جمع بندی ارزش علم لدنی امام و مقام امامت

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ارزش علم لدنی امام و مقام امامت

علم لدنی امام یعنی علمی که از طرف خداست و انها پای درس هیچ استادی ننشسته اند.....(درسته)
خوب این علم که ارزش نیست علمی که به یک باره به انسان بدهند و او هیچ تلاشی نکرده باشه.
اگه جوابتون اینکه خدا به خاطر ظرفیت وجودی انها و به خاطر جایگاهشون این علم را به انها داده پس باید بدون هیچ دلیل عقلی بگویم خدا خواسته و بپذیریم.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مشکور

30ساله;707168 نوشت:
علم لدنی امام یعنی علمی که از طرف خداست و انها پای درس هیچ استادی ننشسته اند.....(درسته)
خوب این علم که ارزش نیست علمی که به یک باره به انسان بدهند و او هیچ تلاشی نکرده باشه.
اگه جوابتون اینکه خدا به خاطر ظرفیت وجودی انها و به خاطر جایگاهشون این علم را به انها داده پس باید بدون هیچ دلیل عقلی بگویم خدا خواسته و بپذیریم.

سلام علیکم:Gol:

فلسفه اعطای علم لدنی (حضوری و بدون واسطه) به انبیاء و اوصیاء (امامان معصوم) (ع) رابطه وثیقی با فلسفه انتخاب و انتصاب ایشان از سوی خدای متعال بعنوان پیامبر و امام دارد:

براساس ادله نبوت عامه، خداوند برای هدایت بشر افرادی را از جنس خود بشر از میان آنها به عنوان الگو و هادی برمی گزیند و آنان را از ویژگی هائی چون علم و عصمت برخوردار می کند. بنابر این بدون شک پیامبران و امامان (ع) مورد عنایت الهی قرار گرفته اند. اما این موهبت خدا دادی ناشی از قابلیت و شایستگی اراده معصومین(ع) است یعنی خداوند با علم ازلی و مطلق خود می دانست که عده ای از بندگانش بیش از دیگران و در بالاترین حد ممکن از استعداد خود بهره برداری می کنند و مطیع محض خداوند خواهند بود، و همین سبب شد که خداوند از میان افراد بشر آنان را برگزیند و تفضلاً پاداش و موهبت ویژه را به آنها عطا نماید و آنان را از علم و اراده ای بر خوردار کند که به واسطه ی آن به مصونیت کامل و مطلق (عصمت) برسند تا در پرتو آن راهنمایانی موثق و مطمئن برای همه افراد بشر گردند.

آیات و روایات فراوانی به این واقعیت گواهی می دهد که به چند نمونه از آن اشاره می شود؛ خداوند متعال در قرآن می فرمایند: چون شکیبائی کردند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت می کردند.(1)

امام صادق (ع)در همین زمینه می فرمایند: به درستی که خداوند متعال انسانهایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد و تولد آنها را پاک و بدنهای آنان را پاکیزه گردانید و آنها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار دارد نه به جهت طلبی که از خداوند داشته باشند، ‌بلکه از آنجا که خداوند در هنگام خلقت می دانست که از او فرمانبرداری می کنند و او را عبادت می نمایند و هیچگونه شرکی [حتی شرک خفی] نسبت به او روا نمی دارند. پس اینان بواسطه ی فرمانبرداری از خداوند به این کرامت و منزلت والا در نزد خداوند نایل شده اند.(2)

البته ناگفته نماند راه رسیدن آن بر هیچ انسانی بسته نمی باشد و کسی که از تمام گناهان دوری کند و واجبات الهی را انجام دهد و درتمام امور مطیع و فرمان بردار مطلق خداوند باشد به مقدار ظرفیت اش از علم لدنی بهره مند می‌‌گردد. بعبارتی علم یاد شده منحصر به پیامبران(علیهم السلام) و امامان(علیهم السلام) نیست و برخی از دیگر اولیای الهی نیز آن را دریافت كرده اند مانند آصف بن برخیا یكی از كارگزاران حضرت سلیمان كه قرآن از او در سوره نمل یاد كرده است. رسیدن به این دانش نیازمند مرتبه بالایی از تقوا، اخلاص و تقرب الی الله است. رزقناالله و ایاکم ان شاء الله

بنابراین، فلسفه انتصاب پیامبران و امامان معصوم (ع) و اعطای مقام عصمت و علم لدنی به ایشان، دارای دلایل عقلی و نقلی بسیاری است که علاوه بر مطالب فوق در ادامه به بیان دیگر ادله مربوطه خواهیم پرداخت.

