جمع بندی معنای توکل بر خدا در یافتن همسر مناسب

تب‌های اولیه

106 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنای توکل بر خدا در یافتن همسر مناسب

درود. من نمیدونم چجوری همسر مناسبمو پیدا کنم!از کجا!شاید بخاین بگین به فامیل بگین.به مادرتون بگین.به واسطه بگین.و...فامیل را که بی خیال.هر کی به فکر خودشه.ومیترسن کسی را معرفی کنن بد در بیاد.واسطه هم که کلن میتیغن ادمو و کسی را معرفی نمیکنن.واسطه ی ما که اینجوریه.مادرو خواهرامم اهل مجالس مذهبی واین حرفا نیستن که از اونجا برام پیدا کنن.بهشونم اصرار میکنم برن که بی فایده هست.راستش اگه کسی این سوالو از من میکرد بهش میگفتم توکل کن به خدا پیدا میشه.ولی نمیدونم این توکل چجوریه.یکی مثل من که بخاد ازدواج سنتی داشته باشه که خونوادش براش پیدا کنن.مادرم بهم میگه کسی را اینهمه رفته تو دانشگاه نخاستی یا یه نفرو خودت پیدا کن تا بریم خاستگاریش!مشکلم اینجوریه! سوال من از شما اساتید اینه: مثلا من یه نفرو تو خیابون میبینم از چهرشون خوشم میاد.از کجا بدونم این همونی نیست که خدا برام در نظر گرفته.و خدا اینو جلو راهم قرار داده که من شماره خونشونو بگیرمو برم خواستگاریش؟چون خدا هم همینجوری مستقیم نمیاد به ادم بگه اینه که همسر مناسب توء!!و خودمونم باید یه کاری بکنیم.میدونم قبلن هم در رابطه با این شیوه پیدا کردن همسر صحبت شده (تو خیابون واین حرفا)ولی من اینجا صرفا میخام به رابطه ی بین توکل برخدا و این مسئله پیدا کردن همسر مناسب بپردازم.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امین

سلام

همانطور که خودتان هم گفتید، اولا توکل بر خدا لازم و ضروری است و ثانیا توکل بدون هیچ اقدام عملی هم جواب نمی دهد؛ چنانچه هر اقدامی بدون توکل بر خدا نیز بی نتیجه با بد نتیجه است. برای همین این دو باید در کنار هم باشد.

لذا اقدامات عملی که شما باید انجام دهید بیشتر همان هایی است که گفتید؛ یعنی با مادر و خواهر و عمه و خاله و استاد و همکار و دوست و آشنا و روحانی محل و هر کسی که فکر می کنید می تواند کاری برای شما انجام دهد بیشتر صحبت و پیگیری کنید (واسطه فقط همان هایی که پول می گیرند و معرفی می کنند نیستند؛ بلکه هر کسی که از روابط اجتماعی مقبولی برخوردار باشد و افراد بیشتر را بشناسد، می تواند واسطه خوبی باشد). این کارها اگر با توکل به خدا و درخواست از خدا و اهل بیت علبهم السلام همراه باشد می شود معنای واقعی توکل و خیلی زودتر نسبت به حالات دیگر جواب می دهد.

بنابراین توکل به این معناست که شما قلبا بپذیرید هیچ کاری بدون اراده خدا انجام نمی گیرد و همیشه از خداوند طلب خیر کنید تا بهترین را نصیب شما کند و بعد هم در عمل این را نشان دهید. ذکر «استخیر بالله خیراً فی العافیة» چکیده چنین نگاهی است.

علاوه بر اینها، ارتقا دادن روابط اجتماعی و حضور بیشتر و پررنگ تر در مجامع و تشکل ها و هیئت ها و ... می تواند در پیدا کردن مورد مناسب به شما کمک کند. اینکه مادرتان می گوید خودت کسی را پیدا کن به این معنا نیست که به خیابان برو و از هر کسی که خوشت آمد شماره بگیر تا برویم خواستگاری! وقتی ارتباط شما با مجامع عمومی قوی شود، علاوه بر اینکه واسطه های بیشتری را خواهید شناخت، آن ها هم شما را می شناسند و با شناختی که از افراد دیگر دارند می توانند مورد های خوبی را به شما معرفی کنند. خود شما هم ممکن است با شناختی که از همکاران و هم گروه ها و ... های خود پیدا می کنید، با موردی برخورد کنید که به نظرتان مناسب باشد که در آن صورت می توانید مستقیم یا غیر مستقیم شماره خانواده اش را بگیرید و به مادر یا پدرتان بدهید. این اقدام به معنای تصمیم قطعی برای ازدواج نیست که شما نگران خوب یا بد بودن انتخاب خود باشید. این ها فقط سرنخی برای آشنایی است و شناخت بیشتر و دقیق تر باید با خواستگاری و تحقیق و توکل و ... صورت بگیرد.

در مورد اینکه از کجا بدانیم مواردی که به چشم ما می آیند و به دلمان می افتند همانی نیست که خدا برای ما در نظر گرفته، باید عرض کنم زمانی شما می توانید چنین نتیجه ای بگیرید که بدانید اقدامات عملی شما مطابق با همان چیزی بوده که خدا گفته. لذا اگر مثلا منِ نوعی با فردی دوست شوم و بعد هم بگویم حتما خدا خواسته، نادرست بودنش واضح است؛ چون نمی شود که هم خدا از چیزی نهی کند و هم آن را برای بنده اش بخواهد. بعلاوه اینکه صرف دیدین و به دل افتادن دلیل بر خواست خدا نیست؛ بلکه اصلا هیچ ربطی به خواست خدا ندارد؛ بلکه این به تمایلات درونی و ذات انسان بر می گردد. زمانی می توان گفت خواست خداست که من از راه درست و منطقی و با مشورت برای ازدواج اقدام کنم و با توکل به خدا فردی را انتخاب کنم و بعد بگویم چون من به خدا توکل کردم و از او بهترین را خواستم، قطعا این مورد بهترین گزینه ای بوده که خدا برای من در نظر گرفته است و مرا به او رسانده.

[="Navy"]بهتون پیشنهاد میکنم حضرت علی را واسطه کنید.
من یادمه قبل از اینکه برم برای خواستگاری یه سری مشکلات پیش اومد چون تازه داشت 20 سالم میشد و اصلا شرایط ازدواج هم نداشتم. ولی چله گرفتم خیلی ساده روزی 110 تا یا علی و به حضرت علی ع گفتم آقا جان برام پدری کن .
به خدا دروغ نمیگم . فکر کنم روز چهلم شد شب عید غدیر و من اصلا نمیدونستم عیده شبش خواب دیدم تو زندانم آقا اومد درو برام باز کرد و گفت مشکلت حل شد . البته نمیگم حتما خواب صادقه بوده و شاید بخاطر این بوده که شب آخر بوده و نا خود آگاهم دیده. ولی صبحش یکی از دوستان سیدم رو بعد چند سال تو تاکسی دیدم. دست کرد تو جیبش گفت قسمتت بود اولین عیدی رو به تو بدم . گفتم عیدی واسه چی؟ گفت عید غدیره. تازه اونجا فهمیدم چی شده .
و بعد از اون به سرعت برق مشکلاتم حل شد.

خلاصه این قصه کلید اسرار رو گفتم که نا امید نشید.
شما هم توسل کن . مطمئن باش از آسمون کیس مناسبتو میذاره جلوی راهت[/]

امین;708131 نوشت:
سلام

همانطور که خودتان هم گفتید، توکل به خدا بدون هیچ اقدامی جواب نمی دهد؛ چنانچه هر اقدامی بدون توکل به خدا نیز بی نتیجه با بد نتیجه است. برای همین این دو باید در کنار هم باشد.


یعنی توکل کنیم.تضمینی همسر خوب گیرمون میاد؟شرایط بعدش چیه ؟یکی از دوستان نوشته بود حدیث داریم یکی از چیزایی که خدا میخاد بندشو امتحان کنه اینه که یه همسر بد میندازه بهش.حالا من نخام خدا تو این یه مورد خاص امتحانم کنه باید کیا ببینم؟
همش یه بهونه ای میارن---مثلا :همسر بد گیرمون بیاد میگن توکل نکردی همینجوری رفتی جلو.اگه بگیم کردیم:میگن پس خدا امتحانت میکنه.

شروین;708147 نوشت:
بهتون پیشنهاد میکنم حضرت علی را واسطه کنید.

