جمع بندی رابطه رحمت خدا با انسان و عذاب

تب‌های اولیه

66 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
رابطه رحمت خدا با انسان و عذاب

سلام
خداوند در قرآن نسبت به عذاب دوزخیان فرموده ما ذره ایی به کسی ستم نمیکنیم..
این عذاب ها اعمال خود شماست...

سوال اینه که نصیب انسانی که به اعمالش و عقل ناکاملش واگذار شده از صفات خوب خدا مثل ارحم الراحمینی...چیست؟

خب این مسلم است که اگر انسان مانند انبیا یقین به عذاب جاوید داشتند..
هیچ وقت خود را به آن نمی انداختند
دقیقا همانطور که در دنیا برخلاف منافعشون عمل نمیکنند

خلاصه اینکه ارحم الراحمینی خداوند چگونه با واگذار بودن انسان نادان به اعمالش و نهایتا عذاب قابل جمع است؟

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد رئوف

ملاali;700912 نوشت:
سلام
خداوند در قرآن نسبت به عذاب دوزخیان فرموده ما ذره ایی به کسی ستم نمیکنیم..
این عذاب ها اعمال خود شماست...

سوال اینه که نصیب انسانی که به اعمالش و عقل ناکاملش واگذار شده از صفات خوب خدا مثل ارحم الراحمینی...چیست؟

خب این مسلم است که اگر انسان مانند انبیا یقین به عذاب جاوید داشتند..
هیچ وقت خود را به آن نمی انداختند
دقیقا همانطور که در دنیا برخلاف منافعشون عمل نمیکنند

خلاصه اینکه ارحم الراحمینی خداوند چگونه با واگذار بودن انسان نادان به اعمالش و نهایتا عذاب قابل جمع است؟


با سلام خدمت شما دوست گرامی

رحمت خداوند سطوح مختلف دارد. برخی شامل همه موجودات می شود و برخی شامل موجودات خاص می شود. برخی از مفسرین رحمت عام خداوند را تحت عنوان "رحمان" معنا کرده اند و رحمت خاص خداوند را تحت عنوان "رحیم"، که هر دوی این اوصاف در بسم الله الرحمن الرحیم که در ابتدای سوره های قرآن به کار می رود، بیان شده است.

با این حال از جمله عنایات عام خداوند نسبت به همه انسان ها، بحث هدایت است. همان طور که می دانید خداوند دو نوع هدایت دارد. هدایت عامه، که شامل هدایت انسان ها، حیوانات و گیاهان می شود و هدایت خاصه که تنها شامل انسان ها می شود. هر دوی آنها مظهر رحمت الهی هستند. با این حال هدایت خاصه که تنها شامل انسان ها می شود، امری است که در آن خداوند همه انسان ها را به خیر هدایت کرده و از شر باز می دارد، راه صحیح را به آنها نشان می دهد و زمینه ساز کمال و سعادت انسان ها می شود. بنابراین رحمت خداوند در این زمینه شامل حال همه انسان ها می شود، اما عکس العمل انسان ها در مورد مواجه با آن یکسان نیست. آنچنان که قرآن می فرماید: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (1) ما راه را بدو نموديم يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار. برخی از این نعمت و رحمت الهی حُسن استفاده را می کنند و از آن بهره می برند و برخی نیز آن را انکار می کنند. بنابراین رحمت الهی شامل حال هر دو شده است ولی گروهی از آن استقبال می کنند و گروهی آن را انکار می کنند.

با در نظر گرفتن مطلب قبل، این چنین نیست که خداوند بدون اینکه نسبت به برخی از بندگانش رحمت و عطوفت داشته باشد، آنها را راهی عذاب کند بلکه خداوند باران رحمتش را همواره و برای همه می باراند، این ما هستیم که نباید بین خود و باران، فاصله بیندازیم.

نکته دیگر این است که اساسا از عدل خداوند به دور است که بدون ارسال پیام الهی، بدون ارائه الگو و اسوه خوبی، بدون ارائه آیات و نشانه های کافی، فردی را دچار عذاب کند. اگر کسی دچار چنین عذاب هایی شده است، مطمئنا به جهت رفتار خودش بوده است و اینکه نسبت به نشانه های رحمت و عنایت الهی، بی تفاوت بوده است.

در پایان، دوست دارم این پاسخ را با یک حدیث قدسی به پایان ببرم:
لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا (2)؛ اگر گناهکاران،که با گناه کردن به من پشت کردند، می دانستند که چقدر دوست شان دارم و مشتاق آنان هستم،آن قدر شعف و شادی وجودشان را فرا می گرفت که از شدت شوق و شادمانی جان می سپردند!
این حدیث و امثال آن نشانگر آن است که اگر ذره ای حرکت از سوی بنده وجود داشته باشد، خداوند همواره با آغوش باز در انتظار او خواهد بود.

موفق باشید

1. انسان 3
2. شیخ محمد بهاری، تذکره المتقین، ص101.

رئوف;702175 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

رحمت خداوند سطوح مختلف دارد. برخی شامل همه موجودات می شود و برخی شامل موجودات خاص می شود. برخی از مفسرین رحمت عام خداوند را تحت عنوان "رحمان" معنا کرده اند و رحمت خاص خداوند را تحت عنوان "رحیم"، که هر دوی این اوصاف در بسم الله الرحمن الرحیم که در ابتدای سوره های قرآن به کار می رود، بیان شده است.

با این حال از جمله عنایات عام خداوند نسبت به همه انسان ها، بحث هدایت است. همان طور که می دانید خداوند دو نوع هدایت دارد. هدایت عامه، که شامل هدایت انسان ها، حیوانات و گیاهان می شود و هدایت خاصه که تنها شامل انسان ها می شود. هر دوی آنها مظهر رحمت الهی هستند. با این حال هدایت خاصه که تنها شامل انسان ها می شود، امری است که در آن خداوند همه انسان ها را به خیر هدایت کرده و از شر باز می دارد، راه صحیح را به آنها نشان می دهد و زمینه ساز کمال و سعادت انسان ها می شود. بنابراین رحمت خداوند در این زمینه شامل حال همه انسان ها می شود، اما عکس العمل انسان ها در مورد مواجه با آن یکسان نیست. آنچنان که قرآن می فرماید: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (1) ما راه را بدو نموديم يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار. برخی از این نعمت و رحمت الهی حُسن استفاده را می کنند و از آن بهره می برند و برخی نیز آن را انکار می کنند. بنابراین رحمت الهی شامل حال هر دو شده است ولی گروهی از آن استقبال می کنند و گروهی آن را انکار می کنند.

با در نظر گرفتن مطلب قبل، این چنین نیست که خداوند بدون اینکه نسبت به برخی از بندگانش رحمت و عطوفت داشته باشد، آنها را راهی عذاب کند بلکه خداوند باران رحمتش را همواره و برای همه می باراند، این ما هستیم که نباید بین خود و باران، فاصله بیندازیم.

نکته دیگر این است که اساسا از عدل خداوند به دور است که بدون ارسال پیام الهی، بدون ارائه الگو و اسوه خوبی، بدون ارائه آیات و نشانه های کافی، فردی را دچار عذاب کند. اگر کسی دچار چنین عذاب هایی شده است، مطمئنا به جهت رفتار خودش بوده است و اینکه نسبت به نشانه های رحمت و عنایت الهی، بی تفاوت بوده است.

در پایان، دوست دارم این پاسخ را با یک حدیث قدسی به پایان ببرم:
لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا (2)؛ اگر گناهکاران،که با گناه کردن به من پشت کردند، می دانستند که چقدر دوست شان دارم و مشتاق آنان هستم،آن قدر شعف و شادی وجودشان را فرا می گرفت که از شدت شوق و شادمانی جان می سپردند!
این حدیث و امثال آن نشانگر آن است که اگر ذره ای حرکت از سوی بنده وجود داشته باشد، خداوند همواره با آغوش باز در انتظار او خواهد بود.

موفق باشید

1. انسان 3
2. شیخ محمد بهاری، تذکره المتقین، ص101.


