✫✿✫ جشن عبودیت ✫✿✫ویژه نامه حلول ماه شوال و عید سعید فطر
تبهای اولیه
class: grid | width: 500 | align: center |
---|---|---|
اَللّهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ | ||
[TD="align: right"] پرسمان و موضوعات :[/TD] | ||
[TD="align: right"] برخی اعمال شب و روز عید فطر[/TD] | ||
[TD="align: right"] نکاتی درباره عید فطر[/TD] | ||
[TD="align: right"] چرا نماز عید فطر در عصر غیبت واجب نیست؟[/TD] | ||
[TD="align: right"] نیت نماز عید فطر جماعت است یا فرادی؟[/TD] | ||
[TD="align: right"] چگونگی خواندن نماز عید فطر[/TD] | ||
[TD="align: right"] چند مسئله شرعی در خصوص زکات فطره[/TD] | ||
[TD="align: right"] دادن زکات فطره به پدر و مادر[/TD] | ||
[TD="align: right"] زکات فطره شخص مسافر[/TD] | ||
[TD="align: right"] زکات فطریه من چقدر است ؟؟[/TD] | ||
[TD="align: right"] فطره فقیر[/TD] | ||
[TD="align: right"] آیا می شود فطریه را به خانم دارای حقوق کم داد؟[/TD] | ||
[TD="align: right"] فطریه برای مقروض[/TD] | ||
[TD="align: right"] فطریه سادات و غیر سادات[/TD] | ||
[TD="align: right"] فطريه دانشجو و سرباز[/TD] | ||
[TD="align: right"] حکم شرعی زکات فطریه جنین متولد نشده چیست؟[/TD] | ||
[TD="align: right"] نپرداختن فطريه تا سال بعد[/TD] | ||
[TD="align: right"] هلال ماه شوال؛ اختلاف مراجع ، وظیفه مکلفین[/TD] | ||
[TD="align: right"] فرهنگی و نرم افزار :[/TD] | ||
[TD="align: right"] آداب عید فطر در نگاه مقام معظم رهبری[/TD] | ||
[TD="align: right"] وداع ماه مبارک از زبان امام سجاد علیه السلام[/TD] | ||
[TD="align: right"] نوروز پاکان[/TD] | ||
[TD="align: right"] پیامکهای تبریک عید سعید فطر[/TD] | ||
[TD="align: right"] عید فطر در قالب تصویر[/TD] | ||
[TD="align: right"] سخنرانی های ویژه عید فطر[/TD] | ||
[TD="align: right"] سرود و نغمات ویژه عید سعید فطر[/TD] | ||
[TD="align: right"] عید فطر و وداع با ماه مبارک رمضان (صوتی)[/TD] | ||
[TD="align: right"]نماز عید امام رضا (علیه السلام) به روایت رهبر - صوتی[/TD] | ||
[TD="align: right"] فلش ویژه عید سعید فطر[/TD] | ||
[TD="align: right"] نرم افزار جاوا - نرم افزار قنوت نماز عید فطر[/TD] | ||
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1390[/TD] | ||
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1391[/TD] | ||
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1392[/TD] | ||
[TD="align: right"] ویژه نامه سال 1393[/TD] | ||
[TD="align: right"] ارسال کارت پستال صوتی برای دوستان[/TD] | ||
[b]content[/b]
می خواست بهانه ای که پر نور شویم
از هرچه بدی و غیر او دور شویم
یک ماه پر از فرصت برگشتن داد
یک عید فرستاد که مغفور شویم
یک ماه صدا کرد که زیبا باشیم
در هر سحر و شبی چو مولا باشیم
ماه رمضان ماه مهارت ورزی ست
باشد که همیشه مثل حالا باشیم
یک ماه بهشت بر زمین حاکم شد
یک ماه ز عصیان دلمان نادم شد
یا رب نکند دوباره مهجور شویم
یک مژده بده که وصلمان دائم شد
[="Times New Roman"][="Navy"] جابر بن عبدالله انصاری، می گوید: در جمعه آخر ماه رمضان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم، هنگامی که چشم آن حضرت بر من افتاد فرمود: ای جابر! این جمعه آخر ماه رمضان است. پس با آن وداع کن و بگو: هر کس این را بگوید، به یکی از دو امر نیکو می رسد: یا آنکه طول عمر می یابد و ماه رمضان بعدی را درک می کند، و یا آنکه مورد بخشش و رحمت خدا قرار می گیرد.
[/HR] بندگانی که یک ماه به عبادت پروردگارشان مشغول بوده اند در این عید مبارک و بزرگ از هدایای الهی بهره مند می شوند همانگونه که در روز قیامت و پس از اتمام حسابرسی هایشان بسوی بهشت جاودان پروردگارشان رهسپار می گردند .
[/HR] زندگی کوتاه دنیوی فرصتی است بی بازگشت به منظور توشه اندوزی برای دیار باقی. بهره گیری از نعمت وجود و تلاش به جهت بهره مندی هر چه بیشتر از زمان و فرصت ها به منظور حرکت در مسیر عبودیت پروردگار دغدغه ی افرادی است که خواهان زندگی ای پاک و سالم اند. آنانکه به فرموده ی امیرالمومنین علی(علیه السلام) دنیا را بسان مزرعه ای دانسته اند که هر چه در آن کشت نمایند روزی درو خواهند کرد.
از اینرو تا به هر اندازه کشت هایشان بیشتر باشد فردا روز، محصولی پر بارتر خواهند داشت. از آنجاست که ایشان پیشتازان و سبقت گیرندگان در انجام امور نیک اند. توجه به جهان ابدی از یک سو و گذرا بودن دنیای فانی از سویی دیگر سبب می گردد تا هیچگاه سعی و کوشش در انجام نیکی ها از میان نرود. هر چه باور افراد به زندگی پس از مرگ بیشتر باشد و کمتر دچار غفلت از آن شوند تلاششان افزون تر می شود. خواه ناخواه تمامی افراد روزی حاصل اندوخته های حیات مادیشان را دریافت خواهند کرد.
روزی پر از سرور و شادی برای آنانکه با دستانی پر آمده اند و سرشار از اندوه و حسرت برای آنانکه باورش نداشته اند. آن روز فرصت عمل از بین می رود و تنها موعد حسابرسی است. آنانکه وقوع چنین روزی را باور نداشتند در تمنای بازگشت به دنیا و انجام عمل نیک خطاب به پروردگار خویش فریاد بر می آورند که « رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما یَتَذَكَّرُ فیهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذیرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمینَ مِنْ نَصیر» (سوره فاطر، آیه 37) ؛ «پروردگارا، ما را بیرون بیاور، تا غیر از آنچه مىكردیم، كار شایسته كنیم.» مگر شما را [آن قدر] عمر دراز ندادیم كه هر كس كه باید در آن عبرت گیرد، عبرت مىگرفت و [آیا] براى شما هشدار دهنده نیامد؟ پس بچشید كه براى ستمگران یاورى نیست. » اما عذرشان پذیرفته نیست و مهلتشان به سر رسیده است بدین جهت دچار افسوسی بی پایان و اندوهی بی منتها می گردند. اما این حال تنها مختص روز قیامت و صحرای محشر نیست.
فرصتی که از سر آغاز تا سرانجامش بیشترین همسانی را با روز قیامت داراست و این فرصت نیست مگر موعد عید مهمانان خدا. ماه مهمانی خدا ماهی سرشار از خیر و رحمت است.
ماهی که روزها و لحظه هایش زمان گشایش درهای رحمت خداوند بسوی زمینیان است و عمل نیک در اوقاتش پاداشی چندین برابر داراست. ایام و لحظاتی خاص، که متمایز از تمامی اوقات سال است و به جهت همین تمایزش فرصتی است که از دست دادنش اندوه آفرین است.
اما آنان که به برکت بهره مندی از راهنمایی های معصومین (علیهم السلام) در مراقبت از ایام این ماه توجهی ویژه داشته اند و از اوقات آن استفاده ی حداکثری نموده اند در پایان این ماه پر نور پاداش اعمالشان را دریافت می کنند و آنانکه فرصت های ویژه ی این ماه را از دست داده اند در آن روز زیان می بینند.
آن هنگام که مومنین از خانه هایشان به سوی مصلی در حرکتند تا در کنار یکدیگر مسرور از توفیقات حاصله در این ماه به سپاس پروردگارشان بپردازند از چنان شکوه و عظمتی برخوردار است که یاد آور خروج از قبرها در هنگامه ی رستاخیز است چنانکه امیر المومنین(علیه السلام) می فرمایند: « ... هُوَ أَشْبَهُ بِیَوْمِ قِیَامِكُمْ فَاذْكُرُوا بِخُرُوجِكُمْ مِنْ مَنَازِلِكُمْ إِلَى مُصَلَّاكُمْ خُرُوجَكُمْ مِن الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّكُم » (مجموعه ورام، ورام بن ابی فارس، مسعود بن عیسی، ج2، ص 157) ؛ (عید فطر) شبیه ترین روز به روز قیامت است وقتی از منازلتان (برای خواندن نماز) بسوی مصلی هایتان خارج می شوید بیاد آورید زمانی را که از گورها به سوی خدای خود خواهید رفت ».
[h=1]پیام های دعاهای روز عید فطر[/h]
[h=2]معنای عید[/h] در فرهنگ اسلامی، یک قاعده عمومی برای عید ارائه شده است که می تواند مصداقهای فراوانی داشته باشد و آن این است که هر روزی که در آن گناه نشود، عید به حساب می آید. شخصی امام علی علیه السلام را دید که در روز عید قربان کنار آبی نشسته و نان خشکیده ای را با آب مرطوب می کند و می خورد، عرض کرد: یا علی! در روز عید هم [بجای غذاهای رنگین] از نان جوی خشکیده استفاده می کنی؟ حضرت در جواب آن شخص کلامی را فرمود که بیانگر معیار حقیقی و واقعی عید است؛ حضرت فرمود: «اِنَّمَا هُوَ عِیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللهُ صِیامَهُ وَشَکرَ قِیامَهُ وَکلُّ یوْمٍ لَا یعْصَی اللهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ؛ (1) این [روز]، عید کسی است که خدا روزه اش را پذیرفته، و نماز او را ستوده است. و هر روزی که خدا در آن نافرمانی نشود، آن روز عید است.»
حضرت امیرمۆمنان علیه السلام فرمود: «اَلْیوْمُ لَنَا عِیدٌ وَغَداً لَنَا عِیدٌ، وَکلُّ یوْمٍ لَا نَعْصِی اللهَ فِیهِ فَهُوَ لَنَا عِیدٌ؛ (2) امروز برای ما عید است و فردا برای ما عید است و هر روزی که خدا را معصیت نکنیم برای ما عید است.»
[h=2]همه به سوی خدا[/h]
بسیاری فکر می کنند که وقتی عید فرا رسید، عبادت و ارتباط با خدا تمام شده و فصل بخور بخور و نشاط و شادی رسیده است؛ ولی فرهنگ غنی دعاهای معصومین علیهم السلام به ما می گوید که عید، تازه اوّل حرکت به سمت خدا است، هر چند شادی و نشاط و دید و بازدید لازم است؛ ولی همه آنها نیز باید در مسیر الهی و برای رضای خداوند و حرکت به سوی او باشد.
حضرت باقر علیه السلام در دعای قبل از نماز عید به خداوند متعال عرضه می دارد: «اللَّهُمَّ مَنْ تَهَیأَ فِی هَذَا الْیوْمِ اَوْ تَعََبَّأََ اَوْ اَعَدَّ وَاسْتَعَدَّ لِوَفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ نَوَافِلِهِ وَ فَوَاضِلِهِ وَ عَطَایاهُ فَاِنَّ اِلَیک یا سَیدِی تَهْیئْتِی وَ تَعْبِیتِی واِعْدَارِی وَاسْتِعْدَادِی؛ (3) خدایا! هر کس مهیا شده است در این روز و یا آماده و مستعدّ و زمینه سازی کرده است برای ورود به نزد مخلوقی (آنهایی که در روز عید جایزه می دهند) به امید جایزه، صله ها، بخششها و عطاهای او؛ ولی من ای آقایم! آمادگی و تهیه و زمینه سازی و استعداد خود را به سوی تو [و حرکت به جانب تو] فراهم نموده ام.»
عین همین دعا در اعمال شب جمعه که یکی از اعیاد است آمده؛ (4)
منتهی در ادامه اضافه ای دارد که راز رفتن به سوی خدا و درگاه او را نیز تبیین می کند: «یا مَنْ لَا یخِیبُ عَلَیهِ سَائِلٌ وَلَا ینْقُصُهُ نَائِلٌ فَاِنِّی لَمْ اَتِک ثِقَةً بِعَمَلٍ صَالِحٍ عَمِلْتُهُ... ؛ (5) ای کسی که ناامید نمی کند سائلی را و عطا و بخشش او باعث نقصش [نیز] نمی شود، به راستی عمل صالحی که به آ ن تکیه کنم، نیاورده ام.»
حضرت رضا علیه السلام فرمود: «اِنَّمَا جُعِلَ التَکبِیرُ فِیهَا صَلَاةِ الْعِیدِ اَکثَرُ مِنْهُ فِی غَیرِهَا مِنَ الصَّلَوَاتِ لِاَنَّ التَّکبِیرَ اِنَّمَا هُوَ تَعْظِیمٌ لِلَّهِ وَتَمْجِیدٌ عَلَی هُدًی وَعَافَی کمَا قَالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: «وَلِتُکبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَیکمْ وَلَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ»؛ تکبیر در نماز عید بیش تر از نمازهای دیگر قرار داده شده است؛ زیرا تکبیر، تعظیم برای خداوند و ارزش گذاری بر هدایت و عافیت الهی است. همان طور که خداوند جلیل می فرماید: «و برای اینکه بزرگ بدارید خدا را بر هدایت نمودنتان و شاید که شکرگزار باشید.» (6)
[h=2]
نزدیک شدن به مقامات محمد و آل محمد[/h] در دعای نماز عید عرضه می داریم: خدایا! «اَسْئَلُک اَنْ تُدْخِلَنِی فِی کلِّ خَیرِ اَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُک عَلَیهِ وَعَلَیهِمْ؛ (7) می خواهم که وارد کنی مرا [در این روز] در هر خیری که محمد و آل او را در آن داخل نمودی و اینکه بیرون کنی مرا از هر بدی که محمد و آل او را از آن خارج ساختی. صلوات تو بر او و آلش.»
امّا خیری که محمد و آل، داخل آن شده اند و شرّی که از آن خارج شده اند خلاصه اش همان است که در آیه تطهیر آمده است: «اِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً»؛ (8) «خداوند اراده نموده پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.»
علامه طباطبایی رحمه الله می گوید: «معنای آیه تطهیر این است که خداوند اراده ابدی نموده است که شما اهل بیت را از همه نوع پلیدی، اعتقاد باطل، گناه، با تجهیز کردن به اعتقاد حق، و دادن موهبت الهی عصمت پاک گرداند.» (9)
[h=2]درخواست بهترین خیرها[/h] «اللَّهُمَّ اِنِّی اَسْئَلُک مِنْ خَیرِ مَا سَئَلَک عِبَادُک الْمُرْسَلُونُ وَ اَعُوذُ بِک مِنْ شَرِّ مَا اَعَاذَ بِهِ عِبَادُک الْمُخْلَصُونَ؛ (10)
خدایا! از تو می خواهم از بهترین آنچه که بندگان فرستاده شده ات (انبیاء و یا بندگان صالحت) از تو خواستند و پناه می برم به تو از شرّ آنچه بندگان مُخلَصت [و یا مرسل و یا صالحت] از آن به تو پناه بردند.»
[h=2]بخشش گناهان[/h] از اهداف مهم روز عید، رسیدن به عفو الهی و بخشش گناهان است.
در دعای قبل از نماز عید می خوانیم: «فَیا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمْ اِغْفِر لِی الْعَظِیمَ مِنْ ذُنُوبِی فَاِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ اِلَّا اَنْتَ...؛ (11)پس ای با عظمت و ای بزرگ و ای بزرگ! بیامرز گناهان بزرگم را؛ زیرا گناهان بزرگ را جز تو [کسی] نیامرزد.»
امام علی علیه السلام فرمود: «اَلَا وَاِنَّ هَذَا الْیوْمَ یوْمٌ حُرْمَتُهُ عَظِیمَةٌ وَبَرَکتُهُ مَأمُولَةٌ وَالْمَغْفِرَةُ فِیهِ مَرْجُوَّةٌ؛ (12)بیدار باشید، امروز (روز عید فطر) روزی است که احترامش بزرگ و برکتش مورد آرزو و آمرزش [خداوند] در آن روز امید می رود.»
پی نوشت ها :
1) نهج البلاغه، محمد دشتی، ص 732، حکمت428.
2) مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، بیروت، آل البیت، سوم، 1411 هـ . ق، 1991 م، ج 6، ص 154، ح 6679/8.
3) تهذیب، همان، ج 3، ص 142.
4) مفاتیح الجنان، اعمال شب جمعه، ص 54
5) همان، اعمال شب جمعه، ص 54؛ و تهذیب، ج 3، ص 142.
6) وسائل الشیعه، همان، ج 5، ص 105، ح 1، باب 10.
7) وسائل الشیعه، همان، ج 5، ص 131، روایت 2، باب 26، باب استحباب دعا.
احزاب / 33.
9) المیزان، علامه طباطبایی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ج 16، ص 33.
10) وسائل الشیعة، همان، ج 5، ص 132، ح 5
11) بحار الانوار، ج 88، ص 19.
12) مستدرک الوسائل، همان، ج 6، ص 160، ادامه حدیث 6680/9.
[h=1]نکاتی از عظمت و برکات عید فطر ![/h]
[/HR] یک ماه سخت بندگی را پشت سر گذاشتیم ، ماه تشنگی ها و گرسنگی های دلچسب بندگی ، ماه زیبای همجواری با خداوند متعال ، ماه بارش رحمت و برکت ، ماه مبارک رمضان با همه سختی ها و شیرینی هایش گذشت و اینک در آستانه یک بزم باشکوه هستیم ، روز تقدیر از اطاعت کردن های ما ، روز بزرگ پاداش گرفتن .
[/HR] عید فطر از بزرگترین اعیاد مسلمانان است، روزی بزرگ که خداوند متعال در این روز بهترین ها را به بندگان روزه دارش عطا می کند ، بندگانی که نه گرما را شناختند نه طولانی بودن روز را ، با همه سختی ها امر پروردگار مهربانی ها را گردن نهادند و دم بر نیاوردند.
پیامبر اكرم(صلیاللهعلیهوآله) طی خطبهای در عید فطر فرمودند: آگاه باشید كه خداوند این روز را عید و شما را اهل آن قرار داد، پس یاد خدا کنید تا شما را یاد کند، او را بخوانید تا شما را استجابت کند، استغفار کنید تا شما را ببخشد و فطره خود را بپردازید که آن سنّت پیغمبر شما است.[1]
[h=2]جایگاه ویژه عید فطر[/h] در اهمیت این روز همین نكته كافی است كه نوشته اند: « امّا خیرته من الایام یوم الفطر » ؛ (2) برگزیده رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از روزها، روز فطر است.»
امام علی علیه السلام می فرمود: « الا و ان هذا الیوم یوم جعله الله لكم عیدا و جعلكم به اهلا فاذكروا الله یذكركم و ادعوا یستجب لكم؛ (3) هان امروز روزی است كه خداوند آن را برای شما عید قرار داده و شما را نیز شایستة آن ساخت، پس به یاد خدا باشید تا او نیز شما را یاد كند و او را بخوانید تا خواسته تان را به اجابت برساند.»
[h=2]شبی چون شب قدر و روزی چون روز قیامت
[/h] امام علی(علیه السلام) در خطبه ای فرمودند: «اى مردم! امروز شما روزى است که در آن به نیکوکاران پاداش داده مىشود و بدکاران در آن زیان مىکنند. امروز، شبیه ترین روزها به قیامت شماست. با بیرون آمدن خود از خانه هایتان به مصلاى خود، از بیرون آمدن از گورها و رفتن به پیشگاه خداوند یاد کنید. و از توقف و ایستادن خود در مصلى، وقوف خود در برابر خدا را یاد کنید و از بازگشت خود به خانه هایتان بازگشت خود را به جهنم و بهشت فرا یاد آرید. و اى بندگان خدا! بدانید نزدیک ترین و کمترین چیز که براى مردان و زنان روزهگیر فراهم است، این است که فرشتهیى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد که اى بندگان خدا! بر شما مژده باد که گناهان گذشته شما آمرزیده شد و بنگرید که در آینده چگونه خواهید بود.» (روضة الواعظین/ ترجمه مهدوى دامغانى/ 565 )
شب عید فطر شب بسیار با عظمتی است ، شبی که آن را هم پایه ی شب قدر می دانند، در روایتی آمده است: «... کارگر وقتى از عملش فارغ شد اجرتش را مىدهند و پایان عمل روزه دار شب عید است بنا بر این در شب عید مغفرت و آمرزش که پاداش روزه داران است نازل مىشود. ....(و سفارش شده است ) وقتى آفتاب غروب کرد غسل کن و بعد از خواندن نماز مغرب دو دست را بلند کن و بگو: یا ذا الطّول، یا ذا الحول، یا ذا الجود، یا مصطفى محمّد و ناصره صلّ على محمّد و على اهل بیته و اغفر لى کلّ ذنب احصیته علىّ و نسیته و هو عندک فی کتاب مبین. سپس به سجده برو و صد مرتبه بگو: اتوب الى اللَّه. بعد حوائج خود را از خدا بخواه.» (علل الشرائع / 259)
امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: « شایسته می دانم آدمی در سال، چهار شب دست از هر كاری بكشد و خود را به عبادت آماده سازد: شب عید فطر، شب عید اضحی، شب نیمةشعبان و شب اول رجب.» (بحارالانوار، ج 97، ص 36 و39 )
[h=2][/h] [h=2]
جمع شدن برای اظهار بندگی[/h] فضل بن شاذان می گوید: «روز فطر، عید قرار داده شد تا برای مسلمانان محل گردهمایی باشد كه در آن جمع شوند و به خاطر خدای عز وجل به صحنه آیند و خدا را در برابر نعمت هایش به شكوه و بزرگی یاد كنند تا هم روز عید باشد و هم روز اجتماع، هم روز بالندگی باشد و هم روز زكات دادن، هم روز رغبت (و توجه به نعم الهی باشد) و هم روز تضرع. چون روز فطر، روز اول سال است كه خوردن و نوشیدن در آن حلال می شود و چون اول ماه های سال نزد اهل حق، ماه رمضان است. لذا خداوند دوست دارد كه اجتماعی در این روز برای مسلمانان باشد كه خدا را در آن ستایش و تقدیس كنند.»(4)
[h=2]جشن پیروزی[/h] روزه داری در گرمای طاقت فرسای تابستان هر لحظه اش برای خداوند متعال ارزشمند بود ، لحظاتی که نفس به معنای واقعی اسیر دست ما بود و بر او غالب بودیم ، و این تلاش را خداوند بی نیاز مطلق ارج می نهد و پاداشی در خور به آن می دهد .
امام باقر علیه السلام به جابر فرمود: « رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: هر گاه روز اول ما شوال (عید فطر) فرا می رسد، یك منادی از سوی خدا ندا می دهد؛ ایها المومنون اغدوا الی جوائزكم»؛ ای مومنان به سوی جایزه هایتان بشتابید.» در ادامه حضرت باقر علیه السلام رو به جابر كرد و به تفاوت این پاداش با پاداش های دنیاداران اشاره كرد و فرمود: « یا جابر! جوائز الله لیست بجوائز هولاء الملوك... هو یوم الجوایز؛ (5) ای جابر! جوایز خدا، از نوع جوایز این پادشاهان نیست... آن روز روز جایزه هاست.»
رسول خدا دربارة نوع این جایزه می فرمود: « ان الله بنی الجنه من یاقوت احمر و سكت بالذهب، ستورها السندس و الاستبرق، اشجارها الزمرد، ثمارها الحلل، اعدها الله لهذه الامه یوم الفطر؛ (6) خداوند بهشت را از یاقوت سرخ بنا نهاد و مواد آن را از طلا و پرده هایش را از دیبا و درختانش زمرد و میوه هایش را از جواهرات زیبا ساخت و آن را عیدی این امت در عید فطر قرار داد.»
[h=2]روز مغفرت و آمرزش[/h] امام علی علیه السلام در یكی از خطبه های عید فطر فرمودند: « عبادالله ان ادنی ما للصائمین و الصائمات ان یتادیهم ملك فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عبد الله فقد غفرلكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كیف تكونون فیما تستانفون؛ (7)ای بندگان خدا! كمترین چیزی كه به زنان و مردان روزه دار داده می شود، این است كه فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد: هان! بشارتتان باد ای بندگان خدا كه گناهان گذشته تان آمرزیده شد. پس متوجه باشید در آنچه بعد از این ماه انجام می دهید.»
[h=2]چگونه برای عیدی گرفتن آماده شویم؟[/h] امام صادق علیه السلام فرمود: « هرگاه آفتاب غروب كرد سه ركعت نماز مغرب را بخوان و دست های خود را بلند كن و بگو:« ای صاحب عطای همیشگی، ای صاحب سال، ای برگزیننده محود و یاری كننده اش! بر محمّد و آل او درود فرست و تمام گناهانی را كه مرتكب شده ام و آن را فراموش كرده ام، برایم بیامرز با آن كه گناهانم در نزد تو در كتاب مبین (نوشتة آشكار) است.» پیشانیت را به خاک بمال و در حال سجده صد بار بگو: « به سوی خدا می روم» و از خدای بزرگ در خواست نیاز كن.» (8)
درباره امام سجاد علیه السلام نوشته اند: «یحیی لیله عید الفطر بالصلاه حتی یصبح و یبیت لیله الفطر فی المسجد و یقول: یا بنی ما هی بدون لیله یعنی لیله القدر؛ (9) شب عید فطر را با نماز زنده نگاه می داشت تا این كه صبح می شود. شب عید را در مسجد می ماند و می فرمود: فرزند عزیزم شب عید فطر كمتر از شب قدر نیست.»