ممنون به خاطر راهنماییتون.مستقیم بخدا میگم.

mohsen1990;708151 نوشت:

یعنی توکل کنیم.تضمینی همسر خوب گیرمون میاد؟شرایط بعدش چیه ؟یکی از دوستان نوشته بود حدیث داریم یکی از چیزایی که خدا میخاد بندشو امتحان کنه اینه که یه همسر بد میندازه بهش.حالا من نخام خدا تو این یه مورد خاص امتحانم کنه باید کیا ببینم؟
همش یه بهونه ای میارن---مثلا :همسر بد گیرمون بیاد میگن توکل نکردی همینجوری رفتی جلو.اگه بگیم کردیم:میگن پس خدا امتحانت میکنه.

موافقم
منم نگران همین مسئله هستم
که حالا اگه بعد از این همه سختی خدا خواست با همسر بد امتحان مون کنه چکار کنم؟

سلام استادامین.
استادواقعا برای من هم سواله که چطوری میشه با توکل بخدا،به خواستگارهاجواب داد؟
واقعا این توذهنم هست که اگرفردی روانتخاب کنم،نکندفردبهترازاین هم باشه وبیاد؟

[="Navy"]

alone star;708156 نوشت:
سلام استادامین.
استادواقعا برای من هم سواله که چطوری میشه با توکل بخدا،به خواستگارهاجواب داد؟
واقعا این توذهنم هست که اگرفردی روانتخاب کنم،نکندفردبهترازاین هم باشه وبیاد؟

ضایع نیست من در مورد همه چیز نظر می دم؟ الان فرضو میزارم که میست:khaneh:

تو برنامه مشاوره رادیو معارف دقیقا همین بحث بود
یکی زنگ زده بود میگفت شوهر خیلی عالیه خیلی خوبه ولی همش فکر میکنم شاید بهتر از اون هم میشد . کارشناس برنامه کلی توضیح داد که از کجا معلوم بعدی بهتر باشه؟شاید بعدی بدتر باشه
حالا من جواب یکب از شنونده ها برام جالب بود. زنگ زد گفت من تمام خواستگار هامو به امید خواستگار بهتر رد کردم و الان 37 سالمه و مجردم و میگم کاش اینقدر سخت نمیگرفتم . توصیه میکنم فایل صوتی برنامه مشاوره خانواده روا از سایت رادیو معارف دانلود کنید و گوش بدید .[/]

شروین;708159 نوشت:

ضایع نیست من در مورد همه چیز نظر می دم؟ الان فرضو میزارم که میست:khaneh:.
نه اقا.تاپیک خودتونه اینم کلیدش ----:--: الکی مثلا شکل کلیده
شروین;708159 نوشت:
تو برنامه مشاوره رادیو معارف دقیقا همین بحث بود
یکی زنگ زده بود میگفت شوهر خیلی عالیه خیلی خوبه ولی همش فکر میکنم شاید بهتر از اون هم میشد . کارشناس برنامه کلی توضیح داد که از کجا معلوم بعدی بهتر باشه؟شاید بعدی بدتر باشه
حالا من جواب یکب از شنونده ها برام جالب بود. زنگ زد گفت من تمام خواستگار هامو به امید خواستگار بهتر رد کردم و الان 37 سالمه و مجردم و میگم کاش اینقدر سخت نمیگرفتم . توصیه میکنم فایل صوتی برنامه مشاوره خانواده روا از سایت رادیو معارف دانلود کنید و گوش بدید .


بد نباشه کافیه.بهتر بودنش پیش کش.همیشه یه بهتری وجود داره.

شاید خدا خواست در همان توکل ما را امتحان کند !!! توکل در حرف نیست، شاید خدا بخواهد ببیند در عمل چند مرده حلاجیم !!! آیا توکلی که از آن صحبت می کنیم توکل واقعی هست یا خیر !!!

شروین;708159 نوشت:
تو برنامه مشاوره رادیو معارف دقیقا همین بحث بود
یکی زنگ زده بود میگفت شوهر خیلی عالیه خیلی خوبه ولی همش فکر میکنم شاید بهتر از اون هم میشد . کارشناس برنامه کلی توضیح داد که از کجا معلوم بعدی بهتر باشه؟شاید بعدی بدتر باشه
حالا من جواب یکب از شنونده ها برام جالب بود. زنگ زد گفت من تمام خواستگار هامو به امید خواستگار بهتر رد کردم و الان 37 سالمه و مجردم و میگم کاش اینقدر سخت نمیگرفتم . توصیه میکنم فایل صوتی برنامه مشاوره خانواده روا از سایت رادیو معارف دانلود کنید و گوش بدید

ببخشید اسم دقیق برنامه و ساعت پخش برنامه رو یادتون هست؟؟؟

[="Navy"]

بانو;708169 نوشت:
ببخشید اسم دقیق برنامه و ساعت پخش برنامه رو یادتون هست؟؟؟

برنامه های پرسمان رادیو معارف هر روز عصر ساعت 6 تا 7 عصر پخش میشه که در چند مبحث تربیتی خانواده . تربیتی فرزندان. اعتقادی. قرآنی و تاریخی هست فوق العاده هم جذابه برنامه هاش. برنامه مورد نظر ما تربیتی خانوادس که اگر اشتباه نکنم یک شنبه هاست . شما میتونید تمام برنامه های پخش شده تا الان رو دانلود کنید و گوش کنید . موضوع مورد بحث هر برنامه هم نوشته شده که بدونید اول کدوم رو دانلود کنید

http://radio.irib.ir/persian/modulespage.aspx?modulename=radiomaaref_VAprogram&id=159&PortalID=12[/]

توکل در هر کاری یعنی...
شما تمام تلاشت را انجام دهی
اما دلگرم و مغرور تلاشت نباشی!
بدانی که اثرکردن و نتیجه دادن تلاش های شما دست خداست...
خدا نخواد هیچکدوم از تلاشهات به نتیجه نمی رسه
توکل یعنی باور همین نکته!
یعنی یقین داشته باشیم که همه چیز دست خداست....

درزمینه ی ازدواج هم همینطور....
شما از خدا می خوای همسر شایسته نصیبت کنه...
اما تحقیق و مشورت و غیره را هم به بهترین شکل انجام می دهید
توکل، جایگزین تلاش های شما نیست
تلاش های شما هم موجب دلگرمی و اطمینان نیست

اینکه من دوست ندارم منو با همسربد امتحان کنه....
قضیه اینه که ما اصلا دوست نداریم خدا مارو امتحان کنه!!!
انسان، طبعاً قانون گریز است و متنفر از امتحان
قوانین خدا هم برخلاف طبیعت ما اند...
مثلا ما طبیعتاً دوست داریم بخوریم فقط! دوست داریم تا لنگ ظهر بخوابیم!
اما قانون خدا میگه یه ماه صبح تا شب نباید هیچچی بخوری...صبح هم قبل طلوع آفتاب باید پا شی!
هیچکدوم از امتحانها طبعاً مورد پسند ما نیستند...

شروین;708159 نوشت:
[="Navy"]
ضایع نیست من در مورد همه چیز نظر می دم؟ الان فرضو میزارم که میست:khaneh:

تو برنامه مشاوره رادیو معارف دقیقا همین بحث بود
یکی زنگ زده بود میگفت شوهر خیلی عالیه خیلی خوبه ولی همش فکر میکنم شاید بهتر از اون هم میشد . کارشناس برنامه کلی توضیح داد که از کجا معلوم بعدی بهتر باشه؟شاید بعدی بدتر باشه
حالا من جواب یکب از شنونده ها برام جالب بود. زنگ زد گفت من تمام خواستگار هامو به امید خواستگار بهتر رد کردم و الان 37 سالمه و مجردم و میگم کاش اینقدر سخت نمیگرفتم . توصیه میکنم فایل صوتی برنامه مشاوره خانواده روا از سایت رادیو معارف دانلود کنید و گوش بدید .

[/]

سلام.ممنون .دانلودکردم.

