جمع بندی آیا هر کس کفر بورزد ظالم، پست، دغل کار و... است؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا هر کس کفر بورزد ظالم، پست، دغل کار و... است؟

سلام. قرآن در آیات عنکبوت: 49و47، لقمان:32، بقره:170و99، مطففین:12-10، نسبتهای منفی بسیاری را به کافران نسبت می دهد.

آیا این سخنان مصداق تخطئه و اتهام به جای استدلال نیستند؟ آیا هر کسی کافر بشود، چنین است؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]
«وَ كَذَالِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مِنْ هَؤُلَاءِ مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَ مَا يجْحَدُ بَايَاتِنَا إِلَّا الْكَفِرُونَ وَ مَا كُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَ لَا تخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لاَّرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ بَلْ هُوَ ءَايَاتُ بَيِّنَاتٌ فىِ صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَ مَا يجْحَدُ بايَاتِنَا إِلَّا الظَّلِمُون‏»

و اين گونه، كتاب [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده‏ايم به اين كتاب ايمان مى‏آورند و بعضى از اين گروه [مشركان‏] نيز به آن مؤمن مى‏شوند و آيات ما را جز كافران انكار نمى‏كنند. تو هرگز پيش از اين كتابى نمى‏خواندى، و با دست خود چيزى نمى‏نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند! ولى اين آيات روشنى است كه در سينه دانشوران جاى دارد و آيات ما را جز ستمگران انكار نمى‏كنند!(عنکبوت، 47-49)

«وَ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ ءَايَاتِ بَيِّنَاتٍ وَ مَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُون‏»
ما نشانه‏ هاى روشنى براى تو فرستاديم و جز فاسقان كسى به آنها كفر نمى ‏ورزد.(بقره، 99)

«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ ءَابَاءَنَا أَ وَ لَوْ كاَنَ ءَابَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيئا وَ لَا يَهْتَدُون‏»
و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏ گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى ‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى ‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟!(بقره، 170)

«وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ وَ مَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كلُ‏ُّ مُعْتَدٍ أَثِيم‏»
واى در آن روز بر تكذيب‏ كنندگان! همانها كه روز جزا را انكار مى ‏كنند. تنها كسى آن را انكار مى ‏كند كه متجاوز و گنهكار است‏.(مطففین، 10-12)

با سلام و درود

با توجه به آیات فوق، برای کافران، آیات و نشانه های مختلفی آمده که آشکار و واضح بوده اند، با این حال، آنان از قبول حقیقت، سر باز زده و بر اساس تقلید کورکورانه شان از آباء و اجدادشان، روی به انکار و تکذیب آیات آورده اند.

کسی (پیامبری) که تاکنون چیزی ننوشته و نزد کسی تعلیم ندیده است، وقتی کلامی مانند آیات قرآن را می آورد که در اوج فصاحت و بلاغت است، قطعا نشان از این دارد که با عالَم ماورای ماده و با وحی در ارتباط است.

از طرفی وقتی نشانه ها و آیات روشنی برای کافران آورده می شود ولی آنان به تقلید از پدران خود اکتفا می کنند، بهترین استدلال در برابر آنان، همین است که به آنان گفته شود این تقلید تا کجاست؟ حتی با وجود به خطا رفتن پدرانتان باز هم بر تقلید از آنان اصرار می کنید؟! آیا این اصرار منطقی و معقول است؟! قطعا چنین نیست.

نکته: پس از آمدن ادله روشن و آشکار، انکار کردن و تکذیبشان، چیزی به غیر از روحیه تجاوز از حق و میل به فسق و گناه نیست؛ و این ظلم بر خود است.

بنابر این:
این گونه بیان آیات، در مرحله ابتدای استدلال و اقامه برهان برای دعوت کافران به دین الهی نیست؛ بلکه برخی ناظر به زمانی است که روشن شده آنان قصد ایمان آوردن ندارند و از روی عناد و تعصب جاهلانه، بر انکار آیات و نشانه های الهی، اصرار دارند.