موفق باشید ...:Gol:

پی نوشت____________________________________________
1. سجده، 24.
2. بحار الانوار، ج 10، ص 170.

30ساله;707168 نوشت:
خوب این علم که ارزش نیست علمی که به یک باره به انسان بدهند و او هیچ تلاشی نکرده باشه.
اگه جوابتون اینکه خدا به خاطر ظرفیت وجودی انها و به خاطر جایگاهشون این علم را به انها داده پس باید بدون هیچ دلیل عقلی بگویم خدا خواسته و بپذیریم.

سلام مجدد:Gol:

در پست اول گفتیم که خداوند به علم ذاتی و ازلیش مي‏دانسته که پیامبران و امامان معصوم (ع) منهاي عصمت و علم لدنی هم با ديگران در مراتب اخلاص و فداکاري و در مراتب کسب علم و معرفت تفاوت دارند، از اين رو، برای تکمیل و حمایت از رسالتی که بر دوش آنها نهاده اين موهبتها را به آنها بخشيده است؛ بنابراين معصومين شايستگي و ويژگي‏هاي ذاتي براي قبول مقام عصمت و علم لدنی داشته‏ اند. از اینرو افاضه و موهبت الهي(علم لدنی و مقام عصمت) بي‏ حساب و بدون جهت نبوده است.به علاوه وقتي فردي لياقت و توان و قابليت برخورداري از مقام نبوت و امامت را از خود نشان داد، طبعا براي موفقيت در اين مقام و مسئوليت نيازمند برخي ابزار و لوازم است. زیرا بدون آن ها امكان موفقيت صد در صدی ندارد.

ممکن است پرسیده شود چرا خداوند ظرفيتي که به ائمه داد(علم لدنی و عصمت) به ما نداد؟ اگر اين کار را مي کرد، ما هم در مقامات عرفاني همچون ائمه بالا مي آمديم؟ و یا چنانکه پرسشگر محترم پرسیدند کسی معتقد شود؛ علمی که به یکباره به کسی ببخشد ارزشی ندارد؟

در پاسخ باید گفت: تفاوت انسان ها در مراتب و درجات شان رابطه مستقيمي با مسئوليت ها و تكاليف آن ها دارد. چه بسا اگر ما در آن موقعيت قرار مي گرفتيم، نمي توانستيم از پس مسئوليت ها برآييم و عواقب سختي در انتظار ما مي بود. چنانکه نوع بشر در همین موقعیت و در همین سطح استعداد و توانایی هایی که دارد عمدتاً در برابر مسئولیتها و تکالیف عادی ناتوان و ضعیف هستند. در واقع مشكل آن جاست كه ممكن است تصور شود که معصوم شدن یا دارا بودن از علم لدنی مزيتي است كه در نشدن و نداشتن آن نيست. در اين صورت تبعيضي بر ما روا داشته شده و یا چون به یکباره به ایشان اعطا شده ارزشی ندارد؟ در حالي كه با توضيح دقيق روشن مي شود كه اصلا اين گونه نيست؛ در واقع ميزان مسئوليت و شدت آزمايش الهي و سطح توقعات خداوند از بنده با مقام و موقعيت و توانایی هایی كه خداوند به او اعطا مي كند، رابطه اي مستقيم دارد. هر چه مقام بالا رود، مسئوليت سنگين تر مي‏شود و تلاش و مجاهدت بيش تري مي‏طلبد.

