1036 ـ 890 میلادی )
اولین پزشکی بود که با روش علمی ، مواد گیاهی را استخراج و از آنها برای معالجه بیماران خود استفاده می‌کرد و کتابی نیز در کیمیاگری نوشت.
ابو نصر فارابی و ابوریحان بیرونی نیز سهم بسزایی در پیشبرد علم کیمیا داشتند.

و طاها;711456 نوشت:
در واقع هیچ کس هیچ نمی داند مگر به اذن و خواست خدا.
اما هر کس نمی تواند هرچه بخواهد را بداند

اما دانشمندانی اکنون هستند که اصلا کمونیستن حتی مسیحیم نیستن ...کلا کافر!
ولی علم زیادی دارند......
و اکتشافات بی شماری هم میکنند........

پرنس کوچولو;711396 نوشت:

سلام البته که می دونستن
اکسیژن رو اولین بار امام صادق علیه السلام کشف کرد!
به این روش که یک میخ را اینقدر داغ کرد که سفید شد بعد ان را در مایعی گذاشت و مثل شمع سوخت و نور داد تا تموم شد...الان دانشمندان فهمیدن اون مایع اکسیژن بوده!


اکسیژن در سال ۱۷۷۱ از سوی داروساز سوئدی کارل ویلهلم شیله کشف شد، ولی این کشف خیلی سریع شناخته نشد و با اکتشاف مستقل جوزف پریستلی به طور گسترده تری شناخته شد، و از سوی آنتوان لورن لاووزیه در سال ۱۷۷۴ نام‌گذاری شد

یه جستجو مطالعه بد نیست
اینقدر بهانه دست این وهابیا ندین
نادانی و بی اطلاعی شیعه بدتر از هر چیزی هست
فقط ادم باید حرص بخوره سرشو بکوبه تو دیوار .....

monji-sec;711531 نوشت:
اما دانشمندانی اکنون هستند که اصلا کمونیستن حتی مسیحیم نیستن ...کلا کافر!
ولی علم زیادی دارند......
و اکتشافات بی شماری هم میکنند........

خوب این چه تناقضی با صحبت من داشت ؟!

monji-sec;711531 نوشت:
اما دانشمندانی اکنون هستند که اصلا کمونیستن حتی مسیحیم نیستن ...کلا کافر!
ولی علم زیادی دارند......
و اکتشافات بی شماری هم میکنند........

سلام

در یک روز گرم تابستان برای مرحوم شیخ رجبعلی خیاط یک پنکه ای اوردن که باد خوبی میزد!
شیخ پرسید این رو چه کسی اختراع کرد...گفتن فلان دانشمند در بلاد کفر
و شیخ هم برایش دعای خیری کرد به خاطر خدمتش به مردم!

بعد بحث شد که الان این شخص با این خدمتش به مردم (اون دنیا) چه جایگاهی دارد که همین باعث شد اون شب شیخ خوابی دید که پاسخ سوال خود را گرفت!

خواب دید که در بالای یک ابشار مواد مذاب معلق هست
چیزی شبیه این!
http://8pic.ir/images/ep2q78elnnqb4dbxhrnr.jpg

بعد دید چندتا ملائکه دارن براش از بالای قصری که در لبه ابشار مواد مذاب هست چیزهایی میبرن داخلش!

از یکی از اون ملائکه ها پرسید این قصر برای کی هست؟
اون ملائکه گفت برای فلانی که مخترع پنکه بود!
شیخ گفت پس چرا اینجا !!!
گفت : به خاطر خدمتش به مردم این قصر پاداش اوست! اما به خاطر کافر بودنش و نداشتن توحید در رودخانه از اتش تا قیامت گرفتار هست!!!

شیخ گفت :عجب!!...پس اینا چیه که براش میبرین ؟
ملایکه گفت :دعای خیری که تو دیروز براش کردی در برزخ تبدیل به نعمت شد و ما الان مامور شدیم که برای او ببریم!

می بینین...99 درصد مختریعین میرن جهندم!