[="Times New Roman"][="Black"]

امین;708131 نوشت:

علاوه بر اینها، ارتقا دادن روابط اجتماعی و حضور بیشتر و پررنگ تر در مجامع و تشکل ها و هیئت ها و ... می تواند در پیدا کردن مورد مناسب به شما کمک کند. اینکه مادرتان می گوید خودت کسی را سراغ نداری؟ به این معنا نیست که برو تو خیابان و از هر کسی که خوشت آمد شماره بگیر تا برویم خواستگاری! وقتی ارتباط شما با مجامع عمومی قوی شود، علاوه بر اینکه واسطه های بیشتر را خواهید شناخت و آنها با شناختی که از افراد دارند می توانند مورد های خوبی را به شما معرفی کنند، خود شما هم ممکن است با شناختی که از همکاران و هم گروه ها و ... های خود پیدا می کنید، با موردی برخورد کنید که به نظرتان مناسب باشد که در آن صورت می توانید مستقیم یا غیر مستقیم شماره خانواده اش را بگیرید و به مادر یا پدرتان بدهید. این اقدام به معنای تصمیم قطعی برای ازدواج نیست که شما نگران خوب یا بد بودن انتخاب خود باشید. این ها فقط سرنخی برای آشنایی است و شناخت بیشتر و دقیق تر باید با خواستگاری و تحقیق و توکل و ... صورت بگیرد.

متاسفانه برخی خانواده ها فکر می کنند ازدواج یه مسابقست که یکی از دو طرف باید برنده بشه. و بعدش هرکسی میره پی زندگی خودش.

من هنوزم نفهمیدم توی خواستگاری یکی از بستگان اون همه جر و بحث سر مهریه که 1500 سکه باشه الان که 6-7 سال از زندگیشون گذشته چه اهمیتی داشت؟

حالا یه سوال : اینکه من نمی تونم بپذیرم دختری اهل زندگی باشه و به مهریه بالا اهمیتی بده. اشکال از منه؟ :Gig: نهایتش 14 سکه :Gig:[/]

[=Arial Narrow]سلام

به قول دوستان توکل بدون تلاش و تحقیق و تحقیق و تحقیق یعنی هیچی

چرا از این موضوع می ترسید که خدا بخواد با همسر بد امتحانتون کنه؟ (البته من خودمم یه روزی می ترسیدم)

وقتی آدم نگاه می کنه به دور و اطرافش می بینه بعضی آدما که همسرای مناسب ندارن، واقعا درست تحقیق و بررسی نکردن

مثلا آقا پسر دیده ظاهر دختر خوبه، خانوادشم ظاهرا خوبه، تو جلسه خواستگاری که با دختر خانم حرف می زنه از خیلی چیزایی که براش مهم بوده می گذره، یا اصلا مطرح نمی کنه یا تو دلش می گه این که مهم نیست درستش می کنم

یا مثلا می ترسه دیگه هیچ دختری شرایطش رو قبول نکنه، از خیلی چیزا حتی عقایدش می گذره

یا اصلا نمی دونه باید چه سوالایی تو جلسه خواستگاری بپرسه که دختر رو بشناسه و خیلی چیزای دیگه که هیچ کدوم رو انجام نمی دیم و فقط یه پرس و جوی کلی می کنیم و آخرش میگیم خدایا چرا اینجوری شد؟؟؟؟؟؟!!!

بنظر من که اگه انسان واقعا مسیرش رو درست بره و توکل به معنای واقعی انجام بده احتمال اینکه همسر بد گیرش بیاد خیلی کمه، مگه اینکه واقعا دیگه خدا بخواد امتحانش کنه که حتما ظرفیتش رو هم بهش داده

بعدم این وعده خدا هست که مردان پاک برای زنان پاک و ...

پس این قضیه رو از ذهنتون بیرون کنید که خدایی نکرده بیشتر به سمتتون جذب نشه

[="Navy"]

Im_Masoud.Freeman;708324 نوشت:

متاسفانه برخی خانواده ها فکر می کنند ازدواج یه مسابقست که یکی از دو طرف باید برنده بشه. و بعدش هرکسی میره پی زندگی خودش.

من هنوزم نفهمیدم توی خواستگاری یکی از بستگان اون همه جر و بحث سر مهریه که 1500 سکه باشه الان که 6-7 سال از زندگیشون گذشته چه اهمیتی داشت؟

حالا یه سوال : اینکه من نمی تونم بپذیرم دختری اهل زندگی باشه و به مهریه بالا اهمیتی بده. اشکال از منه؟ :Gig: نهایتش 14 سکه :Gig:

مهریه بالا تضمینی برای زندگی خوب نیست این درسته
ولی

اگر داماد غریبه باشه و شناخت عمیقی ازش نداشته باشیم مهریه پایین هم ریسک هست
همین الان یک تاپیک هست که یه بنده خدایی بعد از عقد تو فکر طلاقه چرا ؟ چون از عروس خوشش نمیاد . خب مگه دختر مردم بازیچس ؟
یه مهریه بالا البته نه 1500 تا ، مثلا 110 تا میتونه یه ضمانتی باشه که سر فکر و خیال های واهی دختر مردم اول جوونی بیوه نشه

هرچند قبول دارم زندگی که نخواد بمونه به زور مهریه نمیشه نگهش داشت
ولی این مهریه 2 تا حسن داره

اول از رفتار های هیجانی جلوگیری میکنه و باعث میشه وقتی مرد به یه دلیل الکی به فکر طلاق میوفته فکر مهریه اونو یه مقدار واقع بین تر کنه . وقتی میبینه نمیتونه مهریه رو بده به زندگیش فکر میکنه و متوجه میشه اوضاع اونقدار هم بد نیست و میشه درستش کرد
دوم اگر مرد بازم اصرار به طلاق داشت و قبول کرد که مهریه رو بپردازه اونوقت حداقل دختر یک سرمایه کمی داره که دستش جلوی کسی دراز نباشه و بجز غم نابودی زندگیش غم آوارگی و بی پولی رو تحمل نکنه

اینا درصورتی بود که مرد مقصر باشه
در صورتی که زن مقصر باشه و بخواد الکی طلاق بگیره
در اون صورت مرد میتونه طلاق نده و دادگاهم حق رو به مرد میده و میتونه شرط کنه به زن که در صورت بخشش مهریه به طلاق رضایت میدم

در صورتی هم که در داخل زندگی زن مهریش رو طلب کنه 2 حالت داریم
اول فراموش نکنیم مهریه حق زن هست و پول زوری نیست که شما بخوای بدی
دوم متناسب با درآمد مرد قسط بندی میشه

ولی با توجه به واقعیات جامعه که منکه تا الان نه دیدم نه شنیدم که زنی در حال زندگی بره از شوهرش شکایت کنه واسه مهریه و اگرم باشه انگشت شماره
فوقش اینه بعد از 2-3 سال زندگی و حاصل شدن شناخت کافی زن مهریه رو به 14 کاهش بده و اینو قبل از عقد با هم مصالحه کنن

البته بازم تاکید میکنم قبول دارم خیلی مرد ها هم از مهریه بالا ضربه خوردن ولی اولا اونا معمولا واسه مهریه های خیلی بالاس دوما با توجه به آسیب پذیری بیشتر خانم ها در این قضیه بهتره به نفع خانم ها عمل بشه . مگر اینکه داماد کاملا شناخته شده و مطمئن باشه برای خانواده دختر

سلام.بنظرمن مهریه بالام شرط زندگی وجدانشدن نیست.فردی بخوادطلاق بگیره می گیره ویامثلابه گفته ی شما فکرطلاق نکنه تاآخرعمربسوزن وبسازن؟
زندگی که هیچ خوشی توش نباشه بچه هایی که داشته باشندازنظرروحی هم خیلی داغون میشن.
ازطرفی هم جالبه وقتی اول زندگی زیادتفاهم ندارن میگن بچه بیارین خوب میشه،حالاخوب که نمیشه بدترم میشه.بنظرم این خرافاته.

[="Navy"]

alone star;708373 نوشت:
سلام.بنظرمن مهریه بالام شرط زندگی وجدانشدن نیست.فردی بخوادطلاق بگیره می گیره ویامثلابه گفته ی شما فکرطلاق نکنه تاآخرعمربسوزن وبسازن؟
زندگی که هیچ خوشی توش نباشه بچه هایی که داشته باشندازنظرروحی هم خیلی داغون میشن.
ازطرفی هم جالبه وقتی اول زندگی زیادتفاهم ندارن میگن بچه بیارین خوب میشه،حالاخوب که نمیشه بدترم میشه.بنظرم این خرافاته.