پی نوشت ها:
1. خمینی، سید روح الله، توضیح المسائل (المحشی)، موسسه النشر الاسلامی التابعه لجامعه المدرسین، ۱۴۲۴، ق
2) بحارالانوار، ج 97، ص 48
3) من لا یحضره القیه، ج 1،ص517
4) همان، ج 1 ص 522، وسایل الشیعه، ج 5، ص 141
5) وسایل الشیعه، ج 5، ص 140، فروغ كافی ج 4، ص 168
6) مستدرك الوسایل، ح 6677
7) میزان الحكه، ج 7، ص 131. تنبیه الخواطر، ص 392
من لا یحضره الفقیه، انتشارات امام مهدی قم، ج 2، ص 109
9) بحارالانوار، ج 88، ص 119
[h=1]سیره تربیتى امام سجاد علیه السلام در عید فطر
[/h]با مرورى كوتاه به سیره تربیتى ائمه اطهار علیهم السلام درمىیابیم كه آن بزرگواران از ماه مبارك رمضان به عنوان یك دانشگاه تربیتى بهره گرفته و با پرورش شاگردان و انسان هاى با استعداد در روز عید فطر هدایا و جوائز مادّى و معنوى به آنان عطا مىكردند و به این ترتیب این ماه را به یك آموزشگاه و كلاس پرورش روح و جسم و اخلاق تبدیل نموده و به پرورش یافتهگان این مكتب در محدوده وسع و اختیاراتش نسبت به شایستگى افراد، عطایائى در نظر گرفته و آنان را تشویق مىكردند. در اینجا گوشهاى از سیره تربیتى و آموزنده امام سجاد علیه السلام را به روایت سید بن طاووس مىخوانیم:
امام صادق علیه السلام فرمود: شیوه حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در ماه رمضان چنان بود كه هرگاه غلامان یا كنیزان آن حضرت خطائى را مرتكب مىشدند آنان را تنبیه نمىكرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفترى ثبت كرده و تخلّفات هر كس را با نام و موضوع مشخص مىنمود. در آخر ماه همه غلامان و كنیزان را جمع كرده و در میان آنان مىایستاد. آنگاه از روى نوشته تمام كارهاى خلاف آنان را كه در طول ماه رمضان مرتكب شده بودند برایشان گوشزد مىكرد و به تك تك آنان مىفرمود: فلانى تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفى كردى و من ترا تنبیه نكردم! آیا به یاد مىآورى؟ مىگفت: بلى اى پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذكر مىشد و آنان به اشتباهات و خطاهاى خود اعتراف مىكردند. آنگاه به آنان مىفرمود: «ارفعوا اصواتكم و قولوا یا على بن الحسین! انّ ربّك قد احصى علیك كلّما عملت كما احصیت علینا كلّما قد عملنا و لدیه كتابٌ ینطق علیك بالحقّ لا یغادر صغیرةً ولا كبیرةٌ ممّا اتیت الّا احصاها و تجد كلما عملت لدیه حاضراً... ؛ با صداى بلند بگوئید: اى على بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنان كه تو اعمال ما را نوشتهاى. نزد خداوند نامه اعمالى هست كه با تو به حق سخن مىگوید و هیچ عمل ریز و درشتى را فروگزارى نمىكند و هرچه انجام دادهاى به حساب آورده و تمام آنچه را كه انجام دادهاى نزد او حاضر و آماده خواهى یافت، چنان كه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش همچنان كه دوست دارى خدا تو را ببخشد.
اى على بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتى را كه فرداى قیامت در پیشگاه خداى حكیم و عادل خواهى داشت. آن پروردگار عادل و حكیمى كه ذرّهاى و كمتر از ذرّهاى به كسى ظلم و ستم روا نمىدارد و اعمال بندگان را همچنان كه انجام دادهاند به آنان عرضه خواهد كرد و حساب و گواهى خدا كافى است ...
ببخش و عفو كن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو كرده و درگذرد چنان كه خودش در قرآن مىفرماید: «ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبّون ان یغفر الله لكم والله غفورٌ رحیمٌ(1) ؛ باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است.
امام سجاد علیه السلام این كلمات را براى خویش و غلامان و كنیزانش تلقین مىكرد و آنان با هم تكرار مىكردند و خود امام كه در میان آنان ایستاده بود و مىگریست و با لحنى ملتمسانه مىگفت: «ربّ انّك امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا كما امرت فاعف عنّا فانّك اولى بذلك منّا و من المأمورین ... ؛ پروردگارا، تو به ما فرمودى از ستمكاران خویش درگذریم و ما به راستى بر خود ستم كردهایم. همان طور كه فرمودى، ما از كسانى كه ستم كردهاند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر كه تو در عفو كردن از ما و از ماموران برترى. تو به ما فرمودى سائلى را از درگاه خود محروم نكنیم و هم اكنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانهات زانو زده و احسان و عطاى تو را مىطلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، كه تو در این كار شایستهتر از ما و از مأموران هستى. خدایا! من اكرام كردم تو هم به من اكرام كن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما اى صاحب احسان و كرامت.پس از این برنامه عرفانى حضرت سجاد علیه السلام خطاب به غلامان و كنیزان خویش مىفرمود: من شما را عفو كردم، آیا شما هم من و بدرفتاری هاى مرا كه فرمانرواى بدى براى شما و بنده فرومایهاى براى فرمانرواى بخشاینده عادل و نیكوكار بودم، بخشیدید؟! همگى یكصدا مىگفتند: با این كه ما از تو جز خوبى ندیدهایم ترا بخشیدیم. آنگاه به آنان مىفرمود:
بگوئید خداوندا! از على بن الحسین درگذر! همان طور كه او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد كن همان طور كه او ما را از بردگى آزاد كرد. آنان دعا مىكردند و امام سجاد علیه السلام هم آمین مىگفت. و در پایان مى فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان كردم به امید این كه خدا نیز از من درگذرد و آزادم كند.
در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا مىبخشید كه از دیگران بىنیاز مىشدند. هر سال در شب آخر ماه مبارك رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد مىكرد و مىگفت: «انّ الله تعالى فى كلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار كلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارك رمضان هفتاد هزار كس را از آتش جهنم آزاد مىكند كه همگى مستحق عذاب بودهاند آن حضرت هیچ بندهاى را بیش از یك سال به بندگى نمىگرفت. هرگاه كسى را در اول سال و یا در وسط آن مالك مىشد در شب عید فطر آزاد مىكرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را كه هیچگونه نیازى به آنان نداشت مىخرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایاى قابل توجهى را به آنان عطاء مىكرد.(2)
با توجّه به این روایت نسبتاً طولانى در مىیابیم كه رهبران الهى و پیشوایان معصوم ما چقدر در ترویج فرهنگ اسلامى و آموختن آن به انسانهاى تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عید فطر در آزادى جسم آنان مىكوشیدند بلكه افكار و اندیشههاى آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستى رها مىساختند و بدین گونه بود كه تربیت یافتگان مكتب اهل بیت علیهم السلام از پستى ذلّت به اوج عزت مىرسیدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خداجوى مبدل مىگشتند. كه فهرست مفصلى از اینان را مىتوان در كتابهاى رجالى، تاریخى و سیره مطالعه نمود.
پی نوشت ها:
1- سوره نور، آیه 22.
2- اقبال الاعمال، ص 260.
[h=1]عید فطر را به شیوه ائمه(علیهم السلام) جشن بگیریم ![/h]
[/HR] روز مبارکی که مردم در آن شادی می کنند و به یکدیگر تبریک می گویند، روز جشن اهل اسلام، بازگشت هر ساله روزی که شادی و سرور همراه دارد و ... (1) امام علی علیه السلام در مورد محتوایی که موجب سرور و عید گرفتن می شود، می فرماید: «کل یوم لایعصی الله فیه فهو یوم عید؛ (2) هر روزی که در آن عصیان خدا نشود، روز عید است.»
[/HR] در احادیث و سیره معصومان «شیوه ابراز سرور» در عید نیز متأثر از دو عامل محتوا و موقعیت قرار داده شده است و چون میزان سلامت ارتباط و افزایش حرکت بنده به سوی خداوند و کمالات، معیار عید بودن است، از جهت شکل بروز هم شیوه هایی توصیه می شود که با آن هدف کلی سازگار باشند. براین اساس نه تنها غنا (3) و حرکات بی محتوا در این ابزار شادمانی جایگاهی نخواهند داشت بلکه مسلمان موظف است شیوه هایی سازگار با دین خود را برگزیند. اینکه به گوشه ای از احادیثی که شیوه بروز شادی را نشان می دهند، اشاره می کنیم:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم «زینوا اعیادکم بالتکبیر؛ (4) عیدهای خود را با تکبیر زینت دهید».
قال زین العابدین علیه السلام: «یتزین کل منکم یوم العید الی غسل و الی کحل و لیدع ما بلغ ما استطاع و لایکونن احدکم احسن هیأه و ارذلکم عملاً؛ (5) همه شما باید در روز عید زینت و غسل و آرایش کنید و از دعای وارد شده آن روز به قدر توان بخوانید و مبادا کاری کنید که چهره ظاهری شما زیبا و عمل شما زشت باشد.
قال الباقر علیه السلام: فی قوله تعالی (خذوا زینتکم عند کل مسجد) : «ای خذوا ثیابکم التی تتزینون بها للصلاه فی الجمعات و الاعیاد» (6)
امام باقر علیه السلام درباره سخن خدای تعالی «از زینت هایتان نزد هر مسجدی استفاده کنید» فرمود: «لباس هایی را که به آن ها خود را زینت می کنید در روزهای عید و جمعه برای نماز بپوشید.»
قال علی علیه السلام: «غسل الاعیاد طهور لمن اراد طلب الحوائج بین یدی الله عزوجل و اتباع السّنه؛ (7)
غسل عیدها، سبب پاکی کسانی است که برای درخواست نیاز به درگاه خدا روی می آورند و هم پیروی از روش [پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] است».
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «من احیا لیله العید لم یمت قلبه یوم یموت القلوب؛ (8) کسی که شب عید را زنده نگاه دارد، روزی که قلب ها می میرند، قلبش نمی میرد».
- نوع هدیه و عیدی
هدیه هایی که در اسلام برای اعیاد در نظر گرفته می شود، می تواند متفاوت با نوع هدیه هایی باشد که بین مردم رایج است و البته این به معنای نفی ارزش آن عیدی ها نیست بلکه نشان دهنده هماهنگی بین محتوای عید و نوع هدیه آن در دین است. امام باقر علیه السلام به این تفاوت و تناسب پاداش ها این گونه اشاره می کند: « جوائز الله لیست بجوائز هۆلاء الملوک؛ جوایز خدا از نوع جوایز این پادشاهان نیست».
[h=2]
عید فطر و اهمیت آن[/h] در نماز عید فطر می خوانیم:« اسئلک بحث هذا الیوم، الذی جعلته للمسلمین عیدا؛ (9) تو را می خوانم به حق ای روز که برای مسلمانان عید قرار دادی.»
در اهمیت این روز همین نکته کافی است که نوشته اند:« امّا خیرته من الایام یوم الفطر؛ (10) برگزیده رسول خدا از روزها، روز فطر است.» و امام علی علیه السلام می فرمود:« الا و ان هذا الیوم یوم جعله الله لکم عیدا و جعلکم به اهلا فاذکروا الله یذکرکم و ادعوا یستجب لکم؛ (11) هان امروز روزی است که خداوند آن را برای شما عید قرار داده و شما را نیز شایسته آن ساخت، پس به یاد خدا باشید تا او نیز شما را یاد کند و او را بخوانید تا خواسته تان را به اجابت برساند.»
چرا عید؟
کاوشی کوتاه در روایات، ما را به انسان این فلسفه و دلایل متعددی که موجب شد، روز فطر، عید نامیده شود، راهنمایی می کند.
[h=2]برخی از این دلایل عبارتند از:[/h] 1- اجتماع برای ستایش
فضل بن شاذان می گوید: شنیدم که امام رضا علیه السلام می فرماید :
«روز فطر، عید قرار داده شد تا برای مسلمانان محل گردهمایی باشد که در آن جمع شوند و به خاطر خدای عز وجل به صحنه آیند و خدا را در برابر نعمت هایش به شکوه و بزرگی یاد کنند تا هم روز عید باشد و هم روز اجتماع، هم روز بالندگی باشد و هم روز زکات دادن، هم روز رغبت (و توجه به نعم الهی باشد) و هم روز تضرع. چون روز فطر، روز اول سال است که خوردن و نوشیدن در آن حلال می شود و چون اول ماه های سال نزد اهل حق، ماه رمضان است. لذا خداوند دوست دارد که اجتماعی در این روز برای مسلمانان باشد که خدا را در آن ستایش و تقدیس کنند.» (12)
2- دستمزد عبادت
حسن بن راشد به امام صادق علیه السلام گفت: مردم می گویند: آمرزش برای کسی که ماه رمضان را روزه گرفته است، در شب قدر نازل می شود، امام صادق علیه السلام فرمود:« یا حسن! ان القاریجار، انما یعطی اجرته عند فراغه ذلک لیله العید؛ (13) ای حسن! به کارگر بعد از پایان کار دستمزد میدهند و این در شب عید فطر است.»
3- جشن پیروزی
بنده پرهیزکار و مسلمان روزه دار به دلیل موفقیت در امتحان بزرگ الهی بعنی روزه گرفتن با وجود تمام تمایلات نفسانی و وسوسه های مختلف، روز عید فطر را جشن می گیرد، آری بنده مۆمن خدا تمام تلاش خود را برای پیروزی در این امتحان بزرگ به کار می برد و دست آخر نیز به خود حضرت حق متوسل می شود و تقاضای قبولی اعمالش را می نماید. (14) امام علی علیه السلام می فرمود: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه؛ (15) این روز عید کسی است که خداوند روزه او را قبول کند و پاداش به پاداشتن (نماز و شب زنده داری) او را بدهد.»
4- روز بخشش و غفران
عبادت و ابراز بندگی خالصانه در ماه رمضان، موجبات استحقاق بخشش بنده مۆمن را فراهم می آورد. امام علی علیه السلام در یکی از خطبه های عید فطر فرمودند ؛ ای بندگان خدا! کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود، این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد: هان! بشارتتان باد ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد. پس متوجه باشید در آنچه بعد از این ماه انجام می دهید.» (16)
و در همین رابطه است سخن علی علیه السلام که فرمود:« انما هذا عید من غفر له، این روز عید کسی است که مورد بخشش قرار گرفته است.»
پی نوشت ها :
1) لغت نامه دهخدا، ماده عید، ج 33، مجمع البحرین و لغت نامه های دیگر.
2) نهج البلاغه، کلمات قصار، ص420، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20ص73
3) بحارالانوار، ج 76، ص 247، (قال رسول الله صلی الله علیه و اله: ما رفع احد صوته بالغنا الا بعث الله شیطانین علی منکبیه یضربان باعقابهما علی صدره حیت یمسک.
4) کنز العمال، خ 24094و 24095.
5) مستدرک الوسایل، ح 6676
6) وسائل الشیعه، ج 5،ص 15
7) بحارالانوار، ج 91، ص 118.
وسایل الشیعه، ج 5، ص 139.
9) مفاتیح الجنان.
10) بحارالانوار، ج 97، ص 48
11) من لایحضره القیه، ج 1،ص517.
12) همان، ج 1 ص 522، وسایل الشیعه، ج 5، ص 141.
13) اصول کافی، ج 4،ص 167
14) تقبل الله منک و منا، بحارالانوار، ج 49، ص 105.
15) نهج البلاغه، کلمات قصار، 428.
16) میزان الحکمه، ج 7، ص 131/ تنبیه الخواطر، ص 392.
[h=1]شب عید فطر و گریز از دل مردگی[/h]
[/HR] دل آدمی حقیقتی است که گاه خاموش و مرده و گاه نورانی و زنده است. کلید حیات دل جز به دست صاحب آن، به دست دیگری نیست. در این میان این انسان است که با اعمال و افکار خویش دل را زنده ساخته یا به مرگ نزدیک میدارد. دل این واژه کوچک، امّا بزرگ راه وصال به محبوبی است که از روح خویش وجود آن حقیقت را رقم زده است و جز با دلی زنده و پویا نمیتوان به آن گوهر یکدانه عالم وجود، به آن خداوند بخشنده مهربان رسید. چگونه میتوان دلی زنده داشت تا به وسیله آن هدف خلقت را تحقق بخشید؟
[/HR] [h=2]دل مردگی:[/h] در ابتدا نیاز است مراد از دل مردگی را دریافت تا به فهم درستی از زنده دلی رسید. در این باره می توان گفت:
آدمى را دو مرگ است، به همان گونه که او را دو زندگى است، یکى مرگ و زندگى بدنى، و دیگرى مرگ و زندگى قلبى (روحى). و زندگى واقعى انسان همان زندگى قلبى او است، چون که دل، پایگاه انسانیّت آدمى و مرکز عواطف و احساسات و جایگاه شکفتگى وجدان سرشار او است. و هنگامى که قلب به خواستههاى پست میل پیدا نکند، و در دام علاقهمندی هاى فرومایه نیفتد، زنده باقى مىماند و به انجام دادن کارهاى شایسته و نیک میل مىکند، و همه انسانها را دوست مىدارد. و براى همه خواستار نیکى است، و به تأمّل و تدبّر در جهان و کار جهان مىپردازد، و از گذشت روزگار و تغییرات آن عبرت مىگیرد، و در برابر پروردگار جهانیان فروتنى و خشوعمىکند. در مقابل به انسانی که توجهات خویش را صرف امور مادی ساخته و از انسانیّت بویی نبرده باشد را دل مرده گویند.
[h=2]عوامل دل مردگی:[/h] چگونه است، دلی که خداوند راه وصال خویش قرار داده است در فراز و فرودهای این عالم خاکی جان خویش را از دست داده و صاحب خویش را به صفت دل مرده موصوف میسازد. چگونه آدمی به جایی می رسد که رضای خویش را در زندگی نباتی و حیوانی می یابد؟
یکى از عوامل میراننده دل و بازدارنده آدمى از همراهى با کاروان اجتماع اسلامى (با همه کسانى که در آن عضویّت دارند، از هر دین و مذهب)، همان فزونخواهى و فرو رفتن در آن است، که در آن، مال هدف و آخرین خواسته متکاثران و مترفان است، و در نزد اکثریّت آنان- اگر نگوییم که همه آنان- جایگزین فضیلت و معنویّات است.
همه فعّالیّتهاى ایشان هدفى جز این خواسته- یا چیزى نزدیک به آن- ندارد، هدفى که آدمى را از توجّه به مسایل برتر دیگرى باز مىدارد که وابسته به امر دین و دادگرى است، و سبب دورى گزیدن است از آنچه به سخت دلى و قساوت قلب مىانجامد.
حضرت علی(علیه السلام) در حدیثی میفرمایند: «کثرة المال مفسدة للدّین، مقساة للقلوب » فراوانى مال مایه تباه شدن دین است و سخت شدن دلها.(تحف العقول). انسانی که تمام همّ و غمّ خویش را در دنیا متوجه مادیات ساخته و هدف خویش را رسیدن به آرزوهای مادی میداند، دلی مرده عایدش میشود که کمترین توانایی برای رساندن صاحب خویش به مقصد حقیقیاش ندارد. حضرت در خطبه 87 کتاب نهج البلاغه نیز افرادی را که از دانش و حکمت بهرهای نداشته و به خیال باطل خود را دانشمند میدانند دل مرده می نامد.
[h=2]عوامل زنده نگه داشتن دل[/h] مولای متقیان اندرز نیکو و حکمت و یقین را به عنوان راه های زنده نگه داشتن دل معرفی کرده و میفرمایند: دلت را با اندرز نیکو زنده کن و هوای نفس را با بی اعتنایی بمیران. جان را با یقین نیرومند کن و با نور حکمت روشنایی بخش و با یاد مرگ آرام کن.(نهج البلاغه، نامه 31)
عوامل دل مردگی و زنده دلی فراوان است در این میان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حدیثی دارند که توجه بدان خالی از لطف نیست. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: کسى که شب عید و شب نیمه شعبان را زنده بدارد، در روزى که دلها مىمیرند دل او نخواهد مرد.(ثواب الأعمال/ترجمه بندرریگى/ 165)
رسول خدا یکی از راه های زنده نگه داشتن دل را شب زنده داری در شب عید فطر میدانند و توجه و اهتمام بدان را آنقدر مهم دانستهاند که به اعتقاد ایشان بدان وسیله می توان دل خویش را در روزی که دلها میمیرند را زنده نگاه داشت.
ماه رمضان ماهی پر از برکت و لبریز از مغفرت و بخشایش است. عید آن نیز عیدی بزرگ و مملو از برکات خداوندی است. پس چه نیکوست شب این روز بزرگ را همچون شب های قدر احیا نگاه داشت تا از برکات وجودی آن بهرهمند شد و در دریای دانش حکمت غوطه ور بود و از چشمه های معنویت سیراب گشت و بدان وسیله دل خویش را در روزی زنده نگاه داشت که زنده نگاه داشتن دل در آن روز سخت و طاقت فرساست.
[/HR] منابع:
1) ثواب الأعمال ، ابن بابویه، محمد بن على- بندر ریگى، ابراهیم محدث
2) الحیاة، حکیمى، محمدرضا و حکیمى، محمد و حکیمى، على- آرام، احمد
3) نهج البلاغه، محمد دشتی
[h=1]درسی که از عید فطر باید بگیریم ![/h]
[/HR]امیر المۆمنین علیه السلام روز عید فطر براى مردم خطبه خواند و فرمود : اى مردم در این روز به محسنان شما ثواب دهند و بدكاران زیانمندند. این شبیه ترین روزیست به روز قیامت، (پس) به هنگام بیرون آمدن از منزل به نمازگاه، یاد كنید بیرون آمدن خود را از گورهایتان به محضر پروردگارتان؛ و یاد كنید به وقوف خود در نمازگاه، وقوف خود را در برابر پروردگار خود؛ و یاد كنید به برگشت خود به منزلهایتان، برگشت خود را به منزل هاى بهشت یا دوزخ خود و بدانید اى بندگان خدا كه كمترین مزد مرد و زن روزهدار آنست كه جار كشد آن ها را فرشتهاى در روز آخر ماه رمضان (که) مژده گیرید بندگان خدا كه آمرزیده شد براى شما آنچه گذشته از گناهان شما و بپائید در آینده چطور خواهید بود.1
[/HR] حال که امیدمان به فضل و کرم لایتناهی الهی است که در پایان این ماه عزیز ذره ذره سرب گناهان وجودمان را از صفحه پاک ضمیر فطرتمان بر گیرد تا به مانند کودکی که به تازگی از مادر متولد شده ایم به صفای باطن رسیم؛ چه خوب است که از امروز به محاسبه نفس خود دست زنیم. زیرا ممکن است که عمرمان کفاف ماه رمضان سال آینده را ندهد.
[h=2]مراقبه و محاسبه[/h] یكى از روش هاى تربیت در قرآن مراقبه و محاسبه است كه علماى اخلاق و ارباب معرفت درباره این موضوع تأكید و توصیه فراوان نموده اند.
[h=2]معنى محاسبه و مراقبه[/h] مرحوم نراقى در جامع السعادات مى فرماید: محاسبه عبارت است از این كه انسان در هر شبانه روز یک وقتى را معین كند كه به حساب نفس خویش برسد كه چه اعمالى را انجام داده و طاعت ها و گناهانش را موازنه و سنجش نماید و نفس خویش را سرزنش كند؛ اگر در طاعت الهى تقصیر نموده یا مرتكب معصیت شده، و شكر نماید خداوند را اگر واجبات را انجام داده و معصیتى از او صادر نشده و شكر زیادترى نماید اگر موفق به بعضى اعمال خیر و مستحبى شده است و مراقبه آن است كه همیشه ملاحظه كند ظاهر و باطن خود را تا این كه اقدام به معاصى نكند و واجبات از او ترك نشود تا این كه در موقع محاسبه ملامت و ندامت متوجه او نشود.2
[h=2]
آثار محاسبه[/h] امام على(علیه السلام) می فرماید: هركس به حساب خود برسد در دنیا سود مى برد.3 و نیز مى فرماید: هر كس به حساب نفس خویش برسد عیوبش را درك مى كند و به گناهانش احاطه پیدا مى كند. پس از گناهان توبه مى كند و عیوبش را اصلاح مى نماید.4
[h=2]چرا به محاسبه نفس اهمیت نمى دهیم؟[/h] به دلیل فراموشى خدا و از خودبیگانگى: تردیدى نیست كه منشأ عدم توجه به این موضوع مهم غفلت از خداوند است و از نظر قرآن كسانى كه خداوند را فراموش كنند، خداوند نیز آن ها را از خودشان بیگانه نموده است. و لاتكونوا كالذین نسوا للّه فانسیهم انفسهم5 لذا خداوند خطاب به پیامبر مى فرماید از آن كسى كه قلبش را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مكن چرا كه چنین فردى پیرو هواى نفس است. ولا تطع من اغفلنا قلبه عن ذكرنا واتبع هویه 6
[h=2]به دلیل غرور و امید بى جا[/h] یكى دیگر از عوامل ترک محاسبه نفس، غرور و خود فریبى است. حضرت على علیه السلام مى فرماید: اى انسان! چه چیز تو را به گناهت جرأت داده؟ چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ چه چیز تو را بر هلاكت خویش علاقمند كرده است؟ آیا این بیمارى تو بهبودى ندارد؟ آیا این خوابت بیدارى ندارد؟ چرا همان گونه كه به دیگران رحم مى كنى به خودت رحم نمى كنى؟7
[h=2]
راه محاسبه نفس[/h] كنترل و اداره نفس كار آسان و ساده اى نیست بلكه به تدبیر، بردبارى و تلاش فراوان نیاز دارد. مگر نفس امّاره به این سادگى تسلیم مى شود؟ و مگر به آسانى پاى میز محاكمه و حساب رسى حاضر مى گردد؟ راه هایى كه در حساب رسى نفس، مۆثر و مفید است عبارتند از:
- انسان به یاد محاسبه شدید و سخت قیامت بیافتد كه در قیامت از جن و انس حساب رسى دقیق مى كنند. قرآن مى فرماید: سنفرغ لكم ایّه الثقلان8 به زودى به حساب شما مى پردازیم اى دوگروه انس و جن !امیرالمۆمنین مى فرماید : قبل از آن كه در قیامت به حساب شما برسند در دنیا به حساب خود بپردازید و قبل از آنكه كارهاى شما رابسنجند خود رابسنجید.9
- امام على علیه السلام :می فرماید: لازم است انسان عاقل به حساب خود رسیدگى كند و تمام عیب ها و زشتى هایى را كه دارد نسبت به دین و رأى و اخلاق و ادب اینكه ثبت و ضبط كند و آنها را به ذهن خود بسپارد یا آن كه در صفحه كاغذى بنویسد و براى برطرف نمودن آن ها فعالیت كند.10 پس خوب است هنگام توبه و پرهیز از گناهان گذشته، دفترى تهیه كنیم، هر روز حقوقى را كه از دیگران بر عهده داریم بنویسیم و آنچه از عبادات و وظایف خود تباه كرده ایم را بنگاریم و حتى براى هر عضوى صفحهاى مخصوص قرار داده و تمامى حقوق واجب آن عضو را ثبت نماییم، سپس براى هر یك فكرى كارساز كنیم؛ تا از این طریق معلوم شود آیا ترك واجب یا ارتكاب حرام از ما سرزده است یا نه؟ برای آگاهی از حقوق خود و دیگران مراجعه به کتاب رساله حقوق امام سجاد علیه السلام بسیار راهگشاست.