پرنس کوچولو;711626 نوشت:

سلام

در یک روز گرم تابستان برای مرحوم شیخ رجبعلی خیاط یک پنکه ای اوردن که باد خوبی میزد!
شیخ پرسید این رو چه کسی اختراع کرد...گفتن فلان دانشمند در بلاد کفر
و شیخ هم برایش دعای خیری کرد به خاطر خدمتش به مردم!

بعد بحث شد که الان این شخص با این خدمتش به مردم (اون دنیا) چه جایگاهی دارد که همین باعث شد اون شب شیخ خوابی دید که پاسخ سوال خود را گرفت!

خواب دید که در بالای یک ابشار مواد مذاب معلق هست
چیزی شبیه این!
http://8pic.ir/images/ep2q78elnnqb4dbxhrnr.jpg

بعد دید چندتا ملائکه دارن براش از بالای قصری که در لبه ابشار مواد مذاب هست چیزهایی میبرن داخلش!

از یکی از اون ملائکه ها پرسید این قصر برای کی هست؟
اون ملائکه گفت برای فلانی که مخترع پنکه بود!
شیخ گفت پس چرا اینجا !!!
گفت : به خاطر خدمتش به مردم این قصر پاداش اوست! اما به خاطر کافر بودنش و نداشتن توحید در رودخانه از اتش تا قیامت گرفتار هست!!!

شیخ گفت :عجب!!...پس اینا چیه که براش میبرین ؟
ملایکه گفت :دعای خیری که تو دیروز براش کردی در برزخ تبدیل به نعمت شد و ما الان مامور شدیم که برای او ببریم!

می بینین...99 درصد مختریعین میرن جهندم!

فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ... پس هر کس به وزن ذره ای نيکی کرده باشد آن را می بيند

*********
شما هم مثه بقیه فک میکنین ایرانیا و مسلمونا فقط میرن بهشت؟:Nishkhand:

پرنس کوچولو;711626 نوشت:
می بینین...99 درصد مختریعین میرن جهندم!

مثل مخترع پینیسیلین
فلج اطفال
برق
تلفن
هواپیما
تیغ جراحی
و هزاران چیز دیگه ....
ماشالا جهنم چه بار علمی بالایی داره Lol
می بخور منبر بسوزان مردم ازاری نکن
خدمت به خلق خدا انهم در این حد و وسعت جایی جز بهشت برای اینها نمیزاره

سید محمد جواد;711637 نوشت:
خدمت به خلق خدا انهم در این حد و وسعت جایی جز بهشت برای اینها نمیزاره

سلام
جایی خوندم(منبعش یادم نیست) پیامبر صلوات لله در جمعی بودن که ناگهان زدن زیر گریه!

مردم گفتن چی شده مگه؟

پیامبر گفت :دیده بودم که از هزار نفر شما فقط یک نفر اهل نجات بود!....(یعنی یکی فقط از روی پل صراط عبور میکرد و بقیه در جهنم می سوختند!)

*********
می بینین هر هزار نفر یکی!:Cheshmak:....پس اون مخترع رو خدا خیلی رحم میکنه که یه قصر بهش میده!

یعنی با اینکه توی جهنم هست ولی توی قصر خودش می تونه زندگی کنه تفریح کنه زن و بچه شو و بیاره اونجا داشته باشه کباب بزن بخورن کیف کنن !:khandeh!:

پرنس کوچولو;711640 نوشت:
جایی خوندم(منبعش یادم نیست)

شما کلا منابع گفتارتون همین جمله هست
خیلی هم محکم و مستدل هست
قطعا نظر شما درسته
برید حوزه درس بدین به نظرم Smile

سلام خدمت تمامی دوستان

رفقای عزیز ، یه روایتی هست که من بارها تعریفش کردم اما هزار بار دیگه هم نیاز باشه تعریفش میکنم
چون این روایت میتونه تاثیر بسیار زیادی در تفکر ما داشته باشه. روایت رو نزدیک به مضمون عرض میکنم براتون

میگن در جمعی که امام معصوم هم حضور داشتن ، سؤالی مطرح شد
(پرسش و پاسخ مثالی هست چون اصل موضوع مورد بحث یادم نیست)