منم که عرض کردم مهریه فقط برای نگه داشتن طلاق های هیجانی خوبه
در غیر این صورت بیشترین مزیتی که من روش تاکید کردم حمایت مالی از خانم ها بعد از طلاق هست که فقط یک رنج رو تحمل کنن و رنج بی پولی بهش اضافه نشه. چون برای خانم هایی که متاهل بودن و از خانواده مستقل بودن سخته دوباره برن تحت تکفل پدر یا برادر[/]

شروین;708375 نوشت:
[="Navy"]

منم که عرض کردم مهریه فقط برای نگه داشتن طلاق های هیجانی خوبه
در غیر این صورت بیشترین مزیتی که من روش تاکید کردم حمایت مالی از خانم ها بعد از طلاق هست که فقط یک رنج رو تحمل کنن و رنج بی پولی بهش اضافه نشه. چون برای خانم هایی که متاهل بودن و از خانواده مستقل بودن سخته دوباره برن تحت تکفل پدر یا برادر

[/]

حالااگرمرد نداشته باشه بده،خانم بایدچکارکنه؟طلاق نگیره تامهریه ش روبده یاشوهرش روبفرسته زندان؟

alone star;708380 نوشت:
حالااگرمرد نداشته باشه بده،خانم بایدچکارکنه؟طلاق نگیره تامهریه ش روبده یاشوهرش روبفرسته زندان؟

همونکاری که اگه مهریش 14 تا بود میکرد :ok:
فوق فوقش اون موقع میبخشه بجای اینکه اولش بگه 14 تا .
مثلا مادر خودم موقع جدایی دید پدرم نمیتونه بخشید .
ضمنا مرد میتونه متعهد به پرداخت بشه بدون اینکه زندانی بشه

یک خانم اگرببخشه پشتوانه مالی بعدطلاق چی میشه؟

Im_Masoud.Freeman;708324 نوشت:
[=Times New Roman]

حالا یه سوال : اینکه من نمی تونم بپذیرم دختری اهل زندگی باشه و به مهریه بالا اهمیتی بده. اشکال از منه؟ :Gig: نهایتش 14 سکه :Gig:


نمیتونین بپذیرین اهل زندگی باشه؟!یعنی میخاین اهل زندگی نباشه!

alone star;708385 نوشت:
یک خانم اگرببخشه پشتوانه مالی بعدطلاق چی میشه؟

شما به نظرم دارید مغلطه میکنید

از طرفی کلا میگید مهریه پشتوانه نیست و از همون ابتدای عقد این پشتوانه رو از بین میبرید
از طرفی من میگم نهایتش میبخشه میگید پس پشتوانه چی میشه ؟ بالاخره مشخص کنید کدوم طرف .
من عرض کرم فوق فوقش میبخشه نکه لزوما میبخشه . ینی خانم میبینه آقا نمیتونه و خودشم خیلی نیاز نداره میبخشه
ولی میتونه هم نبخشه چون نیاز داره . ینی حق انتخاب برای خانم قائل میشیم و این حق رو از همون روز اول ازش دریغ نمیکنیم .

جالبه داریم برعکس بحث میکنیم . من دارم در مقابل یک خانم طرفداری خانم هارو میکنم :Moteajeb!:

نه مغلطه نمیکنم،شماگفتیداین پشتوانه مالیش میشه برای همین گفتم اگرپشتوانه میشه،ببخشه که دیگه پشتوانه نیست.
الان متوجه منظورتون شدم.

[="Times New Roman"][="Black"]

mohsen1990;708387 نوشت:
نمیتونین بپذیرین اهل زندگی باشه؟!یعنی میخاین اهل زندگی نباشه!

اینکه به دختر همزمان هم اهل زندگی باشه هم مهریه بالا واسش مهم باشه واسه من قابل قبول نیست.[/]

Im_Masoud.Freeman;708413 نوشت:
[=Times New Roman]

اینکه به دختر همزمان هم اهل زندگی باشه هم مهریه بالا واسش مهم باشه واسه من قابل قبول نیست.

به نظرم این استدلال درستی نیست
البته درمورد مهریه های 1000 و 2000 چرا میتونه حق با شما باشه
و دختر هم میتونه همین حرف رو در مورد شما بزنه

که مثلا پسر چون حاضر نیست یک مهریه مناسب رو قبول کنه پس برای من احترام قائل نیست و به درد زندگی نمیخوره
یا مثلا بگه خسیسه و در زندگی هم همینطوره

در صورتی که این استدلال هم اشتباهه

[=arial black]سلام
به نظر من توکل بهترین و مطمئن ترین راه در انتخاب همسره
مثلا خود من قبل ازدواج
یه روز نشستم شرایط و انتظاراتی که از همسر آیندم رو داشتم نوشتم
مثلا گفتم : خدایا زیاد مهم نیست شغلش چی باشه
یا درآمد ماهیانش چقدر باشه
ولی خیلی مهمه که پولش حلال باشه
لازم نیست قیافه و تیپش عالی باشه
ولی مهمه که ایمانش قوی باشه
عروسی آنچنانی و مهریه فلان و خرید بهمان نمیخوام
ولی نباید مانع هیئت و مسجد و اعمال مستحبی من باشه
.....
بعدشم توکل کردم به خودش
هرخواستگاری که میومد
میگفتم خدایا تو که شرایط منو میدونی
از آینده هم خبر داری
اگه این آدم همونیه که من میخوام خودت جورش کن
اگرم نه که یه کاری کن خودش پشیمون بشه
تا اینکه همسرم دو روز قبل از عاشورا اومد خواستگاریم
من سر قولم موندم و از خداهم خواستم سرقولش بمونه
یه تحقیق اساسی هم کردیم
ولی روزی که قرار بود بهشون جواب بدم
به امام حسین گفتم :
این روزا روزای توئه
من هیچ چیز دنیایی ازش نمیخوام
همه چیزو میسپارم به تو
اگه همونی بود که من میخوام همه عمر مدیونت میمونم
اگرم چیزی غیر خواسته ام بود هیچوقت به روش نمیارم چون انتخاب توئه
ولی شکایتشو فقط به خودت میکنم
و خدا و امام حسین به بهترین شکل ممکن جواب توکلمو دادن
و هنوزم با گذشت چند سال از ازدواجم فامیل شوهرم بهم میگن عروس سیدالشهدا
چون بعدها فهمیدم همسرم هم همین معامله رو با امام حسین کرده بود

alone star;708156 نوشت:
سلام استادامین.
استادواقعا برای من هم سواله که چطوری میشه با توکل بخدا،به خواستگارهاجواب داد؟
واقعا این توذهنم هست که اگرفردی روانتخاب کنم،نکندفردبهترازاین هم باشه وبیاد؟

خب اگه بخایم به این اُمید بشینیم که باید تا آخر عمر خونه بابا باشیم:khaneh::khaneh:
نباید زیاد سخت گرفت(یکی میخام اینو به خودم بگه:Nishkhand:)
اگه 50%درصد از معیارهاتو داشت(من که با کمتر از50مخالفم)نتایج تحقیقاتم خوب بود(باید تحقیق رو سفت و سخت گرفت اما توقع نداشته باشیم طرف پسر پیغمبر باشه)به دلتم نشسته باشه اون موقع توکل کن به خدا و بگو من راضی ام اگه توام راضی هسی که چ بهتر اگه نه خب ی جوری جلو ازدواج رو بگیر:ok:
:Gol::Gol:

Im_Masoud.Freeman;708413 نوشت:
[=Times New Roman]

اینکه به دختر همزمان هم اهل زندگی باشه هم مهریه بالا واسش مهم باشه واسه من قابل قبول نیست.

[=arial black]ببینید آقا مسعود مهریه بالا واسه اکثر دخترا مهم نیست
یه جور سپر دفاعیه در مقابل کسی که هیچ شناختی ازش ندارن

مثلا خود من تو یکی از جلسات خواستگاری همسرم حرف مهریه رو پیش کشید
و گفت چون یکی از دوستاش بخاطر مهریه بالا الان در شرف طلاقه چشش ترسیده
و میخواد بدونه نظر من در مورد مهریه چیه
تا زمان عقد من هرکی تو فامیل ازدواج کرده بود مهرش بالای هفتصد سکه بود
و طبیعتا خانواده من هم چنین چیزی در نظر داشتن
ولی وقتی همسرم نظرمو پرسید
گفتم ما توی فامیل زیر هفتصد سکه مهر نداریم ولی خودم هیچ اعتقادی به مهریه بالا ندارم
البته بازم هرچی خانواده بگن
از طرفی قبل از عقد رسمی به خانواده گفتم اگه مهرم زیاد باشه عقدو بهم میزنم
من ادعای مذهبی بودن دارم پس ازم نخواید خلافش رفتار کنم
با این اوضاع تا لحظه عقد همه تو استرس بودن
چون همسرم فکر میکرد قراره بگم هزار سکه
و خانواده فکر میکردن قراره بگم یه سکه
ولی قبلش با داییم هماهنگ کرده بودم
و وقتی داییم گفت لطفا بنویسید سیصد و سیزده تا ، همه کلی ذوق کردن
و صدای صلوات بلند شد
و عقد من به عنوان بهترین و آروم ترین عقد تو ذهن همه مونده
البته قبل عقد به همسرم گفتم
این تعداد بخاطر اینه که فعلا هیچ شناختی ازت ندارم
پس اگه قلبا راضی نیستی همین الان بگو
همسر گرامی هم فرمودن عروسی که از امام حسین بگیری خیلی بیشتر از اینا می ارزه