اين گونه نيست كه اين مقامات را به كسي بدهند و او ديگر خيالش راحت و آسوده باشد، بلكه هر چه مقام بالاتر رود، مسئوليت‏ها بيش تر، تكاليف سنگين تر، هجمه‏ هاي شيطاني بيش تر و تلاش و سختي و مصيبت و امتحان افزايش مي‏يابد، بلكه رسيدن به مقام نبوت و يا مقامات بعد از آن هم تنها با گذراندن سختي‏ها و تلاش‏ها و امتحاناتي سخت امكان پذير است ، مانند امتحانات سخت و دشوار انبیاء الهی و امامان معصوم (ع) نظیر امتحانات حضرت ابراهيم (ع) و ذبح فرزند ؛ امتحانات نبی مکرم اسلام (ص) امتحانات امام علی و امام حسین و دیگر ذوات مقدسه (علیهم صلوات الله)

در هر حال هر انساني در هر موقعيت و وضعيتي كه قرار دارد، اگر به وظايف و تكاليف خود عمل كند و از آزمون هاي خود نمره عالي كسب نمايد، به موفقيت و سعادت كامل رسيده است. در حقیقت، وضعيت انساني عادي كه از هوش و درك و معرفت و ايماني متوسط برخوردار است اما به همه وظايف خود به احسن وجه عمل كرده، همانند وضعيت پيامبري است كه با سطع بالاي معرفت و عنايات الهي و امدادهاي غيبي به وظايف سنگين خود عمل كرده و در آزمون هاي خود نمره عالي گرفته است.

وضعيت اين دو فرد همانند سطح دانش اموز ابتدايي و دانشجوي دكترا است كه اگر هر دو تلاش كنند، قادرند نمره بيست بگيرند. اگر هر دو بيست گرفتند -از يك جهت- وضعيتي مساوي داشته، به يك اندازه قابل تقديرند. شايد بتوان گفت رواياتي كه اشاره به همجواري پيامبران با برخي افراد عادي در بهشت دارد، بياني از اين مطلب و همين حقيقت باشد.

موفق باشید ...:Gol:

به نام خدا

با سلام و تشکر از مطالب بسیار خوب استاد مشکور:

ارزش مقامات الهی امامان به درجات وجودی آن حضرات بر می گردد،قطعا آنان مصطفی بوده اند

و این اصطفاء(برگزیدگی) به علت احاطه ی وجودی آن ذوات مقدسه بر سایر انسانها است

آن ذوات مقدسه دارای علم الکتاب بوده اند:(نقل قول)

"ابن مغازلى شافعى از عبدالله بن عطاء روايت كرده كه گفت: روزى در حضور امام باقر(ع) بودم كه فرزند «عبدالله بن سلام»

(يكى از علماء اهل كتاب كه در زمان رسول خدا(ص) اسلام آورد) عبور كرد، از آن حضرت پرسيدم: آيا منظور از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»

پدر اين شخص است؟ فرمود: نه، بلكه منظور على بن ابيطالب(ع) است كه آيه «وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْه» و آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا...»

نيز در شأن او نازل شده است.

اهميت داشتن «علم الكتاب» هنگامى روشن شود كه در داستان حضرت سليمان(ع) و احضار تخت بلقيس كه در قرآن كريم آمده است دقت كنيم

در آنجا كه مى‌فرمايد: «قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ...»2 يعنى كسى كه بهره‌اى از علم الكتاب داشت گفت:

من تخت بلقيس را حاضر مى‌كنم پيش از آنكه چشم به هم زنى...

از اين آيه، استفاده مى‌شود كه آگاه بودن از برخى از علم الكتاب چنين اثر شگفت انگيزى داشته است، و از اينجا، مى‌توان حدس زد

كه داشتن همه علم الكتاب چه آثار عظيم ترى را در بر خواهد داشت.

حضرت رضا(ع) در ضمن حديث مفصّلى درباره امامت فرمود: هنگامى كه خداى متعال كسى را (بعنوان امام) براى مردم برمى گزيند

به او سعه صدر، عطا مى‌كند و چشمه هاى حكمت را در دلش قرار مى‌دهد و علم را به وى الهام مى‌كند تا براى جواب از هيچ سؤالى

در نماند و در تشخيص حق، سرگردان نشود، پس او معصوم و مورد تأييد و توفيق و تسديد الهى بوده از خطاها و لغزشها در امان خواهد بود.