پرسش:
سگی پای کسی رو گاز میگیره. حکمش چیه؟

اکثر حاضرین پاسخ دادن که:
صاحب سگ ، باید به فرد صدمه دیده دیه پرداخت کنه

نوبت به امام معصوم رسید. ایشون فرمودن:
1 - فرد مصدوم ، زن بوده یا مرد؟
2 - فرد مصدوم ، بچه بوده ، جوان بوده ، میانسال بوده ، یا پیر؟
3 - سگ بسته بوده یا باز بوده؟
4 - صاحب سگ حاضر بوده یا غایب؟
5 - اگر صاحب سگ حاضر بوده ، برای گرفتن سگ اقدامی کرده یا نه؟
6 - فرد مصدوم ، در بیرون از خانهء سگ مورد حمله قرار گرفته یا داخل خانهء او؟
7 - حیوان بدون دلیل به فرد مصدوم حمله کرده یا اینکه اون شخص حیوان رو اذیت و آزار کرده؟
8 - این اتفاق اولین باره که پیش میاد یا قبلاً هم سابقه داشته
و.............

حاضرین پرسیدن:
دلیل این همه پرسش چیه؟!

امام(ع) پاسخ دادن:
به این دلیل که پاسخِ هرکدوم از این پرسش ها که تغییر کنه ، حکم هم تغییر خواهد کرد


لذا دوستان عزیز ، وقتی یه گاز گرفتن حیوان میتونه اینقدر حکم متفاوت داشته باشه ، ماها چجوری در مورد بهشتی و جهنمی شدن افراد حکم کلی میدیم؟!
اگر خداوند احکامی رو برای ما شرح داده ، برای اینه که با اعمال خوب و بد آشنا بشیم و راه رو از چاه تشخیص بدیم
همچنین اگر می بینیم که نمونه هایی از بهشتی و جهنمی شدن افراد برای ما تعریف میشه ، برای این هست که ما پند بگیریم

اما ما حق نداریم این موضوع رو تعمیم بدیم و مثلاً بگیم:
چون فلان مخترع جهنمی شده ، پس تمام مخترعین جهنمی هستن!
یا برعکس ، چون فلان مخترع بهشتی شده ، پس تمام مخترعین بهشتی هستن!

آیا ما بجز یک سری اطلاعات بسیار کلی ، چیز دیگه ای از زندگی تک تک این افراد میدونیم؟
آیا ما تمام ریز و درشت اعمال افراد رو میدونیم؟

در کل نظر من اینه:
ببینیم ، بشنویم ، پند بگیریم ، تفکر کنیم و در زندگی به کار ببریم. اما قضاوت رو بذاریم بر عهدهء قاضی (خدا)

به نام خدا

با سلام و عرض ادب و احترام:

استاد گرامی:بنده یک سؤال طبق مبانی حِکمی و عرفانی از محضرتان می پرسم:

آیا همه ی علوم و فنون بشر فقط لمحه ای از علم خدا نیست؟

آیا انسان کامل مظهریت جمیع اسماء و صفات الهی از جمله علم را ندارد؟

آیا علم و سایر فیوضات الهی از مجرای فیض انسان کامل و از جداول وجودی او به بشر نمی رسد؟

اگر چنین است،پس حضرات معصومین با حقیقت وجودیشان این علوم را دارا بوده اند اما"وما ننزله الا بقدر معلوم"

به هر حال جنبه های بشری آن ذوات مقدسه اقتضای محدودیت در بعد زمان و مکان و بالتبع علوم زمان را دارد

اما حقایق وجودی آنان از این قیود آزاد است.این کلام علی ابن ابیطالب علیه السلام است:"سلونی قبل أن تفقدونی

فانی بطرق السماء.....".

پرنس کوچولو;711396 نوشت:
[="Navy"]

سلام البته که می دونستن
اکسیژن رو اولین بار امام صادق علیه السلام کشف کرد!
به این روش که یک میخ را اینقدر داغ کرد که سفید شد بعد ان را در مایعی گذاشت و مثل شمع سوخت و نور داد تا تموم شد...الان دانشمندان فهمیدن اون مایع اکسیژن بوده!