از طرفی این که قرآن که کلام خدای متعال است، خبر بدهد که بدانید ایمان نیاوردن، موجب ظلم بر خود و باعث هدایت نشدن و ... است؛ این معقول و منطقی است، زیرا تایید و تاکیدی است برای اطمینان بیشتر دیگر مؤمنان.

חסר משמעות;704011 نوشت:
سلام. قرآن در آیات عنکبوت: 49و47، لقمان:32، بقره:170و99، مطففین:12-10، نسبتهای منفی بسیاری را به کافران نسبت می دهد.

آیا این سخنان مصداق تخطئه و اتهام به جای استدلال نیستند؟ آیا هر کسی کافر بشود، چنین است؟


وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَینَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آیةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِی أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ«الأعراف/73»
و به سوی [قوم] ثمود صالح برادرشان را [فرستادیم] گفت ای قوم من خدا را بپرستید برای شما معبودی جز او نیست در حقیقت برای شما از جانب پروردگارتان دلیلی آشکار آمده است این ماده‏شتر خدا برای شماست که پدیده‏ای شگرف است پس آن را بگذارید تا در زمین خدا بخورد و گزندی به او نرسانید تا [مبادا] شما را عذابی دردناک فرو گیرد

فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا یا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ«الأعراف/77»
پس آن ماده‏شتر را پی کردند و از فرمان پروردگار خود سرپیچیدند و گفتند ای صالح اگر از پیامبرانی آنچه را به ما وعده می‏دهی برای ما بیاور

سلام

کفر اشکار اینگونه است خداوند برای قوم صالح شتری از دل کوه خارج میسازد که همه انرا میبینند انها نه تنها این معجزه اشکار را منکر میشوند بلکه انرا پی میکنند و از ان بدتر از صالح میخواهند اگر میتواند عذاب را بر انان نازل کند ایا اینان سزاوار عذاب نیستند .

میقات;707076 نوشت:

«وَ كَذَالِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مِنْ هَؤُلَاءِ مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَ مَا يجْحَدُ بَايَاتِنَا إِلَّا الْكَفِرُونَ وَ مَا كُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَ لَا تخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لاَّرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ بَلْ هُوَ ءَايَاتُ بَيِّنَاتٌ فىِ صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَ مَا يجْحَدُ بايَاتِنَا إِلَّا الظَّلِمُون‏»

و اين گونه، كتاب [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده‏ايم به اين كتاب ايمان مى‏آورند و بعضى از اين گروه [مشركان‏] نيز به آن مؤمن مى‏شوند و آيات ما را جز كافران انكار نمى‏كنند. تو هرگز پيش از اين كتابى نمى‏خواندى، و با دست خود چيزى نمى‏نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند! ولى اين آيات روشنى است كه در سينه دانشوران جاى دارد و آيات ما را جز ستمگران انكار نمى‏كنند!(عنکبوت، 47-49)

«وَ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ ءَايَاتِ بَيِّنَاتٍ وَ مَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُون‏»
ما نشانه‏ هاى روشنى براى تو فرستاديم و جز فاسقان كسى به آنها كفر نمى ‏ورزد.(بقره، 99)

«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ ءَابَاءَنَا أَ وَ لَوْ كاَنَ ءَابَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيئا وَ لَا يَهْتَدُون‏»
و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏ گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى ‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى ‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟!(بقره، 170)

«وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ وَ مَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كلُ‏ُّ مُعْتَدٍ أَثِيم‏»
واى در آن روز بر تكذيب‏ كنندگان! همانها كه روز جزا را انكار مى ‏كنند. تنها كسى آن را انكار مى ‏كند كه متجاوز و گنهكار است‏.(مطففین، 10-12)

با سلام و درود

با توجه به آیات فوق، برای کافران، آیات و نشانه های مختلفی آمده که آشکار و واضح بوده اند، با این حال، آنان از قبول حقیقت، سر باز زده و بر اساس تقلید کورکورانه شان از آباء و اجدادشان، روی به انکار و تکذیب آیات آورده اند.