البته ناگفته نماند
چون امام حسین سر قولش مونده بود و بهترینو واسم خواسته بود
منم سر قولم موندم و چیز دنیایی نخواستم
واسه همین بدون اینکه همسرم بدونه
بعد یه مدت رفتم و همه مهرمو بخشیدم

[="Times New Roman"][="Black"]

رهگذر آسمان;708431 نوشت:
ببینید آقا مسعود مهریه بالا واسه اکثر دخترا مهم نیست
یه جور سپر دفاعیه در مقابل کسی که هیچ شناختی ازش ندارن

مثلا خود من تو یکی از جلسات خواستگاری همسرم حرف مهریه رو پیش کشید
و گفت چون یکی از دوستاش بخاطر مهریه بالا الان در شرف طلاقه چشش ترسیده
و میخواد بدونه نظر من در مورد مهریه چیه
تا زمان عقد من هرکی تو فامیل ازدواج کرده بود مهرش بالای هفتصد سکه بود
و طبیعتا خانواده من هم چنین چیزی در نظر داشتن
ولی وقتی همسرم نظرمو پرسید
گفتم ما توی فامیل زیر هفتصد سکه مهر نداریم ولی خودم هیچ اعتقادی به مهریه بالا ندارم
البته بازم هرچی خانواده بگن
از طرفی قبل از عقد رسمی به خانواده گفتم اگه مهرم زیاد باشه عقدو بهم میزنم
من ادعای مذهبی بودن دارم پس ازم نخواید خلافش رفتار کنم
با این اوضاع تا لحظه عقد همه تو استرس بودن
چون همسرم فکر میکرد قراره بگم هزار سکه
و خانواده فکر میکردن قراره بگم یه سکه
ولی قبلش با داییم هماهنگ کرده بودم
و وقتی داییم گفت لطفا بنویسید سیصد و سیزده تا ، همه کلی ذوق کردن
و صدای صلوات بلند شد
و عقد من به عنوان بهترین و آروم ترین عقد تو ذهن همه مونده
البته قبل عقد به همسرم گفتم
این تعداد بخاطر اینه که فعلا هیچ شناختی ازت ندارم
پس اگه قلبا راضی نیستی همین الان بگو
همسر گرامی هم فرمودن عروسی که از امام حسین بگیری خیلی بیشتر از اینا می ارزه

البته ناگفته نماند
چون امام حسین سر قولش مونده بود و بهترینو واسم خواسته بود
منم سر قولم موندم و چیز دنیایی نخواستم
واسه همین بدون اینکه همسرم بدونه
بعد یه مدت رفتم و همه مهرمو بخشیدم


من الان فهمیدم شما خانوم هستید. :Nishkhand:

من این چیزها رو قبول ندارم.

مگه ازدواج و زندگی جنگه که مهریه بشه سپر دفاعی.

خوب اگر مهریه بالا بزنه . منم ازش تعهد می گیرم که در صورتی که خواست طلاق بگیره همه مهریش رو ببخشه.

دوباره اونم یه تعهد دیگه می گیره . و .... کل زندگی میشه کاغذ بازی و بی اعتمادی . دو ریال هم نمی ارزه.

اگر قرار بود پدران ما هم چنین فکرهایی بکنند که دیگه هیشکی ازدواج نمی کرد.

شما اگر می بینی آمار طلاق بالاست درصد زیادیش بخاطر لج بازی با پدرومادر و همینو می خوام همینو می خوام و درست تحقیق نکردن هست.

متاسفانه اینجوری جا افتاده که اگر مهریه بالا نزنی فردا مرده میره یه زن دیگه می گیره.

چنین چیزهایی هست ولی نه اینجوری که بخواد کلا مهریه رو بکنه زور ریه :Nishkhand:

رهگذر آسمان;708431 نوشت:
[=arial black]ولی قبلش با داییم هماهنگ کرده بودم
و وقتی داییم گفت لطفا بنویسید سیصد و سیزده تا ، همه کلی ذوق کردن
و صدای صلوات بلند شد

من شنیدم جدیدا قانون اومده بالای 110تا سکه ممنوعه!درسته؟شما کی عقد کردین؟در مورد توکل هم که فرمودین.حالا خدا و امام حسین شما را دوس داشتن.پارتیتون شدن.من چی بگم؟من زیاد تو وادی عزاداری های امام حسین و امام علی و ... نیستم.مثل شماها نیستم.یعنی بازم کمک میکنن؟نمیشه مستقیم از خدا بخام؟حتما باید باواسطه باشه؟

mohsen1990;708459 نوشت:
من شنیدم جدیدا قانون اومده بالای 110تا سکه ممنوعه!درسته؟شما کی عقد کردین؟در مورد توکل هم که فرمودین.حالا خدا و امام حسین شما را دوس داشتن.پارتیتون شدن.من چی بگم؟من زیاد تو وادی عزاداری های امام حسین و امام علی و ... نیستم.مثل شماها نیستم.یعنی بازم کمک میکنن؟نمیشه مستقیم از خدا بخام؟حتما باید باواسطه باشه؟

بله این قانون هست . ممنوع نیست . اگر خدایی نکرده کار به دادگاه بکشه قانون فقط تا 110 سکه رو نقد میکنه . هرچند این از دین مرد نسبت به زن کم نمیکنه و بالاخره مرد در حقیقت اون مقداری رو که متعهد شده به زن بدهکاره

البته این سوال رو از من نپرسیدین ولی باز طبق معمول من میپرم وسط
اتفاقا صبح که در جواب من گفتین ترجیح میدم به خدا بگم خواستم یه لینک بهتون بدم در مورد اینکه چرا از ائمه بخوایم .
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=225226
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=139017

خواستن از ائمه هیچ مغایرتی با خواستن از خدا نداره در واقع خواستن از معصومین عین خواستن از خداست چون اونها واسطه فیض هستن و ما چون خودمون آبرویی نداریم پیش خدا از آبروی ایشان مایه میگذاریم .
در مورد اینکه گفتید اهل عزاداری نیستید.
من اون داستان کلید اسراری که براتون گفتم :khaneh: ، در اون زمان من نماز میخوندم ولی تا حالا پامو تو مسجد نگذاشته بودم (حداقل اصلا یادم نمیاد که مسجد رفته باشم غیر از ختم) اصلا هیچ مجلس عزاداری شرکت نکرده بودم (غیر برخی مراسم مدرسه) و ....
ولی فقط صداشون کردم جواب گرفتم . اتفاقا مطمئن باش به کسی که زیاد اهل توسل به ائمه نیست بهتر جواب میدن که بکشوننش سمت خودشون .

چون بحث مهریه شد من کلام رهبر بزرگوار رو اینجا می نویسم. ...من خودم قبلا برام تعداد مهریه مهم نبود ولی وقتی دیدم رهبر چنین چیزی فرمودند منم گفتم هرچی رهبر بگن:Gol:
1-نمونه اول صحبتهای آقا:
مثلاً گروه نظارت ما گزارشی به من دادند که در یکی از همین برنامه‌ها، موقع طرح یک مسأله‌ی شرعی در خصوص اختلاف زن و مرد در زمینه‌ی مهریه، از تعداد زیاد سکه‌ها مثال زده شده بود؛ مثلاً اگر زن گفت مهریه‌ی من صدوپنجاه سکه‌ی بهار آزادی است، اما مرد گفت نخیر، صد سکه‌ی بهار آزادی است، در این‌جا چه باید کرد! اصلاً چرا شما اسم مهریه را با صدوپنجاه سکه میآورید؟! بنده حداکثر چهارده سکه را برای قرائت خطبه‌ی عقد تعیین کرده‌ام؛ اگر یک عدد سکه هم اضافه کنند، خطبه‌ی عقد را نمیخوانم. مگر صدوپنجاه عدد سکه شوخی است؟! اصلاً نباید اسمش را آورد. مثلاً باید گفت اگر زن ادعای ده سکه داشت، ولی مرد گفت نخیر، نُه سکه است، چه کار باید کنیم. یا فرضاً شنیده بشود که برخی از تعبیرات نادرست را در طرح مسأله‌ی بین زن و شوهر به کار برده‌اند؛ مثلاً گفته بشود که زن اسیر مرد است! زن اسارتی ندارد؛ انسان آزاد است. این‌گونه تعبیرات با این‌که تعبیرات حساب‌شده‌یی هم نیست، اما حالا به زبان آمده است. در هنگامی که میخواهند این‌گونه برنامه‌ها را پخش کنند، باید این دقت را بکنند و این موارد را اصلاح کنند.
2-نمونه دوم صحبتهای آقا:
باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمیگوییم که جهیزیه‌ی آن بزرگوار چیزهایی بود که انسان با شنیدن آنها اشکش جاری میشود؟ مگر نمیگوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر میشود که روزبه‌روز تشریفات و تجمل‌گرایی و زر و زیور و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریه‌ی دخترانمان را زیادتر نماییم؟!

