آیا دانشگاه تنها مسیر موفقیت است؟

تب‌های اولیه

115 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا دانشگاه تنها مسیر موفقیت است؟

بنام خدا

سلام به تمامی کاربران
میدونیم که یکی از مکان های کسب علم دانشگاه هست. در اینکه یک دانشجو ، چه برای رفتن به دانشگاه و چه برای فارغ التحصیل شدن زحمت زیادی میکشه شکی نیست. لذا منظور از ایجاد این تاپیک ، نادیده گرفتن این تلاش نیست. اما گاهی اوقات این مکانِ علم آموزی ، بسیار بیشتر از اونچه که هست در محور اهمیت قرار میگیره. برای همین تصمیم گرفتم این تاپیک رو ایجاد کنم تا از زاویه ای دیگه هم به دانشگاه و بحث کسب علم نگاه بشه

تا جایی که من میدونم خیلی از افراد معروف در زمینهء علم ، دانشجوی اخراجی بودن! :ok:
تعدادی از اونها رو مینویسم. کسانی که یا دانشجوی اخراجی هستن یا خودشون ترک تحصیل کردن و مدرک دانشگاهی نداشتن

کاری به خوب و بد بودن این افراد ندارم ، منظورم صرفاً این هست که نمونه هایی برای شما بیارم که دانشگاه نرفتن و بسیار هم موفق بودن. لااقل طبق فرهنگ خودشون

بیل گیتس = بنیانگذار مایکروسافت

استیف جابز = بنیانگذار اپل

ونسان ون گوگ = نقاش بزرگ هلندی

لئون تولستوی = نویسنده بزرگ روس

برد پیت = بازیگر مشهور

ژولیان آسانژ = ناشر ، روزنامه‌نگار ، برنامه‌ ریز کامپیوتر و یکی از بنیانگذاران سایت افشاگر ویکی لیکس

استیون اسپیلبرگ = یکی از بزرگترین کارگردان های جهان
(یک نکته درمورد اسپیابرگ: 3 بار در همون ورودی رد شد و 1 بار هم قبول شد ولی اواسط تحصیل حذفش کردن!!! البته بعد از 35 سال بالاخره تونست مدرک بگیره)

همونطور که گفتم ، منظور این نیست که دیگه همه بریم ترک تحصیل کنیم!
هدفم فقط اینه که بگم:
راه موفقیت ، تنها از دانشگاه نمیگذره

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد راهنما

Reza-D;709698 نوشت:
بنام خدا

سلام به تمامی کاربران
میدونیم که یکی از مکان های کسب علم دانشگاه هست. در اینکه یک دانشجو ، چه برای رفتن به دانشگاه و چه برای فارغ التحصیل شدن زحمت زیادی میکشه شکی نیست. لذا منظور از ایجاد این تاپیک ، نادیده گرفتن این تلاش نیست. اما گاهی اوقات این مکانِ علم آموزی ، بسیار بیشتر از اونچه که هست در محور اهمیت قرار میگیره. برای همین تصمیم گرفتم این تاپیک رو ایجاد کنم تا از زاویه ای دیگه هم به دانشگاه و بحث کسب علم نگاه بشه

تا جایی که من میدونم خیلی از افراد معروف در زمینهء علم ، دانشجوی اخراجی بودن!
تعدادی از اونها رو مینویسم. کسانی که یا دانشجوی اخراجی هستن یا خودشون ترک تحصیل کردن و مدرک دانشگاهی نداشتن

کاری به خوب و بد بودن این افراد ندارم ، منظورم صرفاً این هست که نمونه هایی برای شما بیارم که دانشگاه نرفتن و بسیار هم موفق بودن. لااقل طبق فرهنگ خودشون

بیل گیتس = بنیانگذار مایکروسافت

استیف جابز = بنیانگذار اپل

ونسان ون گوگ = نقاش بزرگ هلندی

لئون تولستوی = نویسنده بزرگ روس

برد پیت = بازیگر مشهور

ژولیان آسانژ = ناشر ، روزنامه‌نگار ، برنامه‌ ریز کامپیوتر و یکی از بنیانگذاران سایت افشاگر ویکی لیکس

استیون اسپیلبرگ = یکی از بزرگترین کارگردان های جهان
(یک نکته درمورد اسپیابرگ: 3 بار در همون ورودی رد شد و 1 بار هم قبول شد ولی اواسط تحصیل حذفش کردن!!! البته بعد از 35 سال بالاخره تونست مدرک بگیره)

همونطور که گفتم ، منظور این نیست که دیگه همه بریم ترک تحصیل کنیم!
هدفم فقط اینه که بگم: راه موفقیت ، تنها از دانشگاه نمیگذره

با عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی
امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض میکنم راهگشا باشد:

  1. صرفنظر از مثال هایی که نموده اید سوال بسیار مناسبی را پرسیدید که برمی گردد به اینکه انسان اهداف خود را از زندگی را با وسایل رسیدن به آن اهداف جدا کند و تفکیک نماید.
  2. علم و علم آموزی اهمیت فراوانی دارد و سفارش زیادی در منابع دینی به آن شده است تا جایی که در روایات داریم که « پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمه ».ولی باید توجه داشت که :
  3. از مسائل مهم در زندگی این است که انسان در زندگی بداند هدف چیست و اهداف درستی را برای خود در زندگی تعیین نماید.
  4. لذا انسان باید در مرحله اول دانش و آگاهی خود را در زندگی بالا ببرد تا بتواند اهداف خوب و مناسبی را در زندگی بالا ببرد و سپس راههای رسیدن به آن اهداف را نیز برای خود ترسیم نماید تا راحتتر به آن اهداف برسد
  5. نکته دیگر این است بین اهداف کوچک و بزرگ مهم و غیر مهم تفکیک قائل شویم و آنها را از هم جدا نماییم.
  6. نتیجه این کارها این است که سبب می شود ما برای هر مسئله به اندازه خود آن چیز ارزش قائل شویم و برای از دست دادن چیزی و یا بدست آوردن چیزی بیش از اندازه آن ناراحت یا خوشحال نشویم.
  7. برخی از اهداف در صورت دست نیافتن به آنها قابل جبران می باشند و برخی غیر قابل جبران ،این دو را باید تفکیک نماییم و برای هر کدام ارزش متناسب با آن را در نظر بگیریم و بدهیم .
  8. در کنار همه اینها باید هدف اصلی و نهایی خود را برگزینیم که همه اهداف کوچک دیگر ما به آن هدف میرساند که از دست دادن این هدف بسیار بسیار ناراحت کننده و غیر قابل جبران می باشد و آن خراب شدن آخرت انسان می باشد.
  9. هر مسئله ای در زندگی را با این نکات بسنجید و بررسی نمایید.
  10. اما دانشگاه چگونه می باشند جزء چه اهدافی می باشند و موفقیت در آن و یا عدم موفقیت ما را نسبت به آن هدف اصلی در چه وضعیتی قرار می دهد

به نظر بنده تحصیل در دانشگاه جزء اهداف بسیار کوچک برای رسیدن به آن تک هدف بزرگ می باشند. و البته وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر و البته در صورت عدم موفقیت راههای جایگزین نیز دارد پس در این صورت باید برای آن (دانشگاه) به اندازه خود ارزش قائل شد.
در این صورت نیازی نیست و نباید که در صورت عدم موفقیت بیش از اندازه برای آن ناراحت شد و چون اولا: جزء اهداف کوچک و بلکه جزء وسایل می باشد و ثانیا : قابل جبران می باشد ثالثا: راههای جایگزین نیز دارند.

لذا باید در این زمینه کاملا بررسی و تحقیق نمود و درست تصمیم گرفت و زندگی خود را منوط به این گونه وسایل رسیدن به اهداف ننمود

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

راهنما;712122 نوشت:
با عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی

سلام خدمت شما و تشکر از نظر خوبتون

استاد اگر امکان داره در این زیمنه هم صحبت بفرمایید که:

1 - اینکه در حال حاضر در ایران اینقدر به داشتن مدرک تحصیلی تاکید میشه ، کار درستی هست؟ منظورم برای اشتغال هست

2 - آیا داشتن تحصیلات ، دلیلی مناسب بر داشتن فرهنگ و درک بالاست که در ازدواج تا این حد به داشتن اون تاکید میشه؟
یعنی لزوماً کسی که لیسانس داره ، بیشتر از کسی که دیپلم داره میفهمه؟

3 - اصلاً این مدرک گرایی در ایران ، به چه دلیل و چگونه جا افتاد و مطرح شد؟

تشکر

این تایپک رو تو قسمت موانع و مشکلات ازدواج گذاشتم ولی مضمونش رو برای اینجا آماده کرده بودم ولی چون اجازه ی نوشتنش دیر شد به همین دلیل ابتدا اونجا نوشتم.
شماره Dirol جهل بسیط به جهل مرکب شَرَف داره.