[h=2]پس از پایان یافتن این عمل شایسته، باید[/h] - حقوق الهى را انجام داده، كفارات را پرداخت كنیم؛ نذرهایمان را به جا آورده و در فراسوى همه این ها براى جبران خطاهایى كه نیاز به استغفار دارد، استغفار كنیم.
- حقوق مالى و غیر مالی مردم را جبران كرده و طلب حلالیت كنیم.
- براى صاحبان حقوقى كه توان جبران آن را نداریم اعمال خیر و كارهاى خداپسند انجام دهیم.
- حق نفس و اعضای بدن خود، حق چشم و گوش و زبان و دست و پای خود را بپردازیم و بدانیم که آن ها یکی از گواهان اعمال ما در روز قیامت هستند.
اى خداوند، ما در این روز فطر، روز عید و شادمانى مۆمنان، روز اجتماع مسلمانان به گرد یكدیگر، از هر گناه كه مرتكب شدهایم و از هر كار زشت كه زین پیش از ما سر زده، و از هر خیال بد كه در دل خود پنهان داشتهایم، توبه مىكنیم، توبه كسى كه در دل خیال بازگشتش به گناه نیست و بار دیگر به گناه باز نگردد، توبهاى بىبازگشت، عارى از هر گونه شك و ریب. بار خدایا، چنین توبهاى را از ما بپذیر و از ما خشنود شو و ما را در آن توبه ثابت قدم گردان.11
پی نوشت ها:
1- الأمالی (للصدوق) / ترجمه كمرهاى، متن، ص: 100
2- جامع السعادات ، ج 3، 640.
3- غررالحكم ، ص 618 696.
4- غررالحكم ، ص 618 696.
5- سوره مبارکه حشر، 19.
6- سوره مبارکه كهف ، 28.
7- نهج البلاغه ، خطبه 223
8- سوره مبارکه الرحمن، 26. قرآن در آیات متعدد موضوع حسابرسى قیامت را مطرح نموده از جمله در سور بقره، 284؛ انبیاء 47؛ نساء، 86؛ زلزال ، 8.
9- غررالحكم ، ص 385.
10- بحارالانوار، ج 17، ص 116.
11- گوشه ای از مناجات چهل و پنجم امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه، ترجمه آیتى، ص: 288.
[h=1]عیدی امام سجاد(علیه السلام) در عید فطر[/h]
[/HR]
امام صادق(علیه السلام) فرمود: شیوه حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) در ماه رمضان چنان بود که هرگاه غلامان یا کنیزان آن حضرت خطائی را مرتکب میشدند آنان را تنبیه نمیکرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفتری ثبت کرده و تخلّفات هر کس را با نام و موضوع مشخص مینمود. در آخر ماه همه غلامان و کنیزان را جمع کرده و در میان آنان میایستاد. آنگاه از روی نوشته تمام کارهای خلاف آنان را که در طول ماه رمضان مرتکب شده بودند برایشان گوشزد میکرد و به تک تک آنان میفرمود: فلانی تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفی کردی و من ترا تنبیه نکردم!آیا به یاد میآوری؟ میگفت: بلی ای پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذکر میشد و آنان به اشتباهات و خطاهای خود اعتراف میکردند. آنگاه به آنان میفرمود: «ارفعوا اصواتکم و قولوا یا علی بن الحسین! انّ ربّک قد احصی علیک کلّما عملت کما احصیت علینا کلّما قد عملنا و لدیه کتابٌ ینطق علیک بالحقّ لایغادر صغیرةً و لا کبیرةٌ ممّا اتیت الّا احصاها و تجد کلما عملت لدیه حاضراً...؛با صدای بلند بگوئید: ای علی بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنانکه تو اعمال ما را نوشتهای نزد خداوند نامه اعمالی هست که با تو به حق سخن میگوید و هیچ عمل ریز و درشتی را فروگزاری نمیکند و هرچه انجام دادهای به حساب آورده و تمام آنچه را که انجام دادهای نزد او حاضر و آماده خواهی یافت، چنانکه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش همچنانکه دوست داری خدا تو را ببخشد. ای علی بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتی را که فردای قیامت در پیشگاه خدای حکیم و عادل خواهی داشت.
آن پروردگار عادل و حکیمی که ذرّهای و کمتر از ذرّهای به کسی ظلم و ستم روا نمیدارد و اعمال بندگان را همچنانکه انجام دادهاند به آنان عرضه خواهد کرد و حساب و گواهی خدا کافی است ... ببخش و عفو کن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو کرده و درگذرد چنانکه خودش در قرآن میفرماید: « باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟»
او خداوند آمرزنده و مهربان است. امام سجاد(علیه السلام) این کلمات را برای خویش و غلامان و کنیزانش تلقین میکرد و آنان با هم تکرار میکردند و خود امام(علیه السلام) که در میان آنان ایستاده بود و میگریست و با لحنی ملتمسانه میگفت: «ربّ انّک امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا کما امرت فاعف عنّا فانّک اولی بذلک منّا و من المأمورین...؛ پروردگارا، تو به ما فرمودی از ستمکاران خویش درگذریم و ما براستی بر خود ستم کردهایم. همان طور که فرمودی، ما از کسانی که ستم کردهاند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر که تو در عفو کردن از ما و از ماموران برتری. تو به ما فرمودی سائلی را از درگاه خود محروم نکنیم و هم اکنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانهات زانو زده و احسان و عطای تو را میطلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، که تو در این کار شایستهتر از ما و از مأموران هستی. خدایا! من اکرام کردم تو هم به من اکرام کن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما ای صاحب احسان و کرامت. پس از این برنامه عرفانی حضرت سجاد(علیه السلام) خطاب به غلامان و کنیزان خویش میفرمود: من شما را عفو کردم، آیا شما هم من و بدرفتاریهای مرا که فرمانروای بدی برای شما و بنده فرومایهای برای فرمانروای بخشاینده عادل و نیکوکار بودم، بخشیدید؟!
همگی یک صدا میگفتند: با اینکه ما از تو جز خوبی ندیدهایم ترا بخشیدیم. آنگاه به آنان میفرمود: بگوئید خداوندا! از علی بن الحسین درگذر! همان طور که او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد کن همان طور که او ما را از بردگی آزاد کرد. آنان دعا میکردند و امام سجاد(علیه السلام) هم آمین میگفت. و در پایان می فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان کردم به امید اینکه خدا نیز از من درگذرد و آزادم کند. در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا میبخشید که از دیگران بینیاز میشدند. هر سال در شب آخر ماه مبارک رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد میکرد و میگفت: «انّ للّه تعالی فی کلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار کلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار کس را از آتش جهنم آزاد میکند که همگی مستحق عذاب بودهاند آن حضرت هیچ بندهای را بیش از یک سال به بندگی نمیگرفت.
هرگاه کسی را در اول سال و یا در وسط آن مالک میشد در شب عید فطر آزاد میکرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را که هیچگونه نیازی به آنان نداشت میخرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایای قابل توجهی را به آنان عطاء میکرد.
با توجّه به این روایت نسبتاً طولانی در مییابیم که رهبران الهی و پیشوایان معصوم ما چقدر در ترویج فرهنگ اسلامی و آموختن آن به انسانهای تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عید فطر در آزادی جسم آنان میکوشیدند بلکه افکار و اندیشههای آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستی رها میساختند و بهدین گونه بود که تربیت یافتگان مک تب اهل بیت(علیهم السلام) از پستی ذلّت به اوج عزت میرسیدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خدا جوی مبدل میگشتند که فهرست مفصلی از اینان را میتوان در کتابهای رجالی، تاریخی و سیره مطالعه نمود.
[h=1]چندی از احکام شب عید فطر
[/h]
عید فطر اعمال و عباداتی دارد که در روایات معصومان علیهم السلام به آنها پرداخته شده و دعاهای ویژه ای نیز درباره آن آمده است. از سخنان پیشوایان معصوم چنین استفاده می شود که روز عید فطر، روز گرفتن مزد است. از این رو، در این روز مستحب است انسان بسیار دعا کند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلی نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد. 1
[h=2]اهمیت اعیاد
[/h]در عیدهاست که زندگی تولد می یابد و حرکت آغاز می شود. پس جامعه ای که عید ندارد، تاریخ هم ندارد، حرکت هم ندارد. در مکتب ما، پایان رمضان عید است؛ عید تحول، آغاز و البته نجات بخش روزهای دیگر. اگر در رمضان، درس شعله ور گشتن را نیاموزی و در عیدش حرارت خورشید را نیابی و در پیوستن با خورشیدهای دیگرش، قدرتی عظیم به دست نیاوری، پس تو محکوم زمستانی و در بند یخبندان، پس بکوش تا از رمضان شعله ای گیری و سرما را بسوزانی. بکوش تا پایان رمضان عید گردد؛ عیدی که خورشیدش گرمای ایمان را بر درختان مرده می تاباند.
[h=2]چندی از احکام شب عید
[/h]در روز عید فطر، روزه گرفتن حرام و باطل است و شخص همین که متوجه شد عید است، باید افطار کند و اگر بعد از مغرب بفهمد، اشکال ندارد.2پس از پایان ماه مبارک رمضان یعنی در شب عید فطر، افرادی که دارای شرایط لازم باشند، باید زکات فطره بدهند و مقدار زکات هر نفر، سه کیلوگرم گندم یا جو یا خرما یا برنج و... است. 3
وقت وجوب زکات فطره، شب عید فطر و زمان پرداخت آن، از شب عید تا ظهر روز عید است. 4
اگر فطره را کنار بگذارد، نمی تواند آن را برای خودش بردارد و مالی دیگر را برای فطره بگذارد. 5
[/HR]1. ره توشه راهیان نور، ویژه ماه مبارک رمضان (1422 ق ـ 1380 ش)، ص 358.
2. توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 1001، م 1739.
3. همان، م 1991 و 2029.
4. همان.
5. همان، ج 1، م 2032.
[h=1]پیک صبا مژده ز عید رمضان داد[/h]
[h=1]از کوی تو بوی عطر آید[/h]
[h=1]میعادگاه دل های عاشقان[/h]
دل های عاشقان، از ماه نور، به جلوه گاه ربانی فطر پیوند می خورد؛ عاشقانی که یک ماه صداقت های ناب را نوشیدند و از سرچشمه فضایل بهره ها جستند. فصل کرامتی بود مالامال از حضور چکامه های اُنس و دعاهای تقرب.
امروز، دل های عاشقان، با قنوت های پی در پی به استقبال عید عشق رفته اند.
دلدادگان تکلیف، به پاسدات فطر، با توشه ای برگرفته از رمضان، به نماز ایستاده اند. «اللّهُمَّ اَهْلَ الکِبْرِیاء وَالْعَظَمَةِ...»
این سپیدی که فطر بر آنها عرضه کرده است، حاصل سفره های ساده رمضانی و سحرهای پرطراوت «أبوحمزه» است؛ حاصل طعم لذت بخش گرسنگی و تشنگی در مهمانیِ خدا.
حقیقت فطر، نتیجه تلاش گری روح، در ماه بذرافشانی سجایای اخلاقی است. عاشقان عارف خوب می دانند که تدوین معنویات رمضان، به دست فطر سپرده شده است تا ذخیره ای روشن برای فردای معاد باشد. آستان فطر، امروز گلباران است. عطر تبریک های صمیمی، پیرامون روزه دارانِ پاک، به مشام می رسد «هذاَ الْیَوْمِ الَّذیِ جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیدا...» نیکو وارستگانِ شهرِ تعبّد، از آزمون صیام، سرفراز بیرون آمده اند و اینک قشنگ ترین و گیراترین شادباش ها را در دل های هم می کارند.
امروز، عید فطر است و پرنده ترین روز. امروز، روز تولدی دیگر است.
برخیز، از چشمه همیشه جوشنده فطر، همه سال را رنگ زلال بزنیم!
جماعت! این فقط عید نیست؛ بهانه ای خالقانه است برای کرامت و بخشندگی؛ فرصتی است تکرار ناشدنی، برای اجابت همه نیازهایی که چشم به آستان رمضان دوخته بودند. پس درمی یابیم این شکوه مبارک را و با هم ترانه ممتدِّ عبودیت را بخوانیم؛ چرا که همگان معترفیم بر عطش وصل و مرتکبیم بر شور مسلمانی! مبارک باد این عید بر همه عاشقان.
[h=1]نمره ماه رمضانت چند شد؟![/h]
[/HR] هر امتحان و آزمایشی برای خود نتیجه و نمره ایی به همراه دارد لاجرم یک ماه روزه داری نیز از این قاعده مستثنی نیست و هر روزه داری می تواند نمره ای را به خود اختصاص دهد. شما چه نمره ایی به خود می دهید؟ آیا فرصت دیگری نیز برای جبران نمره وجود دارد؟
[/HR] [h=2][/h] [h=2]هر سوال چند نمره دارد؟[/h] نمره ات از روزه داری به کیفیت روزه ات بستگی دارد، مرحوم نراقی در کتاب معراج السعادة در باب آداب روزه می فرمایند: بدان که سزاوار روزه دار در آن است که چشم خود را بپوشاند از هر چه نظر کردن بر آن حرام است و یا دل او را از یاد خدا مشغول می سازد و محافظت نماید زبان را از جمیع آفات و معاصی متعلقه به زبان و گوش خود را نگاهدارد از هر چه شنیدن آن حرام یا مکروه است و شکم خود را باز دارد از از غذاهای حرام و شبهه ناک و همچنین سایر اعضاء را از محرمات متعلقه بدان محافظت نماید و همچنین سزاوار است که در هنگام افطار از حلال این قدر چیزی بخورد که کل بر معده او نباشد پس روزه دار باید لااقل همان غذایی که در شبها غیر روزه می خورد بخورد و خوراک روز خود را به آن ضمیمه نسازد تا سودی از روزه ببیند. با این اوصاف چه نمره ایی از روزه داری به خویش می دهی ؟ روزه دار واقعی بوده ای یا فقط رنج گرسنگی و تشنگی کشیده ای ؟
[h=2]عید فطر رستاخیز روزه داران[/h] روز عید فطر را از جهاتی به روز رستاخیز تشبیه کرده اند امیر المۆمنین على (علیه السلام ) روز عید فطر خطبهیى ایراد كرده و چنین فرمود:امروز، شبیهترین روزها به قیامت شماست. با بیرون آمدن خود از خانههایتان به مصلاى خود، از بیرون آمدن از گورها و رفتن به پیشگاه خداوند یاد كنید. و از توقف و ایستادن خود در مصلى، وقوف خود در برابر خدا را یاد كنید و از بازگشت خود به خانههایتان بازگشت خود را به جهنم و بهشت فرا یاد آرید. (روضة الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى / 565 )
عید فطر تفاوتی با روز رساخیز دارد ، توبه در روز رستاخیز امکان پذیر نیست این روز، روز حساب است اما عید فطر می تواند لحظه بازگشت و غفران باشد. حضرت صادق (علیه السلام) فرموده است: توبه ریسمان خداوند بزرگ است، و یارى و كشش عنایت و لطف اوست. و بنده را باید كه پیوسته و در همه حال به مقتضاى حال و جریان امور خود در حال توبه باشد (مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى) عید فطر نیز می تواند بهترین فرصت برای بازگشت به تمام خوبیها و رو کردن به خدا باشد. شاید از یک ماه روزه داری نمره قبولی و یا نمره قابل توجهی نگرفته باشی اما هنوز یک فرصت هست و آن عید فطر است.
اگر از ماه مبارک نمره قبولی گرفته ایی که خوشا به سعادتت در غیر این صورت از این لحظات آخر روزهای ارزشمند غافل نشو . منقول است كه حضرت امام حسن صلوات اللَّه علیه در روز عید فطرى نظر به مردمان كردند كه بازى و خنده مىكردند پس حضرت رو به اصحاب خود فرمودند و اشاره به آن جماعت كرده فرمودند كه حق سبحانه و تعالى ماه رمضان را آفریده است به منزله میدان اسب تاختن از جهت خلایق كه در آن میدان بتازند به طاعات و عبادات تا برسند به خوشنودى او پس جمعى اسبها تاختند رسیدند و به مطلب رسیدند و جمعى پس ماندند و زیان كار شدند .
[h=2]با یک نماز گناه پنجاه ساله ات را پاک کن[/h] پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: هر كه ماه رمضان را روزه بدارد و با صدقه به پایانش برد و سپیدهدمان عید با غسل به مصلى آید [تا نماز عید گزارد]، آمرزیده باز گردد. و فرمودند: اگر كسى روز (عید) فطر پس از نماز خواندن با امام جماعت، چهار ركعت نماز گذارد و در ركعت اول (پس از خواندن سوره حمد) «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» را بخواند، گویى همه كتابهایى را كه خداى عز و جل نازل نموده، قرائت كرده است و اگر در ركعت دوم (پس از حمد) «و الشّمس و ضحیها» بخواند، ثواب او به مقدار همه چیزهایى است كه خورشید بر آن مىتابد و اگر در ركعت سوم (پس از حمد) «و الضّحى» بخواند، ثواب او باندازهاى است كه گویا همه فقیران را سیر نموده به آنان عطر زده و آن را نظافت نموده باشد و اگر در ركعت چهارم (پس از حمد) «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را سى مرتبه بخواند، خداوند گناه پنجاه سال آینده و پنجاه سال گذشته او را مىآمرزد. «مۆلف این كتاب- رحمه اللَّه- مىگوید: این ثواب براى كسى است كه بجهت تقیه با امام جماعت مخالف مذهب خود نماز خوانده است و سپس این چهار ركعت را براى عید مىخواند و آن نماز را حساب نمىكند. ( ثواب الأعمال / ترجمه بندرریگى/167)
ارتباط برقرار کردن با خدا آنچنان که فکر می کنیم دشوار نیست، با اظهار پشیمانی نسبت به از دست دادن فرصت خوب روزه داری به معنای حقیقی آن نیز می توان عفو و مغفرت الهی را شامل حال خود کرد و از برکت رحمت الهی برخوردار شد.
[h=2]این روز را به لهو لعب سر نکن[/h] اگر از ماه مبارک نمره قبولی گرفته ایی که خوشا به سعادتت در غیر این صورت از این لحظات آخر روزهای ارزشمند غافل نشو . منقول است كه حضرت امام حسن صلوات اللَّه علیه در روز عید فطرى نظر به مردمان كردند كه بازى و خنده مىكردند پس حضرت رو به اصحاب خود فرمودند و اشاره به آن جماعت كرده فرمودند كه حق سبحانه و تعالى ماه رمضان را آفریده است به منزله میدان اسب تاختن از جهت خلایق كه در آن میدان بتازند به طاعات و عبادات تا برسند به خوشنودى او پس جمعى اسبها تاختند رسیدند و به مطلب رسیدند و جمعى پس ماندند و زیان كار شدند پس تعجب دارم و تعجب عظیم دارم از جمعى كه بازى و خنده كنند در روزى كه نیكوكاران را ثواب عظیم دهند و تقصیر كنندگان زیان كار شوند . (لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه /ج6/ 652) امروز وقت جبران است شاید فردا دیر باشد، عید را دریاب و جبران مافات کن و یقین بدار تو نیز مشمول رحمت و غفران الهی قرار خواهی شد.
[h=2]گذشته ها گذشته، آینده را دریاب[/h] ماه رمضان با تمام برکاتش به پایان ، رسید و ماه رمضان دیگری نیز خواهد آمد، سهم و نمره مان از این ماه چقدر بوده الله اعلم، بهتر آنست که امروز و فردایمان را دریابم اگر ماه رمضان را به پاکی و آلایش پرداخته ایم سعی کنیم وجودمان را پاک نگاه داشته و لباس پاک تقوی را که بر تن کرده ایم آلوده نسازیم و اگر موفق به حفظ آن نبوده ایم از خدا توفیق بخشش در شب و روز عید فطر و روزه داری در سال آینده را بخواهیم و از امروز برای فردایمان برنامه ریزی کنیم و به فرمایش مولایمان امیرالمومنین علیه السلام « و بنگرید كه در آینده چگونه خواهید بود»(روضة الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى/ 565)
[/HR] منابع
1)معراج السعادة/ مرحوم نراقی
2) روضة الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى
3) لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه / ج6
4) ثواب الأعمال / ترجمه بندرریگى
5) مصباح الشریعة / ترجمه مصطفوى
[h=1]همه روزها عید است اگر...![/h]
[/HR] عید، روزی است که خداوند آن را از میان دیگر روزها برگزیده و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته است ؛ به آنان اجازه داده تا در این روز بر خوان کرم او بنشینند و آرزوهای خویش را از او بخواهند.
[/HR] زیانکار در این روز کسی است که از معنی عید غافل ماند و به جای تلاش برای حضور در محضر خدا، با دست زدن و قهقهه زدن در مجالس گناه به شادی های کوچک سرگرم شود. حضور در مجلس انس با خدا و همنشینی با بندگان برگزیده او را به حضور در مجلس لهو و همنشینی با عوام بفروشد،و دنیا را بر آخرت ترجیح دهد، براستی که چه خسارت سنگینی و چه زیان شرم آوری...برخی فقط عید را در گناه و سرگرمی و خوشی های زودگذر می بینند، در حالیکه در مفهوم عید معانی عمیقی نهفته است؛ این اعمال و کردار ماست که روزها را عید می کند. [h=2]عید همگان[/h] امروز برای ما عید است و فردا هم برای ما عید است و هر روزی را که در آن معصیت خدا نکنیم آن روز برای ما عید است. مولا علی (علیه السلام) :"کلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِید"(1) در هر روزی که نافرمانی خدا نکنی (گناه نکنی) آن روز عید تو است.
این فرمایش امیرمومنان(علیه السلام) اشاره به این موضوع دارد که روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است. در فرهنگ غنی اسلامی روزهای عید علاوه بر شادی و شادمانی آمیخته با امور معنوی و یاد خداست و در حقیقت اعیاد برخواسته از آیین های دینی و مذهبی هستند.این روایت معیار جدیدی برای عید نامیدن یک روز به ما معرفی کرده است. از منظر معنویت قدسی آن روزی که در آن شخص قدمی به خدا نزدیک شود یا دست کم از خدا دور نشود روز عید است و شایسته است که آن شخص آن روز را جشن بگیرد.
عید فقط جسمانی نیست؛ عید باید روح انسان را نیز جلا دهد،عید واقعی عیدی است که روح انسان شاد باشد، عیدی است که انسان مقرب درگاه الهی شده باشد، پس مبادا با آلودگی، غفلت از یاد خدا،لباس عصیان بر تن و انگشتر ستم بر دست، ماه رمضان را به پایان بریم و توشه ای جز حسرت برنداریم.
خطب امیر المۆمنین على بن ابى طالب(علیه السلام) یوم الفطر فقال: «ایها الناس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و هو یوم اشبه بیوم قیامکم، فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلاکم خروجکم من الاجداث الى ربکم و اذکروا بوقوفکم فی مصلاکم وقوفکم بین یدى ربکم، و اذکروا برجوعکم الى منازلکم رجوعکم الى منازلکم فی الجنة. عباد الله! ان ادنى ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون.»(2)
امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) در روز عید فطر خطبه خواند و فرمود: ای مردم این روز شما روزی است که در آن نیکوکاران ثواب داده میشوند و بدکاران زیانکار میگردند و شبیهترین روز است به روز قیامت. پس یاد کنید به بیرون آمدنتان از منزلهایتان به سوی نمازگاهتان، بیرون آمدن خودتان را از قبرها به سوی پروردگارتان، و یاد کنید به ایستادنتان در نمازگاهتان، ایستادنتان در برابر پروردگارتان، و یاد کنید به بازگشت به سوی منازلتان (بازگشت خود را به سوی منازلتان) در بهشت یا آتش.و بدانید بندگان خدا! کمتر چیزی که برای مردان و زنان روزهدار است این است که فرشتهای در روز آخر رمضان ندا میکند: شادمان باشید بندگان خدا به تحقیق گناهان گذشته شما آمرزیده شد. پس نگاه کنید چگونه میباشید در اعمال و رفتار آینده که چگونه آغاز میکنید.
[h=2]
نماز عید امام رضا(علیه السلام)[/h] یک روز مامون به امام رضا(علیه السلام) پیشنهاد کرد که نماز عید را شما بخوانید. امام رضا قبول نکرد. اما با اصرار و فشار به امام رضا گفت: که نماز عید را شما باید بخوانی. تا آنکه حضرت فرمود: اگر مرا از این امر معاف دارى، خوشتر دارم و اگر معاف نکنى، همچنان که پیغمبر و امیر المۆمنین علیهما السلام نماز عید خواندند می خوانم» مامون هم که رسول الله را ندیده بود گفت:«هرگونه خواهی بخوان. » مامون به اداره دربارش دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در خانه امام رضا (علیه السلام) حاضر باشند.