اوایل که گاهی بعضیها مهریه‌ی عقد را یک خرده گران قرار میدادند، ما شوخی میکردیم و میگفتیم شما که میخواهید مثلاً فلان قدر سکه قرار بدهید، پس یکباره بگویید 72 سکه! اما حالا میبینیم که تعیین مهریه‌های گران‌قیمت، واقعی شده است! واقعاً چه خبر است؟ شما که پدر آن دختر هستید، آیا میتوانید ادعا کنید که پیرو پدر فاطمه(سلام‌الله‌علیها) هستید؟ این‌طوری نمیشود؛ ما باید به حال خودمان فکری بکنیم.
3-نمونه سوم صحبتهای آقا:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) سنّتِ مهریه‌ی جاهلی را شکست
خودِ آن کسی که مشرّع مِهر است – که نبی اکرم (صلی الله علیه و آله)باشد – که از همه کائنات بالاتر است و دخترِمطهره و عزیزه‌ی او که از همه‌ی زنان عالم از اولین و آخرین بالاتر است و شوهر او که امیرالمؤمنین (علیه السلام) باشد که از جمیع خلایق از اولین و آخرین بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله)بالاتر است، برای این دو نفر که جوان بودند، زیبا بودند، عنوان داشتند، محترم بودند، اول شخص مدینه بودند، دیدید پیغمبر چقدر مِهر قرار داد؟252
پیامبر (صلی الله علیه و آله)آمد همه اینها را شکست، برای اینکه مانعن ازدواج می‌شود. اینها مانع از ازدواج دخترها و پسرها می‌شود. گفت این چیزها را رها کنید. ازدواج شروعش آسان است. از لحاظ شرایط مادی، سهل ترین است، آنچه که در ازدواج مهم است رعایتهای بشری و انسانی است.253
خیال نکنید آن وقتها مهریه‌ی زیاد و سنگین با جهیزیه‌ی زیاد سرشان نمی‌شد. چرا آقا! آن وقتها هم بعضی، از این بی‌عقلیها مثل بی‌عقلیهای زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مِهریه‌ی دخترشان بکنند. درست مثل همین بی‌عقلیهایی که امروزه بعضیها دارند. این کارهای مبالغه‌آمیزِ این طوری اصلاً کار جُهّال است. اسلام آمد همه‌ی اینها را به هم ریخت. نه اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریّه اش باشد.چرا می‌شد؛ منتهی اسلام همه را بهم ریخت.254
مِهریه‌ی سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی الله علیه وآله) از یک خانواده اعیانی است. خانواده‌ی پیغمبر(صلی الله علیه وآله) ، تقریباً اعیانی‌ترین خانواده‌ی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را « سیدة النّساء العالمین » قرار داد « مِن الاَوّلینَ و الآخِرین» ، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است می‌خواهند ازدواج کنند، مهریه‌ی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه‌ی کم را قرار دادند که اسمش « مَهرُ السُّنَّة »[3] است.255
من گمان می‌کنم اینکه در جهیزیه‌ی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد و در مهریه‌ی ایشان و همه‌ی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) به آن مهر کم، « مَهرُ السُّنَّة » مقیّد بودند، در حالی که همه قبول داشتند که بیش از «مَهرُ السُّنَّة » هم جایز است، امّا این حد را حفظ کردند. این یک جنبه‌ی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایه‌ای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده رویها پیش می‌آید، نشوند.256

* چرا اصرار بر 14 سکه
اینکه می‌بینید ما گفتیم 14 سکه بیشتر را عقد نمی‌کنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد می‌کند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبه‌ی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه‌ی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه‌ی معنوی تقویت خواهد شد.257
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّه‌ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.258
در ازدواج، آنچه که اتفاق می‌افتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معامله‌ی پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدّس اسلام، آن مال جنبه‌ی نمادین دارد. جنبه‌ی رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.2

Im_Masoud.Freeman;708442 نوشت:
متاسفانه اینجوری جا افتاده که اگر مهریه بالا نزنی فردا مرده میره یه زن دیگه می گیره.

[=arial black]جا نیفتاده، واقعیته
شما به خودت نگاه نکن
کم نیستن دختر پسرایی که به ازدواج نگاه ابزاری دارن
دخترعموی خودم یه سال بعد از من عقد کرد
انقدر تو گوشش خونده بودم که مهریه زیاد خوشبختی نمیاره
و تو با خدا معامله کن و ...
موقعی خبر دار شدم که دیدم مهریشو چهارده تا سکه تعیین کرده
اون موقع من رفته بودم جنوب و وقتی برگشتم عقد انجام شده بود
تو همون دوران نامزدی با اولین اختلاف پسره به دخترعموم گفته بود :
دختری که ارزش داشته باشه مهرش نمیشه چهارده سکه
کاری ندارم که طرف کلا آدم مزخرفی بود
ولی وقتی کارشون کشید به طلاق
قاضی پرونده به دخترعموم گفته بود :
فکر کردی تو کدوم دوران زندگی میکنی که مهرتو انقد کم گذاشتی؟؟؟
پسرای امروز با هزارتا سکه هر غلطی میکنن
چهارده تا که دیگه اصلا خودت خجالت میکشی بگیری ...

mohsen1990;708459 نوشت:
من شنیدم جدیدا قانون اومده بالای 110تا سکه ممنوعه!درسته؟شما کی عقد کردین؟در مورد توکل هم که فرمودین.حالا خدا و امام حسین شما را دوس داشتن.پارتیتون شدن.من چی بگم؟من زیاد تو وادی عزاداری های امام حسین و امام علی و ... نیستم.مثل شماها نیستم.یعنی بازم کمک میکنن؟نمیشه مستقیم از خدا بخام؟حتما باید باواسطه باشه؟

[=arial black]ممنوع نیست و هرتعدادی که باشه بر ذمه زوج هست
ولی اگه بیشتر از 110 تا باشه شامل زندان نمیشه
من چهارسال قبل عقد کردم
ولی دخترعموم که چندماه پیش عقد کرد مهرش فکر کنم چهارصدتاس

در مورد توکل هم ببینید آقا محسن این ماییم که آدما از نظرمون تفاوت دارن
ولی برای ائمه و خدا فرقی نمیکنه کی بره دم خونشون
من یه جورایی آزاد شده امام حسین حساب میشم
یعنی یه زمانی انقدر وضع ایمانم خراب بود
که هیچکس امیدی به آدم شدنم نداشت
یه روزی همه نماز و روزه و دین و ایمان من فقط یه شال مشکی بود
یه شال مشکی که اول تا دهم محرم موقع بیرون رفتن مینداختم گردنم
و فردای روز عاشورا میرفت توی کمد تا سال آینده
همه ایمان من همین بود
ولی امام حسین بخاطر همون شال یه جوری دستمو گرفت
که تا ابد مدیونشم
شما با خدا معامله کنین و همه جوره سر حرفتون وایسین
قول میدم پشیمون نمیشین

[="Times New Roman"][="Black"]

رهگذر آسمان;708485 نوشت:
جا نیفتاده، واقعیته
شما به خودت نگاه نکن
کم نیستن دختر پسرایی که به ازدواج نگاه ابزاری دارن
دخترعموی خودم یه سال بعد از من عقد کرد
انقدر تو گوشش خونده بودم که مهریه زیاد خوشبختی نمیاره
و تو با خدا معامله کن و ...
موقعی خبر دار شدم که دیدم مهریشو چهارده تا سکه تعیین کرده
اون موقع من رفته بودم جنوب و وقتی برگشتم عقد انجام شده بود
تو همون دوران نامزدی با اولین اختلاف پسره به دخترعموم گفته بود :
دختری که ارزش داشته باشه مهرش نمیشه چهارده سکه
کاری ندارم که طرف کلا آدم مزخرفی بود
ولی وقتی کارشون کشید به طلاق
قاضی پرونده به دخترعموم گفته بود :
فکر کردی تو کدوم دوران زندگی میکنی که مهرتو انقد کم گذاشتی؟؟؟
پسرای امروز با هزارتا سکه هر غلطی میکنن
چهارده تا که دیگه اصلا خودت خجالت میکشی بگیری ...