سلام
صحبت اینجاست که اگر واقعا انسانها از عواقب اعمالشون بصورت یقینی خبر داشتند هیچ وقت گرفتار ابدی عذاب نمیشدند...
همانطور که در دنیا برخلاف منافعشون عمل نمیکردند

و این با صفت مهربانی خدا در تضاد است

ملاali;702775 نوشت:
سلام
صحبت اینجاست که اگر واقعا انسانها از عواقب اعمالشون بصورت یقینی خبر داشتند هیچ وقت گرفتار ابدی عذاب نمیشدند...
همانطور که در دنیا برخلاف منافعشون عمل نمیکردند

و این با صفت مهربانی خدا در تضاد است

سلام
اول اینکه 124000 پیامبر اومدند و گفتند قیامتی هست .اعمال سنجیده میشن و از بهشت و جهنم گفتن .:yes:
یعنی با خودمون حتی نمیگیم شاید درست باشه ؟؟؟ احتمال نمیدی؟
:Moshtagh:
خب اگر شما خواستار هدایت شدی و سمت خدا رفتی ، کم کم به همون یقین میرسی . اما اگر همون اول راه پشت کردی معلومه که به یقین نمیرسی.
:khejalat:

بزار یه مثال بزنم::pir:
افراد مومن و اولیاء الله همون اول به مرتبه حق الیقین که نرسیدند .((ما
علم والیقین ، عین الیقین و حق الیقین داریم که بالاترین مرتبه یقینه)):khandan:
الان من و شما دارای علم الیقین هستیم . یعنی علم داریم به اینکه عذاب و بهشت و جهنمی هست. حالا اگر طبق این علم به
دستورات خدا عمل کردی به مرتبه ی عین الیقین میرسی یعنی چشم برزخیت باز میشه و بهشت و جهنم و میبینی و در نهایت به مرتبه حق الیقین
میرسی.
:makhfi:
پس باید پله پله بریم . هرکی همون اول جا بزنه ، خودش مشکل داشته
:ok::Gol:

ملاali;702775 نوشت:
اگر واقعا انسانها از عواقب اعمالشون بصورت یقینی خبر داشتند هیچ وقت گرفتار ابدی عذاب نمیشدند...
همانطور که در دنیا برخلاف منافعشون عمل نمیکردند


خیر ... در همین دنیا خیلی از انسان ها بر خلاف منافعشون عمل می کنند .
:ok:
مگر همه نمیدونیم سیگار ضرر داره ؟
:Ghamgin:
پس برای چی بازم سیگار میکشن؟ برای چی طرف مشروب میخوره ؟ برای چی شیشه میکشه ؟ مگه نمیدونه ضرر داره؟:Ghamgin:

چه طوری میتونیم بگیم خداوند ارحم الراحمینه در حالی همه انسانها این استعداد و دارند دوزخی شوند؟
اصلا همین که خدا فقط در صورت توبه ..انسان را میبخشد و یا شفاعت میکند..گویای این است که همه چیز به اعمال و حال ما بستگی دارد..نه چیز دیگر

این در حالی است که بندگان خدا در دنیا افراد را بخشیده اند بدون اینکه حتی بحث عذرخواهی باشد...
اما بخشش و عفو خداوند فقط در گرو اعمال و عقاید است...
اصلا چرا باید برای این چنین موجودی که همه چیزش(بهشت،جهنم) خودش و اعمالش است..خدایی تعریف کرد؟

ملاali;702775 نوشت:
سلام
صحبت اینجاست که اگر واقعا انسانها از عواقب اعمالشون بصورت یقینی خبر داشتند هیچ وقت گرفتار ابدی عذاب نمیشدند...
همانطور که در دنیا برخلاف منافعشون عمل نمیکردند

و این با صفت مهربانی خدا در تضاد است

با سلام خدمت شما دوست گرامی

منظور شما از "به صورت یقینی" چیست؟
در واقع مراد شما از یقین چیست؟ ما در زندگی روزمره خود بر اساس چه میزان از علم و دانش عمل می کنیم؟ مثلا اگر جمعیت پزشکان کشور بگویند که سیگار سرطان زاست، آیا برای یقین ما کافی است؟
اگر این مقدار از یقین به نظر شما کافی است، باید عرض کنم که تعداد بسیار زیادی از پیامبران، امامان، صلحا و اولیاء الله، آمده اند و پیام ها، تذکرات و آموزه هایی را به ما داده اند، اگر ما به آنها توجه نکنیم، به معنای آن نیست که یقین نداشته ایم بلکه بدان معناست که خواسته ایم در پی خواست های خود بریم و هوای نفس را بر خبر یقینی که به ما رسیده است، مقدم داریم.

موفق باشید

ملاali;703494 نوشت:
چه طوری میتونیم بگیم خداوند ارحم الراحمینه در حالی همه انسانها این استعداد و دارند دوزخی شوند؟
اصلا همین که خدا فقط در صورت توبه ..انسان را میبخشد و یا شفاعت میکند..گویای این است که همه چیز به اعمال و حال ما بستگی دارد..نه چیز دیگر

این در حالی است که بندگان خدا در دنیا افراد را بخشیده اند بدون اینکه حتی بحث عذرخواهی باشد...
اما بخشش و عفو خداوند فقط در گرو اعمال و عقاید است...
اصلا چرا باید برای این چنین موجودی که همه چیزش(بهشت،جهنم) خودش و اعمالش است..خدایی تعریف کرد؟

با سلام مجدد

باید تصویر جامع را مد نظر داشت تا این جزئیات معنای بهتری داشته باشد.

مقدمه اول: خداوند انسان ها را خلق کرده است تا زمینه ساز کمال آنها شود.

مقدمه دوم: کمال هنگامی قابل دسترس است که انسان با اختیار خود بدان دست یابد. به عبارت دیگر، کمال با اجبار به دست نمی آید و فرد باید با اختیار خود برای رسیدن به آن تلاش کند.

مقدمه سوم: داشتن اختیار به معنای آن است که فرد هم قادر به انجام کار خیر و هم قادر به انجام کار بد (که دارای عواقب بد می باشد) باشد.

نتیجه: ممکن است انسان ها بر اثر رفتار سوء خود، آن هم در حالتی که علم به عواقب آن دارند، دچار عذاب شوند.

با این حال باید توجه کرد که اساس خلقت انسان، ارسال رسل، قرار دادن راهنمایان و نشانه های آفاقی و انفسی، همگی نشانگر رحمت الهی است برای اینکه انسان ها به کمال و رستگاری برسند. اما از آنجایی که کمال، راهی است که انسان ها باید با اختیار خود وارد آن بشوند، خداوند نمی توان این تصمیم را به جای انسان ها بگیرد، بلکه این خود ما هستیم که باید چنین کنیم.

موفق باشید

رئوف;704041 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی

منظور شما از "به صورت یقینی" چیست؟
در واقع مراد شما از یقین چیست؟ ما در زندگی روزمره خود بر اساس چه میزان از علم و دانش عمل می کنیم؟ مثلا اگر جمعیت پزشکان کشور بگویند که سیگار سرطان زاست، آیا برای یقین ما کافی است؟
اگر این مقدار از یقین به نظر شما کافی است، باید عرض کنم که تعداد بسیار زیادی از پیامبران، امامان، صلحا و اولیاء الله، آمده اند و پیام ها، تذکرات و آموزه هایی را به ما داده اند، اگر ما به آنها توجه نکنیم، به معنای آن نیست که یقین نداشته ایم بلکه بدان معناست که خواسته ایم در پی خواست های خود بریم و هوای نفس را بر خبر یقینی که به ما رسیده است، مقدم داریم.

موفق باشید


بله پی هوای نفس میرویم اما باور به بدی آن نداریم
علم و دانش به چیزی فرق دارد با باور
چه کسی مقصودش از گناه گرفتار شدن در دوزخ است؟ هیچکس

رئوف;704047 نوشت:
با سلام مجدد

باید تصویر جامع را مد نظر داشت تا این جزئیات معنای بهتری داشته باشد.

مقدمه اول: خداوند انسان ها را خلق کرده است تا زمینه ساز کمال آنها شود.

مقدمه دوم: کمال هنگامی قابل دسترس است که انسان با اختیار خود بدان دست یابد. به عبارت دیگر، کمال با اجبار به دست نمی آید و فرد باید با اختیار خود برای رسیدن به آن تلاش کند.

مقدمه سوم: داشتن اختیار به معنای آن است که فرد هم قادر به انجام کار خیر و هم قادر به انجام کار بد (که دارای عواقب بد می باشد) باشد.

نتیجه: ممکن است انسان ها بر اثر رفتار سوء خود، آن هم در حالتی که علم به عواقب آن دارند، دچار عذاب شوند.

با این حال باید توجه کرد که اساس خلقت انسان، ارسال رسل، قرار دادن راهنمایان و نشانه های آفاقی و انفسی، همگی نشانگر رحمت الهی است برای اینکه انسان ها به کمال و رستگاری برسند. اما از آنجایی که کمال، راهی است که انسان ها باید با اختیار خود وارد آن بشوند، خداوند نمی توان این تصمیم را به جای انسان ها بگیرد، بلکه این خود ما هستیم که باید چنین کنیم.

موفق باشید

بله
سرنوشت انسان به دست خود و اعمالش است
سوال ما هم همینه
چرا؟
رحمت نامنتهای خداوند چگونه ایجاب میکند که انسان واگذار به اختیار و اعمال خود باشد؟
آیا عقلا رواست نسبت به شخصی که اختیارا دارد خود را به چاه میاندازد بی تفاوت باشیم و اقدام عملی نکنیم؟
این بر انسانها روا نیست...چگونه بر خداوند رواست؟

ملاali;704052 نوشت:
بله پی هوای نفس میرویم اما باور به بدی آن نداریم
علم و دانش به چیزی فرق دارد با باور
چه کسی مقصودش از گناه گرفتار شدن در دوزخ است؟ هیچکس

با سلام مجدد

"باور کردن" فعل چه کسی است؟ آیا من به عنوان فاعل شناسا باید امری را باور کنم یا اینکه شخصی بیرون از من امری را به جای من باور کند؟

باور کردن یعنی اعتقاد به صدق امری بر اساس شواهد. اگر شواهد امری کم بود، میشد گفت که مشکل از سوی خدا، اما اگر شواهد به اندازه کافی یا بیش از کافی مهیا باشد و من باور پیدا نکنم، آیا مشکل از سوی من نیست؟

موفق باشید

رئوف;704093 نوشت:
با سلام مجدد

"باور کردن" فعل چه کسی است؟ آیا من به عنوان فاعل شناسا باید امری را باور کنم یا اینکه شخصی بیرون از من امری را به جای من باور کند؟