مردان و زنان و کودکان در میان راه و پشت بامها بر سر راه امام رضا (علیه السلام) نشستند، و سرداران و لشکریان در خانه آن حضرت گرد آمدند، چون خورشید طلوع کرد، امام (علیه السلام) غسل نمود و عمامه سفیدى که از پنبه بود، بسر گذارد، یک سرش را روى سینه و سر دیگر را میانه دو شانه انداخت و دامن به کمر زد و بهمه پیروانش دستور داد چنان کنند.
آنگاه عصاى پیکان دارى بدست گرفت و بیرون آمد، پا برهنه بود و پیراهن خود را هم تا نصف ساق به کمر زده بود چون حرکت کرد،سر به سوى آسمان بلند کرد و چهار تکبیر گفت، که گویا آسمان و دیوارها با او هم آواز بودند، سرداران و مردم آماده و سلاح پوشیده و بهترین زینت را نموده، دم در ایستاده بودند، سپس امام رضا (علیه السلام) نزد در ایستاد و فرمود:«اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، اللَّه اکبر، [اللَّه اکبر] على ما هدانا، اللَّه اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام، و الحمد لله على ما أبلانا»
شهر مرو از گریه و ناله و فریاد به لرزه در آمد، سرداران چون امام رضا (علیه السلام) را پا برهنه دیدند، از مرکبهاى خود فرود آمدند و کفشهاى خود را به کنار گذاشتند، حضرت پیاده راه می رفت و در سر هر ده قدم می ایستاد و سه تکبیر مىفرمود. از خانه تا صحرا همینطور رفت یک ولولهای شد و همچنان روحانیتی داشت که شهر تکان خورد. به مامون گفتند: «اگر این نماز عید خوانده بشود حکومت تو برچیده میشود. بالاخره آمدند و امام رضا را از وسط راه برگرداندند.(3)
پس نمازی نماز عید است که طاغوت را بلرزاند.
[h=2]کلام آخر:[/h] "اللَّهُمَّ اسْلَخْنَا بِانْسِلَاخِ هَذَا الشَّهْرِ مِنْ خَطَایَانَا" خدایا! همینطور که ماه رمضان را از من جدا میکنی، من را هم از گناهانم جدا کن.
پی نوشتها:
1ـ نهج البلاغه حکمت 428.
2ـ میزان الحکمه،ج 7، ص 131-132.
3ـ کافى، ج1، ص488.
[h=1]قدر شب و روز آخر ماه رمضان را بدانیم ![/h]
[/HR] یکی از عادت های ناپسندما انسانها این است که تا چیزی را از دست ندهیم قدرش را به خوبی نمی دانیم. ماه رمضان و عید فطر نیز از این امر مستثنی نیست. در حقیقت می توان گفت متأسفانه ماه رمضان از جمله مواردی است که با از دست رفتنش نیز قدرش درک نمی گردد!!!
[/HR] دوست عزیز اگر نتوانستیم در روز و شب های گذشته ماه مبارک بندگی خوبی داشته باشیم، یک شب و روز دیگر باقی است و آن شب و روز عید فطر است، بیایید این روز را قدر بدانیم چرا که در باره قدر و ارزش این روز و شب می توان گفت:
[h=2]1) شبی که کمتر از شب قدر نیست[/h] روز و شبهای دنیا همگی ارزشمند است و انسان واقعی سعی می کند نهایت استفاده را از تمام روزها و شبهای عمرش ببرد و در این میان روز و شب های خاصی وجود دارند که ارزش والاتری در قیاس با سایر روز و شبها دارند، یکی از این شب ها، شب عید فطر و یکی از این روزها روز عید است.
شب عید فطر را در شأن و منزلت همانند شب قدر دانسته اند. همانگونه که شب قدر از جمله شبهایی است که تهجد و شب زنده داری و عبادت و بندگی خدا در آن مورد تأکید و سفارش است، شب عید فطر نیز شبی است که در فضیلت و ثواب عبادت و احیای آن احادیث بسیار وارد شده است . و همین امر نشان دهنده قدر و منزلت شب عید فطر در مقایسه با دیگر شبهاست و در فضیلت تهجد در آن چنین آمده است: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: كسى كه شب عید را زنده بدارد، در روزى كه دلها مىمیرند دل او نخواهد مرد. (ثواب الأعمال / ترجمه بندرریگى/ 165 ) همانگونه که شب قدر کمر همت را به سوی جلب رضایت دوست می بندی این شب نیز فرصت مناسبی برای تجدید میثاق با اوست. اگر در شبهای قدر به هر بهانه ای نتوانستی با خدای خویش ارتباط برقرار کرده و راز دل با او بگویی، شب عید فطر فرصت مناسبی برای جبران مافات است.
[h=2]2) شب نزول مغفرت الهی[/h] رویات شده که از معصوم علیه السلام پرسیدند: فدایت شوم مردم مىگویند: آمرزش و مغفرت بر كسى كه ماه رمضان را روزه گرفته در شب قدر نازل مىشود. آیا این كلام صحیح است؟ حضرت فرمودند: اى حسن، كارگر وقتى از عملش فارغ شد اجرتش را مىدهند و پایان عمل صائم شب عید است بنا بر این در شب عید مغفرت و آمرزش كه پاداش روزهداران است نازل مىشود. (علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى/ج2/ 259 ) خود را با این روایت مقایسه کن، بعد از یک ماه بندگی و اطاعت از فرمان حق، شبی که اجر و مزدت را تقدیم می کنند به هوش و بیداری و یا در خواب ناز به سر می بری؟
[h=2]3) خدا و بنده به سوی هم باز می گردند[/h] گفتهاند از این جهت این روز را عید مىگویند كه انسانها در آن روز به توبه و دعا كردن به پیشگاه خداوند برمىگردند و خداوند هم به عطا و بخشش نسبت به ایشان برمىگردد. و هم گفتهاند، از این سبب به آن عید مىگویند كه خداوند به بندگان مۆمن خود فواید پسندیده و عواید بزرگ و بخششفراوان ارزانى مىدارد. (روضة الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى/ 561 ) این روز، به روزی توصیف شده که خداوند در بخشایش و رحمت خویش را به روی همگان باز گذارده و به بندگان خویش فواید بسیاری ارزانی می دارد و این رویکردن خدا به بنده اش به واسطه دعا و توبه بنده در پیشگاه خدا می باشد پس چه نیکوست این روز عزیز را نیز قدر دانسته و آن را به لهو و لعب به پایان نرسانیم و از این لحظات آخر نیز در جهت بندگی خداوند نهایت استفاده را ببریم که هنوز درهای آسمان به روی همه باز است و عطایا بسیار.
[h=2]
4) وعده خدا تحقق می یابد[/h] این روز را از آن جهت عید می نامند كه هر انسانى به آنچه كه خداوند به او وعده داده است در این روز مىرسد. چنانکه امیر المومنین علیه السلام در خطبه ایی که در روز عید فطر ایراد کردند چنین فرمودند: اى مردم! امروز شما روزى است كه در آن به نیكوكاران پاداش داده مىشود و بدكاران در آن زیان مىكنند.( همان،565) اگر ماه مبارک را در جهت رضای خالق گام برداشته و روزه تمام اعضا وجوارح گرفته و فکر و اندیشه ات را پاک کرده باشی لاجرم در زمره نیکان قرار خواهی گرفت در غیر اینصورت این روز روز حسرت باری است .
[h=2]5) شبیه ترین روز به قیامت[/h] گفته شده است یكى از هدفها و حكمت این دو عید به یاد آوردن قیامت و بیمهاى آن است كه برخى از احوال عید موافق و مانند قیامت است. چون شب عید فرا مىرسد، شبى را بیاد آر كه فرداى آن صبح رستاخیز است و چون صداى طبل و كوس و بوق را مىشنوى از نفخ صور بیاد آور. خداوند متعال در این باره در سوره كهف مىفرماید «و نفخه صور دمیده شود و همه خلق را جمع مىكنیم جمع كردنى.» و چون از خانه خود، روز عید به مصلى مىروى، روز بیرون رفتن خود را از دنیا بیاد آور و روزى را كه از گور به محشر برده مىشوى. و چون مردم را دیدى كه در حالات مختلف به نمازگاه مىروند، برخى در جامههاى بسیار گرانبها و برخى در جامههاى نو و برخى در جامههاى كهنه، از اختلاف احوال ایشان، اختلاف احوال خلق خدا را در قیامت بیاد آور كه برخى از ایشان جامههاى آراسته و با زیور بر تن دارند و برخى از ایشان را در راه پیمودن مىبینى كه گروهى پیاده و برخى سوارهاند، از چگونگى عبور خود از پل صراط یاد آور.(همان)
مواردی که در باب قدر و منزلت روز و شب عید فطر یاد شد، بسیار ناچیز است و روح و جان خام ما را یارای درک کنه حقیقت آن نیست با این وجود همین مقدار جهت تذکاری برای از دست ندادن توفیقات این روز کفایت امر می کند. امید است که رحمت خداوندی شامل حال همه دوستان شده تا به یمن لطف و مرحمت او ما نیز در زمره کسانی باشیم که در در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهند كه اى بندگان خدا! بر شما مژده باد كه گناهان گذشته شما آمرزیده شد.
[/HR] منابع:
1.ثواب الأعمال / ترجمه بندرریگى
2.روضة الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى
3..علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى/ج2
4. مفاتیح الجنان/ شیخ عباس قمی
[h=1]عید فطر و اهمیت دعا برای امام عصر(عج)[/h]
[/HR] بعد از گذشتن 29 یا30 شب و روز با برکت از ماه مبارک،بر سالکین الی الله لازم است که در روز عید به معصوم پناه ببرند و به او توسل کنند و از یاد نبرند که این روز، روز به بار نشستن اعمال و عبادات یک ماهه آنان است؛ در این روز آشکار می شود که آیا اعمال و عباداتشان مورد قبول درگاه حق قرار گرفته یا نه؟ آیا با پشت سر گذاشتن یک ماه پربرکت به خدا نزدیک شده اند یا از او دور گشته اند؟
[/HR] از این رو جا دارد که بنده در چنین روزی با ادب و آیین و توسلی درخور، برای جبران کوتاهی هایی که در این ماه کرده، خسارتهایی که دیده و کرامتهایی که از دست داده، همه همت و توانش را به کار گیرد تا به یمن کرامت این روز و بزرگواری صاحبان معصوم بتواند آنچه را از دست داده، به دست آورد و به رستگاری برسد.
[h=2]عید فطر و دعا برای امام عصر(عج)[/h] اگر به دعاهای وارده درماه رمضان و مخصوصاً روز عید فطر توجه کنیم، درمی یابیم که در اکثر آنها به امام عصر(عج) توجه ویژه شده است و همه آنها در ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. برخی از ادعیه وارده از این قرار است:
اوّل: دعاى ندبه؛ قرائت دعای ندبه در روز عید فطر توجه خاص به امام زمان(عج) است.
دوّم: دعائیکه هنگام خروج برای نماز عید فطر وارد شده وآن بدین شرح است:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِیِّكَ الْمُنْتَظِرِ أَمْرَكَ الْمُنْتَظَرِ لِفَرَجِ أَوْلِیَائِكَ اللَّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ وَ ارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَ أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ زَیِّنْ بِطُولِ بَقَائِهِ الْأَرْضَ وَ أَیِّدْهُ بِنَصْرِكَ وَ انْصُرْهُ بِالرُّعْبِ وَ قَوِّ نَاصِرَهُمْ وَ اخْذُلْ خَاذِلَهُمْ وَ دَمْدِمْ عَلَى مَنْ نَصَبَ لَهُمْ وَ دَمِّرْ عَلَى مَنْ غَشَّهُمْ وَ اقْصِمْ بِهِمْ رُءُوسَ الضَّلَالَةِ وَشَارِعَةَ الْبِدَعِ وَ مُمِیتَةَ السُّنَّةِ وَ الْمُتَعَزِّزِینَ بِالْبَاطِلِ وَ أَعِزَّ بِهِمُ الْمُۆْمِنِینَ وَ أَذِلَّ بِهِمُ الْكَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ جَمِیعَ الْمُلْحِدِینَ وَ الْمُخَالِفِینَ فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى جَمِیعِ الْمُرْسَلِینَ وَ النَّبِیِّینَ الَّذِینَ بَلَّغُوا عَنْكَ الْهُدَى وَ اعْتَقَدُوا لَكَ الْمَوَاثِیقَ بِالطَّاعَةِ وَ دَعَوُا الْعِبَادَ إِلَیْكَ بِالنَّصِیحَةِ وَ صَبَرُوا عَلَى مَا لَقُوا مِنَ الْأَذَى وَ التَّكْذِیبِ فِی جَنْبِكَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَیْهِمْ وَ عَلَى ذَرَارِیِّهِمْ وَ أَهْلِ بُیُوتَاتِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ الطَّاهِرَاتِ وَ جَمِیعِ أَشْیَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ مِنَ الْمُۆْمِنِینَ وَ الْمُۆْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْیَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتِ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِمْ جَمِیعاً فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ اللَّهُمَّ اخْصُصْ أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ الْمُبَارَكِینَ السَّامِعِینَ الْمُطِیعِینَ لَكَ الَّذِینَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِیراً بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ نَوَامِی بَرَكَاتِكَ وَ السَّلَامُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه.(1)
[h=2]سوم: روز عید فطر و دعا برای فرج[/h] در بخشی از دعای روز عید فطر امام سجاد(علیه السلام )میخوانیم: «وَاَعِنّی عَلی جِهادِ عَدُوِّكَ فی سَبیلِكَ مَعَ وَلیكَ كما قُلْتَ جَلَّ قَولُكَ اِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ الْمُۆمنینَ اَنْفُسَهُمْ وَ اَموالَهُمْ بِاَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقاتِلونَ فی سبیل اللَّهِ (2) ... اللَّهُمَّ فَاَرِنی ذلِكَ السَّبیلَ حَتَّی اُقاتِلَ فیهِ بِنَفْسی وَ مالی طَلَبَ رِضاكَ فَاَكُونَ مِنَ الْفائِزینَ (3) ؛ خدایا مرا بر جهاد با دشمنت در راه خودت همراه با ولیت [امام زمان] یاری كن، چنان كه خود فرمودی و بزرگ است سخن تو كه «خداوند از مۆمنان، جانها و اموالشان را خریداری كرده كه [در برابرش] بهشت برای آنان باشد، [به این صورت كه] در راه خدا پیكار كنند..» خدایا پس این راه جهادت را به من نشان بده تا با جان و مال برای رضای تو در آن بجنگم، پس [به شهادت رسیده] از رستگاران باشم.»گویا عید فطر یک نوع شکرانه به درگاه خداوند متعال، جهت نعمت ولایت و امامت است.عیدفطر شکرگزاری پیوند با امام است و منتظران در این عید اعلام می کنند که تمام توفیقات من به خاطر وجود امام زمانم است. بزرگداشت عید فطر به این معنی است که زندگی من در سایه امام عصر(عج) معنی پیدا می کند؛ چراکه در ادعیه و اعمال ماه مبارک رمضان دائما از امام یاد می کنیم و نوعی طی طریق به سوی الی الله است.
چهارم: دعای نورانی امام مهدی (عج) بعد از نماز صبح روز عید فطر این است:
اَللّهُمَّ إنّی اَتَوَجَّهُ إلِیكَ بِمُحَمَّدٍ)صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اَمامِی وَ بِعَلِیِّ (عَلَیهِ الصَّلاهُ وَالسَّلام) عَنْ یَمینِی وَ خَلفِی وَ بِاَئِمَّتِی عَنْ یَسارِیْ اَستَتِرُوا بِهِمْ مِنْ عَذابِكْ (4).
خدایا! ما با این جلال و شكوه به حضور تو بار می یابم كه از قهر و غضبت نجات پیدا كنم، بگونه ای كه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) جلوی من باشد. و علی بن أبیطالب از طرف راست و پشت سر مرا حفظ كند. و ائمه دیگر طرف چپ مرا حفظ كنند. من مُحاط و محفوف به نبوّت و رسالت و ولایت و امامت باشم. من در این مجمع و این مجموعه به حضور تو بار می یابم ،و به وسیله اینها از قهر و عذاب تو نجات پیدا كنم.
این دعا چگونگی عرض حاجت به خداوند متعال را نشان می دهد، اینکه به چه کسانی متوسّل شویم ، چه کسانی را شفیع قرار بدهیم و از نبوّت آنها، از رسالت آنها، از ولایت آنها، از امامت آنها، از عصمت آنها، از حجّت بالغه بودن آنها مدد بگیریم .
هم چنین در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است، دعای «اَللّهُمَ اَدخِل عَلی اَهلِ القُبورِ السُرور... » دعای فرج و ظهور امام عصر ارواحنا له الفداء است. زیرا فقط درآن دوره است که همه غم ها تبدیل به شادی می شود. همه زندانی ها آزاد می شوند. همه نیازمندان بی نیاز می شوند. همه مشکلات بر طرف می شود. همه ناراحتی ها از بین می رود.
کسانی که جهت نماز عید می روند، از آنجا که نماز عید حق ویژه امام معصوم است، برآنهاست که بر این مصیبت غیبت امام، افسوس بخورند و جهت تعجیل فرج ایشان بسیار دعا کنند.
[h=2]کلام آخر:[/h]
1ـ بحار الانوار، ج88، ص17.
2ـ توبه/111.
3ـ صحیفة السجادیة الجامعة، ص 312؛ بحار الانوار، ج88، ص9.
4ـ تهذیب الأحكام (تحقیق خرسان)،ج3 ، ص140.
[h=1]عید فطر عید بندگی[/h]
[/HR] ماه مبارک رمضان که در روایات از آن به عنوان «ماه صبر و احسان»[1] یاد شده است ماه تمرین بندگی و عبد مطلق خداوند بودن است. ماهی است که در آن انسان تنها برای رضای خداوند و امتثال فرمان وی لب از طعام می بندد و با کنترل نفس اماره و هوا و هوس خویش خود را بیش از پیش به خداوند منان نزدیک می نماید.
[/HR] روزه با ایجاد محدودیتهاى موقت برای روح و جان انسان به وی مقاومت قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مىبخشد، و چون غرائز سركش را كنترل مىكند بر قلب انسان نور و صفا مىپاشد و خلاصه آنکه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مىدهد.[2] تقوى و خداترسى، در ظاهر و باطن، مهمترین اثر روزه است. روزه، یگانه عبادت مخفى است؛ زیرا اعمالی همچون نماز، حج، جهاد، زكات و خمس را مردم مىبینند، امّا روزه دیدنى نیست. روزه، اراده انسان را تقویت مىكند و باعث تقویت عاطفه می شود؛ زیرا كسى كه یك ماه مزه گرسنگى را چشید، درد آشنا مىشود و رنج گرسنگان را احساس و درك مىكند.[3] بنابراین می توان چنین بیان داشت که روزه عامل مۆثرى براى پرورش روح تقوا و پرهیزگارى در تمام زمینهها و همه ابعاد است. [4] تقوا و پرهیزگاری که فرد باید در طی ماه های دیگر در پرهیز از گناهان بدان پناه برد.
اولین روز از ماه شوال عید سعید فطر است که به آن «روز رحمت» نیز گفته اند؛ زیرا در آن روز خداوند متعال بر بندگان خویش رحم نموده و آنان را مورد توجه و عنایات ویژه خویش قرار می دهد.[5] و برای این روز در کتب ادعیه اعمالی بیان گردیده است. [6]
حلول ماه شوال و فرا رسیدن عید سعید فطر سرور و شادی برای مومنان پس از یک ماه طاعت بندگی و عبادات خالصانه به ارمغان می آورد؛ شادی مومنان در این روز به دلیل قبولی اعمال تکفیر سیئات و آمرزش گناهان آنان است؛ و بشارت این روز برای آنان از سوی خداوند متعال به دلیل تلاش و مجاهدت آنان در راه تقرب به درگاه الهی است.[7]
برخی چنین می پندارند که ترک معصیت الهی و انجام اعمال عبادی ویژه خاص این ماه است؛ لذا با حلول هلال ماه شوال و اعلام عید تمام آنچه را که در این ماه اندوخته اند (و لو خیلی اندک باشد) را از کف داده و زندگی آنان دوباره همان مسیر قبلی خویش را از سر میگیرد؛ شادی چنین افرادی در روز عید سعید فطر شادی به پایان رسیدن این ماه با تمام برکات آن است؛ و این در حالی است که مۆمنان راستین بارگاه الهی با اعمال و رفتار خود در این ماه و تسرّی آن به سایر ماه ها توشه ای عظیم برای خویش فراهم نموده و روز عید سعید فطر برای آنان عید بندگی و کسب رضای الهی است؛
چنانکه امام باقر (علیه السلام) در خصوص این روز میفرماید: « هنگامی که هلال ماه شوال طلوع می کند مومنان ندا داده می شوند که به سوی پاداش و جوایز [در نظر گرفته شده برایتان] روان شوید زیرا امروز روز جایزه است. امام (علیه السلام) در ادامه فرمودند: سوگند به آن کس که جانم در دست اوست این پاداش ها و جوایز از جنس دینار و درهم نیستند».[8]
از این روایت چنین به نظر میرسد که روز عید سعید فطر روزی است که مومنان به تناسب آنچه در این ماه برای خویش اندوخته اند از مواهب و عنایات دنیوی و اخروی خداوند بهره مند خواهند شد که آثار و برکات این لطف و احسان الهی برای مومن ملموس و محسوس است لذا همانند کودکی که از دریافت جایزه و پاداش شادمان و مسرور میشود مومن نیز از دریافت چنین نعمی شادمان خواهد بود؛ هر چند که در اعماق وجود او به سبب اتمام چنین میهمانی احساس دلتنگی و تألم نیز وجود دارد.
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت.
پی نوشت ها:
[1] . قمى مشهدى, محمد بن محمدرضا, تفسیر كنز الدقائق و بحر الغرائب, تحقیق: حسین درگاهى, چاپ اول, تهران, سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى, 1368شج2، ص239
[2]. مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الكتب الإسلامیة، 1374ش ج1، ص 629
[3]. ر.ک: قرائتى, محسن, تفسیرنور, تهران, مركز فرهنگى درسهایى از قرآن, 1383ش، ج1، ص283
[4]. مكارم شیرازى، تفسیر نمونه, ج1، ص624
[5]. الكفعمى، ابراهیم بن على عاملى, المصباح، یك جلد، انتشارات رضى قم، 1405ق, ص514
[6]. از جمله: غسل( که نشان از پاکی از گناهان و توجه به خداوند در طلب حوائج است ), پوشیدن لباسی زیبا, معطر بودن, برپایی دو رکعت نماز (آن هم در زمینی غیر مسقف ) و خواندن ادعیه وارده و .... ر.ک: شیخ مفید، مسار الشیعة، قم، انتشارات كنگره جهانى شیخ مفید قم، 1413ق, صص 30 و 31
[7]. ر.ک: شیخ مفید، مسار الشیعة, صص 30 و 31
[8]. الكلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق, الكافی, تصحیح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى, چاپ چهارم, تهران, دار الكتب الإسلامیة, 1407ه, ج4, صص 68و67, ح6
[h=1]اجر روزه داران در عید فطر
[/h]
[h=2]مبارزه با استکبار
[/h]روز عید فطر را می توان روز مبارزه با طاغوت هم دانست و اجتماع با عظمت مردم را در این روز، به منظور نشانی از وحدت و یکپارچگی مسلمانان برشمرد. مهرورزی مؤمنان به یکدیگر و کنار گذاشتن کینه ها، رایحه خوش اتحاد و همدلی را در جامعه می گستراند و دشمنِ در کمین، از این وحدت و یکپارچگی خشمگین می گردد و شیطان، خوار و ذلیل می شود. حرکت دسته جمعی مردم به سوی میعادگاه عاشقان برای برگزاری نماز با شکوه عید، خود مبارزه ای با استکبار شمرده می شود. تکبیرهای قبل از نماز هم، ضربه ای کوبنده بر طاغوت است؛ زیرا دشمن از تکبیر وحشت دارد، همانگونه که انقلاب اسلامی ایران، با شعار الله اکبر، قدرت رژیم استبدادی پهلوی و استعمارِ استکبار جهانی را درهم شکست.1
[h=2]مفهوم والای تکبیر
[/h]مستحب است روزه داران پیش از آنکه نماز عید را شروع کنند، بعد از چهار نماز تکبیرهای چهارگانه را بگویند: نماز مغرب شب عید، نماز عشاء، نماز صبح و بعد از نماز عید. مفهوم تکبیر، همان بت شکنی و نابودی طاغوت و طاغوتیان و ستیز با مشرکان است؛ ازاین رو، دشمن همیشه از این فریاد خشمگین است.