کسی (پیامبری) که تاکنون چیزی ننوشته و نزد کسی تعلیم ندیده است، وقتی کلامی مانند آیات قرآن را می آورد که در اوج فصاحت و بلاغت است، قطعا نشان از این دارد که با عالَم ماورای ماده و با وحی در ارتباط است.

از طرفی وقتی نشانه ها و آیات روشنی برای کافران آورده می شود ولی آنان به تقلید از پدران خود اکتفا می کنند، بهترین استدلال در برابر آنان، همین است که به آنان گفته شود این تقلید تا کجاست؟ حتی با وجود به خطا رفتن پدرانتان باز هم بر تقلید از آنان اصرار می کنید؟! آیا این اصرار منطقی و معقول است؟! قطعا چنین نیست.

نکته: پس از آمدن ادله روشن و آشکار، انکار کردن و تکذیبشان، چیزی به غیر از روحیه تجاوز از حق و میل به فسق و گناه نیست؛ و این ظلم بر خود است.

بنابر این:
این گونه بیان آیات، در مرحله ابتدای استدلال و اقامه برهان برای دعوت کافران به دین الهی نیست؛ بلکه برخی ناظر به زمانی است که روشن شده آنان قصد ایمان آوردن ندارند و از روی عناد و تعصب جاهلانه، بر انکار آیات و نشانه های الهی، اصرار دارند.

از طرفی این که قرآن که کلام خدای متعال است، خبر بدهد که بدانید ایمان نیاوردن، موجب ظلم بر خود و باعث هدایت نشدن و ... است؛ این معقول و منطقی است، زیرا تایید و تاکیدی است برای اطمینان بیشتر دیگر مؤمنان.

سلام و تشکر از پاسخ شما. چرا این آیات در نظر نمی گیرند که ممکن است برخی از سر استضعاف فکری، انکار و جحد کنند و نه از سر فسق و دغلکاری؟

[="Tahoma"]

חסר משמעות;708518 نوشت:
سلام و تشکر از پاسخ شما. چرا این آیات در نظر نمی گیرند که ممکن است برخی از سر استضعاف فکری، انکار و جحد کنند و نه از سر فسق و دغلکاری؟

با سلام و درود

همان طور که می دانید قرآن مجموعه ای از تعالیم و آموزه های الهی است و این مجموعه با هم باید مد نظر باشد.

آیاتی که بطور قاطع و محکم در باره کافران حکم می کنند، ناظر به کافرانی هستند که حجت بر آنان تمام بوده و با این حال از آیات الهی روی گردان و کافر هستند؛ کما این که در آیاتی که مد نظر شما است از تعبیر «ءَايَاتُ بَيِّنَاتٌ»(عنکبوت، 49)، «ءَايَاتِ بَيِّنَاتٍ»(بقره، 99) استفاده کرده است.

در آیات قرآن داریم که مستکبران و کسانی که در مقابل آیات الهی تکبر ورزیده و از پذیرش آن ها سر باز زده اند، به حقانیت آیات الهی اعتراف دارند:

«قَالُواْ أَ وَ لَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَتِ قَالُواْ بَلىَ‏»؛ آنها [ماموران دوزخ] مى‏ گويند: «آيا پيامبران شما دلايل روشن برايتان نياوردند؟!» [مستکبران] مى ‏گويند: «آرى!».(غافر، 50)

البته مستضعفان دو گروهند. گروهی که تقلید کورکورانه داشته و بدون تعقل و تفکر، چشم بسته پیرو مستکبران و کافران بوده اند. این ها از فرصت های خود استفاده نکرده و با تفاوت در میزان عذاب، با مستکبران و کافران در جهنم جای دارند:

«وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ ... يَقُولُ الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنينَ ...قالَ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذينَ اسْتُضْعِفُوا ... وَ قالَ الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ في‏ أَعْناقِ الَّذينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
كافران گفتند: «ما هرگز به اين قرآن و كتابهاى ديگرى كه پيش از آن بوده ايمان نخواهيم آورد!» ... مستضعفان به مستكبران مى ‏گويند: «اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم!»
(امّا) مستكبران به مستضعفان پاسخ مى‏ دهند: «آيا ما شما را از هدايت بازداشتيم بعد از آنكه به سراغ شما آمد (و آن را بخوبى دريافتيد)؟! بلكه شما خود مجرم بوديد!»
و مستضعفان به مستكبران مى ‏گويند: «وسوسه ‏هاى فريبكارانه شما در شب و روز (مايه گمراهى ما شد)، هنگامى كه به ما دستور مى ‏داديد كه به خداوند كافر شويم و همتايانى براى او قرار دهيم!»
و آنان هنگامى كه عذاب (الهى) را مى ‏بينند پشيمانى خود را پنهان مى ‏كنند (تا بيشتر رسوا نشوند)! و ما غل و زنجيرها در گردن كافران مى نهيم آيا جز آنچه عمل مى‏ كردند به آنها جزا داده مى ‏شود؟! (سبأ، 31-33)

اما گروه دیگر از مستضعفان، کسانی هستند که علاوه بر ضعف فکری، تحت فشار مستکبران بوده و از روی ناچاری با آنان بوده اند. خداوند این مستضعفان را می بخشد:

«إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ ... فَأُوْلَئكَ عَسىَ اللَّهُ أَن يَعْفُوَ عَنهُمْ وَ كاَنَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا»؛ مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه براستى تحت فشار قرار گرفته ‏اند (و حقيقتاً مستضعفند)، ممكن است خداوند، آن ها را مورد عفو قرار دهد و خداوند، عفو كننده و آمرزنده است.(نساء، 98و99)

چرا که می دانیم خداوند حتی به اندازه ذره ای به کسی ظلم نمی کند: «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»(نساء، 40)

بنابر این:
وقتی خداوند بطور محکم و قاطع برخورد کرده و کافران را ظالم و گنهکار خطاب می کند، مراد کسانی است که حجت برای آنان تمام بوده و آیات و نشانه های واضح و آشکار برایشان آمده ولی ایمان نیاورده اند.

لذا منکوب کردن و وعده عذاب دادن، برای همگان نیست بلکه برای کسانی است که حجت برای هدایت داشته ولی روی برگردانده و در راه گمراهی قدم گذاشته اند.

قَالَ ادْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ فِی النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِیهَا جَمِیعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ لَا تَعْلَمُونَ«الأعراف/38»
می‏فرماید در میان امتهایی از جن و انس که پیش از شما بوده‏اند داخل آتش شوید هر بار که امتی [در آتش] درآید همکیشان خود را لعنت کند تا وقتی که همگی در آن به هم پیوندند [آنگاه] پیروانشان در باره پیشوایانشان می‏گویند پروردگارا اینان ما را گمراه کردند پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده [خدا] می‏فرماید برای هر کدام [عذاب] دو چندان است ولی شما نمی‏دانید

سلام

یک نمونه بارز از استضعاف فکری کسانی هستند که به خود مواد منفجره بسته و خود و افراد بیگناه را به خاک و خون میکشند اینان نه تنها بخشیده نخواهند شد بلکه تشدید مجازات نیز خواهند داشت .

[="Tahoma"]آیا هر کافری ظالم و دغلکار است؟

پرسش:
قرآن در آیات عنکبوت/49و47، لقمان/32، بقره/170و99، مطففین/12-10، نسبت های منفی بسیاری را به کافران نسبت می دهد. آیا این سخنان مصداق تخطئه و اتهام به جای استدلال نیستند؟ آیا هر کسی کافر بشود، چنین است؟
چرا این آیات در نظر نمی گیرند که ممکن است برخی از سر استضعاف فکری، انکار و جحد کنند و نه از سر فسق و دغلکاری؟