باور کردن یعنی اعتقاد به صدق امری بر اساس شواهد. اگر شواهد امری کم بود، میشد گفت که مشکل از سوی خدا، اما اگر شواهد به اندازه کافی یا بیش از کافی مهیا باشد و من باور پیدا نکنم، آیا مشکل از سوی من نیست؟

موفق باشید

پس چرا معصوم گناه نمیکند؟ مگر نه اینکه چون بدی آن را به عینه یافته و میبیند؟
خب این حالت برای دیگران یعنی عموم انسانها رخ نمیده
اصلا خداوند خود مومنین را هم با وعده به بهشت و بیم دادن از جهنم سوق به عمل نیک میدهد
این یعنی چی؟ یعنی اینکه انسان جز مشتهیات خود چیزی نمیفهمد
خب یه عده اونقدر نفهمند که به فکر آخرت نیستند
خب با نفهم باید چه کرد؟

اما از سوال اصلی دور نشویم
مراجعه کنید به پست 11

رئوف;702175 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

رحمت خداوند سطوح مختلف دارد. برخی شامل همه موجودات می شود و برخی شامل موجودات خاص می شود. برخی از مفسرین رحمت عام خداوند را تحت عنوان "رحمان" معنا کرده اند و رحمت خاص خداوند را تحت عنوان "رحیم"، که هر دوی این اوصاف در بسم الله الرحمن الرحیم که در ابتدای سوره های قرآن به کار می رود، بیان شده است.

با این حال از جمله عنایات عام خداوند نسبت به همه انسان ها، بحث هدایت است. همان طور که می دانید خداوند دو نوع هدایت دارد. هدایت عامه، که شامل هدایت انسان ها، حیوانات و گیاهان می شود و هدایت خاصه که تنها شامل انسان ها می شود. هر دوی آنها مظهر رحمت الهی هستند. با این حال هدایت خاصه که تنها شامل انسان ها می شود، امری است که در آن خداوند همه انسان ها را به خیر هدایت کرده و از شر باز می دارد، راه صحیح را به آنها نشان می دهد و زمینه ساز کمال و سعادت انسان ها می شود. بنابراین رحمت خداوند در این زمینه شامل حال همه انسان ها می شود، اما عکس العمل انسان ها در مورد مواجه با آن یکسان نیست. آنچنان که قرآن می فرماید: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (1) ما راه را بدو نموديم يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار. برخی از این نعمت و رحمت الهی حُسن استفاده را می کنند و از آن بهره می برند و برخی نیز آن را انکار می کنند. بنابراین رحمت الهی شامل حال هر دو شده است ولی گروهی از آن استقبال می کنند و گروهی آن را انکار می کنند.

با در نظر گرفتن مطلب قبل، این چنین نیست که خداوند بدون اینکه نسبت به برخی از بندگانش رحمت و عطوفت داشته باشد، آنها را راهی عذاب کند بلکه خداوند باران رحمتش را همواره و برای همه می باراند، این ما هستیم که نباید بین خود و باران، فاصله بیندازیم.

نکته دیگر این است که اساسا از عدل خداوند به دور است که بدون ارسال پیام الهی، بدون ارائه الگو و اسوه خوبی، بدون ارائه آیات و نشانه های کافی، فردی را دچار عذاب کند. اگر کسی دچار چنین عذاب هایی شده است، مطمئنا به جهت رفتار خودش بوده است و اینکه نسبت به نشانه های رحمت و عنایت الهی، بی تفاوت بوده است.

در پایان، دوست دارم این پاسخ را با یک حدیث قدسی به پایان ببرم:
لو علم المدب0رون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا (2)؛ اگر گناهکاران،که با گناه کردن به من پشت کردند، می دانستند که چقدر دوست شان دارم و مشتاق آنان هستم،آن قدر شعف و شادی وجودشان را فرا می گرفت که از شدت شوق و شادمانی جان می سپردند!
این حدیث و امثال آن نشانگر آن است که اگر ذره ای حرکت از سوی بنده وجود داشته باشد، خداوند همواره با آغوش باز در انتظار او خواهد بود.

موفق باشید

1. انسان 3
2. شیخ محمد بهاری، تذکره المتقین، ص101.

سلام استادرئوف.من یک شبه ای دارم.
میگیم خدا به انسان اختیارداده که خودش مسیرش روانتخاب کنه ولی خوب این درسته وقتی چیز بدی روانتخاب کردبایدمشکلاتشم قبول کنه تااینجا درست؟
حالا سوالی که مدتی هست توذهنمه اینکه چراخدابازعذاب میده،مگه نمیگه خودت راهتوپیداکن،حالا چرااگر راه غیرخدایی روانتخاب کنیم وکافربشه فردبایدخدامجازاتش کنه وعذاب بکشه تواون دنیا؟؟:Gig:

ملاali;704052 نوشت:
بله پی هوای نفس میرویم اما باور به بدی آن نداریم
علم و دانش به چیزی فرق دارد با باور
چه کسی مقصودش از گناه گرفتار شدن در دوزخ است؟ هیچکس

خب شما بفرمایید چگونه باید از شناخت به باور رسید؟

رئوف;702175 نوشت:
با در نظر گرفتن مطلب قبل، این چنین نیست که خداوند بدون اینکه نسبت به برخی از بندگانش رحمت و عطوفت داشته باشد، آنها را راهی عذاب کند بلکه خداوند باران رحمتش را همواره و برای همه می باراند، این ما هستیم که نباید بین خود و باران، فاصله بیندازیم.

سلام
منم یه سوال برام بوجود اومده البته ببخشید که به این تاپیک ربط نداره ولی تاپیک دیگه ای پیدا نکردم
مثلا من یه فرد مسلمان رو میبینم که عقایدی داره من قبولش ندارم میگم عقایدش جاهلانه است بعد تعریف میکنه چقدر خدا در زندگی بهش کمک کرده و چه قدر تو زندگی براش معجزه پیش اومده بعد یه شخص دیگری رو میبینم که مثلا بدحجابه و نماز نمیخونه این شخص هم تعریف میکنه چقدر خدا بهش کمک کرده و ... بعد یه شخص اصلا بی دین یا پیرو دین دیگری رو میبینم باز همین ماجرا (البته همه ی موارد با در نظر گرفتن اینکه این اشخاص ادمهای خوبی هستند در نظر بگیرید)
خوب نتیجه ای که من گرفتم اینه
یا اینکه رعایت اخلاق و انسان بودن مهم است نه عقاید و دین شخص
یا همه اینها برمیگرده به طرز تفکر خودمان از خدا و رحمت و عذاب مثلا کسی که منتظر عذاب است عذاب براش نازل میشه کسی هم که منتظر نعمت است نعمت نصیبش میشود که اگه اینچنین باشه خیلی ترسناکه هر چقدر بیشتر به این موضوع فکر میکنم بیشتر به تصادفی بودن جهان میرسم
به شخصی که هفت ساله یه حاجتی داره بهش میگم شب قدر بیا دعا کن میگه میدونم خدا حاجت منو نمیده خوب این ذهنیتی که از خدا ساخته باعث میشه هیچ وقت حاجت نگیره در عوض یه شخص بی دینی ممکنه خدا رو خیلی بزرگ تصور کنه و به هر خواسته و حاجتی که داره برسه

negiin;704343 نوشت:
سلام
منم یه سوال برام بوجود اومده البته ببخشید که به این تاپیک ربط نداره ولی تاپیک دیگه ای پیدا نکردم
مثلا من یه فرد مسلمان رو میبینم که عقایدی داره من قبولش ندارم میگم عقایدش جاهلانه است بعد تعریف میکنه چقدر خدا در زندگی بهش کمک کرده و چه قدر تو زندگی براش معجزه پیش اومده بعد یه شخص دیگری رو میبینم که مثلا بدحجابه و نماز نمیخونه این شخص هم تعریف میکنه چقدر خدا بهش کمک کرده و ... بعد یه شخص اصلا بی دین یا پیرو دین دیگری رو میبینم باز همین ماجرا (البته همه ی موارد با در نظر گرفتن اینکه این اشخاص ادمهای خوبی هستند در نظر بگیرید)
خوب نتیجه ای که من گرفتم اینه
یا اینکه رعایت اخلاق و انسان بودن مهم است نه عقاید و دین شخص
یا همه اینها برمیگرده به طرز تفکر خودمان از خدا و رحمت و عذاب مثلا کسی که منتظر عذاب است عذاب براش نازل میشه کسی هم که منتظر نعمت است نعمت نصیبش میشود که اگه اینچنین باشه خیلی ترسناکه هر چقدر بیشتر به این موضوع فکر میکنم بیشتر به تصادفی بودن جهان میرسم
به شخصی که هفت ساله یه حاجتی داره بهش میگم شب قدر بیا دعا کن میگه میدونم خدا حاجت منو نمیده خوب این ذهنیتی که از خدا ساخته باعث میشه هیچ وقت حاجت نگیره در عوض یه شخص بی دینی ممکنه خدا رو خیلی بزرگ تصور کنه و به هر خواسته و حاجتی که داره برسه