[/]

حضرت در اون موقع اكسيژن مايع از كجا اورده بودند؟؟اين اكسيژن مايع رو تو كپسول نگهداري ميكردن؟؟؟فكر كنيد يكم تروخدا

پرنس کوچولو;711626 نوشت:

سلام

در یک روز گرم تابستان برای مرحوم شیخ رجبعلی خیاط یک پنکه ای اوردن که باد خوبی میزد!
شیخ پرسید این رو چه کسی اختراع کرد...گفتن فلان دانشمند در بلاد کفر
و شیخ هم برایش دعای خیری کرد به خاطر خدمتش به مردم!

بعد بحث شد که الان این شخص با این خدمتش به مردم (اون دنیا) چه جایگاهی دارد که همین باعث شد اون شب شیخ خوابی دید که پاسخ سوال خود را گرفت!

خواب دید که در بالای یک ابشار مواد مذاب معلق هست
چیزی شبیه این!
http://8pic.ir/images/ep2q78elnnqb4dbxhrnr.jpg

بعد دید چندتا ملائکه دارن براش از بالای قصری که در لبه ابشار مواد مذاب هست چیزهایی میبرن داخلش!

از یکی از اون ملائکه ها پرسید این قصر برای کی هست؟
اون ملائکه گفت برای فلانی که مخترع پنکه بود!
شیخ گفت پس چرا اینجا !!!
گفت : به خاطر خدمتش به مردم این قصر پاداش اوست! اما به خاطر کافر بودنش و نداشتن توحید در رودخانه از اتش تا قیامت گرفتار هست!!!

شیخ گفت :عجب!!...پس اینا چیه که براش میبرین ؟
ملایکه گفت :دعای خیری که تو دیروز براش کردی در برزخ تبدیل به نعمت شد و ما الان مامور شدیم که برای او ببریم!

می بینین...99 درصد مختریعین میرن جهندم!

اين داستانا از كجا مياد واقعا من نميدونم،به نظر عقل بنده هر كسي خدمت ب مردم كرده باشه،مال مردمو نخوره،ب كسي ظلم نكنه ٩٠درصد دينو داره و جاش تو بهشته،

پرنس کوچولو;711626 نوشت:

سلام

در یک روز گرم تابستان برای مرحوم شیخ رجبعلی خیاط یک پنکه ای اوردن که باد خوبی میزد!
شیخ پرسید این رو چه کسی اختراع کرد...گفتن فلان دانشمند در بلاد کفر
و شیخ هم برایش دعای خیری کرد به خاطر خدمتش به مردم!

بعد بحث شد که الان این شخص با این خدمتش به مردم (اون دنیا) چه جایگاهی دارد که همین باعث شد اون شب شیخ خوابی دید که پاسخ سوال خود را گرفت!

خواب دید که در بالای یک ابشار مواد مذاب معلق هست
چیزی شبیه این!
http://8pic.ir/images/ep2q78elnnqb4dbxhrnr.jpg

بعد دید چندتا ملائکه دارن براش از بالای قصری که در لبه ابشار مواد مذاب هست چیزهایی میبرن داخلش!

از یکی از اون ملائکه ها پرسید این قصر برای کی هست؟
اون ملائکه گفت برای فلانی که مخترع پنکه بود!
شیخ گفت پس چرا اینجا !!!
گفت : به خاطر خدمتش به مردم این قصر پاداش اوست! اما به خاطر کافر بودنش و نداشتن توحید در رودخانه از اتش تا قیامت گرفتار هست!!!

شیخ گفت :عجب!!...پس اینا چیه که براش میبرین ؟
ملایکه گفت :دعای خیری که تو دیروز براش کردی در برزخ تبدیل به نعمت شد و ما الان مامور شدیم که برای او ببریم!

می بینین...99 درصد مختریعین میرن جهندم!

سلام

قبلنم این داستانو خوندم تو سایت و بخاطر قدیمی بودنش نتونستم جوابشو بدم!!

ما که قرار نیس طبق تشعشعات ذهنی یه یارویی که معلوم نیست کیه، تصمیم بگیریم!! خواب فقط آینه ایه که نظر ما و فکر ما رو نشونمون میده! معنای خواب فقط برای خود شخصه!

mehrdad1919;712125 نوشت:
اين داستانا از كجا مياد واقعا من نميدونم،به نظر عقل بنده هر كسي خدمت ب مردم كرده باشه،مال مردمو نخوره،ب كسي ظلم نكنه ٩٠درصد دينو داره و جاش تو بهشته،

سلام
قبلنا اینجا بحث های بسیار قویی میشد و دانشمندان قدرتمندی اینجا بودن...من این چیزا رو چون دنبال میکردم یادم مونده هنوز

من خوندم برای اینکه کسی بهشت تولید کنه حتما باید روحش قبل مردن از عوالم سه گانه عقول فراتر رفته باشه
رمز عبور از عوالم سه گانه عقول یعنی عالم ملکوت، عالم لاهوت، عالم جبروت داشتن توحید هست
توحید از اصول دین هست و بعد ان نبوت و امامت

حالا وقتی انسان از این عوالم عبور کرد عوالم بهشت و جهنم هست اون وقت مثلا وقتی نماز می خونه توی دنیا روح برزخی و اخرویش (که به بدن موازی شناخته میشه) می تونه باغ بسازه عمارت بسازه و ...

یک مخترع بی دین هیچ وقت نمی تونه از عالم اول یعنی ناسوت عبور کنه چه برسه اینکه بهشت تولید کنه!

اما دانشمندان استثنایی هم بودن مثل انیشتن و نیوتون که خداپرست بودن و مقامشون هم بالا هست

[="Navy"]

mehrdad1919;712124 نوشت:
حضرت در اون موقع اكسيژن مايع از كجا اورده بودند؟؟اين اكسيژن مايع رو تو كپسول نگهداري ميكردن؟؟؟فكر كنيد يكم تروخدا

سلام
اگر به صحبت های کارشناس دقت کرده باشین امام صادق علیه السلام به علم کیمیا گری و تبدیل فلزات به طلا هم اگاهی داشت!

این درحالی است که الان دانشمندان بزور تونستن یک میخ مسی رو در فشار شبیه سازی شده ای نزدیک به فشا ر هسته مرکز زمین و آن دمای بالا تبدیل به طلا کنند![/]

[="Navy"]

Masood11;712152 نوشت:
ما که قرار نیس طبق تشعشعات ذهنی یه یارویی که معلوم نیست کیه، تصمیم بگیریم!! خواب فقط آینه ایه که نظر ما و فکر ما رو نشونمون میده! معنای خواب فقط برای خود شخصه!

بیشتر ما مردم مثل نوترون های داخل یک اتم هستیم در یک محیط بسته محدود هستیم

عالم خواب برای مردم عادی درست مثل گشت و گذار روح در مدار الکترون ها هست
اما عالم خواب برای انسان های بزرگ مثل سیر کردن روح در عالم کهشان ها هست!

خواب صادقه منظور در این ابعاد هست و مردم عادی مثل ما و دانشمندان پزشکی و روانشناسی از آن به عنوان تششعات روزمرگی نام میبرن...حق هم داریم البته

عالم خواب برای بزرگان با عالم برزخ یکی هست
عالم برزخ دوازده عالم بزرگ هست که همون عالم اولش (که ما مردم عادی رو در بر میگیره بعلاوه حیوانات و جنیان و غیره) خودش به تنهایی کل عالم اول یعنی این یک صد میلیارد کهکشان رو میبلعد!

خواب ما مردم عادی طبق روایتی از امام علی علیه السلام سیر روح در فضای سیال بالای سرمون موقع خواب هست!! (حالا حساب کنین اصلا هیچ تفاوتی با حیوان نداریم چون حیوان هم خواب می بیند!)

با این تحلیل از دید ما مردم عادی خواب های صادقه بزرگان خرافات هست[/]

پرنس کوچولو;712198 نوشت:
[="Navy"]

سلام
اگر به صحبت های کارشناس دقت کرده باشین امام صادق علیه السلام به علم کیمیا گری و تبدیل فلزات به طلا هم اگاهی داشت!

این درحالی است که الان دانشمندان بزور تونستن یک میخ مسی رو در فشار شبیه سازی شده ای نزدیک به فشا ر هسته مرکز زمین و آن دمای بالا تبدیل به طلا کنند!

[/]

اگر اگاهي داشتن چرا به مردم نگفتن؟؟؟الان ميشه عناصر رو با تغيير عدد اتمي به هم تبديل كرد ولي با دستگاهاي بسيار پيشرفته و شتاب دهنده هاي هسته اي ولي بسيار پر هزينه هست و اصلا نميصرفه گاهي بحث ها به جاهايي كشيده ميشه اينجا كه با عقل و علم در تضاده!!!!!

پرنس کوچولو;712195 نوشت:

سلام
قبلنا اینجا بحث های بسیار قویی میشد و دانشمندان قدرتمندی اینجا بودن...من این چیزا رو چون دنبال میکردم یادم مونده هنوز

من خوندم برای اینکه کسی بهشت تولید کنه حتما باید روحش قبل مردن از عوالم سه گانه عقول فراتر رفته باشه
رمز عبور از عوالم سه گانه عقول یعنی عالم ملکوت، عالم لاهوت، عالم جبروت داشتن توحید هست
توحید از اصول دین هست و بعد ان نبوت و امامت

حالا وقتی انسان از این عوالم عبور کرد عوالم بهشت و جهنم هست اون وقت مثلا وقتی نماز می خونه توی دنیا روح برزخی و اخرویش (که به بدن موازی شناخته میشه) می تونه باغ بسازه عمارت بسازه و ...

یک مخترع بی دین هیچ وقت نمی تونه از عالم اول یعنی ناسوت عبور کنه چه برسه اینکه بهشت تولید کنه!

اما دانشمندان استثنایی هم بودن مثل انیشتن و نیوتون که خداپرست بودن و مقامشون هم بالا هست

شما ي جوري تعريف ميكنيد انگار رفتيد. ديديد اينارو،الان رو چ حسابي يكي بايد اين حرفو قبول كنه؟؟ايا نظري ك من دادم با عقل بيشتر جور در نمياد؟؟

پرنس کوچولو;712200 نوشت:

بیشتر ما مردم مثل نوترون های داخل یک اتم هستیم در یک محیط بسته محدود هستیم

عالم خواب برای مردم عادی درست مثل گشت و گذار روح در مدار الکترون ها هست
اما عالم خواب برای انسان های بزرگ مثل سیر کردن روح در عالم کهشان ها هست!

خواب صادقه منظور در این ابعاد هست و مردم عادی مثل ما و دانشمندان پزشکی و روانشناسی از آن به عنوان تششعات روزمرگی نام میبرن...حق هم داریم البته

عالم خواب برای بزرگان با عالم برزخ یکی هست
عالم برزخ دوازده عالم بزرگ هست که همون عالم اولش (که ما مردم عادی رو در بر میگیره بعلاوه حیوانات و جنیان و غیره) خودش به تنهایی کل عالم اول یعنی این یک صد میلیارد کهکشان رو میبلعد!

خواب ما مردم عادی طبق روایتی از امام علی علیه السلام سیر روح در فضای سیال بالای سرمون موقع خواب هست!! (حالا حساب کنین اصلا هیچ تفاوتی با حیوان نداریم چون حیوان هم خواب می بیند!)

با این تحلیل از دید ما مردم عادی خواب های صادقه بزرگان خرافات هست


تنها ثمره ی خواب دیدن، خود شناسیه و بس! هر کی میخواد خوابو دیده باشه!! خواب هیچ وقت از ذهن ما دور نیست!! طبق مثال خودتون مردم مثل نوترون درون اتم هستن، ولی نوترونی که تصویری از اطرافشم میسازه و فکر میکنه اونا واقعین!!