یکی از مشکلات اصلی دیر ازدواج کردن تو جوونها مسئله ی دانشگاهه. بیشتر دانشگاهها ی ما دانشگاه هایی وقت گیر و کم بازدهَن.
اما دلیل: اومدن تو هر کجا و نا کجا آبادی یه ساختمونی زدن و اسمش رو گذاشتن دانشگاه و یا موسسه عالی بعد دانشجو می پذیرن. در حالی که برای دانشگاه استاد دانشگاه و هزاران امکانات دیگه نیازه و هر یک از این ساختمون ها فاقد این حداقل هان و اگه به خروجیش نگاه کنیم میبینیم یه عده دانشجوهایی هستن که بارِعلمیه چندان جالبی ندارن و 4،5 سال از عمرشون رو از دست دادن و فقط یه مدرکی گرفتن و با این مدرک فکر میکنن که خیلی با سوادن در حالی که چیزی بارشون نیست. به همین خاطر می گم جهل بسیط به جهل مرکب شَرَف داره. اگه می خواهید نمونه هاش رو ببینید یه سَری به ادارات بزنید و بی سوادهایِ با مدرکِ با سوادی رو ببینید که حتی نمی تونن یه کلمه رو از جهت املایی درست بنویسن.
البته منطورم با دانشگاه های سراسری و دولتی نیست چون غالب این دانشگاهها حداقل ها رو دارن بلکه منطورم بیشتر دانشگاههای آ--- و پ--- --- و علمی ک-- ---- و غیرانتفایی هاست.
اما چند تا سوال:
چه لزومی داره که همه جوون های ما مدرک دانشگاهی داشته باشن؟ آیا با این کار ارزش واقعیِ مدرک ها رو پایین نیاوردیم؟
چه لزومی داره که فقط افرادی استخدام بشن که مدرک دانشگاهی دارن ؟ چرا به سواد واقعی طرف اونقدر دقت نمیشه که به مدرک باسوادی دقت میشه؟
چرا بهترین سالهایِ از عمرِ جوونها رو میگیریم؟
چرا همه چی شده مدرک؟ چرا ملاک ارزشها عوض شده؟
آیا واقعا دانشجویی که تو این دانشگاهها 4 سال تو کلاسها شرکت میکنه بهره ی کافی رو میبره؟

اما راه حلی که به نظرم میرسه اینه که بیایید به جای اینکه همه رو وارد دانشگاه کنید بیایید فقط اونهایی که واقعا درسخون هستن و می دونید اگه 4 سال عمرشون رو تو دانشگاه بذارن به انداره ی 4 سال بهره میدن رو قبول کنید و به جای اینکه سرمایه هاتون رو تو دانشگاهها ی کم بازده تلف کنید وضعیت مالی این دانشجوها رو تأمین کنید. و به بقیه به جای تلف کردن عمرشون تو مدت بسیار کمی کار یاد بدید و شرایط کاری فراهم کنید. در اینصورت چند تا فایده می برید اولا اینکه ارزش باسواد ها ی واقعی معلوم میشه و کسی که سواد کافی رو نداره میدونه که سواد نداره و تو جهل مرکب نمی مونه. اعتیاد و دزدی کمتر میشه. جوونها زودتر ازدواج میکنن تولید نسل زیاد میشه و مشکلات جنسی جامعه هم حل میشه.

reza-d;709698 نوشت:
.
بیل گیتس = بنیانگذار مایکروسافت

استیف جابز
= بنیانگذار اپل
اینا را از هارواد و استنفورد اخراج کردن.یا خودشون دیگه نرفتنن یعنی خودشون از نظر هوشی بالا بودن و استعداد داشتن.بنیانگذار فیسبوک را یادتون رفت بنویسین.
reza-d;709698 نوشت:
.ونسان ون گوگ = نقاش بزرگ هلندی
هنر که چیزه ذاتیه
reza-d;709698 نوشت:
.لئون تولستوی = نویسنده بزرگ روس
استعداد ذاتیه
reza-d;709698 نوشت:
رد پیت = بازیگر مشهور
به خاطر خوش تیپیه و استعداد ذاتیه
درکل دانشگاه مخصوصا تو ایران با نظام اموزشی قدیمیش فایده نداره.به غیر از پزشکی .دندون پزشکی.داروسازی.که خودت رییس خودتی.

نقل قول:

چه لزومی داره که فقط افرادی استخدام بشن که مدرک دانشگاهی دارن ؟ چرا به سواد واقعی طرف اونقدر دقت نمیشه که به مدرک باسوادی دقت میشه؟

پس چیکار کنیم؟نکنه انتظار داشتید هرکی که از راه رسید گفت من کاری هستم رو استخدام کنیم
دیگه تهش اینه علاوه بر مدرک یه آزمون انتخابی هم میگیریم
نقل قول:

اما راه حلی که به نظرم میرسه اینه که بیایید به جای اینکه همه رو وارد دانشگاه کنید بیایید فقط اونهایی که واقعا درسخون هستن و می دونید اگه 4 سال عمرشون رو تو دانشگاه بذارن به انداره ی 4 سال بهره میدن رو قبول کنید و به جای اینکه سرمایه هاتون رو تو دانشگاهها ی کم بازده تلف کنید وضعیت مالی این دانشجوها رو تأمین کنید. و به بقیه به جای تلف کردن عمرشون تو مدت بسیار کمی کار یاد بدید و شرایط کاری فراهم کنید. در اینصورت چند تا فایده می برید اولا اینکه ارزش باسواد ها ی واقعی معلوم میشه و کسی که سواد کافی رو نداره میدونه که سواد نداره و تو جهل مرکب نمی مونه. اعتیاد و دزدی کمتر میشه. جوونها زودتر ازدواج میکنن تولید نسل زیاد میشه و مشکلات جنسی جامعه هم حل میشه.

متاسفانه کنکور شده تولید پول برای یه عده مث گاج و قلمچی و عمرا اینا بذارن کنکور رو بردارن یا دانشگاه آزاد ها رو تعطیل کنن از بس که مافیا دارن
نمیخوام اذیتتون کنم،ولی زمان شاه خیلی خوب بود 1 درصد مردم میرفتن دانشگاه درست حسابی و به صورت کامل و درست حسابی تعلیم میدیدند
الان ولی متاسفانه سه چهار تا دانشگاه درست خسابی داریم بقیه دارن یه مشت بیسواد تحویل جامعه میدن
بازم میگم توی ایران اگه دانشگاه درست حسابی قبول نشدید درس رو بذارید کنار
بنده خودم دانشگاه شریف هستم،درکنار درسم کار میکنم تدریس هم میکنم بیست سال هم هست منوال همینه،اگرم دانشگاه نمیرفتم به اینجا نمیرسیدم الانم دارم با بیست و هشت سال سن هنوز هم درسم رو میخونم توی شریف هم کارم رو میکنم درآمدم هم خوبه
درضمن اینی که طرف هیچی نداشت نه تحصیلی داشت نه سرمایه ای رفت میلیاردر شد برای خارج از ایرانه به نظرم،تو ایران باید حداقل تا دانشگاه بری یا سرمایه ی خرپولی داشته باشی
متاسفانه الان اکثر شرکت ها مدرک نداشته باشی رات نمیدن

م.ح.;712129 نوشت:
اما راه حلی که به نظرم میرسه اینه که بیایید به جای اینکه همه رو وارد دانشگاه کنید بیایید فقط اونهایی که واقعا درسخون هستن و می دونید اگه 4 سال عمرشون رو تو دانشگاه بذارن به انداره ی 4 سال بهره میدن رو قبول کنید و به جای اینکه سرمایه هاتون رو تو دانشگاهها ی کم بازده تلف کنید وضعیت مالی این دانشجوها رو تأمین کنید. و به بقیه به جای تلف کردن عمرشون تو مدت بسیار کمی کار یاد بدید و شرایط کاری فراهم کنید. در اینصورت چند تا فایده می برید اولا اینکه ارزش باسواد ها ی واقعی معلوم میشه و کسی که سواد کافی رو نداره میدونه که سواد نداره و تو جهل مرکب نمی مونه. اعتیاد و دزدی کمتر میشه. جوونها زودتر ازدواج میکنن تولید نسل زیاد میشه و مشکلات جنسی جامعه هم حل میشه

چند سال پیش تلویزیون با یکی از شاگردهای پرفسور حسابی صحبت میکرد ، ایشون مطلبی گفتن که تقریباً همین فرمایش شما بود

صحبت ایشون (نزدیک به اصل مطلب):
جوان های عزیز ، این حرف رو از شاگرد مرد بزرگی مثل دکتر حسابی دارید میشنوید
اگر دقت کرده باشید ، مثلاً در یک کاخونه ، دو سه نفر سرمهندس هستن که کار رو مدیریت میکنن و حدود 40 - 50 نفر طرح این مهندسین رو پیاده سازی میکنن
یعنی 2 - 3 نفر با بار تئوری و اطلاعاتی و بیشتر و حدود 40 - 50 نفر با بار فنی و عملیاتی بیشتر

پس در یک سیستم آموزشی صحیح تنها 20 درصد از افراد نیاز به طی کردن تحصیلات عالی دارن. اینها کسانی هستن که طرح ها رو ارائه میدن
و 80 درصد دیگه باید مهارت های فنی و عملی داشته باشن. اینها کسانی هستن که طرح مهندسین رو اجرا و پیاده سازی میکنن
البته این 80 درصد همگی در یک سطح نیستن ، اما در یک چیز مشترک هستن ، اینکه لزومی به طی کردن تحصیلات سطح بالا برای اینها وجود نداره

اما ما چطور عمل میکنیم؟ از هر 10 نفر 9 نفرش لیسانس داره. اما از هر 10 نفر ، چند نفر توان کار اجرایی داره؟!

این موضوع رو از چند جهت میشه بررسی کرد ولی اگه نخوایم خیلی فلسفیش کنیم به نظر من میشه این :
"دانشگاه تنها مسیر موفقیت نیست ولی می تونه یکی از بهترین راه های موفقیت باشه"
این افرادی هم که نام بردی استثنا هستند هم با استعداد بودن هم با هوش بودن یه چیزی فراتر از دانشگاه رو میطلبیدن و مقایسه اینا با عموم مردم اشتباهه چون اکثر افراد معمولی برای رسیدن به موفقیت و اون حد مطلوب نیاز به تعلیم و تربیت خاص دارند تا بتونن شکوفا بشن

amirabdi;712137 نوشت:
پس چیکار کنیم؟نکنه انتظار داشتید هرکی که از راه رسید گفت من کاری هستم رو استخدام کنیم
دیگه تهش اینه علاوه بر مدرک یه آزمون انتخابی هم میگیریم

بیشتره کارهایی که تو ادارات و... هست نیاز نداره که حتما چند سال براش درس خونده باشی و عمرت رو تلف کرده باشی بلکه با یه آموزش چند ماهه میشه همون انتظاری رو که از یه کارمند خوب داریم رو تحویل بگیریم.
البته این پیشنهادی که دادم عملی کردنش خیلی خیلی سخته چون به قول شما خیلی ها از همین طریق شکم بزرگ کردن و اجازه نمیدن به همین راحتی چربیهای شکمشون کم بشه.