سلام نگین جان.من هم این روباوردارم که اخلاق وانسانیت فردمهم ترهست.کسیکه مسلمونه ودم ازدین وخدا وپیغمبرمیزنن مثل همین روحانی ها ولی کجاس؟شما که انقدرحرف میزنید چراانقدرچاق هستید وروز به روزچاق ترمیشید؟
این یعنی بنظرم خودشون رعایت نمیکنن،مثلا اینها الگوی جامعه هستن،وباعث بدبینی افراد به دین میشه.
روحانی که مسئول ستاداقامه ونمازکل کشور هستید چرانباید تومسیرهای رفت وآمد استانی مسجدی باشه برای نمازخوندن؟شما جاده هرازروببینید فقط رستوران ها ممکنه نمازخونه داشته باشن که درشیفت کاریشون بازهستند.
بنظرم اونهایی که اخلاق وانسانیت دارن وحتی ممکنه دین اسلام نداشته باشن بازهم یکطوری خدارو درک کردن ویاحتی بی دین انقدربه حرفها جامه عمل پوشیده برای خودش که اینطور خدابهش کمک میکنه.
متاسفانه همیشه انگشت اشاره مون به دیگران هست ونه خودمون.اگر هرکی خودش رودرست کنه کم کم کل جامعه درست میشه.

alone star;704356 نوشت:
سلام نگین جان.من هم این روباوردارم که اخلاق وانسانیت فردمهم ترهست.کسیکه مسلمونه ودم ازدین وخدا وپیغمبرمیزنن مثل همین روحانی ها ولی کجاس؟شما که انقدرحرف میزنید چراانقدرچاق هستید وروز به روزچاق ترمیشید؟
این یعنی بنظرم خودشون رعایت نمیکنن،مثلا اینها الگوی جامعه هستن،وباعث بدبینی افراد به دین میشه.
روحانی که مسئول ستاداقامه ونمازکل کشور هستید چرانباید تومسیرهای رفت وآمد استانی مسجدی باشه برای نمازخوندن؟شما جاده هرازروببینید فقط رستوران ها ممکنه نمازخونه داشته باشن که درشیفت کاریشون بازهستند.
بنظرم اونهایی که اخلاق وانسانیت دارن وحتی ممکنه دین اسلام نداشته باشن بازهم یکطوری خدارو درک کردن ویاحتی بی دین انقدربه حرفها جامه عمل پوشیده برای خودش که اینطور خدابهش کمک میکنه.
متاسفانه همیشه انگشت اشاره مون به دیگران هست ونه خودمون.اگر هرکی خودش رودرست کنه کم کم کل جامعه درست میشه.

سلام عزیزم
من در پست اول گفتم که فرض کنیم همه ی اینها ادمهای خوبی هستند
سوال من اینه من چطور بفهمم عقاید ما برتر از بقیه است و این راه درست است؟
مثال زدم که مثلا هر کسی در هر دینی که باشد یا حتی بی دین اگر انسان خوبی باشد یا افکار درستی داشته باشد مورد توجه خداوند قرار میگیره و در زندگیش معجزه میبینه حالا این سوال برام بوجود آمده نباید یه تفاوتی بین اون شخصی که دستورات دین رو انجام میده با شخصی که اصلا اعتقادی به دین نداره وجود داشته باشه؟ یا شاید همه ی اینها نتیجه فکر و ذهن خودمان است که نعمت نصیب ما میشود یا عذاب

این رونمیدونم.ولی میدونم هرجیزی برپایه انسانیت فرد هست وهرکس به اندازه ی اعتقادی که داره معجزه میبینه.فرق دقیقشون رونمیدونم ولی یک چیز دیگه ای که هست وقتی به این درجه میرسند کمبودی احساس میکنن ومتوجه ناقص بودن دینشون میشن وبه اسلام رو میارن.

حبیبه;704312 نوشت:
خب شما بفرمایید چگونه باید از شناخت به باور رسید؟

تربیت...وراثت...تلاش خود فرد...
اما بعضی ها از نظر وراثت و تربیت کاملا مشکل دارندو دست خودشونم نیست
مثل حروم زاده ها
من راستش این حرفا توی کتم نمیره که بگیم خلاصه نظام هستی بر پایه علت و معلول است و یکی اشتباه کنه دیگری هم چوبش رو میخوره...
بعد بگید که راستی یکی از صفات خدا ارحم اراحمینی هم است...

من قبول ندارم و هیچ آدم بیطرف دیگه ایی هم این توجیه هارو به اسم حق و عدالت قبول نمیکنه
مطمن باشید

ملاali;704610 نوشت:
تربیت...وراثت...تلاش خود فرد...
اما بعضی ها از نظر وراثت و تربیت کاملا مشکل دارندو دست خودشونم نیست
مثل حروم زاده ها
من راستش این حرفا توی کتم نمیره که بگیم خلاصه نظام هستی بر پایه علت و معلول است و یکی اشتباه کنه دیگری هم چوبش رو میخوره...
بعد بگید که راستی یکی از صفات خدا ارحم اراحمینی هم است...

من قبول ندارم و هیچ آدم بیطرف دیگه ایی هم این توجیه هارو به اسم حق و عدالت قبول نمیکنه
مطمن باشید


سلام.بنظرم وقتی چیزی روشنا6خت بایدبره دنباله دلایلش که چراچنین چیزی هست ووقتی جواب دلایل روپیداکنی خودبه خودباورت میشه

ملاali;704610 نوشت:
ین حرفا توی کتم نمیره که بگیم خلاصه نظام هستی بر پایه علت و معلول است و یکی اشتباه کنه دیگری هم چوبش رو میخوره...

بله حق با شماست:"لا تزروا وازرة وزر اخری"هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد"

اما این از جهت تشریع است،اما تکوین قوانین خودش را دارد.

آتشفشانی فوران می کند- یک امر کاملا طبیعی -اما ساکنان اطراف آن کوه چوبش را می خورند!!!

جنگلی در اثر گرم شدن هوا آتش می گیرد،کل اکوسیستم بهم می خورد،طبیعی است.

شما نمی توانید تاثیرات طبیعی حوادث را انکار کنید،ژنتیک و عوامل محیطی تربیت هم اثار طبیعی خودشان را دارند

اما فراموش نکنید:

1-انسان نیرویی در اختیار دارد به نام اراده که در صورت تقویت آن کوهها در مقابلش سر فرو می آورند

2-هر کس به قدر توان و ظرفیت وجودی و عقلیش مکلف است

ملاali;704061 نوشت:
بله
سرنوشت انسان به دست خود و اعمالش است
سوال ما هم همینه
چرا؟
رحمت نامنتهای خداوند چگونه ایجاب میکند که انسان واگذار به اختیار و اعمال خود باشد؟
آیا عقلا رواست نسبت به شخصی که اختیارا دارد خود را به چاه میاندازد بی تفاوت باشیم و اقدام عملی نکنیم؟
این بر انسانها روا نیست...چگونه بر خداوند رواست؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی

دوست گرامی، همان طور که در پاسخ های قبلی عرض شد، خداوند به هیچ وجه بی تفاوت نیست و زمین و آسمان را پر از نشانه گردانیده تا به ما بگوید که راه کجاست و چاه کجاست. به هیچ وجه نمی توان گفت خداوند در مورد انسان ها "بی تفاوت" بوده و "اقدام عملی" نکرده است.

موفق باشید

ملاali;704061 نوشت:
بله
سرنوشت انسان به دست خود و اعمالش است
سوال ما هم همینه
چرا؟
رحمت نامنتهای خداوند چگونه ایجاب میکند که انسان واگذار به اختیار و اعمال خود باشد؟
آیا عقلا رواست نسبت به شخصی که اختیارا دارد خود را به چاه میاندازد بی تفاوت باشیم و اقدام عملی نکنیم؟
این بر انسانها روا نیست...چگونه بر خداوند رواست؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی

دوست گرامی، همان طور که در پاسخ های قبلی عرض شد، خداوند به هیچ وجه بی تفاوت نیست و زمین و آسمان را پر از نشانه گردانیده تا به ما بگوید که راه کجاست و چاه کجاست. به هیچ وجه نمی توان گفت خداوند در مورد انسان ها "بی تفاوت" بوده و "اقدام عملی" نکرده است.

موفق باشید

ملاali;704206 نوشت:
پس چرا معصوم گناه نمیکند؟ مگر نه اینکه چون بدی آن را به عینه یافته و میبیند؟
خب این حالت برای دیگران یعنی عموم انسانها رخ نمیده
اصلا خداوند خود مومنین را هم با وعده به بهشت و بیم دادن از جهنم سوق به عمل نیک میدهد
این یعنی چی؟ یعنی اینکه انسان جز مشتهیات خود چیزی نمیفهمد
خب یه عده اونقدر نفهمند که به فکر آخرت نیستند
خب با نفهم باید چه کرد؟

اما از سوال اصلی دور نشویم
مراجعه کنید به پست 11

با سلام خدمت شما دوست گرامی

بنده هم موافقم که از موضوع اصلی منحرف نشویم و تمرکز را بر این مسئله حفظ کنیم.

موفق باشید

سلام استادشبهه بنده روجواب نمیدید؟

حبیبه;704624 نوشت:

هر کس به قدر توان و ظرفیت وجودی و عقلیش مکلف است

خب من و شما از کجا میدونیم که چه کسی چه عقلی و توانی دارد؟
از کجا معلوم که کفار واقعا توان عقلی برای ایمان به خدا و آخرت رو دارند...