و خداى متعال، اين خصلتها را به او مى‌دهد تا حجت بر بندگان و شاهد بر آفريدگانش باشد. و اين، بخشش الهى است كه به هر كس بخواهد مى‌دهد.

آنگاه اضافه فرمود: آيا مردم مى‌توانند چنين كسى را (بشناسند) و برگزينند؟! و آيا برگزيده ايشان داراى چنين صفاتى است؟

و از حسن بن يحياى مدائنى نقل شده كه از امام صادق(ع) پرسيدم: هنگامى كه سؤالى از امام مى‌شود چگونه (و با چه علمى) جواب مى‌دهد؟

فرمود: گاهى به او الهام مى‌شود، و گاهى از فرشته مى‌شنود و گاهى هر دو.

و در روايت ديگرى امام صادق(ع) فرمود: امامى كه نداند چه مصيبتى به او مى‌رسد و كار او به كجا مى‌انجامد حجت خدا بر بندگانش نخواهد بود.

و نيز چند روايت از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: هرگاه امام بخواهد چيزى را بداندخداى متعال او را آگاه مى‌سازد.

و همچنين در روايات متعددى از آن حضرت آمده است كه فرمود: روح، آفريده ايست اعظم از جبرئيل و ميكائيل كه با رسول

خدا(ص) بود و بعد از وى با ائمه(ع) است و ايشان را تسديد مى‌كند.(نقل قول:سلسله درسهای حضرت آیت الله مصباح یزدی،علم امام)

بنام خدا

سلام علیکم:Gol:

سؤال: اگر علم لدنی امام و مقام امامت بدون هیچ تلاشی از طرف خدا اعطا شده چه ارزشی می تواند داشته باشد؟

پاسخ و جمعبندی: فلسفه اعطای علم لدنی (حضوری و بدون واسطه) به انبیاء و اوصیاء (امامان معصوم) (ع) رابطه وثیقی با فلسفه انتخاب و انتصاب ایشان از سوی خدای متعال بعنوان پیامبر و امام دارد:

براساس ادله نبوت عامه، خداوند برای هدایت بشر افرادی را از جنس خود بشر از میان آنها به عنوان الگو و هادی برمی گزیند و آنان را از ویژگی هائی چون علم و عصمت برخوردار می کند. بنابر این بدون شک پیامبران و امامان (ع) مورد عنایت الهی قرار گرفته اند. اما این موهبت خدا دادی ناشی از قابلیت و شایستگی معصومین(ع) است یعنی خداوند با علم ازلی و مطلق خود می دانست که عده ای از بندگانش بیش از دیگران و در بالاترین حد ممکن از استعداد و توانایی های خود بهره برداری می کنند و مطیع محض خداوند خواهند بود، و همین سبب شد که خداوند از میان افراد بشر آنان را برگزیند و تفضلاً پاداش و موهبت ویژه را به آنها عطا نماید و آنان را از علم و اراده ای بر خوردار کند که به واسطه ی آن به مصونیت کامل و مطلق (عصمت) برسند تا در پرتو آن راهنمایانی موثق و مطمئن برای همه افراد بشر گردند.
آیات و روایات فراوانی به این واقعیت گواهی می دهد:

- چون شکیبائی کردند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما مردم را هدایت می کردند.(1)

- امام صادق (ع) در همین زمینه می فرمایند: به درستی که خداوند متعال انسانهایی را از فرزندان آدم انتخاب کرد و تولد آنها را پاک و بدنهای آنان را پاکیزه گردانید و آنها را در پشت مردان و رحم زنان در حفظ خویش قرار دارد نه به جهت طلبی که از خداوند داشته باشند، ‌بلکه از آنجا که خداوند در هنگام خلقت می دانست که از او فرمانبرداری می کنند و او را عبادت می نمایند و هیچگونه شرکی [حتی شرک خفی] نسبت به او روا نمی دارند. پس اینان بواسطه ی فرمانبرداری از خداوند به این کرامت و منزلت والا در نزد خداوند نایل شده اند.(2)

البته ناگفته نماند راه رسیدن آن بر هیچ انسانی بسته نمی باشد و کسی که از تمام گناهان دوری کند و واجبات الهی را انجام دهد و درتمام امور مطیع و فرمان بردار مطلق خداوند باشد به مقدار ظرفیت اش از علم لدنی بهره مند می‌‌گردد. بعبارتی علم یاد شده منحصر به پیامبران(علیهم السلام) و امامان(علیهم السلام) نیست و برخی از دیگر اولیای الهی نیز آن را دریافت كرده اند مانند آصف بن برخیا یكی از كارگزاران حضرت سلیمان كه قرآن از او در سوره نمل یاد كرده است. رسیدن به این دانش نیازمند مرتبه بالایی از تقوا، اخلاص و تقرب الی الله است.