منم از این موارد زیاد دیدم.

خوب این تقصیر خود دختر عموتون هست که انسان درستی رو برای زندگی انتخاب نکرده.

اگر درست تحقیق می کرد و همه چیز رو بررسی می کرد با همچین پسری ازدواج نمی کرد.

نظرم اینه که باید خانواده دخترها اینقدر دقیق و جامع تحقیق بکنند و دخترهاشون رو به پسرای اهلی بدن تا بقیه پسرها بترشن و مجبور بشن برن آدم بشن.

[="Navy"]

رهگذر آسمان;708485 نوشت:
جا نیفتاده، واقعیته
شما به خودت نگاه نکن
کم نیستن دختر پسرایی که به ازدواج نگاه ابزاری دارن
دخترعموی خودم یه سال بعد از من عقد کرد
انقدر تو گوشش خونده بودم که مهریه زیاد خوشبختی نمیاره
و تو با خدا معامله کن و ...
موقعی خبر دار شدم که دیدم مهریشو چهارده تا سکه تعیین کرده
اون موقع من رفته بودم جنوب و وقتی برگشتم عقد انجام شده بود
تو همون دوران نامزدی با اولین اختلاف پسره به دخترعموم گفته بود :
دختری که ارزش داشته باشه مهرش نمیشه چهارده سکه
کاری ندارم که طرف کلا آدم مزخرفی بود
ولی وقتی کارشون کشید به طلاق
قاضی پرونده به دخترعموم گفته بود :
فکر کردی تو کدوم دوران زندگی میکنی که مهرتو انقد کم گذاشتی؟؟؟
پسرای امروز با هزارتا سکه هر غلطی میکنن
چهارده تا که دیگه اصلا خودت خجالت میکشی بگیری ...

کاملا درسته باید واقعیت جامعه رو دید
اینکه بگیم حضرت علی ع و حضرت زهرا س اینجوری بودن که ملاک نیست . مگه ما چقدر شبیه ایشان هستیم که حالا به مهریه که رسید بخوایم دقیقا مثل این بزرگوارها عمل کنیم ؟
یا دوستمون گفت رهبر بالای 14 سکه عقد نمیکنن . باز اینهم ملاک نیست . اولا رهبر هرکسی رو عقد نمیکنن . خواهر خانم بنده عقدشو آقا خوندن. به این راحتی ها نیست که کسی بره پیش رهبر برای عقد و باید رهبر مطمئن باشند از این زوجین . دوما رهبر مختار هستند که هرجوری که دوست دارند شرط بگذارند برای زوجینی که توسط ایشان عقد میشوند ولی این دلیل نمیشود که این حکم برای همه باشد

جالب اینکه آقایون در این موارد طرفدار سنت های حسنه میشوند :ok:

رهگذر آسمان;708485 نوشت:
[=arial black]جا نیفتاده، واقعیته
شما به خودت نگاه نکن
کم نیستن دختر پسرایی که به ازدواج نگاه ابزاری دارن
دخترعموی خودم یه سال بعد از من عقد کرد
انقدر تو گوشش خونده بودم که مهریه زیاد خوشبختی نمیاره
و تو با خدا معامله کن و ...
موقعی خبر دار شدم که دیدم مهریشو چهارده تا سکه تعیین کرده
اون موقع من رفته بودم جنوب و وقتی برگشتم عقد انجام شده بود
تو همون دوران نامزدی با اولین اختلاف پسره به دخترعموم گفته بود :
دختری که ارزش داشته باشه مهرش نمیشه چهارده سکه
کاری ندارم که طرف کلا آدم مزخرفی بود
ولی وقتی کارشون کشید به طلاق
قاضی پرونده به دخترعموم گفته بود :
فکر کردی تو کدوم دوران زندگی میکنی که مهرتو انقد کم گذاشتی؟؟؟
پسرای امروز با هزارتا سکه هر غلطی میکنن
چهارده تا که دیگه اصلا خودت خجالت میکشی بگیری ...

احیانا سخنان آیت الله خامنه ای که نوشتم نخوندید؟؟؟؟
قسمت سومش:
اینکه می‌بینید ما گفتیم 14 سکه بیشتر را عقد نمی‌کنیم، نه برای این است که چهارده سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد می‌کند. خیر. چهارده هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد. فرقی ندارد. برای این است که آن جنبه‌ی معنوی ازدواج، غلبه پیدا کند بر جنبه‌ی مادّی. مثل یک تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادّی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه‌ی معنوی تقویت خواهد شد.257
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدّس یک مهریّه‌ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. امّا نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.258
در ازدواج، آنچه که اتفاق می‌افتد، یک حادثه و پیوند انسانی است، نه یک معامله‌ی پولی و مالی، اگرچه یک مالی هم در بین هست در شرع مقدّس اسلام، آن مال جنبه‌ی نمادین دارد. جنبه‌ی رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.

دوست داشتن رهبر فقط به زبون که رهبر رو دوست دارم و عکسشو بذاریم نیست....به عمل کردن به سخنانش هم هست

[="Navy"]

Im_Masoud.Freeman;708491 نوشت:

منم از این موارد زیاد دیدم.

خوب این تقصیر خود دختر عموتون هست که انسان درستی رو برای زندگی انتخاب نکرده.

اگر درست تحقیق می کرد و همه چیز رو بررسی می کرد با همچین پسری ازدواج نمی کرد.

نظرم اینه که باید خانواده دخترها اینقدر دقیق و جامع تحقیق بکنند و دخترهاشون رو به پسرای اهلی بدن تا بقیه پسرها بترشن و مجبور بشن برن آدم بشن.

دوست عزیز من نمیدونم شما چند سالتونه و چقدرر تجربه اینگونه مسائل رو دارید . ولی اینو بدونید گاها زن و شوهر ها بعد از شاید 10 سال به جنبه هایی از شخصیت همدیگه پی میبرن که فکر نمیکردم همسرشون چنین شخصیتی داشته باشه . حالا شما با تحقیق چیو میخوای متوجه بشید ؟ نهایت ماحصل تحقیق اینه که طرف معتاد نباشه ، دوست دختر نداشته باشه و سر به زیر باشه همین . شکاک بودن ، بد دل بودن ، خسیس بودن برای زن و بچه ، دست بزن داشتن روی زن و بچه و ... رو تو کدوم تحقیق میخواید متوجه بشید ؟
ضمنا خیلی مشکلات بعد از عروسی پیش میاد . طرف اصلا بچه پیغمبر بعد از عروسی معتاد میشه ، یا فیلش یاد هندستون میوفته . اینجا کی میخواد جوابگو باشه ؟

شروین;708493 نوشت:
[="Navy"]

کاملا درسته باید واقعیت جامعه رو دید
اینکه بگیم حضرت علی ع و حضرت زهرا س اینجوری بودن که ملاک نیست . مگه ما چقدر شبیه ایشان هستیم که حالا به مهریه که رسید بخوایم دقیقا مثل این بزرگوارها عمل کنیم ؟
یا دوستمون گفت رهبر بالای 14 سکه عقد نمیکنن . باز اینهم ملاک نیست . اولا رهبر هرکسی رو عقد نمیکنن . خواهر خانم بنده عقدشو آقا خوندن. به این راحتی ها نیست که کسی بره پیش رهبر برای عقد و باید رهبر مطمئن باشند از این زوجین . دوما رهبر مختار هستند که هرجوری که دوست دارند شرط بگذارند برای زوجینی که توسط ایشان عقد میشوند ولی این دلیل نمیشود که این حکم برای همه باشد

جالب اینکه آقایون در این موارد طرفدار سنت های حسنه میشوند :ok:

[/]

علتش رو توضیح دادن خود رهبر قسمت سوم رو بخونید...

Im_Masoud.Freeman;708491 نوشت:
اگر درست تحقیق می کرد و همه چیز رو بررسی می کرد با همچین پسری ازدواج نمی کرد.