[h=2]مبارزه طاغوت با تکبیر
[/h]یکی از شعارهای زیبای عید فطر، ندای آسمانی تکبیر است؛ ندایی که در طول تاریخ، لرزه بر تن طاغوت انداخت است. نوشته اند روزی منصور دوانقی، از خلفای بنی عباس درون کاخ خویش مشغول خوردن غذا بود. مرد مسلمان دینداری از کنار کاخ می گذشت. در این هنگام، صدای تکبیر او که حاکی از فطرت توحیدی اش بود برخاست. وقتی منصور صدای الله اکبر را شنید، به نگهبانان دستور داد او را دستگیر کنند و نزد او آورند. هنگامی که مأموران آن مرد را آوردند، به او گفت: چرا در کنار کاخ من فریاد الله اکبر سردادی؟ مرد گفت: منظوری از ادای ذکر الهی نداشتم. اما منصور تکبیر او را بی منظور ندانست و دستور داد سر از بدنش جدا کنند. آری، تکبیر مفهوم بلندی دارد که همگان را یارای شنیدن آن نیست. 2
[h=2]اجر روزه داران
[/h]حسن بن راشد می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: مردم می گویند آمرزش بر کسی که ماه رمضان را روزه گرفته، در شب قدر نازل می شود. امام فرمود: ای حسن! همانا به کارگر پس از فراغ از کار اجرت می دهند. پس آمرزش روزه داران و اجرتشان در شب عید فطر به آنان داده می شود. سپس پرسیدم: فدایت گردم! چه عملی در آن شب بهتر است؟ حضرت فرمود: «هر گاه آفتاب غروب کرد، سه رکعت مغرب را بخوان و سپس دست هایت را بلند کن و بگو: ای صاحب عطای ممتد! ای صاحب سال! ای برگزیننده محمد صلی الله علیه و آله و یارش علی علیه السلام ! بر محمد و آل او درود فرست و تمامی گناهانی که مرتکب شده ام و آن را فراموش کرده ام را بیامرز، در حالی که آن گناهانم نزد تو و در کتاب مبین و نوشته آشکار تو ضبط است. سپس پیشانی ات را به خاک بیاسای و در حال سجده، صد بار بگو به سوی خدا توبه می کنم، آن گاه از خدای بزرگ حاجت بخواه». 3
[/HR]1. سیره ماه رمضان و روزه داران ، صص 443 ـ 445.
2. همان ، ص 444.
3. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 167.
[h=1]عید فطر؛ یادآور خروج از قبرها[/h]
[h=2]جایگاه رفیع عید فطر در کلام و سیره معصومین
[/h]عید فطر پس از یک ماه مبارزه با نفس و خویشتنداری، عید بزرگی است که عظمت آن را در کلام اهل بیت (علیهمالسلام) بیشتر درک می کنیم. امام علی(علیه السلام): «همانا این روز برای کسی عید است که خدا روزه او را قبول نموده و از قیام (نماز) او تشکر کند و هر روزی که در آن معصیت خدا نباشد، همان روز عید است».1
امام علی(علیه السلام): «آگاه باشید که این روز روزی است که خدا آن را برای شما عید قرار داده و شما را برای آن اهل قرار داده است. پس خدا را یاد کنید تا خدا نیز شما را یاد کند و دعا کنید و از او بخواهید تا بر شما مستجاب کند و زکات فطره خویش را بپردازید که آن سنت پیامبر شماست و واجبی از سوی خداست».2
امام رضا(علیه السلام): «روز فطر برای مسلمانان عید گشته تا روز گردهمایی مسلمانان باشد که در آن گرد هم آیند و برای خدا در این روز به صحرا (فضای باز) درآیند و خدا را به خاطر منتی که بر آنها نهاده به بزرگی یاد کنند. پس این روز، روز عید و روز اجتماع و روز فطر و روز زکات و روز امید و روز تضرع به درگاه الهی است».3
امام علی(علیه السلام):«ای مردم! این روز شما روزی است که نیکوکاران در آن پاداش میگیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مأیوس و ناامید میگردند و این شباهت زیادی به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوی پروردگار و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت به سوی منازل خود، متذکر شوید بازگشتتان را به سوی منازلتان در بهشت برین. ای بندگان خدا، کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده میشود این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگوید: «هان! بشارتتان باد ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید».4
امام سجاد(علیه السلام): «پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصیبت ما را در این ماه جبران کن و روز فطر را بر ما عیدی مبارک و خجسته بگردان و آن را از بهترین روزهایی قرار ده که بر ما گذشته است که در این روز بیشتر ما را مورد عفو قرار دهی و گناهانمان را بشویی و خداوندا بر ما ببخشایی آنچه در پنهان و آشکارا گناه کردیم...
خداوندا! در این روز عید فطرمان که برای مؤمنان روز عید و خوشحالی و برای مسلمانان روز اجتماع و گردهمایی قرار دادی، از هر گناهی که مرتکب شده ایم و هر کار بدی که کرده ایم و هر نیت ناشایسته ای که در ضمیرمان نقش بسته است، به سوی تو بازمی گردیم و توبه می کنیم؛ توبه هایی که در آن هرگز بازگشت به گناه نباشد و بازگشتی که در آن هرگز روی آوردن به معصیت نباشد.
بارالها! این عید را بر تمام مؤمنان مبارک گردان و در این روز، ما را توفیق بازگشت به سویت و توبه از گناهان عطا فرما».5
[/HR] [1]. نهج البلاغه، کلمات قصار، 551.
[2]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 517.
[3]. همان، ص 522.
[4]. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ص 132.
[5]. صحیفه سجادیه، دعای وداع با ماه رمضان.
[h=1]بازگشت به فطرت به چه معناست؟[/h]
ماه رمضان موقعیتی خاص و ویژه است که خداوند آن را به بندگان خود عطا فرموده و در بین ماههای دیگر قمری، تنها ماهی است که به عنوان میهمانی خدا نامیده شده است و خداوند تمام بندگانش را در فرصتی یک ماهه به سوی خود فراخوانده تا هر کس بنابر وسع و ظرفیت خویش از این فرصت استفاده نماید.
در این ایام مبارک انسانها سی روز، دست از زیاده روی در شهوات و لذات دنیوی برداشته، روزها را به روزهداری و شبها را به قیام و عبادت مشغول بودهاند و با بهرههایی بیشتر از سایر ایام، همچون انفاق در راه خدا و تلاوت بیشتر کلام او و چشمپوشی از محرمات و مکروهات، نفس اماره خود را تزکیه و تطهیر نموده، حالت روحانیت و معنویت در ایشان بالا رفته است و سبکی روح و امکان اتصال به عوالم بالاتر برای آنها فراهم شده است، زیرا طعام و شهوت و غضب و سایر مظاهر دنیا، حجابِ فطرت بوده و در این ماه، حجابها برطرف میشود.(امام شناسی/ ج 9)
width: 246 | align: center |
---|---|
[TD="align: right"]اندرون از طعام خالی دار[/TD] | |
[TD="align: left"]تا در او نور معرفت بینی[/TD] | |
[h=2]فطرت چیست؟
[/h]فطرت یکی از مفاهیم بنیادین دین اسلام است که از ماده "فطر" گرفته شده است. "فطر" به معنای شکافتن چیزی است، و از آنجا که آفرینش به منزله شکافتن پردهی نیستی و عدم است، یکی از معانی فطر، آفریدن و خلق کردن است بر این اساس، فطرت به معنای نحوه خاصی از آفرینش است. یعنی تمام ضروریاتی که انسان نیاز داشته، در خلقت او قرار داده شده است.
فطرت انسان دارای بینش و معرفتی است که تحصیلی و اکتسابی نیست بلکه خداوند آن را در وجود همه انسانها قرار داده است و وقتی انسان به اعماق جانش مینگرد نور حق را میبیند و ندایی را میشنود که او را به سوی مبدأ علم و قدرت بی نظیر هستی دعوت مینماید.
وقتی انسان در شرایط بحرانی و موقعیتهای بسیار سخت قرار میگیرد و خود را در چند قدمی مرگ مییابد و امیدش از اسباب مادی قطع میشود، معرفت فطری خفته در جانش بیدار میشود و خدا را از سر اخلاص میخواند
فطرت همان بینش شهودی و بی واسطه انسان نسبت به هستی و گرایش آگاهانه و کشش شاهدانه و پرستش خالصانه به حضرت باری تعالی است.
[h=2]
واژه فطرت در قرآن کریم
[/h]در آیات قرآن اشاره به فطرت الهی انسان شهره است. «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ»(سوره روم/30)؛ پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتی است که خداوند انسان ها را بر اساس آن آفریده است.
امام صادق(علیهالسلام) در پاسخ به این پرسش که مقصود از فطرة الله التی فطر الناس علیها چیست؟ فرمودند: "التوحید". فطرت همان توحید و خداشناسی است. فطرت اذعان به یگانگی خداوند تبارک و تعالی است.
آیات دیگری نیز بیانگر این حقیقتاند که وقتی انسان در شرایط بحرانی و موقعیتهای بسیار سخت قرار میگیرد و خود را در چند قدمی مرگ مییابد و امیدش از اسباب مادی قطع میشود، معرفت فطری خفته در جانش بیدار میشود و خدا را از سر اخلاص میخواند.
«فَإِذَا رَكِبُوا فِی الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِكُونَ» (عنکبوت/65)
هنگامی که سوار بر کشتی شوند خدا را با اخلاص میخوانند و غیر او را فراموش میکنند. اما هنگامی که خدا آنها را به خشکی رسانید و نجات داد باز مشکر میشوند.
فطریات انسان به دو دسته شناختهای فطری و گرایشهای فطری تقسیم میشود. فطرت انسان صورت و حالت ویژهای در آفرینش است که به ذات انسان برمیگردد. یکی از این حالتهای خاص این است که انسان نسبت به خدای متعال دارای یک نوع شناخت عقلی به حسب آفرینش است که از آن به خداشناسی فطری تعبیر میشود. و همچنین دارای گرایش و میل قلبی نسبت به خدای متعال است که از آن تعبیر که خداپرستی فطری میشود.
[h=2]ویژگیهای فطرت[/h]فطرت الهی بشر دارای ویژگیهایی است از جمله:
مسأله خودسازی در ماه مبارک رمضان، انسان را به مقامی می رساند که پرده های جهل، هواپرستی و همهی موانع ضد فطرت را از سر راه برمیدارد و انسان مسلمان در این هنگام به فطرت ناب خود که از درون ذات او میجوشد باز میگردد. همان فطرتی که آیینه صاف خدانماست
1- در هنگام تولد با انسان همراه است و نیاز به کسب کردن ندارد.
2- ثابت، پایدار و جاودانه است.
3- همگانی و فراگیر است.
4- از قداست برخوردار است و نشانه تعالی نوع انسان است.
ماه رمضان فرصت مناسبی است تا زنگارهایی که در طول زمان، فطرت انسان را پوشانده، پاک شود که اگر چنین شود، پایان ماه مبارک رمضان برای مؤمنان عید حقیقی خواهد بود.
و عید به معنای بازگشت به چیزی است که از آن فاصله گرفته باشند. یعنی باید چنین باشد که در پایان این ماه مبارک ندای فطرت را به گوش جان بشنویم که ما را به سوی حق میخواند.
مسأله خودسازی در ماه مبارک رمضان، انسان را به مقامی می رساند که پرده های جهل، هواپرستی و همهی موانع ضد فطرت را از سر راه برمیدارد و انسان مسلمان در این هنگام به فطرت ناب خود که از درون ذات او میجوشد باز میگردد. همان فطرتی که آیینه صاف خدانماست.
هرگاه انسان در پرتو برکات ماه رمضان به این درجه رسید و بر طاغوت نفس خویش پیروز شد به حقیقت عید فطر رسیده است.
امیر مومنان علی (علیهالسلام) فرمودهاند: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه و کل یوم لایعصی الله فهو عید» این عید برای کسی است که خداوند روزهاش را پذیرفته و نمازش را ستوده است و هر روزی که در آن معصیت خدا نشود عید است.
عید فطر روز آزادگی است و آزاده واقعی کسی است که امیال نفسانی را کنار گذاشته و شیطان را زیر پا کوبیده است.
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست. مُهر قبولی انفاقهای به قصد قربت است. عید فطر عید خداجویی و خداپرستی است. عید فطر در عبودیت و معرفت و تهذیب نفس است.
عید فطر.. عید پایان یافتن رمضان نیست.. عید بر آمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است.. چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد می شود. رمضان کوره ایی است که هستی انسان را می سوزاند و آدمی نوبا جانی تازه از آن سر بر می آورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. بناست که رمضان با سحرهاوافطارهایش.. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر درعید فطر درنیابیم که از نو متولد شده ایم.. اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم.. عید فطر عید ما نیست.
صدای پای عید می آید و دل مومن بر سر دو راهی آمدن عید رمضان و رفتن ماه رمضان بلا تکلیف است.. از آمدن آن یک دل شاد باشد یا از رفتن این یک محزون؟ عید فطر پاک ترین و عیدترین عیدهاست چرا که پاداش یک ماه عبادت و شست و شوی جان در نهر پاک رمضان است.
[INDENT] [INDENT] خداحافظ اي ماه غفران و رحمت
[h=2]رباعیهای رضا اسماعیلی به مناسبت عید فطر.[/h]
رضا اسماعیلی از شاعران کشورمان به مناسبت فرا رسیدن عید فطر 14 رباعی سروده است.
[h=2]این رباعیها به شرح زیر است:[/h]
1
یک سال اگر چه در زمین گِل بردیم
غفلت زده، بار کج به منزل بردیم!
مجنون خدا شدیم اما یک ماه
سی روزِ تمام، از خدا دل بردیم
2
سی روز قشنگ، دوستت دارم را ...
دور از تو خدای خوب! یک دم حتا ...
رحمان و رحیمی، تو و آتش؟ هرگز
ما را ز شرار قهر خود، خَلِّصْنا
3
سی روز گذشت و سی اذان خندیدیم
با روزه، به ماه مهربان خندیدیم
بر سفره نور، نان و عرفان خوردیم
آیینه شدیم و آسمان خندیدیم
4
سی روز گذشت و سی غزل خندیدیم
آیینه و نور در بغل، خندیدیم
در لیله ی قدر، دل به لیلا دادیم
در صبح وصال او، عسل خندیدیم
5
سی آینه نور، سی سحر خندیدیم
از سینه، غبار کینه پَر ... خندیدیم
در فصل پرندگی، قفس را مُردیم
در عرشِ فرشته، بال و پر خندیدیم
6
سی روز گذشت و سی صنم را کُشتیم
با ذکر «صمد»، منم منم را کُشتیم
اهریمن نَفس را زمین کوبیدیم
«من رستم پیل افکنم!» را، کُشتیم
7
هر چند هبوط، جان انسان را سوخت
عصیان و گناه، روح ایمان را سوخت
در لیله قدر، چون به حق برگشتیم
بیداری ما، دماغ شیطان را سوخت
8
سی روز «خلوص» را تبسم کردیم
در محضر دوست، خویش را گم کردیم
گفتیم خدا و دل بریدیم از خاک
با لهجهی آسمان، تکلم کردیم
9
سی روز گذشت، سی شب نورانی
بر خوانِ فرشته، سی سحر مهمانی
سی فرصت ناب از برای توبه
تا حضرت نَفس! را کنی قربانی
10
سی روز گذشت و سی گلستان دیدیم
نقشی ز جمال حضرت جان دیدیم
از خویش برون زدیم و «یا هو» گفتیم
در آینهی صیام ، انسان دیدیم
11
سی روز گذشت و عشق را فهمیدیم
از حکمت آب و آینه پرسیدیم
در لیلۀ قدر، ذکر «یاهو» گفتیم
در آینهی سحر، خدا را دیدیم
12
در مشهد عشق، گرم «یاهو» بودیم
مهمان عزیز سفرۀ او بودیم
افطار به ذکر «یا رضا» وا کردیم
ما دلشدۀ «ضامن آهو» بودیم
13
سی روز گذشت و عید فطرت آمد
بوی خوش همدلی و وحدت آمد
خندید خدا و شد گلستان دنیا
ای دل شدگان! بهار رحمت آمد
14
سی روز گذشت و سی سحر آیینه
در پرتو روزه، صیقلی شد سینه
شد روزه و جمعه آمد و عید آمد
ای خوب! ظهور کن در این آدینه
[/HR] منبع: فارس
امام حسن بن علىّ عليهما السّلام مردمان را نگريست كه در روز عيد فطر بازى ميكنند و می خندند، پس رو به ياران خود كرد و گفت: خداى عزّ و جلّ ماه رمضان را ميدان مسابقه اى براى خلق خود آفريده است كه به وسيله طاعت او به سوى خشنوديش بر يك ديگر سبقت ميجويند، پس گروهى از مردم سبقت گرفتند و پيروز شدند، و گروهى ديگر واپس ماندند، و نوميد و محروم گشتند، پس عجب است، و بسيار عجب است از كسى كه در چنين روز كه نيكوكاران و كوشندگان در آن روز مثاب و مأجور ميشوند، و كوتاهی كنندگان نوميد و محروم ميگردند، در كار خنده، و سرگرم بازى باشد. و به خدا قسم كه اگر پرده برداشته ميشد، هر آينه هر نيكوكارى به افزودن در نيكوكاريش، و هر تبهكارى به جبران تبهكاريش همى كوشيد.
من لایحضرالفقیه جلد 2 صفحه528
عید سعید فطر مبارک
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
ساقی از میمنت عید دهد باده صاف
جرعه گیرید چو معشوق به خم رهبر شد
مطربا نغمه عیدانه زن و دست فراز
که ز هر پرده نغزت هله ای دیگر شد
صد کنم شکر بر این عید که از عرش رسید
صد کشم رشک که ایام صیام آخر شد
فرصتی بود که این تیرۀ ِ دل صاف شود
نعمتی بود که بر تشنه لبان کوثر شد
آتشی بود که در سردی سوزان وجود
دم گرمی شد و در مجمر دل اخگر شد
وای بر ما که از این جام نگیریم لبی
حیف زان آتش اگر سوخت و خاکستر شد
حالیا عید شد و رونق می افزون گشت
مستی افزون کند این باده چو پر شکر شد
برخی از ما به دلیل دلخوری و ناراحتی های کوچک و بزرگی که از یک یا چند نفر از اقوام و دوستان به دل گرفته ایم مدت هاست که با آنها قهر هستیم و از ترس اینکه مبادا فرد مورد نظر را در جمعی ببینیم به کل قید دید و بازدید ها را هم زده ایم اما...
هدی سادات پاک نهاد – بخش اجتماعی تبیان
بعد از یک ماه بندگی خدا را به جا آوردن و شب زنده داری ها اکنون ماه رمضان به اتمام رسید و حالا وقت خداحافظی با صدای دلنواز ربنای افطار و لحظه های شیرین سحر و شب های نورانی قدر فرا رسیده است و اکنون زمان آن رسیده است که دوباره دربرابر فرامین الهی سر تعظیم فرود آوریم و در یکی از بزرگترین اعیاد سجده شکر به جا آوریم.
مردم مسلمان و خدا جوی ایران اسلامی امسال هم با وجود روزهای طولانی و گرمای کم سابقه تابستان دست از پا خطا نکردند و این مرارتها و سختی ها باعث نشد تا شیرینی ماه مهمانی خدا کمرنگ شود. در این ماه عبادت ها کردیم، قرآن ها خواندیم،گریه ها کردیم و خواستار طلب مغفرت از درگاه خداوند شدیم اما حالا که زمان فرا رسیدن پاداش الهی فرا رسیده است آیا در این یک ماه به گونه ای عمل کرده ایم که اعمالمان مورد قبول قرار گرفته باشد؟
یکی از برنامه های مهم در روز عید فطر انجام صله رحم و کنار گذاشتن اختلافات است آیا با فرارسیدن عید فطر به آن درجه از بندگی رسیده ایم که در آشتی کردن با دوستان و اقوام سبقت بگیریم و کینه ها را کنار بگذاریم یا نه عبادت و بندگی هایمان هم تنها جنبه خودنمایی و ظاهری دارد ؟
برخی از ما به دلیل دلخوری و ناراحتی های کوچک و بزرگی که از یک یا چند نفر از اقوام و دوستان به دل گرفته ایم مدت هاست که با آنها قهر هستیم و از ترس اینکه مبادا فرد مورد نظر را در جمعی ببینیم به کل قید دید و بازدید ها را هم زده ایم اما چقدر خوب است که بعد از خویشتن داری و پاک شدن از گناه، در این روز بزرگ که بزرگترین عید مسلمانان است و از دیدگاه امیر المومنین (ع) شبیه ترین روز به روز قیامت است کینه ها را کنار بگذاریم و با یک تلفن زدن و تبریک عید کدورت ها را از بین ببریم؛ باور کنید کار سخت و محالی نیست .فقط کافیست دلتان را از ناراحتی ها پاک کنید؛ چشم و گوشتان را بر دیده ها و شنیده ها ببندید و غرورتان را لگد مال کنید و سعی کنید با خوشرویی برای آشتی کردن و کنار گذاشتن اختلافات پیش قدم شوید.
حالا آیا شما حاضرید بعد از یک ماه عبودیت در این روز بزرگ برای آشتی کردن از یکدیگر سبقت بگیرید؟
[h=1][/h][h=2]
1- عید فطر روز تولد دوباره انسان است
[/h]عطر دلانگیز ایمان در دلها به مشام میرسد. گلبوتههای صبر و مبارزه با نفس در جانها شکفته میشود. روز عید فطر همه چیز رنگ و بوی خدایی دارد. هر چه اعمال نیک، تقوا و پرهیزکاری انسان بیشتر باشد، در روز عید به خدا نزدیکتر و عطر و بوی عید برای او دلپذیرتر است. عید فطر زمان شکفتن گلهای ایمان در دل و جان انسان است. تحفه خداوند به مؤمنانی است که با سلاخ روزه به غبارروبی خانه دل پرداختهاند. آنان که پلیدی را از جان خود بیرون راندهاند و به جای آن اخلاص و ایمان را جایگزین کردهاند. آری عید سعید فطر روز تولد دوباره انسان است.
[h=2]2- رحمت خدا در روز عید
[/h]خداوند برخی از روزها را نسبت به روزهای دیگر پربرکت و نورانی ساخته است. زندگی انسان آمیخته از خوشیها و سختیها و موفقیتها و ناکامیها است. در کنار دیگر روزها اعیاد الهی مانند ستارههای زیبا میدرخشند.
خداوند در رو زعید، درِ رحمت خویش را به روی تمامی بندگان میگشاید از این رو انسانهای گنهکار فرصت این را دارند تا بخشش و رحمت الهی بهرهمند شوند. گویی روح انسان دوباره جوان میگردد و رایحه خوشبوی الهی در کالبدش دمیده میشود.
[h=2]3- ضیافت خدا
[/h]انسان مؤمن در طول ماه پربرکت رمضان فرمان خداوند را اطاعت میکند، آنچه خداوند واجب کرده است مو به مو انجام میدهد، رنج گرسنگی و تشنگی و تربیت نفس و عبادت حق را تحمل میکند و لذت ترک گناه را درک میکند. هر کس که در این ماه در رسیدن به حق و کسب رضای معبودگری سبقت را برده باشد، سهم بیشتری از برکات خوان گسترده عید سعید فطر خواهد داشت.
[h=2]4- نماز عید فطر[/h]در روز عید سعید فطر، انسان با خواندن نماز پرشکوه عید، چه معبود و ولی نعمت واقعی خویش نزدیکتر میشود. بندگان مؤمن و پرهیزکار خداوند با برآمدنِ اولین اشعههای زیبای خورشید، مهیّای برگزاری نماز پرشکوه عید میشوند. شکوه و عظمت نماز عید دلهای مؤمنان را جلا میبخشد و دشمنان اسلام را خوار و ذلیل میسازد.
[h=2]5- کمک به نیازمندان در روز عیدفطر
[/h]در روز عید فطر مسلمانان با پرداخت زکاة فطره قبل از برگزاری نماز، علاوه بر انجام وظیفه شرعی خویش باعث ریشهکنی فقر و رضایت خاطر برادران دینی و مسلمان خود میشوند. مسلمان زکات مال خویش را برای رضای حق و نزدیکی به خدا، قبولی روزههای ماه رمضان و بیمه کردن سلامت خود و خانواده تا آخر سال میپردازد.
[h=2]6- گفتار حضرت علی(ع) در روز عید فطر
[/h]خداوندان به ما رحم کن و با غفران و آمرزشت ما را ببخش که تو والا و بزرگ مرتبهای. امروز روزی است که خداوند آن را برای شما مسلمانان عید قرار داده و شما را شایسته و سزاوار این عید ساخته است. پس همواره به یاد خدا باشید تا خدا نیز به یاد شما باشد.
او را بخوانید تا اجابت کند، در این روز سعید زکوة فطره خویش را بپردازید که به راستی این سنت پیامبر شماست و از سوی پروردگار بر شما واجب شده است.
[h=2]
7- شبهات روز عید فطر با مقامات اخروی در کلام حضرت علی(ع)
[/h]حضرت امیرمؤمنان(ع) در روز فطر خطبهای ایراد کردند و فرمودند: ای مردم! همانا این روز، روزی است که در آن نیکوکاران پاداش مییابند و هرزهکاران زیان میبینند. این روز شباهت بسیاری به روز رستاخیز دارد؛ پس وقتی از خانههایتان به سوی مصلا میروید، روزی را یاد کنید که به سوی پروردگارتان بیرون میآیید، هنگامی که به نماز میایستید، به یاد روزی باشید که در پیشگاه پروردگارتان میایستید و وقتِ بازگشتن به خانههایتان به یاد روزی باشید که به خانههای خود در بهشت باز میگردید.
[h=2]8- عید فطر، روز بخشش گناهان
[/h]عید فطر روزی است که روزهداران پاداش یک ماه عبادت و کوشش خود را دریافت میکنند و عیدی میگیرند. پاداش روزهداران بخشش گناهان و خشنودی حضرت رحمان است. پس باید به هوش باشیم که پس از پایان این ماه مبارک در کارنامه اعمال خود جز نیکی نیاریم و در زمین مصفّای دل جز بذر خوبی نکاریم. حضرت امیر(ع) میفرمایند: «کمترین پاداش روزهداران آن است که در آخرین روز ماه مبارک رمضان فرشتهای آنان را ندا میدهد و میگوید: مژده باد بر شما ای بندگان خدا، که خداوند گناهان گذشته شما را بخشود. پس مواظب باشید که از این پس چه میکنید»
[h=2]9- معنا و مفهوم عید در فرهنگ اسلامی
[/h]مفهوم عید در نظر بسیاری از مردم فقط به معنای شادی و لهو و لعب است. اینان در روزهای عید جایی برای یاد خدا و امور معنوی باقی نمیگذارند. اما عید در فرهنگ اسلامی مفهوم بلند و والایی دارد. در فرهنگ غنی اسلامی روزهای عید علاوه بر شادی و شادمانی آمیخته با امور معنوی و یاد خداست و در حقیقت اعیاد برخواسته از آیینهای دینی و مذهبی است. امام علی(ع) درباره عید فطر فرمودند: «این عید برای کسی عید است که خداوند نماز و روزهاش را پذیرفته باشد». حضرت در ادامه، رابطه زیبایی میان گناه نکردن و روزههای عید بیان کردند و فرمودند: «هر روزی که در آن نافرمانی خدا نکنیم، آن روز عید است»
[h=2]10- گفتاری از امام حسن(ع) درباره عید سعید فطر[/h]امام حسن(ع) در روز عید فطر بر گروهی گذشت که سرگرم بازی و خنده بودند. بالایِ سرشان ایستاد و فرمود: خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود قرار داد تا با طاعت و اطاعت از او و جلب خشنودیش از همدیگر پیشی گیرند؛ گروهی پیشی گرفتند و کامیابی یافتند و گروهی وا ما ندند و ناکام شدند. در چنین روزی که نیکوکاران پاداش میگیرند و هرزهکاران زیان میبینند، بسیار مایه تعجب است که کسی به خنده و بازی و بیخبری مشغول باشد. به خدا سوگند اگر پرده کنار رود، خواهند دانست که نیکوکار به نیکوکاری خود مشغول است و بدکار به بدکاری خود. سپس حضرت به راه خود ادامه داد و رفت.