چه دلیلی داره آدم بدونه بهشت و جهنمی وجود داره بعد خودشو جهنمی کنه و توبه هم نکنه...
با نفهم و دیوانه چه باید کرد؟ اگر عقل داشتند که ایمان میاوردند..!
اگه یه گرگ صدهزار نفرو بدرد و بکشد چه باید باهاش کرد؟
یه حکیم و دانا با او چه میکند؟
هیچی
کافرا هم همینطورند فرقشون با حیوانات اینه که باهوش ترند اما عقل و ذات ایمان آوردند ندارند..

من خودم به شخصه اگه مثلا صدامو گیر میاوردم شاید قیمه قیمش میکردم
اما صحبت من و شما نیست صحبت خداوند حکیم است

مگر همین امام علی بعد از ضربت پیگیر آب و غذای قاتلش نبود؟
خب چرا خدای همین علی بعد از قصاص به ابن ملجم آب و غذا نده؟
چرا؟

ملاali;704852 نوشت:
خب من و شما از کجا میدونیم که چه کسی چه عقلی و توانی دارد؟

این وظیفه من و شما نیست که بدانیم،هر کس خودش بالشخصه وظیفه خودشناسی و کشف استعدادها و توانمندی هایش را دارد.

ملاali;704852 نوشت:
از کجا معلوم که کفار واقعا توان عقلی برای ایمان به خدا و آخرت رو دارند...

یکی از همین کفار ابوجهل است که به ابو الحکم مشهور بوده و در اثر عناد و لجاجتی که در مقابل پیامبر اکرم می کرد ابوجهل لقب گرفت.

به عقل و درایت مشهور بوده است اما وقتی مطامع شخصی و موقعیت اجتماعی به خطر بیفتد و عصبیتهای جاهلی بر انسان غلبه کند

عقل مغلوب هوی می شود،تزکیه نفس و انقیاد در برابر حقی که شناخته ای مرز ایمان و کفر را تعیین می کند،به تعبیر قران اینها حق را

طوری شناختند که فرزندانشان را می شناسند،عین شیطان با وجود شناخت حق به سبب تکبری که بر آدم کرد هبوط نمود،حق را می شناخت

چون قسم به عزت و جلال خدا خورد که انسانها را گمراه می کنم:"فبعزتک و جلالک لاغوینهم اجمعین..."

پس عقل تابع هوای نفس در برابر حق موضع خواهد گرفت حتی زمانی که آن را بشناسد.

گذشته از این در سوره شمس آیات7و8 قوه عاقله یا نفس ملهمه همینطور نفس لوامه"سرزنشگر یا همان وجدان"

برای نوع انسان بیان شده است:"و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقواها"قسم به نفس و آنکه آفریدش و خوبی و بدیش را به او الهام کرد.

ملاali;704852 نوشت:
با نفهم و دیوانه چه باید کرد؟ اگر عقل داشتند که ایمان میاوردند..!

عقل دارد استفاده نمی کند

ملاali;704852 نوشت:
اگه یه گرگ صدهزار نفرو بدرد و بکشد چه باید باهاش کرد؟
یه حکیم و دانا با او چه میکند؟
هیچی

حیوان تکلیف ندارد ما راجع به انسان صحبت می کنیم انسانی که وجه تمایزش با حیوان قوه عاقله و اختیار اوست

ملاali;704852 نوشت:
کافرا هم همینطورند فرقشون با حیوانات اینه که باهوش ترند اما عقل و ذات ایمان آوردند ندارند..

یعنی خداوند دسته ای از بندگانش را بی عقل آفرید بعد همان تکالیف را از آنها خواست که از بندگان عاقلش؟

به عباس و حمزه عموهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله عقل عطا فرمود و ابوجهل عموی دیگر را فاقد عقل آفرید و دستور داد

ایمان بیاور و حال که نیاوردی تشریف ببر جهنم؟!!!!!!

این سخن دیگر از ابداعات خود شماست!

ملاali;704852 نوشت:
مگر همین امام علی بعد از ضربت پیگیر آب و غذای قاتلش نبود؟
خب چرا خدای همین علی بعد از قصاص به ابن ملجم آب و غذا نده؟
چرا؟

خدا هم به کفار و مشرکین روزی می دهد،این رحمانیت خداوند است،اما در ازای جرم عتاب و توبیخ وجود دارد

حضرت علی علیه السلام هم پرورش یافته مکتب وحی است،اخلاق الهی داشتند،اما قصاص سر جای خودش باقی است.

آب و غذا مال قبل از قصاص است بعد از مرگ دیگر موطن قصاص فرا می رسد.

سلام علیکم و رحمه الله

اول اینکه مگر صرف آگاهی در حد یقین به عاقبت امور , برای من و شما چه اندازه در دنیا میتواند مفید باشد ؟

صرف یقین حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام در جنت منع اکل نکرد در این دنیا که انسان دچار نسیان و جهل است چگونه این یقین باعث عاقبت بخیری اش میشود ؟

صرف یقین و آگاهی ابلیس هم برایش کفایت نکرد.

alone star;704310 نوشت:
سلام استادرئوف.من یک شبه ای دارم.
میگیم خدا به انسان اختیارداده که خودش مسیرش روانتخاب کنه ولی خوب این درسته وقتی چیز بدی روانتخاب کردبایدمشکلاتشم قبول کنه تااینجا درست؟
حالا سوالی که مدتی هست توذهنمه اینکه چراخدابازعذاب میده،مگه نمیگه خودت راهتوپیداکن،حالا چرااگر راه غیرخدایی روانتخاب کنیم وکافربشه فردبایدخدامجازاتش کنه وعذاب بکشه تواون دنیا؟؟:Gig:


با سلام خدمت شما دوست گرامی

تصور ما از عذاب گاهی دقیق نیست.
مجازات به چند صورت قابل تصور است:

- گاهی مجازات قراردادی است یعنی مثلا از امروز مرجع قانونی تصویب می کند که جریمه عبور از چراغ قرمز، 10 تومان است. این یک مجازات قراردادی است و ممکن است فردا عوض شود و بگویند 20 تومان یا 5 تومان است.

- گاهی مجازات نتیجه یک عمل است. مثلا اگر ما انگشت خود را قطع کنیم، اگرچه در یک لحظه این کار را انجام داده ایم ولی برای تمام عمر دیگر انگشت نخواهیم داشت. در این جا نتیجه کار، قراردادی نیست بلکه حقیقتا نتیجه قطع کردن انگشت این است که ما دیگر، انگشت نداشته باشیم.

- گاهی هم مجازات در واقع بازگشت خود عمل است. یعنی نه اینکه مجازات قراردادی است و نه اینکه نتیجه عمل، بلکه خود عمل به انسان بازگشت پیدا میکند. اینکه گفته می شود در روز قیامت تجسم اعمال رخ خواهد داد یعنی خود عمل به سوی صاحبش باز خواهد گشت و باطن هر عمل مشخص خواهد شد و به صاحبش برگردانده می شود که نتیجه کارش را ببیند.
در برخی از آیات قرآن، باطن برخی از گناهان بیان شده است، مثلا در مورد تصاحب مال یتیم، گفته شده است که کسانی که چنین کاری میکنند، در حقیقت دارند آتش می خورند. این باطن و حقیقت تصاحب به ناحق مال یتیم است. فردی که چنین کاری را انجام بدهد، روز قیامت حقیقت عملش به او بازگردانده می شود، و آنگاه است که خواهد دید که در حقیقت خوردن مال یتیم به معنای خوردن آتش بوده است.

با توجه به این مسئله، مجازات های اخروی، اموری نیستند که بر اساس قرارداد تعیین بشوند بلکه باطن خود اعمال انسان می باشند.

هنگامی که خداوند می فرماید که فلان گناه را انجام ندهید، معنایش آن نیست که خداوند در این بین سودی دارد یا نفعی خواهد بود. چه همه انسان ها ایمان بیاورند و چه همه کافر شوند، تفاوتی برای خداوند ندارد. اما این اوامر و نواهی به نفع ماست که دچار شقاوت نشویم. مانند کودکی که در مسیر چاه در حال حرکت است و والدینش به او می گویند، که انتهای این مسیر به چاه ختم می شود، نرو!
این کودک نباید گمان کند که رفتن یا نرفتن در این چاه نفعی برای والدینش دارد بلکه حقیقت آن است که آنها از روی رحمت و شفقت به او اطلاع می دهند که نتیجه این مسیر، خوب نیست و جان تو را خواهد گرفت.

بنابراین، این چنین نیست که خداوند نفعی برای خود متصور باشد که به خاطر آن نفع انسان ها را عذاب کند.

