جمع بندی ملازمه بی نهایتی عالم و وجود پروردگاری مدبر

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ملازمه بی نهایتی عالم و وجود پروردگاری مدبر

آیا بیکران بودن جهان هستی و زیستمندان دلیل بر وجود خدایی کار گردان و اداره کننده است ؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد صادق

پرسش:
آیا بیکران بودن جهان هستی و زیستمندان دلیل بر وجود خدایی کارگردان و اداره کننده است.؟

پاسخ:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
در دیدگاه دقیق اسلام همه مخلوقات عالم از کوچک و بزرگ نشانه‌هایی از خداوند متعال هستند، زیرا همه آن چه در عالم وجود دارد (از کوه و درخت و ستاره ها و دریاها و موجودات زنده) از یک حقیقت پرده برمی‌دارند و آن این که علت و خالقی آن ها را به وجود آورده؛ از آن جا که خود نمی‌توانند خالق خود باشند و مخلوقی همانند آن ها نیز نمی‌تواند خالق و علت کامل به وجود آمدن آن ها باشد، باید خالقی وجود داشته باشد. با این بیان همه موجودات عالم نشانه‌ای از وجود خداوند هستند!.
«ام خلقوا من غیر شی ام هم الغالبون»؛ آیا از هیچ خلق شده اند (بدون علت اند) یا آن ها خود خالق خویشند.(1)

از سوی دیگر نظم و پیچیدگی و عظمت و استواری برخی از موجودات عالم سبب شده که توجه و دقت در چگونگی آن ها ونحوه ارتباط اجزاِ درونی آن ها و ارتباط آن ها با سایر موجودات عالم، نشانه‌ای از قدرت و علم و توانمندی سازنده و خالق آن ها باشد، به این بیان هم بسیاری از موجودات (که اوج عظمت و نظم وپیچیدگی موجود در آن ها برای بشر روشن شده) نشانه‌هایی از خداوند خواهند بود!.
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار

البته نباید فراموش کرد هر نشانه‌ای زمانی ما را به سمت مقصود هدایت خواهد کرد که با دقت و تأمل به آن نگریسته، مسیر انتقال از نشانه به هدف را با عقل و فکر بپیماییم. از همین رو خداوند در بسیاری از آیات قرآن نشانه بودن مخلوقات در موجودات جهان خلقت را منوط به داشتن فکر و اندیشه و عقل دانسته، این پدیده‌ها را نشانه‌ای برای صاحبان عقل و بینش معرفی فرموده:
«إنّ فی خلق السموات والأرض واختلاف اللیل والنهار لآیات لاُولی الألباب».(2)
حتی انسان از راه دل و شهود حقایق عالم با دیده باطن می تواند بسیاری از حقایق عقلانی و حتی فراتر از عقل را نیز در یابد و چنان که قرآن فرموده است ، هر جا را بنگرد، چهره ای از خدا را مشاهده کند.
گر به اقلیم عشق رو اری
همه افاق گلستان بینی
دل هر ذره ای که بشکافی
آفتابیش در میان بینی

______
(1) طور/ 35.
(2) آل عمران/ 190.

[=microsoft sans serif]پرسش: آیا بی کران ودن جهان، دلیلی بر وجود خدایی کارگردان و اداره کننده است؟

پاسخ:
این پرسش متضمن دو سوال است:
سوال اول: آیا ارتباطی بین وجود جهان و وجود پروردگار هست؟
سوال دوم: آیا ارتباطی بین جهان بی کران(با حیثیت بی کرانی و بی انتهایی) با وجود پروردگار هست یانه؟