نقل قول:
بیشتره کارهایی که تو ادارات و... هست نیاز نداره که حتما چند سال براش درس خونده باشی و عمرت رو تلف کرده باشی بلکه با یه آموزش چند ماهه میشه همون انتظاری رو که از یه کارمند خوب داریم رو تحویل بگیریم.
البته این پیشنهادی که دادم عملی کردنش خیلی خیلی سخته چون به قول شما خیلی ها از همین طریق شکم بزرگ کردن و اجازه نمیدن به همین راحتی چربیهای شکمشون کم بشه.

یه آموزش چندماهه؟
کلی بودجه و ... صرف کنیم که یه آموزش چندماهه بدیم به دوستان که آخرش هم از شرکت بروند؟
اگه کسی قرار باشه این کار رو انجام بده دولته نه ما اداره جات پس ما رو سرزنش نکنید
ما هم فرض رو بر این میذاریم که اونی که رفته مدرک گرفته یه حداقل هایی رو بلده و به درد کار میخوره
در ضمن،توی این دوره زمونه دیگه هیچ شرکت درست حسابی ای مدرک فقط قبول نمیکنه،رزومه ی کاری هم میخواد

گذر موقت;712148 نوشت:
این موضوع رو از چند جهت میشه بررسی کرد ولی اگه نخوایم خیلی فلسفیش کنیم به نظر من میشه این :
"دانشگاه تنها مسیر موفقیت نیست ولی می تونه یکی از بهترین راه های موفقیت باشه"
این افرادی هم که نام بردی استثنا هستند هم با استعداد بودن هم با هوش بودن یه چیزی فراتر از دانشگاه رو میطلبیدن و مقایسه اینا با عموم مردم اشتباهه چون اکثر افراد معمولی برای رسیدن به موفقیت و اون حد مطلوب نیاز به تعلیم و تربیت خاص دارند تا بتونن شکوفا بشن
اگر میگفتید یکی از بهترین راه ها در ایران ، با شما موافق بودم
اما اصل اینکه یکی از بهترین راه ها دانشگاه هست رو نه اینکه موافق نباشم ، اما چندان هم قبول ندارم

عزیز اونها رو به عنوان نمونه های بزرگ و معروف معرفی کردم. وگرنه اگر خواستی از بین دوستان و آشنایانی که میشناسم چندین نمونه برای شما مثال میزنم

هم کسانی که دانشگاه رفتن و ناموفق بودن
هم کسانی که دانشگاه نرفتن اما بسیار موفق بودن

ولی مطمئناً انتظار ندارید که من اسم پسرخالهء خودم رو که هیچ کدوم از شما نمیشناسید میاوردم اینجا مینشتم!

درمورد بخش قرمز رنگ هم اتفاقاً همین مورد نظر منه. آیا جوان ها وارد دانشگاه که میشن تعلیم و تربیت میشن؟ نظر شما؟

amirabdi;712162 نوشت:
کلی بودجه و ... صرف کنیم که یه آموزش چندماهه بدیم به دوستان

عجب برادر! شما به صرف هزینه برای چند ماه آموزش میگید کلی بودجه! اون وقت به صرف 4 - 6 سال هزینه برای آموزش چی میگید؟

بعد هم بحث اینکه شما یاد بدید یا کسی دیگه نیست. حرف سر اینه که آیا نیاز هست برای هر کاری مدرک دانشگاهی داشت؟ اون هم مدرک های لیسانس و فوق لیسانس؟

amirabdi;712162 نوشت:
یه آموزش چندماهه؟
کلی بودجه و ... صرف کنیم که یه آموزش چندماهه بدیم به دوستان که آخرش هم از شرکت بروند؟
اگه کسی قرار باشه این کار رو انجام بده دولته نه ما اداره جات پس ما رو سرزنش نکنید
ما هم فرض رو بر این میذاریم که اونی که رفته مدرک گرفته یه حداقل هایی رو بلده و به درد کار میخوره
در ضمن،توی این دوره زمونه دیگه هیچ شرکت درست حسابی ای مدرک فقط قبول نمیکنه،رزومه ی کاری هم میخواد

بنده نگفتم مشکل از اداراته بلکه سیستم ایراد داره. بهترین ایام عمره یه جوون رو میگیرن ولی فایده نداره که هیچ، از طرفی شخص بی سواد خودش رو باسواد میدونه. ضمنا اینکه میگید شرکتهای خصوصی روزمه ی کاری قبول میکنن هم مویّد حرف ماست که اینها هم فهمیدن بیشتر این مدرکهای دانشگاهی به هیچ دردی نمیخوره. فقط کلاس داره و برای ادارات کافیه.

Reza-D;712164 نوشت:
عزیز اونها رو به عنوان نمونه های بزرگ و معروف معرفی کردم. وگرنه اگر خواستی از بین دوستان و آشنایانی که میشناسم چندین نمونه برای شما مثال میزنم

هم کسانی که دانشگاه رفتن و ناموفق بودن
هم کسانی که دانشگاه نرفتن اما بسیار موفق بودن

ولی مطمئناً انتظار ندارید که من اسم پسرخالهء خودم رو که هیچ کدوم از شما نمیشناسید میاوردم اینجا مینشتم!


سلام
اتفاقا می خواستم بگم به جای این آدما چند نفر تو ایران مثال بزنید از همین سال های اخیر.
خوب به جای اینکه اسم بگید یه معرفی یه خطی بکنید که چطوری موفق شدن.

فقط پشتکار...درس مهم نی

ب لیستتون استاد حامی رو هم اضافه کنین! :nishkand:
الان تو یه تاپیکی خوندم ک دانشگاهو رها کردن!
:farar:
ولی جدای از شوخی! واقعا مسیر موفقیت از دانشگاه نمیگذره!
خود من! متاسفم بابت سالایی ک درس خوندم!
کاش این اشتباهو مرتکب نمیشدم!
درس و سوادآموزی خیلی مهمه! امــــــــــــــــــــــــا جوابگوی همه ی خواسته ی انسان از زندگی نیس!
کاش این تب درس خوندن اینقــــــــــــــــــــد همه گیر نبود...
درسته ک واسه خیلی از کارا علم مهمه! اما ازونورم میبینیم طرف رو کاغذ خیلی باسواده اما ب وقت عمل، هیچی!!
متاسفانه دانشگاهای ما کاغذیه! دو واحد درس ندارن ک دانشجو بتونه ازشون واسه آماده شدن برای ورود ب محیط کار استفاده کنه!

kobram;712185 نوشت:
سلام
اتفاقا می خواستم بگم به جای این آدما چند نفر تو ایران مثال بزنید از همین سال های اخیر.
خوب به جای اینکه اسم بگید یه معرفی یه خطی بکنید که چطوری موفق شدن.

سلام
چشم خواهر

1 - دانشجوی موفق
پسرعموی مادر همسرم = لیسانس ریاضی (گرایش رو نمیدونم) = شغل: رئیس شرکت
دایی همسرم = لیسانس شیمی = شغل مهندس پتروشیمی
پسرعمهء خودم = لیسانس زمین شناسی = شغل: مهندس شرکت حفاری

2 - دانشجوی ناموفق
دختر دایی من = فوق لیسانس کشاورزی = شغل: کارمند دفتر بیمه (فقط دفتردار ساده)
پسرعموی من = خلبان (اتمام دوره) = شغل: بی کار!!!!
برادر همسرم = لیسانس حسابداری = شغل: سوپر مارکت

3 - غیردانشجوی موفق
هر 15 عموی همسرم (الان دلتون برام سوخت نه؟ :Nishkhand:)
برخی از مشاغل این 15 عمو
کارمند شرکت نفت
بنگاه معاملات املاک
مدیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر
صاحب 3 دهنه نانوایی
صاحب رستوران
و........

البته نمونه های دیگه هم هست ولی فکر کنم 15 تا کافی باشه :ok:

4 - غیردانشجوی ناموفق
خودم :Nishkhand: = دیپلم = شغل کارمند ساده (البته ناشکر نیستم. الحمدالله)
اون یکی برادر خانمم = سیکل = شغل: سوپرمارکت

عمداً از هر 4 گروه نوشتم. چون ابداً منظور من و دوستان هم عقیدهء من این نیست که دانشگاه کلاً به درد نمیخوره
حرف اینه که راه موفقیت فقط و فقط دانشگاه نیست. بلکه راه های بسیار زیادی برای موفقیت وجود داره

ضمن اینکه در این پست تونستم فقط موفقیت شغلی رو بنویسم و نشد به موارد دیگه بپردازم
انشاالله تو پست های بعدی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;712294 نوشت:
2 - دانشجوی ناموفق
دختر دایی من = فوق لیسانس کشاورزی = شغل: کارمند دفتر بیمه (فقط دفتردار ساده)
پسرعموی من = خلبان (اتمام دوره) = شغل: بی کار!!!!
برادر همسرم = لیسانس حسابداری = شغل: سوپر مارکت

سلام
متأسفانه از اين نمونه هاي خيلي زياد داريم و شايد اساس آن برگردد به اين كه اول سوار مترو دانشگاه شده اند بعد پرسيده اند اين مترو كجا مي رود يعني چشم و همچشمي، عدم توجه به رغبت و استعداد و نياز، محض رضايت والدين، استقلال مالي و نياز نداشتن به شوهر و...آنها را وادار كرده سوار اين مترو شوند.
ميگيد نه
نزديك 67 درصد خانم هاي ما تحصيلات دانشگاهي دارند يك بررسي سطحي بكنيد ببنيد چند درصد در رشته خودشان شاغل هستند يا رشته آنها در زندگي به دردشان خورده است ( آقايان هم همين است)
متأسفانه
امروزه دانشگاه ها شده منبع درآمد زايي براي عده اي وگرنه يكي بايد صداش در بياد كه چرا ما دانشجو مي گيريم در حالي كه دانشجويان اغلب اصلا نمي داند چه رشته اي مي خواند و به چه كارش مي آيد و چه اهدافي دارد؟
بله داش رضا با شما بد جوري موافقم
خدا عاقبت به خيرمون كنه
در برابر در مشاوره ها ديده ايم تحصيلات زن و مرد عالي ولي سر ابتداييات زندگي به جان هم مي افتند يا قهر مي كنند و...درحالي كه كارگر و كشاورز ما با عشق حال چسبيده به زندگيش:ok:[/]

استاد فياضي از اساتيد برجسته فلسفه است و از شاگردان بارز اساتيدي چون جوادي آملي و مصباح يزدي و... است.
از دانشگاه خدمت ايشان رسيدند و خواستند مدرك دكتراي فلسفه افتخاري به ايشان بدهند. استخاره كردند گفتند نيازي ندارم بد امد:Nishkhand:



حضرت‌ آيت الله غلامرضا فياضی


تولد و دوران‌ كودكي‌:
حجة‌الاسلام‌والمسلمين‌ غلامرضا فياضي‌ در سال‌ 1328 در قم‌ و در ميان‌ خانواده‌اي‌ متدين‌ و دوستدار روحانيت‌ و علماي‌ شيعه‌ به‌ دنيا آمد. پدرش‌ مرحوم‌ حاج‌ اسدالله‌، به‌ پيشة‌ بنايي‌ اشتغال‌ داشت‌ و از همان‌ راه‌ روزگار مي‌گذراند.

دوران‌ تحصيل‌:
حجة‌الاسلام‌والمسلمين‌ فياضي‌ پس‌ از اينكه‌ قرآن‌ و بخشي‌ از دروس‌ فارسي‌ را نزد مادر خود و مكتب‌ خانه‌ فرا گرفت‌، با پدر خود به‌ بنايي‌ ساختمان‌ ميرفت‌. در يكي‌ از روزها كه‌ با پدر خود به‌ منزل‌ روحاني‌ جليل‌ القدري‌ براي‌ تعمير ساختمان‌ رفته‌ بود، مورد عنايت‌ آن‌ روحاني‌ جليل‌القدر قرار گرفت‌ و با عنايت‌ او و رخصت‌ پدر به‌ امر اشتغال‌ در حوزه‌ علميه‌ قم‌ رو آورد. پس‌ از طي‌ مقدمات‌، به‌ دروس‌ سطح‌ در نزد استادان‌ مشهور آن‌ روزگار راه‌ يافت‌ و سپس‌ به‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ و اصول‌ استادان‌ برجستة‌ حوزه‌ علميه‌ قم‌ رفت‌ و سالها از محضر آنان‌ بهره‌مند شد.
او همزمان‌ با تحصيل‌ فقه‌ و اصول‌، علوم‌ عقلي‌ را نيز در نزد استادان‌ خبره‌ فرا گرفت‌، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ بعدها خود به‌ تدريس‌ آن‌ دروس‌ رو آورد و درس‌ او در زمرة‌ بهترين‌ دروس‌ حوزه‌ در علوم‌ عقلي‌ به‌ شمار رفت‌.

استادان‌ و دوستان‌:
حجة‌الاسلام‌والمسلمين‌ فياضي‌ در سالهاي‌ تحصيل‌ خود به‌ محضر استادان‌ برجستة‌ بسياري‌ شرفياب‌ شد. او جامع‌ المقدمات‌ را نزد مرحوم‌ شيخ‌ محمد حسن‌ قاضي‌زاده‌ كه‌ همانا مشوق‌ اصلي‌ او براي‌ رو آوردن‌ به‌ تحصيل‌ در حوزه‌ بود، فرا گرفت‌. سيوطي‌ را نزد حجة‌الاسلام‌ والمسلمين‌ باكويي‌ ـ امام‌ جمعه‌ فريدون‌ كنار ـ و مغني‌ را هم‌ نزد او و نيز در محضر آية‌الله‌ شيخ‌ حسن‌ تهراني‌ و آقاي‌ جليلي‌ آموخت‌. حاشيه‌ را نزد حجة‌الاسلام‌والمسلمين‌ باكويي‌ و مختصر را نزد آية‌الله‌ دوزدوزاني‌ و معالم‌ را نزد حجة‌الاسلام‌ والمسلمين‌ فاضل‌ هرندي‌ خواند و سپس‌ به‌ دروس‌ لمعه‌ آقاي‌ سيد ابوالفضل‌ موسوي‌ تبريزي‌ و آقاي‌ تقديري‌ رفت‌. استاد او در رسائل‌ آية‌الله‌ العظمي‌ نوري‌ همداني‌ و آية‌الله‌ مؤمن‌، در مكاسب‌ آية‌الله‌ شيخ‌ علي‌ پناه‌ اشتهاردي‌ و آية‌الله‌العظمي‌ فاضل‌ لنكراني‌ و در كفايه‌ آية‌الله‌ العظمي‌ نوري‌ همداني‌ و آية‌الله‌ العظمي‌ فاضل‌ لنكراني‌ بود.

وي‌ از سال‌ 51 به‌ مدت‌ چهارده‌ سال‌ در دروس‌ خارج‌ حضرات‌ آيات‌ آقايان‌ گلپايگاني‌، اراكي‌، حائري‌، شاه‌آبادي‌، شيخ‌ كاظم‌ تبريزي‌، شيخ‌ جواد تبريزي‌ و وحيد خراساني‌ شركت‌ كرد.
او در بخش‌ علوم‌ عقلي‌، شرح‌ منظومه‌ سبزواري‌ را نزد آية‌الله‌ گرامي‌، بدايه‌ را نزد آية‌الله‌ جوادي‌ آملي‌، نهايه‌ را نزد آية‌الله‌ مصباح‌ يزدي‌ و اسفار را نزد آية‌الله‌ جوادي‌ آملي‌ فرا گرفت‌. همچنين‌ او تمهيدالقواعد و شرح‌ فصوص‌ الحكم‌ را نزد آية‌الله‌ جوادي‌ آملي‌ آموخت‌.
از دوستان‌ او در سالهاي‌ تحصيل‌، حجة‌الاسلام‌ والمسلمين‌ غروي‌ را مي‌توان‌ نام‌ برد.

فعاليتهاي‌ علمي‌ و فرهنگي‌:
حجة‌الاسلام‌والمسلمين‌ فياضي‌ در سالهاي‌ متمادي‌ و ازسالهاي‌ آغازين‌ تحصيل‌ به‌ امر تدريس‌ اهتمام‌ ويژه‌اي‌ داشت‌. او در دروس‌ مختلف‌ دورة‌ مقدمات‌ و سطح‌ را بارها تدريس‌ كرده‌ و سپس‌ به‌ تدريس‌ بدايه‌، نهايه‌ و شرح‌ اشارات‌ رو آورده‌ است‌ و هم‌ اكنون‌ نيز به‌ تدريس‌ اسفار اشتغال‌ دارد. تبيين‌ زيبا و استوار علوم‌ عقلي‌ از ويژگيهاي‌ اوست‌ و دروس‌ و حتي‌ نوارهاي‌ تدريس‌ او همواره‌ مورد استفاده‌ طلاب‌ بوده‌ است‌.
از حجة‌الاسلام‌والمسلمين‌ فياضي‌ تعليقه‌اي‌ بر نهاية‌ الحكمه‌ علامه‌ طباطبايي‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. او از اعضاي‌ جامعه‌ مدرسين‌ است‌ و هم‌ اكنون‌ در قم‌ ضمن‌ اشتغال‌ به‌ تدريس‌، به‌ پژوهش‌ در مؤسسه‌ امام‌ خميني‌(ره‌) می پردازد.