[h=2]11- گفتار رسول خدا(ص) درباره عیدهای فطر و قربان
[/h]شاید هیچ جامعه و گروهی نباشد که ایام خاصی به عنوان عید نداشته باشند، اما معنی عید در میان اقوام و فرهنگها یکسان نیست. در برخی از جوامع روزهای عید، صرفا روزهای شادی و تفریح است؛ از سوی دیگر، در برخی از فرهنگها اعیاد به نوعی با دین و معنویت ارتباط دارند، یا اصلاً خواستگاه مذهبی و آیینی دارند. در فرهنگ اسلامی اعیاد، یوم اللّه هستند و ارتباط تنگاتنگی با دین و مذهب دارند. پیامبر خدا(ص) میفرمایند: زمانی که وارد مدینه شدم، اهالی آن شهر از زمان جاهلیت دو روز داشتند که طی آن دو روز به بازی و تفریح میپرداختند. خداوند به جای آن دو روز، دو روز بهتر به شما داد: روز فطر و روز قربان.
[h=2]
12- زینت عید
[/h]برای هرچیزی زینتی است؛ چنانکه حضرت امیر فرمودهاند: زینت حکمت، پارسایی، زینت دانش، بردباری، زینت پرستش، حضور قلب و خشوع و زینت پادشاهی و حکومت، عدالت و دادگری است. در روزهای عید هم اعمال و آیینهایی هست که موجب زینت یافتن و آراسته شدن آن روزهاست؛ از جمله پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: عیدهای خود را با گفتن اللّه اکبر آذین بندید. و نیز میفرمایند: عیدهای فطر و قربان را با جملات لاالهالااللّه و اللّه اکبر و الحمدللّه و سبحان اللّه آذین بخشید.
[h=2]13- اعمال روز عیدفطر
[/h]عید سعید فطر از بزرگترین و مهمترین اعیاد اسلامی است. از جمله اعمالی که برای این روز ذکر کردهاند، غسل کردن، جامه نو پوشیدن و عطر زدن و زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) است. همچنین خواندن نماز عید که فضیلت بسیار دارد و اینکه روزهدار پیش از نماز عید افطار کند. پرداخت زکات فطره ـ و حتی جدا کردن آن از قبل ـ هم از اعمال این روز گرامی است. پرداخت زکات فطره به مستمندان، در صورت تحقق شروط آن، از واجبات موکّد است؛ زیرا علاوه بر منافع اجتماعی و اقتصادی که دارد، سبب قبولی روزه و بیمهشدن جسم و جان در برابر پیشآمدهای ناگواری میشود که ممکن است تا سال آینده برای فرد ونزدیکانش پیش آید.
[h=2]14- خطبه حضرت امیر(ع) در روز عید فطر
[/h]حضرت امیر(ع) پس از نماز عید سعید فطر خطبه میخواندند و در آن، پس از حمد و ستایش خدای متعال و بیان نعمتهای او و نیز درود و سلام بر رسول خدا و خاندانش و سفارش به تقوای الهی میفرمودند: خداوند ما و شما را در زمره کسانی قرار دهد که بدو امیدوار و از او هراسناکند. بدانید این روز که خداوند آن را برای شما عید قرار داده و شما را سزاوار بهرهمندی از آن دانسته، برای آن است که نام او را بر زبان آرید تا خدا هم شما را یاد کند. او را به نیایش یاد کنید تا شما را پاسخ گوید. زکات فطرة خود را بپردازید که سنت پیامبر و تکلیفی از سوی خداست. هر کس باید به نام خود و خانوادهاش، مرد و زن و کوچک و بزرگ، یک صاع گندم یا خرما یا جو بپردازد. ...خداوند همه ما را از گناه باز دارد و آخرتمان را از دنیایمان نیکوتر گرداند.
[h=2]15- عید فطر، عید فطرت[/h]رمضان به پایان رسید و اینک روزی است که باید نتیجه یک ماه روزه و عبادت را جشن گرفت و چه نتیجهای زیباتر از این که غنچههای فطرت انسان در سپیده عید فطر، شکوفا شود و جان انسان در فضای معطرش به پرواز درآید. عید فطر، عید فطرت است. روزی است که انسان به فطرت پاک خود باز میگردد و به شکرانه این بازگشت، به ستایش باری تعالی به جشن و سرور میپردازد.
[h=2]16- جشن قرب به خدا
[/h]عید فطر، روز جشن است، جشن نزدیکی و قرب به بارگاه الهی، جشنی که به مناسبت پایان یک ماه عبادت مخلصانه برگزار میشود. به راستی که عید فطر، روز بازگشت به فطرت، بازگشت به خدا، اتصال به آسمان و مروج به عرش اعلی است. عید فطر نمادی از پرواز انسان به ملکوت معنویت است.
[h=2]17- نماز عید، سرچشمه نور
[/h]نماز پرشکوه و دشمنشکن عید فطر، سرچشمهای از انوار پربرکت الهی است. انسان، جان و روح خود را در زلال آن میشوید و به فطرت پاک خود باز میگردد. صفوف به هم پیوسته در نماز عید، نشانی از وحدت امت اسلامی است که مؤمنان در آن دوشادوش یکدیگر به ستایش حقتعالی میایستند و نعمتهای بیکرانش را سپاس میگویند.
[h=2]18- خطبههای معنوی
[/h]خطبههای نماز عید فطر، عالیترین و بهترین درسهای معنوی را به نمازگزاران میآموزد. خطبههای نماز عید دعوت مردم به وحدت و یکرنگی است. فراخوانی است برای درک و نشر فضایل اسلامی. کلاس درسی است که مسلمانان با جان و دل در آن شرکت میجویند و از تعالیم آسمانیاش بهره میگیرند.
[h=2]
19- روز بازگشت به خدا
[/h]امام سجاد(ع)، روز عید فطر را روز بازگشت به خداوند میدانند و میفرمایند: «خداوندا، در روز عید فطر که آن را برای اهل ایمان، روز عید و شادی قرار دادی و برای اهل دین خود، روز اجتماعی و همیاری مقرر فرمودی، ما به سویت باز میگردیم و از گناهانمان آمرزش میطلبیم».
[h=2]20- زکات فطره، هدیهای به محرومان
[/h]امام صادق(ع) میفرمایند: «کسی که روزه میگیرد ولی زکات فطره نمیپردازد، روزه او پذیرفته نمیشود.» از این جمله گهربار امام صادق(ع)، به اهمیت زکات فطره پی میبریم.
زکات فطره، هدیهای است که انسان مؤمن به شکرانه یک ماه عبادت حقتعالی و بهره بردن از نعمتهای آسمانی، به محرومان و نیازمندان پرداخت میکند و با این کار از خدای بزرگ میخواهد که جان و مال او را از گزند هرگونه آفت و بیماری، به دور دارد و دیگران را هم امکان بهره بردن از نعمتها روزی کند.
[h=2]21- روز اعطای جوایز و پاداش[/h]روز عید فطر، روزی است که از سوی خداوند متعال، میان مؤمنان جوایزی تقسیم میکنند. مؤمنانی که در ماه مبارک رمضان، برای رضای خداوند روزه گرفتهاند، در این روز منتظر دریافت پاداشاند. حضرت علی(ع) در یک روز عید فطر و در خطبه نماز، فرمودند: «روز عید فطر، روزی است که نیکوکاران پاداش میگیرند و گناهکاران زیان میبینند.» به راستی چه پاداشی برای مؤمنان بهتر از این که گناهانشان بخشوده شود و غرق رحمت خداوند شوند.
[h=2]22- عید فطر از دیدگاه امام حسین(ع)
[/h]روزی امام حسین(ع) عدهای را دیدند که در روز عید فطر، سرگرم بازیهای بیهوده و خندههای بلند سر میدادند. حضرت لحظهای در کنارشان ایستادند و سپس فرمودند: خداوند ماه رمضان را صحنه مسابقه بندگاناش قرار داد. روزی که بندگان باید با فرمان بردن از او و جلب خشنودیاش از یکدیگر پیشی بگیرند. در این روز عدهای سبقت گرفته، پیروز میشوند و عدهای نیز شکست میخورند. تعجب میکنم از کسانی که در این روز، که نیکوکاران پاداش و باطل پیشگان زیان میبینند، به بازی و خنده میپردازند.
[h=2]
23- حیات طَیّبه
[/h]عید فطر فرصتی است برای آنکه انسان بتواند برای خود زندگی پاک و سالمی به وجود آورد. مقام معظم رهبری در اینباره میفرمایند: «ماه رمضان و عید فطر هنگامی مبارک خواهد بود که مسلمانان بتوانند از این فرصت برای خودسازی و به وجود آوردن حیات طَیّبه در نفس خویش استفاده کنند و اصلاً از دیدگاه اسلام، همه فرایض، احکام، تکالیف، واجبات، مستحبات و احکام اجتماعی و فردی، مقدمهای برایِ تسلط بر نفس و زنده شدن روح انسانی در آحاد بشر است..
[h=2]24- شب عید فطر، مانند شب قدر
[/h]شب عید فطر، شب نزول رحمت الهی است. شبی است که گناهان انسان آمرزیده میشود. در روایات آمده است که فضیلت این شب از شب قدر کمتر نیست. شب عید فطر، شبی است که خداوند عطایا و پاداشهای خود را به مؤمنان روزهدار میدهد. غسل کردن، زیارت امام حسین(ع)، خواندن دعاها و بهجا آوردن نمازهای مستحب از جمله اعمال این شب عزیز است.
عید فطر؛ یعنى بازگشت به فطرت و سرشت. بازگشت ازاین نظر كه آیا رابطه ما با فطرت پاك انسانى به طورصحیح برقراراست یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاكى كه خداوند به ما داده و براثرحجابهاى جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، دركلاس ماه رمضان زنگارها زدوده شدهاند یا نه؟ كه اگر چنین است باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى برطاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این كه: آن چه را در ماه رمضان آموختهاند و در راه خودسازى و بهسازى به كار بردهاند ابراز بدارند، با كلمات و حركات، بلكه درقلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعوروفریاد برون و درون كه: «الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشكرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است كه توصیف گردد. آرى چنین است، معبودى جزخداى یكتا و بىهمتا نیست، وخدا بزرگترازآن است كه وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاك خدا دارد به خاطرآن كه ما را درراستاى پاكسازى و بهسازى هدایت كرده، و شكراو را كه جمعیت ما وامت ما را برترین جمعیت وامت قرار داده است. رمضان پایان مىپذیرد و به انتهاى خود مىرسد، مسلمانان درمكتب رمضان، در پرتو آیات قرآن و نیایشها و تقویت صبر و اراده، پس از فراگیرى به خودسازى پرداختهاند؛ اینك جشن مىگیرند كه در جهاد اكبر، با گامهاى استوار عبور كردهاند و به مقصود رسیدهاند. # فلسفه اعیاد اسلامی چها رعید دراسلام به طوررسمى وجود دارد كه عبارتاند از: عید قربان، عید غدیر، عید جمعه و عید فطر. عید قربان جشن ایثار و فداكارى است، و مسلمان دراین رابطه به خویشتن بازمىگردد كه آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى رسیده است یا نه. آن گونه كه ابراهیم خلیل(ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بنعلىعلیهماالسلام آن را دركربلا تكمیل كرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان با ژرفاندیشى به خویشتن مىنگرد كه آیا انتخاب او در مسئله بسیارمهم رهبرى، صحیح بوده است یا نه؟ كه دربینش اسلام ناب، مسئله بسیارعمیقى است، و از اركان زیربنایى نظام اسلام است، كه اگراو نباشد هیچ یك ازمفاهیم اسلام، ارزش واصالت خود را نمىتوانند نشان دهند. عید جمعه بازگشت به خویشتن است كه نقش اساسى درپیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى كه برقرارى اتحاد و یك رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ترین بركات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد. ولى آیا مىدانید كه اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگرتكمیل نخواهد شد. اگرچنین عیدى درزندگى انسان تحقق یابد همه روز، روزعید است؛ چنان كه امیرمومنان على(ع) فرمود: «انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شكر قیامه، وكل یوم لا یعصى الله فیه فهو عید؛(1)امروزتنها عید كسانى است كه روزه آنها درپیشگاه خدا پذیرفته شود، و عبادتهاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى كه گناه نكنى روزعید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را ازسرچشمه وحى گرفته بود، چرا كه وقتى خطبه رسول خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، ازآن حضرت پرسید: «بهترین كاردرماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2)ورع و پرهیزكارى ازآن چه خداوند حرام نموده است مىباشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت به فطرت پاك توحیدى.» # مسئله عید و فطرت در قرآن در قرآن مجید كلمه عید یك بار آمده، كه در رابطه با حضرت عیسى علیه السلام و شاگردان مخصوص اوست، شاگردان براى تكمیل ایمان خود گفتند: «آیا پروردگار تو مىتواند غذایى ازآسمان (مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت از این تقاضا كه بوى شك و تردید مىداد، نگران شد و به آنها فرمود: «از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى دریافت كه مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى است، تا در پرتو دیدار آن، قلبشان پاك و سرشار از یقین گردد، از این رو به خدا عرض كرد: «اللهم ربنا انزلعلینا مائده من السماء تكون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منك؛ خداوندا مائدهاى ازآسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانهاى ازتو.» (3) از آن جا كه روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزى و پاكى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح (ع) آن را «عید» نامیده است، نتیجه این كه درقرآن كلمه «عید» به عنوان تكمیل مطرح شده است. عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است كه درمسیرخودسازى، پیروزشده باشیم، و تحول عمیقى درما پدیدارشده باشد. قرآن با صراحت، خداشناسى و دین را مسئلهاى فطرى مىشمرد.ازجمله درآیه 30 روم مىخوانیم: «فاقم وجهك للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلك الدین القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص پروردگاركن، این فطرتى است كه خداوند انسانها را برآن آفریده، دگرگونى درآفرینش خدا نیست.» این آیه بیان كننده آن است كه دین اسلام بر اساس فطرت و سرشت انسان مىباشد و دستورهاى آن هماهنگ با درون ذات وجود انسان است و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیتهاى ناسالم، محفوظ باشد، همان را مىخواهد كه آیین ناب اسلام آن را مىخواهد و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده است و اگرانسان داراى فطرت نخستین، به دور از حجابها و زنگارها باشد، بدون هیچگونه تردید، راه توحید و دستورهاى صحیح الهى را مىپسندد و برمىگزیند، # انواع فطرت فطرت بر دوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل. فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، كه انسان بعد ازرسیدن به كمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت در اسرار هستى، به این حقیقت منتقل مىشود كه محال است این نظام معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این«عقل فطرى» بدون نیاز به معلم به مقصود مىرسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى نیز دارد كه ازآن تعبیر به «فطرت دل» مىشود، كه تفسیر فطرى بودن دین با این تعبیر، صحیحتر و مناسبتر به نظر مىرسد و منظور از آن این است كه انسان وقتى به اعماق جانش مىنگرد، نور حق را مىبیند و ندایى را با گوش دل مىشنود، ندایى كهاو را به سوى مبدا علم و قدرت بىنظیر هستى دعوت مىكند، كه گاهى ازآن تعبیر به «درك وجدانى» مىشود، مانند آن كه وقتى انسان یك گل زیبا را مىبیند، بدون استدلال به زیبایى آن پى مىبرد و از آن لذت مىبرد. «عید فطر» به معناى بازگشت به فطرت است، یعنى مساله خودسازى درماه رمضان، انسان را به مقامى مىرساند كه پردههاى جهل، هواپرستى و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت برداشته مىشود و انسان مسلمان در این هنگام به فطرت ناب خود كه ازدرون ذات وجودش مىجوشد بازمىگردد، همان فطرتى كه آیینه صاف خدانما و حق نماست؛ همان پیامبر باطن كه اگر ازاسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى كامل و دقیق انسان به سوى كمالات است. هرگاه انسان در پرتو بركات ماه رمضان به این درجه رسید، به حقیقت مفهوم عید فطر رسیده است و آغاز ماه رمضان در واقع براى او عید است. شواهد متعددى وجود دارد كه نشان دهنده فطرى بودن ایمان به حق است؛ مانند واقعیتهاى تاریخى كه نشان مىدهد در میان هر ملتى در هر دورهاى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنانكه شواهد باستان شناسى و آثار به جا مانده از دورههاى قبل از تاریخ بیان كننده این واقعیت است. مطالعات روانى و اكتشافات روانكاوى درابعاد روح انسان نیز شاهد دیگرى بر فطرى بودن اعتقادات دینى است، روانشناسان چهار تمایل عالى و اصیل را به عنوان ابعاد چهارگانه روح معرفى مىكنند كه عبارتند ازحس دانایى، حس زیبایى، حسنیكى، و حس مذهبى. كه این خود نیز دریچه دیگرى برفطرى بودن دین است. (4) حجةالاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى پىنوشتها: 1- سید رضى، نهج البلاغه، حكمت428. 2- شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج1، ص295. 3- مائده / آیه 114. 4- برای اطلاع بیشتربه کتاب «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى» ترجمه مهندس بیانى رجوع نمایید.
[h=2]عید چیست؟[/h]عید در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است، و لذا به روزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی بر طرف میشود و بازگشت به پیروزیها و راحتیهای نخستین میکند عید گفته میشود، و در اعیاد اسلامی به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز میگردد و آلودگیها که بر خلاف فطرت است، از میان میرود، عید گفته شده است. (1)
بسیاری از آیات قرآن بر اجتماعی بودن شئون اسلامی دلالت میکند و صفت اجتماعی بودن در تمامی احکام و قوانین اسلامی حاکم است. شارع مقدس اسلام در مسئله جهاد، اجتماعی بودن را به طور مستقیم تشریع کرده و دستور داده حضور در جهاد و دفاع، به آن مقداری که دشمن دفع شود واجب است.
روزه و حج بر هر کسی که مستطیع و قادر به انجام آن دو باشد و عذری نداشته باشد واجب است، اجتماعیت، در این دو واجب به طور مستقیم نیست. بلکه لازمه آن دو است، چون وقتی روزهدار روزه گرفت قهراً در طول رمضان در مساجد رفت و آمد خواهد کرد و در آخر در روز عید فطر، این اجتماع به حد کامل میرسد، و نیز وقتی مکلف به زیارت خانه خدا گردید قهراً با سایر مسلمانان یک جا جمع میشود، و در روز عید قربان این اجتماع به حد کامل میرسد. و نیز نمازهای پنجگانه یومیه را بر هر مکلفی واجب کرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولی این رخصت را در روز جمعه تدارک و تلافی کرده و اجتماع برای نماز جمعه را بر همه واجب ساخته است.
[h=2]عید فطر در قرآن[/h]با مراجعه به قرآن شریف آیاتی را میتوان یافت که به طور مستقیم و با کمی دقت بر عید فطر و آداب آن توجه دارند و نشان میدهند که این مسئله از دید قرآن پنهان نمانده است. آن آیات عبارتنداز:
[h=2]1- آیه 185 سوره مبارکه بقره:[/h] در این آیه خداوند متعال ضمن معرفی ماه مبارک رمضان و نزول قرآن در آن به برخی از احکام مربوط به این ماه شریف اشاره کرده و میفرماید: هر یک از شما که هلال ماه رمضان را مشاهده کرد باید روزه بگیرد و کسی که در حال سفر و یا مریض بود و ماه رمضان را درک کرد در روزهای دیگر باید، روزه فوت شده را جبران کند. در ادامه میفرماید: خداوند این احکام را به خاطر راحتی شما و نه به خاطر به سختی افتادنتان تشریع نموده است و این که عدد را تکمیل کنید و خدا را به خاطر هدایت بزرگ بدارید.«یریدالله بکم الیسر ولایرید بکم العسر و لتکملواالعدة و لتکبروالله علی ماهدئکم و لعلکم تشکرون».
ولتکموا... عطف به یرید و مبین علت غائی است. خداوند در تشریع احکام برای شما آسانی خواسته نه سختگیری، تا روزه ایام معدود را به هر صورتی که بتوانید چه در ماه رمضان یا غیر آن به کمال رسانید ممکن است ولتکملوا، عطف به فعل مقدر یا فلیصمه باشد: تا از این امر «فلیصمه» (و هر امری) آنچه آسانست و بتوانید، انجام دهید و آن را تکمیل نمایید، چون امر ولتکموا بعد از امر به روزه ماه رمضان است کمال ظاهری آن معنای اتمام میباشد. و کمال معنوی آن انجام با شرایط و آداب آن است تا با گذشت ایام اراده ایمانی، حاکم بر انگیزهها و شهوات گردد و انسان را برتر آرد و اراده خدا ذهن را فراگیر و یاد عظمت او زنده و فعال گردد یادی که بر طریق هدایت استوار شود:
و لتکبروالله علی ماهداک و در پرتو آن، نعمتها مشخص و شکرگزاری شود.
در روایات منظور از تکبیر در جمله: و لتکبرواالله علی ما هدیکم تعظیم، و منظور از هدایت، ولایت است.
این که هدایت به معنای ولایت باشد از باب تطبیق کلی بر مصداق است و ممکن است از قبیل همان قسم بیاناتی باشد که نامش را تاویل گذاشتهاند، چنانکه در بعضی از روایات آمده و در معنای دو کلمه یسر و عسر فرمودهاند: یسر ولایت و عسر مخالفت با خدا و دوستی با دشمنان خداست.
پس معنای آیه این است که تا خداوند را بزرگ بداری و اجلالش کنی به خاطر آن هدایت و راهنمایی که برای شما در دینتان بیان کرد و به خاطر آن که به شما توفیق داد تا ماه رمضان را روزه بدارید این ماه اختصاصی شما امت مسلمان میباشد و امم دیگر از آن بیبهرهاند.
بیشتر دانشمندان گفتهاند که مقصود از ولتکبراالله، تکبیرهایی است که در شب عید فطر وارد شده است که این تکبیرها بعد از چهار نماز مغرب و عشاء و صبح روز عید و نماز عید فطر گفته میشود. در عید فطر این گونه میگویند: «اللهاکبر اللهاکبر لااله الاالله و اللهاکبر اللهاکبر و للهالحمد الحمد علی ما هدانا و له الشکر علی ما اولانا.» (2)
توضیح- برخی برای روز عید این تکبیرها را بعد از نماز ظهر و عصر روز عید نیز ذکر کردهاند. حضرت امام خمینی و آیةالله اراکی جزء این دسته از فقها میباشند مستند این حکم، روایتی است از قول امام صادق علیهالسلام که فرمود: در عید فطر هم تکبیر هست، عرضه داشتم تکبیر که غیر از روز قربان نیست، فرمود: چرا در عید فطر هم هست، لیکن مستحب است که در مغرب و عشاء و فجر و ظهر و عصر و دو رکعت نماز عید گفته شود. (3)
همچنین سعید نقاش از امام صادق علیهالسلام روایت کرده است که فرمود: برای من در شب عید فطر تکبیر هست، اما واجب نیست بلکه مستحب است، میگوید، پرسیدم این تکبیر در چه وقت مستحب است؟ فرمود در شب عید در مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عید آنگاه قطع میشود، عرضه داشتم: چگونه تکبیر بگویم؟ فرمود: میگویی اللهاکبر، اللهاکبر، لااله الاالله، و اللهاکبر، اللهاکبر و لله الحمد، اللهاکبر علی ما هدانا و منظور از کلام خدا که میفرماید: و لتکموا العدة همین است، چون معنایش این است که نماز کامل کنید. و خدا را در برابر این که هدایتتان کرده تکبیر کنید (4) و تکبیر همین است که بگویید: اللهاکبر، لااله الاالله، و اللهاکبر، و لله الحمد راوی میگوید در روایت دیگری آمده که تکبیر آخر را چهار بار باید گفت.