پاسخ:
با سلام و درود
ـ در ابتدا آیات مرتبط را می بینیم:
«وَ كَذَالِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مِنْ هَؤُلَاءِ مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَ مَا يجْحَدُ بَايَاتِنَا إِلَّا الْكَفِرُونَ وَ مَا كُنتَ تَتْلُواْ مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَ لَا تخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لاَّرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ بَلْ هُوَ ءَايَاتُ بَيِّنَاتٌ فىِ صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ وَ مَا يجْحَدُ بايَاتِنَا إِلَّا الظَّلِمُون‏»؛ و اين گونه، كتاب [قرآن‏] را بر تو نازل كرديم، كسانى كه كتاب (آسمانى) به آنها داده ‏ايم به اين كتاب ايمان مى ‏آورند و بعضى از اين گروه [مشركان‏] نيز به آن مؤمن مى ‏شوند و آيات ما را جز كافران انكار نمى ‏كنند. تو هرگز پيش از اين كتابى نمى ‏خواندى، و با دست خود چيزى نمى ‏نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند! ولى اين آيات روشنى است كه در سينه دانشوران جاى دارد و آيات ما را جز ستمگران انكار نمى ‏كنند!(1)
«وَ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ ءَايَاتِ بَيِّنَاتٍ وَ مَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُون‏»؛ ما نشانه‏ هاى روشنى براى تو فرستاديم و جز فاسقان كسى به آنها كفر نمى ‏ورزد.(2)
«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ ءَابَاءَنَا أَ وَ لَوْ كاَنَ ءَابَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيئا وَ لَا يَهْتَدُون‏»؛ و هنگامى كه به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد!» مى‏ گويند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مى ‏نماييم.» آيا اگر پدران آنها، چيزى نمى ‏فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد)؟!(3)
«وَيْلٌ يَوْمَئذٍ لِّلْمُكَذِّبِينَ الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ وَ مَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كلُ‏ُّ مُعْتَدٍ أَثِيم‏»؛ واى در آن روز بر تكذيب‏ كنندگان! همانها كه روز جزا را انكار مى ‏كنند. تنها كسى آن را انكار مى ‏كند كه متجاوز و گنهكار است‏.(4)
ـ بیان آیات فوق:
با توجه به آیات فوق، برای کافران، آیات و نشانه های مختلفی آمده که آشکار و واضح بوده اند، با این حال، آنان از قبول حقیقت، سر باز زده و بر اساس تقلید کورکورانه شان از آباء و اجدادشان، روی به انکار و تکذیب آیات آورده اند.
کسی (پیامبری) که تاکنون چیزی ننوشته و نزد کسی تعلیم ندیده است، وقتی کلامی مانند آیات قرآن را می آورد که در اوج فصاحت و بلاغت است، قطعا نشان از این دارد که با عالَم ماورای ماده و با وحی در ارتباط است.
از طرفی وقتی نشانه ها و آیات روشنی برای کافران آورده می شود ولی آنان به تقلید از پدران خود اکتفا می کنند، بهترین استدلال در برابر آنان، همین است که به آنان گفته شود این تقلید تا کجاست؟ حتی با وجود به خطا رفتن پدرانتان باز هم بر تقلید از آنان اصرار می کنید؟! آیا این اصرار منطقی و معقول است؟! قطعا چنین نیست.
نکته: پس از آمدن ادله روشن و آشکار، انکار کردن و تکذیبشان، چیزی به غیر از روحیه تجاوز از حق و میل به فسق و گناه نیست؛ و این ظلم بر خود است.
بنابر این؛ این گونه بیان آیات، در مرحله اول و ابتدای استدلال و اقامه برهان برای دعوت کافران به دین الهی نیست؛ بلکه برخی ناظر به زمانی است که روشن شده آنان قصد ایمان آوردن ندارند و از روی عناد و تعصب جاهلانه، بر انکار آیات و نشانه های الهی، اصرار دارند.
از طرفی این که قرآن که کلام خدای متعال است، خبر بدهد که بدانید ایمان نیاوردن، موجب ظلم بر خود و باعث هدایت نشدن و ... است؛ این معقول و منطقی است، زیرا تایید و تاکیدی است برای اطمینان بیشتر دیگر مؤمنان.
ـ مطلب دیگر؛ همان طور که می دانید قرآن مجموعه ای از تعالیم و آموزه های الهی است و این مجموعه با هم باید مد نظر باشد.
آیاتی که بطور قاطع و محکم در باره کافران حکم می کنند، ناظر به کافرانی هستند که حجت بر آنان تمام بوده و با این حال از آیات الهی روی گردان و کافر هستند؛ کما این که در آیاتی که مد نظر شما است از تعبیر «ءَايَاتُ بَيِّنَاتٌ»(5)، «ءَايَاتِ بَيِّنَاتٍ»(6) استفاده کرده است.
در آیات قرآن داریم که مستکبران و کسانی که در مقابل آیات الهی تکبر ورزیده و از پذیرش آن ها سر باز زده اند، به حقانیت آیات الهی اعتراف دارند: «قَالُواْ أَ وَ لَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَتِ قَالُواْ بَلىَ‏»؛ آنها [ماموران دوزخ] مى‏ گويند: «آيا پيامبران شما دلايل روشن برايتان نياوردند؟!» [مستکبران] مى ‏گويند: «آرى!».(7)
البته مستضعفان دو گروهند. گروهی که تقلید کورکورانه داشته و بدون تعقل و تفکر، چشم بسته پیرو مستکبران و کافران بوده اند. این ها از فرصت های خود استفاده نکرده و با تفاوت در میزان عذاب، با مستکبران و کافران در جهنم جای دارند:
«وَ قالَ الَّذينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ ... يَقُولُ الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنينَ ...قالَ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذينَ اسْتُضْعِفُوا ... وَ قالَ الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ في‏ أَعْناقِ الَّذينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»؛ كافران گفتند: «ما هرگز به اين قرآن و كتابهاى ديگرى كه پيش از آن بوده ايمان نخواهيم آورد!» ... مستضعفان به مستكبران مى ‏گويند: «اگر شما نبوديد ما مؤمن بوديم!» (امّا) مستكبران به مستضعفان پاسخ مى‏ دهند: «آيا ما شما را از هدايت بازداشتيم بعد از آنكه به سراغ شما آمد (و آن را بخوبى دريافتيد)؟! بلكه شما خود مجرم بوديد!» و مستضعفان به مستكبران مى ‏گويند: «وسوسه ‏هاى فريبكارانه شما در شب و روز (مايه گمراهى ما شد)، هنگامى كه به ما دستور مى ‏داديد كه به خداوند كافر شويم و همتايانى براى او قرار دهيم!» و آنان هنگامى كه عذاب (الهى) را مى ‏بينند پشيمانى خود را پنهان مى ‏كنند (تا بيشتر رسوا نشوند)! و ما غل و زنجيرها در گردن كافران مى نهيم آيا جز آنچه عمل مى‏ كردند به آنها جزا داده مى ‏شود؟! (8)
اما گروه دیگر از مستضعفان، کسانی هستند که علاوه بر ضعف فکری، تحت فشار مستکبران بوده و از روی ناچاری با آنان بوده اند. خداوند این مستضعفان را می بخشد:
«إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ ... فَأُوْلَئكَ عَسىَ اللَّهُ أَن يَعْفُوَ عَنهُمْ وَ كاَنَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا»؛ مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكانى كه براستى تحت فشار قرار گرفته ‏اند (و حقيقتاً مستضعفند)، ممكن است خداوند، آن ها را مورد عفو قرار دهد و خداوند، عفو كننده و آمرزنده است.(9)
چرا که می دانیم خداوند حتی به اندازه ذره ای به کسی ظلم نمی کند: «إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّةٍ»(10)
بنابر این: وقتی خداوند بطور محکم و قاطع برخورد کرده و کافران را ظالم و گنهکار خطاب می کند، مراد کسانی است که حجت برای آنان تمام بوده و آیات و نشانه های واضح و آشکار برایشان آمده ولی ایمان نیاورده اند.
لذا منکوب کردن و وعده عذاب دادن، برای همگان نیست بلکه برای کسانی است که حجت برای هدایت داشته ولی روی برگردانده و در راه گمراهی قدم گذاشته اند.

_________
(1) عنکبوت/ 47-49.
(2) بقره/ 99.
(3) بقره/ 170.
(4) مطففین/ 10-12.
(5) عنکبوت/ 49.
(6) بقره/ 99.
(7) غافر/ 50.
(8) سبأ/ 31-33.
(9) نساء/ 98و99.
(10) نساء/ 40.

موضوع قفل شده است