اثبات قضیه اول در گروی استدلال نظم است. بر اساس این استدلال، در بین اجزای عالم، نظمی خاص و ارگانیک مشاهده میشود. این نظم تا بدانجاست که ما هر روز توقع داریم حوادث و رویدادهای عالم به صورتی که تاکنون میدیدیم، روی بدهد. هر روز صبح خورشید از سمت مغرب بالا بیاید و نزدیک به مغرب به سمت غرب پائین برود و از نیمکره دیگر ظهور کند. صدها و هزاران رویداد که هر روز با ان سروکار داریم و از آنها قوانین فیزیکی و شیمیایی و نجومی و غیره و غیره به دست آوردیم. اینکه بشر به دنبال کشف قوانین میرود دقیقا به همین جهت است که نظمی در عالم وجود دارد که انسان با مشاهدات پی در پی آنرا فهمیده و اکنون در صدد آن است برای برنامه ریزی بهتر خودش، از این نظم استفاده کند و آنرا در قالب قوانین نشان دهد.
حال که نظم در عالم اثبات شد، بر اساس اصل علیت، هر نظمی نیازمند به کسی است که آن نظم را بین پدیده ها ایجاد کند. او ناظم عالم و کسی است که در ادبیات فلسفی و دینی به او رب و پروردگار گفته میشود. پروردگار کسی است که اشیای عالم را به صورتی در کنار هم قرار میدهد و طوری امور آنها را سامان میبخشد که بیشترین فایده بر آن مترتب شود و جهان موجود بهترین جهان های ممکن شود.
بنابراین، وقتی نظم وجود داشت و هر نظمی نیاز به ناظمی داشت، میتوان از وجود نظم در عالم، به وجود ناظمی مدبر پی برد.(۱) این استدلال به نام استدلال نظم معروف است و سالیان طولانی به خاطر سادگی و همه فهم بودنش مورد استناد خداباوران بوده است.
قرآن کریم نیز بارها به این مسئله اشاره کرده و انسان را به دقت و تامل در پدیده های عالم فرا میخواند. چنانکه میفرماید:
«إنّ فی خلق السموات والأرض واختلاف اللیل والنهار لآیات لاُولی الألباب»(۲)

سعدی شیرازی نیز این استدلال را با زبان شعر به زیبایی بیان کرده است:
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است************ دل ندارد که ندارد به خداوند اقرا
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود*****هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار(۳)
[=microsoft sans serif]
اما سوال دوم:
سوال دوم با توجه به پاسخی که به سوال اول داده شد کاملا واضح وروشن میشود.
گفتیم وجود نظم در بین اجزای عالم نشان دهنده ضرورت وجود ناظمی مدبر است تا نظم را بین آنها ایجاد کند.
حال در این صورت، اگر عالمی که قرار است منظم باشد، از گستره و پیچیدگی بیشتری برخوردار باشد، قطعا علم و حکمت کسی که میخواهد بین این اجزای بی کران نظم و هماهنگی ایجاد کند، باید بیشتر و دقیق تر باشد.
مثلا وقتی انسان بخواهد یک پازل با ۳۰ قطعه را کنار هم قرار دهد، یک مقدار زمان نیاز است. برای چیدن پازلی با ۱۰۰ قطعه نیازمند زمان و دقت بیشتری هستیم. حال اگر این پازل بی نهایت قطعه داشته باشد، برای چیدن و منظم کردن این پازل قطعا زمان بسیار زیادی نیاز است که چه بسا برای انسان های خیلی باهوش نیز ناممکن است. وضعیت ایجاد نظم در عالم نیز تا حدودی به همین منوال است. هرچه گستره موجودات عالم بیشتر شود، ایجاد نظم سخت تر و نیازمند علم و آگاهی بیشتری است.
بنابراین، همانطور که وجود نظم در عالم نشان دهنده ناظمی مدبر و آگاه است، وجود عالمی بیکران، به طریق اولی نیازمند ناظمی مدبر و آگاه خواهد بود.

موفق باشید.
ـــــــــــــــ
۱. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱، ص۵۳۷
۲. سوره آل عمران، آیه ۱۹۰
۳. سعدی، مواعظ،‌ قصیده ش ۲۵

موضوع قفل شده است