مرحوم علامه طباطبائی ضمن بیان دو روایت یاد شده در حل تعارض بین آن دو مینویسد: اختلاف این دو روایت که یکی تکبیر را در ظهر و عصر نیز مستحب میداند و دیگری نمیداند ممکن است حمل شود بر مراتب استحباب، یعنی دومی مستحب باشد، و اولی مستحبتر، و این که فرمود: منظور از (و لتکملوا العدة) اکمال نماز است شاید منظور این باشد با خواندن نماز عید، عدد روزه را تکمیل کنید و باز خود تکبیرات را بگویید. که خدا شما را هدایت کرد، و این با معنائی که ما از ظاهر جمله، ولتکبرواالله علی ما هدیکم ... فهمیدیم منافات ندارد، برای این که کلام امام استفاده حکم استحبابی از مورد وجوب است. (5)
شافعی معتقد است که باید اللهاکبر را سه بار گفت و از زمانیکه ماه دیده میشود و تا زمانیکه امام به نماز میایستد این تکبیرها تکرار شود. وقتی امام بیرون آمد همراه تکبیر او باید تکبیر گفت در حالی که در عید قربان باید همین تکبیرها را پشت سر ده نماز خواند که اولین آنها نماز ظهر روز عید قربان تا ده نماز بعد از آن میباشد. کسانی که در شهرها هستند پشت سر ده نماز این تکبیرها را میگویند و کسانی که در منا میباشند پشت سر 15نماز که اول آنها نماز ظهر عید قربان است این تکبیرها را تکرار میکنند. (6)
[h=2]2- آیات 14 و 15 سوره مبارکه که اعلی:[/h]در آیات مورد بحث به نجات اهل ایمان و عوامل این نجات اشاره میکند، نخست میفرماید: مسلماً رستگار میشود کسی که خود را تزکیه کند (قد افلح من تزکی) و نام پروردگارش را به یاد آورد و به دنبال آن نماز بخواند (و ذکر اسم ربه فصلی)
به این ترتیب عامل فلاح و رستگاری و پیروزی و نجات را سه چیز میشمرد: تزکیه و ذکر نام خداوند و سپس بجا آوردن نماز، در این که منظور از تزکیه چیست تفسیرهای گوناگونی ذکر کردهاند: نخست این که منظور پاکسازی روح از شرک است، به قرینه آیات قبل، و نیز به قرینه منظور پاکسازی دل از رذائل اخلاقی و انجام اعمال صالح است، به قرینه آیات فلاح در قرآن مجید از جمله آیات آغاز سوره مومنون که فلاح را در گرو اعمال صالح میشمرد، و به قرینه آیه 9 سوره شمس که بعد از ذکر مسئله تقوا و فجور میفرماید: قد افلح من زکیها: رستگار شد کسی که نفس خود را از فجور و اعمال زشت پاک کرد و به زینت تقوا بیاراست.
دیگر این که منظور زکات فطره در روز عید فطر است که نخست باید زکات را پرداخت و بعد نماز عید را بجا آورد.
قابل توجه این که: در آیات فوق نخست سخن از تزکیه و بعد ذکر پروردگار و سپس نماز است.
به گفته بعضی از مفسران مراحلی عملی مکلف سه مرحله است: نخست ازاله عقائد فاسده از قلب سپس حضور معرفةالله و صفات و اسماء او در دل و سوم اشتغال به خدمت. آیات فوق در سه جمله کوتاه اشاره به این سه مرحله کرده است.
این نکته نیز قابل توجه است که نماز را فرع بر ذکر پروردگار میشمرد، این به خاطر آن است که تا به یاد او نیفتد و نور ایمان در دل او پرتو افکن نشود به نماز نمیایستد به علاوه نمازی ارزشمند است که توأم با ذکر او و ناشی از یاد او باشد، و این که بعضی ذکر پروردگار را تنها به معنی اللهاکبر یا بسمالله الرحمن الرحیم که در آغاز نماز گفته میشود تفسیر کردهاند در حقیقت بیان مصداقهای از آن است.
همان طور که میدانیم وظیفه پیغمبر تزکیه است. دلهای مستمد و حق طلب و حقیقت خواه آیات را میشنوند، متأثر میشوند، میپذیرند و میگروند، و دلهاشان از نجاست شرک، با آب توحید پاک و پاکیزه میشود.
و ذکر اسم ربه فصلی- اسامی پروردگار همگی اوصاف ذات مقدسش هستند. ذکر ممکن است به زبان باشد، مثل معنی رحمن و رحیم و آثار رحمت واسعه خداوند در همه کائنات و در وجود خودمان بیندیشیم. توجه به معانی رحمت و علو و عظمت یا خالق و رازق بودن قادر متعال قهراً و قطعا خضوع و خشوع میآورد. برجستهترین نمونه اظهار خشوع نماز است. ببینید چگونه در سه کلمه، جمیع مراحل را جمع فرموده است.
1- پاک شدن از شرک و اخلاق رذیله به توحید و ایمان و باور داشتن اصول عقاید (تزکی).
2- در آثار قدرت و حکمت پروردگار و نعمتهای مادی و معنوی و جسمی و روحی اندیشیدن که هر ساعتی از این تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است. علاوه بر این ذکر قلبی، با زبان نیز کلمه شهادت گفتن (و ذکر اسم ربه).
3- اظهار شکستگی و فروتنی و کوچکی در پیشگاه پروردگار نمودن و به عبادت و پرستش پرداختن (فصلی) هر کس این سه مرحله را پیمود بسر منزل فلاح و رستگاری میرسد و این است معنی (قد افلح من تزکی).
عدهای بر اساس روایات رسیده معتقدند که منظور از «تزکی» دادن زکات فطره و خواندن نماز عید است (7)، بعضی نیز تزکیه را در اینجا به معنی دادن صدقه مالی دانستهاند. مهم این است که تزکیه معنی وسیعی دارد که همه این مفاهیم را در برمیگیرد، هم پاکسازی روح از آلودگی شرک و هم پاکسازی از اخلاق رذیله، و هم پاکسازی عمل از محرمات، و هر گونه ریا، و هم پاکسازی مال و جان به وسیله دادن زکات در راه خدا، زیرا طبق آیه اخذ من اموالهم صدقه تطهر هم تزکیهم بها: (از اموال آنها صدقهای (زکات) بگیر تا آنها را به وسیله آن پاکسازی و تزکیه کنی) دادن زکات سبب پاکی روح و جان است. بنابراین، تمام تفسیرها ممکن است در معنی گسترده آیه جمع باشد.
چند روایت که در ذیل این روایت آمده است را مرور میکنیم: عبدالله بن مسعود گفته است که مقصود از آیه «ذکر اسم ربه فصلی» آن است که انسان زکات مال خود را بدهد و نماز را اقامه کند و بر این اساس مرتباً میگفت:« رحم الله امرءا تصدق ثم صلی یعنی خدا بیامرزد کسی را که صدقه بدهد و نماز بخواند. سپس آیه یاد شده را تلاوت کرد.
عدهای دیگر گفتهاند منظور از صدقه همان زکات فطره است که در اول ماه شوال پرداخت میشود. و تکبیرهای روز عید و نماز عید فطر را نیز شامل میشود. و به عبدالله بن عمر نافع میگفت: آیا صدقه دادهای؟ اگر پاسخ میداد بله صدقه دادهام به وی میگفت پس بیا به مصلی برویم و نماز بخوانیم و اگر پاسخ میداد: صدقه ندادهام به او میگفت صدقه بده تا به مصلی برویم و نماز بخوانیم. سپس آیه یاد شده را تلاوت میکرد.
ابوخالد گفت: نزد ابوالعالیه رفتم، به من گفت روز عید قبل از آن که برای نماز بروی به اینجا میآیی؟ پاسخ دادم: بله وقتی روز عید فرارسید به نزد وری رفتم، از من پرسید آیا افطار کردهای؟ پاسخ دادم: بله پرسید آیا غسل کردهای؟ گفتم: بله گفت: آیا صدقه دادهای گفتم بله گفت تو را به این خاطر به اینجا فرا خواندهام که در ابتدا این اعمال را انجام دهی و پس از آن به مصلی بروی، آنگاه این آیه را خواند و گفت مردم مدینه هیچ صدقهای را برتر از آن ندیدند که کسی به کس دیگر آب دهد. (8)
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید معنای آیه قد افلح من تزکی چیست؟ فرمود: این است که هر کس زکات فطره بدهد، رستگار میشود. پرسید معنای آیه و ذکر اسم ربه فصلی چیست؟ فرمود این است که (برای نماز عید) به سوی جبانه برود و نماز بخواند و منظور از جبانه، صحرا است. (9)
رسول خدا صلی الله علیه و آله همواره در روزهای عید فطر قبل از رفتن به مصلی فطره را تقسیم میکرد و این آیه را میخواند: «قد افلح من تزکی و ذکر اسم ربه فصلی.» (10)
[h=2]آداب نماز عید[/h]خداوند متعال در فرازی از آیه 31 سوره اعراف میفرماید: «خذوا زینتکم عند کل مسجد...» یعنی هنگام رفتن به مسجد زینتهای خود را بردارید. این خطاب به همه فرزندان آدم به عنوان یک قانون همیشگی که شامل اعصار قرون میشود که زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید.
این جمله میتواند هم اشاره به زینتهای جسمانی باشد که شامل پوشیدن لباسهای مرتب و پاک و تمیز و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن میشود، و هم شامل زینتهای معنوی، یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت و اخلاص و اگر میبینیم در بعضی از روایات اسلامی تنها اشاره به لباس خوب یا شانه کردن موها شده و اگر میبینیم تنها سخن از مراسم نماز عید و نماز جمعه به میان آمده است، دلیل بر انحصار نیست بلکه هدف بیان مصداقهای روشن است و همچنین اگر میبینیم که در بعضی دیگر از روایات، زینت به معنی رهبران و پیشوایان شایسته تفسیر شده دلیل بر وسعت مفهوم آیه است که همه زینتهای ظاهری و باطنی را در بر میگیرد.
در کتاب المقنع گفته است: «سنت در افطار عید قربان این است که بعد از نماز انجام شود و در عید فطر قبل از نماز. (11)
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: اگر در روز عید فطر برای رسول خدا صلی الله علیه و آله عطر میآوردند اول به زنان خود میداد. (12)
[h=2]پانوشتها:[/h]1- تفسیر نمونه، ج 5، ص131.
2- تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 2، ص 18.
3- مستدرک الوسائل، جلد 6، ص 137.
4- وسایلالشیعه، ج 7، ص 455/ الکافی، کلینی ج4، ص 166.
5- المیزان، علامه طباطبایی، ج2، ص 28.
6- تفسیر ابوالفتوح رازی، ج2 ، ص 68.
7- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 93، ص 104، ح 3.
8- تفسیر ابوالفتوح رازی، ج12، ص 62.
9- من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج1، ص 501، ح 1474.
10- تفسیرالمیزان، ج20، ص 271.
11- همان ج 6، ص 337.
12- من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 174، ح 2055.
او باب چنان را ز رخ ماه نشان داد
از یُمن چنین روز بكف خط امان داد
پاداش خداوند به ما باغ جنان داد
بر پیكر این روز به آواز توان داد
كز نور حضورش طربی بر همگان داد
این عید صیامست نشان سود و زیان داد
خوش آنكه بخیل فقرا لقمه نان داد
كین گونه طراوت به تو و كون و مكان داد
زیرا رمضان را به تو حق هدیه گران داد
بر پیکره ی مرده ی اشعار تو جان داد
عاشقان تشنه را از جام وحدت كام داد
سفره ای گسترد از احسان و بار عام داد
ساقی از راه وفا، كام دل ناكام داد
حضرت جانان ز لطف بیكران انعام داد
كاین زمان پیر مغان، اصحاب را پیغام داد
دست ساقی باز می بوسم كه ما را جام داد
از خم وحدت شما را باده ی گلفام داد
چون كه عیدی باده ی جانبخش آن خوشنام داد
ایزد جان آفرین پاداش آن ایام داد
حضرت حق طبع ما را قدرت الهام داد
[h=1]"بشارت باد، فرارسیدن عید فطر"[/h]
align: center |
---|
[TD="width: 100%"] |
[/TD] |
"عید" در لغت از ماده"عود" به معنی بازگشت است، لذا روزهایی را که مشکلات قوم و جمعیتی برطرف می شود و به پیروزیها و راحتیهای نخستین باز می گردند، عید می نامند. مانند عید فطرو قربان به مناسبت اینکه در پرتو اطاعت یک ماهه رمضان یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان، باز می گردد، و آلودگیهایی که بر خلاف فطرت است، ازمیان می رود .
"عید فطر" یکی از دو عید بزرگ در سنت اسلامی است . مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را روزه به پا داشته و از خوردن ، آشامیدن و بسیاری از کارهای مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشی که خداوند ، خود به آنان وعده داده است .
روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده اند که در این روز ، امر امساک از خوردن و آشامیدن برداشته می شود و مؤمنان رخصت می یابند در روز، افطار کنند و روزه خود را بشکنند.
عید فطر صحنه ای از قیامت
حضرت علی (ع) ، به مناسبت عید فطر خطبه ای قرائت کرده و در آن، این روز را به قیامت تشبیه فرموده است :
ای مردم! این روز شما، روزی است که نیکوکاران در آن پاداش می گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مأیوس و ناامید می گردند.
دنیا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن، بهشت جایزه برندگان این مسابقه و جهنم جزای بازماندگان است .
[ عید فطر] شبیه ترین روز به روز قیامت است . [ چون در قیامت عده ای که زیان کارند، تأسف می خوردند و غضبناک می گردند و عده ای که نیکوکارند رستگار و متنعم به نعمتهای الهی می شوند . ]
وقتی از منازلتان برای خواندن نماز عید خارج می شوید، به یاد آورید زمانی را که از منزل بدن خود خارج شده و به سوی خدای خود خواهید رفت .
وقتی در جایگاه نماز خود می ایستید به یادآورید زمانی را که در محضر عدل الهی می ایستید و از شما حسابرسی می کنند. وقتی از نماز به منازلتان بر می گردید به یاد آورید زمانی را که به منازل خود در بهشت خواهید رفت .
ای بندگان خدا! کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد:
"هان! بشارتتان باد، ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه باقی ایام را بگذرانید . "
"روز و نماز عید فطر"
از سخنان معصومین علیهم السلام چنین برداشت می شود که روز عید فطر، روز گرفتن مزد است . لذا در این روز مستحب است که انسان بسیار دعا کند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلی نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد.
مناسبتهای مختلف اسلامی، زمینه توجه به خدای متعال و زنده کننده یاد او در زندگی و فکر مسلمانان است و برای بسیاری از این مناسبتها، اعمال و دعاهای ویژه ای از جمله"نماز" بیان شده است . برخلاف اغلب جشنها و اعیاد ، که آمیخته به غفلتها، هوسرانی ها و شهوات است ، اعیاد اسلامی ، همراه با نماز، دعا، انفاق ، صدقه ، غسل ، طهارت و ... است .
در حدیث شریفی از امام رضا علیه السلام آمده است :
" خداوند، روز فطر را بدین سبب"عید فطر" قرار داد تا مسلمانان ، اجتماع و مجمعی داشته باشند که در آن روز ، گرد هم آیند و در برابر خداوند، به خاطرمنتها و نعمتهایش، به تمجید و تعظیم بپردازند، پس آن روز ، روز عید و تجمع ، روز زکات و رغبت وروز نیایش است. "
در قنوت نماز عید می خوانیم:
بارالها! به حق این روز ، که آن را برای مسلمانان عید و برای محمد صلی الله و علیه و اله ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قراردادی از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و مرا در هر خیری وارد کنی که محمد و آل محمد را در آن وارد کردی و از هر بدی که محمد و آل محمد را خارج ساختی، ما را نیز خارج سازازآن خارج سازی ، درود و صلوات تو بر او و آنها .خداوندا! از تو می طلبم، هر آنچه را که بندگان شایسته ات از تو خواستند و به تو پناه می برم ازهر آنچه که بندگان خالصت به تو پناه بردند .
[h=3]"جایزه الهی"[/h]عمده ترین چیزی که در این نماز ، از خدا خواسته می شود، آمرزش و مغفرت الهی و مبارک ساختن این عید، با قبولی طاعات است و این ، بهترین جایزه ای است که خداوند به نمازگزاران روزه دار، عطا می کند .امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و اله روایت می کند که فرمود: هر گاه روز اول ماه شوال(عید فطر) فرا می رسد، منادی از سوی خداوند ندا می دهد:
" ای مؤمنین : بشتابید به سوی جایزه هایتان."
آنگاه امام باقر علیه السلام رو به جابر کرد و فرمود: ای جابر! جوایز خدا، مثل جایزه های این پادشاهان نیست! امروز ، روز جایزه هاست!
از "سوید بن غفله" نقل شده است: در روز عید بر امیر المؤمنین علی علیه السلام وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه
(خوراکی از آرد وشیر) و ملبنة ( غذا یا حلوایی که با شیر تهیه می شود ) موجود است . پس به آن حضرت عرض کردم : روز عید و خطیفه؟!
حضرت فرمود: این عید کسی است که آمرزیده شده است.
پی نوشت:
1-تحف العقول، ص 170.
2-وسائل الشیعه، ج 5، ص141.
3-همان ، ص 140.
4-بحار الانوار، ج40، ص74
[h=1]آداب و رسوم ایرانیان در عید فطر[/h]
[/HR] [h=2]عید فطر یکی از اعیاد بزرگ اسلامی است که در روز اول ماه شوال، آن را جشن میگیرند و اینگونه، ماه رمضان را بدرقه میکنند.[/h]
[/HR]
مسلمانان پس از یک ماه روزه و عبادت پروردگار، چشم به راه این روز بزرگ هستند و با برپایی آیینهای خاص این روز، به اصطلاح، ماه رمضان را بدرقه میکنند. در این روز، روزه حرام است و این روز نماز مخصوصی دارد که اکثر مسلمانان نماز عید فطر را به جماعت میخوانند.
عید فطر در بعضی از نقاط كشور، با تفاوتهایی همراه است كه در اینجا برخی از آنها را ذكر كردهایم:
[h=2]عید فطر در استان مازندران و گیلان[/h] در استان مازندران و گیلان، مردم اعتقاد دارند که شب عید فطر، همه اعضای خانواده باید در کنار هم باشند و با هم افطار کنند. افرادی که در شهر زندگی میکنند، در روز عید به روستای محل تولد خود میروند و با پوشیدن لباس محلی و بردن غذای خود به طبیعت، این روز را جشن میگیرند. یکی دیگر از نشانههای عید فطر در مازندران و گیلان، رفتن به زیارت اهل قبور و دادن آش نذری است. همچنین، مردم خیر مازنی و گیلک در این روز، به ایتام و فقرا نیز کمک میکنند.
[h=2]عید فطر در کردستان[/h] مردم در روز عید فطر در مساجد جمع شده و نذورات خود را پخش میکنند و با تشکیل مجامع مردمی، اقدام به فعالیتهای منسجم نیکوکاری و اطعام ایتام و مستضعفان میکنند. همچنین در روزهای نزدیک به عید سعید فطر نیز با تلاش و شوق فراوان، زکات فطریه خود و افراد وابسته خانوادگی را در بین فقرا توزیع میکنند. مردم این استان در این روز غذاهای محلی خود را به عنوان نذری در قبرستانها پخش میکنند. پخت غذاهای سنتی و شیرینیهای محلی، به مناسبت نخستین سالگرد فرد متوفی خانواده و توزیع آن در بین افراد مستمند، از دیگر آداب و رسوم مردم مسلمان کردستان در روز عید سعید فطر میباشد.
[h=2]عید فطر در کرمان[/h] کرمانیها همانند سایر مسلمانان در روز عید فطر، نماز عید فطر به جا میآورند و با دادن فطریه، به یاری نیازمندان میشتابند. آنها هم چنین پس از نماز به دیدار خانوادههایی که به تازگی عزادار شدهاند میروند و به آنها تسلیت میگویند. زیارت اهل قبور و دید و بازدید اقوام و آشنایان، از دیگر آداب روز عید فطر در کرمان است.
[h=2]عید فطر در آذربایجان شرقی[/h] پیشینه رویت هلال ماه در روستاهای آذربایجان شرقی، حکایتهای جالبی دارد. پیش از اینکه رادیو و تلویزیون وارد جامعه ایران شود، روستاییان برای رویت هلال ماه به پشت بامها میرفتند و ساعتها منتظر میماندند. بزرگترها بعد از رویت هلال ماه رمضان، به چهره یک کودک معصوم یا یک فرد مۆمن و نمازخوان نگاه میکردند و اعتقاد داشتند که نگریستن به صورت آدمهای بینماز و روزهخوار، خوشیُمنی در پی نخواهد داشت. نگاه کردن به آیینه و فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد(ص) بعد از رویت هلال ماه، هنوز هم به عنوان یک رسم در بین پیرمردان استان، مرسوم است.
[h=2]
عید فطر در یزد[/h] یزدیها در عید فطر به نظافت منازل، خرید لباس نو، تهیه شیرینی و میوههای تازه فصل و برنامهریزی برای دید و بازدید در این روز میپردازند و این کارها، از جمله مقدمات حلول عید سعید فطر و بزرگداشت آن در بین مردم مۆمن این استان است. از قدیمالایام رسم بر این بوده است که کسانی که نذر و نیازی دارند، با تهیه شیرینی، آن را در محل برگزاری نماز عید فطر و قبل از اقامه نماز، بین مردم توزیع میکردند.
طبخ آش معروف به حضرت ابوالفضل العباس(ع) و توزیع آن در صبحگاه عید بین مردم، از دیگر آداب و رسوم قدیمی این روز در بین یزدیهاست. در بین زنان یزدی نیز رسم است که در روز عید سعید فطر، به صورت دسته جمعی به خانه فردی که جلسات ختم قرآن مجید در طول ماه مبارک رمضان در منزل او برگزار شده است میروند و با دادن هدیه و شیرینی، از او تقدیر میکنند.
[h=1]عید فطر و نقش آن در تحولات فردى و اجتماعى[/h]
[h=2] روز بازگشت به فطرت[/h]در فرهنگ اسلامى اولین روز ماه شوال به عنوان عید فطر و جشن بازگشت به فطرت معین شده است، زیرا مسلمانان روزهدار در طول ماه رمضان با ارتباط هاى پى در پى با خداوند متعال و استغفار از گناهان به تصفیه روح و جان خویش همت گماشته و از تمام آلودگىهاى ظاهرى و باطنى كه بر خلاف فطرت آنهاست، خود را پاك نموده و به فطرت واقعى خود برمىگردند . امیرمؤمنان على علیه السلام نیز از همین زاویه به عید فطر مىنگرد و با اشاره به روز عید مىفرماید: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه وشكر قیامه وكل یوم لا یعصى الله فهو عید (1)؛ این عید كسى است كه خدا روزهاش را پذیرفته و نماز او را ستوده است و هر روز كه خدا نافرمانى نشود، آن روز عید است.»
آری روز ترك گناه و فاصله گرفتن از زشتىها و پلیدىها و روز غلبه بر شیاطین، روز عید است. عید فطر روز بازگشت به فطرت است، این معنا را مىتوان از لغت «عید فطر» هم فهمید، چرا كه «عید» به معناى بازگشت و «فطر» به معناى «فطرت و طبیعت» است .
مسلمانان در این روز در اثر یك ماه ضیافت و مهمانى خداوند به صفاى باطن دست یافته و در حقیقت، شخصیت واقعى خویش را بازیافتهاند. آرى، فطرت پاك انسان در طول سال در اثر غبارهاى جهل و نادانى و غفلت به انواع گناهان و معصیتها مبتلا شده و از حقیقت خود دور مىشود و در نتیجه دچار خود فراموشى و خدا فراموشى مىگردد . اما با فرا رسیدن ماه مبارك رمضان، انسان مسلمان در پرتو فضاى معنوى آن ماه و تلاشهاى خویش به یك زندگى نوین دست مىیابد، كه مىتوان آن را «بازگشت به خویشتن» نامید .
در روز عید فطر گویى یك مسلمان از نو متولد مىشود، چرا كه طبق گفتار امیرمؤمنان علیه السلام، روزه داران در شب عید فطر از تمام آلودگىها و پلیدىها پاك شدهاند و كمترین پاداش خود را كه پاكى و پاكیزگى است دریافت نمودهاند. آن حضرت چنین مىفرماید: « واعلموا عبادالله! ان ادنى ما للصائمین والصائمات ان ینادیهم ملك فى آخر یوم من شهر رمضان: ابشروا عباد الله! فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كیف تكونون فیما تستانفون (2)؛ اى بندگان خدا! بدانید كه كوچكترین چیزى كه براى مردان و زنان روزهدار است، این است كه فرشتهاى در روز آخر ما مبارك رمضان به آنها ندا مىدهد: اى بندگان خدا! بشارتتان باد كه [خداوند متعال ] تمام گناهان گذشته شما را آمرزید، پس بنگرید كه بعد از این چگونه عمل خواهید كرد .»
شیخ مفید مىنویسد: این كه روز اول ماه شوال عید اهل ایمان قرار داده شده است، به خاطر این است كه آنان براى قبولى اعمالشان در ماه رمضان خوشحالند و از این كه خداوند متعال گناهانشان را بخشیده و بر عیبهاى آنان پرده كشیده و مژده و بشارت از طرف خداوند رسیده است كه ثوابهاى بسیارى براى روزه داران عطا خواهد كرد و از این كه مؤمنین در اثر تلاشهاى شب و روز ماه مبارك رمضان چند مرحله به قرب الهى نزدیك شدهاند، حالت سرور و نشاط دارند .در این روز غسل معین شده و این علامت پاكى از گناهان مىباشد، عطر زدن و بوى خوش استعمال كردن و لباس زیبا و تمیز پوشیدن و به صحرا رفتن و زیر آسمان نماز خواندن همهاش علامت شادى و سرور و از روى حكمت مىباشد. (3)
[h=2] مراتب روزه داران در عید فطر[/h]بدون تردید تك تك مسلمانان با فرا رسیدن عید سعید فطر نوعى شادى و لذت درونى در خود احساس مىكنند، اما استقبال مسلمانان از روز عید فطر یكنواخت و مساوى نیست . زیرا هر كسى نسبت به معرفت و ایمان خود به این عید بزرگ و با عظمت مىنگرد و از آن بهره مىگیرد. زمینهها، ذهنیتها، مراتب ایمان و عوامل دیگرى در نگرش و انگیزه افراد دخالت دارد.
به همین جهت عارف واصل میرزا جواد آقا ملكى تبریزى قدس سره (4) روزه دارانى را كه به عید سعید فطر وارد مىشوند، به پنج گروه تقسیم مىكند و نوع نگرش آنان را نسبت به این روز با عظمت توضیح مىدهد . ایشان در مورد پایینترین مراتب استقبال كنندگان از عید فطر مىنویسد: «گروهى از روزه داران حقیقت روزه را نشناختهاند و با زحمت و تكلف از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات خود دارى مىكنند و این را نوعى طاعت مىشمارند و خود را منتدار خداوند مىدانند. آنان از اعضاء و جوارح خود مراقبت نكرده و با دروغ و غیبت و بهتان و افترا و دشنام، به آزار دیگران پرداخته و زحمات خود را هدر مىكنند و در نزد خداى عالمیان منزلتى ندارند، مگر این كه حضورشان در روز عید براى حسن ظن به عنایت خداى بزرگ باشد و در نمازگاه خود در روز عید فطر از گناهان استغفار نموده و طلب آمرزش كنند .»