آيت الله اعرافي
كسي كه در جواني مجتهد شد

علیرضا اعرافی (زادهٔ ۱۳۳۸ ـ میبد) روحانی شیعه ایرانی ، رئیس جامعه المصطفی العالمیه و امام جمعه موقت قم است.
محتویات

زندگی‌نامه
وی در سال ۱۳۳۸ در شهر میبد، واقع در استان یزد به دنیا آمد. پدرش مرحوم آیت‌الله محمد ابراهیم اعرافی از علمای مشهور آن دیار و از دوستان نزدیک روح‌الله خمینی بود که نقش بسزایی در بیداری مردم میبد و یزد ایفا کرد. وی سال‌ها قبل از انقلاب اسلامی نماز جمعه بر پا میکرد و خود، با سلاح در آن خطبه می‌خواند. مادرش نیز از فرزندان آیت‌الله شیخ کاظم ملک افضلی اردکانی به شمار می‌آمد.
دوران تحصیل

تحصیلات کلاسیک خود را در دیار خود آغاز کرد. او پس از خواندن مقداری از دروس ادبیات، در سال ۱۳۴۹ به قم آمد و همان‌جا تحصیلات دوره ابتدایی خود را تکمیل کرد و همزمان دروس حوزه خود را آغاز نمود و به سرعت دروس دوره مقدمات و سطح را به پایان رسانید؛ به گونه‌ای که در سال ۱۳۵۶ به درس خارج راه یافت. او در طی این سال‌ها از شرکت در دروس فلسفی نیز باز نماند و آن دروس را نیز به حد کمال فرا گرفت و نیز در درس اخلاق استادان خود حضور جدّی داشت. او در ضمن تحصیل دروس حوزوی، زبان‌های عربی و انگلیسی را فراگرفت و از مطالعات در رشته‌های ریاضی و فلسفه غرب نیز باز نماند و بسیاری از کتب را که در آن روزگار در حوزه متداول نبود، فرا گرفت و در دوره تعلیم و تربیت دفتر همکاری حوزه و دانشگاه (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه) شرکت کرد و در تعطیلات به مباحثه تفسیر المیزان و شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید پرداخت.
اساتید

وی در تفسیر شاگرد آیت‌الله علی مشکینی و در هیئت شاگرد استاد حسن حسن‌زاده آملی بود. کتاب‌های فلسفتنا و اقتصادنا نوشته شهید سید محمدباقر صدر را نزد آیت‌الله سید کاظم حائری فرا گرفت. در درس خارج فقه و اصول شاگرد استادانی چون آیت‌الله العظمی حاج شیخ مرتضی حائری یزدی، آیت‌الله العظمی فاضل لنکرانی، آیت‌الله العظمی وحید خراسانی، آیت‌الله العظمی جواد تبریزی، آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی و آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی بود. او دروس اسفار اربعه، برهان شفا، فصوص الحکم و تمهید القواعد را نزد آیت‌الله عبدالله جوادی آملی و بخشی از اسفار را نزد آیت‌الله شهید مرتضی مطهری آموخته، در زمینه فلسفه از آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی بهره‌های زیادی برد و برای فراگیری هیئت و ریاضی از محضر علامه حسن حسن‌زاده آملی بسیار استفاده کرد.
جوایز علمی

  • کتاب آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، جلد ۱ به عنوان کتاب برتر حوزه در سال ۱۳۷۷.
  • کتاب تربیت فرزند، سیره تربیتی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، جلد ۱، برگزیده سومین دوره کنگره دین‌پژوهان کشور در سال ۱۳۸۰.
  • کتاب آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، جلد ۳، رتبه نخست بیست و یکمین دوره انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۲.
سوابق و مسؤلیت‌ها

  • ریاست مرکز جهانی علوم اسلامی و عضویت در هیئت امنای آن
  • ریاست پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
  • مدیریت گروه علوم تربیتی مؤسسه امام خمینی
  • معاونت پژوهشی حوزه علمیه قم
  • ریاست هیئت امنای دانشکده علوم قرآنی میبد
  • امام جمعه شهرستان میبد
مسئولیت‌ها در حال حاضر

  • ریاست جامعه المصطفی(ص) العالمیه
  • امام جمعه قم
  • ریاست موسسه اشراق و عرفان
  • عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;712315 نوشت:
در سال ۱۳۴۹ به قم آمد و همان‌جا تحصیلات دوره ابتدایی خود را تکمیل کرد و همزمان دروس حوزه خود را آغاز نمود و به سرعت دروس دوره مقدمات و سطح را به پایان رسانید

ميشه براساس موج اجتماع حركت نكرد و موفق هم بود[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]اين دو بزرگوار در زماني وارد حوزه شده اند كه حوزه و حوزويان مورد بي مهري قرار مي گرفت.
البته آفت مدرك گرايي سراغ حوزه هم به تدريج آمده است:Ghamgin:
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]يكي از اقوام بسيار نزديك عمران قبول شد. ولي خب مي دانستم كه [HL]به دليل خيانت مدارس غيرانتفاعي ايشان و خانواده[/HL] توهم دارند كه فرزندشان نابغه است.
به طور غيرمستقيم اشاره كردم كه درس خواندن اين طور نيست اگر رغبت و استعدادي در خودتان نمي بينيد و فقط براي مدرك مي خواهيد درس بخوانيد وقت خودتان را تلف نكنيد و بي جهت هزينه ندهيد براي دانشگاه. خود اين هزينه يك سرمايه است براي جوان. البته مي توان اهل مطالعه بود و لي دانشگاه نرفت و مهارت هاي زندگي را ياد گرفت.
خلاصه چندين ترم رفت و بعد هم بدون اين كه ليسانس بگيرد رفت سربازي.
مشكل اين است كه بسياري از افرادي كه حتي ادامه تحصيل مي دهند الكي نمره مي گيرند.
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;712365 نوشت:
البته مي توان اهل مطالعه بود و لي دانشگاه نرفت و مهارت هاي زندگي را ياد گرفت.

در يكي از روستاهاي ايلام منزل مردي رفتم كه برادرش طلبه بود. كتابخانه خيلي مفصلي داشت. فرهنگ دهخدا، دوايون شعرا و.... . ازايشان پرسيدم رشته تحصيلي شما چيست. گفت من خودجوش مطالعه كرده ام و تحصيلات آكادميك ندارم.
حتي يك بار براي يكي از دانشجويان رشته ادبيات مقاله اي نوشتم استاد او از آن دانشجو خواسته بود كه من بروم دانشگاه و خودم اين مقاله را در سميناري ارائه بدهم كه اين كار را كردم و مورد تشويق اساتيد قرار گرفتم.
نيز گفت: از صدا و سيما هم براي مصاحبه به منزلم آمده اند.[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]يكي از علل رشد تحصيلات دانشگاهي دربين خانم هاي جهان:
بخوانيد:

[/]

در ایران فرق داره جریان مشکلش همینه:))

حامی;712309 نوشت:

در برابر در مشاوره ها ديده ايم تحصيلات زن و مرد عالي ولي سر ابتداييات زندگي به جان هم مي افتند يا قهر مي كنند و...درحالي كه كارگر و كشاورز ما با عشق حال چسبيده به زندگيش:ok:

بله دقیقا همین موضوع تو خانواده ما (یکی از فامیلای دور)هست...
پسر دندانپزشک .دختر هم متخصص اطفال
:Kaf:
سر کوچکترین مسایل باهم مشکل دارند..
:Moteajeb!:(چیزهایی که اگر به یه ادم بی سواد و هیچ چیز دون بگی فقط میخنده:khandeh!:)
مامانه دختر فقط میگه دخترم از اول دبستان تا اخرین سال دانشگاه فقط 20گرفته
:reading: .مامانه پسره هم میگه پسره من به این باهوشی و بااستعدادی و دندانپزشک مشهور شهر.....:Gig:
اگر بگم چقدر مشکل دارند و چقدر سر مسایل بی اهمیت و پیش پا افتاده اختلاف دارند شاید باورتون نشه....
:Moteajeb!:
شدن انگشت نما کل فامیل...
:Ealam:
متاسفانه
الان هم چند مدته جدا زندگی میکنند:Ghamgin:

Reza-D;712165 نوشت:
حرف سر اینه که آیا نیاز هست برای هر کاری مدرک دانشگاهی داشت؟ اون هم مدرک های لیسانس و فوق لیسانس؟

سلام
بحث خوبی برپا شده ..
:ok:. تقریبا در جوابتون میتونم بگم تو دانشگاه چیزی نمیتونی یادبگیری که به دردت بخوره مگه اینکه خودت بری دنبال کار ..:Gol:
تو دانشگاه در حد موضوعات پایه ای شاید بتونی یه چیزایی یادبگیری یا اینکه چنتا دوست پیدا کنی زرنگ باشن تو هم فعال باشی بتونین با هم یه شرکتی بزنین و...
ولی بعنوان مثال یکی از دوستان چندی پیش با یه راننده تاکسی حرف میزدن .. صحبتشون به کار و اینچیزا رسید ... راننده تاکسی که جوان هم بود گفتش
من فوق لیسانس برق دارم از دانشگاه صنعتی شریف ... الان شغلم تاکسیه .... خب اگه واقعا یه چیزی یاد میگرفت چرا الان باید تاکسی ران باشه؟

یه سوال میخوام دوستان جواب بدن:
چین و هند که بالای یک میلیارد جمعیت داره چطور میشه که خیلیا کار دارن و ما که 75 میلیون جمعیت داریم انقدر بیکار داریم.. چرا؟:Gol:

من 17 سالم بود خانواده هی میگفتن باید دانشگاه قبول بشی تا کار خوب پیدا کنی
منم تا الان که 24 سالم هست هی درس خوندم خب وقت هم نمیشه سر کار رفت فقط باید درس خوند دیگه چون هر روز هفته کلاس هست ( البته خیلی درس خون نبودم و یه دانشجوی متوسط بودم ) اصلا بدون اینکه فکر کنم دارم چیکار میکنم باید چیکار کنم
انگار تنها راه من برای ادامه زندگیم ادامه درس در دانشگاه بود وخانواده این رو خانواده بهم القا کرده بودند .
الان دارم فوق لیسانس میگیرم مخابرات ( البته غیر انتفاعی = که ارزشی رو براش قائل نیستم و واقعا سطح پایینی دارند و مطمعنا هیچ چیز عملی یاد نمیگیرم ترم اخرم ) اما واقعا احساس نمیکنم هیچوقت یک کار خوبی بدست بیارم (با این وضعیت کار و این سطح ضعیف دانشگاه ) .
پیشنهاد میکنم دوستان یا اینوری باشند یا اونوری .
یاد خوب درس بخونند یه دانشگاه عالی
یا نخونن وارد بازار کار بشن
متاسفانه برادرم هم الان تازه دیپلم گرفته و خانواده میگن حتما ایشون باید لیسانس بگیرند زیر لیسانس زشت هست . هرچی هم من توصیه میکنم کسی کاری به من نداره . آخه چرا یه جوون 4 سال از عمرشو هدر بده
جوونا اگر درسخونین برین درس اگه نیستین تحت تاثیر این حرفا قرار نگیرید برید وارد بازار کار بشید البته قبلش باید سربازی برید فکر کنم
البته منم بعد از 6-7 سال دانشگاه باید 2 سال سربازی هم برم
آخرش هم نه فنی بلد هستم نه کاری نه هیچی فقط یه مدرک مسخره دارم .سنم هم دیگه بالا رفته

من واقعا نمیدونم باید چه کرد.