موفق باشید

negiin;704343 نوشت:
سلام
منم یه سوال برام بوجود اومده البته ببخشید که به این تاپیک ربط نداره ولی تاپیک دیگه ای پیدا نکردم
مثلا من یه فرد مسلمان رو میبینم که عقایدی داره من قبولش ندارم میگم عقایدش جاهلانه است بعد تعریف میکنه چقدر خدا در زندگی بهش کمک کرده و چه قدر تو زندگی براش معجزه پیش اومده بعد یه شخص دیگری رو میبینم که مثلا بدحجابه و نماز نمیخونه این شخص هم تعریف میکنه چقدر خدا بهش کمک کرده و ... بعد یه شخص اصلا بی دین یا پیرو دین دیگری رو میبینم باز همین ماجرا (البته همه ی موارد با در نظر گرفتن اینکه این اشخاص ادمهای خوبی هستند در نظر بگیرید)
خوب نتیجه ای که من گرفتم اینه
یا اینکه رعایت اخلاق و انسان بودن مهم است نه عقاید و دین شخص
یا همه اینها برمیگرده به طرز تفکر خودمان از خدا و رحمت و عذاب مثلا کسی که منتظر عذاب است عذاب براش نازل میشه کسی هم که منتظر نعمت است نعمت نصیبش میشود که اگه اینچنین باشه خیلی ترسناکه هر چقدر بیشتر به این موضوع فکر میکنم بیشتر به تصادفی بودن جهان میرسم
به شخصی که هفت ساله یه حاجتی داره بهش میگم شب قدر بیا دعا کن میگه میدونم خدا حاجت منو نمیده خوب این ذهنیتی که از خدا ساخته باعث میشه هیچ وقت حاجت نگیره در عوض یه شخص بی دینی ممکنه خدا رو خیلی بزرگ تصور کنه و به هر خواسته و حاجتی که داره برسه


با سلام خدمت شما دوست گرامی

همان طور که گفتید، این سوال می تواند به صورت مجزا مورد بررسی قرار گیرد و شما نیز اگر تمایل دارید، می توانید به صورت مجزا آن را طرح کنید تا ابعاد مختلف آن مورد بحث قرار بگیرد.

با این حال بنده یک پاسخ اجمالی خدمت شما عرض می کنم:

همان طور که در پاسخ های قبلی عرض کردم، خداوند دارای رحمت عام و بیکران است و این رحمت نه تنها شامل مومنان حقیقی بلکه شامل دیگران نیز می شود از این رو اساسا جای تعجب نیست که افراد غیر مومن هم رحمت الهی را دریافته باشند و خداوند به آنها نیز لطف کرده باشد.
نکته اینجاست که اگر خداوند به ما لطف کرده است، ما وظیفه داریم که در مورد او بیشتر تحقیق کنیم و عقائد صحیح در مورد او و نیز دین حق او را بیابیم. باید جستجو کنیم که اگر خداوند از ما خواسته است که به نحو خاصی زندگی کنیم، آن مدل زندگی کردن چگونه است؟ چه باید و نبایدهایی دارد؟ و ..
این راه پاسخ دادن به لطف خداوند است نه اینکه گمان کنیم که اگر خداوندی در زمانی، خواسته ی ما را برآورده کرده است، پس ما دیگر به راه خداوند و آموزه های دینی نیاز نداریم. اساسا لطف الهی باید مقدمه ای برای نزدیکی هرچه بیشتر ما به خدا باشد، نه اینکه خدایی نکرده خود را بی نیاز از راه الهی بدانیم.

موفق باشید

رئوف;705246 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست گرامی

تصور ما از عذاب گاهی دقیق نیست.
مجازات به چند صورت قابل تصور است:

- گاهی مجازات قراردادی است یعنی مثلا از امروز مرجع قانونی تصویب می کند که جریمه عبور از چراغ قرمز، 10 تومان است. این یک مجازات قراردادی است و ممکن است فردا عوض شود و بگویند 20 تومان یا 5 تومان است.

- گاهی مجازات نتیجه یک عمل است. مثلا اگر ما انگشت خود را قطع کنیم، اگرچه در یک لحظه این کار را انجام داده ایم ولی برای تمام عمر دیگر انگشت نخواهیم داشت. در این جا نتیجه کار، قراردادی نیست بلکه حقیقتا نتیجه قطع کردن انگشت این است که ما دیگر، انگشت نداشته باشیم.

- گاهی هم مجازات در واقع بازگشت خود عمل است. یعنی نه اینکه مجازات قراردادی است و نه اینکه نتیجه عمل، بلکه خود عمل به انسان بازگشت پیدا میکند. اینکه گفته می شود در روز قیامت تجسم اعمال رخ خواهد داد یعنی خود عمل به سوی صاحبش باز خواهد گشت و باطن هر عمل مشخص خواهد شد و به صاحبش برگردانده می شود که نتیجه کارش را ببیند.
در برخی از آیات قرآن، باطن برخی از گناهان بیان شده است، مثلا در مورد تصاحب مال یتیم، گفته شده است که کسانی که چنین کاری میکنند، در حقیقت دارند آتش می خورند. این باطن و حقیقت تصاحب به ناحق مال یتیم است. فردی که چنین کاری را انجام بدهد، روز قیامت حقیقت عملش به او بازگردانده می شود، و آنگاه است که خواهد دید که در حقیقت خوردن مال یتیم به معنای خوردن آتش بوده است.

با توجه به این مسئله، مجازات های اخروی، اموری نیستند که بر اساس قرارداد تعیین بشوند بلکه باطن خود اعمال انسان می باشند.

هنگامی که خداوند می فرماید که فلان گناه را انجام ندهید، معنایش آن نیست که خداوند در این بین سودی دارد یا نفعی خواهد بود. چه همه انسان ها ایمان بیاورند و چه همه کافر شوند، تفاوتی برای خداوند ندارد. اما این اوامر و نواهی به نفع ماست که دچار شقاوت نشویم. مانند کودکی که در مسیر چاه در حال حرکت است و والدینش به او می گویند، که انتهای این مسیر به چاه ختم می شود، نرو!
این کودک نباید گمان کند که رفتن یا نرفتن در این چاه نفعی برای والدینش دارد بلکه حقیقت آن است که آنها از روی رحمت و شفقت به او اطلاع می دهند که نتیجه این مسیر، خوب نیست و جان تو را خواهد گرفت.

بنابراین، این چنین نیست که خداوند نفعی برای خود متصور باشد که به خاطر آن نفع انسان ها را عذاب کند.

موفق باشید

امکان داره بیشتردراین موردتوضیح بدید؟دقیق متوجه نشدم.

alone star;705335 نوشت:
امکان داره بیشتردراین موردتوضیح بدید؟دقیق متوجه نشدم.

با سلام مجدد

منظور این بود که مجازات، قراردادی نیست که بگوییم آن را خداوند عوض کند. بلکه حقیقت و باطن برخی اعمال بد است و خداوند مهربان ما را از آنها با خبر کرده است. حال اگر ما به این راهنمایی گوش فرادهیم، در امان خواهیم بود و اگر نپذیریم، گرفتار آنها خواهیم شد.
این معنای عذاب روز قیامت است. در حالیکه تصویری که شما ارائه کرده اید، به نحوی است که گویا چون ما به حرف خداوند گوش نکردیم، عذاب می شویم. این در حالی است که اساسا آموزه های الهی برای مشخص کردی خوبی و بدی های عالم است تا ما هدایت پیدا کنیم و دچار شقاوت نشویم. نافرمانی از دستورات الهی هم از این جهت بد است که ما دچار شقاوت می شویم (هر چند رد کردن سخن خداوند نیز ناپسند است.)

موفق باشید

استادمیشه این رودرموردنمازهم بفرمایید؟

رئوف;704798 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی

بنده هم موافقم که از موضوع اصلی منحرف نشویم و تمرکز را بر این مسئله حفظ کنیم.

موفق باشید

سلام و عرض ادب

استاد اگر امکان داره پاسخ ایشان را بدهید در اینباره که یک عده نفهمند و به فکر آخرت نیستند ، بالاخره برای ما هم سوال است این آدمایی که از سیاست و زیرکی و تیزهوشی چیزی کم ندارند و جهانی را تحت سلطه خود میگیرند چگونه است که به مساله ظلم نکردن به همنوعانشان که میرسند چیزی نمیفهمند و اینقدر قساوت دارند. اینها که اینهمه به فکر منافع دنیویشان هستند چرا به منافع آخرتشان فکر نمیکنند؟ چرا اینها هم نباید مثل دیگر بندگان واجب الرحم باشند. مگر مخلوق خدا نیستند، مگر خدا ارحم الراحمین نیست ؟ پس چرا نباید آنها هم به بهشت بروند ( درجات پایینتر بهشت)؟

با تشکر

alone star;705349 نوشت:
استادمیشه این رودرموردنمازهم بفرمایید؟

با سلام خدمت شما دوست گرامی

در مورد نماز تعابیر بسیاری در متون دینی بیان شده است که از مجموع آنها چنین فهمیده می شود که نماز وسیله قرب به خداوند است و فردی که نماز با حضور قلب می خواند در واقع، مسیر قرب الی الله را طی میکند.

این مسئله در تعابیری این چنین بیان شده است:

حضرت علی (ع) فرمودند: « الصلاه قربان كل تقی(1) نماز خواندن،‌وسیله نزدیكی به خدا است برای هر شخص پرهیزگار».

از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است: إِنَّ عَمُودَ الدِّينِ الصَّلَاةُ وَ هِيَ أَوَّلُ مَا يُنْظَرُ فِيهِ مِنْ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ فَإِنْ صَحَّتْ نُظِرَ فِي عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَصِحَّ لَمْ يُنْظَرْ فِي بَقِيَّةِ عَمَلِهِ(2)
همانا ستون دین [اسلام]، نماز است و آن اولین چیزی است که [در قیامت] از میان اعمال آدمی در آن نظر می شود [و مورد سنجش قرار می گیرد]، پس اگر صحیح باشد، در بقیه اعمالش هم نظر می شود و اگر صحیح نباشد، در بقیه اعمالش نظر نمی شود!

از تعابیری این چنین می توان فهمید که نماز نه تنها وسیله قرب به خداوند است و بلکه اساس و ستون دین نیز می باشد و التزام به آن موجب قرب و نزدیکی به خداوند و حفظ دین می باشد. اساس قرب و بعدی که در روز قیامت نسبت به خداوند وجود دارد، با نماز به دست می آید.

موفق باشید

1. نهج البلاغه،‌كلمات قصار136
2. تهذيب‏ الأحكام، ج 2، ص237

Serat;705365 نوشت:
سلام و عرض ادب

استاد اگر امکان داره پاسخ ایشان را بدهید در اینباره که یک عده نفهمند و به فکر آخرت نیستند ، بالاخره برای ما هم سوال است این آدمایی که از سیاست و زیرکی و تیزهوشی چیزی کم ندارند و جهانی را تحت سلطه خود میگیرند چگونه است که به مساله ظلم نکردن به همنوعانشان که میرسند چیزی نمیفهمند و اینقدر قساوت دارند. اینها که اینهمه به فکر منافع دنیویشان هستند چرا به منافع آخرتشان فکر نمیکنند؟ چرا اینها هم نباید مثل دیگر بندگان واجب الرحم باشند. مگر مخلوق خدا نیستند، مگر خدا ارحم الراحمین نیست ؟ پس چرا نباید آنها هم به بهشت بروند ( درجات پایینتر بهشت)؟

با تشکر

با سلام خدمت شما دوست گرامی

در پاسخ های قبلی به این موضوع پرداخته شد که رسیدن به کمال، یک انتخاب است و این انتخاب باید از سوی هر فردی صورت بگیرد. اگر من با وجود همه هدایت ها و نشانه ها، خودم را به نادانی بزنم و به آنها توجه نکنم و به سمت چاه بروم، طبیعی است که اگر به چاه بیفتم، تماما تقصیر من است و چیزی هم از رحمانیت خداوند نمی کاهد.
به مثال دیگری توجه کنید:
موفقیت امری است که هر فردی باید خودش به دست بیاورد، من اگر یک کاپ قهرمانی به شما بدهم، به معنای این نیست که شما آدم موفقی هستید. بلکه شما در صورتی آدم موفقی محسوب می شوید که خودتان تلاش کنید و قهرمان مسابقات شوید. البته در این راه من نیز شما را تنها نخواهم گذاشت و پا به پای شما خواهم آمد و به شما خواهم گفت که در هر مرحله چگونه تمرین کنید و چه رژیم غذایی داشته باشید و ... اما من نمی توانم به جای شما قهرمان شوم. موفق شدن به معنای تلاش خود فرد است، کسی نمی تواند به جای دیگری موفق شود.
از این رو افرادی که به این مسائل بی توجه هستند نیز، هرچند در مسائل دنیوی بسیار دقیق و حسابگر باشند، مسیر صحیحی را انتخاب نکرده اند. و البته مجددا این به معنای عدم رحمت از سوی خدا نیست، اگر فردی خود را از نور خورشید مخفی کند، به معنای کم کاری خورشید نیست.

موفق باشید

رئوف;705646 نوشت:
با سلام خدمت شما دوست گرامی

در مورد نماز تعابیر بسیاری در متون دینی بیان شده است که از مجموع آنها چنین فهمیده می شود که نماز وسیله قرب به خداوند است و فردی که نماز با حضور قلب می خواند در واقع، مسیر قرب الی الله را طی میکند.

این مسئله در تعابیری این چنین بیان شده است:

حضرت علی (ع) فرمودند: « الصلاه قربان كل تقی(1) نماز خواندن،‌وسیله نزدیكی به خدا است برای هر شخص پرهیزگار».

از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است: إِنَّ عَمُودَ الدِّينِ الصَّلَاةُ وَ هِيَ أَوَّلُ مَا يُنْظَرُ فِيهِ مِنْ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ فَإِنْ صَحَّتْ نُظِرَ فِي عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَصِحَّ لَمْ يُنْظَرْ فِي بَقِيَّةِ عَمَلِهِ(2)
همانا ستون دین [اسلام]، نماز است و آن اولین چیزی است که [در قیامت] از میان اعمال آدمی در آن نظر می شود [و مورد سنجش قرار می گیرد]، پس اگر صحیح باشد، در بقیه اعمالش هم نظر می شود و اگر صحیح نباشد، در بقیه اعمالش نظر نمی شود!

از تعابیری این چنین می توان فهمید که نماز نه تنها وسیله قرب به خداوند است و بلکه اساس و ستون دین نیز می باشد و التزام به آن موجب قرب و نزدیکی به خداوند و حفظ دین می باشد. اساس قرب و بعدی که در روز قیامت نسبت به خداوند وجود دارد، با نماز به دست می آید.

موفق باشید

1. نهج البلاغه،‌كلمات قصار136
2. تهذيب‏ الأحكام، ج 2، ص237


استاد اگرفقط وسیله ی قرب هست پس چراترک آن گناه است ویا پیامبرمی فرماید"اگر نمازصحیح نباشد دربقیه اعمال نظرنمی شود وبرعکس":Gig:

رئوف;705655 نوشت:
در پاسخ های قبلی به این موضوع پرداخته شد که رسیدن به کمال، یک انتخاب است و این انتخاب باید از سوی هر فردی صورت بگیرد.

عرض سلام مجدد و تشکر

حق با شماست توضیحاتتون کامل بود اما گویا دو سه سوال پرسشگر پاسخ داده نشد.

اول درباره فرق بین علم و ایمان و یقین ، اینکه کسی میداند نباید از هوای نفسش پیروی کند چون عواقب بدی دارد اما به این دلیل که عذاب را باور ندارد و به چشم خود ندیده است و بقولی کسی از آن دنیا نیامده است... آن را باور نمیکند.

آیا اصلا چنین ادعایی صحیح است؟ (باورنداشتن عذاب) . اگر صحیح باشد عذاب خدا ظلم به حساب میاید. در صورتیکه به فرموده قرآن کریم اینها به آیات خدا یقین دارند و انکار میکنند. وجحدوابها واستیقنتها انفسهم ظلما وعلوا.

واینکه چگونه ممکن است کسی علم و یقین داشته باشد ولی باور نکند و ایمان نیاورد..

دوم درمورد اینکه انبیاء یقین به عذاب جاوید داشته اند اما مردم عادی این یقین انبیا را ندارند. مرتبط با بحث نیست اما اگر بزرگواری فرموده و یک پاسخ اجمالی دهید برای نتیجه گیری نهایی ، ممنون میشوم

سوال سومی هم هست که مربوط به بحث میشود. در مورد پست 20 جناب ملاعلی که اگر لطف بفرمایید پاسخ دهید

از شما سپاسگزارم

Serat;705766 نوشت:
عرض سلام مجدد و تشکر

حق با شماست توضیحاتتون کامل بود اما گویا دو سه سوال پرسشگر پاسخ داده نشد.

اول درباره فرق بین علم و ایمان و یقین ، اینکه کسی میداند نباید از هوای نفسش پیروی کند چون عواقب بدی دارد اما به این دلیل که عذاب را باور ندارد و به چشم خود ندیده است و بقولی کسی از آن دنیا نیامده است... آن را باور نمیکند.

آیا اصلا چنین ادعایی صحیح است؟ (باورنداشتن عذاب) . اگر صحیح باشد عذاب خدا ظلم به حساب میاید. در صورتیکه به فرموده قرآن کریم اینها به آیات

سلام
شاید و حتما به حقانیت سخن پیامبر باور دارند اما به نظر من به عذاب باور ندارند
به چه دلیلی اینان باید خودشونو توی آتش بندازند؟
باور ندارند
به عدالت و ظلم باور دارند اما به بهشت و جهنم..نه

شاید اصراردارید شما و جناب کارشناس که چرا باور دارند...
اما من قانع نیستم...گناهکار و کافر به عذاب باور ندارد ..اگه داشت گناه نمیکرد...

زیرک اگر بودند دو روز دنیا را به سلطنت در بهشت جسمانی نمیفروختند
اما فروختند چون به جزا و پاداش باور ندارند
همانطور که خیلی از ما مسلمونا باور نداریم
اینان تشویق و بیم از جهنم را ابزاری برای اجرای عدالت توسط نبی میدانند
همین.

خود بنده هم به هزار و یک دلیل به بهشتی که متوقف بر همین ادارک و فهم زمینی باشد..ندارم
فقط اینکه منکر نیستم
یاحق

ملاali;706265 نوشت:
سلام
شاید و حتما به حقانیت سخن پیامبر باور دارند اما به نظر من به عذاب باور ندارند
به چه دلیلی اینان باید خودشونو توی آتش بندازند؟
باور ندارند
به عدالت و ظلم باور دارند اما به بهشت و جهنم..نه

شاید اصراردارید شما و جناب کارشناس که چرا باور دارند...
اما من قانع نیستم...گناهکار و کافر به عذاب باور ندارد ..اگه داشت گناه نمیکرد...

زیرک اگر بودند دو روز دنیا را به سلطنت در بهشت جسمانی نمیفروختند
اما فروختند چون به جزا و پاداش باور ندارند
همانطور که خیلی از ما مسلمونا باور نداریم
اینان تشویق و بیم از جهنم را ابزاری برای اجرای عدال توسط نبی میدانند

یاحق

سلام برشما

بله حق باشماست باور ندارند. علم دارند ولی نمیخواهند بپذیرند . این میشود که در گرداب شک گرفتار میشوند. اتفاقا امروز این آیه را از تلوزیون شنیدم : بل هم فی شک یلعبون. بلکه ایشان در شکشان حقایق را به بازی گرفته اند.

برعکس کسیکه بپذیرد بر یقینش افزوده میشود.

ان شاءلله توضیحاتش را جناب استاد خواهند داد.

ممنون

Serat;706269 نوشت:
سلام برشما

بله حق باشماست باور ندارند. علم دارند ولی نمیخواهند بپذیرند . این میشود که در گرداب شک گرفتار میشوند. اتفاقا امروز این آیه را از تلوزیون شنیدم : بل هم فی شک یلعبون. بلکه ایشان در شکشان حقایق را به بازی گرفته اند.

برعکس کسیکه بپذیرد بر یقینش افزوده میشود.

ان شاءلله توضیحاتش را جناب استاد خواهند داد.

ممنون

به هر حال عذاب اینان آن هم تا ابد با عدل و رحمت حق جور در نمیاد
چرا که اصل این تضاد و تزاحمات به کیفت جبری وجودی عالم طبیعت بر میگردد...

خود حضرت علی در نهج البلاغه گفته اند که تفاوت آدما به سرشت اولیه شان که در خاک(سفتی و نرمی و شیرینی و شوری) است بر میگردد

کسی که ذاتش درست باشه هرچقدر که گناه کنه باز پشیمون میشه
اما بعضی ها واقعا از همان کودکی از گناه خوششان میاد
من نمیتونم باور کنم که هر کسی مثلا جای شمر بود اون کارو میکرد...نه
هر کاری از هر ذات و نطفه ایی بر نمیاد

بله اینان عقل دارند..اما عقل معاش...
اما ذات معنوی و عقل معاد ندارند
پس به نوعی حیوانند و حیوانتر از حیوان...
چون هوششان بیشتر است

اگه هر کسی با اونچه که دوست دارد محشور میشود..چه جایی برای عذاب میماند؟
به احتمال زیاد مسله بیم دادن از عذاب فقط کارکرد تربیتی و دنیایی دارد

ملاali;706265 نوشت:
شاید اصراردارید شما و جناب کارشناس که چرا باور دارند...
اما من قانع نیستم...گناهکار و کافر به عذاب باور ندارد ..اگه داشت گناه نمیکرد...

زیرک اگر بودند دو روز دنیا را به سلطنت در بهشت جسمانی نمیفروختند
اما فروختند چون به جزا و پاداش باور ندارند

این که بحث ندارد معلوم است که باور ندارند!

باور همان ایمان است،اگر ایمان داشتند که دیگر کافر نبودند!

ملاali;706277 نوشت:
اگه هر کسی با اونچه که دوست دارد محشور میشود..چه جایی برای عذاب میماند؟
به احتمال زیاد مسله بیم دادن از عذاب فقط کارکرد تربیتی و دنیایی دارد

کاش اینطوری که شما گفتین بود ولی آنطور که مذهب حقه ی تشیع میگه مثل اینکه الله برای عذاب ما بیچاره ها برنامه ی ویژه ای دارد.

دنیا عذب آخرت هم عذاب !!

عالیه با این اوضاع احوال باید هم خیلی به اعتقادات و مقدساتمان عشق بورزیم:ajab::Narahat:

تسنیـم;706292 نوشت:
کاش اینطوری که شما گفتین بود ولی آنطور که مذهب حقه ی تشیع میگه مثل اینکه الله برای عذاب ما بیچاره ها برنامه ی ویژه ای دارد.

دنیا عذب آخرت هم عذاب !!

عالیه با این اوضاع احوال باید هم خیلی به اعتقادات و مقدساتمان عشق بورزیم:ajab::Narahat:

سلام بر شما دوست گرامی

کسی از آخرتش میترسد که در دنیا به واجبات و حرامهای الهی عمل نکرده باشد. خب عمل کنید تا نترسید. در عالم ذر همه انسانها در پاسخ خداوند که فرمود آیا من پروردگار شما نیستم؟ بله گفتند اما خدا میدانست که گروهی منافقانه بله گفته اند و قصد دیگری دارند برای همین انسانها را بدنیا فرستاد تا در عمل ، این بله ای را که گفته اند ثابت کنند. و به ایشان فرصت اصلاح هم داد. اگر کسی اصلاح نشود تقصیر خودش هست

Serat;706355 نوشت:
سلام بر شما دوست گرامی

کسی از آخرتش میترسد که در دنیا به واجبات و حرامهای الهی عمل نکرده باشد. خب عمل کنید تا نترسید. در عالم ذر همه انسانها در پاسخ خداوند که فرمود آیا من پروردگار شما نیستم؟ بله گفتند اما خدا میدانست که گروهی منافقانه بله گفته اند و قصد دیگری دارند برای همین انسانها را بدنیا فرستاد تا در عمل ، این بله ای را که گفته اند ثابت کنند. و به ایشان فرصت اصلاح هم داد. اگر کسی اصلاح نشود تقصیر خودش هست

سلام.گفتن این حرف راحته ولی درعمل سخته.
من خودم تاچندوقت پیش خیلی ازمرگ میترسیدم ومیترسم.دقیقا همین جمله ی شما روگفتن،منم درجواب گفتم من ازاین میترسم کناهی داشته باشم که خودم نمیدونم ویادم نیست.
حالا این روبایدچکارکرد؟گفتن کارشیطان هست چنین فکری؛ولی من بنظرم درست نیست،خدامیگه حتی اندازه ی هسته خرماگناه داشته باشی حساب میشه......

alone star;706398 نوشت:
سلام.گفتن این حرف راحته ولی درعمل سخته.
من خودم تاچندوقت پیش خیلی ازمرگ میترسیدم ومیترسم.دقیقا همین جمله ی شما روگفتن،منم درجواب گفتم من ازاین میترسم کناهی داشته باشم که خودم نمیدونم ویادم نیست.
حالا این روبایدچکارکرد؟گفتن کارشیطان هست چنین فکری؛ولی من بنظرم درست نیست،خدامیگه حتی اندازه ی هسته خرماگناه داشته باشی حساب میشه......

سلام علیکم

در حدیث آمده مومن در حالتی بین خوف و رجا قرار داره. پس این ترس شما بیانگر ایمانتان است. راهش هم استغفاره. برای گناهانی که یادتون نیست استغفار کنید.

اما ملاک حال اشخاص است. خداوند بزرگتر است از اینکه کسی رو بخاطر گناهی که ترکش کرده مجازات کنه.

فرصتی که به انسانها در دنیا داده میشه برای همین ترک کردن رذایل اخلاقیه. به کافرش هم مهلت داده میشه...

Serat;706550 نوشت:
سلام علیکم

در حدیث آمده مومن در حالتی بین خوف و رجا قرار داره. پس این ترس شما بیانگر ایمانتان است. راهش هم استغفاره. برای گناهانی که یادتون نیست استغفار کنید.

اما ملاک حال اشخاص است. خداوند بزرگتر است از اینکه کسی رو بخاطر گناهی که ترکش کرده مجازات کنه.

فرصتی که به انسانها در دنیا داده میشه برای همین ترک کردن رذایل اخلاقیه. به کافرش هم مهلت داده میشه...


وقتی گناهی روندونیم انجام دادیم ودر اون دنیا خداحساب میکنه ونشون میده،بایدچکارکرد؟

alone star;706732 نوشت:
وقتی گناهی روندونیم انجام دادیم ودر اون دنیا خداحساب میکنه ونشون میده،بایدچکارکرد؟

سلام
وقتی گناهی انجام بدید و ندونید که گناهه اینکار اشکال نداره ...
گنار زمانی مینوسن براتون که بدونید اینکار گناهه و عمدا انجام بدید ...
:ok:
فقط یه سری مسائل با اینکه ندونید آثارش رو داره هرچند براتون گناهی ننویسن .. مثلا طرف شراب بخوره ولی نمیدونه گناه داره اما مست میشه ...یا
مثلا مال حروم میخوره اما نمیدونه این پولش حرومه اما دینش سست میشه و آثار مال حروم رو براش میزاره اما گناهی نوشته نمیشه
:Gol:

اناالعبد;706755 نوشت:
سلام
وقتی گناهی انجام بدید و ندونید که گناهه اینکار اشکال نداره ...
گنار زمانی مینوسن براتون که بدونید اینکار گناهه و عمدا انجام بدید ...
:ok:
فقط یه سری مسائل با اینکه ندونید آثارش رو داره هرچند براتون گناهی ننویسن .. مثلا طرف شراب بخوره ولی نمیدونه گناه داره اما مست میشه ...یا
مثلا مال حروم میخوره اما نمیدونه این پولش حرومه اما دینش سست میشه و آثار مال حروم رو براش میزاره اما گناهی نوشته نمیشه
:Gol:

سلام.ممنون ازجوابتون.پس اینجورکه شما گفتید اینها آثارماتاخرنداره.فقط آثارش درخودمون واین دنیاهست؟تاحالانمیدونستم.
موضوع قفل شده است