سوال :
آیا معصومین علم امروزی ما را داشتند؟

پاسخ :
در مورد علم معصومين علیهم السلام آنچه مسلم است و در صحت آن تردیدی نیست , این است که وظيفه اصلي انبياء و امامان عليهم السلام ،‌ هدايت انسانها براي رسيدن به تكامل انساني و سعادت دنيوي و اخروي است . و در واقع آنها مامور آدم سازی بودند وانسان را وکمالات آنها کشف وبه منثه ی ظهور می رساندند چزی که از غیر آنها ساخته نبود .
بر اين اساس باید به تمام احکام و قوانین شریعت که برای سعادت دنیوی و اخروی مردم ضرورت دارد, آگاهی داشته باشد. همین طور از صفات نیک و زشت و عقاید صحیح و باطل مطلع باشد.
آن چه را که برای ارشاد و هدایت انسان ها و اداره امور دنیوی و اخروی آنان لازم است بداند، اما این که در سایر رشته ها و فنون علمی , مثل طبابت و گیاه شناسی و صنعت و فناوری و جبر و مثلثات و هندسه و فیزیک و شیمی و... نیز مهارت و تخصص داشته باشد, بین اندیشمندان اسلامی اختلاف است .
دلایلی که برای اثبات عالم بودن پيامبران و امامان ارائه می شود, بیش از این دلالت ندارد که پيامبر و امام باید به تمام علومی که به گونه ای در ارشاد و هدایت مؤثر است , آگاهی داشته باشد, اما برای سایر علوم دلیل نداریم .
دلیل نداریم که حتماً لازم باشد امام، مهندس و ریاضی دان و زمین شناس ومخترع و یا مکتشف باشد, اما اگر دانستن یکی از این ها برای اثبات امامت یا ارشاد و هدایت خلق ضروری باشد,(1) می تواند از نیروی باطنی خود استفاده کند و با جهان غیب تماس بگیرد و علوم و اطلاعات لازم را به دست آورد.
منبع تمام حقایق در اختیار پيامبران و امامان است و هر وقت ضرورت اقتضا کند,می تواند بهره برداری کند; به همین دلیل ائمه اطهار گاهی ازخواص گیاهان و از حوادث زمین و آسمان خبر می دادند. زمانی از سخنان حیوانات گزارش می دادند و با زبان های غیر عربی تکلّم می کردند, اما گاهی برای مداوا و درمان خود, به دکتر مراجعه می کردند و دارو استفاده می نمودند .(2) و همينطور برخي انبياء عظام عليهم السلام دست به برخي اختراعات زدند مانند ساختن كشتي توسط حضرت نوح عليه السلام ، همانگونه كه قرآن كريم مي فرمايد : « فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا» "ما به نوح وحى كرديم كه: «كشتى را در حضور ما، و مطابق وحى ما بساز"(3) و اختراع زره توسط حضرت داود عليه السلام زدند‌ : «‌ وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ » " و ساختن زره را بخاطر شما به او تعليم داديم، تا شما را در جنگهايتان حفظ كند آيا شكرگزار (اين نعمتهاى خدا) هستيد؟ "(4) البته آن هم نه به خاطر اين كه اختراعي كرده باشند و اسمشان در ليست مخترعان جاي بگيرد بلكه اگر انبياء عليهم السلام به اينگونه موارد دست مي زدند عمدتا در جهت هدايت و به عنوان معجزه اي از معجزات الهيه و رفع نيازي ضروري از امت خويش بوده است.
با توجه به مطالب فوق در پاسخ به سؤال شما باید گفت:
اولاّ: انبیا وهمی طور ائمه اطهار، به اعتبار بدن مادی و عنصری و علم حصولی ,لازم نبود همه چیز را بدانند و به پیروان خود یاد بدهند, هر چند به اعتبار نورانیت ذاتی که داشتند و به اعتبار مقام ولایت , همه حقایق را می دانستند و به آن علم حضوری و شهودی داشتند ولی از علوم غیبی تنها در مواردی بهره می گرفتند که ارشاد و هدایت مردم متوقف بر آن بود, زیرا وظیفه اصلی ائمه علیهم السلام ارشاد وهدایت ونشان دادن مسیر سعادت دنیا و آخرت به مردم است، نه بهره مند کردن آنها از امکانات رفاهی وتکنولوژی و... در نتیجه اگر این بزرگواران از علوم و صنایع جدید خبر نداده یا آنها را اکتشاف واختراع نکردند ، یکی از دلائل آن موضوعیت نداشتن انجام این امور در راستای اهداف اصلی امامت ،یا در واقع , عدم ضرورت آن بوده است, تا امام برای اطلاع از آن , از علوم غیبی خویش استمداد بجویند.
دوم: همیشه انجام اختراعات و اکتشافات معلول حاصل شدن مقدمات متعدد علمی وفنی است؛ یعنی در واقع امکان دارد انسان از تکنولوژی بهره مند باشد. اما چون مقدمات فنی وابزار لازم برای تحقق آن فراهم نیست، ساختن و تولید آن هم ممکن نباشد .به عنوان مثال تولید اتومبیل حلقه پایانی ابزار و امکانات و فناوری های مادر است . علم پیچیده ماشین سازی تنها یک حلقه از این مقدمات است مانند تولید فلزات متفاوت با آلیاژهای گوناگون ،تولید واستحصال بنزین از مواد آلی موجود در طبیعت ،تولید دستگاه ها و تکنولوژی ریخته گری و قالب بندی فلزات، تهیه مواد اولیه ،سیستم های برقی ،احتراق ،حرکتی و... بدیهی است که در آن دوران اولی ترین مقدمات تحقق اختراعات نیز محقق نشده بود .آنها تا آنجا که برایشان امکان وزمینه فعالیت فراهم شد برای رسیدن به این مراحل از پبشرفت و شکوفایی علمی تلاش کردند ؛یعنی با آموزش شاگردان متعدد وترسیم خطوط کلی علوم ، زمینه رشد وتکامل تدریجی علوم پایه را که مقدمه اختراعات واکتشافات بود ، فراهم نمودند تا جایی که بسیاری از علوم تجربی ، گام های اولیه شکوفایی را از مجالس درس وبه واسطه شاگردان امام صادق علیه السلام وسایر ائمه برداشتند.
در اين رابطه به افرادي مانند جابر بن حيان كوفي مي توان اشاره كرد كه متجاوز از پانصد رساله علمي در علم شيمي و علوم ديگر كه از منبع علم الهي امام صادق عليه السلام استفاده كرده است ، مي تواند اشاره كرد.