اناالعبد;712372 نوشت:
سلام
بحث خوبی برپا شده ..
:ok:. تقریبا در جوابتون میتونم بگم تو دانشگاه چیزی نمیتونی یادبگیری که به دردت بخوره مگه اینکه خودت بری دنبال کار ..:Gol:
تو دانشگاه در حد موضوعات پایه ای شاید بتونی یه چیزایی یادبگیری یا اینکه چنتا دوست پیدا کنی زرنگ باشن تو هم فعال باشی بتونین با هم یه شرکتی بزنین و...
ولی بعنوان مثال یکی از دوستان چندی پیش با یه راننده تاکسی حرف میزدن .. صحبتشون به کار و اینچیزا رسید ... راننده تاکسی که جوان هم بود گفتش
من فوق لیسانس برق دارم از دانشگاه صنعتی شریف ... الان شغلم تاکسیه .... خب اگه واقعا یه چیزی یاد میگرفت چرا الان باید تاکسی ران باشه؟

یه سوال میخوام دوستان جواب بدن:
چین و هند که بالای یک میلیارد جمعیت داره چطور میشه که خیلیا کار دارن و ما که 75 میلیون جمعیت داریم انقدر بیکار داریم.. چرا؟

:Gol:
فرض کنین اگه ما یک میلیارد جمعیت داشتیم 900 میلیون نفر بیکار بودن
:khaneh:

به نظر من دلیل بیکاریها همین دانشجویانی هست که 6 سال درس خوندند هیچ چیزی بلد نشدند و فقط مدرکی گرفتند که به درد لای جرز دیوار میخوره .
به نظر من این روال باید یه جایی متوقف بشه اخه تا کی باید نادون بود و به همین شیوه ادامه داد
یا باید این دانشگاه های مسخره عوض بشن و سطحشون بالا بره
یا باید دانشگاه های مسخره تعطیل بشن
یا باید خود مردم سطح فکرشون بالا بیاد
--------
قدیما اینجور نبود پدر مادرای ما میدیدن هر کی دانشگاه رفته کلی چیز یاد گرفته و شغل خوب الان هم فکر میکنند وضعیت به همون شکله هرجور شده بچه هاشونو میفرستن یه دانشگاه پیام نور غیر انتفاعی به خیال باطل بعد میبینن فقط 6 سال از عمر بچشون طلف شده.

چند وقت پیش تو اخبار تلویزیون گفت :
تعداد بیکار های لیسانس 15 برابر بیکارهای دیپلمه:khejalat:

سلام

خیلی خیلی تاپیک خوبیه
بنده هنوز نتونستم علاقه ی خودم رو تو این که برم دانشگاه یا برم دنبال کار جدا کنم
یعنی یه وضعیتی هستم که هر کسی ببینه فک میکنه خیلی خیلی عالی هست ولی اصلا هم خوب نیست برای من چون هنوز سردرگم هستم
دانشگاه درس میخونم و سال آخر
برای ارشد میخونم
حوزه رفتم و دارم تموم میکنم
نرم افزارهای مختلف رو یاد میگیرم
کارم هم تو پایگاه بسیج سایتمون هست
کل چیزی هم که بلدم تدریس زبان هست اونم برای بچه های بسیجی
یعنی کل علم بنده یه خط بیشتر نیست تو اون چیزی که خوندم و این همه وقتم رو روش گذاشتم
هر چی که بوده متن و حفظ و هزار چیز دیگه ولی الان باز سردرگم هستم

اناالعبد;712380 نوشت:
چند وقت پیش تو اخبار تلویزیون گفت :
تعداد بیکار های لیسانس 15 برابر بیکارهای دیپلمه

چون برخی لیسانس ها بهشون بر میخوره و کلاسشون یکم بالاس و هر کاری رو نمیرن سراغش
در صورتی که کار کردن عار نیست

دوست دارم خدااا;712371 نوشت:
مامانه دختر فقط میگه دخترم از اول دبستان تا اخرین سال دانشگاه فقط 20گرفته .مامانه پسره هم میگه پسره من به این باهوشی و بااستعدادی و دندانپزشک مشهور شهر.....
اگر بگم چقدر مشکل دارند و چقدر سر مسایل بی اهمیت و پیش پا افتاده اختلاف دارند شاید باورتون نشه....
شدن انگشت نما کل فامیل...

یاد اون برنامه ای که تو ماه عسل بود افتادم
خانمه پوزر میگفت من کارم برای خانم هایی که همش سرشون تو کتاب بوده و بلد نیستن رفتار وپرستیژ درست رو به دیگران نشون بدن هست
یعنی برخی اونقدر درس میخونن و سرشون تو کتاب هست که بلد نیستن رفتار و روابط اجتماعی درستی داشته باشن

بلا;712402 نوشت:
چون برخی لیسانس ها بهشون بر میخوره و کلاسشون یکم بالاس و هر کاری رو نمیرن سراغش
در صورتی که کار کردن عار نیست

خب دانشگاه که شده 70 درصدش عشقو حال!
یک بار برین جمه کسایی که پیش دانشگاهین!

"کاردانش چیست؟مکانیست که با تصمیم دولت ارازل اوباش از خیابونا برای چند ساعت جم بشن تا مردم نفس راحت بکشن)"
بعد این اقا کاردانشه!نقشه کشیم میخونه مهندس مملکت قراره بشه:Khandidan!:
پس فردا خونه رو سیل میبره!

******
در مورد این که کار رو عیب میدونن لیسانسه ها حق دارن!
خب وقتی لیسانسو گرفته الان حق داره!
یا نباید میدادن! یا شعار نمیدادن با سواد باشی کار خوبی داری آیندت روشنه ال بل!(چیزایی که تو گوش بچه ها میخونن از کودکی)
میاد لیسانس میگیره میبینه همش دروغ بود!
.خب این ادم نمیتونه بره کارگری که.......
بابا کارگریم کمه!فک میکنین ریخته؟ی بیل بگیری بری کارگری؟به خدا نیست.......
همون کارگر با بیلش کنار میدونم کار واسش نیس.........

monji-sec;712406 نوشت:
خب دانشگاه که شده 70 درصدش عشقو حال!

خیلی بامزه بود
یه حقیقت تلخ بود
ولی من خبرها رو داشتم گوش میدادم میگفتن 5 میلیون بیکاری داریم و این 5 میلیون 3میلیون فارغ التحصیل و 2 میلیون هم دانشجو
اون وقت از کسانی که در حال کار هستن 2 میلیون اتباع خارجی هستن
یعنی چی؟
یعنی این که اونا بلدن کارهایی مثل چاه کندن و تا 10متر زیر زمین رفتن رو انجام بدن
ولی پسره تو دانشگاه مهندسی عمران میخونه برگشته میگه خانم فلانی تا دستکش ها رو میارن شما شروع کنین سیمان رو مخلوط کنین
تا بهش میگی چرا شما این کار رو نمیکنی ناخناش رو نشون میده تازه بلند شدن میشکنن(ای وای مامانم اینا....)
یا پوست دستم حساسه
این ها واقعیتی هست که دیده شده .... من داشتم منفجر میشدم وقتی دیدم همچین دانشجویی تو دانشگاه دولتی هست.....متاسفم برای اون عده....

بلا;712408 نوشت:
خیلی بامزه بود
یه حقیقت تلخ بود
ولی من خبرها رو داشتم گوش میدادم میگفتن 5 میلیون بیکاری داریم و این 5 میلیون 3میلیون فارغ التحصیل و 2 میلیون هم دانشجو
اون وقت از کسانی که در حال کار هستن 2 میلیون اتباع خارجی هستن
یعنی چی؟
یعنی این که اونا بلدن کارهایی مثل چاه کندن و تا 10متر زیر زمین رفتن رو انجام بدن
ولی پسره تو دانشگاه مهندسی عمران میخونه برگشته میگه خانم فلانی تا دستکش ها رو میارن شما شروع کنین سیمان رو مخلوط کنین
تا بهش میگی چرا شما این کار رو نمیکنی ناخناش رو نشون میده تازه بلند شدن میشکنن(ای وای مامانم اینا....)
یا پوست دستم حساسه
این ها واقعیتی هست که دیده شده .... من داشتم منفجر میشدم وقتی دیدم همچین دانشجویی تو دانشگاه دولتی هست.....متاسفم برای اون عده....

حالا این نوع خوبشه......کشور باید برای این ها شرایطی بذاره!

شهر هایی اطراف تهران قم مشهد و....60 درصدشون افغانی شده.........و در قم به وضوح معلومه.......

احترام سر جاش! هم نوعن! ولی دو سال پیش ک سوم دبیرستان بودم خیر سرم نهایی بود!
کلاس ما 39 نفر بود!ی کلاس کوچیک!39 نفر!
11 نفر افغانی!
خب برادر من؟ تورو که رشته انسانی اونم!راه نمیدن!وکیل باید تابع ایران باشه! مدیر باید تابع ایران باشه!
خب میای چیکار شلوغ میکنی کلاسو:Moteajeb!:
11 نفر میرفتن کلاس ما میشد استاندارد!
به خدا نفس نمیشد کشید!
معلم درس نمیتونست بده!
امتحان نمیتونست بگیره!چرا؟تعداد زیاده خسته میشه برگه تصحیح کنه! و وقت نیست!
شفاهیم اصلا وقت نمیشه!
3 سال اخر دبیرستانمو با عذاب تموم کردم! هر کلاس 11 12 تا افغانی بود!
(مدیرای مدرسه هم واسه پول بدشون نمیاد ثبت نام کنن و چیزی نمیگفتن بهشون)
و هزاران مشکل دیگه!
الان کشور آلمان به افغانیا پناه و امکا نات میده! عوضش چی؟مثلا شد مدیر! تا 4 سال با حقوق خیلی خیلی پایین کار میکنه واسه دولت!
اینجوری نه سیخ میسوزه نه کباب!
داریم به افغانیا بهترین امکاناتو میدیم! ولی بازدهیش واسه ما چیه؟
(اکثرا کسایی که شهرای دیگن افغانی توش کمتره فکر میکنن افاغنه ایارن تو فقرو فلاکتن و مظلومن ...نه اینجوریام نیست )

بلا;712408 نوشت:
خیلی بامزه بود
یه حقیقت تلخ بود
ولی من خبرها رو داشتم گوش میدادم میگفتن 5 میلیون بیکاری داریم و این 5 میلیون 3میلیون فارغ التحصیل و 2 میلیون هم دانشجو
اون وقت از کسانی که در حال کار هستن 2 میلیون اتباع خارجی هستن
یعنی چی؟
یعنی این که اونا بلدن کارهایی مثل چاه کندن و تا 10متر زیر زمین رفتن رو انجام بدن
ولی پسره تو دانشگاه مهندسی عمران میخونه برگشته میگه خانم فلانی تا دستکش ها رو میارن شما شروع کنین سیمان رو مخلوط کنین
تا بهش میگی چرا شما این کار رو نمیکنی ناخناش رو نشون میده تازه بلند شدن میشکنن(ای وای مامانم اینا....)
یا پوست دستم حساسه
این ها واقعیتی هست که دیده شده .... من داشتم منفجر میشدم وقتی دیدم همچین دانشجویی تو دانشگاه دولتی هست.....متاسفم برای اون عده....

البته این آمار رو به این شکل محاسبه کردند که یک فردی که در هفته 2 ساعت کار میکنه رو شاغل دونستند .
من امار 20 میلیون بیکار رو شنیدم آمارها متفاوت هست

monji-sec;712411 نوشت:
حالا این نوع خوبشه......کشور باید برای این ها شرایطی بذاره!

شهر هایی اطراف تهران قم مشهد و....60 درصدشون افغانی شده.........و در قم به وضوح معلومه.......

احترام سر جاش! هم نوعن! ولی دو سال پیش ک سوم دبیرستان بودم خیر سرم نهایی بود!
کلاس ما 39 نفر بود!ی کلاس کوچیک!39 نفر!
11 نفر افغانی!
خب برادر من؟ تورو که رشته انسانی اونم!راه نمیدن!وکیل باید تابع ایران باشه! مدیر باید تابع ایران باشه!
خب میای چیکار شلوغ میکنی کلاسو:Moteajeb!:
11 نفر میرفتن کلاس ما میشد استاندارد!
به خدا نفس نمیشد کشید!
معلم درس نمیتونست بده!
امتحان نمیتونست بگیره!چرا؟تعداد زیاده خسته میشه برگه تصحیح کنه! و وقت نیست!
شفاهیم اصلا وقت نمیشه!
3 سال اخر دبیرستانمو با عذاب تموم کردم! هر کلاس 11 12 تا افغانی بود!
(مدیرای مدرسه هم واسه پول بدشون نمیاد ثبت نام کنن و چیزی نمیگفتن بهشون)
و هزاران مشکل دیگه!
الان کشور آلمان به افغانیا پناه و امکا نات میده! عوضش چی؟مثلا شد مدیر! تا 4 سال با حقوق خیلی خیلی پایین کار میکنه واسه دولت!
اینجوری نه سیخ میسوزه نه کباب!
داریم به افغانیا بهترین امکاناتو میدیم! ولی بازدهیش واسه ما چیه؟
(اکثرا کسایی که شهرای دیگن افغانی توش کمتره فکر میکنن افاغنه ایارن تو فقرو فلاکتن و مظلومن ...نه اینجوریام نیست )

ای بابا شما کجا بودی اینهمه افقانی بوده تو کلاستون
من که توی تمام مدت تحصیلم افغانی تو کلاسمون نبود

iranimij;712416 نوشت:
ای بابا شما کجا بودی اینهمه افقانی بوده تو کلاستون
من که توی تمام مدت تحصیلم افغانی تو کلاسمون نبود

تو شهر های کوچک اطراف تهران که ویلاییه میان میرن تو ویلا ها کار...ما هم از شانس افتادیم اونجا ها....اصلا کابله وضع خرابه.....
چندبار نامه زدم اموزش پرورش گفت چاره چیه بندازیمشون بیرون؟

iranimij;712416 نوشت:
ای بابا شما کجا بودی اینهمه افقانی بوده تو کلاستون
من که توی تمام مدت تحصیلم افغانی تو کلاسمون نبود

تو دانشگاه امام خمینی شما نمیتونی تشخیص بدی این چینی هست یا کره ای یا اهل افغان و یا تایلندی و مالزی فقط از آفریقایی ها و لبنانی ها معلومن اونم فقط نژادشون رو متوجه میشی دیگه نمیدونی این از کویته یا عربستان یا لبنان ؟این یکی از سودانه یا سومالی یا ؟
کل دانشگاه با وجود 5تا دانشکده انگار خارج از ایرانه
خیلی ها هم ناراحت که چرا دانشگاه رو دادن به خارجی ها
درسته بین المللی هست
ولی چرا همش از این کشورها..؟؟؟
هر چی آسیای شرقی و غربی هست و آفریقایی میان بقیه ی قاره ها یکی پیداش نمیشه تو دانشگاه
خیلی از کارها رو هم میگیرن
الآن تو شهر ما یه منطقه ای هست که کلا برای اتباع خارجی هست و یه جورایی خارج از کشور محسوب میشه اونجا
چون از مدرسه تا پوشش متفاوته همه چی

monji-sec;712406 نوشت:
کاردانش چیست؟مکانیست که با تصمیم دولت ارازل اوباش از خیابونا برای چند ساعت جم بشن تا مردم نفس راحت بکشن)"
بعد این اقا کاردانشه!نقشه کشیم میخونه مهندس مملکت قراره بشه
پس فردا خونه رو سیل میبره!

آقا معلم اجازه....؟ ما رشته مون کار دانش بود :Nishkhand: (دستم بهت نرسه!!!)
در مورد کار دانش تا حد زیادی با حرف شما موافقم. اما درمورد فنی حرفه ای اصلاً موافق نیستم
سطح سواد و اطلاعات بچه های فنی و حرفه ای در رشته هایی که دانشگاه پذیرش مشترک داره ، خیلی بیشتر از بچه های رشته های نظریه (بطور معمول)

یه مثال میزنم:
رشتهء طراحی صنعتی ، توی خود فنی حرفه ای دو درجه داره. ابتدا درجه 2 و در سطح بالاتر درجه 1
من خودم دروس اونها رو از نزدیک میشناسم ، بچه هایی که مدرک درجه 1 فنی حرفه ای داشتن ، وقتی به دانشگاه رفتن تا پایان فوق دیپلم انگار داشتن درسهاشون رو مرور میکردن! یعنی تقریباً تمام دروس فوق دیپلم برابر بود با 80 درصد یه مدرک درجه 1 فنی و حرفه ای!

میدونید چرا؟ چون بچه هایی که از دروس نظری وارد رشته های فنی میشن ، باید از 0 شروع کنن و بخاطر اونها سطح دروس رو در دانشگاه پایین آوردن

البته این رو هم بگم که برعکسش هم هست. یعنی اگر بچه های فنی و حرفه ای توی رشته های نظری قبول بشن ، باید خودشون رو بکشن تا سطحشون رو به بچه های نظری برسونن. چون بچه های نظری دروسی مثل فیزیک ، شیمی ، ادبیات و.... رو خیلی بیشتر و بهتر از بچه های فنی میخونن

بلا;712401 نوشت:
سردرگم هستم. دانشگاه درس میخونم و سال آخر
برای ارشد میخونم. حوزه رفتم و دارم تموم میکنم
نرم افزارهای مختلف رو یاد میگیرم
کارم هم تو پایگاه بسیج سایتمون هست
کل چیزی هم که بلدم تدریس زبان هست
خواهر ببخشیدا ولی نمیتونم این جمله رو نگم! حالتون خوبه؟!!! :Gig:
دارید ارشد میگیرید
حوزه رو هم دارید تموم میکنید
نرم افزارهای مختلف رو بلدید
زبان هم که آموزش میدید

من اگر جای شما بودم ماهی 5 ملیون درآمد داشتم :Khandidan!:
ضمناً من فکر میکنم باید همین روزا منتظر باشیم که خواهرمون به عنوان یکی از کارشناسان صدا و سیما بیان توی تلویزیون
جدی میگم ، با این همه اطلاعات راه موفقیت پیش پای شما خیلی بازه

[=Times New Roman]

Reza-D;709698 نوشت:

بیل گیتس = بنیانگذار مایکروسافت

استیف جابز = بنیانگذار اپل

ونسان ون گوگ = نقاش بزرگ هلندی

لئون تولستوی = نویسنده بزرگ روس

برد پیت = بازیگر مشهور

ژولیان آسانژ = ناشر ، روزنامه‌نگار ، برنامه‌ ریز کامپیوتر و یکی از بنیانگذاران سایت افشاگر ویکی لیکس

استیون اسپیلبرگ = یکی از بزرگترین کارگردان های جهان

سلام اخوی. :khandeh!:

یه جایی خوندم اینایی که اسمشونو بردی قید هاروارد رو زدن نه پیام نور رستم آباد. :ghash: :shad: :ghash:

به نظر من دانشگاه به هیچ دردی نمی خوره .