[=arial black]بله خب قبول دارم دخترعموم و خانوادش هم بی تقصیر نبودن
این دخترعموی من تک فرزنده و یکم لجبازه
و غیر من حرف هیچکسی رو قبول نمیکنه
وقتی براش خواستگار اومد من رفته بودم مناطق جنگی
فقط تونستم تلفنی یه سری کلیات رو بهش گوشزد کنم
وقتی به پسره گفته بود عروسی و خرید و خونه و مهریه و کلا هیچی نمیخوام
فقط کاری به دین و ایمان من نداشته باش
پسره فکر کرده بود چه خبره
خانواده عموم گفتن چهارده سکه خیلی کمه
وقتی دیدن دخترعموم گوش نمیده
اونام تحقیق درست حسابی نکردن
نتیجش شد طلاق
جالبه همه میگفتن چرا نتیجه توکل تو شد زندگی به این خوبی
ولی نتیجه توکل دخترعموت شد طلاق؟
رسما دهنم کف کرد بسکه واسشون توضیح دادم
در کنار توکل عقل و منطق رو هم باید به کار گرفت
وقتی بدون تحقیق عقد میکنین توکل هیچ معنی نمیده
پس مقصر خودتونید نه خدا

[=arial black]به حرمت این روز و شبای عزیز از خدا میخوام
همه دختر پسرای مجرد با یه آدم اهل ازدواج کنن
مهم نیست تیپ و قیافه و ثروت طرف چقدر باشه
همین که خدارو بشناسه کافیه
دختر و پسری که خدارو بشناسه حرمت بنده خدارو هم در هر شرایطی حفظ میکنه

لینک های مفیدی بود.تفکرمو تغییر داد نسبت به این مسئله.

سلام

به نظر من فقط توکل نمیتونه جواب بده

شما اگه بشینید دست رو دستتون بزارین که از آسمون واستون همسر خوب پیدا شه یه کم غیر منطقیه

بگردین.... تحقیق کنید ....مشورت کنین ....اگه از تصمیمتون مطمئن شدین ......توکل کنید به خدا

طبیعتا با تحقیق و انتخاب درست همسر خوبی هم نصیبتون میشه :ok:

ایشالله که به زودی مورد مناسبی براتون پیدا میشه

ولی لطفا عجله نکنید

چشماتونو کامل باز کنید :ok:

mehrant;708495 نوشت:
احیانا سخنان آیت الله خامنه ای که نوشتم نخوندید؟؟؟؟

[=arial black]احیانا بنده مخالفتی با شما کردم؟؟؟
عرض کردم که خودم هم هیچ اعتقادی به مهریه بالا ندارم

اون حرفا حرفای همسر دخترعموم بود که گفتم کلا آدم مزخرفی بود
و قاضی پرونده ...

رهگذر آسمان;708500 نوشت:
[=arial black]به حرمت این روز و شبای عزیز از خدا میخوام
همه دختر پسرای مجرد با یه آدم اهل ازدواج کنن
مهم نیست تیپ و قیافه و ثروت طرف چقدر باشه
همین که خدارو بشناسه کافیه
دختر و پسری که خدارو بشناسه حرمت بنده خدارو هم در هر شرایطی حفظ میکنه

الهی امین:Gol:

[="Times New Roman"][="Black"]

شروین;708496 نوشت:

دوست عزیز من نمیدونم شما چند سالتونه و چقدرر تجربه اینگونه مسائل رو دارید . ولی اینو بدونید گاها زن و شوهر ها بعد از شاید 10 سال به جنبه هایی از شخصیت همدیگه پی میبرن که فکر نمیکردم همسرشون چنین شخصیتی داشته باشه . حالا شما با تحقیق چیو میخوای متوجه بشید ؟ نهایت ماحصل تحقیق اینه که طرف معتاد نباشه ، دوست دختر نداشته باشه و سر به زیر باشه همین . شکاک بودن ، بد دل بودن ، خسیس بودن برای زن و بچه ، دست بزن داشتن روی زن و بچه و ... رو تو کدوم تحقیق میخواید متوجه بشید ؟
ضمنا خیلی مشکلات بعد از عروسی پیش میاد . طرف اصلا بچه پیغمبر بعد از عروسی معتاد میشه ، یا فیلش یاد هندستون میوفته . اینجا کی میخواد جوابگو باشه ؟

با تحقیق میشه درصد زیادی از شخصیت طرف رو شناخت.

تحقیق رو که نمی خوای بری توی گوگل سرچ بزنی "همسر مناسب"

میری از دوست و آشنا و در و همسایه سوال میکنی . آدم می فرستی تحقیق می کنن . ببینن این بابا با کیا رفاقت میکنه.

خلق و خوش چجوریه . رفتارش چجوریه . وقتی عصبانی میشه چکار میکنه.

اون که نمی تونه تمام عمرش رو فیلم بازی کنه.

درصد زیادی از خود واقعیش رو به اطرافیانش نشون داده.

اونها می تونن بهترین راهنما باشن.

اگر طرف رفیق باز باشه به راحتی متوجه میشی کسی که به حرف رفیق هاش اینور و اونور میره و زندگیشو ول میکنه به حرف همون ها هم می تونه معتاد بشه.

کسی که به یه بادی نظرش درباره آدم ها عوض میشه . با همون باد هم ممکنه نظرش درباره تو عوض بشه.

آدم توکل بکنه . مشاوره بره . با چند تا آدم حسابی مشورت بکنه . همه جوانب رو در نظر بگیره . مطمئن باش انتخاب خوبی خواهد داشت.

اینکه میگن ازدواج آسان منظور این نیست که بدون شناخت ازدواج کنید. منظور اینه که وقتی همدیگه رو حدود مناسبی شناختن و تصمیم به ازدواج گرفتند دیگه پدر و مادر بامبولیسم راه نندازن. :ok:[/]

mohsen1990;708151 نوشت:

یعنی توکل کنیم.تضمینی همسر خوب گیرمون میاد؟شرایط بعدش چیه ؟یکی از دوستان نوشته بود حدیث داریم یکی از چیزایی که خدا میخاد بندشو امتحان کنه اینه که یه همسر بد میندازه بهش.حالا من نخام خدا تو این یه مورد خاص امتحانم کنه باید کیا ببینم؟
همش یه بهونه ای میارن---مثلا :همسر بد گیرمون بیاد میگن توکل نکردی همینجوری رفتی جلو.اگه بگیم کردیم:میگن پس خدا امتحانت میکنه.


سلام

یه سوال: به نظرتون ساختار نور پیچیده تره یا ساختار کل عالم خلقت؟!

شما فرض کن در یک فضایی نور وجود داره. برای اینکه بدونی علت این نور چیه چندین احتمال وجود داره. اون احتمال ها بررسی میشه و بعد میگن مثلا علت نوری که در این فضا وجود داره فلان چیزه

حالا شما حساب کن در این عالم به این بزرگی می خوای علت چیزی رو کشف کنی که تازه مادی هم نیست و غیر مادیه. وجود چندین احتمال یک چیز کاملا عادیه و نباید اسمش رو بهونه گذاشت.

اینکه گاهی اوقات گرهی تو کار ما میفته میتونه علت های مختلفی داشته باشه. دین ما بهمون میگه ابتدا علت های مادی رو بررسی کن. اگه بود که برطرفش کن و اگه چیزی پیدا نکردی یه سری احتمال های دیگه رو بررسی کن که مادی نیست و نمیشه با آزمایش و تجربه بهش رسید ولی دین ما بهمون اون علت ها رو گفته.

بنابراین همونطور که قبلا هم عرض کردم شما توکل می کنی و در کنارش از عقل و تدبیرت هم استفاده می کنی. در این صورت نتیجه هر چی باشه به نفع شماست.

امین;708613 نوشت:

سلام

رسیدن به اون درجه ای که واقعا توکل کنیم یرای همه سخته یا فقط برای من سخته؟امروز یه خانمی را دیدم رفتم محدوده خونشونم پیدا کردم.به مادرم گفتم.که بقیه مراحل را بریم.همش این سوالات تو ذهنمه که نکنه نامزد داشته باشه؟یا نکنه دیگه نبینمش و شماره خونشونو بگیریم و ... بعد در جواب خودم میگم.هرچی خدا بخاد و توکل کن اگه بخاد میشه نخادم نمیشه.نشدم نشد. ولی دوباره همون سوالات میاد و این روند تکرار میشه.اعصابم خورد شده.اینجوری ادمی هم نیستم که بخام عاطفی تصمیم بگیرم.ولی نمیدونم چرا مثل بچه ها شدم.یه جمله ای بگین به من که اینجور موقعها بیارم تو ذهنم و راحت بشم ازین افکار.
موضوع قفل شده است