همچنين به كتابهائي كه در زمينه طب و پزشكي از خود ائمه اطهار عليهم السلام رسيده است مانند طب الصادق و طب الرضا عليهم السلام نيز مي توانيد مراجعه كنيد.
البته در پرداختن به این علوم وتکنولوژی ها رعایت وضع ادراکی مخاطبان وشاگردان هم مهم است . زیرا اصولا معلم و مربی و استاد مطالبی را برای شاگردان بیان می کند که ظرفیت و توان درک تصوری آن را داشته باشند.
این که انبیا ویا ائمهء اطهار(ع) از برخی ازاین علوم خبرندادند، شاید علتش عدم توانایی ادراک و نبود ظرفیت مخاطبان بوده است . به این دلیل اصلاً ازبرخی مسائل سخنی به میان نیاوردند و یا با استعاره و تشبیه وکنایه، چنان که وقتی خواستند به مردم تفهیم کنند موجودات مرموزی به نام میکروب وجود دارد, می فرمودند: از کوزه های گلی شکسته آب ننوشید, زیرا محل و جایگاه شیطان یا جنیان است .
چهار : به انجام رساندن این اختراعات واکتشافات نیازمند امکانات وآزادی های اجتماعی است که تقریبا همه ائمه از ان بی بهره بودند . فشار واختناق حاکمان ستمگر وغصب خلافت وامکانات ظاهری، امکان ورود در این عرصه ها را به این بزرگواران نمی داد .

پـی نوشت:
1. ر.ك :‌ محمد حسين تهراني ، امام شناسي ،‌مشهد ، انتشارات علامه طباطبائي ، 1426 هـ.ق ،‌ ج 1 ،‌ص241.
2. ابراهیم امینی , بررسی مسائل کلّی امامت , قم ،‌ بوستان كتاب ، 1386 هـ..ش ،‌ ص 322ـ 325
3. مومنون (23) ،‌ آيه 27.
4. انبياء(21) ،‌ آيه 80.

موضوع قفل شده است