ممکن است پرسیده شود چرا خداوند ظرفيتي که به ائمه داد(علم لدنی و عصمت) به ما نداد؟ اگر چنین مي کرد، ما هم تا سطح ائمه بالا مي آمديم؟ و یا چنانکه پرسشگر محترم پرسیدند کسی معتقد شود؛ علمی که به یکباره به کسی ببخشد ارزشی ندارد؟

در پاسخ باید گفت: تفاوت انسان ها در مراتب و درجات شان رابطه مستقيمي با مسئوليت ها و تكاليف آن ها دارد. چه بسا اگر ما در آن موقعيت قرار مي گرفتيم، نمي توانستيم از پس مسئوليت ها برآييم و عواقب سختي در انتظار ما مي بود. چنانکه نوع بشر در همین موقعیت و در همین سطح استعداد و توانایی هایی که دارد عمدتاً در برابر مسئولیتها و تکالیف عادی ناتوان و ضعیف هستند. در واقع مشكل آن جاست كه ممكن است تصور شود که معصوم شدن یا دارا بودن از علم لدنی مزيتي است كه در نشدن و نداشتن آن نيست. در اين صورت تبعيضي بر ما روا داشته شده و یا چون به یکباره به ایشان اعطا شده ارزشی ندارد؟ در حالي كه با توضيح دقيق روشن مي شود كه اصلا اين گونه نيست؛ در واقع ميزان مسئوليت و شدت آزمايش الهي و سطح توقعات خداوند از بنده با مقام و موقعيت و توانایی هایی كه خداوند به او اعطا مي كند، رابطه اي مستقيم دارد. هر چه مقام بالا رود، مسئوليتها سنگين تر شده و تلاش و مجاهدت بيش تري مي‏طلبد.

اين گونه نيست كه اين مقامات را به كسي بدهند و او ديگر خيالش راحت و آسوده باشد، بلكه هر چه مقام بالاتر رود، مسئوليت‏ها بيش تر، تكاليف سنگين تر، هجمه‏ هاي شيطاني بيش تر و تلاش و سختي و مصيبت و امتحان افزايش مي‏يابد، بلكه رسيدن به مقام نبوت و يا مقامات بعد از آن هم تنها با گذراندن سختي‏ها و تلاش‏ها و امتحاناتي سخت امكان پذير است، مانند امتحانات سخت و دشوار انبیاء الهی و امامان معصوم (ع) نظیر امتحانات حضرت ابراهيم (ع) و ذبح فرزند؛ امتحانات نبی مکرم اسلام (ص) امتحانات امام علی و امام حسین و دیگر ذوات مقدسه (علیهم صلوات الله)

نتیجه آنکه اعطای مقامات عصمت و علم لدنی به انبیاء و اوصیاء الهی بدون وجه و دلیل نبوده و این ذوات مقدسه ضمن آنکه در علم ازلی و ابدی الهی و در امتحانات دیگر عوالم وجود نظیر عالم ذر نمره کاملاً قبولی گرفته و بر این اساس، شایستگی خود را به اثبات رسانده اند. این انتخابها و اعطای قابلیتها وابسته به ظرفیت عالی ایشان در مواجهه با امتحانات و دشواری های حیات عینی بوده، و این در حالی است که عموم مردم در برابر کمترین امتحانات و دشواریها عمدتاً شانه خالی کرده و یا جزع و فزع می کنند.

موفق باشید ...:Gol:

پی نوشت__________________________________________ __
1. سجده، 24.
2. بحار الانوار، ج 10، ص 170.

موضوع قفل شده است