آدم خودش بشینه تو خونه مطالعه کنه خیلی ارزشش بیشتره و زودتر پیشرفت میکنه.

بری دانشگاهی که یه استاد تحمل دو کلمه حرف حساب رو نداشته باشه سر یه اختلاف نظر بهت بگه برو ترم بعد بیا.

این همه خودت وقت گذاشتی هزینه کردی . خانوادت توی زحمت افتادن . آخرش بگی سر یه بحث الکی گفت میندازمت؟

این بلاها سر خیلی از دانشجوها اومده و بازم میاد. :ok:

بسه دیگه حرفی ندارم . :khaneh:

فداااااات قربااااانت . تاپیک بزنی . بحث کنی . ستاره بچینی . شعر بگی . از کاربران شاعر دعوت کنی . توی همه چی سرک بکشی . پا تو کفش همه بکنی . فدات بوس بوس. :Nishkhand:

Reza-D;712470 نوشت:
خواهر ببخشیدا ولی نمیتونم این جمله رو نگم! حالتون خوبه؟!!!

اصلا حالم خوب نیست....میگم که خیلی خیلی سردرگم هستم
اونقدری رفتم سراغ همه چی که موندم علاقه ی اصلیم چیه؟

Reza-D;712470 نوشت:
دارید ارشد میگیرید

گفتم دانشجوی سال آخر هستم برای ارشد میخونم...کنکور ارشدکه بهمن ماه هست

Reza-D;712470 نوشت:
من اگر جای شما بودم ماهی 5 ملیون درآمد داشتم

چگونه؟وقتی نمیدونین بین این همه چیزی که خوندین کدوم رو انتخاب کنین؟و تو کدوم بهترین؟
منطق و کلامی که خوندین بیشتر به درد میخوره یا فیزیک و ریاضی؟
تدریس زبان خوبه یا تفسیر آیات؟
فتوشاپ خوبه یا اداره ی یک سایت؟

سلام
درمورد مطلب افغانی ها و ... به نظرم دولت باید یه فکر جدی بکنه و مث دولت های خارجی عمل بکنه(امثال آلمان،کانادا،...)
در مورد اینکه دانشگاه ها چیز به درد بخوری میگن یا نه باید بگم که همونطوری که یه بار قبل هم توی این تاپیک گفتم،باید دانشگاه های آزاد رو کلا ببندن چون بار علمی شون در حد صفره...
توی دوره ی شاه حدود دو سه درصد مردم سواد دانشگاهی داشتن ما انقدر مسخره شون کردیم ولی حالا فهمیدیم که نه،مث اینکه اون موقع درست تر بوده چون دانشگاه های اون موقع اصولی تر از الان بوده
کلا باید بذارن در دانشگاه های دولتی باز بمونه چون تنها سطح علمی اونا به درد بخوره...استاد دانشگاه آزاد رو ملاقات کردم یک سری چیزهای خیلی بدیهی علم ریاضیات رو نمیدونست(در حد نمادهای ریاضیات گستته) بعد اومده بود نرم افزار به بچه هاش تدریس میکرد...خوب برادر من شما که اندازه ی یه بچه دبیرستانی سواد نداری مجبوری دانشگاه تدریس کنی؟
متاسفانه دانشگاه های غیر دولتی شده محل فساد نه یادگیری

Im_Masoud.Freeman;712471 نوشت:
فداااااات قربااااانت . تاپیک بزنی . بحث کنی . ستاره بچینی . شعر بگی . از کاربران شاعر دعوت کنی . توی همه چی سرک بکشی . پا تو کفش همه بکنی . فدات بوس بوس
مسعود خدا بگم چکارت کنه! چند دقیقه ست دارم میخندم! :ghash:[=Times New Roman]
بخصوص اون قسمت قرمز رنگ :shad:

بلا;712473 نوشت:
صلا حالم خوب نیست....میگم که خیلی خیلی سردرگم هستم
اونقدری رفتم سراغ همه چی که موندم علاقه ی اصلیم چیه؟

[=Times New Roman]خدا کنه بلایی که سر من اومد سر شما نیاد :Ghamgin:
از برادر کوچکتون بشنوید. حتماً حتماً حتماً یکی از این استعدادها و راه ها رو به عنوان راه اصلی انتخاب کنید و بقیه رو بذارید به عنوان کمک و مواردی در درجهء دوم

بلا;712473 نوشت:
چگونه؟وقتی نمیدونین بین این همه چیزی که خوندین کدوم رو انتخاب کنین؟و تو کدوم بهترین؟
منطق و کلامی که خوندین بیشتر به درد میخوره یا فیزیک و ریاضی؟
تدریس زبان خوبه یا تفسیر آیات؟
فتوشاپ خوبه یا اداره ی یک سایت؟
البته 5 ملیون رو که همراه با شوخی گفتم :Nishkhand:
ولی واقعاً میشه درآمد خوبی کسب کرد. نظر من اینه که ابتدا انگیزهء خودتون رو مشخص کنید
مثلاً به نظرم منطق و تفسیر و.... اصلش برای دل خود آدمه. برای دانش و صد البته برای خدا ، لذا خیلی نمیشه به درآمد مربوطش کرد

خب شما هدف اصلیتون چیه؟ اگر کسب درآمد براتون اولویت داره بفرمایید ، شاید من و سایر دوستان بتونیم کمکی کنیم

Reza-D;712468 نوشت:
آقا معلم اجازه....؟ ما رشته مون کار دانش بود :Nishkhand: (دستم بهت نرسه!!!)
در مورد کار دانش تا حد زیادی با حرف شما موافقم. اما درمورد فنی حرفه ای اصلاً موافق نیستم
سطح سواد و اطلاعات بچه های فنی و حرفه ای در رشته هایی که دانشگاه پذیرش مشترک داره ، خیلی بیشتر از بچه های رشته های نظریه (بطور معمول)

یه مثال میزنم:
رشتهء طراحی صنعتی ، توی خود فنی حرفه ای دو درجه داره. ابتدا درجه 2 و در سطح بالاتر درجه 1
من خودم دروس اونها رو از نزدیک میشناسم ، بچه هایی که مدرک درجه 1 فنی حرفه ای داشتن ، وقتی به دانشگاه رفتن تا پایان فوق دیپلم انگار داشتن درسهاشون رو مرور میکردن! یعنی تقریباً تمام دروس فوق دیپلم برابر بود با 80 درصد یه مدرک درجه 1 فنی و حرفه ای!

میدونید چرا؟ چون بچه هایی که از دروس نظری وارد رشته های فنی میشن ، باید از 0 شروع کنن و بخاطر اونها سطح دروس رو در دانشگاه پایین آوردن

البته این رو هم بگم که برعکسش هم هست. یعنی اگر بچه های فنی و حرفه ای توی رشته های نظری قبول بشن ، باید خودشون رو بکشن تا سطحشون رو به بچه های نظری برسونن. چون بچه های نظری دروسی مثل فیزیک ، شیمی ، ادبیات و.... رو خیلی بیشتر و بهتر از بچه های فنی میخونن

شرمنده داداش:Khandidan!:
آخه من تو سه تا شهر کاردانششا دیدم:Khandidan!:
کمترین خلافشون خرید فروش مواد مخدره تو مدرسه:Khandidan!:
معاون دیدش! گفت چرا این کارو میکنی؟رفت مچشو گرفت ببرتش دفتر! با مشت کوبید صورت معاون! سه نفری ریختن سرش زدنش:Khandidan!:
دبیرمون میگه زنگ اول میری از مثلا 25 نفر 20 نفرشون حاضرن.....زنگ دوم میرم کلاس میشن 15:Khandidan!: زنگ سوم 10:Khandidan!: زنگای چهارم میرم خونه چون کسی نیست تو مدرسه:Khandidan!:

[="Purple"]سلام ....
همه این حرفا درست ....
اصلا دانشگاهها و مدارکش همه الان الکی یه ...
حتی دولتی ش...
باچشم خودم دیدم نمره الکی میدن بعد یه ترم که گذشته و طرف افتاده ....
ولییییییییییی تا وقتی نگاه جامعه این باشه چیکار میشه کرد؟
تا وقتی بری تو جامعه و بدون مدرک نتونی خودتو ثابت کنی مجبوری این راهو بری هرچند هدر بره جوونیتو زندگیت....
اونایی که میگن همه چیز مدرک دانشگاهی نیس
اگه دخترن واقعا به خواستگاراشون بگن مدرکم دیپلمه ببینن چقدر فرصت میمونه واسشون؟؟؟
اگه پسرن به دختر مورد علاقه شون بگن تحصیلات دانشگاهی ندارم ببینن فرصت دارن برای طرح بقیه حرفاشون؟؟؟
واقعا کی قبول داره بدون مدرک؟؟؟
بابام همیشه میگه الان دیگه حتی واسه چوپونی م لیسانس لازمه ...
هرروز که میگذره ارزش و اعتبار مدارک کمتر میشه ...
الان دیگه دکترام داره از اعتبار میفته ...
ولی همین مدرکو نداشته باشی ببین نگاه جامعه چیه بهت؟؟؟
[/]

موضوع قفل شده است