وى عالىترین مرتبه استقبال كنندگان از عید فطر را از آن روزه داران عارفى مىداند كه لذت نداى خداى «جل جلاله»، رنج گرسنگى و تشنگى و شب زنده دارى را از یاد آنان برده و با شوق و شكر بلكه با وجد و سكر (5) آن را پیشواز نموده، در سرعت سیر و سلوك و پیشروى به سوى خیر، جدیت به خرج داده و از عمق جان به نداى رب الارباب لبیك گفتهاند.
خداوند متعال اعمال را از این گروه به حسن قبول مىپذیرد و آنها را به مقام قرب نزدیك مىنماید و در پیشگاه صدق در جوار خود با اولیاء و اصفیاء مىنشاند و از «جام اوفى» به آنها مىچشاند و به مقام «او ادنى» مىرساند. (6) آرى، در حقیقت در سحرگاه عید فطر اولیاء الهى با حضرت حق چنین نجوا دارند:
اى عید عاشقان به حقیقت جمال تو هر لحظه عیدیى رسدم از وصال تو
عید كسان غره شوال و عید من آن ساعتى بود كه ببینم جمال تو
حل مشكلات اقتصادى و اجتماعى در مورد ابعاد اقتصادى و اجتماعى عید فطر مى توان به پرداخت زكات فطره به عنوان عاملى ارزشمند براى فقرزدایى، توسعه اقتصادى و حل مشكلات اجتماعى در جامعه اسلامى اشاره نمود . افزون بر این كه در كنار كمك به فقراء، موارد مصرف دیگرى نیز براى زكات فطره در اسلام منظور شده است كه از جمله آنها احیاى روحیه همیارى و تعاون، رسیدگى به وضع بهداشتى، درمانى و فرهنگى مسلمانان مىباشد . از زكات فطره مىتوان قرض بدهكاران حقیقى و افرادى را كه در راه معصیت و خلاف بدهكار نشدهاند، پرداخت نمود . در ساختن مسجد، مدرسه، پلها و راهها و بیمارستانها و برطرف كردن سایر نیازهاى مسلمانان نیز مىتوان از این بودجه مردمى استفاده كرد .
همچنین با این بودجه مىتوان باورهاى دینى و اعتقادات مسلمانان ضعیف الایمان را تقویت نمود و كسانى را كه در معرض شبهات و وسوسههاى دشمنان قرار دارند یارى كرد .
مسلمانان با عمل به این موارد كه با پرداخت زكات فطره انجام مىشود، در حقیقت به بخشى از دعاهاى ماه رمضان - كه در مدت یك ماه بعد از نماز زمزمه مىكردند - ، در روز عید فطر جامه عمل مىپوشانند . گذشته از اینها، پرداخت زكات فطره كه با نیت عبادت و تقرب به خداوند متعال انجام مىشود، نوعى بهرهگیرى از مادیات براى رسیدن به معنویات است .
بدین جهت گفتهاند كه قبول روزه موكول به پرداخت زكات فطره مىباشد، چرا كه دادن زكات موجب جدایى از تعلقات مادى و هواهاى دنیوى و نفسانى است و انسان مؤمن براى دوام فطرت الهى خویش و بازگشت به عهد فطرى «الست» از هر آنچه رنگ تعلق دارد، باید رها و آزاد باشد و زنجیر مادیات را از پاى خود بركند تا سبك بال به سوى خداوند گام نهد . همچنانكه امام على علیه السلام فرمود: « تخففوا تلحقوا (7)؛ سبكبال باشید تا [به مقصد] برسید .»
رسیدن به وصال حق با گران بارى و تعلقات بسیار سازگار نیست . خداوند متعال مىفرماید: « قد افلح من تزكى و ذكر اسم ربه فصلى» (8)؛ «همانا رستگار شد كسى كه [ با پرداخت زكات] خود را تزكیه نمود و آن كه نام پروردگارش را یاد نموده و سپس نماز خواند .»
یكى از مصادیق این آیه، عید فطر و زكات فطره مىباشد . در روایات آمده است كه همواره رسول خدا صلى الله علیه و آله روزهاى عید فطر قبل از رفتن به مصلى، فطره را تقسیم مىكرد و این آیه را مىخواند . (9)
[h=2] تعظیم شعائر اسلامى[/h]خداوند متعال مىفرماید:« و من یعظم شعائر الله فانها من تقوى القلوب» (10)؛ هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، این كار نشانه تقواى دلهاست .
تعظیم شعائر الهى یكى دیگر از ویژگىهاى عید سعید فطر مىباشد . شعار تكبیر و تهلیل و تحمید و تقدیس از جمله اعمالى است كه به روز عید جلوه خاصى مىبخشد .
یك مسلمان باید از راههاى مختلف نداى حیاتبخش توحید را به گوش جهانیان برساند، كه یكى از آن راهها بیان شعارهاى مذهبى است . رسول خدا صلى الله علیه و آله مىفرماید: «زینوا اعیادكم بالتكبیر (11)؛ عیدهاى خود را با [شعار] تكبیر زینت دهید .» و در حدیث دیگرى مىفرماید: « زینوا العیدین بالتهلیل والتكبیر والتحمید والتقدیس (12)؛ عیدهاى فطر و قربان را با شعارهاى لا اله الا الله و الله اكبر و الحمدلله و سبحان الله زینت دهید .»
پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله خود نیز چنین مىكرد . آن حضرت در روز عید فطر از منزل بیرون مىآمد و تا رسیدن به مصلا با صداى بلند، شعار«لا اله الا الله» و «الله اكبر» سر مىداد و حتى در میان خطبهها و قبل و بعد از آن با صداى رسا این كلمات را تكرار مىنمود . حضرت رضا علیه السلام در مورد علت تكبیرهاى زیاد در روز عید فطر مىفرماید: «تكبیر، تعظیم و بزرگداشت خداوند متعال است و نوعى تشكر از هدایتها و نعمتهاى پروردگار جهانیان مىباشد . (13) »
[h=2] تقویت وحدت مسلمانان[/h]اجتماع روز عید فطر مىتواند در پیوند و همدلى مسلمانان نقش آفرین باشد . آنان در گردهمایى روز عید فطر و قرار گرفتن در كنارهم، از نظرات، مشكلات و گرفتارىهاى همدیگر آگاه مىشوند . در این گردهمایى بغضها و كینهها تبدیل به دوستى و همدلى مىشود و مؤمنان در یك صف واحد احساس اتحاد و نزدیكى بیشترى به همدیگر مىكنند .
عید فطر از سویى حكایت از پیوند معنوى انسان با خداى خویش دارد و از سوى دیگر حكایتگر ارتباط وى با همكیشان خود است .
حضرت سجاد علیه السلام روز عید فطر را روز جشن و شادى و اجتماع و همیارى مسلمانان نسبت به یكدیگر مىداند و مىفرماید: «اللهم انا نتوب الیك فى یوم فطرنا الذى جعلته للمؤمنین عیدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا ومحتشدا (14)؛ پروردگارا! ما به سوى تو برمىگردیم در روز عید فطرمان كه آن را براى اهل ایمان روز عید و شادى و براى اهل ملت خودت روز اجتماع و همیارى قرار دادى .»
حضرت رضا علیه السلام در مورد نقش عید فطر در تحولات معنوى، اقتصادى و اجتماعى جامعه مىفرماید: «انما جعل یوم الفطر العید، لیكون للمسلمین مجتمعا یجتمعون فیه و یبرزون لله عزوجل فیمجدونه على ما من علیهم، فیكون یوم عید و یوم اجتماع و یوم زكات و یوم رغبة و یوم تضرع و ... فاحب الله عزوجل ان یكون لهم فى ذلك مجمع یحمدونه فیه و یقدسونه (15)؛ روز فطر، عید مقرر شده تا مسلمانان در این روز گرد هم آیند و براى خداوند ظهور كنند و او را به خاطر نعمتهایش تعظیم كنند . پس این روز، روز عید، روز اجتماع، روز فطر، روز زكات، روز رغبت و روز تضرع و ... است . پس خداوند بزرگ دوست دارد كه مسلمانان در چنین روزى اجتماعى داشته و در آن، او را ستایش كرده و مقدس بدارند .»
[h=2] عید فطر و حركتهاى سیاسى[/h]در طول تاریخ، اجتماع روز عید فطر آنچنان مهم و تحول آفرین بوده كه رهبران سیاسى نیز از آن بهره گرفتهاند . در این مورد مىتوان از حركت سیاسى ابومسلم خراسانى و شورش وى بر علیه دستگاه خلافت بنى امیه نام برد . وى به سلیمان بن كثیر دستور داد به اقامه نماز عید فطر و ایراد خطبه بر علیه امویان بپردازد .
سلیمان نیز انقلاب و شورش بر علیه سلطنت اموى را در خطبه نماز عید فطر اعلام كرد . به این ترتیب آنان در سال 129 ق در روز عید فطر در شهرهاى ماوراء النهر به پا خاسته و قیام خود را اعلام كردند (16) و در مدت كوتاهى سلسله بنى امیه را منقرض ساختند .
[h=2] حركت امام رضا علیه السلام براى نماز عید[/h]در این میان حركت معنوى، اجتماعى و سیاسى حضرت رضا علیه السلام براى نماز عید اهمیت خاصى در تاریخ اسلام دارد . این حماسه جاویدان نشان مىدهد كه اگر پیشوایان معصوم علیهم السلام و بزرگان دین و رهبران صالح در جوامع مسلمان فرصت مىیافتند و مىتوانستند از نمازهاى عید فطر و قربان بهره بردارى كنند، چه نتایج پر بارى براى مسلمانان داشت .
براى آشنایى خوانندگان گرامى با عظمت این حركت و نقش آن در تحولات معنوى و سیاسى جهان اسلام و همچنین توجه به سیره اهل بیت علیهم السلام در اجراى مراسم عید فطر و قربان خلاصهاى از آن واقعه را مىخوانیم:
بعد از جریان ولایتعهدى حضرت رضا علیه السلام، عید فرا رسید . مامون با اصرار زیاد از آن حضرت خواست تا براى اجراى مراسم عید حضور یابد و ضمن اقامه نماز عید خطبه بخواند . امام رضا علیه السلام به فرستاده مامون فرمود: شروطى را كه میان من و تو در پذیرفتن امر ولایتعهدى بود، خودت مىدانى. [ بنا بر این بود كه من از این گونه امور معاف باشم] مامون پیغام داد كه: من مىخواهم با این عمل دل مردم آرامش یابد و فضیلت شما را بشناسند .
پیغامها از سوى مامون و امتناع حضرت رضا علیه السلام پیوسته ادامه داشت تا آن كه حضرت رضا علیه السلام در اثر پافشارى خلیفه فرمود: دوست دارم مرا از این امر معاف دارى و اگر معاف نمىدارى، من همچنانكه پیامبر صلى الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام براى نماز عید بیرون مىآمدند، خواهم آمد . مامون گفت: هر طور كه دوست دارى بیرون بیا و مراسم عید را به انجام برسان . آن گاه دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در مقابل منزل مسكونى حضرت رضا علیه السلام اجتماع نمایند . با انتشار این خبر مردم مرو مشتاقانه براى شركت در مراسم و بهرهگیرى از وجود حضرت رضا علیه السلام خود را آماده كردند . هنگامى كه خورشید طلوع كرد، امام علیه السلام غسل نمود و عمامه سفیدى را كه از پنبه تهیه شده بود بر سر گذاشت و یك سر آن را روى سینه و سر دیگر را میان دو شانه انداخت . دامن را به كمر زد و به همه پیروان و دوستدارانش دستور داد چنان كنند . آن گاه عصاى پیكان دارى به دست گرفت و از منزل بیرون آمد . آن حضرت در حالى كه پا برهنه بود و پیراهن و سایر لباسهایش را به كمر زده بود، به همراه غلامان و یاران نزدیك خویش - كه آنان نیز چنین كرده بودند - به همین شكل از منزل به سوى مصلا حركت كردند .
موقع خروج از منزل، امام رضا علیه السلام سر به سوى آسمان بلند كرد و چهار تكبیر گفت، این تكبیرها آن چنان با صلابت و روحانیت خاصى ادا مىشد كه گویى آسمان و در و دیوار با نواى حضرتش هم آواز هستند . سرداران و نظامیان و سایر مردم كه با آمادگى و آراستگى تمام در بیرون منزل صف كشیده بودند، هنگامى كه امام رضا علیه السلام و یارانش را به آن صورت مشاهده كردند به پیروى از امام رضا علیه السلام و هماهنگ با او فریاد تكبیر سردادند .
شهر مرو یكپارچه فریاد تكبیر سر داد و به دنبال آن از گریه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بیت علیه السلام به لرزه در آمد، سرداران هنگامى كه حضرت را با آن حال دیدند از مركبهاى خود پیاده شدند و كفشهاى خود را در آورده و كنار گذاشتند و به دنبال امام علیه السلام به راه افتادند . حضرت رضا علیه السلام پیاده راه مىرفت و هر ده قدم یك بار مىایستاد و سه تكبیر مىگفت .
یاسر خادم مىگوید: در این حال ما خیال مىكردیم كه آسمان و زمین و كوه با او هم آواز گشته است، شهر مرو یكپارچه گریه و شیون بود، فضل بن سهل ذوالریاستین با مشاهده این اوضاع به مامون گفت: اگر [امام ] رضا علیه السلام با این وضع به مصلا برسد، مردم مجذوب او خواهند شد [و ممكن است با یك اشاره طومار حكومت را در هم پیچند] به نظر من بهتر است كه از او بخواهى تا برگردد .
مامون هم فورا كسى را فرستاد و از حضرت رضا علیه السلام در خواست نمود تا از میانه راه برگردد . امام رضا علیه السلام هم كفشهاى خود را طلبید و سوار مركب شده، به منزل مراجعت كرد . (17)
این روایت گذشته از این كه تدبیر و دوراندیشى حضرت رضا علیه السلام را براى شكست سیاستهاى شیطانى مامون نشان مىدهد، چگونگى اجراى مراسم باشكوه عید در سیره اهل بیت علیهم السلام و كیفیت یك نماز واقعى عید را بیان مىكند .
[h=2]پىنوشتها:[/h]1- نهج البلاغه، حكمت 428 .2- امالى شیخ صدوق، ص100 .
3- مسار الشیعة، ص30 .
4- ایشان كه استاد اخلاق و عرفان برجستهاى در حوزه علمیه قم بود، در سال 1343ق به دیار حق شتافت . در مكتب تربیتى این عارف فرزانه بزرگان فراوانى تربیت شدند كه از جمله آنها مىتوان از حضرت امام خمینى قدس سره، آیة الله مرعشى نجفى قدس سره، شیخ اسماعیل تائب تبریزى، آخوند ملا على معصومى و میرزا عبدالله شالچى تبریزى نام برد . در مورد مقام عرفانى و جذبه این استاد كامل عرفان همین قدر كافى است بدانیم كه حضرت امام خمینى قدس سره آن گاه كه پس از یك دوره طولانى تبعید، در اوج عزت و افتخار از پاریس به ایران مراجعت كرده و به شهر قم وارد شد، در اولین فرصت به مزار شیخان رفته و در كنار قبر استادش حاج میرزا جواد آقا ملكى تبریزى حاضر شده و در كنار آن نشست، آن گاه به نشانه تواضع و حقشناسى، تحت الحنك عمامه خود را باز كرد - و با آن كه همیشه دستمال همراه داشت - با گوشه عمامه خود غبار سنگ استاد عارف را زدود و سپس به قرائت فاتحه و تلاوت قرآن پرداخت .
5- سكر، یك اصطلاح عرفانى است و عبارت است از یك نوع كیفیت نفسانى كه موجب انبساط روح است و آن به واسطه غلبه سرورى است كه هرگاه عشق و محبت سالك به آخرین درجه برسد، بر وى عارض مىشود . او در آن حال بر قواى حیوانى و نفسانى خویش چیره مىگردد و حالت بهت و سكر و حیرت پدید مىآید و این حالت، عارف سالك را مبهوت و متحیر و سرگردان مىكند . در شرح كلمات باباطاهر آمده است كه سكر حقیقى آن است كه سالك در فنا مقام گیرد .( فرهنگ علوم عقلى، ص300).
6- برگرفته از المراقبات، ص334 .
7- نهج البلاغه، خطبه 21 .
8- اعلى/14 و 15 .
9- تفسیر المیزان، ذیل آیه 14 سوره اعلى .
10- حج/31 .
11- كنزالعمال، ح24094 .
12- همان، ح 24095 .
13- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص122 .
14- صحیفه سجادیه، دعاى 45 .
15- وسائل الشیعه، ج7، ص481، ح4 .
16- تاریخ طبرى، ج6، ص26 .
17- اصول كافى، مولد ابى الحسن الرضا علیه السلام، حدیث 7 .
[h=1]شهید مفتح،فاتح انقلابیترین عید فطر[/h]
[h=3]مروری بر انقلابی ترین عید فطر تهران[/h]
[/HR] 13شهریور57 نماز عید فطر كه به امامت آیت الله دكتر محمد مفتح در تپه های قیطریه برگزار شد، به بزرگترین راهپیمایی مردمی تا آن زمان تبدیل شد. صدها هزار مرد و زن نمازگزار پس از شنیدن سخنرانی حجت الاسلام دكتر محمدجواد باهنر از قیطریه به سمت مركز شهر حركت كردند.
[/HR]
این راهپیمایی با برنامه ریزی های منسجم گروهی از انقلابیون با محوریت و ابتكار تاریخ ساز آیت الله محمد مفتح كه آن زمان در مسجد قبا فعال بود برگزار شد، چنانكه از شهید مفتح به عنوان مغر متفكر این برنامه یاد می شود. وی كه توانسته بود در طول ماه رمضان در مسجد قبا به خوبی مردم را در مقیاسی بسیار وسیع در راستای اهداف مدنظر هدایت كند، نماز عید فطر و راهپیمایی بعد از آن را به حركتی عظیم علیه رژیم پهلوی تبدیل كرد.
عید فطر سال 57 برای نخستین بار تمام زنان باحجاب اسلامی پیشاپیش جمعیت حضور داشتند و نیز برای اولین بار حكومت اسلامی به عنوان خواست نهایی مردم در این راهپیمایی مطرح شد .
شهید مفتح مرحله بعدی برنامه خود را در سطحی بسیار وسیع تر برای پس از راهپیمایی نماز عید فطر طراحی كرده بود. در ساعت نُه ونیم صبح، اقامه نماز عید فطر توسط دكتر مفتح پایان یافت. بلافاصله پس از اتمام نماز، حجت الاسلام محمدجواد باهنر به سخنرانی درباره نهضت اسلامی و قیام مردم مسلمان ایران پرداخت. طبق گزارش های ماموران ساواك كه بعد از انقلاب به دست آمد، «لحظه به لحظه بر تعداد دوازده هزار نفری جمعیت در تپه قیطریه افزوده می شد.» در گزارش ساواك آمده است: «در ساعت 45: 9 سخنرانی باهنر خاتمه یافت كه یاد شده از دولت انتقاد و مردم را تحریك و اظهار داشت این روش دولت فریبكارانه است. سپس دكتر مفتح سخنرانی را آغاز نمود و در حال حاضر مشغول سخنرانی می باشد. ضمنا جمعیت در حدود 14000 نفر در قیطریه حضور دارند. امضاء: برنیانفر»
براساس برنامه ریزی آیت الله مفتح، بسیار ضروری بود كه پس از نماز عید نیز راهپیمایی انجام پذیرد و بنابراین مراسم خود نماز عید فطر می بایست بدون خشونت شروع و پایان می یافت كه شهید مفتح برای اغفال رژیم و در نتیجه دسترسی به هدف خود، از تاكتیك دعوت مردم به نظم و آرامش استفاده كرد؛ چنانكه در گزارش دیگری از ساواك آمده است: «نامبرده (مفتح) در سخنرانی خود اظهار داشت ما هیچ كس را به عنوان سخنگوی روحانیون قبول نداریم به جز آقای خمینی و این خواسته را به خبرنگاران خارجی نیز گفته ایم و از مردم دعوت نمود روز پنج شنبه را به عنوان همدردی با شهدا تمام مغازه ها و بازار را تعطیل نمایند و در خاتمه ضمن انتقاد از دولت و حكومت، مردم را به نظم و آرامش دعوت كرد.»
طبق برنامه ریزی قبلی، همچون راهپیمایی صورت گرفته از منزل تا محل برگزاری نماز، این بار نیز پس از اتمام نماز عید فطر، ابتدا حركت مردم با سردادن صلوات و سپس تكبیرهای عید فطر آغاز شد اما پس از چند دقیقه به شعارهای انقلابی علیه شاه و رژیم پهلوی تبدیل شد و جمعیت نمازگزار با در دست گرفتن پلاكاردهایی كه از قبل تدارك دیده شده بود، از خیابان دكتر شریعتی به سمت جنوب به حركت درمد.
روزنامه اطلاعات فردای آن روز نوشت: «اجتماع عظیم مردم تهران در یكی از نقاط شمالی شهر در پایان مراسم خودبه خود به تظاهرات منسجمی تبدیل شد. حركت مردم به سمت جنوب، شرق و غرب قیطریه با سردادن شعارهای "الله اكبر، زنده باد امام خمینی" و با پخش اعلامیه هایی همراه بود.»
در این راهپیمایی مردم دعوت به راهپیمایی دیگری در روز پانزدهم و هفدهم شهریور شدند. ساواكی ها شهید مفتح را به شدت مضروب نمودند و روز بعد او را دستگیر و به مدت دو ماه زندانی كردند.
بزرگ ترین نمایش قدرت انقلابیون در نماز عید فطر تهران بود. در چهار گوشه ی تهران چهار نمازبرگزار شد. تظاهرات كه از ساعت 8 صبح آغاز شده بود، بعد از ساعت 9 شب ، خاتمه یافت در حالی كه جمعیت مسیری طولانی از شمال تا جنوب تهران را طی كرده بودند. مردم پس از گذشتن از جاده قدیم شمیران، خیابان تخت طاووس، خیابان عباس آباد خیابان پهلوی و میدان 24 اسفند( انقلاب) سرانجام در میدان راه آهن در حالی كه بیش از 12 ساعت را پیموده بودند ، به تدریج متفرق شدند. خواست اصلی مردم در این راهپیمایی، حكومت اسلامی، آزادی تمام زندانیان سیاسی بود .
در خاتمه این راهپیمایی، روز پنج شنبه شانزدهم شهریور به یاد شهدای میدان ژاله تهران و مشهد و قم تعطیل عمومی اعلام شد. مردم یكدیگر را به شركت در تظاهرات آن روز دعوت می كردند. در این روز، شهر ایلام طی درگیری های شدید نروهای امنیتی با مردم، چهار شهید داد. در همدان، مجسمه داریوش را شكستند و در دیگر شهرهای كشور نیز نماز عید فطر به راهپیمایی های ضد دولتی تبدیل شد.
حضرت امام خمینی (ره) به مناسبت راهپیمایی عید فطر خطاب به ملت ایران پیامی انتشار دادند كه به سرعت در سطح كشور پخش شد. در بخش هایی از آن پیام آمده بود:
عید سعید بزرگ مسلمانان و شجاع ایران را تبریك می گوییم. عید فطر امسال عید حماسه و جنبش هر چه بیشتر تمام جناح های ملت ایران بود. ملت عظیم الشان ایران نهضت خود را ادامه داده و هرگز سستی به خود راه ندهید كه نمی دهید. مطمئن باشید به امید خدا پیروزی و سرافرازی نزدیك است. پس از ماه مبارك رمضان گمان نشود كه تكلیف الهی فرق كرده است .به حرف های فریبنده شاه و دولت و طرفداران اندك آنان گوش ندهید كه جز برای به دست آوردن فرصت های شیطانی چیزی نیست.همچنین در این روز، دولت طی اعلامیه ای كه بارها از رادیو وتلوزیون قرائت شد و در روزنامه ها نیز درج گشت، هرگونه تجمع و تظاهرات را در سطح كشور ممنوع اعلام كرد.
[/HR] منبع: آیه های انتظار
[h=1]دعای وداع ماه مبارک رمضان
[/h]شیخ صدوق رحمة الله علیه برای وداع ماه مبارک رمضان دعائی ذکر کرده که میگوید: ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که حضرت فرمود: «تقول فی وداع شهر رمضان
«اللهم انک قلت فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل و قولک الحق شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان، و هذا شهر رمضان قد انصرم فاسالک بوجهک الکریم، و کلماتک التامات ان کان بقی علی ذنب لم تغفره و ترید ان تحاسبنی به او تعذبنی علیه او تقایسنی به ان یطلع فجر هذه اللیلة، او ینصرم هذا الشهر الا و قد غفرته لی یا ارحم الراحمین» (1)
در وداع ماه مبارک بگوئید:
بار پروردگارا تو خود گفتی در کتاب مقدس که بر نبی مرسلت نازل فرمودهای و قول تو حق است که ماه رمضان که در او قرآن نازل شده و مایه هدایت و رستگاری مردم و دلائل آشکار از هدایت و وسیله تشخیص حق از باطل میباشد، اینک ماه رمضان به پایان رسید «و فیوضاتش تا سال آینده از ما قطع شد» پس تقاضا مینمایم از تو به آبروی گرامیت، و کلمات تام و تمامت، اینکه اگر بر من گناهی باقی مانده ( و پاک نشدم) که هنوز آن گناهم را نیامرزیدی، و اراده حسابرسی او را داری، یا میخواهی به آن گناه باقیمانده عذابم کنی، و یا به اندازه گناهم عقوبت نمائی، تا اینکه طلوع کند فجر این شب، یا پایان پذیرد این ماه مبارک، مگر آنکه آن گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در گذری، ای مهربانترین مهربانان.
عید است و دلم خانه ویرانه ، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا
یک ماه تمام مهیمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
قیصر امین پور
عید فطر مبارک
[=arial]
برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
ماه فرخنده روی برپیچید
و علیک السلام یا رمضان
الوادع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن